تارا فایل

پیشینه تحقیق و مبانی نظری نگرش های ناکارآمد



2-3- مفهوم شناسی نظری نگرش های ناکارآمد
2-3-1- تعریف نگرش
معادل واژه Attitude در فارسی، نگرش، ایستار، طرز رفتار، طرز تلقّى، پنداشت، طرز تفکر بر اساس مفروضات پیشین و مانند آنها ترجمه شده است. (آذربایجانی 1382، 136)، در اصطلاح، تعاریف بسیاری در مدیریت و روانشناسی از نگرش شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: نگرش یا طرز تلقی عبارت از آمادگی برای واکنش ویژه نسبت به یک فرد، شیء، فکر یا وضعیت است. (رضاییان 1389، 202)، نگرش مجموعهای از اعتقادات، عواطف و نیات رفتاری نسبت به یک شیء، شخص یا واقعه است. به عبارتی تمایل نسبتاً پایدار به شخصی، چیزی یا رویدادی است که در احساس و رفتار نمایان میشود (قلی پور 1386، 108). نگرش ارزیابی یا برآوردی است که به صورت مطلوب یا نامطلوب درباره شی یا فرد یا رویدادی صورت میگیرد. نگرش بازتابی از شیوه احساس فرد نسبت به یک چیز یا یک فرد است. مثلا هنگامی که می گوییم "کارم را دوست دارم" نگرش خود را درباره کار ابراز مینماییم (رابینز 1376، 40). به حالتى ذهنى یا عصبى حاکى از تمایل، که از طریق تجربه سازمانیافته و بر پاسخهاى فرد به تمامى موضوعات و موقعیتهایى که با آن در ارتباط است، تاثیرى جهتدار یا پویا دارد، نگرش گفته میشود. (برگ 1378، 538)، نگرش نشان دهنده‏ی اثر شناختی و عاطفی به جای تجربه‏ی شخصی از شیء یا موضوع اجتماعی مورد نگرش و یک تمایل به پاسخ در برابر آن شی‏ء است. نگرش در این معنی یک "مکانیسم پنهانی" است که رفتار را هدایت می کند (کریمی 1387، 162). نگرش، نظری است که درباره افراد، چیزها یا رویدادها ابراز میگردد. و منعکسکننده نوع احساس فرد درباره آن است (رابینز 1387، 280). نگرشها، با توجه به تعاریف مزبور، در زمینهسازى و شکلدهى به رفتارها، ایجاد انگیزشها، ارضاى نیازها و جهت دهى به گرایشها تاثیرى جدّى دارند. به همین دلیل، مطالعه آنها بخش عمدهاى از روانشناسى اجتماعى را به خود اختصاص داده است (آذربایجانی 1382، 137)، هیچ مفهوم مجرّدى نتوانسته است همچون مفهوم "نگرش"، موقعیت عمدهاى در روان شناسى اجتماعى کسب کند. (روش بلاو و نیون 1390، 119).
2-3-2- عناصر نگرش
نگرشها دارای سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری بدین شرح میباشند:
1. بخش شناختی آن عبارت از باورها و ارزشها و اطلاعات درباره هدف شناخته شده به وسیله فرد است.
2. بخش عاطفی آن شامل احساسها و عواطف درباره هدف، فرد، فکر، رخداد یا شیء است.
3. بخش رفتاری آن از نگرش سرچشمه میگیرد و به نیت "رفتار به صورت معین" بر میگردد.
این اجزاء جدای از یکدیگر نیستند. (رضاییان 1389، 202)، جِرد هم معتقد است عناصر تشکیلدهنده نگرش از همین سه عنصر میباشد اما با این بیان:
1. مولفههای شناختی عبارت است از آگاهی، فهم و دانش نسبت به وجود محصول.
2. مولفههای عاطفی عبارت است از ارزیابی، دوست داشتن و ترجیح دادن یک محصول بر محصول دیگر.
3. مولفههای رفتاری عبارت است از گرایش، میل، قصد خرید و آزمایش کردن یک محصول (بُهنر و وانِک 1384، 17).
2-3-3- اهمیت شناخت نگرش
در ذیل، به برخى کارکردها و آثار مترتب بر شناخت نگرشها اشاره مىشود:
1. امکان پیشبینى رفتار: آگاهى از نگرشها تا حد زیادى فرد را قادر به پیش بینى رفتارها مىسازد. البته روشن است که رفتارها از عوامل متعددى ناشى شده و شرایط و موقعیتهاى گوناگونى در شکل گیرى و تعدد آنها موثر است. اما همه این عوامل و شرایط، رفتار را در بسترهایى همساز با نگرشها جهت مىدهند و با مرور زمان و استمرار عمل برخى از تعارضات بدوى نیز، که معمولاً میان این دو واقع مىشود، جاى خود را به سازگارى و التیام مىدهند، اگرچه بعید نیست که در برخى افراد یا گروهها بر اساس بعضى رفتارها و تحت شرایط و اوضاع و احوال خاص فرهنگى ـ اجتماعى، این تعارض میان رفتار و نگرششان به صورت ریشهاى همواره باقى بماند. در حقیقت، امکان پیش بینى درست رفتار بر اساس نگرش، به میزان همسازى میان این دو بستگى دارد. به عنوان مثال، در جایى که میان باورها (عناصر شناختى) و نگرشها (عناصر هیجانى) ناهمسازى وجود داشته باشد، از نگرش نمىتوان به عنوان یک مبناى مطمئن در پیشبینى رفتار استفاده کرد. به اعتقاد برخى، بسیارى از عواملى که پیشبینى رفتار را از روى نگرشها امکانپذیر مى سازند در یک چارچوب نظرى در هم بافته شدهاند و پیشبینى تنها با درک آن مجموعه امکانپذیر خواهد بود. قابل ذکر است که نگرشها نیز همچون پاسخهاى مربوط به محرّکهاى رفتارى باید ارضا کننده باشند و به پاسخهایى منجر شوند که به طور مستقیم، در شخص ایجاد خرسندى مىکنند. در هر صورت، اگرچه رابطه میان برخى نگرشها با نظام احتیاجات فرد، گروه یا جامعه دقیقاً مشخص نیست، اما مىتوان ارتباطى هر چند مبهم یا با واسطه میان آنها پیدا کرد. صاحب نظران، مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی، حیاتی می دانند. بخشی از این اهمیت، بر این فرض استوار است که نگرش ها تعیین کننده رفتارها هستند و این فرض به طور ضمنی دلالت بر این امر دارد که با تغییر دادن نگرش های افراد می توانیم رفتار آنان را پیش بینی کنیم یا بر رفتار آنان کنترل داشته باشیم. (خواجه سروی و همکاران 1387، 12)، البته باید مدنظر داشته باشیم که برای تغییر رفتار، باید به تغییر نگرش آنها پرداخت. تحقیقات فراتحلیل اخیر نشان میدهند که یک میزان بالای تغییر در نگرش، گاهی منجر به میزان پایینی تغییر در رفتار میشود (اربنت و کاترین1 2009، 153).
2. شناخت شخصیت افراد: از جمله امورى که در توصیف و تشریح شخصیت فرد دخالت تام دارد نگرشها مىباشند. اهمیت نگرشها، که خود ناشى از به کار بردن نظام ارزشهاى فرد هستند، اگر بیشتر از نظام ارزشهاى مولّد خود نباشد، دست کم، به اندازه آن در شناخت فرد موثر است.
3. نقش آن در تشخیص پیش داورىها: نگرشها به تدریج، نوعى تجلّى کلى غیر قابل فهمى در روش و سیاق زندگى اجتماعى ایجاد مىکنند و با کمک ارزشها و هنجارهاى گروه خودى، به ارزیابى دیگران مىپردازند. از همین زمان است که بعضى از نگرشهاى پیچیده و مبهم و از نظر منطقى توجیهناپذیر پدیدار مىشوند و منبع تغذیه پیش داورىهاى طبقاتى و گروهى مىگردند (شرف الدین ۱۳77، 86).
4. نقش آن در داورىهاى علمى: گولدنر تاثیر پیش فرضهاى ذهنى را (که در معناى کلى، نگرش را نیز شامل مىشوند) در قبول برخى نظریات علمى و ردّ نظریات دیگر این چنین ارزیابى مىکند: "نظریهاى که با پیشفرضهاى ذهنى بررسى کننده نزدیک باشد و جایى در تجربیات شخصى او داشته باشد از نظر روانى، آسانتر پذیرفته مىشود. علت پذیرش آن، این است که چنین فرضیاتى بخشى از فرضیات کلى ذهن بررسىکننده را مىسازند که او مستقیماً و به وضوح، با آنها مواجه نبوده است؛ زیرا در دورنماى ذهن او جاى داشتهاند، اما اکنون صریحاً به شکل یک نظریه ارائه مىگردد و یا به علت وجود تشابه ذهنى و یا تایید و تکمیل فرضیات ذهنى خود شخص، به آسانى مورد پذیرش قرار مىگیرد (گولدنر 1388، 48).
2-3-5- مفهوم نگرش های ناکارآمد
نگرش ناکارآمد در واقع جزیی از باورهای واسطه ای ناکارآمد است که در کنار افکار خود کار در نظام شناختی فرد بر رفتار او تاثیر می گذارد. این اعتقادات واسطه ای ناکارآمد، با نظرات منفی پیش بین (یو2 2002) همراه است. نگرش های ناکارآمد، نگرش ها و باورهایی هستند که فرد را مستعد افسردگی و یا به طور کلی آشفتگی روانی می کند. این باورها که در اثر تجربه نسبت به خود و جهان کسب می شوند، فرد را آماده می سازند تا موقعیت های خاص را بیش از حد منفی و ناکارآمد تعبیر کنند. از نظر بک نگرش های ناکارآمد معیارهایی انعطاف ناپذیر و کمال گرایانه هستند که فرد از آن برای قضاوت درباره ی خود و دیگران استفاده می کند. از آنجا که این نگرش ها انعطاف ناپذیر، افراطی و مقاوم در مقابل تغییراند، ناکارآمد یا نابارور قلمداد می شوند (دیویدسون، نیل و کرینگ3 1998). در واقع نگرش های ناکارآمد که بنیادهای آشفته کننده ی افراد را تشکیل می دهند، دو ویژگی اساسی دارند (الیس 1991)؛ اولاً آن ها در درون خود توقعات خشک، جزیی و قدرتمندی دارند که معمولاً در قالب کلماتی چون باید، حتماً، الزاماً و ضرورتاً بیان می شوند، ثانیاً موجب انتساب های بسیار نامعقول و تعمیم مفرط و فاجعه آمیز می شوند. پژوهش ها نشان می دهد که شانس بروز اختلالات روانی طی یکسال، در صورت افزایش نمره های نگرش ناکارآمد به طور معناداری افزایش می یابد (ویچ4 و همکاران 2003). به این ترتیب، چون نارسایی عملکرد تفکر از مهم ترین علل آشفتگی هاست (والن 5و همکاران 1992) هرچه نگرش های ناکارآمد و باورهای غیر منطقی افراد بیشتر سود آشفتگی های هیجانی نیز بیشتر خواهد شد (اسمیت و هوستنکنت6 1983؛ واتسون7 و همکاران 1998).
2-3-6- الگوهای شناختی و نظریات نگرش های ناکارآمد
1. الگوی شناختی سالکووسکیس: جامع ترین الگوی شناختی را سالکووسکیس8 (1985) بر مبنای الگوی شناختی افسردگی و اضطراب بک پیشنهاد کرده است. براساس این الگو، افکار، تجسمات و تکانه های مزاحم معمولی، زمانی به اغتشاش می انجامند که برای فرد مهم باشند و با افکار خودکار منفی مرتبط گردند. او همچنین بر جداسازی افکار خودکار از افکار مداخله گر تاکید داشت. برطبق نظریه سالکووسکیس (1985. 1989) افکار مزاحم ناخواسته، اغلب خودکار، منفی و ملالت آور می باشند (به نقل از حسن شاهی 1382، 50).
2. نظریه آلیس: از نظر الیس9 (1973) انسان ها، گرایش نیرومندی برای کژفکری دارند. از این نظر، عقاید نامعقول و نگرش های ناکارآمد، به بنیان های آشفته کننده ی رفتار تبدیل می شوند. این فلسفه، از یک طرف اندیشه ای الزام آور است که در نوع خود قدرتمند، خشک و جزمی است و از طرف دیگر، به استنباط های فاجعه آمیز منجر می شوند (الیس 1991؛ الیس و درایدن10 1996). الیس (1973) تایید این فرایند را در یک چرخه ی معیوب توضیح داده است؛ از نظر او افراد، خود را به خاطر اینکه از لحاظ هیجانی ناراحت هستند سرزنش می کنند، سپس خود را به خاطر سرزنش کردن پیوسته ی خود ملامت نموده و از اینکه درصدد روان درمانی برآمده اند مجدداً سرزنش کرده و سپس نتیجه می گیرند که به طرز نا امید کننده ای مشکل دارند و کاری نمی توان برای آنها انجام داد.
3. نظریه بک(1976): بک هر چند با مفاهیمی متفاوت، نقش نگرش های ناکارآمد و شناخت های ناسازگارانه را در ایجاد رفتارهای ناسازگارانه مورد تاکید قرار داده است. از نظر او ابتدا، مراجعان باید از آنچه که به آن فکر می کنند آگاه شوند، در گام دوم، باید افکار غلط خود را شناسایی کنند و در ادامه با جایگزین کردن قضاوت های درست به جای قضاوت های نادرست و دریافت بازخورد لازم که بیانگر درست بودن تغییرات آنهاست دوره ی درمان را به سرانجام برسانند. نقش باورها، نگرش ها و فرایندهای ذهنی دیگر در بسیاری از اختلالات و مشکلات رفتاری نشان داده شده و معلوم شده است که باورهای غیرمنطقی می توانند، رنج های افراد را تشدید کنند (الیس 2004؛ ملمد11 2003؛ سیاروچی 12 2004؛ رایس و دلو13 2001؛ ویب و مک کاب14 2002، 4). مفهوم نگرش های ناکارآمد15 (DA) اولین بار توسط بک (2006، 1975 و 1979) در توصیف افکار بیماران افسرده و به عنوان مفهوم اصلی مرکزی ایجاد و پایایی اختلال افسردگی مطرح شد.
4. دیدگاه آسیب پذیری – تنیدگی الیور16 و همکاران: از نظر الیور و همکاران (2007) آسیب پذیری شناختی در قالب دیدگاه آسیب پذیری – تنیدگی بر مبنای دو نظریه ی ناامیدی و نظریه ی بک به صورت سبک شناختی منفی و نگرش ناکارآمد، مفهوم سازی شده است. تلفیق این دو دیدگاه در مفهوم الگوی شناختی ناسازگارانه که شامل سبک شناختی منفی و نگرش های ناکارآمد است می تواند در طول فرایند رشد پدید آید (الوی17 و همکاران 2000) و موجب اختلالات رفتاری مختلف شود (وایزمن18 و بک 1978؛ هفل19 و همکاران 2003).
2-3-7- نقش افکار و باورها در مصرف مواد بر مبنای دیدگاه های شناختی
طبق دیدگاه های شناختی، وجود برخی افکار و باورهای غیر منطقی بر روی خلق اثر مستقیم دارند. الیس اعتقاد به 11 باور غیر منطقی را علت آشفتگی روانی مثل اضطراب، افسردگی و دلیل شاد نبودن فرد، می داند. الیس و بک (1380) معتقدند که در افراد سوء مصرف کننده مواد، وجود چند نگرش و باور غیر منطقی رایج، منجر به تحمل پایین ناکامی و در نتیجه احساسات منفی مثل خشم و غمگینی می شوند. یکی از این باورهای غیر منطقی، این است که "امور همیشه باید بر وفق مراد باشد" زمانی که فرد انتظار دارد همه چیز باید بر وفق مرادش باشد، مواجهه با کوچکترین مانعی او را تحریک پذیر و آشفته می کند و شیوه های دیگر رسیدن به هدف را نادیده می گیرد، در چنین شرایطی فرد برای مقابله با مشکل و کاهش تنش به سوء مصرف مواد اقدام می کند. بنابراین، خلق منفی بالا که زمینه ساز گرایش به سو ء مصرف مواد است، با احساس درماندگی، ساختار انگیزشی غیر انطباقی و باورهای غیرمنطقی و ناکارآمد، رابطه مستقیم دارد. نتایج تحقیقات نشان می دهد که تعدیل خلق منفی می تواند گرایش به رفتارهای اعتیادی را کاهش دهد (کولو20و همکاران 2005؛ به نقل از رسولی 1386). در مورد سوء مصرف مواد، نظریه های مختلفی مثل شناختی-رفتاری، روان تحلیلی و انگیزشی مطرح می شوند که هر کدام با توجه به دیدگاه خود به اعتیاد، راهکار درمانی ارائه می کنند. دیدگاه شناختی-رفتاری و تمام رویکردهای درمانی در این حوزه، بر اهمیت افکار، احساسات و رفتار در اختلال مصرف مواد توجه دارند و با روش اصلاح الگوی شناختی فرد یا بازسازی شناختی، آموزش مهارت های اجتماعی و مقابله ای به درمان آن اقدام می کنند
2-3-8- ارتباط نگرش و باور با مصرف مواد بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی
از دیدگاه یادگیری اجتماعی، انتظارات مثبت از مصرف مواد سبب ادامه ی مصرف و بازگشت به مصرف می شود، در حالی که انتظارات منفی از مصرف مواد جلوگیری می کنند (جونز و مک ماهون21 2001). در همین چارچوب، براساس نظر بک اکثر بیماران سو مصرف کننده ی مواد دارای مجموعه ای از باورها و نگرش های مثبت نسبت به مواد هستند که وقتی تصمیم به توقف مصرف می گیرند، فعال می شوند. در این هنگام چون فرد تصور می کند قادر به کنترل تمایلات خود نیست، احتمال کمی وجود دارد که برای کنترل آن تلاش کند. از این دیدگاه، یک محور مانع عمده در ترک مصوف مواد یا مصرف الکل، شبکه عقایدی ناکارآمدی است که بر محور داروها و مواد متمرکز است و نیز یکی از دلایلی که سبب می شود فرد سو مصرف کننده ی مواد هم چنان تمایل قوی به مصرف مواد داشته باشد، این است که عقاید اساسی او نسبت به مزایا و معایب مواد، اساساً تغییر نکرده است (گودرزی 1384).
2-3-9- اهمیت و تاثیر نگرش مثبت به مصرف مواد
نقش نگرش مثبت به مواد مخدر به قدری از اهمیت برخوردار است که آلبرت الیس معتقد است که تفکر و نوع نگرش افراد معتاد است که آن ها را به سوی مصرف مجدد سوق می دهد و یا آن ها را برای همیشه از مصرف دور می سازد. نوع نگرش معتاد نسبت به مواد مخدر نوعی تفکر است که ممکن است منطقی یا غیر منطقی باشد و اغلب خودبخود، ناهشیار و دایمی است و به راحتی نمی توان این نوع نگرش را تغییر داد؛ ولی یکی از شیوه هایی که به معتاد کمک می کند تا به شناخت خود برسد بررسی نوع نگرش و ایجاد نگرش منفی نسبت به اعتیاد است (الیس 2003). از میان عوامل محافظت کننده و عوامل خطر آفرین سوءمصرف مواد مخدر، نگرش افراد نسبت به مصرف مواد مخدر از مهم ترین عوامل همبسته با مصرف و یا عدم مصرف مواد به حساب می آید که هم مورد تایید روان شناسان و هم مورد تاکید جامعه شناسان است (کوپر، فران، روزل و مودر22 1997؛ کروگلانسگی و هیگینز23 2007) نتایج برخی تحقیقات نشان می دهد که قصد افراد برای سوءمصرف مواد، دست کم در دفعات اولیه مصرف تحت تاثیر نگرش آنان به سوءمصرف مواد قرار دارد (مک کالر، سوسمن، دنت و ترن24 2001). نتایج پژوهش جاجری (1386) نیز بیانگر آن است که اکثر مراجعان معتاد به مراکز ترک اعتیاد نسبت به اثرات استفاده از مواد مخدر و تمایل به مصرف مواد مخدر نگرش مثبت داشته اند (بهرامی و همکاران 1392، 59). شناسایی نگرش مثبت در افراد معتاد و تبدیل این نگرش به نگرش منفی نسبت به مصرف مواد می تواند گامی مهم در کاهش مصرف مواد و بازگشت به زندگی طبیعی قلمداد شود؛ زیرا نگرش دارای یک بعد عاطفی و یک بعد رفتاری است و نگرش های قوی و با بار عاطفی زیاد به سود یک موضوع و یا عل یه آن، به خوبی می توانند رفتارهای گرایشی و اجتنابی را پیش بینی کند. البته به این نکته نیز باید توجه کرد که همیشه نگرش به رفتار منجر نمی شود و سایر عوامل اجتماعی و تاثیرات آنها نیز دخیل است. به طور کل، فروشندگان مواد به این نکته پی برده اند که با ایجاد نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر و شیوع باورهای غلط در میان افراد جامعه، می توانند بازار مصرف خوب و سودآوری را به دست آورند یکی از دلایل اساسی مشکل اعتیاد، خطر هنجار شدن مصرف مواد مخدر و نگرش مثبت به مواد مخدر و آثار آن است همچنین، گرایش به مصرف مواد مخدر با این باور غلط که "مصرف گهگاهی و تفریحی مواد فرد را معتاد نمی کند" فزونی یافته است. در حال حاضر، این باورهای غلط در بین جوانان و نوجوانان شایع شده است و مسلماً داشتن چنین نگرش هایی، موجب گرایش و افزایش مصرف مواد مخدر در میان این گروه ها می شود (ابادینسکی25 2005)

– پیشینه تحقیق
با نگاهی به مطالعات قبلی صورت گرفته هر چند نمی توان پژوهشی را پیدا نمود که به سنجش کارایی و اثربخشی شناخت درمانی بر نگرش های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد مخدر پرداخته باشد، با این حال می توان به برخی مطالعات نسبتاً مشابه داخلی و خارجی اشاره نمود، که در این بخش به مرور کوتاه و نتایج بدست آمده از این پژوهش ها پرداخته می شود.
2-5-1- مطالعات داخلی
سهرابی و همکاران (1393) در پژوهشی که به مقایسه نگرش های ناکارآمد در افراد وابسته به مواد و افراد عادی، پرداختند، نشان دادند بین افراد وابسته به مواد و افراد عادی در نگرش های ناکارآمد از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. طرحواره های ناسازگار و نگرش های ناکارآمد از جمله عوامل تعیین کننده در گرایش افراد به سوء مصرف مواد است.
دستجانی فراهانی و همکاران (1392) در تحقیقی تحت عنوان "اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر باورهای غیرمنطقی و کیفیت زندگی افراد وابسته به آمفتامین" به این نتیجه رسیدند که گروه درمانی شناختی رفتاری در تغییر باورهای غیرمنطقی و کیفیت زندگی افراد وابسته به آمفتامین موثر است باورهای غیرمنطقی در بیماران وابسته به مواد ناشی از شرمساری، احساس گناه، انتظارات بیش از حد از خود، ناتوانی در ابراز همدلی، عدم احساس مسئولیت است، کمال گرایی به عنوان یکی از باورهای غیرمنطقی است از اینکه همیشه بر وفق مراد باشد. زمانی که فرد انتظار دارد همه چیز بر وفق مرادش باشد و یا کوچک ترین مانعی مواجهه شود تحریک پذیر و آشفته می شود و شیوه های دیگر رسیدن به هدف را نادیده می گیرد، در چنین شرایطی فرد برای مقابله با مشکل و کاهش تنش به سومصرف مواد اقدام می کند.
سترگ و همکاران (1392) در پژوهش خود تحت عنوان "اثربخشی درمان فراشناختی بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی" با هدف اثر بخشی درمان فراشناخت بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی افراد وابسته به مواد صنعتی که به مراکز درمانی ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از سه مرکز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر وابسته به کراک هرویین و 15 نفر وابسته به شیشه) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش 8 جلسه درمان گروهی فراشناخت دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراشناختی در اصلاح عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در هر دو گروه وابسته به مواد کراک هرویین و شیشه تاثیر معناداری داشته است. همچنین، اثربخشی این درمان در پیگیری دو ماهه از ثبات برخوردار بود. نتیجه گیری: فراشناخت متغیری میانجی و مهم در پیشگیری، کنترل و درمان وابستگی به مواد صنعتی نوین است
بیرامی و همکاران (1392) در پژوهشی با عنوان "اثربخشی حضور ذهن درمانی شناختی در کاهش اضطراب اجتماعی و نگرش های ناکارآمد" نشان دادند، بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در نگرش های ناکارامد وجود داشت. به طوری که فرایند 8 جلسه ای آموزش، سبب کاهش نگرش های ناکارآمد و اضطراب اجتماعی گروه مورد مطالعه شده بود. و ذهن درمانی شناختی می تواند باعث افزایش سلامت روانشناختی افراد مورد مطالعه شود.
خاکپور و مهرآفرید (1391) در پژوهشی تحت عنوان "تاثیر مداخله شناختی – رفتاری گروهی بر کاهش نگرش های ناکارآمد، ناامیدی و افکار خودکشی در زندانیان" با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی – رفتاری گروهی بر کاهش نگرش های ناکارآمد، ناامیدی و افکار خودکشی در زندانیان جوان انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری و گروه کنترل بود. مداخله گروهی، طی 12 جلسه اجرا شد. ابزارها شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS) و مقیاس ناامیدی بک (BHS) و مقیاس سنجش افکار خودکشی بک(BSSI) بود. برای تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس به شیوه اندازه گیری های مکرر و به منظور مقایسه میانگین های سه متغیر در گروه آزمایش، از آزمون تعقیبیLSD در زمان های سه گانه (پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری) استفاده شد. اثر تعاملی عامل زمان آزمون و گروه به طور جداگانه بر هرکدام از متغیرهای وابسته، معنادار بود. همچنین، اثر عامل گروه و اثر زمان آزمون به طور جداگانه بر هرکدام از متغیرهای وابسته معنادار بود. بنابراین، می توان گفت که مداخله شناختی – رفتاری گروهی، بر کاهش میزان نگرش های ناکارآمد، کاهش ناامیدی و کاهش افکار خودکشی اثربخش بوده است. تفاوت میانگین پیش آزمون و پس آزمون در اندازه گیری هر سه متغیر وابسته معنادار بود. از طرفی، تفاوت میانگین پس آزمون و آزمون پیگیری در هیچ کدام از متغیرهای وابسته معنادار نبود، ولی تفاوت میانگین پیش آزمون و پیگیری در هر سه متغیر وابسته معنادار بود. یافته های پژوهش حاضر مبنی بر اثربخشی مداخله شناختی – رفتاری گروهی با پژوهش های بسیاری هماهنگ بود. نتایج نشانگر پایداری اثر مداخله در اندازه متغیرهای وابسته بود. نتایج پژوهش نشان می دهد مداخله شناختی- رفتاری گروهی بر کاهش نگرش های ناکارآمد، ناامیدی و افکار خودکشی موثر است.
قربانی و همکاران (1391) در پژوهشی با عنوان "مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و درمان نگه دارنده با متادون در تغییر باورهای مرتبط با مواد و پیشگیری از عود" نشان دادند که درمان شناختی – رفتاری با ایجاد تغییر در متغیرهای شناختی میانجی مصرف مواد مانند باورهای مرتبط با مواد خطر بازگشت به مصرف مواد را کاهش می دهد.
محمدخانی و همکاران (1390) در پژوهش خود با عنوان "مدل روابط علّی هیجان منفی، باورهای مرکزی، باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز و تنظیم هیجان با بازگشت به مصرف مواد" با هدف بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای شناختی باورهای بنیادی، باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز، هیجان منفی و توانایی تنظیم هیجان با برگشت به مصرف مواد در قالب یک مدل علّی انجام شد. 300 نفر از معـتادان خود مـعرف به مراکز درمان اعـتیاد شهرستان جـهرم از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از مقیاس های نگرش ناکارآمد، باورهای مرتبط با مواد، پرسشنامه افسردگی- اضطراب- استرس، پرسشنامه ی عقاید وسوسه انگیز و خرده مقیاس تنظیم هیجان پرسشنامه هوش هیجانی شان مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل فرضی بازگشت به مصرف مواد از برازش مناسبی برخوردار است و واریانس معناداری از بازگشت به مصرف مواد را تبیین می کند. بر اساس این مدل، مجموعه ای از متغیرهای شناختی شامل باورهای مرکزی، عقاید مرتبط با مواد و عقاید وسوسه انگیز و راهـبردهای تنـظیم هیجان در رابطه ی بین هیجان های منفی و بازگشت بـه مـصرف مواد میانجی گری می کنند. استفاده از تکنیک های شناختی رفتاری برای شناسایی و تغییر باورهای مرکزی، باورهای مرتبط با مواد و آموزش راهبردهای انطباقی مقابله با وسوسه و تنظیم هیجان، باید بخش مهم برنامه ی درمان سوء مصرف مواد باشد.
صالح زاده و همکاران (1390) در پژوهش خود با عنوان "اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر نگرش های ناکارآمد" که با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری در اصلاح نگرش های ناکارآمد بیماران صورت گرفت، که جامعه 20 نفری مورد نظر به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10نفر) قرار داده. درمان شناختی رفتاری طی 8 جلسه هفتگی با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش تکنیک های رفتاری برای گروه آزمایش به کار گرفته شد. مقیاس نگرش های ناکارآمد به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و در مرحله پیگیری برای هر دو گروه به کار برده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که میانگین نمرات مقیاس نگرش های ناکارآمد در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری در اصلاح نگرش های ناکارآمد بیماران کارایی قابل ملاحظه ای می باشد.
حاجیعلیزاده و همکاران (1388) در پژوهشی با عنوان "نقش متغیرهای شناختی، ابعاد فراشناختی و هیجانات در رفتار سوءمصرف مواد" که از نوع طرح شاهدی مورد و با هدف بررسی نقش متغیرهای شناختی، ابعاد فراشناختی و هیجانات در رفتار سوء مصرف مواد مراجعان مراکز درمان سوء مصرف مواد (در شهر بندرعباس) و مقایسه آن با گروه عادی بود. نشان دادند که دو بعد فراشناخت (باورهای مربوط به اطمینان شناختی و کنترل ناپذیر بودن افکار) با مصرف مواد رابطه معنادار دارند. همچنین، سوء مصرف کنندگان مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها (در مقایسه با گروه شاهد) نگرش های ناکارآمد را نشان دادند. همچنین، همبستگی معنادار بین 4 بعد از ابعاد فراشناخت (اعتمادشناختی، خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری افکار) با پیآمدهای روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مشاهده شد. از دیدگاه فراشناختی، سوء مصرف مواد یک روش موثر برای تعدیل سریع رویدادهای شناختی مانند احساسات، افکار یا خاطرات است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که رابطه بین هیجان و سوء مصرف مواد به وسیله فراشناخت میانجی گری شود. این نتایج می تواند حاکی از نقش مهم نظریه فراشناخت در فهم و درمان سوء مصرف مواد باشد.
لطفی کاشانی (1387) در پژوهشی با عنوان "تاثیر مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد رفتاری – شناختی در کاهش نگرش های ناکارآمد" به این نتیجه رسید که: مقایسه ی نمرات نگرش های ناکارآمد اعضای گروه به شیوه ی اندازه گیری مکرر و پیگیری میزان نگرش های ناکارآمد اعضا دو ماه بعد از اتمام درمان نشان دهنده ی تاثیر گروه درمانی رفتاری- شناختی در کاهش نگرش های ناکارآمد است.
کاویانی و همکاران (1387) در پژوهشی با عنوان "اثر کاهنده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودآیندی نگرش های ناکارآمد" که با هدف بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی، نگرش ناکارامد و افکار خودکار منفی بود. روش نیمه آزمایشی آزمون- آزمون مجدد در دو گروه آزمایشی و کنترل با کاربرد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی26 برای گروه آزمایشی به کار گرفته شد. گروه آزمایشی در معرض 8 جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی که هفته ای 1 بار به مدت 1. 5-2 ساعت برگزار می شد، قرار گرفتند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های افسردگی بک، افکار خودآیند و نگرش ناکارآمد توسط آزمودنی های هر دو گروه تکمیل شد. یافته ها نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، افسردگی، افکار خودآیند منفی و نگرش ناکارآمد دانشجویان را کاهش می دهد. دلایل تاثیرگذاری این روش درمانی به لحاظ نظری مورد بحث قرار می گیرد. با توجه به تاثیرات آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توصیه به کارگیری گسترده این روش می شود.
حاجی علیزاده و همکاران (1387) در پژوهشی تحت عنوان "مقایسه نگرش های نا کارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادی و پیامدهای روانشناختی آن" با هدف بررسی نقش تحریفات شناختی و پیامدهای روانشناختی آن، در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی سوءمصرف مواد شهر بندرعباس و مقایسه آن با گروه عادی انجام شد. در این پژوهش مورد – شاهدی یکصد نفر از افراد سوءمصرف کننده مواد، با یکصد نفر افراد عادی که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر تقریباً همتا شده بود مقایسه شدند. یافته ها نشان داد، افراد سوءمصرف کننده مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها در مقایسه با گروه گواه، نگرش های ناکارآمد را نشان دادند. در مجموع نتایج نشان داد که نگرش های ناکارآمد می تواند به عنوان یک عامل آسیب پذیر، احتمال گرایش به سوء مصرف مواد را افزایش دهد و در نتیجه شناخت درمانی برای این افراد موثر به نظر می رسد.
دباغی و همکاران (1386) در پژوهش خود تحت عنوان "اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر پایه تفکر نظاره ای (ذهن آگاهی) و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیش گیری از عود مصرف مواد افیونی" نشان داد که که هر دو روش شناخت درمانی مبتنی بر تفکر نظاره ای و فعال سازی طرح واره های معنوی و رفتاردرمانی شناختی در کاهش میزان عود (01/0> P)، افزایش اطاعت درمانی، مدت باقی ماندن در درمان (0001/0> P)، کاهش مصرف مواد افیونی، علایم جسمانی، اضطراب، بهبود کارکرد اجتماعی، وضعیت سلامتی و افزایش تاثیر معنویت بر رفتار از نالترکسون موثرتر است. روش شناخت درمانی بر پایه تفکر نظاره ای و فعال سازی طرح واره های معنوی از نظر کاهش میزان عود، افزایش میزان اطاعت درمانی، کارکرد اجتماعی، کاهش مصرف مواد و بهبود سلامتی و معنویت از رفتاردرمانی شناختی موثرتر بود (01/0> P). به نظر می رسد به کارگیری شناخت درمانی مبتنی بر تفکر نظاره ای (ذهن آگاهی) و فعال سازی طرح واره های معنوی به شکل چشم گیری اثربخشی درمان دارویی و رفتاردرمانی شناختی را در پیشگیری از عود مواد افیونی افزایش می دهد.
جمعه پور (1382) در پژوهش خود با عنوان "بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد افراد معتاد" که با هدف بررسی کارایی و اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد افراد معتاد طراحی شده است. در این پژوهش تجربی تک موردی که طرح ها در هر زمان تنها یک آزمودنی واحد مورد مطالعه قرار گرفت، و از میان طرح های تک موردی در این پژوهش از طرح چند خط پایه ای استفاده شد. نمونه گیری با استفاده از روش مبتنی بر هدف انجام گرفت یعنی از بیمارانی که جهت ترک اعتیاد در کلینیک تشکیل پرونده می دادند و از سوی روانپزشک مرکز، تشخیص وابستگی به مواد برای آنها گذاشته می شد با استفاده از مصاحبه غربال سه نفر بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نتایج نشان داد که شناخت درمانی در کاهش نگرش های ناکارآمد، باورهای مرتبط با مواد و همچنین افسردگی، اضطراب و استرس افراد وابسته به مواد مخدر کارا و اثربخش بوده و از معناداری بالینی نیز برخوردار می باشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، از آنجایی که نگرش های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد نه تنها در عود مجدد اعتیاد، بلکه در گرایش و تداوم مصرف مواد مخدر و همچنین تداوم آشفتگی های روانشناختی معتادین موثر است.

2-5-1- مطالعات خارجی
ژوان27 و همکاران (2002) در پژوهشی نیمه تجربی (آزمایشی) با عنوان اثربخشی آگاهی فراشناختی بر پیشگیری از افکار (باورهای) نا امیدانه و منفی در افراد دچار عود سوء مصرف نشان دادند که آموزش ها مبتنی بر درمان شناختی، آگاهی فراشناختی را بهبود بخشیده و از عود افسردگی جلوگیری نموده، همچنین نتایج پس آزمون نشان داد که آموزش درمان شناختی می تواند به کاهش افکار منفی و تغییر باورها به سمت باورهای مثبت عمل نماید.
کسلر و همکاران28 (2003) پژوهشی را تحت عنوان بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسردگی انجام دادند. این پژوهش نشان داد که شناخت درمانی در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسردگی موثر بوده است.
هایس و همکاران29 (2003) تحقیقی را تحت عنوان "مقایسه سه شیوه دارو درمانی، شناخت درمانی و رفتاردرمانی در کاهش تمایل نوجوانان به مصرف مواد" انجام دادند. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون تمایل به مصرف مواد چهار گروه دارو درمانی، شناخت درمانی، رفتاردرمانی و گواه تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات تمایل به مصرف مواد پس آزمون هر یک از گروه‎ها با گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت. میزان تاثیر دارودرمانی 17 درصد، شناخت درمانی 52 درصد و رفتاردرمانی 13 درصد بود و در نهایت یافته‎های پژوهش بیانگر تاثیر دارو درمانی، شناخت درمانی و رفتار درمانی در کاهش تمایل به مصرف مواد نوجوانان بوده است.
اسکلمن30 (2004) 231 دانشجوی دانشگاه پنسیلوانیا را به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و شاهد تقسیم کرد و با هدف پیشگیری از نگرش های ناکارآمد و افسردگی آن ها را تحت آموزش درمان شناختی مبتنی بر آگاهی قرار داد. پس از یک دوره یک ساله پیگیری، شرکت کنندگان در دوره آموزشی نسبت به گروه شاهد به طور معناداری افسردگی و نگرش های ناکارآمد کمتری داشتند.
توناتو31 (2008) در تحقیقی بدین نتیجه رسید که گروه سوء مصرف کننده مواد نسبت به گروه نمرات بالاتری در مقیاس نگرش های ناکارآمد و باورهای غیرمنطقی داشتند و در نتیجه انجام شناخت درمانی را بر این بیماران ضروری دانستند.
کارولو همکاران32 (2009) در پژوهش خود که به اثربخشی شناخت درمانی بر درمان اعتیاد، به این نتیجه رسید که این رویکرد درمانی اثر مثبت حود را بر روی گروه مورد مطالعه بر جای گذاشته و نقطه عطف اثربخشی این رویکرد از آن روست که درمانگر به مراجع کمک می کند تا افکاری را که برانگیزنده نگرش مثبت به مواد مخدر است، بازشناسد و افکار غیرمنطقی و باورهای غلط را تغییر دهد.
تارگینتون، کینگدان، راتود، ویلکاک، برابان و همکاران33 (2009) در یک مطالعه اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر وضعیت سلامت روان شناختی و افکار ناخوشایند را در افراد وابسته به الکل مورد بررسی قرار دادند که بدین منظور 73 بیمار به صورت تصادفی به دو گروه درمان شناختی رفتاری بدون داروی نالتروکسون و درمان شناختی رفتاری همراه با نالترکسون اختصاص داده شدند. نتایج پژوهش نشان داد، بیمارانی که برنامه درمان شناختی رفتاری را به اتمام رسانده بودند، بهبود معنی داری در وضعیت سلامت و بهزیستی روان شناختی داشته و کاهش افکار منفی و ناخوشایند خود نشان دادند.
بولمایجر و همکاران34 (2010) در مطالعه خود نشان دادند که یکی از مهم ترین جنبه های شناخت درمانی در گروه معتادان خود درمانجو، این است که این گروه از افراد یاد می گیرند با هیجان ها و افکار منفی مقابله نموده، حوادث ذهنی را به صورت مثبت تجربه کنند.
تاکویا شینجو35 و همکاران (2015) در مطالعهای که اوایل سال نو میلادی 2015 بر روی گروهی از خانواده هایی که یکی یا بیشتر از اعضای آنها درگیر با مساله اعتیاد بود، در بخشی از یافتههایشان نشان دادند که نگرش های بعضا سهلگیرانه و درک کلی در سطح پایین، در رابطه با عوارض مواد مخدر با درگیر شدن فرد و در دام اعتیاد افتادن وی همبستگی دارد، همچنین نگرش عمومی نسبت به مواد مخدر با انتخاب اولویت مصرف ماده مخدر دارای ارتباط معنادار بود.
منابع
آذربایجانی، م. و دیگران. (1382). روانشناسی اجتماعی بانگرش به منابع اسلامی، تهران، انتشارات سمت.
آذرگون ح. ، کجباف م. (1389). اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نگرش ناکارآمد و افکار خودآیند دانشجویان افسرده دانشگاه اصفهان. مجله روانشناسی. شماره 53. صص 79 تا 94.
آرنولد (1379) شناخت درمانی بک، ترجمه قراچه داغی، تهران، نشر ویس.
آریان پور، م. و دیگران. (1385). فرهنگ انگلیسی به فارسی. تهران، جهان رایانه. چاپ ششم، ج2.
ابوالقاسمی، ع. ؛ احمدی، م. ؛ کیامرثی، آ. (1386) بررسی ارتباط فراشناخت و کمال گرایی با پیامدهای روان شناختی در افراد معتاد به مواد مخدر. دوفصلنامه تحقیقات علوم رفتاری. دوره 1. شماره 5. صص73 تا79.
اس. شارف، ر. (1380) نظریه های مشاوره و روان درمانی، ترجمه فیروزبخت تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا.
باقری م، بهرامی ه ا. (1382). نقش آموزش مهارت های زندگی بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان. فصلنامه علمی- پژوهشی سوء مصرف مواد. سال اول. شماره3.
باقیانی مقدم، م.. فاضل پور، ش. رهایی، ز. (1387). مقایسه دیدگاه معتادین و غیرمعتادین در مورد علل گرایش به اعتیاد. فصلنامه طلوع بهداشت، دوره سوم، شماره7. صص 48 – 40.
بدار، ل. ؛ دزیل، ژ. ؛ لامارش، ل. (1389). روان شناسی اجتماعی، حمزه گنجی، تهران. ساوالان، چاپ هفتم.
برگ، ا. (1378). روان شناسى اجتماعى، ج 2. ترجمه على محمد کاردان، تهران، نشر اندیشه، چاپ نهم،
بک، آ. (1379)، شناخت درمانی، ترجمه قراچه داغی، تهران، نشر ویس.
بهرامی فرزانه، معاضدیان آ. ، حسینی المدنی ع. (1392). اثربخشی آموزش مهارت حل مساله و تصمیم گیری بر کاهش نگرش مثبت وابستگان به مواد افیونی. فصلنامه اعتیاد پژوهی سوءمصرف مواد، سال هفتم، شماره 2. صص 59 تا 72.
بُهنر، جِرد و وانِک، میکائیل (1384). نگرشها و تغییر آنها؛ ترجمه علی مهداد، تهران، انتشارت جنگل.
بیابانگرد، ا. (1381). تحلیل بر فراشناخت و شناخت درمانی. فصلنامه تازه های علوم شناختی، دوره4 شماره4. صص 24 تا 17.
بیرامی، م. موحدی، ی. علیزاده، ج. محمدزادگان، ر. (1392). اثربخشی حضور ذهن درمانی شناختی در کاهش اضطراب اجتماعی و نگرش های ناکارآمد دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ششمین همایش بین المللی روانپزشکی کودک و نوجوان. تبریز.
پارسا، م. (1383). زمینه روان شناسی نوین، تهران، بعثت، چاپ بیستم
تاد، ج. سی. بوهارت، آ. (1389). اصول روان شناسی بالینی و مشاوره، مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، چاپ اول.
جاجری، م. (1386) بررسی تاثیر درمان رفتاری در نگرش معتادین به مواد مخدر پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
جمعه پور ح (1382). بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد افراد معتاد. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی.
جودیت اس بک (1392). شناخت درمانی مبانی و فراتر از آن. مترجم: لادن فتی و فرهاد فرید حسینی. ناشر: دانژه.
حاجی علیزاده، ک. ؛ بحرینیان س. ؛ نطیری، ق. ؛ مدرس غروی م. (1388). نقش متغیرهای شناختی، ابعاد فراشناختی و هیجانات در رفتار سوء مصرف مواد. مجله تازه های علوم شناختی، دوره11، شماره3. مسلسل43.
حاجیعلیزاده، ک. بحرینیان ع. نظیری ق. مدرس غروی م. (1387). مقایسه نگرش های ناکارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادی و پیامدهای روانشناختی آن. فصلنامه علمی- پژوهشی اعتیاد پژوهی. دوره دوم، شماره 7. صص 78. 67.
حسنشاهی، م. (1382). نگرش های ناکارآمد و راهبردهای کنترل فکر در بیماران وسواسی -اجباری غیربالینی. مجله تازه های علوم شناختی، سال پنجم، شماره 4.
خاکپور، م. مهرآفرید، م. (1391). تاثیر مداخله شناختی – رفتاری گروهی بر کاهش نگرش های ناکارآمد، ناامیدی و افکار خودکشی در زندانیان جوان. فصلنامه علمی ترویجی پیشگیری از جرم. شماره24. دوره هفتم.
خاکی، غ. (1382). روش تحقیق با رویکردی به پایان نامه نویسی. تهران: انتشارات بازتاب.
خواجه سروی، غ. و اسدی، ع. ؛ (1387). نقش روحانیت و روشنفکران دینی در تغییر نگرش عمومی مردم ایران به نهضت حسینی در جریان انقلاب اسلامی، فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، سال چهارم، شماره 15.
دباغی پ. ؛ اصغرنژادفرید، ع. ؛ عاطف وحید، م. ؛ بوالهری ج. (1386). اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر پایه تفکر نظاره ای (ذهن آگاهی) و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیشگیری از عود مصرف مواد افیونی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)، دوره13. شماره4. پیاپی51.
دباغی، پ. (1385). اثربخشی شناخت درمانی بر اساس تفکر نظاره ای و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیشگیری از عود مصرف مواد افیونی. پایان نامه دکتری تخصصی روانشناسی بالینی، انستیتو روانپزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران.
درایدن، و. ؛ نینان، م. (1389). مقدمه ای بر شناخت درمانی. مترجم: رحیم یوسفی، عالیه شاطرلو. نشر: ورای دانش
دستجانی فراهانی، ا. رحمانی، م. تیزدست، ط. (1392). اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر باورهای غیر منطقی و کیفیت زندگی افراد وابسته به آمفتامین. فصلنامه اعتیاد پژوهی دوره هفتم، شماره 28. صص119 تا 129.
دیویسون، ن. (1998). آسیب شناسی روانی. ترجمه ی حمیدرضا حسین شاهی برواتی و مهدی دهستانی (1383). تهران: انتشارات روان.
رابینز، ا. (1386). مبانی رفتار سازمانی، ترجمه علی‏ پارسائیان و محمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی.
رحمانیان، م. میرجعفری، س. حسنی، ج. (1385). رابطه ی وسوسه مصرف مواد و سوءگیری توجه: مقایسه افراد وابسته به مواد افیونی، مبتلا به عود و ترک کرده. مجله ی روان پزشکی روان شناسی بالینی ایران؛ شماره 12. دوره سوم. صص216. 222.
رحیمیان، ح. (1387). نظریه ها و روش های مشاوره و روان درمانی. تهران، انتشارات مهرداد. چاپ دوم.
رضاییان، ع. (1389). مدیریت رفتار سازمانی، تهران، انتشارات سمت.
روش بلاو، م. ؛ نیون، ا (1380). روان شناسى اجتماعى، ترجمه سید محمد دادگران، مروارید، تهران، چاپ دوم.
ساروخانی، ب. (1382). روش های تحقیق در علوم اجتماعی. (جلد اول). تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
ساعد ا. ؛ یعقوبی ح. ؛ روشن ر. ، سلطانی م. (1390) مقایسه باورهای فراشناختی ناکارآمد در بین افراد وابسته و افراد غیر وابسته به مواد. مجله اعتیاد پژوهی، دوره5. شماره17
سترگ ص. کاظمی ح. رئیسی، ز. (1392). اثربخشی درمان فراشناختی بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی. فصلنامه علمی-پژوهشی اعتیادپژوهی. 7 (28):147-162.
سهرابی، ف. اعظمی، ی. دوستیان، ی. (1393). مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرش های ناکارآمد در افراد وابسته به مواد و افراد عادی. فصلنامه پژوهش های کاربردی روان شناختی، دوره 5، شماره 1. صص72. 49.
سیف، ع. (1378). روانشناسی تربیتی. تهران:انتشارات رشد.
شارف، ر. (1387). نظریه های روان درمانی و مشاوره. ترجمه مهرداد فیروزبخت. تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا.
شرف الدین، ح. (1377). نگرش، ماهنامه معرفت ویژه نامه علوم سیاسی و جامعه شناسی. سال هفتم، شماره 25.
شمس، م. (1382) آشنایی با معرفت شناسی، قم: انجمن معارف اسلامی ایران، چاپ اول
شولتز، د. شولتز، س. (1386). نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش.
صادقی، س. ؛ آتش پور، ح. (1390). راهنمای کاربردی درمان های شناختی – رفتاری اعتیاد به مواد مخدر و الکل. اصفهان، انتشارات اقیانوس معرفت
صالح زاده، م. نجفی، م. ابراهیمی ا. (1390). اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نگرش های ناکارآمد در بیماران مبتلا به صرع. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد. 19 (3):377-387.
ضیایى، س. (1388). اثر آموزش کنترل توجه بر کاهش تورش توجه وابستگان به موادّ مخدّر. پایان نامه کارشناسى ارشد. مشهد: دانشگاه فردوسى.
عسکری جنت آبادی، م. (1391). بررسی ومقایسه اثربخشی روشهای طرحواره درمانی گروهی و واقعیت درمانی گروهی در کاهش میزان عود و افزایش سلامت عمومی معتادان. پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد. رشته روانشناسی بالینی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بیرجند.
علایی خرایم، ر. کدیور، پ. محمدخانی، ش. صرامی، غ. علائی خرائم، م. (1389). مدل روابط علی عوامل موثر بر مصرف مواد مخدر توسط نوجوانان شهر کرج. مجله پلیس زن. شماره 12.
فرهودیان، ع. (1381). تفاوت های فردی در ساختار نگرش. تازه های علوم شناختی، سال چهارم.
فری م. (1384). راهنمای عملی شناخت درمانی گروهی. مسعود محمدی (مترجم). ناشر: رشد. تهران چاپ اول.
فری، م. (1382). شناخت درمانی گروهی. ترجمه علی صاحبی و همکاران. انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
فعالی، م. (1389). درآمدی بر معرفت شناسی دینی و معاصر، قم، معارف، چاپ دوم.
قربانی، ط. محمدخانی، ش. صرامی غ. (1391). مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و درمان نگه دارنده با متادون در تغییر باورهای مرتبط با مواد و پیشگیری از عود. فصلنامه اعتیاد پژوهی. شماره 22. دوره ششم.
قلی پور، آ. (1386) مدیریت رفتار سازمانی، تهران، انتشارات سمت.
کاویانی، ح. ؛ حاتمی، ن. ؛ جواهری، ف. (1387). اثر کاهنده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خود آیندی نگرش های ناکارآمد. مجله پژوهش در سلامت روانشناختی. شماره 6. صص 5 تا 14.
کاویانی، ح. جواهری، ف. بهیرایی، ه. (1384). اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (mbct) در کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب: پیگیری60 روزه. مجله تازه های علوم شناختی. شماره 25، صص 49 تا 59.
کری، ج. (2005). نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی. ترجمه سیدمحمدی. (1385). تهران. ارسباران.
کریمی، ی. (1387). نگرش و تغییر نگرش، تهران، انتشارات نشر ارسباران، چاپ چهارم.
کوئن، ب. (1388). مبانی جامعه شناسی. ترجمه غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران، سمت، چاپ بیست و دوم.
کیمیایی، س. ؛ ارقبایی، م. ؛ نافیان، م ؛ نامقی، پ. (1392). اثربخشی شناخت درمانی بک بر خودکارآمدی دانش آموزان. سومین همایش ملی روان شناسی. دانشگاه آزاد اسلامی مرو دشت.
کیمیایی، س. ؛ دلاور، ع. ؛ شفیع ابادی، ع. ؛ صاحبی، ع. (1384). بررسی و مقایسه تاثیر شناخت درمانی بک با شناخت درمانی تیزدل و تلفی آن با نرمش های یوگا در افسردگی اساسی. مجله مطالعات تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد. دوره 3. شماره2.
گودرزی، ناصر (1385) بررسی اثر بخشی روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر درمان اختلالات مصرف مواد افیونی پایان نامه دکتری روان شناسی سلامت، چاپ نشده، دانشگاه تهران
گولدنر، ا. (1388). بحران جامعه شناسى غرب، ترجمه فریده ممتاز، شرکت سهامى انتشار، تهران، چاپ دوم.
لطفی کاشانی، ف. (1387). تاثیر مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد رفتاری – شناختی در کاهش نگرش های ناکارآمد. مجله اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی. شماره8. صص67 تا 78.
محمدخانی، ش. صادقی، ن. فرزاد، و. (1390) مدل روابط علی هیجان منفی، باور های مرکزی، باور های مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز و تنظیم هیجان با بازگشت به مصرف مواد. فصلنامه پژوهش های نوین روان شناختی. شماره 22، دوره 6. 189تا 157.
محمودی، ح. (1392). بررسی رابطه باورهای غیر منطقی با تاب آوری و نگرش به مواد مخدر در دانشجویان. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته مشاوره. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی.
میری آشتیانی، ا. (1385) جامعه شناسی اعتیاد در ایران امروز، انتشارات مهاجر، چاپ اول.
هادیان مبارکه، ر. ؛ نوری، ا. ؛ ملک پور، م. (1390) سایکودرام و اعتیاد. فصلنامه تازه های روان درمانی شماره 16، دوره 16، شماره 56.
منابع لاتین
Abela, R. Z. & Skitch ,S. A. (2007). Dysfunctional attitudes , self – steem , and hassles: cognitive vulnerability to depression in children of affectively ill parent Behavior research and therapy: 45,1127 – 1140
Alloy, L. B. , Abramson, L. Y. , Hogan, M. E. , Whitehouse, W. G. , Rose, D. T., Robinson, M. S, et al. (2000). The temple-wisconsin cognitive vulnerability to depression project: lifetime history of axis I psychopathology in individuals at high and low cognitive risk for depression. Journal of Abnormal Psychology, 109, 403-18.
Arbuthnott, Katherine D (2009); "Education for sustainable development beyond attitude change"; International Journal of Sustainability in Higher Education; Vol 10; No 2; pp 154-153.
Astals, M. , DíazL, Domingo, A. , Santos, A. , Bulbena, A. , Torrens, M. (2009). Impact of Co-Occurring Psychiatric Disorders on Retention in a Methadone Maintenance Program. Journal Enviro Public Health, 16, 2822-2832
Beck AT, Rush AJ, Shaw BF, Emery G, (1979). Depressogenic assumptions. (eds. ) Beck AT, Rush AJ, Shaw BF, Emery G, Cognitive therapy of depression. New York: Guilford Press 244- 71.
Beck, A. , Wright, F. , Newman, C. Liese, B. (1993). Cognitive Therapy of Substance Abuse, New York: Guildford Press.
Beck, A. T, Rush, A. J. , Shaw , B. F. , & Emery , G. (1979). Cognitive therapy of depression. Newyork: Guilford.
Beck, A. T. (1964). Depression: Clinical, experimental, and theoretical aspects. New York: Hoeber.
Beck, A. T. (1976). Cognitive therapy and the emotional disorder. New York. International University Press.
Beck, T. , Brown, G. , Steer, A. R. , & Weissman, N. A. (1991). Factor analysis of the dysfunctional attitude scale in a clinical population. Psychological Assessment, 3, 478-483.
Benjamin, M. , et al. (2003). Cognitive vulnerability to depression and lifetime history of axis I psychopathology: a comparison of negative cognitive styles (CSQ) and dysfunctional attitudes (DAS). Journal of Cognitive Psychotherapy, 17, 3-22.
Bohlmeijer, E. , Prenger, R. , Taal, E. , Cuijpers, P. (2010). The effects of mindfulness-based stress reduction therapy on mental health of adults with a chronic medical disease: A meta-analysis. Journal of Psychosomatic Research, 68 (6): 539-544.
Boyle M. H. Familial influences on substance use by adolescents and young adults. Public Health. 2001; 92 (3): 206- 209.
Brook, D, M. , & Spitz, H, I. (2002). The group therapy of substance abuse. New York: The Howrth Medical Press
Carroll, K. M. & Onken, L. S. (2009). Behavioral therapies for drug abuse. The American Journal of Psychiatry, 162, 1452-1461.
Ciarrochi, J. (2004). Relationships between dysfunctional belifs and Positive and negative indices of well- being: A critical evaluation of the common belifs survery- 111. Journal of Rational Emotive & Cognitive- Behavior Therapy. 22 (3), 171- 188.
Ciarrochi, J. (2004). Relationships between dysfunctional belifs and Positive and negative indices of well- being: A critical evaluation of the common belifs survery- 111. Journal of Rational Emotive & Cognitive- Behavior Therapy. 22 (3), 171- 188
Cooper, M. L. , Frone, M. R. , Russel, M. , & Muder, P. (1997). Drinking to regulate positive and negative emotions. A motivational model use. Journal of Personality and Social Psychology, 69, 990-1005.
Ebadinski, H. (2005). To glance casually at narcotic substances. Translated by Mohammad Ali Zakariai (and others). Tehran: Culture and Psychology Publication.
Elis, A. (2001). Overcoming destructive beliefs, feelings, & behaviors. Amherst, NY: Prometheus Books.
Ellis, A. (1962). Reason and emotion in psychotherapy. New York: Lyle Stuart.
Ellis, A. (1973). Hamanistic Psychotherapy: The rational- emotive approach.
Ellis, A. (1991). Rational- emotive treatment of simple phobias. Psychoterapy, 28, 452- 456.
Ellis, A. (1991). Rational- emotive treatment of simple phobias. Psychoterapy, 28, 452- 456
Ellis, A. (2002). The role of irrational belifs in perfectionism. In G. L. Flett & P. C. Hewitt (Eds), Perfectionism: Theory, research, and treatment Washington, DC: American Psychological Association.
Ellis, A. (a 2004 ). How may therapy and Practice of psychotherapy has influenced and changed other psychotherapies. Journal of Rational- Emotive & Cognitive Behavior Therapy, 22, (2), 79- 83.
Ellis, A. (b 2004 ). Why rational. Emotive behavior therapy is the most comprehensive and effective from of behavior therapy. Journal of rational Emotive & Cognitive Behavior therapy. 22 (2), 85- 92.
Ellis, A. & Dryden, w. (1996). The practice of rational emotive behavior therapy. New York: Springer.
Gawin, F. G. , Ellinwood, E. H. (1988). Cocaine and other stimulants: Actions, abuse, and treatment. New England Journal of Medicine, 318 (18), 1173 – 1182.
Goldsmith, A.A., Tran, G.Q., Smith, J.P., & Howe, S.R. (2009). Alcohol expectancies and drinking motives in college drinker, Addictive Behavior 34, 505-513.
Haeffel, G. J. , Abramson, L. Y. , Voelz, Z. R. , Metalsky, G. I. , Halberstadt, L. Hawkins, D. Catatano, F. Miller, J. Risk and protective factor for alcohol and other drug problem in adolescent and early adulthood. Psychol Bull. 1992; 112 (1):64-105.
Hayes, S, C. , Masuda, A. , & De Mey, H. (2003). Acceptance and commitment therapy and the third wave of behavior therapy. Gedragstherapie (Dutch Journal of Behavior Therapy), 36, 69-96.
Holman , R. C. (2004). Emotion and motive Effects on Drug Related cognition. Handbook of addictive disorders Apractical Guide to diagnosis and treatment. United states of America published John wiley x sons, Inehoboken, Newjersey.
John D. Teasdale Richard G. Moore and Hazel Hayhurst Marie Pope Susan Williams. (2002) Metacognitive Awareness and Prevention of Relapse in Depression: Empirical Evidence. Journal of Consulting and Clinical PsychologyVol. 70, No. 2, 275-287
Jones, B. T. , & McMahon, J. (2001). Changes in alcohol expectancies during treatment relate to subsequent abstinence survivorship. British Journal of Clinical Psychology, 34, 221−234.
Jumi H., Bradley J. Anderson b, Michael D. Stein. (2009). Drug use expectancies among no abstinent community cocaine users. Drug and Alcohol Dependence ,Vol 94 ,P: 109-114.
Kessler, R. C. , Berglund, P. , Demler, O. (2008). Lifetime prevalence and age-ofonset distributions of DSM-IV disorders in the national comorbidity survey replication. Clinical Psychological Psychotherapy, 62, 593 – 602
Kessler, R. C. , Berglund, P. , Demler, O. , Jin, R. , Koretz, D. , Merikangas, K. R. , Rush, A. J. , Walters, E. E. , & Wang, P. S. (2003). The epidemiology of major depressive disorder. JAMA: the journal of the American Medical Association, 289 (23), 3095-3105
Kouimtsidis, C., Davis, P., Reynolds, M., Drummond, C., Tarrier, N. (2007). Cognitive-Behavioural Therapy in the Treatment of Addiction: A Treatment Planner for Clinicians, John Wiley and Sons Ltd, London.
Kruglanski, A. W. , & Higgins, E. T. (2007). Social psychology. 2nd Ed, Davision of Guilford Publications, Inc.
Liu YL. (2004). The role of perceived social support and dyfuncional attitudes in predicting Taiwanese adolescents depressive tendency. Adolescence, 37: 823- 34.
MCpeak, J. D, Kennedy, B. P, Gordon, S. M. Altered States of consciousness therapy. J Subst Abuse Treat. 1991; 7: 75-82
McCuller, W. J. , Sussman, S. , Dent, C. W. , & Teran, L. (2001). Concurrent prediction of drug use among high-risk youth. Addictive Behaviors, 26 (1), 137- 145.
Melmed, R. N. (2003). Mind, body and medicine: An integrative text. American Journal of Psychiatry, 160, 605- 606.
Melmed, R. N. (2003). Mind, body and medicine: An integrative text. American Journal of Psychiatry, 160, 605- 606. New York: Mc Graw- hill.
Rachman, S, (200). Josef Wolpe (1915-1994): Obituary. American Psychologist 55 (4), 431- 432.
Rehm, L. (1977). A self control model of depression. Behavior Therapy, 8, 787-804.
Roberts, RE. , Roberts, CR. , xine Y. (2007). co morbidity of substance abuse disorder and other psychiatric disorder among adolescents evidence from an epidemiologic survey drug and alcohol. Journal Dependence Alcohol, 88 ,4- 13.
Schulman, P. (2004). Depression prevention in adults. Schulman @ psychupenn. Edu
Smith, W. T. & Houstonkent, B. (1983). Irrational beliefs and arousal of emotional distress. Journal of Counseling Psychology, Vol. 3, No. 2. ,
Spada MM, Wells A. Metacognitions about alchol use in problem drinkers. Clinical Psychology and Psychotherapy2006; 13: 138- 143
Teasdale, J. D. , Segal, Z. V. , & Williams, M. G. (2003). Mindfulness training and problem formulation. Clinical Psychology: Science and Practice, 10 (2), 157-160.
Takuya S, Tatsuya M, Kei H, Mitsunori M, Megumi Sh, Satoru T. (2015), Why People Accept Opioids: Role of General Attitudes Toward Drugs, Experience as a Bereaved Family, Information From Medical Professionals, and Personal Beliefs Regarding a Good Death Yasuo Shima Journal of Pain and Symptom Management, Volume 49, Issue 1, January, Pages 45-54
Tonato, T. (2008). Metacognition and substance abuse. addivtive Behavior, 24 (2),167-174).
Turkington, D. , Kingdon, D. , Rathod, S. , Wilcock, S. , Brabban, A. , Cromarty, P. (2009). Back to Life Back to Normality: Cognitive Therapy Recovery and Psychosis. New York: Cambridge University.
Walen. , DiGiuseppe, & Dryden. , (1992). A Practitioner's Guid to Rationalemotive Therapy (Edition). Oxford: University Press.
Walen., DiGiuseppe, & Dryden., (1992). A Practitioner's Guid to Rationalemotive Therapy (Edition). Oxford: University Press.
Wallace, J. (2003). Theory of 12-step oriented treatment. In F. J. Rotgers, & S. W. Morgenstern (Eds. ), Treating substance abuse: Theory and technique (pp. 9-31). New York: The Guilford Press.
Watson, P. J. Sherbak, J. & Morris, J. (1998). Irrtional beliefs, individualismcollectivism, and adjustment. Personality- and- individual differences, vol. 24 (2). PP. 173- 179.
Watson, P. J. Sherbak, J. & Morris, J. (1998). Irrtional beliefs, individual ismcollectivism, and adjustment. Personality- and- individual differences, vol. 24 (2). PP. 173- 179.
Weich, S., Churchill, R. , Lewis, G. (2003). Dysfunctional attitudes and the common mental disorders in primary care. Journal of Affective Disorder, 75, 269-78.
Weich, S. , Churchill, R. , Lewis, G. (2003). Dysfunctional attitudes and the common mental disorders in primary care. Journal of Affective Disorder, 75, 269-78.
Wells A. (2009). Met cognitive therapy for anxiety and depression. New York: the Guilford Press.
Wiebe, R. E. , & Mccabe, S. B. (20020. Relationship Perfectionism. Dysphoria and hostile interpersonal Behavior. Journal of Social & Clinical Psychology, 21, 67- 91

1 Arbuthnott, Katherine
2 Liu
3 Davison, Neale & Kring
4 Weich
5 Walen
6 Smith & Houstonkent
7 Watson
8 Salkovskis
9 Ellis
10 Dryden
11 Melmed
12 Ciarrochi,
13 Rice & Dellwo
14 Wiebe & Cabe
15 Dysfanctional Attitude
16 Oliver
17 Alloy
18 Weissman
19 Haeffel
20. Quello
21 Jones & McMahon
22 Cooper, Frone, Russel & Muder
23 Kruglanski & Higgins
24 McCuller, Sussman, Dent & Teran
25 Ebadinski,
26 MBCT
27 John
28 Kessler, Berglund, Demler
29 Hayes, Luoma & Bond
30 Schulman
31 Tonato
32 Carroll & etal
33 Turkington, Kingdon, Rathod, Wilcock, Brabban & et al,.
34 Bohlmeijer & etal
35 Takuya Shinjo
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 26 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود