تارا فایل

مبانی نظری هوش هیجانی و خود آگاهی


مبانی نظری وپیشینه تحقیق هوش هیجانی وخود آگاهی
تاریخچه هوش هیجانی :
اصطلاح هوش هیجانی در سال (1995) توسط دانیل گلمن 1 مطرح شد و بحث های بسیاری را بر انگیخت هوش هیجانی 2 با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات ، عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط که پیوند دارد .
پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارتهای اجتماعی . توانایی های بین فردی ، رشد روانی و وقوف فرد بر هیجانهای خویش و توان کنترل آن هیجان ها توصیف و تبین هوش هیجانی غیر شناختی پرداخته اند .
بار – آن هوش هیجان ( هوش غیر شناختی ، را عامل مهمی در شکوفایی توانایی های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند آن را با سلامت عاطفی و در مجموع با سلامت روانی مرتبط می داند
باز آن را برای اولین بار در سال 1980 هوش بهر هیجانی را مطرح کرد و در همان سالبه تدوین پرسشنامه هوش هیجانی پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نسیت ، زیرا بیشاری از افراد با هوش شناختی بالایی دارند ولی آن طور که باید در زندگی موفق نیستند .
با وجود این سنجش بهر اجتماعی 1 به نحوی روز افزون در تعیین و تشخیص حدود و توانایی های ذهنی و رفتاری افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرر می گیرد. بدیهی است با توجه به اشاره مختصری که به کاستی های این مقیاس شده توقع پافشاری بر نتایج مرتمت مرتب بر آن از احتیاط علمی به دور است .شایان به ذکر است که با همه تلاشهایی که از سال 1995 تا کنون برای تبیین و تعریف هوش به عمل آمده ، بعد عاطفی یا هیجانی آن بدان گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است .
از این تاریخ به بعد گزارش کسانی که از دیر باز در اندیشه تدوین ابزاری برای سنجش این حیطه ذهنی غیر شناختی بودند و می خواستند آن را با معیار مناسب دیگری محک بزنند و جلوه های آن را با عدد و رقم مجسم کنند منتشر شد و در اختیار اندیشمندان . روان شناسان قرار گرفت .
این که تلاش جدید تا چه اندازه روشنگر بخش دیگری از واقعیت های پیچیده ذهن آدمی است موضوعی است که آینده به آن پاسخ خواهد گرفت .

تعریف و پیشینه هوش هیجانی :
تعریف هوش هیجانی نیز مانند هوش غیر شناختی دشوار است این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را بر انگیخت گلمن مصاحبه ای با جان اینل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند : " هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاه از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره مطلوب خلق و خوی با وضعروانی ، کنترل و تکانش ها است عاملی که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند . هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست مهارت اجتماعی یعنی خوب کنار آمدن با مردم و کنترل هیجانهای خویش در رابطه با دیگری و توانایی تشویق و هداست آنان است "
گلمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی می گوید هوش بهر ( ) در بهترن حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های زندگی است ، 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد .
" هوش غیر شناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیش از جنبه های شناختی آن در عملکرد های روزانه موثرند مخاطب قرار می دهد .
هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران ( خود شناسی و دیگر شناسی ) ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش و پیوند دارد . به عبارت دیگر هوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های پیرامون خویش و پیوند دارد یه عبارت دیگر ههوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های فرد رادر میسر می کند و سنحش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش و توانایی های شخص براس سازگاری با شرایط زندگی و ادامه حیات در جهان است . ( بار – آن ، 1997 ص 28)
پیتر سالوی (1990) ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می کند .
شناخت حالات هیجانی خویش : یعنی خود آگاهی
اداره کردنهیجان ها : یعنی مدیریت هیجانها ، به روش مناسب
خود انگیزی یعنی کنترل تکانش ها تا تاهیر در ارضای خواسته ها و توان رار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب
تشخیص دادن وضع هیجان دیگران ، همدلی
برقراری رابطه با دیگران

هوش هیجان و مولفه های آن :
هوش هیجان عبارت است از توانایی نظارت بر احساسات و هیجاتان خود ، دیگران و توانایی و تفکیک احساسات خود و دیگران و دیگران و استفاده از دانش هیجانی در جهت هدایت تفکر و ارتباطات خود و دیگران ( میروسالووی ، 1990)
هوش هیجانی هم عناصر درونی است و هم بیرونی شامل میزان خود آگاهی ، خود انگاره ، احساسات ، استقلال و ظرفیت خود شکوفایی و قاطعیت می باشد عناصر بیرونی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیت انعطاف پذیری و توانایی حل مشکلات هیجانی ، توانایی مقابله با استرت و تکانه های می شود ( گلمن ، 1995 ، ص 85 )

خود آگاهی :
از نظر گلمن خود آگاهی ریشه و اساس مولفه های هوش هیجانی است و تا زمانیکه از سطح خود آگاهی پایینی برخورد داریم و در انتخاب هدف و برنامه ریزی – برای رسیدن به هدف مدیریت کنترل احساسات خود و بر انچیختگی خود و بکار گیری نظمی که بتوان بر اساس آن با احساسات دیگران هماهنگ شود رشد مهارت های اجتماعی متناسب با هدف و عمل با مشکلات مواجه می شویم . تعریفی که گلمن )1995( برای خود آگاهی در نظر گرفته عبارتست از درک عمیق و روشن احساسات ، هیجانات نقاط ضعف و قوت و نیاز و سائق های خود .
شعور اجتماعی :
شعور اجتماعی سومین مولفه هوش هیجانی می باشد و عبارت است از درک احساسات و جنبه های مختلف دیگران و بکار گیری سک عمل مناسب و واکنش مورد علاقه برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند ( گلمن ، 1990 ، ص 213 )
این مولفه با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارند زیرا هر چه افراد پیرامون یا مقابل برای ما اهمیت بیشتری داشته باشند سعی بیشتری خواهیم کارد واکنش مناسب در قبال آنها نشان دهیم و شرط واکنش مناسب ،درک نوع احساس طرف مقابل می باشد .
این مولفه برای افرادی که با مراجعین زیاد و متفاوت برخوردارند وضرورض می باشد خیلی از متخصصین هوش هیجانی عقیده دارند که نشان اصلی هوشیاری اجتماعی توان همدلی است .
در بین مولفه های هوش هیجانی تشکیل همدلی از همه راحتتر می باشد همه ما همدلی یک دوست ، یک معلم با حساس کرده ایم و تشخیص داده ایم که واکنش او تا چه حد باعث دلگرمی ما شده است .

خود انگیزی
یکی دیگر از مولفه های هوش هیجانی می باشد و خیلی از روانشناسان آنرا شرط بقا می نامند به عقیده آنان انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده انجام نمی دهد و برای رسیدن به هدف و حتی انتخاب هدف خود انگیزی لازم میباشد از نظر گلمن ، خود انگیزی زبان سائق پیشرفت می باشد و کوشش است در جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت افرادی که این خصیصه را زیاد دارند همیشه در کارهای خود نتیجه محور سائق زیادی در آنها برای رسیدن به اهداف و استانداردهای وجود دارد این افراد اهداف چالش برانگیز را خیلی سریع مرتب و میزان مخاطرات آنها را حساب می کنند و اطلاعات و راهبردهایی را بکار می برند که باعث کاهش عدم اطمینان آنها و افزایش عملکرد آنها شود این افراد خیلی شریع یاد می گیرند که چگونه بازده کاری خود را افزایش دهند و خیلی سریع با اهداف گروه یا سازمان سازگار می شوند .
این افراد همیشه انتقاد شدید و سازننده در گروه از خود نشان می دهند و موقعیت آنها در گروه طوری است که مدیران همیشه از توانایی های آنان حساب می برند . این افراد همیشه به توانایی خود اعتماد دارند و همیشه نسبت به آینده امیدوار هستند .
اگر قرار است یک صف ضروری برای افراد در نظر بگیریم خود انگیزی می باشد زیرا فقط از طریق خود انگیزی است که می توان به پیشرفت فرای انتظار رسید از آنجا که افراد زیر چتر تفاوتهای فردی قرار گرفته اند و از لحاظ نیاز و سائق با هم متفاوت می باشن پس عوامل انگیزش در آنها متفاوت می باشد تعدای از افراد از طریق عوامل بیرونی مثل افزایش حقوق و پرستره شغلی و نمره برانگیخته می شوند و تعدادی به خاطر خود پیشرفت و نفس کار برانگیخته می شوند گلمن (1995) در این رابطه معتقد است افرادیکهانجام کار برای آنها مهم است در طول کار علاقه زیادی به چالشهای خلاقانه از خود نشان می دهند و عشق به یادگیری و انجام کار در آنها بیشتر وجود دارد این افراد انرژی بیشتری صرف این کار می کنتد و سوالی که همیشه ذهن آنها را مشغول می کند این است که با چه روش بهتری می توان این کار را انجام داد . این افراد زمانیکه عمل آنها به شکست می انجامد بازهم مطلوب باقی می مانند در چنین مواقعی خود تنظیمی با انگیزه پیشرفت در جهت غالب شدن برناکامی ترکیب می شود دو شخص با آمادگی بیشتری در جهت مقابله با موانع یا کار جدید شروع به کار می کند به طور کلی مراحل خود انگیزی مطلبو بدین شکل است که در ابتدا اهداف را ربه بندی می کنیم و میزان اهمیت هرکدام را مشخص کنیم اسن مسئله کاملاً در گروه خود شناسی می باشد و هر چه خود شناسی ما بیشتر باشد بهتر می توانیم اهداف خود را بر اساس نیازهای واقعی اولویت بندی کنیم .

4- مهارتهای اجتماعی :
مهارتهای اجتماعی یکی دیگر از مولفه های هوشی هیجانی می باشد و شامل توانایی ها برای مدیریت روابط با خود و دیگران می باشد مهارتهای اجتماعی فقط شامل دستیابی نمی شود اگر چه افرادی که این مهارت را زیاد دارند خیلی سریع یک جو دوستانه با افراد ایجاد می کنند ولی این مهارت بیشتر به دوستیابی هدفمند مربوط می شود افرادی که مهارتهای اجتماعی قوی دارند به راحتی می توانند میسر فکری دیگران را در سمتی که می خواهند هداست کنند خواه برای ایجاد رفتار جدید باشد خواه برانگیختن او برای ایجاد رفتار عملکرد و یا تولید جدید باشدد (گلمن ، 1910 )
افرادی که مهارتهای اجتماعی بالایی دارن همیشه درصد هستند که یک چرخه وسیعی از اطلاعات با افراد را بدست آورند و خیلی سریع جنبه های مشترک افراد را شناسایی کنند بعد از آن یک رابطه موثر برقرار کنند و این عمل حاکی از آن است که اعمال چنین افرادی بر اساس فرضیات حساب شده و دقیق می باشد چنین افرادی در اولین فرصت در محیط کاری یک شبکه ارتباط قوی برقرار می کند .
بر این اساس همه ما این را می پذیریم افرادی که در جهت پیشرفت بر انگیخته می شوند خوش بینی آنها نسبت بر آینده است حتی مواقعی که با شکست مواجه می شوند زیاد می باشد .
افراد فقط از طریق مهارتهای اجتماعی بالا می دانند در کجا چه مواقع از خود حالات هیجانی نشان دهند و همچنان که پیداست این مشکلات تعداد زیادی از افراد جامعه می باشد مخصوصاً زندگی امروزی که افراد در طول روز باید به سمت رفع نیازهای خود با افراد متفاوتی مواجه شوند و هر موقعیتی اقتضای خاص خود را دارند ما در طول روز با افراد متفاوتی برخورد می کنیم و در هر برخورط پیام عاطفی خاص به طرف مقابل ارسال می کنیم طبیعی است هرچه مهارتهای برای ارسال نوع پیام بیشتر باشد راحتتر می توانیم طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهیم .
اساس فرهنگی هوش هیجانی :
یکی از مشکلات مشاوران در مدارس درباره نمره کسبشده توسط دانش آموزان است که دارای زمینه های فرهنگی متفاوتی می باشند و در چنانچه بعد از اجرای آمون مثل هوش هیجانی تفاوت زیمنه های فرهنگی دانش آموزان فراموش می شود و موقعیت واقعی آنان به مخاطره می افتد .
همچنانکه قبلاً گفته شد نظریه هوش هیجانی توسط میروسالووی (1990) معرفی شده است و منظور آنها از هوش هیجانی عبارتست از توانایی درک درست برانگیختنی ، براز هیجانات و توانایی استفاده از احساسات به منظور تسهیل فکر ، همچنان که پیداست همه در این تواناییها قابل یادگیری دارند بدین رو محتوای فرهتگی و محیطی تاثیر فوق العاده ای بر روی هر کدام از این توانائیها می گذارد .
تفاوت با هوش هیجانی
نظریه پردازان هوش هیجانی با دلایل تربیتی و روانی را در تفکیک کرده اند در اول گفتن این نکته ضروری است که در هوش هیجانی اندازه ای از توانایی هستند خود توانایی نظریه پردازان هوش هیجانی معتقدند که به ما می گوید که چکار می توانیم انجام دهیم و این شامل توانایی ما برای یادآوری تفکر منطقی و انتزاعی می شود در حالیکه هوش هیجانی شامل توانایی ما در جهت خوداگاهیهیجانی و اجتماعی می شود و مهارتهای لازم در این حوزه ها اندازه گیری می کنند هوش هیجانی شامل مهارتهای ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارتهای کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و ضمن مسئولیت پذیری در مقابل خلاقیت با دیگران می باشد . ( گلمن ، 1995 ص 101 )
گلمن نیز معتقد است که هوش هیجانی شامل توانایی ها برای حل مشکلات هیجانی و انعطاف پذیری و قبول آن می شود هوش هیجانی به ما می گوید چنانچه در شناخت تواناییهای خود و منتقل شدن بر جایگاه اصلی ما در جامعه چگونه این فرایند را مطلوب و خوشایند سازیم هوش هیجانی دلالت بر بهزیستی فرد دارد .
زمینه های بحث هوش هیجانی
زمانیکه دانشمنان در مورد هوش شروع به تحقیق کردند فقط جنبه های شناختی آنم از ققبیل حافظه و حل مسئله را در نظر قرار دادند ولی در میان این دانشمندان افرادی بودند که زود تشخیص می دادند که جنبه های غیر شناختی هوشی نیز به نوبه خود برای موقعیت مفید هستند برای مثال دیوید کسلر هوش را چنین تعریف کرده است .
ظرفیت فرد برای عمل هدفمندانه کار تفکر منطقی برخورد موثر با محیط پیرامون خویش از همان موقع (1920)
وکسلر به جنبه های غیر شناختی هوشی به اندازه جنبه های شناختی اهمیت داده است و کسلر نیز پیشنهاد داده است برای پیش بینی موفقیت افاد توانایی های غیر شناختی او لازم است و کسلر تنها محققی نبود که عقیده داشت جنبه های غیر شناختی هوشی برای تطبیق و موفقیت لازم هستند رابرت نژندایک یکی از محققین است که در مورد اهمیت هوشی اجتماعی صحبت کرده است مانترو بر این باور بود که یه تنهایی نمی تواند یک پیشبینی کننده خوب برای عملرکد شغل افراد باشند در بهترین شرایط فقط 25 درصد موفقیت افراد را پیش بینی می کند .
یک محقق دیگر پیشنهاد داده است که آزمودنهای شناختی واقع گرایانه است .
9- کالبد شکافی یک تسخیر هیجانی 1
9-1 مقدمه
در انسان بادامه مغز که از لغت یونانی به معنی بادام گرفته شده است خوشه ای بادامی شکل از ساختارهای به هم پیوسته ای است که در بالای ساقه مغز ، نزدیک انتهای حلقه لیبیک قرار گرفته است درهر یک از دو نیمکره مغز یک بادامه قرر دارد که در طرفین سر جای گرفته اند بادامه مغز انسان در مقایسه با نزدیکترین بستگان تکامل آن یعنی نخستینها تا حدودی بزرگتر است .
هیپو کامپ بادامه مغز دو قسمت مهم " مغز بویایی ) اولیه بودند که در جریان تکامل موجب پیدایش قشر مخ و سپس قشر تازه مخ گردیدند .
هنز هم این ساختارهای لیمپیک اثر مارهای مربوط به یادگیری و به خاطر سپاری را انجام می دهند متخصص با دامه مغز در مسائل هیجانی است هرگاه با دامه مغز از سایر قسمتهای مغذ جدا شوند بدین می انجامد که فرد به ناتوانی چسمگیری در سنجش معنای هیجانی وقایع دچار شود گاهی به این و منعیت " کوی عاطفی " می گویند .
بادامه به عنوان مخزن خاطرات هیجانی عمل می کند و از همین رو اهمیت دارد . زندگی بدون بادامه مغز زندگی ای عادی از معنای شخص است .
فقط عاطفه نیست که با بادامه مغز وابسته است تمام هیجانهای انسان به آن بستگی دارد . حیوانهایی که بادامه مغزشان برداشته شده یا پیوند هایش قطع شدده است فاقد ترس و خشم هستند میلی به رقابت و همکاری ندارند در این حیوانها هیجان کم اثر است یا از بین می رود ترشه اشک که نشانه ای هیحانی و مختص نوع بشر است بوسیله بادامه مغز و ساختاری نزدیک آن به نام شنج کمربندی 1 تحریک می شود . و در آغوش گرفتن نواش کردن یا آرام کردن شخص گریان به هر نحو ممکن تسکین این بخشهای مغز می شود و هق هق گریه خود را متوقف می سازد .
ژوزف لودو 2 عصب شناسی مرکز عصبی دانشگاه نیویورگ اولین کسی بود که نق محوری بادامه مغز را در مغز هیجانی کشف نمود لودو از زمره عصب شناسی جدیدی محوری بادامه مغز را در مغز هیجانی کشف نمود لودو از زمره عصب شناسی جدیدی است که روش هما و تکنولوژی را در مغز نوآورانه ای به کار گرفت تا در نقشه بداری از مغز به هنگام فعالیت به موارد جزیی تحقیقی دست یابند که قبلاً نا شناخته بوده اند و به همین خاطر توانستند در زمینه رمز گشایی اسراری بپردازند که نسل های پیشین دانشمندان آنها را غیر قابل دستیابی می دانستند .

9-2- سیستم ارتباط عصبی :
زمانی که احساسات تکانشی بر عقل غلبه کند – اساسی بودن نقش تازه کشف شده بادامه مغز جلوه گر می شود علائمی از حواس به بادامه مغز می رسد و او را وا می دارد تا هر تجربه ای را به دقت موشکافی کند و مشخص سازد که آیا تجربه ناراحت کننه است یا خیر بادامه مغز را در حیات روانی در موقعیت قدرتمندی قرار می دهد چیزی شبیه به یک نگهبان روانی ، که هر موقعیت و هر ادراکی را با این پرسش ابتدایی بررسی می کند که آیا من از این موقعیت نفرت دارم آیا به من آسیب می رساند ؟
از آن می ترسم که در صورتی که چنین باشد یعنی در شرایط موجود پاسخ این سوال به هر نحو مثبت باشد بادامه مغز بلافاصله مانند یک سیستم ارتباط عصبی واکنش نشان می دهد پیامس حاکی از بحرانی بودن شرایط در به تمام قسمت های مغز ارسال می کند .
در ساختمان مغز جایگاه بادامه شبیه به سازمان اعلام خطر است که هر گاه سیستم ایمنی خانه علائمی حاکی از وجود مشکل را مخابره می کند اپراتورهای آن بر ارسال پیامهای اضطراری به آتش نشانی پلیس و همسایه در حال آماده باش هستند .
زمانیکه زنگ خطر مثلا ترس ، به صدا در می آید بادامه پیامهای اضطراری را به تمام قسمتی های اصلی مغز مخابره می کند و موجب ترشح هورمونهای جنگ و گریز می شود مراکز مخصوص حرکت کردنرا بسیج می کند و سیستم قلبی و عروقی ، عضلات ، و احشاء را فعال می سازد و سایر مدارهای بادامه مغز علایمی مخابره می کنند که باعث ترشح اضطراری هرمون نورایی نفرین می شود که در نتیجه آن ، میزان آمادگی واکنش در مناطق کلیوی مغز افزایش می یابد از جمله مناطقی که حواس را گوش به زنگ تر می کنند و در واقع مغز را برانگیخته نگاه می دارد علایمی دیگر از بادامه مغز به ساقه مغز پیام می دهند تا حالت ترس را در چهره ایجاد کند ، حرکات با مربوط دیگری را که عضلات در حال انجام آنند متوقف می سازد ضربان قلب و فشار خون را افزایش می دهد و تنفس را کند می کند و عضلات را برای نشان دادن واکنش مناسب آماده می سازد در همین زمان ، سیستم های حافظهه قشر مخ را زیرورو می شوند تا هر اطلاعاتی که با وضعیت اضطراری جاری مربوط باشند استخراج کنند و این کار را مقدم بر هر فکر دیگری انجام می شود . ( دانیل گلمن ، 1380 ، ص 41 )

9-3- قراول هیجانی :
لو یکی از موثرترین کشف های علمی درباره هیجان ما در دهه گذشته نشان داد که ساختمان مغز بدامه آن موقعیتی ممتاز همچون یک قراول هیجانی است که می تواندمغز را تحت کنترل خود در آورد تحقیقات او نشان داد که علائم حسی که از چشم یا گوش صادر می شود ابتدا با تالاموس ارسال می شود به قشر تتازه مخ یعنی مغز منعکس می شود اینگونه انشعاب به بادامه مغز اجازه می دهد تا قبل از قشر تازه مخ شروع به پاسخدهی کند ، یعنی اطلاعات را قبل از ادراک کامل و عرضه بهترین پاسخ ممکن ، از چندین سطح از مدارهای مغز جمع آوری کند .
دیگاه رایج در علم عصب شناسی اینو بوده که چشم و گوش و دیگر اندامهای حسی علایمی را به تالاموس و از آنجا این علایم بهمین شکالی که اشیاء را ادراک می کنیم کنار هم قرار داده می شود علایم بر حسب معنای آنها دسته بندی می وند تا مغز بتواند شی را شناسایی کند و بفهمد حضورش به چه معناست نظریه قدیمی بر آن است که علایم از قشر تازه مخ به مغز لیمبیک فرستاده می شوند و از آنجا پاسخ مناسب از مغز صادر می شود و به سایر قسمت های مغز و بدن می رسد .
روش کار در غالب اوقات همین است اما لود و علاوه بر آن دستهاز رشته های عصبی را کشف کرد که مساقیماً از تالاموس به بادامه مغز می روند این گذرگاه کوچک تر و کوتاهتر که چیزی شبیه یک کوچه میانبر عصبی است و به بادامه مغز اجازه می دهد که برخی داه ها را مستقیماً از حواس دریافت کند این کشف ، این نظریه را که بادامه مغز برای تنظیم واکنش های هیجانی خود باید صرفاً بر علایم ارسالی قشر تازه مخ اتکا کند ، منسوخ کرده است بادامه مغز می تواند از طریق این مسیر اصطراری به محض اینکه یک مدار انعکاس موازی میان بادامه مغز و قشر تازه مخ بوجود می آید ، پاسخی هیجانی را به راه اندازد . بادامه می تواند ما را وادار کند برای دست زدن به کاری از جا بجهیم .
در حالیکه قشر تازه قدری آرام تر اما کاملاً آگاهانه تر برنامه سنجیده خود را برای واکنش نشان دادن آشکار می کند .
بادامه مغز می تواند خاطرات و مجموع پاسخ هایی را در خود جایی دهد ، که بدون درک کامل علت ، آنها را انجام دهیم و این بخاطر وجود راه میان بر میان تالاموس و بادامه مغز است که کاملاً قشر تازه مخ را دور می زند .
به نظر می رسد که هیپوکامپ 1 که مدتها ساختار اصلی دستگاه لیمبیک محسوب می شد ، وظیفه اش بیشتر ثبت و فهم الگوهای ادراکی است تا عرضه واکنش های هیجانی ، سهم اصلی هیپوکامپ آن است که حافظه ای تحقیق و روشن از بافت اشیاء پدید می آورد که برای معنای هیجانی حیاطی است هیپوکامپ حقایق صرف را به خاطر می سپاد بادامه مغز چاشنی هیجانی آن حقایق را در خود نگاه می دارد اگر هنگام سبقت گرفتن از ماشین در جاده با اندک فاصله ای از برخورد با ماشینی که از روبرو می آمد ، جان به در برده باشیم هیپوکامپ جزئیات حادثه ، همچون عرض جاده ای که روی آن بوده ایم همارهانمان و شکل ماشین مقابل خود را حفظ می کند .
تحقیقات دیگر نشان داده که در چند میلونیم ثانیه پس از ادراک چیزی نه فقط به طور نا خود آگتاه آن را درک می کنیم بلکه مشخص می کنیم که آن را دوست داریم یا نه "ناخوداگاه شناختی" نه فقط هویت آنچه را می بینمی بلکه عقیده مان درباره آن را نیز به هوشیاری عرضه می کند هیجانهای ما ذهنی متعلق به خود دارند ذهنی که دیدگاهشان می تواند از فکر خرد گرا کاملاً مستقل باشد .
9-4- متخصص حافظه هیجانی :
آن عقاید ناهشیار که گفتیم خاطرات هیجانی ما هستند و مخزن آنها بادامه مغز است اکنون به نظر می رسد که تحقیقات لودورد دیگر عصب شناسای به این نکته رسیده است که مغز برای ثبت خاطرات هیجانی که از قوت ویژه ای برخوردار باشند از روش ساده اما زیرکانه استفاده می کند . همان نظام های هشدار دهنده عصبی شیمیایی که بدن یا گریز نشان دهد آن لحظه را نیز بروشنی در حافظه ثبت می کند تحت شرایط استرس زا عصبی که از مغز به غدد فوق کلیوی کشیده شده موجب ترشح هرمونهای اپی نفرین و نوراپی نفرین می گردد که در تمام بدن انتشار می یابد و آن را برای مقابله با شرایط اضطراری آماده می سازد این هرمونها گیرنده های موجود بر روی عصب واگ (عصب ریوی – معدی ) را بکار می اندازند عصب واگ علاوه بر اینکه حامل پیامهای مغز برای تنظیم فعالیت قلب است علایمی را که اپی نفرین و نوراپی نفرین به راه انداختند نیز به مغز باز می گرداند بادامه مغز عمده ترین پایگاهی است که این علایم به آنجا می روند این علایم نورون های بادامه مغز را فعال می کنند تا علایمی به سایر مناطق مغز ارسال کنند تا حافظه را برای ثبت آنچه در حال وقوع است تقویت نمایید . به نظر می رسد که تحریک بادامه مغز اکثر لحظات برانگیختگی هیجانی را با قوت افزونی تری در حافظه ثبت می کند به همین دلیل است که مثلاً به یاد داریم که در اولین قرار ملاقات با همسرمان به کجا رفتیم یا اینکه در لحظه شنیدن خبر انفجار سفینه فضایی چلنجر در حال انجام چه کاری بوده ایم .
هر چه تحدید باامه مغز شدیدتر باشد ثبت خاطره دقیقتر است رویدادهایی که بیش از دیگر روویدادها در زندگی موجب ترس یا هیجان شدید شده باشند در ضمره خاطرات فراموش نشدنی ما قرار دارند این بدان معناست که در عمل مغزها دو نظام حافظه دارند یکی برای رویدادهای معمولی ، و دیگری برای رویدادهای سرشار از هیجان مسلماً وجود نظامی ویژه برای ثبت خاطرات هیجانی در روند تکامل منطقی عالی داشته باعث گردیده است حیوانات به خصوص از آنچه آنها را تهدید یا ارضاء کرده است خاطره روشنی به ذهن بسپاند اما امروز این خاطرات هیجانی ممکن است ما را به راه خطا بکشاند .

9-5- هماهنگی فکر و هیجان
پیوندهای میان بادامه مغز از ساختار لیمبیک وابسته به ان و قشر تازه مخ کانون راهبردهای هماهنگ کننده میان قلب و سر یا تفکر و احساسات است با این مدار بندی می توان روشن ساخت که چرا هیجان ما هم در اتخاذ تصمیمهای عاقلانه هم در داشتن تفکر روشن تا به این حیاتی اند اگر قدرت هیجان ما را سلب کنیم خود تفکر نیز مختل می گردد .
عصب شناسان برای حافظه ای که واقعیات ضروری را برای انجام تکلیف با حل مشکلی خاص در ذهن نگاه می دارد . اصلاح " حافظه فعال ، را بکار می برند اعم از جنبه های در زهن نگاه داشتن اجزای مسئله ای استدلالی در سر جلسه امتحان " منطقه ای از مغز که مسئول " حافظه فعال " اسن فشر پیش پیشانی 1 است اما وجود مدارهای میان مغز لیمبیک و قطعات پیش پیشانی به این معناست که علایم حاکی از هیجان شدید مانند اضطراب خشم یا امثال آن می توانند موجب ایستایی گردند اگر فعالیت این قطعه را مختل کنند ناراحتی هیجانی مدام می تواند موجب نقبض توانایی های فکری کودک گردد وظرفیت یادگیری او را به کار بیندازد .
این نقایص اگر هم بسیار ضعیف باشند از طریق آزمونها هوشی معلوم نمی شوند اما خود را در مقیاس های هدفدارتر عصب – روان شناختی و نیز بی قراری و تکانشوری مداوم کودک نشان می دهد برای مثال در تحقیقی از دانش آموزان پسر مدارس ابتدایی که نتایج هوشهبر بالاتر متوسط ، اما نتایج درسی شان ضعیف بوده از طریق ازمونهای عصب روان شناختی مشخص گردید که کارکرد قشرپیشانی آنها آسیب دیده است .
به علاوه آنها تکانشی ، مضطرب و معمولاً خرابکا و دچار مشکل بودند که این نشانگر عدم کنترل قشر پیش پیشانی بر خواسته ها و امیال دستگاه لیمبیک آنهاست این کورکان به رقم داشتن توان فکری فرا.ان بیشاز سایرین در معرض خطراتی همچون شکست تحصیلی – الکلیسو و بزهکاری قررار دارند به این دلیل که توانایی فکری آنان ناقص است بلکه به این خاطر که کنترل آنها بر روی زندگی هیجان شان آسیب دیده است .
مغز هیجانی که کاملاً مستقل از آن مناطق قشری است که آزمون های هوشی با آنها سر و کار دارند هم خشم و شفقت را در کنترل خود دارند تجارب دوران کودکی به این مدارهای هیجانی شکل می دهند .
نقش هیجانی راحتی در عقلانی ترین تصمیم گیری خای خود نیز مشاهده می کنیم .
دکتر آنتونیو داماسیو عصب شناس دانشگاه پزشکی دانشگاه پزشکی دانشگاه آیوا ، تحقیقات دقیق انجام داده است تا معلوم کند بیماران که دچار ضایعه مدار بادامه مغز شده اند دقیق چه جنبه های از حیات ذهنی اشان آسیب دیده است نحوه تصمیم گیری آنان بسیار اشتباه است با وجود این در توانایی های هوشی صحیح و سالم ، در کار و زندگی شان تصمیمات ناگواری اتخاذ می کنند و حتی گاهی اوقات ممکن است تصمیماتی بسیار ساده از قبیل قرار ملاقات گذاشتن نیز ذهنشان را مدت های طولانی به خود مشغول کند .
به اعتقاد داماسیو دلیل تصمیم گیری این دست که آنها به آموخته های هیجانی اشان دسترسی ندارند مدار قطعه پیش پیشانی با دامه به عنوان نقطه تلاقی فکر و هیجان هرگاه خزانه خوش آمدن ها به آمدن ها است که در طول زندگی امان کسب می کنیم چنانچه ارتباز میان بادامه مغز با حافظه هیجانی قطع شود ، هر قدر هم قشر تازه مخ بر فکر فرو رود باز هم واکنش های هیجانی که با گذشته پیوند خورده اند به راه نخواهند افتاد همه چیز رنگ خنثی ای یکنواختی به خود می گیرد در چنین حالتی هیچ محرکی خواهفردی عزیر یا فردی نفرت انگیز باشد دیگر نه توجهی به خود جلب می کند و نه تنفری بر می انگیزند این بیماران تمام آن درسهای هیجانی را فراموش کرده اند زیرا دیگر به ادامه مغز یعنی جایی که آنها را ذخیره کرده اند دسترسی ندارند .

10- مختصری درباره بهداشت روانی :
اگرچه از تاریخچه بهداشت روانی در ایران اطلاعات کافی در دسترس نیست ولی از مدارک ناکافی بدست آمده و با توجه با اعتقادات مذهبی ، سنت و علمی آن زمان در کشورهای ایران و عربی می توان قبول کرد که رفتار یا بیماران روانی به محو مطلوب انجام می شود و از زمانهای قدیم معلمخایی برای نگهداری بیماران روانی وجود داشته است اکثر تصورها این است اکثر تصورها این است که علوم پزشکی یونان در نگرش کشورهای عربی زبان و ایران تاثیر گذاردهولی شواهد وجود داشته و از کتابهای یونانی حتی به صورت ترجمه در این مدرسه استفاده می شد .
از زمان ساسانیان در جندی شاپور اهواز برای بیماران روانی مکان بخصوصی ترکیب یافته و در قرن هشتم چندین بیمارستان در بغداد وجود داشته است که از پرشکان حاذق در اسلام ابو علی سینا و نیز مانند زکریای رازی برای بیماران روانی که آنها را هر مریض های دماغی نیز میگفتند دستورات دارویی تجویز می کرد ابوعلی سینا برای درمان بیماران روانی عقیده به تلقین داشت و به عقیده اکثر مورخان به پیوند اعصاب را برای اولین بار عرضه کرده است از تالیفات او می توان به کتاب قانون که معرفیت جهانی دارد اشاره کرد که در این کتاب فصولی برای بیماران روانی وجود دارد که تا چند قرن در کتب اروپاییچنین چیزی ه بشخ نمی خورد و همچنین در کتاب (شفا) که مربوط به فلسفه است درباره مزاجها آنها را به چهار نوع ملانکولی دموی صفرایی ، بلغمی ، یودایی ، اشاره کرد ابعاد سرشتی در سایت پاتولوژی بیماران داشته است حدود دو دهه قبل برای اولین بار نخستین کتاب بهداشت روانی توسط دکتر سعید شاملو به رشته تحریر درآمد در این زمان در ایران تنها عده محدودی نسبت به این موضوع بسیار مهم توجه ، علاقه و یا اطلاعات دقیق و صحیحی داشته اند و مسئله بهداشت روانی نه تنها مطرح نبود بلکه حتی از سوی مسئولان و متخصصان به درمان بیماران روانی که به سبب مشکلات فردی و اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرند .
در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشورهای جهان علاقه مخصوص هم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده است اگر چه هنوز مدت زمانی از توجه علاقه نگذشته ولی اثرات آن در بهبود اوضاع بیمارستانها و بکاربردن روشهای صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد تاثیر وقایع مهم زندگی بر سلامی بارها و به دفعات نشان داده شده است .

-روشهای آماری درعلوم رفتاری / دکتر حسن پاشا شریفی – دکتر جعفر نجفی زند ، چاپ نهم 1379 (انتشارات سخن)
2-هوش هیجانی / دانیل گلمن/ شریف پارسا ، تهران 1382 ، انتشارات رشد
3-بهداشت روانی – دکتر حمزه گنجی / 1372
4-بهداشت روانی ، احمد شاملو / چاپ یازدهم
5-تعلیم و تربیت اسلامی / دکتر علی شریعتمداری (انتشارات امیرکبیر ، تهران 1373)
6-هنجاریابی آزمون هوش هیجانی سیبر یا شرینگ (برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه دولتی در شهر تهران علوم تربیتی)
7-ویژه نامه ارزشیابی تحصیلی فصلنامه تعلیم و تربیت شماره 70-69
8-پایان نامه شماره 15 بهار مشوق
9-میلانی فر / چاپ چهارم
10-پایان نامه شماره 65/آزیتا رحیمی
11-جان مارشال / ریو انگیزش دمیتان/ مترجم یحیی سیدمحمدی

1- Golemar , Diniel
2- e motional in teliqence
1- اندازه گیری هوش اجتماعی
1- emosian Hiqacking , Neural Higacking تسخیر عصبی
1- emotional blindness
2- Joseph Ledoug
1- Hippocomus
1-Weural Static قشر پیش پیشانی
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 44 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود