عنوان:
مقدمه ای بر مدیریت استراتژک
چارچوب مباحث مقدمه ای بر مدیریت استراتژیک
الزامات تنظیم و
سازماندهی
برنامه های استراتژیک
1. تفکر استراتژیک
1. Strategic thinking
2. رهبری
2. Leadership
3. International Finanical Mangment
3. مدیریت مالی بین المللی
4. کارآفرینی
4. Entrepreneurship
5. The Legal Environment Today
5. محیط قانونی امروزی
6. استراتژی اصلی
6. Mastering Strategy
7. مدیریت ریسک
7. Risk Managment
8. Human Resource Mangment
8. مدیریت منابع انسانی
9. تجارت الکترونیک و تکنولوژیک
9. e-Business Trends and Technologic
10. حل تعارضات
10. Conflic Resolution
1.مطالعات تخصصی استراتژیک
2.تدوین راهبردها
1. شناخت چارچوب ها
2. شناخت
جهت دهنده ها
3. شناخت عوامل
4. شناخت
جایگاه استراتژیک
5. شناخت استراتژی ها
6. شناخت الزامات تحقق
هدف: هرآنچه در سازمان صورت میگیرد معطوف به آن است.
مسیر(راه): محل عبور جهت رسیدن به هدف.
ابزار (منابع): امکانات و تسهیلات لازم جهت حرکت و رسیدن به هدف.
در شکل گیری و ادامه فعالیت هر سازمان و مجموعه ای سه موضوع و عامل نهادینه ترین نقش را ایفا مینمایند، به عبارت دیگر ماهیت و جنس هرآنچه در سازمانها و یا هر مجموعه دیگری وجود دارند از سه نوع «طیف» جدا نیست. این سه نوع که در شکل ذیل با عناوین مصطلح درباره آنها و عبارتهای مورد استفاده در خصوص آنها بیان شده است عبارتند از:
جایگاه استراتژی
امکانات و تسهیلات لازم جهت
حرکت و رسیدن به هدف
محل عبور جهت رسیدن به هدف
هر آنچه در سازمان صورت میگیرد معطوف به آن است.
منابع (ابزار):
مالی، فیزیکی، انسانی، اطلاعاتی، فن آوری، تسهیلات ، زمان ،حمایت بودجه، قانون ، مزیت، تهدید، قوت، ضعف، ساختار، شرح وظایف، باورها،اصول ، ارزشها ، نقش، تجهیزات، امکانات ، مقدورات، محدودیت، قوتها، فرصتها، تهدیدات
مسیر (راه):
استراتژی،خط مشی ،سیاست، برنامه،رویه،طرح، بودجه،تدبیر فعالیت، تصمیم،عمل، اقدام ، ایفا ،راهبرد ، روش ( قانون ، اساسنامه ،آئیننامه ، نظامنامه ، دستورالعمل ،گردشکار ، روشجاری، ضوابط، مقررات، و…) تاکتیک، تکنیک ، متدولوژی و …
هدف:
رسالت،ماموریت
چشمانداز،نیاز، فایده
و منفعت پایان، نهایت
غایت ، نقطه نهایی ، دستاورد
منظور، مقصود انتظارات ،
خواستها، تمایلات، نیت، آرمان، آرزو
آمال ، اغراض ، نتیجه، انگیزه ، حاصل
مقاصد ،زاویه دید ، افق،دسترنج …
مفهوم مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین ، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه است که سازمان را قادر می سازد به مقاصد خود دست یابد.
سه بخش اصلی مدیریت استراتژیک :
مدیریت استراتژیک
این سه بخش ارتباطی تنگاتنگ و متقابل دارند .
هر بخش دارای اجزا و مراحل خاص خود هستند .
تدوین استراتژی
در این مرحله ماموریت سازمان / شرکت تعیین شده ، عوامل خارجی و داخلی بررسی می شوند تا فرصت ها تهدیدها ، قوت ها و ضعف ها مشخص شوند و براساس آنها اهداف و استراتژی های سازمان در سطوح مختلف تعیین شوند .
