تارا فایل

پاورپوینت زنجیره تامین دیجیتال در شرکت های بزرگ جهانی



محرم غفاری
فارغ التحصیل دکتری DBA(Doctor of Business -Administration)- از دانشگاه خوارزمی تهران
دکتری مدیریت استراتژیک DBAازدانشگاه صنایع ومعادن ایران
دانشجوی (POST BDA)پسادکترای حرفه ای در دانشگاه صنایع و معادن ایران
مدرس دانشگاه:دانشگاه خوارزمی،دانشگاه آزاد ،دانشگاه پیام نور
مشاوره شغلی و تجاری (مدیران محترم شرکت ها –کارخانجات-شرکت های خدماتی –کسب و کارهای کوچک و بزرگ)……..
مشاور پایان نامه و پژوهش های کاربردی، مدرس کار آفرینی مشاور اجرایی و مطالعه فنی راه اندازی کارخانجات
مدرس کلا س های آموزش ضمن خدمت و توانمند سازی مدیران
پست الکترونیکی :gaffarim3@yahoo.com
وب سایت:pajoohesh-kara.com
همراه 09144067323-09142183819

دیجیتالی شدن زنجیره تامین و تاثیرات آن
شفافیت، شرکت ها را نه تنها در پاسخ به تحولات، بلکه در پیش بینی آن ها، مدل سازی شبکه، ایجاد سناریوهای “چه- اگر” و تنظیم زنجیره تامین بلافاصله بعد از تغییر شرایط، توانمند می کند.

خلاصه
اگر رویای صنعت ۴٫۰ محقق شود، بیشتر فرایندهای یک کسب و کار باید دیجیتالی شوند. یکی از تحولات مهم دیجیتالی مربوط به تحول زنجیره های تامین سنتی و حرکت آن به سمت اکوسیستم زنجیره تامین متصل، هوشمند و بسیار کارآمد خواهد بود.
زنجیره تامین امروز مجموعه­ای از اقدامات کاملاً گسسته و جداگانه است که محصول را از طریق بازاریابی، توسعه محصول، تولید و توزیع در نهایت به دست مشتری می رساند.
فرایند دیجیتالی کردن منجر به فرو ریختن دیوارهای مابین این اقدامات می شود و به واسطه ی آن زنجیرها به یک اکوسیستم کاملاً یکپارچه تبدیل می­شوند.
این اکوسیستم، برای همه بازیکنان درگیر از تامین کنندگان مواد اولیه، اجزا و قطعات گرفته، تا حاملان محصولات نیمه ساخته و کالاهای نهایی و در نهایت مشتریان متقاضی محصول نهایی کاملاً شفاف است.

فناوری های زنجیره تامین
این شبکه مبتنی بر فناوری های کلیدی همچون سیستم های برنامه ریزی و اجرای یکپارچه(integrated planning and execution systems)، پدیداری لجستیک(logistics visibility)، لجستیک خودگردان(autonomous logistics)، خرید و انبارداری هوشمند(smart procurement and warehousing)، مدیریت قطعات یدکی(spare parts management) و تجزیه و تحلیل پیشرفته(advanced analytics) است.
کسب وکارها با مدل سازی کامل شبکه، ایجاد سناریوهای “چه- اگر” ، و تنظیم بلادرنگ زنجیره تامین با توجه به تغییر شرایط، قادر خواهند بود تا نسبت به تغییر و تحولات در زنجیره تامین واکنش نشان دهند و حتی آن ها را پیش بینی نمایند.

شبکه تامین دیجیتال
پس از ساخته شدن “شبکه” تامین دیجیتال درجه جدیدی از تاب آوری و پاسخگویی ممکن می شود.
امروزه مولفه های این شبکه در حال توسعه هستند و کسب وکارهایی که بر روی مدل سازی این شبکه کار می کنند در تلاش اند تا خدمات را به کارآمدترین و شفاف ترین شیوه به مشتریان ارائه دهند و به این وسیله در بازار رقابتی امروز دوام بیاورند.

اکوسیستم زنجیره تامین
در بیشتر شرکت ها، محصولات از طریق یک فرایند کاملا استاندارد به مشتریان تحویل داده می شوند.
بازاریابی روند تقاضای مشتری را تجزیه و تحلیل می کند و سعی می کند که با استفاده از این تحلیل، فروش را برای دوره آینده پیش بینی کند. با استفاده از این اطلاعات، تولید کننده مواد اولیه، اجزا و قطعات را برای ظرفیت مورد نظر سفارش می دهد.
بخش توزیع تغییرات آتی در میزان محصول مورد نیاز در آینده را حساب می کند و به مشتریان گفته می شود چه موقع انتظار دریافت محموله را داشته باشند.
اگر همه چیز به خوبی پیش برود، شکاف بین تقاضا و عرضه در هر نقطه از سیستم (در هر نقطه ای از اکوسیستم که عرضه و تقاضایی وجود داشته باشد) اندک است

حال اینکه این اتفاق (هم پوشانی عرضه و تقاضا) به ندرت اتفاق می افتد. پیش بینی یک علم غیردقیق است و داده­هایی که در مدل های رگرسیونی مورد استفاده قرار می گیرند، می توانند متناقض و ناقص باشند.
هم چنین در اغلب اوقات، بخش تولید به طور مستقل از بخش­های بازاریابی، مشتریان، تامین کنندگان و سایر شرکا کار می کند.
عدم شفافیت بدان معنی است که هیچ یک از پیوندهای موجود بین اعضا در زنجیره تامین از آنچه در هر پیوند دیگر به وقوع می پیوندد آگاهی ندارند.
به عبارت دقیق تر آن ها نمی دانند که در پیوندهای قبل از آن ها یا بعد از آن ها چه مواردی نیاز است و دقیقا چه کاری صورت می پذیرد.
به نظر می رسد، جریان سفارشی که در زنجیره وجود دارد در جایی مابین بازاریابی و مشتری مختل می شود.
هم پوشانی عرضه و تقاضا در زنجیره تامین

در سال های آتی کاستی های مذکور از بین خواهد رفت و زنجیره تامین تغییر خواهد کرد.
این تغییر ناشی از کاهش حوادث غیرمترقبه طبیعی، لاستیک های مسطح و آشفتگی های ناشی از اشتباهات در برون سپاری ها نیست.
آنچه در حال تغییر است خود زنجیره تامین است.
با ظهور زنجیره تامین دیجیتال، چالش های مربوط به سیلوهای داده(مجموعه ای از اطلاعات در سازمان است که از دیگر قسمت های سازمان جدا شده و در دسترس نیست حذف سیلوهای داده می تواند به شما در دستیابی به اطلاعات صحیح در زمان مناسب کمک کند تا بتوانید تصمیمات خوبی بگیرید. هم چنین می توانید با کاهش هزینه های ذخیره سازی اطلاعات تکراری، در هزینه های کل صرفه جویی کنید.)حل می شوند و هر پیوندی به طور کامل نیازها و چالش های دیگران را نشان می دهد.
سیگنال های عرضه و تقاضا می تواند در هر نقطه ای آغاز شود و بلافاصله در سراسر شبکه حرکت نماید.
سطح پایین یک ماده اولیه مهم، خاموش شدن یک کارخانه بزرگ، افزایش ناگهانی تقاضای مشتری- تمام این اطلاعات، بلادرنگ قابل مشاهده خواهد بود.
این به نوبه خود به همه بازیکنان- و از همه مهم تر مشتری- اجازه می دهد تا بر این اساس برنامه ریزی کند.
ظهورزنجیره تامین دیجیتال

هدف از زنجیره تامین دیجیتال
هدف از زنجیره تامین دیجیتال بلند پروازانه است: ساختن یک شبکه کاملاً جدید که هم تاب آوری بالایی دارد و هم پاسخگو است.
واقعیت این است که شرکت ها نمی­توانند تنها با گردآوری و بکارگیری فناوری ها و قابلیت های آن ها، زنجیره تامین دیجیتال یا به بیان درست تر اکوسیستم زنجیره تامین دیجیتال را ایجاد کنند.
آن ها همچنین باید افرادی را با مهارت های مناسب به خدمت گرفته و فرایند تغییر و حرکت به سمت فرهنگ مورد انتظار جهت موفقیت را مدیریت کنند.
به عبارت دیگر، شرکت ها باید کل سازمان خود را دگرگون کنند.

سیر تکاملی زنجیره تامین دیجیتال
در پس پتانسیل قابل توجه زنجیره تامین دیجیتال (DSC) ، صنعت ۴٫۰ (چهارمین انقلاب صنعتی) نهفته است.
تحول در تولید و اتوماسیون ابتدا توسط نیروی بخار و آب (صنعت ۱٫۰) ، سپس با برق (۲٫۰) و اخیراً توسط رایانه دیجیتال انجام شد (۳٫۰). صنعت ۴٫۰، دیجیتالی شدن، در خصوص شرکت هایی مصداق دارد که از طریق تجارت الکترونیکی، بازاریابی دیجیتال، رسانه های اجتماعی و تجربه مشتری، به سمت مشتری جهت گیری می کنند.
در نهایت، تقریباً همه جنبه های کسب وکار از طریق ادغام عمودیِ تحقیق و توسعه، تولید، بازاریابی و فروش و سایر عملیات داخلی و مدل­های جدید کسب وکار مبتنی بر این پیشرفت­ها تغییر خواهد یافت.
در واقع، ما در حال پیشرفت و حرکت به سمت اکوسیستم دیجیتالی کامل هستیم (شکل ۱).

مسیر طولانی به سمت صنعت4.0،دیجیتالی شدن همه ی جنبه های کسب وکار

این اکوسیستم مبتنی بر اجرای کامل طیف گسترده ای از فناوری های دیجیتال – ابر، کلان داده، اینترنت اشیاء، چاپ سه بعدی، واقعیت افزوده و موارد دیگر خواهد بود.
این فناوری ها در کنار هم، قادر به ایجاد مدل های جدید کسب وکار، دیجیتالی کردن محصولات و خدمات و دیجیتالی شدن و یکپارچگی هر پیوند در زنجیره ارزش یک کسب وکار هستند:
محل کار دیجیتال، نوآوری و توسعه محصول، مهندسی و تولید، توزیع و کانال های دیجیتال فروش و مدیریت ارتباط با مشتری.

فناوری های جدید در زنجیره تامین دیجیتال

در قلب همه این فعالیت ها عنصر کلیدی زنجیره تامین دیجیتال قرار دارد و این عنصر، راهنما و راهگشای موثری برای فعالیت های هر شرکتی است که تولیدکننده یا توزیع کننده، است.
در واقع در بسیاری از شرکت ها، زنجیره تامین، خودِ کسب وکار است.
زنجیره تامین، یکپارچگی عمودی کلیه کارکردهای شرکت را در بعد افقی گسترش می دهد، بازیکنان مربوطه را از طریق شبکه­ای از سنسورها و فناوری های اجتماعی با هم گره می­زند – تامین­کنندگان مواد اولیه و قطعات، خود فرایند تولید، انبارها و توزیع کنندگان محصولات نهایی و سرانجام مشتری- سپس ارتباط آن ها از طریق یک مرکز کنترل اصلی کنترل و از طریق یک موتور تجزیه و تحلیل عمومی داده مدیریت می شوند.

زنجیره تامین درمرکز یک کسب وکار دیجیتال قرار دارد

هدایت و تبدیل به زنجیره تامین هوشمند دو روند کاملاً در هم تنیده است.
از یک سو، فناوری­های جدید مانند تجزیه و تحلیل کلان داده ها، ابر و اینترنت اشیاء به بازار فشار می آورند.
از سوی دیگر ، انتظارات مصرانه ای که از جانب مصرف کنندگان، کارمندان و شرکای تجاری وجود دارد، شرکت ها را به سمت ایجاد زنجیره های تامین پاسخ گو و مطمئن تر سوق می دهد.
روندهای حاکم در زنجیره تامین

تاثیر بالقوه زنجیره تامین دیجیتال یا زنجیره تامین ۴٫۰ در دو یا سه سال آینده بسیار زیاد است، این تاثیر منجر به کاهش ۳۰ درصدی هزینه­ های عملیاتی و کاهش ۷۵ درصدی در میزان فروش ازدست رفته میشود (در حالی که به ­طور همزمان پیش بینی می­شود که سطح موجودی­ تا ۷۵ درصد کاهش داشته باشد)، همزمان افزایش چابکی زنجیره ­های تامین قابل دستیابی خواهد بود.
چگونه این اعداد را محاسبه شده است؟
میزان تاثیرات براساس تجربه شرکت مکنزی، برمبنای مطالعات بیشمار و محاسبات کمّی به دست آمده است- سه شاخص عملکرد (هزینه ­های عملیاتی، میزان فروش ازدست رفته و سطح موجودی) بسیار همبسته هستند، به عنوان مثال، یک پروفایل موجودی بهبود یافته منجر به بهبود سطح خدمات و هزینه پایین تر خواهد شد.
تاثیرات بالقوه زنجیره تامین دیجیتال

خدمات با سطح و کیفیت پایین به مشتری می­تواند شامل یک تعهد اشتباه به مشتری (به عنوان مثال، زمان­های آماده­سازی غیرواقعی)، مشخصات اشتباه درج شده در پروفایل موجودی (محصولات سفارش یافته در دسترس نیست) و یا تحویل غیرقطعی قطعات باشد .
علاوه بر این، اگر محصولات مورد نیاز در قفسه یا سیستم موجود نباشد، فروش از دست رفته نیز رخ می­دهد -در این شرایط مشتریان تصمیم می گیرند تا یک برند دیگر را انتخاب نمایند.- این مساله برای هر دو محیط B2C و B2B صادق است.
با بهبود چشمگیر نحوه تعامل با مشتری، با استفاده از تمام داده ­هایPOS(Point of Sale) موجود یا داده­های مرتبط با بازار محصول یا برند، بهبود کیفی قابل ملاحظه در فرایند پیش بینی (تا بیش از ۹۰ درصد در سطح مربوطه، به عنوان مثال بارکد SKUکه توسط فروشنده ها برای شناسایی و ردیابی محصولاتشان مورد استفاده قرار می­گیرد) و استفاده از روش­ها و تکنیک­های تاثیرگذاری بر تقاضای یک محصول خاص (مانند قیمت­گذاری پویا، اعمال تخفیف و …) در ترکیب با پیش­بینی تقاضا با توجه به تغییرات یا روندهای منظم، سطح خدمات به طرز چشمگیری افزایش و فروش از دست رفته به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
این نکته را باید مدنظر داشت که صنایعی مانند صنعت داروسازی، که در آن سطح خدمات اغلب بالاتر از ۹۰ درصد است، میزان سودی که از کاهش فروش از دست رفته به دست می­آید، نسبت به سایر صنایع کمتر خواهد بود، و بیشتر سود خود را با برآورده کردن انتظارات بیمار در طی روند درمان کسب خواهد کرد (به طور مثال با ارائه خدمات فردی، آن ها قادر به افزایش درآمد هستند).
فروش از دست رفته (خدمات) زنجیره تامین

با توجه به فرایندهای حمل ونقل، انبار و راه اندازی کل شبکه، هزینه ها را می­توان تا ۳۰ درصد کاهش داد.
تقریباً ۵۰ درصد از این پیشرفت را می توان با استفاده از روش­های پیشرفته برای محاسبه سطح کلین­شیت(cleansheet))محاسبه­ و آنالیز ساختار هزینه­ ی خدمات که در نهایت منجر به محاسبه هزینه­ های «واقعی» خدمات می­شود)، هزینه­ های حمل ونقل و انبارداری و با بهینه سازی شبکه بدست آورد.
در چنین شبکه­ ای همیشه هدف به صورت کاهش تعداد دفعات ملاقات با مشتری به منظور تحویل خدمت و میزان کیلومتر پیموده­ شده با حفظ سطح خدمات مورد نیاز مشتری تعریف می­شود.
با استفاده از اتوماسیون هوشمند و ارتقا بهره­ وری انبارداری، واحدهای حمل­ کننده کالا در فرایند حمل ونقل و غیره، می توان در ساختار هزینه­ ای مربوطه تغییراتی را ایجاد و صرفه ­جویی کرد.
کاهش ۱۵ درصدی هزینه نیز می­تواند با استفاده از رویکردهای موثر مسیریابی پویا، تغییر روند خدمات ارائه­ شده در حوزه ­­ی حمل ونقل به­ ویژه با استفاده از فناوری تلفن همراه، استفاده از وسایل نقلیه خودران و چاپ سه ­بعدی حاصل شود.

هزینه ­های زنجیره تامین

وظایف برنامه­ریزی مانند برنامه­ریزی تقاضا، فرایند آماده­سازی برای عملیات و فروش، برنامه­ریزی جامع تولید و برنامه ­ریزی تامین اغلب زمان­بر است و عمدتاً بصورت دستی انجام می شود.
به کمک سیستم های پشتیبان تصمیم پیشرفته، ۸۰ تا ۹۰ درصد از کل وظایف برنامه ­ریزی می تواند به صورت خودکار انجام شود و همچنین کیفیت بهتری را در مقایسه با کارهایی که به صورت دستی انجام می شود، تضمین کند.
فرایندهای عملیات و فروش به ریتم هفتگی تبدیل خواهد شد و فرایند تصمیم گیری برمبنای سناریوهایی صورت می­پذیرد که قابلیت به ­روزرسانی را در زمان واقعی دارند.
این دقت، جزئیات موجود و سرعت در برنامه­ریزی پیامدهای قابل ملاحظه­ای را برای سایر عناصر مانند هزینه های خدمات، زنجیره تامین و موجودی ایجاد خواهد کرد.
سیستم ها قادر به تشخیص استثنائاتی که برنامه ­ریز نیاز دارد تا در تصمیم گیری درنظر بگیرد، هستند.
برنامه ­ریزی زنجیره تامین

فرایند ذخیره­ سازی کالاها و حفظ موجودی در سطح انبارها برای مواجهه با تغییرات احتمالی در تقاضا و عرضه صورت می­پذیرد.
با اجرای الگوریتم های جدید برنامه­ریزی، عدم قطعیت (انحراف استاندارد تقاضا / عرضه یا خطای پیش بینی) به میزان قابل توجهی کاهش می­یابد و باعث می شود نیاز به ذخیره اتکایی غیرضروری شود.
متغیر مهم دیگر که منجر به استقبال از حفظ موجودی می­گردد، زمان آماده­ سازی مربوط به فرایند بازپرسازی است – با تولید حجم انباشته بیشتر (Lot Size ) و تغییر سریع، زمان آماده­سازی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
همچنین، مدت زمان طولانی فرایند حمل ونقل، به عنوان مثال، از آسیا به اتحادیه اروپا یا ایالات متحده، به دلیل افزایش قابل توجه در میزان تولیدات محلی، کاهش می یابد.
علاوه بر این، چاپ ۳ بعدی باعث کاهش موجودی مورد نیاز می شود. کاهش موجودی کلی ۷۵ درصد قابل پیش بینی است
موجودی

شبکه تامین دیجیتال
در دنیای امروز، زنجیره های تامین سنتی در حال سازگاری یا انعطاف پذیری روزافزون هستند و در این راه از فناوری های نوین بهره می برند. فناوری، توانایی تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت را فراهم می کند و به شرکت ها کمک می کند تا همراه با نبض فضای کسب و کار در حال تغییر، حرکت کنند.
ما در قله­ ی مدل جدید زنجیره تامینِ به هم پیوسته ­ای ایستاده­ ایم که با عنوان شبکه­ ی تامین دیجیتال یا DSN (Digital Supply Network) شناخته می­ شود.
شبکه تامین دیجیتال قابلیت اتصال بهتر، شفافیت بیشتر، بهینه سازی منابع و زمان پاسخگویی سریع تر را فراهم می­ کند و به شرکت ها در تصمیم گیری جامع کمک می کند.
با فروپاشی بیشتر زنجیره های تامین سنتی خطی در جهت تشکیل شبکه های دیجیتالی به هم پیوسته، شرکت ها به دنبال استفاده از شبکه تامین دیجیتال به عنوان یک مزیت استراتژیک نسبت به رقبای خود هستند.
یک شبکه تامین دیجیتال را می توان به طور کلی به عنوان مجموعه ای یکپارچه از قابلیت های زنجیره تامین که به صورت دیجیتالی فعال شده اند و از طریق یک جریان بهم پیوسته اطلاعات تغذیه می شوند، تعریف کرد. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است در مرکز شبکه تامین دیجیتال یک هسته دیجیتال قرار دارد که همزمان شش قابلیت مختلف زنجیره تامین را تنظیم می کند.

شبکه تامین دیجیتال

داده ها و اطلاعات حاصل از هر شش قابلیت شبکه تامین دیجیتال، در هسته دیجیتال جمع می شوند تا ذخیره، توزیع و تحلیل شوند.
شبکه تامین دیجیتال که توسط فناوری های جدید و تحول آفرین ایجاد می شود، نتایج زیر را ایجاد می کند که آن را از زنجیره تامین سنتی خطی متمایز می کند:
شفافیت سرتاسری که امکان مشاهده در کل شبکه تامین را فراهم می کند.
سطح بالایی از چابکی که باعث پاسخ دهی انعطاف پذیر و فعال می شود.
محیط متصل که باعث افزایش همکاری متقابل عملکردی در بین همه شرکا و عملکردها می شود.
بهینه سازی منابع که یک محیط منسجم را برای انسان و ماشین آلات گسترش می دهد.
تصمیم گیری جامع که موجب ارتقای بهره وری شبکه، کاهش هزینه ها و افزایش درآمد می شود.
این ویژگی ها شرکت ها را قادر می سازند تا از شبکه های تامین خود به طور کامل استفاده کنند و موانع سنتی منابع، زمان و مکان را از پیش رو بردارند. این ویژگی ها منجر به سطوح جدیدی از عملکرد، بهبود بهره وری و اثربخشی عملیاتی و فرصت های جدید درآمدی می شود.
پیامدها و نتایج شبکه تامین دیجیتال

سازمانی که به صورت دیجیتالی با یک شبکه تامین دیجیتال فعال شده است باید دارای شش قابلیت اساسی یکپارچه باشد که در جدول زیر نشان داده شده است.
توسعه دیجیتال
برنامه ریزی هماهنگ
عرضه هوشمند
کارخانه هوشمند
تحقق پویا
مشتری متصل
قابلیت های شبکه تامین دیجیتال در یک سازمان

این قابلیت شبکه تامین دیجیتال، از فناوری برای مفهوم سازی، طراحی و راه اندازی محصولات برای تولید، بهره می برد تا بتواند از همکاری متقابل در طول چرخه حیات محصول بهره مند شده و کارایی طراحی را برای تولید محصولات با کیفیت بهبود ببخشد.
این کار هزینه های تحقیق و توسعه و هزینه های نگهداری محصول را کاهش داده و انعطاف پذیری تولید را افزایش می دهد.
کاهش مداخلات دستی منجر به کاهش خطاها، تاخیرها و ناکارآمدی ها شده و به شرکت کمک می کند تا به سرعت به تغییر نیازهای مشتری پاسخ دهد.
اتوماسیون همچنین در حالی که اثرات زیست محیطی در طول توسعه را از طریق کارایی فرآیند و فناوری دیجیتال به حداقل می رساند، باعث افزایش تولید محصولات جدید می شود .

توسعه دیجیتال

این قابلیت شبکه تامین دیجیتال اهداف استراتژیک تجارت را با اهداف مالی و برنامه های عملیاتی در توابع مختلف داخل کسب و کار، همسو می کند.
این امر همچنین به پیش بینی موثر تقاضای مشتری و بهینه سازی موجودی کالا در شبکه کلی کمک می کند.
برای پیش بینی تقاضای مشتری، از درک متقابل شرکت ها، کلان داده ها و درک مشتری استفاده می شود که به بهینه سازی نمونه کارها با نقشه راه های محصول، خدمات و بسته بندی کمک می کند.
استفاده از این ویژگی ها همچنین به طراحی شبکه های تامین بهینه، متعادل سازی سطح پاسخ دهی مطلوب با کمترین هزینه حمل و نقل، انبارداری و تولید کمک می کند.
چنین قابلیتی به شرکت ها این امکان را می دهد که استثناهایی را در سراسر شبکه تامین احساس کنند و بتوانند تقاضا را به موقع برآورده کنند.
برنامه ریزی هماهنگ

این قابلیت از شبکه تامین دیجیتال با اتخاذ بسترهای الکترونیکی پیشرفته برای درخواست ها و صورت حساب ها، به شرکت ها کمک می کند تا با شرکای استراتژیک همکاری موثرتری داشته و تجارب مشتری و تامین کننده را بهبود بخشند.
همچنین به پیش بینی خطرات تامین برای بهینه سازی فعالانه ی عملیات سرتاسری کمک می کند. می توان از فناوری هایی مانند یادگیری ماشین (Machine Learning)و هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) برای پیش بینی نوسانات هزینه و انتخاب استراتژی های تامین منابع برای بهینه سازی هزینه ها استفاده کرد.

عرضه هوشمند

این قابلیت از مقادیر محاسبه شده و متوازنی از هوش انسانی و هوش ماشین، برای بهبود عملکرد تجاری و ایمنی کارگران بر اساس داده های تولید و تقاضا، در شبکه تامین دیجیتال استفاده می کند.
داده های حسگر، تشخیص تصویر و ربات های مشترک می توانند بهره وری کلی تولید را بهینه کرده و محیط های کاری ایمن و ارگونومیکی را برای کارمندان فراهم کنند.
کارخانه های هوشمند همچنین برای بهینه سازی زمان خرابی برنامه ریزی شده و با پیش بینی قطع احتمالی، یک رویکرد فعالانه را در زمینه ی تعمیر و نگهداری در پیش می گیرند.
این امر به تصمیم گیری آگاهانه در زمینه معاملات برای شناسایی فرصت های بهبود استانداردهای عملکرد و اطمینان از انطباق بی درنگ برای بهبود کیفیت محصول، کمک می کند.
کارخانه هوشمند

این یک قابلیت میان سازمانی است که شرکت ها را قادر می سازد تا محصول مناسب را در زمان مناسب به مشتری مناسب ارائه دهند و تجربه مشتری را بهبود ببخشند.
برای تحقق این قابلیت در شبکه تامین دیجیتال از فناوری هایی مانند اینترنت اشیا و رباتیک بهره گرفته می شود تا در سراسر زنجیره تامین شفافیت و انعطاف پذیری را تامین کرده و همکاری متقابل عملکردی را ارتقا بخشند.
برای این کار از سیستم عامل های ابری استفاده می شود تا شفافیت بی درنگ ایجاد شده و پاسخ دهی بهبود پیدا کند.
ریسک برگشت خوردن محصول به دلیل تقلبی بودن نیز کاهش یافته و از اعتبار برند محافظت می شود.
همچنین به راه اندازی مدیریت هوشمند سفارش مشتری، بهبود تجربه مشتری و کاهش هزینه های منسوخ شدگی، کمک کرده، هزینه های راه اندازی را کاهش داده و انعطاف پذیری در برابر ریسک را افزایش می دهد.
تحقق پویا

این قابلیت از شبکه تامین دیجیتال به شرکت ها این امکان را می دهد تا از روابط سنتی مبتنی بر معاملات به سمت تعامل یکپارچه با مشتری در طول کل چرخه حیات مشتری حرکت کنند.
این کار باعث پیش بینی بهتر نیازهای مشتری و غنی سازی تجربه ی مشتری می شود.
همچنین حل سریع تر مسائل و شناسایی الگوهای مصرف مشتری را امکان پذیر می کند.
قابلیت هایی مانند تجزیه و تحلیل پیشرفته، یادگیری ماشین و هوش مصنوعی به تقسیم بندی موثر مشتریان کمک کرده و امکان ارائه ی تبلیغات مربوط را فراهم می کند.
با استفاده از قابلیت های تحقق پویا، شرکت ها می توانند محصولات فیزیکی را ردیابی و بر آن ها نظارت کنند و از تحویل به موقع محصولات با کیفیت بالا به مشتریان اطمینان حاصل کنند.
مشتری متصل

ظهور فناوری های جدید، خلق ارزش در زنجیره تامین را به یکی از اولویت های شرکت های فعال در صنایع مختلف تبدیل کرده و این فناوری ها، فرصت های فوق العاده ای را برای گذار به عصری جدید در اختیارمان قرار داده اند.
این فناوری ها به موازات یکدیگر، زمینه ساز وقوع پدیده ای به نام تحول دیجیتال شده اند که این تحول نیز به نوبه خودش، بستری مساعد را برای ایجاد زنجیره تامین دیجیتال فراهم ساخته است.
زنجیره تامین دیجیتال چطور باعث خلق ارزش می شود؟

زنجیره تامین دیجیتال چیست؟
اصطلاح زنجیره تامین دیجیتال، به موضوع فناوری اشاره دارد؛ عاملی که نقشی اساسی در زنجیره های تامین مدرن ایفا می کند.
اما اینکه بخواهیم زنجیره تامین دیجیتال را یک نوآوری تکنولوژیکی بدانیم، صحیح نیست.
این نوع زنجیره تامین، علاوه بر فناوری بر عوامل مهم دیگری هم استوار است که فرایندها، افراد و فرهنگ پذیرش تغییر، سه رکن اساسی آن هستند.

عامل اصلی موفقیت در ادغام زنجیره تامین
عامل اصلی موفقیت در ادغام زنجیره تامین با قابلیت های دیجیتال، بهینه سازی ارزش کل (TVO) است.

TVO درواقع یک روش است که استفاده موثر از فناوری را در راستای پیش بینی و تامین تقاضای متغیر از طریق همگام سازی حلقه های پنج گانه زنجیره تامین یعنی برنامه ریزی، خرید، انجام، انتقال و تکمیل امکان پذیر می سازد تا به این ترتیب، خلق ارزش در زنجیره تامین برای همه ذینفعان، با حداقل هزینه محقق شود.

بزرگ ترین مزیت زنجیره تامین دیجیتال
بزرگ ترین مزیت زنجیره تامین دیجیتال، توانایی آن در تامین اطلاعات و داده های موردنیاز برای افراد و فرایندهاست تا بتوانیم نسبت به آنچه در زنجیره رخ می دهد، دید بهتری داشته و به پشتوانه این دید بهتر و همچنین اتخاذ تصمیمات سریع تر و اثربخش تر، در راستای خلق ارزش در زنجیره تامین، گامی بلند برداریم.
صاحبان کسب وکار، تنها کسانی نیستند که از خروجی این تصمیمات بهتر، منتفع می شوند بلکه نفع این تصمیماتِ بهتر به مشتریان، تامین کنندگان و به طورکلی همه افراد ذینفع در زنجیره تامین می رسد.
امکان دید و پایش زنجیره های تامین پیوسته (End-to-End) که به لطف تحول دیجیتال مقدور شده، شرکت ها را قادر می سازد تا ضمن کسب بازدهی بهتر و ایجاد موفقیت پایدار برای سهامداران، محصولات و خدمات بهتری به مشتریانشان ارائه دهند.

تحول دیجیتال چطور به خلق ارزش در زنجیره تامین کمک می کند؟
تحول دیجیتال که می توانیم آن را ترکیبی از فناوری، مدل های جدید تجاری و فرهنگ سازمانیِ مبتنی بر آگاهی و همکاری بدانیم، به واسطه مزایای متنوعی که ارائه می دهد، حالا برای شرکت های فعال در صنایع مختلف به یک اولویت اساسی تبدیل شده است.
درواقع مفهوم زنجیره تامین دیجیتال و خلق ارزش در زنجیره تامین بر پایه تحول دیجیتال شکل گرفته است. اجرای موفقیت آمیز تحول دیجیتال در صنایع مختلف می تواند:
از طریق بهبود عملیات و مدل های عملیاتی، نوعی مزیت رقابتی ایجاد کند تا شرکت ها به پشتوانه این مزیت، هم زمان با تسریع فرایند فروش و افزایش حاشیه سود، به نتایج بهتری در بلندمدت دست پیدا کنند.
با ارائه بینش عمیق تر نسبت به فرایندهای تجاری، زمینه ای برای اخذ تصمیمات بهتر فراهم سازد. تحول دیجیتال، بر داده ها و اطلاعات استوار است و همین رویکرد داده محور، شرکت ها را در شناسایی فرصت های پنهان برای بهبود خروجی ها و کاهش هزینه ها، آن هم بدون دخالت عامل انسانی توانمند می کند.
تجربه مشتریان را بهبود دهد. این کار از طریق روش های مختلفی مثل افزایش قابلیت پاسخگویی مراکز تماس انجام می شود اما تاثیر این بهبود شاید در بخش های ستادی، نمود بیشتری داشته باشد.
ارزیابی مجدد عملیات حمل ونقل برای بهبود زمان تحویل، نظارت بر انبارداری و میزان موجودی برای افزایش قابلیت دسترسی به کالاها و همین طور کشف موقعیت های جدید برای ارائه خدمات بهتر، از مهم ترین و ملموس ترین مصادیق بهبود تجربه مشتری با استفاده از تحول دیجیتال هستند.

تحول دیجیتال، یکی از لازمه های مهم خلق ارزش در زنجیره تامین است.
آنچه در وهله نخست در هر شکلی از تحول دیجیتال اهمیت دارد، عنصر ارتباطات است. وقتی از ارتباط صحبت می کنیم، صرفاً منظورمان ارتباطات داخلی نیست بلکه این ارتباط باید با تامین کنندگان، شرکا و سایر ذینفعان نیز برقرار باشد.
اگر هر یک از این عناصر، در برابر پذیرش واقعیتی به نام تحول دیجیتال، مقاومت کنند یا مجذوب آن نشوند، طبعاً نمی توانیم انتظار وقوع چنین تحولی را داشته باشیم.
درحالی که ارتباطات، عاملی کلیدی و تعیین کننده است، از ارزیابی میزان موفقیت اجرای پروژه نیز نباید غافل شویم و اینجاست که اهمیت داده ها و معیارها خودش را نشان می دهد. نظارت بر چگونگی ادغام زنجیره تامین با تحول دیجیتال، مستلزم تعیین معیارهای مناسب است.
البته در کنار این معیارها، به معیارهای دیگری نیز نیاز داریم تا مطمئن شویم که پیام این تغییر، به وضوح به همه ذینفعان تجاری منتقل شده و همه آن ها درگیری فعالانه ای با تحول دیجیتال دارند.
چطور می توانیم ایده زنجیره تامین دیجیتال را عملی کنیم؟

خلق ارزش در زنجیره تامین به پشتوانه تحول دیجیتال، در وهله اول نه با مخارج فناوری بلکه با استراتژی تغییر مدل های کسب وکار، تغییر فرهنگ شرکت و همین طور گزینش و استقرار فناوری هایی که با اهداف تجاری تناسب داشته باشند، آغاز می شود.
حالا شرکت های فعال در صنایع مختلف با تغییرات سریع فناورانه روبرو هستند. فناوری هایی مثل رایانش ابری، کلان داده ها و هوش مصنوعی که تحول دیجیتال بر آن ها مبتنی شده، نشان داده اند که مزایای ارزشمندی با خود به همراه دارند.
رمز موفقیت خلق ارزش در زنجیره تامین با تکیه بر تحول دیجیتال این است که فراموش نکنیم فناوری های مورداستفاده در زنجیره تامین، به خودی خود هدف نیستند بلکه باید آن ها را به مثابه بخشی از یک استراتژی بزرگ تر بدانیم.
مدیران و صاحبان کسب وکار باید به نتایج مورد انتظارشان از ایجاد زنجیره تامین دیجیتال توجه ویژه ای داشته باشند و به طور هم زمان، چگونگی دستیابی به این نتایج و همین طور بازده سرمایه گذاری را نیز مورد بررسی قرار دهند.
فناوری، مولفه ای است که توانمندی شرکت ها را در ارائه خدمات بهتر افزایش می دهد اما فراموش نکنیم که قبل از فناوری، این فرایندها، استراتژی ها، ارتباطات، همکاری ها و تغییرات فرهنگی هستند که ایده ها را به واقعیت تبدیل می کنند.
خلق ارزش در زنجیره تامین

زنجیره تامین دیجیتالی را ایجاد کنید که برای آینده مناسب باشد
هنگام خلق یک استراتژی دیجیتال، نقطه آغاز خوب همان درک بافت صنعت و نقطه شروع شرکت است. به عنوان مثال، شرکت های بسیاری با سفارشی کردن سیستم های فناوری اطلاعات قدیمی شروع می کنند.
جاگذاری این سیستم ها با آخرین ابزارهای دیجیتالی بیرون از قفسه ها می تواند درآمد جدید تولید کند، پاسخگویی را ارتقا دهد، کارآمدی ها را افزایش دهد و کل هزینه مالکیت دستگاه های فناوری اطلاعات را کاهش دهد.
شرکت های پیشرو، فرهنگ، تجزیه وتحلیل داده ها و دستگاه های فناوری اطلاعات را برای پشتیبانی از استراتژی دیجیتالی و اهداف کسب وکار توسعه می دهند.
آن ها اهداف ویژه باارزش دستیابی در زمان کوتاه را دنبال می کنند و درعین حال یک دید شفافی از مقصد دیجیتال خود اتخاذ می کنند؛ و آن ها با تکامل صنعت خود، آماده حرکت هستند.

پیش بینی تغییرات
کلید ایجاد زنجیره های تامین که در عرض ۵ و حتی تا ۱۰ سال رقابتی می شوند، پیش بینی تغییر است. رهبران، مقصد صنعت را ارزیابی می کنند و قابلیت های زنجیره تامین که برای رسیدن به آن مقصد نیاز دارند را شناسایی می کنند.
بلی، پیش بینی تغییر، یک گام استراتژیک به سوی آینده است؛ اما اکثر تیم های رهبری می توانند شکل کسب وکار خود در ۳، ۵ و ۱۰ سال آینده را بسنجند. چشم انداز ۳ ساله ممکن است دقیق تر باشد، درحالی که چشم اندازهای ۵ و ۱۰ ساله مفهومی تر خواهند بود.
به عنوان مثال، برای بیشتر خرده فروشان و شرکت های محصولات مصرف کننده مشخص است که تجارت الکترونیک انتظارات مشتری را بالابرده و مدل های بازپرسازی و توزیع خرده سنتی، قادر نیستند نیازهای مشتریانشانی که زمان تحویل کوتاه تر می خواهند را تامین کنند.
شرکت های موفق با تصور میزان افراطی بودن آینده، از برداشتن گام های ناگهانی اجتناب می کنند. به عنوان مثال، اگر کل کسب وکار از حاشیه بالا به حاشیه پایین حرکت کند و یا اگر از محصولات استاندارد به محصولات سفارشی تغییر رویه دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این سناریوها می توانند به تیم های زنجیره تامین کمک کنند تا شناسایی کنند که به چیزی نیاز دارند تا متفاوت عمل کنند و این تغییرات چه قابلیت های جدیدی طلب می کنند.

شکاف ها را بشناسید
فهمیدن شرایط یک آینده ایده آل برای یک زنجیره تامین به تیم های رهبری کمک می کند قابلیت های ازدست رفته را شناسایی کنند و آن ها را خلق کنند. به تجربه، شرکت هایی که برای ارتقای عملکرد زنجیره تامین، سرمایه گذاری های کوتاه مدت صحیح انجام می دهند، صرفه جویی های قابل توجهی برای سرمایه گذاری طولانی مدت ایجاد می کنند.
یک خرده فروش حرفه ای پیشرو، درزمانی که زنجیره تامین قدیمی مشکلاتی برای کسب وکار فروش مستقیم به مشتری ایجاد کرده بود، این روش را به خوبی اجرا کرد. این شرکت سالها سرمایه گذاری کمی در زنجیره تامین خود انجام داده بود و زیرساخت پایه آن ضعیف بود. درنتیجه، خدمات وی نسبت به خدمات شرکت های دیجیتال دیگر بسیار ضعیف تر بود. بیش از ۱۵ درصد از سفارش های مشتری از زمانی که قول داده می شد دیرتر می رسید و وفاداری مشتری به سرعت در حال فرسایش بود.
تیم رهبری فهمید که باید بیش از نصف مراکز توزیع قدیمی خود را با مراکزی که عملکرد بالایی داشتند جایگزین کند، اما نتوانست از پس تمام سرمایه گذاری در یک زمان بیاید. به جای این کار، از ۵ مرکز توزیع خود شروع کرد و در ابزارهای دیجیتال و ایجاد بهترین فرآیندهای توزیع سرمایه گذاری کرد.
مطالعات اولیه میدانی، سطوح خدمات را تا ۲۰ درصد ارتقا داد و درعین حال هزینه ها را تا ۲۰ درصد کاهش داد. حال شرکت انتظار دارد در طی ۹ ماه عملکرد خود را در این تاسیسات تغییر دهد و بسیاری از مشکلات مبنی بر تحویل دیر و شهرت خود برای خدمات ضعیف را حل کند. در طول سه سال بعدی، تیم رهبری برنامه ریزی می کند شکاف های سنتی را ببندد و هزینه های زنجیره تامین را ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش دهد. رسیدن به این هدف جنگی برای تامین مالی سرمایه گذاری در آینده است.

شرکت های پیشرو انتخاب هایی با دسترسی در کوتاه مدت و بلندمدت ایجاد می کنند تا این انتخاب ها در بستن شکاف بین زنجیره تامین جاری و شرایط ایده آل آتی به آن ها کمک کنند.
به عنوان مثال، باید اجزای برون سپاری زنجیره تامین را، جهت کاهش دادن پیچیدگی تامین کسب وکارها یا بخش های مشخص، در نظر بگیرند.
از سوی دیگر، ممکن است بستن چندین شکاف از طریق یک پلتفرم مشترک فناوری اطلاعات که چنین کسب وکار را پشتیبانی می کند را در نظر بگیرد و این مسئله همراه است باقابلیت های تخصصی اضافی، مخصوص واحدهای کسب وکار مشخص که این واحدها این سیستم مشترک اصلی را تکمیل می کنند.

انتخاب هایی را برای پوشش این شکاف ها طراحی کنید.

یک تولیدکننده ملی مواد غذایی برای خواروبارفروشی ها و فروشگاه های محلی خواروبارفروشی ازاین رویکرد برای تغییر فروش های کاسته شده استفاده کرد.
مشکل اصلی این شرکت تطبیق تقاضا با برنامه تولیدش بود. ازنظر اطلاعات درباره محصولاتی که سریع به فروش می رسیدند و محصولاتی که در قفسه می ماندند کمبود داشت.
درنتیجه، تولید و جایگزینی کالاهای تمام شده آهسته بود. این امر باعث شد خرده فروشان فضایی که برای محصولات شرکت اختصاص داده بودند را کاهش دهند – مسئله ای که باعث فرسایش فروش شد.
شرکت گزینه های زیادی را در نظر گرفت تا توانایی خود در تامین تقاضای مشتری را ارتقا دهد.
سرمایه گذاری در ابزارها و فرآیندهای پیش بینی بهتر می تواند صحت را ارتقا دهد اما نمی تواند تمامی عدم اطمینان ها را از بین ببرد.
فناوری پیش بینی پیشرفته می تواند زمام چرخه را کاهش دهد، اما شرکت باید همچنان فروش ها را پیش بینی کند.
تیم رهبری تصمیم گرفت در ابزارهای دیجیتالی سرمایه گذاری کند تا با تولید و برنامه ریزی مرکزی، نیروی فروش را به تیم تحویل متصل کند.
سیستم جدید محصولاتی را شناسایی کرد که نزدیک به زمان واقعی به فروش می رفتند و ازاین رو شفافیت بیشتری به تقاضای فروشگاه می داد.
این در عوض به شرکت کمک کرد تا محصولات صحیح را تولید کند تا قفسه های خالی فروشگاه را پر کند و فروش ها را افزایش دهد.
مطالعه موردی،تولید کننده مواد عذایی

چالش اساسی برای راهبرانی که به فکر ارتقاء عملکرد زنجیره تامین خود هستند، شناسایی گام های نزدیکی است که با پرداختن به آن ها به ابتکارات آتی کمک می کنند.
شرکت های موفق یک نقشه راه کوتاه مدت با ابتکارات بنیادی ایجاد می کنند که تحویل را سریع انجام می دهد و در رسیدن به اهداف بلندمدت زنجیره تامین، انعطاف پذیری لازم را فراهم می کنند.
یک شرکت فناوری جهانی هنگام که ناگهان مجبور شد چهار کسب وکار مالتی میلیارد دلاری را پشتیبانی کند با چندین چالش زنجیره تامین روبرو شد.
تغییر، بخشی از یک استراتژی بازار جدید برای تسریع رشد بود، اما زنجیره تامین بسیار سفارشی شده شرکت را تضعیف کرد.
مدیریت شرکت باید مطمئن می شد که زنجیره تامین جدید می تواند صفی از مدل های کسب وکار جدید را فعال کند و تقاضاهای رقابتی آن ها را متعادل کند.
این به معنی سرمایه گذاری در قابلیت های پایه فناوری اطلاعات و پشتیبانی فرآیندهای جدید چندوظیفه ای کسب وکار بود. به عنوان مثال، اگر نیروی فروش با سفارشی کردن یک محصول برای یک مشتری موافقت می کرد، زنجیره تامین باید توانایی تایید اعتبار پیکربندی سفارش با طراحی را داشت، زمان فرآوری بخش های داخلی و خارجی را پیگیری می کرد، محصول سفارشی را از طریق تحویل دنبال می کرد و هزینه و درآمد حاصل را پیش بینی می کرد.
نقشه راه تیم مدیریتی، تمامی نیازهای رقابتی را تامین کرد و درعین حال، موفقیت های سریع کسب و انعطاف پذیری فراهم کرد تا قابلیت های آتی و فناوری های تکاملی را جایگزین کند. با تغییر اولویت های موجود، این نقشه راه به شرکت کمک کرد تا با تنها یک افزایش متوسط در هزینه های فراتر از هزینه های ابتدایی، برنامه پیچیده را تامین کند.
یک نقشه راه متوازن ایجاد کنید.

یک شرکت فناوری جهانی هنگام که ناگهان مجبور شد چهار کسب وکار مالتی میلیارد دلاری را پشتیبانی کند با چندین چالش زنجیره تامین روبرو شد.
تغییر، بخشی از یک استراتژی بازار جدید برای تسریع رشد بود، اما زنجیره تامین بسیار سفارشی شده شرکت را تضعیف کرد.
مدیریت شرکت باید مطمئن می شد که زنجیره تامین جدید می تواند صفی از مدل های کسب وکار جدید را فعال کند و تقاضاهای رقابتی آن ها را متعادل کند.
این به معنی سرمایه گذاری در قابلیت های پایه فناوری اطلاعات و پشتیبانی فرآیندهای جدید چندوظیفه ای کسب وکار بود. به عنوان مثال، اگر نیروی فروش با سفارشی کردن یک محصول برای یک مشتری موافقت می کرد، زنجیره تامین باید توانایی تایید اعتبار پیکربندی سفارش با طراحی را داشت، زمان فرآوری بخش های داخلی و خارجی را پیگیری می کرد، محصول سفارشی را از طریق تحویل دنبال می کرد و هزینه و درآمد حاصل را پیش بینی می کرد.
نقشه راه تیم مدیریتی، تمامی نیازهای رقابتی را تامین کرد و درعین حال، موفقیت های سریع کسب و انعطاف پذیری فراهم کرد تا قابلیت های آتی و فناوری های تکاملی را جایگزین کند.
با تغییر اولویت های موجود، این نقشه راه به شرکت کمک کرد تا با تنها یک افزایش متوسط در هزینه های فراتر از هزینه های ابتدایی، برنامه پیچیده را تامین کند.
مطالعه موردی شرکت فناوری جهانی

دیجیتالی شدن در مدیریت
دیجیتالی شدن باعث تغییر تهیه و مدیریت زنجیره تامین می­شود.
این موضوع در سه مرحله اتفاق می­افتد. کاهش هزینه، ایجاد ارزش و انتقال مدل کسب وکار.
شرکت ها می دانند دیجیتالی شدن مهم است، اما آن را ضعیف اجرا می­کنند و دقیقا نمی­دانند چکار کنند. با توجه به ریسک، پیاده سازی این امر بیش از مقدار ممکن طول می­کشد.
زمانی که مزیت پیشرو بودن به دست نیاید، مشکل بزرگی نیست، زمانی که به دست بیاید، ممکن است کل شرکت را دچار ریسک کند.
دیجیتالی شدن در مدیریت و زنجیره تامین

دیجیتال سازی باعث تغییر رویه های تولید،تهیه، مدیریت فعالیت ها و زنجیره تامین دیجیتال کسب وکارها شده است.
گاهی اوقات این موضوع اثر مخرب و زیادی دارد.اما اغلب اثراتش آنقدر سریع نیست و فقط بسیاری از مردم از آن می­ترسند.
تغییر بر اثر تکنولوژی مساله جدیدی نیست. مثلا با آتش، سیگنال های دود، درام ها و شیپورها آغاز شده است.
برای مردم، جامعه و کسب وکار، ارتباطات همیشه اهمیت داشته است.
در حدود سال ۳۵۰۰ پیش از میلاد نوشتن اختراع شد و در ۸۰۰ پیش از میلاد نیز حروف الفبا ابداع گردید؛ در سال ۱۰۵ پس از میلاد، کاغذ اختراع شده و در سال ۱۴۴۰ گوتنبرگ ماشین چاپ را پدید آورد. در ۱۸۳۰ تلگراف الکترونیک اختراع شد و شروع به تغییر کسب وکارها نمود.
در ۱۸۷۶ بل، تلفن را ثبت کرد.
نسل بعدی ارتباطات در سال ۱۹۵۱ زمانی که اولین بار کامپیوترها فروخته شدند آغاز شد.
در ۱۹۶۹ اولین نسخه اینترنت ابداع شد و در ۱۹۷۳ اولین گوشی های تلفن همراه، در ۱۹۷۴ اولین ماشین فکس به بازار آمد، در ۱۹۸۱ اولین لب تاپ، در ۱۹۸۲ ایمیل و در ۱۹۹۰ وب ایجاد شد.
ایمیل برای سال ها مهم ترین راه ارتباطی الکترونیک مخصوصا برای ارتباطات کاری به شمار میرفت.
و اکنون انتظار می­ رود دیجیتال سازی کسب وکارها را دست خوش تغییر نماید.
تغییر روند در دیجیتال سازی کسب وکار

هدف نسل جدید روش های تهیه و زنجیره تامین دیجیتال پیدا کردن اثر دیجیتالی شدن بر کسب وکارهای امروزی است
هدف نسل جدید روش های تهیه و زنجیره تامین دیجیتال

دیجیتالی شدن برای همه به یک معنا نیست.
عواملی همچون تعداد شعب، سایز شرکت، محل ، مدل کسب وکار نیز بر معنای دیجیتالی شدن و نحوه پیاده سازی آن اثرگذارند.
سایز شرکت اثر مثبتی دارد، ۱۵ درصد شرکت های بزرگ برای اینکار استراتژی ایجاد می­کنند، که نحوه مقابله با دیجیتالی شدن را معنا می­کند.
۱۸ درصد آنها برای رسیدن به اهداف بیشتر( کیفیت و سرعت کار)، ۲۶ درصد شاخص عملکرد بهتر ( بیشتر از دوبرابر استفاده از ابزارهای دیجیتال) و ۱۹ درصد فروش آنلاین بیشتر.
دیجیتال سازی به معنای راه های بسیار داشتن پیشرفته ای بزرگ در تولید داده، قدرت محاسبه و ارتباطات است. هوش مصنوعی و اینترنت اشیا مثال هایی از دیجیتال سازی هستند که نه تنها فرصت های جدید خلق می­ کنند بلکه تهدیدهای جدی از نظر امنیت سایبری را نیز به دنبال دارند.
دیجیتالی شدن برای همه به یک معنا نیست.
عواملی همچون تعداد شعب، سایز شرکت، محل ، مدل کسب وکار نیز بر معنای دیجیتالی شدن و نحوه پیاده سازی آن اثرگذارند.

سه مرحله از دیجیتالی شدن

زمانیکه از شرکت ها درباره اینکه با دیجیتال شدن به دنبال چه هدفی هستند سوال کردیم، الگوی جالبی برای ارتباط بین تولید فعلی، زنجیره تامین دیجیتال و درجه بلوغ فعالیت ها با اهرم های ارزشی یافتیم.
بلوغ فعالیت ها طی ۵ مرحله انجام می­شود.
در فاز اولیه، تنها کار تهیه از تامین کنندگان آغاز می­شود – هیچ ارزش واقعی تولید نمی­شود-.
زمانی که تهیه به میزان بحرانی می­رسد، هدف جدید کاهش هزینه هاست. در مرحله بعدی جنبه های عملیاتی مانند اعتماد، سرعت و مخصوصا کیفیت نیز بهینه می­شوند. تهیه به یک ویژگی توانمندساز تبدیل می­شود.
میانگین تهیه در جهان در این مرحله قرار دارند. شرکت هایی که تاکنون جنبه های عملیاتی را بهینه کرده اند شروع به اضافه کردن ارزش های مالی مانند سرمایه، مالیت و علی الخصوص ریسک به فعالیت های شان می ­کنند.
قهرمانان پر ارزش در مرحله آخر توسعه بیشتر بر نوآوری و پایداری تمرکز دارند.
سه مرحله از دیجیتالی شدن

باعث تعجب نیست که اکثر شرکت ها بر آسان ترین و واضح ترین اهرم های ایجاد ارزش متمرکز هستند؛ کاهش هزینه، بهینه سازی فرآیندها و کاهش زمان.
مطالعه KMPG نیز مشابها به این نتیجه رسید که دیجیتال سازی بیشتر بر کارایی فعالیت ها، فرآیندهای کسب وکار و ذخیره هزینه ها تمرکز دارد.
مطالعه ما نشان داد که بیش از نصف شرکت های مورد مطالعه بر کاهش هزینه و سرعت بیشتر و در نهایت کارایی فرآیندها متمرکزند.
اینجا، اتوماسیون فرآیند های تراکنش مالی یک پشتیبان نرم افزار مثالی است برای افزایش کیفیت فرآیندها اتوماسیون، کاهش هزینه ها به وسیله کم کردن مقدار کار انسانی و کاهش زمان انجام فرآیندهاست.
برای یک سوم شرکت ها که اکثرا کوچک بودند یا استراتژی با هدف هزینه ها داشتند، این مرحله کافی است.
شرکت های پیشرفته تر، بیشتر می­خواهند؛ آنها به دنبال ارزش های پیچیده تر مانند نوآوری، پایداری و مزایای مالیات هستند. این موضوع بیانگر این نیست که هزینه و سرعت دیگر اهمیت ندارد. بلکه این شرکت ها از مرحله بهینه سازی فرآیندهای هزینه- زمان عبور کرده اند.
در مرحله سوم، برای تنها تعداد کمی از شرکت ها- داده ی جدید در دسترس می تواند اساس یک مدل کسب وکار جدید باشد.بنابراین، داده نه تنها عنصری برای فرآیندهای بهتر و ارزان تر کسب وکار، بلکه خود هسته محصول یا خدمات مدل کسب وکار است.
دسترسی به اطلاعات همیشه کلیدی برای شرکای کسب وکار بوده است. شرکت SAP، بزرگترین شبکه کسب وکار دنیا، صاحب شبکه ای از ۳٫۸ میلیون تامین کننده و ۱٫۷ میلیارد دلار سرمایه است.
دسترسی به چنین پایگاه داده غنی برای استفاده کافی است و تنها همین تولید داده مزیتی برای شرکت است. تعداد زیادی از شرکت ها بهره وری دیجیتال ضعیفی دارند.
دیجیتال سازی بیشتر بر کارایی فعالیت ها، فرآیندهای کسب وکار و ذخیره هزینه ها تمرکز دارد.

دیجیتال سازی به عنوان اهرمی برای موفقیت بیشتر در آینده به نظر می­آید.
هنوز هم بسیاری از شرکت ها بهره وری خود را در هنگام دیجیتال سازی متوسط فرض می­کنند.
این موضوع بیانگر نیاز به عمل است. اکثر شرکت ها ضعف های خود را نمی­شناسند و در عین حال می­ خواهند روی دیجیتال سازی در آینده سرمایه گذاری کنند.
تنها ۴ درصد به دیجیتال سازی تمایل ندارند- که قطعا ضعیف هستند-. با این وجود، همه شرکت ها هدف و استراتژی معینی ندارند.
حدود ۴۰ درصد از شرکت ها می ­دانند چه هستند و چه می خواهند.
استراتژی دیجیتالی شدن شفاف نیست. اما به نظر می ­رسد استارت آپ ها بهتر از شرکت های قدیمی برای دیجیتال شدن آماده شدند، که احتمال تهدید شرکت ها و محصولات قدیمی و بزرگ را افزایش می دهد.
دیجیتال سازی به عنوان اهرمی برای موفقیت بیشتر در آینده

استراتژی دیجیتالی شدن چیست؟
دیجیتالی شدن تنها یک ابزار است که می تواند برای رسیدن به اهداف مختلفی مورد استفاده قرار گیرد.
قبل از هر سرمایه گذاری، ایجاد یک استراتژی برای اطمینان از میزان رسیدن به اهداف ضرورت دارد، لازم است به این تکته اشاره کنیم که در کنار مدیریت زنجیره تامین دیجیتال و تهیه، مدیران رده بالا، فناوری اطلاعات و دیگر عملیات های مرتبط شرکت، به همراه سهام داران خارجی مانند تامین کنندگان نرم افزار باید حضور داشته باشند.
علاوه براین، پیش بینی آینده سخت است و نوآوری های دیجیتال در انواع مختلفی در حال ظهورند، بنابراین شرکت ها باید واکنش چابکی داشته باشند.
کوربر، سازمانی آلمانی با سرمایه ۲ میلیارد یورویی را به عنوان مثال در نظر بگیرید.
هیات مدیره شروع به دیجیتال سازی در سه مرحله نمود: اکتشاف، آموزش و توسعه استراتژی . به عنوان بخشی از مرحله دوم، بخش فروش یک راهبرد استراتژیک را آغاز نمود و نتایج متعددی برای کشف فرصت های دیجیتال سازی در این بخش به دست آمد.
کوربر، از واژه اکتشاف برای نشان دادن متخصصانی که باید جستجوگر می­شدند استفاده کرد که اثر مثبتی بر ساختار سازمانی داشت.
همچنین این مساله نشان داد که ایجاد استراتژی تنها یک فرآیند یک زمانه نیست، بلکه همیشگی می­باشد.
همچنین اینکه، همه تصمیات نباید بر اساس تحلیل های هزینه باشد بلکه گاهش اوقات باید احساسات را در تصمیات دخیل نمود.

نبرد بهینه سازی و سرعت بخشیدن به فرآیندهای داخلی همیشگی است، اما دیجیتال سازی بیانگر اهمیت بهینه سازی فرآیندهای داخلی و خارجی در کنار هم است.
همچنین شرکت هایی که به قابلیت های تکنولوژی های جدید نیاز دارند، گرچه مشتری ها به خود تکنولوژی اهمیت نمی­دهند به ارزش تولید شده توسط آن برای خود اهمیت می­دهند.
پلتفرمها اهرمی به شدت مهم هستند. گرچه از اهمیت نوآوری فرآیندی، پیشرفت و کارایی کم نمی­شود.
اما واقعیت استراتژیک جدید این است که نوآوری پلت فرم محرک و تعریف کننده قابلیت های فرآیندی بیشتر از هر راه دیگری است.
میزان فزاینده داده تولید شده توسط پلت فرم های جدید می تواند برای دیدگاه های پیش بینی کننده که باعث پیش بینی شدن و کارایی بیشتر زنجیره های تامین می­شود.
از دیدگاه زنجیره تامین، تعریف یک استراتژی انتقال دیجیتال که با دید ERP یکپارچه شده باشد، کلید دستیابی به مزایای بالای فرآیندها و سیستم هاست.
اما واقعیت استراتژیک جدید این است که نوآوری پلتفرم محرک و تعریف کننده قابلیت های فرآیندی بیشتر از هر راه دیگری است. اکثر شرکت ها با مباحث اولیه مشکل دارند.
دیجیتال سازی بیانگر اهمیت بهینه سازی فرآیندهای داخلی و خارجی در کنار هم است.

اگرچه دیجیتال سازی به اقتصاد کشورها شرکت های بزرگ و فعال در عرصه جهانی را نوید می­دهد، آنها یک مساله بزرگ با دیجیتال سازی دارند.
بر اساس یک مشکل همیشگی، اجتناب از این نکته که سیستم های متعدد ERP وجود دارد که یکپارچه نمی­شوند.
درحالیکه شرکت های بزرگ به عنوان اولین ها در سایر زیر ساخت ها شناخته می­شوند، در عرصه دیجیتال سازی آرام جلو می­روند.
۶۰ درصد شرکت ها مشکلاتی در زمینه استفاده از دیگر ابزارهای فناوری اطلاعات را گزارش کردند.
یکی از شرکت های بزرگ آلمان، با شعبی در بیش از ۱۰۰ کشور ، بیش از ۳۰ سیستم ERP داشته است.
زمانی که افسر ارشد تامین به دنبال پیدا کردن شاخص کلیدی عملکرد ساده ای همچون میزان هزینه کل را داشته، تعداد زیادی از مشاوران زمانی حدود یک سال را برای یافتن پاسخ صرف کردند.
اما چالش سیستم های ERP متعدد برای شرکت های غیر متمرکز بزرگ قابل حل است.
به عنوان مثال شرکت تایسن کرپ در طی چند سال می توانست هزنیه های فعلی و گذشته، پلتفرم های فعلی و کاتالوگ ها را در یک انبارداده یکپارچه کند.
شفافیت جدید ایجاد شده اساس همکاری با تامین کنندگان نوآور استراتژیک برای بهبود خدمات و محصولات شرکت است.
چالش های دیجیتال سازی

دیجیتال سازی بدون ریسک معنی ندارد. جایی که بیش از نصف همه شرکتها با سرمایه گذاری های بالا، وضعیت سیستم و مهارت های فناوری اطلاعات داخلی ضعیف سروکله می­زنند، سرمایه گذاران نگران جنبه های استراتژیک هستند.
ترس آنان از دیجیتال سازی می­تواند ریسک جدید ضعف کنترل را به همراه داشته باشد.
نگرانی های عمیق درباره هک شدن، امنیت هویت تامین کنندگان و افزایش وابستگی به خارج سازمان از طریق برون سپاری را شامل می­شود.
این نگرانی های استراتژیک نشان دهنده این است که هیچ مزیت پیشرو بودنی وجود ندارد، اما در مقابل، هوشمندی آن است که صبر کنیم تا دیگران نشان دهند ریسک قابل مدیریت است.
بنابراین، بسیاری از مفاهیم و فرصت های فنی دیجیتال سازی در بخش تامین کنندگان قرار دارد، اما پیاده سازی آن آرام انجام می­گیرد.
بنابراین فرآیند دیجیتال سازی آرام پیش می­رود تا جایی که به نقطه عطف برسد.
برای شرکت هایی با نرخ بالای تهدید به قطع ، وضعیت متفاوت است. در آنها مزیت پیشرو بودن قابل مشاهده است.
آیا ریسک، سرعت تغییر را کاهش می­دهد؟

شرکت های موفق آسیایی چگونه عمل می ­کنند؟
دیجیتال سازی در آسیا معنای متفاوتی دارد. شرکت های آسیایی اغلب بر خلاف اروپاییان استراتژی دیجیتال دارند و سریعتر به معرفی محصولات وخدمات دیجیتال می­پردازند.
شرکت های غربی ۵۰ درصد بیش از آسیاییان از ابزارهای تجارت الکترونیک استفاده می­ کنند.
در عین حال، شرکت های آسیایی از تبلت ها و موبایل دوبرابر غربی ها استفاده می­ نمایند. این معرف آن است که پیشرفت در معنای ارتباطات و کارایی است حتی اگر به هزینه های کمتر و رویکرد کمتر پیچیده ای وابسته باشد.

دلایل از دست دادن مشاغل چیست؟
از دیدگاه کارمندان، دیجیتال سازی با اخبار بدی همراه است.
دیجیتال سازی به افزایش تقاضا برای کارمندان با تحصیلات استراتژیک می­ انجامد.
یک چهارم شرکت ها به همچنین کارمندانی نیاز داشته اند. یافتن چنین کارمندانی سخت است و تنها ۱۵ درصد کارمندان بخش تامین را شامل می­شود.
به علاوه، تقاضا برای کارمندان با تحصیلات پایین ، کم شده است.
یک ششم شرکت ها خواهان تعدیل نیرو در این زمینه هستند.
تحت این شرایط جدید تعداد افرادی که شغل خود را ازدست می دهند ۴ برابر تعداد افراد استخدام شده است.
این مساله کاهش شغلی شبکه ای را ایجاد می­کند.
تعداد کارمندان مازاد، بالاتر از میانگین شرکت های بزرگ و اروپا است.
پروفایل شغلی در عملکرد تامین تغییر خواهد نمود.
مشاغل استراتژیک پیچیده تر خواهند شد، نه تنها به مهارت های تهیه، شخصی، کسب و کار و فنی نیاز است بلکه مهارت های فناوری اطلاعات و دیجیتال، تحلیل و نرم افزار نیز مورد نیاز خواهد بود.
انتظار می­رود که شرکت ها در پیدا کردن چنین افرادی رقابت سختی داشته باشند.
با توجه به پروفایل شغلی و فرآیندها، شرکت ها باید تحلیل کنند که چه فرآیندهایی در صورت بهبود ایجاد ارزش افزوده خواهد کرد.این موضوع کلید طراحی مشاغل تامین و SCM در آینده خواهد بود.

با توجه به تحلیل ها، ۴۱۲۰ شرکت از ۱۱۳ کشور در مطالعه ما در مورد زنجیره تهیه و تامین حضور داشتند که ما استارتاپ ها و شرکت هایی با وضعیت متوسط تامین نیز داشتیم با شرکتی با درآمد ۳۳۰ میلیون یورو و تامین حدود ۱۸۰ میلیون یورو، ۲۰ کارمند بخش تامین که تنها سه نفر در بخش استراتژیک مشغول به کار بودند و ۱۱۲۰ تامین کننده با حدود ۱۴۰۰۰ تامین کننده.
می توان پیش بینی کرد که تامین، که شغلی درباره اضافه نمودن ارزش به سازمان در مدیریت تامین کننده ها به عنوان سرمایه های خارجی است مشکلات استراتژیک متعددی داشته باشد چرا که اگر هر کارمند مسئول ۶۰ میلیون یورو باشد، حدود ۴۰۰ تامین کننده موجود و ۵۰۰۰ تامین کننده رزرو خواهیم داشت.
تصور کنید ظرفیت های پیشرفت در این زمینه را در صورت استفاده این تعداد زیاد از تامین کننده از دیجیتال سازی تصور کنید.
یا همانطور که ولمور، افسر ارشد دیجیتال شرکت SAP می­گوید: در طی ده سال آینده، شرکت ها فرصت های بیشتری را نسبت به دو قرن گذشته خواهند داشت.
در این روزگار تکنولوژی و استراتژی ها، تامین می­تواند رهبر افزایش چنین فرصت هایی باشد و فراتر از کاهش هزینه ها و کارایی فرآیندها، باعث تزریق نوآوری و مزیت بازار به شرکت ها شود.
در طی ده سال آینده، شرکت ها فرصت های بیشتری را نسبت به دو قرن گذشته خواهند داشت.
آینده پژوهی فناوری

۳ گام به سوی زنجیره تامین دیجیتال

نقش مدیران زنجیره تامین باید برای شکل دهی چشم انداز و استراتژی دیجیتال
مدیران زنجیره تامین باید برای شکل دهی چشم انداز و استراتژی دیجیتال سازمان خود تلاش کنند. به عبارتی آن ها باید مطمئن شوند که مدل عملیاتی زنجیره تامین می تواند هر دو را ارائه دهد. ​
تاثیر تحولات دیجیتال بر زنجیره تامین، شور و هیجان زیادی را به همراه داشته است، اما همچنین باعث سردرگمی می شود.
در بررسی سال ۲۰۱۷ گارتنر از ۳۱۸ سازمان زنجیره تامین در سراسر جهان، ۷۵ % در مورد حاکمیت پروژه های دیجیتال در زنجیره تامین نگران بودند.
بااین حال، طرح های کسب وکار دیجیتالی شرکت ها همچنان به سرعت تکامل می یابند.
۷۵ درصد از سازمان های زنجیره تامین در سراسر جهان در مورد حاکمیت پروژه های دیجیتال ابراز نگرانی کرده اند. ​

مایکل بورکت، معاون رئیس و تحلیلگر برجسته در گارتنر می گوید:
«رهبران زنجیره تامین باید طرحی برای ابتکارات دیجیتال زنجیره تامین و چگونگی همسوسازی آن ها با آنچه که در سازمان و اکوسیستم آن در جریان است، داشته باشند.»

وظایف رهبران موثر در زنجیره تامین
یک رهبر موثر در حوزه زنجیره تامین و با تحولات پیش رو باید این سه مرحله را انجام دهد:
​​​​​​​​مرحله ۱: تعیین چشم انداز دیجیتال سازمان و نقش زنجیره تامین
​​​​​​​​​​​​​​​درک اولویت های مدیرعامل در این موقعیت بحرانی است. نظرسنجی گارتنر در سال ۲۰۱۸ از ۴۶۰ مدیرعامل نشان می دهد که این رهبران همچنان بر روی رشد متمرکز هستند، اما به طور فزاینده ای مایل به بررسی مدل های عملیاتی جدید و ساختارهای شرکتی برای به دست آوردن آن هستند. ​
به دنبال تکنولوژی های زنجیره تامین باشید که پتانسیل بازکردن درآمد جدید را داشته باشند.
​​​​​​​​مرحله ۲: تنظیم مدل عملیاتی زنجیره تامین به چشم انداز دیجیتال
​​​​​​​​تنها ۲۵ % از سازمان های زنجیره تامین می گویند که پروژه های دیجیتال در سراسر شرکت های آن ها تحت یک فرایند اداره واحد هم تراز هستند. بورکت توضیح می دهد: «فقدان همکاری به وضوح باعث می شود زنجیره تامین با موفقیت از اولویت های کلیدی سازمانی حمایت کند.»
به عنوان مثال، اولویت کسب وکار تولیدکننده محصول ممکن است اطمینان از این باشد که تجهیزات مشتری هرگز از کار باز نمی ایستد.
پیشرفت های دیجیتال اکنون به آن توانایی نظارت دیجیتالی بر دارایی ها و ارائه راه حل در زمان واقعی نزدیک را می دهد.
این قابلیت به طور موثر جریان درآمد مبتنی بر خدمات را برای تولیدکننده ایجاد یا بهبود می بخشد. ​
تنها ۲۵ % از سازمان های زنجیره تامین می گویند که پروژه های دیجیتال در سراسر شرکت هایشان تحت یک فرایند اداره واحد هم تراز هستند. ​

نمونه های دنیای واقعی درزنجیره تامین
نمونه های دنیای واقعی از این موارد عبارت اند از: برنامه توتالکر رولز رویس، که دردسترس بودن موتور هواپیما را تضمین می کند.
برای ارائه اولویت های کسب وکار دیجیتال مانند این، زنجیره تامین باید تغییر کند. به جای پاسخ ساده به سفارش ها قطعات یدکی، باید شکست بالقوه را پیش بینی کند و تامین و خدمات قطعات یدکی را در یک اکوسیستم مشترک و یکپارچه هماهنگ کند تا از اتلاف وقت جلوگیری کند. نوع سرمایه گذاری های فناوری دیجیتال که می توانند این تغییرات را به زنجیره تامین تحویل دهند عبارت اند از:
اینترنت اشیا IoT : برای اندازه گیری عملکرد در زمان واقعی تجزیه وتحلیل برای پیش بینی شکست و خودکار کردن فرایندهای موبایل برای دسترسی به داده های همه جا در هر زمان.
واسط های برنامه کاربردی (API ها): برای به اشتراک گذاری داده با اکوسیستم شریک

مرحله ۳: اولویت بندی سرمایه گذاری های فناوری دیجیتال
​​​​​​​​در زمان عدم قطعیت، سازمان های زنجیره تامین تمایل دارند تا بر بهبود عملیات های موجود تمرکز کنند تا خط پایین امروز را تقویت کنند و سرمایه گذاری های موردنیاز برای پشتیبانی از خط بالای فردا را نادیده بگیرند.
در بسیاری از موارد، این رویکرد محافظه کارانه با اولویت های سازمانی گسترده تر امروز همخوانی نخواهد داشت. ​
برای حمایت از سازمانی که می تواند در آینده رقابت کند، رهبران زنجیره تامین باید کاری بیش از ساده کردن عملیات خود انجام دهند.
آن ها باید زنجیره تامین دیجیتال آینده را بسازند.
بورکت می گوید: «این یک زنجیره تامین است که تجربه مشتری و نه فقط یک محصول را تحویل می دهد.»
«این یک زنجیره تامین هوشمند است که در تعامل با اکوسیستم شرکای متصل به دیجیتال تصمیم گیری می کند.»

زنجیره تامین یکی از حوزه های متاثر از انقلاب صنعتی چهارم و فناوری های دیجیتال نظیر اینترنت اشیا، رباتیک پیشرفته، تحلیل های کلان داده در آینده نزدیک خواهد بود.
کما اینکه در برخی کشورهای پیشرو این موضوع تا حد بسیار قابل توجهی جنبه های عملیاتی آن نیز به خوبی پیاده گردیده است.
جایگذاری سنسورها در هر چیزی، ایجاد شبکه ها در هر کجا که لازم است، خودکاری سازی هر چیزی که نیاز باشد، و تحلیل هر چیزی که به بهبود عملکرد و رضایت مشتری بیانجامد از دستاوردهای این انقلاب در زنجیره تامین است.

زنجیره تامین چهارم: کاربرد فناوری های دیجیتال در مدیریت زنجیره تامین

زنجیره تامین 4.0

صرف نظر از افزایش سرعت، انعطاف پذیری، سفارشی سازی، دقت، کارآیی، و … که عمده دستاوردهای کاربرد فناوری های دیجیتال در هر حوزه ای از جمله زنجیره تامین می باشند، بررسی فرصت های نهفته در این حوزه برای ورود هر یک از فعالانی که در حوزه کلان داده خدمات و محصولات ارائه می نمایند، از اهمیتی دو چندان نزد ایشان برخوردار است.
بدین منظور بایستی ابتدا سطح تحلیل های خود را مشخص و نقطه ورود را با توجه به توانمندی های خود تعیین نمائیم.
مهم ترین دغدغه های تامین کننده هایی که یک زنجیره تشکیل می دهند حول ۴ محور هزینه، سرمایه، چابکی، و خدمت می باشند.
این دغدغه های نیز ۶ محرک اصلی و نیز اهرم های فناورانه ای جهت خلق ارزش را در اطراف خود دارند که عبارتند از: برنامه ریزی، جریان فیزیکی، مدیریت عملکرد، مدیریت سفارشات، همکاری، و استراتژی زنجیره تامین.

مهم ترین دغدغه های تامین کننده هایی که یک زنجیره تشکیل می دهند

برای نمونه در بخش جریان های فیزیکی، و به طور خاص عملیات لجستیک زنجیره تامین فناوری اینترنت اشیا راهکارهای گوناگونی برای بهینه سازی حمل محصولات دارد.
از جمله حمل چند محصول به یک مقصد توسط یک وسیله نقلیه حمل بار، که در گذشته این موضوع با چند وسیله نقلیه صورت می گرفت و منجر به افزایش بهای تمام شده محصول نیز می گردید.
مجموعه فراکلود نیز طی بررسی ها خود که هم اکنون در مرحله تحقیقات به سر می برد، پروژه زنجیره تامین سبز از طریق ردیابی جای پای کرین در زنجیره تامین با اهدافی چون بهینه سازی زنجیره تامین، کاهش هزینه تمام شده، کاهش آلاینده های زیست محیطی مبتنی بر فناوری های اینرنت اشیا و بلاکچین آغاز نموده است.
امید است مدیریت زنجیره تامین صنایع کشور هر چه زودتر، مشابه نمونه های خارجی به بهینه سازی، به اهمیت این موضوع پی برده و در استفاده از فناوری های دیجیتال بیش از پیش اغفال ننمایند.
فناوری اینترنت اشیا درزنجیره تامین

5 فناوری زنجیره تامین در سال 2021
لجستیک و فناوری زنجیره تامین در مقیاس جهانی هم از همه گیری COVID-19 در امان نبود.
این موضوع بسیاری از مشکلات پنهان و جاری در لجستیک را تشدید و نیاز به بهبود مدیریت زنجیره تامین، به کمک دیجیتالی کردن فرآیندها و عملیات های آن را بیش از پیش نمایان کرد.
امروزه شرکت ها به دنبال راه هایی برای تغییر مدل های زنجیره تامین خود هستند.
یکی از این راه ها سرمایه گذاری در فناوری زنجیره تامین برای بهره وری بیشتر است.
شرکت ها دیگر نمی توانند از فناوری برای بهبود مدیریت زنجیره تامین دیجیتال به عنوان یک انتخاب یاد کنند، بلکه این امر، امروز از ضروریات است.

هوش مصنوعی در زنجیره تامین به معنای دسترسی به داده های بیشتر و قابلیت تصمیم گیری بهتر است.
الگوریتم های هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به تشخیص الگوها و شکاف های موجود در زنجیره تامین یک شرکت کمک می کند.
همچنین امکان پیش بینی های بسیار دقیقی برای کسب و کار ایجاد می کند.
هوش مصنوعی
در یک بررسی آماری پس از پیاده سازی هوش مصنوعی
به عنوان یک فناوری زنجیره تامین، 61 درصد از مدیران،
کاهش هزینه ها و 53 درصد، افزایش درآمد را نتیجه
این اقدام اعلام کردند.

هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی

بحث کامیون های خودران مدت هاست که در صنعت لجستیک باز شده است.
با وجود سرمایه گذاری میلیارد دلاری چندین شرکت بزرگ، در راه اندازی خودروهای مستقل از راننده، هنوز راه زیادی در توسعه و آزمایش آ ن ها برای برای ورود به صنعت باقی مانده است.
با این حال این فناوری به دلیل محرک ها و مسائل روزافزونی مانند کمبود راننده و نگرانی های مربوط به پایداری، دیر یا زود وارد چرخه این صنعت خواهد شد.
وسایل نقلیه خودران

اتوماسیون رباتیک و رباتیک شدن انبار
سیستم های هوشمند و اتوماسیون رباتیک می توانند عملیات دستی، خطاهای انسانی و هزینه های نیروی کار را به میزان قابل توجهی کاهش دهند، عملکرد انبارداری و روند ورود و تحویل محصول را نیز بهبود ببخشند.
ربات ها و دستگاه های مشابه نیز در اتوماسیون انبارها بسیار مثمرثمر ظاهر شده اند.
طبق گزارش سالانه صنعت لجستیک در سال 2019 که Deloitte آن را منتشر کرد، بیش از 32 درصد مدیران زنجیره تامین، به طور فعال از فناوری رباتیک برای اتوماسیون انبارها استفاده می کنند.

اینترنت اشیا (IoT)
چند سال پیش، اینترنت اشیا از مرحله نامفهوم بودن برای صنایع عبور کرد و به یک فناوری رایج در صنعت لجستیک تبدیل شد.
محرکِ کلیدی استفاده از اینترنت اشیا، افزایش نیاز به داده های دقیق تر و لحظه ای است.
نظرسنجی موسسه گارتنر در سال 2019 می گوید که 59 درصد از شرکت کنندگان به طور جزئی یا کامل از اینترنت اشیا در فناوری زنجیره تامین خود استفاده کرده اند.

امنیت سایبری زنجیره های تامین مدتی است که مورد توجه فعالین این حوزه قرار گرفته است.
صنعت لجستیک به دلیل ماهیت به هم پیوسته زنجیره تامین، معمولا از اهداف اصلی حملات سایبری است.
صرف نظر از این که اطلاعات چه کسی در معرض دید و حمله قرار می گیرد، حملات سایبری می تواند باعث فاجعه برای مدیران زنجیره تامین و شرکای تجاری آنها شود که اغلب منجر به ضررهای هنگفت مالی می شود.
بنابراین بسیاری از شرکت ها در حال مهاجرت به سمت خدمات ابری و تسریع روند دیجیتالی کردن فرآیندها هستند.
امنیت سایبری

فناوری‎ اطلاعات و ارتباطات توانسته است زنجیره تامین کالا را به شکل گسترده‎ای تغییر دهد.
به طوری که امروزه با مفهوم جدیدی به نام شبکه تامین دیجیتال یا Digital supply Networks روبرو هستیم.
به طور کلی تکنولوژی DSN نیز مبتنی بر فناوری اینترنت اشیا(IoT) و اینترنت اشیا صنعتی (IIoT) می‎باشد.
در ۵۰ سال گذشته، سازمانها از لحاظ تفکرات مدیریتی به شدت تحول یافته‎اند.
در این سالها علم مدیریت نظریه‎های متلفی را پشت سر گذاشته است. تفکرات سلسله مراتبی، برنامه‎ای، منابع محور، شبکه‎های پویا، مبتنی بر فرآیند و نظریه سیستمی مهمترین تفکرات سازمانی را تشکیل داده‎اند.

اینترنت اشیا و شبکه تامین دیجیتال

با پیشرفت‎های چشمگیر در محاسبات و علم داده و همچنین ورود هوش مصنوعی و حسگرهای دقیق(در کنار یادگیری ماشین و محاسبات شناختی)، امکان ترکیب دنیای فیزیکی و دیجیتال در بخش‎های مختلف فراهم گردیده است.
این امکان، باعث شده است تا زنجیره تامین کالا به سرعت هوشمند، مقیاس‎پذیر، چابک و قابل تنظیم شود.
امروزه مدیریت زنجیره تامین کالا براساس جمع‎آوری داده‎ها از حسگرها، آنالیز اطلاعات و تصمیم‎گیری سریع عمل می‎نماید.
چنین سیستمی به مدیران و رهبران سازمان‎ها، امکان استفاده از فرصت‎ها و مزیتهای رقابتی را خواهد داد.
معمولا سازمانهای بزرگ براساس منابع و بازارهای هدف، فرآیندهای خود را طرح‎ریزی می‎کنند. شبکه‎های تامین دیجیتال (DSN)دامنه گسترده‎ای از فناوری‎های فیزیکی و دیجیتالی را در بر می‎گیرند.
فناوری‎هایی نظیر رباتیکز، واقعیت افزوده، آنالیز، هوش مصنوعی، فناوری‎های شناختی(Cognitive)، شیوه‎های صنعتی در تولید انبوه کالا و اینترنت اشیا به شرکت‎ها کمک می کنند تا با ابزارهای دیجیتالی، آگاهانه تصمیمات مناسبی را بگیرند.
شبکه تامین دیجیتال و کاربردهای آنها

اینترنت اشیا با کمک تجهیزات، سیستم‎ها و اماکن متصل به شبکه می‎تواند انبوه‎ای از اطلاعات را تولید کند.
سپس با استفاده از مدیریت کلان داده‎ها و محاسبات ابری به آنالیز داده‎های واقعی پرداخته می‎شود. نتیجه این محاسبات می‎تواند منجر به تصمیمات عالی در یک زمان معقول گردد.
تصمیم‎گیری‎های هوشمندانه در دنیای فیزیکی با کمک تجهیزات اینترنت اشیا، امکان ارزش‎آفرینی در زنجیره‎های تامین را فراهم می‎آورد.
این ارزش آفرینی باعث می‎شود تا مشتریان از خرید محصولات مختلف حداکثر رضایت‎مندی را داشته باشند. با کمک اینترنت اشیا می‎توان DSN را با قدرت هرچه بیشتر پیاده‎سازی کرد.
نقش اینترنت اشیا در شبکه های تامین دیجیتال ‎

همانطور که قبل از این گفته شد، IoT می‎تواند یک مقیاس گسترده از ارزش‎ها را در شبکه تامین دیجیتال بوجود آورد. به طور کلی یک بازار را می‎توان به سه بخش زیر تقسیم کرد:
مصرف‎کننده
خدمات دهنده‎گان
سازمانهای دولتی و صنعتی
در هرکدام از بخش‎های فوق، ما شاهد یک اکوسیستم بزرگ هستیم که می‎تواند دربرگیرنده زنجیره‎ای از ارزش‎های سازمانی، افراد و زیرساخت‎های مرتبط با خودشان باشد.
توسعه بازارهای هدف با کمک DSN

اینترنت اشیا مصرف‎کننده یا CIoT شامل میلیون‎ها دستگاه مرتبط با مشتریان می‎شود. این تجهیزات می‎توانند احساسات مشتریان را اندازه گیری، ثبت و توصیف نمایند.
تجهیزاتی نظیر گوشی‎های هوشمند، ساعت‎های هوشمند، اتومبیل‎های هوشمند، لوازم خانگی هوشمند، دستیاران مجازی، دستگاه‎های تناسب اندام، تجهیزات ردیابی و دستگاه‎های نظارتی همگی سعی دارند اطلاعات جامعی را از مصرف‎کنندگان و کاربران جمع‎آوری کنند.
CIoT شامل برنامه‎هایی است که سازمانها را قادر می‎سازد تا درک بهتری از چگونگی مصرف یک محصول توسط کاربران پیدا کنند.
داده‎های حجیم در اینترنت اشیا باعث می‎شوند تا تولید‎کنندگان همواره محصولاتی متناسب با نیاز کاربران خود تولید کنند.
همچنین ارائه ایده‎های خلاقانه در محصولات، با توجه به نیاز مشتری قابل اجرا خواهد بود.
اینترنت اشیا مصرف‎کننده (Consumer Internet of Things)

بخش دولتی در شبکه تامین دیجیتال نقش پررنگی دارد. شهرهای هوشمند، حمل و نقل هوشمند، امنیت عمومی، اجرای قانون، ساختمان‎های هوشمند، مدیریت انرژی، کشاورزی هوشمند و خدمات بهداشتی از جمله مهمترین حوزه‎هایی هستند که دولت‎ها به آنها نیاز دارندو به فراخور شرایط به آن ورود پیدا می‎کنند.
شبکه تامین دیجیتال و خدمات دولتی

انواع خدمات مبتنی بر اینترنت اشیا می‎تواند ارزش‎آفرینی قابل‎توجهی را بوجود آورد.
اینترنت اشیا صنعتی یا IIoT نیز تاثیر زیادی بر شبکه های تامین دیجیتال دارد. کارخانه‎های هوشمند و پالایشگاه‎های دیجیتال و … مثال‎هایی هستند که نقش تجهیزات متصل به شبکه را در DSN ها نشان می‎دهند.
در میان رقابت شدید در بازار، فشار تقاضا و فرضیه‎های نادرست در تولید، نیاز است تا یک کارخانه صنعتی راهکاری برای بهبود راندمان خود بیابد.
سرعت بخشیدن به فرآیند تولید به معنای سرعت بخشیدن به حضور در بازار خواهد بود. این موضوع تاثیر متقابل اینترنت اشیا صنعتی و شبکه‎های تامین دیجیتال بر یکدیگر را به خوبی نشان می‎دهد.
اینترنت اشیا صنعتی می‎تواند در تمامی مراحل و فرآیندهای تولید و حتی پس از آن نقش پررنگی را ایفا کند. شبکه تامین دیجیتال نیز با ارائه بازخوردهای لازم به صنعت و دریافت سیگنال‎های واحدهای تولیدی می‎تواند به کنترل بازار و رقبا بپردازد.
اینترنت اشیا صنعتی و DSN ها

شبکه تامین دیجیتال یک سیستم انعطاف‎پذیر را براساس داده‎های تولیدشده توسط تجهیزات اینترنت اشیا پایه‎گذاری می‎کند.
یک سازمان ممکن است دارای چندین DNS باشد.
IIoT می‎تواند مقیاس‎پذیری را با کمک DSN توسعه دهد.
یک شبکه تامین دیجیتال به سازمانها برای اخذ تصمیمات بهتر کمک می‎کند.
یک سازمان با کمک اینترنت اشیا و DSN می‎تواند استراتژی‎های قوی‎تری را اتخاذ کند.
استراتژی‎های درست می‎توانند منجر به عملیات‎های موثرتری شوند که در نتیجه باعث کارآمدی پروسه‎ها و خلق فرصت‎های جدید برای کسب و کارها خواهد شد با کمک بهبود زنجیره تامین کالا می توان رونق صنعت خرده فروشی را انتظار داشت.
شبکه تامین دیجیتال یک سیستم انعطاف‎پذیر

مهم ترین عوامل موثر در آینده زنجیر تامین
آینده زنجیره تامین با همه گیری بیماری COVID-19 دستخوش تغییرات بزرگی شده است.
این بیماری، تغییرات را در این زنجیره سرعت بخشیده است.
درسال های اخیر، پیشرفت تکنولوژی تحول بزرگی در زنجیره تامین ایجاد کرده است.
عوامل موثر در آینده زنجیر تامین

دیجیتالی شدن زنجیره تامین در این سال ها یک تحول مهم به حساب می آید..
بیماری COVID-19 مانند یک کاتالیزور علاوه بر سرعت بخشیدن به تحولات، نحوه شکل گیری مجدد افسران ارشد زنجیره تامین (CSCO) را نیز تغییر می دهد.
«رهبران زنجیره تامین باید از فن آوری های جدید برای سازگاری با محیط در حال تغییر استفاده کنند.»
با همه گیری بیماری کرونا زنجیره تامین در معرض کانون توجه قرار گرفته است و نقاط ضعف آن برای مدیران زنجیره تامین آشکار شده است.مدیران در این برهه از زمان به فکر استفاده از مدیریت نرم افزار زنجیره تامین افتادند تا از برنامه های دیجیتال سازی برای تغییرات در آینده زنجیره تامین و حل مشکلات آن استفاده کنند
.مایک اوسکرت، معاون مدیر عامل و رئیس پژوهش تحقیقاتی زنجیره تامین گارتنر این گونه بیان می کند که:
«چند چالش پیش روی رهبران زنجیره تامین است و مدیر عامل برای بهبود بخشیدن موارد زیر در زنجیره تامین باید تلاش کند:
خدمات مشتری
کاهش هزینه ها
مدیران زنجیره تامین تنها در صورتی می توانند به این هدف برسند که سرمایه گذاری دیجیتالی در زنجیره تامین به صورت مداوم انجام شود.
مدیران علاوه بر دیجیتالی کردن زنجیره تامین برای سازگاری با تغییرات محیط باید به فکر استفاده از فن آوری های جدید باشند.
مدیران با در نظر گرفتن آینده زنجیره تامین، به فکر استفاده از استراتژی ها و تکنولوژی های جدید هستند تا برنامه به خوبی پیش برود.
آینده زنجیره تامین

عواملی مانند انعطاف پذیری و چابکی نقش مهمی در تامین نیازها،خدمات مشتری و آینده زنجیره تامین دارند.
با افزایش تقاضای قیمت گذاری رقابتی، مهار هزینه ها از بین نمی رود و وظیفه اصلی مدیران دیدن و بررسی حاشیه های مربوط به زنجیره تامین است.
با توجه به تاکید مدیران بر کارایی بیشتر زنجیره تامین، آن ها به فکر یافتن راهی در معاملات جدید برای هزینه ها، سرعت و خدمات در یک فضای متغیر افتادند که عدم اطمینان و انتظارات مشتری در کنار هم قرار دارند.
« هدف محور بودن صدمه زدن به ذینفعان نیست، بلکه تقویت مثبت منافع است.»
تامین تعادل پذیری آینده زنجیره تامین در مقابل کنترل هزینه ها

نتایج نظرسنجی گارتنر در سال ۲۰۲۰ درباره آینده زنجیره تامین، حاکی از آن است که اکثر پاسخ دهندگان منافع ملی را در تامین منابع داخلی تاثیرگذار می دانند.
از سویی دیگر ۲۷٪ از پاسخ ها بر علاقه مندی مشتریان به طور خاص بر محصولات محلی تولید شده تاکید دارد و ۴۵٪ از مشتریان، بیشتر از محل تولید به قیمت محصول اهمیت می دهند.
عوامل موثر در آینده زنجیر تامین
اوسکرت این گونه بیان می کند: «سطح بالای ادغام در زنجیره های تامین جهانی، افزایش بار نظارتی انتقال زنجیره های تاسیس شده به مکانی دیگر و متمرکز شدن تامین کنندگان اصلی در یک منطقه خاص، جایگاه سازی کامل یک شبکه زنجیره تامین را دشوار می کند».
هم چنین «مدت هاست که هزینه های بالای کار و کمبود کارگر ماهر تولیدی علیه تولید داخلی در اقتصادهای پیشرفته غربی، باعث گسترش بحث و جدال شده است»
فناوری های اتوماسیونی مانند هوش مصنوعی(Al) و فرایند رباتیک (RPA) فرصت هایی را برای غلبه بر محدودیت ها فراهم می کند.
در این میان حدود ۵۶٪ از پاسخ دهندگان به این موضوع فکر می کنند که اتوماسیون امکان مقرون به صرفه بودن تولید زمینی را فراهم می کند.به فرض مثال استفاده از این فناوری ها در سطوح عملیاتی برای بهبود بخشیدن برنامه ریزی،استراژیک و آینده زنجیره تامین مفید است.
عوامل موثر در آینده زنجیر تامین

از آن جا که ارزش سودآوری در برابر تاثیرات زیست محیطی بر گروه های ذینفع در سراسر زنجیره تامین کافی نیست، وظیفه اصلی سازمان های استفاده کننده از زنجیره تامین در اولویت قرار دادن سود ذینفعان است.
محور بودن نه تنها به ذینفعان صدمه نمی زند بلکه به تقویت مثبت منافع هم کمک می کند تا مهم ترین تاثیرات زیست محیطی در کل فرایند زنجیره تامین حاصل می شود.
در نتیجه کارایی عملکرد محیط زیست برای مدیران زنجیره تامین به یک هدف اساسی تبدیل شده است
آینده زنجیره تامین مبتنی بر هدف

کاهش ضایعات
تامین مسئولیت منابع آب
کاهش انتشار گازهای گلخانه ای
«رهبران زنجیره تامین به داده های اکوسیستم دیجیتالی خود نیاز دارند از جمله تجربه مشتری، اثر کربن (Carbon Footprint).
روش های افزایش بهره وری عملیاتی محیط زیست

تقویت همکاری
افزایش گستره دید
مدیریت بهتر خطرپذیری
همگام کردن تامین کنندگان با یک هدف مشترک
توسعه روابط بین المللی
سنجش میزان نزدیکی به هدف
مزایای اکوسیستم دیجیتالی

زنجیره تامین: مجموعه بهم پیوسته منابع و فرایندها که با تعیین منبع مواد خام آغاز شده و به تحویل اقلام نهایی به مشتری ختم می شود.
این مجموعه شامل فروشندگان، امکانات تولیدی، فراهم کنندگان تدارکات، مراکز توزیع داخلی، توزیع کنندگان، فروشندگان عمده و سایر موجودیت هایی که منجر به پذیرش مشتری نهایی می شوند می گردد.
ترند: به معنى گرایش، تمایل، روند، تحول، در یک جهت خاص رفتن می باشد.
ترند در مجموع به همان مودى گفته میشود که تازه شکل گرفته؛ هنوزو آنقدر میان جامعه گسترش نیافته ولی در آینده بسیار نزدیک گسترش می یابد.

8 ترند برتر فناوری زنجیره تامین از دید گارتنر

مواد خام و محصولات، بین نقاط مختلف جغرافیایی سفر کرده و از میان چندین تامین کننده، تولیدکننده، حمل کننده و خدمات دهنده عبور می کنند.
عموماً، این زنجیره تامین از تعداد واقعی شرکای تجاری دیگر، ناآگاه است.
از نظر تئوری، سازمان ها باید تمامی طرفین حاضر در شبکه زنجیره تامین(درون اکوسیستم وسیع تر تجاری) را بشناسند و به آن ها اعتماد داشته باشند.
امّا این مطلب از واقعیت امروزی به دور است.
زنجیره های تامین به طور فزاینده ای در حال جهانی شدن و پیچیده تر شدن می باشند.

به عنوان مثال، فناوری های بلاکچین می توانند پاسخی برای رفع این مشکل در سه حیطه باشند:
حیطه جعل
حیطه ردیابی پذیری و مشهود بودن
حیطه کارایی
اگرچه ابتکارات بلاکچین در مورد زنجیره تامین در حال شکوفا شدن هستند امّا با راه حل هایی که در مراحل اولیه پیشرفت قرار دارند هم، میزان بهره(منفعت) در طول سال گذشته به میزان قابل توجهی شتاب یافته است(افزایش فزاینده).
که این امر، بلاکچین را به یک ترند برتر برای زیر نظر داشتن توسط رهبران زنجیره تامین در سال 2019 تبدیل کرده است.
کریستسن تیتز، تحلیلگر ـ معاون شرکت گارتنر می گوید:
"از آنجایی که شرکت ها به دنبال بهره برداری بیشتر از مزایای سطوح برتر دیجیتالی کردن هستند، فناوری های جدید و نوآورانه مانند بلاکچین و هوش مصنوعی ـ یادگیری ماشین ، می توانند به طور بالقوه و قابل توجهی مدل های عملیاتی زنجیره تامین موجود را مختل کنند."

کاربرد فناوری بلاک چین

شرکت گارتنر، 8 ترند برتر استراتژیک فناوری زنجیره تامین را که دارای تاثیر گسترده صنعتی بوده امّا هنوز به طور گسترده اتخاذ نشده اند، شناسایی کرده است. این فناوری ها یا در حال تغییر و تحوّلات مهم و یا در حال رسیدن به نقاط اوج توانمندی و بلوغ هستند.

** هوش مصنوعی از دید دورنمایی سازمان برای اتوماسیون گسترده تر زنجیره تامین، پشتیبانی می کند. بسته به شرایط، سطح اتوماسیون می تواند نیمه خودکار، تمام خودکار یا ترکیبی از این دو باشد. راه حل های هوش مصنوعی از طریق خودـ یادگیری و زبان طبیعی می توانند به اتوماسیون فرآیندهای مختلف زنجیره تامین، از قبیل پیش بینی تقاضا، برنامه ریزی تولید یا نگهداری آینده نگرانه کمک کنند.
در کنار اتوماسیون، تصمیم گیری انسانی هم الحاق می شود. زیرا انسان پس از آن(مرحله) در تصمیم گیری دخیل نیست.
تیتز می گوید:
"هوش مصنوعی در زنجیره تامین، متشکل از فناوری هایی ست که به دنبال تقلید از عملکرد و دانش انسانی هستند. فناوری هایی همچون :
بهبود تحویل سفارش و سطح خدمات با استفاده از قابلیت های هوش مصنوعی برای تعیین مسیرهایی که یک شرکت باید برای بهینه سازی تحویل کالاها بگزیند؛
و یا بهینه سازی حمل و نقل قطعات یدکی با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی

و مطلع کردن کاربران از خرابی احتمالی تجهیزات، قبل از وقوع."
هوش مصنوعی

تاثیر تجزیه و تحلیل پیشرفته بر زنجیره تامین، قابل توجه است. این ترند به طور فزاینده ای، همزمان یا تقریباً همزمان در حیطه هایی مانند قیمت گذاری پویا، تست کیفیت محصول و تجدید پویای موجودی انبارها در حال گسترش است.
در دسترس بودن داده های زنجیره تامین، مانند اینترنت اشیا، داده های پویای فروش و الگوهای آب و هوایی؛ توانایی ملاک قرار دادن محیط فعلی برای درک بهتر سناریوهای آینده و ارائه پیشنهادهای سودآور را فراهم می کند.
تجزیه و تحلیل پیشرفته

مقبولیت اینترنت اشیا در گزینش حوزه های زنجیره تامین، رو به رشد است؛ امّا به ندرت به عنوان بخشی از یک فرآیند زنجیره تامین پایاپای پذیرفته می شود.
بعضی از تولیدکنندگانی که در حال بررسی ارزش تجاری گسترش دادن استفاده فعلیشان از دستگاه های دیجیتالی عملیاتی می باشند، اغلب دارای اتصال بسته یا اختصاصی هستند.
گروه های لجستیک(تهیه و توزیع) هم اکنون هم از حسگرها برای ردیابی کردن دارایی ها یا محموله ها استفاده می کنند.
اینترنت اشیا می تواند تاثیر گسترده و عمیقی بر زنجیره تامین در حیطه هایی از قبیل استفاده بهینه از دارایی و ساعات خدمت رسانی بیشتر، ارائه خدمات بهتر به مشتری، بهبود عملکرد زنجیره تامین پایاپای یا بهبود دسترسی به عرضه، مشهود بودن زنجیره تامین و مطمئن بودن آن، داشته باشد.
اینترنت اشیا

ابزار اتوماسیون فرآیند رباتیک، هزینه ها را کاهش می دهد؛ خطاهای کلیدی را از بین برده، به فرآیندها سرعت بخشیده و درخواست ها را (به مقصد) پیوند می دهد.
اتوماسیون فرآیند رباتیک، ثابت کرده است که در موارد استفاده ساده وعمدتاً در مواردی که یک شخص ثالث در زنجیره تامین، API یا ابزار دیگری برای ادغام اتوماتیک داده ها فراهم نمی کند، موثر است.
با این حال، پتانسیل دستیابی به بازده قوی در سرمایه گذاری کاملاً به قابلیت استفاده از اتوماسیون فرآیند رباتیک در هر سازمان وابسته است.
توضیح مترجم: API مخفف واژگان Application Programming Interface است که به صورت تحت الفظی می توان آن را به «رابط برنامه نویسی نرم افزار» ترجمه کرد. به طور خلاصه، API همچون همان رابط کاربری است با این تفاوت که به جای انسان، یک سیستم کامپیوتری قرار است با آن تعامل داشته باشد.
اتوماسیون فرآیند(به شیوه) رباتیک

انفجار سریع در تعدّد اشیای هوشمند و متصل، باعث افزایش چشمگیر این ترند شده است.
ربات ها، پهبادها یا وسایل نقلیه خودران، سناریوهای جدید تجاری را ممکن ساخته و سناریوهای موجود را نیز بهینه می کنند.
اشیا خودران، اغلب دستگاه های فیزیکی هستند که در دنیای واقعی کار می کنند. مانند ربات هایی که مشاغل را به طور هماهنگ، برای ایجاد یک فرآیند یکپارچه و متصل در تاسیسات کارخانه ای اجرا می کنند و یا پهبادهایی که از آن ها برای تضمین کیفیت موجودی انبار از طریق عکس گرفتن با دوربینشان استفاده می کنند تا از زمان بررسی موجودی انبار بکاهند.
تیتز می گوید:
"رهبران زنجیره تامین باید استفاده از اشیا خودران را به عنوان هم جانشین و هم مکمل نیروی انسانی، ارزیابی کنند.
کاستن های (پی در پی) نیروی کار انسانی، به نظر محتمل ترین مشوق ها می آیند؛ امّا پیشرفت در تولید و بهره وری کلی، صرف نظر از کاستن نیروی کار، ارزش اصلی(ترغیب به استفاده از اشیا خودران) خواهد بود."
اشیا خودران(مستقل)

یک دوقلوی دیجیتال، بازنمایی دیجیتالی از یک موجود یا سیستم دنیای واقعی ست.
یک دوقلوی زنجیره تامین دیجیتال، بازنمایی دیجیتالی از روابط بین تمام نهادهای یک زنجیره تامین پایاپای است. نهادهایی از قبیل محصولات، مشتریان، بازارها، مراکز توزیع، انبارها، کارخانه ها، مالیه، مشخصات و اوضاع جوّی.دوقلوی زنجیره تامین دیجیتال، یک میدان دید پایاپای به مدد همگام بودن با زنجیره تامین دنیای واقعی، می سازد. این پیوند تا حد زیادی آگاهی موقعیتی را افزایش و کیفیت و سرعت تصمیمات را افزایش می دهد.
تیتز می گوید:
"سازمان ها از یک دوقلوی زنجیره تامین دیجیتال برای کلیه سطوح تصمیم گیری، از تصمیم گیری های استراتژیک تا تصمیم گیری های اجرایی، در زنجیره تامین استفاده می کنند.
تجزیه و تحلیل پیش بینانه و تجویزی مناسب به دوقلوی زنجیره تامین دیجیتال الحاق می شوند تا تصمیماتی هماهنگ و تا حدی خودکار بتواند گرفته شود.

دوقلوی زنجیره تامین دیجیتال:

تجربه کاربری در چگونگی درک کاربران از دنیای دیجیتال و تعامل با آن، تغییر قابل توجهی خواهد کرد. ادغام واقعیت مجازی VR و واقعیت افزوده AR با محیط های گوناگون همراه(موبایل)، پوشیدنی، اینترنت اشیا و محیط های غنی از حسگر و پلتفرم های محاوره ای، برنامه های همه جانبه را فراتر از تجربیات منزویانه و تک نفره، گسترش خواهد داد.
رهبران زنجیره تامین می توانند از این پلتفرم ها برای صرفه جویی در زمان، بهبود ایمنی و ساده کردن کارهای عادی روزمره استفاده کنند.
به عنوان مثال، استفاده از واقعیت افزوده AR برای ارائه تصاویر تجهیزات برای در پیش چشم نمودار کردن رد پا در یک فضای تعریف شده برای مقایسه کردن گزینه های پیکربندی مختلف و یا استفاده از دستیاران شخصی تحت کنترل توسط صوت، برای بررسی از راه دور ویژگی های محصول یا قرار ملاقات از راه دور.
تجربه همه جانبه

بلاکچین برآن است تا به طور بالقوه چالش های بحرانی و دیرینه در سرتاسر زنجیره های پویا و پیچیده تامین جهانی را که به طور سنتی ، مدل های حاکمیت متمرکز را درخود جای داده اند، رفع کند. قابلیت های فعلی ارائه شده توسط بلاکچین برای زنجیره تامین متشکل است از یک مجموعه از فناوری ها و فرآیندهایی که میان افزار، بانک اطلاعاتی، فرآیند تایید، امنیت، تجزیه و تحلیل و مفاهیم مدیریت قرارداد و هویت را در بر می گیرند.
بلاکچین همچنین به صورت فزاینده ای به عنوان یک خدمت یا گزینه توسعه از میان راه حل های زنجیره تامین ـ که اهدافی نظیر اتوماسیون، ردیابی پذیری و امنیت را هدف قرار داده اند ـ ارائه می شود. مروزه، یکی از جنبه های مهم فناوری بلاکچین، تایید قانون گذاری نشده و بدون نظارت دولتیِ معاملات موفق و همچنین با ثبات بودن آن است. این قابلیت ها در حال حاضر، بودجه زیادی را برای توسعه بلاکچین زنجیره تامین فراهم می کند.
بلاکچین

حدود ۳۸ درصد از رهبران زنجیره تامین در جهان، نگران آن هستند که زنجیره تامین پیاده سازی شده توسط آنها، موقعیت مناسب و آمادگی لازم را برای مقابله و مواجهه با چالش های پیش روی صنعت حمل و نقل و پست در دو سال آینده ندارند.
بر اساس گزارش منتشر شده از سوی موسسه تحقیقاتی گارتنر در سال ۲۰۲۱ با موضوع روند فناوری های زنجیره تامین، ایجاد انعطاف پذیری عملیاتی از طریق نوآوری های تحول آفرین و پذیرش فناوری های نوآورانه، بخش مهمی از مدیریت زنجیره تامین در راستای برآورده ساختن خواسته های مشتریان در سال های آتی خواهد بود.
زنجیره تامین و روندهای برتر فناوری آن در سال ۲۰۲۱

ویژگی هایپراتوماسیون برای سومین سال متوالی در فهرست گرایش های فناوری گارتنر قرار گرفته است.
گاهی اوقات به عنوان “اتوماسیون فرآیند دیجیتال” یا “اتوماسیون فرآیند هوشمند” نیز شناخته می شود.
Hyper automation کاربرد فناوری هایی از جمله اتوماسیون فرآیند رباتیک (RPA) ، هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشین (ML) و فرآیند­کاوی (Process mining) را برای خودکارسازی عملیات و وظایفی که زمانی به هوش انسانی نیاز داشتند را توصیف می کند.
با ترکیب تصمیم گیری یا قضاوت انسانی و فنآوری اتوماسیون، می توان بر محدودیت های ابزارهای اتوماسیون صرف غلبه نموده و به هدف نهایی یک زنجیره تامین مستقل نزدیک تر شد.
هایپر اتوماسیون

یک مدل شبیه سازی دیجیتالی دقیق است که از داده های بلادرنگ برای ارائه نمایی کلی از عملکرد درونی زنجیره تامین واقعی سازمان استفاده می کند.
یکپارچه سازی با سیستم های موجود از طریق یکDSCT ، متخصصان را قادر می سازد تا عملکرد زنجیره تامین خود را بهتر درک کنند، تصمیمات آگاهانه بگیرند، رویدادهای آینده را پیش بینی کنند، فرآیندهای طراحی شده را آزمایش کنند و در نهایت فرآیندها را بهینه نمایند.
یک DSCT می تواند با بهبود شفافیت و کارایی، کنترل بهتر کیفیت، کاهش خطرات و ارتقای پایداری، در زمان، منابع و هزینه ها صرفه جویی ایجاد نماید.
زوج یا دوگانه زنجیره تامین دیجیتال Digital Supply Chain Twin (DSCT)

تجربه و برنامه های کاربردی همه جانبه و فراگیر
فنآوری های تجربه فراگیر شامل هر آن چیزی است که به کاربر اجازه می دهد یک واقعیت جدید یا افزوده (AR) را تجربه کرده و با آن تعامل داشته باشد. این فناوری ها شامل نمایشگرهای روی سر (HMD)، پوشیدنی ها، عینک های هوشمند، هوش مصنوعی و فناوری ۵G می شود. برنامه های کاربردی همه جانبه، مزایای بسیاری را در صنعت پست و لجستیک خرده فروشی فراهم می کند.
به عنوان مثال،AR می تواند اطلاعات بلادرنگی در مورد خرابی ماشین آلات و مشکلات تعمیر و نگهداری ارائه دهد، هشدارهای ایمنی را صادر کند و در یک محیط امن و کنترل شده به کارکنان آموزش دهد.
Edge Ecosystems
اکوسیستم های لبه از هر دو برنامه محاسبات لبه (Edge Computing) و پردازش داده های لبه (edge data processing) تشکیل شده اند.
این اکوسیستم ها می توانند نحوه پردازش داده ها را متحول نموده و محاسبات و ذخیره داده ها را تا حد ممکن به نقطه عمل یا وقوع نزدیک نمایند.
برای متخصصان زنجیره تامین، این فناوری می تواند دسترسی و دید به زنجیره تامین را افزایش داده، تجزیه و تحلیل عمیق داده ها را امکان پذیر نموده و زمان پاسخگویی و تصمیم گیری سریع­تر را تسهیل کند.

فناوری های حوزه امنیت سایبری زنجیره تامین
زنجیره های تامین پیچیده و دیجیتال شده در ابعاد جهانی، نیازمند فناوری های پیچیده ای برای محافظت در برابر دستکاری­ها و حملات سایبری است.
حملات سایبری به زنجیره تامین که غالباً به دنبال آسیب رساندن به یک سازمان یا کسب و کار طراحی می گردند، روز به روز در حال افزایش است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹، تعداد حملات زنجیره تامین ۷۸ درصد افزایش یافته است.
از آنجایی که سازمان ها به دنبال زنجیره های تامین دیجیتالی هستند، گارتنر پیش بینی می کند که موجی از راه حل های فناوری مقیاس پذیر جدید که برای مبارزه با حملات سایبری طراحی شده اند، نیاز خواهد بود.

حاکمیت اجتماعی محیطی (ESG)
سرمایه گذاری زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) به سرمایه گذاری در سازمان هایی اطلاق می شود که امتیاز بالایی در عملکرد زیست محیطی، تاثیرات اجتماعی و مسائل حاکمیتی دارند.
رهبران زنجیره تامین نقش مهمی در تضمین این نوع سرمایه گذاری­ها دارند. فناوری های نوظهور می توانند به متخصصان کمک کنند تا فعالیت های زنجیره تامین و ریسک های ESG خود را بهتر مدیریت و نظارت کنند، چه ردیابی منشا محصولات و اجزای سازنده برای ایجاد یک زنجیره تامین اخلاقی بوده، چه تایید همسویی فعالیت های زنجیره تامین با اهداف تغییر فرهنگ سازمانی باشد.
انتظار می رود که سازمان ها در سال های آتی نه تنها برای تضمین سرمایه گذاری های ESG، بلکه برای بهبود تصویر برند خود و افزایش وفاداری مشتریان و کارکنان، سرمایه گذاری زیادی روی این نوع فناوری ها انجام دهند.

مثل همه حوزه های اجرایی، برای متخصصان زنجیره تامین و تولید، هوش مصنوعی می­تواند امکان تعمیر و نگهداری پیش بینی شده تجهیزات فنی و اجرایی را فراهم می نماید و امکان تحلیل های عمیق داده ها را به وجود ­آورد.
هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل جاسازی شده (Embedded AI and Analytics)

هوش داده افزوده از یادگیری ماشین و تجزیه و تحلیل پیش بینی کننده برای انجام پردازش داده های پیشرفته استفاده می کند و می تواند با ارائه اطلاعات دقیق، به متخصصان مدیریت زنجیره تامین در زمینه اتخاذ تصمیمات آگاهانه و هوشمندانه کمک های موثری ارائه نماید.
یکی از مزایای کلیدی هوش داده های افزوده، ترکیب نقاط قوت انسان و ماشین است. در حالی که هوش مصنوعی، صرفاً ماشین ها و ربات ها را می بیند که کار انسان ها را انجام می دهند، هوش افزوده شده برای کمک به کارگر انسانی طراحی شده است.
سازمان ها اغلب برای پردازش حجم عظیمی از داده های در اختیار خود تلاش می کنند، اما “هوش داده های افزوده” می تواند به تبدیل این اطلاعات به بینش های عملی کمک کند.
دورنمایی که از این روندهای در حال شکل گیری و احتمالاً فناوری­ها و روندهای مختلف دیگر ملاحظه می­شود، حاکی از اتفاقات و تغییرات شگرفی است که خیلی زود، مسیر فرآیندها و روال­های کسب و کاری را متحول خواهد ساخت.
هوش داده های افزوده شده (Augmented Data Intelligence)

بلاک چین در زنجیره تامین ، شرکت های تامین با وجود پیشرفت دیجیتال و به واسطه فناوری های نوظهور توانسته اند به بهره وری بالایی برسند و در کسب و کار خویش فرصت هایی مغتنم به دست آورند.
از جمله ابن فناوری های نوین می توان به بلاک چین اشاره کرد.
بهترین روش در ایجاد سیر صعودیِ کارایی صنایع، هماهنگ ساختن زنجیره های تامین با فناوری های نوین دیجیتالی است
بلاک چین در زنجیره تامین

منتقل نمودن پول، منتقل نمودن کالا و یا خدمات و نیز جریان های اطلاعاتی همگی در زنجیره تامین قرار می گیرند.
اگر خواهان موفقیت در کسب و کار خویش هستید، نحوه مدیریت این بخش ها می تواند کمک شایانی به ارتقای شرایط کاری تان کند.
با توجه به توضیحات فوق الذکر اگر شرکتی دارید و می خواهید بهره وری شرکت تان را فزونی بخشید، باید زنجیره تامین خویش را بهبود دهید که یکی از اصلی ترین روش ها در این راه، مربوط به استفاده ار بلاک چین است.
تحقیقات نشان می دهد که اگر شرکت شما خود را با چنین فناوری های نوینی همراه کند در آینده حرفی برای گفتن خواهد داشت و اگر برای تطابق با این موضوعِ نوظهور تلاشی نکنید قطعاً در آینده ای نه چندان دور، کنار گذاشته خواهید شد .
تلاش های زیادی جهت دیجیتالی نمودن شبکه های تامین انجام گرفته است لیکن استفاده از فرایندهایی که همچنان با کاغذ انجام می پذیرند رواج فراوان دارند.
از این روی در بسیاری از موارد شاهد بروز اختلال در بخش های زنجیره تامین خواهیم بود.
باید بدانید که انعطاف پذیری بالا و نیز چابکی دو ویژگی مهمی است که شرکت های مختلفِ تجاری برای زنجیره تامین شان به آن نیازمند هستند که فناوری بلاک چین هر دوی این ویژگی ها را در خود جای داده است.
زنجیره تامین چیست؟ آیا می توان از طریق بلاک چین آن را ارتقا داد؟

بلاک چین در زنجیره تامین > در صورتی که اختلال و یا نقصی در زنجیره تامین وجود داشته باشد، این فناوری به سهولت می تواند برای برطرف کردن این مشکلات کمک کند.
به صورت کلی اگر مایل هستید که از صحت اطلاعاتی که در زنجیره تامین وجود دارد اطمینان حاصل کنید، فناوری بلاک چین یاری رسان شما خواهد بود.
شاید این سوال برایتان به وجود آید که بلاک چین چگونه می تواند این کار را انجام دهد؟
پاسخ روشن است. ثبت نمودن اطلاعاتِ مختلف پیرامون یک محصول از ابتدا تا انتها به وسیله بلاک چین، این پدیده را میسر می نماید.
با استفاده از این فناوری به سرعت می توانید به رهگیری محصولات خویش در زنجیره تامین مبادرت ورزید.
کاهش یافتن سرمایه در گردش غیر مولد از جمله مزیت های استفاده از فناوری بلا ک چین است.
چرا استفاده از فناوری بلاک چین در زنجیره تامین سودمند است؟

از طریق این فناوری نوظهور، کسب و کارها در سراسر جهان دگرگونی شگرفی در خود مشاهده نموده اند.
شیوه های جدید در مدیریت نمودن پرونده های پزشکی، تغییر دادن راه های منتقل نمودن پول و مواردی این چنینی از جمله پیامدهای استفاده از بلاک چین است.
از آن روی که شرکت های مطرح دنیا بسیار به استفاده از این فناوری تمایل دارند، سرمایه گذارانی که در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، در آینده فرصت های زیادی برای فعالیت خواهند داشت و این باعث خواهد شد که این افراد روز به روز فعال تر شوند.
مهم ترین کاربردهای مالی بلاک چین در جهان امروز چیست؟
● استفاده از این فناوری در بورس
● انجام قراردادهای هوشمند با استفاده از بلاک چین
● بانک داری با استفاده از این فناوری
● انجام امور مربوط به بیمه با استفاده از فناوری بلاک چین
کاربردهای غیر مالی فناوری بلاک چین چیست؟
● ذخیره نمودن اطلاعات
● استفاده از فناوری بلا چین در دفاتر اسناد رسمی
● اینترنت اشیا
● بهداشت و درمان
کاربردهای مهم بلاک چین چیست؟

بلاک چین در زنجیره تامین > در زمان های گذشته سادگی زنجیره های تامین به واسطه محلی بودن تجارت ها بود، لیکن با توسعه یافتن امور مربوط به بازاریابی در سطوح جهانی، پیچیدگی های زنجیره های تامین روز به روز افزایش می یابد.
در نتیجه باید در مدیریت این زنجیره ها تحولی شگرف رخ دهد.
یکی از مسائلی که در زنجیره های تامین باید به آن توجه کرد میزانی قابل توجه از شفافیت جهت جلب نظر مشتریان است.
از جمله جذاب ترین تکنولوژی هایی که برای بهبود بخشیدن به زنجیره های تامین پا به میدان گذاشته است، بلاک چین است.
از طریق این فناوری، شفافیت در تمامی مراحل محصول برایتان وجود خواهد داشت. از این راه کیفیت محصولات نیز افزایش می یابد.
شفافیت در زنجیره تامین از طریق بلاک چین

امروزه یکی از ابزارهای موثر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه که توسعه صادرات را الگویی در جهت رشد و توسعه اقتصادی خود انتخاب کرده اند، تاسیس بنادر است به نحوی که در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها، همبستگی مستقیمی بین توسعه بنادر و دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالاتر وجود دارد.
بنادر ازجمله عوامل تسریع در فرآیند توسعه اقتصاد ملی و منطقه ای و یکی از حلقه های اصلی حمل و نقل دریایی و مبادی ورود و خروج کالا هستند و در سراسر جهان به عنوان عاملی راهبردی برای کشورها به شمار می آیند.
در کشور ما هم ایجاد بنادر به عنوان عاملی برای توسعه صادرات، ایجاد اشتغال و ارتقاء جایگاه اقتصادی کشور موردتوجه سیاست گذاران بوده است. دراین راستا، درحال حاضر ۱۳ بندر اصلی در کشور وجود دارد که از جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان در کرانه دریای عمان و اقیانوس هند قرار گرفته است.
بندر چابهار به دلیل داشتن ظرفیت و قابلیت های بالای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بسیار حائز اهمیت بوده و به عنوان مهم ترین بندر در جنوب شرقی کشور و تنها بندر اقیانوسی کشور شناخته شده است.
موقعیت استراتژیک و منحصربه فرد جغرافیایی این بندر که نزدیکترین راه دسترسی کشورهای محصور در خشکی منطقه آسیای میانه به آب های آزاد و نزدیکترین بندر اقیانوس هند در مسیرهای منتهی به افغانستان و جنوب شرقی اروپا است، اهمیت این بندر را در معادلات بین المللی و حمل و نقل جهانی دوچندان ساخته است.

چابهار؛ بندری با مزیت های استراتژیک

امروز مفهوم اقتصاد اشتراکی یا مشارکتی که بعضاً به آن اقتصاد کاره ای (Gig Economy) هم می گویند، در فرایندهای لجستیکیِ بسیاری از شرکت های معروف دنیا مثل Amazon و Uber متجلی شده است.
شرکت هایی که جمع سپاری و تسهیم خدمات را با استفاده از پلتفرم های دیجیتال، امکان پذیر ساخته اند.
نقش اقتصاد مشارکتی در صنعت لجستیک و زنجیره تامین، روزبه روز مهم تر می شود زیرا نتایج استفاده از این مدل اقتصادی در این حوزه ها، مخصوصاً در فرایندهایی مثل انبارداری و حمل ونقل، حیرت انگیز بوده است.
اقتصاد اشتراکی چیست؟ چطور می توان از اقتصاد اشتراکی در صنعت لجستیک و زنجیره تامین بهره مند شد؟

طبیعتاً قبل از بررسی مدل اقتصاد مشارکتی در لجستیک باید مفهوم آن را درک کنیم و بدانیم که اساساً اقتصاد اشتراکی چیست؟
اقتصاد اشتراکی را می توان یک مدل، اکوسیستم یا زیست بوم دانست که ماهیتی اجتماعی/اقتصادی دارد و بر فلسفه ی تسهیم یا اشتراک گذاری منابع بنا نهاده شده است.
به زبان ساده تر، این مدل عرضه کنندگان یک محصول یا خدمت را به تقاضاکنندگان آن متصل می کند.
در این مدل، معمولاً یک رابط یا پل دیجیتال بین عرضه کننده و تقاضاکننده وجود دارد که به صورت آنلاین عمل می کند.
سرویس های کرایه اتومبیل مثل اسنپ و تپسی و همین طور بسیاری از شرکت های تخصیص پروژه که زمینه همکاری بین کارفرمایان و فریلنسرها را فراهم می کنند، نمونه هایی از مدل اقتصاد مشارکتی محسوب می شوند.

اقتصاد اشتراکی (Sharing-economy) چیست؟

شرکت های ارائه دهنده خدمات لجستیکی اعم از ارائه دهندگان طرف سوم (3PL) و طرف چهارم (4PL)، مُجریان اصلی مدل اقتصاد اشتراکی در زنجیره های تامین هستند و به واسطه ارائه سرویس های تسهیمی، دستاوردهای ارزشمندی را به ارمغان آورده اند که پُر کردن سریع تر وسایل نقلیه، استفاده بهتر از فضای انبارها، کاهش هزینه های لجستیکی و کاهش اثر کربنی فعالیت های ترابری از آن جمله اند.
مجمع جهانی اقتصاد پیش بینی می کند که تا سال 2025، 15 درصد از فعالیت های ترابری با کامیون از طریق سیستم های حمل ونقل مشترک انجام شود و انبارداری مشارکتی هم 20% از سهم بازار را تشکیل دهد.
انتظار می رود اقتصاد اشتراکی به اَشکال مختلفی، صنعت لجستیک و زنجیره های تامین را تحت تاثیر قرار دهد که مهم ترین این جنبه ها عبارت اند از:
تسهیم دارایی های لجستیکی مثل وانت، لیفتراک و کامیون از طریق اجاره آن ها به خرده فروشان و شرکت ها در مواقعی که این دارایی ها مورد استفاده قرار نمی گیرند
تسهیم داده های لجستیکی در راستای افزایش کارایی و مراقبت بیشتر از محیط زیست
کاهش ظرفیت بلااستفاده کامیون ها و سایر کانتینرهای حمل بار

نقش اقتصاد اشتراکی در صنعت لجستیک

بررسی موردی چند مثال می تواند به درک بهتر سازوکار اقتصاد اشتراکی و نقش آن در صنعت لجستیک کمک کند.
یک: Amazon Flex
با افزایش روند خرید آنلاین، غول تجارت الکترونیک دنیا یعنی آمازون در سال 2015، به این فکر افتاد که برای تحویل محموله های پستی به منازل و شرکت ها از پیمانکاران مستقل و اساساً هر کسی که وسیله نقلیه دارد و به مشارکت در ارائه خدمات تحویل علاقه مند است، استفاده کند.
این سرویس که با نام Amazon Flex شناخته می شود، بخشی از فرایند لست مایل دلیوریِ تحویل کالاها را انجام می دهد.
مدیریت این بخش از زنجیره تامین، به واسطه وجود بیش از 5 میلیارد کالا در سال برای تحویل، فراتر از توان و ظرفیت استاندارد شرکت های ارائه دهنده خدمات لجستیکی است و همین محدودیت، دلیل اصلی پیدایش آمازون فلکس بود. سیستم آمازون فلکس از زمان راه اندازی در آمریکا به بسیاری از کشورهای دیگر دنیا مثل کانادا، انگلستان، استرالیا و قاره های آسیا و آمریکای جنوبی نیز گسترش یافته است.
در این سیستم مانند اکثر بخش های اقتصاد اشتراکی، رانندگان صرفاً بابت کاری که انجام می دهند (که در اینجا تحویل کالاست) دستمزد می گیرند و برخلاف کارکنان تمام وقت، از هیچ مزیت دیگری مثل کمک هزینه های پزشکی و بازنشستگی و همین طور مرخصی استحقاقی برخوردار نیستند.
آن ها از وسایل نقلیه شخصی شان برای انجام کار استفاده می کنند و حتی بابت هزینه های سوخت، پارکینگ و عوارض هم پولی دریافت نمی کنند.

مثال هایی از نقش اقتصاد مشارکتی در صنعت لجستیک

کمپانی Airtasker یک شرکت استرالیایی معروف است که با عرضه یک پلتفرم موبایلی آنلاین، امکان برون سپاری طیف متنوعی از کارها مثل حمل ونقل، عکاسی، امور فناوری، مشاغل حرفه ای و به طورکلی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را برای افراد و شرکت ها فراهم ساخته است!
هر کاربر که قصد برون سپاری فعالیت مدنظرش را دارد، به عنوان کارفرما پستی را در این پلتفرم ارسال می کند و ضمن شرح وظیفه، بودجه ای را برای انجام آن پیشنهاد می دهد. در مقابل، کاربرانی که توانایی انجام این کار را دارند، بعد از تشریح مهارت ها و قابلیت ها، قیمت پیشنهادی شان را اعلام می کنند و در انتها، کارفرما پس از بررسی پیشنهادها، بهترینِ آن ها را انتخاب می کند. ثبت نام در پلتفرم Airtasker رایگان است اما این پلتفرم به ازای هر تخصیص وظیفه، 15 تا 20 درصد از مبلغ موردتوافق آن را به عنوان کارمزد برمی دارد. موضوعی که البته بسیاری از کاربران بابت آن ناراضی هستند.
این شرکت در سال 2012 در شهر سیدنی راه اندازی شد و از آن زمان تاکنون با فقط 209 کارمند، بیش از 2 میلیون کاربر دارد و دامنه فعالیت هایش را به کشورهای نیوزلند، انگلستان و ایرلند نیز گسترش داده است. تیم فونگ، مدیرعامل Airtasker معتقد است که ساختار ناب و پرسود این شرکت که بر مبنای مدل اقتصاد اشتراکی تعریف شده، با تکیه بر دو سیستم هوش مصنوعی و تیمی متشکل از دانشمندان داده، مهندسان و مدیران محصول ایجاد شده است.

Airtasker

شرکت Uber Freight در سال 2017 راه اندازی شد و با ارائه پلتفرم اختصاصی اش، رانندگان کامیون را به شرکت های لجستیکی متصل می کند. این شرکت کارش را به عنوان یک سرویس هم سفری آنلاین آغاز نمود که بین رانندگان و مسافرانی که نیاز به وسیله نقلیه داشتند، ارتباط برقرار می کرد.
Uber Freight

شرکت Uber Freight در سال 2017 راه اندازی شد و با ارائه پلتفرم اختصاصی اش، رانندگان کامیون را به شرکت های لجستیکی متصل می کند. این شرکت کارش را به عنوان یک سرویس هم سفری آنلاین آغاز نمود که بین رانندگان و مسافرانی که نیاز به وسیله نقلیه داشتند، ارتباط برقرار می کرد.

Uber Freight

مشتریان با استفاده از پلتفرم HL Spaces می توانند فضاهای انبارشِ در دسترس را از طریق مختصات مکانی جستجو کنند. اپلیکیشن موبایلی HL Spaces مکان انبارها، متراژ قابل استفاده و اطلاعات تماس مربوط به آن ها را در اختیار کاربران قرار می دهد.
HL Spaces

یکی دیگر از نمونه های نقش آفرینی اقتصاد اشتراکی در لجستیک، شرکت UShip است که به دلیل محبوبیتش در حمل ونقل کالاهای بزرگ مثل پیانو، قایق و حتی دام، شهرت زیادی دارد. این شرکت مشتریان را به شبکه ای از شرکت های ترابری که با یکدیگر رقابت تنگاتنگی دارند، متصل می کند.
UShip

این سه شرکت، نام هایی مشهور در ارائه خدمات لجستیکی لست مایل دلیوری هستند که با استفاده از پیک های محلیِ شخصی، به شرکت ها کمک می کنند تا محموله های ارسالی شان را در همان روز و گاهی حتی در کمتر از یک ساعت، درب منزل مشتریان تحویل دهند.

Shipa Delivery، Postmates و Instacart

این پلتفرم های دیجیتال، نمونه های دیگری از کاربرد اقتصاد اشتراکی در صنعت لجستیک هستند که امکان تسهیم ظرفیت کامیون ها و کشتی ها را فراهم ساخته و از این طریق، به کاهش ناکارآمدی های مربوط به عدم استفاده بهینه از فضای حمل بار کمک می کنند.

پلتفرم Freightos با استفاده از یک مدل نرم افزار به عنوان سرویس (Software as a service)، شرکت های لجستیکی را قادر می سازد تا بتوانند از طریق آگاهی فوری از هزینه تدارکات، نرخ حمل محموله هایشان را مدیریت کنند. Shipa Freight پلتفرمی را ارائه می دهد که شرکت ها به واسطه آن می توانند از کل فضای یک کامیون (FCL) به صورت اختصاصی یا تنها قسمتی از آن (LCL) به صورت اشتراکی استفاده کنند. شرکت Convoy نیز رانندگان محلی کامیون را به شرکت های حمل ونقل متصل می کند.

Freightos، Shipa Freight و Convoy

به دلیل مشکل جدی کمبود تراشه های جهانی، دو غول بزرگ خودروسازی جنرال موتورز و شرکت فورد موتور مجبور به کاهش بیشتر تولید کارخانه های خود در آمریکای شمالی شدند.
دور جدید تعطیلی کارخانه ها ممکن است بر کمتر شدن موجودی خودرو در دست فروشندگان تاثیر گذار باشد.
به گزارش خودرونویس، در هفته های اخیر وضعیت به ویژه در صنعت خودرو بدتر شده است. به دلیل عدم تامین کافی تراشه، بسیاری از کارخانه های تولید خودرو تعطیل شده اند. انسداد کانال سوئز کمبود تراشه جهانی را بیشتر کرده است.
بر اساس گزارش ها فورد اعلام کرد که این شرکت با تعطیلی یک هفته ای چندین کارخانه خود را در شیکاگو، کانزاس سیتی و میشیگان تعطیل خواهد کرد.
پیش از این، غول تولید خودرو به دلیل کمبود تراشه، تولید کامیون در شش کارخانه آمریکای شمالی را به میزان قابل توجهی کاهش داده بود.
جنرال موتورز پیش بینی کرده است که کمبود تراشه در سال جاری سود شرکت را تا 2 میلیارد دلار کاهش می دهد. فورد همچنین برای شوک سود در همان مقیاس آماده می شود. به نظر می رسد علاوه بر جنرال موتورز و فورد موتور، شرکت های نیسان، فولکس واگن، گروه استلانتیس که با ادغام پژو سیتروئن و فیات کرایسلر تشکیل شده و شرکت هیوندای موتور به دلیل کمبود تراشه متحمل خسارات زیادی شده اند.
از این حیث تحت تاثیر کمبود تراشه های خودروسازی، شرکت های بزرگ خودروسازی جهان مجبور به کاهش تولید شده اند.
رسانه های ژاپنی اخیرا گزارش دادند که هوندا، یکی از خودروسازان این کشور، در اوایل فوریه فعالیت خود را در یک کارخانه بزرگ در ژاپن به مدت 5 روز متوقف کرد. علاوه بر این، بسیاری از کارخانه های مزدا در سراسر جهان تولید خود را کاهش داده اند.
سه شرکت خودروسازی دیگر تویوتا، نیسان و سوبارو نیز اخیرا کاهش تولید اجباری را تجربه کرده اند.
بحران جهانی در زنجیره تامین خودرو-سایت خودرو نویس،21اردیبهشت.1400


تعداد صفحات : 130 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود