درسنامه کامل درس 17 فارسی هشتم
" راه خوشبختی "
کاری از :
اکبر ملاحسن : دبیر ادبیات فارسی
آموزش و پرورش استان قزوین
اداره آموزش و پرورش شهر اسفرورین
اهداف آموزشی درس :
1- آشنایی با نمونه ای از آثار ادبی جهان (علم)
2- آشنایی با ترجمه و مترجم (علم)
3- تقویت شناخت عدم یکسانی اجزای جمله در زبان های مختلف (تفکر)
4- مهارت درک و فهم تفاوت ها و اشتراکات ادبیات ایران و جهان (تفکر)
5 – تقویت علاقه نسبت به مطالعه آثار برتر ادبیات جهان در حوزه نوجوان (باور)
6- تقویت کاربست آموزه های درس درحوزه مهارت های گفتاری، نوشتاری و رفتاری (عمل)
نکاتی درباره درس :
لحن های مناسبی که نیاز است در این درس به آنها توجه شود عبارت اند از: لحن تعلیمی، روایی و توصیفی.
نویسنده در این متن با بهره گیری از تشبیه و تمثیل (بند اول درس) تصویری از زندگی را به نمایش می گذارد که به سادگی در ذهن مخاطبان جان می گیرد. جان بخشی و تضاد (گذشته رفته و آینده نیامده) تشبیه (روزگار چون ابر)… تضاد و کنایه (سرد و گرم روزگار) کنایه (حق را پایمال کردن، از دست رفتن) و… از ویژگی های ادبی این متن است که به شکل هنرمندانه ای ــ بدون برجسته کردن آنها ــ در بافت متن به کار رفته است. از آموزه های اخلاقی این متن می توان به: توکل به خداوند، بهره گیری از اندیشه و تجربه های بزرگترها، صبر و شکیبایی در برابر سختی ها، برنامه ریزی برای زندگی بهتر و… اشاره کرد.
معرفی کتاب " در جستجوی خوشبختی و کریس گاردنر " :
"در جستجوی خوشبختی" داستانی از یک زندگی واقعی است با تمام دردها و رنج هایش برای رسیدن به هدف. هدفی که همگان کریس گاردنر را به خاطر کمبود امکاناتش از اندیشیدن به آن بازمی داشتند. این اثر گویای زندگی فردی است که از دشوارترین شرایط توانسته است به هدف خود یعنی تامین مادی و حمایت پدرانه دو فرزندش، دو نعمتی که خود همواره از آنها محروم بوده، برسد.
کریس گاردنر، فرزندی که پدرش ترکش می کند و به دست غضب ناپدری شیاد می افکند، با خود عهد می بندد که در هر شرایطی برای فرزندانش پدری متعهد بماند. شرایطی که او و پسر نوپایش را به زندگی بی خانمان در خیابان های سن فرانسیسکو کشاند، اما او هرگز حاضر به رهاکردن فرزندش نشد و به جستجوی رویاهایش ادامه داد.
آقای کریس گاردنر در حال حاضر یکی از بزرگترین کارآفرینان جهان است.
معنی کلمات و عبارت ها :
مقصود: هدف، مراد / جزر: پایین رفتن آب دریا / مد: بالا رفتن آب دریا / مسلما : قطعا ، بی گمان / توفانی: مواج، خروشان / غنیمت بشمارید: قدر بدانید، مناسب دانستن، بهره بردن / بسا: چه بسیار / اشخاص: (جمع شخص) افراد / غفلت: فراموشی / گذر: سپری / اعماق: (جمع عمیق) درون / برخیزید: بلند شوید / بیم مدارید: نترسید / تاب: توان / اصلا : هیچ وقت، هرگز / خاطر: ذهن، فکر / فرط: زیاده روی، گذشتن از حد / غرور: تکبر، خودبزرگ بینی، خودخواهی / گمان: خیال / ناپایدار: بی ثبات / تلف مکن: هدر نده / صرفه جویی: دقت در مصرف / میفکن: نینداز / مسرور: شادمان، خوشحال / برکات: (جمع برکت) خیرها / توکل: کار را به خدا سپردن / اهمیت: مهم بودن / شمار: شمردن / اعمال: (جمع عمل) کارها = افعال: (جمع فعل) / اوقات: جمع وقت / ناشایسته: ناپسند / می گذراند: سپری می کرد / چنان است: انگار، گویی / عجول: شتابان / تامل: اندیشه کردن / اقدام کنید: انجام بدهید / بلافاصله: فورا ، سریع / تعلّل: بهانه آوردن / روا مدارید: اجازه ندهید، جایز ندانید / سود: بهره، فایده / معیّن: تعیین شده، مقرر / وگرنه: در غیر این صورت / بیهوده: بیفایده / نشاط: شادابی / شتاب: عجله / اضطراب: نگرانی، بی قراری و پریشانی / منحرف: خارج، کج شده از راه راست / متانت : وقار / شعار خود کردن: پیشهی خود کردن، در دستور کار قرار دادن / خوف: ترس / راهبر: هدایت کننده / راحت: آرامش / مفید: بافایده / وظایف: جمع وظیفه / پایمال کردن: از بین بردن / سلسله: تعدادی از چیزها، زنجیر / کائنات: (جمع کائنه) همه ی موجودات جهان / صرف کردن: خرج کردن / نظام: سیستم / مرتکب شدن: انجام عمل بد / عادات: جمع عادت / پاس نمی داریم : مراقبت نمی کنیم / ندامت: پشیمانی / گران بها: با ارزش / حسرت: افسوس، دریغ / ثمر: نتیجه، محصول / از پی هم: پشت سر هم / مُحال: ناشدنی، غیر ممکن، ناممکن / آگاهانه: با آگاهی
آرایه های ادبی :
سال خورده (کنایه از سن بالا، آدم با تجربه
روزگار دریایی است (تشبیه / کشتی زندگانی (اضافه ی تشبیهی / ساحل مقصود ( اضافه تشبیهی / دریای بزرگ ( استعاره از روزگار / جزر و مد (تضاد / در جزر و مد بودن (کنایه از سختی و آسایش روزگار / گذشته و آینده (تضاد / رفته و نیامده (تضاد معنوی / روزگار چون ابر و باد (تشبیه + کنایه از ناپایداری و زودگذر بودن دنیا + عبور با سرعت / بار غم (اضافه ی تشبیهی / بار غم را به دوش کشیدن (کنایه از تحمل و صبر / سرد و گرم (تضاد / از سرد و گرم روزگار خبری ندارد (کنایه از بی تجربگی /
دانش ادبی : " ترجمه "
در زبان های مختلف محل اجزای جمله با هم فرق دارد مثلاً فعل در زبان فارسی پایان جمله ، در زبان انگلیسی معمولاًپس از نهاد و در زبان عربی معمولاً آغاز جمله آورده می شود و هنگام ترجمه باید به این نکته توجّه داشته باشیم .
تعریف ترجمه : ترجمه عمل تغییر یک متن یا گفتار از یک زبان به زبان دیگر است.
شخصی که عملا درگیر کار ترجمه است را مترجم می نامند.
معمولا در ترجمه، ما با دو زبان سرو کار داریم و در نتیجه مقایسه و مقابله دو زبان مطرح می شود. زبانی که در آن زبان کار ترجمه را شروع می کنیم معمولا زبان اول/ مبدا نامیده می شود و زبانی که ترجمه به آن ختم می شود زبان دوم/ مقصد نامیده می شود.
نیایش : الهی
آخرت: جهان آخرت، روز قیامت / الهی: خدایا / بلند آوازه: مشهور، معروف / بنما: نشان بده / بیفشان: بریز، بپاش / خیرالبشر: بهترین انسان، منظور حضرت محمد صلی الله است / ذکر: یاد خدا بودن / راز: سر، آنچه بر دیگران پوشیده است / شفیع: شفاعت کننده، خواهشگر / غفلت: بی خبری، فراموش کردن / کوی: کوچه، محله، بارگاه / محرم: آگاه / مرحمت: مهربانی، لطف / نظر کن: نگاه کن
معنی بیت اول : خدایا نگاهی به سوی من بینداز و به من توجه کن و مرا به سوی خودت راهنمایی کن.
معنی بیت دوم : خدایا، به من چنان نگاه کن که به سوی تو هدایت شوم و راهی را نشانم بده که بتوانم به درگاه تو برسم.
معنی بیت سوم : خدایا، کاری کن که در گفتن ذکر تو و یاد کردن از تو مشهور شوم و لطف و مرحمت بی حد و اندازه ات را شامل حال من گردان.
معنی بیت چهارم : خدایا، آب وضویی بر صورتم بریز که دیگر هیچ گاه تو را فراموش نکنم و دچار غفلت نشوم.
معنی بیت پنجم : خداوندا با لطف و مهربانی خودت به من نگاه کن و در آخرت حضرت رسول اکرم را شفیع من قرار بده و مرا عفو کن.
معرفی وحشی بافقی :
کمال الدین محمد وحشی بافقی (991ــ 939قمری،) او را از آبادی "بافق" (بین کرمان -یزد) دانسته اند. وحشی یکی از زبردست ترین شاعران قرن دهم هجری بوده است و سخن را بسیار عاشقانه و سوزناک و شورانگیز می سروده و طبعی روان داشته است.
گذشته از دیوان که تقریباً 5300 بیت دارد، سه مثنوی از او بر جای است:
"خُلد برین" "ناظر و منظور" "فرهاد و شیرین" یا "شیرین و فرهاد"
پایان
2