چکیده
پژوهش حاضر به منظور (بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد) صورت گرفته است. بدین منظور از جوانان معتاد و غیرمعتاد 20 تا 30 ساله شهرستان خمین یک نمونه 80 نفری (40 نفر معتاد و 40 نفر غیرمعتاد) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است.
داده های آماری از طریق اجرای آزمون MMPI (فرم کوتاه) از گروههای نمونه بدست آمده و برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق حاضر از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T مستقل و با در نظر گرفتن نتیجه آزمون لوین با استفاده نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین افراد معتاد و غیرمعتاد می باشد که نهایتاً از تجزیه و تحلیل و بررسی داده ها نتیجه زیر بدست آمد:
بین افراد معتاد و غیرمعتاد از لحاظ شخصیت ضداجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0)
یافته های فرعی زیر نیز از تحقیق حاضر بدست می آیند:
– بین خود بیمارانگاری در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.( 008/0=P)
– بین افسردگی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003/0=P)
– بین پارانویا در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (0=P)
– بین اسکیزوفرنی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003=P)
فصل اول
کلیــــات
مقدمه 1
زندگی بشر از ابتدا با مشکلات و مسائلی همراه بوده است و تاریخ گویای گوشه ای از مشکلات بشر است. زیرا در تاریخ قطور زندگی بشر گر چه هنوز چند برگی از آن بیشتر بررسی نشده و این مقدار کم هم مبهم است ، ولی با همه ابهام و تاریک که دارد، فریادها و ناله های دلخراش و داستانهای غم انگیز بشر را نتوانسته است مخفی کند. گر چه امروزه پیشرفتهای در همه زمنیه های زندگی بشر بوجود آمده ولی باز هم وحشت و اضطراب و انحراف از بشر دور نشده است. زمانی بشر از طوفان و سیل و تحطی و بیماریهای واگیر وحشت داشت و زمانی از جنگ ها و لشکرکشیها. در اثر پیروزی علم بر طبیعت مقداری از این مصائب و نگرانیها از بین رفته و لیکن جای خود را به دردها و مصائب سخت تری داده است. اکنون بشر از درون ناراحت است و از ناراحتی های عصبی و روانی شکایت دارد. از همنوع خود بیم دارد. ترس و وحشت از سلاحهای اتمی و میکروبی و شیمیایی قرن بیست و یکم را به قرن "اصطراب و تشویش" مبدل ساخته، و از همه مهمتر اکنون از مسئله "اعتیاد" که پدیده ای نسبتاً جدید است و انبوهی از انسانها را به خودکشی تدریجی محکوم نموده وحشت دارد.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در مقابل گروهی از انسانها قرار گرفته است که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی ، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه می برند.
کشیدن یک نخ سیگار ، نوشیدن یک لیوان نوشابه الکلی ، زدن چند پک به وافور و استعمال یک ذره مرفین هروئین برای تسکین و بی خبری از اضطراب درونی و فشار روانی ناشی از فقر اقتصادی و مسائل دیگر اولین قدم بسوی بدبختی و خودکشی تدریجی است. عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، روانی ، جسمی و مخصوصاً عوامل خانوادگی در هماهنگی فرد با محیط اجتماعی نقش مهم دارد. آرامش و امنیت، نداشتن فشار و اضطراب درونی و خانوادگی، از تعدادی از انحرافات منجمله اعتیاد به مواد مخدر کاسته و انسان را در برابر مشکلات مقاوم می نماید، اگر تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی هماهنگ و متناسب با نیازهای افراد جامعه نباشد، در درون انسانهایی که زمینه مساعد دارند انفجار رخ داده و وقوع انحراف و اعتیاد حتمی است و حتی شیوع امراض روانی اجتناب ناپذیر است.
انحراف یا کجروی که از آن بنام عارضه یا بیماری یاد می کنند یکی از مظاهر زندگی دسته جمعی بخصوص زندگی امروزه است و از زمانی آغاز شد که انسان به صورت گروهی زندگی خود را شروع نمود. شرایط خاص و ملاکها و الگوها و ارزش های حاکم بر هر جامعه، در تغییر مفهوم انحراف و کیفیت آن موثر است. مثلاً مجازات قتل عمد اعدام است. شرابخواری و اعتیاد به مواد مخدر در جامعه اسلامی انحراف محسوب و جرم دارد، ولی این اعمال در برخی جوامع غرب امری عادی است و انحراف محسوب نمی شود.
بهر حال روانشناسان فرق آدم سالم و دیوانه را در داشتن قدرت روحی در جنگ با مشکلات زندگی می دانند. لذا معتاد یک نوع انسان غیرنرمال است . مثلاً حسادت یکی از آسیبهای اجتماعی و انحرافات است که از درون انسان سرچشمه می گیرد. وقتی فرد خود را با شخصی که در موقعیت بهتری است مقایسه می کند، دچار رنج و ناراحتی می گردد. در این صورت برای رفع ناراحتی خود یا به موادمخدر روی می آورند و یا دلش می خواهد که موقعیت دیگران را با توطئه و نیرنگ تضعیف نماید.
در کشور ایران بزهکاری بطور عمده تحت اثر دو انگیزه ریشه یابی شده است :
1- اعتیاد
2- بیکاری
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می گیرد.
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورتی است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران ، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصل اعتیا د، جوانان و افراد کم تجربه می باشند.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در شهر خمین گریبان گروهی از انسانها بویژه جوانان این شهر را گرفته که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه می برند که خود می تواند باعث افزایش جرم و بزه در شهر خمین شود.
بیان مسئله 2
اعتیاد به مواد مخدر فرد را به یک کلکسیون سیار بیماری تبدیل کرده و مشکلاتی برای فرد و اجتماع بوجود می آورد. معتاد علاوه بر اینکه سلامتی خود را از دست می دهد، بار سنگینی هم بر دوش اجتماع می شود و از طرفی آن جامعه را مورد تهدید قرار می دهد این چنین افراد که اکثراً قانون شکن هستند برای بدست آوردن مواد، دست به هرگونه اعمال خلاف قانون و ناروا می زنند.
با توجه به اینکه قانون ، استعمال و خرید و فروش مواد را منع کرده اما معتاد برای تهیه آن دست به هر جنایتی می زند و خود را از قید مسئولیت های زندگی شخصی و اجتماعی رها می کند. این گونه افراد که معمولاً خودپسند، بی عار و ولگرد و عصبی مزاج هستند همیشه در پی ماجرا می گردند. معتاد وقتی بجان خود هم رحم نمی کند دیگران و اجتماع هم نباید از او انتظاری داشته باشند. این همه موارد دلیل بر این است که معتاد قدرت مقابله با حقایق و واقعیات زندگی را ندارد و نیز نیروی جسمانی و روانی معتاد رشد معمول خود را طی نکرده است. افراد معتاد منحرف اغلب در اجتماعات بدنام شرکت کرده و از شرکت در اجتماعات و جلسات خوشنان گریزانند.
معتاد با تاثیرپذیری از مواد ، زندگی خود و سرانجام دیگران را به خطر انداخته و بتدریج حالت عصبی معتاد وحیم تر شده و موقعیت های غیرعادی یکی پس از دیگری به سراغ او می آیند، قضاوت و اندیشه اش مختل شده و اغلب در حال چرت و بی خبری است. (حلم سرشت 1375 ، ص 234)
امروزه اغلب اجتماعات بشری در چنگال پدیده مهلک اعتیاد به مواد مخدر گرفتارند. پناه بردن به مواد مخدر، واقعه تازه ای در زندگی بشر نیست و از دیرباز اجتماعات مختلف بشری هر یک به تناسب شرایط اقلیمی و عادات و سنت های مخصوص به خود به انگیزه رهایی از فشارهای روحی و یا به انگیزه کسب لذت های کاذب و زودگذر و یا بوسیله کنجکاوی و تقلید کورکورانه به یکی از انواع مواد مخدر پناه برده اند. مسئله مورد پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان خمین می باشد.
با توجه به آنچه که در بالا توضیح داده شد عواملی که باعث روی آوردن محقق برای انجام این پژوهش شدند عواملی از قبیل افزایش جوانان مجرم در زندانها که به علت های گوناگون دزدی، حمل مواد و جرایم دیگر که به مواد مخدر مربوط می شوند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
تامل و تعمق در مسئله اعتیاد که امروزه گریبانگیر جوامع بسیاری شده است . و هر ساله افراد بیشماری را روانه زندانها و گورستانها می نماید.
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. برخی جامعه شناسان معتقدند که ریشه تمام دردهای اجتماعی در محیط اجتماعی است و می گویند که کسی ذاتاً منحرف و کجرو بدنیا نمی آید. (قائمی 1373 ص 139)
بهمین علت قرن حاضر بخاطر جهات گوناگون ، عناوین مختلفی را بخود اختصاص داده است از جمله : عصر علم، قرن اضطراب ، عصر انحراف و عصر تزلزل ارزشها. (همان منبع ص 142)
لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می گیرد. (همان ، ص 14)
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورت است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصلی اعتیاد جوانان و افراد کم تجربه می باشند.
اعتیاد بزرگترین درد و بیماری برای شخص معتاد و جامعه است لذا نجات جان معتاد در واقع نجات جامعه است. اعتیاد به مواد مخدر که عنوان یک مشکل اجتماعی را بخود اختصاص داده پدیده ایست استعماری که زمینه های ناسالم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی، شخصیتی ، جسمی، سیاسی و تربیتی در بروز و ابتلای به آن اهمیت دارد. اعتیاد به مواد مخدر نه تنها خود زائیده مسائل مختلفی است، بلکه بوجود آورنده عوارض مختلی مثل عوارض جسم، فکری ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره است. جامعه شناسان عقیده دارند؛ نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. و به عقیده سیاستمداران جهان، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست. آنها معتقدند برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است. (اورنگ 1367 ص 14)
با در نظر گرفتن این که اعتیاد ریشه های سیاسی و اجتماعی دارد و استعمارگران با استفاده از این حربه سعی در تسلط و نفوذ شیطانی خود در کشورهای دیگر دارند و همچنین با توجه به اینکه اعتیاد خود عاملی برای انواع جرم و بزهکاری می باشد. موجب انجام پژوهش در زمینه این مسئله که آیا رابطه بین اعتیاد و شخصیت ضداجتماعی افراد وجود دارد یا خیر شد که ضرورت و اهمیت تحقیق روشنتر می شود و اهمیت اصلی این پژوهش ایجاد بصیرت و دانش لازم در جهت شناخت بخشی از عوامل و ارتباط برخی عوامل شخصیتی با اعتیاد می باشد.
اهداف تحقیق3
الف ) هدف کلی 4
بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان خمین.
ب ) اهداف ویژه 5
بدست آوردن آماد سایر اختلالات روانی در شخصیت معتادین نمونه با استفاده از آزمون MMPI
سوالات
آیا بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر میزان شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؟
فرضیات 6
بدلیل اینکه تحقیق حاضر برای نخستین بار در ایران انجام شده و طی جستجوهای مکرر به تحقیق مشابه برخورد نشده است و نیز اینکه تحقیق حاضر تحقیقی از نوع استقرایی است سابقه فرضی برای آن یافت نشده است. لذا تحقیق حاضر نیازی به فرضیه ندارد.
تعریف اصطلاحات
تعاریف نظری
معتاد: معتاد کسی است که عادت به مصرف دارو دارد و در نتیجه مصرف که نیاز جسمی و روانی اوست اخلاق عمومی، سلامت و رفاه خود، خانواده و اجتماعش را به خظر می اندازد.(فرجاد 1378 ص 12)
اعتیاد: اعتیاد را میدتوان حالتی دانست که در نتیجه اتسعمال داروی مخدر به شخص دست می دهد و موجب می شود که خویشتن داری شخص از میان برود و زیاده روی در استعمال آن به حدی برسد که به حال شخص و اجتماع مضر باشد. (اورنگ 1367 ص 9)
اختلال شخصیت ضد اجتماعی : عبارت است از ناتوانی از تن دادن به هنجارهای اجتماعی بطوری که جنبه های متعددی از رفتار فرد در نوجوانی و بزرگسالی تحت تاثیر این ناتوانی قرار گرفته باشد (رفیعی 1378 ص 212)
تعاریف عملیاتی
معتاد: از نظر محقق کسی است که به یک یا چند ماده مخدر وابستگی جسمانی و روانی داشته و در صورت ترک علائم ترک آن ماده خاص بروز می کند.
اعتیاد: در تحقیق حاضر منظور معتاد شدن فرد به یکی از انواع مواد مخدر که در زیر مشخص شده است می باشد. (تریاک ، هروئین، حشیش ، گراس)
اختلال شخصیت ضداجتماعی : در این تحقیق کسی که نمره بالای 70 درصد در مقیاس Pd فرم کوتاه آزمون MMPI کسب نماید، مد نظر است.
فصل دوم
پیشینــه پـژوهـــش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
استعمال مواد مخدر سابقه ای طولانی در میان جوامع داشته و شکلهای مصرف آن متنوع بوده و به زمینه های مساعد در هر جامعه بستگی داشته است. مواد مخدر در طول تاریخ انسان؛ زمانی به عنوان مواد خوراکی، گاهی به عنوان دارو، گاهی برای ایجاد لذت و یا فرار از ناراحتی ها و از بین بردن و التیام درد بکار بده می شده است. لذا در طول تاریخ بُشر کمتر ملتی را می توان یافت که با استفاده غلط از مواد مخدر روبرو نبوده باشد. مواد مخدر معمول در جشنها و مراسم مذهبی و گاهی نیز توسط جادوگران مورد استفاده قرار می گرفته است.
بررسی آثار نوشته تاریخی این نتیجه را می دهد که بشر از ابتدا از مواد مخدر اطلاع داشته است. زیرا با تجربه از خاصیت مواد مخدر آشنا شده و برای تسکین در از آن استفاده می نمود. مطالعه آثار نوشته دوران باستان بیانگر این حقیقت است که در سومر ، آشور ، بابل ، مصر، یونان و روم از تریاک استفاده می شد.
هومر شاعر یونانی در آثار خود ازگل خشخاش گفتگو کرد. و آنرا جزو گلهای زینتی باغهای روم در 600 سال پیش از میلاد دانسته است. نوشته هایی ازتمدن سومریها باقی است, نشان می دهد که سومریها از کهن ترین اقوامی هستند که نه تنها از تریاک استفاده می کردند، بلکه نام "گیاه شادی بخش" نیز بر آن نهاده بودند، که این نام هنوز شایع است. پزشکان آشوری نیز صدها سال پیش از میلاد به خواص دارویی تریاک پی برده بودند.(اورنگ 1367 ص 6)
بشر از 7000 سال قبل ، از وجود یک ماده مخدر قوی در خشخاش آگاه بوده و در لوحه های گلی که از سومریان باقی مانده از تریاک نام برده شده است.
یونانیها تریاک را " اپیوم" 7 نامیده و اطباع ترکیباتی از تریاک را برای بیماریهای مختلف جسمی و روانی تجویز می کردند. جالینوس مشتقی از تریاک را نوشدارو نامیده و برای مداوای بیماریهای مختلف از قبیل صرع، یرقان ، سنگ کلیه و غیره بکار می برده است. در حدود 4000 سال قبل، کشیدن تریاک در چین نیز رایج بوده است. (دانش 1379 ص 206)
لذا تریاک را اولین بار سومریها کشف کردند و ضمن استفاده از آن به عنوان یک داروی مسکن ، تدریجاً به عنوان "مکیف" و "مخدر" نیز مورد استفاده قرار گرفت. کشف تریاک بوسیله سومریها در لوحه ای که از 7000 سال قبل به جای مانده ، ثبت شده است. (اورنگ 1376 ص 6)
نوشته هایی که بر روی پاپیروس از مصریان مانده نشان می دهد که مصریها از قدیم با استعمال تریاک آشنا بودند. لذا اصل تریاک از مصر بوده است. چرا که اسم بتائیکا مشتق از شهر طبس مصر است که خشخاش در آنجا می کاشتند. صادق کریم پور در مورد سابقه تاریخی خشخاش می نویسد:
" خشخاش ابتدا در مصر کشت می شد و بنام "بتائیکا"8 معروف بود که از کلمه طبس نام شهری واقع در مصر که در آن خشخاش کشت می شد ماخوذ شده است . در 1500 سال قبل از میلاد تخم خشخاش از مصر به یونان برده شد و در آنجا رواج پیدا کرد. در افسانه های هومر از جزیره ای نام برده شده که در آن قهرمانان اودیسه گرفتار نشئگی مواد اعتیادآوری گردیده که نجات آنها به سادگی میسر نبوده است." (کریم پور 1378 ص 42)
در این میان اشیایی که به داروسازان دوران باستان تعلق داشته و در موزه علوم لندن به معرض تماشا گذاشته اند، کوزه هایی به شکل گرز خشخاش دیده می شود که به جنس کاشی است و حدود 5/12 سانتی متر بلندی دارد. بر روی یکی از این کوزه ها خطوطی به شکل اثر تیغ های کشیده شده بر روی گرز خشخاش ، بچشم می خورد. کوزه های مزبور متعلق به اواخر دوره مفرغ یعنی حدود 1500 سال قبل از میلاد مسیح است که در قبرس ساخته شده اند و احتمالاً به منظور نگهداری تریاک محلول در آب یا شراب، از آن استفاده می کرده اند تا بتوانند این فرآورده مخدر را به مصر صادر کنند.
دیری نگذشت که مصریان خود به کشت خشخاش دست زدند. آنها بر روی سکه ها و سفالینه های یونانی و جواهراتی که بر روی تابوتها و مجسمه های رومی دیده می شود نقشهایی از گرز خشخاش را حک کرده اند که نشانه آگاهی آنها از خواص تریاک است. (همان منبع ص 44)
در کتاب ویرانگریهای اعتیاد در موارد سوابق تاریخی مواد مخدر چنین آمده است: " برخی می گویند در روی لوحه های گلی سومریان که مربوط به 7000 سال قبل است از خشخاش و طرز کشت و گرفتن شیره آن نام برده شده و یونانیان تریاک را بنام " اوپیوم" می شناختند ولی جز مصرف طبی، مصارف دیگری نداشت. ولی رواج آن در کشورهای اروپایی از آغاز فعالیت شرکت انگلیسی هند شرقی توسعه و گسترش یافته است." (همان منبع ص 14)
در برسی تاریخچه مواد مخدر؛ روشن می شود که تریاک ابتدا در مراسم مذهبی و بساط جادوگران مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان شربت خواب آور یا مسکن مصرف می شد.
در کتاب اودیسه اثر هومر، بر شربتی اشاره می شود که هلن قهرمان تروا در اختیار داشته است. این شربت تمام دردها و ستیزه جویی ها را از میان برده و هر بیماری را درمان می کرده است و احتمالاً ماده اصلی این شربت، تریاک نبوده است. همچنین تصور می شود " سرکه ی آمیخته به ماده ای تلخ" که به حضرت مسیح که بر صلیب کشیده شده بود تقدیم گردیده است (متی باب 27 آیه 34). ماده تلخ مزبور به زبان عبری باستان Rosh گفته می شود که به معنی تریاک است. (طالبی 1357 ص 33)
بدن شک از قرن 4 قبل از میلاد به بعد، پدران داروسازی در غرب مثل بقراط و جالینوس به خاصیت آرام بخش بودن تریاک پی برده بودند. گفته می شود که پاراسلوس حدود سال 1530 م تریاک را در الکل حل کرد و این تنتور تریاک به "لدانم" 9 یا افیون معروف است. موزه علوم لندن یادداشتهایی در مورد داروهای سینه بسیار قدیمی در اختیار دارد که همگی محتوی لدانم هستند. یونانیان در زمان سقراط از تریاک برای تسکین درد استفاده کرده و به خواص طبی آن پی برده بودند. هندیان نیز به گیاه کوکنار آشنایی داشته اند. چرا که در زمان حمله داریوش بزرگ به هند آنان با "کوکنار" 10آشنایی کامل داشتند. مجارستان هم از اولین کشورهایی است که با خشخاش آشنا بوده است. زیرا که 1200 سال قبل از میلاد مسیح گیاه شناسان مجارستان خشخاش را می شناخته و از شیره آن استفاده می کرده اند. بطور کلی در روزگار باستان اجتماعات بشری با موادمخدر و نباتات مکیف، به صورت ابتدایی برای استعلاج و مواد ضروری آشنایی داشته اند، به طوریکه اقوام اروپایی در اول تاریخ میلادی افیون را شناخته و به عنوان دارو استفاده می کردند.
سابقه استفاده از مواد مخدر با توجه به آنچه ذکر آن گذشت بسیار کهن است. زیرا از چند هزار سال پیش سومریها، مصریها، هندیها، رومیان و چینی ها کسانی بوده اند که موادمخدر را به شکلهای گوناگون مورد استفاده قرار داده اند. مثلاً هندوها در مراسم مذهبی از شاهدانه یا کانابیس11 استفاده می کردند و این گیاه همچنین در بین هندیها و چینی ها مصارف طبی داشته است.
در آغاز مصرف موادمخدر به صورت کنونی نبود. بلکه جنبه مصرف طبی داشت و فقط به دستور اطباء مصرف می شد. کمااینکه ابن سینا و زکریای رازی به خواص گل خشخاش و سایر گیاهان مخدر آشنایی داشته و حتی خواص آنها را ذکر کرده اند. در آن زمان اعتیاد ابعاد وسیعی نداشت و به صورت مسائل اجتماعی و سیاسی بروز کرد و بعد سیاسی و بین المللی بخود گرفت. لذا گل خشخاش از مدتها قبل از میلاد مسیح شناخته شده بود و مورد استفاده دارویی داشت ولی از اواخر قرن 18 میلادی بود که برای تهیه تریاک از آن استفاده و به صورت تخدیری استعمال شد.
حدود 5/1 قرن پیش مسئله کشت خشخاش و در نتیجه تولید تریاک مسائل و مشکلات بسیاری بوجود آورد که از آن جمله سلطه استعمارگران به مستضعفان و غارت منافع آنان می باشد. زیرا تریاک بیش از سایر موادمخدر در کشورها به خصوص کشورهای جهان سوم راه یافت.
از نخستین رواج دهندگان تریاک انگلیسی ها هستند که به انگیزه تسلط بر کشورهای جهان سوم بطور مستقیم و غیرمستقیم تریاک را تحمیل نمودند. در کشور چین حتی مستقیماً وارد عمل شدند. زیرا با برانداختن جنگ تریاک 40 میلیون چینی به مواد مخدر معتاد شدند. انگلیسی ها به بهانه تجارت با چین از کشور هند که مستعمره شان بود مقادیر زیادی تریاک را بطور قاچاق وارد چین کردند. ولی چون دولت چین مخالف رواج تریاک بود دستور جمع آوری و از بین بردن تریاک ها را صادر کرد. اما دولت انگلستان برای خنثی نمودن این عمل به چین اعلام جنگ نمود و ضمن پیروز شدن در جنگ غرامتهای بسیاری را از چین دریافت کرد و پس از جنگ سرانجام ورود تریاک به چین آزاد شد.
طبق اسناد و مدارک تاریخی، بشر موادمخدری مثل حشیش و برگ کوکا را به غیر از تریاک از قدیم الایام می شناخته و در پزشکی از آن استفاده می کرده اند. سقراط حکیم و معاصرین او خصوصیات برخی موادمخدر را شناخته و پزشکان یونانی و رومی آنها را بکار برده اند.
مزایا و خواص دارویی و پزشکی تریاک موجب شده است که تا حدود 150 سال پیش کشت و زرع این ماده در برخی از مناطق جغرافیایی مانند جنوب شرقی آسیا و مناطق استوایی رواج یافته و کم کم تجارت تریاک به صورت کالایی تجاری، مجاز و متداول شده است.
ولی گسترش واقعی تریاک پس از کشت و تجارت آن توسط کشورهای استعمارگر سبب ایجاد مسئله ای بنام اعتیاد گردید.
وقوع جنگ بین بریتانیا و چین در سالهای 1839 و 1856 میلادی که به "جنگ تریاک" معروف است، موید این مطلب است هر چه هست وجود مواد مخدر در کشورهای گوناگون است و با شدت ضعفی که در نوع آن وجود دارد، هم در شرق و هم در غرب مصرف می شود. با این تفاوت که در کشورهای ثروتمند از نوع زبده تر و بهترش مثل "ماری جوانا" و "ال. اس. دی" و تحت نظر شبکه پیچیده مافیا. ولی در کشورهای فقیر نوع ضعیف تر و کم خرج تر آن مصرف می شود مثل : حشیش، چرس ، بنگ که بیشتر در هندوستان و پاکستان و افغانستان رواج دارد.
در هندوستان اعتیاد سابقه ای طولانی دارد. در امپراطوری مغولها به فیلهای جنگی تریاک داده می شد. در زمان تسلط انگلیسی ها بر هند نیز سربازان هندی طبق برنامه معینی معتاد می شدند تا اگر مجروح شدند درد کمتری را احساس کنند. در داخل تاج محل که شاه جهان آن را به عنوان آرامگاهی برای زن محبوبش بنا کرده است وافور عقیقی دیده می شود که با آن تریاک را به داخل خون خویش می رسانده است . (طالبی 1357 ص 35).
کارخانه قدیمی تهیه تریاک که با آجرهای قرمز رنگ در "غازی پور" ساخته شده از بناهای کمپانی هند شرقی است که بوسیله انگلیسی ها دایر گردیده است. این کارخانه که در حال حاضر بسته های 5 کیلوگرمی تریاک را به بریتانیا، روسیه شوروی، سنت لوئیز صادر می کند در دهه 1820 صادر کننده عمده تریاک به چین بود. (همان منبع ص 36).
هندوستان که بزرگترین پرورش دهنده خشخاش در جهان است در آن حدود یک میلیون نفر بطور مستقیم از راه کشت خشخاش زندگی می کند. (اشرف 1355 ص 47) .
در پاکستان و افغانستان هنوز تبدیل تریاک به هروئین وجود دارد. گرچه در سال 1979 میلادی در پاکستان بر اساس قوانین اسلامی که مصرف هر چیز سمی را حرام کرده است، تریاک تحریم گردید. اما باز هم کشت خشخاش و تبدیل آن به هروئین وجود دارد. مقداری از تریاک افغانستان هم به پاکستان وارد می شود آن هم با قیمت ارزان. مرفین و هروئین دنیای غرب بیشتر از طریق پاکستان تامین می گردد.
موادمخدر (هروئین و مرفین) از کراچی توسط کشتی یا هواپیما به لندن ، فرانکفورت ، نیویورک ، شیکاگو، هوستن و مونترال حمل می گردد. در پاکستان بنا به گفته دکتر راشد چودری مدیر آسایشگاه و بیماران روانی لاهور، در هر دقیقه یک نفر به هروئین معتاد می شود. (سالانه 50 هزار نفر). (صبوراردوبادی 1350 ص 63). در حال حاضر بیش از 000/300/1 نفر معتاد در کشور پاکستان زندگی می کنند. (همان منبع ص 54). اکنون به مبارزه با موادمخدر در پاکستان اهمیت داده می شود و مقامات پاکستان مبارزه با مواد مخدر را "جهاد مقدس" نامیده اند. لذا چون پاکستان نزدیک منطقه مثلث طلایی است، در نتیجه به شدت در معرض خطر است.
در ترکیه تریاک بطور قانونی کشت می شود و صادراتی به منظور مصارف پزشکی هم دارند.
در سوئد اعتیاد جرم محسوب نمی شود و مجازاتی ندارد. و ضمناً مجازات اعدام هم ندارند ولی مجازات قاچاقچیان حداکثر ده سال زندان است. (اورنگ 1367 ص 24).
در اسرائیل مصرف مواد مخدر شیوع دارد. بطوریکه طی سال 63 حداقل 350 هزار سرباز اسرائیلی به دلیل اعتیاد سلاحهای خود را با موادمخدر تعویض کرده اند. مبادله سلاحهای انفرادی با مواد مخدر توسط نظامیان اسرائیلی یک پدیده گسترده و رو به افزایش در ارتش می باشد. (اشرف 1355 ص 33).
در انگلیس طبق تحقیقات آمارگران، جوانان انگلیسی در سنین 15 سالگی به بعد به هروئین روی می آورند. آخرین آمار نشان می دهد که هر ساله 600 نفر به تعداد این جوانان افزوده می شود. رهبر حزب سوسیال دمکرات در این مورد گفته است یکی از علل مهم گرایش جوانان به موادمخدر پایین بودن قیمت این مواد می باشد. (همان منبع ص 49)
آمریکا که مهد انواع موادمخدر مثل تریاک، ال.اس.دی ، مرفین، کوکائین و هروئین است، اعتیاد در آنجا بیشتر از همه جا هست. در آمریکا اغلب جوانان بطور همزمان از چند ماده مخدر استفاده می کنند که در این صورت ترک یا معالجه آن هم خیلی مشکل بنظر می رسد. لذا این قبیل معتادان گرفتار عوارض عمیق روانی هستند.
بر اساس اظهارات وزیر خارجه آمریکا، این کشور سالانه برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر 5/1 میلیارد دلار خرج می کند.
هم اکنون در آمریکا 40 میلیون نفر معتاد زندگی می کنند که 20 درصد آنها را زنان تشکیل می دهند. در رابطه با کودکان نیز آماری که در سال 1982 در رابطه با مصرف مواد مخدر در آمریکا گرفته شده است ، بدین ترتیب می باشد که : در آمریکا در سال 1982 43 درصد از دانش آموزان دبستانی به مرفین مبتلا بوده و در دانشگاهها نیز 50 درصد دانشجویان معتاد بوده اند. (کریم پور 1378 ص 43) . همچنین معتادین به الکل امروزه جمعیتی معادل 10 میلیون نفر را در آمریکا شامل می شود. (همان منبع ص 41).
اعتیاد در آمریکا بیداد می کند. قاچاق مواد مخدر چه در داخل و چه در خارج کشور با سرعت سرسام آوری روبه فزونی گذاشته است.
در آمریکا سالانه میلیاردها دلار ماری جوانا بطور غیرقانونی کشت و تولید می شود. در کالیفرنیا طی سال 1981 میلادی حدود 100 تن ماری جوانا کشت و ضبط گردید. (اورنگ 1367 ص 50) . در حال حاضر بیشتر از 200 هزار کشت کننده ماری جوانا و امثالهم در آمریکا وجود دارند که در ابتدا به عنوان کمک خرج زندگی خود دست به این کار زده اند.
استعمال کوکائین که سابقاً مخصوص میلیونرها بود، در بین توده مردم هم رواج یافته است. در سال 1981 میلادی 48 تن کوکائین بطور قاچاق وارد آمریکا شد و در بازار سیاه به فروش رسید، بدون اینکه مامورین پلیس بتوانند در مقابله با آن کاری از پیش ببرند. (همان منبع ص 60).
از دیگر کشورهای وارد کننده مواد مخدر بخصوص هروئین به آمریکا ، تایلند، لائوس و برمه می باشند که به مثلث طلایی مشهور گردیده اند.
مکزیک نیز یکی از مراکز کشت خشخاش و صادرکننده عمده مواد مخدر به آمریکا است. قسمت اعظم ورود و مبادله مواد مخدر توسط سازمان مافیا انجام می گیرد که برخی از مراکز کشور را تحت نفوذ دارند.
تعداد معتادین به انواع مواد مخدر طبق برآورد سال 1980 به 75700000 نفر بالغ می گردد.
تعداد جنایاتی که در اثر استفاده چنین موادی به وقوع می پیوندد، کلاً خارج از کنترل مامورین یا مردم است .
در بررسی تاریخچه مواد مخدر در جهان نکات بارز و برجسته ای وجود دارد مثل جنگ تریاک در چین، مراکز تولید جهانی مواد مخدر، نقش مافیا در ارتباط بین المللی مواد مخدر، مثلث طلایی و سازمان پلیس بین المللی و غیره که لازم است در ادامه این بررسی، برای آشنایی با موارد فوق فهرست وار توضیحی داده شود.
جنگ تریاک در چین
داستان غم انگیز صدور تریاک به چین جزئی از تاریخ کشور باستانی چین است که بد نیست ذیلاً به آن اشاره ای بشود.
در بررسی های تاریخ تریاک آمده است که این ماده توسط پرتغالیها به هندوستان وارد شده و قرنها بعد انگلیسی ها با گسترش امپریالیسم خود سهم بسزایی نیز در شیوع اعتیاد به تریاک در کشورهای مختلف بخصوص چین داشته اند، (کریم پور 1378 ص 44) زیرا در دهه 1600 میلادی سربازدان هلندی توتون را ب تایوان بردند.
در چین استعمارگران توتون را با تریاک مخلوظ کرده و به بومیان می دادند. (ستوده 1374 ص 45) به تدریج مردم چین از کشیدن توتون دست کشیدند و به تریاک روی آوردند. در اینجا بیگانگان به ابریشم و چای چین نیاز داشتند و چینی ها هم تقاضای واردات کالاهای خارجی داشتند. در نتیجه امپراطور چین به آنها اجازه داد که به بندر کانتون بیایند. بازرگانان خارجی در مقابل ابریشم و چای نقره می پرداختند. چون قیمت کالای چین روزبروز افزایش می یافت لذا همین امر مسئله ساز گردید. در نتیجه استعمارگران برای مبارزه با این کار راه حلی ارائه دادند و آن ورود تریاک به چین بود. تریاک به وسیله انگلیسی ها از هندوستان به چین و توسط آمریکا از ترکیه به چین وارد شد.
امپراطور چین برای مقابله با این کار تریاک را تحریم کرد. اما در کانتون تمام مامورین دولتی به وسیله بازرگانان خارجی اغوا شدند. در نتیجه، کشیدن تریاک به صورتی گسترده در چین متداول گردید. هر چه مامورین دولتی چین بر سختگیری خود افزودند اما نتیجه ای نداشت و قاچاقچیان هر دفعه نقره بیشتری برای خرید تریاک خارجیان به کشتی های محتوی تریاک پرداخت می کردند. به این ترتیب کمپانی هند شرقی در مقابل نیاز فراوان چینی ها تولید تریاک خود را در هند افزایش داد.
بطوریکه حدود یک ششم درآمد دولت هند، و قسمت اعظم هزینه ایجاد نیروی دریایی سلطنتی انگلیس از طریق فروش تریاک به چین حاصل شد. مورخین انگلیسی می گویند تجارت تریاک در چین احتمالاً بزرگترین تجارت آن عصر بشمار می رود که در هیچ جامعه ای نظیر آن دیده نشده است. (اشرف 1355 ص 26).
ورود تریاک به چین روزبروز اضافه تر می شد و با افزایش ورود تریاک به چین، چین با کمبود نقره روبرو شد. لذا امپراطور چین برای مبارزه با این کار فرمان برخورد قاطع و جدی را با مسئله تریاک مطرح کرد و مامورین خود را که "لین تسیه هسو" نامیده می شدند، برای مقابله با قاچاقچیان تریاک به کانتون بسیج کرد و تمام بازرگانان را به گروگان گرفتند. این گروگان گیری تا زمانی ادامه داشت که می بایستی بازرگانان تریاکهای انبار شده را یا به دریا بریزند و یا به هند بازگردانند. ولی دولت انگلیس یرای حفظ بازار تریاک خود در چین با کشتی های جنگی و سربازان زیاد به جنگ با چین پرداخت که نتیجه شکست چینی ها بود.
همانطور که مذکور افتاد استعمارگران ابتدا از تریاک و سپس از مشتقات آن به عنوان یک حربه کاری سیاسی استفاده کرده اند و بنابر آنچه که قبلاً گفته شد جنگ تریاک در چین در مقابل اقدامات دولت چین برای مبازره با مواد مخدر بوجود آمد. زیرا وقتی دولت چین در سال (1839 م) رسماً واردات تریاک را منع کرد و مقادیر زیادی تریاک را منهدم کرد. این کار برای انگلستان به منزله اعلان جنگ بود. لذا در سال 1840 میلادی نخستین جنگ تریاک در چین آغاز و دو سال ادامه داشت. چرا که انگلستان توسط کمپانی هندشرقی از هند به چین تریاک صادر می کرد و از این راه هم سود سرشاری می برد و هم زمینه را برای تسلط فراهم می نمود.
حاصل جنگ تریاک برای انگلیسی ها شکست چین و انعقاد قراردادنانکینگ 12 (نانکن) در پایتخت کشور چین یعنی " نانکینگ" بود. که بر اساس آن بندر ؛ کانتون 13 ، آموی 14 ، فوچوو 15 ، نینک پو 16 و شانگهای 17به روی کالاهای صادراتی انگلیس منجمله عمدتاً تریاک گشوده شد. جالب توجه است که در قراردادها و متمم های آن به صراحت سخنی از تریاک رفته و حتی یک کلمه از جنگ تریاک و علت اصلی آن که قاچاق تریاک بود، نیاوردند و انگلستان کوشش کرده که تجارت تریاک همچون یک کالای تجارتی از طرف حکومت چین قانونی اعلام شود.
14 سال بعد از جنگ اول قیام مردم چین منجر به جنگ دیگری شد که طی آن چین شکست خورد و با انعقاد قراردادی دیگر دروازه های چین به روی واردات تریاک و سایر کالاهای کمپانی هندشرقی باز شد.
صادرات تریاک امریکا به چین پس از انگلیس در مقام دوم قرار داشت. زیرا آمریکا هم اصل "کامله الوادا" را به دولت چین تحمیل نمود. دولتهای استعماری دیگری مثل فرانسه، اسپانیا، هلند، پرتغال نیز با تجارت و قاچاق تریاک به چین در حد توان خود سود برده و توطئه چینی کردند. (اورنگ 1367 ص 55)
لذا استعمار انگلیس و سپس فرانسه که به خاک چین تجاوز کرده بودند زمینه را برای تجارت تریاک و در نتیجه هروئین هموار کردند.
قرارداد استعماری نانکینگ امتیازاتی به شرح زیر برای انگلیس داشت:
1- اشتغال قهرآمیز هنگ کنگ که منجر بن استیلای استعمار انگلیس و سپس اجاره آن برای 99 سال شد و هنوز هم این سلطه ادامه دارد.
2- تحمیل غرامت سنگین 21 میلیون دلار نقره ای بر ملت چین که این غرامت شامل جبران هزینه های جنگ تحمیلی و قیمت تریاکهای مصادره شده می شد.
3- سومین امتیاز، گشودن 5 بندر (کانتون، آموی، فوچوو، نینک پو و شانکهای) چین به روی کالاهای صادراتی انگلیس عمدتاً تریاک بود که متعاقب آن قرارداد "هومن" به امضاء رسید.
4- تحمیل یک جانبه "شرط کامله الوداد" بر ملت چین یکی دیگر از امتیازات عهدنامه نانکینگ بود که در عهد نامه هومن تحمیل گردید.
متعاقب این مسائل توسط آمریکائیها عهدنامه دیگری بنام "وانگ هسیا" بین آمریکا و چین منعقد شد که جزئیات هر کدام از این عهدنامه در مقام پایه ریزی سلطه استعماری انگلستان و آمریکا بر علیه چین بود. جنگ استعماری تریاک به عنوان سمبل و نمونه ای از غارتگریها و تجاوز نیروهای استعماری به سرزمین های آسیایی در قرن 19 است که ضربه ای مهلک بر پیکر آنان وارد آورد و در راه ریشه کن کردن اعتیاد اقدامات مهم و اساس انجام داد.
ضمناً اکثر مقامات کشورهای همجوار چین، در قاچاق مواد مخدر دست داشتند. مثلاً چیانکاچک که با کشور چین می جنگید در خرید و فروش تریاک فعالیت داشت تا مخارج ارتش خود را تامین نماید.
پس کشور چین نه تنها از طرف استعمارگران بلکه از طرف مزدوران استکبار یعنی مقامات و کشورهای همجوار هم همیشه تحت فشار بوده است.
جنگ تریاک در دوران معاصر
نتیجه اینکه اگر دولتهای استعماری در قرن 19 بطور مستقیم ، خود درگیر جنگ تریاک بودند، اینک در قرن 20 ، توسط رژیمهای مزدور دست نشانده خود، درگیر جنگ مواد مخدرهستند. کمااینکه در حال حاضر استکبار جهانی "نبرد هروئین" را به جای جنگ تریاک دوران استعمار علیه جهان مستضعفان براه انداخته است. لذا ریشه های اعتیاد در کشورهای ضعیف دولتهای خارجی است ولی ریشه اعتیاد ، در کشورهای قوی و سلطه گر منشا داخلی دارد.
مراکز تولید جهانی مواد مخدر
استکبار جهانی توزیع هروئین را در کشورهای جهان سوم بالاخص آسیا بیشتر دنبال می کند.
@ ص 28
تاکنون اجساد بسیاری از خبرنگارانی که برای تهیه خبر به مناطق مذکور رفته اند پیدا شده است. در این مناطق بیش از نیمی از تریاک و هروئین جهان تهیه می گردد. لابراتوارها، در جنگلها مستقر است و سال به سال بر تعداد اعضای باند مافیا افزوده شد و فعالیت آنان مرموزتر و پیچیده تر می گردد. هروئین و سایر مواد مخدر 85 درصد درآمد مناطق "مثلث طلایی" را تشکیل می دهد و چند میلیون نفر نیز در این مناطق معتاد هستند. (همان منبع ص 204)
در حال حاضر شهر بانکوک مرکز تایلند بیش از 2 میلیون نفر معتاد دارد (همان ص 209) و بزرگترین مرکز تهیه و فروش هروئین در جهان است. مقامات عالی رتبه تایلند با سازمان مافیا همکاری نزدیک داشته و در عمده فروشی توزیع موادمخدر در آمریکا و اروپا و سایر کشورهای جهان نقش مهمی را ایفا می نمایند. کشورهای همجوار و نزدیک مثلث طلایی نیز از این آفت در امان نبوده و روزبروز بر تعداد معتادین مخصوصاً جوانان و اطفال در این کشورها افزوده می گردد. منطقه هلال طلایی که شرح آن در صفحات قبلی گذشت بعد از مثلث طلایی یکی از مراکز مهم تولید مواد مخدر در جهان است.
نقش مافیا در توزیع بین المللی مواد مخدر
سیاست سلطه گری انگلیس مبنی بر معتاد نمودن مردم کشورها مورد تقلید سایر کشورهای استعمارگر قرار گرفت و وضع بدی را بر جهان حاکم کرد. لذا در سال (1912 م) جمعی از اشخاص خیر و نوعدوست با تشکیل مجامع بین المللی خواهان ممنوعیت مصرف تریاک و عدم دخالت دولتها در خرید و فروش آن شدند که در نتیجه این کوششها کنوانسیون ممنوعیت خرید و فروش تریاک در لاهه (هلند) تشکیل گردید.
در این کنوانسیون دول زیر متعهد ممنوعیت خرید و فروش تریاک شدند. آمریکا، انگلیس، اطریش، آرژانتین ، کامبوج، تانزانیا، قبرس، مالزی. در اجرای این کنوانسیون بزرگترین تاجر تریاک یعنی کمپانی هندشرقی (انگلیس) از تجارت پرسود بازماند و فقط یک بخشی از کمپانی عظیم هندشرقی به تجارت ادامه داد و سازمان چند ملیتی بزهکاران "مافیا" ابتکار عمل را به دست گرفت و رفته رفته گسترش فعالیت مافیا، منجر به هرج و مرج جهانی در امر اعتیاد گردید. (همان ص 208)
در دوران جنگهای بین المللی اول و دوم آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلیس مرکز فعالیتهای مافیا شد. در ایتالیا موسولینی مبارزه علیه مافیا را شروع اما چندان موفقیتی بدست نیاورد.
سازمان مافیا تریاک را از خاوردور که مبدا اصلی و صدور تریاک بود به اقصی نقاط دنیا برده و میلیونها نفر را به اعتیاد مبتلا کردند.
سازمان غارتگر مافیا که بر نقل و انتقالات مواد مخدر نظارت دارد و نیز حمایت کارتلها و تراستهای سرمایه داری را ذخیره دارد، همواره از منابع سرشاری برخوردار است. درآمدهای حاصل از مواد مخدر مثل هروئین و کوکائین که نصیب سازمان می شود، آن را به صورت قدرتی بزرگ درآورده است.
بطوریکه اگر با زور و خشونت نتواند موانع مهم کسب درآمد را که مقامات دولتی هستند از سر راه خود بردارد، با تحویل پول زیاد و به صورت رشوه موانع را به سکوت وامی دارد.
لذا مافیا که از مخوفترین سازمانهای بین المللی بوده و نقل و انتقال مواد مخدر را نظارت می کند سالیانه تا 168 میلیارد دلار درآمد دارد. (طالبی 1357 ص 56)
در برنامه های استکبار جهانی؛ مافیا عامل اصلی اجرای برنامه هاست زیرا کوشیده است تا از سازمانهای مخفی مشابه خود در جنوب شرقی آسیا و در سرزمینی که به "مثلث طلایی" شهرت دارد، استفاده کند. لذا مافیای غرب و مافیای شرق دست به دست هم داده و با هم همکاری دارند.
در جنوب شرقی آسیا سازمانی بنام سازمان "تریاد" وجود دارد که ستاد مرکزی آن در هنگ کنگ و سنگاپور قرار دارد که این سازمان مافیایی آسیایی با سازمان مافیایی غربی در قاچاق و تجارت مواد مخدر با هم همکاری دارند. زیرا مافیای اروپایی در آسیا نیز مافیای آسیایی ساخته است. (اشرف 1355 ص 27)
تریادهای چینی فرقه ای مبارز بودند که در اثر اغوا و وسوسه شیطان مستکبر منحرف شده و کار قاچاق هروئین را در شبکه های مافیای اروپایی انجام می دهند. رابطه ای که بین مافیای اروپایی و آسیایی وجود دارد، صمیمانه ترین رابطه ای است که در اروپا یافت می شود.(همان منبع ص 28)
اکنون مشارکت گروههای سازمان مافیایی تریاد با گروههای مشابه اروپایی باعث شده تا مبارزه علیه این سازمان مافیایی مشکل تر از هر زمان دیگر گردد.
سازمان پلیس بین المللی
در سال 1912 میلادی جوامع مختلف با هماهنگی سازمان یافته ای اعتیاد را یک خطر جدی برای نوع بشر اعلام کردند و از آن زمان تاکنون بیش از 12 عهدنامه برای پیشگیری و از بین بدن اعتیاد تنظیم شده است. (کریم پور 1378 ص 42)
علاوه بر آن کنگره های فراوانی در سرتاسر جهان برای مبارزه با اعتیاد تشکیل شد. ولی موفقیت چشم گیری از فعالیت آنها حاصل نشده است. پزشکان و رسانه های گروهی و دولتها در مبارزات خود علیه اعتیاد نه تنها موفقیتی کسب نکرده اند بلکه هر روزه بر تعداد معتادین افزوده می شود و اعتیاد در سطح جهانی رشد فراوانی داشته است.
در بعضی کشورها هزینه مصرف مواد مخدر با بودجه کل آموزش و پرورش آن کشور برابری می نماید. و حتی معتادین به الکل امروزه جمعیتی معادل 10 میلیون نفر را در آمریکا شامل می شود. (همان منبع ص 43)
لذا از زمانی که مصرف مواد مخدر و گرایش مردم به شکلی حاد مطرح شد و به عنوان خطری جدی محسوب گردید، مجامع و سازمانهایی به منظور مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد تشکیل گردیدند که از این میان می توان سازمان پلیس جنائی بین المللی و کمیسیون ها را نام برد.
سازمان پلیس بین المللی در سال 1923 بنام "انجمن پلیس جنایی بین المللی" در وین پایتخت اتریش تشکیل شد. با شروع جنگ جهانی دوم فعالیت این انجمن متوقف شد و بخصوص زمانی که در سال 1938 کشور اتریش به اشغال آلمان درآمد به کلی منحل گردید. ولی پس از پایان جنگ جهانی دوم "پلیس جنائی بین المللی" مجدداً آغاز بکار نمود. که در حال حاضر مقر آن در پاریس است. این سازمان که هدفش مبارزه با جرایم جنایی و نیز مبارزه با شبکه های بین المللی قاچاق موادمخدر و تبهکاران بین المللی در ربودن افراد و هواپیماهاست دارای اعضایی است که در هر یک از کشورهای عضو نیز نمایندگی دارد. ایران نیز در این سازمان عضویت دارد و هر ساله جلسان آن در پایتخت یکی از کشورهای عضور تشکیل می گردد. و ارکان شرکت کننده در آن شهربانی است.
در تعقیب مبارزه با موادمخدر در سال 64 بیستمین کمیسیون فرعی مبارزه با مواد مخدر خاورمیانه با شرکت کشورهای ایران و ترکیه و پاکستان به عنوان نمایندگان اصلی و یک نماینده ناظر از کشور سوئد و پلیس بین المللی در تهران تشکیل شد. (همان ص 47)
اما از مبارزات سیستماتیک علیه اعیتاد که شامل آموزش عمومی، معالجه معتادین ، کنترل مواد مخدر و مبارزه و اعدام قاچاقچیان است تاکنون نتیجه رضایت بخشی حاصل نشده است. این بود تاریخچه و سرنوشت مواد مخدر در جهان. اکنون موقع آن رسیده که پس از آمریکا و چین و انگلستان و مثلث طلایی به ایران بازگشته و تاریخچه مواد مخدر در ایران طی قسمت بعدی بررسی شود.
تاریخچه مواد مخدر در ایران
استعمال موادمخدر در ایران سابقه ای دیرین دارد. در ابتدا به عنوان دارو و سپس به صورت قرص و شربت مورد استفاده قرار گرفته است. بطور کلی شکلهای مصرف مواد مخدر در طول تاریخ ایران متفاوت است.
در ایران باستان در کتاب اوستا از گیان کانابیز 18 (شاهدانه) که به عنوان کی ماده بی حس کننده مرسوم بوده است نام برده شده است.
با وجود آشنایی با کانابیز، ایرانیان در دوران قدیم به مواد مخدر معتاد نبوده اند (دانش 1379 ص 206)
سابقه دیرین استعمال مواد مخدر در ایران و بسیاری از کشورهای آسیایی به هزاران سال قبل می رسد. حشیش بطور گوناگون، بطور استنشاقی یا خوراکی، خالص یا مخلوط با مواد دیگر مصرف می شده است.
خوردن جوشانده گرز خشخاش نیز به عنوان دارو یا مکیف تا سالهای اخیر ادامه داشته است. لکن استعمال تریاک به کمک وافور پدیده نسبتاً جدیدی است که سابقه آن از یکی دو قرن تجاوز نمی کند. (صبور اردوبادی 1350 ص 64)
ماده مخدر دیگری بنام حشیش در زمانهای قبل شناخته شده بود و استعمال آن صرفاً از مورخین، فرقه اسماعیلیه از این ماده مخدر به منظور تخدیر پیروان خود استفاده می نمودند. (همان منبع ص 65)
در ایران گیاه کوکنار و شیره آن یعنی تریاک در ابتدای دوران اسلامی شناخته شده بود و خواص دارویی آن در کتابهای داروشناسی و طبی مورد بحث قرار گرفته بود. بطوری که از آن به عنوان پادزهر و مسکن استفاده می کردند و استعمال کلمه تریاق یا تریاک به معنی شیره گل کوکنار است که بر اساس نظر علی اکبر دهخدا ؛ ابوعلی سینا و رازی اولین کسانی بودند که خواص تریاک را ذکر کردند. حشیش نیز ماده مخدر دیگری است که استعمال تخدیری آن شناخته شده بود. بطور کلی استعمال تریاک در ایران را پاره ای ره آورد حمله اعراب یا چنگیز و یا سوغات لشکرکشی نادر به هندوستان می دانند. ولی آنچه مسلم است در زمان حکومت صفویان مصرف این ماده متداول بود. و چنانچه از شواهد برمی آید، زمان صفویه استعمال تریاک بیشتر به منظور تعدیل اضطراب خاطر بزرگان و درباریان و رجال عالی مقام معمول شده برخی آنان را ره آورد "برادران شرلی" و سوغات استعمار انگلیس می دانند. (اورنگ 1367 ص 7)
ولی مدتها قبل دانشمندان و پزشکان چون محمد زکریای رازی و ابن سینا اولین کسانی بودند که خواص دارویی تریاک آشنا بودند و آن را برای مداوای بیماران خود تجویز می کردند.
برخی معتقدند که در قرن 5 قبل از میلاد بازرگانان عرب تخم خشخاش را به عنوان دارو به ایران وارد کرده و از راه ایران به چین بردند. (کریم پور 1378 ص 43)
بدون شک در دوران صفویه خوردن حب و قرص تریاک و نوشیدن شربت کوکنار مخصوصاً در اصفهان معمول بوده است. ولی در این دوران تریاک به صورت امروزی و با استفاده از وافور و دود کردن مورد استعمال قرار نگرفته بود. اما بعد از ورود اروپائیان به ایران، کشیدن تریاک هم به تدریج رواج یافت. بطوریکه در ابتدا افراد زیادی از مقامات درباری و لشکری و شاهزادگان به این ماده مخدر عادت می کنند. اما تریاک کشی واقعی در ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار شروع می شود.
زیرا تا قبل از (قرن 19 م) تریاک کشی چندان رواج نداشت و خشخاش هم بطور وسیع کشت نمی گردید.
در زمان حکومت صفویه نوشیدن جوشانده کوکنار به حدی رایج شد که محلهایی بنام کوکنارخانه در قسمت های مختلف شهر ایجاد شد. ولی نه تنها عامه مردم، بلکه در ابتدا درباریان و شاهان و شاهزادگان از مصرف کنندگان همیشگی جوشانده کوکنار بودند.
سابقه کشت و رواج تریاک را برخی نویسندگان به 200 سال قبل می رسانند ولی سابقه مصرف آن بعنوان مکیف از 60 سال پیش رواج پیدا کرده است. (شاکری 1368 ص 48)
تریاک کشی در ایران توسط انگلیسی ها رایج شد بطوریکه در زمان ناصرالدین شاه در اطراف دارالخلافه در تهران زمینهای وسیعی به کشت خشخاش اختصاص یافت و سطح کشت آن به حدی وسیع شد که صرف نظر از کفاف مصرف داخلی، سالیانه مقادیری زیاد تریاک به مستعمرات انگلیس صادر می گردید. کشت تریاک به حدی افزایش یافت که محصولات دیگر به استثنای برنج به نفع تریاک عقب نشینی نمودند . بدین ترتیب بود که تریاک کشی در زمان ناصرالدین شاه رواج بیشتری یافت.
طبق مندرجات روزنامه اتفاقیه شماره 29 از سال 1850 میلادی، کشت خشخاش در حدود دارالخلافه بطور آزمایشی انجام شد (چون نتیجه مطلوبی داشت، کم کم در سایر نقاط ایران نیز کشت و زراعت آن متداول گردید و گسترش یافت) و داد و ستد آن در انحصار شاهان و درباریان قاجار قرار گرفت و بنا به سوابق تاریخی؛ درآمد سرشار حاصله از آن ، و ناآگاهی و عقب ماندگی فرهنگی مردم در دوران قاجار نقش موثری در گسترش سیاست استعماری تریاک به همراه داشته است. تا آنجا که کشت و استعمال تریاک به عنوان امری عادی در بین مردم تلقی می شد و تجارت آن رونق داشت. (همان منبع ص 52).
در دوران صفویه شاه طهماسب صفوی در قرن 10 هجری قمری مبارزه با موادمخدر را جدی گرفته و دستور معدوم نمودن تریاکهای دربار را صادر می کند. استفاده از جوشانده خشخاش یعنی شربت کوکنار در زمان شاه عباس اول توسعه می یابد. اما در زمان شاه عباس دوم فرامینی برای مبارزه با مصرف موادمخدر صادر می شود.
"شاردن"19 و " تاورنیه" 20 سیاحان فرانسوی در مورد اعتیاد در ایران در سفرنامه های خود از مصرف تریاک و شربت کوکنار و بنگ در دوران صفویه مطالبی نوشته اند. مثلاً شاردن می نویسد: " مصرف این دارو (تریاک) در حقیقت یک تمایل عمومی است و به زحمت از ده نفر یکی را می توان یافت که به این عادت شوم آلوده نشده باشد". (اورنگ 1367 ص 7)
تاورنیه (1629 م) جهانگرد فرانسوی هم در مورد چگونگی اعتیاد در ایران می نوسید: " از عادات بد حیرت انگیز ایرانیان، استعمال تریاک است که حب کرده می خورند. از ابتدا به اندازه سرسنجاق و بعداً کم کم آن را زیاد کرده تا به نصف فندق می رسد، و وقتی کار به اینجا می کشد دیگر جرات ترک آن را پیدا نمی نمایند. (کریم پور 1378 ص 44).
قدمت مبارزه با اعتیاد در ایران نیز به چندین قرن پیش می رسد. در قرن 16 در زمان صفویه شاه طهماسب اول ، اولین مبارزات خود را شروع کرد. وی مقدار زیادی از تریاکهای سلطنتی را از بین برد و مبلغی معادل 500 تومان به اموال دربار خود زیان وارد آورد. بعد از او شاه عباس کبیر نیز این مبارزات را ادامه داد و مردم را از مضرات و زیانهای تریاک آگاه می کرد. وی برای کسانی که مبادرت به ترک اعتیاد ننمودند قوانینی وضع کرد و متخلفین را به مجازات می رسانید. ولی با این حالدولت در امر ترک اعتیاد موفق نبوده و استعمال آن رواج بیشتری یافت. لذا در عصر صفویه طرف کشت تریاک رواج یافت تا سرانجام در زمان قاجاریه کشت، خرید و فروش و کشیدن تریاک بطور کامل متداول گردید.
بررسی اسناد و مدارک در دوران قاجاریه نشان می دهد که کشت آزمایشی خشخاش ابتدا در اطراف دارالخلافه در تهران انجام می گیرد. انگلستان پس از تسلط بر هند به خاطر برقراری خط ارتباطی تلگراف میان لندن و هندوستان که این خط می بایستی از ایران بگذرد، مسئله را به شاه وقت یعنی ناصرالدین شاه در میان گذاشته و پس از کسب موافقت، خط ارتباطی را برقرار نمودند.
لذا از مهمترین عوامل گسترش و آموزش تریاک کشی از سال 1815 میلادی به بعد، سیم بانان و کارگران هندی خط ارتباطی تلگراف بین لندن و هند بودند. البته قاچاقچیان تریاک در لباس دراویش هندی در خراسان و کرمان، و بخصوص خراسان که بیشتر به آنها نزدیک و در تیررسشان بود پراکنده شده و با کشیدن تریاک، طریقه تریاک کشی را آموزش و ترویج دادند. لذا انگلیسی ها توسط ترویج کشت و نیز با تولید و فروش تریاک در ایران درآمد کسب کردند و از طرف دیگر تریاک کشی را رواج دادند. از همه مهمتر چون انگلیسی ها تریاک ایران را با قیمت گزاف می خریدند، لذا کشاورزان دست از زراعت گندم کشیده و به جای آن کشت خشخاش را توسعه دادند. بطوریکه تریاک یکی از مهمترین صادرات ایران شد. اضافه بر اینها کشاورزان و کارگران در هنگام کار. گرفتن شیره تریاک در مزارع خشخاش به طرق مختلف مثل خوردن و غیره با تریاک خو گرفتند.
دولت انگلیس برای معتاد نمودن مردم ایران، ابتدا بدین منظور پزشکان خود را مامور نمود و این پزشکان با تبلیغ اینکه تریاک درمان تمامی دردهاست مردم ایران را که در آن زمان به دلیل فقر و کمبود پزشک از بیماریها رنج می بردند به این ماده مخدر معتاد نمودند. بطوریکه هر شخصی که از بیماری رنج می برد علاج خود را در استفاده از تریاک می دید. مثلاً پزشکان انگلیسی و دیگر پزشکان وابسته، برای هر بیماری کوچک مثل دندان درد و سردرد و غیره تریاک تجویز می کردند.
دیری نپایید که تریاک به عنوان یک داروی خانگی جای خود را درمان ایرانیان باز کرد. پس از پیاده شدن تمام این حیله ها ، دولت انگلیس اعلام کرد که سوخته تریاک را با قیمت مناسب از افرادی که از این ماده استفاده می کنند می خرد.
بدین ترتیب عده بیشماری از افراد این مملکت به منظور درآمد، تریاک را که به مقدار فراوان و به قیمت ارزان در دسترس بود می خریدند و پس از کشیدن سوخته آن را با قیمت چند برابر می فروختند. بطوریکه این شیوه جز مشاغل روزانه بعضی افراد شده بود. اما زمانی که متوجه شدند عده زیادی گرفتار اعتیاد شده اند، خرید سوخته را متوقف نمودند. (پورمقدم 1358 ص 49)
دید حکومت نسبت به تریاک به عنوان یک منبع درآمد بود و با مضرات و عواقب آن در خانواده ها و تحلیل کار جامعه ، کاری نداشت و بی تفاوت بود. در نتیجه با خرید سوخته تریاک و پرداخت حق الزحمه مناسب در مقابل هر مثقال سوخته تریاک عملاً مردم را به تریاک کشی تشویق نمودند.
بطوریکه به علت اعتیاد و استمرار آن در دوره های بعدی روزبروز بر تعداد معتادین افزوده می شد.
مثلاً در سال 1314 هجری شمسی تعداد معتادین به رقمی حدود 5/1 میلیون نفر و نزدیک به 7 درصد کل جمعیت ایران بالغ می شد. (کریم پور 1378 ص 45)
همچنین در سال 1334 هجری شمسی تعداد معتادین در ایران حدود 5/1 میلیون نفر (جمعیت کل کشور در حدود 25 میلیون نفر بوده است) و مصرف روزانه 2 تن تریاک بود. (دانش 1379 ص 211)
تا قبل از سال 1300 شمسی خرید و فروش انواع مواد مخدر در ایران آزاد بود و از خارج نیز به عنوان دارو به ایران وارد می شد. دولت هیچگونه نظارتی بر تریاک نداشت و تا نیمه دوم قرن 19 استعمال تریاک در ایران به آزادی صورت می گرفت و رواج کامل داشت. (کریم پور 1378 ص 44) .
ولی به مروز زمان ، آگاهی مردم از مضرات اعتیاد سبب شد تا اقدامات همه جانبه ای در این خصوص انجام پذیرد. فتوای علمای دینی در این زمان مبنی بر تحریم تریاک و هماهنگی کار ادبا، شعرا و رسانه های گروهی آن دروه، مردم را به بسیج عمومی علیه اعتیاد تشویق کرد و آنگاه که مبارزه علیه اعتیاد با مشروطیت مقارن شد، لایحه تحدید تریاک برای اولین مرتبه در ایران به عنوان یک قانون از تصویب مجلس شورای ملی گذشت (1329 ) . با دخالت و نظارت سازمان ملل، دولت طی یک برنامه ده ساله اقدام به ریشه کن کردن تریاک نمود و وجود تمام مکانهای عمومی استعمال تریاک را غیرقانونی اعلام کرد. اما وقوع جنگ جهانی دوم و عوارض ناشی از آن و فشارهای اقتصادی، دولت را مجبور ساخت تا با در نظر گرفتن عایدات خود، دسترسی به تریاک را برای معتادین و مردم آزاد کند. نابسامانیهای جنگ جهانی دوم و اشغال ایران به اعتیاد دامن زد تا اینکه بالاخره در سال 1334 شمسی مجدداً قانون منع کشت خشخاش به تصویب رسید و تریاک که از انحصارات وزارت دارایی بود، زیر نظر وزارت بهداری قرار گرفت.
لذا بدلیل کشت شایع خشخاش و نیز سودآوری آن ، با وضع مالیات سنگین و نیز در انحصار دولت قراردادن، تحدیدهایی به عمل آمد. ولی چندان اثربخش نبود. اما با تصویب قانون منع کشت خشخاش در سال 1334 شمسی که مشتمل بر 5 ماده بود مبارزه تریاک جدی تر شد که مجازات قاچاقچیان تریاک و تحویل پرونده به دادگاههای نظامی از اقدامات دیگر دولت در داخل مملکت بود. در قرن حاضر با توجه به اینکه خشخاش کشت می شد و تولید انبوهی هم داشت، لذا این ماده مخدر در دسترس مردم در جوامع بود که بصورت یکی از مشکلات اجتماعی درآمد. با توجه به اینکه تریاک فقط باید به عنوان مصارف پزشکی مورد استفاده قرار گیرد، اما تریاک به صورت عاملی به منظور ایجاد و رواج سستی و کاهلی در جوامع درآمد و از طرفی وسیله ای شد برای غارت منافع کشورهای جهان سوم و مستضعف.
با آغاز سلطنت پهلوی انگلستان باز بدون لشکرکشی با حربه موادمخدر وارد ایران شد. کشت تریاک در این دوره درباره اش تشویق صورت می گرفت و ترویج می یافت، زیرا به کشت کاران تریاک جایزه می دادند.
در این زمان کشت تریاک در انحصار وزارت دارایی بود. (اورنگ 1367 ص 8) کشاورزان تریاک را به اداره دارایی تحویل می دادند و اداره دارایی هم تریاک ها را میان قهوه خانه ها پخش می کرد. هر قهوه خانه ای که سوخته بیشتری تحویل می داد جایزه بیشتری می گرفت.
در این حال کشاورزان در حین برداشت تریاک که خسته می شدند، وسوسه شده و به تریاک کشیدن روی می آوردند، حتی مادران برای خواب کردن کودکان معصوم، خشخاش را در آب جشو انداخته و چند قاشق چای خوری به کودک می دادند. در قهوه خانه ها بساط تریاک کشی با وافور همراه چای و در کنارجویها و زیر درختان رواج یافت. در همین زمان بود که مردم برای رفع سردرد و کمردرد و پادرد به دام تریاک می افتادند.
در قرن (17 م) کشتی های تجارتی انگلیس این متاع مرگ آورد را از خاور دور به ایران آورده و به درباریان هدیه و اکثر آنان را معتاد ساختند.
در زمان سلطنت قاجاریه، کشیدن تریاک یکی از وسایل تجملی دربار بود و بدلیل گرانی قیمت و کمیاب بودن، تریاک مورد استفاده طبقات ثروتمند و اشراف بود. به تدریج به علت فزونی تقاضا بر عرضه، کشت خشخاش در ایران متداول و روستائیان بی خبر از عواقب آن به آن معتاد شدند . تریاک به عنوان داروی مسکن حتی به اطفال و نوزادان نیز خورانده می شد. بطوریکه تریاک یکی از منابع دولت محسوب و در انحصار دولت بود. در مورد کشورهای دیگر منجمله ترکیه، افغانستان و پاکستان نیز چنین برنامه هایی انجام شد. زیرا این کشورها به عنوان شاهراههای ارتباطی قاچاقچیان بین المللی بود. در حال حاضر 50 درصد مواد مخدر موجود در جهان از طریق این کشورها که ایران هم جزو آنها بود به اروپا و آمریکا منتقل می شود. ولی در ایران بعد از انقلاب با تدابیر ویژه ای این درصد تقلیل پیدا کرد. کشور ترکیه یکی از راههای مهم ورود و خروج مواد مخدر می باشد و قاچاقچیان بین المللی از این طریق موادمخدر را به آسیا و اروپا می فرستند. (دانش 1379 ص 206)
اعتیاد به موادمخدری همچون هروئین و تریاک بیش از سایر مواد در کشورهای خاورمیانه نظیر ایران و پاکستان می باشد. (همان منبع ص 205)
موقعیت جغرافیایی ایران سبب شده است که کشور ایران از دیرباز به عنوان پلی مهم و استراتژیک برای ارتباط با کشورهای اروپایی مورد توجه قرار داشته باشد. موادمخدری که به ایران وارد می شود، در ارتباط با جریان کلی تولید و توزیع جهانی قرار دارد لذا توجه به مسائل جهانی مواد مخدر اهمیت بسیار دارد.
طبق اطلاعات بدست آمده از مطبوعات، قاچاقچیان از افغانستان و پاکستان مواد مخدر را شبانه از طریق کوههای شرقی به ایران حمل می کنند. پس از ورود به ایران موادمخدر را در کویر تبریز در خاک پنهان می کنند، پس از انجام معامله با وسایل نقلیه به محل مورد نظر می آیند و آنها را حمل می کنند. گاهی نیز با شتر موادمخدر را حمل می کنند. اینگونه شترها که به آنها تریاک می خورانند مسیر معینی را بدون آنکه کسی با آنها باشد طی می کنند.
در ایران تا قبل از انقلاب اسلامی کشیدن تریاک پس از صرف نهار و شام در بین برخی طبقات مرفه و فقیر متداول بود.
ولی انقلاب اسلامی تریاک را تحریم کرد. گرچه جمهوری اسلامی در این مورد اقدامات بسیاری انجام داده ولی اعتیاد ریشه کن نشد و هروئین که پنهان کردن آن از تریاک آسانتر است همچنان بین معتادان رایج است. مثلاً روستای "آرتق مختوم" که در 4 کیلومتری گنبدکاووس قرار دارد یک روستای اعتیادزده است.
دو سوم اهالی 500 نفری روستای آرتق مختوم به هروئین معتادند. اعتیاد چنان در روستای آرتق مختوم گام برداشته که همه نشانه های حیات را از بین برده، مزرعه پنبه را به خشکی کشانده، دهقان را از سرزمین پای "بساط" نشانده، کودک معتاد در راه مدرسه نیز واسطه خرید و فروش هروئین شده ، جوان 18 ساله تا پیرزن 70 ساله بدون کمترین اباء و شرم جلوی خودی و غریبه هروئین می کشند. (شاملو 1370 ص 67).
در اسفراین در شمال خراسان با توجه به اینکه منطقه ای خان زده است ، در ضمن منطقه ای اعتیادزده هم هست و بعضاً مشاهده شده که پدر و مادری به خاطر تامین اعتیادشان حتی حرمت نوامیسشان را زیر پا گذاشته اند. در اینجا پیت نفت و شیرخشک نوزادان برای خرید موادمخدر ، صرف یک لحظه خوش گذرانی می شود. (همان منبع ص 57).
لذا اعدام هر قاچاقچی ثروتمند واجب است زیرا ستمگر و قاتل است ولی مداوای معتادان مبتلا به فقر فرهنگی و مادی کاری است انسانی، زیرا معتاد در حقیقت بیمار است نه مجرم. در سمینار بررسی مسائل مربوط به اعتیاد و موادمخدر که در مرداد ماه 1361 در تهران برگزار شد، تعداد معتادان نسبت به گذشته 29 برابر شده و تعداد معتادان ایران قریب به یک میلیون نفر اعلام شد که سالانه رقمی افزون از 360 میلیارد تومان مواد مخدر مصرف می کنند این در حالی است که بودجه دولت برای سال 62 بالغ بر 353 میلیارد تومان (در شرایط جنگ ) پیشنهاد شده بود. (قائمی 1373 ص 94)
گزارشات نشانگر آن است که تا سال 1350 معتاد ایرانی اکثراً یا عمدتاً تریاکی بوده اند ولی از سال 1350 شمسی به بعد گویا پدیده جدیدی بنام هروئین در ایران رواج و گسترش پیدا می کند.
بطوری که تریاکیها کم کم به علت کسب لذت بیشتر در صدد تغییر نوع اعتیاد خود از تریاک به هروئین می شوند و بطوریکه می بینیم از سالهای 1354 شمسی به بعد هروئین تقریباً فرمانروای مطلق جهان اعتیاد در ایران است. (اورنگ 1367 ص 44).
با اجرای قانون منع کشت خشخاش در بعد از انقلاب اسلامی ، متوجه می شویم که تریاک در ایران تولید نشده، بلکه وجود تریاک در ایران منشا خارجی دارد.
آنچه معلوم شده این است که تریاک و حشیش از افغانستان، و هروئین از طریق پاکستان وارد ایران می شود. انیدرید استیک که ماده اصلی تبدیل مرفین به هروئین است از طریق ترکیه وارد شده و مبدا آن هم آلمان غربی است.
در اینجا معلوم می شود که مواد مخدر جنبه سیاسی پیدا کرده است . زیرا هدف ترویج دهندگان مواد مخدر از بین بردن فکر و اندیشه در ملت و زمینه سلطه را فراهم کردن است.
بطوریکه گفته شد در قبل از انقلاب تریاک کشی به صورت یک عادت و سنت در بین مردم رایج بود . مثلاً دو کشیدن تریاک یا شیره آن , عقل منع می کرد , ولی عادت واجبش می نمود.
سید احمد زنجانی "الکلام یجر الکلام" در مورد تریاک می نویسد :" و در دخانیات تریاک هم اعتیادش شدیدتر چون سایردخانیات را اشخاص با عزم می توانند همت به رفع آن گماشته خود را از چنگال آن رها سازند، ولی تریاک اول کاری که می کند عزم و همت را از دست صاحبش می رباید، بعد بر جان و مال و اخلاق و آداب او می زند. مفصل این مجمل با خط سیاه درشت در صفحات رخسار جوانان معتاد نگاشته شده است." (زنجانی 1359 ص 11)
عمر اعتیاد به هروئین در ایران به حدوده دو سه دهه قبل باز می گردد. و سابقه ای طولانی ندارد. باستثنای موارد استفاده سنتی، بقیه مواد صنعتی و حتی طبیعی مانند ال. اس. دی و یا حشیش ، پدیده ای بسیار جدید در ایران است. در بعد از انقلاب اسلامی با منع کشت خشخاش ، رقم تولید مواد مخدر در ایران به صفر رسید. ولی این همه مواد مخدر کشت شده و به مصرف رسیده که تعداد کثیری از جوانان این مرز و بوم را به تباهی کشیده، سوغاتی است که سوداگران مرگ از طریق کشورهای موسوم به مثلث طلایی (برمه، لائوس، تایلند) به کشورهای هلال طلایی (ایران ، افغانستان ، پاکستان) وارد کرده اند.
با استعمال 3 گرم هروئین، یک نفر معتاد می شود و هر کیلو هروئین می تواند روزانه 20 هزار نفر را معتاد کند. آمار ستاد بازپروری معتادان زاهدان، حداقل سن معتادان پذیرفته شده را 20 و حداکثر 70 سال برآورد کرده است و از تعداد 3470 معتادی که در سال 62 ترک اعتیاد کرده اند (در مرکز بازپروری معتادان زاهدان) تعداد 2800 نفر به هروئین مبتلا بوده اند). (ستوده 1374 ص 27)
استکبار جهانی در سالهای اخیر در ایران، مواد مخدر و بخصوص هروئین را به عنوان ابزاری برای از بین بردن جوانان ایران بکاربرد.
این واقعیت وقتی بهتر خود ار نشان می دهد که دریابیم میزان کشف هروئین در 7 سال بعد از انقلاب نسبت به 5 سال قبل از آن ، بیش از 4298 برابر، تریاک بیش از 48 برابر و حشیش بیش از 58 برابر بوده است. (همان منبع ص 35).
در قبل از پیروزی انقلاب ، ایران به عنوان یکی از مهمترین راههای بین المللی موادمخدر بوده است. بطوریکه در سال 1967 ، 32 درصد تریاک و 14 درصد هروئین مکشوفه جهان در ایران کشف شده است و 58 درصد قاچاقچیان هروئین جهان در ایران بازداشت شده اند.
در حال حاضر قاچاقچیان بین المللی علاوه بر مطامع مالی، اهداف شوم سیاسی هم دارند. در جنگ جهانی دوم ، در سال 1320 ه. ش قوای بیگانگان (آمریکا ، روس ، انگلیس) ایران را اشغال و سربازان انگلیسی که اکثراً از اتباع کشورهای مستعمره انگلیس در آسیا بودند، انواع موادمخدر دیگر را هب ایران آورده و بر تعداد معتادین افزودند.
پس از سالها بی توجهی و سهل انگاری به این مسئله حاد اجتماعی، بالاخره طبق قانون 1334 ه.ش کشت خشخاش و استعمال آن در ایران ظاهراً ممنوع گردید و مدت مهلت برای درمان معتادین 6 ماه تعیین شد. در آن زمان تعداد مصرف کنندگان در ایران حدود 5/1 میلیون نفر و مصرف روزانه 2 تن تریاک بود. (دانش 1379 ص 211) .
وزارت بهداری که مکلف به درمان معتادین بود هیچگونه اقدام موثری برای ترک اعتیاد آنان به عمل نیاورد. فقط تجارت غیرقانونی قاچاق تریاک از خارج به ایران به منظور ارضای تقاضی شدید معتادین به تریاک افزایش یافت.
در سال 1337 ه.ش برای اولین بار هروئین به وسیله قاچاقچیان سودجوی بین المللی برای آلوده نمودن جوانان به ایران وارد شد. به علت اینکه هروئین بی بو، کم حجم، و به آسانی قابل حمل و اثرات آن قویتر از تریاک بود بین جوانان شیوع یافت و در بین معتادین سابق نیز کم کم جای تریاک را گرفت. (همان منبع ص 222) .
به علت ازدیاد قاچاق موادمخدر از ترکیه، افغانستان و پاکستان و سایر کشورها، به بهانه جلوگیری از خروج ارز و طلا در اسفند ماه 1347 قانون محدود خشخاش و صدور تریاک به تصویب رسید. کشاورزان به سرعت شروع به کشت خشخاش در مناطق وسیع نمودند. قاچاقچیان نیز با تاسیس لابراتورهای متعدد، شروع به ساختن هروئین کردند و کشیدن تریاک در محافل اشرافی با تشریفات مجلل تر از سابق رایج شد. (همان ص 212).
حال به عقب تر یعنی به زمان قاجاریه برمی گردیم؛ در دوره قاجاریه شیوه کشیدن تریاک توسط ماموران و نمایندگان انگلیسی و حتی ایادی هندی آنان در کوچه و بازار به معرض نمایش و تماشای عموم گذاشته شد. زیرا با ذکر خواص پزشکی خشخاش و تریاک و نیز با تبلیغ ها گوناگون مردم را به تریاک کشی تشویق نمودند. همگام با ایادی انگلیس غربزدگان ایرانی هم در این راه تبلیغات فراوانی نمودند. گر چه روحانیون برای مبارزه با تریاک کشی و حرکتهای استعماری آن را حرام دانستند، اما باز هم استعمارگران تا حدودی به اهداف خود رسیدند.
در این رابطه می توان از فقهای بزرگی چون آخوند خراسانی، آقا محمدکاظم یزدی، فاضل ممقانی، آقاسیدابوالقاسم گیلانی، آخوندملاعلی نهاوندی نام برد. حتی بعضی از روحانیون برای خنثی کردن تبلیغات دروغین اطبای انگلیسی و رای آنان در باب خواص طبی تریاک فتوی دادند که کشیدن تریاک برای مداوا هم روا نیست.(ستوده 1374 ص 94).
زیرا کشت تریاک به سایر محصولات و صادرات ایران لطمه زد. بطوریکه برخی از صاحب نظران علت قحطی سال (1250 ه.ش) را عدم توجه به کشت سایر محصولات و در نتیجه گسترش کشت خشخاش دانسته اند. زیرا ایران تا آن زمان از صادرکنندگان غلات بود. در صورت که از این دوره به بعد وارد کننده غلات تبدیل گردید.
طبق آماری که در دست است کشور ایران در سال 1229 از نظر تولید غلات خودکفا شده و حتی صادرات آن در بازرگانی خارجی از رقم چشم گیری برخوردار بوده است. در صورتی که در سال 1283 که کشت تریاک در ایران گسترش بسیاری یافته و یکی از ارقام صادراتی گشته بود، غلات از ارقام وارداتی محسوب می شد. البته اگر چه صادرات تریاک جبران مصنوعات وارده را می نمود ولی زیانهای ناشی از کشت آن به کشاورزی و اجتماع به مراتب بیش از اندک بهره آن بود که آن هم به جیب درباریان و مالکان واریز می شد. (همان منبع ص 92).
برای مبارزه با موادمخدر در بهمن ماه 1335 قانون منع کشت خشخاش و جلوگیری از مصرف غیرطبی تریاک از مجلس گذشت و حتی وزارت بهداری مسئول درمان معتادین شد. اما دلیل زیر برخوردی بنیادی با مسئله اعتیاد نشد:
1- همدستی درباریان با قاچاقچیان بین المللی، بطوریکه زمانی که در یک عملیات حدود 186 تن تریاک در ایران کشف شد، دولت ایران آن را نیم تن گزارش کرد و بقیه را جهت توزیع به مقر اشرف خواهر شاه انتقال داد.
2- محدودیتها و سختگیریها در رابطه با موادمخدر بیشتر به منظور تصفیه و دستگیری باندهای رقیب در امر موادمخدر بوده است.
3- به علت دست اندرکاری برخی مهره های رژیم، دولت علاقه ای به مبارزه با موادمخدر نشان نمی داد.
4- ضعف مرزبانی و ضعف کارایی سازمانهای اجرایی نیز به این مسئله کمک کرد. تصمیماتی که در سال 1348 گرفته شد طی آن تحت شرایطی به معتادان تریاک سهمیه ای می دادند که در اینجا طبقه ای بنام "معتاد رسمی" پیدا شد.
همانطورکه قبلاً گفته شد مصرف هروئین هم در سالهای 37 و 38 شمسی به بعد در ایران افزایش یافت و از آن پس هم مرتباً افزایش می یافت. آمار نشان می دهد که بیشترین واردات هروئین از طریق پاکستان و تریاک و حشیش از طریق افغانستان و ماده اصلی تبدیل کننده مرفین به هروئین از مرزهای غربی کشور (ترکیه) وارد ایران شده است.
در طول تاریخ موادمخدر ایران ، قوانین مختلفی مربوط به موادمخدر تا قبل از انقلاب اسلامی به تصویب رسیده که ذکر همه آنها مربوط به این بحث نیست ولی اهم آنها عبارتند از :
1- قانون تحدید تریاک مصوب 12 ربیع الاول سال 1329 ق.
2- قانون انحصار دولتی تریاک مصوب 26/4/1307 ش.
3- قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک مصوب 4/5/1334 ش.
4- قانون تشدید و موقوفی مجازات مرتکبین خشخاش ، مصوب تیرماه 1348 که به موجب آن مجازات اعدام برای سوداگران مرگی که بیش از 10 گرم هروئین داشته باشند در نظر گرفته شد و رسیدگی به مسائل مواد مخدر در صلاحیت دادگاههای نظامی قرار گرفت.(اورنگ 1367 ص 78)
مبارزه با موادمخدر در بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل "ستاد هماهنگی مبارزه با مواد مخدر" شروع و در تاریخ 19/3/1359 لایحه قانونی "تشدید مجازات مرتکبین جرایم مواد مخدر و اقدامات تامینی و درمانی به منظور مداوا و اشتغال بکار معتادین" در 25 ماده و 10 تبصره به تصویب رسید و کلیه قوانین قبلی منهای تصویب نامه موخ مرداد ماه 1338 شمسی راجع به فهریت موادمخدر از تاریخ اجرای لایحه فوق ملغی الاثر شده است.
رسیدگی به جرایم مندرج در این قانون به عهده دادگاههای انقلاب واگذار شد. چون اقدام قاچاقچیان و سوداگران مرگ نوعی اشاعه فساد تلقی می گردد، لذا رسیدگی به پرونده آنها به دادگاههای انقلاب محول شد.
طبق قانون خرداد ماه 1359 سهمیه تریاک معتادان مجاز لغو و دوره ای بر مدت 6 ماه به عنوان ترک اعتیاد مقرر شد. در پایان شهریور ماه 1359 ، بازگیری معتادان سهمیه بگیر که به عهده درمانگاههای عامل توزیع و کنترل سهمیه تریاک بود به اتمام رسید و بازگیری سایر معتادان نیز در آذرماه 1359 پس از اتمام مهلت قانونی 6 ماهه درمان، به پایان رسید و از آن پس ، اعتیاد جرم و معتاد مجرم شناخته شد. (شاملو 1370 ص 37)
در نتیجه سازمان بهزیستی کلیه مراکز بازپروری معتادان را در جهت معالجه معتادین به عهده گرفته ، قوه قضائیه با ایجاد جزیره شیرینو که با قاچاقچیان و معتادان متجری و سابقه ار اختصاص دارد گامهای اساسی برداشته اند. (همان منبع ص 36)
اخیراً ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرد:
"در پایان مهلت مقرر، معتادان موادمخدر به اردوگاههای کار اجباری اعزام می شوند. با اتمام مهلت داده شده به معتادان، تمامی معتادان که اقدام به ترک اعتیاد نکرده باشند، در تابستان امسال (1368) جمع آوری می شوند و در اردوگاههای کار بکار اجباری گرفته خواهند شد. اردوگاههای کار اجباری از اول فروردین ماه سال جاری شروع بکار نموده اند. (شاکری 1368 ص 17)
آخرین خبر در رابطه با مبارزه با مواد مخدر در روزنامه اطلاعات شماره 18724 مورخ پنجشنبه 17/1/68 به شرح زیر مندرج شده : " تا زمانی که یک قاچاقچی در کشور باشد، اعدام قاچاقچیان ادامه خواهد داشت." (همان منبع ص 29).
تشخیص دوگانه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی:
(APD) اختلالات شخصیت ضد اجتماعی
ویژگی اساسی : یکی از ویژگی های اساسی اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگوی منتشرشوندگی و سرایت کنندگی آن است که به آن بی اعتنایی می شود و این در واقع تخلف به حقوق دیگران است (تخلف از حقوق دیگران و بی اعتنایی نسبت به آن).
این الگو ا زدوران طفولیت و یا اوایل نوجوانی و جوانی شروع می شود و تا دوران بلوغ تداوم می یابد. (645 ص ، 1994 ، DSM-IV)
ICD-10 (طبقه بندی بیماریهای بین المللی) به APD برمی گردد و به عنوان یکی از اختلالات شخصیت ضداجتماعی مطرح می شود. این موارد طبقه بندی شده است و شامل بی اعتنایی یا بی توجهی به قوانین اجتماعی و عدم در نظر گرفتن احساسات دیگران است. در اینجا یک الگویی از اختلاف یا تفاوت بین رفتار و معیارهای اجتماعی وجود دارد. رفتار به آسانی قابل تغییر و اصلاح شدنی نیست و دارای نتایج منفی است. مقاومت و پایداری کمتری در برابر عجز و ناکامی این رفتارها دیده می شود و سطح آستانه پایینی برای تخلیه کردن رفتارها در برابر تجاوزات وجود دارد. (226 ص 1994. ICD-10)
بسیاری از نویسندگان از عباراتی استفاده می کنند که در رابطه با اختلال شخصیت ضد اجتماعی می باشد و از نظر شخصیتی آن فرد دچار یک نوع بیماری روانی است و این اصطلاحات از نظر شخصیتی در بیماریهای روانی قابل معاوضه می باشد. و مورد استفاده واقع می شود. دکتر رابرت.دی.هار21 در سال 1993 ابراز داشت که تفاوت قائل شدن و فرق گذاشتن بین این دو موارد و موقعیت در همه بیماران روانی یک رفتار ضداجتماعی می باشد اما همه آنها بطور فردی نیستد و APD در بیماران روانی می باشد. او ذکر کرد معیاری که برای APD است DSM-IIIRTM به مجموعه ای از جنایات و رفتارهای ضد اجتماعی محدود شده است. او وضعیت یک بیمار روانی را تشریح کرد و از طرف دیگر از طریق یک مجموعه ای هم ویژگیهای شحصینی و هم رفتارهای منحرف کننده اجتماعی را بررسی نمود. هار معتقد است که اغلب جنایات روانی نیستند و بسیاری از بیماران روانی به بیرون از زندان هدایت و رهبری شده اند. این روانکار (هار) لیستی را در نظر داشت و مورد خطاب قرارداد که این تفاوت ها و تشخیص ها شامل دو نوع تراز می شوند اولین مورد که در نظر داشت احساساتی و در زمینه احساسات می باشد و شامل موارد میان فردی می شود دومین مقوله که در نظر داشت شامل مواردی است که به انحرافات رفتارهای اجتماعی برمی گردد.
مقوله اول که شامل تراز احساساتی میان فردی می شود نگاهی به این موارد دارد:
– چرب زبانی و بی مایگی یا دانش سطحی.
– پرداختن به شخصین خودبزرگ بینی .
– عدم پشیمانی از گناه یا احساس گناه، عدم احساس همدلی.
– متقلب و فریبکار و موارد عوام فریبانه .
– احساسات سطحی و زودگذر.
تراز احساسات و رفتارهای انحرافی اجتماعی نگاهی به موارد زیر دارد:
– تکانشی (ناشی از قوه محرک آنی)
– کنترل های ضعیف بر روی رفتار
– عدم مسئولیت پذیری
– مشکلات رفتاری آنی
– رفتار ضد اجتماعی جوانان (هار. 1993. صفحات 4-3)
DSM-IVTM ( 645، 650 . صفحات 1994) معیاری برای APD می باشد که شامل رفتارهای متقلبانه و فریبکارانه و عدم پشیمانی از آنها است اما تاکیداتی بطور مداوم بر روی رفتارهای منحرف کننده است که از طریق شکست معیارهای رفتارهای اجتماعی و تطابق با آنهاست و همینطور شامل مواردی از قبیل رفتارهای تکانشی، تجازو، بی اعتنایی یا بی توجهی جسورانه برای موارد امنیتی و عدم مسئولیت پذیری می باشد. وبطور کلی بصورت روایت کننده ای او خاطر نشان کرد که الگوهای ADP همچنان به عنوان رفتارهای روانی ـ درمانی در نظر گرفته شده اند و به این رفتارهای درمانی برمی گردند.
بیمار روانی یا ضداجتماعی و یا بعبارت دیگر اختلال شخصیت ضد اجتماعی (ICD-10) است. که این دوره تحت نظر DSM-IVTM می باشد و در انجمن اختلالات و ویژگیها مورد بررسی واقع شده است و بطور فردی به APD می پردازد که عدم همدردی یا احساس همدلی را تشریح می کند و بی عاطفگی ، عیب جویی، احساسات مغرورانه و اهانت آمیز، حقوق و آسیب و اذیت کردن به دیگران را نیز بررسی می کند. آنها ممکن است مغرور و دچار خودبینی باشند و بدنبال اهداف خودبینی خود باشند و همچنین ممکن است در این راستا چرب زبانی از خود نشان دهند، یک حالت فریبکارانه سطحی را داشته باشند این حالت ممکن است بصورت علمی یا صوری باشد. این ویژگیهای که دیده شده است مخصوصاً تفاوت و تشخیصی را از APD دنبال می کند که در حصار (زندان) و یا جایگاه سختی می باشد. هار با این گونه ویژگیهایی که محدود شده اند موافق نیست و بطور واضح معتقد است که معیارهایی برای APD باید در نظر گرفته شوند که شامل مجموعه ای از ویژگیها می باشد. مطالعات مناطقی از کچمنت NIMH گزارش کرده اند که تنها 47% از آنهائیکه معیارهای APD را دارند به عنوان بخش مهمی دستگیر و یادداشت شده اند. همچنین بالای 80% از مردان و 65% از زنان در امریکا از زندانیانی هستند که این معیارها را برای APD دارا می باشند. ( بلک 22 و لارسن 23 1999 ص 29).
بسیاری از آنها بطور فردی با APD کار می کنند و به عنوان پیشخدمت ، هنرمند (بازیگران) و یا کارگران کارناوال می باشند آنها همچنان پیدا کرده اند که در علم پزشکی ، حقوق، سیاست و روحانیت نیز این افراد فعالیت دارند (همان منبع ص 51-50).
هار (1993 ص 112) همچنان اضافه نمود که بطور فردی با APD می توان بصورت معقولانه کارها و عملکردهایی را انجام داد که این موارد شامل علم آکادمیکی (دانشگاهی) ، سربازان مزدور، افسران پلیس ، آیین رهبران ، پرسنل نظامی ، تجار ، نویسیندگان ، هنرمندان و بازیگران می شوند.
همچنین هار به این موارد بطور فردی اشاره ای ندارد به عنوان اینکه یک بیمار روانی موفق در نظر گرفته می شوند بلکه ایراد می کند که موفقیتشان اغلب فریبنده و غیرواقعی است و همیشه در فردی چیز دیگری بنام مخارج و هزینه هایی که صرف می کند نیز وجود دارد. او از این موارد به عنوان بیماران روانی و جنایتکاران اصلی یاد می کند.
بلک و لارسن (1999 . ص 41) خاطر نشان می کند که تقریباً 40% از پسران و 35% از دختران با این اختلالات روبرو هستند و APD در دوران بلوغ و جوانی گسترش می یابند. آنها همچنان خاطرنشان کردند که بطور فردی با APD ممکن است نشانه ها و علائمی همراه باشد. که نگرانی و اضطراب آنها را شامل می شود و دربرگیرنده هیجانات ، عصبانیت و حملات پانیک (افسردگی) می شود. افسردگی و تلاشهایی که برای خودکشی می شود نادر می باشد. و تقریباً 5% از موارد فردی و شخصی با APD موفقیت آمیز بوده و 1% از آنها بطور کلی از این گروه با هم مقایسه شده اند (همان منبع . ص 93).
تا بالای 75% از مواردی که شخصی و فردی می باشد با APD نشان داده است که وابستگی الکلی در دوره ای طول می کشد و بسیاری از آنها معتاد به موادمخدر و دیگر داروها می باشند. (همان ص 91)
رفتار اختلال شخصیت ضد اجتماعی :
سبک و شیوه رفتاری APD به صورت تکانشی یا آنی ، عصبی، تحریک آمیز و متجاوزانه می باشد. این ویژگیهای فردی که یادداشت شده است برای حالات دشمنی و خصومت آمیز ، حالات متقلبانه و فریبکارانه نیز می باشد. آنها قوی و باشخصیت می باشند و بدنبال وقایع مخاطره آمیز می باشند و همچنین رفتارهای هیجانی را دنبال می کنند. (اسپری 24 . 1995 ص. 16)
بسیاری از این افراد از این ویژگیهای فردی اجتناب می کنند و یا APD بنظر می رسد که آنها بی عاطفه، افراد استدلالی و ستیزه جو هستند.
آنها می توانند بدزبان ، وحشتناک (ترسناک) ، بی ادب (تند و خشن) و ظالم باشند. (میلون 25 1981 . ص. 1980)
ویژگیهای فردی دیگری نیز در ارتباط با APD یادداشت شده است که شامل عدم مسئولیت پذیری در قبال والدین، عملکرد ضعیف شغلی ، سوء استفاده کردن از موارد تکرار شده، وضعیت مقاوم پذیری (خستگی ناپذیر) ، غفلت (قصور) ، گریز از مدرسه و تخلف از حقوق دیگران می باشد (اسپری 1993 . ص . 312) ویژگی های فردی با APD نیز برای دیگران نیز ظاهر و آشکار خواهد شد و بطور کلی به رفتار ایشان و نگرش هایشان بر می گردد. APD استحقاق برگشت به عقایدی را دراد که از نظر نیازهای شخصی بسیار مهمتر از نیازهای دیگران است و شامل موارد عقلانی می شود که رفتارهای منفی را در نظر دارد. (رایس 26، 1994 ، ص 62)
کرنبرگ 27 این رفتارهای فردی را می بینند و با APD شامل ویژگیهای اصلی می شود که مالک آن هستند و از نظر شخصیتی نارسیستیک 28 می باشند و به اضافه اینکه به شخصیت سایتونیک برمی گردد که بطور مستقیم نسبت به دیگران تجاوز می کنند و از جهت هماهنگی و مطابقت پارنوئیدی می باشند. (میلون ، 1996 ، ص . 439)
رفتارهای تکانشی APD در ارتباط با کنترل افکار و رفتارها می باشد که کافی نیست این ویژگیهای فردی به عنوان موتور رفتارهای تکانشی هستند (عمل کردن بدون فکر کردن ) رفتار تکانشی (آنی ) شناختی (کی فکر را بشدت به خود مشغول کردن) و اهداف تکانشی ضعیف (عدم فکر برای آینده) . (بارات 29 ، کاستلو 30 1996، صفحات 96-91)
این ویژگیهای فردی با مدرکی از APD از مقاومت پایینی برخوردار است و به عجز و ناتوانی می رسد. آنها با بی پروایی و جسات عمل می کنند و نمی توانند این رفتارها را به تاخیر بیاندازند و یا از لذتهای آنی و لحظه ای خودداری می کنند. وقتی است که این موارد در شیوه هایشان بخوبی پیش نمی رود آنها پررو و جسور، متکبر و خودبین و رنجیده خاطر می شوند (میلون 1996 . ص 445)
شخصیت ضداجتماعی ، بیمار روانی و ضد اجتماع
" وقتی من خوبم. من خیلی خوبم, ولی وقتی من بدم ، من بهترم"
افرادی که نمی توانند با خواهش ها و اصرارهایشان بر روی کاری به افراد دیگر آسیب برسانند (یا آنها را بکشند) مکرراً برای آن دلیل ظاهری و آشکاری نداشته اند و تصور می کنند که از بیماریهای ذهنی و روانی رنج می برند. همچنین آنها ممکن است بسیار بی رحم باشند و تا حد دیوانگی هم برسد، آنها ممکن است انتخابی را داشته باشند و کنترلی را بر روی خواسته ها یا اصرارهایشان نداشته باشند، آنها خوب از بد را بخوبی تشخیص می دهند ] درست از نادرست[ ، آنها دقیقاً می دانند که چه کاری را انجام می دهند آنها مشخصاً دیوانه نیستند این حداقل نظری است که جمعی از محققان و اغلب آنها داشته اند (اتفاق نظر محققان سام ناو 2004) . در اغلب موارد ، آنها معمولاً بدنبال یکی از سه نوع موردی هستند که بطور معمولی در بدترین شرایط در نظر می گیرند به اضافه اینکه از نظر قانونی احساس گناه می کنند . و دچار APD یا همان اختلال شخصیتی ضداجتماعی می باشند، فرد ضد اجتماعی ، بیمار روانی ، هیچکدام از این موارد به عنوان یک فرد دیوانه یا دیوانگی یا بیمار روان پریشی مطرح نیستند.
APD یکی از معمولی ترین نوع بیماری است و تقریباً 4% از کل جمعیت بطور عمومی به آن مبتلا هستند. بعد از آن بیمار ضداجتماعی دومین مورد و عمومی ترین نوع می باشد و انجمن روان پریشی امریکا تخمین زده اند که تقریباً 3% از کل مردان در جامعه ما به این بیماری مبتلا می باشند. بیمار روانی (جنایتکار) از نادرترین موارد می باشد که شاید در کل جمعیت به 1% برسد. اختلال شخصیتی ضد اجتماعی (APD) بطور عملی با رفتارهای جنایتی مترادف و همنام می باشد. این اختلال با اختلالات رفتاری دیگر مترادف می باشد. در حقیقت، کل جنایات انجام شده بطور عملی (75-65%) به این اختلال برمی گردد و اغلب جرم شناسان عامل آن را این اختلالات می دانند و به عنوان مقوله سطل آشغال یا زباله معروف است. رفتارهای ضداجتماعی به کل اشکال و اندازه ها برمی گردد اما روان شناسان نسخه جوانی آن را در نظر می گیرند و به عنوان اختلال جوانی هدایت شده است. مهمترین ویژگی که در این مورد وجود دارد اینست که بی اعتنایی لفظی و کاملی وجود دارد و این عامل در مورد حقوق دیگران و قوانین جامعه می باشد. آنها بندرت نگرانی و اضطراب خودشان را نشان می دهند و هیچ احساس گناهی هم نمی کنند. در اینجا واقعاً هیچ رفتار تاثیرگذاری برای آنان وجود ندارد و بیشتر از همه، آنها در این مورد قفل کرده و با تسهیلات امنیتی روبرو هستند و با اغلب قوانین سخت همراست و آنها نمی توانند در این زمینه ها صحبتی داشته باشند. لیست کاملی از ویژگی های APD شامل موارد زیر می شود :
لیستی از ویژگیهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی :
احساس حق (استحقاق) ، عدم شرمندگی ، خونسرد یا بی عاطفه نسبت به دیگران ، رفتار ناآگاهانه ، اذیت کردن دیگران ، رفتارهای عوام فریبانه و متقلبانه ، تاثیرات خونسردی از نظر رفتاری ، درک بسیار متفاوت نسبت به دیگران ، عدم مسئولیت پذیری اجتماعی ، اهمیت ندادن یا بی اعتنایی نسبت به قوانین ، عدم مطابقت یا هماهنگی با معیارهای اجتماعی، عدم مسئولیت پذیری و این در صورتی است که ویژگیهای کلینیکی DSM-IV به عنوان اختلال شخصیت ضداجتماعی در نظر گرفته می شود ( با یک شخصی که حداقل سه تا از این ویژگیها را دارا است).
علائم کلینیکی برای تشخیص های اختلالات شخصیت ضداجتماعی:
1- شکست در مطابق نمودن معیارهای اجتماعی
2- عامل متقلبانه و فریبکارانه
3- رفتارهای آنی یا تکانشی، شکست در اهداف مورد نظر و اصلی
4- رفتارهای تحریک پذیری و عصبی بودن و همینطور رفتار تجاوزکارانه
5- رفتارهای جسورانه و بی اعتنایی نسبت به امنیت خود و دیگران
6- عدم مسئولیت پذیری بطور پیوسته و دائم
7- عدم پشیمانی بعد از آسیب زدن یا لطمه وارد نمودن، رفتارهای نادرست یا دزدیدن که از بقیه افراد انجام می دهند. (شارون 31 ، 2000)
تعریفی از اختلال شخصیت ضداجتماعی:
از نظر شخصیتی دلالت بر ویژگیهایی دارد که از طریق روشهای فکر کردن ، احساس نمودن ، رفتار کردن و عکس العمل هایی به محیط می باشد. یک اختلال شخصیتی به موردی گفته می شود که یک شخص بطور مزمن از مکانیزمهای تقلیدی بطور نامتناسب، کلیشه ای و بر اساس بیماری و ناخوشی استفاده می کند. از نظر شخصیتی این اختلالات دارای استقامت و پایداری می باشد و سبک های مقاومت رفتاری و تفکراتی را شامل می شوند و به نوعی شامل حادثه های ضمنی نیستند. بسیاری از مواد الکلی و دیگر داروهای مخدر (AOD) موجب می شوند که این موارد و موقعیت ها از نظر اختلالات شخصیتی حالت تقلید کننده ای را برای بیمار بوجود آورند. اگر یک اختلال شخصیتی با مجموعه ای از AOD هم زیست باشند و مورد استفاده واقع شوند، تنها اختلال شخصیتی که باقی خواهد ماند در طول موارد امتناعآپذیر است و مواردی است که بیمار از آن امتناع می ورزد. AOD که مورد استفاده واقع می شود ممکن است در فرد بطور ناخواسته آغاز شده و اختلالات شخصیتی بدتری را ایجاد کند. این فهرست یا رشته و چندین نوع از اختلالات همچنان بدتر خواهند شد و مشکلات روان پریشی می باشد. معیار تشخیصی برای شخصیت ضداجتماعی شامل الگوی سرایت کننده یا منتشر شونده است که نسبت به آن بی اعتنایی می شود و به حقوق دیگران نیز تجاوز می کند و همینطور ناتوانایی و نارضایتی از تطابق دادن بین رفتارها و آن معیارهایی که به عنوان معیارهای اجتماعی در نظر گرفته می شوند. این اختلالات شامل تاریخچه ای می شوند که رفتارهای ضداجتماعی را بطور مزمن در پی داشته است و شروع آن قبل از سن 15 سالگی می باشد و تا دوران بلوغ و جوانی ادامه دارد. اختلالی که آشکار می شود یکی از نمونه های آن عدم مسئولیت پذیری است و یک رفتار ضد اجتماعی را نشان می دهد و آسیب های آکادمیکی را از قبیل عملکرد شغل ضعیف ، فعالیتهای غیرقانونی و رفتارهای تکانشی و جسورانه می باشد. نشانه ها و علائم این بیماری ممکن است شامل دیس فوریا، عدم توانایی و مقاومت در برابر بی حوصلگی و دلتنگی، احساس قربانی شدن و کم نمودن ظرفیت برای صمیمیت و نزدیکی با دیگران است اختلال شخصیت ضداجتماعی همچنان به عنوان بیمار روانی از نظر شخصیتی شناخته شده است و یا به عنوان یک پدیده اجتماعی و روانی از نظر شخصیتی نیز مدنظر می باشد و باعث می شود که یک شخص با جامعه اطراف خودش درگیری داشته باشد و نتیجه آن یک الگوی رفتاری است که غیراخلاقی و غیرمعنوی می باشد. پیچیدگی که ممکن است بوجود آید از این اختلالات ناشی می شود و شامل : حبس های مکرر برای رفتارهای غیرقانونی و اعتیاد به موادمخدر و مواد الکلی می باشد. افرادی که با این نوع اختلالات همراه هستند ممکن است در ظاهر فریبنده بنظر رسند اما آنها همچنان به عنوان افراد متجاوزانه و حساس باقی می مانند و به همان صورت در تمام مراحل عدم مسئولیت پذیری را دارا هستند. آنها ممکن است چندین نوع شکایات سوماتیک داشته باشند و امکان دارد که تلاش برای خودکشی نیز داشته باشند اما این موارد بستگی به موارد استفاده شان از رفتارهای عوام فریبانه دارند این مورد نیز مشکل است که آنچه را که درست است و آنچه را که نیست را از همدیگر جدا کنند.
بیمار روانی ؟
در پاسخ به حملات تند وتیز که از منطقه واشینگتن D.C به ما وارد شده اصطلاح بیمار روانی بیرون مورد استفاده واقع می شود. ما احساس می کنیم که این اصطلاح به درستی استفاده شده و مناسب است و برای افرادی هم که استفاده شده است ارزشمند می باشد.
بیمار روانی یک اصطلاح کلینیکی نیست و هم در DSM-IV و هم ICD-10 می باشد. نزدیکترین معادلی که استفاده شده است در DSM-IV بنام اختلال شخصیت ضد اجتماعی معروف است و در این صورت از اصطلاح " سایکوپاتی" یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز استفاده می شود. با درنظر گرفتن این هدف من بر روی هر دو تا از ویژگیهای موجود در DSM-IV متمرکز هستیم و به همان نسبت بطور کلی از تعاریف عمومی برای بیمار روانی استفاده می کنیم. این افراد و اشخاص بطور کلی بسیاری از ویژگیهای زیر را به نمایش می گذارند:
– فریبندگی ظاهری ، چرب زبانی
– احساس خودبزرگ بینی و خودبینی
– نیاز برای تحریک (انگیزش) و احساس دلتنگی و بی حوصلگی
– وضعیت آسیب شناسی
– رفتارهای عوام فریبانه
– عدم احساس گناه و پشیمانی
– اثرات و تاثیرات احساسات سطحی ، آنها احساساتشان را به نمایش می گذارند اما واقعاً احساس ندارند
– عدم احساس همدردی برای دیگران
– آنها بصورت انگل وار هستند وبه دیگران می چسبند
– رفتارهای آنها تکانشی است و کنترل ضعیفی را بر روی رفتارهایشان دارند
– آنها تمایل به هرزگی و بی بند و باری دارند
– مشکلات رفتاریشان در دوران اولیه زندگی شان شروع می شود
– آنها نمی توانند اهداف بلند مدتی را داشته باشند و بطور واقع بینانه برخورد کنند
– آنها رفتارهای تکانشی (آنی) داشته و دارای عدم مسئولیت پذیری هستند.
– آنها مسئولیتی را برای اعمالشان نمی پذیرند و دیگران را مقصر می دانند
– ارتباطات جنگی و نظامی کوتاهی دارند و بسیاری از آنها نیز به همین صورت می باشند
– آنها غفلت و تصور جوانی را به نمایش می گذارند
– آنها اغلب از دوره آزمایشی تخلف می کنند.
– جنایاتشان متعدد است و چندین گونه می باشند.
– بطور اساسی آنها از معیارها و نرم های اجتماعی تخلف کرده موارد استثنایی نیز دارند بدون اینکه کوچکترین یا کمترین احساس گناه و یا پشیمانی بدین صورت داشته باشند و آن چیزی را که می خواهند در نظر گرفته و همان را از دیگران تمنا می کنند.
تخمین زده شده است که 4-1% از جمعیت به بیماری ضد اجتماعی دچار هستند. اما اغلب آنها قادر به کنترل آن هستند و با حدودهایی یا محدودیتهایی قابل تحمل و پایدار اجتماعی تعیین می شوند و تنها به عنوان اصطلاحاتی نفرت انگیز اجتماعی مطرح هستند.
اختلال شخصیت ضداجتماعی
تشریح : اختلال شخصیت ضداجتماعی در نتیجه آن چیزی است که بطور معمولی و عام به بیمار اجتماعی معروف است . این اختلال تشریح شده است و بی اعتنایی رایج نسبت به حقوق دیگران است که از 15 سالگی شروع می شود. اغلب نمونه ها از این بی توجهی جسارتهایی است که نسبت به خودمان و دیگران روا می داریم، شکست برای هماهنگ کردن و منطبق نمودن نرم ها و یا معیارهای اجتماعی می باشد که با توجه به رفتارهای قانونمند صورت می گیرد. رفتارهای متقلبانه یا فریبکارانه ای که صورت می گیرد و دائماً تکرار می شوند و یا این موارد فریب کارانه را برای منفعت شخصی و یا لذت انجام می دهند. و همینطور عدم پشیمانی برای کارهای خطایی که انجام داده است و آزار و اذیت و آسیب رساندن به افراد دیگر در هر زمینه ای که می باشد. به اضافه اینکه، آنها باید مدارکی را داشته باشند تا کی اختلال را راهنمایی کنند و آن را قبل از سن 15 سالگی هدایت نمایند و باید حداقل تا سن 18 سالگی این تشخیص ها را دریافت کنند.
(اختلالات رفتاری و ذهنی و طبقه بندی آنها ICD-10 در سازمان سلامت جهانی ژنو، 1992).
اختلالات شخصیتی :
اختلال شخصیتی شامل اضطراب و تشویشی است که بصورت مداوم به عنوان یک ویژگی در شخص ثابت می شود و متمایل به رفتارهای فردی می شود و معمولاً شامل بسیاری از موارد شخصیتی نیز می باشد و تقریباً همیشه در مجموعه ای واقع است که اضطراب و آشفتگی های اجتماعی و شخصی را نیز در پی دارد. اختلال شخصیتی از دوران ابتدایی بچگی یا نوجوانی شروع می شود و تداوم پیدا می کند و در دوران بلوغ آشکار می شود همچنین بر خلاف این موارد ، تشخیص اختلال شخصیتی تا قبل از سن 16 تا 17 سالگی مناسب خواهد بود. (اختلالات رفتاری و ذهنی و طبقه بندی آنها ، ICD-10 در سازمان سلامت جهانی ژنو ، 1992).
تحقیقات داخل کشور
پوریان در سال 1381 در تحقیقی با عنوان بررسی و مقایسه خصوصیات شخصیتی نوجوانان دختر و پسر بزهکار و عادی در شهرستان ازنا پرداخته است.
این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه خصوصیات اخلاقی و شخصیتی نوجوانان سنین 18-16 سال عادی و بزهکار است.
در این پژوهش روش تحقیق و نمونه برداری از نوع تصادفی بوده که سعی شد گروه نوجوانان عادی حتی المقدور با گروه مطالعه (بزهکاران) از لحاظ سن ، جنس، وضعیت محل سکونت و سایر خصوصیات قابل کنترل همتا شود.
آزمودنیها شامل دو گروه عادی و بزهکار که شامل 2 گروه 30 نفری بوده اند. پژوهشگر به این منظور با استفاده از تست خصوصیات شخصیتی و وودورث به جمع آوری اطلاعاتی پرداخته و با استفاده از روش آمار T استودنت تفاوت این گروه را مشخص کرده است. فرض که مورد قبول قرار گرفت عبارت است از:
بین خصوصیات شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد. از آنجا که پژوهشگر در آغاز تحقیقات فرض را بر آن گذاشتکه خصوصیات اخلاقی دو گروه بزهکار و عادی با یکدیگر متفاوت است.
فرض خلاف عبارت بود از : بین میانگین خصوصیات شخصیتی افراد بزهکار و عادی تفاوت معناداری وجود دارد.
به زعم اکثر ما و در واقع در نگاه اول گمان می رود که از میان خصوصیات مطرح شده پرخاشگری و خصوصیات ضداجتماعی بیشتر و با شدت متفاوتی از افرادی عادی به چشم می خورد.
اما نتایج این امر را به اثبات رساند که میان این دو گروه تفاوت ها آنقدر محسوس نیست که بتواند از نظر آماری مشخص و محرز باشد و فرض صفر تایید شد که عبارت بود از :
بین میانگین خصوصیات شخصیتی افراد عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود ندارد.
البته در میان افراد عادی هم پرخاشگری به چشم می خورد اما نه به آن شدتی که در میان گروه بزهکار وجود داشت. در صحبت با این افراد مشخص گردید که به دلیل مسائل خانوادگی توجه آنان به بیرون از خانه معطوف گردیده با شرکت در میان گروههای بزهکار پرخاشگری خود را معطوف به محیط بیرون و افراد دیگر کرده اند به همین دلیل اکنون در میان افراد بزهکار جایگزین شده اند. در مورد سایر خصوصیات نیز تفاوت خاصی از نظر آماری وجود نداشت. (پوریان 1381)
همچنین صلواتی در سال 1381 در تحقیقی با عنوان بررسی علل و عوامل موثر بر اعتیاد بین جوانان و نوجوانان 13 تا 18 سال پرداخته است.
جامعه آماری این تحقیق در 2 مدرسه راهنمایی، 4 دبیرستان و 2 هنرستان انتخاب شده است.
تعداد نمونه ها 1336 نفر می باشد که به صورت احتمالی منظم با توجه به پایه تحصیلی انتخاب گردیده اند که معادل 50% کل جامعه پژوهش می باشند. دامنه سنی در این پژوهش 20-13 سال است. این مطالعه به صورت استنباطی صورت گرفته است وسیله جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است.
روش آماری مورد استفاده در این پژوهش ، درصد فراوانی و آزمون (X2) می باشد در این تحقیق با سطح قضاوت 95% اطمینان به تعبیر داده ها پرداخته شده است.
نتایج پژوهش به شرح زیر است :
1- معلوم گردید وجود دوستان معتاد نقش زیادی در اعتیاد داشتند و به علاوه اکثریت معتادان قبل از اعتیاد دوستان معتاد داشته اند و بعد از اعتیاد بر تعداد دوستان معتاد افزوده گردیده است.
2- مشاهده شده که اغلب معتادان مبلغ قابل ملاحظه ای از درآمد خود را برای اعتیاد می پردازند که گاهی مساوی یا بیشتر درآمد آنها برای اعتیاد داده شده است. و این نکته با اهمیت است در پیش بینی مسائل و مشکلاتی که ناشی از آن بوجود می آید.
3- رضایت از زندگی بعد از اعتیاد بسیار کم شده است.
4- دیده شده که فرد معتاد از طرف اجتماع پذیرفته نشده است.
5- بیش از نیمی از معتادان مجرد بودند و تعداد بسیار معدودی متارکه کرده بودند.
6- مشاهده گردیده که عواملی مانند ناراحیت خانوادگی، لذت جویی ، عدم آگاهی از مشکلات اعتیاد نقش زیادی در اعتیاد جوانان داشته است.
7- تمام معتادان متعلق به شهرها و مراکز استانها می باشند و در شهرهای بزرگ اعتیاد را شروع کرده اند و احتمالاً می توان گفت که اعتیاد به هروئین در حال حاضر پدیده ایست شهری و در مراکز استانها بیشتر وجود دارد.
8- مشاهده گردید حدود نیمی از جامعه موردمطالعه خانواده را سبب اعتیاد خود دانسته و عللی مانند کمبود محبت ، پول زیاد، بی توجهی به احساسات آنها ، ناراحتی های خانوادگی و زندگی بی بند و بار والدین را باعث اعتیاد خود دانسته اند در اینجاست که نقش بسیار مهم خانواده تجلی می کند.
پس از بیان فرضیه و اثبات آنها نتیجه می گیریم که بین سن و اعتیاد رابطه وجود دارد.
بین تعداد فرزندان و نوع ازدواج و وضعیت اشتغال و آشنایی قبلی و محل سکونت و میزان گرایش به اعتیاد رابطه معناداری وجود دارد. (صلواتی 1381)
همچنین جو کار در سال 1379 در تحقیقی با عنوان بررسی عوامل موثر بر جرم در زندان الیگودرز پرداخته است.
جامعه آماری این پژوهش 300 نفر از زندانیان شهر الیگودرز که با توجه به اینکه الیگودرز یک زندان بیشتر ندارد و فقط از همین شهر تحقیق به عمل آمده است.
حجم نمونه در این تحقیق 50 نفر از زندانیان شهر الیگودرز که به صورت تصادفی از بین جامعه آماری انتخاب شده اند.
در این تحقیق پس از انتخاب نمونه آماری 15 سوال در یک پرسشنامه تنظیم شد و سوال یک به صورت عوامل اجتماعی ـ روحی ـ اقتصادی ـ سیاسی بود که هرگزینه ای که مایل بودند جواب دادند و سوالات دیگر جواب آنها به بله ـ خیر و بی نظر محدود می شد و سوال 15 به صورت سوال باز بود و سوالات طوری تنظیم شده که کلیه فرضیات را دربربگیرد. روش آماری که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است ، روش مصاحبه ای همراه با پرسشنامه انجام گرفته است که برای پاسخ های جمع آوری شده هر سوال به ترتیب یک جدول که در آنها برای هر متغیر تعداد فراوانی و فراوانی نسبی را که به خود اختصاص داده مشخص شده است. برای سوال آخر پرسشنامه که بصورت باز پاسخ است یک جدول توزیع فراوانی همراه با نمودار ستونی و جدول برای این سوال رسم شده است.
نتایج پژوهش به شرح زیر است :
1- عمل جنایی فقط پدیده توده وابسته به سازمان و عملکرد جوامع نیست بلکه پدیده ای است که فرد هم در آن نقش موثری دارد حتی در معنایی می توان گفت که جرم قبل از هر چیز پدیده فردی است، زیرا در بدو امر عملی است بر خلاف قانون کیفری که فرد یا گروه کوچکی از افراد آن را مرتکب شده اند.
2- عمل جنایی پاسخ شخصیت به وضعیت معین است و می توان علت اساسی جرم را در شخصیت بزهکار یا در وضعیت ماقبل جنایی و یا در محل برخورد دو عنصر عمل قرار داد.
3- نباید این واقعیت فراموش شود که همه افراد مجرم دستگیر نشده اند. و این درصد اندکی که در زندان به سر می برند مجرمانی هستند که به علل روشن بودن جرم یا در حین ارتکاب جرم دستگیر شده اند و قاضی بر مجرم بودن آنها پس از بررسی رای صادر نموده اما هستند مجرمانی که پس از سالها مرتکب انواع و اقسام جرم شده اند ولی تاکنون به ترفندهای مختلف خود را نجات داده و چون افراد بی گناه زندگی می کنند اگر درست به این مسئله نگاه کنیم متوجه این موضوع خواهیم شد.
4- اگر برنامه ریزان و سردمداران حکومت آنچه را که برای ساختن ، نگهداری و هزینه های دیگر چون هزینه کارکنان زندانها در نظر می گیرید به همین میزان در رشد آموزش افراد، کمک از خانواده های بی بضاعت حمایت از جوانان بیکار و دفاع از عدالت اجتماعی هزینه شود از میزان جرایم کاسته می شود و جامعه به سوی امنیت واقعی پیش می رود.
5- مسئله ای که در ایجاد جرم در جامعه نقش اساسی دارد اینست که مجازاتی که اسلام در مورد جرایم مختلف ذکر کرده است انجام نمی شود. اگر سارقی در مقابل هزاران نفر دستش قطع شود جرم آنچنان تلخ می گردد که کسی نیست که قید مجازات را بزند و به جرایم امثال آن دست بزند یا وقتی مجرم مرتکب قتل شده به دار آویخته گردد. دیگران اگر در زمینه جرم قرار گیرند از شدت مجازات پشیمان و مرتکب آن نخواهند شد.
6- در تحقیقی که در زندان الیگودرز هر چند مختصر بود انجام دادم به این حقیقت دست یافتم که بیشتر افرادی که در زندان به سر می برند افراد مفیدی برای جامعه می باشند به شرط آنکه جامعه پذیرای آنان باشد و درصد کمی از افراد فطرتاً مجرم و برای چندمین بار دچار جرم گردیده اند.
7- علت اصلی که بیشتر زندانیان به آن معترف بوده اند بیکاری و فقر بود که آنان را در ورطه جرم قرار داده و باعث شده تعدادی زیاد از افراد به فروش و استعمال مواد مخدر، تعداد اندکی به سرقت لوازم خانگی مردم دست بزنند اما درصد قابل ملاحظه ای از افراد در زندان الیگودرز به علت درگیریهای قومی مرتکب به قتل شده اند یا باعث ضرب و شتمهای جبران ناپذیری شده اند که این مسئله به فرهنگ و آداب و رسوم و عشایر و روستایی برمی گردد. اگر در این مورد نیز به دقت رسیدگی شود شاید نه تنها این درگیریها به پایان برسد بلکه روستاها به قطب مقاوم جامعه فعلی ما درآیند. اما جای تاسف دارد که خدمات آموزشی و ترویجی در روستاها خصوصاً استان لرستان و مخصوصاً روستاهای الیگودرز به حدی ضعیف و ناچیز است که نمی توان آن را به نوعی با دیگر روستاها مقایسه کرد.
8- وقتی زمینه کار در روستاها از بین برود و روز به روز بر جذابیت زندگی شهری افزوده شود این امر باعث می شود که روستاها خالی از سکنه شده و بر جمعیت شهر اضافه گردد. و چون همه افراد نمی توانند شغل به دست آورند به شغلهای کاذب روی می آورند سرخوردگی در زندگی شهری به علت بیکاری با درآمد اندک باعث می شود حاشیه نشینان شهرها به انواع مختلف جرم دست بزنند.
9- در تحقیق به عمل آمده گر چه تعداد زیادی از افراد بیکار بودند اما عده ای نیز با وجود داشتن کار مرتکب جرم شده اند پی می بریم که بیکاری علت صددرصد جرم نیست و همه افراد بیکار مرتکب جرم نمی شوند اما می توان گفت بیکاری مقدمه ای در ایجاد زمینه جرم به حساب می آید.
10- با توجه به اینکه در هر جامعه ای جرم وجود دارد و ارزیابی آن به فرهنگ جامعه بستگی دارد هر چه هنجارها و ارزشهای جامعه توسط افراد پذیرفته گردند کمتر افراد مرتکب جرم و هنجارشکنی و کجروی می گردند. اما پذیرش هنجار توسط افراد باعث می شود جرم در جامعه رو به فزونی گذاشته و امنیت زندگی اجتماعی را از بین ببرد.
11- سودا نقش موثری در جلوگیری از افراد در ارتکاب به جرم دارد هر چه سواد بیشتر باشد ارتکاب به جرم و انحراف کمتر است و سواد والدین نیز همین تاثیر را دارد. (جوکار، 1379)
در تحقیقی دیگر خواجوی در سال 1383 به بررسی زمینه های اجتماعی گرایش جوانان به مواد مخدر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش جوانان فردیس کرج می باشد و نمونه آماری 100 نفر می باشد و نمونه گیری به صورت تصادفی است.
در میان انواع ناهنجاری ها آسیب زاترین آنها مصرف مواد مخدر است. عواملی از قبیل فرار از رنج ها و مشکلات اقتصادی، احساس تنهایی ، اختلاف خانوادگی و غیره.
تلاش برای فرار از مشکلات بطور موقت جوانان را بخصوص در سنین زیر 20 سالگی به سوی اقسام مواد مخدر اعتیادزا می کشاند . زیرا این قبیل جوانان از مقاومتهای کافی عاری گشتند وبا بی خیالی و تنبلی و بی تفاوتی خود و حتی خانواده و اطرافیان خویش را در اختیار دیگران قرار می دهند. از سوی دیگر جوانان معتاد برای تهیه مواد نیاز به پول دارند لذا برای تهیه آن دست به هر کاری می زنند. بر اساس آمار داده شده از طرف مراجع قانونی درصد بالایی از روسپیان معتاد می باشند.
با ظهور مرگبار هروئین آمار جوانان معتاد بخصوص دختران جوان به این ماده مخدر به عنوان متداولترین مواد مخدر همچنان سیر صعودی می پیماید البته با این تفاوت که به دلیل ارزان و سهل الوصول بودن هروئین روز به روز آمار معتادان به تریاک کاهش یافته و در مقابل شمار معتادان به هروئین افزایش یافته اند بر اساس آمار جهانی انتشار یافته در نخستین سالهای بعد از انقلاب 4/1 از 160 تن هروئین مصرفی سالیانه جهان در ایران بعد از انقلاب مصرف شده است و در تایید این رقم تکان دهنده معتادان کشور هر روز 4 تن مواد مخدر مصرف می کنند آمار معتادان کشور را سه درصد کل جمعیت کشور می باشند.
آفرین رحیمی موقر در همایش علمی اعتیاد اظهار داشته است ایران نخستین کشور از نظر مصرف مواد مخدر در جهان است ایران با توجه به شرایط فرهنگی ، اجتماعی و موقعیت جغرافیایی یکی از مستعدترین کشورها در زمینه بیماری اعتیاد است این در حالی است که بختیاری رئیس سازمان زندانهای کشور آمار زندانیان مواد مخدر کشور را یکصدهزار نفر اعلام می کند یعنی کسانی که یا تنها معتاد به مواد مخدر بوده یا سالم بوده و به خرید و فروش مواد مخدر مبادرت ورزیده و یا در عین حال که معتاد بوده اند به خرید و فروش مواد مخدر اشتغال داشته اند. 2 میلیون معتاد در ایران رکورد جهانی است بنابراین وجود 2 میلیون معتاد برای جمعیت 60 میلیونی ایران رقمی بسیار بالا است و از آنجایی که سودآورترین منبع درآمد است هم اکنون سن متوسط اعتیاد از 40 سال به 15 سال رسیده است. طبق گزارش برنامه کنترل مواد مخدر در سطح بین المللی سازمان ملل متحد (UNDCP) دراواخر دهه 1990 ، 180 میلیون نفر در سراسر دنیا معادل 2/4 درصد افراد بالای 15 سال موادمخدر غیرقانونی مصرف کرده اند همچنین طبق بررسی الگوهای مصرف موادمخدر در ایران در سال 1377 نزدیک 81 درصد جمعیت مورد مطالعه مصرف کننده مواد مخدر در فاصله سنی 20 تا 44 سال قرار داشته اند. در کشور ما 2 میلیون معتاد به مواد مخدر وجود دارد که اگر هر معتاد حداقل 5 نفر وابسته (پدر ، مادر ، همسر، فرزندان) داشته باشد بالغ بر 12 میلیون نفر از جمعیت کشور با معضل خانمان سوز اعتیاد درگیر می باشند.
عوارض ناشی از اعتیاد شامل عوارض فردی، خانوادگی ، شغلی ، اجتماعی و اقتصادی را می توان به شرح زیر برشمرد :
1- عوارض فردی ، جسم و روانی اعتیاد
کاهش وزن ـ سو تغذیه ـ بیماریهای مزمن تنفسی ـ آسیب های عضلانی ـ اختلالات قلبی ـ عروقی ـ اختلالات ریوی و کلیوی ـ عفونت های خطرناک ( ایدز ، هپاتیت ، کزاز ) ناتوانی جنسی و عقیمی سکته قلبی و مغزی ـ اختلال خوا ب ـ افسردگی ـ اختلالات روانی شدید و پایدار
2- عوارض خانوادگی
خشونت در خانواده ، کودک آزاری ، فرزند آزاری و …
غفلت و بی توجهی به مسایل فرزندان ناشی از بی تفاوتی فرد معتاد ـ مشکلات تحصیلی فرزندان ـ اختلالات روانی خودکشی و فرار فرزندان ـ آشفتگی و به هم ریختن بنیان خانواده ـ ایجاد محدودیت در روابط سالم خارج از خانواده ـ افت و کاهش سطح اقتصادی اجتماعی و منزلت فرهنگی خانواده ـ بی کفایتی و عدم مدیریت و سرپرستی خانواده ـ طلاق ، سرقت فرزندان و …
3- عوارض شغلی
به خطر افتادن موقعیت شغلی و اعتیاد فردی معتاد ـ افزایش سوانح و حوادث در حین کار ـ عیبت در کار ـ کاهش کارایی و بهروری ـ اخراج و بیکاری
4- عوارض اقتصادی
خسارت ناشی از کاهش نیروی مولد و افزایش نیروی غیرفعال و مصرف کننده به جامعه هزینه های مادی و انسانی تحمیل شده به نیروهای انتظامی برای مبارزه با اعتیاد و یا جرایم ناشی از اعتیاد صرف هزینه های فراوان امکانات و ضرورتهای دادگاهها و عوامل قضایی هزینه های نگهداری مجرمین مواد مخدر و معتادان در زندانها ـ هزینه های مراکز درمانی درمانگاهها و مراکز بازپروری ـ هزینه های ناشی از مراقبت های بهداشتی ثانویه مانند بیمارستانها
5- عوارض اجتماعی
رواج و گسترش انواع جرایم مانند سرقت , فحشا , خشونت , قتل و تجاوز افزایش مشاغل کاذب و بیکاری ـ بیآخانمانی و نابهنجاری اجتماعی ـ فقر و نداری ـ برهم خوردن نظم و تعادل اجتماعی ، افت اعتبار اجتماعی و فرهنگی جامعه .
بطور کلی برای حل مشکل اعتیاد معمولاً سه راه وجود دارد؟
1- مقابله به منظور کاهش عرضه
2- درمان به منظور بهبودی معتادان
3- پیشگیری به منظور کاهش تقاضا
(خواجوی ، 1383)
همچنین عیدورزی در سال 1378 در تحقیقی با عنوان مقایسه شیوه های مقابله ای در افراد معتاد به موادمخدر و افراد غیرمعتاد در موقعیتهای استرس زا پرداخت.
چکیده : نتایج حاصله بدین گونه بود که این فرضیه که افراد غیر معتاد نسبت به افراد معتاد بیشتر شیوه های مقابله ای متمرکز بر حل مسئله را بکار می برند مورد تایید قرار گرفت ولی فرضیه های دوم و سوم ما که افراد معتاد نسبت به افراد غیرمعتاد بیشتر از شیوه های مقابله ای متمرکز بر هیجان و غیرموثر استفاده می کنند رد شد که احتمالاً به علت تعداد کم افراد مورد مطالعه سطح سواد پایین و همگون بودن آنها بود. (عیدورزهی، 1378)
در تحقیقی دیگر صالحی در سال 1379 به بررسی تاثیر عوامل اقتصادی ـ اجتماعی بر اعتیاد پرداخت.
چکیده : یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثریت معتادان از وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی پایینی برخوردارند. ضمناً در حدود 40 درصد آنها بیکار هستند. این تحقیق نشان می دهد که بین سطح تحصیلات ، میزان درآمد ، ساخت خانواده ، میزان دستیابی به اهداف ، میزان انزواطلبی ، میزان ناکامی در زندگی ، میزان امید به آینده و میزان عضویت در فرد، فرهنگ بزهکاری و اعتیاد رابطه معناداری وجود دارد. (صالحی ، 1381)
فصـل سوم
روش تحقیق
مقدمه :
در دو فصل قبل بطور مشروح گستره موضوع مورد بررسی و زیربنای نظری و تجربی آن مورد ارزیابی قرار گرفت. در این فصل به فرآیند روش شناختی بررسی تجربی مسئله می پردازیم.
روش تحقیق :
نوع روش تحقیقی که برای رسیدن به مقاصد تحقیق حاضر از آن استفاده شده است روش تحقیق توصیفی 32 از نوع روش علمی مقایسه ای 33 است که آن شامل توصیف و ثبت و تجزیه و تحلیل و تفسیر شرایط موجود است این کار مستلزم گونه ای از مقایسه یا مقابله است و در آن کوشش می شود تا روابط میان متغیرهای دستکاری نشده کشف شود. (پاشا شریفی 1374 ص 45)
تحقیق توصیفی بر خلاف تحقیق بر آوردی و ارزشیابی بر ساختن فرضیه و آزمایش آن تحلیل روابط بین متغیرهای دستکاری نشده و پروراندن قوانین کلی توجه دارد بر خلاف روش تجربی که در آن متغیرهای با مداخله محقق بدقت تنظیم و دستکاری می شوند در تحقیق توصیفی متغیرهایی انتخاب می شوند و مورد مشاهده قرار می گیرند که هم اکنون وجود دارند یا قبلاً اتفاق افتاده اند. (دلاور 1371 ص 52).
در هر دو روش توصیفی و تجربی از روشهای دقیق نمونه گیری استفاده می شود تا یافته های آنها در مورد افراد گروهها و اوقات و یا موقعیتهای دیگر تعمیم داده شود. (پاشا شریفی 1374 ص 47)
بنابراین در این تحقیق بروز اختلال شخصیت ضد اجتماعی در بین جوانان پسر معتاد و غیرمعتاد بطور مقایسه ای بین این دو متغیر انجام خواهد گرفت که استفاده از همان روش تحقیقی علی مقایسه ای می باشد. زیرا پژوهشگر علل احتمالی متغیر وابسته را مورد مطالعه قرار می دهد . چون متغیر وابسته و مستقل هر دو در گذشته رخ داده اند ، لذا این نوع تحقیق غیر آزمایشی را تحقیق پس رویدادی می نامند.
جامعه آماری 34
جامعه آماری در این تحقیق عبارتست از کلیه جوانان معتاد و غیر معتاد بین سن 20 تا 30 ساله شهرستان خمین می باشد.
نمونه آماری 35
جمعاً نمونه آماری این پژوهش حدود 80 نفر می باشد که 40 نفر آنان را جوانان معتاد بین 20 تا 30 ساله که در مراکز TC ، خود معرف و زندان به جرم بزهکاری یا جرایم دیگر در مراکز مربوطه در شهرستان خمین نگهداری و یا تحت درمان و بازپروری قرار می گیرند و نیم دیگر حدود 40 نفر جوانان غیر معتاد بین سن 20 تا 30 شهرستان خمین که گروه مقایسه را تشکیل می دهند.
روش نمونه گیری 36
در این تحقیق از شیوه نمونه گیری نمونه های در دسترس استفاده شده است زیرا امکان پیدا کردن افراد معتاد در جامعه عادی بدلیل عوامل فرهنگی و اجتماعی غیرممکن بوده و نمونه معرف جامعه نمی باشد و نیز امکان دسترسی به تعداد زیادی از معتادان قیاس با گروه سالم بسیار سخت می باشد لذا تا حد امکان سعی شده تا افراد پس از انتخاب با گروه مورد مقایسه (افراد سالم) همگن باشد و عواملی مانند جنسیت ـ سن و سایر متغیرهای کنترل همتراز شوند .
شیوه نمونه گیری به این صورت است که به مراکز فوق الذکر مراجعه نموده و آمار کل معتادین به مواد مخدر را بدست آورده و از بین آنها بصورت تصادفی ساده آزمودنیها جهت شرکت در آزمون انتخاب شده است و از بین افراد غیر معتاد شهرستان خمین نیز از طریق مراجعه به پارکها و اماکن تفریحی انتخاب شده اند.
نحوه اجرای آزمون :
پس از گفتگوی کوتاه مدت و تشریح اهداف پژوهش حاضر و آشنایی این افراد باهدف از این مطالعه به آنها اطمینان داده شد که مطالب پرسشنامه و چگونگی پاسخ به آنها کاملاً محرمانه است. بدین ترتیب توانستیم تا حدود زیادی به صداقت آنها در پاسخ به سوالات اطمینان داشته باشیم. برای پر کردن پرسشنامه زمان و دقت محدودی قائل نشدیم و زمان پر کردن پرسشنامه حدود 30 دقیقه طول می کشد. پرسشنامه در دو نوبت صبح و عصر تکمیل گردیده است.
روش جمع آوری داده ها
برای نیل به اهداف تحقیق و به منظور جمع آوری اطلاعات در خصوص میزان اختلال شخصیت ضداجتماعی در آزمودنیها نیاز به ابزاری بوده که جواب دادن به سوالات آن برای افراد معتاد که دارای صبر و حوصله کمتر و نیز عدم احساس مسئولیت هستند راحت و جالب باشد در این راستا اولین ابزاری که به ذهن می آید آزمون MMPI است.
ابزار اندازه گیری 37
خصوصیات آزمون MMPI
محقق از فرم کوتاه MMPI که 71 سوالی است و از سه مقیاس اعتباری و هشت مقیاس بالینی تشکیل می شود استفاده خواهد کرد. این آزمون را می توان در مورد اکثر افراد یا به صورت فردی یا گروهی اجرا کرد.
آزمون همیشه باید در یک موقعیت تخصصی و با نظارت کامل انجام شود این امر این احتمال را که آزمون جدی گرفته شده باشد و نتایج معتبر و سودمند باشد را افزایش می دهد. آزمون باید در یک مکان ساکت و آرام اجرا شود.
بعد از اینکه آزمودنی به سوالات پاسخ داد نخستین گام در ترسیم نیمرخ مقیاسهای اعتباری و بالینی منتقل کردن نمره های خام از پاسخنامه به محلهای مناسبی بر روی برگه می باشد. در این موقع نمره تصحیح k به نمره های خام مقیاس های شماره 1 (HS) – 4 (pd)- 7 (pt) – 8 (Sc) – 9 (Ma) ( به ترتیب مقیاس های خود بیمار انگاری ، انحراف روانی اجتماعی ، ضعف روانی ، اسکیزوفرنی و هیپومانی ) اضافه می شود.
در تفسیر آزمون MMPI : مقیاس های اعتباری زیر 50 تفسیر نمی خواهد . بین 50 تا 70 را تفسیر می کنیم.
مقیاس های بالینی بیشتر از 70 را باید تفسیر کرد.
برای تفسیر مقیاس های بالینی از روش تفسیر برافراشتگی نسبی یک نقطه ای استفاده می شود.
(هر مقیاس بطور مستقل از مقیاس های دیگر تفسیر می شود)
اعتبار و پایایی38
پژوهش های انجام شده نشان می دهد که MMPI از سطوح متوسط کوتاه مدت و همسانی درونی برخوردار است به عنوان مثال هنفون و پارکر 1988 در مطالعات خودبین 1970 – 1980 یک مطالعه فرا تحلیلی انجام داده اند در نتیجه آن همه مقیاس های MMPI کاملاً پایا هستند ادامه ضریب پایانی در آنها از 71% تا 84% است. میانه ضریب اعتبار برای بیماران روانپزشکی حدود 80% و افراد بهنجار حدود 70% و ضریب اعتبار دو نیمه آزمون در حدود متوسط بوده و میانه 70% دارد. (فرم بلند آزمون MMPI روان تجهیز سینا).
متغیرها 39
متغیر مستقل : اعتیاد
متغیر وابسته : اختلال شخصیت ضد اجتماعی
متغیر کنترل :
1- خمین
2- اعمال جنسیت
3- سن
4- میزان تحصیلات
5- سایر بیماریهای روانی
روش آماری
این نکته به اثبات رسیده که آزمون T برای مقایسه دو گروه مستقل همانند آزمون T تک نمونه ای می تواند نتایج دقیقی بدست دهد حتی اگر جامعه ای نمونه برداری شده با این مفروضه ها نمونه ای دقیق نداشته باشد در حقیقت لزومی ندارد که جامعه های مورد مطالعه دقیقاً نرمال باشد و اگر جامعه ما تک نمایی و بدون چولگی شدید باشد هنوز می توان آزمون T را به کاربرد به همین ترتیب برابر بودن واریانس دو جامعه نیز به گونه مطلق ضروری نیست.
لذا در تحقیق حاضر برای توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
برای مقایسه میانگینها از آزمون T مستقل استفاده شده که لازم به ذکر است که آزمون T مستقل به دو صورت محاسبه می شود:
الف ) زمانی که واریانس برابر باشد.
ب ) زمانی که واریانس ها برابر نباشد.
برای تعیین یکسانی واریانس ها از آزمون لوین استفاده می کنیم.
فصـل چهـارم
تـجـزیـه و تـحـلیـل نتــایـج
مقدمه
در این فصل ضمن ارائه داده های بررسی ، به تحلیل آماری آزمون فرضیه ها و نتایج حاصل از آن پرداخته می شود.
الف : مشخصه های آماری نتایج کمی :
در چهارچوب مشخصه های آماری نتایج کمی و نتایج حاصل از اجرای آزمون MMPI و مقیاس Pd (اختلال شخصیت ضد اجتماعی) در دو گروه معتاد و غیرمعتاد مورد بررسی قرار گرفته است و جدول شماره (4-1) بیانگر مشخصات مرتبط با دو گروه مورد مطالعه می باشد که در آن همانطور که دیده می شود گروه معتاد تعداد 40 نفر و میانگین 475/13 و با انحراف معیار 694/1 با گروه غیرمعتاد با تعداد 40 نفر و میانگین 80/11 و انحراف معیار 174/2 مورد مقایسه قرار گرفته است.
نتایج حاصل از اجرای آزمون MMPI نشان می دهد که از لحاظ اختلال شخصیت ضد اجتماعی بین دو گروه معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.
گروهها
تعداد
میانگین
انحراف معیار
Pd معتاد
40
475/13
694/1
غیرمعتاد
40
80/11
174/2
جدول : 4-1 : مشخصات مرتبط با دو گروه معتاد و غیرمعتاد
ب )مقایسه میانگین ها
با مرور جدول (4-2) و مقایسه میانگین ها داده های خام دو گروه معتاد و غیرمعتاد می توان به این نتیجه رسید که میانگین های دو گروه با استفاده از آزمون لوین جهت تساوی واریانسها بین دو گروه واریانسهای مساوی دیده نمی شود و به این جهت به جای آزمون t باید از آزمون p جهت مقایسه میانگین های دو گروه استفاده گردد که در تحلیل spss تحت عنوان تساوی واریانسها فرض نمی شود آورده شده است.
نتایج آزمون لویی در جدول (4-2) ارائه شده است :
شاخص ها
گروه
F
سطح معناداری (p)
شخصیت ضداجتماعی
709/3
058/0
جدول 4-2 : آزمون لوین برای تساوی واریانسها
میانگین و انحراف معیار نمرات شخصیت ضد اجتماعی افراد معتاد و غیرمعتاد در جدول (4-3) ارائه شده است :
شخصیت ضد اجتماعی
جنس گروهها
معتاد
غیرمعتاد
T
سطح معناداری (P)
شاخص ها
تعداد
میانگین
انحراف معیار
تعداد
میانگین
انحراف معیار
40
475/13
694/1
40
80/11
174/2
843/3
00/0
605/73 = df
جدول 4-3 : میانگین و انحراف معیار شخصیت ضداجتماعی افراد معتاد و غیرمعتاد .
سوالی که در این پژوهش مطرح است این است که آیا تفاوتی بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر میزان شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد؟
چنانچه در جدول (4-3) مشاهده می شود تفاوت بین میانگین های نمرات شخصیت ضد اجتماعی افراد معتاد و غیرمعتاد معنادار است (P=0) لذا سوال تایید گردید.
یافته های فرعی تحقیق :
– بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر خود بیمارانگاری تفاوت معناداری وجود دارد. (008/0 = P)
– بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد. ( 003/0 = P)
– بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر پارانویا تفاوت معناداری وجود دارد . (0 = P )
– بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر اسکیزوفرنی تفاوت معناداری وجود دارد. (003/0 = P)
فصــل پنجــم
مقدمه :
در این فصل هماهنگی و عدم هماهنگی نتایج حاصله از این پژوهش با نظریات و پژوهشهای پیشین مورد بحث و بررسی قرار می گیرند و در بخشش بعدی محدودیتهای پژوهشی همراه با چند پیشنهاد جهت بهره گیری از یافته های این تحقیق ارائه خواهند شد.
نتیجه گیری
هدف محقق از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد می باشد.
پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که از لحاظ اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد .(P=0)
شخصیت ضداجتماعی که ناشی از اعتیاد است در شرایط و اوضاع خاصی بر ساختار یک جامعه دلالت دارد، در نزد مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی بیگانگی به حد اعلای خود می رسد، نظارت گروههای نخستین چون "خانواده" کاهش می یابد، همبستگی های اجتماعی متزلزل و سست می گیرد فرهنگ حزن و اندوه حاکم می شود بطور کلی زمینه چنین شرایطی مهیاتر می گردد.
گاهی نظام خانواده به لحاظ مسائل مذهبی و فرهنگی ، روانی و عاطفی، اجتماعی و اقتصادی دچار لغزش و تزلزل می گردد که در این صورت افراد معتاد خویشتن داری خود را از دست داده و روی به بزهکاری و شخصیت ضداجتماعی می آورند. این افراد می توانند با استفاده از مشاوره خانوادگی مشکلات خود را بازنگری نموده و به راه حل مناسبی دست یابند.
اغلب جرایم را افراد معتاد مرتکب می شوند چون برای خرید مواد ناگزیر از ارتکاب جرم هستند. بیشترین جرایمی که به وسیله معتادین صورت می گیرد عبارتند از :
دزدی ، ورود به خانه مردم به خاطر ارتکاب جرایمی چون دزدی و آدمکشی و فحشا است بنابراین بیشترین جرایم مناطق شهری را معتادین مرتکب می شوند. نتایج تمام مطالعاتی که در زمینه درمان اعتیاد انجام گرفته نشان می دهد که اعتیاد یکی از مشکلترین انحرافات و کجرویهایی است که درمان آن چندان قطعی نمی تواند باشد.
چون افراد معتاد و مردم عادی و سالم دو معیار اخلاقی متفاوت دارند. مردم جامعه، معتادین را نمی پذیرند بنابراین تنها کسانی که آنها را می پذیرند و رفتارشان را تایید می کنند و با آنها در ارتباط هستند دوستان معتاد قدیمی آنهاست چون اغلب معتادین به مواد مخدر به کجرویهایی چون دزدی و فحشا گرایش دارند و در این فعالیتها دیگران همیشه نسبت به آنها تصور جنایی دارند و آنها را از خود می رانند بنابراین برای معتادین مشکل است که از اعتیاد دست بکشند، اگر معتادی مصرف مواد مخدر را کنار بگذارد چون مجبورند با افراد معتاد ارتباط داشته باشند ، و اغلب آنها در مناطق کثیف و شلوغی که پر از مواد مخدر است زندگی می کنند به ناچار رهایی از بند اعتیاد کار آسانی نیست و امکان بازگشت مجدد آنها به مصرف مواد مخدر و در نهایت بروز شخصیت ضداجتماعی وجود دارد.
سعی در بهبود معتاد یکی از وظایف عمده گروه درمان است. چون شناخت اجتماعی و اقتصادی جامعه به بهبود آنان بستگی دارد، زیرا شخص معتاد هم برای خود و هم برای جامعه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی مضر و خطرناک است. بنابراین نباید فراموش کرد که آنها بیماران اجتماعی هستند که احتیاج به کمک و درمان دارند و این کار بر عهده گردانندگان جامعه است که مسئولیت آموزشی و درمانی دارند.
علاوه بر هدف کلی این پژوهش اهداف جزئی و فرعی زیر نیز بدست آمده است که بین خود بیمارانگاری، افسردگی، پارانوئید و اسکیزوفرنی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.
در تحقیقی مشابه پوریان در سال 1381 به بررسی و مقایسه خصوصیات اخلاقی و شخصیتی نوجوانان سنین (18-16) عادی و بزهکار پرداخت که به نتیجه مشابه زیر دست یافت : بین خصوصیات شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد.
همچنین در پژوهش دیگر دهقانی در سال 1380 به بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی ، اعتیاد و نیمرخ روانی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیرمعتاد پرداخته و تقریباً به نتیجه مشابهی دست یافته است که بین دلبستگی و اعتیاد با نیمرخ روانی رابطه وجود دارد.
در پژوهشی دیگر صالحی در سال 1381 به بررسی تاثیر عوامل اقتصادی اجتماعی بر اعتیاد پرداخته است : نتیجه مشابهی که بدست آمده نشان می دهد که میزان عضویت در خرده فرهنگ بزهکاری و اعتیاد رابطه معنی داری وجود دارد.
محدودیت های تحقیق :
محدودیت های خارج از دسترس محقق:
1- فقدان آمار و ارقام دقیق مربوط به تعداد معتادین بعلت محرمانه بودن این اطلاعات.
2- عدم همکاری برخی از موسسات و مسئولین زیربط.
3- فقدان پرسشنامه مخصوص جهت سنجش اختلال شخصیت ضد اجتماعی
محدودیتهای در کنترل محقق:
1- جامعه خمین : انتخاب جامعه آماری بر عهده محقق است.
2- جنسیت : چون زنان معتاد در خمین قابل بررسی نیست ، لذا این پژوهش بر روی مردان معتاد می باشد.
3- سن : انتخاب شن برای بررسی بر عهده محقق است و در تحقیق حاضر جوانان بین 20 تا 30 سال مورد بررسی قرار گرفته اند.
4- تحصیلات : میزان تحصیلات بین سواد خواندن و نوشتن و فوق دیپلم مطرح است.
5- سایر اختلالات روانی : خود بیمار انگاری ـ افسردگی ـ هیستری ـ پارانویا ـ ضعف روانی ـ اسکیزوفرنیا ـ هیپوماینا.
پیشنهادات
پیشنهادهای زیر جهت ارائه بهتر کارهای پژوهشی که در آینده انجام می شوند ارائه می شود :
الف ) می توان در انجام دادن آزمون MMPI برای بررسی شخصیت ضداجتماعی به بررسی و مقایسه این اختلال در دیگر افراد و اقشار جامعه پرداخت و گروههای دیگر را با هم مقایسه کرد.
ب ) می توان در انجام دادن آزمون MMPI علاوه بر بررسی شخصیت ضداجتماعی دیگر بیماریهای روانی را نیز مورد بررسی قرار داد تا تحقیق کاملتر و جامعتر باشد و اطلاعات کاملتری را در اختیار محقق قرار دهد.
د ) جنسیت نیز تحت بررسی قرار گیرد و تاثیر آن تحت کنترل و تحقیق قرار گیرد.
کاربر نتایج :
استفاده از نتایج کاربردی این پژوهش و پژوهشهای دیگری که در فصل دوم به آنها اشاره کردیم، می تواند در جهت تامین بهداشت روانی خانواده ها و در نتیجه جامعه موثر واقع شود :
در وهله اول می توان با اتکای نتایج این بررسی به تدوین و ارائه یک برنامه فرهنگی به منظور حفظ ارزشهای نظام خانواده پرداخت.
با توجه به مسائل فرهنگی که ویژگیهای متناسب با نیازهای طبیعی و منطبق با شرایط اجتماعی را به عنوان ارزشهای اجتماع در تصور جوانان پدید می آورد، باید با ارائه برنامه های فرهنگی نسبت به حفظ و توسعه این ارزشها توجه بیشتری مبذول گردد.
در وهله دوم نتایج این بررسی را می توان به عنوان رهنمودهایی در قلمرو پیشگیری مورد استفاده قرار داد و از طریق مشاوره خانوادگی و فردی نسبت به بررسی شخصیت افراد قبل از اعتیاد، ایجاد شرایط لازم برای ترک اعتیاد ، شناخت و آشنایی آنان با یکدیگر کمک شایان توجهی به خانواده ها نمود.
در وهله دیگر کاربرد نتایح این بررسی می تواند در ارائه خدمات به شیوه جلسات مشاوره خانوادگی به منظور هماهنگ سازی رفتار همسران و پدر و مادر و برقراری روابط باز با دیگر افراد معتاد یاکسانی که توانسته اند اعتیاد خود را کنار بگذارند افراد معتاد را در جهت مثبت و سازنده ای هدایت کند. امروزه در بسیاری از موارد بروز شخصیت ضداجتماعی ناشی از فقدان یک مجرای ارتباطی صحیح و وجود روابط نادرستی است که در نظام خانواده وجود دارد. اعضای خانواده بویژه همسران نیاز به تبادل نظر و بحث خالی از هر گونه پیشداوری و توام با صمیمیت دارند تا مشکلات خود را بازنگری نموده و به راه حل مناسبی دست یابند. هر قدر زوجین و پدر و مادر به این امر مبادرت ورزند، مشکلات آنان سهل تر و در نتیجه به حل آن امیدوار می شوند.
منـــابـــع
منابع فارسی :
– اورنگ ، جمیله ـ پژوهشی در باره اعتیاد ـ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ چاپ اول 1367.
– احمدی، رضا ـ روانشناسی نوجوانان و جوانان ـ انتشارات ترمه مشعل ، چاپ دوم 1371.
– اشرف ، احمد ـ کژ رفتاری مسائل اعتیاد و آسیب شناسی اجتماعی ـ انتشارات بدر ـ چاپ اول 1355.
– پورمقدم ، رضا ـ اعتیاد (خو گرفتن ) به تریاک و فرآورده های آن ـ نشر گیل ـ چاپ اول 1358.
– پاشا شریفی (مترجم) ـ جان بست . ج ـ (مولف ) روشهای تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری ـ انتشارات رشد ـ چاپ اول 1374.
– پوریان ، راضیه ـ بررسی و مقایسه خصوصیات شخصیتی نوجوانان دختر و پسر بزهکار و عادی شهرستان ازنا ـ مرکز الیگودرز ، 1381.
– جو کار ، علی ـ بررسی عوامل موثر بر جرم ـ الیگودرز ، 1379.
– چراغی ، مسلم ـ عوامل موثر بر گرایش جوانان و نوجوانان به مواد مخدر ـ اراک ، 1383.
– حلم سرشت ، پریوش ـ اصول بهداشت فردی ـ انتشارات حافظ ـ چاپ اول 1375.
– خواجوی ، محمد رضا ـ بررسی زمینه های اجتماعی گرایش جوانان به موادمخدر ـ کرج ، 1383.
– دانش ، تاج زمان ـ مجرم کیست؟ ـ سازمان انتشارات کیهان ـ چاپ اول 1379.
– دهقانی ، محمود ـ بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی ، اعتیاد و نیمرخ روانی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیرمعتاد ـ در مراکز خود معرف استان بوشهر ، 1380.
– رفیعی (مترجم ) ـ کاپلان و سادوک ( مولف ) ـ خلاصه روانپزشکی ـ انتشارات ارجمند ـ چاپ اول 1378.
– زنجانی ، احمد ـ الکلام یجرالکلام ـ انتشارات طوسی ـ چاپ اول 1359.
– ستوده ، هدایت الله ـ مقدمه ای بر آسیب شناسی اجتماعی ـ انتشاران آوار نور ـ چاپ اول 1374.
– شاکری، عبدالحسین ، مواد مخدر و اعتیاد ـ انتشارات میرگوتنبرگ ـ چاپ اول 1350.
– شاملو، سعید ـ آسیب شناسی روانی ـ انتشارات رشد ـ چاپ دوم 1370.
– صبور اردوبادی ، احمد ـ اعتیاد بلای قرن بیستم ـ انتشارات بعثت ـ چاپ اول 1350.
– صالحی ، فرهناز ـ بررسی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر اعتیاد ـ شهر کرد، 1381.
– صلواتی ، عصمت ـ بررسی علل و عوامل موثر بر اعتیاد بنی جوانان و نوجوانان (13-18) سال ـ دانشگاه پیام نور الیگودرز، 1381.
– طالبی ، بهمن ـ اعتیاد این زندگی نیست جهنم است ـ نشر کوچ ـ چاپ دوم 1357.
– فرجاد ، محمد حسین ـ آسیب شناسی اجتماعی و جامعه شناسی انحرافات ـ چاپ اول 1378.
– فرهت قائم مقامی ، ابوالقاسم ـ نظام گسیختگی و انحرافات اجتماعی ـ انتشارات موسسه حساب روشنفکر ـ چاپ اول 1365.
– قائمی ، علی ـ آسیب ها و عوارض اجتماعی ـ انتشارات سمت ـ چاپ اول 1373.
– کریم پور، صادق ـ روانشناسی اعتیاد ـ انتشارات آوای نور ـ چاپ اول 1378.
– گرگی ، توفان (مترجم ) ـ ژان برژره (مولف) ـ اعتیاد و شخصیت ـ سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامی ـ چاپ دوم 1368.
منابع انگلیسی
The ICD-IO classification of mental and Behavioural Disorders world Health organization. Geneva,1992.
منابع اینترنتی
www.siencedaily.com
www.Mental Health Matters & mental health-matters.com
ضــمائـــم
شعر و عکس
این پرسشنامه شامل 71 جمله است. خواهشمند است هر یک از جملات را بدقت بخوانید و درستی و یا نادرستی آن را در مورد خودتان با درج علامت (×) در چهار گوش بلی یا خیر مشخص کنید.
1- اشتهای خوبی دارم.
2- بیشتر صبحها خوش و سرحال از خواب برمی خیزم .
3- زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند.
4- موقع کار فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم .
5- گاهی فکرهای بدی می کنم که نمی شود درباره آن صحبت کرد.
6- بندرت دچار یبوست می شوم.
7- بعضی وقتها خیلی دلم می خواهد خانواده ام را ترک کنم .
8- گاهی اوقات آنچنان به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آنرا بگیرم.
9- هر چند وقت یکبار تهوع و استفراغ ناراحتم می کند.
10- به نظرم هیچ کس مرا درک نمی کند.
11- گاهی دلم می خواهد ناسزا بگویم .
12- هر چند شب یکبار دچار کابوس می شوم (خوابهای وحشتناک می بینم).
13- برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم .
14- من تجربه های مخصوص و عجیبی داشته ام.
15- اگر دیگران برایم نزده بودند بیشتر موفق بودم.
16- در دوران جوانی مرتکب سرقتهای جزئی شده ام.
17- گاه بگاه روزها ، هفته ها و حتی ماهها بوده که دست و دلم بکاری نرفته است.
18- خوابم آشفته است.
19- با دیگران که هستم تحمل شنیدن حرفهای عجیب و غریب آنها را ندارم.
20- اکثر کسانیکه مرا می شناسند از من خوششان می آید.
21- اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند.
22- کاش به اندازه دیگران خوشحال بودم .
23- فکر می کنم بسیاری از مردم برای جلب کمک و همدردی دیگران بدبختی های خود را بزرگتر جلوه می دهند.
24- بعضی وقعها خشمگین می شوم.
25- واقعاً اعتماد بنفس ندارم.
26- خیلی کم از پرش و تکان ماهیچه هایم ناراحت می شوم.
27- خیلی وقتها احساس می کنم که مرتکب کار زشت و یا خطایی شده ام.
28- بیشتر اوقات خوشحالم.
29- بعضی اشخاص آنقدر تحکم می کنند که حتی وقتی می دانم که حق با آنهاست دلم می خواهد بر خلاف آنچه می خواهند رفتار کنم.
30- معتقدم بر ضد من توطئه چینی می شود.
31- اغلب مردم حاضرند حتی با شیوه های غیرعادلانه به منافع و مزایایی برسند.
32- معده ام خیلی ناراحتم می کند.
33- اغلب نمی فهمم چرا آنقدر بدخلق و بدقلق بوده ام.
34- بعضی اوقات افکارم سریعتر از آن بوده که بتوانم بزبان بیاورم.
35- فکر می کنم که زندگی خانوادگیم به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم.
36- گاهی وقتها احساس می کنم که واقعاً آدم بی مصرفی هستم.
37- در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است.
38- در زندگی من مواقعی بوده است که در آن دست به کارهایی زده ام که بعدها نمی دانستم چه بوده است.
39- احساس می کنم که غالباً بی دلیل مجازات شده ام.
40- هیچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است.
41- برایم مهم نیست که دیگران در باره من چه فکر می کنند.
42- حافظه ام خوب است.
43- گفتگو با غریبه ها برایم دشوار است .
44- اغلب سر تا پا احساس ضعف می کنم.
45- بندرت دچار سر درد می شوم.
46- تا بحال اشکالی در حفظ تعادل خود موقع راه رفتن نداشته ام.
47- بین کسانی که می شناسم بعضی ها را دوست ندارم.
48- کسانی هستند که سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند.
49- کاش اینقدر خجالتی نبودم.
50- معتقدم که گناهانم غیرقابل بخشش هستند.
51- غالباً از چیزی دلواپسم .
52- رفقایم غالباً مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند.
53- کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم .
54- بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم.
55- تقریباً هیچوقت طپش قلب و یا تنگی نفس نداشته ام.
56- زود از جا در می روم و زود آرام می گیرم.
57- بعضی وقتها آنقدر بیقرار بوده ام که نمی توانستم یکجا بند شوم.
58- والدین و اعضاء خانواده ام بیش از حد از من ایراد می گیرند.
59- برای هیچ کس چنان مهم نیست چه به سرم می آید.
60- سوء استفاده از کسی که خود چنین امکانی را می دهد بد نمی دانم.
61- گاهی اوقات احساس می کنم سرشار از انرژی هستم.
62- قدرت بینایی من به خوبی سالهای قبل است.
63- خیلی کم متوجه شده ام که گوشم زنگ بزند یا وزوز کند.
64- یکی دو بار در زندگی احساس کرده ام که کسی سعی دارد با تلقین و هیپنوتیزم مرا وادار به انجام کارهایی بکند.
65- مواقعی بوده است که بدون علت خاص و بر خلاف معمول با نشاط بوده ام.
66- حتی وقتی هم با دیگرانم احساس تنهایی می کنم.
67- فکر می کنم تقریباً هر کس برای اینکه به دردسر نیفتد دروغ خواهد گفت.
68- من حساستر از دیگران هستم.
69- مواقعی است که مغزم کندتر از حد معمول کار می کند.
70- غالباً مردم مرا ناامید می کنند.
71- در کشیدن سیگار افراط کرده ام.
1 – Introduction
2 – Statcment of problem
3 – objectives
4 – General objectives
5 – Specific objectives
6 – Hypothesis
7 – Opium
8 – Bdtaika
9 -Ledanome
10 -Cokenar
11 – Canabis
12 – Nancking
13 – Canton
14 – Amoi
15 – Fuchvo
16 – Ninck po
17 – Shanghai
18 – CanaBis
19 – Charden
20 – Tavernie
21 – Robert D.Hare
22 – Black
23 – Larsen
24 – Sperry
25 – Millon
26 – Ries
27 – Kirnberg
28 – Narcissistic
29 – Barratt
30 – Costello
31 – Sharon
32 – Descriptive Reserch
33 – Expost Facto Riserch
34 – statistical population
35 – statistical sample
36 – sampling method
37 – Information collection method
38 – Validity & Reliability
39 – Variables
—————
————————————————————
—————
————————————————————
110