تارا فایل

پروژه کارآفرینی بررسی تعریف کسب و کار


تعریف کسب و کار
مقدمه :
نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوتی از کسب و کار دارند. در واژه نامه ی آکسفورد[1]، کسب و کار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است. در واژه نامه ی لانگ من[2]، کسب و کار به فعالیت پول در آوردن و تجارتی که از آن پول حاصل شود، گفته می شود.
به زبان ساده، کسب و کار عبارت است از حالتی از مشغولیت و به طور عام، شامل فعالیت هایی است که تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود، در بر می گیرد.
1. بر طبق نظر (ارویک و هانت)[3] و کاری که در آن خدمات یا کارهایی که دیگر افراد جامعه به آن نیاز دارند و مایل به خرید آن هستند و توان پرداخت بهای آن را دارند، تولید، توزیع و عرضه می شود. ، کسب و کار عبارت است از هر نوع کسب
2. (پترسن و پلومن)[4] بر این باورند که هر تبادلی که در آن خرید و فروش صورت گیرد، کسب و کار نیست، بلکه کسب و کار، هر نوع تبادل تکراری و تجدید شونده ی خرید و فروش است.
3. پروفسور (اون)[5] ، کسب و کار را یک نوع کاسبی می داند که طی آن کالاها یا خدمات برای فروش در بازار تولید و توزیع می شوند.
بنابراین با توجه به تعاریف یاد شده می توان دریافت که کسب و کار با خرید و فروش کالاها، تولید کالاها یا عرضه ی خدمات، به منظور به دست آوردن سود، سر و کار دارد. با توجه به تعاریف یاد شده، ویژگیهای کسب و کار، عبارتند از:
1. فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش
2. معامله ی کالاها و خدمات
3. تکرا رمعاملات
4. انگیزه ی سود (مهمترین و قدرتمندترین محرک اداره ی امور کسب و کار)
5. فعالیت توام با ریسک، کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است. از این رو، همواره کسب و کار توام با ریسک است.
کسب و کار روستایی
اکنون توسعه ی روستایی بیش از گذشته با پدیده ی کارآفرینی سرو کار دارد. موسسات و شخصیت های رواج دهنده ی توسعه ی روستایی، کارآفرینی را به منزله ی یک مداخله ی راه بردی می دانند که می تواند فرایند توسعه ی روستایی را تسریع بخشد اما به نظر می رسد که همگی آنها بر نیاز به گسترش بنگاه های اقتصادی روستایی نیز توافق دارند. آژانس های توسعه، کارآفرینی روستا را به عنوان یک نیروی اشتغال زای بزرگ، سیاست مداران آن را همچون یک راه برد کلیدی برای جلوگیری از ناآرامی در مناطق روستایی، و کشاورزان، آن را وسیله ای برای بهبود درآمد خویش می دانند.به این ترتیب، کارآفرینی از نقطه نظر تمام این گروه ها به عنوان وسیله ای برای بهبود کیفیت زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و ابزاری برای تثبیت اقتصاد و محیطی سالم تلقی می گردد. در شرایط وجود یک سمت گیری کارآفرینانه در قبال توسعه ی روستایی، این موضوع پذیرفته می گردد که کارآفرینی، یک نیروی مرکزی برای نیل به رشد و توسعه اقتصادی است. بدون آن، دیگر عوامل توسعه به هدر رفته و تلف می شود؛ با این حال، پذیرش این نکته نمی تواند به تنهایی به توسعه ی روستایی و پیشبرد فعالیت های اقتصادی بیانجامد. کارآفرینی در نواحی روستایی در جستجوی ترکیب واحدی از منابع، هم در درون و هم در خارج از فعالیت های کشاورزی است. مثال های متنوعی از کاربردهای غیرکشاورزی منابع موجود همچون: گردشگری، آهنگری، درود گری، ریسندگی و مثال هایی از تنوع بخشی به فعالیت های نه چندان وابسته به کشاورزی در زمینه های منابع آب، اراضی جنگلی، ساختمان، مهارت های موجود و توانمندی های محلی وجود دارد که همگی با کارآفرینی روستایی متناسب است. ترکیب کارآفرینانه ی این منابع در رشته فعالیت هایی همچون: تسهیلات گردشگری، ورزش و اوقات فراغت، آموزش فنی و حرفه ای، خرده فروشی و عمده فروشی، فعالیت های صنعتی (در سطح مهندسی و استاد کاری)، خدمات مشاوره ای، تولیدات با ارزش افزوده بالا ( همچون گوشت، شیر، فرآورده های چوبی و سایر فعالیت های خارج از مزرعه تجلی می یابد.
کارآفرینی روستایی اساساً تفاوتی با کارآفرینی در شهر ندارد جز اینکه باید آن را در فضای روستا تصور نمود. پترین (1994) کارآفرینی روستایی را مجموع سه گزاره ذیل تعریف می نماید:
1. نیرویی که سایر منابع را برای پاسخگویی به یک تقاضا بی پاسخ بازار بسیج می کند
2. توانایی خلق و ایجاد چیزی از هیچ
3. فرآیند خلق ارزش به وسیله امتزاج مجموعه واحدی از منابع درراستای بهره گیری از یک فرصت
آنچه در مجموع می توان برای تعریف مقوله کارآفرینی روستایی بکار برد عبارتست از:
"بکارگیری نوآورانه منابع و امکانات روستا در راستای شکار فرصت های کسب و کار"
این نوع کسب و کارها با توجه به اندازه ی کوچک روستاها، در مقیاسی کوچک هستند و اغلب بین 10-20 نفر بوده و با توجه به غالب بودن فعالیت های کشاورزی و کارگاهی از کارایی خاصی برخوردارند. با توجه به تغییرات عصر کنونی و ورود به جامعه ی اطلاعاتی، کسب و کارهای روستایی نیز در نوع دچار تغییر و تحول شده اند و انواع کسب وکارهای خدماتی، تولیدی، صنعتی و فناوری اطلاعات در آن دیده می شود.
اصول کسب و کار
با توجه به تعاریفکسب و کار، ویژگی های کسب و کار، عبارتند از:
1. فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش
2. معامله ی کالاها و خدمات
3. تکرار معاملات
4. انگیزه ی سود (مهم ترین و قدرتمندترین محرک اداره ی امور کسب و کار)
5. فعالیت توام با ریسک. کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است. از این رو، همواره کسب و کار، توام با ریسک است.
اصول توسعه ی کسب و کار:
آشنایی با نام شرکت ها
آشنایی با نام محصول
آشنایی با نام بنیانگذار
آشنایی با مهارت های کسب و کار
اهداف کسب و کار:
باور عمومی این است که تنها هدف کسب و کار، به دست آوردن سود اقتصادی است، در حالی که این امر، واقعیت ندارد. آرویک معتقد است همان طور که انسان تنها با هدف خوردن زندگی نمی کند، تنها هدف کسب و کار هم، کسب سود نیست. بنابراین، کسب و کارها هم دارای اهداف اقتصادی اند و هم اهداف اجتماعی اند
طرح کسب و کار (Business Plan)
تعریف: طرح کسب و کار سندی مکتوب است که جزئیات کسب و کار پیشنهادی را مشخص میکند. این سند باید ضمن تشریح موقعیت کنونی ، نیازها ، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را شرح دهد و کلیه جوانب آن را ارزیابی کند.

طرح هم برای صاحب آن و هم برای حمایت کنندگان مالی آن، به دلایل زیر لازم است:
1- مهم آن است که مالک درباره هدف خود از کسب و کار و منابعی که برای آن نیاز دارد به دقت فکر کند. این موضوع در برآورد میزان سرمایه مورد نیاز، به وی کمک خواهد کرد.
2- بعید به نظر میرسد که مالک کسب و کار، برای راه اندازی آن سرمایه کافی داشته باشد. حمایت کنندگان مالی-بانکها یا سرمایه گذاران ریسکی-باید متقاعد شوند که سرمایه گذاری در کسب و کار جدید، منطقی و درست است.
3- فرض بر این است که اگر کسب و کار ایده خوبی نداشته باشد، هم برای صاحب آن و هم برای حمایت کنندگان مالی آن، باید این موضوع را در مرحله برنامه ریزی و قبل از هدر رفتن مقدار زیادی از زمان و هزینه، شناسایی کنند.

اجزای یک طرح کسب و کار:
1- اهداف کلی
2- مشخصات مجری طرح و همکاران
3- تعریف و توصیف کسب و کار
4- تحلیل استراتژی بازار
5- تحلیل مالی
6- خلاصه
طرح کسب و کار نشان دهنده چیست؟
آماده کردن یک طرح کسب و کار نتیجه نهایی روند طرح ریزی نیست ، بلکه تحقق طرح ، هدف نهایی است. با این وجود نوشتن طرح یک مرحله میانی مهم است. طرح نشان می دهد که بمنظور یک کسب و کار محرز ، بررسیهای دقیق در ایجاد کسب و کار انجام شده است و برای راه اندازی آن کارآفرین ، وظیفه اش را انجام داده است.

هدف طرح
وجود یک طرح کسب و کار رسمی ، صرفنظر از اندازه کسب و کار آن ، به همان اندازه که برای راه اندازی مهم است برای یک کسب و کار برقرار ( محرز ) نیز مهم است.
این طرح چهار عمل اصلی را بصورت زیر انجام می دهد:

1- به مدیر یا کارآفرین کمک می کند که جوانب و پیشرفت پروژه یا کسب و کارش را مشخص ، متمرکز و بررسی کنند.

2- یک چهارچوب منطقی و حساب شده ایجاد می کند تا در آن یک حرفه بتواند توسعه یابد و تدابیر مربوط به آن حرفه را در چند سال آینده دنبال می کند.

3- بعنوان ماخذ و مبنایی برای مذاکره با اشخاص ثالث مانند سهامداران ، دفاتر نمایندگی ، بانکها ، سرمایه گذاران و … بکار می رود.

4- معیاری را برای سنجش وضعیت واقعی کسب و کار در برابرآنچه که باید باشد، ارائه می دهد.

همانطور که دو شغل مثل هم وجود ندارد و بنابراین طرحهای کسب و کار مانند هم نیز وجود ندارد. از آنجائیکه ، برخی موضوعات در طرح به یک طیفی از کسب و کارها مرتبط هستند بنابراین این امر مهم است که مفاد و مندرجات طرح ها با امور فردی متناسب باشد. با این حال ، بیشتر طرح ها از یک ساختار آزموده شده و نظر عمومی بر روی ( در مورد ) آماده سازی طرحی ک بطور وسیعی قابل اجراست متابعت می کنند.
طرح کسب و کار می بایست نگرشی واقع بین از پیش بینی ها ومقاصد بلندمدت داشته باشد. این دید و نگرش چهارچوبی را به وجود می آورد که طرح باید در آن فعالیت کند و نهایتا" یا موفق می شود یا شکست می خورد. برای مدیران و یا کارآفرینانی که به دنبال حمایت خارجی هستند ، آماده کردن یک طرح جامع ، موقیت را در افزایش بودجه ها یا تجهیز پشتیبان ضمانت نخواهد کرد. عدم وجود یک طرح منطقی ، یقینا شکست را حتمی خواهد کرد.

اهمیت پروسه
ایجاد یک طرح کسب و کار رضایت بخش امری پردردسر ، اما ضروری است ، روند برنامه ریزی ، مدیران یا کارآفرینان را وادار می کند که کاملا دریابند آنچه را که می خواهند بدست بیاورند و اینکه چطور و کی آنرا انجام دهند. حتی اگر هیچ حمایت خارجی هم نیاز نباشد ، طرح کسب و کار می تواند برای دوری گزیدن از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهانی نقش حیاتی را بازی کند.
برای عده بسیار زیادی از کارآفرینان و طراحان ، روند طرح ریزی ( فکر ، مذاکره ، تحقیق ، تجزیه و تحلیل ) به اندازه طرح نهایی و یا حتی بیشتر از آن مفید است.
بنابراین حتی اگر به یک طرح رسمی نیاز ندارید ، درباره روند طرح ریزی بطور دقیقی فکر کند. این کار می تواند سود زیادی برای طرح کسب و کار شما داشته باشد.
هفته های بسیار زیاد کار سخت و پیش نویسهای متعدد را از زمان بروز طرح تا گرفتن حق کار پیش بینی کنید. یک طرح مکتوب واضح با بسته بندی جذاب سبب خواهد شد تا حامیان ، سرمایه گذاران و … آسانتر به آن گرایش پیدا کنند . یک طرح کسب و کار کاملا آماده نشان خواهد داد که مدیران یا کارآفرینان، کار را می شناسند و آنها را برای پیشرفت طرح بر حسب فرآوریها ، مدیریت ، سرمایه ها و مهمتر از همه بازارهای اقتصادی و رقابت اندیشیده اند.
اقتصاد وکارآفرینی روستای:
اگرتوسعه راعامل دوام وبقا وتعالی ملتها قلمداد نموده وآن راشرط حضورغرورآفرین درعرصه معادلات جهانی تلقی کنیم وتوسعه یافتگی کشورها وملت هاراشاخص شکوفایی،پویایی،قابلیت،شایستگی،مدنیت ومدرنیته بدانیم،شایسته است تاحرکت درمسیر توسعه وتلاش درراستای دستیابی به آن را یکی ازالزامات اساسی حضوردرجوامع عصر حاضر ونیز میزان ومعیارآگاهی وآرمانخواهی وتعالی جویی ملت هابیان نماییم.بگونه ای که آنها علاقمندندتاهمه ارکان وپتانسیل های ملی خودرابکارگرفته وازهمه ظرفیت ها وتوانایی های خود درجهت تحقق اهداف آن استفاده نمایندکه دراین بین نقش عوامل وعناصر انسانی وجمعیتی ازیک سو وبهره جویی ازتمامی اجزای نظام های اجتماعی،اقتصادی وزیست محیطی ازدگرسوی نشان ازعمق علاقه آنان به این پدیده دارد.
بی گمان چنانچه قرارباشددرجامعه ای مسیرروبه رشد وتوسعه درپیش گرفته شود وکلیه مراتب ومراحل آن باسرعت هرچه تمامتر وباسلامت پشت سرنهاده شودبایدهمه امکانات وعوامل ملی ومحلی آن جامعه بسیج گردیده تاهم باصرف کمترین هزینه وهم درابعاد گسترده تر بتواند از همه مواهب ونتایج آن منتفع گردد.وآنگاه است که میتواند به همه ی اثرات وتبعات شوم ناشی از توسعه نیافتگی درسریعترین زمان ممکن خاتمه بخشد،مسایل ومشکلات بغرنج وآلام آوری که میتوانند موجودیت وبقای ملتی راازهستی ساقط نموده وبه بهای نابودی وهده همه ی سرمایه های انسانی وملی آن جامعه منتهی شود.
بنابراین دردنیای موسوم به عصراطلاعات،یکی ازشروط بنیادی برای دسترسی به الگوهای توسعه درابعادچندگانه انسانی،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی میزان مشارکت ودرگیری همه ی عوامل دراختیار جوامع می باشدکه دراین بین باید اذعان نمودکه توسعه روستایی بعنوان زیربنای رشد اقتصادی جامعه میتواندواجدنقش وتاثیر محوری باشد.
اینک سئوال اساسی این است که این توسعه چگونه باید اتفاق بیفتدتاجامعه بااتکای به یکی ازعوامل استراتژیک خودبه طرز معجزه آسایی وباتحمل کمترین هزینه توان حضوردرعصرمتلاطم جامعه ی اطلاعاتی رابیابد؟درپاسخ به این سئوال میتوان ادعانمودکه ازبین رویکردهای مختلفی که برای این امرمتصور است عنصرکارآفرینی آنچنانکه اندیشمندان وصاحب نظران عرصه های اجتماعی واقتصادی به کرات یادآورگردیدند،میتواندبعنوان یکی ازمهمترین وبهترین گزینه های توسعه یافتگی تلقی گردد.
بی تردید تحقق تمامی انواع کارآفرینی بعنوان ابعاد انقلاب عظیم کارآفرینانه وجایگزینی اقتصادکارآمدکارآفرینی به جای مدل های قدیمی تر اقتصادی یکی ازمهمترین راهبردها درجهت تحقق اهداف توسعه یافتگی ملت ها مطرح بوده وپیشنهادمیگردد.چرا که دراین مدل اصل بربه خدمت گرفتن همه ی توانمندی های انسانی جامعه درجهت ارتقای سطح بهره وری می باشد
امروزه کارآفرینی بعنوان یک استراتژی وراهبرددرتوسعه وشکوفایی ورشدجوامع انسانی به جایگزین بی بدیلی تبدیل گشته است که ازطریق آن همه ی عوامل ومنابع وامکانات یک جامعه بصورت خودجوش وازراه قرارگرفتن دریک روندتکاملی درجهت نیل به آرمانهای بلند اجتماعی بسیج گردیده تامنشابسیاری ازآثار وپیامدهای مثبت اقتصادی-اجتماعی گردند.
لذاچنانچه به فواید بیشماری که براین پدیده مترتب است توجه نموده وآن رادرهمه ی ابعاد احیابخشیم ب سریعتر به اهداف ومختصات یک الگوی کارآمدتوسعه ای دست خواهیم یافت.
موضوعی که درخصوص اهمیت کارآفرینی وارتباط مستقیم آن بااعتلای ملی یک ملت بایدجدی تلقی گرددآن چیزی است که علیرغم همهی اهمیتش درجامعه ی ایرانی مع الاسف مغفول واقع گردیده وتوجه درخوری به آن نشده است وآن چیزی جز اهمیت دادن به نقش" کارآفرینی روستایی وکارآفرینان" ساکن درمحیط های روستایی نمیباشد.اگرماروستاهارامحورهای استراتژیک کشاورزی وتولیدات وفرآورده های غذایی جامعه بدانیم که نیازبه آن روبه تزایدگذاشته است به نقش بی نظیرآن درپیشرفت ورشد وشکوفایی پی خواهیم بردودرک خواهیم کرد که نادیده گرفتن سهم روستا وروستانشینان هزینه ها وتبعات ناگواری رادرپی خواهدنهادآن چیزی که امروزه تحت عنوان معضلات اجتماعی-اقتصادی برگرده جامعه سنگینی نموده وباعث بی نظمی ها واضطراب های اجتماعی دراشکال مختلف بویژه ناامنی ها،ناهنجارهای رفتاری،کج خلقی های اجتماعی وبداخلاقی ها ونیزبروزپدیده های شومی همچون رشدبی رویه مهاجرت،افزایش میزان حاشیه نشینی دراطراف کلان شهرها وبسیاری مشکلات دیگرمی باشدکه دراین مقاله سعی برآن میشود تابه ذکراهمیت کارآفرینی روستایی وبرخی ازراهبردهای توسعه روستایی درایران اشاره گردد:

الف)برخی ازمختصات منحصربفرد روستادرنظام اجتماعی جامعه عبارتنداز:
1-روستابعنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی وجمعیتی جامعه که درآن تعداد کثیری ازعوامل انسانی مولد سکونت دارند
2-درروستا عوامل ومنابع ارزشمندی اعم ازعوامل انسانی ومنابع طبیعی واقتصادی بعنوان ذخایراستراتژیک کشوروجودداشته که درپیشرفت جامعه نقش حیاتی دارند.
3-نقش واهمیت فراورده ها وتولیدات روستایی دررفع نیازهای روبه تزایدجامعه درخورتوجه می باشدنظیرتولیدمحصولات کشاورزی،زراعی،دامی وصنایع تبدیلی که نقش بی بدیل ومنحصربفرداست.
4-به اثبات رسیده است که روستائیان درحفظ وصیانت ازمنابع ملی وذخایرکشورودراداره امورات مربوطه بمراتب مطمئن تروقابل اتکاتربوده ودراین راستا کمک های شایان توجهی رابهاداره کشورمبذول می دارند.
5-برای جامعه ی اقتصادی ما بسیاری ازدستاوردهای روستائیان نقش استراتژیک داشته واهرم قابل اتکایی درپشتیبانی ازنظام اقتصادی کشوردرعرصه ی جهانی ازطریق صادرات وورودکالاهای ملی به بازارهای پرظرفیت جهانی بوده،یعنی درحقیقت شناسه قدرت اقتصادی کشوردرنزدجهانیان تلقی گردیده مضافا اینکه تکیه براقتصاد بی فایده نفتی راتقلیل می دهد.
6-فعال سازی ساکنان روستا هادرایران میتواندکمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده وباعث کاهش حجم زیادناملایمات اجتماعی گشته حتی منجر به رشدپدیده ی" مهاجرت معکوس" شود.
7-ایجاد وراه اندازی کسب وکارها مانند کسب وکارهای خانوادگی وگروهی درروستاها بدلیل وجودپیوندهای قوی اجتماعی وروحیه ی بالای مشارکت وتعاون درروستاها بالاترازشهرهاست.
8-روحیه ی کاروتلاش ومسئولیت پذیری والتزام وتعهد به پیشرفت درمیان جمعیت روستایی بیشتراز شهرنشینان وجوددارد
.
ب)باوجودهمه ی ویژگی های منحصربه فردوپتانسیل های نهفته درروستاها که به توسعه همه جانبه ی کشورمنتهی میگردد برخی از مهمترین مشکلات روستایی عبارتنداز:
1-کمبودامکانات اجتماعی نظیر خدمات بهداشتی،آموزشی،خطوط ارتباطی،امنیت ،آب آشامیدنی،سوخت و…
2-کمبود میزان درآمد(ضعف اقتصادی)ناشی از افزایش جمعیت روستائیان،بیکاری(کامل یافصلی)،بهره وری پائین افراد ومنابع،عدم جذابیت برای سرمایه گذاری وضعف فضای کسب وکار.

ج)مهمترین راهکار های استراتژیک توسعه روستایی عبارتنداز:
1-تغییرنگرش حاکم براذهان مدیران ومردم نسبت به روستا ازطریق:فرهنگ سازی بوسیله رسانه های جمعی وعمومی،برجسته سازی وتوجه ویژه به مناطق روستایی درنظام آموزشی،ابراز توجه ویژه به روستاها توسط مدیران ارشد(مثل اقامت آنان درروستاها)و…
2-جذاب سازی فضای روستایی کشورازطریق:توسعه هدفمند فضاهای فرهنگی وآموزشی روستاها،ایجادمراکز تفریحی،اقامتی،سیاحتی درروستاها
3-تکمیل وتکامل جامعه اطلاعاتی روستایی کشورمانند ایجادارتباطات مخابراتی،ارتقای سواد اطلاعاتی آنان ونزدیک سازی فرهنگ شفاهی روستائیان بافرهنگ مکتوب دیجیتال.
4-تشکیل خوشه های دانشی روستایی وتوسعه زیرساخت های دانشی مثلتدوین نقشه صنایع روستایی کشور،ایجادوتوسعه مراکز تحصیلی وآموزشی(بخصوص آموزش های کاربردی)،ارتقای سطح سوادروستائیان وآموزش آنان دربکارگیری روش ها وفناوری های نوین
5-نوسازی مناطق آسیب دیده ی روستایی وتوسعه اشتغال زایی درروستاهای کشور از طریق حاکم سازی فضای کارآفرینی وایجادپارک های کارآفرینی درمراکز ومناطق مستعدوهمچنین حمایت از فارغ التحصیلان روستایی برای راه اندازی کسب وکاردرروستاها
6-شکوفاسازی اقتصادروستایی وتاسیس روستاهای نوین که ازجهات موقعیت وامکانات همپای شهرهاباشند،توسعه صنایع دستی وروزآمدسازس آنها،جذب سرمایه گذاران خارجی وبخش خصوصی به سمت روستاهاوفرهنگ سازی برای تغییر الگوهای مصرف وتولیددرروستا.
د)برنامه های توسعه روستایی باید به مواردی همچون:ایجاداشتغال دربخشهای غیرکشاورزی،کنترل جمعیت،توسعه اجتماعی وشهرسازی روستا،کاهش مهاجرت به شهرها،افزایش سطح رفاه،تاکیدبرجذب وتوسعه ی فناوری های جدید وآموزش وتربیت نیروی انسانی ماهرتوجه داشته باشد.
ه)چالش های توسعه روستا عبارتنداز:
1-عدم دسترسی به سرمایه وامکانات
2-مشکل درعرضه کالاها وخدمات
3-تاکیدبریک صنعت یاکسب وکارخاص
4-وجودپدیده حاشیه نشینی وتمایل شدید به مهاجرت
5-گسترش روزافزون تغییرکاربری اراضی زراعی
6-امکان ریسک کمتر درروستاها
7-کمبود سازمانهای حمایت کننده
و)استراتژی های عمده برنامه های توسعه روستایی عبارتنداز:
1-توسعه کشاورزی(تولیدموادغذایی،تولیدمحصولات صنعتی،فراوری محصولات و…)
2-توسعه یکپارچه روستایی
3-صنعتی نمودن روستاها
4-توسعه مراکزرشدروستایی
ز)نقش کارآفرینی درتوسعه اقتصادی روستا:
1-دستیابی روستائیان به کالاها وخدمات موردنیاز
2-رشد اقتصادی روستاها
3-کاهش پدیده ی مهاجرت به شهرها
4-ارتقای سطح امنیت اجتماعی ورفاه درروستاها
5- تشویق به ایجاد کسب وکارهای جدید
6-تشویق کسب وکارهای موجودبه توسعه
ح)پیش نیازهای توسعه کارآفرینی درروستاها:
1-توسعه فرهنگ کارآفرینی
2-آموزش کارآفرینی
3-توسعه ی زیرساخت های کارآفرینی
4-سه استراتژی اساسی توسعه کارآفرینی روستایی شامل:جذب کسب وکارهاازمناطق دیگر،حفظ وتوسعه ی کسب وکارهای موجود ازطریق سیاستهای حمایتی وحمایت از ایجاد کسب وکارهای جدیدازدل خودمناطق روستایی می باشد.
ط)راهبردهای بلندمدت توسعه کارآفرینی روستایی عبارتنداز:
1-ایجادشرایط ویژه برای معکوس نمودن روند مهاجرت
2-اصلاح وتغییر الگو ی توزیع ومصرف انرژی
3-توسعه وبهینه سازی شبکه های حمل ونقل
4-ممنوعیت تغییرکاربری اراضی باغی،زراعی وعرصه های جنگلی ومرتعی
5-بهبود مدیریت واصلاح شیوه های تولید دربخش های کشاورزی
6-توسعه صنایع تبدیلی زود بادرمناطق مستعد
7-اقتصادی نمودن کالاهای کشاورزی وروستایی
8-دستیابی همگانی به آموزش های مقدماتی،ترویج وبهبودشکاف های طبقاتی وارتقای توانمندی های زنان روستایی
9-ارتقای سطح سلامت،ایجادمحیط های زندگی مفرح ونشاط انگیز
10-حمایت موثرازتشکیل وتوسعه تعاونی ها وایجادوگسترش مجتمع های تعاونی روستایی
11-تشکیل گروه های پس اندازخودگردان برای تامین بخشی ازنیازهای مالی پروژه های کارآفرینی
12-ایجادسیستم های اعتباری کوچک بمنظور ارایه تسهیلات مثل تاسیس بانک روستایی
13-ایجادمراکزآموزشی تلفیقی بمنظورارائه خدمات آموزش ومشاوره درزمینه های مختلف بازاریابی،مراقبت ازحیوانات اهلی،صنایع دستی وسایرمهارت های موردنیاز
کارآفرینی روستایی،ضرورت استراتژیک توسعه
(1380 کلمه مجموعاً در این متن موجود است)
(853 بار خوانده شده است) [1]
کارآفرینی روستایی،ضرورت استراتژیک توسعه
86/6/4
نویسنده:سیدنبی اله حسینی
مدرس کارآفرینی دانشگاه
اگرتوسعه راعامل دوام وبقا وتعالی ملتها قلمداد نموده وآن راشرط حضورغرورآفرین درعرصه معادلات جهانی تلقی کنیم وتوسعه یافتگی کشورها وملت هاراشاخص شکوفایی،پویایی،قابلیت،شایستگی،مدنیت ومدرنیته بدانیم،شایسته است تاحرکت درمسیر توسعه وتلاش درراستای دستیابی به آن را یکی ازالزامات اساسی حضوردرجوامع عصر حاضر ونیز میزان ومعیارآگاهی وآرمانخواهی وتعالی جویی ملت هابیان نماییم.بگونه ای که آنها علاقمندندتاهمه ارکان وپتانسیل های ملی خودرابکارگرفته وازهمه ظرفیت ها وتوانایی های خود درجهت تحقق اهداف آن استفاده نمایندکه دراین بین نقش عوامل وعناصر انسانی وجمعیتی ازیک سو وبهره جویی ازتمامی اجزای نظام های اجتماعی،اقتصادی وزیست محیطی ازدگرسوی نشان ازعمق علاقه آنان به این پدیده دارد.
بی گمان چنانچه قرارباشددرجامعه ای مسیرروبه رشد وتوسعه درپیش گرفته شود وکلیه مراتب ومراحل آن باسرعت هرچه تمامتر وباسلامت پشت سرنهاده شودبایدهمه امکانات وعوامل ملی ومحلی آن جامعه بسیج گردیده تاهم باصرف کمترین هزینه وهم درابعاد گسترده تر بتواند از همه مواهب ونتایج آن منتفع گردد.وآنگاه است که میتواند به همه ی اثرات وتبعات شوم ناشی از توسعه نیافتگی درسریعترین زمان ممکن خاتمه بخشد،مسایل ومشکلات بغرنج وآلام آوری که میتوانند موجودیت وبقای ملتی راازهستی ساقط نموده وبه بهای نابودی وهده همه ی سرمایه های انسانی وملی آن جامعه منتهی شود.
بنابراین دردنیای موسوم به عصراطلاعات،یکی ازشروط بنیادی برای دسترسی به الگوهای توسعه درابعادچندگانه انسانی،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی میزان مشارکت ودرگیری همه ی عوامل دراختیار جوامع می باشدکه دراین بین باید اذعان نمودکه توسعه روستایی بعنوان زیربنای رشد اقتصادی جامعه میتواندواجدنقش وتاثیر محوری باشد.
اینک سئوال اساسی این است که این توسعه چگونه باید اتفاق بیفتدتاجامعه بااتکای به یکی ازعوامل استراتژیک خودبه طرز معجزه آسایی وباتحمل کمترین هزینه توان حضوردرعصرمتلاطم جامعه ی اطلاعاتی رابیابد؟درپاسخ به این سئوال میتوان ادعانمودکه ازبین رویکردهای مختلفی که برای این امرمتصور است عنصرکارآفرینی آنچنانکه اندیشمندان وصاحب نظران عرصه های اجتماعی واقتصادی به کرات یادآورگردیدند،میتواندبعنوان یکی ازمهمترین وبهترین گزینه های توسعه یافتگی تلقی گردد.
بی تردید تحقق تمامی انواع کارآفرینی بعنوان ابعاد انقلاب عظیم کارآفرینانه وجایگزینی اقتصادکارآمدکارآفرینی به جای مدل های قدیمی تر اقتصادی یکی ازمهمترین راهبردها درجهت تحقق اهداف توسعه یافتگی ملت ها مطرح بوده وپیشنهادمیگردد.چرا که دراین مدل اصل بربه خدمت گرفتن همه ی توانمندی های انسانی جامعه درجهت ارتقای سطح بهره وری می باشد
امروزه کارآفرینی بعنوان یک استراتژی وراهبرددرتوسعه وشکوفایی ورشدجوامع انسانی به جایگزین بی بدیلی تبدیل گشته است که ازطریق آن همه ی عوامل ومنابع وامکانات یک جامعه بصورت خودجوش وازراه قرارگرفتن دریک روندتکاملی درجهت نیل به آرمانهای بلند اجتماعی بسیج گردیده تامنشابسیاری ازآثار وپیامدهای مثبت اقتصادی-اجتماعی گردند.
لذاچنانچه به فواید بیشماری که براین پدیده مترتب است توجه نموده وآن رادرهمه ی ابعاد احیابخشیم ب سریعتر به اهداف ومختصات یک الگوی کارآمدتوسعه ای دست خواهیم یافت.
موضوعی که درخصوص اهمیت کارآفرینی وارتباط مستقیم آن بااعتلای ملی یک ملت بایدجدی تلقی گرددآن چیزی است که علیرغم همهی اهمیتش درجامعه ی ایرانی مع الاسف مغفول واقع گردیده وتوجه درخوری به آن نشده است وآن چیزی جز اهمیت دادن به نقش" کارآفرینی روستایی وکارآفرینان" ساکن درمحیط های روستایی نمیباشد.اگرماروستاهارامحورهای استراتژیک کشاورزی وتولیدات وفرآورده های غذایی جامعه بدانیم که نیازبه آن روبه تزایدگذاشته است به نقش بی نظیرآن درپیشرفت ورشد وشکوفایی پی خواهیم بردودرک خواهیم کرد که نادیده گرفتن سهم روستا وروستانشینان هزینه ها وتبعات ناگواری رادرپی خواهدنهادآن چیزی که امروزه تحت عنوان معضلات اجتماعی-اقتصادی برگرده جامعه سنگینی نموده وباعث بی نظمی ها واضطراب های اجتماعی دراشکال مختلف بویژه ناامنی ها،ناهنجارهای رفتاری،کج خلقی های اجتماعی وبداخلاقی ها ونیزبروزپدیده های شومی همچون رشدبی رویه مهاجرت،افزایش میزان حاشیه نشینی دراطراف کلان شهرها وبسیاری مشکلات دیگرمی باشدکه دراین مقاله سعی برآن میشود تابه ذکراهمیت کارآفرینی روستایی وبرخی ازراهبردهای توسعه روستایی درایران اشاره گردد:

الف)برخی ازمختصات منحصربفرد روستادرنظام اجتماعی جامعه عبارتنداز:
1-روستابعنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی وجمعیتی جامعه که درآن تعداد کثیری ازعوامل انسانی مولد سکونت دارند
2-درروستا عوامل ومنابع ارزشمندی اعم ازعوامل انسانی ومنابع طبیعی واقتصادی بعنوان ذخایراستراتژیک کشوروجودداشته که درپیشرفت جامعه نقش حیاتی دارند.
3-نقش واهمیت فراورده ها وتولیدات روستایی دررفع نیازهای روبه تزایدجامعه درخورتوجه می باشدنظیرتولیدمحصولات کشاورزی،زراعی،دامی وصنایع تبدیلی که نقش بی بدیل ومنحصربفرداست.
4-به اثبات رسیده است که روستائیان درحفظ وصیانت ازمنابع ملی وذخایرکشورودراداره امورات مربوطه بمراتب مطمئن تروقابل اتکاتربوده ودراین راستا کمک های شایان توجهی رابهاداره کشورمبذول می دارند.
5-برای جامعه ی اقتصادی ما بسیاری ازدستاوردهای روستائیان نقش استراتژیک داشته واهرم قابل اتکایی درپشتیبانی ازنظام اقتصادی کشوردرعرصه ی جهانی ازطریق صادرات وورودکالاهای ملی به بازارهای پرظرفیت جهانی بوده،یعنی درحقیقت شناسه قدرت اقتصادی کشوردرنزدجهانیان تلقی گردیده مضافا اینکه تکیه براقتصاد بی فایده نفتی راتقلیل می دهد.
6-فعال سازی ساکنان روستا هادرایران میتواندکمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده وباعث کاهش حجم زیادناملایمات اجتماعی گشته حتی منجر به رشدپدیده ی" مهاجرت معکوس" شود.
7-ایجاد وراه اندازی کسب وکارها مانند کسب وکارهای خانوادگی وگروهی درروستاها بدلیل وجودپیوندهای قوی اجتماعی وروحیه ی بالای مشارکت وتعاون درروستاها بالاترازشهرهاست.
8-روحیه ی کاروتلاش ومسئولیت پذیری والتزام وتعهد به پیشرفت درمیان جمعیت روستایی بیشتراز شهرنشینان وجوددارد
.
ب)باوجودهمه ی ویژگی های منحصربه فردوپتانسیل های نهفته درروستاها که به توسعه همه جانبه ی کشورمنتهی میگردد برخی از مهمترین مشکلات روستایی عبارتنداز:
1-کمبودامکانات اجتماعی نظیر خدمات بهداشتی،آموزشی،خطوط ارتباطی،امنیت ،آب آشامیدنی،سوخت و…
2-کمبود میزان درآمد(ضعف اقتصادی)ناشی از افزایش جمعیت روستائیان،بیکاری(کامل یافصلی)،بهره وری پائین افراد ومنابع،عدم جذابیت برای سرمایه گذاری وضعف فضای کسب وکار.

ج)مهمترین راهکار های استراتژیک توسعه روستایی عبارتنداز:
1-تغییرنگرش حاکم براذهان مدیران ومردم نسبت به روستا ازطریق:فرهنگ سازی بوسیله رسانه های جمعی وعمومی،برجسته سازی وتوجه ویژه به مناطق روستایی درنظام آموزشی،ابراز توجه ویژه به روستاها توسط مدیران ارشد(مثل اقامت آنان درروستاها)و…
2-جذاب سازی فضای روستایی کشورازطریق:توسعه هدفمند فضاهای فرهنگی وآموزشی روستاها،ایجادمراکز تفریحی،اقامتی،سیاحتی درروستاها
3-تکمیل وتکامل جامعه اطلاعاتی روستایی کشورمانند ایجادارتباطات مخابراتی،ارتقای سواد اطلاعاتی آنان ونزدیک سازی فرهنگ شفاهی روستائیان بافرهنگ مکتوب دیجیتال.
4-تشکیل خوشه های دانشی روستایی وتوسعه زیرساخت های دانشی مثلتدوین نقشه صنایع روستایی کشور،ایجادوتوسعه مراکز تحصیلی وآموزشی(بخصوص آموزش های کاربردی)،ارتقای سطح سوادروستائیان وآموزش آنان دربکارگیری روش ها وفناوری های نوین
5-نوسازی مناطق آسیب دیده ی روستایی وتوسعه اشتغال زایی درروستاهای کشور از طریق حاکم سازی فضای کارآفرینی وایجادپارک های کارآفرینی درمراکز ومناطق مستعدوهمچنین حمایت از فارغ التحصیلان روستایی برای راه اندازی کسب وکاردرروستاها
6-شکوفاسازی اقتصادروستایی وتاسیس روستاهای نوین که ازجهات موقعیت وامکانات همپای شهرهاباشند،توسعه صنایع دستی وروزآمدسازس آنها،جذب سرمایه گذاران خارجی وبخش خصوصی به سمت روستاهاوفرهنگ سازی برای تغییر الگوهای مصرف وتولیددرروستا.
د)برنامه های توسعه روستایی باید به مواردی همچون:ایجاداشتغال دربخشهای غیرکشاورزی،کنترل جمعیت،توسعه اجتماعی وشهرسازی روستا،کاهش مهاجرت به شهرها،افزایش سطح رفاه،تاکیدبرجذب وتوسعه ی فناوری های جدید وآموزش وتربیت نیروی انسانی ماهرتوجه داشته باشد.

ه)چالش های توسعه روستا عبارتنداز:
1-عدم دسترسی به سرمایه وامکانات
2-مشکل درعرضه کالاها وخدمات
3-تاکیدبریک صنعت یاکسب وکارخاص
4-وجودپدیده حاشیه نشینی وتمایل شدید به مهاجرت
5-گسترش روزافزون تغییرکاربری اراضی زراعی
6-امکان ریسک کمتر درروستاها
7-کمبود سازمانهای حمایت کننده
و)استراتژی های عمده برنامه های توسعه روستایی عبارتنداز:
1-توسعه کشاورزی(تولیدموادغذایی،تولیدمحصولات صنعتی،فراوری محصولات و…)
2-توسعه یکپارچه روستایی
3-صنعتی نمودن روستاها
4-توسعه مراکزرشدروستایی

ز)نقش کارآفرینی درتوسعه اقتصادی روستا:
1-دستیابی روستائیان به کالاها وخدمات موردنیاز
2-رشد اقتصادی روستاها
3-کاهش پدیده ی مهاجرت به شهرها
4-ارتقای سطح امنیت اجتماعی ورفاه درروستاها
5- تشویق به ایجاد کسب وکارهای جدید
6-تشویق کسب وکارهای موجودبه توسعه

ح)پیش نیازهای توسعه کارآفرینی درروستاها:
1-توسعه فرهنگ کارآفرینی
2-آموزش کارآفرینی
3-توسعه ی زیرساخت های کارآفرینی
4-سه استراتژی اساسی توسعه کارآفرینی روستایی شامل:جذب کسب وکارهاازمناطق دیگر،حفظ وتوسعه ی کسب وکارهای موجود ازطریق سیاستهای حمایتی وحمایت از ایجاد کسب وکارهای جدیدازدل خودمناطق روستایی می باشد.

ط)راهبردهای بلندمدت توسعه کارآفرینی روستایی عبارتنداز:
1-ایجادشرایط ویژه برای معکوس نمودن روند مهاجرت
2-اصلاح وتغییر الگو ی توزیع ومصرف انرژی
3-توسعه وبهینه سازی شبکه های حمل ونقل
4-ممنوعیت تغییرکاربری اراضی باغی،زراعی وعرصه های جنگلی ومرتعی
5-بهبود مدیریت واصلاح شیوه های تولید دربخش های کشاورزی
6-توسعه صنایع تبدیلی زود بادرمناطق مستعد
7-اقتصادی نمودن کالاهای کشاورزی وروستایی
8-دستیابی همگانی به آموزش های مقدماتی،ترویج وبهبودشکاف های طبقاتی وارتقای توانمندی های زنان روستایی
9-ارتقای سطح سلامت،ایجادمحیط های زندگی مفرح ونشاط انگیز
10-حمایت موثرازتشکیل وتوسعه تعاونی ها وایجادوگسترش مجتمع های تعاونی روستایی
11-تشکیل گروه های پس اندازخودگردان برای تامین بخشی ازنیازهای مالی پروژه های کارآفرینی
12-ایجادسیستم های اعتباری کوچک بمنظور ارایه تسهیلات مثل تاسیس بانک روستایی
13-ایجادمراکزآموزشی تلفیقی بمنظورارائه خدمات آموزش ومشاوره درزمینه های مختلف بازاریابی،مراقبت ازحیوانات اهلی،صنایع دستی وسایرمهارت های موردنیاز

توسعه کسب و کار روستایی

Monday, 03 September 2007
تجربه موسسه توسعه خدمات کشاورزی ( Extention ) در آموزش کارآفرینی و خوداشتغالی روستایی
یادداشت ویراستار:
اگرچه این مقاله به فرصتهای Extension در مورد کارآفرینان روستایی می پردازد اما چارچوب ارائه شده و موضوعات مطروحه قابل بکارگیری در طراحی برنامه های مشابه جدید و یا توسعه برنامه های قبلی و یا برای سایر گروه های مخاطب نیز می باشد.
Extension می تواند و باید از وجود مخاطبیین بالقوه خود بعنوان یک فرصت که توسط کسب وکارهای روستایی کوچک ایجاد می شود استفاده نماید.
کارآفرینان روستایی نیازهای اطلاعاتی و تحصیلی خاصی دارند که مورد توجه واقع نشده اند. سازمان های متعددی وجود دارند که برای کسب وکارهای کوچک برنامه ارائه می دهند اما اغلب آنها، به نواحی روستایی دسترسی ندارند.
Extension یکی از ارائه دهندگان مجرب برنامه های مدیریتی برای برخی از کسب وکارهای روستایی است و در حال حاضر به ارائه خدمات مشغول است.
فراهم نمودن چنین کمکی برای کسب و کارهای روستایی به حمایت از پایداری اقتصاد محلی، کیفیت زندگی در این مناطق و موجودیت فرصت های اشتغال فرامزرعه ای ( Off-Form ) برای کشاورزان و دامداران کمک می کند.
تمایلات اقتصادی به حمایت از کسب و کارهای کوچک وحمایت کارآفرینانه ممکن است در هر زمانی به میزان بالایی وجود داشته باشد و ما می توانیم خوشبین باشیم که سطح حمایت مالی از این برنامه ها از منابع فدرال و در بعضی موارد از منابع ایالتی در حال افزایش است.
علاوه بر این، Extension تلاش می کند که دامنه فعالیتهای خود را گسترش داده، به موضوعات اجتماعی گسترده تری بپردازد و همچنین فعالیتش از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
مطمئناً Extension به چیزی شبیه به یک برنامه کسب و کار کوچک نیاز دارد و کسب و کار کوچک نیز به همان اندازه به فعالیت های Extension نیازمند است.
از منظر جامعه روستایی، نقش کسب وکارهای کوچک روستایی ( SRB ) به وجود عوامل بنیادی نظیر ابتکار، کارآفرینی، مهارت های حرفه ای، رهبری، زیرساخت ها و منابع مالی بستگی دارد. Extension نیز می تواند در هر یک از این زمینه ها نقشی کلیدی را ایفا نماید.
تحقیقات اخیر نیازهای ویژه کسب وکارهای کوچک روستایی را نشان می دهد:
۱- تعداد کمی از کارآفرینان روستایی تصویری صحیح از شرایط مالی کسب و کار خود دارند.
۲- پیچیدگی مدیریتی افراد درگیر در کسب و کارهای کوچک روستایی به طور قابل توجهی در بین کسب وکارهای گوناگون تفاوت می کند.
۳- نیاز شدیدی به ارائه یک سیستم مدیریت اطلاعات مالی احساس می شود که با کسب و کارهای کوچک مرتبط باشد و برای آموزش نیز مفید باشد.
یک سری از مهارت های کسب وکار شامل مدیریت، منابع مالی و بازاریابی در بین کسب وکارهای کوچک روستایی از طریق برنامه های آموزشی قابل گسترش می باشد. علاوه بر این، وقوع و موفقیت فعالیت های کارآفرینانه نیز می تواند از طریق برنامه های مناسب تحت تاثیر قرار گیرد.
Extension چه نقشی را می تواند ایفا کند؟
جهت ارزیابی پتانسیل موجود Extension جهت توسعه نقش خود در آموزش کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک، ما باید سوالات زیر را مطرح سازیم :
۱- تقاضای بالقوه برای آموزش کارآفرینی چیست و چگونه می توانیم توجه کسب وکارهای کوچک را جلب کنیم؟
۲- چه میزان محتویات آموزشی موجود است؟ چه میزان باید تهیه شود و چه میزان باید ارائه گردد.
۳- آیا این مواد آموزشی با مخاطب شما تناسب دارد؟ (از لحاظ مدت، فرمت، شکل ظاهری، تسهیلات کمک آموزشی، رسانه ای و قیمت)
۴- رقبا و همکاران بالقوه شما در این فرآیند چه کسانی هستند؟
۵- چه موانعی بر سر راه وجود دارد؟ (موانع سازمانی و اداری در دانشگاه و یا در سطح محلی و مقاومت از سوی سازمان های کشاورزی و یا درگیری های ریشه داری که بین سایر سازمان ها وجود دارد)
۶- چه نوع حمایتی از جانب بخش های تحقیقی و آموزشی ادارات ، دانشگاه های و مراکز آموزشی مورد نیاز است؟
۷- چه منابعی(مالی و انسانی) مورد نیازند و آنها را چگونه تامین می کنیم؟ از منابع جدید و یا از برنامه های موجود؟
۸- وقتی به تامین منابع انسانی از منابع موجود می پردازیم، چگونه آنها را به سمت فعالیت جدیدیشان ترغیب می کنیم؟
۹- چه برنامه هایی جهت تسریع این انتقالها لازم است؟
تقاضا:
تعداد کسب و کارهای کوچک بسیار و به سرعت در حال رشد می باشد. درحالیکه موسسات بزرگتر مدیرانی حرفه ای دارند، کسب وکارهای کوچک معمولاً توسط مالکینی که بندرت آموزش مدیریت دیده اند اداره می شود. بنا بر این، نیاز به این آموزش ها وجود دارد. اگر چه خدماتی که از سوی Extension ارائه می شود به این بستگی دارد که چقدر بتوانیم توجه کارآفرینان روستایی و مدیران کسب و کار را جلب نمائیم.
علاقمندان به حوزه کسب و کار نیز همچون کشاورزان متنوع هستند. برخی از آنها به دنبال آموزشهای مدیریتی هستنداما دیگران اینطور نیستند. برخی جهت حل مشکلات فقط به خود متکی می باشند.
تحقیقاتی که بر روی کسب و کارهای روستایی در Texas انجام شده است مانع دیگری راجهت بوجود آمدن تقاضای موثر برای آموزش و اطلاعات نشان می دهد.
Hoy دریافت که درصد بالایی از مدیران ویا صاحبان کسب و کارهای روستایی بر این باورند که مشکلات آنها بدلیل وقوع شرایطی است که بر روی آن کنترلی ندارند و یا کنترل بسیار کمی دارند (شرایط خارج از کنترل) بنابر این، تقاضای موثر جهت دریافت آموزش ها، فقط زمانی ایجاد می شود که این افراد به این باور برسند که چالش های آنها در حقیقت قابل مدیریت و کنترل می باشد.
علاوه بر این Extension تنها وقتی می تواند بر این حوزه تقاضا مسلط گردد که صاحبان کسب و کار او را به عنوان منبع کمک رسان به مشکلاتشان بشناسند.
نخست، ممکن است تصویری که از ما در اذهان وجود دارد برخی از مشتریان بالقوه را ناامید کند زیرا اغلب برداشت می شود که ما فقط در ارتباط با مزارع فعالیت می کنیم.
ثانیاً برخی از مشتریان بالقوه نیز در صورتی که برنامه و محتویات آموزشی مرتبطی با مشکلات آنها نداشته باشیم از ما روی می گردانند.
محتوای آموزش
در بررسی فرصت موجود برای Extension جهت پاسخگویی به نیاز کسب و کارهای روستایی به آموزش، ما دریافته ایم که اکنون موضوع اصلی مخاطبین هستند. وجود محتویات آموزشی مشکل عمده ای نیست.
مفاهیم مدیریتی ارائه شده در ارتباط با دام و مزرعه، مراقبت های ویژه، کسب و کارهای دریایی، کسب و کارهای مرتبط با کشاورزی و کسب و کارهای مرتبط با توزیع غذا می توانند به عنوان کسب و کارهای کوچک روستایی آموزش داده شوند. علاوه بر این، عرضه وسیع محتویات آموزش مدیریتی، توسط سازمان های دیگر فعال در زمینه کسب و کارهای کوچک در نواحی شهری ارائه شده است.
هر چند، ما باید محتویات و مفاهیم خود را برای این ارباب رجوع نیز بکار بریم. این برنامه باید به نیاز صاحبان کسب و کار بپردازد. همچنین باید برنامه ها با توجه به کسب و کارها متنوع باشد، چه برای کسب و کارهای موجود کارآفرینان بالقوه، چه برای اشتغال زایی و یا روشی برای کسب درآمد.
این برنامه ها باید مدت زمان مناسب داشته باشند، حرفه ای باشند و به موضوعات جذاب و مورد توجه بپردازند.
شرکا ورقبا
حتی زمانی که خلا قابل ملاحظه ای در یک زمینه احساس شود، هر ایده جدیدی که در آن زمینه بوجود می آید امکان درگیری های بین گروهی( Turf ) را بیشتر می کند.
این رقبای بالقوه می توانند شرکای خوبی نیز باشند. یکی از مشخص ترین رقبا در این حوزه،آموزش دهندگان بخش خصوصی هستند که در چند سال اخیر در پاسخ به تمایل روبه رشد نسبت به توسعه کسب و کارهای کوچک، به ارائه گزیده ای از کارگاه ها، برنامه های آموزشی، و ورود به حوزه کسب و کار و کارآفرینی، پرداخته اند. فعالیت در این زمینه به شرط ارائه ایده های خوب و آموزش های مورد نیاز است که موفقیت را تضمین می کند.
بانک ها و انجمن های ایالتی و ملی مرتبط با آنها، مدیریت و ادارت کسب و کارهای کوچک، دپارتمان های محلی و ایالتی توسعه اقتصادی، و سایرین، در صورتی که به آنها توجه شود بر کمکی که Extension به آنها می کند صحه می گذارند. همکاری با دیگران مزایای چندی را در پی دارد:
۱- استرس وارده بر کارکنان Extension بر اثر ایجاد تغییرات به حداقل می رسد.
۲- نیاز Extension به تخصیص مجدد بودجه را کاهش می دهد.
۳-یک گروه از متحدین غیر سنتی شکل می گیرد.
۴- در گیریهای بین گروهی کاهش می یابد.
کارکردن با کادری از متحدین مکملی خواهد بود، برای استراتژی های دیگری جهت توسعه برنامه ریزی های Extension در این زمینه.
موانع
{در ارتباط با فعالیت در زمینه های مورد ذکر}حمایت درونی بین Extension و دانشگاه ضروری خواهد بود. بالا بردن آگاهی عمومی در مورد نیاز به چنین برنامه هایی از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد.
رویکرد دیگر ما، جلب حمایت گروه های موثر در سازمان های اجرایی و کشاورزی، بوردهای محلی Extension ، دولت های محلی و ایالتی و کارکنان میدانی است.
سازمان های کشاورزی ممکن است تلاش های جدید انجام شده در جهت آموزش کارآفرینی و کسب و کار را اسراف منابع تخصیص یافته به ارباب رجوع، بدانند. آنها باید قانع شوند که اینکار به تقویت اقتصاد روستایی کمک می کند.
استراتژی عمومی دیگری که به کار می رود، ایجاد منابع جدید حمایتی است. بعنوان مثال کسب و کارهای کوچک یک نوع حامی ایده آل برای حمایت از برنامه های Extension هستند زیرا متعددند، انگشت نما هستند و بر روی دولت های محلی و ایالتی تاثیر گذارند.
منابع
افزایش مدعیان جدید برای منابع موجود انتخاب های سختی را پیش رو قرار می دهد. این انتخاب ها اطمینان می بخشند که در این تصمیم گیری کلیه افراد دخالت دارند. طبیعت بشر اینگونه است که باید احساس کند که زمینه ای که نیروی انسانی خود را در آن سرمایه گذاری کرده مهم و تحت حمایت است. همچنین مخالفت شدید با تغییرات نیز امر طبیعی است.
در این مورد در صورتی که تغییر آرایش افراد مد نظر نباشد، چیزی که مورد نیاز است، جهت دهی دو باره پست ها و موقعیت هاست.
این که انتظار داشته باشیم که اشخاص به سادگی این زمینه فعالیت را نیز به لیست مسئولیت های خود اضافه کنند واقع بینانه نیست و تقریباً همیشه نیازمند تغییر در پیش فرض ها و تغییر در موضوع، ارباب رجوع، حمایت و رویکرد ارائه خدمات است.
برخی از موسسات و یا متخصصین بیش از دیگران این انتقال را آسان می سازند.
اقتصاد های خانگی و 4 – H/youth و آژانس های توسعه اجتماعی و متخصصینی که با مشتریان متنوعی در ارتباطند ممکن است کارکردن با کسب و کارهای کوچک را راحت تر بپذیرند.
هر چند، آژانس های کشاورزی و متخصصین (بویژه آنهایی که در زمینه های مدیریت- بازاریابی و مالی تبحر دارند و با زمینه های Subject-Matter آشنا هستند) برای این گروه از مخاطبین مورد نیازند.
نتایج
Extension در صورتی که انتظار حمایت مداوم را دارد، باید رابطه اش را با جامعه حفظ و افزایش بخشد .شواهد نشان می دهد که اعضای جامعه ارتباطات Extension را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار می دهند.
برنامه ریزی کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک فرصتی را فراهم می کند که ارتباطات و حمایت های خود را ماهیتاً افزایش دهیم. در پایان، این می تواند ما را قادر سازد که برنامه ریزی بهتری داشته باشیم.
ما باید بفهمیم که چطور بر موانع غلبه کنیم و از کلیه فرصت های موجود در این زمینه استفاده کنیم.
منبع: ژورنال Extension ، پاییز ۱۹۹۱ ، جلد ۲۹ ،شماره۳
http://www.joe.org/joe/1991fall/a6.html .

نویسنده: ۱- توماس ج. جانسون دانشیار و متخصص در Extension
دپارتمان اقتصاد کشاورزی
۲- دنیس. یو. فیشر ،اقتصاددان
خدمات توسعه کشاورزی تگزاس( Extension )
برگرفته از: شبکه زنان کارآفرین

توسعه کسب و کارهای روستایی

تجربه موسسه توسعه خدمات کشاورزی ( Extention ) در آموزش کارآفرینی و خوداشتغالی روستایی
خدمات توسعه کشاورزی تگزاس( Extension )
یادداشت ویراستار:
اگرچه این مقاله به فرصتهای Extension در مورد کارآفرینان روستایی می پردازد اما چارچوب ارائه شده و موضوعات مطروحه قابل بکارگیری در طراحی برنامه های مشابه جدید و یا توسعه برنامه های قبلی و یا برای سایر گروه های مخاطب نیز می باشد.
Extension می تواند و باید از وجود مخاطبیین بالقوه خود بعنوان یک فرصت که توسط کسب وکارهای روستایی کوچک ایجاد می شود استفاده نماید.
کارآفرینان روستایی نیازهای اطلاعاتی و تحصیلی خاصی دارند که مورد توجه واقع نشده اند. سازمان های متعددی وجود دارند که برای کسب وکارهای کوچک برنامه ارائه می دهند اما اغلب آنها، به نواحی روستایی دسترسی ندارند.
Extension یکی از ارائه دهندگان مجرب برنامه های مدیریتی برای برخی از کسب وکارهای روستایی است و در حال حاضر به ارائه خدمات مشغول است.
فراهم نمودن چنین کمکی برای کسب و کارهای روستایی به حمایت از پایداری اقتصاد محلی، کیفیت زندگی در این مناطق و موجودیت فرصت های اشتغال فرامزرعه ای ( Off-Form ) برای کشاورزان و دامداران کمک می کند.
تمایلات اقتصادی به حمایت از کسب و کارهای کوچک وحمایت کارآفرینانه ممکن است در هر زمانی به میزان بالایی وجود داشته باشد و ما می توانیم خوشبین باشیم که سطح حمایت مالی از این برنامه ها از منابع فدرال و در بعضی موارد از منابع ایالتی در حال افزایش است.
علاوه بر این، Extension تلاش می کند که دامنه فعالیتهای خود را گسترش داده، به موضوعات اجتماعی گسترده تری بپردازد و همچنین فعالیتش از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
مطمئناً Extension به چیزی شبیه به یک برنامه کسب و کار کوچک نیاز دارد و کسب و کار کوچک نیز به همان اندازه به فعالیت های Extension نیازمند است.
از منظر جامعه روستایی، نقش کسب وکارهای کوچک روستایی ( SRB ) به وجود عوامل بنیادی نظیر ابتکار، کارآفرینی، مهارت های حرفه ای، رهبری، زیرساخت ها و منابع مالی بستگی دارد. Extension نیز می تواند در هر یک از این زمینه ها نقشی کلیدی را ایفا نماید.
تحقیقات اخیر نیازهای ویژه کسب وکارهای کوچک روستایی را نشان می دهد:
۱- تعداد کمی از کارآفرینان روستایی تصویری صحیح از شرایط مالی کسب و کار خود دارند.
۲- پیچیدگی مدیریتی افراد درگیر در کسب و کارهای کوچک روستایی به طور قابل توجهی در بین کسب وکارهای گوناگون تفاوت می کند.
۳- نیاز شدیدی به ارائه یک سیستم مدیریت اطلاعات مالی احساس می شود که با کسب و کارهای کوچک مرتبط باشد و برای آموزش نیز مفید باشد.
یک سری از مهارت های کسب وکار شامل مدیریت، منابع مالی و بازاریابی در بین کسب وکارهای کوچک روستایی از طریق برنامه های آموزشی قابل گسترش می باشد. علاوه بر این، وقوع و موفقیت فعالیت های کارآفرینانه نیز می تواند از طریق برنامه های مناسب تحت تاثیر قرار گیرد.
Extension چه نقشی را می تواند ایفا کند؟
جهت ارزیابی پتانسیل موجود Extension جهت توسعه نقش خود در آموزش کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک، ما باید سوالات زیر را مطرح سازیم :
۱- تقاضای بالقوه برای آموزش کارآفرینی چیست و چگونه می توانیم توجه کسب وکارهای کوچک را جلب کنیم؟
۲- چه میزان محتویات آموزشی موجود است؟ چه میزان باید تهیه شود و چه میزان باید ارائه گردد.
۳- آیا این مواد آموزشی با مخاطب شما تناسب دارد؟ (از لحاظ مدت، فرمت، شکل ظاهری، تسهیلات کمک آموزشی، رسانه ای و قیمت)
۴- رقبا و همکاران بالقوه شما در این فرآیند چه کسانی هستند؟
۵- چه موانعی بر سر راه وجود دارد؟ (موانع سازمانی و اداری در دانشگاه و یا در سطح محلی و مقاومت از سوی سازمان های کشاورزی و یا درگیری های ریشه داری که بین سایر سازمان ها وجود دارد)
۶- چه نوع حمایتی از جانب بخش های تحقیقی و آموزشی ادارات ، دانشگاه های و مراکز آموزشی مورد نیاز است؟
۷- چه منابعی(مالی و انسانی) مورد نیازند و آنها را چگونه تامین می کنیم؟ از منابع جدید و یا از برنامه های موجود؟
۸- وقتی به تامین منابع انسانی از منابع موجود می پردازیم، چگونه آنها را به سمت فعالیت جدیدیشان ترغیب می کنیم؟
۹- چه برنامه هایی جهت تسریع این انتقالها لازم است؟
تقاضا:
تعداد کسب و کارهای کوچک بسیار و به سرعت در حال رشد می باشد. درحالیکه موسسات بزرگتر مدیرانی حرفه ای دارند، کسب وکارهای کوچک معمولاً توسط مالکینی که بندرت آموزش مدیریت دیده اند اداره می شود. بنا بر این، نیاز به این آموزش ها وجود دارد. اگر چه خدماتی که از سوی Extension ارائه می شود به این بستگی دارد که چقدر بتوانیم توجه کارآفرینان روستایی و مدیران کسب و کار را جلب نمائیم.
علاقمندان به حوزه کسب و کار نیز همچون کشاورزان متنوع هستند. برخی از آنها به دنبال آموزشهای مدیریتی هستنداما دیگران اینطور نیستند. برخی جهت حل مشکلات فقط به خود متکی می باشند.
تحقیقاتی که بر روی کسب و کارهای روستایی در Texas انجام شده است مانع دیگری راجهت بوجود آمدن تقاضای موثر برای آموزش و اطلاعات نشان می دهد.
Hoy دریافت که درصد بالایی از مدیران ویا صاحبان کسب و کارهای روستایی بر این باورند که مشکلات آنها بدلیل وقوع شرایطی است که بر روی آن کنترلی ندارند و یا کنترل بسیار کمی دارند (شرایط خارج از کنترل) بنابر این، تقاضای موثر جهت دریافت آموزش ها، فقط زمانی ایجاد می شود که این افراد به این باور برسند که چالش های آنها در حقیقت قابل مدیریت و کنترل می باشد.
علاوه بر این Extension تنها وقتی می تواند بر این حوزه تقاضا مسلط گردد که صاحبان کسب و کار او را به عنوان منبع کمک رسان به مشکلاتشان بشناسند.
نخست، ممکن است تصویری که از ما در اذهان وجود دارد برخی از مشتریان بالقوه را ناامید کند زیرا اغلب برداشت می شود که ما فقط در ارتباط با مزارع فعالیت می کنیم.
ثانیاً برخی از مشتریان بالقوه نیز در صورتی که برنامه و محتویات آموزشی مرتبطی با مشکلات آنها نداشته باشیم از ما روی می گردانند.
محتوای آموزش
در بررسی فرصت موجود برای Extension جهت پاسخگویی به نیاز کسب و کارهای روستایی به آموزش، ما دریافته ایم که اکنون موضوع اصلی مخاطبین هستند. وجود محتویات آموزشی مشکل عمده ای نیست.
مفاهیم مدیریتی ارائه شده در ارتباط با دام و مزرعه، مراقبت های ویژه، کسب و کارهای دریایی، کسب و کارهای مرتبط با کشاورزی و کسب و کارهای مرتبط با توزیع غذا می توانند به عنوان کسب و کارهای کوچک روستایی آموزش داده شوند. علاوه بر این، عرضه وسیع محتویات آموزش مدیریتی، توسط سازمان های دیگر فعال در زمینه کسب و کارهای کوچک در نواحی شهری ارائه شده است.
هر چند، ما باید محتویات و مفاهیم خود را برای این ارباب رجوع نیز بکار بریم. این برنامه باید به نیاز صاحبان کسب و کار بپردازد. همچنین باید برنامه ها با توجه به کسب و کارها متنوع باشد، چه برای کسب و کارهای موجود کارآفرینان بالقوه، چه برای اشتغال زایی و یا روشی برای کسب درآمد.
این برنامه ها باید مدت زمان مناسب داشته باشند، حرفه ای باشند و به موضوعات جذاب و مورد توجه بپردازند.
شرکا ورقبا
حتی زمانی که خلا قابل ملاحظه ای در یک زمینه احساس شود، هر ایده جدیدی که در آن زمینه بوجود می آید امکان درگیری های بین گروهی( Turf ) را بیشتر می کند.
این رقبای بالقوه می توانند شرکای خوبی نیز باشند. یکی از مشخص ترین رقبا در این حوزه،آموزش دهندگان بخش خصوصی هستند که در چند سال اخیر در پاسخ به تمایل روبه رشد نسبت به توسعه کسب و کارهای کوچک، به ارائه گزیده ای از کارگاه ها، برنامه های آموزشی، و ورود به حوزه کسب و کار و کارآفرینی، پرداخته اند. فعالیت در این زمینه به شرط ارائه ایده های خوب و آموزش های مورد نیاز است که موفقیت را تضمین می کند.
بانک ها و انجمن های ایالتی و ملی مرتبط با آنها، مدیریت و ادارت کسب و کارهای کوچک، دپارتمان های محلی و ایالتی توسعه اقتصادی، و سایرین، در صورتی که به آنها توجه شود بر کمکی که Extension به آنها می کند صحه می گذارند. همکاری با دیگران مزایای چندی را در پی دارد:
۱- استرس وارده بر کارکنان Extension بر اثر ایجاد تغییرات به حداقل می رسد.
۲- نیاز Extension به تخصیص مجدد بودجه را کاهش می دهد.
۳-یک گروه از متحدین غیر سنتی شکل می گیرد.
۴- در گیریهای بین گروهی کاهش می یابد.
کارکردن با کادری از متحدین مکملی خواهد بود، برای استراتژی های دیگری جهت توسعه برنامه ریزی های Extension در این زمینه.
موانع
{در ارتباط با فعالیت در زمینه های مورد ذکر}حمایت درونی بین Extension و دانشگاه ضروری خواهد بود. بالا بردن آگاهی عمومی در مورد نیاز به چنین برنامه هایی از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد.
رویکرد دیگر ما، جلب حمایت گروه های موثر در سازمان های اجرایی و کشاورزی، بوردهای محلی Extension ، دولت های محلی و ایالتی و کارکنان میدانی است.
سازمان های کشاورزی ممکن است تلاش های جدید انجام شده در جهت آموزش کارآفرینی و کسب و کار را اسراف منابع تخصیص یافته به ارباب رجوع، بدانند. آنها باید قانع شوند که اینکار به تقویت اقتصاد روستایی کمک می کند.
استراتژی عمومی دیگری که به کار می رود، ایجاد منابع جدید حمایتی است. بعنوان مثال کسب و کارهای کوچک یک نوع حامی ایده آل برای حمایت از برنامه های Extension هستند زیرا متعددند، انگشت نما هستند و بر روی دولت های محلی و ایالتی تاثیر گذارند.
منابع
افزایش مدعیان جدید برای منابع موجود انتخاب های سختی را پیش رو قرار می دهد. این انتخاب ها اطمینان می بخشند که در این تصمیم گیری کلیه افراد دخالت دارند. طبیعت بشر اینگونه است که باید احساس کند که زمینه ای که نیروی انسانی خود را در آن سرمایه گذاری کرده مهم و تحت حمایت است. همچنین مخالفت شدید با تغییرات نیز امر طبیعی است.
در این مورد در صورتی که تغییر آرایش افراد مد نظر نباشد، چیزی که مورد نیاز است، جهت دهی دو باره پست ها و موقعیت هاست.
این که انتظار داشته باشیم که اشخاص به سادگی این زمینه فعالیت را نیز به لیست مسئولیت های خود اضافه کنند واقع بینانه نیست و تقریباً همیشه نیازمند تغییر در پیش فرض ها و تغییر در موضوع، ارباب رجوع، حمایت و رویکرد ارائه خدمات است.
برخی از موسسات و یا متخصصین بیش از دیگران این انتقال را آسان می سازند.
اقتصاد های خانگی و 4 – H/youth و آژانس های توسعه اجتماعی و متخصصینی که با مشتریان متنوعی در ارتباطند ممکن است کارکردن با کسب و کارهای کوچک را راحت تر بپذیرند.
هر چند، آژانس های کشاورزی و متخصصین (بویژه آنهایی که در زمینه های مدیریت- بازاریابی و مالی تبحر دارند و با زمینه های Subject-Matter آشنا هستند) برای این گروه از مخاطبین مورد نیازند.
نتایج
Extension در صورتی که انتظار حمایت مداوم را دارد، باید رابطه اش را با جامعه حفظ و افزایش بخشد .شواهد نشان می دهد که اعضای جامعه ارتباطات Extension را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار می دهند.
برنامه ریزی کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک فرصتی را فراهم می کند که ارتباطات و حمایت های خود را ماهیتاً افزایش دهیم. در پایان، این می تواند ما را قادر سازد که برنامه ریزی بهتری داشته باشیم.
ما باید بفهمیم که چطور بر موانع غلبه کنیم و از کلیه فرصت های موجود در این زمینه استفاده کنیم.

کار……………………………………………………………………………………  35


تعداد صفحات : 36 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود