تارا فایل

مبانی نظری وپیشینه تحقیق توانمندسازی زنان


توانمندسازی زنان
نظریه توانمندسازی1
نظریه های توانمندسازی بر اساس نوشته های فمینیست ها و تجارب کشورهای جهان سوم شکل گرفته و نشان می دهد که فمینیسم تنها یک امر وارداتی از دنیای غرب و یک پدیده به وجود آمده از شهرنشینی و متعلق به طبقه ی متوسط نیست. این نظریه به عنوان یک استراتژی موقعیت زنان در جهان سوم را بتدریج تغییر می دهد. با وجود اینکه نظریه ی توانمندسازی ازعدم برابری بین زن و مرد و سرچشمه ی فرمانبرداری زنان در خانواده آگاه است، ولی بر این حقیقت تاکید دارد که زنان مورد ظلم و تعدی متفاوتی قرار می گیرند که بستگی به نژاد، طبقه و موقعیت فعلی آنان در نظام بین المللی اقتصادی دارد. بنابراین، این نظریه تاکید می نماید که زنان باید ساختار و موقعیت ظلم را در سطوح مختلف و همزمان زیر سوال برند و با آن مبارزه کنند. این نظریه ها در حالی که به اهمیت افزایش قدرت برای زنان واقف است، سعی می نماید که قدرت را کمتر به صورت برتری فردی بر فرد دیگر و بیشتر از لحاظ توان زنان در جهت افزایش اتکا به خود و قدرت درونی شناسایی نماید. این امر به صورت حق انتخاب در زندگی و تاثیرگذاری بر انتخاب جهت تغییراتی از طریق به دست گرفتن کنترل منابع مادی و غیرمادی اساسی مشخص شده است. این نظریه تاکید کمتری بر افزایش موقعیت زن نسبت به مرد دارد و به دنبال توانمندسازی زنان از راه توزیع مجدد قدرت در داخل خانواده و همچنین بین اجتماعات مختلف است. این نظریه دو فرض اساسی نظریه ی برابری را زیر سوال می برد: اول اینکه توسعه لزوماً به همه ی مردان کمک می کند و دوم اینکه زنان می خواهند در جریان اصلی توسعه به صورتی که از طرف دنیای غرب طرح شده است قرار بگیرند (موزر2، 1372: 113-114).

3-3-2-نظریه فمینیسم لیبرال3

فمینیسم لیبرال بیشتر، جنبشی به نظر می آید که می خواست برپایه ی اصول لیبرالیسم و با پرهیز از رادیکالیسم، حقوق اولیه زنان، یعنی آزادی و برابری، را به وسیله ی استدلال و در قالب قانون به دست آورد (پاک نیا، 1389: 107). هدف فمینیسم لیبرال از دیرباز احقاق حقوق برابر برای زنان بوده است یعنی برخورداری زنان از حقوق شهروندی مساوی با مردان. فمینیست های لیبرال بیان می کنند که زنان از حقوق مساوی با مردان محروم اند و آزادی هایی که برای گروه مردان وجود دارد از گروه زنان دریغ می شود (آبوت و والاس، 1380: 287).
فمینیست های لیبرال دلایل موقعیت پایین تر زنان را ناشی از کم تر بودن فرصت های زنان، فقدان یا اندک بودن میزان تعلیم و تربیت و محدودیت های محیط خانوادگی می دانند. آن ها ادعا می کنند که حقوق زنان برابر با مردان است و باید از حق تحصیل، حق استخدام، دارایی و حمایت های قانونی برخوردار باشند (والری4، 1999: 36). هم چنین تاکید فمینیست های لیبرال این است که الگوهای اساسی جامعه مورد قبول اند، اما تغییراتی در مورد حقوق زنان مورد نیاز است. فمینیست های اصلاحی برای زنان فرصت رقابت با مردان را طلب می کنند. آن ها بر آنند که اموری مانند مراقبت روزانه از بچه ها و زندگی خانوادگی باید بگونه ی انجام شود که زنان نیز بتوانند همانند مردان کار کنند و به زعم آن ها مردان نیز باید طرز تلقی شان را نسبت به بچه داری، کارخانه و دیگر جنبه های کار سنتی زنان تغییر دهند (تاور5، 1999: 133).
وندل6 در توصیف فمینست های لیبرال امروزی نوشت "با جرات میتوانم بگویم که فمینیسم لیبرال رویای سوسیالیسم را در سر نمی پروراند و گر نه فمینیسم سوسیالیستی می بود. با این حال لیبرال فمینیست ها معمولاً تجدید سازمان اقتصادی و توزیع مجدد ثروت در سطح وسیع را از وظایف خود می دانند، زیرا یکی از اهداف سیاسی امروز که با تفکر لیبرال فمینیستی نزدیکی بسیار نشان می دهد برابری فرصت هاست که بی تردید هر دو وظیفه ی پیش گفته را ایجاب می کند و در نهایت به آن ها منجر می شود" (وندل، 1987).
فمینیسم لیبرال در میان نظریه های فمینیستی معاصر در اقلیت قرار گرفته است (ریتزر7، 1377: 57) ولی تاکید بر این استدلال که زنان و مردان از حقوق طبیعی لاینفک برخوردارند، مورد توجه واقع شده است (ایمان، 1390: 417).

3-3-3-نظریه توانمندی لانگه8

سارا لانگه، از جمله نظریه پردازان توانمندی، یکی از کارشناسان زن در آفریقا است که زنان را بر کنترل بیش تر بر جنبه های زند گی خود، تشویق می کند و مشارکت مستقیم را در حیات اجتماعی جامعه و توسعه، هم به عنوان نتیجه و هم به عنوان ابزار توانمندسازی زنانه، توصیه می نماید. مراحل برابری از نظر او عبارتند از: رفاه9، دسترسی10، آگاهی11، مشارکت12، کنترل13. اکنون به شرح هریک از این مراحل می پردازیم.
رفاه: در این مرحله، مسائل رفاه مادی زنان در مقایسه با مردان در مواردی مانند وضعیت تغذیه، تهیه ی مواد غذایی و درآمد مورد بررسی قرار می گیرد. زنان به عنوان افرادی منفعل تصور می شوند که قادر نیستند در وضع خود تغییراتی بدهند و فقط از مزایای برنامه های رفاهی استفاده می کنند. این مرحله، مرحله ی صفر از تواناسازی زنان محسوب می شود. فعالیت زنان برای پیشبرد رفاه خویش نسبت به مردان، آنان را درگیر فرایند تواناسازی و درگیر مراحل بالای برابری می نماید به عبارت دیگر اگر وضعیت رفاهی دختران به دلیل تبعیضات جنسیتی پایین است، پس توانمندسازی یعنی فایق آمدن بر این تبعیضات که از سطوح بالای برابری است. نهایتاً هدف برابری و تواناسازی زنان باید به برابری رفاهی بینجامد. مساله ی رفاه زنان بدون در نظر گرفتن مسائل جنسیتی به خودی خود یک هدف محسوب نمی گردد (فواصل جنسیتی در این مرحله به معنی فقدان رفاه برای زنان در مقایسه با مردان در مسائلی مانند وضعیت تغذیه، مرگ و میر و غیره است).
دسترسی: فواصل جنسیتی در مرحله ی رفاهی مستقیماً از مساله ی نابرابری دسترسی به منابع ناشی می گردد. فواصل جنسیتی در اینجا به معنی دسترسی کمتر زنان به منابع است. برابری در این مرحله به معنی این است که زنان دارای حق مساوی در دسترسی بر طبق اصول برابری باشند؛ دسترسی به عامل تولید (مثل: زمین، کار، سرمایه)، آموزش، کارهای دستمزدساز، خدمات، آموزش های مهارت زا که استخدام و تولید را ممکن می سازند، حق دسترسی به دسترنج خود. تواناسازی به معنای داشتن حقی برابر بین زن و مرد برای دسترسی به منابع در حیطه ی خانواده و کشور است. تواناسازی فقط دسترسی به منابع نیست. زنان برای دسترسی به منابع با تبعیضات حساب شده ای برخورد می کنند که آداب و رسوم، قوانین اجتماعی برای آن ها به وجود آورده است، در این مرحله تواناسازی مرحله ی بالاتر آگاهی را در بر می گیرد.
آگاهی: این مرحله از برابری شامل این است که زنان نابرابری های ساختاری را درک می کنند. زنان باید درک کنند که مشکلات آن ها ناشی از بی کفایتی ها و کمبودهای شخصی ایشان نمی شود، بلکه این سیستم اجتماعی است که این تبعیض ها را بر آن ها تحمیل کرده است. در این مرحله زنان باید تشخیص دهند و بدانند که نقش های جنسیتی به فرهنگ وابسته و قابل تغییر است. در این سطح برابری به معنای باور داشتن برابری است. تقسیم کار برحسب جنسیت در جامعه می بایست مطلوب هر دو طرف باشد. تواناسازی یعنی دیدن جامعه از ورای فواصل جنسیتی و پس زدن آن ها.
مشارکت: در اینجا به معنی مشارکت برابر زنان در تصمیم گیری است، یعنی حضور زنان در تمام مراحل، بررسی نیازها، شناسایی مشکلات، برنامه ریزی مدیریت، اجرا و ارزشیابی است . شرکت زنان در تمامی پروژه هایی که به آنان مربوط است و دخالت دادن آن ها باید نسبت به تعدادشان باشد. چنین افزایش حضوری به منزله ی تواناسازی و یک عامل بالقوه مشارکت به سوی افزایش سطح تواناسازی است.
کنترل: افزایش مشارکت زنان در حد تصمیم گیری آن ها را به سوی توسعه فزاینده سوق داده و تواناتر می نماید، به نحوی که این مشارکت برای کسب افزایش کنترل عوامل تولید و تضمین برابری دسترسی به منابع و توزیع عادلانه ی منافع باشد. برابری در کنترل به معنای توازن قدرت بین زنان و مردان است و این به معنای آن است که هیچ کدام از آن ها در مقام فرمانروایی نخواهد بود. در این جا فواصل جنسیتی شکلی از قدرت نابرابر بین زنان و مردان تلقی می شود. به عنوان مثال: کنترل شوهر بر کار و درآمد همسرش، به این معناست که قدرت تولید زن ممکن است افزایش یابد ولی صرف تامین رفاه خود و فرزندانش نشود. منظور از تواناسازی تعویض مردسالاری به زن سالاری نیست بلکه بیشتر برای معرفی برابری جنسیتی در فرایند توسعه می باشد. برابری در کنترل برای استفاده از سود بردن زنان لازم است (لانگه، 1372: 32-27).

شکل 3-3- معیارهای تواناسازی لانگه

3-3-4-نظریه سایبر فمینیسم14

سایبر فمینیسم نه یک نظریه و نه یک جنبش فمینیستی با یک دستور سیاسی مشخص است.، بلکه اشاره به طیف وسیعی از نظریات، بحث ها و شیوه هایی در مورد ارتباط بین جنسیت و فرهنگ دیجیتالی دارد (فلانگان و بوث15، 2002: 12).
گالوی16 در گزارشی در خصوص سایبر فمینیسم بیان می کند که ریشه های نظری این دیدگاه اغلب از ترکیب جالب نظرات هاراوی17 و فمینیسم موج سوم و فراساختارگرایی فراتر می روند. ویلدینگ18 نیز در مطالعه ای در خصوص سایبر فمینیسم خاطر نشان می کنند که قلمرو سایبر فمینیسم وسیع و پهناور است و در واقع نواحی واقعی سایبر، موسسات طراحی صنعتی و موسسات آموزشی را در بر می گیرد، یعنی همان نواحی که در آن ها روند فناوری به نحوی سمت و سوی جنسیتی گرفته و زنان را از دسترسی به نقاط قوت بخش فرهنگی فناوری باز می دارد (ایبانز19، 1383: 36).
پلنت20 یکی از نظریه پردازان شناخته شده ی سایبر فمینیسم به وابستگی بین شبکه سازی دیجیتالی و همبستگی های زنان پرداخته است. او در کتاب صفرها و یک ها (در این کتاب پلنت از مردان به عنوان ها یک ها و از زنان به عنوان صفرها سخن می گوید) رابطه ی پیچیده ی زنان و ماشین ها را هسته ی اصلی نهضتی می داند که تحت عنوان سایبر فمینیسم تعبیر می گردد (همان، 36).
پلنت، انقلاب دیجیتالی را همراه با فرایند انقلاب زنان یا زنانه شدن می بیند. و زنانه شدن را این طور معنی می کند که، آزادی اجتناب ناپذیر زنان و ماشین ها، برجسته ترین و غالب ترین تجلی شبکه های اطلاعاتی است (همان، 30). او ایده شبکه سازی را به بافندگی پیوند داده و خاطر نشان کرده که این دستگاه های بافندگی پیشتاز توسعه ی نرم افزاری بوده اند. بافتن پیوند بین اجتماعات و افراد مختلف، فرهنگی شبکه ای پدید می آورد که با اشکال سنتی مردانگی خصومت می ورزد و در عین حال به زنان امکان می دهد که هویت خود را بشناسند (استیونسن21، 1384:118).
فمینیسم سایبری در پی جلب توجه ما به روش هایی بوده است که به موجب آن ها روایات فرهنگی درباره ی تکنولوژی، اعمال مادی و تخیلات فرهنگی مردان و زنان را محدود ساخته اند. گذار از جهانی انسان گرایانه به یک جهان پساانسان گرایانه متضمن شالوده شکنی فرضیاتی است که خواهان سوگواری برای از بین رفتن فرهنگی ادبی هستند که به لحاظ تکنولوژیک توسعه نیافته است. در این قرائت، امر تکنولوژیک در تقابل با ارزش های انسانی قرار ندارد، بلکه آن را باید در هم آمیخته و هم مصداق با امر انسانی تلقی کرد. با توسعه ی رسانه های جدید، فمینیست های سایبر فرصت شالوده شکنی درکی را پیدا کرده اند که مرد بودن را در کنار تکنولوژی و زن بودن را در کنار طبیعت قرار می دهد (همان، 115).
فمینیسم سایبر به دنبال تعریف مجدد رسانه های جدید از طریق جست و جوی فرصت برای انتقاد از محرومیت و سرکوب زنان و در همان حال کنکاش در خیال بافی ها و چارچوب های فرهنگی بوده است که بر اساس آن ها ما معمولاً مفهوم تکنولوژی را در می یابیم. این امر متضمن اتخاذ یک استراتژی دوگانه برای ترویج دسترسی برابر زنان و در عین حال بازتعریف آن گروه از مفاهیم تکنولوژی است که برای بازی، تخیل و امر زنانه فضای لازم را به وجود می آورند (همان، 116).
فمینیسم سایبر از طریق براندازی رمزهای غالبی که در پی معرفی زنان به عنوان موجوداتی اساساً دلسوز، پرورش دهنده و مطیع از یک سو و نیز پایه ریزی تکنولوژی به عنوان امری سلسه مراتبی، کنترل کننده و انحصارگر بوده اند، خواستار کشف سایر امکانات شده است (همان، 118).
چارچوب نظری

هر یک از نظریات مطرح شده به گونه ای شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان را مورد بررسی قرار داده اند. در این پژوهش ابعاد شکاف دیجیتالی برتو و نظریه ی توانمندسازی لانگه به عنوان نظریاتی که بیشتر می توانستند موضوع تحقیق را تبیین کنند، انتخاب شدند.
تاکید بر مراحل توانمندی در پژوهشهای زنان ایده ی سارا لانگه می باشد. با توجه به آنچه پیرامون توانمندی مطرح گردید، اصولاً توانمندی یک فرایند محسوب می شود که مراحل بیان شده از سوی لانگه (رفاه، دسترسی، کنترل، مشارکت،آگاهی)، فرایند توانمندی را به خوبی بیان کرده است. این مراحل نشان می دهند که مدارج بالای برابری خود به خود به عنوان مدارج بالای توسعه و تواناسازی محسوب می گردد. وی تاکید می کند که تواناسازی نه تنها ناشی از کسب برابری است، بلکه به همان میزان برای تعقیب اهداف ضرورت دارد و زنان را بر کنترل بیشتر بر جنبه های زندگی خود تشویق می کند و مشارکت مستقیم را در حیات اجتماعی جامعه و توسعه، هم به عنوان نتیجه و هم به عنوان ابزار توانمند ساز زنانه، توصیه می کند (خانی و قاسمی، 1388: 374). از ایده ی لانگه در توانمندی زنان در بیشتر تحقیقات که توانمندی را مورد مطالعه قرار داده اند استفاده شده است که خود گواه بر جامع بودن این نظریه است.
آنچه برتو، در ابعاد شکاف دیجیتالی مطرح کرده است (فناوری، اقتصادی، سواد اطلاعاتی، ارتباطات، دسترسی به اطلاعات)، به خوبی مشخص می کند که بروز یک فناوری موجب می شود که تفاوت های کلی بین افراد را به لحاظ عوامل اجتماعی ایجاد کند. آنچه برتو ارائه می دهد باعث رشد درک هرچه بیشتر شکاف دیجیتالی می شود. ابعاد مطرح شده از سوی برتو می تواند یک تعریف منسجم را پیرامون شکاف دیجیتالی ارائه دهد. بنابراین این ابعاد را جهت سنجش شکاف دیجیتالی مناسب دیده شد.
مفاهیم مستخرج از نظریه ی توانمندسازی لانگه که در مدل تجربی تحقیق آورده می شود، شامل: دسترسی، آگاهی، مشارکت در تصمیم گیری و کنترل می باشد. علاوه بر نظریه ی لانگه، مفهوم تحرک و امنیت را از چارچوب مفهومی گاپتا و سریواتاوا گرفته ایم. هم چنین مفاهیم گرفته شده از ابعاد شکاف دیجیتالی برتو شامل بعد فناوری، سواد اطلاعاتی و دسترسی به اطلاعات است.
لانگه در بررسی های خود شکاف دیجیتالی را در فرایند توانمندسازی به کار نبرده، اما روش بررسی وی، راهی جدید در بررسی های توانمندی گشوده است. با بهره گیری از ابعاد شکاف دیجیتالی برتو و تلفیق آن با رویکرد توانمندسازی لانگه، می توان به موفقیت هایی دست یافت.
افرادی که دارای درآمد نیستند یا درآمد کمی دارند و خانواده هایشان نیز در همین وضعیت قرار دارند، امکان کمتری برای دسترسی و استفاده از فناوری های نوین را دارند، این امر برای کسانی که دارای سطح تحصیلات پایین و سطح سواد اطلاعاتی کمی هستند نیز صادق است. چراکه طبق تعریف سواد اطلاعاتی افراد بی سواد یا کم سواد قادر به استفاده از فناوری نمی باشند. افرادی که دارای سن بالایی هستند به دلیل عادت به وضع زندگی باشیوه ی سنتی (شیرمحمدی و شامی، 1382: 338)، و هم چنین کسانی که سن پایینی دارند به دلیل عدم نیاز به فناوری های جدید رغبتی جهت استفاده از فناوری ندارند. بنابراین زنانی که سواد کمتر، سن پایین یا بالا و درآمد کمتر دارند، کمتر از فناوری استفاده می کنند و از مزایای آن کمتر بهره می برند.
قابل توجه است، فناوری اطلاعات و ارتباطات امروزه به عنوان ابزاری توانمند در خدمت بشر قرار گرفته و امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیشترکشورها را تحت تاثیر قرار داده است (قبادی، 1384: 72). فقر دانش و اطلاعات و نیز شکاف دیجیتالی اطلاعات از مهم ترین دلایل عقب ماندگی جوامع و افراد به خصوص زنان می باشد.
به لحاظ آنکه فناوری اطلاعاتی و ارتباطی فرصت های مهمی را برای شکوفایی استعداد افراد در زمینه های کاری و ارتقای مشارکت فعالانه و اثرگذار آنان در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افراد فراهم می آورد، فناوری اطلاعات و ارتباطات را به منزله ی ابزاری برای بهبود شرایط جنسیتی و افزایش توانمندی های اجتماعی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان در نظر می گیرند (یونسکو، 2002 به نقل از فرجی سبکبار، 1391: 126).
بنابراین توانایی فناوری اطلاعات و ارتباطات در توانمندی زنان از طریق آموزش بهتر و ارتباطات گسترده در جهت تولید درآمد شخصی نباید نادیده گرفته شود، هم چنین اشکال جدیدی از ارتباطات را به وجود می آورد که زنان را از موقعیت های اجتماعی گذشته جدا ساخته و فرصت های نوینی برای اشتغال آنان در مشاغلی فراهم می کند که مستلزم مهارت جدید است. آگاهی زنان از فناوری دیجیتالی نوین، اطلاعات لازم را همانند دیگر افراد جامعه در اختیار آنان قرار می دهد. این امر شرایطی را مهیا می سازد که می تواند زنان را قادر به فروپاشیدن موقعیت اجتماعی بسته ای که غالباً در آن محصورند کند، هم چنین فرصت های نوینی را برای اشتغال زنان در مشاغلی فراهم می آورد که مستلزم مهارت های جدید است. باید گفت که دستیابی به ارتباطات یک ابزار کلیدی برای مشارکت و ادغام اجتماعی است که خود موجب هرچه بیشتر توانمند شدن زنان می شود.
منابع فارسی

1. احمدنیا، شیرین (1384). "جایگاه زنان در جامعهی اطلاعاتی؛ شکاف دیجیتالی بر مبنای جنسیت". مردم سالاری، شماره 1033.
2. اختر محققی ، مهدی (1385). "جامعه شناسی اینترنت". تهران: مهدی اختر حقیقی.
3. استیونسن، نیک (1384). "رسانه های جدید و جامعه ی اطلاعاتی؛ شیلر، کاستلز، ویریلیو و فمینیسم سایبر". ترجمه ی پیروز ایزدی، اطلاع رسانی و کتابداری، شماره 62، صفحه: 78-120.
4. افشارکهن، جواد و زهرا زمانی (1388). "جوانان و شکاف دیجیتالی". فصلنامه ی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال پنجم، شماره 16، صفحه: 102-82.
5. افشاری، زهرا و فرح رمضانی (1385). "تاثیر فن آوری اطلاعات بر اشتغال زنان بررسی مقطعی بین کشوری". مطالعات زنان، سال 4، شماره 1، بهار، 23-36.
6. ایبانز، کریستینیا آلفونسو (1383). "زنان در فضای مجازی: یک مدینه ی فاضله ی جدید". زن فرزانه (فصلنامه موسسه مطالعات و تحقیقات زنان)، سال اول، شماره 1.
7. باستانی، سوسن و شهناز میزبان (1386). "شکاف جنسیتی در کاربرد کامپیوتر و اینترنت". مطالعه ی زنان، سال 5، شماره 1. صفحه: 64-45.
8. ببی، ارل (1381). "روش های تحقیق در علوم اجتماعی". تهران: انتشارات سمت.
9. بخشی پور، مهسا (1391). "زنان، توسعه ی فناوری اطلاعات و کاهش شکاف دیجیتالی". ماهنامه ی دنیای مخابرات و ارتباطات، فروردین و اردیبهشت، شماره 92، صفحه: 17-19.
10. بهکیش، محمدمهدی (1381). "اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن". تهران: نشر نی.
11. بیابانگرد، اسماعیل (1384). "روش های تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی". تهران: نشر دوان.
12. پاکنیا، محبوبه (1389). "لیبرالیسم و فمینیسم لیبرال- رادیکال: سدهی 19". مطالعات اجتماعی- روان شناختی زنان، سال 8، شماره 2، پاییز، صفحه: 107-123.
13. پاملا، ابوت و کلر والاس (1380). "جامعه شناسی زنان". ترجمه ی منیژه نجم عراقی، تهران: نشر نی.
14. پرورش، شیوا (1387). "سنجش میزان آگاهی و استفاده ی جوانان شهر تهران از خدمات الکترونیک". مجله ی جهانی رسانه، شماره 6.
15. پوستمن، نیل (1381). "تکنوپولی: تسلیم فرهنگ به تکنولوژی". ترجمه ی صادق طباطبایی، تهران: اطلاعات.
16. تدارکات، بی بی آمنه (1388). "بررسی شکاف دیجیتالی جغرافیایی بین روستاهای بخش احمد آباد شهرستان مشهد". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور فریمان.
17. حمیدی، محسن و رزیتا سرتیپی یاراحمدی (1388). "کاربرد فناوری اطلاعات در توانمندسازی شغلی کارکنان کتابخانه منطقه 5 دانشگاه آزاد اسلامی". فصلنامه دانش شناسی، (علوم کتابداری و اطلاع رسانی و فناوری اطلاعات)، سال دوم، شماره 5، تابستان، صفحه: 60-71.
18. خانی، فضیله و سمیه قاسمی (1388). "تحلیلی بر مسائل و نیازهای زنان سرپرست خانوار جهت توانمندسازی آنان در اداره کل امور بانوان شهرداری تهران". مجموعه مقالات دومین همایش توانمندسازی و توان افزایی زنان سرپرست خانوار تهران: اداره کل امور بانوان شهرداری تهران.
19. خانی، فضیله، مطیعی لنگرودی، سید حسن و لیلا صیاد بید هندی (1391). "ارائه ی الگوی توانمندسازی زنان روستایی استفاده کننده از ICT، بررسی موردی: بخش مرکزی شهرستان لاهیجان". توسعه ی روستایی، دوره ی چهارم، شماره 1، بهار و تابستان، صفحه: 86-108.
20. خواجه نوری، بیژن (1385). "بررسی تاثیر فرایند جهانی شدن بر تقسیم کار خانگی، مورد مطالعه: زنان متاهل شهرهای تهران- شیراز- استهبان". دانشگاه فردوسی مشهد، سال 3، شماره 2، پاییز و زمستان، صفحه: 1-3.
21. خواجه نوری، بیژن (1385). "بررسی رابطه ی مولفه های فرایند جهانی شدن و مشارکت اجتماعی زنان مطالعه موردی: تهران، شیراز و استهبان". رساله ی دکتری جامعه شناسی دانشگاه شیراز.
22. دلاور، علی (1383). "روش های تحقیق پیشرفته". تهران، واحد علوم و تحقیقات.
23. دمپی، یر (1386). "تاریخ علم". ترجمه ی عبدالحسین آذرنگ، تهران: انتشارات سمت.
24. دواس، دی.ای (1381). "پیمایش در تحقیقات اجتماعی". ترجمه هوشنگ نایبی،تهران: نشر نی.
25. راجرز، اورت ام و فلوید شومیکر (1369). " رسانش نوآوری ها: رهیافتی میان فرهنگی". ترجمه ی عزت ا… کرمی و ابوطالب فنایی، انتشارات دانشگاه شیراز.
26. ریتزر، جورج (1377). "نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر". ترجمه ی محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی.
27. ساروخانی، باقر (1383). "روش های تحقیق در علوم اجتماعی". تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
28. ساعی ارسی، ایرج و شهربانو ولی پور (1391). "شناسایی عوامل موثر بر توانمندسازی زنان جهت مشارکت در توسعه ی اجتماعی، مطالعه موردی استان لرستان". فصلنامه علوم اجتماعی، سال 1، شماره 2، صفحه: 68-101.
29. سرکارآرانی، محمدرضا (1383). "یادگیری راهی به سوی پر کردن شکاف دیجیتالی". نشر تهران، انتشارات وزارت آموزش و پرورش.
30. سعیدی، رحمان (1385). "جامعه ی اطلاعاتی، شکاف دیجیتالی، چالش ها و فرصت ها در کشورهای جهان سوم". تهران: خجسته.
31. سورین، ورنر و جیمز تانکارد (1386). " نظریه های ارتباطات". ترجمه ی علی رضا دهقان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
32. شادی طلب، ژاله (1381). "توسعه و چالش های زنان ایران". ایران، تهران: نشر قطره، چاپ اول.
33. شکویی، حسین (1391). "اندیشه های نو در فلسفه ی جغرافیا". تهران: موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی.
34. شیرمحمدی، مهدی و مهدی شامی (1382). "ارائه ی برنامه ای جهت کاهش شکاف دیجیتالی میان مناطق شهری و روستایی". مجموعه مقالات همایش کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در روستا، 5و6 اسفند، پژوهشکده ی الکترونیک دانشگاه علم و صنعت.
35. صراف، سها (1385). "نقش فناوری های اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان ایران". پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.
36. عطاران، محمد (1389). "شکاف دیجیتالی و نابرابری های آموزشی". مجله ی رشد مدرسه ی فردا، شماره 7، دوره 6، صفحه: 4-8.
37. علی دوستی، سیروس (1388). "محتوای دیجیتال: مفاهیم و ابتکار عمل". نشر: تهران: شورای عالی اطلاع رسانی.
38. عیسی زاده روشن، یوسف و کبری چراغی (1390). "علل شکاف دیجیتالی و درآمد". فصلنامه ی پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، سال نوزدهم، ش 57، صفحه:: 216-199.
39. فاضل نیا، غریب و اکبر کیانی (1382). "فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تبیین نظریه ای روستایی و روستای غنی و فقیر اطلاعاتی". مجموعه مقالات همایش کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در روستا، 5و6 اسفند، پژوهشکده الکترونیک و دانشگاه علم و صنعت.
40. فرجی سبکبار، حسنعلی، نعمتی، مرتضی و افشین خاکی (1391). "بررسی ساز و کار تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندی زنان روستایی بر مبنای مدل DEA (مطالعه ی موردی روستای قرن آباد)". زن و توسعه و سیاست، دوره 10، شماره 1، بهار، صفحه:: 125-138.
41. فرخی، طاهره (1376). "نقش زنان در توسعه ی پایدار". تواناسازی زنان، ماهنامه ی تعاون، شماره ی 74، دوره ی جدید.
42. قبادی، نسرین (1384). "اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر نابرابری جنسیتی". فصلنامه اقتصاد و تجارت نوین، شماره 2، صفحه: 67-85.
43. کاستلز، مانوئل (1382). "عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ (قدرت و هویت)". ترجمه ی حسن چاوشیان، جلد دوم، تهران: انتشارات طرح نو.
44. کبیر، نایلا، وی، ویوان و فریدا شهید (1388). "توانمندی زنان: نقدی بر رویکردهای رایج توسعه". ترجمه ی فاطمه صادقی، نشر: تهران، آگه.
45. کتابی، محمود، یزدخواستی، بهجت و زهرا فرخی راستایی (1382). "توانمندسازی زنان برای مشارکت در توسعه". پژوهش زنان، دوره 1، سال 3، شماره 7، پاییز، صفحه: 5-30.
46. لانگه، سارا (1372). "معیارهایی برای تواناسازی زنان، نقش زنان در توسعه". تهران: روشنگران.
47. لرستانی، فریبرز (1382). "جنبش اجتماعی زنان ایران". فصلنامه ی پژوهش زنان، دوره 1، صفحه: 23-42.
48. مجیدی قهرودی، نسیم و فاطمه آذری (1389). "بررسی نقش اینترنت در ارتقای جایگاه زنان". پژوهش نامه ی زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شماره 2، پاییز و زمستان، صفحه: 87-109.
49. محمدتقی، ایمان (1390). "مبانی پارادایمی روش های کمی و کیفی تحقیق علوم انسانی". ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم.
50. محمدی، فریبرز (1386). "عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی موثر بر توانمندی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی استان کرمانشاه". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
51. موزر، کارولین (1372). "برنامه ریزی بر حسب جنسیت در جهان سوم، نقش زنان در توسعه". انتشارات روشنگران، تهران، چاپ اول.
52. مولانا، حمید (1371). "گذار از نوگرایی". ترجمه ی یونس شکرخواه، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
53. مهدی زاده ، محمدرضا و محمد توکل (1386). "مطالعات علم و فناوری: مروری بر زمینه های جامعه شناسی فناوری". فصلنامه برنامه و بودجه، شماره 4، دوره 12، صفحه: 85-124.
54. نوری، مرضیه (1385). "تحلیل زمینه های گسترش کاربرد فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی در توسعه ی روستایی (مطالعه موردی: خراسان رضوی)". رساله دکتری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
55. وبستر، فرانک (1380). "نظریه های جامعه ی اطلاعاتی". ترجمه ی اسماعیل قدیمی، تهران: قصیده سرا.
56. ویندال، سون، سیگنایترز، بنو و جین اولسون (1376). "کاربرد نظریه های ارتباطات". ترجمه ی علی رضا دهقان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات.
57. هایدگر، مارتین، آیدی، دن، هکینگ، یان، کوون، تامس و دونالد مکنزی (1377). "فلسفه تکنولوژی". ترجمه ی شاپور اعتماد، تهران: نشر مرکز.

منابع لاتین

1. AL- Rababah, B.A & E.A, Abu- shanab. (2010). "E-Government and Gender Digital Divide: The Case of Jordan". International Journal of Electronic Management, Vol. 8, No.1, pp. 1-8.
2. Carmines, E. G & R. A, Zeller. (1979). "Reliability and Validity Assessment". New York and London: Sage Publications.
3. Charleson, D. (2012). "Bridging the Digital Divide: Enhancing Empowerment and Social Capital". Journal of Social Inclusion,3(2), pp.7-19.
4. Dewan, S & J.R Fredrick. (2005). "The Digital Divide: Current and Future Research Rirections". Journal of The Association For Information Sistems, pp.1-50.
5. Donner Meyer, J & C.A, Hollifield. (2003). "Digital Divide Evidence in Four Towns". ISt & Society,Vol.1, issue 4, pp.107-117.
6. Dragulanescu, N. G. (2002). "Social impact of the digital divide in a central _ Eastern Eruopean country". The international information and Library Review, 34 (Jun), pp.139_ 151.
7. Duncombe, R & R, Heeks. (2005). "Information & Communication Technologies (ICTs)". Poverty Reduction and Micro, Small & Medium-scale Enterprises (MSMEs). Manchester.
8. Dutton, W. (1999). "Society on The Line: Information Polities in The Digital Age". Oxford, Oxford University Press.
9. Eamon, M.K. (2004). "Digital Divide in Computer Access and Use Between Poor and Non-Poor Youth". Journal of Sociology and Social Welfare, June, Vol. XXXI, No. 2, pp. 91-112.
10. Flangan, M & A. Booth. (2002). "Reload: Rethinking Women + Cyberculture". Combridge, Mass MIT Press.
11. Gebremichael, M. d & W. J, Jason. (2006). "Bridging The Gap in Sub-Saharan Africa: A Holistic Look at Information Poverty and The Region's Digital Divide". Government Information Quarterly, (23), pp. 267-280.
12. Grace, J., Kenny, C. & C, Zhen- Wei Qiang. (2004). "Information and Communication of Growth Models of The Small Business". International Small Business Journal, Vol. 9, No. 1, pp. 15-31.
13. Gupta, M.d & R, Srivastava. (2011). "Dimensions of Women Empowerment With Special Reference to Ranchi Town in Jharkhand". Journal af Economic and Social Development, Vol. VII, No. 2. Pp. 63-73.
14. Hafkin, N & N, Taggart. (2001). "Gender, Information Technology, and Developing Countries: An Analytic Study". Washington, DC: Academy for Educational Development; Agency for International Development (Department of State).
15. Hilbert, M. (2011). "Digital Dender Divide or Technologically Empowered Women in Developing Countries?". Women's Studies International Forum, 34(6), pp.479-489.
16. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910227000777
17. http://www.ictna.ir/id/054947/
18. http://www.itu.int/en.ITU-D/Statistics/Pages/facts/default.aspx
19. http://www.sci.org.ir/SitePages/report_90/ostani/ostani_population_report_final_permision.aspx
20. Irving, K.J & L.M, English. (2010). "Community in Cyberspace: Gender, Social Movement Learning, and The Internet". Adult Education Quarterly, Vol. 61, No. 3, pp. 262-278.
21. Jackson, L A.A., Zhao, y., Kolenic.A., Fitzgerald. H E., Harold. R. & A. Von Eye. (2008). "Race, Gender, and Information Technology Use: The New Digital Divide". CyberPsychology & Behavior, Vol.11, No.4 ,pp.437-442.
22. Lee, J.C. (2004). "Access, Self-Image, and Empowerment: Computer Training for Women Entrepreneurs in Costa Rica". Gender Technology and Development, Vol. 8, No. 2, pp, 209-229.
23. Leye, V. (2007). " ICT Corporation and the Passion of ICT For Development: Modernization Resurrected". Media Culture & Society, Vol. 29, No. 6.
24. Mason, S. M & K. L, Hacker. (2003). "Applying Communication Theory to Digital Divide Research". IT & Society, Vol. 1, Issue:5, pp. 40-55.
25. Matic, I. (2006). "Digital Divide in Istria". in Partial Fulfillment of The Requirements For The Degree Doctor of Philosophy.
26. Mohammadi, M & A, Badraghe. (2011). "Obligation of Applying Information Technology and Communication in Developing Agriculture". World Journal of Agriculturl Sciencess, Vol. 7, No. 4, pp. 458-466.
27. OECD (2001). "Understanding Digital Divide, Retrieved March 10,2008, From http://www.oecd.org/dataoecd/38/57/1888451.pdf
28. Park, S. (2009). "Concentration of internet usage and its relation to exposure to negative content: Does the gender gap differ among adults and adolescents?". Women's Studies International Forum, No. 32, pp. 98-107.
29. Ragers, E. M. (1995). "Diffusion of Innovation". Manufactured in the United States of America.
30. Samal, L., Hutton, H.E., Erbelding, E,j., Brandon, E.S., Finkelstein, J & G, Chander. (2009). "Digital Divide: Variation in Internet and Cellular Phone Use Among Women Attending an Urban Sexually Transmitted Infections Clinic". Journal of Urban Health: Bulletin of the New York Academy of Medicine, Vol.87, No.1, pp. 122-128.
31. Shelley, M., Thrane, L., Shulman, S., Lang, E., Beisser, S., Larson, T. & J, Mutiti. (2004). " Digital Citizenship: Parameters of The Digital Divide". Social Science Computer Review, Vol.22, pp. 256-269.
32. Shohratifar, M. (2008). "History Information and Communication Technology". Magazine Age of Information and Communication, Vol. 4, No. 38, pp. 57-67.
33. Tendon, N & S, Melhem. (2009)."Information and Communication Technologies for Women's Socioeconomic Empowerment". Edited and Contributions by Claudia Morrell, The International Bank for Reconstruction and Development, The World Bank 1818 H Street, N.W. Washington, D.C. 20433, U.S.A.
34. Terlecki. M S & N S, Newcomb. (2005). "How Important is the Digital Divide? The Relation of Computer and Video Game Usage to Gender Differences in Mental Rotation Ability". Sex Roles, Vol.53, Nos. 5/6, pp. 433-441.
35. Tower, S. L. (1999). "Contemporary Political Ideologies". Philadelphia: Fort Worth.
36. Valerie, B.S. (1999). "Feminist Debates". London: MacMilan.
37. Webb, A. (2012). "ICT and Women's Empowerment". Web Magazine Ictupdate, Octobr, No. 68, Available at: http://ictupdate.cta.int
38. Wendel, S. (1987). "Alqualified Defense of Liberal Feminism". Hypatia 2, N: 2, Summer.
39. Winner, L. (1986). "Do Artifacts Have Politics, in The Whale and The Reactor". Chicago: University of Chicago.
40. www.cepal.org/socinfo/noticias/paginas/0/30390/newsletter16ENG.pdf‎

1 -Empowerment Theory.
2 -Moser.
3 -Liberal Feminist.
4 -Valerie.
5 -Tower.
6 -Wendel.
7 -Ritzer.
8 -Longwe.
9 -Welfare.
10 -Access.
11 – Conscientastion.
12 – Participution.
13- Control.
14 -Cyberfeminism Theory.
15 -Flanagan & Booth.
16 -Galway.
17 -Haraway.
18 -Wilding.
19 -Ibanez.
20 -Plant.
21 -Stevenson.
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 22 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود