تارا فایل

پاورپوینت تامین مالی میان مدت و بلند مدت در مدیریت مالی


اگر شرکتی برای خرید دارایهای جدید یا باز پرداخت بدهیهای سر رسید شده خود به منابع مالی نیاز داشته باشد ، مدیر مالی باید منبع تامین مالی را انتخاب کند مدیر مالی می تواند نیاز شرکت را از محل وام ، سهام ممتاز سهام عادی یا سود انباشته تامین کند . در اینجا لازم است به جنبه های فنی تصمیم یاد شده و فرآیند تامین منابع مالی توجه بیشتر و دقیقتر شود .

مقدمه
بنابر این هدف کلی فصل عبارت است از :
فرا گیری جنبه های فنی تامین مالی از طریق اوراق قرضه با سر رسید بیش از یک سال و انتشار سهام بنابر این هدف کلی فصل عبارت است از :
فرا گیری جنبه های فنی تامین مالی از طریق اوراق قرضه با سر رسید بیش از یک سال و انتشار سهام

برای دستیابی به اهداف آموزشی کلی ، باید به هدفهای رفتاری دست یافت بنابراین انتظار می رود که دانشجویان در پایان فصل قادر به دستیابی به این اهداف باشند .

1-راههای عرضه اوراق بهادار و چگونگی انتخاب شخصیتها حقیقی یا حقوقی را توضیح دهید .
اهداف رفتاری

2-مراحل مختلف انتشار اوراق بهادار را از ابتدا تا انتها ، از طریق استفاده از خدمات بانکهای سرمایه گذاری ، با ذکر عوامل موثر در آنها توضیح دهید .

3-با در اختیار داشتن اطلاعات لازم ، تعداد سهام ، ارزش سهام شرکت و هزینه انتشار اوراق بهادار را از دو راه مختلف بیان شده در متن کتاب محاسبه کنید .

4- قوانین و مقررات مربوط به عرضه سهام به عموم را توضیح دهید و جنبه های مختلف آن را با عرضه سهام به صورت محدود مقایسه کنید .
5- منابع تامین مالی را توضیح دهید و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید .

پس از اینکه شرکت مقدار منابع مالی مورد نیاز ونوع تامین آن را (وام، سهام عادی و غیره)مشخص کرد و دو تصمیم دیگر نیز باید اتخاذ کند .

مدیر مالی باید از بین تامین مالی عمومی و خصوصی یکی را انتخاب و سر رسید هر نوع اوراق بهاداری را که قرار است منتشر شود ، تعیین کند .

اگر اوراق بهادار به شکل عمومی انتشار یابد ، این اورراق به افراد و موسسات سرمایه گذاری فروخته می شود .

این نوع فروش غالباً به وسیله بانک سرمایه گذاری (یا موسسه های تامین مالی)انجام می شود .

این بانک ، اوراق بهادار را از شرکت مورد نظر خریداری می کند و سپس به سرمایه گذاران می فروشد اگر اوراق بهادار خصوصی انتشار یابد ،

شرکت با یک سرمایه گذار با تعداد محدودی از سرمایه گذاران مذاکره می کند و اوراق بهادار را مستقیماً به سرمایه گذاران می فروشد .

در این حالت معمولاً خریداران ، نهادهای مالی مانند شرکت های بیمه اند اگرچه عوامل بسیاری بر انتخاب از بین

انتشار عمومی و خصوصی اوراق بهادار اثر می گذارند ، اما مهمترین عوامل ، اندازه و نوع منابع مالی مورد نیاز است .

معمولاً سهام ممتاز و عادی به عموم (به شکل عمومی)عرضه می شود در حالی که اوراق قرضه به شکل عمومی و هم به شکل خصوصی عرضه می شود.

اوراق بهادار با حجم زیاد و بلند مدت غالباً به عموم عرضه می شود در حالی که اوراق بهادار با حجم کم و با سود سررسید کوتاهتر به شکل خصوصی عرضه می شود .
نکته:

پس از اینکه مدیر مالی تصمیم گرفته که بایداوراق بهادار با با سررسید بیش از یک سال انتشار یابد این سر رسید باید دقیقاً مشخص شود .

در این باره «اصل تطابق»راهنمای عمل است یعنی سر رسید اوراق بهادار باید با دوره ای که منابع مالی مورد نیاز است تطابق داشته باشد .

اگرچه این اصل درباره انتخاب از بین تامین مالی کوتاه مدت و بلند مدت ، معنا دار و مفید است اما درباره اینکه سر رسید اوراق بهادار باید 5 سال یا 10 سال باشد چندان کمکی نمی کند .

سر رسید اوراق بهادار یا بدهی معمولاً به وسیله عمر اقتصادی دارایهای مشخص می شود که با منابع تامین شده خریداری می شود .

اکثر شرکتهایی که اوراق بهادار خود را به عموم عرضه می کنند از خدمات بانکهای سرمایه گذاری استفاده می کنند .
عرضه اوراق بهادار به عموم از طریق بانکهای سرمایه گذاری

دربرخی مواقع شرکتها خود برای فروش اوراق بهادار به عموم تلاش می کنند که به این نوع فروش

عرضه مستقیم اوراق بهادار خوانده می شود و عموماً برای شرکتهای غیر مالی ، به سهام عادی محدود می شود .

اگر استفاده از خدمات بانکهای سرمایه گذاری برای عرضه سهام و اوراق قرضه ارزانتر از عرضه مستقیم سهام و اوراق قرضه باشد ، شرکتها از خدمات این بانکها استفاده خواهند کرد .

بانکهای سرمایه گذاری غالباً در عرضه اوراق بهادار جدید تخصص دارند همچنین آنها با خواسته های سرمایه گذاران در مورد نوع و

ویژگیهای اوراق بهادار آشنایی دارند و به گونه ای سازمان یافته اند که تماس با خریداران بالقوه بر ایشان ساده تر است

سودی که این بانکها به دست می آورند از تفاوت قیمت خرید اوراق بهادار از شرکت مورد نظرو قیمت فروش آن به سرمایه گذاران است .

شرکت بانک سرمایه گذاری مورد نظر خود را انتخاب می کند ، سپس بر سر قیمت و شرایط انتشار اوراق بهادار با بانک مورد نظر مذاکره می کند و بعد اوراق بهادار را به این
عرضه اوراق بهادار به عموم به این شکل است که :

بانک سرمایه گذاری می فروشد بانک سرمایه گذاری مورد نظر اوراق بهادار را به قیمتی مشخص از شرکت خریداری کرده و سپس به بالاترین قیمت ممکن به خریداران می فروشد .

در این حالت بانک سرمایه گذاری مخاطره عدم فروش اوراق بهادار را با قیمت مناسب بر عهده می گیرد در حالی که شرکت مورد نظر با دریافت قیمت تضمینی ثابت ، دچار مخاطره نمی شود

در مورد برخی از شرکتهای مانند شرکتهای راه آهن یا خدمات عمومی ، فروش اوراق بهادار به جای مذاکره از طریق مزایده انجام می شود که در این حالت

شرکت بانکی را نتخاب می کند که حاضر به پرداخت بالاترین قیمت برای اوراق بهادار باشد و از بانک می خواهد که قیمت مورد نظر خود را اعلام کند

در مواردی که تعداد اوراق بهادار منتشر شده قابل ملاحظه است بانکهای سرمایه گذاری معمولاًبرای خرید این اوراق بهادر ، سندیکا تشکیل می دهند و مجموعاً قیمتی را اعلام می کنند

راه دیگرعرضه سهام این است که شرکت ، اوراق بهادار را به بانک نفروشد اما از بانک بخواهد که به عنوان کارگزار به نمایندگی

از طرف شرکت اوراق بهادار را به بالاترین قیمت بفروشد و حق العمل (کارمزد) دریافت کند

از این روش معمولاً شرکتهای بزرگی استفاده می کنند که از فروش اوراق بهادار خود اطمینان کامل دارند وهمچنین شرکتهای بسیار

کوچکی که بانک سرمایه گذاری مخاطره عدم فروش اوراق بهادار آنها را بسیار بالا ارزیابی می کند و بدین جهت حاضر به خرید اوراق بهادار آنها نیست

انتشار اوراق بهادار از طریق مذاکره مدیر مالی شرکت با یک یا چند بانک سرمایه گذاری آغاز می شود
بحثهای اولیه

در این مرحله ، بانک سرمایه گذاری ، در زمینه واکنش سرمایه گذاران و ویژگی های خاص انتشار اوراق قرضه ، و قیمت یا نرخ بهره ای را که مورد نظر سرمایه گذاران است پیش بینی می کند

مدیر مالی غالباًخواستار دریافت پیشنهادی کتبی در مورد انتشار اوراق بهادار است اگر مذاکرات با بیش از یک بانک سرمایه گذاری انجام شود این پیشنهاد مبنای انتخاب بانک سرمایه گذاری خواهد بود

شرکتهای بزرگ روابط مستمر و طولانی مدتی با بانک سرمایه گذاری خود دارند. اما هنگامی که جمع اوراق بهادار منتشر شده قابل ملاحظه باشد. سایر بانکهای سرمایه گذاری با پیوستن به بانک سرمایه گذاری شرکت،

تشکیل سندیکا می دهند که اداره این سندیکا بر عهده بانک سرمایه گذاری شرکت می باشد و این بانک غالباً در صد قابل ملاحظه ای از اوراق بهادار را خریداری می کند.

کار مزد یا حق العمل پرداختی به بانک سرمایه گذاری غالباً دو قسمت می شود یک قسمت ، کارمزد تقبل مخاطره و قسمت دیگر کارمزد فروش اوراق بهادار است
نکته:

کارمزد فروش سهام عادی از طریق بانک سرمایه گذاری بالاتر از کارمزد فروش اوراق قرضه است این تفاوت به دلیل نوسان شدیدتر قیمت سهام عادی و مخاطره بیشتری است که بانک سرمایه گذاری تقبل می کند .

پس از توافق بین شرکت انتشار دهنده اوراق بهادار و بانک سرمایه گذاری ، شرکت ارزیابی می شود
انتشار اوراق بهادار

بخش عمده ای از فعالیت بانک سرمایه گذاری قبل از انتشار اوراق بهادار شامل رعایت مقررات دولت درباره انتشار اوراق بهادار جدید است این مقررات شامل :

افشای اطلاعات مربوط به عملیات شرکت و شرایط مالی آن ، مالکیت اوراق بهادار به وسیله کارکنان و مدیران شرکت و مشکلات حقوقی شرکت است

هدف مقررات و قوانین ، حمایت از خریداران ، اوراق بهادار در مورد خرید اوراق بهادار در مقابل تصمیم بر اساس اطلاعات نادرست است

بنابراین مقررات ایجاب می کند که در تمامی فرآیند تصمیم گیری ، سرمایه گذاران بالقوه اطلاعات کافی و دقیق دریافت کنند

قیمت یا نرخ بهره اوراق بهادار معمولاً تا تکمیل شدن مراحل ثبت و انتشار مشخص نمی شود اگر شرکتی که اوراق قرضه جدید منتشر کرده قبلاً اوراق قرضه انتشار داده باشد و

این اوراق در بازار اوراق بهادار خرید و فروش شود نرخ بهره اوراق جدید اندکی بیشتر از نرخ جاری بازار تعیین می شود

حال اگر شرکتی که سهام جدید منتشر می کند سهامش در حال حاضر در بورس مورد معامله قرار می گیرد قیمت فروش سهام جدید اندکی از قیمت بازار در پایان مراحل ثبت و انتشار تعیین می شود

در هر دو حالت ، تفاوت بین قیمت یا نرخ بهره بازار ، به وضعیت جاری بازار یعنی ثبات یا بی ثابتی آن بستگی دارد و با مذاکره بین مدیریت شرکت و بانک سرمایه گذاری تعیین می شود

اگر شرکتی که اوراق قرضه جدید منتشر می کند قبلاً اوراق قرضه ای منتشر نکرده است مدیران شرکت مورد نظر و بانک سرمایه گذاری باید در مورد نرخ بهره مناسب اوراق قرضه جدید تصمیم گیری کنند

این دو گروه معمولاً تصمیم خود را بر اساس نرخهای بهره اوراق قرضه سایر شرکتها قرار می دهند علاوه بر این ممکن است از خدمات شرکتهای مالی نیز استفاده کنند

اگر شرکت سهام خود را به عموم عرضه کند از شرکت سهامی خاص به شرکت سهامی عام تبدیل می شود قبل از تبدیل به شرکت سهامی عام ،
قیمت گذاری سهام عادی جدید

این شرکت تعداد محدودی سهامدار دارد که سهام خود را مستقیماًاز شرکت خریداری کرده اند یا موئسسین شرکت و بستگان آنها هستند

یکی از دلایل تبدیل شرکت سهام خاص به عام می توانداین باشد که شرکت به منابع مالی و سرمایه ای بیش از آنچه با

استفاده از سود انباشته تامین می شود نیاز دارد یا اینکه مالکین شرکت علاقه دارند بخشی از سهام خود را به دیگران واگذار کنند

تبدیل شرکت سهامی خاص به عام عموماً باعث افزایش تعداد سهامداران شرکت می شود در این خالت قیمت مشخصی برای

سهام شرکت در بازار ندارد و قیمت سهام را باید مدیران شرکت و بانک سرمایه گذاری پیش بینی کنند این کار از طریق :

پیش بینی ارزش شرکت و تقسیم آن بر تعداد سهام انتشار یافته انجام می شود

برای دستیابی به قیمت مناسب هر سهم از نظر بانک سرمایه گذاری ، می توان تعداد سهام را تغییر داد

از نظر مالکان سهام عادی شرکت در آمد آنی مورد نظر جریان سود سهام پرداختی شرکت است استفاده از این اصل برای پیش بینی ارزش بازارشرکت با دو مشکل مواجه است

1-پیش بینی تخمین سرمایه گذاران از جریان سود سهام بلند مدت شرکت مشکل است

2- اگر شرکت قبلاً سهام عادی منتشر نکرده است تخمین نرخ بازده مورد نظر سرمایه گذاران نیز کار مشکلی است

فرض کنید سود خالص و سود سهام پرداختی شرکت ظرف چند سال گذشته با نرخ مشخصی ، افزایش یافته است به نظر مدیران شرکت و بانک سرمایه گذاری ،
الگوی رشد ثابت

دلایلی وجود ندارد که عملکرد آینده شرکت با گذشته تفاوتی داشته باشد برای تعیین ارزش سهام شرکت (S)می توان از رابطه زیر استفاده کرد

D=سود سهام پرداختی مورد انتظار در سال آتی
K= نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران
G=نرخ رشد بلند مدت سود سهام

مدیران شرکت و بانک سرمایه گذاری می توانند بر اساس اطلاعات بازار اوراق بهادار وضعیت شرکت ونرخ بازده سهام سایر

شرکتهایی که شبیه شرکت مورد نظرند و سهامشان در بازار اوراق بهادار مورد معامله قرار می گیرد تخمینی از نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران داشته باشند

متاسفانه الگوی رشد ثابت که از نرخهای رشد گذشته استفاده می کند همواره قابل استفاده نیست اکثر شرکتهایی که از سهامی خاص به سهامی عام تغییر وضعیت می دهند

نرخ رشد سود و سود سهام با ثباتی ندارند بسیاری از آنها هیچ گاه سود سهام پرداخت نکرده اند و به دلیل تامین مالی طرحهای سرمایه گذاری برای سالهای آتی نیز چنین برنامه ای ندارند

علاوه براین سرمایه گذاران نیز از نرخهای رشد گذشته در ارزیابی توان سود دهی آتی شرکت استفاده نمی کند

اگر شرگت با سرعت بیشتری در مقایسه با صنعت و اقتصاد رشد کرده باشد احتمالاً سرمایه گذاران انتظار ندارند که این نرخ رشد بالا در آینده نیز تداوم داشته باشد

یکی از متداولترین روشهای قیمت گذاری سهام استفاده از نسبتهای قیمت-در آمد مقایسه ای است نسبت قیمت بازار به در آمد هر سهم را می توان برای مقایسه قیمت سهام شرکتهای
نسبتهای قیمت –درآمد مقایسه ای

مختلف بکار برد نسبت قیمت – در آمد برای شرکتهایی که اخیراً سهام خود را به عموم عرضه کرده اند نیز محاسبه می شود

شرایط مالی ، چشم انداز رشد مدیریت و سایر اطلاعات مرتبط به سایر شرکتها با اطلاعات مربوط به شرکت مورد نظر مقایسه

می شود بر اثر این مقایسه ها قضاوت ذهنی ای که در مورد نسبت قیمت در آمد مناسب برای شرکت صورت می گیرد

مهمترین عاملی که ارزشهای مورد استفاده را تحت تاثیر قرار می دهد نرخ رشد مورد انتظار آتی در آمد است نسبت قیمت

به در آمد در سود خالص جاری شرکت ضرب می شود این حاصلضرب تخمینی از ارزش بازار شرکت را به دست می دهد.


تعداد صفحات : 179 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود