موضوع:
موقعیت استراتژیک بیرجند
نام و نام خانوادگی :
نام استاد:
2
تقدیم به:
همه کسانی که
لحظه ای بعد انسانی و وجدانی خود را فراموش نمی کنند
و بر آستان گران سنگ انسانیت سر فرود می آورند
و انسان را با همه تفاوت هایش
ارج می نهند
چکیده:
از دید کارشناسان بین المللی و داخلی،بیرجند دومین کانون بزرگ کشور در استان خراسان فعلی است.بیرجند در طول تاریخ خود در مبادلات سیاسی-نظامی ابرقدرتها(قبل از جنگ بین المللی اول انگلیس و روسیه)برای حفظ هندوستان نقش استراتژیکی و ژئوپولیتیکی و نظامی و اقتصادی بزرگی در صحنه منطقه ای و بین المللی(ایران و هندوستان آن زمان و افغانستان)بازی کرده است.نقشی که مسلما جز مشهد هیچ شهر خراسان به عهده نداشته است.در مواردی بیرجند حتی نقش مهمتری از مشهد برای انگلیسها داشته است.در قرارداد 1907 انگلیسها توافق کردند که مشهد در حوزه نفوذ روس باشد ولی بیرجند را که برای آنها در حکم دروازه هند بود از آن خود نگه داشتند.نقش تاریخی بیرجند و اهمیت جغرافیایی و استراتژیکی ویژگیهای دفاعی که این شهر در خود دارد باعث شده که کارشناسان مسائل بین المللی نقش ویژه ای را در مواقع بحرانهای منطقه ای برای این شهر قائل شوند.
به دلیل تحولات اخیر منطقه ای و تحرکاتی که در کشورهای پاکستان،افغانستان و آسیای مرکزی در جریان است روزبه روز به اهمیت استراتژیکی و نقشهای فراملی بیرجند افزوده خواهد شد.بیرجند یکی از کانونهای اصلی است که به دلیل موقعیت استراتژیکی خود در آینده لاجرم نقش مهمتری را در امنیت ملی و منافع فراملی ما در کل شرق کشور عهده دار خواهد گردید.هرگونه عدم توجه به دومین کانون شرق خراسان و یکی از چهار کانون اصلی شرق ایران امنیت ملی و فراملی کشور را دچار مخاطره می نماید.خوشبختانه در حال حاضر بیرجند از نظر امکانات بالقوه(طبیعی و انسانی)در کل شهرستانهای مرزی شرق کشور در ردیف دوم(پس از مشهد)واقع شده است.(امکانات طبیعی بیرجند از نظر آب و خاک و حتی در برخی زمینه های انسانی از زاهدان بیشتر است).این شهر حداقل به مدت یک قرن به عنوان مرکز قهستان و سیستان(شامل شهرستانهای فعلی قاینات،بیرجند،نهبندن و زابل)در صحنه بین المللی فعال بوده است.لازم است در اینجا مختصری درباره اهمیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی بیرجند بحث شود.
مقدمه:
رشد و توسعه بیرجند علاوه بر وجود امکانات طبیعی آن(نسبت به شهرهای مرزی شرق کشور) مدیون موقعیت استراتژیکی بی مانند آن است.شهر بیرجند در طول یک قرن به عنوان بزرگترین شهر ایران واقع در مرز هندوستان انگلستان(در دوره استعمار انگلیس بر هند)ایفای نقش کرده است.در طول چندین دهه بیرجند شاهد حضور نمایندگان سیاسی کشورهای انگلیس و روس بوده است.در زمان جنگ اوّل جاسوسان آلمانی در منطقه بیرجند فعال بوده اند.علاوه بر حضور نمایندگان سیاسی قدرتهای بزرگ قبل از جنگ بین المللی دوم(یعنی روس و انگلیس)نمایندگان نظامی و اقتصادی این کشورها نیز(بانک شاهنشاهی)در بیرجند فعال بوده اند.بنابراین بیرجند مدتها علاوه بر اجرای نقش ملی خود و مرکزیت اداری یک ناحیه پهناور،نقشهای متعدد بین المللی را نیز عهده دار بوده است.
در طول چندین قرن بیرجند مرکز استان یا ولایت قهستان 1بوده است از اواسط قرن 13 ه.تا سال 1316 بیرجند نقش مرکزیت اداری منطقه ای وسیعتر از قهستان یعنی سیستان و قهستان شامل شهرستانهای زابل،نهبندان،بیرجند و قاین فعلی را به عهده داشته است و اداره امور مرز افغانستان را تا محدوده فعلی شهرستان خواف حل و فصل می کرده است.امرا و حکام بیرجند نقش بسیار مهم و نسبتا مثبتی را در تعیین خطوط مرزی ایران و افغانستان به حکمیت انگلیس عهده دار بوده اند.در طول چندین دهه بیرجند نقش بزرگترین دروازه اقتصادی شرق ایران با هندوستان و یا انگلستان عهده دار بوده است.
در همین راستا در طول بیش از یک قرن بیرجند دومین کانون(پس از مشهد)بلا منازع سیاسی، نظامی،فرهنگی اقتصادی و اداری کل شهرستانهای مرزی شرق کشور از چابهار تا سرخس بوده است. چرا؟برخی تجمع این همه نقش را در بیرجند مرهون وجود خاندان امیریه(علم)می دانند.این امر از نظر کارشناسی اشتباه است.وجود خود آن خاندان هم در آن منطقه مرهون موقعیت استراتژیکی بی مانند بیرجند است.بیرجند در طول بیش از یک قرن از حدود 1830 و بویژه پس از جنگ دوم هرات 1857 م -1273 ق(طبق ماده 6 قرارداد صلح)تا سال 1945 نقش مهمی را در امنیت ملی و فراملی ایران و پاسداری و حراست از مرزهای شرقی ایران ایفا کرده است.در شرایط فعلی که تحرکات منفی و مخالف امنیت ملی و فراملی ما در کشورهای شرق و شمال شرق فعال شده است باید بر نقش منطقه ای و فرا منطقه ای بیرجند افزوده شود.
از نظر جغرافیایی و فاصله ها،بیرجند موقعیت ممتازی را دارد.
1-شهر بیرجند در نیمه راه زاهدان به مشهد واقع شده است"فاصله زمینی آن تا مشهد و زاهدان به ترتیب 486 و 458 کیلومتر است". 2 فاصله بیرجند به خط مستقیم هوایی از زاهدان حدود 400 و از مشهد حدود 375 کیلومتر است.
2- فاصله این شهر تا مرز افغانستان در حد مطلوب یعنی به خط مستقیم حدود 120 کیلومتر است.(در این فاصله هیچ شهر دیگری وجود ندارد(
3-بیرجند دقیقا در نیمه راه مرز ایران و افغانستان قرار دارد.اگر خطی از بیرجند به مرز افغانستان عمود شود این خط مرز افغانستان را تقریبا نصف می کند.(طول مرز ایران و افغانستان 945 کیلومتر است.)
4-اگر از بیرجند خط مستقیمی به مرز افغانستان وصل کنیم و این خط را به داخل افغانستان ادامه دهیم تقریبا افغانستان به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم می گردد.این خط اگر به داخل پاکستان ادامه یابد از حدود 50 کیلومتری جنوب شهرهای راولپندی و اسلام آباد می گذرد و مستقیما به جامو در کشمیر وصل می گردد.
5-بیرجند بیش از هر شهر دیگر ایران می تواند اشراف کامل به قندهار پایتخت زمستانی و عملا دومین شهر افغانستان داشته باشد.(توجه شود که قندهار بیش از هر شهر دیگری به طالبان گرایش نشان داده و ملا عمر رئیس طالبان مدتها در قندهار مستقر بوده است.)
6-بیرجند اکنون مهمترین شهر جنوب خراسان است که به کویته مرکز بلوچستان پاکستان و یکی از گرههای عمده راههای شوسه و راه آهن پاکستان شرقی نزدیک است.
در گذشته روابط نزدیک بین بلوچستان پاکستان و بیرجند برقرار بوده و از جمله ازدواجهای سیاسی بین دو خاندان حکومتی منطقه صورت گرفته است.میر علم خان،خزیمه سوم(حشمت الملک) (فوت 1891 م-1309 ق)و سر نوروز خان خارایی که امیر منطقه کلات پاکستان فعلی به مرکزیت کویته بود هر دو به دامادی یک خانواده در آمده بودند.از این لحاظ میر علم خان توجه بخصوصی به این منطقه همجوار خود داشت.
7-اگر به نقشه ایران توجه شود دو شهر بیرجند و اصفهان واقع در دو طرف کویر مرکزی ایران درست در یک عرض جغرافیایی قرار دارند.در حقیقت اگر خط مستقیمی از اصفهان به مرز افغانستان عمود شود تنها شهری که سر راه واقع می شود شهر بیرجند است.اگر هواپیمایی از شرق وارد کشور شود و از نزدیکترین راه به سوی اصفهان حرکت کند هیچ شهری جز بیرجند در سر راه آن نیست.
8-فاصله هوایی مستقیم تهران-بیرجند 750 کیلومتر است.اگر از شهرهای محدوده تهران (گرمسار)بگذریم هیچ شهر مهمی که بیش از 20000 نفر جمعیت داشته باشد و یا دارای فرودگاه و پادگان نظامی باشد در سر راه مستقیم تهران-بیرجند وجود ندارد.
9-اگر خط مستقیمی را بین هرات و بندر بوشهر 2 شهری که از نظر سیاسی در تاریخ ما همبستگی کامل دارند(محاصره هرات توسط ارتش ایران و حمله انگلیس به بوشهر برای رفع محاصره هرات) وصل کنیم،بیرجند دقیقا در روی این خط قرار می گیرد.در طول 1050 کیلومتر فاصله این دو شهر هیچ شهری با جمعیت بیش از 20000 نفر واقع نیست.(البته شهرهای شیراز و یزد با فاصله حدود 120 کیلومتر از این خط واقع می شوند).
10-اگر مثلث زاهدان-کرمان-بیرجند را رسم کنیم بیرجند در راس شمالی این مثلث قرار دارد.
بدین طریق بیرجند اشراف کامل به یک منطقه بیابانی وسیعی دارد که کویرهای حاشیه شرقی آن مرزهای افغانستان است و کویرهای حاشیه غربی آن از منابع مهم استراتژیکی مثل معادن آهن و مس بافق و زرند برخوردار است و راه آهن بافق به کرمان در ضلع غربی آن واقع است.در حقیقت بیرجند نه تنها می بایست امنیت مرزهای شرقی را حفظ بلکه حراست از دامنه شرقی راه آها استراتژیکی کرمان-بافق را نیز عهده دار است.
11-اگر مثلثی با زوایای بیرجند-کرمان،کرمان-یزد،و یزد-بیرجند ترسیم کنیم در این فضای وسیع که از دامنه غربی آن راه استراتژیکی کرمان به خراسان(راه دیهوک)و بخشی از راه یزد به طبس می گذرد،هیچ شهری که حراست منطقه را در خراسان به عهده بگیرد جز بیرجند وجود ندارد.
12-از همه مهمتر آنکه بیرجند همیشه پشتیبان و محافظ سیستان بوده است.و امروز با تحرکات ضد تشیع که در کشورهای شرقی ما می گذرد بیرجند باید بتواند حراست و محافظت و پشتیبانی نظامی- استراتژیکی و لجستیکی سیستان را به عهده بگیرد.
نقشه شماره 1 – فاصله بیرجند تا نقاط استراتژیک و مهم کشوری
در قرن گذشته اگر دخالت بیرجند نبود سیستان که توسط افغانها تصرف شده بود بالکل از ایران جدا می شد.در سال 1244 هجری شمسی مطابق با 1865 میلادی ابراهیم خان از سرداران بلوچ سیستان سرزمینهای تحت فرمانروایی خود را در بخش خاوری و شمال استان هیرمند به تابعیت امیر شیر علی خان امیر افغانستان درآورد.دولت ایران به دولت بریتانیا شکایت برد.لرد راسل وزیر امور خارجه بریتانیا که عملا با این کار موافق بود در پاسخ شکایت ایران نوشت بریتانیا به این مساله علاقه ای ندارد"دو طرف می توانند با توسل به زور اسلحه حقوق خود را در سیستان ترمیم کنند".3
با دریافت این نامه،امیر علم خان حشمت الملک به بخش اشغال شده سیستان از سوی افغانان در خاور دلتای هیرمند حمله برد و آن سرزمینها را همان سال به ایران باز گرداند 4.سیستان از آن تاریخ بطور رسمی در حکومت مرزداری نیمه مستقل خزیمه ادغام شد و به دلیل حساسیت استراتژیک ویژه ای که پیدا کرد،در مقام"ولیعهد نشین"آن حکومت مرزداری،سیستم حکومتی محلی نیمه مستقلی را در سازمان حکومتی مرزداری سیستان در دست خانواده کیانی بود و آنان خود را از بازماندگان کیانیان افسانه ای می شماردند.
امیر علم خان خزیمه پسر بزرگ خود،امیر علی اکبر خان حسام الدوله دوم را به عنوان"نایب الحکومه"روانه سیستان کرد و او تا آخر عمر در این مقام و در مقام"امیر سیستان"باقی ماند.وی در اواخر زندگی به بیرجند،مرکز حکومت خودمختار مرزداری خزیمه در قاینات بازگشت و پسر جوان خود،امیر معصوم خان حسام الدوله سوم را مامور سرپرستی امور سیستان کرد.این وضع تا سال 1316 (1937)ادامه یافت.در آن سال امیر معصوم خان خزیمه از امیری قاینات و سیستان استعفا داد و به حکومت مرزداری نیمه مستقل خزیمه در قاینات و سیستان پایان داد.در آن تاریخ بود که سیستان و بلوچستان در هم ادغام و به گونهء استان جداگانه ای در نظام سیاسی نو ایران در آمد.
درست است که از سال 1316 سیستان به مرکزیت زابل جزیی از استان سیستان و بلوچستان است ولی رابطه فرهنگی و اداری چندین قرنه،سیستان با قهستان روابط مذهبی و موقعیت استراتژیکی سیستان ما را وا می دارد که همیشه بیرجند را به عنوان یک مرکز پرقدرت پشتیبان سیستان تلقی کنیم. اختلافات مرزی ما در منطقه سیستان با افغانستان و بویژه مساله آب هیرمند که هرگز بطور قانونی و به صورت بادوام حل نشده است بر حساسیت منطقه می افزاید.لذا بیرجند به عنوان پرقدرترین کانون جمعیتی شیعه نشین نزدیک به سیستان می تواند و باید از این منطقه حساس دفاع کند.
13-شهر بیرجند با اکثریت مطلق جمعیت شیعه خود در منطقه سنی نشین شرق کشور قرار دارد و جمعیت دهستانهای شرقی این شهرستان نیز از برادران اهل تسنن هستند،لذا این شهر می تواند به عنوان یک کانون فرهنگی بزرگ شیعه در یک منطقه سنی نشین و در عین حال یک کانون فرهنگی برادران اهل تسنن ایران عمل کند.در حقیقت این شهر می تواند کانون منطقه ای باشد که وحدت و وفاق اسلامی در آن تجلی کند.لازم است این شهر ساماندهی برادران اهل تسنن را عهده دار شود تا در مقابل نفوذ وهابیت ایستادگی نمایند.رسالت فرهنگی بیرجند برای تشیع و بخصوص برای برادران اهل تسنن در دفاع از حقانیت اسلام در مقابل تحرکات وهابیت و دفاع از حاکمیت ایران اسلامی،کاری بسیار سنگین و خطیر است.حوزه علمیه بیرجند باید توسعه یابد و تقویت گردد و بیرجند باید به صورت مرکزی برای ایجاد وفاق اسلامی برای اهل تسنن و تشیع در آید.
14-باید بیرجند به صورت یک کانون اصلی برای جلوگیری از فعالیتهای مخرب فراملی علیه حاکمیت ملی و منافع فراملی درآید و این شهر مهمترین شهر شرق کشور پس از مشهد است که موقعیت استراتژیکی آن این نقش را برای آن تحمیل می کند.بیرجند یک کانون اصلی دفاع از امنیت ملی ما در حفظ و حراست مرزهای شرقی و بیابانهای وسیع بین زاهدان-کرمان،بیرجند-بافق و یزد است.
موقعیت دفاعی بیرجند
شهر بیرجند در ارتفاع 1480 متری از سطح دریا قرار دارد.در صورتی که خط مرزی در ارتفاع حدود 700 متر واقع شده است.شهر از سه طرف در کوهها محاصره شده است.از طرف شرق در فاصله 120 کیلومتری مرز افغانستان تا شهر ارتفاعات شمالی جنوبی مومن آباد(در میان)با قله 2787 چون دیواری بیرجند را در مقابل تهاجمات شرق محافظت می کند.اختلاف ارتفاع خط مرزی تا شهر بیرجند (بیش از 700 متر)و وجود کوهها و تپه های قابل دفاع میان راه،موقعیت دفاعی ممتازی را در مقابل تهاجمات نظامی از سوی شرق ایجاد کرده است.
کوههای باقران با قله 2595 متر و با جهت شمال غربی و جنوب شرقی در 8 کیلومتری جنوب شهر واقع است و شهر را در مقابل تجاوزات نظامی از طرف جنوب حفاظت می کند.در شمال کوههای شاه ناصر با ارتفاع بیش از 2300 متر خط دفاعی مناسبی را به وجود آورده است.از طرف شرق شهر بیرجند به کویر لوت مرتبط می گردد.در حقیقت کوهها از سه سو که احتمال خطر نظامی دارد شهر را در بر گرفته است و خطوط دفاعی مناسبی را ایجاد کرده است.
ارتفاع نسبتا زیاد شهر از سطح دریا،وجود منابع نسبتا مهم آب(نسبت به منطقه بیابانی و کویری جنوب خراسان)آب و هوای ملایمی را نسبت به بیابانهای وسیع جنوب خراسان برای شهر به ارمغان آورده است.
نقش استراتژیکی بیرجند در دو جنگ بین المللی اول و دوم
همان طور که گفته شد موقعیت استراتژیکی و تدافعی این شهر نظر انگلیسها را به خود جلب کرد. از اواسط قرن 19 بخصوص از 1857 به بعد کارشناسان نظامی انگلیس،بیرجند و هرات را به عنوان دروازه هندوستان تلقی کردند.آنها به دولت متبوع خود پیشنهاد کردند در قراردادهایی که بریتانیا با روسیه و با ایران و یا هر کشور ثالث دیگری منعقد می کند نباید بیرجند را از دست بدهد.بیرجند باید در حوزه نفوذ بریتانیا و در فضای امنیتی هندوستان باشد.این نظر کارشناسی توسط سرهنگ هنگر فورد هلدیچ،سرهنگ مک گرگر،ژنرال فردریک گلداسمیت،سرهنگ ییت،(از ژوئیه 1893 کفیل کنسولگری مشهد شد و از سپتامبر 1896 تا دهم فوریه 1897 سر کنسول مشهد بود).لزد کرزن نایب السلطنه انگلیس در هند تایید شده بود.برای دستیابی به اهمیت استراتژیکی ایران در دهه آخر قرن 19 مطالعات جامع ایران و افغانستان زیر نظر سر فرماندهی ارتش انگلیس در هند و عملا زیر نظر ژنرال استاف انجام شد.مطالعات ایران در چهار جلد محرمانه و در حدود 3000 صفحه مطلب در نسخه های محدود چاپ گردید 5.همراه گزارشات محرمانه چندین گزارش فوق محرمانه وجود داشت که هرگز چاپ نشد.گزارشات مربوط به خراسان استرآباد،شاهرود،بسطام جلد 1 در 758 صفحه در سال 1901 به انجام رسید.در سال 1910 تعداد بسیار محدود به چاپ رسید و در سال 1912 بازنگری شد.
در این مطالعات،گزارشات منطقه شرق میانه ایران به مرکزیت بیرجند شامل منطقه ای که از طرف جنوب به زاهدان فعلی(دزداب)از شرق به مرز فعلی افغانستان و از شمال به خطی که بعدا در سال 1907 خط شمالی منطقه نفوذ انگلیس(یعنی خط بیرجند گزیک)را تشکیل می دهد و از غرب به کویر لوت محدود است،فوق محرمانه و ویژه امور نظامی تلقی گردید و هرگز به چاپ نرسید.این امر بیانگر حساسیت منطقه تحت نفوذ بیرجند(یا شرق میانه ایران)برای مسائل استراتژیکی و نظامی و حفاظت از هند انگلیس است.
انگلیس را تایید کرد.این نظرات منجر به این گردید که روس و انگلیس در سال 1907 ایران را به سه منطقه تقسیم کنند:
1-منطقه شمال کشور تحت نفوذ روس،منطقه جنوب و جنوب شرقی کشور تحت نفوذ انگلیس و منطقه میانی بیطرف.
ژنرال سرپرسی سایکس(او علاوه بر مشاغل متعددش در ایران مثل ریاست پلیس جنوب در سال 1898 مامور افتتاح کنسول گری بریتانیا در سیستان به مرکزیت بیرجند شد)می نویسد:خط منطقه روس ها از قصر شیرین شروع شده پس از عبور از اصفهان،یزد و خاف(خواف)در منطقه ای که مرز ایران و افغانستان و روسیه(ذوالفقار)یکدیگر را قطع می کنند خاتمه می یابد.
روسها نیز از اهمیت بیرجند غافل نبودند.در حدود 59-1858،ژارنیف را زیر نظر خانیکف برای نقشه برداری به بیرجند فرستادند،او سعی کرد توپوگرافی بین بیرجند و طبس را با نقشه برداری مشخص کند.در همین سالها نیکولای ولادیمیروویچ خانیکوف منطقه را مورد مطالعه قرار داد6.
روسها در اواخر قرن 19 میلادی حدود 1885 سیواستروف مامور قنسولگری روس را با هدایایی از طرف تزار روسیه شامل چند عدد سماور نقره نفیس برای امیر علم خان خزیمه و برادر او روانه بیرجند کردند.خط منطقه انگلیس ها از مرز افغان شروع شده پس از عبور از قازیک(گزیک)،بیرجند کرمان به بندرعباس منتهی می شود 7.(نقشه شماره 2).8 کلیه نظرات کارشناسی و مطالعات نشان می داد که انگلیسها باید برای حفظ هندوستان بیرجند را در مقابل روسها حفظ کنند.آنها در سال 1907 حاضر شدند مشهد و تربت حیدریه را در منطقه تحت نفوذ روس و گناباد را جزو منطقه بیطرف قبول کند ولی بیرجند را برای خود نگه داشتند
نقشه شماره 2- تقسیم بندی ایران جهت مطالعات ژنرال استاف اواخر قرن 19 و اوایل 20
اهمیت بیرجند باعث حضور نیروهای نظامی ایرانی و خارجی در این شهر گردید.
ژنرال سرپرسی سایکس می نویسد:"حکام ایرانی و خارجی خواف تا کویر سیستان و از قله کوههای تون(فردوس)تا مرز افغانستان را تحت حکومت خویش داشتند و مامور اجرای سیاستهای دولت مرکزی ایران در سیستان بودند 9و در بیرجند نیروی مجهزی شامل یازده توپ و یکهزار سوار و دو هزار پیاده داشتند 10.در جنگ دوم جهانی انگلیسها یک خط نظامی(کوردون)به فرماندهی سرتیپ ر.ای.دایر در شرق ایران مستقر کردند و مرکزیت آن را در بیرجند قرار دادند.این خط در همه حال دارای یک اسکادران سوار نظام هندی متمرکز در بیرجند بود11.
حضور نمایندکان سیاسی،نظامی و عوامل اقتصادی(بانک شاهنشاهی)خارجی در بیرجند بیانگر اهمیت سوق الجیشی این نقطه حساس از میهن ماست.
چون مسائل تاریخی و جغرافیای تاریخی و اهمیت بیرجند در کتابها و تحقیقات مستقل آمده است 12،ما در اینجا فقط بطور مختصر چند صفحه ای را به عنوان شاهد ذکر می کنیم.آقای اف هیل انگلیسی که مدت 6 سال از 1911 تا اواخر 1916 در بیرجند مسوول بانک شاهنشاهی بوده است، نامه هایی را به یکی از دوستان خود در لندن نوشته است.
در نامه 17 نوامبر 1913 می نویسد:
در قسمت شرقی ایران ولایتی هست به نام قاینات که مرکز آن شهر بیرجند است.از بیرجند اگر مسافری به سمت شمال حرکت کند بعد از سه چهار روز به مرز این ولایت خواهد رسید و اگر در سمت طلوع آفتاب پیش رود بعد از 6 روز به سر حد افغانستان خواهد رسید،اگر به جنوب برود بعد از 6 روز به سیستان بر خواهد خورد و اگر در جهت غرب غروب آفتاب پیش برود به حواشی صحرای کبیر جنوب شرقی یا سرزمینی خواهد رسید که می شود گفت صاحبی ندارد.
جمعیت این ولایت از 200 هزار نفر بیشتر نیست که از این تعداد 15 هزار نفر در شهر بیرجند سکونت دارند.در نامه ای که همین شخص در 30 ژوئن 1916 به لندن می فرستد وضع یک میهمانی رسمی را که در مقر حکومتی امیر قائنات در بیرجند داده شده تشریح می کند.در این مجلس نماینده وزارت امور خارجه ایران نایب کنسول انگلیس،نایب کنسول روس،حضور دارند و دسته موزیک سرود رسمی ایران،انگلیس و روس را می نوازد.این امر بیانگر آن است که بیرجند نه تنها مرکز ناحیه قهستان و جنوب خراسان و سیستان بوده بلکه مرکزی است که در خور حضور نمایندگان دو ابر قدرت زمان جنگ بین الملل اول است.در حقیقت موقعیت سوق الجیشی بیرجند و اهمیت این شهر در مجاورت مرزهای انگلیس آن زمان باعث می گردد که نمایندگان رسمی انگلیس و روس در محل حضور داشته باشند. بانک شاهنشاهی جریان پولی را در منطقه تامین می کرد و مسائل مالی نیروهای انگلیس را پشتیبانی می نمود.در زمان جنگ آلمانها نیز به اهمیت منطقه شرق میانه ایران واقف بودند.به همین جهت کاپیتان انیدرمایر (capitan onidermayer) مامورانی را به منطقه قاینات اعزام کرد 13.این ماموران در مقابل قزاقهای روسی در قاین به کویر عقب نشینی نمودند و مقدار زیادی اسلحه و مهمات جنگی از خود بجای گذاشتند پس از جنگ اول روسها و انگلیسی ها بخشهایی از خاک ایران را در اشغال خود نگه داشتند.در شرق کشور روسها منطقه بیطرف حدود قاین را اشغال کردند و درست هم مرز بیرجند شدند.انگلیسها منطقه ای بین بیرجند،زابل،تا زاهدان و میر جاوه فعلی را در اشغال خود نگه داشتند.در حقیقت جنگ باعث شد که روسها به طرف بیرجند پیشروی کنند.به خطر افتادن شرق ایران و طمع انگلیسها برای حفظ هند و نفت جنوب باعث شد که ایران را بین خود و روسها تقسیم نمایند و در عمل انگلیسها منطقه بیطرف را برای خود در نظر گرفتند و برای خوزستان حساب جداگانه ای باز کردند .
نتیجه
این مختصر،اهمیت استراتژیکی و نظامی و دفاعی فوق العاده بیرجند را یادآوری می کند.خروج انگلیس از هند و ایجاد کشورهای مستقل هند و پاکستان،و آرامش نسبتا طولانی حاکم بر افغانستان تا کودتای داود،اغتشاشات عراق و جنگ تحمیلی و مسائل خلیج فارس باعث گشته است تا اهمیت مرزهای شرقی و کانونهای اصلی حافظ منافع ملی ما در شرق تا اندازه ای در درجه دوم اهمیت قرار گیرند.
اما در شرایط فعلی با تحولاتی که در کشورهای واقع در شرق کشور ما و آسیای میانه حادث شده است،با تحولاتی که در کل آسیا حادث خواهد شد،با نفوذ وهابیت مهاجم به کشورهای شرقی و پان ترکیسم لائیک به آسیای مرکزی،شرق و شمال شرق کشور از حساسیتهای امنیتی ویژه ای برخوردار شده است.امنیت ملی و منافع فراملی ما ایجاب می کند به شرق کشور و توسعه عمومی آن بیشتر توجه کنیم. برای توسعه و رشد یک منطقه احتیاج به یک سری کانونهای رشد و توسعه است.بیرجند به دلایلی که برشمرده شد از اهمیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی عظیمی برخوردار است.
ما نمی خواهیم بگوییم چون انگلیسها،روسها و آلمانها برای بیرجند اهمیت قائل بوده اند ما هم باید اهمیت قائل باشیم.استدلال تاریخی ما این چنین نیست.اگر ما تکیه بر روی کار آنها می کنیم به این دلیل است که اولا کارشناسان نظامی و استراتژیکی کشورهای مذکور مساله را فقط از دید کارشناسی بررسی کرده اند.آنها چون بومی نبوده اند از تعصبات و علائق منطقه ای و خانواده ای و طایفه ای و تیره ای دور بوده اند و فقط نظر کارشناسی ارائه داده اند.به علاوه در حال حاضر نیز در بسیاری موارد همین نظرات هنوز برای کارشناسان خارجی صائب است.وقتی هنوز برخی موسسات مطالعاتی و تحقیقاتی که با سرمایه های مادی بسیار کلان درباره ایران مطالعات ژئواستراتژیکی انجام می دهند همان منطقه بندی ایران عصر استعمار انگلیس بر هند را با همان تقسیمات متکی به منطقه نفوذ انگلیس در ایران 1907 مبنای کار خود قرار می دهند،ما را به این شک وا می دارد که از نظر مسائل فراملی و اطماع استعماری بیگانگان،مسائل حال با گذشته تفاوت چندانی نکرده است.فقط شگردها فرق کرده است..درست است که این فرهنگ بازآفرینی فرهنگ ژنرال استاف است اما چرا دوباره همان فرهنگ با همان تقسیمات بازآفرینی شود؟منطقه جلد 4 فرهنگ جدید همان منطقه نفوذ انگلیس در 1907 است و بیرجند،کرمان و بندرعباس سه شهر مهم مرزی این منطقه را تشکیل می دهد.چرا منطقه بندی یک فرهنگ چهار جلدی با حدود 3500 صفحه و صدها برگ نقشه و در آخر قرن بیست، همان است که در اوّل قرن بیست بوده است؟
باید دانست که برخی مسائل و پدیده ها در طول تاریخ می آیند و می روند ولی برخی پدیده ها ثابت و پابرجا هستند.ایدئولوژیی های غیر الهی می آیند و می روند،ولی ایدئولوژیهای الهی می آیند و می مانند.مکانها و پدیده های توریستی می آیند و می روند،اما اماکن مذهبی،زیارتگاهها،قبور ائمه(ع)می آیند و می مانند.
حکام می آیند و می روند،اما پیامبران و بزرگان دین و مذهب و فرهنگ می آیند و می مانند.
نقاط و مکانهایی هم در این کره ارض هستند که اهمیت استراتژیکی دارند،آنها همیشه می مانند ولی ممکن است برای مدتی فراموش شوند و در هاله ابهام بمانند اما دوباره اهمیت خود را باز می یابند. آسیای مرکزی میعادگاه تمدن و مبارزات قرون و اعصار است.در طول 50 قرن،این منطقه به بخش وسیعی در آسیا و اروپا حمله برده است و حکومتها و ملتها را ایجاد کرده است،آریائیها از اینجا آمده اند، هونها از اینجا به اروپا رفته اند.غزنویان،سلجوقیان،خوارزمشاهیان از اینجا آمده اند.مغولها از اینجا به چین،ایران،هند و بخشی از اروپا دست اندازی کرده اند.تاتارها از اینجا به همه جا گسترش یافته اند. تیموریان از اینجا حکومتهای تیموری ایران و هند را بنیان گذاشته اند،این حکومتها همه آمدند و رفتند ولی موقعیت ژئوپولیتیکی و استراتژیکی آسیای مرکزی محفوظ است.150 سال تسلط روس و شوروی آسیای مرکزی را منزوی می کند اما آسیای مرکزی دوباره می آید،دوباره موقعیت بی نظیر جغرافیایی خود را اعمال می کند.این بار علاوه بر منابع آب،خاک و تولیدات کشاورزی منابع زیرزمینی عظیمی را هم پشتوانه دارد.حکومتهای متعدد ایران آمده اند و رفته اند اما موقعیت استراتژیکی عظیم ایران پابرجاست.
بیرجند در یک مقیاس کوچکتر همین نقش را دارد.خاندانهای متعدد بر آن حکومت کرده اند، خاندان امیریه یا علم آمده اند و رفته اند.انگلیسها آمدند،هند را استعمار کردند،اما رفتند،طالبان می آیند، افغانستان و احتمالا پاکستان و آسیای مرکزی را دچار تنشهای سیاسی می کنند اما می روند،ولی اسلام می ماند.بیرجند بارها فراموش می شود ولی موقعیت استراتژیکش دوباره نظرها را جلب می کند.
بعضی شهرها می آیند و می روند ولی برخی شهرها اگر صد بار خراب شوند دوباره ساخته می شوند.موقعیت جغرافیایی،استراتژیکی و ژئوپولیتیکی استثنایی آنها دلیل پایداری آنهاست.مثل اینکه خداوند در آنها نظر خاص داشته است.برخی مکانها هر چند مذهبی نیستند و مدفن بزرگان دینی در آنها نیست اما به دلایل عدیده پایدارند.
بیرجند از موقعیت استراتژیکی بی نظیری برخوردار است.این شهر در هر صورت پایدار است و می ماند.رونق این گونه شهرها مرهون خاندانها نیست،اهمیت خاندانها مرهون موقعیت آنهاست.با دید کارشناسی استان خراسان چه تقسیم شود چه نشور بیرجند دومین کانون مهم خراسان و یکی از چهار کانون اصلی شرق کشور است.توجه به توسعه این شهر و حوزه نفوذش مایه قوت امنیت ملی و فراملی ماست.
خوشبختانه در شرایط فعلی بیرجند از جمیع عوامل لازم،مثل جمعیت،شبکه راهها،امکانات خدماتی(آموزشی،دانشگاهی،رفاهی،بانکی،نظامی،فرودگاهی…)را برای احراز مرکزیت استان خراسان جنوبی داراست.هیچ شهری و شهرستانی جز مشهد واقع در خراسان از نظر موقعیت ممتاز استراتژیکی و نقش آن در امنیت ملی و فراملی با این شهر همسان نیست.
منابع و مآخذ
1- آیتی،محمد حسین،بهارستان،دانشگاه مشهد،چاپ دوم،1371.
2- احمدیان،محمد علی،جغرافیای شهرستان بیرجند،آستان قدس رضوی 1374.
3- سایکس،ژنرال سرپرسی،تاریخ ایران،ترجمهء سید محمد تقی فخرداعی گیدانی،جلد دوم.
4- سفرنامه خانیکوف گزارش سفر به بخش جنوبی آسیای مرکزی،ترجمهء دکتر اقدس یغمایی،ابو القاسم بیگناه،چاپ آستان قدس رضوی 1375.
5- گرگور،مک،شرح سفری به ایالت خراسان،ترجمهء توکلی،معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی،1368.
6- لسترنج،گی،جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی،ترجمه محمود عرفان،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم 1364.
7- مجتهدزاده،پیروز،مرزهای شرقی،مجله سیاست خارجی،سال یازدهم،تابستان 1376.
1. گی لسترنج،جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی،ترجمهء محمود عرفان،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،چاپ دوم 1364
2 . محمد علی احمدیان،جغرافیای شهرستان بیرجند،آستان قدس رضوی 1374،ص 21
3 . رک؛سرپرسی سایکس،تاریخ ایران،جلد دوم،ص 20.
4 . پیروز مجتهد زاده،مرزهای شرقی،مجله سیاست خارجی،سال یازدهم،تابستان 1376،ص 455-482
5 . مطالعات دو جانبه روس و انگلیس و مطالعات آلمانها نظریات کارشناسان سیاسی-نظامی
6 .به سفرنامه خانیکوف گزارش سفر به بخش جنوبی آسیای مرکزی،ترجمهء دکتر اقدس یغمایی،ابو القاسم بیگناه،چاپ آستان قدس رضوی 1375 مراجعه شود
7 . ژنرال سرپرسی سایکس،تاریخ ایران،ترجمهء سید محمد تقی فخرداعی گیدانی،جلد دوم،ص 582.
8 . نقشه از کتابoliver bast allemands en perse pendant la premiere guerre mondiale paris 1997
9 . رک به:سرپرستی سایکس،همان مآخذ
10 . رک به:کلنل مک گرگور،شرح سفری به ایالت خراسان،ترجمهء توکلی،معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی،1368
11 . ژنرال سرپرسی سایکس،همان مآخذ،ص 638.
12 . حاج شیخ محمد حسین آیتی،بهارستان،دانشگاه مشهد،چاپ دوم،1371.
13 . رک به ژنرال سایکس،همان مآخذ.
—————
————————————————————
—————
————————————————————
4