اجرای استراتژی
در این مرحله استراتژی های تعیین شده در مرحله تدوین بایستی به اجرا درآیند. برای اجرای استراتژی ها ابتدا اهداف و سیاست ها در راستای ماموریت و استراتژی ها تعیین شده و براساس آنها منابع سازمان تخصیص داده می شوند و سپس در ساختار مناسبی و با فرهنگ سازنده هدایت می شوند تا استراتژی ها به اجرا درآیند.
ارزیابی استراتژی
در این مرحله تغییرات احتمالی عوامل اثرگذار داخلی و خارجی و اثرات احتمالی آنها بر ماموریت ، اهداف و استراتژی ها و راه کارهای اجرایی بررسی می شود . هم چنین نحوه انجام هرکدام از مراحل تدوین و اجرای استراتژی از ابعاد مختلف مورد دقت و ریزبینی قرار می گیرند و در نهایت نتایج بدست آمده و نحوه دستیابی به آنها (عملکرد) مورد ارزیابی قرار می گیرند تا انحرافات احتمالی شناسایی شده و در جهت رفع آنها اقدام شود .
الگوی جامع تدوین سند راهبردی
الگوی جامع تدوین سند راهبردی
بیانیه
ماموریت
تدوین، ارزیابی
و انتخاب
استراتژی ها
تعیین اهداف
بخش
ارزیابی استراتژی
بخش اجرای استراتژی
بخش تدوین استراتژی
الگوی مدیریت استراتژیک
سطوح مدیریت استراتژیک
فرآیند مدیریت استراتژیک دارای سه سطح است . بدین معنی که در سازمان های مادر تخصصی یا شرکت هایی که کوچک بوده و از ساختار تخت تری برخوردارند ، ممکن است در دو سطح تعیین شوند . (معمولاً سطح کل سازمان و سطح واحدهای کسب و کار یکی است).
سطوح مدیریت استراتژیک
استراتژی سطح کلان
استراتژی میانی
استراتژی سطح وظایف
سطح کل سازمان
(مدیریت عالی)
سطح کسب و کار یا بخشها
(مدیریت هماهنگی)
سطح وظیفهای یا عملیاتی و فنی
(مدیریت عملیاتی)
استراتژیهای منابع انسانی
استراتژیهای توسعه R&D
استراتژیهای تولیدی
استراتژیهای توزیع
استراتژیهای تامین
استراتژیهای …
مقایسه سطوح برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت
1. سطح کل سازمان
هدف از تدوین استراتژی در این سطح ، هدایت کل مجموعه و تخصیص بهینه منابع در آن است . در واقع جهت حرکت کل گروه سازمانی، در این سطح مشخص می شود و اهداف و مقاصد عمومی به منظور نیل به آنها تعیین می شوند . استراتژی های این سطح را استراتژی های کل شرکت می نامند.
2. سطح بخشی / واحد تجاری استراتژیک / کسب و کار
در سازمان های بزرگ که دارای واحدهای مستقل مختلفی هستند ، در راستای ماموریت و استراتژی های سطح کل سازمان ، برای هرکدام از کسب و کارها / واحدهای تجاری استراتژیک سازمان نیز ماموریت و استراتژی هایی تعیین می شود. به استراتژی های این سطح، استراتژی های کسب وکار اطلاق می شود.
در این سطح نیز براساس اهداف و استراتژی های سطوح بالاتر برای هر کدام از وظایف واحدهای تجاری استراتژیک، استراتژی وظیفه ای تعیین می شود. مسئولیت بزرگتر و اصلی مدیران این سطح ، اجرا یا پیاده کردن استراتژی ها و برنامه های استراتژیک سازمان است . برای سطح وظیفه ای ممکن است مجموعه ای از استراتژی ها وجود داشته باشد که هرکدام در جهت استفاده بهینه از منابع در دسترس به منظور کمک به استراتژی های واحد بازرگانی تدوین می شوند. استراتژی های این سطح را استراتژی های وظیفه ای می گویند.
3. سطح وظیفه ای
چارچوب جامع تدوین استراتژی
برای تدوین استراتژی ، از چارچوبی با عنوان چارچوب جامع تدوین استراتژی استفاده می شود. این چارچوب ابزارها و روش هایی را ارایه می کند که برای انواع سازمان ها (دراندازه های گوناگون) مناسب است و به استراتژیست ها کمک می کند تا استراتژی ها را شناسایی ، ارزیابی و گزینش کنند.این چارچوب دارای چهارمرحله اصلی است که عبارتنداز:
چارچوب جامع تدوین استراتژی(CFSF)
در این مرحله ماموریت سازمان تعیین شده و بیانیه ماموریت آن تهیه می شود.
مرحله شروع
در این مرحله ، اطلاعات اصلی مورد نیاز برای تدوین استراتژی ها مشخص می شود. این مرحله شامل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) ، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) است . چه بسا شناخت بیش تری که از داخل و خارج سازمان حاصل می شود، منجر تغییر ماموریت سازمان حتی در طول فرآیند مدیریت استراتژیک شود. اطلاعاتی که در این مرحله (ورودی) به دست می آید مبنایی به دست می دهد که می توان از مقایسه و با در نظر داشتن آنها گزینه های مختلف استراتژی را شناسایی و ارزیابی کرد تا بهترین استراتژی ها انتخاب شوند.
مرحله ورودی
در این مرحله ، با توجه به اطلاعات حاصل از مراحل قبل ، با در نظر داشتن ماموریت سازمان ، عوامل اصلی داخلی (قوت ها و ضعف های کلیدی) و عوامل اصلی خارجی (فرصت ها و تهدیدهای استراتژیک) با هم تطبیق داده می شوند و در واقع بین آنها نوعی توازن ایجاد می شود . در این مرحله عوامل داخلی و خارجی با استفاده از ابزارهای گوناگون تطبیق داده می شوند تا استراتژی هایی شناسایی شوند که در راستای ماموریت سازمان بوده و متناسب با عوامل داخلی و خارجی باشند.
مرحله تطبیق یا مقایسه
ابزارهای تطبیق عوامل
ابزراهایی که در مرحله مقایسه برای تطبیق عوامل مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :
در مرحله آخر ، با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)(Quantitative Strategic Planning Matrix) گزینه های مختلف استراتژی های شناسایی شده در مرحله قبل (مرحله تطبیق) ، به شیوه های عینی و بدون اعمال نظر شخصی مورد ارزیابی و قضاوت قرار می گیرند. این ماتریس جذابیت نسبی انواع استراتژی ها را مشخص می کند و بدین گونه برای انتخاب استراتژی های خاص یک مبنای عینی ارایه می دهد.
مرحله تصمیم گیری
انتخاب استراتژیک عبارت است از ارزیابی استراتژی های مختلف و انتخاب بهترین آنها. مدارک بسیار وجود دارد که تایید می کند هرگاه شرکت با محیطی پویا مواجه می شود؛ بهترین تصمیم های استراتژیک ، لزوماً مورد قبول همه تصمیم گیرندگان نمی باشد ؛ حتی ممکن است با این تصمیم مخالفت های شدیدی صورت گیرد و یا بین تصمیم گیرندگان برخوردی هم پیش آید.
فرایند انتخاب استراتژیک
در به کارگیری چارچوب جامع تدوین استراتژی ، باید یکپارچگی در قضاوت شهودی و تجزیه وتحلیل های منطقی را در نظر داشت. یعنی در عین حال که از تجزیه و تحلیل های علمی و کمی برای شناسایی و انتخاب استراتژی ها استفاده می شود باید از قضاوت های شهودی ، مباحثه و گفت وگو و استفاده نظرات افراد نیز بهره مند بود. به طوری که استراتژیست ها باید از ابزار تحلیلی برای تسهیل ارتباطات و نه از بین بردن آن استفاده کنند. در عین حال اگر اطلاعات عینی وجود نداشته باشد و اگر این اطلاعات به روش های علمی تجزیه و تحلیل نشود ، در قرآیند تدوین استراتژی ها عواملی چون تعصبات شخصی، سیاست، احساسات یا عواطف، شخصیت و نقش اصلی را ایفا می کند.