موضوع:
مدیریت محیط
زندگی واقعی سازمان ها، در قالب سیستم های باز می گنجد. سازمانها نه تنها با محیطشان در تعاملند بلکه این تعامل برای بقا و ادامه حیاتشان ضروری است.
بر اساس دیدگاه رابطه محیط- جمعیت، مدیریت نمی تواند محیطش را تحت تاثیر قرار دهد. محیط به عنوان پدیده ای برون زا عمل می کند و مدیریت در واکنش نسبت به آن ناتوان است. اما در انتقادات از این نظریه بیان میشود که مدیریت همیشه ناتوان نیست. مدیریت در انتخاب استراتژی و گزینش روشهای تخصیص منابع سازمانی از آزادی عمل برخوردار است.
مقدمه
به بیان خیلی ساده، مدیران در تلاش های خود برای کاهش عدم اطمینان محیطی دو استراتژی کلی در اختیار دارند. آنها می توانند از طریق تطبیق و تغییر اقدامات و فعالیت های خود به منظور تناسب با محیط، واکنش نشان دهد و یا می توانند برای تغییر دادن محیط به منظور تناسب با ظرفیت های سازمان، تلاش و کوشش کنند. اولین رویکرد را استراتژی های داخلی و دومی را استراتژی های خارجی می نامند.
طبقه بندی استراتژیها برای کاهش عدم اطمینان محیطی
استراتژی های داخلی کاهش عدم اطمینان محیطی
مهمترین اقدامی که مدیریت به هنگام مواجهه با یک محیط نامساعد می تواند انجام دهد، تغییر قلمروی کاری خود به قلمروی دیگر است که عدم اطمینان کمتری دارد. برای مثال، مدیریت می تواند به حوزه کاری دیگری وارد شود که رقبای کمتری در آن وجود دارند یا این که رقبا در آن حوزه از قدرت چندانی برخوردار نباشند.
انتخاب قلمرو
استخدام افراد مناسب می تواند تاثیر محیط بر سازمان را کاهش دهد. استفاده از چنین روشی برای کاهش عدم اطمینان محیطی متداول است. شرکت ها، به منظور به دست آوردن اطلاعات در مورد طرح های آتی رقبا، مدیران اجرایی شرکت های رقیب را به کار می گیرند. شرکت های دارای فناوری پیشرفته، با دادن حقوق گزاف و پیشنهاد اختیار خرید سهام، آنها را ترغیب به استخدام در شرکت خود می کنند.
جذب و استخدام
کنکاش محیطی به مدیریت اجازه می دهد که تغییر را پیش بینی کند و به جای واکنش بعد از عمل، جرح و تعدیلات داخلی را به موقع انجام دهد. یک شرکت محیطی که می تواند تغییرات در تقاضا برای محصولات خود پیش بینی کندف قادر است طرح یا جدول زمان بندی عملیات اصلی فنی خود را قبل از وقوع چنین تغییری، تنظیم کند و بدین وسیله تاثیر این تغییرات را حداقل کند.
کنکاش محیطی
ایمن سازی یا ضربه گیری به وسیله حصول اطمینان از این که عرضه مواد اولیه کافی بوده و ستاده ها نیز جذب بازار خواهد شد، احتمال توقف در عملیات سازمان را کاهش خواهد داد. از طریق ایمن سازی هسته اصلی عملیات از ناحیه داده و ستاده در برابر تاثیرات محیطی، به مدیریت اجازه می دهد که به عنوان یک سیستم بسته عمل کند.
از جنبه نهاده، وقتی هسته اصلی عملیاتی ایمنی داشته باشد سازمان دارای ذخایر احتیاطی مواد اولیه بوده، از عرضه کنندگان متعددی مواد اولیه دریافت می کند.
ایمن سازی هسته عملیاتی سازمان از ناحیه ستاده، گزینه های انتخابی کمتری دارد. آشکارترین روش، استفاده از انبار برای ذخیره موجودی هاست.
ایمن سازی
هموارسازی به متعادل کردن تاثیر نوسانات در محیط اشاره دارد. سازمانهایی که از چنین تکنیکی استفاده می کنند عبارتند از: شرکت های تلفن، خرده فروشیها، موسسات کرایه اتومبیل، موسسات انتشاراتی مجلات و تیم های ورزشی.
هموارسازی (یکنواخت سازی) تقاضا
موقعی که عدم اطمینان از طریق تقاضای بیش از حد ایجاد می شود مدیریت ممکن است سهمیه بندی کالاها یا خدمات را مورد توجه قرار دهد. نمونه هایی از سهمیه بندی کالاها و خدمات در بیمارستان ها، دانشکده ها، ادارات پست به چشم می خورد. بیمارستانها برای پذیرش بیماران غیراضطراری، تخت های بیمارستان را سهمیه بندی می کنند. وقتی یک حادثه دلخراش اتفاق می افتد بیشتر تخت ها به افراد صدمه دیده در این حادثه اختصاص داده می شود.
سهمیه بندی
بعضی اوقات عدم اطمینان محیطی با تغییر محل فعالیت، تغییر می کند. برای کاهش عدم اطمینان محیطی، سازمان ها به جوامع مختلف روی آورده یا از طریق راه اندازی عملیات خود در چندین منطقه، میزان خطر کاری خود را کاهش می دهند.
پراکندگی جغرافیایی
استراتژی های خارجی کاهش عدم اطمینان محیطی
تبلیغات از انواع استراتژیهای خارجی محسوب می شود. سازمانها برای کاهش فشار رقابتی، تثبیت تقاضا برای کالاها و خدمتشان و همین طور ایجاد وجهه برای خود هزینه های زیادی صرف تبلیغات می کنند. همین طور با تبلیغات پی در پی نسبت به مارک تجاری خود در میان مشتریان، وفاداری ایجاد می کنند. بنابراین تبلیغات ابزاری است که به مدد آن مدیریت میتواند وابستگی خود را به مشتریان خاص کاهش داده و مشتریان متعددی پیدا کند.
تبلیغات
عقد قرارداد، سازمان را در برابر تغییرات حاصله در مقدار یا قیمت مواد اولیه (نهاده ها) یا محصولات (ستاده ها) مصونیت می بخشد. برای مثال مدیریت ممکن است برای خرید مواد اولیه با عرضه کنندگان قرارداد ببندد یا برای فروش بخشی از محصولات خود با مشتریان قراردادهایی منعقد سازد.
عقد قرارداد
سازمان ها ممکن است متوسل به دعوت از رقبای خود برای همکاری شوند. یعنی افراد یا سازمان هایی را که در محیط، ثبات آنها را تهدید می کنند، جذب کنند. این امر از طریق انتصاب های انتخابی در هیئت مدیره های سازمان، در شرکت های بازرگانی مرسوم است.
جذب عوامل تهدید کننده بقای سازمان
موقعی که یک سازمان با یک یا چند سازمان با هدف اقدام مشترک، روی به ادغام می آورد، این امر، ائتلاف نامیده می شود. ادغام ها نمونه ای از آن هستند. بنابراین سرمایه گذاری های مشترک و توافق همکاری برای قیمت های ثابت یا بازراهای مشخص نمونه هایی دیگر از آن هستند. ادغام ها و سرمایه های مشترک ابزارهای قانونی برای سازمان ها، در جهت مدیریت محیط خود هستند.
ائتلاف
صنعت اتومبیل سازی در ایالات متحده آمریکا از دولت فدرال درخواست کرد تا دست به اقداماتی بزند که فروش خودروهای آمریکایی را افزایش دهد. در این اقدام، هم صنعت به تداوم فعالیت پرداخته و هم قانون گذاران در جهت حمایت از منافع آمریکا، داوطلبانه گام بر می داشتند. تنها صنعت خودروسازی به این کار مبادرت نمی کند و نفوذ در دستگاه قانون گذاری دولت، یک شیوه عمومی است که به وسیله سازمان ها به منظور کنترل و اداره محیط خود، مورد استفاده قرار می گیرد.
نفوذ در دستگاه قانون گذاری
تطابق دادن منابع عدم اطمینان (محیطی) با اقدامات استراتژیک
ادامه- تطابق دادن منابع عدم اطمینان (محیطی) با اقدامات استراتژیک
با تشکر از توجه شما