تارا فایل

جزوه آموزشی درس 12 فارسی هفتم خدمات متقابل اسلام و ایران



درسنامه کامل درس 12 فارسی هفتم
" خدماتِ متقابل اسلام و ایران "

کاری از :
اکبر ملاحسن : دبیر ادبیات فارسی
آموزش و پرورش استان قزوین
اداره آموزش و پرورش شهر اسفرورین

اهداف آموزشی درس :
1ــ آشنایی با نقش ایرانیان در باروری فرهنگ و تمدن اسلام
2ــ آشنایی با اهمیت تعالیم اسلامی در رشد و پیشرفت فرهنگ و ادب فارسی
3ــ ایجاد انگیزه نسبت به مطالعه آثار گران بها و شاهکارهای فرهنگ و ادب اسلامی
4ــ آشنایی با چهره های بزرگ و عالمان فرهنگ و علوم اسلامی
5ــ پرورش و تقویت صمیمیت و اخلاص و ذوق نسبت به آثار تمدن اسلام و ایران
6ــ آشنایی بیشتر با ضمیر (ضمیر گسسته، ضمیر پیوسته)
نکاتی درباره درس :
در این درس، استاد شهید مرتضی مطهری، به نقش برجسته خدمات دانشمندان و حکیمان و استعدادهای درخشان ایران در رشد و شکوفایی و بالندگی تمدن اسلام پرداخته است و از سویی دیگر به ظهور اسلام و شکل گیری حکومت اسلامی و آثار سازنده آن بر افکار و اندیشه های صاحبان قلم، اشارتی نموده است.
تاکید استاد شهید مطهری بر این است که از یک سویه نگری و تعصب و خام اندیشی باید پرهیز کرد. آنچه در قلمرو فکر و فرهنگ و تمدن، ارجمند و مهم است، داد و ستد سالم و سازنده و تعامل میان ملت ها و آیین ها و فرهنگ هاست.

معرفی شخصیت شهید مرتضی مطهری :

مرتضی مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ هجرى شمسى در شهرستان فریمان واقع در ۷۵ کیلومترى شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانى چشم به جهان گشود.
استاد شهید آیت الله مطهرى از اساتید حوزه علمیه و از معروفترین سخنرانان در دو دهه قبل از انقلاب اسلامی بود. از ایشان آثار بسیاری بر جای مانده است که اکثر آنها متن پیاده شده سخنرانی های ایشان است. شهید مطهری در سخنرانی ها و کتابهایش سعی در ارائه اندیشه اصیل اسلامى داشت و آثار او پس از شهادتش از اصلی ترین منابع مورد رجوع در شناسایی نظر اسلام است. او در انقلاب اسلامی نقش موثری داشت و از سوی امام خمینی (ره) مسئول تشکیل شوراى انقلاب اسلامى شد. ایشان در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ به دست گروهک تروریستی منافقین "فرقان" به شهادت رسید و روز شهادت ایشان به عنوان روز معلم در تقویم ایران نامگذاری شد.
تعداد آثار شهید مطهری به بیش از 70 کتاب می رسد از آن جمله می توان به کتاب های ، آشنایی با علوم اسلامی ، انسان کامل ، توحید ، داستان راستان ،سیری در نهج البلاغه ، خدمات متقابل اسلام و ایران ، عدل الهی ، مساله حجاب ، آئینه جام اشاره کرد .
معنی کلمات و عبارت ها و اشعار :
معنی بیت اول فصل: احسنت بر آن خدای پاکی که به انسان روح و روان و ایمان عطا کرد .
آفرین: احسنت / جان آفرین: آفریننده ی جان / جان: روح و روان / خدمات: جمع خدمت / متقابل: دو طرفه / بزرگوار: شریف / سلمانُ مِنّا اهلَ البیت: سلمان از اهل بیت (نزدیکان) ما است. / آیین: روش، شیوه، دین / متعلّق: وابسته، متّصل / مانع: بازدارنده، جلوگیری کننده / تکلّم: سخن گفتن، صحبت کردن / موفقیّت: پیروزی، کامیابی / ملل: جمع ملت، گروه های مردم / گوناگون: مختلف / سهم: بهره، قسمت، نصیب / آثار: (جمع اثر) نشانه ها / گرانبها: گران قیمت، باارزش / شاهکار: کاربزرگ و برجسته، ممتاز / ارزنده: با ارزش / مفاهیم: جمع مفهوم / جاودان: جاویدان، همیشگی / ظهور: ظاهر، آشکار / عظیم: بزرگ / کم نظیر: بی مثل، بسیار خوب، عالی / تمدن اسلامی: زندگی به
سبک و شیوه و فرهنگ اسلام / عُمده: بیشترین / پرتو: نور / گرایش: میل، علاقه، رغبت / هم دوش: هم قدم، همگام / پیشاپیش: جلوتر، پیشتر / شکوهمند: باعظمت / حاصل شد: به دست آمد / لیاقت: شایستگی / استعداد: توانمندی / عملا:ً با عمل / مقتدایی = پیشوایی: رهبری / توسعه: آبادانی، گسترش / نظیر: مانند / عالم طبیعی: دانشمند تجربی / مورّخ: تاریخدان، تاریخ نگار / ادیب: سخندان / فیلسوف: دانشمند علم فلسفه، حکیم / بنا: ساختمان / پرورش یافتند: تربیت شدند / شایان: سزاوار، شایسته، لایق / صمیمیّت: همدلی، دوستی / اخلاص: پاکدلی / خالصانه: پاک و بی عیب، از روی اخلاص / بشر: انسان / اعم از: مانند / گنجینه: محل نگهداری گنج، خزانه / موزه: محل نگهداری آثار هنری یا تاریخی باارزش / ذوق: علاقه، استعداد، قدرت درک زیبایی / مَظاهر: (جمع مظهر) جلوه گاه ها، محل ظهور / اُدبا: (جمع ادیب) سخندان ها / عُرفا: (جمع عارف) مردان حق، خداشناسان / سخنوران: سخنرانان / حقایق: (جمع حقیقت) واقعیّت ها / جامه: لباس / نثر: نوشته / به نحو احسن: به بهترین شکل / معانی لطیف: معنی های جذّاب و زیبا / حکایات: (جمع حکایت) داستان ها / شاهد: گواه .
آرایه های ادبی درس :
آفرین (جناس تام / بیت تلمیح دارد به آیه قرآن "فَتَبارَکَ الله اَحسَنُ الخالِقین" (آیه 14سوره مومنون:) بزرگ است خدایی که بهترین خالق است / موج می زند (کنایه از سرشار بودن، معلوم بودن / مشعل دار شدن (کنایه از جلوتر از بقیه بودن
نکات دستوری :
آن که جان بخشید و ایمان، خاک را به خاک (را: حرف اضافه
دانش زبانی : " ضمیر "
ضَمیر واژه ای است که می تواند جایگزین اسم یا گروه اسمی شود، مثلاً به جای آنکه بگوییم "سهراب را دیدم و به سهراب گفتم"، می گوییم "سهراب را دیدم و به او گفتم"
ضمیر شخصی به دو نوع تقسیم می شود :
1- ضمیر شخصی منفصل یا جدا 2 – شمیر شخصی متصل یا پیوسته
1 – ضمیر منفصل یا جدا ، ضمیری است که تنها به کار می رود و معنی مستقل دارد: من، تو، او، ما، شما، ایشان یا آنها

ذکر مثال :
تو را من چشم در راهم شباهنگام.
– سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هرچه بر سر ما می رود از ارادت اوست
– مخالفان می گویند شما می خواهید زن را از حضور فعّال در جامعه محروم سازید و او را محبوس سازید
پسرم می پرسد تو چرا می جنگی ؟
سخنان استاد را شنیدم . او عالمانه سخن گفت
2 – ضمیر متصل یا پیوسته ، ضمیری است که به کلمه دیگر می پیوندد (می چسبد ) و معنی مستقل ندارد: ـَم، ـَت، ـَش، ـِمان، ـِتان، ـِشان. این ضمیر معمولاً به اسم و گاه به فعل و حرف می پیوندد .
ذکر مثال :
دلَم را با جفایت داغ کردی
دل هایتان آسمانی باد
به یاد آر آن زمانی را که کوله پشتی هایتان به پشت بود و دشمنان تفنگ هایشان بر زمین .
نکته 1 : اگر پیش از ضمیرهای پیوسته ، واژه های مختوم به مصوّت ( ا- و – ی ) و ( -َ ، -ِ ، -ُ ) بیاید، " ی " میانجی نیز به آن ها اضافه می شود .
ابرو + -َ م = ابرویم ابرو + -ِ تان = ابرویتان
دانا + -ِ مان = دانایمان
نکته 2 : اگر پیش از ضمیرهای پیوسته ، واژه ی مختوم به مصوّت -ِ بیاید ، در صورت مفرد یک همزه ی میانجی اضافه می شود ولی در صورت های جمع معمولا میانجی اضافه نمی شود .
نامه + -َ م = نامه ام نامه + -ِ مان = نامه مان
نامه + -َ ت = نامه ات نامه + -ِ تان = نامه تان
نامه + -َ ش = نامه اش نامه + -ِ شان = نامه شان
نکته 3 : ضمایر شخصی پیوسته علاوه بر اسم گاهی به فعل می چسبد و نقش می پذیرد .
گفتمش باید بری نامم زیاد ( گفتم + ش ) ( نام + م )
دیدمش خرّم و خندان

ضمایر جدا
شخص
مفرد
جمع
اول شخص
من
ما
دوم شخص
تو
شما
سوم شخص
او
ایشان

ضمایر پیوسته
شخص
مفرد
جمع
اول شخص
ـَم
ـِمان
دوم شخص
ـَت
ـِتان
سوم شخص
ـَش
ـِشان

برای مطالعه بیشتر :
ضمایر فارسی دارای هشت گونه اند: شخصی، مشترک، اشاره، پرسشی، مبهم، تعجّبی، شمارشی، مِلکی (اختصاصی)
1 – ضمیر شخصی در بالا ذکر شد .
2 – ضمیر مشترک : ضمیری که همواره یک صورت دارد و میان شش ساخت مشترک است: خود، خویش، خویشتن. جز در زبان محاوره، این ضمیر جمع بسته نمی شود.
مثال : سعید صبح زود بیدار شد . او خود را سریع به اتوبوس رساند .
خود را برای امتحان آماده کنید.
3 – ضمیر اشاره : ضمیری است که مرجع آن به اشاره معلوم شود: آن/ این و ترکیباتش مثل همان / همین ، اینها/ آنها اگر صفات اشاره (آن-این-همین و …)بدون اسم بیایند ضمیر اشاره هستند و نقش می پذیرند.
مثال : رضا کتاب را برداشت و آن را خواند.
4 – ضمیر پرسشی : واژه های پرسشی اگر به تنهایی در جمله بیایند ضمیر پرسشی هستند . (بدون همراهی اسم): که/ چه/کدام/کی/ کجا/چگونه/چند/چقدر
مثال : چه می خواهی از حال زارم ؟ به کجا چنین شتابان ؟
5 – ضمیر مبهم : واژه هایی که بر شخص یا مقدار مبهمی دلالت می کنند. چند/همه/هیچ/یکی/هرکه/کمی/دیگری
مثال : چند مى گردى به دور خویشتن؟
6 – ضمیر تعجبی : واژه هایی که مفهوم تعجب و شگفتی را برساند : چه / به/ چقدر/ وه…
مثال : وه که چگونه مى رزمند شیرمردان مبارز!
7 – ضمیر شمارشی : صفت شمارشی که بدون همراهی اسم بیاید.
مثال : اولی رفت و دست خالی برگشت، اما دومی مدال طلا گرفت
8 – ضمیر مِلکی ( اختصاصی) : واژه مرکب "ازآن" است که معنی "مال" / "متعلق به" را می دهد.
مثال : من زآن خودم هرآنچه هستم، هستم
نکته : واژگان اشاره، پرسش، مبهم و تعجّب اگر همراه اسم نباشند، خود جانشین اسم هستند و ضمیر محسوب می شوند. همچنین اگر این واژگان جمع باشند، صفت نیستند، بلکه ضمیر هستند زیرا در این حالت قطعا نمی توانند همراه اسم باشند.

شعرخوانی : رستگاری

معرفی شخصیت ابوالقاسم فردوسی و شاهنامه :

ابوالقاسم فردوسی حماسه سرای بزرگ سرزمین ایران است. بخشی از فرهنگ و ادبیات غنی ایران زمین اعتبار خود را از فردوسی می گیرد. هر زمان سخنی از ادبیات حماسی ایران بر زبان بیاید، نام فردوسی تداعی می شود. فردوسی با عشق به ایران زمین و با الهام از آموزه های دینی و اخلاقی اش، بلندترین اثر منظوم حماسی تاریخ ایران، شاهنامه را سرود. شاید بتوان به جرئت گفت فردوسی بزرگ ترین شاعر پارسی گو در سراسر جهان با شهرت فراگیر است . فردوسی شیعه دوازده امامی بود و بارها در اشعارش ارادت خود را به امامان معصوم (ع) به نظم کشیده است .
فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای پاژ توس به دنیا آمد. پدر فردوسی در طبران توس دارای مال و اموال و جایگاه مناسبی بود. خانواده فردوسی از دهقانان صاحب زمین و ثروت بودند.
فردوسی در دوران نوجوانی و جوانی هرچه بیشتر در تاریخ ایران پیش می رفت و مطالعه می کرد، به داستان ها و افسانه های کهن ایرانی بیشتر علاقه مند می شد؛ تا جایی که تصمیم به نوشتن مجموعه ای عظیم از داستان های اساطیری ایرانیان گرفت . به نظم در آوردن کتاب شاهنامه، در حدود ۳۰ سال به طول انجامید و در این مدت فردوسی تمام زمان خویش را در راه تحقیق و نوشتن این کتاب صرف می کرد .
فردوسی سرانجام در سن 80 سالگی در سال 411 هجری قمری درگذشت . آرامگاه فردوسی امروزه در ۲۰ کیلومتری شمال غربی شهر مشهد قرار دارد .
شاهنامه :
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی دربرگیرنده حدود ۶۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگ ترین و برجسته ترین سروده های حماسه ای جهان است که سرایش و ویرایش آن حدود سی سال زمان برده است. موضوع شاهنامه ، اسطوره ها، افسانه ها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در قرن هفتم است .
شاهنامه بزرگ ترین کتاب به زبان فارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به همه زبان های زنده جهان ترجمه شده است .
معنی کلمات و اشعار :
قالب شعر : مثنوی
رهاند: رها کند / ببایدت جست: باید پیدا کنی / چو: اگر / یابی: بیابی / سر اندر نیاری: گرفتار نشوی / بُوی: باشی، بشوی / گیتی: جهان / رستگار: آسوده، پرهیزگار، سعادتمند / نکوکار: نیکوکار / گردی: بشوی / بر: پیش، نزد / کردگار: خداوند / گفتار: سخنان / راه جوی: اطاعت کن، عمل کن / تیرگی: کار اشتباه و ناپسند / شوی: بشور / دیگر سرا: جهان آخرت / نزد: پیش / نبی: پیامبر (ص) / وصی: جانشین، منظور حضرت علی (ع) / گیر جای: جایگاه پیدا کن / بر این زادم: اینطور به دنیا آمدم / بگذرم: بمیرم / پی: پا / حیدر: لقب حضرت علی(ع) .
معنی بیت اول: دانش و دین تو را از هر حادثه ی خطرناکی کاملاً نجات می دهد؛ پس باید مسیر رهایی و نجات را جست و جو کنی.
معنی بیت های دوم، سوم و چهارم: اگر می خواهی از بدی ها دور باشی و گرفتار بلا و سختی نشوی، اگر می خواهی در دو جهان (این دنیا و آخرت) از بدی در امان باشی و در حضور خداوند، انسان خوب و ستوده باشی، به سخنان پیامبر خود (حضرت محمد)(ص) عمل کن و درون خود را از پلیدی ها و گناه پاک کن.
معنی بیت پنجم: اگر امیدواری و انتظار داری که در جهانِ آخرت، آسوده خاطر باشی، به گفتار پیامبر (ص) و جانشین وی [حضرت علی(ع)] عمل کن.
معنی بیت ششم: من به این عقیده و اعتقاد به دنیا آمدم و با همین عقیده خواهم مرد و تو آگاه باش که من از پیروان امیرالمومنین، حضرت علی (ع) هستم.
آرایه های ادبی :
بیت اول: درست (مجاز از راه درست / در رستگاری جُستن (کنایه از راه خوشبختی و سعادت را رفتن / در رستگاری (اضافه ی تشبیهی / بیت دوم: رها و دام (تضاد معنایی / دام بلا (اضافه ی تشبیهی (بلا مانند دام است). / سراندر دام بلا نیاوردن (کنایه از
گرفتار دام بلا نشدن / بیت 2و 3و 4 با هم موقوف المعانی هستند.( یعنی معنای آنها به همدیگر ربط دارند ) / بیت چهارم: دل (مجاز از تمام وجود / آب (استعاره از سخنان پیامبر (ص) که شبیه آب، زلال است و سبب پاکی و تمیزی روح انسان می شود / پنجم: چشم داشتن (کنایه از توقّع و انتظار داشتن، امیدواری / بیت ششم: خاک پی حیدرم (کنایه از تواضع و فروتنی بسیار
نکات دستوری :
بیت اول: تو را (مفعول / دانش و دین (نهاد / ببایدت جست = تو باید جست و جو کنی ت (نهاد / بیت پنجم: جملهی اول(مصرع اول) (تعجبی و جمله ی (مصرع دوم) (امری / خاک پی حیدرم = من مثل خاک پای حضرت علی هستم م (من، نهاد
2


تعداد صفحات : 19 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود