تارا فایل

پروپوزال مقایسه کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار


موضوع: مقایسه کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار
Compare the Quality of life, personality characteristics and emotional control in athletes and non-athletes
بیان مساله:
تربیت بدنی به مثابه یک نیاز فطری و یک پدیده اجتماعی-آموزشی در تکامل جسمانی و روانی افراد رسالتی بزرگ بر عهده دارد و به پرورش شخصیت و رشد روانی اجتماعی کمک می کند (قلی زاده، اوجاقی، حکتی، پیرزاده، 1388). امروزه روان شناسان ورزشی تاثیر ورزش را بر متغیر های مختلف روانی مورد آزمایش قرار داده اند. از جمله مولفه های روان شناختی مرتبط با ورزش می توان به کیفیت زندگی1 ورزشکاران اشاره کرد.
کیفیت زندگی به تامین سلامتی و شادکامی در افراد و بهرمندی آنها از یک زندگی سالم کمک می کند. کیفیت زندگی مفهومی است که در سه دهه گذشته، تلاش های زیادی برای تعریف و اندازه گیری عینی آن انجام شده است (هاگرتی2 و همکاران، 2001). اما با وجود پژوهش های گسترده ای که در زمینه کیفیت زندگی انجام شده است اما هنوز تعریف واحد و مورد توافق همگان درباره کیفیت زندگی ارائه نشده است. برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکرد عینی تعریف کرده اند و موارد آشکار و مرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمانی، شرایط شخصی، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانسته اند (لیو3، 2006). در مقابل این رویکرد، رویکرد ذهنی وجود دارد که کیفیت زندگی را مترادف با شادی یا رضایت فرد در نظر می گیرد و بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تاکید دارد (لیو، 2006). بین دو رویکرد عینی و ذهنی رویکرد جدیدی به نام کل نگر وجود دارد که نظریه پردازان آن معتقد هستند کیفیت زندگی همانند خود زندگی، مفهوم پیچیده و چند بعدی است و در بررسی آن هر دو مولفه عینی و ذهنی را در نظر می گیرند (مالکینا-پیخ4 و پیخ5، 2008).
بنابراین، کیفیت زندگی مفهومی چندبعدی، ذهنی و پویا است (لینگر6، 1994؛ به نقل از برزو و همکاران، 1389)؛ که در برگیرنده های حیطه های سلامت و عملکرد فیزیکی، سلامت ذهنی، عملکرد اجتماعی، رضایت از درمان، نگرانی درباره آینده و حس خوب بودن است (اکهوب7، نیجاری8، چیکری9 و لویسی10، 2008).
تحقیقات نشان داده است که ورزش بر کیفیت زندگی افراد ورزشکار تاثیر گذار است. به عنوان مثال، یعقوب بدری (1392) در پژوهشی نشان داد در مولفه های کیفیت زندگی سالمندان ورزش کار و غیرورزش کار در سلامت عمومی، عملکرد جسمانی، انرژی و شادابی، سلامت روانی و محدودیت های ایفای نقش به دلایل جسمانی و عاطفی اختلاف معنی دار وجود دارد؛ اما در متغیرهای درد بدنی و عملکرد اجتماعی اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
یکی از عواملی که بر سبک زندگی و به تبع بر کیفیت زندگی افراد تاثیر می گذارد ویژگی های شخصیتی افراد است (عابدی، 1394). از طرف دیگر شخصیت مهمترین متغیری است که برای تمایل به شرکت در فعالیت های ورزشی و تشریح عمل موفقیت ها و شکست ها در مسابقات ورزشی به آن توجه می شود (انشل، 1380). ویژگی های شخصیتی به مجموع ویژگی هایی که در وجود یک فرد، تقریباً به طور دایم وجود دارد و موجب تمایز وی از سایرین می شود، اطلاق می گردد. ساختار شخصیت بر اساس الگوهای مختلف تبیین شده است (شکری و همکاران، 1384).
در گستره ی علوم روان شناختی، نظریه های زیادی در زمینه ویژگی های شخصیتی و تاثیر آن ها بر هیجان، تفکر و رفتار تبیین شده است که در این بین مدل پنج عامل بزرگ کاستا و مک کری یکی از پرکاربردترین نظریه های شخصیت در سال های اخیر است که مطرح می کند، ویژگی های شخصیتی؛ ژنتیکی، ثابت و الگوهایی از افکار، احساسات و رفتار هستند. در این مدل؛ شخصیت یک مفهوم چندبعدی است و هر بعد شامل مجموعه ای از صفات می باشد، این ابعاد (عامل ها) عبارت اند از؛ روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی، خوشایندی و وظیفه شناسی (فراهانی، 1388).
در یک نگاه کلی می توان گفت که پایه و اساس عامل روان رنجوری را تجارب و هیجانات منفی و نامطلوب تشکیل می دهد. اضطراب، افسردگی، کم رویی، آسیب پذیری، پرخاشگری و خشونت، بی ثباتی هیجانی و حساسیت و زودرنجی از جمله ویژگی های این عامل است. برون گرایی عاملی است که تجربه ی هیجانات مثبت، قاطعیت و جرات ورزی، هیجان خواهی، اجتماعی بودن و صمیمیت، پرحرف و پر انرژی بودن از مشخصه های آن می باشد (کوک11، کاسیلاس12، روبینس13 و دو قرتی14، 2005). عامل گشودگی؛ انعطاف پذیری در برابر تجارب، خلاقیت، کنجکاوی، تخیل، ابتکار، درک احساسات و پذیرش ارزش ها و ایده های جدید را در بر می گیرد. عامل خوشایندی با صفاتی چون نوع دوستی، همدردی، خویشتن داری، بخشندگی و سخاوت و وفاداری همراه است و ویژگی هایی چون احساس وظیفه شناسی و و مسئولیت پذیری، خویشتن داری، نظم و ترتیب، کفایت، تمایل به پیشرفت و محتاط بودن مشخصه های عامل وظیفه شناسی هستند (هیرش15 و پترسون16، 2008).
جونز17 (2002) در پژوهشی نشان داد که در مقیاس های اجتماعی شدن، مسئولیت پذیری، مدارا، مردم آمیزی بین ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنادار است. تفاوت در سایر مقیاس های پرسشنامه کالیفرنیا معنادار نبود. استفان18 (2002) نشان داد نمره های ورزشکاران در مقیاس های سلطه گری، استعداد پایگاه، خویشتن داری، مدارا، احساس سلامتی، مسئولیت، همدلی و پیشرفت از طریق عدم همنوایی بالاتر از نمره های غیرورزشکاران است. در پژوهش او، ویژگی های شخصیتی دو جنس متفاوت نبود.
یکی از عواملی که در رشد و سازمان شخصیت نقش مهمی به عهده دارد ویژگی ها و تغییرات عواطف و چگونگی کنترل آنها می باشد (لطف آبادی، 1379). منظور از مهارت کنترل عواطف این است که فرد بیاموزد که چگونه عواطف خود را در موقعیت های گوناگون تشخیص دهد، و آن را ابراز و کنترل نماید (گروس19، 1998). از جمله این عواطف خشم، خلق افسرده، اضطراب20 و عاطفه مثبت می باشند، که اگر نتوانیم آن ها را کنترل کنیم تبدیل به هیجانات و عواطف منفی می شود که نه تنها سازنده نیست بلکه آثار مخرب و زیان باری نیز دارد (عباسی، 1388). در واقع مدیریت و کنترل این عواطف موجب می شود افراد، واقع بین، نیک اندیش و درست کردار شوند و فردی مفید و کار آمد در پیشرفت جامعه به شمار آیند (شعاری نژاد، 1386). مهارت کنترل عواطف اثرات گوناگون در جنبه های مختلف زندگی فرد، تعاملات بین فردی، بهداشت روانی و سلامت فیزیکی و جسمی فرد دارد (کوردوا21، 2005؛ به نقل از عباسی، 1388).
گوزواکوواسکا22 (2003) در تحقیقات خود نشان دادند که تمرین هوازی به طور معناداری باعث کاهش افسردگی و اضطراب می شود. کالفاس و تایلور23 (1994) با مطالعه بیش از 20 مقاله تحقیقی نتیجه گرفتند که ورزش و تحرک بدنی باعث افزایش عزت نفس، خودپنداره مثبت و کاهش افسردگی، استرس و اضطراب همراه است.
بنابراین با توجه به آنچه که گفته شد پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چه تفاوتی بین کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت:
با پیشرفت علم و فناوری و وفور امکانات رفاهی و مواد غذایی در مقایسه با سال های گذشته، مردم از رفاه بیشتری برخوردار شده اند، به طوری که دیگر کمتر کسی از گرسنگی و کمبود امکانات اصلی و روزمره زندگی رنج می برد. اما با وجود پیشرفت و رفاه مادی، ناراحتی های عصبی بیشماری همچون سردرگمی، بی هدفی، خشم، ضعف روحیه، افسردگی و هزاران ناراحتی دیگر به وجود آمده و اکثر مردم را تحت پوشش خود در آورده است. تا جایی که بنابر نظر متخصصان، بیش از نیمی از ناراحتی های جسمی بیمارانی که به مراکز درمانی مراجعه می کنند، منشا روانی دارد (حمایت طلب و همکاران، 1382).
همچنین باید گفت ورزشکار بودن و انجام فعالیت حرفه ای ورزشی، ویژگی ای است که به کمک آن می توان افراد را حتی از نظر شخصیتی، متمایز ساخت. باید به این موضوع نیز توجه داشت که در جوامع مختلف، امروز از ورزش به عنوان یکی از روش های درمانی در بهبود مبتلایان به اختلال های روانی استفاده می شود. بهره گیری از ورزش در این زمینه، نتایج مفید و ثمر بخشی را نیز به همراه داشته است. شرکت در فعالیت های ورزشی، افراد را از نظر فضایی و مکانی به هم نزدیک می کند و راهها و فرصت های بسیار را برای توانمند شدن در اجتماع فراهم می آورد. در چشم اندازی کلی، یک جریان و نگرش آموزشی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی برای فرد ایجاد می کند. ورزش در سلامت و آمادگی جسمانی، تعادل و ثبات هیجانی، داشتن تصویر بدنی مثبت از خویش، رشد اجتماعی و تحول شخصیت نقش بسزایی دارد.
از طرف دیگر، عوامل شخصیتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد و تداوم انواع گوناگون ناسازگاری ها دخالت دارند. به این منظور گروه کثیری از مطالعات درصدد روشن کردن نقش مولفه های شخصیتی در جمعیت های بالینی و سالم بوده اند (وان برکی24، 2009). برخی از ویژگی های خاص شخصیتی باعث می شود تا افراد در موقعیت های گوناگون زندگی، رفتارهای سازگارانه و متعادل از خود نشان دهند. داشتن آگاهی و دانش لازم درباره شخصیت، در پیشگیری یا اقدامات احتمالی در مورد بروز برخی اختلالات و نابسامانی های شخصیتی می تواند به فرد کمک کند.
علاوه بر آن، افراط و تفریط در هیجان ها افراد را منجر به ناسازگاری25، پرخاشگری26، خشم27، نفرت28 و اضطراب 29می کند که به صورت کنترل نشده، بهداشت روانی30 و عاطفی افراد را به گونه ای جدی تهدید می کند (احمدی، 1380). نکته قابل توجه این است که آثار نامطلوب هیجان ها بیش از آثار خوب آن هاست. آنها هشداردهنده های زندگی هستند و بسی نیرومند هستند که آتش جنگ ها را شعله ور می کنند، باعث رشد عاطفی و سلامت روانی می شوند و بالعکس می توانند سلامت روانی و عاطفی افراد را تحت تاثیر قرار دهند (کوئیلیام؛ ترجمه رحیمی، 1387). بنابراین دل و احساس و عاطفه بیش از هر چیز دیگری نیازمند مدیریت صحیح است (قدیری، 1384).
بنابراین کنترل عواطف مهارت باارزشی است که درتعاملات اجتماعی با دیگران باید به آن توجه کرد زیرا این مهارت به فرد احساس کارایی و با ارزش بودن، توانایی مقابله با رخدادهای منفی زندگی، بهتر عمل کردن در روابط اجتماعی و نیز حرکت در مسیر اهداف مشترک و مطلوب جامعه می دهد (احمدی، 1380).
همچنین مواردی که در ذیل به آن اشاره شده دلیل بر اهمیت وضرورت انجام این پژوهش بوده است:
-نیاز به مقایسه کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار ؛
– درک روابط این سازه ها، می تواند نقش مهمی در طرح های آموزشی و مداخلات مرتبط با ورزشکار داشته باشد.
-عدم وجود پژوهشی جامع در این حوزه؛
-ایجاد زمینه برای انجام پژوهش های بیشتر وهمه جانبه در این حوزه.
با بررسی های انجام شده در ایران، تحقیقات اندکی مقایسه کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار نشان داده است. لذا مقایسه کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار ضرورت پیدا کرد.
نتایج حاصل از این پژوهش، می تواند چشم اندازی روشن و عملی برای مشاوران و روان درمانگران خصوصاً مربیان تربیت بدنی فراهم نماید. به علاوه، نتایج پژوهش می تواند مبنای نظری و عملی مناسبی برای کاهش مشکلات روان شناختی در موسسات مختلف آموزشی و درمانی از قبیل مراکز مشاوره در دانشگاهها، کلنیک ها و غیره قرار گیرد. لذا بررسی مقایسه کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار ضرورت پیدا نمود.
پیشینه پژوهش
منتظری، سربی، احمدی، یزدان پور (1393) پژوهشی با هدف بررسی مقایسه افسردگی، اضطراب و استرس سالمندان ورزشکار با سالمندان غیر ورزشکار در سال 1392 انجام دادند. این مطالعه­ی علی- مقایسه­ای بر روی 142 نفر از سالمندان شهر کرمانشاه که به شیوه نمونه­گیری در دسترس انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اطلاعات عمومی (دموگرافیک) و نیز افسردگی، اضطراب و استرس (DASS- 21) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار SPSS 21 و روش آماری توصیفی (میانگین، انحراف استاندار، درصد) و استنباطی T- test و خی­دو استفاده شد. تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون T برای گروه­های مستقل نشان داد که میزان استرس، افسردگی و اضطراب در سالمندان ورزشکار در مقایسه با گروه غیر ورزشکار به مقدار قابل ملاحظه­ای کمتر است (05/0> p).
یعقوب بدری (1392) در پژوهشی به مقایسه کیفیت زندگی افراد سالمند ورزش کار و غیرورزش کار شهر تبریز پرداختند. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی است. ۱۸۹ نفر از افراد سالمند شهر تبریز به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی استفاده شد و ابزار جمع آوری داده، پرسش نامه مشخصات فردی و پرسش نامه کیفیت زندگی براساس الگوی واروشربون بود. همچنین، از روش های آماری توصیفی و کلموگروف اسمیرنف و مان ویتنی و تی تست استفاده شده است. نتایج نشان داد در مولفه های کیفیت زندگی سالمندان ورزش کار و غیرورزش کار در سلامت عمومی، عملکرد جسمانی، انرژی و شادابی، سلامت روانی و محدودیت های ایفای نقش به دلایل جسمانی و عاطفی اختلاف معنی دار وجود دارد؛ اما در متغیرهای درد بدنی و عملکرد اجتماعی اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
رضایی فرح آبادی، منشئی، سرشار، (1390) پژوهشی با هدف مقایسه ویژگی شخصیتی سخت رویی در زنان معلول ورزشکار، زنان معلول غیر ورزشکار و زنان سالم ورزشکار شهر تهران انجام دادند. در این پژوهش نمونه ای شامل 25 نفر از زنان عضو تیم ملی معلولین با 25 نفر از زنان معلول غیر ورزشکار و 25 نفر از زنان سالم ورزشکار با استفاده از پرسشنامه سخت رویی کوباسا مورد مقایسه قرار گرفته اند. پژوهش از نوع پس رویدادی است. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین سخت رویی و مولفه های آن در سه گروه تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین آزمون دانت نشان داد که در ویژگی شخصیتی سخت رویی و هر سه مولفه آن میانگین مربوط به زنان سالم ورزشکار و معلول ورزشکار با هم برابر می باشد، اما در زنان معلول غیر ورزشکار سخت رویی و مولفه های آن پائین تر از دو گروه زنان معلول ورزشکار و زنان سالم می باشد.
