بنام خدا هفت عادت مردمان موثر اثر استفان کاوی
عادت اول
قوانین نگرش شخصی
مدل عامل بودن
آزادی انتخاب
خودآگاهی تنها مخصوص انسان است و فقط به خاطر وجود همین توانایی که میتوانیم در خود عادتی را ترک یا ایجاد کنیم.
رفتار ما کنش تصمیم های ماست نه زاییده شرایط ما. پس میتوانیم بگذاریم احساسات تابع ارزش ها باشند.
واکنش
اراده مستقل
تخیل
وجدان
خود آگاهی
محرک
حلقه نگرانی / حلقه نفوذ
یکی از بهترین راهها برای خودآگاهی از میزان عامل بودن خود این است ببینیم وقت وانرژی خود را صرف چه چیزی می کنیم. با ایجاد"حلقه نگرانی" می توانیم آن چیزهایی را که نسبت به آنها نگرانی خاصی نداریم جدا کنیم. اموری را که می توانیم درباره شان کاری بکنیم درحلقه کوچکتر"حلقه نفوذ" قرار می دهیم .
با مشخص کردن این دو دایره می توانیم وقت و انرژی خود را متمرکز کنیم و از این راه میزان پویایی ما افزایش خواهد یافت.
حلقه نفوذ
حلقه نفوذ
حلقه نگرانی
حلقه نگرانی
توجه واکنشی
توجه منفی حلقه نفوذ را کاهش می دهد
توجه عامل
انرژی مثبت حلقه نفوذ را وسعت می بخشد
دو ویژگی حلقه نگرا نی
عواقب: با اینکه در انتخاب اعمال خود آزادیم، در انتخاب عواقب آن اعمال آزاد نیستیم. عواقب تابع قوانین طبیعی اند و در“حلقه نگرانی“ قرار دارند.
اشتباهات: نگرش عامل به اشتباه، تصدیق بی درنگ آن و آموختن از آن است و موجب می شود که شکست به موفقیت تبدیل شود.
دایره تاثیرگذاری افراد واکنشگرا، با انرژی منفی ِ تولید شده کوچکترهم خواهد شد اما در افراد کنشگرا با انرژی مثبت بزرگتر می شود. شیوه انتخاب های ما وتمرکز بر تاثیرگذاری مان باعث متمایز شدنمان خواهد شد.بسیار راحت تر است که بخاطر موقعیت ناگواری که داریم، افراد وشرایط را گناهکار بدانیم؛ ولی باید اشتباهات را پذیرفته و برای اصلاح آنها تلاش کنیم.
عا دت دوم
اصول رهبری شخصی
“ ذهن را از پایان آغاز کنید “ مبتنی براین اصل است که همه چیز دوبار آفریده
می شود. همه چیز آفرینشی ذهنی یا نخستین، و آفرینشی جسمانی یا دوم دارد.
رهبری ومدیریت : دوآفرینش
عادت دو مبتنی بر اصول رهبری خویشتن است. به این معنا که رهبری نخستین آفرینش است. رهبری، مدیریت نیست، مدیریت دومین آفرینش است.مدیریت مساله ای است که آخر امر مورد توجه قرار می گیرد. مثلاً چگونه می توانم امور معینی را به بهترین شکل انجام دهم؟
درحالی که رهبری پیش از سایر امور مورد توجه قرار می گیرد. مسایلی مانند:چه اموری را می خواهم به انجام برسانم؟
شعار رسا لت شخصی
موثرترین راه برای اینکه “ ذهن را از پایان آغاز کنیم “ ایجاد حکم یا شعار رسالت شخصی است. این حکم بر آنچه می خواهید باشید“ منش “ و آنچه میخواهید به انجام برسانید “ خدمات و توفیقها “ و ارزش هایی که “ بودن و کنش “ بر اساس آن هستند، متمرکز می شود.
در کانون:
برای نوشتن شعار رسالت شخصی باید از کانون حلقه نفوذمان آغاز کنیم.هرآنچه در کانون زند گیمان هست منشا امنیت،هدایت وحکمت قدرت ما خواهد بود.
کانون
هدایت
منشاء تعیین
مسیر زندگی
امنیت
احساس ارزشمندی و هویت و لنگرگاه عاطفی و احترام به خود
حکمت
دیدگاهتان نسبت
به زندگی
قدرت
توانایی دست به عمل زدن، نیروی حیاتی انتخاب کردن و تصمیم گیریها
عا دت سوم
اصول مدیریت شخصی
عادت 3 به دومین خلقت یا آ فرینش جسم مرتبط می شود و تجلی و تبلور طبیعی عادت های 1 و2 محسوب می گردد . زیستن در پرتو عادت 3 مستلزم انطباق هر روز و هر لحظه زند گی با اصول و قواعد است . چهار نسل از مدیریت زمان: اولین نسل مدیریت زمان با نوشته ها و صورت موجودی قابل توصیف است. تقویم ها و دفترچه های قرار ملا قات معرف دومین نسل مدیریت زمان است . نسل سوم مدیریت زمان نقطه نظر های مهمی از قبیل اولویت بندی ، توصیف ارزشها، هدف گذاری اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را مرکز توجه قرار می دهد . نسل چهارم به جای مورد توجه قرار دادن اشیاء و زمان ، به حفظ و گسترش روابط و تحقق نتایج می اندیشد .
مربع 2
هر کار و حرکتی بوسیله دو معیار فوریت وضرورت سنجیده می شود. فوریت مستلزم
توجه فوری است . ما در قبال موارد فوری واکنش نشان می دهیم . در حالی که موارد ضروری فاقد فوریت، نیازمند ابتکار عمل و خوی وسرشت عامل بودن است .
ماتریس مدیریت زمان
غیر اضطراری
اضطراری
ضروری
غیر ضروری
فعالیتهای مربع 2
ایجاد روابط
شناخت فرصتهای تازه
برنامه ریزی و تفریح سازنده و …..
فعالیتهای مربع 4
کارهای پیش پا افتاده
برخی از نامه ها و مکالمات تلفنی
اتلاف وقت، سرگرمی و ……
فعالیتهای مربع 1
بحران ها
مشکلات حاد
طرح های مهلت دار
فعالیتهای مربع 3
گسیختگی ها ( نامه، گزارش، تلفن )
امور فشارآور و فوری
رعایت کارهای همه پسند
افرادی که تمام وقت خود را صرف مربع 1 می کنند، با بحران زند گی می کنند. افرادی که تمام وقت خود را به مربع 3و4 اختصاص می دهند، اساساً زندگی بی مسئولیتی را سپری می کنند. مردمان موثر هرگز به محدوده دو مربع 3 و4 گام نمی نهند، زیرا این کارها خواه فوری و یا غیر فوری هیچگاه مهم و ضروری نیستند. این افراد بخش 1 را هم کوچک شمرده و بیشتر وقت خود را در مربع 2 می گذرانند.
ابزار مربع 2:
سازماندهی مربع 2 مستلزم رعایت شش معیار است :
ارتباط : به این مفهوم است که بین بینش، رسالت، نقشها واهداف، برنامه ها، اولویتها، تمایلات و نظم و ترتیب فرد، اتحاد، هماهنگی و انسجام وجود دارد.
توازن : ابزار در اختیار، باید بتواند فرد را در ایجاد توازن در زندگی یاری کند تا بتواند نقشهای گوناگون خود را در زند گی بشناسد .
کانون مربع 2: فرد به اهرمی نیاز دارد که در او انگیزه بیافریند و کمک کند تا وقت لازم را در مربع 2 سپری کند .
بعد مردم : ابزار باید نقش مردم را نیز به حساب آورد. فرد مبتنی براصول ضمن بهره برداری بیشتر از زمان ، تاثیر گذاری برمردم را نیز مرکز توجه قرار می دهد .
انعطاف پذیری : ابزار برنامه ریزی باید همواره فرمانبردار فرد باشد نه آمر و فرماندهنده. این اهرم باید با اوضاع و شرا یط ، نیاز ها و خصوصیات فرد هماهنگ باشد .
قابلیت حمل : ابزار برنامه ریزی باید قابل حمل باشد. از آنجایی که مربع 2 کانون مدیریت موثر نفس است، باید وسیله ای باشد که فرد را به این بخش منتقل کند .
مدیریت نفس متکی به مربع 2
ابزاربرنامه ریزی مربع 2 مستلزم رعایت موارد زیر است :
1- شناسایی نقشها : تعیین نقشهای زندگی بعنوان همسر ، فرزند ، مدیر کل و ….
2- انتخاب اهداف : اندیشیدن به دو یا سه کار ضروری که باید مثلا در طی هفته آینده به اجراء گذاشته شود .
3- برنامه زمان بندی : زمان بندی اوقات هفته آینده و اختصاص زمان به کارها .
مدیریت نفس نسل چهارم به دلایل زیر پیشرفته تر از نسل سوم است
1- مبتنی بر اصول است 2- تابع وجدان است 3- رسالت منحصر به فردی را که شامل ارزشها و اهداف درازمدت است توصیف و جهت و مقصود هر روز زندگی را تعیین می کند .4- با شناخت وظایف، هدف گذاری و برنامه ریزی ، چار چوب بزرگتری را جهت غلبه بر محدودیت های برنامه ریزی فراهم می کند .
عادت چهارم اصول رهبری جمعی
شش برداشت در ارتباطات انسانی
شش برداشت حاصل از مناسبات انسانی عبارتند از:
1- برنده / برنده
2- برنده / بازنده
3- بازنده / برنده
4- بازنده / بازنده
5- برنده
6- برنده / برنده یا صرف نظر
برنده / برنده
این برداشت بطور مداوم در تمام جنبه های ارتباطی در صدد جذب منافع دو جانبه
است. یعنی تمام توافقها و راه حل ها برای هردو طرف سودمند و رضایت بخش است.
برنده / بازنده
دردنیای مدیریت برنده / بازنده روشی مستبدانه بوده و پیروان آن از قدرت، مقام،
اعتبارو شخصیت خود برای رسیدن به مقصودشان بهره می جویند. این ذهنیت
کنشی است که هر گونه همکاری و تعاون را نابود می سازد.
بازنده / برنده
افرادی که این گونه می اندیشند در برابر ناملایمات به سرعت تسلی یافته وخشنود
می شوند. این افراد در برابر نقطه نظرات دیگران سر تسلیم فرود می آورند.
بازنده / بازنده
هر گاه دو فرد برنده / بازنده ، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، کارشان به ارتباط
بازنده / بازنده می انجامد. این افراد به شدت به دیگران متکی بوده و ازهدایتگری و راهبری درون بی بهره اند.
برنده: این ذهنیت الزاماً خواهان باخت فرد دیگر نیست ، بلکه تنها در پی دستیابی به هدف خویش است. این فرد همه چیز را بر حسب تامین خواسته های خود
می سنجد وتامین خواسته های دیگران را به خودشان واگذار می کند .
برنده / برنده یا صرف نظر: اگر دو نفر راه حل سود مندی برای هر دو طرف نیا بند، به این نتیجه می رسند که همکاری آنها به سود هیچ یک نخواهد بود. در واقع فرد مایل به برنده شدن هست اما خواستار موفقیت دیگری نیز می باشد.
ابعاد پنجگانه برنده / برنده: این تفکرعادت رهبری جمعی است و دستیابی به آن مستلزم بهره گیری از چهار موهبت منحصر به فرد انسان ( خود آگاهی، قوه تخیل، وجدان و اراده مستقل ) در روابط با دیگران است .
برنده / برنده
توافق ها
3
برنده / برنده
روابط
2
برنده / برنده
منش
1
نظامهای حمایت کننده ( 4) و فرآیندها ( 5 )
ابعاد پنجگانه برنده / برنده
عادت پنجم اصول ارتباطات ناشی از همدلی
گوش کردن ناشی از همدلی:
رعایت اصل “ نخست بخواهید که بفهمید” مستلزم تغییر ژرف و عمیق در برداشت
و نگرش فرد است. گوش کردن سرشار از همدلی یعنی قبل از هر چیز تفاهم باشیم.
جویای تفاهم باشید:
نیمه دوم عادت 5 برای دستیابی به راه حل برنده / برنده ضرورت دارد. بلوغ تعادل بین جسارت و ملاحظه است. درک دیگران مستلزم توجه و ملاحظه است.
عادت 5 در مرکز حلقه نفوذ قرار دارد . با درک واقعی یکدیگر، راهی برای حل و فصل خلاقانه ی مسایل موجود بدست می آید و تفاوت ها نه تنها مانعی بر سر راه ارتباطات نیست، بلکه مانند سکوی پرشی افراد را به کار جمعی و تعاون هدایت می کند.
عادت ششم اصول همکاری خلاق
نیروی جمعی چیست ؟
در ساده ترین توصیف ممکن، می توان گفت که برآیند نیروی جمعی از تک تک نیروها بیشتر است. هر گاه روح مشارکت و تعاون بر ارتباطات اجتماعی دمیده
شود، راه حل ها و انتخاب های تازه ای پیش روی ما قرار می گیرند.
حالت تدافعی (برنده / بازنده یا بازنده / برنده)
احترام (مصالحه)
نیروی جمعی ( برنده / برنده)
سطوح ارتباطات
بالا
پا یین
اعتماد
همکاری
پایین
بالا
تجزیه و تحلیل میدان نیرو:
در موقعیت هایی که دو نفر به یکدیگر متکی اند، روحیه تیمی مانند اهرمی نیرومند
با نیروهای منفی که بر خلاف رشد و تحول کار می کنند به مقابله بر می خیزد.
نیروهای بازدارنده
نیروهای محرک
اگر نیروهای جمعی را در کار دخالت دهید، با توسل به عادت 4، مهارت 5 و ارتباطات متقابل عادت 6، به طور مستقیم نیروهای بازدارنده را خنثی کرده، محدودیت ها را در هم شکسته و نیروهای بازدارنده را به نیروی محرک تبدیل می کنید. بنابراین هر گاه تنها دو
راه حل پیشروی دارید، در جستجوی راه حل دیگری که روی تعاون و هماهنگی متمرکز باشد، بشتابید .
عادت هفتم اصول بازسازی چهار بعد اساسی زندگی
عادت 7 درباره تامل کردن و تیز کردن اره است. مجالی شگفت تا بتوانید طبیعت
بنیادی خود را کشف کنید. این عادت در بر گیرنده عادات دیگر بوده و بدون بهره
مندی از آن، تحقق عادات دیگر ممکن نیست.
ابعاد چهارگانه بازسازی:
عادت 7، زندگی و هستی افراد را از جهات مختلف جسمانی، روحی، معنوی و
اجتماعی – عاطفی دگرگون می سازد .
جسمانی
ورزش، تغذیه
کنترل فشارها
معنوی
تعیین ارزشها
تعهد، مطالعه
و نیایش
ذهنی
مطالعه، نوشتن
برنامه ریزی
عاطفی- اجتماعی
خدمت، همدلی، روحیه تیمی، امنیت باطنی
بعد جسمانی : جسم را باید از سه جنبه استقامت ، انعطاف پذیری و قدرت پرورش داد. بهترین دستاورد تمرینات ورزشی، تقویت عضلات عامل بودن مربوط به عادت 1 است.
بعد معنوی : بازسازی و مرمت ساختار معنوی، انسان را رهبر و هدایتگر زندگی واقعی خویش می کند. این بعد به عادت 2 “ذهن را ازپایان آغاز کنید “ تعلق دارد.
بعد ذهنی : با مطالعه کتاب های مفید و همزمان مورد توجه قرار دادن عادت5“ جویای فهم ودرک مطالب باشید “ اره ذهنی را تیز می کنید.
بعد اجتماعی–عاطفی : این بعد در عادتهای 4، 5 و 6 حل می شود، یعنی همان عادتهایی که به اصول رهبری جمعی و ارتباطات توام با همکاری خلاق متمرکز است.
توازن در خود سازی:
ابعاد چهارگانه بازسازی باید به گونه ای متوازن بازسازی شود. این ابعاد در چار چوب سازمانها، شرکتها و تشکیلات صدق می کند. در سازمانها منظور از بعد جسمانی ساختار تشکیلاتی است، بعد ذهنی و روحی با رشد، قدردانی و بهره مندی از ا ستعدادها و بعد اجتماعی – عاطفی با نحوه ارتباطات با مردم و شیوه برخورد با آنها سنجیده می شود. بعد معنوی با یافتن معنا و منظور زندگی مرتبط است و از طریق به اجرا در آوردن اهداف، ایثار و یکپارچگی سازمانی حاصل می شود.
نقش کار جمعی در بازسازی:
هفت عادت مردمان موثر، حد اعلای نیروی جمعی و مشارکت را در میان ذهن، جسم و امور پدید می آورد. هرچه در عادت 1 “ عامل تر باشید “ اصول رهبری فردی (عادت 2) و اداره امور زندگی (عادت3) را موثرتر به کار می برید. هر چه زند گیتان را موثرتر اداره کنید (عادت 3) فعالیت های باز سازی بیشتری به فعلیت در خواهد آمد (عادت 7) و هر چه بیشتر جویای تفاهم باشید (عادت 5) راه حلهای برنده / برنده بیشتری را می توانید در یک کار جمعی جستجو کنید (عادتهای 4، 6) . مهارت هر چه بیشتر در هر عادتی که به استقلال شما بیانجامد (عادتهای 1، 2، 3) تاثیر بیشتری را در موقعیت های متکی به عادت های 4، 5 و 6 در پی خواهد داشت و احیای (عادت 7) فرآیند احیای تمام عادت ها است.