تارا فایل

پاورپوینت درسنامه درس چهاردهم پیدای پنهان فارسی نهم


6 May 2025
امیر سلیمانی

تهیّه و تدوین:
امـیـر سـلـیـمـانـی
دبیر ادبیّات دبیرستان رسولیان
یزد
فارسی نهم متوسّطه اوّل
درس چهاردهم

پیدای پنهان

شعرخوانی
6 May 2025
امیر سلیمانی

نکات دستوری: جهان: مفعول / جمله: قید / فروغ روی حق: مسند / دان: فعل / حق: نهاد / وی: متمم، مرجع«وی» جهان است / پیدایی: متمم / پنهان: مسند / است: فعل اسنادی / بیت 2 جمله دارد.
آرایه : حق: تکرار / پیدا و پنهان: تضاد / ازپیدایی، پنهان است: پارادوکس(متناقض نما) /
تلمیح به آیه 3 سوره حدید: هُوَ الْاَوََّلُ وَالْآخِرُ وَالظََّاهِرُ وَالْبَاطِنُ و هُوَ بِکُلَِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ: اوّل و آخر، و پیدا و پنهان اوست و او به همه امور داناست .
6 May 2025
امیر سلیمانی

جهان ،جمله، فروغ روی حق دان حق اندر وی زپیدایی است،پنهان

واژگان: فروغ: نور ، روشنایی / حق : خداوند / اندر : در / جمله: سراسر ، همه
معنی بیت: همه جهان را نور و پرتویی از روی خداوند بدان. خداوند آن قدر در این جهان آشکار و پیداست که دیده نمی شود.
پیدای پنهان

واژگان: مفضّل: از شاگردان امام صادق(ع)/ مزار: آرامگاه ، مرقد/ شریف: بزرگوار / درضمن: در میان/ نبوّت: پیامبری، رسالت /رد می کند: قبول نمی کند/ اعتراض کرد: ایراد گرفت/ زیاده: بیشتر، بسیار / متانت: سنگینی در رفتار، وقار / لذا : بنابراین
نکات دستوری: مزار شریف: ترکیب وصفی/ روزی: قید زمان/ نشسته بودم ماضی بعید/به شدّت ، شایسته: قید کیفیت(چگونگی)/ زیاده: قید مقدار
6 May 2025
امیر سلیمانی

مفضل، روزی در نزدیک مزار شریف پیامبر اکرم(ص) نشسته بود که دید شخصی بایکی از دوستانش به آنجا آمده است و در ضمن صحبت هایش وجود خدا و نبوّت را رد می کند. مفضّل به شدّت به سخنان او اعتراض کرد و آن گمراه ، جواب گفت که اگر از شاگردان جعفربن محمّد(ع) هستی، باید بدانی که او زیاده از این، سخنان ما را شنیده و با متانت جواب گفته است؛ لذا تو هم شایسته با ما سجن بگو.

مفضّل ،اندوهناک ،نزد امام صادق (ع) رفت و ماجرا را برای ایشان گفت . امام در پاسخ ،حکمت های آفرینش را این گونه بیان فرمودند :
ابتدا می کنم ای مفضل ،به یاد کردن خلقت انسان .پس ،عبرت گیر از آن. تفکر کن ای مفضل ، در همه اعضای بدن و تدبیر آنها که هر یک برای هدفی و حاجتی آفریده شده اند ؛دست ها برای کار کر دن ،پاها برای راه رفتن ،چشم ها برای دیدن . همچنین اگر در جمیع اعضا تامل کنی ، می بینی هریک برای کاری خلق شده اند .

6 May 2025
امیر سلیمانی

واژگان: اندوهناک: غمگین/حکمت: دانش، علم به حقایق اشیاء / ابتدا می کنم: شروع می کنم / تدبیر: چاره اندیشی، پایان کارها را پیش بینی کردن / تامّل: اندیشه، فکر/ جمیع: تمام، همه/ ابتدا می کنم ای مفضَّل، به یاد کردن خلقت انسان: ای مفضَّل از آفرینش انسان شروع می کنم.
نکات دستوری: اندوهناک: قید / ای مفضّل: حرف ندا و منادا / همه اعضا: همه،صفت مبهم / جمیع اعضا: جمیع،صفت مبهم

6 May 2025
امیر سلیمانی
مفضل گفت : ای مولای من ! گروهی می گویند که اینها کار طبیعت است.
حضرت فرمود : بپرس از ایشان که آیا طبیعت که شما می گویید ،علم و قدرت دارد بر این کارها یا نه؟ اگر گویند که علم و قدرت دارد ، پس به خدا قائل شده ا ند و او را «طبیعت » نام کرده اند ؛زیرا معلوم است که طبیعت را شعور و اراده نیست ؛ و اگر گویند که طبیعت را علم و اراده نیست ،پس معلوم است که این کارها از طبیعت بی شعور صادر نمی شود.
واژگان: مولا: سرور/ قائل : گوینده، سخن گو/ شعور: آگاهی، درک/ صادر شدن: پدید آمدن،آشکار شدن.
نکات دستوری: او را طبیعت نام کرده اند: «را» نشانه مفعول، خدا را طبیعت نامیده اند / معلوم است که طبیعت را شعور و اراده نیست: «را» تغییر فعل(مالکیت): طبیعت شعور و اراده ندارد / طبیعت بی شعور: ترکیب وصفی

واژگان: موجب: باعث، سبب/ جراحت: زخم/ شُش: ریه/ بادزن: بادبزن/ پیوسته: همیشه، همواره/ تلف کردن: هدر دادن، نابود کردن .
نکات دستوری: ای مفضّل: ندا و منادا ، شبه جمله/ پرده دل: گروه مسندی/ آن: ضمیر اشاره و مرجع آن، دل است/ چیزی: نهاد/ نشود: مضارع التزامی منفی / گردد(بگردد): مضارع التزامی/ باز نمی ایستد: فعل پیشوندی
آرایه : تناسب : دل،سینه، دنده، گوشت، پوست/ تشبیه: پیراهنی که پرده دل است(پرده دل: مشبه/ پیراهن: مشبّهٌ به)/ شُش را بادزنِ دل قرار داده: (شش: مشبّه/ بادزن: مشبّهٌ به)
6 May 2025
امیر سلیمانی
ای مفضل! چه کسی دل را در میان سینه قرار داده و پنهان کرده و پیراهنی که پرده دل است ،بر روی آن پوشانیده و دنده ها را بربالای آن حافظ گردانیده ،با گوشت و پوستی بر روی دنده ها قرار داده ،برای آنکه از خارج ،چیزی بر آن وارد نشود که موجب جراحت آن گردد؟ چه کسی شُش را بادزنِ دل قرار داده که پیوسته در حرکت است و باز نمی ایستد ؟برای آنکه حرارت در دل جمع نشود که آدمی را تلف کند .

ای مفضل! اکنون تامل کن در قوّه ها و فواید آنها که حق تعالی در وجود انسان قرار داده است. اگر از این قوه ها حافظه را نمی داشت ،چگونه بود حال او و چه خلل ها داخل می شد در امور و زندگانی و کارهای او ! زیرا در خاطرش نمی ماند که از او چه در نزد مردم است و از مردم چه در نزد اوست ؛چه داده است و چه گرفته است و در خاطرش نبود آنچه را دیده و آنچه را شنیده و آنچه گفته و آنچه به اوگفته اند و به یاد نداشت که چه کسی به او نیکی کرده و چه کسی به او بدی کرده است و چه چیزی نفع دارد او را و چه چیز ضرر دارد .

واژگان: قوّه: نیرو، توان/ فواید: جمعِ فایده، سودها/ حق تعالی: خداوند بلند مرتبه/ خلل: صدمه، آسیب/ امور: جمعِ امر، کارها/خاطر: ذهن، یاد/ نفع: سود .
نکات دستوری: اکنون: قید زمان/حق تعالی: نهاد/ این قوّه ها: ترکیب وصفی( این: صفت اشاره/ قوّه ها: هسته و متمم)/چه خلل ها: ترکیب وصفی(چه: صفت تعجبی، خلل ها: هسته و نهاد)/ نمی داشت ، می شد، نمی ماند: ماضی استمراری/ فعل «است» بعد از« دیده، شنیده، گفته، کرده» به قرینه لفظی حذف شده است/ چه چیزی نفع دارد او را : «را» حرف اضافه به معنای «برای»
آرایه : بدی و نیکی/ نفع و ضرر: تضاد
6 May 2025
امیر سلیمانی

و نعمت فراموشی در آدمی ،اگر تامل کنی ، عظیم تر است از نعمت یادآوری . اگر فراموشی در آدمی نبود ،هیچ کس از مصیبتی آرامش نمی یافت و کینه هیچ کس از سینه اش بیرون نمی شد و از هیچ یک از نعمت های دنیا بهره مند نمی شد؛ برای آنکه آسیب هایی که بر او وارد شده ،همیشه در برابر او بود و امید نداشت که شخصی که دشمن اوست، از احوال او غافل گردد ؛ یا حسودی، لحظه ای از فکر او بپردازد. پس نمی بینی که خداوند حکیم حافظه و فراموشی را در آدمی قرار داده و هر دو ضد یکدیگرند؟ در هر یک مصلحتی هست که وصف نمی توان کرد.
واژگان: مصیبت: بلا، سختی/کینه: دشمنی/غافل: بی خبر/ پرداختن: آسوده شدن،دست برداشتن/
حکیم: دانا/مصلحتک خیر اندیشی، نیک خواهی/ بیرون نمی شد: بیرون نمی رفت
نکات دستوری: نعمت فراموشی، نعمت یادآوری: ترکیب اضافی/ تامل کنی: مضارع التزامی/ عظیم تر: صفت تفضیلی و مسند/ نبود: فعل غیر اسنادی(وجود نداشت)/ هیچ: صفت مبهم/کس: هسته/
بهره مند، غافل، ضد: مسند/گردد، بپردازد: مضارع التزامی/خداوند حکیم: ترکیب وصفی/ مصلحتی: نهاد/ هست: فعل غیر اسنادی(وجود دارد)
آرایه: نعمت فراموشی، نعمت یادآوری: اضافه تشبیهی
6 May 2025
امیر سلیمانی

6 May 2025
امیر سلیمانی
واژگان: حیا: شرم، شرمساری / صله رحم: پیوند با خویشان، محبت به نزدیکان / معاصی: جمع معصیت، گناهان/ احسان: نیکی، خوبی
نکات دستوری: است: فعل اسنادی و مضارع اخباری/ نمی بود: فعل غیر اسنادی/ هیچ کس: هیچ (صفت مبهم)، کس(هسته)/بر نمی آورد: فعل پیشوندی، ماضی استمراری/به جز فعل «است» تمام فعل های این بخش ماضی استمراری هستند.
آرایه: نیکی و بدی: تضاد
ای مفضل ، درباره آن صفتی که ازمیان سایر حیوانات ، ویژه انسان است ،تفکر کن که آن «حیا» است .اگر حیا نمی بود ، هیچ کس مهمانداری نمی کرد و وفا به وعده ها نمی نمود و نیازهای مردم را بر نمی آورد ؛ به کسی نیکی نمی کرد و از بدی ها دوری نمی کرد ؛ حتی بسیاری از امور را مردم برای حیا به عمل می آورند ؛ زیرا برخی از مردم اگر از یکدیگر شرم نمی کردند ،حق پدر و مادر را نیز به جای نمی آورند و صله رحم و احسان به خویشان نمی کردند و امانت های مردم را پس نمی دادند و ترک معاصی نمی کردند.

واژگان: علیم: دانا، آگاه/ صلاح: نیکی، درستی/ منع کردن: باز داشتن از انجام کاری/ شان: مقام، مرتبه/ طاقت: توان، قدرت/ناگوار: ناخوشایند/ بقا: جاودانگی، ماندگاری
نکات دستوری: داده است: ماضی نقلی/ خداوند علیم، امری چند: ترکیب وصفی/ بداند،باشد: مضارع التزامی/خواهد بود، خواهد داشت: فعل مستقبل(آینده)
آرایه: کوتاه و دراز: تضاد

پس ، داده است خداوند علیم به آدمی آنچه صلاح دین و دنیای او در آنهاست و منع کرده است از آدمی ، دانستن امری چند را که در شان و طاقت او نیست دانستن آنها ؛ مانند امور آینده و آنچه در دل های مردم است و مانند این ها .
تامل کن ای مفضل ، در مصلحت پنهان کردن عمر هر کس از او ، زیرا که اگر مقدار عمر خود را بداند ،اگر عمرش کوتاه باشد ، زندگی بر او ناگوار خواهد بود و اگر بداند که عمرش دراز خواهد بود ، امید بقا خواهد داشت.
6 May 2025
امیر سلیمانی

6 May 2025
امیر سلیمانی

بدان ای مفضل ! که نیاز اصلی آدمی به زندگانی ، نان و آب است . پس نظر کن که چگونه تدبیر کرده است در این دو چیز ؛ زیرا که چون آدمی را احتیاج به آب ، شدید تر است از احتیاج به نان، بنا برآنکه صبر او بر گرسنگی زیاده است از صبر بر تشنگی ، و احتیاجش به آب بیشتر است از احتیاج به نان ؛ لذا آب را فراوان گردانیده است .

واژگان: بدان: آگاه باش/ تدبیر: چاره اندیشی، پایان کارها را پیش بینی کردن/ زیاده: بیشتر/ لذا: بنابراین
نکات دستوری: نیاز اصلی: ترکیب وصفی/ این دوچیز: گروه متممی(این:صفت اشاره/ دو:صفت شمارشی/ چیز: هسته و متمم)/ آدمی را احتیاج به آب شدیدتر است: نوع «را» فک اضافه است ( احتیاج آدمی به آب شدیدتر است)
آرایه: نظرکردن کنایه از توجّه کردن، دقّت کردن

6 May 2025
امیر سلیمانی
و اگر آدمی را هرگز دردی نمی رسید ، به چه چیز ترک می کرد گناهان را و به چه چیز تواضع می کرد برای خدا و تضرع می کرد نزد او ؟ و به چه چیز مهربانی می کرد به مردم و صدقات می نمود به مساکین؟ نمی بینی کسی را که به دردی دچار شد ، خضوع می کند و به درگاه خدا روی می آورد و طلب عافیت می کند و دست می گشاید به دادن صدقه ؟ پس نمی بینی که حکیم علیم در هر امری ، آنچه عمل آورده ، همه موافق حکمت است و راه خطا در آن نیست؟
واژگان: به چه چیز: به چه دلیل/تواضع: فروتنی،خاکساری/ تضرّع: زاری کردن، حالت دعا و التماس/ مساکین: جمعِ مسکین، نیازمندان/خضوع: فروتنی، تواضع/ عافیت: سلامتی، تندرستی/ موافق: سازگار
نکات دستوری: اگر آدمی را هرگز دردی نمی رسید: «را» حرف اضافه به معنای«به»/ آدمی: متمم/ هرگز: قید نفی/ دردی: نهاد/ چه چیز: «چه» صفت پرسشی، «چیز» هسته/ دچار: مسند/حکیم علیم: ترکیب وصفی/ هر : صفت مبهم و وابسته پیشین/ امـری: متمم و هسته/ آنـچه: مفعول/ عمل آورده(است): ماضی نقلی/همه: ضمیر مبهم و نهاد/ موافق: مسند/ راه خطا: گروه نهادی، ترکیب وصفی/ نیست: فعل غیر اسنادی(وجود ندارد)
آرایه: دست گشودن: کنایه از اقدام به کاری کردن

6 May 2025
امیر سلیمانی
واژگان: مولا: سرور/ معرفت: شناخت، علم/ حاصل شدن: به دست آمدن/ حمد: ستایش
نکات دستوری: چون: حرف ربط/ سخن: نهاد/ شاد و خوشحال: قید/ مرا حاصل شد: «را» حرف اضافه به معنای «برای»
مفضل گفت : چون سخن بدینجا رسید ، مولای من فرمود : برو ، و آنگاه خود به نماز ایستاد .
پس من شاد و خوشحال بر گشتم به آنچه از معرفت مرا حاصل شد و خدا را حمد کردم .
توحید مفضل ، ترجمه علامه مجلسی ، با اندکی تصرف

تاریخ ادبیات
شیخ محمود شبستری: از عارفان مشهور قرن هشتم هجری (وفات 720 ه . ق ) است که در شبستر متولّد شد. وی مثنوی «گلشن راز» را در پاسخ به به پرسش های امیر سیّد حسین هروی به نظم درآورد.از تالیفات او می توان به«شاهدنامه» و «حق الیقین» اشاره کرد.
6 May 2025
امیر سلیمانی
توحید مفضّل: این کتاب نوشته یکی از شاگردان امام جعفر صادق (ع)به نام مفضّل بن عمر الکوفی است. مفضّل این کتاب را پس از چهار جلسه ای که از محضر آن امام بزرگ بهره گرفت،نوشت.علامه مجلسی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است.
علّامه محمد باقر مجلسی: از بزرگتریندانشمندان دوره صفوی است. وی در سال1307هجری قمری در اصفهان متولد شد و در سال1111در همان شهر درگذشت.تعداد تالیفات او بیش از شصت مجلّد است که معروفترین آن ها«بحار الانوار» است.

6 May 2025
امیر سلیمانی
نکته زبانی

به جمله های زیر، دقّت کنید:
مفضّل، اندوهناک ، نزد امام صادق (ع) رفت.
مریم، امروز مشتاقانه کتاب می خواند.
علی، خوب سخن می گوید.
همان گونه که در جمله های بالا می بینید کلماتی مانند «اندوهناک ،ا مروز، مشتاقانه و خوب»توضیحاتی درباره نهاد یا فعل جمله می دهند. به عنوان نمونه در جمله اوّل«اندوهناک» چگونگی و حالت«مفضّل»را بیان می کند و در جمله دوم،کلمه«امروز»زمان فعل«خواندن»را مشخص می کند.
به این نوع واژه ها،«قید»می گویند قیدها واژه هایی هستند که مفهومِ حالت، زمان، مکان، تردید، یقین، تکرار و … را به جمله، می افزایند. قید از ارکان اصلی جمله نیست و حذف آن هیچ آسیبی از دید معنایی در جمله پدید نمی آورد. هر جمله می تواند قیدهای گوناگون داشته باشد؛ قیدها جای ثابتی در جمله ها ندارند.

6 May 2025
امیر سلیمانی
واژه شناسی

یکی از راه های کسب مهارت در کاربرد درست واژگان، شناخت ریشه واژه ها و معانی آنهاست؛ برای نمونه: فضل، فاضل، مفضّل، تفضیل، افضل، فضلا و … از ریشه «فضل» به دست می آیند و املای آنها به یکدیگر شبیه است؛ بنابراین با شناخت ریشه واژه ها و معنی آنها می توانیم دامنه واژگانی خود را افزایش دهیم و از آن در مهارت درست نویسی هم بهره بگیریم .

6 May 2025
امیر سلیمانی
1-ده واژه را که ارزش املایی دارند، از متن درس بیابید و بنویسید.
2- جمله های زیر را بخوانید و قید های آن را مشخّص کنید.
الف) تو هم، شایسته، سخن بگو. ب) من فعلاً کاری ندارم.
پ) محمد چرا دیروز غایب بود؟ ت) همایون دوباره برنده شد.
3- بیت زیر را بخوانید و ارتباط آن را با متن درس، در یک بند بنویسید.
جهان چون زلف و خال و خطّ و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
(محمود شبستری)
این بیت بیان می دارد که همان گونه که هریک از اعضای صورت(بدن)در جای مناسب خود زیبا و نیکوست، تمام پدیده ها و آفریده های خداوند نیز درجای خود زیبا و نیکوست زیرا کار خداوند بر اساس حکمت است. بنابراین با متن درسِ «پیدای پنهان» ارتباط کامل دارد.
نوشتن

6 May 2025
امیر سلیمانی
بوَد قدر تو افزون از ملایک

دلـی دیــرُم خـریـدار محبت کـز او گـرم است بازار محبت
لباسی دوخـتـم بـر قـامت دل ز تـار محـنت و تـار محبّـت
بوَد درد مو و درمـانم از دوسـت بوَد وصل موو هجرانم از دوست
اگـر قصابم از تن واکـره پوست جدا هرگز نگردد جانم از دوست
به قبرستان گذر کردم کم و بیش بدیدم قـبـر دولتمند و درویش
نه درویش بی کفن در خاک رفته نه دولتمند بُـرده یک کفن بیش
دلا ، غافـل زسبحانی چه حاصل؟ مطیع نفس و شیطانی چه حاصل؟
بوَد قـدر تــو افـزون از ملایک تو قدر خود نمی دانی چه حاصل؟
مکن کاری که بـر پا ، سنگت آیو جهان با این فـراخی ، تنگت آیو
چو فـردا نامه خوانان نامه خوانند تو وینـی نامه خود ، ننـگت آیو

شعرخوانی
دوبیتی های بابا طاهر همدانی

6 May 2025
امیر سلیمانی
دیرُم:دارم/ قامت: قد / پود: نخ هایی که در عرض پارچه بافته می شود. / تار: نخ هایی که در طول پارچه بافته می شود./ محنت : رنج، سختی / مو : من / وصل :وصال، پیوند، پیوستن / هجران : دوری ، جدایی / دوست: منظورخداوند است / دولتمند: ثروتمند، توانگر / درویش: فقیر، تهیدست / غافل: بی خبر/ سبحان: پاک و منزّه / حاصل: نتیجه ، فایده/ مطیع: رام ، فرمانبردار/ واکره: جداکند/ افزون: بیش، بیشتر/ ملایک: جمع مَلَک، فرشتگان/ قَدر: ارزش/ آیو: آید / فراخ: گسترده، پهناور / وینی: ببینی / ننگ: رسوایی، شرمندگی
واژگان درس

دلی دیرُم خریدار محبّت کزو گرم است بازار محبّت
لباسی دوختم بر قامت دل ز پود محنت و تار محبت

نکات دستوری: دلی: مفعول // دلی خریدار: ترکیب وصفی /خریدار: صفت فاعلی (وندی)/ خریدار محبت: ترکیب اضافی/ او: متمم/ گرم : مسند/ بازار: نهاد/ بازار محبت: اضافه استعاری / لباس: مفعول/ دوختم : ماضی ساده / قامت، پود، تار: متمم / دل، محنت، محبت : مضاف الیه
آرایه : خریدار بودن دل/ قامت دل: تشخیص / /خریدار و بازار/ لباس،دوختن، تار و پود: مراعات نظیر گرم بودن بازار کنایه از رونق داشتن// پود محنت، تار محبت : اضافه تشبیهی

معنی ابیات: دلی خواهان عشق و محبت دارم که بازار محبّت از او پر رونق است.
لباسی برای دلم بافتم که پودش از درد و رنج و تارش از عشق و محبت است.(همه وجودم را رنج و محبت در بر گرفته است.)
6 May 2025
امیر سلیمانی

معنی ابیات: درد و درمان من هر دو از جانب معشوق(خداوند) است. وصال و دوری من نیز از طرف خداوند است.(تمام امور زندگیمن در اختیار خداوند است) // اگر قصّاب پوستم را از تنم جدا کند هرگز دست از دوست نمی کشم.

بوَد درد مو و درمانم از دوست بوَد وصل مو و هجرانم از دوست
اگر قصابم از تن واکره پوست جدا هرگز نگردد جانم از دوست

نکات دستوری: درد و درمان ، وصل و هجران : نهاد // مو ، -َم : مضاف الیه// از دوست : مسند// قصاب و جان : نهاد // -َ م : مضاف الیه برای پوست(جهش ضمیر) // پوست : مفعول // واکره(جداکند): فعل، مضارع التزامی // هرگز: قید نفی// جدا : مسند// نگردد: (نمی گردد)مضارع اخباری منفی.
آرایه ها: درد و درمان ، وصل و هجران: تضاد// حرف « د » و «م»: واج آرایی //دوست : استعاره از خداوند// پوست و دوست: جناس// پوست و قصاب/ تن و جان: تناسب // پوست از تن کندن کنایه از درد و رنج بسیار

6 May 2025
امیر سلیمانی

به قبرستان گذر کردم کم و بیش بدیدم قبر دولتمند و درویش
نه درویش بی کفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش

معنی ابیات : گاه گاهی از قبرستان گذر کرده ام و قبر انسان های ثروتمند و فقیر را دیده ام.
نه انسان فقیری بدون کفن دفن شده بود و نه ثروتمندی یک کفن بیشتر برده بود.

نکات دستوری: قبرستان: متمم(وندی)// کم و بیش: قید// قبر: مفعول//دولتمند: مضاف الیه(وندی)// درویش : معطوف(مضاف الیه)// درویش/ دولتمند : نهاد // بی کفن/ بیشتر: قید // یک کفن : مفعول //
نه … رفته(نرفته است)/ نه … برده(نبرده است) : ماضی نقلی منفی
آرایه ها : کم و بیش/ دولتمند و درویش :تضاد/ خاک و کفن : تناسب

6 May 2025
امیر سلیمانی

نکات دستوری: دلا : منادا و حرف ندا // غافل و مطیع : مسند // «ی» سبحانی و شیطانی: شناسه فعل اسنادی«هستی» است.// چه حاصل؟ : پرسش انکاری// بیت پنج جمله است. // قدر(اوّل): نهاد // تو: مضاف الیه // افزون : مسند // تو : نهاد // قدر(دوم): مفعول .
آرایه ها : دل(منادای غیر انسانی): تشخیص// نفس و شیطان: تناسب// مصوت« ا» و صامت«ل»: واج آرایی // قدر ، تو: تکرار // در مصراع آخرحرف« د» : واج آرایی

دلا، غافل ز سبحانی چه حاصل؟ مطیع نفس و شیطانی چه حاصل؟ بوَد قدر تو افـزون از ملایـک تو قدر خود نمی دانی چه حاصل؟

معنی ابیات: ای دل، از یاد خداوند پاک، بی خبر هستی فایده و ثمری ندارد.فرمانبردار نفس امّاره و شیطان هستی فایده ای ندارد.// ارزش و مقام تو از فرشتگان بالاتر است. وقتی تو ارزش خود را درک نمی کنی فایده ای ندارد.

6 May 2025
امیر سلیمانی

مکن کاری که بـر پا سنگت آیو جهان با این فراخی، تنگت آیو
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند تو وینی نـامه خود، ننگـت آیو

معنی ابیات : کاری انجام نده که گرفتار رنج و سختی بشوی و دنیا با این همه برزگی و عظمت بـرای تو ناراحت کننده و رنج آور بشود.// وقتی در روز قیامت فرشتگان نامه اعمال تو را می خوانند، تو از دیدن نامه اعمال خود شرمنده بشوی.

نکات دستوری: کاری : مفعول // سنگ: نهاد// «-َت» در سنگت : مضاف الیه برای «پا»// پا: متمم//این:
صفت اشاره// تنگ : مسند //«-َت» : متمم(برای تو)// آیو«آید»= شود// چو : حرف ربط// فردا : قید//
نامه خوانان: نهاد // نامه : مفعول // خوانند(می خوانند) : مضارع اخباری // وینی( ببینی): مضارع التزامی
آرایه ها : سنگ و تنگ: جناس // فراخ و تنگ : تضاد // «سنگ بر پا آمدن» کنایه از: گرفتار رنج وسختی
شدن //«تنگ شدن جهان» کنایه از: ناراحت کننده شدن جهان// حرف«ن» در بیت د.م: واج آرایی // چو و تو: جناس // فردا : مجاز از روز قیامت // نامه خوانان استعاره از فرشتگان // نامه: تکرار // تلمیح به قیامت و دیدن نامه اعمال

6 May 2025
امیر سلیمانی

6 May 2025
امیر سلیمانی
تاریخ ادبیات
باباطاهر عریان همدانی، شاعر و عارف اواخر قرن چهارم و نیمه اوّل قرن پنجم، معاصر دوره سلجوقی است. اشعار باباطاهر با نام «ترانه» و «دوبیتی» به گویش خاص محلیّ، معروف است. و دوبیتی های او، سرشار از مضامین لطیف عرفانی وعواطف ساده و صمیمی برخاسته از فرهنگ ایرانی است. آرامگاه باباطاهر در شهر همدان جای دارد.

به هوش باش که ایران تو را پیام دهد تو را پیام به صد عزّ و احترام دهد نسیم صبـح که بر سـرزمین ما گـذرد ز خاک پاک نیاکان تو را سلام دهد

معنی ابیات : آگاه و هوشیار باش که ایران با عزت و احترام بسیار به تو پیام می دهد.
باد سحرگاهی که از سرزمین ما می گذرد از مزار پاک اجدادمان به تو سلام می رساند.

نکات دستوری: به هوش : مسند// باش: فعل امر و اسنادی// ایران، نسیم : نهاد // تو : متمم// «را»حرف
اضافه به معنی«به» // پیام ، سلام : مفعول// صد : صفت شمارشی// عزّ و احترام: متمم(هسته) //خاک
پاک: ترکیب وصفی // نسیم صبح ، سرزمین ما، خاک نیاکان: ترکیب اضافی //دهد،گذرد : مضارع اخباری
آرایه ها : پیام دادن ایران،گذر نسیم صبح و سلام دادن آن : تشخیص // تکرار حرف«س»: واج آرایی //

خاک و پاک : جناس

6 May 2025
امیر سلیمانی
ابیات آغازین درس 15

از حسن توجه شما سپاسگزارم
6 May 2025
امیر سلیمانی


تعداد صفحات : 29 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود