موضوع:
روابط سازمان- محیط
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
مقدمه
تجزیه و تحلیل محیط های سازمانی: نگاه مدرن
به اعتقاد بنج
نظریه پردازان مدرن سازمان، روابط سازمان- محیط را در سطوح ذیل تعریف و تحلیل می کنند
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
شبکه ها بین سازمانی، ذینفعان و زنجیره های تامین
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
سازمانها درون محیط های متشکل از ذینفعان و رقبا فعالیت می کنند
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
شبکه های بین سازمانی
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
مثالی از شبکه های بین سازمانی
این مدل نوعی شبکه بین سازمانی را توصیف می کند که در آن، سازمان ” الف“، رقیب سازمان مورد نظر، محوری ترین سازمان است. سازمان ” ب“ هم تامین کننده ” سازمان مورد نظر“ و هم تامین کننده سازمان ” الف“ است؛ در حالیکه سازمان ” ج“ هم مشتری ” سازمان موردنظر“ و هم مشتری ” سازمان الف“ است.
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
زنجیره تامین
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
شرایط و روندها در محیط یک سازمان
بخشهای محیط
محیط عمومی سازمان قانونی فرهنگی
فیزیکی سیاسی
اجتماعی اقتصادی فناوری
شبکه
سازمان
بخشهای محیط
بخشهای محیط
بخشهای محیط
بین المللی سازی، منطقه سازی و جهانی سازی
راههای برای ترسیم جهانی سازی
این شکل، وابستگی رو به رشد میان سازمانها، شبکه های آنها و شرایط و روندهای محیطی منجر به جهانی سازی را ترسیم می کند.
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
نظریه اقتضائی محیط
غییر بود که همگی در نهایت در حوزه مطالعه نحوه رابطه سازمان ها با محیط های خود ادغام شدند.
نظریه اقتضائی محیط
عدم قطعیت محیطی بر اساس میزان پیچیدگی و نرخ تغییر در محیط سازمان
کم
پیچیدگی
زیاد
نرخ تغییر
نظریه عدم قطعیت اطلاعاتی
در نظریه مدرن سازمان، این گواهِ اهمیت ادراکات به عنوان علامل تعدیل گر در فهم نحوه تاثیر محیط ها بر سازمان ها، در داخل نظریه اطلاعات توسعه یافت. نظریه عدم قطعیت اطلاعاتی می گوید مدیران در زمانی که احساس کنند اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیم های سازمانی متقن را در اختیار ندارند، عدم قطعیت موجود در محیط را تجربه می کنند.
پیوند بین شرایط در محیط ادراک شده، عدم قطعیت و اطلاعات
کم
پیچیدگی
زیاد
نرخ تغییر
نظریه وابستگی به منابع
برهان اصلی نظریه ابستگی به منابع آن است که تحلیل شبکه بین سازمانی به مدیران سازمان یاری رساند تا « روابط قدرت/ وابستگی» را که در بین سازمان خود و سایر بازیگران شبکه وجود دارد، درک کنند. چنین دانشی به مدیران اجازه میدهد ماخذ احتمالی تاثیرگذاری محیط را پیش بینی کنند و راه هایی را مطرح می کند که سازمان بتواند قدری از این تاثیرگذاری را از طریق وابسته سازی دیگران جبران کند.
بوم شناسی جمعیت
هم نظریه وابستگی به منابع و هم نظریه بوم شناسی جمعیت فرض می کننند که وابستگی، قدرت قابل ملاحظه ای علیه سازمان به محیط می دهد. با این وجود، در حالی که نظریه وابستگی به منابع ریشه در سطح تحلیلی سازمانی دارد، نظریه بوم شناسی جمعیت حجم عظیم توجه خود را بر محیط متمرکز می سازد. چیزی که باب طبع نظریه پردازان بوم شناسی جمعیت قرار دارد، این نیست که یک سازمان خاص چگونه بقای خودش را از طریق رقابت بر سر منابع کمیاب و حیاتی تدارک می بیند(آنطور که در نظریه وابستگی به منابع است) بلکه الگوهای موفقیت و شکست در بین همه سازمان هایی است که در مجموعه مشخصی از منابع ( به نام جایگاه بوم شناسانه) با یکدیگر رقابت می کنند.
تحلیل محیط نمادین
کسانی که نگاه نمادین اختیار می کنند، به محیط به مثابه نوعی پدیده دارای ساخت اجتماعی می نگرند و چنین ساختی ریشه در فرایندهای نگاشت شناختی و معنابخشی دارد و از محمل آنها وضع می شود. در این نگاه، تفسیرپذیری (به سان نمادهای منتقل کننده یا برانگیختن معنا درون شان) یکی از عوامل موجود در تمام فرایندهای ساخت اجتماعی تلقی می شود. محیط ها از بطن باورها و نمادهای بین الاذهانی مشترک درباره محیط و از قبل انتظارات در شرف وقوع به واسطه این نمادها و باورها ظهور می یابند.
از نظر نهادگراها، بازیگران غالباً فریب خوردگان سیستمهای سطح محیط هستند که حوزه های نهادی را شکل می دهند. حوزه های نهادی به اقدامات و فعالیت های درون یک محیط سرو سامان می دهند.
مشروعیت اجتماعی به مثابه یک منبع سازمانی
نظریه نهادی مدعی است که مشروعیت اجتماعی باید به عنوان درون داد به فرایند تبدیل سازمانی ( در کنار مواد اولیه و دیگر منابعی که این فرایند بر آنها متکی است) در نظر گرفته شود.
محیط وضع شده
بر طبق نظری وضع واقعیت، با آنکه اعضاء سازمان ممکن است فرض کنند محیط به طور عینی در داده های مورد استفاده تحلیل منعکس می شود، اما خود تحلیل، محیطی خلق می کند که سازمان شان به آن واکنش نشان می دهد. نظریه وضع واقعیت، به نقطه ای بالاتر از نظریه عدم قطعیت ادراک شده اطلاعاتی مدرنیست می رسد، نظریه وضع واقعیت به جای این استدلال که پیچیدگی و تغییر، تصمیم گیرندگان سازمانی را با نیاز مضاعف اطلاعات به چالش می اندازند، مدعی است که وقتی تصمیم گیرندگان به ادراک های خود واکنش نشان می دهند، محیط مورد تخیل و پیش بینی خود را وضع می کنند.
پست مدرنیسم و روابط سازمان- محیط
یکی از دلالت های نظریه وضع واقعیت که به صورت طبیعی در نگاه تفسیری جای داده نمی شود آن است که وقتی ما نقش مان را سازندگان اجتماعی واقعیت بدانیم، می توانیم از طریق شالوده شکنی ساخت های اجتماعی نفرت آور، خود را از وضعیت هایی برهانیم که دوست نداریم. پست مدرنیست ها با استفاده از این نوع از تفکر، با شروع از شالوده شکنی زبانی گفتمان ها و متن های حامی ساخت اجتماعی موجود، بر تغییر رادیکال فشار می آورند اما این کار می تواند به تغییر مادی بینجامد.
نگاه پست مدرنیسم غالباً دچار نقص اخلاقی است زیرا به ما یادآوری می کند که سازمان ها و سایر واقعیت های اجتماعی ساخته شده که ما در آن سکونت داریم، در نهایت بازتابنده ارزش ها و انتخاب های ما هستند.
نگاه پست مدرن، مفهوم مشروعیت از نظریه نهادی را سیاست زده می کند و عاملیت در نظریه وضع واقعیت را به درون قلمرو فلسفه کاملاً جدیدی می برد که هر دو نگاه نمادین و مدرن را به چالش می کشد.
به اعتقاد بنج
مراحل سه گانه صنعتی سازی
مقایسه مشخصه های عصر صنعتی و عصر فراصنعتی
مقایسه مشخصه های عصر صنعتی و عصر فراصنعتی
مقایسه مشخصه های عصر صنعتی و عصر فراصنعتی
نظریه ذی نفع
نظریه ذینفع، مفهوم قرارداد را از معنای سیاسی- قانونی محدود آن بسط می دهد تا مشروعیت اجتماعی را در بر گیرد .نظریه ذینفع به نظر می رسد با اختیار کردن مشروعیت اجتماعی به عنوان معیار حکمرانی، کاربستی از نظریه نهادی باشد. به علاوه، نظریه ذینفع تا جایی که توجیهی برای کنترل اقدامات منفعت طلبانه گروهی از ذی نفعان برتر ( برای مثال مالکان و مدیران) ارائه دهد، با جنبه های کلیدی نظریه انتقادی و پست مدرنیسم هم صدا می شود.
یکی از دلالت های مهم نظریه ذینفع آن است که اصول اخلاقی، سازمان ها را به درنظرگرفتن اثر خود بر محیطهای وسیع تر اجتماعی و فرهنگی ای که منابع خود را از آنها می گیرند، مکلف می سازد. پایداری زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی شرکتی، دو نهضتی هستند که در آنها برخی از شرکت ها در اذعان به این تکالیف شرکت می کنند.
با تشکر از توجه شما