نوفرستی، حمیدپور، دروگر (1389) پژوهشی با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار انجام دادند. بدین منظور، نمونه ای به حجم 335 نفر (165 نفر ورزشکار و 170 نفر غیرورزشکار) از دانش آموزان شهرستان کرج بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس ویژگی های شخصیتی دانش آموزان به وسیله پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (گاف، 1994) سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد جزء در مقیاس اجتماعی شدن، در بقیه مقیاس ها تفاوت معنادار بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار نیست و نمره های دانش آموزان ورزشکار در مقیاس اجتماعی شدن بیشتر از دانش آموزان غیر ورزشکار بود. همچنین بین دختران و پسران در مقیاس های استعداد پایگاه، مردم آمیزی، حضور اجتماعی، همدلی، برداشت خوب، اشتراک، احساس سلامتی، مدارا، پیشرفت از طریق همنوایی و عدم وابستگی، کارآمدی ذهنی، مقیاس زنانگی- مردانگی، هواداری از هنجارها-تردید درباره هنجارها و خود شکوفایی تفاوت معنادار بود و نمره های پسران در این مقیاس ها، بیشتر از دختران بود.
سیداحمدی، کیوانلو، کوشان و محمدی رئوف (1389) پژوهشی با هدف مقایسه وضعیت سلامت روانی در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار انجام دادند. این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت جام بودند که از بین آن ها 74 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی گلدبرگ به همراه پرسشنامه جمعیت شناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آزمون تی مستقل با نرم افزار SPSS.13 انجام گرفت. شیوع اختلالات روانی در کل دانشجویان، 61.76 درصد، در دانشجویان ورزشکار 9.4 و در دانشجویان غیر ورزشکار 30.2 درصد بود که اختلاف حاصله معنادار می باشد (P<0.001).
موسوی گیلانی، کیان پور، صادقی خراشاد (1381) پژوهشی با هدف مقایسه سلامت روانی دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار انجام دادند. در این مطالعه توصیفی- تحلیلی با توجه به حداکثر سقف افراد ورزشکار، 70 نفر دانشجوی پسر ورزشکار در سال تحصیلی 1380-1379 انتخاب شدند. 70 نفر دانشجوی غیر ورزشکار نیز که از نظر مشخصات دموگرافیکی شرایط یکسانی با ورزشکاران داشتند به روش همسان سازی فردی از بین دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انتخاب گردیدند. میانگین سنی دانشجویان پسر ورزشکار در این مطالعه 3.66 24.24 سال بود. سلامت روانی دانشجویان توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 سئوالی (GHQ 28) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون آماری (t test) نشان داد که اختلاف معنی داری بین سلامت روانی دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد. نمره میانگین سلامت روان ورزشکاران (X1=16.13) و غیر ورزشکاران (X2=7.38) بوده است. اختلاف مشاهده شده در سطح (p<0.05) معنی دار بوده و بیانگر وضعیت بهتر سلامت روان ورزشکاران پسر نسبت به غیر ورزشکاران است.
واعظ موسوی (1381) پژوهشی با هدف مقایسه کیفیت زندگی ورزشکاران رشته های انفرادی و دسته جمعی انجام دادند. به منظور مطالعه کیفیت زندگی ورزشکاران رشته های انفرادی و دسته جمعی و مقایسه آنان در پانزده مولفه بهزیستی مادی، بهزیستی بدنی، رشد فردی، روابط زناشویی، رابطه با فرزند، رابطه با اقوام، روابط اجتماعی، رفتار نوع دوستانه، رفتار سیاسی، ویژگی های شغلی، روابط شغلی، رضایت شغلی، رفتار خلاق/زیبایی شناسانه، فعالیت ورزشی و رفتار در تعطیلات، که جملگی در یک هویت یکپارچه، ابزار معتبری برای سنجش کیفیت زندگی به شمار می روند، پرسشنامه روا و پایای کیفیت زندگی (بین 895 زن و مرد ورزشکار از بیست رشته ورزشی با میانگین سنی 15 تا 40 سال) در شانزده استان ایران توزیع شد. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی زنان ورزشکار رشته های انفرادی در مقایسه با کیفیت زندگی زنان ورزشکار رشته های دسته جمعی برتری داشت و این برتری به عناصر بهزیستی مادی، رابطه با فرزند، و رفتار در تعطیلات مرتبط بود. در مقابل، کیفیت زندگی مردان ورزشکار رشته های دسته جمعی از کیفیت زندگی مردان ورزشکار رشته های انفرادی برتر بود و این برتری به عناصر بهزیستی مادی، رابطه با اقوام، رابطه شغلی، رضایت شغلی و رابطه با همسر مربوط بود. تفاوت های مذکور و تعامل جنسیت، نوع ورزش، مورد بحث قرار گرفته است.
پژوهش های خارجی
گل وات و گل وات31 (2012) در پژوهشی به مقایسه سلامت روان در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار پرداختند. برای این منظور نمونه ای به حجم 100 نفر 50 نفر دختر و 50 نفر پسر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در بیشتر ابعاد سلامت روان تفاوت معنادار وجود دارد و افراد ورزشکار از استقلال بیشتر، یکپارچه سازی شخصیت بیشتری برخوردارند.
سیدر32 و همکاران (2010) پژوهشی با هدف مقایسه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در نوجوانان ورزشکار و غیر ورزشکار پرداختند. نتایج نشان داد که نوجوانان ورزشکار نمرات بالاتری در عملکرد جسمی، سلامت عمومی، عملکرد اجتماعی و خرده مقیاس های سلامت عمومی و نمرات پایین تر در خرده مقیاس درد جسمی نسبت به غیر ورزشکاران گزارش نموده اند.
گاتز33 و همکاران (2005) پژوهشی با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار انجام دادند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که بین ورزشکاران و غیرورزشکاران در متغیرهای مهار، تحریک پذیری، پرخاشگری، شکایت جسمی، نگرانی بهداشت، صراحت تفاوت وجود داشت.

اهداف:
هدف کلی
– مقایسه کیفیت زندگی، ویژگی های شخصیتی و کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار
اهداف جزیی
1. مقایسه کیفیت زندگی در ورزشکار و غیر ورزشکار
2. مقایسه ویژگی های شخصیتی در ورزشکار و غیر ورزشکار
3. مقایسه کنترل عواطف در ورزشکار و غیر ورزشکار
فرضیه ها:
1. بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در کیفیت زندگی تفاوت وجود دارد.
2. بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد.
3. بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در کنترل عواطف تفاوت وجود دارد.

تعارف مفهومی و عملیاتی متغیرها
کیفیت زندگی
تعریف مفهومی: بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) (2011) کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی می کنند، اهداف انتظارات، استانداردها و اولویت هایشان است، پس موضوعی کاملاً ذهنی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبه های مختلف زندگی استوار است (ایزدی، سپهوند، نادری فر و محمدی پور، 1393).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش کیفیت زندگی نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 بدست آورده است.
ویژگی های شخصیتی
تعریف مفهومی: شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگی های فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست (پروین و جان،1982؛ ترجمه کدیور و جوادی،1386).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش ویژگی های شخصیتی نمره ایی است که فرد از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا34 و مک کری35(NEO-FFI) بدست آورده است.
کنترل عواطف
تعریف مفهومی: منظور ازکنترل عواطف این است که فرد بیاموزد که چگونه عواطف خود را در موقعیت های گوناگون تشخیص دهد، و آن را ابراز و کنترل نماید (گروس، 1998).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از کنترل عواطف نمره ای است که آزمودنی از مقیاس کنترل عواطف ویلیامز36 و همکاران (1997) کسب می کند. این مقیاس شامل 42 سوال با چهار زیر مقیاس فرعی با عناوین خشم، خلق افسرده، اضطراب و عاطفه مثبت است.

روش:
با توجه به ماهیت موضوع و هدف پژوهش، روش پژوهش پس رویدادی و از نوع علی- مقایسه ای بود.
پژوهش هایی که در آن ها متغیر مستقل از پیش اتفاق افتاده است یا امکان اعمال متغیر مستقل در آن ها به هر دلیل وجود ندارد، پس رویدادی نامیده می شود؛ و در روش پس رویدادی از نوع علی-مقایسه ای، پژوهشگر با مطالعه یک ویژگی در یک گروه مقایسه آن با گروهی که فاقد آن است به کشف علت پدیده مورد پژوهش می پردازد (دلاور، 1385).
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری:
جامعه پژوهش کلیه ورزشکاران و غیر ورزشکاران شهر ارومیه را تشکیل می دهند.
روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده می باشد. و تعداد نمونه 300 نفر (150 نفر ورزشکار و 150 نفر غیر ورزشکار) را شامل می شوند.گروه ورزشکار با گروه غیر ورزشکار از لحاظ سن و جنس همتا سازی می شوند.

ابزار:
مقیاس کنترل عواطف(ASC). مقیاس کنترل عواطف توسط ویلیامز37، کمپل38 و آرنز39 (1997) طراحی شده است (طهماسبیان، خزایی، عارفی، سعیدی پورو حسنی، 1393). این مقیاس ابزاری برای سنجش کنترل افراد بر عواطف خود و شامل 42 سوال با چهار زیر مقیاس فرعی با عناوین خشم(8 سوال)، خلق افسرده (8سوال)، اضطراب (13 سوال) و عاطفه مثبت (13 سوال) است (قادری، خدادادی و عباسی، 1389). نمره گذاری به صورت لیکرت می باشد که فرد در هر پرسش میزان موافقت خود را در یک مقیاس 7 درجه ای از به شدت مخالفم (نمره 1) تا به شدت موافقم (نمره 7) اعلام می نماید (قادری و همکاران، 1389). اعتبار درونی و باز آزمایی به ترتیب برای نمره کلی مقیاس 94/0 و 78/0 برای زیر مقیاس های خشم 72/0 و 73/0 زیر مقیاس خلق افسرده 91/0 و 76/0 است زیر مقیاس اضطراب89/0 و77/0 وزیر مقیاس عاطفه مثبت84/0 و66/0 است از یک نمونه دانشجویان لیسانس به دست آمده است. همچنین روایی وافتراقی وهمگرایی آن نیز به دست آمد (ویلیامز و همکاران، 1997). طهماسبیان و همکاران (1393) در پژوهش خود نشان دادند که مقیاس کنترل عواطف از همسانی درونی معتبری برخوردار است، همبستگی آزمون در بین خرده آزمون و بین سوالات پرسشنامه در سطح 01/0 معنادار است. همچنین اعتبار آزمون کنترل عواطف در بین دانشجویان، دانش اموزان، معلمان، پرستاران و اساتید در ایران نسبتا بالا و دارای میزان قابل قبولی می باشد و سوالات آزمون با یکدیگر از همبستگی برخوردار می باشند.
پرسشنامه پنچ عاملی شخصیت(NEO-FFI):این پرسشنامه، پنج عامل بزرگ شخصیت را اندازه گیری می کند. این آزمون در سال 1985 توسط کاستا و مک کری ارایه شد. این ابزار دارای 5 شاخص اصلی است که عبارتند از: روان رنجورخویی، برون گرایی، بازبودن به تجربه، و جدانی بودن و توافق(بربنز،2001). این آزمون از چند مجموعه ی 12 جمله ای مربوط به هریک از شاخص ها تشکیل شده است. شیوه نمره گذاری سوالات به صورت لیکرت پنج گزینه ای شامل کاملا مخالفم (1)، مخالفم (2)، نظری ندارم (3)، موافقم (4) و کاملا موافقم (5) است. برخی پرسشها(27،3،8،9،12،14،15،18،23،24،1)به صورت معکوس نمره گذاری می شوند. پس از مشخص شدن نمره هر سوال، سوالات مربوط به هر عامل، نمره افراد در هر پنج عامل مشخص می شود. ضریب همبستگی حاصل از روایی همزمان بین فرم کوتاه و فرم بلند پرسشنامه بین 41/0 تا 75/0 گزارش شده است. اعتبار فرم کوتاه پرسشنامه با استفاده از روش بازآزمایی بین 65/0 تا 86/0 و ضریب حاصل از همسانی درونی این پرسشنامه (آلفای کرونباخ) بین 54/0 تا 79/0 گزارش شده است ( کیانمهر،1381).
پرسشنامه کیفیت زندگی: در پژوهش حاضر از فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده می شود. این پرسشنامه دارای 26 ماده و 4 بعد سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و محیط فیزیکی می باشد که به عنوان یک مقیاس جامعه مورد استفاده قرار می گیرد و در مجموع شامل کیفیت زندگی کلی و سطوح سلامت عمومی می باشد. ابعاد این پرسشنامه به شرح زیر است:
الف)بعد بهداشت و سلامت جسمانی که نمره آن حاصل جمع سوالات 3 و 4 و 10 و 15 و 16 و 17 و 18 می باشد.
ب)بعد روان شناختی که نمره آن حاصل جمع سوالات 5 و 6 و 7 و 11 و 19 و 26 می باشد.
ج) بعد روابط اجتماعی که نمره آن حاصل جمع سوالات 20 و 21 و 22 می باشد.
د) بعد محیط و وضعیت زندگی که شامل سوالات 8 و 9 و 12 و 13 و 14 و 23 و 24 و 25 می باشد. همچنین سوالات 1 و 2 در جهت سنجش کلی کیفیت زندگی طراحی شده اند.
سوالات پرسشنامه 5 گزینه ای هستند (اصلاً، خیلی کم، در حد متوسط، زیاد و خیلی زیاد) به این صورت که اصلاً برابر با 1 و خیلی زیاد برابر 5 نمره گذاری می شوند. لازم به ذکر است که سوالات 3 و 4 و 26 به صورت منفی نمره گذاری می شوند. حداقل نمره در این مقیاس 26 و حداکثر نمره 130 می باشد(کجباف و همکاران، 1390).
نتایج گزارش شده برای پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی توسط گروه سازندگان مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998)، تعداد 4802 نفر از 15 کشور، تعداد 4104 نفر از 13 کشور و 2369 نفر از 5 کشور مورد سنجش قرار گرفتند، میزان آلفای کرونباخ بین 66/0 تا 84/0، برای خرده مقیاس های چهارگانه و کل مقیاس گزارش شده است که نشان دهنده همسانی درونی خوب است (نصیری، 1385). نصیری (1385) برای پایایی مقیاس از 3 روش باز آزمایی (با فاصله 3 هفته ای) تصنیف و آلفای کرونباخ استفاده کرد، که به ترتیب برابر با 67/0، 87/0 و 84/0 بود. یوسفی و صفری (1388) به منظور تعیین روایی مقیاس از همبستگی نمره کلی هر بعد با تک تک سوال های تشکیل دهنده آن بعد استفاده کرد. دامنه ضریب ضریب های همبستگی بدست آمده از 45/0 تا 83/0 بود و تمام ضریب ها در سطح 001/0 معنی دار بودند.

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:
جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده توسط پرسشنامه های فوق، از شاخص های و روش های آمارتوصیفی برای بدست آوردن فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و خطای استاندارد داده ها و سپس از آمار استنباطی برای بدست آوردن تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA ) به کمک نرم افزار-22 spssاستفاده خواهد شد.

منابع فارسی
احمدی، جمشید. (1380). هیجان، احساس و ارتباط غیر کلامی. چاپ چهارم، شیراز: راهگشا.
انشل، م. اچ. (1380). روان شناسی ورزش: از تئوری تا عمل. ترجمه سید علی اصغر مسدد. تهران: اطلاعات.
ایزدی، احمد؛ سپهوند، فربیاه؛ نادری فر، مهین؛ و محمدی پور، فاطمه. (1393). بررسی تاثیر مداخله آموزشی برمیزان کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به درمانگاه تامین اجتماعی خرم آباد در تابستان1392. فصلنامه پرستاری دیابت دانشکده پرستاری و مامایی زابل، دوره 2، شماره 2: ص28-18
برزو، سید رضا؛ صلواتی، محسن؛ صفری، محمود؛ حدادی نژاد، شهرام؛ زندیه، میترا؛ و ترکمان، بیتا. (1389). کیفیت زندگی بیماران دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان سینای همدان. مجله تحقیقات علوم پزشکی زاهدان. دوره 13، شماره 4: ص 46-43.
پروین، لورنس ای.؛ و جان، اولیور پی. (2001). شخصیت (نظریه و پژوهش). مترجمان: دکتر محمد جوادی و پروین کدیور (1386). چاپ هشتم، انتشارات آییژ.
حمایت طلب، رسول؛ بزازان، صدیقه؛ لحمی، ریحانه. (1382). مقایسه میزان شادکامی و سلامت روانی دانشجویان دختر ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه های تهران و پیام نور. حرکت، شماره 18 : 140-131.
دلاور، علی. (1385). روش تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی. تهران: ویرایش.
رضایی فرح آبادی، سمانه؛ منشئی، غلامرضا؛ سرشار، مونا. (1390). مقایسه ویژگی شخصیتی سخت رویی در زنان معلول ورزشکار، زنان معلول غیر ورزشکار و زنان سالم ورزشکار شهر تهران. زن و فرهنگ، دوره 2، شماره 8 : 108-97.
سعادت جو، علیرضا؛ رضوانی، محمد رضا؛ طبیعی، شهناز؛ و عودی، داود. (1390). مقایسه کیفیت زندگی در بیماران دیابتی نوع 2 با افرد غیر دیابتی. مراقبت های نوین، فصلنامه علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، دوره9، شماره 1: ص 31-24.
سیداحمدی، محمد؛ کیوانلو، فهیمه؛ کوشان، محسن؛ محمدی رئوف، مصطفی. (1389). مقایسه وضعیت سلامت روانی در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار. فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی سبزوار (اسرار)، دوره 17 ، شماره 2 (مسلسل 56) : 122-116.
شعاری نژاد، علی اکبر. (1386). روان شناسی رشد. چاپ پنجم، تهران: اطلاعات.
شکری، امید؛ مرادی، علیرضا؛ فرزاد، ولی اله؛ سنگری، علی اکبر؛ غنایی، زیبا؛ و رضایی، اکبر. (1384). نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله، در سلامت روانی دانشجویان: ارائه مدل های علی. فصلنامه تازه های علوم شناختی، سال هفتم، شماره 1(25)،: ص 28-38.
طهماسبیان، حجت اله؛ خزایی، حبیب اله؛ عارفی، مختار؛ سعیدی پور، مهشید؛ و حسنی، سید علی. (1393). هنجاریابی ازمون مقیاس کنترل عواطف. ماهنامه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، سال هیجدهم، شماره ششم: 354-349.
عابدی، رقیه. (1394). مقایسه کیفیت زندگی، هوش هایجانی و ویژگی های شخصیتی بیماران مبتلا به دیابت و افراد سالم. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد زنجان.
عباسی، زهرا. (1388). اثربخشی گروه درمانی تلفیق به شیوه رویکرد درمانی در تصمیم گیری دوباره و روایت درمانی بر کنترل عواطف در نوجوانان دختر شهر شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت.
فراهانی، محمدنقی. (1388). پنج صفت بزرگ ایرانی (تاریخچه، اندازه گیری و دیدگاه های نظری). تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم.
فرهادی، اکرم؛ فروغان، مهشید؛ و محمدی، فرحناز. (1390). کیفیت زندگی سالمندان روستایی: مطالعه ای در شهرستان دشتی استان بوشهر. مجله سالمندی ایرانی، سال ششم، شماره بیستم: 46-38.
قادری، زهرا؛ خدادادی، زهرا؛ و عباسی، زهرا. (1389). اثربخشی گروه درمانی به شیوه تصمیم گیری دوباره و روایت درمانی بر کنترل عواطف در نوجوانان دختر شهر تهران. فصلنامه زن و جامعه، سال اول، شماره سوم: 137-148.
قدیری، محمد حسین. (1384). مدیریت خشم. نشریه معرفت، شماره 14: 106-93.
کیامهر، جواد ( 1381 ). هنجاریابی فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نئو و بررسی ساختار عاملی آن در بین دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.
کجباف، محمد باقر؛ آقایی، اصغر؛ محمودی، عفت. (1390). بررسی تاثیر آموزش شادکامی بر کیفیت زندگی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان. خانواده پژوهی، سال هفتم، شماره 25: 81-69.
کوئیلیام، سوزان. (بیتا). مشاجره نه، گفت و گو کنید: دو گام تا آرامش: یک برنامه 10 مرحله ای برای زوج هایی که در زندگی مشاجره دارند. ترجمه علی رحیمی(1387). مشهد: ثامن الحجج.
لطف آبادی، حسین. (1379). روانشناسی رشد کاربردی نوجوانی و جوانی. چاپ سوم. تهران: سازمان ملی جوانان.
منتظری، نصرت اله؛ سربی، محمدحسین؛ احمدی، سیدمجتبی؛ یزدان پور، شیرین. (1393). بررسی مقایسه افسردگی، اضطراب و استرس سالمندان ورزشکار با سالمندان غیر ورزشکار در سال 1392. طب توانبخشی، دوره 3 ، شماره 2 : 22-15.
موسوی گیلانی، سیدرضا؛ کیان پور، محسن؛ صادقی خراشاد، محمود. (1381). مقایسه سلامت روانی دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار. مجله تحقیقات علوم پزشکی زاهدان (طبیب شرق)، دوره 4 ، شماره 1 : 45-39.
نصیری، حبیت الله. (1385). بررسی راوایی و پایایی مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی نسخه ایرانی آن. مجموعه مقالات سومین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان تهران.
نوفرستی، اعظم؛حمیدپور، حسن؛ دروگر، خدیجه. (1389). مقایسه ویژگی های شخصیتی دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار. روان شناسی کاربردی، دوره 4 ، شماره 2 (پیاپی 14) : 100-87.
واعظ موسوی، سیدمحمدکاظم. (1381). مقایسه کیفیت زندگی ورزشکاران رشته های انفرادی و دسته جمعی. پژوهش در علوم ورزشی، دوره 1 ، شماره 3 : 93-83.
یعقوب بدری، آذرین. (1392). مقایسه کیفیت زندگی افراد سالمند ورزش کار و غیرورزش کار شهر تبریز. مجله سالمندی ایران، دوره 8، شماره 3: 82-74.
یوسفی، فریده و صفری، هاجر. (1388). بررسی رابطه هوش عاطفی با کیفیت زندگی و ابعاد آن. مطالعات روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهرا، 5 (4): 123-115.

منابع لاتین
Achhab, W. E., Nejjari, C., Chikri, M., & Lyoussi, B. (2008). Disease-specific health-related quality of life instruments among adults diabetic: a systematic review. Diabetes research and clinical practice; 80:171-84.
Brebner, J. (2001). Personality and stress coping. Personality and Individual Differences, 31(3), 317-327.
Calfas KJ, Taylor WC. (1994). Effects of physical activity on psychological variables in adolescents, Pediatric exercise science; 6(4):334-360.
Cook, D. B., Casillas, A., Robbins, S. B., & Dougherty, M. (2005)Goal continuity and the big five as predictors of older adult marital adjustment. J Pers Individ Dif.; 38(3): 519-531.
Gahlawat, O.P. & Gahlawat, P.(2012). A Comparative Study of Player and Non- Player Students in Relation to Mental Health, Journal of Exercise Science and Physiotherapy, Vol. 8, No. 1: 43-47.
Gattás, M., Filho, B., Carlos, L., Ribeiro, S., García, F. G. (2005). Comparison of personality characteristics between high-level Brazilian athletes and non-athletes. Rev Bras Med Esporte; 11, 2: 114-118.
Gross, J. J.)1998( .The Emerging Field of Emotion Regulation : An Integrative Review, Review of General Psychology . Vol . 2, pp. 271-299.
Guszkowska M.(2003). [Effects of exercise on anxiety, depression and mood]. Psychiatria polska; 38(4):611-20.
Hagerty, M. R, Cummins, R. A, Ferriss, A. L, Land, K, Michalos, A. C, Peterson, M, Sharpe, A, Sirgy, J & Vogel, J, (2001). "Quality of life indexes for national policy: Review and agenda for research", Social Indicators Research, 55, 1, 1-96.
Hirsh, J., & Peterson, J. (2008).Predicting creativity and academic success with a "fake-proof" mesure of the big five. J Res Pers; 42: 1323-1333.
Johns, D. P. (2002). Positive cones quexce in Athlete. The sport psychologist. 19: 134-144.
Liu, L, (2006). "Quality of life as a social representation in China: A qualitative study", Social Indicators Research, 75, 217 – 240.
Malkina-Pykh, I. G & Pykh, Y. Q. A, (2008). "Quality-of-life indicators at different scales: Theoretical background", Ecological Indicators, 8, 854-862.
Snyder AR, Martinez JC, Bay RC, Parsons JT, Sauers EL, Valovich McLeod TC. (2010). Health-related quality of life differs between adolescent athletes and adolescent nonathletes. J Sport Rehabil;19(3):237-48.
Stephens, J. (2002). Physical activity, mental health and personality trait in the USA and Canada: Evidence from four population surveys. Journal of sport behavior,20(4): 465-477.
Van Berke, H. (2009). The relationship between personality, coping styles and stress, anxiety and depression., unpublished dissertation Master of Science in psychology, University of Canterbury.
Williams , K . E . chambless , D . L & Ahrens , A . H . (1997) .Are emotion frightening ? Anextension of the fear consept . Behaviour Research and therapy, 35 , 239 – 245.

1 Quality of life
2- Hagerty, M. R
3- Liu, L
4 -Malkina-Pykh, I. G
5- Pykh, Y. Q. A
6- Leininger, M.
7- Achhab, W. E
8- Nejjari, C
9- Chikri, M
10-Lyoussi, B
11- Cook, D. B
12 -Casillas , A
13 – Robbins, S. B
14 -Dougherty, M
15 – Hirsh J
16 -Peterson J
17 Johns, D. P
18 Stephens, J
19Gross, J
20 anxiety
21Cordova
22 Guszkowska M
23 Calfas KJ, Taylor WC
24-Van Berke, H
25 Malajustment
26 Aggression
27Anger
28 Enmity
29 Enxiety
30 Mental Health
31 Gahlawat, O.P. & Gahlawat, P
32 Snyder AR
33 Gattás, M
34- Costa, P
35- McCrae, R
36 Williams , K . E
37Williams , K . E
38 chambless , D . L
39Ahrens , A . H
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 26 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود