کمپانی اینتل
کمپانی اینتل (intel) به عنوان یکی از بزرگترین کمپانی های تراشه کامپیوتر، تقریبا 90 درصد از بازار مربوط به ریز پردازنده ها را کنترل میکند زیرا به عنوان مغز کامپیوتر های خانگی، لپتاپ و کامپیوتر های سرور عمل می کند.
کمپانی اینتل بازار تراشه کامپیوتر های خانگی را از پردازشگر های x86 اولیه گرفته تا Pentiums و فناوری های هسته ی امروزه تحت سیطره خود داشته است.
همچنین اینتل تراشه ها را برای گوشی های هوشمند و تبلت ها و همچنین نیمه رسانا های متصل شده برای بازار های خودرو، پزشکی و صنعتی می سازد. این کمپانی تراشه های خود را ایجاد می کند و بیشتر آنها را در یکی از سیستم های تولید صنعت می سازد.
در حالیکه تراشه های کامپیوتر های خانگی بیشترین فروش ها را شامل می شوند، اما اینتل تمرکز و منابع خود را به تراشه ها برای مراکز داده که محاسبه ی ابری را تقویت می کنند، تغییر داده است.
عملکرد های اینتل
Client Computing Group از کمپانی اینتل، بخش پرکار این کمپانی و تولید کننده ی پول نقد است که بیش از نیمی از درآمد آن و بیش از 6 درصد از درآمد عملیاتی آن را ایجاد می کند.
این کسب و کار تراشه ها را برای لپتاپ ها، سیستم های 2 در 1، کامپیوتر خانگی، تبلت ها، گوشی های همراه، محصولات اتصال سیمی و وایرلس و اجزای ارتباط موبایل تولید می کند.
Data Center Group حدودا یک سوم درآمد اینتل را با تراشه ها برای پلتفرم های سرور و محصولات مرتبط که برای آن شرکت طراحی شده است، فضای ابری، دولت و بازار های زیرساخت ارتباطات ایجاد می کند.
The Internet of Things Group تراشه ها را برای دستگاه های متصل شده در خرده فروشی، حمل و نقل، بازار های صنعتی، ویدیو، ساختمان ها، شهر های کوچک و سایر بازار ها تولید می کند. 5 درصد از درآمد را شامل می شود.
گروه های Programmable Solutions و Non-Volatile Memory Solutions به همراه هم حدود 10 درصد از درآمد کمپانی را فراهم می کنند.
اینتل اکثر درآمد خود را در تسهیلات تولیدی خود می سازد که به این کمپانی اجازه می دهد روند کیفیت، سرعت و انعطاف پذیری را کنترل کند.
این کمپانی برای برخی ارتباطات، اتصال، شبکه سازی، رشته ی قابل برنامه نویسی و اجزای مموری، تولید را به شرکت های شخص ثالث برون سپاری می کند. اینتل مونتاژ و آزمایش را در کمپانی خود و از طریق پیمان کار ها انجام می دهد.
ماموریت و چشم انداز
ماموریت: کاربرد قدرت قانون مور برای ارائه ی دستگاه های هوشمند و متصل به تمام انسان های روی زمین.
چشم انداز: اگر دستگاهی هوشمند و متصل است، با اینتل بهترین می شود.
چشم انداز و ماموریت شرکت اینتل
چشم انداز ما، حضور در یک میلیارد کامپیوتری که در سراسر جهان به هم متصلند، میلیون ها سرور و تریلیون دلار تجارت الکترونیک است.
ماموریت محوری اینتل عبارت است از تامین سنگ بنای اقتصادی اینترنتی و انجام تلاش های برانگیزنده برای سودمند ساختن اینترنت. در حال حاضر آنچه که در مرکز توجه کاربران قرار دارد، متصل بودن است. ما به بسط توانایی های پلت فرم PC و اینترنت یاری می دهیم.
نمونه ماموریت و چشم انداز شرکت های موفق-مطالعه موردی اینتل
۹- شرکت های موفق: اینتل
ماموریت: استفاده از قدرت قانون مور (قانونی که با مقاله گوردون مور، یکی از بنیانگذاران اینتل در تاریخ ۱۹ آوریل ۱۹۶۵ در مجله الکترونیک منتشر شد) در تاریخ فناوری ثبت شد تا همه افراد در جهان هوشمند باشند. دستگاه هایی که می توانند به محیط های آنلاین/آفلاین متصل شوند.
چشم انداز: اگر به دنبال یک دستگاه هوشمند و قابل اتصال هستید، اینتل بهترین است.
اهداف شرکت اینتل
طبق صحبت میلر، اینتل کاپیتال سه هدف اصلی داشت: بازگشت سرمایه، رشد بازار و بینش استراتژیک.
اهداف بزرگ اینتل در 10 کشور اروپایی – چرا بریتانیا جایگاهی در این میان ندارد؟
اینتل اهداف جاه طلبانه ای را برای آینده در سر پرورانده و همان طور که مدیرعامل کمپانی چند روز پیش(16مهر1400) در مصاحبه ای شفاف سازی کرد، غول آبی به دنبال پیشتازی در تمامی جنبه های فعالیتی خود، خصوصا در طراحی و ساخت تراشه است.
لازمه رسیدن به این اهداف، ساخت کارخانجات جدید برای افزایش ظرفیت تولید تراشه می باشد اما ابرکمپانی امریکایی هیچ کارخانه جدیدی در بریتانیا احداث نخواهد کرد.
به عقیده اینتل، بریتانیا بعد از خروج از اتحادیه اروپا دیگر محل خوبی برای توسعه پروژه استراتژی IDM 2.0 نیست و در عوض کمپانی 10 کشور اروپایی مختلف را به جای بریتانیا انتخاب کرده است بدین ترتیب اهداف بزرگ اینتل در اروپا و فقط در کشورهای عضو اتحادیه دنبال خواهند شد.
حوزه فعالیت شرکت اینتل
این شرکت تولید و طراحی انواع مختلف سخت افزار رایانه، با تمرکز بر مادربورد، کارت شبکه، چیپست، بلوتوث و حافظه فلش، همچنین انواع مختلف ریزپردازنده، نیم رسانا، مدار مجتمع، واحد پردازش گرافیکی و سامانه نهفته فعالیت می نماید. شرکت در ابتدای تاسیس بر تولید حافظه تمرکز داشت.
ارزش برند شرکت اینتل
اینتل | ارزش برند: ۴۳,۲۹۳ میلیون دلار | رشد سالانه: +۱۰٪ اینتل شرکت چند ملیتی آمریکایی است که در تولید تجهیزات کامپیوتری خصوصا ریزپردازنده ها و مادربورد و چیپست های تلفن همراه، سرآمد سایر شرکت هاست.31 Ordibehesht 1398 AP
محدوده جغرافیایی اینتل
کمپانی اینتل بیش از 150 مکان در جهان دارد با تسهیلات مونتاژ و آزمایش در چین، مالزی و ویتنام.
فروش ها به صورت جغرافیایی به خوبی توزیع شده اند که مشتریان در چین (از جمله هنگ کنگ) حدود یک چهارم از فروش های اینتل را شامل می شوند که پس از آنها سنگاپور و ایالات متحده قرار دارد که هر یک 20 درصد از فروش ها و مشتریان در تایوان 15 درصد از درآمد را شامل میشوند.
فروش و بازاریابی اینتل
اینتل عمدتا محصولات را به تولید کننده های تجهیزات اصلی (OEM ها) و تولید کننده های طراحی اصلی (ODM ها) می فروشد. علاوه بر این، محصولات اینتل به سازندگان تجهیزات صنعتی و ارتباطات فروخته می شوند.
مشتریان آن همچنین شامل افرادی می شوند که قطعات کامپیوتر خانگی و سایر محصولات را از طریق توزیع کننده، نمایندگی، خرده فروشی ها و کانال های OEM خریداری می کنند.
کانال های فروش نمایندگی جهانی اینتل در بر دارنده ی هزاران مشتری غیر مستقیم هستند که سازندگان سیستم هایی هستند که ریزپردازنده ها و سایر محصولات را از توزیع کننده ها خریداری می کنند.
سه مورد از بزرگترین مشتریان اینتل حدودا 40 درصد از درآمد آن را ایجاد می کنند. آنها Dell Technologies با بیش از 15 درصد از فروش ها، Lenovo Group و HP Inc. هر کدام با 10 درصد از فروش هستند.
عملکرد های مالی اینتل
اینتل درآمد رکورد کمپانی را در هر یک از سه سال گذشته طی کرده است زیرا درآمد را از محصولات مرتبط با کامپیوتر و فروش ها از خط تولید محصولات جدید تر برای مراکز داده و محاسبه ی ابری رشد داشته است.
در سال 2018 فروش ها به 70.8 میلیارد دلار رسید، 8.1 میلیارد دلار افزایش، 13 درصد افزایش نسبت به سال 2017 که ناشی از عوامل متعدد است، به ویژه تجارت مرتبط به داده ی اینتل. فروش های محصولات داده سال به سال 18 درصد رشد داشت و نیمی از درآمد کمپانی را در سال 2018 تشکیل داد تجارت Mobileye که در سال 2017 تحت تملک کمپانی اینتل در آمد، تقریبا 700 میلیون دلار فروش را اضافه کرد.
تجارت کامپیوتر خانگی باعث افزایش 9 درصد فروش بر اساس درخواست از تبلیغات، 2 در 1 و بازار های بازی و همچنین نسبت بالاتری از بازار مودم شد.
سود اینتل به 21 میلیارد دلار در سال 2018 رسید، حدود 10.4 میلیارد دلار بیش تر از سال 2017. هزینه های عملیاتی این کمپانی 28 درصد از درآمد در سال 2018 بودند که در سال 2017، 36 درصد بودند و اینتل در سال 2018 نسبت به سال 2017 مالیات کمتری پرداخت آن هم زمانی که نرخ مالیات به علت قانون کار و کاهش مالیات، بالاتر بود.
صندوق های اینتل 3 میلیارد دلار را به صورت نقد و معادل های آن در سال 2018 داشتند، 400 میلیون دلار کمتر از سال 2017. عملیات ها 29.4 میلیارد دلار در سال 2018 ایجاد کردند، در حالیکه سرمایه گذاری و فعالیت های مالی به ترتیب از 11.2 میلیارد دلار و 18.6 میلیارد دلار استفاده کردند.
استراتژی اینتل
گرچه اینتل سال 2016،2017 و 2018 فروش های بیشتری در تراشه های کامپیوتر خانگی داشت، اما درحال سرمایه گذاری در سایر زمینه هاست تا وابستگی به کامپیوتر خانگی را کاهش دهد. (اینتل همچنان با سهم 90 درصدی از بازار، تامین کننده ی غالب برای تراشه های کامپیوتر خانگی است).
اینتل در حال سرمایه گذاری در پردازشگر های مرتبط با داده و تامین کردن آنها برای بازار های در حال رشد، از جمله مراکز داده، محاسبه ی ابری، برقرار کننده های ارتباط 5G، هوش مصنوعی و رانندگی خودکار می باشد.
تصاحب Mobileye در سال 2017 باعث ایجاد موقعیتی عالی برای فراهم کردن فناوری برای خودرو های رانندگی خودکار شد.
فناوری سنسور Mobileye همراه با نیمه رسانا های اینتل، باعث شکل گیری یک رقیب ترسناک در توسعه ی وسایل نقلیه ی خودکار می شود. اینتل با BMW AG و Delphi Automotive همراه شده است تا فناوری خودرو های بدون راننده را ایجاد کند.
اینتل با درآمد 70 میلیارد دلاری سالانه، منابع بسیاری دارد. در سال 2017، نزدیک به 12 میلیارد دلار سرمایه گذاری بلند مدت داشت، که اکثر آن به تجهیزات و تسهیلات برای تولید تراشه های پیشرفته اختصاص یافت.
اینتل با چالش هایی از جانب سایر شرکت های نیمه رسانا که محصولات قدرتمندی را در بازار های در حال رشد ارائه می دهند، رو به رو است. تجارت تراشه Samsung Electronics در سال های اخیر رشد یافته است و کمپانی ها دوش به دوش برای عنوان بزرگترین تولید کننده ی تراشه رقابت می کنند.
AMD که یک رقیب دیرینه است، تراشه های با عملکرد بالا را با قیمت هایی منتشر کرده است که میتواند محصولات اینتل را به بهای کمتری بفروشد. NVIDIA در حال رشد سریع در تراشه های گرافیکی است که به خوبی برای کاربرد های هوش مصنوعی مناسب هستند.
ادغام ها و مالکیت های اینتل
اینتل توافق کرد تا Barefoot Networks را در سال 2019 خریداری کند تا محصولات خود را برای کاربرد های محاسبه ی ابری تقویت کند. Barefoot Networks تراشه هایی را می سازد که ارتباط را از طریق اترنت مدیریت می کند که برای اتصال کامپیوتر ها و سرور های متصل استفاده می شود.
محصولات Barefoot Networks شکافی را در پورتفوی اینتل پر می کند و میتواند به آن کمک کند تا به طور موثر با Broadcom، رتبه اول از چنین دستگاه هایی، رقابت کند. انتظار می رود این قرارداد در سه ماه ی سوم 2019 منعقد شود.
در سال 2019، اینتل Omnitek را تصاحب کرد، ارائه دهنده ویدیو و دید برای پردازشگر های قابل برنامه نویسی که دید سفارشی و هوش مصنوعی را فراهم می کنند. شرایط این قرارداد افشا نشد.
اینتل Ineda Systems، یک کمپانی تراشه بدون ساخت، را در سال 2019 تصاحب کرد. تراشه های Ineda در رانندگی خودکار، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا استفاده می شوند.
این کمپانی در حیدر آباد هندوستان قرار دارد که اینتل برنامه دار مرکز توسعه ی فناوری را در آنجا قرار دهد.
اینتل در سال 2018 Netspeed Systems را تصاحب کرد که ابزار را برای طراحی دستگاه های سیستم بر تراشه (SoC) می سازد. اینتل یکی از شرکت های تراشه متعدد است که در کنار NVIDIA و Qualcomm به طور روز افزون مدار هایی را می سازد که عملکرد های متعددی را مدیریت می کند.
ابزار های Netspeed باعث افزایش سرعت SoC از طریق خودکار سازی می شوند. SoC به بخشی از Silicon Engineering Group تبدیل می شود.
اینتل در سال 2017 Mobileye را به ارزش بیش از 15 میلیارد دلار تصاحب کرد. Mobileye که در اسرائیل قرار دارد، سنسور ها و دوربین ها را برای وسایل نقلیه طراحی می کند.
این مالکیت باعث گسترش محصولات اینتل برای سازندگان وسایل نقلیه بدون راننده، فراتر از تراشه هایی که مغز این وسایل نقلیه هستند، می شود. فناوری های Mobileye، قابلیت های اساسی را فراهم می کند که خودرو های خودکار نیاز دارند به طور این داشته باشند.
تاریخچه ی کمپانی اینتل
بنیان گذاری اینتل، یکی از داستان های فوق العاده از سیلیکون ولی است. در سال 1968 سه مهندس از Fairchild Semiconductor، اینتل را در مونتن ویو، کالیفرنیا ساختند تا فناوری را برای تراشه های مبتنی بر سیلیون توسعه دهند (اینتل= Intel ترکیب integrated electronic، به معنای وسایل الکترونیکی یکپارچه است).
این سه نفر رابرت نویس (که در سال 1958 شرکت مدار یکپارچه را به وجود آورد)، گردن مور و اندی گروو هستند.
اینتل در ابتدا تراشه های مموری کامپیوتر، از جمله DRAMs (1970) و EPROMs (1971) را ارائه می کرد.
این موفقیت ها باعث فراهم شدن بودجه برای طراحی های ریز پردازنده ها شدند که صنعت وسایل الکترونیکی را دگرگون کردند. در سال 1971، اینتل ریزپردازنده ی 4004، که به عنوان "کامپیوتر قابل برنامه ریزی ریز رو یک تراشه" تبلیغ شد، معرفی کرد.
بررسی روش کسب و کار برند اینتل (Intel)
تقریبا همه با کمپانی اینتل آشنایی دارند. این شرکت، پنجمین برند ارزشمند دنیا بوده و ارزش آن حدود ۳۵میلیارد دلار تخمین زده شده است. در اکثر رایانه های شخصی دنیا از ریز پردازنده های اینتل استفاده شده است.
اینتل با تمرکز روی تولید بهترین ریز پردازنده ها توانست رقیبانش را پشت سر بگذارد. در سال ۲۰۰۶، این کمپانی از استراتژی تازه خود که براساس شناسایی و ساخت بازار های جدید بود، پرده برداشت. بنابراین این شرکت علاوه بر رایانه های شخصی، در زمینه های دیگری از جمله لوازم برقی، ارتباطات بی سیم و مراقبت های بهداشتی نیز وارد عمل شد.
در سال های اخیر، معمولا هر زمان که لپ تاپ خود را باز می کنید، بر چسب Intel Inside را در پایین صفحه کلید مشاهده خواهید کرد. این بر چسب، به کاربر این اطمینان را خواهد داد که رایانه ای با عملکرد بسیار بالا و مطمئنی دارد.
ایجاد یک استراتژی جدید
بقا و نابودی یک سازمان به استراتژی هایی بستگی دارد که آن سازمان انتخاب می کند.
استراتژی کسب و کار برنامه ای است که برای کلیه بخش های سازمان طراحی می شود. این استراتژی باید با فضای آن کسب و کار و دنیایی که روز به روز در حال تغییر است، هماهنگ باشد.
اینتل بیش از ۵۰سال در مرکز یک صنعت در حال رشد بوده است. با این وجود رشد فروش رایانه های شخصی در این جو به شدت رقابتی در حال کاهش است. به علاوه تلفن های همراه و دستگاه های پرتابل به شکل گسترده ای جایگزین رایانه های شخصی شده اند. از سال ۲۰۰۳، میزان سود حاصل از فروش محصولات اینتل، طی یک سال، ۱۳درصد افزایش پیدا کرد. با این حال در این بخش از بازار، فروش لپ تاپ ها رو به رشد است درحالی که رایانه های شخصی با کاهش فروش چشمگیری مواجه شده اند.
اینتل یک برند جزء است. تولیدات و پر دازنده های آن بخشی از محصولاتی را شکل می دهد که مصرف کنندگان خریداری می کنند.
برقراری رابطه کلیدی با شرکت های پیشرو در زمینه الکترونیک مانند سونی و فیلیپس، استراتژی مهم این کمپانی به شمار می رود.
استراتژی یکپارچگی اینــتل
یکی از دلایل مهم استراتژی یکپارچگی اینــتل، تـوسـعه فناوری های مختلف بود. این کار پردازنده ها را کاربردی تر کرده و به کاربران رایانه ها این امکان را خواهد داد که از مزایای زیر بر خوردار شوند:
– چند کاره بودن
– امنیت
– اطمینان
– قابلیت اداره
– انجام محاسبات به صورت بی سیم
سیستم ها دائما در حال به روز شدن هستند و به کاربران آزادی عمل بیشتری می دهند. استراتژی تازه اینتل به این شرح است:
-همکاری با مصرف کنندگان جهت مبادله دور نمای فناوری آینده
-توسعه فناوری های تازه مشتری محور
– ارائه محصولات جدید که قابل درک بوده و استفاده از آنها ساده باشد
– ارائه پیام های ارتباطی واضح در رابطه با محصولات جدید.
معرفی استراتژی جدید
وقتی سازمانی با تغییر مواجه می شود، مهم است که این تغییرات را با همه در میان بگذارد. این افراد شامل موارد زیر می شوند:
-از بیرون مصرف کنندگان، شرکا، تامین کنندگان و رسانه ها
– از درون پرسنل
یکی از بزرگ ترین برنامه های اینتل، رو نمایی از لوگوی جدید این شرکت بود که با حضور یک گروه موسیقی معروف و اجرای ترانه ای از سوی آنها بر پا شد. یک لوگو نماینده بصری هر آن چیزی است که آن شرکت به انجام آن متعهد شده است. لوگوی جدید شرکت اینتل به طور واضح دیدگاه رو به جلوی این کمپانی را نشان می دهد. این رونمایی به کمک کمپین های تبلیغاتی و بازاریابی چند میلیون دلاری پشتیبانی می شد.
امروزه پیام ارتباطی اینتل حاکی از فناوری محور بودن این شرکت است. بازاریابی اینتل به مصرف کنندگان کمک می کند تا به طور مشخص به تاثیر فناوری در بهبود زندگی شان پی ببرند.
ارزش هایی که اینتل دنبال می کند شامل این موارد است:
-آمادگی برای خطر کردن
– عملکرد منظم
-تمرکز روی کسب نتایج عالی، برای مثال عملکرد قابل توجه، فروش و سود دهی.
نتایج مورد انتظار زمانی به دست می آید که یک محصول قبل از پیش دستی رقبا در بازار مناسب آن محصول عرضه شود.
توسعه محصولات جدید
در دنیای مدرن و رو به جلوی حال حاضر پیدا کردن نیاز ها و خواسته های مصرف کنندگان از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. از آنجا که اینتل هم مسیر با فناوری روز عمل می کند به خوبی می تواند نیاز بازار را پیش بینی کند.
علاوه براین، این کمپانی از گروه های متمرکز روی مصرف کنندگان بهره می برد. یک گروه متمرکز شامل تعداد کمی از مصرف کنندگان است و نماینده بخشی از بازاری هستند که اینتل هدف قرار داده است.
تولید محصولات تازه بر اساس پیش بینی نیاز بازار، نیازمند سرمایه گذاری عظیمی است. برای مثال ساخت کارخانه های جدید برای تولید محصولات آتی کمپانی از جمله این سرمایه گذاری هاست. بنابراین تمرکز بر بازار یکی از دلایل موفقیت و پیشرفت اینتل بوده است.
باز سازی اینتل براساس بازار این برند
اینتل موفقیت اولیه خود را از تولید قطعات رایانه های شخصی کسب کرد. در این راستا، کمپانی کاملا تحت سلطه مهندسان بود و همکاری نزدیکی با مایکروسافت و تولید کنندگان رایانه های شخصی از جمله دِل، کام پک و آی. بی. ام وجود داشت.
استراتژی جدید اینتل روی تولید محصولات منحصربه فرد تاکید داشت. اگر چه استراتژی حال حاضر این کمپانی روی بازاریابی شناخت نیاز مشتریان و پاسخگویی به آنها متمرکز شده است.
مصرف کنندگان مشتاق هستند بدانند که این محصولات جدید چه کاری قرار است برای آنها انجام دهد. بنابراین ارتباط آشکار با آنها جزو ضروریات اینتل به شمار می رود. باز سازی اینتل از بالا به پایین بیش از ۹۰هزار کارمند را تحت تاثیر قرار داد. تاکید شرکت بر بازاریابی و ارتباط با مصرف کنندگان در رابطه با این مسئله است که فناوری روز چه خدمتی به آنها خواهد کرد.
تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه به سازمان کمک می کند که:
-محصولات بهتر و جدیدی تولید کند
– روش های پیشرفته تری را برای معرفی محصول خود به کار بگیرد
– توسعه فرصت های جدید در بازار، جهت بقا یا تسریع در پیشرفت.
تحقیق و بررسی
تحقیق شامل طراحی ایده های جدید جهت حل یک مشکل یا ایجاد یک فرصت است. در این زمینه ساخت ریز پردازنده جدید برای تلفن های همراه جهت دسترسی به اینترنت را می توان مثال زد.
در این راستا اینتل سرمایه هنگفتی را صرف تحقیق در آزمایشگاه هایش در سراسر دنیا کرده است. نتایج این تحقیقات تولید محصولاتی است که مطابق نیاز مشتریان بوده و به سادگی در ابعاد وسیعی ساخته می شود. برای مثال، رایانه های نوت بوکی را می توان نام برد که مجهز به فناوری پردازنده سنترینوی اینتل بودند.
توسعه و پیشبرد
تحقیقات با ایده های بسیاری همراه خواهد بود که البته از بین این ایده ها، بهترین آنها انتخاب شده و گسترش پیدا می کند.
توسعه شامل پیاده سازی ایده های تازه روی محصولات است.
برای مثال می توان یک ریز پردازنده را طوری بهبود داد که چندین برنامه کامپیوتری را به طور همزمان اداره کند. محصولات برگزیده باید طی یک برنامه زمانبندی شده به صورت جهانی معرفی شوند.
محصولاتی که در نتیجه برنامه های تحقیق و توسعه حاصل می شوند برای مصرف کنندگان مفید خواهند بود. این محصول ممکن است شامل رایانه ها یا تلفن های همراه کوچک تر و سریع تری باشند که از لحاظ قیمت نیز به صرفه هستند..
داستان های موفقیت بازاریابی محتوا (شرکت اینتل)
اینتل یکی دیگر از سردمداران دنیای تکنولوژی دیجیتال است. بنابراین، نباید برای شما تعجب آور باشد که آن ها نیز از مزایا و قدرت نفوذ بازاریابی محتوا استفاده کنند.
در حال حاضر، اینتل وبلاگ IQ را مدیریت می کند. بیشتر محتواها توسط کارمندان تولید می شود، آن ها چیزی را انتشار می دهند که از تصویر برند شرکت حمایت کند. وبلاگ شامل تعداد زیادی پست های خوب است که تعداد قابل توجهی خواننده را برای وبلاگ جذب کرده است، که شامل مقاله های پربازدیدی است مثل: آیا تکنولوژی پیشرفته کشاورزی عمودی می تواند آینده را تامین کند؟
در اینجا نقل قولی از Bryan Rhoads سردبیر وبلاگ IQ، ذکر شده است:
«ما از طریق نفوذی که بر کارکنان خود داشتیم، الگوریتم ویژه ای را برای تولید محتوای اجتماعی ایجاد کردیم. ما می خواهیم آن چیزی را تولید کنیم که توجه کارکنان را جلب کنید و بخواهند آن را به اشتراک گذارند. این کار ترکیبی از الگوریتم اجتماعی است، به علاوه آنچه که از فیلتر جمعی کارکنان ما عبور می کند و آن ها با یکدیگر در مورد آن حرف می زنند و به اشتراک می گذارند، که از آن به عنوان ابزاری برای کشف مطالب خوب استفاده می کنیم.»
کلید موفقیت اینتل: ایجاد یک مرجع خاص از محتواهایی که مشتریان شما به دنبال آن می گردند، راه بسیار مناسبی برای جذب آن ها به برند شماست. برای ایجاد محتوای منحصر به فرد ایده پردازی کنید و آن را روی وبلاگتان منتشر کنید تا برند شما در صنعت مربوط به خودتان، متفاوت شود.
استراتژی منحصر به فرد گوگل و اینتل برای موفقیت
1. یافتن ستاره شمالی واقعی
شرکت ها معمولاً یک هدف اصلی به عنوان تنها ماهیت حقیقی خود تعریف می کنند. یکی از مراجعین من اخیراً یک دگرگونی در صنعت را تجربه کرده که نیازمند تنظیم دوباره انتظارات مشتری است.
حین چند ماهی که مقاصد رهبران مبهم بودند، کارکنان شفافیت کافی نسبت به شکل و شمایل موفقیت سازمانی نداشتند و این امر منجر به هدف گذاری ضعیف زیرمجموعه های مختلف شد. اگر یک ستاره شمالی مشخص ندارید که به سوی آن حرکت کنید، کارکنان شما نمی توانند درک کنند شرکت به چه سمت و سویی می رود.
2. تنظیم اهداف موثر
من با کمک به یک دوجین شرکت در تنظیم اهداف شان، یاد گرفته ام که در نظر گرفتن اهداف دست نیافتنی بسیار خطرناک است. اهداف دور از دسترس باعث سرخوردگی کارکنان می شوند. هر شرکتی باید دو گروه هدف مشخص داشته باشد.
یک گروه باید محافظه کارانه باشد و به قصد تامین بودجه یا عقد قراردادهای بانکی تعیین شود. این اهداف شامل ارقامی می شوند که هر طور شده باید آنها را محقق کنید.
دومین گروه بیشتر انگیزشی هستند و برای ایجاد طرح های تشویقی و پاداش مدیران اجرایی تنظیم می شوند. این اهداف شکل و شمایل موفقیت را برای شرکت ترسیم می کنند. اینها باید اهداف جانبی باشند، اما نباید آنقدر بلندپروازانه در نظر گرفته شوند که عملاً دور از دسترس قرار بگیرند.
*جان دوئر (John Doer)سرمایه گذار شرکت اینتل
استراتژی منحصر به فرد گوگل و اینتل برای موفقیت
3. سرو سامان دادن به استراتژی
شرکت های نمونه در کسب و کار خود، پلی میان استراتژی مورد اجرا و موارد مورد ارزیابی خلق می کنند. معیارها باید مصمم بودن شرکت در استراتژی خود را اندازه بگیرند.
برای مثال اگر شرکت شما قرار است وارد یک بازار جدید شود، احتمالاً هنوز آمارهای عملیاتی را برای اندازه گیری موفقیت در این بازار در اختیار ندارید. شما ممکن است مقداری هزینه های اضافی فروش در صورتحساب سود و ضرر خود داشته باشید؛ روال نیز به همین گونه است. اگر شرکت شما به دنبال دستیابی به مقاصد استراتژیک خود باشد، ارزیابی تعداد تقاضاهای فروش یا اظهارنامه هایی که در یکی از واحدهای کسب وکار نوشته شده اند، معیارهای معنا دارتری هستند.
اطمینان حاصل کنید شاخص های کلیدی عملکردی و مهم که سود و عملکرد آتی شما را پیش بینی می کنند را در نظر گرفته اید.
4. مدیریت عملکرد
تفاوت میان اهداف و نتایج کلیدی و دیگر سیستم های هدفگذاری در این است که در مورد گوگل و اینتل، این اهداف بین هر زیرمجموعه و کارمند تقسیم شده اند.
در حالی که شرکت ها در حال گذار از بازبینی های عملکرد سنتی هستند، اهداف یک بافت اتصال دهنده میان مقاصد شرکت و مشارکت های انفرادی کارکنان به وجود می آورند. هر سرپرستی باید به طور منظم (ماهانه یا حتی هر سه ماه یکبار) با هر کارمندی ملاقات و در مورد وضعیت موجود در قبال اهداف بحث کند.
استراتژی منحصر به فرد گوگل و اینتل برای موفقیت
5. جبران سازی
ما آمریکایی ها به رقابت اعتقاد داریم. مشوق هایی که به خوبی روی آنها فکر شده باشد رفتارهایی که می خواهیم را نتیجه می دهد و مشوق هایی که ساختار ضعیفی داشته باشند نتایج ضعیفی به بار می آورند. در اینجا سیستم بهداشت و درمان ما به عنوان یک مثال به ذهن متبادر می شود: دکترها براساس تعداد دفعاتی که به بیمار سر می زنند حقوق می گیرند.
امروزه یک طرح محبوب برای برنامه های تشویقی، تنظیم اهداف تشویقی آن هم به گونه ای است که پرداخت پیش از حصول هدف انجام شود. برای مثال ممکن است 75درصد دستمزد را زمانی پرداخت کنید که 90درصد هدف محقق شده باشد.
داشتن برنامه تشویقی کاربردی و منعطف حیاتی است. سیستمی طراحی کنید که کارکنان را در جهت محقق کردن اهداف جانبی تشویق کند. اگر محیطی با انتظارات بالا در شرکت خود ایجاد کنید، کارکنان تان از شما سواری خواهند گرفت!
OKR شیوه میدیریت شرکت های بزرگ
این که شرکت های بزرگ مانند اینتل، گوگل، توییتر، اوبر، لینکدین و… از چه روشی برای مدیریت شرکت های خود استفاده می کنند همواره برای سازمان ها هیجان انگیز بوده است. رمز شادابی و کارآمدی این شرکت های بزرگ نیز برای همگان جای سوال داشته است.
جالب است بدانید که این شرکت ها از روشی به نام okr برای مدیریت برنامه ها و اهداف خود بهره می برند
OKR چیست؟
هر سازمان و شرکتی در کسب و کار خود، اهدافی را دنبال می کند و همواره در پی ایجاد هماهنگی بین افراد سازمان خود است. قطعا هرچه آن سازمان گسترده تر و زیر مجموعه های بیشتری داشته باشد؛ امکان پیچیدگی بیشتری برای ایجاد هماهنگی در بین افراد جهت پیشبرد اهداف وجود دارد و مستلزم صرف زمان زیادی است. در این زمان استفاده از OKR می تواند نقش زیادی در جهت ایجاد هماهنگی در سازمان ایفا کند.
OKR مخفف عبارت Objective & Key Results بوده و به معنای “اهداف و نتایج کلیدی” است. در مدل او کی آر، راهکارهایی برای تعریف و پیگیری اهداف و ارزیابی نتایج آن ها معمولاً به صورت فصلی (۳ ماهه) و سالانه وجود دارد.
تکنیک OKR که ایده ی آن برای اولین بار در سال ۱۹۷۰ توسط اندی گراو (Andy Grove) در شرکت اینتل مطرح شد، مدیریت بر مبنای اهداف و نتایج کلیدی است.
۲۹ سال بعد در سال ۱۹۹۹ جان دوئر(John Doerr) در کمپانی بزرگ گوگل با اندکی تغییرات آن را معرفی کرد.
کاربرد او کی آر
شرکت گوگل با استفاده از روش OKR توانست تعداد کارمندان خود را از ۴۰ نفر به ۶۰۰۰ نفر افزایش دهد و حدود ۲۰ سال است که از این روش جهت پیشبرد اهداف سازمان خود استفاده می کند.
علاوه بر اینتل و گوگل، لینکدین، توئیتر و اسپاتیفای هم از OKR، استفاده می کنند.
البته این طور نیست که تنها شرکت های ارائه دهنده سرویس های دیجیتالی و آنلاین از سیستم OKRاستفاده کنند؛ شرکت هایی مانند والمارت، تارگت و گاردین هم با کمک مدل OKR اهداف سازمانی خود را مدیریت می کنند.
اوکی آر در واقع یک فرآیند مدیریت رهبری بسیار موفق است که هدف آن اتصال سازمان، دپارتمان، تیم و اشخاص و یک معیار برای اندازه گیری میزان دستیابی به اهداف و تبدیل معیارهای کیفی به پارامترهای کمی است.
مشخص کردن اهداف در سیستم OKR
روش OKR تنها برای سازمان ها کاربرد ندارد و می توان از سیستم OKR برای پیشبرد اهداف فردی هم استفاده کرد. در روش OKR، اهداف سازمان کاملا ملموس، واضح و دقیق تعریف می شود و هر شخص با اطلاع از وظایف و مسئولیت های مربوط به خود، برای تحقق این اهداف مشخص تلاش می کند.
مشخص کردن اهداف در سیستم OKR سبب می شود هر شخص به طور کامل از وظایف خودش آگاه باشد و با تمرکز کامل و بدون انحراف به انجام دادن وظایفش مشغول شود.
OKR شامل لیستی از ۳ تا ۵ هدف با بالاترین اولویت برای هر شخص است که هر کدام از این اهداف، دارای ۳ تا ۵ زیر هدف و نتیجه کلیدی قابل اندازه گیری است.
هر نتیجه کلیدی شامل یک نمره ی پیشرفت است که از (( ۰-۱۰۰٪ یا ۰ تا ۱٫۰ )) بوده و میزان حصول به نتیجه را نشان می دهد.
در این روش یک رهبر و یا مدیر وجود دارد که تیم را هدایت و راهبری می کند. نمره قابل قبول برای هر OKR بین ۰٫۶ تا ۰٫۷ است. اگر افراد همواره نمره ۱ بگیرند؛ بدین معناست که OKR آن ها به اندازه کافی جاه طلبانه نبوده است.
از طرف دیگر اگر افراد همواره نمراتی در بازه ۰ تا ۰٫۳ بگیرند؛ به این معنا است که OKR منطقی تعریف نشده و دستیابی به آن غیر ممکن بوده است. تعریف منطقی و مشورتی این معیارها یکی از عوامل اصلی موفقیت متد OKR است.
مزایای استفاده از OKR چیست؟
از مزایای استفاده از این روش می توان به موارد زیر اشاره نمود:
تمرکز تلاش ها و فعالیت های سازمان
شکل گیری یک نظام فکری مناسب در شرکت
امکان اندازه گیری میزان دسترسی به اهداف
مشخص شدن اهداف اصلی شرکت
شرکت های پیشتاز همواره به دنبال استفاده از یک روش منحصر به فرد و کاربردی برای مدیریت اهداف کوتاه و بلند مدت خود بوده اند. OKR به عنوان یکی از این روش ها می تواند برای شرکت های کوچک و بزرگ که به دنبال نظارت مستمر و مشخص شدن وظایف کارکنان هستند بسیار کاربردی و تاثیرگذار باشد.
نقش زنجیره ارزش در تدوین استراتژی های کسب و کار –مطالعه موردی شرکت اینتل
نقش زنجیره ارزش در تدوین استراتژی های کسب و کار –مطالعه موردی شرکت اینتل
مفهوم زنجیره ارزش می تواند ابزاری بسیار سودمند برای مدیرانی باشد که در تعقیب یک استراتژی رهبری هزینه هستند. شکل بالا زنجیره ارزش یک شرکت فرضی را نشان می دهد. به یاد بیاورید که زنجیره ارزش ترسیم گر فرایندهای ارزش آفرین متعددی در درون یک سازمان کسب و کار است. تحلیل پیوندها در زنجیره ارزش یک شرکت می تواند به ویژه در ارزیابی توانایی سازمان برای پیگیری یک استراتژی رهبری هزینه موفق سودمند باشد.
برای مثال، تحلیل زنجیره ارزش ترسیم شده در نمایه بالا مدیران را به طرح چند پرسش هدایت می کند: آیا محصولات شرکت به منظور سهولت تولید مهندسی و طراحی می شوند؟ آیا شیوه های خرید شرکت برای آن کمترین هزینه ممکن مواد خام را در بر دارند؟ آیا شرکت می تواند با خرید مواد از تعداد کمتری از اینتل مثال ممتاز دیگری است از شرکتی که توانسته محصول خود را که کالایی بدون وجوه ممیزه (بی تمایز) محسوب می شود، متمایز سازد.
نقش زنجیره ارزش در تدوین استراتژی های کسب و کار –مطالعه موردی شرکت اینتل
کمپین تبلیغاتی مشهور «اینتل در درون» اینتل، که بیش از ۱ میلیارد دلار برای آن خرج کرده است، موفقیت بزرگی بوده است. کارزار تبلیغاتی اینتل در درون، که در ۱۹۹۱ به عنوان شیوه ای برای متمایز کردن ریزپردازنده های اینتل از محصولات Advanced Micro Devices – AMD و دیگر تولید کنندگان نیمه رساناها توسعه یافت، نه تنها شناخت از برند اینتل را بهبود بخشید، بلکه همچنین به ایجاد تصویری ممتاز و با کیفیت بالا از ریزپردازنده های اینتل در اذهان خریداران رایانه های شخصی کمک کرد.
بسیاری از مشتریان PC نظر چندانی در مورد ویژگی ها و کارکردهای مورد نیاز خود ندارند، ولی مطمئن اند که دستگاهی می خواهند که «اینتل» در درون آن باشد.
این مثال ها یک نکته کلیدی را به تصویر می کشند: با خلاقیت، قوه تخیل، و سرمایه گذاری کافی، تقریبا هر محصول یا خدمتی می تواند با موفقیت متمایز شود.
چگونه فرصت ها را در شرایط بد اقتصادی بشناسیم؟-مطالعه موردی اینتل و وال مارت
این درست است که در شرایط بد اقتصادی بازار تغییر می کند. نوعی جنگ قیمتی میان کسب و کارها شکل می گیرد، رقابت شدیدتر می شود و نقدینگی موجود در بازار نیز کاهش می یابد. با اینحال همچنان می توان فرصت های مناسبی را در بازار یافت.
برای مثال در این دوران بسیاری از رسانه ها حاضر می شوند با مبالغ بسیار کمتری کالاهای شما را تبلیغ کنند، همچنین رقبای شما نیز برای کاهش بودجه از شدت فعالیت های بازاریابی خود می کاهند و این دقیقا همان زمانی است که شما می توانید جایگاه خود را در میان مشتریان تثبیت کنید و سهم بیشتری از بازار به دست آورید.
اگر برنامه ای بلند مدت برای حضور در بازار دارید، این روش برای دوران پس از رکود بسیار به کارتان خواهد آمد. جالب است بدانید بسیاری از شرکت های بسیار موفق امروز، بخشی از موفقیت خود را مدیون مدیریت بازاریابی هوشمندانه خود در دوران رکود هستند که از میان آنها می توان به شرکت اینتل (Intel) و فروشگاه های زنجیره ای والمارت (Walmart) اشاره کرد.
یک تحقیق هم که توسط کالج بیزنس اسمیل (Smeal College of Business) انجام شد نشان داد که بسیاری از شرکت ها توانسته اند با اتخاذ استراتژی بازاریابی هوشمندانه نه تنها در دوران رکود، کسب و کار خود را حفظ کنند، بلکه آن را قوی تر کنند و پس از دوران رکود، به موفقیت های بسیاری دست یابند.
برای مثال شرکت وال مارت که طی سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ شعار تبلیغاتی خود را «قیمت های پایین، هر روز» انتخاب کرد این پیام را به مشتری می رساند که نه فقط در فصل حراج بلکه در تمام روزهای سال می تواند با هزینه ای کمتر از فروشگاه های وال مارت خرید کند.
جسارت راز بقای مدیران
در اوایل سال 1994 شرکت اینتل پردازنده جدید پنتیوم را به مرحله تولید رساند.
در طراحی این تراشه اشتباه کوچکی وجود داشت که باعث می شد در گرد کردن حاصل تقسیم در هر نه میلیارد بار یک خطا رخ دهد.
مدیران اینتل این خطا را قابل چشم پوشی دانستند.
چون بنا بر محاسباتشان، برای یک کاربر معمولی هر 27 هزار سال یک بار چنین خطایی رخ می داد. چند ماه بعد اتفاق ناگواری پیش آمد.
یک استاد ریاضیات پیامی را به یک سایت خبری آنلاین فرستاد که در آن گزارش شده بود در زمان حل یک مسئله پیچیده ریاضی با پردازنده جدید اینتل، جواب اشتباه دریافت کرده است. این استاد اعلام کرده بود که در بخش محاسبات اعشاری این پردازنده مشکلی وجود دارد.
آن پیام به سرعت در همه جا منتشر شد و روز به روز در رسانه ها بیشتر گسترش می یافت.
در همان زمان یکی از هفته نامه های تجاری معروف با نوشتن گزارشی مفصل، عکس روی جلد مجله را به این موضوع اختصاص داد. پس از آن چندین نشریه دیگر نیز به این موضوع پرداختند. این موضوع برای اینتلی ها کم اهمیت جلوه می کرد تا اتفاق دیگری افتاد. بقیه ماجرا را از زبان اندرو گرو، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره اینتل بشنویم.
جسارت راز بقای مدیران
«من علاوه بر مدیریت اینتل، به صورت نیمه وقت در دانشگاه استنفورد تدریس می کردم. در روز 22 نوامبر 1994 بحث در کلاس طولانی شد و در فکر لغو کردن قرارهایم در شرکت بودم که مدیر روابط عمومی اینتل با من تماس گرفت و خبر داد که خبرنگاران شبکه تلویزیونی CNN به زودی به شرکت خواهند رسید و می خواهند در مورد مشکل پردازنده جدید اینتل گزارش تهیه کنند. بلافاصله به سوی دفتر کارم رفتم و وقتی به آنجا رسیدم، شرایط بسیار آشفته بود CNN . فردای آن روز گزارشی را بر علیه ما پخش کرد.
روزنامه ها دوباره به این موضوع هجوم آوردند و مقاله ای با تیترهای «پردازنده های معیوب اینتل» و «آیا خرید پردازنده اینتل عاقلانه است» و… را به چاپ رساندند.
در روزهای بعدی بسیاری از کاربران تقاضای تعویض پردازنده های خود را داشتند.
ما ابتدا از این کار امتناع کردیم؛ چون هزینه بسیار زیادی داشت و با ارائه گزارشی کم بودن احتمال وقوع اشتباه را اعلام کردیم و تنها پردازنده های کسانی را که با عملیات سنگین ریاضی سروکار داشتند، تعویض کردیم.
پس از مدتی درخواست های تعویض کم تر شد و ظاهرا مشکل حل شده بود.
جسارت راز بقای مدیران
چند هفته بعد، در دوازده دسامبر سرفصل یکی از خبرها این بود: «شرکت IBM فروش رایانه های با پردازنده اینتل را متوقف کرد».
تصمیمات این غول کامپیوتر بر بازار تاثیر زیادی داشت و تایید نشدن ما از طرف آی بی ام بسیار پر اهمیت بود. تلفن ها دوباره به صدا در آمدند و بر تعداد مشتریان معترض روزبه روز افزوده می شد. ما در حدود سی سال پیشتاز بازار بودیم و کار در شرکت اینتل افتخار محسوب می شد. اکنون به یک باره آن ابهت از بین رفته بود و در همه جا زیر نگاه های خشمناک و معترض قرار داشتیم.
در روز دوشنبه 19 دسامبر تصمیمی جسورانه و خطرناک گرفتیم.
سیاست مدیریتی ما تغییر کرد و اعلام کردیم حاضر به تعویض تمامی پردازنده ها هستیم. برای تصور حجم کار خوب است بدانید که میلیون ها پردازنده فروخته شده بود.
تعداد تراشه های برگشتی و مقدار ضرر قابل پیش بینی نبود.
مشکل دیگر آن بود که ما فقط با تولیدکنندگان رایانه دادوستد داشتیم و هر کدام از آن ها هزاران رایانه با پردازنده ما فروخته بودند. در چند روز سازماندهی عظیمی ایجاد کردیم و به بسیاری از کارکنان حتی طراحان، مهندسین و بازاریابان، کار پاسخگویی به تلفن و یادداشت آدرس درخواست کنندگان را واگذار کردیم.
سیستمی را برپا کردیم تا تمامی مرجوعی ها و تعویض ها در آن ثبت شود. همچنین برای کسانی که خود قادر به تعویض پردازنده نبودند، یک گروه خدماتی ویژه تدارک دیدیم.
جسارت راز بقای مدیران
مشکل دیگر تامین میلیون ها پردازنده سالم برای تعویض بود.
پس از رفع اشکال پردازنده قبلی، تمامی تولیدات خود را متوقف کرده و تنها به تولید این پردازنده پرداختیم. حتی تعطیلات سال نو را لغو کرده و یک سره کار کردیم.
بالاخره موفق شدیم. تعداد بسیار زیادی از پردازنده ها را جایگزین کنیم و با صرف نیرو و هزینه زیاد توانستیم اعتبار شرکت اینتل را برگردانیم.
این عملیات هزینه ای بسیار سنگین را بر ما تحمیل کرد. 475 میلیون دلار.
از این تجربه اینتل می آموزیم که در این کسب وکار رقابتی، مدیرانی به بقا ادامه خواهند داد که جسارت و شجاعت تغییرات بزرگ را داشته باشند.
در تمامی شرایط مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیرند و در صورت لزوم بودجه شرکت را صرف حفظ اعتبار آن بکنند. در بسیاری از موارد مدیران راه حل مشکل را می دانند، ولی جسارت لازم برای اعمال تغییرات ضروری را ندارند. نکته مهم دیگر سرعت در ایجاد تغییرات است. اگر اینتل در اولین گام سیاست تعویض پردازنده های خود را آغاز می کرد، شاید مشکل ساده تر حل می شد. بله، تنها کسانی رشد خواهند کرد که جسور و شجاع باشند!
آنسوف ماتریس اینتل
ارسال شده توسط متیو هاروی در سپتامبر 01-2020
1. معرفی
ماتریس Ansoff یک ابزار استراتژیک است که برای تسهیل و راهنمایی کسب و کارها در تصمیم گیری مربوط به رشد کسب و کار توسعه یافته است. ماتریس Ansoff چهار انتخاب استراتژیک را به مشاغل ارائه می دهد – نفوذ در بازار، توسعه بازار، توسعه محصول و تنوع. یک سازمان یا یک کسب و کار این است که یکی از این چهار استراتژی یا ترکیبی را انتخاب کند – با تعمیق عوامل مختلف داخلی و خارجی.
عوامل خارجی ممکن است شامل جنبه های ثبات سیاسی و اقتصاد یک منطقه باشد و عوامل داخلی ممکن است شامل جنبه های مدیریت استعداد و ظرفیت های منابع باشد. بر اساس تجزیه و تحلیل عوامل داخلی و خارجی، سازمان ها استراتژی های مختلفی را برای رشد تصمیم می گیرند – که ممکن است به طور گسترده تحت ماتریس آنسوف تعریف شوند.
1.1. اینتل از ماتریس Ansoff برای رشد موفقیت آمیز بین المللی استفاده می کند
اینتل در عملیات و تجارت جهانی خود بر اساس انتخاب ها و تصمیمات رشد استراتژیک خود موفق بوده است. این تصمیمات رشد و مسیرهای رشد برای مناطق مختلف، در مقاطع زمانی مختلف – بر اساس عوامل داخلی و خارجی سازمانی متفاوت بوده است. با این حال، اینتل بارها و بارها با موفقیت از ماتریس Ansoff استفاده کرده است تا به یکی از غول های پیشرو نوشیدنی در سطح بین المللی تبدیل شود. برخی از استراتژی هایی که اینتل با موفقیت در ماتریس و دسته بندی Ansoff استفاده کرده است در زیر به تفصیل آمده است.
2. نفوذ در بازار
استراتژی نفوذ در بازار توسط مشاغلی استفاده می شود که به دنبال رشد برای محصولات موجود در بازارهایی هستند که برندهای آنها موجود است و در حال حاضر عملیاتی شده است.
2.1. افزایش ظرفیت تولید
افزایش ظرفیت تولید به اینتل این امکان را می دهد که در همان بازار به مشتریان بیشتری دست یابدافزایش ظرفیت تولید همچنین منجر به کارایی و اثربخشی بیشتر می شود – به ویژه برای کنترل هزینه های سربارهزینه های سربار کنترل شده منجر به قیمت گذاری رقابتی می شود و برای مصرف کنندگان در همان بازار جذاب خواهد بودافزایش جذابیت و قیمت رقابتی در همان بازار منجر به افزایش فروش و مصرف و در نتیجه نفوذ بیشتر در بازار خواهد شد.
2.2. افزایش سرمایه گذاری در بازاریابی
اینتل همچنین می تواند سرمایه گذاری خود را در فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی افزایش دهد تا نفوذ به بازار را افزایش دهداینتل باید سعی کند محتوای ارتباطی جذابی را توسعه دهد و طراحی کند که با گروه های مختلف بازار آن مرتبط باشدتعامل و سرمایه گذاری در فعالیت های بازاریابی و تبلیغات به اینتل اجازه می دهد تا به مشتریان بیشتری در همان بازار دسترسی پیدا کندبا سرمایه گذاری بازاریابی بیشتر، اینتل قادر خواهد بود نفوذ بازار خود را در بازارهای موجود برای محصولات موجود افزایش دهد
2. نفوذ در بازار
2.3. توزیع پیشرفته
اینتل می تواند ابزارهای جدید و نوآورانه توزیع را کشف کنداینتل همچنین می تواند کانال های جدید توزیع محصولات خود را کشف کندکانال ها و استراتژی های توزیع جدید و پیشرفته به اینتل این امکان را می دهد تا به بخش های مصرف کننده و گروه های مصرف کننده جدید در همان بازار دسترسی پیدا کند – که ممکن است قبلاً غیرقابل دسترسی بوده است.بهبود زنجیره تامین و سیستم های توزیع ممکن است با بهبود دسترسی منجر به افزایش نفوذ در همان بازار شود
2.4. قیمت های رقابتی
ممکن است اینتل قیمت رقابتی و کاهش قیمت را برای افزایش جذابیت محصولات خود معرفی کندقیمت گذاری رقابتی منبع مزیت رقابتی برای شرکت خواهد بود و منجر به افزایش تعامل مصرف کننده با محصول می شود.در عین حال، قیمت رقابتی باعث افزایش فروش اینتل و افزایش نفوذ خواهد شد
2.5. کاهش هزینه های عملیاتی
اینتل می تواند هزینه های عملیاتی را برای افزایش قیمت رقابتی کاهش دهدقیمت گذاری رقابتی به اینتل کمک می کند تا حجم فروش و مصرف خود را افزایش دهدهزینه های عملیاتی کمتر منجر به انتقال هزینه های کمتر به مصرف کنندگان می شود و محصولات ارائه شده توسط اینتل را مطلوب تر و مقرون به صرفه تر می کند.مقرون به صرفه بودن و دسترسی بیشتر به اینتل کمک می کند تا نفوذ خود را در بازار افزایش دهد
2. نفوذ در بازار
2.6. به دست آوردن رقبا(تصاحب سهم بازار رقبا)
اینتل می تواند بازیکنان رقیب در بازار را به دست آورداین خریدها به اینتل اهرمی برای دستیابی به گروه ها و بخش های مختلف مصرف کننده می دهداین خریدها همچنین به اینتل اجازه می دهد تا از طریق زنجیره تامین و کانال های توزیع متنوع، اهرمی را توسعه دهدخریدها از طریق بهبود دسترسی اینتل به گروه ها و بخش های مختلف مصرف کننده در بازارهای موجود منجر به نفوذ بیشتر خواهد شد.
2.7. مشارکت و سرمایه گذاری مشترک
اینتل همچنین می تواند وارد شراکت های استراتژیک و سرمایه گذاری مشترک با دیگر بازیگران بازار شوداینها می توانند بازیکنان متعلق به صنعت مشابه یا حتی صنایع مختلف باشندمشارکت های استراتژیک و سرمایه گذاری های مشترک به اینتل اجازه می دهد تا به گروه های مختلف مصرف کننده و رفتار بازار و الگوهای مصرف آنها دسترسی پیدا کند.
علاوه بر این، اینتل عوامل خطر را از طریق سرمایه گذاری محدود کاهش می دهد – که به نوبه خود از آن در برابر ضررهای احتمالی محافظت می کند.سرمایه گذاری های مشترک و مشارکت ها می توانند ابزار هدایت شده برای افزایش نفوذ در بازارهای موجود را در اختیار اینتل قرار دهند
2. نفوذ در بازار
2.8. مزایا و ویژگی های محصول جدید
اینتل می تواند ویژگی ها و ویژگی های جدید محصولات موجود را برای بازارهای موجود شناسایی کنداین شناسایی منجر به اهداف و رفتار مصرف محصولات مبتدی و مبتدی خواهد شدهمچنین مصرف کنندگان باید از این الگوهای استفاده جدید و نوآورانه و روش های مصرف محصولات اینتل توسط شرکت آگاه شوند.افزایش بازاریابی و ارتباطات استفاده و مزایای محصول جدید به همراه ویژگی ها و ویژگی ها منجر به افزایش مصرف در گروه ها و بخش های مصرف کننده موجود و همچنین در بخش ها و گروه های مصرف کننده جدید می شود.این امر اینتل را در بهبود نفوذ کلی خود در بازار در شرکت های موجود تسهیل می کند
2.9. افزایش دفعات مصرف
اینتل همچنین می تواند ارتباطات و بازاریابی را با هدف افزایش دفعات مصرف محصولات در بازارهای موجود آغاز کندافزایش دفعات مصرف منجر به افزایش کلی مصرف خواهد شدبنابراین اینتل قادر خواهد بود حجم فروش فروخته شده به مصرف کنندگان موجود در بازارهای موجود را افزایش دهداین شرکت قادر خواهد بود از این طریق نفوذ خود را در بازار افزایش دهد
3. توسعه بازار
با استراتژی های توسعه بازار، اینتل می تواند رشد کسب و کار خود را از طریق معرفی محصولات موجود در بازارهای جدید افزایش دهد. این امر با استراتژی های مختلف برای اینتل امکان پذیر خواهد بود.
3.1. تحقیق و توسعه
اینتل باید در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کند تا بازارهای جدید احتمالی و بخش های مصرف کننده محصولات خود را شناسایی کندتحقیق و توسعه باید بر شناسایی و درک فرهنگ های مختلف بازار، روندها و رفتارهای مصرف کننده تمرکز کند – و اینکه چگونه آنها الگوهای رفتاری مبهم مصرف کننده را در بازارهای موجود متفاوت می کنند.
3.2. گسترش منطقه ای
اینتل می تواند در منطقه گسترش یابداین شامل گسترش محلی به شهرهای مختلف یا در یک منطقه جغرافیایی می شودگسترش منطقه ای همچنین باید هر گونه تفاوت فرهنگی را که باید در فرآیند توسعه از نظر بازاریابی یا اصلاح محصول و روش های مصرف در نظر گرفته شود، در نظر بگیرد.
3. توسعه بازار
3.3. گسترش بین المللی
اینتل همچنین از رشد تجارت از طریق گسترش بین المللی لذت می بردگسترش بین المللی به اینتل اجازه می دهد تا به گروه های مختلف مصرف کننده دسترسی داشته باشد و سهم کلی خود را از پای افزایش دهدتوسعه بین المللی به اینتل نیاز دارد که PESTLE، نیروهای پورترز 5 و تجزیه و تحلیل های SWOT عمیق را برای توسعه یک استراتژی مقایسه ای و نمای کلی برای توسعه برنامه ریزی شده انجام دهد.این شرکت همچنین باید تفاوت های فرهنگی احتمالی را درک کند و بر اساس آن استراتژی توسعه خود را تطبیق دهد. تفاوت های فرهنگی باید در روند گسترش جهانی در نظر گرفته شود.
3.4. بخش های جدید مشتریان
اینتل همچنین می تواند بخش های جدید مصرف کننده را در همان بازار برای محصولات خود کشف کنداین شرکت می تواند کاربردها و ویژگی های محصول جدید را شناسایی کند و بخش های مصرف کننده جدید را برای محصولات موجود هدف قرار دهداین به شرکت اجازه می دهد تا از بازارهای جدید و روندهای جدید بازار در همان بازار استفاده کند تا به رشد و توسعه کمک کند.
3. توسعه بازار
3.5. آگاهی از برند
اینتل همچنین در فعالیت های ایجاد آگاهی از برند سرمایه گذاری می کندایجاد آگاهی از نام تجاری برای کمک به شرکت برای دستیابی به بخش های مصرف کننده جدید و افزایش دید مهم استافزایش آگاهی از برند برای اینتل همچنین منجر به افزایش فراخوان نام تجاری می شود – که برای تصمیم گیری خرید مهم استدر نتیجه، ایجاد آگاهی از برند برای افزایش فروش و رشد در بازارهای جدید مهم است
3.6. آموزش مشتری
اینتل همچنین باید به مصرف کنندگان در بازارهای جدید محصولات خود آموزش دهداین آموزش بازار برای اجازه دادن به مصرف کنندگان در درک محصولات و پیشنهادات آن مهم استمصرف کنندگان همچنین می توانند الگوهای مصرف محصولات را با آموزش بهتر درک کننداینتل فروش را از طریق آموزش بخش های مصرف کننده جدید در بازارهای موجود و جدید افزایش می دهد تا به توسعه و رشد کلی کسب و کار منجر شود/
4. توسعه محصول
هنگامی که یک شرکت به دنبال گسترش رشد کسب و کار در بازارهای موجود از طریق محصولات جدید است، توسعه محصول نامیده می شود. اینتل توسعه محصول را به روش های مختلف هدایت می کند.
4.1. تغییرات در محصولات موجود
اینتل می تواند تغییرات و بهبودهایی را در محصولات موجود ارائه کند تا به مصرف کنندگان پیشنهادات جدید و پیشرفته ارائه دهداین امر منجر به افزایش فروش و مصرف محصول می شود
4.2. محصولات جدید را راه اندازی کنید
اینتل همچنین اغلب در فعالیت های تحقیق و توسعه برای درک و شناسایی نقاط جدید تقاضای مصرف کننده شرکت می کندسپس این شرکت تحت یک فرآیند NPD قرار می گیرد و محصولات جدیدی را برای مصرف کنندگان در بازار توسعه و عرضه می کنداین وسعت دسترسی شرکت را افزایش می دهد و همچنین به اینتل اجازه می دهد تا در بخش های جدید بازار نفوذ کند
4. توسعه محصول
4.3. تحقیق و توسعه
اینتل به طور منظم در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری می کند – به ویژه در رابطه با درک روند بازار و رفتار مصرف کنندهسرمایه گذاری در تحقیق و توسعه به اینتل این امکان را داده است که از طریق نوآوری و خلاقیت – در راه اندازی محصول و همچنین سایر زمینه های کاربردی مانند بازاریابی، عملیات و امور مالی، رقابتی باقی بماند.تحقیق و توسعه همچنین اینتل را ساخته است تا در عملیات و فعالیت های معمول خود کارآمدتر شود.
4.4. مشارکت های استراتژیک
اینتل در مشارکت های استراتژیک برای بررسی گزینه های توسعه محصول نیز مشارکت می کندمشارکت های استراتژیک به اینتل اجازه می دهد تا به پیشرفت های محصول جدید و فرآیندهایی با سرمایه گذاری مالی محدود و در نتیجه ریسک محدود دسترسی داشته باشد.این برای اینتل مهم است – اینکه بتواند محصول جدید و فرآیند توسعه همراه با واکنش بازار و مقبولیت آن را قبل از وارد شدن به تولید کامل خود درک کند.
4.5. کیفیت محصول
این شرکت همچنین می تواند از طریق معرفی محصولات با کیفیت متفاوت در همان بازار، در توسعه محصول جدید مشارکت کنداین به اینتل اجازه می دهد تا به بازارهای جدید و بخش های مصرف کننده نفوذ کند و همچنین گروه های مصرف کننده جدید را هدف قرار دهد
5. تنوع بخشی
تنوع به رشد و توسعه کسب و کار اشاره دارد که زمانی رخ می دهد که یک شرکت درگیر توسعه محصول جدید در بازارهای جدید باشد. تنوع یک امر مهم است و به کسب و کارهایی مانند اینتل اجازه می دهد تا با صلاحیت، نوآورانه و رقابتی باقی بمانند – در نتیجه برای بازارهای مصرف کننده مرتبط باقی بمانند.
5.1. تنوع عمودی
تنوع عمودی برای اینتل به معنای جستجو برای رشد و توسعه کسب و کار با معرفی محصولات جدید در خطوط تولید فعلی است.این بدان معناست که توسعه ها و راه اندازی های محصول جدید توسط اینتل مشابه و در گروه ها و دسته های محصول موجود طبقه بندی می شوند.
5.2. تنوع افقی
تنوع افقی زمانی اتفاق می افتد که اینتل تصمیم می گیرد پیشرفت ها و راه اندازی های محصول جدیدی را معرفی کند و با آن ها تعامل داشته باشد که با محصولات موجود مرتبط نیستند.با این حال، معرفی محصولات جدید راه اندازی و توسعه برای محصولاتی که محیط اقتصادی مشابهی با محصولات بازدیدکننده دارند، مفید است.
5. تنوع بخشی
5.3. تنوع به سمت کسب و کار جدید
اینتل همچنین می تواند با درگیر شدن در یک کسب وکار متفاوت، به یک شرکت بزرگ تبدیل شودتنوع از طریق یک کسب و کار جدید، اینتل را برای کشف ایده های تجاری جدید و گزینه ای برای راه اندازی یا خرید برای اهداف رشد و توسعه شامل می شود.
5.3.1. ادغام و تملک
یکی از راه هایی که اینتل می تواند رشد کنگلومرای ورود به مشاغل جدید را کشف کند، ادغام و اکتساب است.اینتل می تواند با شرکت ها و کسب وکارهایی که به آن علاقه دارند شریک شود یا آن ها را در تلاش برای تنوع بخشیدن به بازارهای جدید و گروه های مصرف کننده جدید با محصولات و خدماتی که کاملاً جدید هستند و به پیشنهادات موجود مرتبط نیستند، خریداری کند.
آمیخته بازاریابی اینتل
ارسال شده توسط Addison در ژانویه 24-2019
تجزیه و تحلیل استراتژی آمیخته بازاریابی 7Psباید استراتژی های آمیخته بازاریابی را برای دستیابی به نتایج مورد نظر خود در بازاری که به آن خدمت می کند، توسعه دهد. با توسعه استراتژی هایی که به جنبه های مختلف هر عنصر می پردازد، قادر خواهد بود به استراتژی بازاریابی گسترده خود دست یابد.
تجزیه و تحلیل 7 عنصر آمیخته بازاریابی و استراتژی های توصیه شده در میان هر یک به شرح زیر است:آمیخته بازاریابی
تولید – محصول
محصولات خود را در 5 دسته بندی گسترده به فروش می رساند و هر یک از آنها به عنوان خطوط تولید جداگانه عمل می کنند. تمامی محصولات آن با نام تجاری به فروش می رسد.
محصولاتی را با تنوع زیادی به فروش می رساند که به مشتریان امکان می دهد تنوع محصولی را انتخاب کنند که مناسب تر است.
محصولاتی را می فروشد که بسیار متمایز هستند و ویژگی های مختلفی به مشتریان ارائه می شود که رقبا ارائه نمی دهند.
بنابراین محصولات آن منحصر به فرد در نظر گرفته می شود.
محصولات آن نسبت به رقبا کیفیت بالاتری دارند. بنابراین، مشتریان مایل به پرداخت هزینه بالاتر برای این هستند.محصولاتی را به فروش می رساند که به دلیل طراحی سنتی خود که استفاده از آن برای مشتریان نیز کاربردی است، مشهور است.
استراتژی محصول توصیه شده
باید مزایای اضافی را برای خرید محصولات خود گسترش دهد که شامل ضمانت نامه، تحویل و اعتبار، خدمات پس از فروش، خدمات خط کمک و غیره می شود.باید محصولات جدیدی را معرفی کند که مطابق با آخرین روندهای بازار باشد.
باید فرصت های موجود در بازار را شناسایی کرده و محصولات جدیدی را معرفی کند که از این فرصت ها استفاده کنند.
قبل از اینکه به سمت تجاری سازی کامل آنها برود، باید محصولات تازه معرفی شده را در بازارهای آزمایشی آزمایش کند.
باید سبد محصولات خود را گسترده تر معرفی کند و خطوط محصول جدیدی را برای برآوردن نیازهای مشتری ارائه دهد.
باید بسته بندی محصول خود را به گونه ای بهبود بخشد که حمل و نقل و استفاده از آن راحت تر باشد. بسته بندی آن نیز باید از نظر بصری جذاب باشد تا مشتریان جذب آن شوند.
قیمت
استراتژی قیمت گذاری فعلی برای تعیین سطح قیمتی که در پی می آید، یک استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر رقابت است.
این به این دلیل است که داده های مربوط به رقبا به دلیل وجود تعداد زیادی از رقبا در صنعت به راحتی در دسترس است.
همچنین برای تعیین قیمت برای چند محصول که اطلاعات مربوط به رقبا در دسترس نیست یا ساخت آنها پرهزینه تر است، هزینه ها را در نظر می گیرد.
محصولات خود را با قیمتی بالاتر از رقبا به فروش می رساند.
این به این دلیل است که ویژگی های بیشتری را ارائه می دهد و قیمت بالا این ویژگی ها را جبران می کند.
در حال حاضر از قیمت گذاری بسته بندی محصول نیز استفاده می کند، جایی که محصولات با هم ترکیب می شوند و با قیمت های کمتر از کل اقلام به فروش می رسند.
همچنین از یک استراتژی قیمت گذاری محصول اختیاری برای محصولات خاص استفاده می کند، جایی که قیمتی برای محصول پایه و قیمت های جداگانه برای لوازم جانبی ارائه می دهد.
برای محصولاتی که به صورت آنلاین به فروش می رساند، قیمت بیشتری دریافت می کند. زیرا هزینه ارسال در قیمت محصول لحاظ شده است.قیمت های محصول نهایی را تعیین کرده است. اعضای کانال؛ خرده فروشان و عمده فروشان، محصول را با قیمت کمتری خریداری کرده و از حاشیه سود خود کسب درآمد کنند.
استراتژی قیمت پیشنهادی
باید تخفیف ها و کمک هزینه ها را ارائه کند، جایی که قیمت ها را برای مدت کوتاهی کاهش می دهد تا مشتریان را جذب کند و سهم بازار را به دست آورد.
می تواند این کار را با کاهش درصدی از قیمت محصولات خود انجام دهد.باید از قیمت گذاری روان شناختی در جایی که محصولات را قیمت گذاری می کند به طوری که به نظر می رسد پایین تر باشد، استفاده کند.
به عنوان مثال، می تواند یک محصول به ارزش 100 دلار را تا 99 دلار قیمت گذاری کند زیرا مردم این قیمت را پایین تر می دانند.
باید محصولات جدیدی را با استراتژی نفوذ قیمت معرفی کند که در آن قیمت اولیه کمتری نسبت به رقبا برای به دست آوردن سهم بازار ارائه کند. این تضمین می کند که محصولات جدیدی که معرفی می شوند مورد استفاده قرار می گیرند و محبوب تر از محصولات رقابتی می شوند.
محل
محصولات خود را از طریق دو کانال بازاریابی به فروش می رساند.
اولین مورد جایی است که مستقیماً از طریق وب سایت آنلاین خود به مشتری خود می فروشد. دوم جایی است که به عمده فروشان می فروشد و سپس به خرده فروشان مختلف در سراسر کشور می فروشند.
سپس آنها را به مشتریان خود می فروشند.محصولات خود را در بیش از 500 خرده فروش در سراسر کشور ارائه می کند.
این یک استراتژی بازاریابی فشرده را دنبال می کند که در آن سعی می کند محصولات خود را تا آنجا که ممکن است در خرده فروشان قرار دهد.
این امر تضمین می کند که محصولات آن به راحتی در نقاط مختلف کشور در دسترس مشتریان قرار می گیرد.
دارای حجم قابل توجهی از فروش آنلاین با ترافیک مکرر در وب سایت های خود است.
به منظور اجرای عملیات آنلاین خود، با بسیاری از ارائه دهندگان خدمات تحویل به منظور تحویل به موقع شریک شده است.
این سیستم از یک سیستم توزیع همه کانالی پیروی می کند که در آن فروشگاه های آنلاین و آفلاین خود را ادغام کرده است تا به مشتریان امکان دسترسی آسان به محصولات خود را بدهد.دارای شبکه ای متشکل از 500 تامین کننده است که مواد اولیه مورد نیاز برای تولید را تامین می کند.
این شرکت یک رابطه کاری نزدیک با تامین کنندگان خود ایجاد کرده است که به شرکت اجازه می دهد با آنها برای نوآوری و معرفی ویژگی های جدید و جذاب در محصولات خود همکاری کند.
استراتژی مکان توصیه شده
باید فروشگاه خود را در رسانه های اجتماعی نیز باز کند، جایی که محصولات خود را در این پلتفرم ها به همراه پست های رسانه های اجتماعی به فروش برساند.
این به شرکت اجازه می دهد تا فروش بیشتری داشته باشد. فروشگاه آنلاین و صفحات رسانه های اجتماعی آن باید یکپارچه باشند تا بتوانند ناوبری آسان را برای کاربران خود فراهم کنند.
باید روی بهبود وب سایت آنلاین خود تمرکز کند تا کاربر پسندتر و استفاده آسان تر شود.باید اطمینان حاصل کند که محصولات خود را از طریق فروش شخصی به خرده فروشان بزرگ می فروشد.
این خرده فروشان بزرگ در سال های اخیر رشد کرده اند و مشتریان زیادی را به خود جذب کرده اند.
این تضمین می کند که فروش آن را افزایش می دهد.
باید فروشگاه های خرده فروشی تحت مدیریت شرکت را باز کند، جایی که تمام محصولات خود را در آن عرضه می کند.
این به صرفه جویی در هزینه ها برای شرکت کمک می کند زیرا حاشیه های خرده فروش و عمده فروش وجود نخواهد داشت.
تبلیغات
از چندین کانال رسانه ای برای تبلیغ محصولات خود استفاده می کند.
از رسانه های سنتی استفاده می کند که شامل تبلیغات در تلویزیون و رادیو می شود.
این به دلیل دسترسی زیاد و توانایی جذب تعداد زیادی از مردم سودمند است.
از تبلیغات آنلاین و رسانه های اجتماعی استفاده می کند که به دلیل استفاده روزافزون از اینترنت ارزان تر و سودمندتر است.
به دلیل استفاده ماهانه زیاد از آنها، در پلتفرم های مختلف رسانه های اجتماعی با تمرکز بر یوتیوب، فیس بوک و توییتر تبلیغ می کند.
بیش از صد هزار لایک یا دنبال کننده مشتری در این صفحات دارد که در معرض محتوای بارگذاری شده مکرر قرار دارند.در طول سال با شرکت در نمایشگاه ها و رویدادهای تجاری مختلف، تبلیغات فروش مختلفی را تجربه می کند.
تحت فروش شخصی قرار می گیرد و نیروی فروش زیادی دارد تا حضور خود را در فروشگاه های خرده فروشی افزایش دهد.از روش درصدی فروش برای تعیین بودجه تبلیغات برای سال استفاده می کند.
استراتژی تبلیغات پیشنهادی
باید اینفلوئنسرها را در رسانه های اجتماعی مانند وبلاگ نویسان یا ستاره های مشهور تلویزیونی/فیلم استخدام کند و آنها را در تبلیغات خود بگنجاند.
وبلاگ نویسان می توانند مطالبی را در صفحات رسانه های اجتماعی خود به منظور تبلیغ ارسال کنند. ستاره های تلویزیون/فیلم را می توان در تبلیغات تبلیغاتی گنجاند تا استقبال مشتریان از محصول افزایش یابد.
باید یک کمپین تبلیغاتی را آغاز کند که در آن پیامی ثابت به مشتریان در تمام پلتفرم های رسانه ای ارائه شود. این به افزایش آگاهی از برند در ذهن مشتریان کمک می کند.
برای بهبود ترافیک آنلاین در وب سایت خود، باید تکنیک های مختلف بازاریابی دیجیتال را انجام دهد. اینها شامل تبلیغات بنری، بهینه سازی موتورهای جستجو و ایجاد وبلاگ آن است.
باید پست هایی در رسانه های اجتماعی ایجاد کند که بیشتر به مخاطبان هدف خود مرتبط باشد.
همچنین پست ها باید به گونه ای باشند که مشتریان را تشویق به اقدامات بیشتر از جمله اشتراک گذاری پست ها با دوستان یا گذاشتن بازخورد در قالب نظرات کنند. اینها باید جدیدترین روندهای رسانه های اجتماعی مانند هشتگ ها، میم ها و غیره را در خود داشته باشند.باید شروع به جمع آوری داده های مشتریان و ارسال پیام از طریق ایمیل یا پیامک برای آنها کند که در نهایت منجر به خرید مجدد توسط مشتریان می شود.
مردم
افرادی دارد که تحت تیم فروش خود کار می کنند که نقشی حیاتی در تلاش های بازاریابی آن ایفا می کنند.
این افراد در تکنیک های متقاعدکننده آموزش دیده اند، اما همچنین برای احترام به مشتریان تجاری با در نظر گرفتن ترجیحات آنها.
افرادی دارد که در بخش خدمات مشتریان خود کار می کنند. در صورت بروز هرگونه مشکل در محصول، مشتریان با آنها تماس می گیرند و این افراد مشتریان را در روند حل مشکلات راهنمایی می کنند.
این افراد برای احترام به مشتریان آموزش دیده اند و تمام تلاش خود را می کنند تا مشکلات آنها حل شود.افرادی دارد که با تامین کنندگان برای به دست آوردن مواد خام کار می کنند.
این افراد نقش حیاتی در حفظ یا ارتقای کیفیت محصول نهایی تولید شده دارند.دارای افرادی است که در فروشگاه های خرده فروشی کار می کنند که در محل به مشتری کمک می کنند تا به هر سوالی پاسخ دهند یا به آنها کمک کنند تا محصولی را انتخاب کنند که به بهترین وجه با نیازهایشان مطابقت دارد.
استراتژی افراد توصیه شده
باید برای نیروی فروش، خدمات مشتری و خرید افراد تحت آموزش قرار گیرد زیرا اینها نقش حیاتی در ارائه ارزش به مشتریان دارند.باید از طریق پاداش برای دستیابی به اهداف یا از طریق کمیسیون برای فروش انجام شده، انگیزه هایی را برای نیروی فروش خود فراهم کند.باید افرادی را استخدام کند که به مشتریان احترام بگذارند و به شرکت متعهد باشند.
روند
برای اطمینان از اینکه محصولاتش همیشه در فروشگاه های خرده فروشی در دسترس هستند، سیستم هایی نصب کرده است که خرده فروشان می توانند زمانی که سطح موجودی شان کم است، اطلاع دهند.
محصولات بیشتری را در اختیار آنها قرار می دهد در حالی که به تولیدات خود سفارش می دهد تا موجودی خود را دوباره پر کنند.
این تضمین می کند که محصولات همیشه در صورت نیاز در دسترس مشتریان هستند.
دارای یک فرآیند تحویل آنلاین است که در آن سفارشات در سیستم کامپیوتری دریافت می شود و بر اساس این سفارشات، محصول مربوطه از موجودی برای ارائه دهنده خدمات تحویل ارسال می شود.
فعالانه در تحقیق فرصت های بازار به منظور درک نیازهای مشتری شرکت دارد. همچنین از طریق بازخورد جمع آوری شده در فروشگاه، خط کمک یا صفحات رسانه های اجتماعی، درک در مورد نیازهای مشتری را توسعه می دهد.
استراتژی فرآیند پیشنهادی
باید از رایانه های سراسری برای مدیریت فرآیندهای مختلف خود برای افزایش کارایی و تحویل به موقع به مشتریان استفاده کند.باید به طور مداوم به دنبال راه هایی برای نوآوری و بهبود فرآیندهای خود از نظر کارایی و هزینه باشد. صرفه جویی در هزینه ها در نهایت منجر به کاهش قیمت محصولات آن می شود.
شواهد فیزیکی
محصولات خود را در یک بسته بندی رنگی متمایز به فروش می رساند که به راحتی در قفسه های خرده فروشی قابل شناسایی است. این قفسه ها در قفسه های مخصوص ارائه شده توسط شرکت قرار می گیرند که رنگ و طرح مشخصی نیز دارند. این امر باعث می شود تا مشتریان بتوانند چنین قفسه هایی را در فروشگاه های خرده فروشی شلوغ پیدا کنند.
یک وب سایت آنلاین دارد که کاربر پسند است و به مشتریان این امکان را می دهد تا محصولات خود را با تصاویر با کیفیت بالا از زوایای مختلف مشاهده کنند.
استراتژی شواهد فیزیکی توصیه شده
باید بازخورد مشتریان خود را در مورد بسته بندی جمع آوری کند تا بتواند در این مورد بهبود یابد.
باید فروشگاه های خود را راه اندازی کند که در آن محیط و محیطی مناسب برای خریداران فراهم کند و مشتریان خود را تشویق به خرید محصولاتش کند.
تجزیه و تحلیل بازاریابی Intel 5C
ارسال شده توسط سابرینا وارن در ژانویه 10-20181
چارچوب بازاریابی 5C چیست؟چارچوب بازاریابی 5C ابزاری برای تجزیه و تحلیل نیروهای موقعیتی است که محیط کسب و کار را تشکیل می دهند. این تجزیه و تحلیل بر عوامل محیطی خرد و کلان که تاثیر زیادی بر عملیات تجاری سازمان دارند تاکید می کند.
مدیران بازاریابی می توانند تجزیه و تحلیل 5C را برای شناسایی به موقع نقاط قوت و ضعف در محیط داخلی و خطرات و فرصت های احتمالی موجود در محیط خارجی انجام دهند.
2 کاربرد مدل 5C در اینتل2.1 شرکت
چند نمونه از عوامل مرتبط با شرکت در زیر آورده شده است:
2.1.1 تحقیق و توسعه
اینتل برای حفظ موقعیت رهبری خود در بخش های مختلف محصولات، هزینه های زیادی را صرف فعالیت های تحقیق و توسعه می کند. سرمایه گذاری سنگین در ساخت شبکه فناوری اطلاعات، بازاریابی، طراحی محصول و بهینه سازی فرآیند از استراتژی های توزیع و ارتقا پشتیبانی می کند.
2.1.2 فرهنگ
اینتل دارای فرهنگ قوی نوآوری در فرآیند و محصول است. مدیریت ارشد از ایده های نوآورانه و خلاقانه حمایت می کند و کارکنان تشویق می شوند تا در فرآیند حل مشکل شرکت کنند. فرهنگ سازمانی از چشم انداز، ماموریت و ارزش ها حمایت می کند.
2.1-شرکت
2.1.3 مقیاس تولید
اینتل دارای مقیاس بزرگی از تولید است که این شرکت را قادر می سازد تا به مزایای صرفه جویی در مقیاس دست یابد. تولید در مقیاس بزرگ قدرت رقابتی شرکت را افزایش می دهد و شرکت را قادر می سازد تا محصولات با کیفیت بهتر را با هزینه های کمتر تولید کند.
2.1.4 SWOT-Intel
تحلیل SWOT ابزاری موثر برای تحلیل عوامل مرتبط با شرکت است. کاربرد این ابزار در زمینه اینتل شامل شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای کلیدی است.
جدول زیر SWOT را به صورت خلاصه شده ارائه می کند:
نقاط قوت:
نام تجاری قوی
از ارزش ویژه برند برای ورود به بازارهای جدید استفاده کنید.
موقعیت رهبری بازار
شهرت مطلوب در سطح جهانی.
پایگاه مشتری بزرگ.
سرمایه گذاری در فعالیت های تحقیق و توسعه
طرفدار فرهنگ نوآورانه
سلامت مالی خوب
نقاط ضعف:
خدمات مشتری مداری ضعیف
کاهش درآمد هر واحد
مشکلات ماندگاری به دلیل استرس شغلی زیاد.
عدم انعطاف در زنجیره تامین
تهدیدات:
انتقاد فزاینده توسط گروه های حفاظت از محیط زیست
کمبود استعداد در بازاررکود بازار روستایی و اشباع بازار شهری.
افزایش آگاهی سلامت مشتریان
فرصت ها:
رشد پایگاه مشتری در بازار ارزان قیمت.
فرصت هایی برای همکاری با بازیگران محلی برای گسترش عملیات تجاری.
روند رو به افزایش مصرف محصولات با کیفیت بالا.
مقررات سختگیرانه دولتی ورود تازه واردان به بازار را دشوار می کند.
2.2 مشتریان
تحلیل مشتری عمدتاً نکات زیر را پوشش می دهد:
2.2.1 بخش های بازار
اینتل هر دو بخش رده بالا و پایین بازار را هدف قرار داده است.تصمیم سازمان برای انتخاب بخش های وسیع تر و چندگانه، دامنه فرصت ها را گسترش داده است.انتظار می رود بخش های هدف در آینده نرخ رشد بازار ثابتی داشته باشند.بخش اصلی مشتری اینتل، خانواده با فرزندان است، که اینتل را ملزم می کند تا کارهای اجتماعی، عاطفی و عملکردی را انجام دهد تا این بخش از بازار را راضی و خوشحال نگه دارد. شغل عملکردی شامل انجام عملیات اصلی، شغل اجتماعی شامل ارائه خدمات تقویت شده برای ترویج اجتماعات خانوادگی و اجتماعی، و شغل عاطفی شامل نشان دادن نگرانی و تعهد به مراقبت از مشتریان است.
2.2.2 تعداد و دفعات خرید
مقدار و دفعات خرید در بازار هدف بالا بوده و هر دو شاخص رشد مطلوبی برای سازمان هستند.اینتل می تواند استراتژی های بازاریابی خود را با توجه به تغییرات فراوانی و کمیت با ارائه تخفیف های بیشتر و معاملات خانوادگی تطبیق دهد.
2.2 مشتریان
2.2.3 وفاداری به برند
اینتل در رده محصولات کم درگیری فعالیت می کند.معمولاً توسعه وفاداری به برند در بازارهای با مشارکت کم در مقایسه با بازارهای با مشارکت بالا چالش برانگیز است زیرا گزینه های جایگزین زیادی در دسترس است و هزینه های تغییر روانی نیز پایین است.مشتریان اینتل به قیمت حساس هستند. حساسیت به قیمت، تغییر سلیقه و ترجیحات آنها و آگاهی بالای سلامتی اینتل را ملزم می کند تا در فعالیت های تحقیقاتی مشتری سرمایه گذاری کند و نگرش و رفتار مصرفی آنها را از نزدیک زیر نظر داشته باشد.
2.2.4 نیازهای مشتری
شناسایی ویژگی های حیاتی مورد نظر مشتری و گنجاندن آنها در استراتژی های بازاریابی و تبلیغات بسیار مهم است.تغییر نگرش مشتریان نسبت به جایگزین های سالم و اولویت دادن به کیفیت بر قیمت نیز پیامدهای مهمی برای سازمان دارد.
2.3 رقبا
نیروهای پورتر پنج ابزار مفیدی برای انجام تحلیل رقبا است:
2.3.1 قدرت چانه زنی خریداران
قدرت چانه زنی قوی خریداران، فشار نزولی را بر قیمت گذاری وارد می کند و اینتل را وادار می کند تا محصول با کیفیت بالا را با قیمتی با تخفیف ارائه دهد.قدرت چانه زنی قوی مشتریان اینتل را آسان تر می کند تا به گزینه های دیگر روی بیاورند.سه دلیل عمده برای قدرت چانه زنی خریدار قوی وجود دارد:در دسترس بودن جایگزین بالاتعداد زیادی جایگزین.هزینه های تعویض اقتصادی و روانی پایین.
2.3.2 قدرت چانه زنی تامین کنندگان
قدرت چانه زنی ضعیف تامین کننده باعث می شود که موضوع استراتژیک نسبتاً کمتری برای اینتل مهم باشد زیرا تامین کنندگان نمی توانند قیمت ها را دیکته کنند و مجبورند شرایط و ضوابط اینتل را بپذیرند.سه عامل منجر به قدرت تامین کننده متوسط تا ضعیف می شود:تعداد زیادی تامین کنندهعرضه کلی بالاکنترل ضعیف تامین کنندگان بر شبکه توزیع خود
2.3 رقبا
2.3.3 مزیت رقابتی
در حال حاضر، رقابت بین رقبا زیاد است، که این امر دستیابی به اهداف رشد بازار را برای اینتل دشوار می کند.تمایز محصول کم است و تعیین مبنای تمایز به طور فزاینده ای چالش برانگیز شده است.رقابت شدید رقابتی دلیل اصلی کاهش سودآوری اینتل است.
2.3.4 تهدید جایگزین ها
پیشرفت تکنولوژی تهدید جایگزینی برای اینتل را افزایش داده است.تغییر گرایش به سمت محصولات سالم نیز پیامدهای این تهدید را برای اینتل افزایش می دهد.به طور کلی، تهدید جایگزین ها به دلایل زیر قوی است:نسبت عملکرد/هزینه بالای محصولات جایگزین.در دسترس بودن بالای محصولات جایگزین.
هزینه تعویض کم
2.3 رقبا
2.3.5 تهدید تازه واردان
اینتل با تهدید متوسطی برای تازه واردان مواجه است، به این معنی که تازه واردها تاثیر قابل توجهی بر سهم بازار اینتل ندارند.برای ورود به این صنعت، دانش بازاریابی سطح بالا با هزینه های هنگفت در فعالیت های بازاریابی مورد نیاز است.
اینتل به دلایل زیر با تهدید متوسطی از شرکت های جدید مواجه است:
هزینه بالای توسعه نام تجاری تهدید را تضعیف می کند.
هزینه کم سوئیچینگ تهدید را افزایش می دهد.
هزینه سرمایه بالا تهدید را تضعیف می کند.
2.4 همکاران
یک تجزیه و تحلیل عمیق همکار، اینتل را ملزم می کند تا تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش مفصلی را انجام دهد و قدرت چانه زنی تامین کنندگان را برای کشف فرصت های همکاری به دقت در نظر بگیرد.
همکاران شامل شرکای زنجیره ارزش پایین دستی و بالادستی، متحدان تجاری، رهبران جامعه، دولت و دیگران است.
برای انتخاب شرکای مناسب، اینتل باید عوامل مختلف زنجیره ارزش، انعطاف پذیری زنجیره ارزش، کارایی، چابکی، تقسیم درآمد در میان شرکای زنجیره ارزش و نقاط قوت و ضعف همکاران احتمالی را ارزیابی کند.
تجزیه و تحلیل دقیق همکار می تواند به اینتل اجازه دهد تا کارایی زنجیره تامین خود را افزایش دهد و کنترل آن را از طریق یکپارچه سازی عمودی افزایش دهد.
هنگامی که در صحنه بین المللی فعالیت می کنند، سازمان های چند ملیتی مانند اینتل باید ترجیحات محلی مشتریان خود را درک کنند و همه تصمیمات (از تولید تا بازاریابی) را بر اساس آن اتخاذ کنند.
2.4 همکاران
یک زنجیره تامین چابک و انعطاف پذیر می تواند همکاری را برای اینتل آسان تر کند.
اینتل با همکاران مختلفی همکاری کرده است که به این شرکت اجازه می دهد تا خطوط تولید جدید را توسعه دهد و روند توسعه و توزیع محصول را بهبود بخشد.
درک رفتارها، روابط، انتخاب ها، هدف و زمینه همکاران برای تصمیم گیری صحیح برای اینتل مهم است.
برخی از نکات مهمی که باید در تحلیل همکار ادغام شوند عبارتند از:
محیط تجاری که همکاران بالقوه در آن فعالیت می کنند چگونه است و از چه استراتژی هایی برای بازی در بازار استفاده می کنند؟
اولویت ها و انتخاب های استراتژیک کلیدی آنها چیست؟
مکانیسم های ارتباطی داخلی و خارجی آنها چیست؟
نقاط قوت و ضعف کلیدی آنها چیست و محیط خارجی چه فرصت ها و تهدیدهایی را بر آنها تحمیل کرده است؟
2.5 زمینه
اینتل برای اتخاذ تصمیمات تجاری صحیح و پیش بینی آینده باید زمینه محیطی خارجی را که در آن در حال فعالیت است، درک کند.
یکی از ابزارهای مهم برای درک زمینه کسب و کار، تحلیل PEST است.
2.5.1 زمینه سیاسی
درک زمینه سیاسی به اینتل نیاز دارد که مسائل سیاسی احتمالی مانند قوانین کار یا مالیات، تغییر مقررات تجاری یا مشکلات قانونی را شناسایی کند.سیستم حاکمیت فعلی اینتل را ملزم می کند تا سیاست های در حال تغییر دولت را از نزدیک مطالعه کندحضور در بازارهای متعدد خطر بی ثباتی سیاسی را افزایش می دهد.به دلیل تحولات اخیر در سناریوی سیاسی جهانی، خطرات جغرافیایی سیاسی برای اینتل افزایش یافته است.
2.5.2 زمینه اجتماعی
درک بافت اجتماعی نیازمند اینتل است که روندهای اصلی فرهنگ، آموزش و الگوهای جمعیتی را تجزیه و تحلیل کند.افزایش کلی در آگاهی سلامت مشتریان خطری را برای اینتل تحمیل می کند.رشد جمعیت و افزایش بخش های بازار ارزان قیمت فرصت هایی را برای اینتل فراهم می کندنگرش نسبت به مهاجرت در بازارهایی که اینتل در آن حضور دارد، شرکت را ملزم می کند که تاثیر آن را بر تغییر جمعیت شناسی به دقت بررسی کند.
2.5 زمینه
2.5.3 زمینه اقتصادی
درک زمینه اقتصادی نیازمند اینتل است که مسائل اقتصادی عمده ای مانند رشد در شاخص های مهم اقتصادی، تغییرات در هزینه های نیروی کار و مراحل چرخه تجاری را شناسایی کند.تورم تاثیر زیادی بر ساختار قیمت گذاری اینتل دارد.حضور در بازارهای متعدد، مدیران بازاریابی اینتل را ایجاب می کند که استراتژی های خود را با توجه به رفتار مصرف کننده، که در دوران رکود و رونق متفاوت است، تطبیق دهند.فشار نزولی بازار و تغییرات در قدرت خرید مشتریان نیز باید در نظر گرفته شود تا استراتژی های بازاریابی موثر ایجاد شود.
2.5.4 زمینه فناوری
درک زمینه تکنولوژیک نیازمند درک اینتل از تحولات تکنولوژیکی اخیر و تاثیر آنها بر ساختار هزینه سازمان و سایر عملیات تجاری است.ورود بازیگران جدید بازار و سرمایه گذاری آنها در تحقیق و توسعه، اینتل را ملزم می کند که از حقوق مالکیت معنوی آنها محافظت کند.پیشرفت تکنولوژی چرخه عمر محصول را کوتاه کرده است و اینتل را ملزم کرده تا کارایی زنجیره ارزش خود را افزایش دهد.توسعه فناوری هزینه تولید را کاهش داده و نیاز به بازسازی زنجیره تامین را افزایش داده است.به طور کلی، هدف از درک زمینه این است که تعیین کنیم آیا هر گونه فرصت یا خطری توسط نیروهای اصلی محیطی خارجی تحمیل شده است یا خیر.
استراتژی بازاریابی اینتل
1-ترکیب بازاریابی اینتل
مدل آمیخته بازاریابی برای بحث در مورد استراتژی بازاریابی اینتل استفاده می شود.
1.1 محصول
این عنصر استراتژی بازاریابی منعکس کننده راه حل برای نیازهای مشتریان است.
اینتل باید طراحی منحصر به فرد محصول، نام و ویژگی های خود را توسعه دهد تا در بازار رقابتی برجسته شود. عوامل زیر باید برای توسعه استراتژی محصول در نظر گرفته شوند: کیفیت، تنوع، ویژگی ها، بسته بندی، نام تجاری و خدمات افزوده شده.
1.2 قیمت گذاری
این عنصر استراتژی بازاریابی نیاز به ارزیابی ارزش محصولات برای مشتریان هدف دارد. استراتژی قیمت گذاری اینتل بر تنظیم لیست قیمت، شرایط اعتبار، دوره پرداخت و تخفیف ها متمرکز است.اگر اینتل تصمیم بگیرد استراتژی نفوذ قیمت را انتخاب کند، باید قیمت کمتری نسبت به رقبا تعیین کند. این شرکت قادر خواهد بود بر اساس قیمت گذاری با تخفیف، سهم بازار را به دست آورد. با این حال، مدیریت باید از تلافی احتمالی رقبا در قالب یک جنگ قیمتی نامطلوب آگاه باشد.انتخاب استراتژی skimming مستلزم ارتباط واضحی از مبانی تمایز و اینکه چگونه چنین تمایزی قیمت اضافی را توجیه می کند.مشتریان امروزی علاقه ای به دانستن «قیمت» ندارند، بلکه به کل هزینه ای که برای دستیابی، مصرف و دور انداختن محصول مربوط می شود، علاقه مند هستند.
استراتژی بازاریابی اینتل
1.3 مکان/توزیع
این عنصر استراتژی بازاریابی، اینتل را ملزم می کند که تصمیمات مهمی را هنگام توسعه طرح توزیع خود اتخاذ کند. باید تصمیم بگیرد:این که آیا شرکت می خواهد محصول را از طریق کانال های خود در اختیار بخش های مشتریان هدف قرار دهد، یا به یک شریک توزیع نیاز دارد تا نیازهای مشتریان را برآورده کند.
آیا توزیع مستقیم خواهد بود (شامل هیچ واسطه ای نیست)، یا غیر مستقیم. اگر استراتژی توزیع غیرمستقیم اتخاذ شود، باید تعداد واسطه ها (عمده فروشان، خرده فروشان و غیره) انتخاب شود.خواه به: شبکه توزیع سنتی آجر و ملات، توزیع آنلاین یا ترکیبی از هر دو علاقه مند باشد. اگر استراتژی توزیع آنلاین انتخاب شود، خرده فروشان آنلاین خاصی مانند آمازون در دسترس هستند. این شرکت همچنین می تواند وب سایت آنلاین خود را برای فروش محصول توسعه دهد.مشتریان مدرن به "راحتی" و "در دسترس بودن آسان" اهمیت زیادی می دهند. انتخاب کانال های توزیع «درست» اینتل را ملزم می کند:
استراتژی بازاریابی اینتل
ابتدا ویژگی های محصول را در نظر بگیرید.
مشارکت دادن واسطه های مختلف برای توزیع محصولات فاسد شدنی تصمیم عاقلانه ای نخواهد بود اگر محصول فاسد شدنی باشد.پویایی بازار، ترجیحات مشتریان و منابع و قابلیت های خود را تجزیه و تحلیل کنید.
اگر مشتریان به خدمات شخصی سازی شده اهمیت زیادی می دهند و خرید از فروشگاه های سنتی را به جای کانال های آنلاین ترجیح می دهند و شرکت نیز منابع کافی برای باز کردن فروشگاه های خود را دارد، باید استراتژی توزیع را بر این اساس تنظیم کرد.
استراتژی های توزیع رقبا نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد. تجزیه و تحلیل جامع هزینه و فایده هر کانال و مقایسه با منابع و قابلیت های خود به اینتل کمک می کند تا یک طرح توزیع موثر ایجاد کند.
1.4 ارتقاء
این یکی از مهمترین عناصر استراتژی بازاریابی اینتل است. اینتل می تواند استراتژی های تبلیغاتی بالا و پایین را برای دستیابی به اهداف بازاریابی خود ترکیب کند.
گزینه های تبلیغاتی بالا برای اینتل عبارتند از: تلویزیون، رادیو و تبلیغات چاپی.
در زیر گزینه های تبلیغاتی خط، کاتالوگ ها، نمایشگاه های تجاری و کمپین های پست مستقیم وجود دارد.برنامه تبلیغاتی استراتژی بازاریابی اینتل شرکت را ملزم می کند تا عوامل زیر را در نظر بگیرد:
با تعریف واضح پیشنهادهای فروش منحصر به فرد خود شروع کنید و درک کنید که چرا مشتریان به محصول نیاز دارند و چگونه با جایگزین های موجود متفاوت است.
محتوای پیام را بسازید و ارزیابی کنید که چگونه پیام ساخته شده به مشتریان در ایجاد تصویری واضح از محصول ارائه شده کمک می کند. هنگام توسعه پیام، AIDA (آگاهی، علاقه، تمایل، عمل) را در نظر بگیرید.اگر شرکتی بخواهد محصول را پیش ببرد، استراتژی های تبلیغاتی مانند فروش مستقیم یا تبلیغات با مشخصات بالا مناسب است. با این حال، استراتژی کشش مستلزم ایجاد یک تصویر برند معتبر است که بتواند مشتریان را به سمت محصول ارائه شده جذب کند.
1.4 ارتقاء
اطلاعات بازار هدف زیر را جمع آوری کنید – چه کسی محصول را خریداری خواهد کرد؟
(سن، جنسیت، درآمد و موقعیت اجتماعی)، سطح حساسیت قیمت چیست؟
و حالت های ارتباطی مورد نظر مشتریان چیست؟ این اطلاعات را در طرح تبلیغاتی بگنجانید.
گزینه های تبلیغاتی را بر اساس اطلاعات فوق فیلتر کنید و یک تحلیل هزینه-فایده از گزینه های تبلیغاتی انتخاب شده انجام دهید.
به عنوان مثال، انتخاب تبلیغات تلویزیونی به عنوان یک استراتژی تبلیغاتی به شرکت اجازه می دهد تا بازار انبوه را هدف قرار دهد، آگاهی از برند را افزایش دهد و یادآوری برند را افزایش دهد.
با این حال، این یک استراتژی تبلیغاتی گران است و در صورتی مناسب است که شرکت منابع کافی برای تلاش های تبلیغاتی در دسترس داشته باشد.
محبوبیت بازاریابی رسانه های اجتماعی در چند سال اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
استفاده از این استراتژی تبلیغاتی اینتل را قادر می سازد تا از نظر اقتصادی به بازار انبوه دست یابد. همچنین فرصتی برای تعامل فعال با مشتریان، توسعه یک رابطه شخصی و مدیریت e-WOM برای به دست آوردن نتایج بهتر ارائه می دهد. با این حال، خطر e-WOM منفی غیرقابل کنترل همچنان وجود دارد.
2 تجزیه و تحلیل مشتریان اینتل
توسعه استراتژی های آمیخته بازاریابی موثر به دانش اینتل از پایگاه مشتریان بالقوه خود بستگی دارد.
اگر شرکت نیازها، انتظارات و نگرش مشتریان خود را درک کند، استراتژی ها موثرتر خواهند بود.
تجزیه و تحلیل دقیق منجر به شناسایی پروفایل ها یا بخش های مختلف مشتریان می شود (همانطور که در بخش بعدی به تفصیل توضیح داده شد).
اینتل می تواند سه مرحله را برای انجام تجزیه و تحلیل مشتری دنبال کند:
اولا، اینتل باید به وضوح مشخص کند که مشتریان فعلی و بالقوه چه کسانی هستند؟
در این مرحله، یک گروه کامل از مشتریان شناسایی می شوند تا بر اساس انگیزه ها، صفات و ویژگی هایشان به بخش های مختلفی تقسیم شوند.
شناسایی مشتریان بالقوه می تواند چالش برانگیزتر از مشتریان فعلی باشد.
تجزیه و تحلیل مشتری باید اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه نیازها و انتظارات گروه های مختلف با یکدیگر متفاوت است و چه دلایلی می تواند باشد ارائه دهد.
در نهایت، اینتل باید تجزیه و تحلیل کند که محصول/خدمت ارائه شده چگونه نیازهای گروه های مختلف را برآورده می کند و کدام گروه مشتریان سود و پتانسیل رشد بیشتری دارند. این اطلاعات به اینتل کمک می کند تا پروفایل ها و شخصیت های مشتری را توسعه دهد.
اینتل می تواند عوامل زیر را هنگام توسعه پروفایل مشتری در نظر بگیرد:
تجزیه و تحلیل مشتری باید اندازه کل بازار شامل مشتریان فعلی و بالقوه را که می تواند به بخش های کوچک قابل اندازه گیری تقسیم شود، شناسایی کند.
نمایه های مشتری باید تفاوت های قابل مشاهده ای داشته باشند.شرکت همچنین باید تجزیه و تحلیل رفتاری را برای شناسایی پروفایل های روانشناختی انجام دهد. این شامل شناسایی و سنجیدن اهمیت نسبی عواملی است که در هنگام تصمیم گیری خرید در نظر گرفته می شوند یا معمولاً معیارهای خرید نامیده می شوند. معیارهای رایج خرید عبارتند از: اعتبار، راحتی، کیفیت و قیمت.سپس اینتل می تواند شخصیت های مشتری را توسعه دهد. عناصر مهمی که باید در توسعه شخصیت های مشتری گنجانده شوند عبارتند از:اطلاعات دموگرافیک (مانند جنسیت، خانواده، سن، مکان و غیره)کانال های ارتباطی ترجیحیاینفلوئنسرهای احتمالی (نشریات یا افراد مشهوری که آنها را دنبال می کنند)چالش هایی که به دلیل نیازهای برآورده نشده و راه حل های مورد نظر با آن مواجه هستند.تجزیه و تحلیل مشتری و توسعه استراتژی های تقسیم بندی به صورت موازی انجام می شود. اینتل می تواند از اطلاعات به دست آمده از تجزیه و تحلیل مشتری برای توسعه استراتژی های بخش بندی، هدف گذاری و موقعیت یابی استفاده کند که در زیر مورد بحث قرار گرفته است:
3 تقسیم بندی اینتل
توسعه استراتژی بازاریابی اینتل مستلزم شناسایی مبنای تقسیم بندی برای درک رفتار خرید خاص مشتریان است. نیازها، انتظارات و رفتار خرید مشتریان ناهمگون است و به عوامل چند وجهی بستگی دارد:سن-جنسیت-درآمد-سبک زندگی-ارزش ها و غیره-با استفاده از تکنیک تقسیم بندی، اینتل می تواند مخاطبان هدف بزرگ و متنوع را به گروه های خاص و با تعریف محدود محدود کند. نظرسنجی های تقسیم بندی بازار، روش های متداول برای به دست آوردن اطلاعات خاص مشتری هستند که می توانند برای ایجاد گروه هایی با ویژگی های مشترک استفاده شوند.
پس از درک رفتار خرید منحصر به فرد مشتریان و کسب اطلاعات مورد نیاز از طریق نظرسنجی، اینتل می تواند بازار را به گروه های کوچک همگن تقسیم کند. این کار را می توان با بررسی ویژگی های جغرافیایی، جمعیتی، رفتاری و روانشناختی مشتریان انجام داد.
3 تقسیم بندی اینتل
شرکت می تواند از یک یا چند مورد از این استراتژی های تقسیم بندی برای انتخاب بخش های بازار مناسب و توسعه یک استراتژی بازاریابی موثر استفاده کند.
تقسیم بندی جغرافیایی بازار را بر اساس مناطق جغرافیایی، مانند شهر، کشور و منطقه تقسیم می کند.تقسیم بندی جمعیتی به اینتل نیاز دارد که بازار را بر اساس ویژگی های جمعیتی، جنسیت، سن، درآمد و قومیت تقسیم کند.اگر اینتل تقسیم بندی رفتاری را انتخاب کند، مشتریان بر اساس الگوی خریدشان مانند دفعات استفاده، مزایای مورد نظر، موقعیت های استفاده و وفاداری به برند تقسیم می شوند.استفاده از تقسیم بندی روانشناختی منجر به گروه بندی مشتریان بر اساس سبک زندگی، علایق، نگرش ها، ارزش ها و ویژگی های آنها می شود.همانطور که در بخش بعدی توضیح داده شد، اینتل می تواند استراتژی های تقسیم بندی مختلف را برای هدف گیری خاص تر ترکیب کند.
4 هدف گذاری و موقعیت یابی اینتل
پس از تقسیم بازار متنوع مشتریان بزرگ به گروه های کوچکتر با ویژگی های همگن، اینتل باید عاقلانه بخش/بخش هایی را انتخاب کند که نیازها و انتظارات آنها با منابع و قابلیت های شرکت مطابقت داشته باشد.هدف گذاری را می توان با ارزیابی جذابیت تجاری و پتانسیل رشد بخش های شناسایی شده انجام داد.
اینتل می تواند یک یا چند بخش را بسته به ویژگی های بخش و منابع، قابلیت ها و اهداف رشد شرکت انتخاب کند.
جذابیت تجاری و پتانسیل رشد هر بخش را می توان با استفاده از شاخص های زیر ارزیابی کرد:بخش های شناسایی شده دارای اندازه مناسب هستندتفاوت های مشخصی دارند.
سود تخمینی باید بیشتر از هزینه های بازاریابی اضافی باشد.
بخش ها به راحتی قابل دسترسی هستند.پس از تقسیم بندی بازار مشتری و انتخاب بازار هدف مناسب، اینتل اکنون باید یک بیانیه موقعیت یابی واضح تنظیم کند که بتواند تصویر مثبتی از محصول ارائه شده در ذهن مشتریان ایجاد کند. اینتل می تواند مراحل زیر را برای توسعه یک استراتژی موقعیت یابی موثر دنبال کند:
4 هدف گذاری و موقعیت یابی اینتل
بیانیه موقعیت یابی استراتژی بازاریابی اینتل را با پاسخ دادن به سوالات زیر ایجاد کنید:
نام تجاری شما مخفف چیست؟
نیازها و خواسته های بازار هدف شما چیست؟
چگونه برند شما این نیازها را برآورده می کند؟پیشنهاد شما چقدر با رقبا متفاوت است؟
پاسخ به این سوالات اطلاعات کافی برای ایجاد یک بیانیه موقعیت یابی را به دست می دهد.مقایسه استراتژی ارتباطی و پیام رسانی آن ها با رقبا، زمینه های بالقوه ای را که می توان با پیام موقعیت یابی هدفمند مورد توجه قرار داد، آشکار خواهد کرد.نقاط قوت/ ضعف کسب و کار را با مقایسه با رقبا شناسایی کنید تا شکاف هایی را که محصول ارائه شده می تواند پر کند، شناسایی کنید.
تجزیه و تحلیل موقعیت رقبا و ارزیابی موقعیت خود در بازار.با استفاده از داده های تحلیلی جمع آوری شده از بازارهای مختلف، نظرسنجی های مشتریان و رقبا، یک بیانیه موقعیت یابی ایجاد کنید و به طور دوره ای اثربخشی آن را با جمع آوری داده های کمی و کیفی (مانند گروه های متمرکز، نظرسنجی، مصاحبه و غیره) آزمایش کنید.از نتایج آزمایش برای انجام تنظیمات لازم در موقعیت برند استفاده کنید.
5 مزیت رقابتی شرکت در استراتژی بازاریابی اینتل
بقا در بازار رقابتی فزاینده مستلزم این است که اینتل مبنای تمایز واضحی را تعیین کند که می تواند در برابر رقبا برتری کند. استراتژی بازاریابی اینتل باید بر شناسایی پیشنهادهای فروش منحصر به فرد (USP) تمرکز کند. برخی از نمونه های USP عبارتند از بالاترین کیفیت، کمترین هزینه یا منحصر به فرد بودن ایده. شناسایی USPها کافی نیست زیرا اثربخشی استراتژی بازاریابی اینتل مستقیماً به توانایی مدیریت در برقراری ارتباط با پیشنهادهای فروش منحصر به فرد شناسایی شده بستگی دارد.اینتل می تواند از مدل استراتژی های عمومی پورتر برای کشف چگونگی ایجاد مزیت رقابتی استفاده کند. ارائه تصویری مدل پورتر در زیر آورده شده است:شرکت می تواند یک مزیت رقابتی بر اساس هزینه یا تمایز ایجاد کند.
5.1 مزیت رقابتی مبتنی بر هزینه
اگر اینتل توانایی هایی را برای کاهش هزینه کمتر از میانگین صنعت و دستیابی به صرفه جویی در مقیاس ایجاد کرده باشد، استراتژی رهبری هزینه مناسب خواهد بود.
علاوه بر این، اینتل را ملزم به توسعه همکاری نزدیک بین حوزه های عملکردی مختلف خواهد کرد.
توسعه موثرترین کانال های توزیع، دسترسی به آخرین ابزارهای فن آوری برای کمک به فرآیندهای تولید، استفاده از روش های تولید ناب و موقعیت چانه زنی قوی هنگام مذاکره با تامین کنندگان، برخی از شاخص های تعیین مزیت رقابتی بر اساس رهبری هزینه هستند.
5.2 مزیت رقابتی مبتنی بر تمایز
استراتژی تمایز بر توسعه وفاداری به برند با ارائه محصولات ممتاز تمرکز دارد. این شرکت می تواند راه های مختلفی را برای توسعه رهبری تمایز پیدا کند، مانند تمرکز بر قابلیت اطمینان، دوام، مزایا و ویژگی های متمایز محصولات، با توسعه شناخت قوی برند و افزایش هزینه های بازاریابی مانند تایید افراد مشهور و حمایت های مالی و غیره. مجموعه با اتخاذ تمایز محصول، خدمات، کیفیت، تصویر، افراد یا نوآوری به مزیت رقابتی دست می یابد.5.3 مدل مزیت رقابتیپیروی از این مدل نشان می دهد که چگونه اینتل می تواند با ارزیابی منابع و قابلیت های خود، شناسایی شایستگی های متمایز و استفاده از آن شایستگی ها با اتخاذ گرایش هزینه یا تمایز، یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کند:
6. ماتریس BCG در استراتژی بازاریابی اینتل
اینتل باید به طور مداوم خط تولید خود را با ارزیابی پتانسیل رشد و سهم خود در بازار ارزیابی کند.
محصولات را می توان به دسته های زیر طبقه بندی کرد:محصولات با رشد بالا و سهم بازار بالا به عنوان ستاره طبقه بندی می شوند.
اینتل باید پس از شناسایی ستاره های خطوط تولید خود، سرمایه گذاری را افزایش دهد.محصولات با رشد بازار بالا اما سهم کم به عنوان علامت سوال طبقه بندی می شوند.
اینتل باید تحلیل کند که چرا با وجود نرخ رشد بالا، سهم بازار پایین است.
محصولات با رشد کم اما سهم بازار بالا، گاوهای نقدی(شیرده) هستند که برای عملکرد خوب مداوم در بازار با رشد کم و فرصت های محدود، باید دوشیده شوند.
در نهایت، محصولاتی با رشد کم و سهم بازار کم، سگ هایی هستند که اینتل باید آن را واگذار کند، زیرا کسب سود و بازدهی مناسب با سرمایه گذاری در سگ ها دشوار است.
تعداد بالای ستاره ها و گاوهای نقدی نشان دهنده عملکرد خوب است، در حالی که تعداد زیاد علامت سوال و سگ باعث نگرانی اینتل خواهد شد.
طبقه بندی محصول برای ارزیابی موفقیت استراتژی بازاریابی اینتل ضروری است.
ارزش ویژه برند اینتل
ارزش ویژه برند منعکس کننده ارزش کلی برند است.
تجارب و ادراک مشتریان ارزش برند را تعیین می کند.
ادراکات مثبت منعکس کننده ارزش بالای برند و ارزش ویژه برند مثبت هستند، در حالی که ادراکات منفی منعکس کننده ارزش نام تجاری پایین و ارزش ویژه نام تجاری منفی هستند.
اینتل باید به طور مداوم ارزش ویژه برند خود را ارزیابی کند تا از بقای بلندمدت در یک بازار مشتری به طور فزاینده پیچیده و رقابتی اطمینان حاصل کند. می توان این کار را با ارزیابی مولفه های ارزش ویژه برند زیر انجام داد:
7.1 اجزای ارزش ویژه برند
7.1.1 آگاهی از برند
آگاهی از برند مبنایی را برای فرآیند توسعه ارزش ویژه برند فراهم می کند.
آگاهی بالای برند نشان می دهد که مشتریان می دانند که برند اینتل وجود دارد و می توانند اطلاعات مهم مرتبط با برند را به خاطر بیاورند. این شرکت می تواند با انجام نظرسنجی های فراخوان برند، آگاهی از برند را اندازه گیری کند.
آگاهی بالای برند به عنوان یک لنگر برای سایر انجمن ها عمل می کند. این باعث افزایش دید نام تجاری می شود که می تواند به اینتل کمک کند تا در بازار رقابتی مورد توجه قرار گیرد.
7.1.2 تداعی برند
ارتباط برند، ارتباط مشتریان با اینتل را بر اساس خاطرات، تجربیات قبلی، تعامل با کارمندان اینتل، امتیاز قیمت، تبلیغات، WOM، انجمن های افراد مشهور و تبلیغات در کانال های رسانه ای مختلف منعکس می کند. برای اینتل مهم است که هر تعامل با عوامل محیطی داخلی و خارجی (مانند دولت، کارمندان، سهامداران و رسانه ها) را به دقت برنامه ریزی کند، زیرا مشتریان نه تنها به دلیل تعامل مستقیم با برند، بلکه به دلیل تعامل غیرمستقیم با برندهای مختلف، تداعی برند را ایجاد می کنند. فاکتورهای محیطی.
7.1 اجزای ارزش ویژه برند
7.1.3 کیفیت درک شده
اینتل باید درک مشتریان از کیفیت محصول را به دقت ارزیابی کند زیرا این تصورات بر تصمیمات قیمت گذاری آنها تاثیر می گذارد.
7.1.4 وفاداری به برند
وفاداری به برند یکی از مهمترین عناصر ارزش ویژه برند اینتل است. این می تواند نگرشی (احساسات مشتریان نسبت به برند) و/یا رفتاری وفاداری به برند (تکرار خرید) باشد. وفاداری بیشتر به برند می تواند هزینه های بازاریابی را کاهش دهد، توانایی اینتل را برای معرفی موفق محصولات جدید افزایش دهد، موانعی را برای بازیکنان جدید ایجاد کند و قدرت چانه زنی شرکت را در برابر سایر اعضای کانال تقویت کند.اینتل می تواند وفاداری به برند را با پاداش دادن به رفتار خرید تکراری مشتریان افزایش دهد. اگرچه برنامه های وفاداری گران هستند، اما کاهش هزینه های جذب مشتریان جدید به اینتل کمک می کند.
7.1.5 دارایی های نام تجاری اختصاصی
در نهایت، اینتل باید دارایی های اختصاصی خود (مانند روابط کانال، علائم تجاری و پتنت ها) را ارزیابی کند. این دارایی های نامشهود از فرسایش مزیت رقابتی جلوگیری می کند و وفاداری به برند را توسعه می دهد.
7.2 توسعه ارزش ویژه برند
با توجه به مدل ارزش ویژه برند Keller (به اشتراک گذاشته شده در بالا)، اینتل می تواند مراحل زیر را برای توسعه ارزش ویژه برند انجام دهد:
با ایجاد برجستگی/آگاهی برند، هویت برند را توسعه دهید.
معنای نام تجاری اینتل را شناسایی و ارتباط برقرار کنید. چگونه به نیازهای ملموس مشتریان (عملکرد) و نیازهای عاطفی/روانی (تصویر) پاسخ می دهد.
احساسات و قضاوت مشتریان در مورد برند اینتل را برای ارزیابی پاسخ آنها ارزیابی کنید.
در نهایت، تمرکز بر وفاداری رفتاری، احساس اجتماع، دلبستگی نگرشی و تعامل فعال برای ایجاد طنین نام تجاری که در بالای هرم قرار دارد.
7.3 اندازه گیری ارزش ویژه برند
اینتل می تواند ارزش ویژه برند خود را با ارزیابی موارد زیر اندازه گیری کند:
تفاوت بین قیمتی که توسط اینتل به دلیل نام تجاری آن و قیمتی که توسط محصولات مشابه بدون مارک دریافت می شود.
مقدار حجم فروش اضافی ایجاد شده در مقایسه با سایر رقبای مارک دار و غیر برند.
قیمت سهام شرکت-پتانسیل برند برای کسب درآمدهای آتی – بازگشت به سهامداران-این شرکت همچنین می تواند روش های فوق را ترکیب کرده و برای ارزیابی دقیق اعتبار و قدرت برند که ارزش ویژه برند را منعکس می کند، ضریب ضربی را فرموله کند.
8. تجزیه و تحلیل رقبا در استراتژی بازاریابی اینتل
تجزیه و تحلیل دقیق رقبا برای توسعه استراتژی بازاریابی اینتل بسیار مهم است.
تجزیه و تحلیل رقابتی برای درک موقعیت نسبی و سهم بازار رقبای مستقیم و غیرمستقیم شرکت انجام می شود. اینتل ابتدا باید رقبا را شناسایی کند، استراتژی های آنها را ارزیابی کند و نقاط قوت و ضعف محصولات خود را با محصولات ارائه شده مقایسه کند.
اینتل برای درک موقعیت استراتژیک رقبای کلیدی خود پنج مرحله را می تواند دنبال کند:ابتدا بازار هدف را به وضوح تعریف کنید.رقبای کارگردان را شناسایی کنید و لیستی از آن ایجاد کنید.
پیشنهادات محصول رقبا، سهم بازار، نقاط قوت و ضعف کلیدی را تجزیه و تحلیل کنید.خلاصه ای مختصر از استراتژی های بازار و محصول رقبا ایجاد کنید.تجزیه و تحلیل مقایسه ای در برابر محصولات و/یا خدمات خود انجام دهید.تجزیه و تحلیل رقابتی را به طور مداوم به روز کنید تا تصمیمات آگاهانه و عاقلانه بگیرید.این شرکت می تواند از استراتژی های مختلفی برای به دست آوردن اطلاعات در مورد رقبا استفاده کند، مانند انجام تحقیقات گوگل، حضور در نمایشگاه های تجاری، مرور اسناد عمومی، درخواست از مشتریان، بازی کردن تکنیک خریدار مخفی و ضربه زدن به فروشندگان.
تجزیه و تحلیل دقیق رقبا را می توان به بخش های زیر دسته بندی کرد:
رشد بازار، سهم و اهداف مالی را شناسایی کنید. برخی از نمونه ها به حداکثر رساندن سودآوری کوتاه مدت یا سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه برای رشد بلندمدت است.
استراتژی های رقبا را با جمع آوری اطلاعات از گزارش های سهامداران، اوراق سفید، بیانیه های مطبوعاتی، کمپین های تبلیغاتی، شیوه های استخدام، تملک و ادغام ارزیابی کنید.
این اطلاعات مسیر حرکت رقبا را نشان می دهد.از اطلاعات فوق برای تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف و قابلیت های اصلی رقبا استفاده کنید.
9. تجزیه و تحلیل بازار اینتل
توسعه استراتژی بازاریابی اینتل نیاز به تجزیه و تحلیل جامع بازار دارد. با ارزیابی کمی و کیفی بازار مشتری می توان این کار را انجام داد. اطلاعات به دست آمده از بررسی های بازار به مدیریت اینتل در شناسایی فرصت های نوظهور، افشای تهدیدات بالقوه و درک نحوه ارتباط آنها با نقاط قوت و ضعف اصلی شرکت کمک می کند.اینتل می تواند مراحل زیر را برای انجام تحلیل بازار دنبال کند:
9.1 تجزیه و تحلیل اندازه بازار برای توسعه استراتژی بازاریابی اینتل
اینتل باید پتانسیل و حجم بازار را برای تعیین اندازه ارزیابی کند. پتانسیل بازار شامل مشتریان بالقوه می شود و سقف تقاضا را در نظر می گیرد. حجم بازار شامل شاخص های خاصی مانند فروش تحقق یافته و کل گردش مالی است. اینتل می تواند برای تعیین دقیق اندازه بازار، اطلاعاتی را از منابع مختلف بگیرد، مانند داده های مالی بازیگران اصلی صنعت، داده های دولتی، نظرسنجی های مشتریان، گزارش های صنعت منتشر شده و داده های انجمن تجاری.
9. تجزیه و تحلیل بازار اینتل
9.2 تجزیه و تحلیل روند بازار برای توسعه استراتژی بازاریابی اینتل
تجزیه و تحلیل روندهای بازارهای نوظهور، به ویژه زمانی که آشفتگی محیطی زیاد است، مهم است. اینتل می تواند از تکنیک های تحلیل روند متفاوتی برای این منظور استفاده کند، مانند مدل سازی آمیخته بازاریابی، تحلیل ریسک، مدل سازی انتخاب و تحلیل مشتری. اینتل همچنین باید تغییرات سیاسی، قانونی، نظارتی، اجتماعی و اقتصادی را تحت نظر داشته باشد زیرا این نیروهای محیطی نقش مهمی در شکل دهی به روند بازار دارند.
9.3 تجزیه و تحلیل رشد بازار برای توسعه استراتژی بازاریابی اینتل
اینتل می تواند داده های تاریخی را برای تعیین نرخ رشد بازار برون یابی کند. این اطلاعات می تواند به یک شرکت در تعیین مرحله چرخه حیات فعلی صنعت کمک کند.
9. تجزیه و تحلیل بازار اینتل
9.4 تجزیه و تحلیل سودآوری بازار برای توسعه استراتژی بازاریابی اینتل
اینتل می تواند از چارچوب پنج نیروی پورتر برای تعیین سودآوری بازار استفاده کند. قدرت خرید بالا بر سودآوری بازار تاثیر منفی می گذارد و نشان می دهد که مشتریان اینتل گزینه های مختلفی دارند. قدرت پایین تامین کننده به طور مثبت بر سودآوری تاثیر می گذارد و نشان می دهد که اینتل در طول فرآیند مذاکره با تامین کنندگان موقعیت قدرتمندی دارد. موانع ورود بالا نشان می دهد که تعداد کمتری از افراد جدید در بازار وجود خواهد داشت. تهدید محصول جایگزین بالا و رقابت رقابتی بالا نیز سودآوری بازار و جذابیت اینتل را کاهش می دهد.
9.5 تجزیه و تحلیل ساختار هزینه برای توسعه استراتژی بازاریابی اینتل
اینتل می تواند از مدل زنجیره ارزش پورتر (همانطور که در زیر آورده شده است) برای تعیین ساختار هزینه صنعت استفاده کند.
این به اینتل در جداسازی هزینه ها و شناسایی عوامل حیاتی موفقیت کمک می کند. اینتل همچنین می تواند از اطلاعات به دست آمده از تجزیه و تحلیل ساختار هزینه برای توسعه مزیت هزینه استفاده کند.
اینتل PESTEL و تجزیه و تحلیل محیطی
تجزیه و تحلیل PESTEL و تجزیه و تحلیل محیطتجزیه و تحلیل PESTEL ابزاری است که توسط پروفسور هاروارد فرانسیس آگیلار برای انجام یک تحلیل خارجی کامل از محیط کسب و کار هر صنعتی که داده های مربوط به آن در دسترس است، ابداع شده است.
این یک گام مهم برای در نهایت ابداع استراتژی است که می تواند به طور موثر رقابت را برای به حداکثر رساندن شانس پایداری و سودآوری شرکت مانور دهد. PESTEL ملغمه ای از حروف اول عوامل مختلف است که نه تنها بر کل صنعت تاثیر می گذارد، این عوامل عبارتند از:
سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و حقوقی.
تجزیه و تحلیل PESTEL بینش ارزشمندی را در مورد چالش های عملیاتی ارائه می دهد که به نظر می رسد هر شرکت در صنعت با آن مواجه است و بنابراین ممکن است شرکت مورد نظر نیز با آن مواجه شود.
اگر خطر، مثلاً از یک رژیم سیاسی ناپایدار یا یک رکود اقتصادی ناگهانی ناشی شود، درک فضای رقابتی کلی از مشارکت سرمایه گذاران و کارآفرینان در هر گونه سرمایه گذاری مخاطره آمیز جلوگیری می کند. این را می توان با خروج اخیر بریتانیا از اتحادیه اروپا نشان داد. پیامدهای ناگهانی سیاسی بود و باعث شد بسیاری از سرمایه گذاران از سرمایه گذاری های جدید خارج شوند و توسعه خود را متوقف کنند، زیرا آینده در پی این تصمیم نامشخص بود.
عوامل سیاسی تاثیرگذار
عوامل سیاسی که ممکن است بر سودآوری یا شانس بقای شرکت تاثیر بگذارد بسیار متنوع هستند. خطرات سیاسی از تغییرات ناگهانی در رژیم های سیاسی موجود گرفته تا ناآرامی های مدنی تا تصمیم های عمده اتخاذ شده توسط دولت متفاوت است. در مورد شرکت های چندملیتی احتمالی، می توان عوامل سیاسی را نیز در بر گرفت که نه تنها بر کشور میزبان بلکه بر همه کشورهایی که دارای عملیات تجاری هستند یا ممکن است در تجارت با
برای ارزیابی صحیح میزان ریسک کلی سیستماتیک سیاسی که ممکن است در معرض آن قرار گیرد، عوامل زیر باید قبل از مشارکت در هر سرمایه گذاری در نظر گرفته شوند:
سطح ثبات سیاسی کشور در سال های اخیر.
صداقت سیاستمداران و احتمال مشارکت آنها در اعمال فساد، زیرا عواقب ناشی از آن ممکن است به استیضاح یا استعفای احتمالی کارمندان عالی رتبه دولت منجر شود.
قوانینی که کشور اجرا می کند، به ویژه در مورد تجارت، مانند قانون قراردادها، زیرا آنها تعیین می کنند که چه کاری انجام شود و چه کاری مجاز نیست. به عنوان مثال، برخی از کشورها مشروبات الکلی را ممنوع می کنند یا شرایط خاصی دارند که باید رعایت شوند، در حالی که برخی از سیستم های دولتی مقادیر ناکارآمدی تشریفات اداری دارند که تجارت را دلسرد می کند.
عوامل سیاسی تاثیرگذار
اینکه آیا مالکیت معنوی یک شرکت (IP) محافظت می شود یا خیر. به عنوان مثال، کشوری که هیچ سیاستی برای حفاظت از IP ندارد به این معنی است که کارآفرینان ممکن است سرمایه گذاری در آن را بسیار خطرناک بدانند.
موانع تجاری که کشور میزبان دارد محافظت خواهد کرد. با این حال، موانع تجاری که کشورهای دارای شرکای تجاری بالقوه با جلوگیری از صادرات بالقوه به شرکت ها آسیب می رسانند.
سطح بالای مالیات باعث بی انگیزگی شرکت هایی می شود که از حداکثر کردن سود خود استفاده می کنند.
خطر تهاجم نظامی توسط کشورهای متخاصم ممکن است باعث انصراف از سرمایه گذاری شود.
حداقل دستمزد پایین به معنای سود بیشتر و در نتیجه شانس بیشتر برای بقا است
عوامل اقتصادی موثر
عوامل اقتصادی همه عواملی هستند که به اقتصاد کشور مربوط می شوند، مانند تغییرات نرخ تورم، نرخ ارز، نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی و مرحله فعلی چرخه اقتصادی. این عوامل و تاثیر آن ها بر تقاضای کل، سرمایه گذاری کل و فضای کسب وکار، به طور کلی، پتانسیل این را دارند که یک شرکت را به سوددهی بالایی تبدیل کنند، یا احتمال زیان دهی را به شدت متحمل شوند. عوامل اقتصادی در تحلیل PESTEL، کلان اقتصادی هستند.
عوامل اقتصادی که ممکن است به آنها حساس باشد و به نوبه خود باید قبل از سرمایه گذاری در نظر گرفته شود ممکن است شامل موارد زیر باشد:
سیستم اقتصادی که در حال حاضر در بخش مورد نظر عملیاتی است – خواه یک انحصار باشد، یک انحصار یا چیزی شبیه به یک سیستم اقتصادی رقابت کامل.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در کشور بر سرعت پیش بینی رشد در آینده نزدیک تاثیر می گذارد.
نرخ بهره در کشور بر میزان تمایل افراد برای وام گرفتن و سرمایه گذاری تاثیر می گذارد. نرخ های بالاتر منجر به سرمایه گذاری های بیشتر می شود که به معنای رشد بیشتر است
به هر حال بازارهای مالی کارآمد عمل می کنند، همچنین بر میزان خوبی که می توانند سرمایه را با قیمت منصفانه افزایش دهند، با در نظر گرفتن تقاضا و عرضه، تاثیر می گذارد.
نرخ ارز کشوری که در آن فعالیت می کند، بر سودآوری کشور تاثیر می گذارد، به ویژه اگر در تجارت بین المللی شرکت کند. ثبات ارز نیز مهم است – یک ارز بی ثبات سرمایه گذاران بین المللی را دلسرد می کند.
سطح بالای بیکاری در کشور به این معنی است که عرضه شغل بیشتر از تقاضا است، به این معنی که مردم مایلند با دستمزد کمتری کار کنند، که هزینه های آن را کاهش می دهد.
عوامل اجتماعی تاثیرگذار
عوامل اجتماعی تاثیرگذار بازتاب مستقیم جامعه ای است که در آن فعالیت می کند و فرهنگ، باور، نگرش ها و ارزش هایی را که اکثریت جمعیت ممکن است به عنوان یک جامعه داشته باشند، در بر می گیرد. تاثیر عوامل اجتماعی نه تنها برای جنبه عملیاتی، بلکه بر جنبه بازاریابی سازمان نیز مهم است. درک کامل مشتریان، سبک زندگی، سطح تحصیلات و باورهای آنها در یک جامعه یا بخشی از جامعه، به طراحی محصولات و پیام های بازاریابی که منجر به موفقیت یک سرمایه گذاری می شود، کمک می کند.
عوامل اجتماعی که بر جنبه اجتماعی تحلیل PESTEL تاثیر می گذارند و باید در آن گنجانده شوند عبارتند از:
جمعیت شناسی جمعیت، به معنای سن و جنسیت مربوط به آنها، تاثیر زیادی بر عرضه یا عدم عرضه یک محصول خاص برای آنها دارد. آرایش بیشتر به زنان ارائه می شود، بنابراین هدف قرار دادن اکثریت مردان جمعیت کمتری نسبت به جمعیتی که عمدتاً زن هستند، خواهد بود.
توزیع طبقاتی در میان جمعیت از اهمیت بالایی برخوردار است: اگر اکثریت جمعیت از طبقه پایین تر بودند، قادر به تبلیغ یک محصول ممتاز برای عموم مردم نبودند. بلکه باید به بازاریابی بسیار تخصصی تکیه کنند.
تا حدودی، تفاوت در زمینه تحصیلی بین بازاریابان و بازار هدف ممکن است ارتباط موثر با بازار هدف و جذب آن را دشوار کند. باید بسیار مراقب بود تا ارتباط با علایق و اولویت های بازار هدف از بین نرود.
باید به طور کامل از سطح استانداردهای بهداشتی، واکنش ها به ادعاهای آزار و اذیت و اهمیت حفاظت از محیط زیست در صنعت به عنوان یک کل، آگاه باشد، و بنابراین از هر شرکتی انتظار می رود همانطور که به عنوان هنجار دیده می شود.
عوامل تکنولوژیکی که تاثیر می گذارند
فناوری می تواند به سرعت ساختار قیمت و چشم انداز رقابتی یک صنعت را در مدت زمان بسیار کوتاهی از بین ببرد. بنابراین، نوآوری مداوم و مداوم، نه تنها به خاطر به حداکثر رساندن سود ممکن و تبدیل شدن به یک رهبر بازار، بلکه همچنین برای جلوگیری از منسوخ شدن در آینده نزدیک، بسیار مهم است. نمونه های متعددی از محصولات نوآورانه وجود دارد که به طور کامل هنجار یک صنعت را بازطراحی می کنند: اوبر و لیفت بر صنعت تاکسی تاکسی تسلط دارند. گوشی های هوشمند، گوشی های دیگر را گزینه ای غیرقابل اجرا برای اکثر موارد و غیره گذاشته اند.
عوامل تکنولوژیکی که ممکن است بر آنها تاثیر بگذارد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
همانطور که در بالا ذکر شد، پیشرفت های تکنولوژیکی و پیشرفت های اخیر توسط رقبا. اگر با فناوری جدیدی روبرو می شوید که در صنعت مورد نظر محبوبیت پیدا می کند، نظارت بر میزان محبوبیت و سرعت رشد آن و ایجاد اختلال در درآمد رقبای خود بسیار مهم است. این به معنای سطح فوریت مورد نیاز برای پاسخگویی مناسب به نوآوری است، چه از طریق تطبیق فناوری یا یافتن یک جایگزین نوآورانه.
عوامل تکنولوژیکی که تاثیر می گذارند
این فناوری چقدر آسان و در نتیجه سریع به سایر شرکت ها در صنعت پخش می شود و منجر به کپی کردن سایر شرکت ها از فرآیندها/ویژگی های فناوری می شود.
بهبود فناوری تا چه اندازه آنچه را که محصول در ابتدا ارائه می دهد، بهبود/تغییر می دهد. اگر این بهبود شدید باشد، دیگر شرکت های صنعت آسیب بیشتری خواهند دید.
تاثیر فناوری بر هزینه هایی که اکثر شرکت ها در صنعت متحمل می شوند، پتانسیل افزایش یا کاهش سود حاصله را تا حد زیادی دارند. اگر تعداد این سودها زیاد باشد، ممکن است دوباره در بخش تحقیق و توسعه سرمایه گذاری شود، جایی که نوآوری های فناوری آینده سطح سود را بیشتر می کند و به همین ترتیب سودهای پایدار را در یک دوره زمانی طولانی تضمین می کند.
عوامل محیطی موثر
صنایع مختلف استانداردهای متفاوتی را برای حفاظت از محیط زیست به عنوان هنجار در ذهن خود دارند. سپس این هنجار دیکته می کند که هر شرکتی باید حداقل چه هدفی را برای جلوگیری از تبدیل شدن به هدف گروه های فشار و تحریم به دلیل عدم رعایت وجدان زیست محیطی داشته باشد. به عنوان مثال، از یک شرکت در صنعت نساجی انتظار نمی رود که به اندازه یک شرکت نفتی دچار آلودگی و تخریب محیط زیست شود. مصرف کننده جدید، مسلح به علاقه و دانشی که حمل می کند، ترجیح می دهد کسب و کار خود را در اختیار شرکت هایی قرار دهد که از نظر آنها اخلاقی تر هستند، به ویژه در مورد محیط زیست در پی گرمایش جهانی.
عوامل محیطی که ممکن است تاثیر قابل توجهی داشته باشد عبارتند از:
شرایط آب و هوایی فعلی ممکن است به طور قابل توجهی بر توانایی مدیریت حمل و نقل منابع و محصول نهایی تاثیر بگذارد. این امر به نوبه خود بر تاریخ های تحویل محصول نهایی در مورد، مثلاً یک بادهای موسمی غیرمنتظره تاثیر می گذارد.
عوامل محیطی موثر
تغییرات آب و هوایی همچنین برخی از محصولات را بی فایده می کند. به عنوان مثال در مورد منسوجات، در کشورهایی که زمستان به دلیل گرمایش جهانی بسیار معتدل شده است، لباس های گرم زمستانی بازار بسیار کمتری دارند.
آن دسته از شرکت هایی که مقادیر بسیار زیادی زباله تولید می کنند ممکن است طبق قانون ملزم به مدیریت عادات زیست محیطی خود باشند. این ممکن است شامل جریمه ها و سهمیه های آلودگی باشد که ممکن است فشار مالی بر آن وارد کند
اگر باید (آگاهانه یا ناآگاهانه) در خطر انقراض بیشتر گونه های در حال انقراض نقش داشته باشد، نه تنها با عواقب قانون مواجه می شود، بلکه با واکنش عمومی مردم مواجه می شود که ممکن است در تلافی آن را تحریم کنند.
در حالی که اتکا به انرژی های تجدیدپذیر، در هر درصد ممکن است گران باشد، اغلب نه تنها از سوی دولت، بلکه از مشتریانش نیز حمایت می شود، که ممکن است مایل به پرداخت قیمت بالاتر برای محصولاتی باشد که ممکن است تولید کنند.
عوامل قانونی تاثیرگذار
نهادها و چارچوب های دولتی در یک کشور، در عین حال که از نظر فنی نیز سیاسی هستند و در نتیجه تابع هر حزب سیاسی که اکثریت را در یک نهاد دولتی دارد، قانونی هستند و بنابراین باید در تحلیل PESTEL در نظر گرفته شوند. غالباً سیاست ها به تنهایی برای محافظت موثر از کارگران و کارگران آن کافی نیستند، و باعث می شوند که محل کار نامطلوبی به نظر برسد که ممکن است کارگران ماهر و با استعداد را دفع کند.
عوامل قانونی که در خور توجه است عبارتند از:
قوانین مالکیت معنوی و سایر قوانین حفاظت از داده ها، همانطور که قبلا ذکر شد، برای محافظت از ایده ها و پتنت های شرکت هایی که فقط به دلیل این اطلاعات سود می برند، وضع شده است. اگر احتمال دزدیده شدن داده ها وجود داشته باشد، مزیت رقابتی خود را از دست داده و احتمال شکست بالایی خواهد داشت.
عوامل قانونی تاثیرگذار
قوانین تبعیض توسط دولت وضع شده است تا از کارمندان محافظت کند و اطمینان حاصل کند که با همه افراد بدون توجه به جنسیت، سن، ناتوانی، قومیت، مذهب یا گرایش جنسی منصفانه رفتار می شود و فرصت های یکسانی در اختیار آنها قرار می گیرد.
قوانین ایمنی و بهداشت پس از مشاهده شرایط وحشتناکی که کارکنان مجبور به کار در طول انقلاب صنعتی و مستقیماً پس از آن شدند، ایجاد شد. اجرای مقررات مناسب ممکن است پرهزینه باشد، اما نه تنها به دلیل قانون، بلکه به دلیل احساس شخصی مسئولیت اخلاقی و اجتماعی در قبال سایر انسانها، باید درگیر آن شود.
همچنین قوانینی برای اطمینان از سطح مشخصی از کیفیت یا قیمت مناسب برای محصولات خاص وضع شده است تا مشتری را ایمن نگه دارد و از ارائه آنها جلوگیری کند. صنایعی که این امر برای یافتن هزینه هایشان اغلب افزایش یافته است.