تارا فایل

جزوه آموزشی درس 8 فارسی هشتم آزادگی



درسنامه کامل درس 8 فارسی هشتم
" آزادگی "

کاری از :
اکبر ملاحسن : دبیر ادبیات فارسی
آموزش و پرورش استان قزوین
اداره آموزش و پرورش شهر اسفرورین

اهداف آموزشی درس :
1ــ آشنایی با مفاهیم آزادی و آزادگی
2ــ آشنایی با جامی و آثار او
3ــ تقویت مهارت خوانش مناسب متن درس با لحن های مناسب
4ــ تقویت علاقه نسبت به ارزشهای اخلاقی در زندگی
5ــ کاربست پیامهای اخلاقی متن درس در مهارت گفتار و رفتار فراگیران
6ــ آشنایی با واژگان و ترکیب های جدید زبان فارسی در متن درس
7ــ آشنایی با قالب شعری مثنوی و ویژگی های آن
8ــ تقویت کاربست واژگان جدید متن درس در مهارت املا و نگارش
نکاتی درباره درس :
شعر آزادگی جامی، ساختاری داستانی و برخوردار از لحنی روایی به همراه خرده لحنهای ستایشی یک نفره (مونولوگ) و پرسش و پاسخ دو نفره (دیالوگ) است. زبان جامی، زبانی پخته با ویژگی های سبک عراقی است. در این شعر، جامی از آرایه های معنایی همچون: تشبیه (دانه شکر، تاج عزت، گوهر شکر، رخش پندار،) کنایه (تاج عزت به سرم بنهادی) استعاره (کای فرازنده این چرخ بلند) بهره برده است. همچنین این متن از جمله هایی که لحن استفهام انکاری مانند: دولتت چیست؟ عزیزیت کدام؟ سود جسته است.
آموزه های تربیتی این درس را می توان در نکته های زیر باز جست:شکر و سپاس از خداوند بزرگ در همه حال، بزرگی و توانایی خداوند، پرهیز از خوار و پست داشتن دیگران، پرهیز از ظاهر بینی، توکل به خداوند و…
معرفی جامی و آثار او :

نورالدین عبدالرحمان جامی شاعر و نویسنده معروف ایرانی است که در سال ( 817ه.ق) در خَرگِرد جام (خراسان) ولادت و در سال ( 898ه.ق) در شهر هرات وفات یافت. وی به سبب محل تولد خویش (جام) و نیز به سبب ارادت باطنی به شیخ الاسلام احمد جامی ،جامی تخلص کرد.
جامی به همراه پدر به هرات و سمرقند رفت و در آن دیار، به کسب علم و ادب پرداخت و درعلوم دینی و ادب و تاریخ، کمال یافت.پس از آن به سیر و سلوک روی آورد و به مرتبه ارشاد رسید و در رشته بزرگان "نقشبندیه" در آمد. جامی بزرگترین شاعر و ادیب قرن نهم هجری محسوب می شود.
هفت اورنگ (شامل هفت مثنوی به تقلید از خمسه نظامی،) نفحات الانس، بهارستان و… از آثار اوست.
معنی کلمات و عبارت ها و اشعار :
لحن: آهنگ صدا / رغبت = میل، اشتیاق / خارکش: کسی که شغل او خارکندن از بیابان است؛ اینجا کسی که خار حمل می کُند / دَلق: لباسی از جنس پشم و فرسوده (نوعی جامه ی پشمین که فقیران می پوشند) / دُرشت: ضخیم / پُشتِه: توده، انبوه، باری روی دوش / همی برد: می برد / پشت: دوش / کای: که ای / فرزانده: برپا کننده، بلند کننده / نوازنده: نوازشگر، التیام بخش / نژند: غمگین، غم گرفته، سرد و بی روح / جیب: یقه، گریبان / نظر: نگاه کردن / عزیزی: مورد احترام و محبت قرار گرفتن، مهربانی/ دولت: خوشبختی، سعادت، نیکبختی، اقبال / رخ: چهره / بگشادی: بازکردی / عزت: بزرگواری، سرافرازی، ارجمندی / بنهادی: قرار دادی / حدّ: اندازه / حد من نیست: من شایسته این نیستم / ثنا: حمد و ستایش / گوهر: مروارید، سنگ باقیمت / عطا: بخشش / سُفتن: سوراخ کردن، شکافتن / مغرور: فریب خورده / رخش: اسب رستم، در اینجا اسب / پندار: وهم، گمان / خِرف: خرفت، کم عقل، نادان / خموش: ساکت باش / زین سان: اینگونه / گام زدن: قدم برداشتن / خواری: ذلت، پستی / باخته ای: از دست داده ای / زین: از این / به: بهتر / نیَم (نی ام:) نیستم / دَر: درگاه / بالین: بالش، بستر خواب / فلان: فلانی، اسم مبهم / چاشت: صبحانه / آشامم: بیاشامم، بنوشم / خوار: ذلیل / نساخت: نکرد / خس: خاشاک / گرفتار: نیازمند / افتادگی: ضعف، ناتوانی / عز: عزت، ارجمندی / آزادگی: جوانمردی، بزرگ منشی، آزاد بودن.
بیت اول: خارکش پیری که لباس پشمی ضخیمی به تن داشت، مقداری خار را با خود حمل می کرد.
بیت دوم: لنگ لنگان و آرام، راه می رفت و در هر قدمی که برمی داشت، خدا را شکر می کرد.
بیت سوم: ای[خدایی] که برپا کننده آسمان هستی (آسمان را برافراشتی) و نوازشگر دلهای غمگین می باشی.
بیت چهارم: هنگامی که به سر تا پایم نگاه می کنم، پی می برم که چه قدر در حقِّ من لطف و محبت کرده ای.
بیت پنجم: مرا به سعادت و خوشبختی رساندی و سرافراز و ارجمندم کردی .
بیت ششم: من شایسته این نیستم که تو را ستایش کنم و شُکرِ نعمتهای تو را به جای آورم.
بیت هفتم: نوجوانی که از جوانی خود مغرور بود، مغرورانه، به سوی خارکش آمد.
بیت هشتم: شکرگزاری او به گوش جوان مغرور رسید و گفت: ای پیرمرد نادان! ساکت باش.
بیت نهم:چگونه خود را سرافراز و نیک بخت میدانی، در حالی که این طور، خار به پشت داری و به سختی، راه میروی؟
بیت دهم: تو فرق بین سرافرازی و پستی را نمیدانی و همه ی عمر خودت را با خارکشی، هدر داده ای.
بیت یازدهم: پیرمرد گفت: که چه سرافرازی بهتر از اینکه نیازمند و محتاج تو نیستم.
بیت دوازدهم: [نمی گویم] که ای فُلانی به من صبحانه یا شام بده و نان و آب به من بده تا بخورم و بنوشم.
بیت سیزدهم: [به خاطر این] خدا را شکر می گویم که مرا پست و حقیر نکرد و به آدم فرومایه و پستی مانند تو محتاج نساخت.
بیت چهاردهم: خداوند [را سپاس میگویم که] با تمام بیچارگی و ناتوانی ام، به من عزّت آزادی و بی نیازی بخشیده است.
آرایه های ادبی :
بیت اول: خارکش، خار، پُشته: تناسب / پشته و پشت: جناس ناقص افزایشی / بیت دوم دانه ی شکر: اضافه ی تشبیهی / بیت سوم تکرار حرف "ن:" واج آرایی / چرخ بلند: استعاره از آسمان / بیت چهارم جیب تا دامن = سر تا پا: مجاز از تمام وجود و جسم / جیب و دامن: تناسب / تا و با: جناس ناقص اختلافی / بیت پنجم در دولت گشودن: کنایه از سعادت و خوشبختی / در دولت: اضافه ی استعاری / تاج عزت: اضافه ی تشبیهی / تاج عزت بر سر نهادن: کنایه از خوشبخت کردن / بیت ششم گوهر شکر: اضافه ی تشبیهی / سفتن گوهر شکر: کنایه از سپاسگزاری کردن از لطف خداوند با سخنان دلنشین / بیت هفتم رخش پندار: اضافه ی تشبیهی / رخش پندار راندن: کنایه از مغرور و متکبر بودن / بیت دهم عزّت و خواری: تضاد / عمر باختن: کنایه از هدر دادن عمر / بیت یازدهم بالین نِه: کنایه از محتاج و نیازمند / درِ تو= درب خانه تو در: مجاز از خانه (جزء به کل) / بیت دوازدهم چاشت، شام، نان و آب: تناسب / نان و آب: مجاز از رزق و روزی / خوردن و آشامیدن: تناسب / بیت سیزدهم خس: استعاره از انسان فرومایه و پست / خسی چون تو: تشبیه

دانش ادبی : " قالب شعری " مثنوی " "
مثنوی در لغت به معنای دوتایی است که از کلمه مثنی گرفته شده است. مثنوی به اشعاری گفته می شود که هم وزن باشند و هر بیت آن دارای قافیه ای جداگانه و مستقل باشد و از آنجا که مصراع های هر بیت، هر دو، دارای قافیه هستند، آن را مثنوی خوانده اند. یعنی دوتا دوتا یا دوگانی.
مثنوی آسان ترین قالب شعر است، زیرا شاعر در انتخاب قافیه آن آزاد است و بنای هر بیتی را بر قافیه ای می نهد.
به خاطر خصوصیات قالب مثنوی، از این قالب بیشتر برای داستان ها، ادبیات آموزشی مانند آموزه های صوفیان و موضوعاتی که طولانی هستند استفاده شده است. از قرن سوم و چهارم سرودن شعر در قالب مثنوی شروع شده و در تمام دوره ها ادامه داشته است.
مضامین قالب شعری مثنوی:
1- حماسی و تاریخی : شاهنامه فردوسی
2- عارفانه : مثنوی معنوی مولانا – منطق الطیر عطار نیشابوری
3- تعلیمی و اخلاقی : بوستان سعدی
4- بزمی و عاشقانه : خسرو و شیرین نظامی

ساختار قالب شعری مثنوی :
قالب مثنوی با وجود مستقل بودن قافیه در هر بیت، دارای وزن شعری خاصی است. منظور از جداگانه بودن، قافیه هر بیت آن است که تنها دو مصرع یک بیت هم قافیه هستند و همین ویژگی سبب شده تا این قالب شعری دارای بیت های زیادی باشد و محدودیتی در تعداد بیت ها وجود نداشته باشد. حداقل تعداد بیت در این قالب شعری ۲ بیت بوده و حداکثری در تعداد بیت ها وجود ندارد؛ حتی در بین نمونه های معروف دیده شده است که شعر هایی با قالب مثنوی بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ بیت نیز داشته اند. نحوه قرارگیری قافیه ها در قالب مثنوی به صوت زیر است:
——* ——*
——$ ——-$
——# —— #
——& —— &

معرفی شهید مهدی باکری :

وی در سال 1333 درمیاندوآب آذربایجان غربی دیده به جهان گشود . تحصیلات دبیرستانی خود را در رشته ریاضی و فیزیک به پایان برد و در رشته "مهندسی مکانیک" در دانشگاه تبریز ادامه تحصیل داد .
او در اوایل جنگ تحمیلی در حالی که شهردار ارومیه بود ، شهرداری را رها کرد و به جبهه های جنگ شتافت و به جهت لیاقت و کاردانی و تجربیاتش در جهاد سازندگی و سپاه پاسداران به فرماندهی لشکر عاشورا منصوب شد . خدمات ارزنده شهید باکری در دوران دفاع مقدس و رشادت ها و پایمردی ها و دلاوری های او را خاک گرم خوزستان و آب های جزایر مجنون ، به یاد دارند . اکنون درخشش نام و یاد او و دیگر سرداران پرافتخار جنگ تحمیلی نه بر آب و خاک که بر دل و جان هر ایرانی ،پیوسته چشم نوازی می کند.
او در سال 1363 در عملیات بدر به درجه رفیع شهادت نائل آمد . خانواده او سه شهید به اسلام و انقلاب اسلامی تقدیم کرده است : برادران شهید مهدی باکری پیش از وی به شهادت رسیده اند .
معنی کلمات و عبارت ها :
خُمپاره انداز: نوعی سلاح جنگی شبیه توپ / خاکریز: تپه ای مصنوعی برای پناه گرفتن رزمندگان / مهمات: مجموعه وسایل جنگی از انواع اسلحه و ابزار جنگ / پوکه: غلاف فشنگ بی سرب و باروت، باقی مانده های گلوله / برّاق: درخشان / شِلِپ شِلِپ: نام آوا، صدای آب / آمیخته بود: قاطی شده بود / بغل دستی: کناری / انگار نه انگار: هنگامی گفته می شود که کسی نسبت به امری بی اعتنا و بی توجه باشد / غلاف: پوشش یا جلد شمشیر و سرنیزه / گروهان: واحد نظامی که معمولاً متشکل از سه دسته و کوچکتر از گردان است / گردان: واحد نظامی که معمولا شامل سه گروهان است / لشکر: قسمتی از ارتش که عدۀ افراد آن در حدود دوازده هزار نفر است / پوتین: کفش نظامی / لهجه: تلفّظ متفاوت یک زبان / حسابی خونشان را ریخته بود حسابی : خیلی زیاد / آثار: جمع اثر / آویخته: آویزان

2


تعداد صفحات : 15 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود