اصلاح فرهنگی و اصول آن از منظر امام علی(ع)
مصدر باب افعال به معنی بهبود بخشیدن و صلح افکندن است. صلاح: شایسته شدن، خوب شدن ضد فساد است.واژه اصلاح در مقابل افساد قرار دارد . افساد عبارت از «خروج الشیء عن الاعتدال» به سامان در آوردن هر چیزی اصلاح است.
معنی اصلاح
امروز وقتی می گویند اصلاح ، یعنی سامان دادن های آرام ،تدریجی و غیر بنیادی ، ولی تغییرات بنیادی را انقلاب می نامند.
در اصطلاح اسلامی هر وقتی گفته می شود اصلاح ، نقطه مقابل افساد است ، اعم از آنکه تدریجی و ظاهری و به اصطلاح عرضی باشد یا بنیادی و جوهری.
معنی اصطلاحی اصلاح
امام علی(ع) در فرازی می فرمایند:
«اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان و لا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنرد المعالم من دینک،و نظهر الاصلاح فی بلادک فیامن المظلومون من عبادک ،و تقام المعطله من حدودک»خ131
مولفه های اصلاحات در کلام امام علی (ع)
1-اصلاح یعنی بدعتها را از بین بردن و سنتهای الهی را جایگزین کردن،خرافه زدایی ،ایجاد تحول در اندیشه ها و عواطف
2-اصلاح باید به تحول اساسی و بنیادین در وضعیت زندگی مردم بینجامد
3- اصلاح باید در راستای احساس آرامش و امنیت مردم حمایت از مظلومان و محرومان و مبارزه با ظالمان باشد.
4- اصلاح باید در راستای «برپاداشتن فرمان خدا» باشد.
مولفه های اصلاحات از منظر امام علی(ع)
1-خدا محوری.
2-ترک منافسه و قدرت طلبی و زورگویی.
3-پرهیز از ثروت اندوزی(برای خود و جناح خود)4-شناخت معالم دین خداوند.
5-دانستن نشانه های اصلاح در شهرها.
6- شناخت مردم و مظلومان و شناخت ظلم.
7-آشنایی به حدود الهی (اقامه معطل ها)
ویژگیهای اصلاح طلبان
از مهمترین رویکردهای اصلاحات، اصلاح فرهنگی می باشد،می توان اصلاح فرهنگی را ریشه همه اصلاحات به شمار آورد.
اصلاح اندیشه دینی با اجتهاد پویا،خرافه زدایی ، اصلاح دین در درون انسانها با اصلاح نیت ها ،اعمال صالح و اصلاح آخرت امکان پذیر است. «و من اصلح امر آخرته اصلح الله له امر دنیا.»
اصلاح فرهنگی
1-تقدم اصلاحات داخلیفاستتروافی بیوتکم واصلحوا ذات بینکم
2-تقدم اصلاح نظام اسلامی بر جنگ با مشرکان
3-تقدم اصلاحات معنوی(النفس مجبوله علی سوء الادب والعبد مامور بملازمه حسن الادب و النفس تجری بطبعها فی میدان المخالفه والعبد یجهد بردها عن سوء المطالبه فمن اطلق عنانها فهو شریک فی فسادها و من اعان نفسه فی هوی نفسه فقد اشرک نفسه فی قتل نفسه.)
4-اصلاح خویش مقدم بر اصلاح دیگران(من نصب نفسه للناس اماما فعلیه ان یبدا بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ؛ ولیکن تادیبه بسیرته قبل تادیبه بلسانه و معلم نفسه و مودبها احق بالاجلال من معلم الناس و مودبهم)نهج البلاغه حکمت73
رویکرد های امام در اصلاحات فرهنگی
1- اصل شناخت و معرفت
ثم ان هذا الاسلام دین الله… و هدم ارکان الضلاله برکنه … ثم انزل علیه الکتاب نوراً لاتطفا مصابیحه و سراجاً لایخبو توقده و… و شفا لا تخشی اسقامه … جعله الله ریاً لعطش العلما …و محاج لطرق الصلحاء و دواء لیس بعده داء…. و هدی لمن ائتم به … و علماً لمن وعی …خطبه198
اصول اصلاح فرهنگی از منظر امام علی ع
ایها الناس ان لی علیکم حقاً، و لکم علی حق : فاما حقکم علی فالنصیحه لکم و توفیر فیئکم علیکم ، و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تادیبکم کیلاتعلموا. خطبه 34
من کتاب له الی قثم بن العباس و هو عامله علی مکه ، اما بعد فاقم للناس الحج ، و ذکرهم بایام الله، و اجلس لهم العصرین ، فافت المستفتی ، و علم الجاهل ، و ذاکر العالم . نامه 67
2- اصل آموزش فرهنگ اسلامی
قد الزم نفسه العدل فکان اول عدله نفی الهوی عن نفسهخ 87
انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تبتدع ، یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال رجالاً، علی غیر دین الله. فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف علی المرتادین ، و لو ان الحق خلص من لبس الباطل ،انقطعت عنه السن المعاندین ، و لکن یوخذ من هذا ضغث ، و من هذا ضغث فیمزجان ، فهنالک یستولی الشیطان علی اولیائه و ینجو الذین سبقت لهم من الله الحسنی . کلام 50
3- اصل دعوت به تقوای الهی و خودسازی
قل من تشبه بقوم الا اوشک ان یکون منهم حکمت207.
"چه کم است کسی که خود را همانند گروهی نماید و از جمله آنان نشود."
از امام صادق (ع) چنین نقل شده است :
کان امیرالمومنین یقول لا تزال هذه الامه بخیر لم یلبسوا لباس العجم و یطعموا اطعمه العجم ، فاذا فعلوا ذلک ضربهم الله بالذّل . بحار، ج 66، ص 323.
4- اصل استقلال فرهنگی
فاعلم ان افضل عبادالله عندالله امام عادل هدی و هدی فاقام سنه معلومه و امات بدعه مجهوله و ان السنن لنیره لها اعلام و ان البدع لظاهره لهااعلام و… خطبه 164
"بدان که با فضیلت ترین بندگان خدا نزد او، امامی است دادگر، هدایت شده وهدایت گر که سنتی را که شناخته شده است ، برپا دارد و بدعتی را که ناشناخته است ، از بین برد. سنتها روشن است و نشانه هایش آشکار است و بدعتها آشکار است و نشانه هایش برپاست . و بدترین مردم نزد خدا، امامی است ستمگر خودگمراه و موجب گمراهی دیگران شود . سنت پذیرفته شده را از بین برد و بدعت واگذارده شده را زنده گرداند."
5- اصل زنده کردن سنت روشن و از بین بردن بدعت
روی انه علیاً لما ورد الکوفه قادماً من صفین مر بالشامیین … و خرج الیه حرب بن شرحبیل الشبامی .. یمشی معه و هو (ع ) راکب قال (ع ) ارجع فان مشی مثلک مع مثلی فتنه للوالی و مذله للمومن حکمت 322
قال علی و قد لقیه عند مسیره الی الشام دهاقین الانبار فتر جلواله واشتدوا بین یده فقال ما هذا الذی صنعتموه ؟ فقالوا خلق منا نعظم به امراءنافقال و الله ما ینتفع بهذا امراوکم و انکم لتشقون به علی انفسکم فی دنیاکم وتشقون به فی اخرتکم و ما اخسر المشقه وراءها العقاب واربح الدعه معها الامان من النار حکمت37
6- اصل دوری از تشریفات
الف ) موضعگیری امام در نفی مفاخرت )ایها الناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاه و عرجوا عن طریق المنافره و ضعوا تیجان المفاخره ، افلح من نهض بجناح ، او استسلم فاراح( خطبه5
ب ) موضعگیری امام در نفی تعصب قبیلگی ، نژادی و گروهی (اعترضته الحمیه فافتخر علی آدم بخلقه و تعصب علیه لاصله فعدوالله امام المتعصبین و سلف المستکبرین الذی وضع اساس العصبیه و نازع الله رداء الجبریه ) خطبه192 و ادامه آن:
ج ) دعوت به تعصب در نیکها(فانکم تتعصبون لامر ما یعرف له سبب و لاعله ، اما ابلیس فتعصب علی آدم لاصله و طعن علیه فی خلقته فقال انا ناری و انت طینی … فان کان لابد من العصبیه فلیکن تعصبکم لمکارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الامور
7- اصل نفی فرهنگ جاهلیت (تعصب ، خود برتر بینی و خشونت )
امام(ع) به آثار وحدت و تفرقه در امتهای پیشین از جمله فرزندان اسماعیل (ع ) اسحاق (ع )و اسرائیل (ع ) پرداخته و آنان رامایه عبرت برای آیندگان دانسته است
عوامل ایجاد وحدت از دیدگاه امام علی (ع)
الف ) دین و ایمان دینی : دعوت به وحدت بر محور حق می نمایند.امام در جای دیگر مبنای وحدت را خدای واحد، پیامبر مشترک و کتاب واحد می داند ومی فرماید: الههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد (خطبه 18 )
ب ) اجرای عدالت : حسن العدل نظام البریه "اجرای درست عدالت ، موجب هماهنگی و یکپارچگی مردم است . “ غررالحکم806
ج ـ دوستی و محبت نسبت یکدیگر
8- اصل حفظ وحدت جامعه
پس از حال فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحاق و اسرائیل- که درود خدا بر آنان باد- عبرت گیرید. چقدر وقایع با هم مشابه و صفات و افعالشان به یکدیگر نزدیک است .در کار آنها بیندیشید. در شرایطی که پراکنده بودند و ازهم جدا بودند و کسری ها وقیصرهامالک آنها بودند و آنان را از سرزمینهای آباد کنار دریای عراق و سرزمینهای سبزآنجا راندند و به سرزمینهای که به جز علف کوهی چیزی نداشت و محل وزش بادها بودو جاهائی که زندگی در آنها مشکل و سخت بود، کوچ دادند. درحالیکه آنها را مسکین و چراننده شتر قرار دادند. جاهایشان پست ترین و سرزمین آنها خشک ترین بود. کسی رانداشتند که آنها را دعوت به حق نماید و به او پناه ببرند. و نه سایه الفت و اتحادی که به عزت آن تکیه کنند.اوضاع آنها متشتت، قدرت آنها پراکنده و جمعیت آنها متفرق بود.
یکی از عوامل تفرقه و در نتیجه سقوط و شکست دولتها، زیر پا گذاشتن اصول وتوجه به مسائل سطحی و فرعی در جامعه است .(خ192)امام در بیانی فرمود:
یستدل علی ادبار الدول باربع : تضییع الاصول و التمسک بالفروع …غرر10965
9- اصل پرهیز از هر گونه اختلاف
بنا بر آموزه های دینی، محبت ، قاعده و اصل می باشد و خشونت استثناء است.تاریخ اسلام گواه است ؛ هرگاه مسلمانان با محبت با اقوام و ملل دیگر برخورد داشته اند،آنها زودتر به اسلام گرایش پیدا کرده اند. و جایی که با خشونت برخورد نموده اند، آنها ازاسلام فاصله گرفته اند.
نمونه آن اندونزی و هند می باشد.
یا بنی عاشروا الناس عشره ان غبتم حنوا الیکم و ان فقدتم بکواعلیکم یا بنی ان القلوب جنود مجنده تتلا خط بالموده تتناجی بها و کذلک هی فی البغض. ( نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه ج 8، ص 252 )
10- اصل توجه به محبت و دوری از خشونت
با تشکراز توجه شما
والسلام علیکم و رحمه الله