فصل اول
مقدمه
هرکسی شخصیتی دارد و شخصیت شما به تعیین محدودیت های موفقیت ، خوشی و خرسندی در زندگی شما کمک می کند . ما درباره شخصیت صحبت می کنیم و اگر بگوییم که شخصیت شما یکی از مهمترین موهبت های شماست گزافه گویی نکرده ایم . شخصیت شما تا حالا هم به شکل گیری بسیاری از جنبه های زندگی شما کمک کرده است و در آینده نیز به همین کار ادامه می دهد .
همه چیز هایی را که تا کنون به دست آورده اید ، تمام چیز هایی را که انتظار دارید در شغل خود به دست آورید ، خواه همسر یا والد خوبی باشید و حتی حالت سلامت عمومی شما می تواند تحت تاثیر شخصیت شما و شخصیت های افرادی که با آنها تعامل دارید قرار گیرد .
چند بار فردی را به عنوان کسی که شخصیتی فوق العاده دارد توصیف کرده اید ؟ منظور شما از این توصیف معمولا این است که وی خوش بر خورد و دلپذیر است و به راحتی می توان با او کنار آمد ، فردی ممکن است او را به عنوان دوست ، هم اتاقی یا همکار انتخاب کنید . اگر شما برای سپردن یک تعهد برای رابطه ای شخصی خود را آماده کرده باشید ، ممکن است بخواهید یا با او ازدواج کنید که در این صورت تصمیم خود را طبق بر داشتی که از شخصیت او داشته اید قرار می دهید .
شما همچنین افرادی را می شناسید که به نظرتان شخصیت وحشتناکی دارند . امکان دارد این گونه اشخاص گوشه گیر ، متخاصم ، پر خاشگر ، سرد ، نا خوشایند باشند و کنار آمدن با آنها دشوار باشد . شما آنها را استخدام نخواهید کرد یا به همکاری با آنها علاقه نخواهید داشت و احتمالا دیگران نیز از آنها دوری می کنند آن ها را منزوی می سازند .
شخصیت شما می تواند انتخابهای شما را محدود کند یا آنها را گسترش دهد و مانع از سهیم شدن شما در تجربه های خاص با دیگران شود یا شما را قادر سازد تا اکثر این تجربه ها را داشته باشید شخصیت می تواند برخی از افراد را ملزم و محدود کند و دیگران را در معرض تجربیات جدید قرار دهد .
در حالی که شما درباره شخصیت دیگران داوری می کنید ، آنها نیز داوری های مشابهی درباره شما می کنند . این قضاوتهای دو جانبه که هم در زندگی فرد داوری شده و هم داور را شکل می دهد ، هر بار که با یک موقعیت اجتماعی رو به رو می شویم که ما را ملزم به تعامل با دیگران می کند ، بارها تکرار می شوند . البته ، تعداد و تنوع موقعیت اجتماعی که مشتاقانه در آن شرکت می کنید نیز توسط شخصیت شما تعیین می شود ، مثل مردم آمیزی یا کمرویی نسبی شما . درست همانگونه که بدون تردید شما تصویر روشنی از شخصیت کلی خود دارید . می دانید که آن عامل را در کجا ارزیابی کنید . اما بسیار ساده لوحانه و بی معنی خواهد بود اگر بکوشیم کل ویژگی های شخصیت یک فرد را با به کار گیری اصطلاحات مبهمی مثل فوق العاده و وحشتناک ، جمع بندی کنیم . موضوع شخصیت به قدری پیچیده است که نمی توان با چنین توصیف ساده ای آن را بیان کرد ، زیرا انسانها در شرایط گوناگون و در برابر افراد مختلف ، بسیار پیچیده و تغییر پذیر هستند . ما باید در تعریف و توصیف شخصیت به اندازه کافی دقت بیشتری داشته باشیم . به همین دلیل ، روان شناسان تلاش قابل ملاحظه ای را صرف ساختن آزمونهایی برای ارزیابی یا سنجش شخصیت کرده اند .
امکان دارد معتقد باشید که به هیچ آزمون روان شناختی که به شما بگوید شخصیت شما چگونه است ، نیازی ندارید و در مجموع ممکن است حق با شما باشد . بالاخره ، شما احتمالا بهتر از هر فرد دیگری خودتان را می شناسید . اگر از شما بخواهند که واژه هایی را بنویسید که به بهترین وجه شخصیت شما را توصیف می کنند ، بی تردید می توانید بدون اینکه زیاد فکر کنید این کار را انجام دهید .
بیان مسئله
آیا بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت وجود دارد ؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
هر قدر بشر به طرف تکامل پیش می رود و سطح اطلاعات مردم وسیعتر می شود انسان به شناسایی روحیات حقیقی اشخاص احتیاج بیشتری پیدا می کند در زمانی که مرد روح های پاک و بی الایش و افکار ساده تری داشتند برای شناختن غرایز و احساسات یکدیگر در جستجوی وسایل مختلفی بودند که از همه آنها رایج تر ، قیافه شناسی و دقت روی اعمال و گفتار اشخاص بوده شاید در آن زمان ها این وسایل برای شناختن روحیات اشخاص کافی بوده ولی امروزه وسایل فوق ارزش خود را از دست داده اند . حالا دیگر مردم می توانند خود را زیبا و مهربان نشان دهند و حتی با جراحی پلاستیک قیافه ای برای خود درست کنند که ابدا تناسبی با اخلاق و روحیات آنها ندارد حالا دیگر شیادان و ریا کاری و دروغگویان به قدری ماهر شده اند و اطلاعات روانشناسی و عملی آنها به قدری زیاد شده است که به هیچ وجه نمی توان از روی قیافه و اعمال و گفتار آنها منظور تمایلات نا مشروعشان را درک کرد پس بررسی و شناسایی شخصیتی افراد و دانسته های روانشناسی می تواند در شناخت نسبی افراد به ما کمک کند و مسئله دیگر بدون شک سلامت افراد جامعه است که از اهمیت بسزایی بر خوردار است زیرا جوامع انسانی بدون حفظ سلامت و رعایت بهداشت نمی توانند بقا و استمرار خود را حفظ کنند . بیماری و نا توانی روابط انسانی را مختل و در نتیجه احساس امنیت و همبستگی را از انسان سلب می کند . همانگونه که بهداشت بعنوان وظیفه علم طب و در حیطه علوم پزشکی از اهمیت شایانی بر خوردار است و حفظ سلامتی جسمانی افراد بدان وابسته است ، بهداشت و سلامت روانی فرد فرد جامعه نیز مورد توجه خاص متخصصین و دست اندر کاران قرار گرفته است .
اهداف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر : بررسی رابطه سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا می باشد .
تعریف مفاهیم
تیپ شخصیتی ، تعریف عملی: نمره ای است که آزمودنی در آزمون درونگرایی و برونگرایی آیزینگ بدست می آورد
تیپ شخصیتی ، تعریف نظری : تیپ شخصیتی شالوده کل رفتار را تشکیل داده و شرح می دهند که چگونه ما خود را به دنیای واقعی مربوط ساخته یا با آن تطبیق می دهیم . بیشتر شخصیتها ترکیبی از چند تیپ هستند ، ولی معمولا یک تیپ غالب است (شاملو ، 1360).
سلامت روانی ، تعریف نظری : علم و هنر نگهداری و به حداکثر رساندن سلامت روانی و پیشگیری از بیماریهای روانی . ( شاملو ، 1360 )
سلامت روانی ، تعریف عملی : نمره ای است که آزمودنی در آزمون SCL-90 بدست می آورد .
فصل دوم
تاریخچه سلامت روانی
با توجه به بیماریها ی روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصا زندگی اجتماعی را شروع کرده همواره بوده است در حقیقت روان پزشکی را می توان قدیمی ترین حرفه و تازه ترین علم به شمار آورده قدیمی ترین ،چون بیماران روانی را مانند بیماران جسمی باید درمان کرد علل سر شتی و فرضیه مزاجها از همان بقراط و جالینوس وجود داشته و اهمیت تاریخی دارد . تازه ترین علم ، برای آنکه تقریبا از سال 1930 بعد از تشکیل اولین کنگره بین المللی ( CONGRESS INTERNATIONAL ) بهداشت روانی کار خود را شروع کرده از اسناد و مدارک موجود چنین استنباط می شود که تا اواخر قرن 18 و هم زمان با انقلاب کبیر فرانسه از تاریخچه سلامت روانی اطلاعات کافی در دست نیست اما در اوایل قرن 13 و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و بعلاوه فرضیه ابوعلی سینا مسئله این ارتباط را به اسپانیا و کشور های دیگر کشاند و این زمینه جدید برای بیماریهای روان تنی شد .
اولین روانپزشک به نام جان1 ویر که در سال 1515 در دهکده ای که در مرز آلمان و هلند به دنیا آمده بود پس از اتمام دوران رشد در سال 1563 کتابی در سوئیس نوشت که امروزه اهمیت زیادی درباره تاریخچه روانپزشکی دارد و نهضت روانکاری که توسط فروید به اوج قدرت رسید از اوائل قرن 20 از ابتدا توسط ژوزف2 بروئر اتریشی که علائم هیستریک ، یک زن جوان را معالجه کرد شروع شده در قرن بیستم تئوری های مختلف روانکاری روانپزشکی – دینامیک – ژنتیک – بیولوژی- ارتباط جسم و روان – تئوریهای سرشتی – معالجه درباره اثرات الکترو شوک و عمل جراحی مغز در بعضی از بیماریهای روانی ، گشایش مراکز اورژانس روانپزشکی بعلت بروز جنگ جهانی دوم و مطالعات اپیدولوژیک کودکان که از خانواده هایشان جدا و به سایر کشورها مخصوصا سوئیس پناه آورده شده بودند شد .
در سال 1930 اولین کنگره بین المللی سلامت روانی با شرکت نمایندگان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شده و مسائل روشن کشورها از قبیل : تاسیس بیمارستانها ، مراکز کودکان عقب مانده ذهنی و نظایر آن مورد مطالعه قرار گرفت .
در سال 1984 فدراسیون جهانی سلامت روانی بنیان گذار شد و در همان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو 3 سازمان سلامت 4 روانی در آمد و سازمان جهانی بهداشت در ژنو نقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت را بر عهده گرفت .
از آن تاریخ به بعد هر سال یک جلسه بین المللی و هر چهار سال یکبار کنگره جهانی تشکیل شده و می شود و در نتیجه تلاش و کوششهای پیگیر روز 18 فروردین مطابق با هفتم آوریل روز جهانی بهداشت اعلام شد و در سراسر جهان مسائل بهداشتی کشور ها مورد بررسی قرار گرفت و از مسئو لین بهداشتی کشور های مختلف خواسته شده تا برنامه های سلامت روانی را جزء بر نامه های عمومی قرار دهند . ( میلانی فر ، 1374 )
تعریف سلامت روانی
برای سلامت روانی تعاریف زیادی از سوی متخصصین مربوطه ارائه شده است با توجه به پیچیدگی های روان انسان و دشواری شناخت انسان به طور کلی ، هر یک از تعاریف به جنبه هایی از روان انسان توجه کرده و بنابراین نمیتوان تعریف جامع و مانعی برای سلامت روانی عرضه کرده اما به برخی از آنها اشاره می کنیم .
1 – علم و هنر نگهداری و به حداکثر رساندن سلامت روانی و پیشگیری از بیماری های روانی . (شاملو،1360)
2-فراهم آوردن اوضاع و احوال محیطی ، نظرات هیجانی و عادتهای تفکر که از نا سازگاری شخصی جلوگیری می کنند .
3- مطالعه اصول .و روشهای گسترش سلامت عقلی و جبران نا بسامانی های روانی . ( شعاری نژاد ، 1362)
4- سلامت روانی عبارت است از اینکه رفتار ها و عادات و طرز تلقی ها و افکار و ارزشهای فرد را به گونه ای سازمان دهیم که منجر به رشد همه جنبه های ضروری و سعادت اجتماعی بشود . ( لطف آبادی ، 1366)
سلامت روانی علمی است در خدمت بهزیستی و رفاه اجتماعی که هدف آن شناسایی علل و عوامل موثر در ایجاد بیماریهای روانی ، سعی در پیشگیری آنها و شناخت عواملی است که منجر به یک زندگی شاد ، سالم و بهنجار می شود .
واژه بهداشت از دو کلمه " به " به معنی نیکو و پسندیده و " داشت " به معنی نگاه داشتن و حفظ کردن تشکیل شده است که معنی ساده آن حفظ و نگهداری چیزی به نحو نیکو و مطلوب است پس بهداشت در واقع یک فرآیند است که از طریق آن و با استفاده از راهکار های مناسب به حفظ و نگهداری آنچه با ارزش است می پردازیم .
اهداف سلامت روانی
در اکثر کتب درسی اهداف و مقاصد سلامت روانی همان اهداف و مقاصدی است که بهداشت عمومی سعی در عمل کردن به آنها دارد ، با این تفاوت که سلامت روانی با حفظ سلامت روان و بهبود وضع روانی سرو کار دارد در حالی که محور اصلی بهداشت عمومی سلامت جسمی افراد جامعه است . ما اهداف سلامت روانی را در اینجا ذکر می کنیم . و اکثر متخصصین درباره اهداف با هم توافق دارند . که این اهداف عبارتند از :
1- ایجاد سلامت به وسیله پیشگیری از بروز بیماریهای روانی .
2- کنترل عوامل موثر در بروز بیماری روانی و تشخیص زود رس بیماری های روانی .
3- پیشگیری از عوامل ناشی از بازگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی .
4- درمان به موقع بیماری روانی .
5- ایجاد سیستم های حمایتی اجتماعی و روانی
6- شناخت علل و نحوه شیوع بیماریهای روانی5 .
سازمان بهداشت جهانی این اهداف را در سه بخش کلی یعنی پیشگیری ، درمان و باز توانی یا توانبخشی تقسیم کرده و بنا به توصیه این سازمان سلامت روانی باید از طریق چهار کانال اصلی عملی گردد .
1- ارائه خدمات بهداشتی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری روانی ، بیماریابی و درمان سریع بیماران .
2- آموزش متخصصین مثل : روانپزشکان ، روانشناسان ، دانشجویان ، پرستاران و کسانی که با سلامت روانی سرو کار دارند .
3- با انجام پژوهش درباره علل و نحوه به وجود آوردن بیماری روشی و چگونگی درمان و پیشگیری .
4- طرح و بر نامه ریزی بهداشتی و گسترش مراکز روانپزشکی و درمانی، ایجاد هماهنگی بین بر نامه های خدماتی آموزشی و پژوهشی ( سازمان جهانی بهداشت ، 1966 ) .
برخی از متخصصین مساله بالا بردن سطح بهداشت و سلامتی را مطرح کرده اند ( سازمان جهانی بهداشت ، 1991 ) و هدف کلی سلامت روانی را چنین مطرح کرده اند " افزایش مثبت جوانب مختلف سلامت جسمانی ، روانی و اجتماعی همراه با پیشگیری از نا بهنجاری های جسمانی ، روانی و اجتماعی طبق این تعریف ارتقاء سطح سلامتی از سه راه قابل اجرا است .
1- آموزش
2- پیشگیری
3- حمایت یا محافظت
در مورد آموزش ، اسمیت ،(61979) چنین نظر می دهد : " آموزش در بهداشت یعنی ایجاد ارتباط با افراد و گرو ه های جامعه با هدف پیشبرد مثبت سلامتی و از میان بردن بیماری از طریق تحت تاثیر قرار دادن طرز فکر و اعتقادات و رفتار مسئو لین و عموم مردم . هدف اصلی آموزش ارائه مشکلات و اطلاعات لازم و کمک به مردم برای کسب مهارتهای اجتماعی است ، به طوری که افراد جامعه احساس کنند که کنترل شخصی و قدرت تصمیم گیری دارند .
پس محور اصلی آموزش تاکید بر روشهای بهتر زیستن و سالم زیستن است و به جای جلوگیری از بیماری به پیشبرد سلامتی و بهزیستی تا کید می شود . هدف اصلی پیشگیری کاهش خطر بروز بیماری و مشکلات و اختلالات است .
روانشناس انگلیسی روبرت داونی 7 و همکارانش (1990 ) اهداف پیشگیری را به صورت زیر طبقه بندی کرده اند .
1- پیشگیری از علائم اولیه فرآیند بیماری از راه کاهش دادن خطر بروز بیماری . برای مثال : الف ) تزریق واکسن سرخجه برای کاهش خطر نا هنجاری های جنسی ب) اضافه کردن کلروفلوراید به آب آشامیدنی
2- پیشگیری از پیشرفت بیماری از راه شناخت زود رس علائم بیماری در صورتی که این شناخت باعث درمان موفقیت آمیز شود برای مثال الف ) شناخت زود رس نا هنجاریهای جنینی با استفاده از روشهای متداول در علم طب مثل جنین شناسی ب) شناخت زود رس غده های سرطانی و معاینه مداوم افراد برای جلوگیری از سرطان سینه و رحم .
3-پیشگیری از اختلالات اجتناب پذیر در بیماریهای صعب العلاج یا لا علاج . برای مثال : پیشگیری از عفونت مجرای ادرار در افراد مبتلا به بیماری سفتی و تحلیل عضلات
4- پیشگیری از وقوع دوباره بیماری برای مثال : الف ) تلاش برای پیشگیری از دومین سکته قلبی ، ب) تلاش برای پیشگیری از اقدام به خود کشی مجدد در مورد کسانی که یکبار اقدام به خود کشی کرده اند .
در مورد حمایت و محافظت در بهداشت متخصصین اعتقاد دارند که این بعد شامل کنترلهای قانونی و قضایی یعنی ، مقررات و خط مشیها و سیاستهایی است که برای تامین سلامتی و جلو گیری از بیماریها و آسیبهای گوناگون در جامعه موجود و به مرحله اجرا در می آیند. برای مثال ، می توان از قوانین موجود درباره بستن کمر بند ایمنی هنگام رانندگی ، کنترل بیماریهای مسری ، کنترل و جلو گیری از خرید و فروش مواد مخدر نام برد .
پس در واقع اهداف اساسی سلامت روانی به دو بخش عمده یعنی پیشگیری از بیماریهای روانی و ارتقا سطح سلامتی روانی تقسیم می شوند . سلامت روانی در عملی کردن این اهداف با مشکلات زیادی روبروست از جمله می توان از مشکلات در تعریف بیماری و سلامت روانی تشخیص بیماری شناخت علل و نحوه شیوع بیماری روانی و عدم امکانات برای برنامه ریزی پژوهشهای بهداشتی نام برد .
دید گاهها و نظریه ها در سلامت روانی
از نظر تاریخی کلیه دید گاه ها و نظریه های ارائه شده در مورد سلامت روانی را می توان در سه گروه کلی جای داد . نخست دید گاههایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر مدل پزشکی قرار داشته و دارند . این دسته از نظریات را می توان تحت عنوان کلی " دید گاه گروهی " مطرح کرد . دوم ، نظریاتی که تحت تاثیر رویکرد انسان گرایی مطرحح شده اند و اصولا بر فردیت انسان تاکید می ورزند .
این دسته از نظریه هایی که کلا جامعه و معضلات اجتماعی را مورد بررسی قرار داده اند و تحت عنوان کلی " دیدگاه اجتماعی " قابل تجزیه و تحلیل هستند .
دیدگاه گروهی شامل هسته اصلی نظریات مطرح در روانشناسی و روانپزشکی سنتی می شود .
نظریه پرداز های سنتی درباره شخصیت ، روان تحلیل گیری و روشهای سنجش ، در این گروه قرار می گیرند . برخی از پیش فرضهای عمده دید گاه گروهی را می توان در چند مورد خلاصه کرد .
1- اینکه فرد بیمار ناتوان است و درمان بدون مداخله مستقیم وی امکانپذیر است .
2- اینکه بیمار های روانی و به طور کلی اکثر خصوصیات رفتاری و روانشناختی انسان مشخصاً قابل طبقه بندی است و در نتیجه بیماریها و افراد مبتلا به بیماری را می توان در گروههای مشخصی قرار داده
3- چون که افراد را می توان در طبقات و دسته های مشترکی قرار داد پس روشهایی که برای درمان یک بیماری خاص کاربرد دارد ، برای افراد مبتلا به آن بیماری نیز مشترک است .
4- هر چند ابعاد وجودی انسان به چند بعد جسمانی و روانی و اجتماعی تقسیم می شود ولی تاکید انسانی بر بعد جسمانی است .
دیدگاه فردی در اصل به مخالفت دیدگاه گروهی بر خاسته است دانشمندانی چون مازلو و راجرز در پنجاه سال گذشته بر فردیت انسان و نقشی که خصوصیات منحصر به فرد انسان در شکل گیری معنای بیماری روانی ایفا می کند تاکید ورزیده اند این محققین اصرار دارند که اولاً : انسان موجود ناتوانی نیست و قدرت تصمیم گیری و حق انتخاب در وی وجود دارد و اختلالات روانی به دلیل وجود ناتوانی یا ضعف در فرد نیست ، بلکه به دلیل نیاز های ارضا نشده به وجود می آیند .
ثانیا : پیروان دیدگاه فردی انسان را موجودی پویا و زندگی را هدفمند می بینند و اعتقاد دارند بیماری روانی واکنش فرد در مقابل باز داشته شدن از روند طبیعی رشد روانی و معنوی است این در حالی است که تجربیات هر انسانی منحصر به فرد است و طبقه بندی افراد بر حسب نوع بیماری ساده انگاری و نا دیده گرفتن پیچیدگی ماهیت بشر محسوب می شود . در نتیجه باید تاکید بر تجربیات منحصر به فرد انسان باشد و با توجه به نیاز های فردی بر نامه ریزی شود .
دیدگاه گروهی درباره تشخیص و درمان بیماری نمونه ای از فلسفه تاثیر بیولوژیک است . فلسفه ای که کاهش گرایی و در نتیجه مدل پزشکی از مشخصات و ویژگی های آن هستند . معتقدین این دید گاه عوامل فیزیکی و بیولوژیکی را پایه هستی بشر می دانند و معتقدند که کلیه حالات ذهنی و فکری بشر زیر بنای ملکولی و سلولی دارد . پیروان دیدگاه اجتماعی مانند لینگ 8 تحت تاثیر نهضتهای ضد روانپزشکی 9 با دیدگاه گروهی چنان شدید به مخالفت بر خاسته اند که اصلا بیماری روانی را یک نا بهنجاری قلمداد نمی کنند و جامعه را بیمار و نابهنجاری می بینند . این محققین بیشتر طرفدار فلسفه تاثیر فرهنگی هستند . فلسفه ای علمی یا سیاسی که تفکر تاثیرات فیزیکی در بیماری روانی را رد می کند و بیماری را تنها بعنوان یک بر چسب اجتماعی قبول دارد . فوکالت برای مثال ، اسکیزو فرنی را یک بیماری با ماهیت مستقل در فرد نمی انگارد بلکه آن را یک تعریف اجتماعی فرهنگی یا حتی سیاسی قلمداد می کند . لینگ روانپزشک اسکاتلندی در کتاب خویشتن از هم گسیخته نیز اسکیزوفرنی را مجموعه ای از واکنشهای طبیعی انسان نسبت به جامعه ای متعارض و بیمار می پندارد .
شاخصهای سلامت روانی
شاخصهای سلامت روانی ، سلامت روان قدرت ، آرام زیستن با خود و دیگران است . آگاهی از درون و احساسات خویش ، قدرت تصمیم گیری در بهرانها و مقابله با رفتارهای روانی ، شخص سالم از کار و زندگی احساس رضایت می کند و از دقت خود استفاده مفید می کند ، با دیگران تفاهم دارد و برای احساسات و عواطف مردم اهمیت قائل است آنها را محترم می شمارد ، چنین فردی می تواند دوست بدارد و محبت بپذیرد .
ویژگی افراد سالم از لحاظ روانی
1-کار آمدی در ادرا ک
2- خود شناسی
3- توانایی در کنترل اختیار رفتار
4- عزت نفس و پذیرش
5- توانایی در بر قراری روابط محبت آمیز
6- باروری
سلامت روان از دیدگاه آدلر
اکثر روانشناسان معتقدند که آدلر اولین روانکاوی است که بر ماهیت اجتماعی انسان تاکید نموده است و رفتار را تا حدودی زائیده نگرشها و تفکراتش می داند و به اصالت وجود خود معتقد است و نسبت به انسان دید گاهی کل نگر دارد ، به طوری که مزلو تحت تاثیر او قرار گرفته است ، به اعتقاد آدلر اصول زندگی روانی ، غیر قابل تغییر و در سراسر زندگی ثابت و بدون خدشه است . از دید گاه آدلر فرد دارای سلامت روان ، دارای توان و شهامت یا جراحت عمل کردن و رسیدن به هدفهایش است و همچنین روابط خانوادگی صمیمی ، پایدار و مطلوب دارد . ( شریفی ، 1381 )
سلامت روان از دید گاه اریکسون 10
به عقیده اریکسون ، سلامت روان هر فرد ، به همان اندازه ایست که توانسته توانایی مناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کرده باشد و در نهایت ، در مورد فر آیند زندگی اش نظریه معنوی روشن و قابل درکی داشته باشد .
سلامت روان از دیدگاه اریک11 فروم
به اعتقاد فروم ، شخص سالم از نظر روانی کسی است که بهره و ربوده و از خود بیگانه نباشد پیوندش با جهان از راه عشق باشد . دارای هویت مشخص ، فردی مستقل و منحصر به فرد باشد .
نگاهی به مفهوم شخصیت
شخصیت یکی از طریق به تصویر کشیدن پیچیدگی انسان است شخصیت معمولا به تعدادی ویژگی و یا ممیز های نسبتا ثابت رفتاری اطلاق می شود ، یعنی ما افراد را بر اساس نوع رفتارشان طبقه بندی می کنیم ، این امر ، ما را به توصیف افراد بعنوان دلپذیر یا کریح ، برون گرا یا درون گرا سخت یا معتدل ، فعال یا منفعل و غیره هدایت می کند ( کیولی لرد ، 1991 )
در تعریف دیگر چنین آمده است : مجموعه ای سازمان یافته و واحدی متشکل از خصوصیات نسبتا ثابت و مداوم که بر روی هم یک فرد را از فرد دیگر متمایز می نماید ( شاملو ، 1368 )
در کتاب بلوغ شخصیت 1994 آلپورت12 روان شناس معاصر شخصیت را سازمانی با تحرک روان و تن آدمی که موجب ساز گاری با محیط اوست می داند .
از نظر میلی 13شخصیت را مجموعه فعالیتهای روانی متشکل از وحدت و هویت می داند . ( پروا ، 1370 )
سالوا تورآماری14 اظهار می دارد که : شخصیت فرد ، مجموعه ای نسبتا پایدار از مشخصات ، تمایلات و خلق و خوی که بطور قابل توجهی بوسیله وراثت و عوامل محیطی و فر هنگی و اجتماعی تشکل می یابد ، این مجموعه عوامل تعیین کننده تشابهات و تفاوت های رفتاری است .
در روان شناسی از اصطلاح شخصیت کل وجود (چه بدنی ، چه روانی ) آدمی مراد می شود .
تعریف شلدون15 روان شناس آمریکایی ، که تعریف کلی و جامع و مانع به نظر می رسد این است : شخصیت سازمان پویا ( زنده ) جنبه های ادراکی و افعال ارادی و بدنی ( شکل و بدن و اعمال حیات بدن ) فرد آدمی است . ( سیاسی ، 1354 ) .
لغت شخصیت که در زبان لاتین و زبان انگلو ساکسون خوانده می شود ، ریشه در کلمه لاتین " پرسونا16" دارد این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند . می بینیم که مفهوم اصلی و اولیه شخصیت تصویری صوری و اجتماعی است که بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند ترسیم می گردد یعنی در واقع شخصیت اجتماعی را فرد به جامعه خود ارائه می دهد و یا جامعه بر اساس آن او را ارزیابی می کند . ( شاملو ، 1363(.
پروین 1989 معتقد است که شخصیت ، مجموعه کامل احساس فردی از خود است .
شخصیت عبارت است از نیروی سازمان داده شده ای که برای بیان الگوی مشخصات و رفتارهای فردی و بنابراین شخصیت ، تحت تاثیر مجموعه ای از تجارب و عوامل ژنتیکی قرار دادی و بدین دلیل شخصیت برساخته ای پویاست که تحت تاثیر عوامل زندگی قرار میگیرد . ( لارنس ، 1994 )
در حال حاضر شخصیت ، نظریه های مختلف ، وجود تشابه دیگری نیز دارند که عبارتند از :
1- شخصیت نوعی پدیده ای انتزاعی است که آن را بر اساس تفسیر رفتار بیرونی فرد می توان شناخت .
2- بیشتر تعاریف اعتقاد دارند که شخصیت را باید از دید گاه تاریخچه تکامل فردی ارزیابی نموده شخصیت در واقع پدیده ای متکامل و تدریجی است که تحت تاثیر بسیاری از عوامل درونی و بیرونی، منجمله وراثت، خصوصیات جسمانی و شرایط اجتماعی قرار میگیرد و تکامل می یابد . ( شاملو ، 1374)
به طور کلی فرضیه های اساسی درباره شخصیت در قلمرو علم شامل کرانه های مشروحه زیر جای میگیرد .
1- آزادی جبر
2- منطقی بودن ، غیر منطقی بودن
3- کل گرای ، جزیی گرایی
4- ساخت گرای ، محیط گرای
5- تغییر پذیری ، ثبات یا تغییر ناپذیری
6-ذهنیت – عینیت
7- تعادل – تکامل و رشد و خود شکوفایی
8- درون کنشی – برون کنشی
9- شناخت پذیری در برابر شناخت نا پذیری است .
بنابراین از مجموعه تعاریف ( در مورد شخصیت ) می توان نتیجه گرفت که اصول اساسی زیر در تعیین شخصیت میان روانشناسان مورد قبول است
1- شخصیت یک کل سازمان داده شده و فرد هیچ معنی خاصی ندارد .
2- شخصیت به صورت الگوی قابل مشاهده و اندازه گیری سازمان داده شده است .
3- شخصیت دارای جنبه روبنا و سطحی مانند طرز نگرش و جنبه های زیر بنایی و عمیق مانند، ارزشهاست .
4- شخصیت مجموعه ای از مشخصات مشترک و همچنین منحصر به فرد است هر فردی در بعضی از مشخصات با دیگران مشترک و در جنبه های دیگر متفاوت است .
پس می توان نتیجه گرفت که : اولا شخصیت بر اساس گذشته و حال فرد شکل می یابد چرا که شخصیت از طریق فرآیند ادراک و یاد گیری تحت تاثیر قرار میگیرد .
ثانیا شخصیت رشد و توسعه می یابد و دگرگون می شود .
ثالثا هر کدام از افراد بشری بر اساس تواناییها یشان هدف گذاری می کنند
رابعا شخصیت یک فرآیند پویا است که بوسیله تعا دل رفتاری عوامل درونی مشخص میگردد .
نظریه های شخصیت
1- نظریه فروید: زیگموندفروید ( 1856-1939) موسس مکتب روان کاوی است . فروید شخصیت یا روان انسان را به مثابه یک تکه یخی قطبی بسیار بزرگ می دانست که فقط قسمت کوچکی از آن آشکار است . این قسمت سطح آگاهی ما را تشکیل می دهد .
بخش عمده دیگر آن نیز آب است که نا خودآگاه است . در حقیقت تعیین کننده اصل رفتارهای بشری همین عوامل نا خود آگاه است که از 3 قسمت عمده تشکیل می شود .
نهاد17 : که می توان آن را منبع تمام نیروهای روانی دانست این منبع برای بکار انداختن 2 قسمت دیگر دستگاه روانی مورد استفاده قرار می گیرد که از اصل لذت تبعیت می کند .
خود18 : به انسان کمک می کند تا از تنش درونی بکاهد و نیاز را بر اساس واقعیت و در ارتباط با آن و با استفاده از امکانات واقعی بر آورده سازند.
فراخود19: نقطه مقابل نهاد است . فراخود نماینده ارزشهای فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی است که توسط خانواده به کودک داده می شود . و جایگزین و پایداری آن از طریق پاداش و تنبیه انجام می شود . فراخود بخش اخلاقی شخصیت انسان است و نقش باز دارنده دارد
فروید اضطراب را زیر بنای تمام نا بهنجاری های روانی می دانست به نظر او هر گاه خطری ارگانیسم را تهدید کند ، خود با ایجاد احساس نگرانی ، شخصی را آگاه می کند . با این تعریف اضطراب در اصل انسان را برای مقابله با خطر تجهیز می کند . به نظر فروید هر فرد برای دفاع از خود در مقابل بروز تمایلات نهاد و فشار های فرا خود دست به بعضی اعمال نا خود آگاه می زند که به آن مکانیسم دفاعی می گوییم .
نظریه کارن هورنای : وی در نظریه خود انگیزه اصلی رفتار انسان را احساس امنیت می داند .
اگر فرد در رابطه با اجتماع و بخصوص کودک در رابطه با خانواده احساس امنیت خود را از دست بدهد دچار اضطراب اساسی می شود. اضطراب اساسی عبارت است از منزوی شدن، بیچارگی و بی پناهی در دنیایی که بالقوه خطرناک و ترسناک است . به نظر وی نیاز های روانی افراد را می توان به سه دسته تقسیم کرد .
الف : نیاز رفتن به سوی مردم
ب) نیاز به دور شدن مردم
ج: نیاز علیه بر مردم
هر کدام از این الگوها جهت بینش و عمل فرد نسبت به خود و دیگران را تعیین می کند عدم تعادل و اختلال روانی در این سه نوع نیاز ، نا بهنجاریها را به وجود می آورد . ( سالواتور ، 1989).
الف : نیاز رفتن به سوی مردم ( شخصیت مطیع )
شخصیت مطیع ، نگرشها و رفتار هایی را نشان می دهد که بیانگر تمایل حرکت و رفتن به سوی مردم است :
نیاز شدید و مداوم به محبت و تایید ، میل به اینکه دوستشان بدارند آنها را بخواهند و از آن ها حفاظت کنند و شخص های مطیع این نیازها را نسبت به همه نشان نی دهند اگر چه آن ها معولا به یک شخص سلطه گر ، نظیر یک دوست یا همسر نیاز دارند که زندگی آنها را سر پرستی نموده و آنها را محافظت و راهنمایی کند .
شخصیت های مطیع برای رسیدن به هدفهایشان ، دیگران، مخصوصا والدین را دستکاری می کنند . آنها اغلب به گونه ای رفتار می کنند که دیگران آن را جالب یا دلنشین می یابند . برای مثال ، آنها ممکن است به طور غیر عادی با ملاحظه ، سپاسگزار ، پذیرا ، همدرد و حساس نسبت به نیاز های دیگران به نظر برسند . افراد مطیع ، دوست دارند طبق آرمانها و انتظارهای دیگران رفتار کنند و آنها به صورتی عمل می کنند که دیگران آن را فداکار و سخاوتمندانه می دانند .
شخصیت های مطیع ، آشتی جو هستند و امیال شخصی خود را تابع دیگران می کنند . آنها مایل به پذیرفتن تقصیر و تسلیم شدن به دیگران هستند ، هرگز جسور ، انتقادی ، یا پر توقع نیستند . آنها هر کاری را که موقعیت بطلبد ، به صورتی که آن را تعبیر می کنند ، برای بدست آوردن محبت تایید و عشق انجام می دهند . نگرش آنها نسبت به خودشان همواره نگرش درماندگی و ضعف است . هورنای اظهار داشت که افراد مطیع می گویند : به من نگاه کن . چنان ضعیف و در مانده ام که باید از من دفاع کنی و مرا دوست بداری .
در نتیجه آنها دیگران را برتر می دانند ، و حتی در وقعیتهایی که به ویژه با کفایت هستند ، خود را حقیر می شمارند . از آنجایی که امنیت شخصیت های مطیع به نگرشها و رفتار دیگران نسبت به آنها بستگی دارد ، بیش از اندازه وابسته می شوند و به تایید و اطمینان آفرینی دائمی نیاز دارند . هر نوع نشانه طرد ، چه واقعی باشد چه خیالی ، برای آنها وحشتناک است و به افزایش تلاش برای بدست آوردن مجدد محبت از شخصی که معتقدند آنها را طرد کرده است منجر می شود .
ب) نیاز به دور شدن از مردم ( شخصیت جدا )
افرادی که به عنوان شخصیت های جدا توصیف شده اند ، برای حرکت به دوری کردن از مردم و حفظ فاصله عاطفی بر انگیخته می شوند . آنها نباید دوست بدارند ، یا با دیگران همکاری کنند یا به هر شکل درگیر شوند . آنها برای به دست آوردن این جدایی عمل کنند ، پس باید به امکانات خودشان متکی باشند که در این صورت باید کاملا رشد یافته باشد .
شخصیت های جدا میل نسبتا زیادی به تنهایی دارند . آنها نیاز دارند ه تا حد امکان بیشتر اوقات را در تنهایی بگذرانند و حتی سهیم شدن در تجربه ای مثل گوش دادن به موسیقی آنها را آشفته می کند . نیاز آنها به استقلال و عدم وابستگی ، آنها را نیبت به هر گونه تلاش جهت تاثیر گذاری ، تحت فشار قرار دادن و متعهد کردن آنها ، حساس می سازد .
شخصیت های جدا باید از هر گونه قید و بند ، از جمله جدول زمانی ، برنامه های زمان بندی شده ، تعهدات طولانی مدت نظیر ازدواج یا رهن و یا گاهی اوقات حتی فشار یک کمر بند یا کروات ، اجتناب کنند .
آنها نیاز دارند که احساس بر تری کنند ، اما نه به صورت شخصیت های پر خاشگر چون افراد جدا نمی توانند به طور فعال برای برتری با دیگران رقابت کنند ، که معنی آن درگیر شدن با دیگران است ، معتقدند که عظمت آنها باید بدون اینکه خودشان برای آن تلاش کنند ، به طور خود کار شناخته شود .
یکی از جلوه های این حس بر تری این احساس است که فرد بی نظیر است که فرد از هر کس دیگری مجزا است و با او فرق می کند .
شخصیت های جدا ، جلوی تمام احساس های خود به دیگران ، مخصوصا عشق و نفرت را میگیرند یا آنها را انکار می کنند . صمیمیت به تعارض خواهد انجامید و از آن باید اجتناب کرد . این افراد به خاطر محدودیت عواطفشان ، تاکید زیا دی بر عقل ، منطق و هوش دارند .
ج . نیاز علیه بر مردم ( شخصیت پر خاشگر )
شخصیت های پر خاشگر ،بر علیه مردم حرکت می کنند . در دنیای آنها همه متخاصم هستند ، فقط شایسته ترین و حیله گر ترین افراد زنده می مانند . زندگی جنگلی است که در آن ، برتری ، قدرت و درنده خویی مزیت های بسیار مهم هستند . اگر چه انگیزش شخصیت های پر خاشگر همانند انگیزش تیپ مطیع است ولی آنها برای کاهش دادن اضطراب بنیادی ( احساس فراگیر و به تدریج فراینده تنها و در مانده بودن در دنیای خصمانه را اضطراب بنیادی گویند . ) هرگز ترس از طرد را نشان نمی دهند . آنها به شیوه خشن و آمرانه بدون توجه به دیگران عمل می کنند . آنها برای بدست آوردن کنترل و بر تری که بسیار برای زندگی شان حیاتی است ، باید همواره در سطح بالا عمل کنند . آنها به وسیله ممتاز بودن و به دست آوردن شهرت از اینکه دیگران برتری آنها را تاکید می کنند ارضا می شوند .
از آنجایی که شخصیت های پر خاشگر برای پیش افتادن از دیگران بر انگیخته می شوند در باره هر کس بر حسب استفاده ای که از رابطه با آنها می برند قضاوت می کنند . آنها برای خشنود کردن دیگران تلاش نمی کنند ، بلکه جر و بحث می کنند ، انتقاد می کنند پا فشاری می کنند و هر کاری که برای بدست آوردن و حفظ کردن بر تری و قدرت لاز م باشد ، انجام می دهند .
آنها برای اینکه بهترین باشند ، سخت خود را تحریک می کنند بنابراین ممکن است آنها در مشاغل خود بسیا ر موفق باشند ، اگر چه خودکار ارضای درونی را برای آنها تامین نمی کند . همانند هر چیز دیگر در زندگی کار وسیله ای برای هدف است نه اینکه خودش هدف باشد .
شخصیت های پر خاشگر ممکن است از توانایی های خود مطمئن به نظر برسند و در نشان دادن و دفاع کردن از شخصیت بی پروا باشند با این حال ، آنها نیز همانند شخصیت های مطیع به وسیله نا امنی، اضطراب ، خصو مت بر انگیخته می شوند
طبقه بندی شخصیت در قالب گونه های بدنی
یکی از قدیمی ترین طبقه بندی ها مربوط به بقراط است و آن را به 4 دسته تقسیم می کنند که شامل :
1- خونی که افراد راد موی ، خوش بین و شاد می سازد .
2- بلغم ، افراد خونسرد ، بی رگ و بی عاطفه می سازد .
3- صفرا وی سیاه ، افراد را سودا وی ، غمگین و افسرده می سازد .
4- صفرای وی زرد ، افراد را صفرا وی تند خو و زود خشم می سازد .
نظریه کرچمه : روانشناس آلمانی طبقه بندی ویژه ای را پیشنهاد کرده است پایه ساختمانی بدنی افراد به 3 دسته تقسیم می کند
1- گروه پیک نیک : بطنهای فربه سایکوتیسم ، این افراد از لحاظ ساختمان بدن چاق و کوتاه و از نظر ویژگی های خلقی بشاش ، بذله گو ، خوش خوراک ، خوش گذران و….. اجتماعی هستند .
2- گروه آتلتیک : عضلانی ، لاغر اندام ، شیزوتیسم ، اینان افرادی عضلانی و ورزیده هستند و از نظر خوی سرشت ، با اراده ، فعال و علاقمند به ورزش و کوهپیمایی ، حادثه جو ، پر خاشگر هستند .
3- گروه آستنیک : استخوانیها – لاغر اندام ، لیپوزم، افرادی بلند بالا ، لاغر اندام و کشیده و از لحاظ روانی تند خو ، عصبی و دیر جوش ، منزوی و خیالباف هستند ( گنجی ، 1371 )
معروفترین نظریه در این مورد ، نظریه شلدون که افراد بشر را بر اساس تیپ های بدنی یا شکل بدن به سه نوع تقسیم کرده است
1- تیپ فربه تنی 20 ( آندو مورفی ) : که بدن گرد مانند و نرم دارد ، اجتماعی و متعارف است ، خوردن را دوست دارد و راحتی و ارامش بدن را جستجو می کند
2- تیپ بسته تنی ( مزو مورفی21) که بسیار عضلانی است ، ورزشکار با انرژی و جستجو گر
3- تیپ کشیده تنی ( اکتو مورفی22 )که لاغر اندام و حساس و خجالتی اند در نظریه شلدون 2 نکته روشن نیست .
1- تاثیر محیط و این تیپ ها
2- تعامل بین این تیپ ها ( شعاری نژاد، 1371 ) .
تیپ های شخصیتی آیزینگ
هنس یوگن آیزینگ23 برای شناخت حدود اصلی شخصیت و در نتیجه نوع آن به نظرات یونگ و کرچمر بی توجه نبود و نتایج حاصله آن بسیاری از نظرات یونگ را تایید می کند او نخستین تحقیقات خود را در هنگام جنگ جهانی اول، با ده هزار افراد بهنجار و افراد روان نژند صورت داد و در نتیجه به کشف دو متغیر یا عامل اساسی نائل آمد که عبارت بودند از: 1- درون گرایی و برون گرایی از یکسو و روان نژندی از سوی دیگر چندی بعد عامل روان پریش به آن دو عامل اضافه گردید یکی از وسایل کارآیزینگ در این تحقیقات، تستی بود که فهرست شخصیت مود شد نامیده شد در سال 1963 آیزینگ به کمک همسرش در این تست تصرفاتی به عمل آورد و تست جدیدی به نام فهرست شخصیت آیزینگ تعبیه کرد نتیجه نهایی این تحقیقات نشان داد که شخصیت دارای سه وجه است.
1- درون گرایی- برون گرایی 2- روان نژندی – فقدان روان نژندی 3- روان پریشی فقدان روان پریشی
1- درونگراها از محرک ها اجتناب می ورزند، علاقه به شرکت در اجتماعات ندارد. گرایش به احساس کمبود در آنها زیاد است. خیال است که در یک مورد معین از شخص سر می زند و چندان اهمیت ندارد ، پاسخ عادی آن است که در موارد و اوضاع و احوال معین یعنی در موارد مشابه عینا تکرار می شوند پاسخ های عادی که در هر کسی با هر ارتباط و پیوستگی پیدا می کند ، سازمانی را به وجود می آورد که صفت یا خصلت خوانده می شوند نسبت به پاسخ عادی البته کلیت بیشتری دارند . این صفات در هر فردی صورت خاصی پیدا می کند بعضی صفات نیز با یکدیگر دارای بستگی و ارتباط می شوند و سازمان کلی تر ی را تشکیل می دهند . که به آن عنوان تیپ داده می شود تیپ از حیث کلیت در بالا ترین درجه قرار دارد و نوع شخصیت یا رفتار را می سا زد تحقیقاتی را که آیزینگ و ویلسون روی شخصیت انجام داده اند به شرح زیر است . ( سیاسی ، 1367 )
1- فعال بودن مربوط به برون گرایی و عدم فعالیت به درون گرایی .
2- اجتماعی بودن زیاد یکی از جنبه های برون گرایی است در حالیکه اجتماعی نبودن و انزوا طلبی به برون گرایی مربوط می شود .
3- در حقیقت خطر پذیری و هیجان طلبی معیاری برای اندازه گیری و برون گرایی و خشونت هستند .
4- عامل دیگری که در برون گرایی سهیم است ، اندیشمندی است .
5- عامل دیگر احساس بودن در برونگرایی است ، این عامل نشان دهنده آن است که فرد احساساتش را از هر قبیل بروز می دهد
6- مسئولیت ، معیار دیگر در نمود های هر شخصیت است . نمرات بالا در این معیار ، مربوط به درونگرایی می شود اشخاصی که نمرات آنها در این عامل زیاد می شود اشخاص با وجدان ، مطمئن، قابل اعتماد و احتمالا مقرراتی هستند و از طرفی افرادی که نمرات پایین دارند اشخاصی غیر جدی بی توجه به آداب و رسوم ، غیر قابل پیش بینی ، غیر مسئول از نظر اجتماعی و اغلب تعهدات خود را با تاخیر انجام می دهند ( قهرمان ، 1367 )
آیزینگ معتقد است که وراثت مهمترین نقش را در تکوین این 3 بعد اصلی شخصیت بر عهده دارد . درونگرا ها و برونگراها به لحاظ نگرش هایشان با هم تفاوت دارند . برونگراها به نگرش های واقع گرا و درونگرا ها به نگر شهای آرمان گرا تمایل دارند . در موضوع تند روی ، درون گرا ها به آرمانهای علم جویانه و مسالمت آمیز تمایل دارند حال آنکه برون گرا ها به چیز هایی مانند ازدواج مشروط تسهیلات بیشتر در قوانین طلاق و کهنه شمردن مراسم دینی متمایل هستند . البته این 2 بعد از لحاظ کردار بشر مهمترین بعد های شخصیتی هستند ( براهنی و قولیانی ، 1365 )
هدف اصلی تیپ شناسی آیزینگ پیشنهاد رفتارهای متعدد و فرد در زمینه های مختلف با استفاده از چند مفهوم اساسی است . برونگرایی و روان نژندی از مفاهیم بنیادی تئوری آیزینگ به شمار می رود . با داشتن وضعیت فرد بروی 2 محور (E )و(N) می توان رفتار آزمودنی را در موارد متعدد پیش بینی کرد برای مثال افراد برون گرا ، اجتماعی و مردم آمیز هستند و همین امر باعث می شود به طرف مشاغلی بروند که با مسافرت همراه باشد ، هیجان طلب ترند و به مشاغلی چون خبر نگاری علاقمندند و عملکرد افراد درون گرا بیشتر به فعالیتهای فردی علاقمندند و به مشاغلی که دور از مردم باشند مانند نویسندگی گرایش دارند . افراد برونگرا به واقعیتهای زندگی اهمیت می دهند در حالیکه درون گرا ها به آرمانهای خود بها می دهند برونگراها مسئولیت پذیر نیستند در حالیکه درونگراها جدی و مسئولیت پذیرند . نتایج حاصل نشان می دهد که معمولا درونگرا ها به هنگام انجام وظیفه احساس مسئولیت بیشتری می کنند و کار ها را بهتر انجام می دهند . اما با توجه به نوع شغل و کار های متفاوت این نتیجه گیری را نمی توان تعمیم داد . درون گرا یان بیشتر از گرفتن تصمیم فعالانه در کسب اطلاعات بیشتری هستند و در جهت کسب موفقیت و تامین هدف انگیزه های بیشتری دارند . ولی برون گرا یان سازش کار ترند یعنی بیشتر محافظه کارند و بیشتر دستور دارند که مجری دستورالعمل ها باشند .
نظریه یونگ راجع به شخصیت
یونگ اشخاص را به درون گرا و برون گرا طبقه بندی می کند برای هر کدام خصایصی می شمارد چنانکه در زیر مشاهده می کنیم
درون گرایان
برون گرایان
به احساسات و افکار خویش متوجهند
به افراد و اشیاء توجه دارند
نگران آینده و مال اندیشی هستند
در زمان حال زندگی می کنند
معمولا محافظه کارند
طرفدار اصلاحات اساسی هستند
اصول و معیار ها را مهمتر از اعمال می دانند .
به خود اعمال توجه دارند
در نوشتن بهتر از گفتن هستند
راحت وروان سخن می گویند
مشتاق کتابها و مجلات هستند
به ورزش و فعالیت حرکتی علاقمند و به جهان محسوس و پدیدار های آن توجه دارند
به بررسی علت و قانون ها می پردازند
به بررسی محسوسها و پدیدار ها می پردازند
بیشتر وقت خود را به تحلیل و طرح نقشه صرف می کنند و دیرتر وارد عمل می شوند
زودتر تصمیم می گیرند و به اجرای آن می پردازند و به ارزشهای علتی یا عوامل عینی توجه دارند .
(منبع شعاری نژاد 1370 ص 591 )
در بعضی از آثار روانشناسان شخصیت های درونگرا و برونگرا را با نشانه های زیر مشخص می کنند .
1- درون گرا ها به آسانی سرخ می شوند برونگرا ها به ندرت سرخ می شوند
2- برونگرا ها بیش از درونگرا ها آماده برای خندیدن هستند
3- درونگرا ها معمولا رک و راست هستند برونگرا مواظب هستند به احساساتشان لطمه نخورد .
4- برونگرا یک ناطق فصیح است . درونگرا می تواند یک مقاله را آسان تر تهیه کند تا اینکه آن را به صورت مکالمه بگوید .
5- برونگرا ها بیش از درونگرا ها تمایل دارند که پول خرج کنند .
6- شخص برونگرا در خصائل روزانه اش از قبیل راه رفتن ، لباس پوشیدن – حرف زدن – سریعتر از شخص درونگرا می باشد
7- فرد برونگرا به متعلقات خاص خودش از قبیل ساعت ، لباس …..زیاد توجه ندارد درونگرا دائما به خود عنایت دارد و مراقب آراستگی خویش می باشد .
8-درونگرا ها معمولا از قرار گرفتن در مقابل یک جمع آشفته خاطر می شوند و رنج می برند
9- برونگرا ها یک گوینده عمومی بسیار طبیعی هستند
10- درونگرا ها مباحثه را دوست دارند
11- درونگرا ها به آرامی و آهستگی دوست انتخاب می کنند .
12- درونگرا ها نامه های خود را دوباره می نویسند ، یادداشتهای خود را جمع می کنند بر نوشته های الحاقی اضافه می کنند . هواشیاهی ( حاشیه ها ) را تصحیح می کنند .
علائم شخصیتی که در تفکر و گرایش درونگرا و برونگرا معمولا دیده می شود .
1- درونگرا اندیشناک و مضطرب هستند برونگرا ها کمتر غم دنیا را می خورند
2-احساسات درونگرا به اسانی آسیب پذیر است و برونگرا به آنچه به او گفته می شود حساسیت نشان نمی دهد و خود خوری نمی کند .
3- درونگرا ها درباره هر چیزی بیشتر می اندیشند و تعمق می کنند ، چه بپوشند ، چه بخورند و …..
4- به درونگرا وقتی دستور داده می شود کار ی را انجام دهد تمرد می کند ولی برونگرا امر را به سهولت می پذیرد .
5- درونگرا علاقمند است از کارهایش ستایش شود ولی تحت تاثیر ستایش قرار نمی گیرد
6- درونگرا به انگیزه های دیگران بدگمان است .
7- درونگرا بیشتر می کوشد مساله یا مشکل را شخصا و بدون کمک دیگران حل کند
8- درونگرا ترجیح می دهد تنها در یک اتاق کار کند
9- برونگرا به ورزش و ورزشکاران علاقمند است .
10- درونگرا به مطالعه و کتاب و مجله علاقمند است .
11- درونگرا یک بازنده فقیر است
12- درونگرا غالبا در رویای بیداری پیدا است .
13-درونگرا کارهای ظریف و زیبا را ترجیح می دهد و در حالیکه برونگرا کارهای کم زحمت را ترجیح میدهد
14- درونگرا غالبا اخمو و ترشرو هستند .
15- درونگرا بسیار وظیفه شناس است ( شعاری نژاد ، 1370 )
یونگ برای هر یک از دو گروه برونگرا و درونگرا 4 نوع فعالیت یا عامل روانی را در نظر میگیرد و آنها عبارتند از
1- احساس عادی
2- اندیشه
3- بینش درونی
4- احساس عاطفی
لذا از این رو 4 نوع تیپ یا نوع شخصیتی خواهیم داشت
1- برونگرای احساسی – درونگرا ی احساسی
2- برونگرای اندیشه ای – درونگرا ی اندیشه ای
3- برونگرا بینشی – درونگرا ی بینشی
4-برونگرا ی عاطفی – درونگرا ی عاطفی
کارل یونگ ( 1960 ) می گوید : افراد درونگرا غالبا دارای واکنشهای منفی هستند و به فعالیتهای گروهی و اجتماعی گرایش نشان نمی دهند . یا در موقعیتهای مختلف کم حرف و آرام هستند در صورتی که افراد برونگرا معمولا و در هر موقعیتی واکنش های مثبت از خودشان نشان می دهند و جنب و جوش بیشتری دارند . زیاد تر صحبت می کنند و تماس های اجتماعی بیشتری دارند باید توجه داشت که بعضی به طور کامل برونگرا یا درونگرا نیستند بلکه بین این دو طبقه گروه قرار دارند که به آنها " میان گرا 24"گویند ( پارسا ، 1368 )
تئوری یونگ نظریه ای جامع لکن از نظر علمی اعتبار کمی دارد .
روش های اساسی سنجش شخصیت
1-مشاهده25 2 – مصاحبه26 3- پرسشنامه27 4- مقیاس ها 5- فنون28 برون شکنی 6 – شرح29 حال
آیزینگ ( 1974 ) پژوهشهای خود را از راه تحلیل داده هایی که از 700 سرباز روان آزرده بدست آمده بود آغاز کرد . وی در این پژوهش به دو عامل اساسی یعنی عامل روان آزردگی گری رو عامل برونگرا و درونگرا دست یافت از آن زمان به بعد مقدار بسیار زیادی از بررسی های مو لفان دیگر نشان داده ا ند که این دو عامل معرف ابعاد اساسی شخصیتند ( منصور،1369 ) .
علایم تجربی متمایز کننده برون گرایان و درون گرایان بر حسب آیزینگ
متغیرها
درون گراها
برون گراها
انعطاف پذیری
زیاد
ضعیف
پشتکار
زیاد
ضعیف
سطح خواسته ها (تمنا )
بالا
ضعیف
اجتماع طلبی
ضعیف
قوی
رور شاخ
H.10.بالا
D بالا
شرطی شدن
سریع
قوی
اثرات پیاپی شکلی
ضعیف
قوی
پایداری ادراکی
ضعیف
قوی
روانشناسان شخصیت را به دو منظور ارزیابی می کنند
1. برای راهنمایی تحصیلی و شغلی و کمک به افراد مبتلا به بعضی از اختلالهای شخصیت
2. برای پی بردن به چگونگی تغییر شخصیت بر حسب سن یا ارتباط های اجتماعی . (0شعاری نژاد ،1371 ).
نظریه مورد قبول اینجانب درباره تیپ شخصیتی درونگرا – برونگرا
اینجانب نظریه یونگ را در مورد تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا بسیار می پسندم زیرا یونگ در بررسی شخصیت تاکید بسیاری بر نا هوشیاری داشت و موضوع نا هوشیار برای من بسیار جذاب و زیبا می باشد و این سو گیری و توجه به ناهوشیار در تمامی موضوعات بیان شده یونگ دیده می شود (حتی در نظریه درونگرایی وبرونگرایی ) طوری که خود یونگ بیان می دارد که : زندگی من داستان تحقق بخشیدن به نا هو شیار است . همه چیز در نا هوشیار ، ابزار بیرونی را می جوید و شخصیت نیز می خواهد از شرایط نا هوشیار خود تکامل یابد.
اما آنچه که برای من بسیار جذاب و جالب می باشد توضیح تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا می باشد از آن جهت که در تقسیم بندی و بیان ویژگی های این دو تیپ شخصیتی از ویژگی های بسیار عینی ، واضح ، کار بردی استفاده شده است چنانچه در ویژگی های این دو تیپ شخصیتی کندو کاو شود و افراد دست به مشاهده زنند تمامی ویژگی های بیان شده یونگ کاملا مشخص و قابل مشاهده می باشد و آنچه یونگ به آن معتقد بود این است که هر کسی استعداد هر دو نگرش ( برونگرا یی – درونگرا یی ) را دارد . ، اما فقط یکی از انها در شخصیت غالب می شود نگرش غالب پس از آن ، رفتار و هوشیاری فرد را هدایت می کند . با این حال نگرشی که غالب نیست با نفوذ می ماند و بخشی از نا هوشیار شخصی می شود ، جایی که می تواند رفتار را تحت تاثیر قرار دهد . و این موضوع بیان شده در بیانات نظریه پردازان دیگر بیان نشده به همین دلیل اینجانب گرایش بسیاری به این نظریه دارم .
نظریه مورد قبول اینجانب درباره سلامت روانی
اینجانب تعریف : سلامت روانی علمی است در خدمت بهزیستی و رفاه اجتماعی که هدف آن شناسایی علل و عوامل موثر در ایجاد بیماریهای روانی ، سعی در پیشگیری آنها و شناخت عواملی است که منجر به یک زندگی شاد ، سالم و بهنجار می شود را قبول دارم زیرا به نظر من یکی از مسائلی که در زندگی بسیار مهم است و باعث امیدواری و دوری از نا امیدی می شود "شادی " است که متاسفانه در زندگی امروزی بسیار گم است و به دلیل سر گرمی ها و مشکلات و فشار های محیطی جای بسیار کمی در زندگی اشخاص دارد ولی آنچه که سلامت روانی تاکید بسیاری بر آن می دارد .
1- شادی
2- پیشگیری می باشد همیشه پیشگیری بهتر از درمان است زیرا وقتی شخصی به اختلالهای روانی دچار شود بر گشت به حالت سلامت بسیار سخت و پر هزینه می باشد و بر خی از مسائل در زندگی می باشد که تنها سلاح مبارزه با آن شادی و خنده می باشد به طوری که " آناتول فرانس " می فر ماید : خنده بهترین اسلحه جنگ با زندگی است .
و بخش دیگری از تعریف سلامت روانی شناسایی و شناخت علل و عوامل موثر در ایجاد بیماری روانی می باشد که این بخش هم بسیار مهم و هم بسیار سخت است چرا که اگر این علل و عوامل شناسایی شوند تعداد افرادی که به بیماری روانی دچار می شوند بسیار کم خواهد شد و تعریف مورد قبول اینجانب تمامی این جوانب را به طور کامل و بارز بیان کرده است .
تحقیقات انجام شده مشابه پژوهش حاضر و مشابه موضوع پژوهش
با بررسی و جستجو در کتابخانه و اینترنت هیچ گونه پژوهش و تحقیق مشابه موضوع پژوهش مورد نظر صورت نگرفته است ولی درباره با سلامت روان و تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا تحقیقات بسیار وسیعی صورت گرفته است اما پژوهشی که همین موضوع را بسنجد موجود نبوده است .
فصل سوم
مقدمه
در این پژوهش هیچگونه تغییر و دستکاری در متغیر ها صورت نمی گیرد و برای وقوع رویدادها شرایطی ایجاد نمی شود ، فقط تحلیل و استنباط در مورد آنچه وجود دارد و قبلا رخ داده است ، صورت میگیرد.
جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر را 50 نفر از افراد مرد و زن هستند را تشکیل میدهند . دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بلوک C
روش نمونه گیری
در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است .
حجم نمونه
به صورت انفرادی شامل 50 نفر از افراد مرد و زن هستند که به صورت تصادفی انتخاب می شوند
ابزار پژوهش
1- تست شخصیت آیزینگ 2- تست Scl-90
1-پرسشنامه شخصیت آیزینگ : این پرسشنامه را " اج ، ج " آیزینگ و سبیل ب آیزینگ در ارتباط با سنجش گونه ها و صفاتی از مجموعه شخصیتی افراد ساخته اند . هدف آن سنجیدن حالت های برونگرا یی و درونگرا یی آیزینگ شامل 57 سول است و سن اجرای آن از 16 سال به بالاست اجرای آزمون محدودیت زمانی ندارد و معمولا 1 تا 15 دقیقه برای اجرای آن وقت کافیست . این آزمون شامل سه میزان NEL)) به شرح زیر است که با کلیه های (NEL) جداگانه نمره گذاری می شود و تفسیر نمرات به کمک جدول نرم هنجار و رتبه درصدی فرد صورت میگیرد .
1- مقیاس L1 ( دروغ سنجی) : شامل 9 سوال ،نمره این مقیاس معرف این است که آزمودنی تا چه حدی سعی داشته خود را بهتر از آنچه هست ، جلوه دهد . اگر نمره فرد در میزان L از 4 تا 5 بالاتر باشد می توان چنین نتیجه گرفت که وی تلاش داشته خود را متفاوت از آنچه هست نشان دهد و باید به تدریج به صحت آنچه او در رابطه با خود بیان نموده شک کرد . در میان با رتبه های درصدی بالای 49 درصد یعنی نمره خام بالای 4 معرف این است که روایی آزمون ضعیف است .
میزان N ( با ثبات و بی ثبات ) : شامل 24 سوال ، نمره زیاد در میزان بی ثبات و هیجان پذیری معرف گرایش به حالتهای روان نژندی و پاسخهای هیجانی است ، تزلزل و عدم تعادل عاطفی ، احتمال واکنش پر خاشگری از درد های جسمانی متعدد و اضطراب در این افراد دیده می شود . اما نمره کم بر عکس معرف ، ثبات استحکام رفتاری و تعادل عاطفی ، حالتهای سر زندگی ، آرامش و احتمال ضعیف رفتار پر خاشگرانه در اوست . در میزان N رتبه در فکری بالای 49% معرف این است که آزمون بدست افرادی که صفت میهمان پذیری ، بی ثبات و روان نژندی هستند ، حرکت می کند یعنی نمره خام 10 به بالا باشد .
3- مقیاس E ( برونگرایی – درونگرا یی ) با 24 سوال ، نمره زیاد در این میزان معرف اجتماعی بودن تحرک پذیری ، فعال بودن ، شوخ طبعی ، حاضر جوابی و خوشبینی آزمودنی است .
این افراد دارای باز داری های کمتری بوده و نمی توانند احساسات و عواطف خویش را در کنترل ضبط خود داشته باشند اما نمره کمتر این مقیاس معرف وجود حالتهایی از قبیل ساکت بودن گوشه گیری مردم گریزی و درونگرا یی است . این قبیل افراد معمولا دوست دارند مطالعه کنند و احساسات و عواطف خود را در کنترل خویش داشته باشند و کمتر می توان در آنها رفتارهای تهاجمی دید در میزان E رتبه های درصدی بالای 53 % یعنی نمره خام 13 معرف این است که آزمودنی صفت و ویژگی های برونگرا یی را داراست و هر چه نمره از 13 بالاتر می رود صفت برونگرا یی غالب می شود ( از خوش، 1379 )
2- تست Scl-90
جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه Scl-90 استفاده شده است این پرسشنامه یک فهرست 90 موضوعی می باشد .
روش نمره گذاری
هر یک از سوالات پرسشنامه Scl-90 5 جواب دارد که شامل به هیچ وجه – کمی – تا حدودی – زیاد – به شدت – می باشند با توجه به پاسخ فرد ، امتیازی به ترتیب . 0، 4،3،2،1 به هر یک پاسخها تعلق میگیرد برای اینکه امتیاز هر فردی در یک بعد بدست آید .
روش اجرا
1) به افراد دانشجوی دختر و پسر در حال تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز مراجعه کرده و پس از آشنایی و معرفی مختصر برای دانشجویان توضیح داده شد به منظور انجام یک کار پژوهشی به همکاری کسانی که تمایل دارند در اجرای پژوهش همکاری کنند نیاز است .
2) اطلاعات لازم در مورد زمان مورد نیاز برای پاسخ به پرسشنامه و نحوه پاسخگویی در اختیار علاقمندان داده شد بدین صورت که برای پاسخ به پرسشنامه حدودا 20 دقیقه زمان لازم است و سوالها به صورت ، به هیچ وجه – کمی – تا حدودی – زیاد و خیلی زیاد طراحی شده که دانشجو یک گزینه را که دقیقا مطابق با نظر اوست در محل مورد نظر علامت می زند .
3) دانشجویان علاقمند به پژوهشگر مراجعه و پس از دریافت پرسشنامه و پاسخنامه و مطالعه دستورالعمل آن به سوالهای پرسشنامه پاسخ دادند .
4) در صورت تمایل آزمودنیها پس از تحلیل پاسخنامه ها ، نتیجه آن به اطلاع آزمودنیهای علاقمند رسانده شد .
روشهای تجزیه و تحلیل آماری
در این پژوهش از آزمون ( U – مان – ویتنی30 ) استفاده شده است که عبارت است از
فصل چهارم
مقدمه
یکی از ارکان هر پژوهش تجزیه و تحلیل آماری می باشد که پژوهشگر در این تحقیق با استفاده از آمار توصیفی به بررسی داده و محاسبه می پردازد و سپس اعداد و ارقام را در جدول نوشته و به توضیح و توصیف آن می پردازد که این بخش از آزمون ( U – مان – ویتنی31) را میتوان به کار برد تا معلوم شود آیا دو گروه مستقل از یک جامعه آماری مشترک بیرون کشیده شده اند یا نه .
این آزمون یکی از قویترین ازمونهای غیر پارامتری و یکی از مفید ترین جانشین های آزمون پارامتری t است که برای محققی که می خواهد از مفروضات آزمون t اجتناب کند وسیله تجزیه و تحلیل مناسبی است .
جدول شماره 1 = نمرات سلامت روانی
امتیاز
ردیف
امتیاز
ردیف
20/3
71/2
35/4
90/1
61/2
16/3
78/2
43/2
97/1
27/3
59/2
80/1
93/2
60/3
11/4
08/3
09/5
22/2
17/3
33/4
65/3
90/2
20/4
20/5
14/5
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
37/2
17/4
34/2
45/1
81/1
53/2
10/3
27/4
16/3
25/4
17/2
12/5
11/3
43/2
37/4
10/2
38/2
24/3
11/4
27/3
16/2
14/3
94/2
20/3
16/4
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
جدول شماره 2 = نمرات تیپ شخصی
تیپ شخصیتی
N
L
E
ردیف
تیپ شخصیتی
N
L
E
ردیف
درونگرا
درونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
برونگرا
درونگرا
برونگرا
درونگرا
درونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
برونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
درونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
برونگرا
12
20
13
17
14
10
15
15
10
15
9
10
5
12
10
18
15
18
10
5
18
6
12
8
13
3
1
1
1
3
4
1
1
3
1
1
1
1
4
3
1
1
1
3
1
3
1
1
3
1
8
5
12
19
14
16
7
16
10
4
9
17
14
6
21
20
18
5
22
20
12
11
14
19
21
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
برونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
درونگرا
درونگرا
برونگرا
برونگرا
برونگرا
درونگرا
درونگرا
درونگرا
برونگرا
درونگرا
برونگرا
درونگرا
برونگرا
درونگرا
درونگرا
درونگرا
برونگرا
درونگرا
16
5
15
22
16
14
4
13
20
18
10
18
17
20
22
17
14
15
4
16
10
14
8
7
6
3
4
1
1
1
2
1
1
1
1
3
4
4
1
4
3
1
1
1
1
2
1
1
1
4
14
15
16
14
8
17
17
4
9
17
20
21
12
8
9
18
20
16
3
14
5
10
6
21
5
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
جدول شماره 3 = رتبه بندی نمرات
رتبه بندی بر اساس سلامت روانی
رتبه بندی بر اساس تیپ شخصیتی درونگرا و برونگرا
14/3
16/3
16/3
17/3
20/3
20/3
24/3
27/3
60/3
60/3
97/3
11/4
11/4
16/4
17/4
20/4
25/4
27/4
33/4
37/4
09/5
12/5
14/5
20/5
45/1
80/1
81/1
90/1
97/1
10/2
16/2
17/2
22/2
34/2
37/2
38/2
43/2
43/2
53/2
59/2
61/2
71/2
78/2
90/2
93/2
94/2
08/3
10/3
11/3
14
14
14
14
16
16
16
16
17
17
17
17
18
18
19
19
20
20
20
20
21
21
21
21
22
3
4
4
5
5
5
5
5
6
6
7
8
8
8
9
9
9
10
10
11
12
12
12
14
14
R2=202/159
R1=649
محاسبات
جدول شماره 4
U=729
R2=159/202
R1=649
Z=0/00016جدول
Z=3/61 محاسبه شده
تفسیر نتایج
چون Z محاسبه شده از Z جدول بزرگتر می باشد (Z <م Z) پس فرض صفر رد می شود و با 99% اطمینان میتوان گفت که بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت معنادار وجود دارد .
فصل پنجم
خلاصه پژوهش
موضوع پژوهش بررسی رابطه بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا می باشد در این پژوهش برای بدست آوردن اطلاعات از کتب ، مجلات ، اطلاعات شخصی ، کمک اساتید استفاده شده است در فصلهای مختلف اطلاعات و تاریخچه متغیر ها بر اساس دید گاهها و نظریات بیان شده است و سپس در فصل چهارم با استفاده از روش آماری ( u مان – وینتی ) به نتیجه رسیده شد که بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت معنا دار ی وجود دارد و میزان سلامت روانی افراد برونگرا بیشتر از سلامت روانی افراد درونگرا می باشد و چون این پژوهش در ایران صورت گرفته است (هیچ گونه پژوهش مشابه تا به امروز در جایی غیر از ایران صورت نگرفته است . )
فرهنگ ایران فرهنگی است جمع گرا – افراد علاقه بسیار به رفت و آمد – داشتن صله رحم – ارتباط با همسایه – فامیل – دوست و…. دارند و معتقدند افرادی که دور از جمع هستند گوشه گیر و منزوی و افسرده می شوند ولی اگر در ارتباط و رفت و آمد بسیار باشند شاد و سالم هستند .
محدودیتهای پژوهش
1- یکی از محدودیتها زمینه اطلاعاتی آزمودنی ها است . این عامل اثر متغیر ها را به مخاطره می اندازد . البته این عامل خود عوامل فراوانی را در بر می گیرد ، نظیر درک و فهم و آزمودنیها از تحقیق ، بیم ارزشیابی ، وجدان اخلاقی ، تاثیرات کاذب .
2-عدم همکاری کتابخانه های دانشگاه دولتی با دانشجویان دانشگاه آزاد
3- عدم وجود روحیه همکاری با پژوهشگر
4- عدم وجود منابع ( از جمله کتاب ، مقاله ، نشریه ) جدید درباره موضوع پژوهش
5- طولانی بودن پرسشنامه که موجب عدم پاسخ درست و مناسب می شود .
6- عدم استفاده دانشجویان همه روزه از پایان نامه ها
7- برخورد نا مناسب برخی مسئولین کتابخانه
8- نبود مسئول کتابخانه و هدر رفتن وقت دانشجویان زیرا فقط در حضور ایشان اجازه استفاده از پایان نامه می باشد .
9-نبود هیچ گونه تحقیقات انجام شده در مورد موضوع این پژوهش
پیشنهادات پژوهش
به کلیه پژوهشگرانی که قصد انجام تحقیقاتی در این زمینه را دارند پیشنهاد می شود که :
1- از منابع لاتین در تهیه و تدوین تحقیق خود استفاده کنند .
2- کنترل سایر عوامل تاثیر گذار بر سلامت روانی دانشجویان اعم از شرایط اجتماعی ، شغلی ، خانوادگی و اقتصادی
فهرست منابع
1- دکتر پارسا / محمد 1366 زمینه روانشناسی تهران انتشارات پیوند
2- لارنس / 1994 روانشناسی شخصیت ترجمه جوادی جعفر / خدمات فرهنگی سیاسی
3- شاملو / سعید / 1374 مکتبهای نظریه های در روانشناسی شخصیت – تهران / رشد
4- شعاری نژاد / 1371 درآمدی بر روانشناسی انسان
5-نجی حمز / روانشناسی عمومی
6- ساپینگتون / اند روای ( 1377 )/ حسین شاهی براواتی / بهداشت روانی
7- گنجی ، حمزه /بهداشت روانی / انتشارات ارسباران ، 1381
8- میلانی فر ، بهروز / بهداشت روانی / شهر قومس ، 1379
9-دلاور ، علی / روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی /1381
10- پارسا ، محمد /بنیاد های روانشناسی/انتشارات سخنی ، 1378
11-ادیب چی ، فاضله / رابطه بهداشت روانی و گرایش مذهبی در دانشجویان دانشگاه و حوزه دانشگاه آزاد – واحد تهران مرکز 1383
12- بنی جمالی شکوه سادات ، احدی حسن / بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی/ نشر نی 1380
13-شهیدی ، شهریار / حمیده مصطفی / اصول و مبانی بهداشت روانی / انتشارات سمت 1380
14- هومن ، عباس / هنجار یابی پرسشنامه سلامت عمومی بر روی دانشجویان دوره کارشناسی
15- دانشگاه تربیت معلم / دانشگاه تربیت معلم / موسسه تحقیقاتی تربیتی ، 1376
16- نجات ، حمید ، آزاد ، حسین ( 1378) سلامت روان از دیدگاه آلیس . فصلنامه اصول بهداشت روانی سال اول شماره 4
17- گنجی ، حمزه ( 1382 ) بهداشت روانی انتشارات ارسباران
18- سهرابی ، حمید رضا ( 1380) سلامت روانی تهران .
19- دارابی ، جعفر ، مجله فرهنگ و پژوهش سه شنبه 24 آذر / شماره 173
20- محمودی ، مینا / بررسی و مقایسه بهداشت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز مجتمع ولیعصر/ 85-1384
21- سلیمانی روز بهانی ، سارا / بررسی تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا – / 84-83
22- همیتان ، فاطمه / بررسی میزان اضطراب در تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا – / 84-83
23- کرمی ، یوسف / آمار غیر پارامتری برای علوم رفتاری
24- www.entesharco.com
cctr.umk.edu/user/ damartin/psych 2 . htm
پیوست ها
بنام خدا
با عرض سلام و خسته نباشید دانشجوی عزیز : پرسشنامه ای که در پیش روی شما قرار دارد بخشی از پژوهش دانشگاهی است که پاسخگویی صادقانه ی شما گام مهمی در پیشرفت اهداف پژوهشی محسوب می شود توجه داشته باشید هیچ پاسخ درست نادرستی وجود ندارد تنها بر احساسات و رفتار طبیعی خود تکیه داشته باشید . پاسخ شما به هر سوال باید نماینده اولین عکس ااعمل شما در برابر سوال باشد .
با کمال تشکر
مورد
بلی
خیر
1- شغلی را دوست دارید که در آن با افراد زیادی تماس و معاشرت داشته باشید ؟
2-بدون کمک و دلسوزی دوستان غالبا افسرده و غمگین هستید ؟
3-سر گرمیهای دسته جمعی را به سرگرمیهای انفرادی ترجیح می دهید ؟
4-فراموش کردن غمها و شکستهای گذشته برای شما واقعا دشوار است .؟
5-کار های خود را معمولا از روی نقشه و مطالعه قبلی انجام می دهید ؟
6- تا بحال در زندگی در تمام موارد ، به قول و وعده خود عمل کرده اید ؟
7- خلق و خوی شما معمولا متغیر و دمدمی است ؟
8-معمولا بدون تفکر و مطالعه کافی چیزی می گویید و کاری انجام می دهید ؟
9-گاهی بی انکه علتی در کار باشد ناگهان احساس غم و اندوه می کنید ؟
10-حاضرید به کارهای شانسی ولی جالب دست بزنید ؟
11-آدم کمرویی هستید ؟
12- ممکن است گاهی آرامش خود را از دست بدهید و عصبانی شوید ؟
13-کار ها را معمولا از روی احساس آنی انجام می دهید ؟
14-معمولا درباره گفته ها و کارهای گذشته خود احساس پشیمانی و نگرانی می کنید ؟
15-کارهایی مثل مطالعه کتاب و مجله را به معاشرت ترجیح می دهید ؟
16-آدم حساس و زود رنجی هستید ؟
17-علاقه زیادی به تفریح و گردش با دوستان دارید ؟
18- گاهی منافع خود را به منافع دوستان ترجیح می دهید ؟
19- گاهی ناگهان خود را سرشار از نیرو و نشاط و گاهی سست و خسته احساس می کنید ؟
20-ترجیح می دهید که بجای دوستان فراوان فقط چند دوست صمیمی داشته باشید ؟
21-زیاد خیالبافی می کنید ؟
22-اگر سر شما داد بزند شما هم سر او داد می زنید ؟
23-احساس گناه و پشیمانی شما را رنج می دهد ؟
24-تمام عادتهای شما مطلوب و پسندیده هستند ؟
25-از شرکت در مهمانیها و مجالس گرم و با نشاط واقعا لذت می برید ؟
26-در برابر مشکلات زندگی معمولا زود مایوس و دلسرد می شوید ؟
27-آشنایانتان شما را شخصی سر زنده و با نشاطی می دانند ؟
28-پس از انجام کار مهمی معمولا احساس می کنید که می توانستید آنرا بهتر انجام دهید ؟
29-در معاشرت با دیگران معمولا کم حرف و خاموشید ؟
30-گاهی پشت سر دیگران حرف می زنید؟
31-شبها افکار و خیالات مختلف مانع خواب شما می شود ؟
32-تنها کار کردن را بکار دسته جمعی ترجیح می دهید ؟
33-گاهی دچار طپش قلب می شوید ؟
34-کارهایی را دوست دارید که در آنها دقت فوق العاده لازم است؟
35-گاهی چنان ناراحت می شوید که بدن شما می لرزد ؟
36-گاهی نسبت به دوستان خود احساس حسادت می کنید ؟
37-از معاشرت با اشخاصی که اهل شوخی هستند متنفرید ؟
38-معمولا زود عصبانی می شوید ؟
39-کار هایی را دوست دارید که در آن سرعت عمل مهم است ؟
40-غالبا نگران هستید که حوادث شوم و نا گوار ی برای شما اتفاق بیفتد ؟
41-رفتار و حرکات شما معولا با عجله و شتاب همراه است ؟
42-گاهی با دوستان خود قهر می کنید ؟
43-خوابهای آشفته زیاد می بینید ؟
44-بقدری به معاشرت علاقه دارید که حتی با اشخاص نا شناس فورا سر صحبت باز می کنید ؟
45-اغلب اوقات درد های مختلفی را در بدن خود احساس می کنید .؟
46-اگر نتوانید اکثر اوقات با عده زیادی معاشرت کنید واقعا ناراحت می شوید ؟
47-معمولا آرامش و خونسردی خود را زود از دست می دهید ؟
48-ممکن است از میان آشنایان خود از یکی دو نفر واقعا متنفر باشید ؟
49-اعتماد به نفس کافی دارید ؟
50-وقتی دیگران از شما انتقاد می کنند زود ناراحت می شوید ؟
51-اکثر میهمانیها و دید و باز دیدها را اتلاف وقت می دانید ؟
52-آیا دچار احساس حقارت هستید ؟
53-می توانید با شوخی و گفتن داستانهای با مزه دوستان خود را شاد و سر گرم کنید ؟
54-گاهی معایب خود را از دیگران مخفی می کنید ؟
55-نگران سلامتی خود هستید ؟
56-دوست دارید که سر به سر دیگران بگذارید و با آنها شوخی کنید ؟
57- شبها دچار بی خوابی می شوید ؟
پاسخنامه آزمون شخصیت آیزینگ
نام و نام خانوادگی شغل
میزان تحصیلات متاهل/مجرد
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
1
16
31
46
2
17
32
47
3
18
33
48
4
19
34
49
5
20
35
50
6
21
36
51
7
22
37
52
8
23
38
53
9
24
39
54
10
25
40
55
11
26
41
56
12
27
42
57
13
28
43
14
29
44
15
30
45
کلید آزمون شخصیت آیزینگ
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
1
16
31
46
2
17
32
47
3
18
√
33
48
√
4
19
34
49
5
20
35
50
6
√
21
36
√
51
7
22
37
52
8
23
38
53
9
24
√
39
54
√
10
25
40
55
11
26
41
56
12
√
27
42
√
57
13
28
43
14
29
44
مقیاس L
15
30
√
45
کلید آزمون شخصیتی آیزینگ
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
1
16
√
31
√
46
2
√
17
32
47
√
3
18
33
√
48
4
√
19
√
34
49
5
20
35
√
50
√
6
21
√
36
51
7
√
22
37
52
√
8
23
√
38
√
53
9
√
24
39
54
10
25
40
√
55
√
11
√
26
√
41
56
12
27
42
57
√
13
28
√
43
√
14
√
29
44
مقیاس N
15
30
45
√
کلید آزمون شخصیت آیزینگ
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
شماره
مولف
بلی
خیر
1
√
16
31
46
√
2
17
√
32
√
47
3
√
18
33
48
4
19
34
√
49
√
5
√
20
√
35
50
6
21
36
51
√
7
22
√
37
√
52
8
√
23
38
53
√
9
24
39
√
54
10
√
25
√
40
55
11
26
41
√
56
√
12
27
√
42
57
13
√
28
43
14
29
√
44
√
مقیاس E
15
√
30
45
آزمون scl-90
در زیر قسمتی از مسائل و مشکلاتی که گاهی اوقات مردم با آنها روبرو می شوند آمده است لطفا هر یک از سوالات را به دقت بخوانید و پاسخ دهید که این مسئله یا مشکل در طی هفته گذشته تا به امروز چه اندازه ( هیچ ، کمی، تا حدی ، زیاد ، بسیار زیاد ) باعث ناراحتی شما شده است .
1- آیا از هفته گذشته تا به امروز سر درد داشته اید ؟
2- آیا از هفته گذشته تا به امروز عصبی بوده اید از داخل بدن احساس لرزش داشته اید ؟
3- آیا از هفته گذشته تا به امروز افکار ، عقاید یا کلمات نا خوشایند و نا مربوطی مرتبا وارد ذهن شما شده اند که رهایتان نکند ؟
4- آیا از هفته گذشته تا به امروز دچار ضعف و بیحالی و یا سر گیجه بوده اید ؟
5- آیا از هفته گذشته تا به امروز نسبت به روابط زناشویی بی میل شده اید ؟
6- آیا از هفته گذشته تا به امروز ایراد گیر و بهانه جو شده اید؟
7- آیا از هفته گذشته تا به امروز این عقاید را داشته اید که شخص دیگری می تواند افکار شما را از راه دور کنترل کند ؟
8- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس کرده اید که دیگران باعث ناراحتی ها و گرفتاریهای شما هستند ؟
9- آیا از هفته گذشته تا به امروز فراموشکار شده اید ؟
10- آیا از هفته گذشته تا به امروز در کارها بی توجه و بی دقت شده اید ؟
11- آیا از هفته گذشته تا به امروز دلخور و عصبی شده اید ؟
12- آیا از هفته گذشته تا به امروز درد در ناحیه قلب و سینه داشته اید ؟
13- آیا از هفته گذشته تا به امروز از رفتن به جاهای باز یا خیابان احساس ترس کرده اید ؟
14- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس کرده اید که زور و بنیه سابق را ندارید و زود خسته می شوید ؟
15- آیا از هفته گذشته تا به امروز این فکر به ذهنتان آمده که به زندگی خود خاتمه دهید ؟
16- آیا از هفته گذشته تا به امروز صداهایی به گوشتان می آید که دیگران نمی توانستند آنها را بشنوند ؟
17- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس لرزش در اندام بدن خود داشته اید ؟
18- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که به بیشتر مردم نمی شود اعتماد کرد ؟
19- آیا از هفته گذشته تا به امروز زود به گریه افتاده اید ؟
20- آیا از هفته گذشته تا به امروز بی اشتها شده اید؟
21- آیا از هفته گذشته تا به امروز در روابط اجتماعی و یا در رابطه با دیگران احساس خجالت کرده اید ؟
22- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که در یک بن بست گیر کرده اید که راه پس و پیش ندارد ؟
23- آیا از هفته گذشته تا به امروز ناگهان بدون دلیل دچار ترس شده اید ؟
24- آیا از هفته گذشته تا به امروز طوری عصبانی شده اید که نتوانید جلو خودتان را بگیرید ( به اصطلاح از کوره در رفته اید ؟)
25- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که بترسید تنها از خانه بیرون بروید ؟
26- آیا از هفته گذشته تا به امروز برای هر چیز کوچکی خود را سرزنش کرده اید ؟
27- آیا از هفته گذشته تا به امروز کمر درد داشته اید ؟
28- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس کرده اید که کار هایتان پیشرفت نمی کند ؟
29- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس تنهایی کرده اید .؟
30- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس غمگینی داشته اید ؟
31- آیا از هفته گذشته تا به امروز برای هر چیزی به شدت نگران و دلواپس شده اید ؟
32- آیا از هفته گذشته تا به امروز نسبت به همه چیز بی علاقه شده اید ؟
33- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس ترس داشته اید؟
34- آیا از هفته گذشته تا به امروز حساس و زود رنج شده اید ؟
35- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که سایرین از افکار خصوصی که به کسی نگفته اید باخبر می شوند ؟
36- آیا از هفته گذشته تا به امروز این اعتقاد را داشته اید که دیگران شما را درک نمی کنند و یا با شما همدردی نمی کنند ؟
37- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که سایرین از افکار خصوصی که به کسی نگفته اید باخبر می شوند ؟
38- آیا از هفته گذشته تا به امروزبرای اینکه کارها را درست انجام بدهید مجبور بوده اید آهسته کار کنید ؟
39- آیا از هفته گذشته تا به امروز تپش قلب داشته اید ؟
40- آیا از هفته گذشته تا به امروز حالت تهوع و یا دل بهم خوردگی داشته اید؟
41- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس حقارت داشته اید یا خود را از دیگران کمتر و پایین تر حس کرده اید ؟
42- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس درد و کوفتگی در عضلات بدنتان داشته اید ؟
43- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که دیگران شما را زیر نظر دارند یا درباره شما حرف می زنند ؟
44- آیا از هفته گذشته تا به امروز در بخواب رفتن مشکل داشته اید ؟
45- آیا از هفته گذشته تا به امروز وقتی کاری را انجام می دادید مجبور بوده اید آنرا چندین بار تکرار کنید تا مطمئن شوید درست انجام داده اید ؟ مثلا در را چند بار امتحان کنید ببینید بسته است یا خیر ؟
46- آیا از هفته گذشته تا به امروز در تصمیم گرفتن مشکل داشته اید ؟
47- آیا از هفته گذشته تا به امروز از مسافرت با اتوبوس یا قطار احساس ترس کرده اید ؟
48- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس تنگی نفس داشته اید ؟
49- آیا از هفته گذشته تا به امروز دچار حالت گرفتگی یا سرما سرما شده اید ؟
50- آیا از هفته گذشته تا به امروز مجبور بوده اید بعضی کارها را نکنید یا بعضی جاها نروید ؟
51- آیا از هفته گذشته تا به امروز اتفاق افتاده که حس کنید مغزتان کار نمی کند ؟
52- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس کرده اید بدنتان خواب می رود یا گز گز ( مورمور) می شود ؟
53- آیا از هفته گذشته تا به امروز در گلویتان احساس گرفتگی کرده اید مثل اینکه چیزی در گلویتان گیر کرده باشد ؟
54- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس کرده اید که نسبت به آینده امید خود را از دست داده اید ؟
55- آیا از هفته گذشته تا به امروز تمرکز حواس نداشته اید ؟ یعنی در جمع کردن حواس خود روی کارها مشکل داشته اید ؟
56 -آیا از هفته گذشته تا به امروز در بعضی از قسمت های بدن احساس ضعف و سستی داشته اید ؟
57- آیا از هفته گذشته تا به امروز دچار فشار های روحی و گرفتگی بوده اید ؟
58- آیا از هفته گذشته تا به امروز در دستها و پا ها احساس سنگینی کرده اید ؟
59- آیا از هفته گذشته تا به امروز زیاد به فکر مرگ و مردن بوده اید ؟
60- آیا از هفته گذشته تا به امروز پر خوری داشته اید ؟
61- آیا از هفته گذشته تا به امروز وقتی مردم به شما نگاه می کنند یا درباره شما حرف می زنند احساس ناراحتی می کنید ؟
62- آیا از هفته گذشته تا به امروز افکاری به ذهنتان آمده که حس کنید مال خودتان نیست و دیگران آن را توی مغز شما گذاشته اند ؟
63- آیا از هفته گذشته تا به امروز در خودتان میل شدیدی به آزار رساندن و زدن دیگران احساس کرده اید ؟
64- آیا از هفته گذشته تا به امروز بعضی صبح ها زود تر از حد معمول بیدار شده اید ؟
65- آیا از هفته گذشته تا به امروز مجبور بوده اید بعضی کار ها همچون شستن ، شمردن و دست زدن به اشیا را تکرار کنید ؟
66- آیا از هفته گذشته تا به امروز دچار بد خوابی بوده اید و یا چند بار در شب از خواب بیدار شده اید ؟
67- آیا از هفته گذشته تا به امروز میل شدیدی به شکستن اشیاء و خرد کردن آنها داشته اید ؟
68- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که دارای افکار و عقایدی هستید که مخصوص خودتان است و دیگران آن عقاید و افکار را ندارند ؟
69- آیا از هفته گذشته تا به امروز در موقع روبرو شدن با دیگران زیاد از حد به رفتار و حرکات خود توجه داشته اید ؟
70- آیا از هفته گذشته تا به امروز وقتی در جمع بوده اید و همچنین در بازار و مهمانیها احساس نا را حتی کرده اید ؟
71- آیا از هفته گذشته تا به امروز حتی کار های کوچک برایتان سخت و مشکل بوده است ؟
72- آیا از هفته گذشته تا به امروز دچار هول و وحشت زدگی شده اید ؟
73- آیا از هفته گذشته تا به امروز در مقابل دیگران یا جمع از اینکه چیزی بخورید احساس ناراحتی کرده اید ؟
74- آیا از هفته گذشته تا به امروز با مردم زیاد جر و بحث و در گیری داشته اید ؟
75- آیا از هفته گذشته تا به امروز از تنها ماندن ترس و واهمه داشته اید ؟
76- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که دیگران ارزشی برای کار هایتان قائل نیستید ؟
77- آیا از هفته گذشته تا به امروز حتی وقتی با دیگران بوده اید احساس تنهایی کرده اید ؟
78- آیا از هفته گذشته تا به امروز گاهی طوری ناراحت و بیقرار شده اید که نتوانید یک جا آرام بگیرید ؟
79- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس بی مصرفی و بدرد نخوردن داشته اید ؟
80- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که اتفاق بدی برایتان خواهد افتاد ؟
81- آیا از هفته گذشته تا به امروز داد و فریاد راه انداخته اید و یا چیز هایی را پر تاپ کرده اید ؟
82- آیا از هفته گذشته تا به امروز ترس از افتادن و از حال رفتن در کوچه و خیابان یا در انظار مردم داشته اید ؟
83- آیا از هفته گذشته تا به امروز ترس از اینکه اگر به دیگران رو بدهید از شما سوء استفاده می کنند داشته اید ؟
84- آیا از هفته گذشته تا به امروز درباره امور جنسی افکاری داشته اید که شما را نگران کند ؟
85- آیا از هفته گذشته تا به امروز این اعتقاد را داشته اید که به خاطر گناهانی که مرتکب شده اید مستوجب تنبیه و مجازات هستید ؟
86- آیا از هفته گذشته تا به امروز اعتقاد و تصورات ترس آمیز داشته اید ؟
87- آیا از هفته گذشته تا به امروز این احساس را داشته اید که عیب و نقص مهمی در بدنتان پیدا شده است ؟
88- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس کرده اید که در دنیا با کسی صمیمی نیستید ؟
89- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس گناه و تقصیر داشته اید ؟
90- آیا از هفته گذشته تا به امروز احساس کرده اید که دچار بیماری فکری شده اید ؟
پاسخنامه آزمون SCL-90
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
1
26
2
27
3
28
4
29
5
30
6
31
7
32
8
33
9
34
10
35
11
36
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
12
37
13
38
14
39
15
40
16
41
17
42
18
43
19
44
20
45
21
46
22
47
23
48
24
49
25
50
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
51
76
52
77
53
78
54
79
55
80
56
81
57
82
58
83
59
84
60
85
61
86
62
87
63
88
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
ردیف
به هیچ
وجه
کمی
تا حدودی
زیاد
به شدت
64
89
65
90
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
1 -JAHAN WEYER
2 -JOSEPH BREUAR
3 – UNESCO
4 – WORLD HELTH ORGANISTION (WHO)
5 – بر گرفته از کتاب بهداشت روانی نوشته تامپسون و مایتاس (1994) .
6 -SMITH
7 -ROBERT DOWNIE , ETAL
8 -LAING
9 -ANTI PASYCHIATRY
10 – erickson
11 – Erick fromm
12 -allport
13 – mellie
14 – saluator – r – mari
15 -sheldon
16 – persona
17 – IO
18 -EGO
19 – SEORGO
20 – astenenic
21 -mesomorphy
22 -ecomorphy
23 – Hensjuen Eysenck
24 -amoirert
25 – obveration
26 – interviw
27 -qusetionnive
28 – drojective
29 -casehistory
30 – MANN-WHITNEY U TEST
31 – MANN-WHITNEY U TEST
—————
————————————————————
—————
————————————————————
1