حسابداری مسئولیت های اجتماعی
از جنبه تعریف مفهوم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی، باید گفت که تعاریف متفاوتی از سوی صاحبنظران و اندیشمندان ارائه شده است که مهمترین و رایجترین آنها به شرح زیر است:
حسابداری مسئولیتهای اجتماعی بخشی از دانش حسابداری است که هدف آن اندازه گیری و گزارشگری اثرات اجتماعی (هزینه ها و منافع اجتماعی) ناشی از فعالیتهای واحد تجاری است و از آنجایی که هر واحد تجاری عضوی از جامعه ای است که در آن فعالیت می کند و به طور مستمر در تعامل با سایر اعضای جامعه است و با استناد به قراردادهای نا نوشته اجتماعی بین اعضای جامعه که برای حفظ منافع تمامی اعضا وضع شده اند ، ضرورت دارد، واحد تجاری از تعهدات و مسئولیتهای خود آگاه باشد و آنها را محدود به حفاظت منافع سهامداران نداند، بلکه تعهدات و مسئولیتهای دیگری در قبال سایر گروههای اجتماع از قبیل اعتبار دهندگان ، کارکنان، مشتریان و فروشندگان و گروههای موجود در جامعه و همچنین محیط زیست پیرامون خود احساس کند. برای مثال در سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی، گزارشگری نتایج عملیات واحد تجاری محدود به روش سنتی مقابله درآمد با هزینه ها نخواهد بود ، بلکه ضرورت دارد که دامنه این مقابله گسترش یابد و هزینه ها و منافع واحد تجاری را نیز در بر گیرد (رضایی، 1383).
– مفهوم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی
آرا و نظرات مختلفی در رابطه با مفهوم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی و همچنین وجه تسمیه آن وجود دارد. از نظر مفهوم، گروهی آن را بخشی از حسابداری مالی می دانند و اجرای آن را با گسترش دامنه حسابداری مالی امکانپذیر می دانند و یا به عبارتی از نظر این گروه حسابداری مسئولیتهای اجتماعی تنها گسترش ساده ای از نقش حسابداری سنتی است . در حالی که گروه غالب عقیده دارند که سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی، اصول ، قواعد و مفاهیم خاص خود را دارد ، به گونه ای که می توان آن را یک موضوع کاملا جداگانه مانند حسابداری مدیریت ، حسابداری بهای تمام شده ، حسابداری دولتی و غیره دانست که هدف آن مواجهه با مسائل اجتماعی زیر است :
1. ارزیابی تاثیر اجتماعی فعالیتهای واحد تجاری؛
2. اندازه گیری هزینه ها و تعهدات اجتماعی واحد تجاری؛
3. اندازه گیری منافع اجتماعی واحد تجاری؛
4. فراهم آوردن یک سیستم اطلاعاتی درون و برون سازمانی که در امر ارزیابی تاثیرات اجتماعی واحد تجاری کمک کند.
اما از جنبه نامگذاری نیز عده ای آن را حسابداری اجتماعی و گروهی آن را حسابداری اجتماعی واحد تجاری نامیده اند ، اما اصطلاح رواج یافته، همان حسابداری مسئولیتهای اجتماعی است (رئیسی، 1381).
-مفروضات سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی
چهار فرض اساسی سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی عبارت اند از :
1 – هر واحد تجاری در قبال جامعه پیرامونی خود تعهداتی دارد که پایبند به انجام آنهاست.
2 – منابع اقتصادی اجتماع کمیاب و محدود است ، پس ضرورت دارد در به کارگیری و استفاده از آنها حداکثر بهره وری حاصل آید، به گونه ای که منافع اجتماعی حاصل از مصرف آنها بیش از هزینه های اجتماعی شود.
3 – کالاهایی که قبلا رایگان بوده اند، دیگر اینچنین رایگان در دسترس قرار نمی گیرند . مثلا آب و هوای پاکیزه اغلب نیازمند مخارج سنگین ناشی از مقررات مربوط به کنترل آلودگی محیط زیست و عملیات خود پالایی است، پس واحد تجاری باید در ازای استفاده از آنها منافعی را در اختیار اجتماع قرار دهد.
4 – از حقوق مسلم جامعه است که از میزان تعهدات اجتماعی، واحد تجاری نسبت به خود و همچنین مقدار انجام شده آنها آگاهی یابد و این آگاهی لازم است براساس اصول و مبانی گزارشگری حسابداری صورت گیرد.
اما در رابطه با اصول و مفاهیم اساسی سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی، باید گفت که این اصول تا حدود زیادی همان اصول و مفاهیم سیستم حسابداری مالی است، ولی لازم است، تعدیلی در آنها صورت گیرد تا هماهنگ با اهداف سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی شود . برای مثال در حسابداری مالی لازم است دامنه شمول مفهوم شخصیت حسابداری گسترش یابد و در بر گیرنده جامعه پیرامون واحد تجاری گردد و یا گسترده مفهوم معامله حسابداری باید شامل معاملات بین واحد تجاری از یک طرف و جامعه پیرامونی خود به عنوان طرف دیگر شود و همچنین سود حسابداری شامل هزینه ها و منافع اجتماعی واحد تجاری شود تا پس از آن بتوان بازده اجتماعی سرمایه گذاری را محاسبه کرد (کیانی، 1387).
– اهداف حسابداری مسئولیت های اجتماعی
– تولید و ارائه کالاها و خدمات سودمند برای جامعه (کارکرد تولیدی)
– توزیع عادلانه امکانات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بین گروه های اجتماعی (کارکرد توزیعی)
با توجه به این دو کارکرد رامانتان1 (1976) سه هدف را برای حسابداری مسئولیت های اجتماعی عنوان کردک
1- تعیین و اندازه گیری خالص انتفاع و مشارکت اجتماعی واحد تجاری طی دوره مالی از طریق محاسبه هزینه ها و منافع اجتماعی واحد تجاری.
2- تعیین ارتباط استراتژی و عملیات جاری واحد تجاری با معیارهای اجتماعی: با بکارگیری حسابداری اجتماعی مشخص می شود که واحد تجاری در ایفای تعهدات اجتماعی تا چه اندازه موفق است و عملیات روزمره اش تا چه حد با اهداف و معیارهای از پیش تعیین شده اجتماعی مطابقت دارد.
3- ارائه اطلاعاتی در مورد هدف ها، سیاست ها و برنامه های اجتماعی واحد تجاری.
– سیر تکاملی نظریه های مربوط به حسابداری مسئولیت های اجتماعی
3 نظریه در ارتباط با مسئولیت های اجتماعی شرکت ها وجود دارد:
1- نظریه میلتون فریدمن2
این نظریه از تئوریهای کلاسیک اقتصادی نشات می گیرد و توسط میلتون فریدمن در دهه 1960 ارائه شد . بر اساس این مفهوم شرکت فقط یک هدف دارد و آن به حداکثر رساندن سود و به تبع آن حداکثر کردن ثروت سهامداران است . البته این هدف تا جایی پذیرفته شده و قابل حمایت است که در قالب یک چارچوب اخلاقی و حقوقی باشد.
2- نظریه گلاتیر و باندر3
این نظریه در دهه 1970 ارائه شده است . بر اساس این نظریه مدیران شرکتها در به حداکثر رساندن سود باید به اهداف اجتماعی نیز توجه کنند و تصمیماتی اتخاذ نمایند که بین حقوق سهامداران ، کارکنان ، مشتریان و عرضه کنندگان کالا و عامه مردم تعادل ایجاد کنند تا در نتیجه آن یک پیوستگی بین منافع و ملاحظات متعدد ایجاد شود و این پی وستگی ها تنها راهی است که شرکت را از هدف حداکثر نمودن سود در دراز مدت مطمئن می سازد.
3- تعادل میان منافع مالکان و جامعه
بر اساس این نظریه حداکثر کردن سود نقطه پایانی اهداف موسسه نیست . بنابراین مدیران باید به جای تلاش در جهت حداکثر کردن سود به دنبال سطح مناسبی از سود باشند که هم سود کسب شود و هم سطح مناسبی از اهداف اجتماعی تامین گردد.
سیر تکاملی این نظریه ها در واقع حرکت از مفهوم واحدهای تجاری بر مبنای منافع سهامداران به یک مفهوم گسترده تر است که در آن حسابداری سنتی را به عنوان زیر مجموعه ای از حسابداری محیطی و اجتماعی قرار می دهد (خوش طینت، 1374).
در نظریه اول ملاک حداکثر کردن منافع سهامداران در یک چارچوب اخلاقی و حقوقی است . نظریه دوم شکل گسترده تری به نظریه اول می دهد که در آن ملاک حداکثر کردن سود برای سهامداران است که با در نظر گرفتن حقوق دیگر گروهها نظیر مشتریان و کارکنان می باشد . نظریه سوم مسئولیت شرکتها در قبال تمام افراد ذینفع بوده و سود تنها به عنوان یکی از نتایج فعالیت شرکت به حساب می آید و تصمیمات سازمانی باید بر اساس آن دسته از راه کارهایی اتخاذ گردد که در اجتماع مسئولیت بیشتری را به وجود می آورد.
– محدودیت های حسابداری مسئولیت های اجتماعی
بسیاری از تعاملات و معاملات اجتماعی در بازار معاملات اقتصادی نمایان نیستند و قابلیت اندازه گیری به پول را ندارند . حسابداری سیستمی است که بر اساس آن عملیات و رویدادها، ابتدا در غالب زبان پول تعریف شده و سپس اندازه گیری می شوند . اما اکثر معاملات و مسائل اجتماعی و زیست محیطی در گلوگاه اندازه گیری با محدودیت موا جه میشوند . مفهوم اندازه گیری حلقه ارتباطی محیط پیرامون و اجتماع با دنیای حسابداری است . چنانچه بتوان معاملات ، عملیات یا رویدادی را به واحد پول اندازه گیری نمود می توان یک جایگاه کمی برای آن در محیط حسابداری تعریف کرد و بعد از پردازش آن به استفاده کنندگان گ زارش نمود اما بسیاری از رویدادها و مسائل اجتماعی وزیست محیطی مفاهیمی ذهنی و غیر عینی هستند و قابلیت اندازه گیری که اولین گذرگاه برای وارد شدن به دنیای حسابداری است را ندارد در نتیجه اگر نتوان رویدادی را اندازه گیری کرد قابل پردازش شدن در فرایند حسابدار ی نیست و خروجی سیستم حسابداری که گزارشدهی می باشد با محدودیت مواجه می شود . رویدادها و معاملات اجتماعی 3 اثر بدنبال دارد:
الف ) اثرات اقتصادی و مالی ب ) اثرات محیطی ج) اثرات فرهنگی اجتماعی
الف) اثرات اقتصادی مالی معاملات اجتماعی :
آن دسته از اثرات معاملات ا جتماعی که قابلیت اندازه گیری به واحد پول را دارد و در ارتباط با پردازش و گزارشگری آن در ادبیات حسابداری مشکلی وجود ندارد، حسابداری مرسوم، به عنوان یکی از زیر مجموعه های SEA توانایی اندازه گیری و گزارش دهی این رویدادها را به عهده دارد . برای چنین اثراتی در ا دبیات حسابداری چارچوب نظری گزارشگری نیز وجود دارد و استانداردهای حسابداری مرتبط با این اثرات توسط مراجع حرفه ای تدوین شده است.
ب) اثرات محیطی معاملات اجتماعی:
تاثیراتی است که انجام فعالیتها و معاملات اجتماعی بر روی محیط زیست می گذارد این اثرات می تواند م ثبت یا منفی باشد برای گزارشگری اثرات این نوع معاملات اجتماعی در ادبیات حسابداری موضوع گزارشگری پایداری مطرح شده است و مراجع حرفه ای برای این نوع گزارشگری استاندارد هائی را نیز وضع نموده اند . اما گزارشگری بسیاری از اثرات زیست محیطی بطور کمی مشکل و در برخی موارد امکان پذیر نیست . به عنوان مثال اندازه گیری میزان خسارت وارده به محیط زیست ناشی از فعالیتهای یک کارخانه نظیر هزینه آلودگی هوا، رودخانه ، آلودگی آب و خاک و تبعات این آلودگی بر روی محیط و افراد به راحتی قابل اندازه گیری نیست یا اندازه گیری منافع حاصل ا ز فعالیت یک گلخانه یا باغ در یک محیط و میزان اثرات مثبت آن در محیط نظیر تصفیه هوا، پیشگیری از بسیاری از بیماریهای مرتبط با آب وهوا زیبا سازی محیط اجتماعی و تاثیر آن در سلامت روحی و روانی افراد به سختی قابل اندازه گیری است . همچنین بسیاری از سازمانها بدلیل پ یامدهای نامطلوب ناشی از افشای اثرات محیطی فعالیتهایشان بر روی افکار عمومی اجتماع که حتی ممکن است ادامه حیات آنها را به خطر اندازد از افشای این اطلاعات خودداری می کنند.
ج) اثرات فرهنگی معاملات اجتماعی:
آن جنبه از اثرات معاملات اجتماعی که باعث تغییر باورها ارزشها، هنجارها، آداب ورسوم، عادات اجتماعی، الگوی مصرف مردم و مانند اینها می گردد، اثرات فرهنگی معاملات اجتماعی نامیده می شود . مشکل اصلی این نوع اثرات این است که انتزاعی هستند و پیامد های آن قابل اندازه گیری به واحد پول نیست . بیان این نوع ا ثرات حتی به شکل کیفی در غالب یادداشتهای همراه و گزارش دهی آن کار آسانی نیست (فروغی و همکاران، 1387).
– مزایای حسابداری مسئولیت های اجتماعی
– بسیاری از سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و تحلیل گران مالی برای ایجاد رابطه با واحدهای اقتصادی )رمایه گذاری، اعتباردهی و ..) اطلاعات حسابداری زیست محیطی و اجتماعی را نیز مورد توجه قرار می دهند و این اطلاعات در تصمیم گیری های آنان مربوط و موثر است.
– حسابداری زیست محیطی و اجتماعی ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به فعالیتهای سازمان در اجتماع خواهد بود . بدین معنی که اجتماع نیز تحت تاثیر فعالیتهای سازمان قرار دارد بنابراین گزارشگری زیست محیطی و اجتماعی فعا لیتهای سازمان باعث می شود که ذینفعال اجتماعی اطمینان یابند که سازمان در فعالیتهای خود منافع آنها را نیز مد نظر قرار می دهد در نتیجه فعالیتهای سازمان را نیز به عنوان بخشی از اجتماع و تعاملات آن به رسمیت بشناسد.
– حسابداری زیست محیطی و اجتماعی سهم هر کدام از ذ ینفعال اجتماعی را از فعالیتهای سازمان در معاملات اجتماعی مشخص می کند صورت ارزش افزوده یکی از صورتهای مالی است که مبتنی بر حسابداری زیست محیطی و اجتماعی طراحی شده است که در آن سهم هر کدام از ذینفعال اجتماعی را در فعالیتهای سازمان به نمایش می گذارد البته این صورت مالی به تنهائی نمیتواند تمامی اطلاعات محیطی و اجتماعی را نشان دهد اما به عنوان یکی از صورتهای مالی در گزارشگری حسابداری زیست محیطی و اجتماعی یک صورت مالی قابل اتکا است (جعفری، 1372).
– روش های گزارشگری حسابداری مسئولیت های اجتماعی
برای ارائه اطلاعات این نوع حسابداری سه روش وجود دارد:
الف) گزارشگری حسابداری مسئولیت های اجتماعی شرکت به صورت کیفی
در این سیستم گزارشگری اثراتی که تعاملات و روابط شرکت با جامعه و محیط پیرامون دارد به صورت توصیفی و در صورت امکان از طریق نمودار و جداول ارائه و افشا می گردد . چنین سیستم گزارشگری بسیار ساده و ابتدائی ترین شیوه گزارشگری در حسابداری زیست محیطی و اجتماعی است . مزیت این سیستم گزارشگری سادگی بیان اطلاعات می باشد . اما یکی از معایب اساسی آن عدم وجود یک مقیاس برای اندازه گیری ک می این اثرات می باشد .چنین شیوه گزارش گری بدلیل نداشتن استانداردواحد برای ارائه اطلاعات شکل سلیقه ای به خود می گیرد . در نتیجه ممکن است بنابر نظر تهیه کننده اطلاعات بخشی از آن حذف و حتی برخی اطلاعات گمراه کننده ارائه گردد . همچنین عدم ارائه اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی به صورت کمی موجب میشود تا اقشار اجتماعی نتوانند خالص انتفاع خود را از فعالیتهای شرکت تعیین کنند.
ب) گزارشگری حسابداری مسئولیت های اجتماعی شرکت به صورت کمی و توصیفی
برای تهیه و ارائه اطلاعات زیست محیطی و اجتماعی اثرات فعالیتهای شرکتها بر روی محیط زیست و اجتماع به دو دسته تقسیم میگردد. بخشی از اثرات معاملات اجتماعی که قابلیت اندازه گیری به پول را دارد و بخشی از اثرات معاملات اجتماعی که قابل تبدیل شدن به زبان پول نیست . آن بخشی از اثرات معاملات اجتماعی و زیست محیطی شرکتها که قابلیت اندازه گیری به پول را دارد معمو لا جنبه هزینه ای دارد . البته باید توجه داشت بخش هزینه ای معاملات اجتماعی دارای دو جنبه می باشد که نباید آنها را با هم اشتباه کرد . برخی از هزینه های معاملات اجتماعی هزینه هائی می باشد که به شرکت تحمیل می شود و شرکت برای ایمن کردن خود در مقابل دعاوی حقوقی احتمالی آتی و نیز مصون سازی جامعه از زیانهای ناشی از فعالیتهای شرکت به خاطر تعهدات اخلاقی متحمل می شود . مانند خرید تجهیزات تصفیه هوا و جذب مواد مضر در کارخانه ای که فعالیت آن آلاینده محیط زیست است . شناسائی واندازه گیری چنین هزینه هائی به طور کمی امکان پذیر می باشد .اما دسته ای دیگرازهزینه های معاملات اجتماعی هزینه ها و زیانهائی است که بر اثر معاملات اجتماعی شرکت به جامعه و محیط زیست تحمیل می شود مانند زیان آلودگی هوا ، تولید گازهای گلخانه ای، آلودگی رودخانه ها و جنگلها و از بین رفتن منابع ط بیعی در اثر فعالیتهای شرکتها، اندازه گیری این هزینه ها و زیانها و گزارشگری آن بطور کمی امکان پذیر نیست. در نتیجه چنین مسائلی به صورت توصیفی گزارشگری و افشا می گردد . از طرف دیگر اندازه گیری منافع زیست محیطی و اجتماعی ناشی از فعالیتهای یک شرکت نیز معمو لا به صورت کمی امکان پذیر نمی باشد . این قبیل منافع را نیز می توان به دو دسته تقسیم کرد:
دسته اول منافع اجتماعی معاملات اجتماعی : منافع اجتماعی معاملات اجتماعی آن دسته از منافعی است که از طریق رابطه سازمان با اجتماع و ارکان اجتماعی نصیب جامعه می گردد، مثلاً ای جاد اشتغال در جامعه ، متخصص شدن افراد در یک حرفه، ایجاد فضای ارتباطی سالم در جامعه، تاثیر فعالیتهای سازمان بر روی باورها و ارزشهای افراد جامعه و تغییر در الگوی مصرف آنها و مانند اینها . چنین منافعی را نمی توان به صورت کمی اندازه گیری و گزارش نمود در نتیجه این منافع باید به صورت توصیفی ارائه و افشا گردد.
دسته دوم منافع زیست محیطی معاملات اجتماعی : آن جنبه از معاملات اجتماعی سازمان که محیط زیست را تحت تاثیر قرار میدهد مثل تاثیر فعالیت یک گلخانه یا باغ در تصفیه هوا و سایر منافع حاصل از فعالیتهای آن.
این گونه من افع نیز قابلیت اندازه گیری کمی را ندارند و تنها باید به شکل کیفی و توصیفی ارائه و افشا گردد . بنابراین در این مدل گزارشگری برخی از هزینه های کمیت پذیر را به صورت کمی و سایر هزینه های زیست محیطی و همچنین منافع زیست محیطی را که قابلیت کمی شدن ندارند به صورت توصیفی ارائه و افشا می شوند.
ج) گزارشگری حسابداری مسئولیت های اجتماعی شرکت به صورت کمی
این مدل گزارشگری حد مطلوب و کامل ارائه اطلاعات به اقشار و طبقات مختلف اجتماعی است . در چنین شیوه گزارشگری خالص انتفاع ارکان اجتماعی از فعالیتهای شرکت به صورت کمی و کام ل محاسبه و ارائه می شود . در این مدل گزارشگری از مقایسه منافع اجتماعی با هزینه های اجتماعی خالص انتفاع اجتماعی بدست می آید این خالص انتفاع اجتماعی مربوط به ارکان اجتماعی می باشد که می تواند مثبت یا منفی باشد . خالص مثبت انتفاع اجتماعی باعث افزایش سرمایه اجتم اعی و خالص منفی آن باعث کاهش سرمایه اجتماعی میگردد. از دیدگاه تئوری اقتصاد افزایش سرمایه اجتماعی باعث افزایش رفاه اجتماعی می گردد . عیب این رویکرد گزارشگری این است که با توجه به محدودیت اساسی موجود در اندازه گیری بسیاری از هزینه ها و منافع اجتماعی ، ارائه و گزارشگری اجتماعی به این شیوه در حال حاضر امکان پذیر نیست (کوین4، 2001).
– مفاهیم حسابداری مسئولیت های اجتماعی
– معاملات اجتماعی
معاملات اجتماعی،معاملات و مبادلات متقابل بین واحد تجاری و جامعه پیرامون آن است که نتیجه ای از تصمیمات و اقدامات اقتصادی واحد تجاری و جامعه پیرامون اوست. ویژگی این نوع معاملات این است که در بازار معاملات اقتصادی نمایان نیستند. شناسایی گزارشگری معاملات اجتماعی به صورت خالص تاثیرات آن در قالب سود خالص دوره مالی،معیار مناسبی برای بررسی تاثیر اجتماعی واحد تجاری است. (جعفری،1372).
– سود اجتماعی
سود اجتماعی حالص مشارکت و تاثیرات معاملات اجتماعی والحد تجاری با جامعه پیرامونی اش طی دوره مالی است؛ به عبارت دیگر،سود اجتماعی از مقایسه هزینه های و منافع اجتماعی به دست می آید. در هنگام محاسبه سود اجتماعی،تطابق صحیح هزینه های اجتماعی با منافع اجتماعی باید صورت گیرد و به عنوان اساسی ترین، گام، منفعت و هزینه اجتماعی می باید توسط دانشمندان علوم اجتماعی به طور دقیق و جامعه تعریف شود. (جعفری،1372).
– ارکان اجتماعی
ارکان اجتماعی ، گروه های اجتماعی هستند که به طور غیر رسمی با واحد تجاری قرارداد اجتماعی منعقد کرده اند و پیامد آن تعهدات اجتماعی بر عهده واحد تجاری است. در سیستم حسابداری مرسوم این ارکان اجتماعی به رسمیت شناخته نشده و فقط سرمایه و حقوق صاحبان سهام و تعهدات رسمی واحد تجاری و تغییرات طی دوره آن، ثبت و گزارش می شود. در سیستم حسابداری اجتماعی، این حقوق و علایق اجتماعی نسبت به واحد تجاری، از طریق حساب"سرمایه اجتماعی" قابل شناسایی و گزارشگری است. این عمل در راستای هدف دوم یعنی ارتباط استراتیژی و عملیات واحد تجاری با معیار های اجتماعی بوده و برای رسیدن به این هدف ضروری است. (جعفری،1372).
– سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی،میزان علایق،حقوق و ادعاهای ارکان اجتماعی نسبت به واحد تجاری است. ثبت و گزارشگری چنین حقوق و علایقی ممکن است با سیستم حسابداری مرسوم مطابقت نداشته باشد ولی در عین حال اندازه گیری و گزارشگری سرمایه اجتماعی به عنوان مبنایی سودمند و مفید برای استفاده کنندگان هنگام تصمیم گیری خواهد بود. بدین گونه که مدیریت واحد تجاری در تصمیم گیریهای اقتصادی روزمره،همزمان با در نظر گرفتن ملاحظات مالی، حقوق و علایق اجتماعی شناسایی شده، از جمله اثراتی که تاسیس یک کارخانه جدید و چگونگی تولیدش بر محیط زیست، اشتغال،تسهیلات عمومی و … و ادعاها و منافع و هزینه هایی که هر کدام از گروه های اجتماعی به دنبال چنین اقداماتی خواهند داشت، را در نظر می گیرد. (جعفری،1372).
– خالص دارایی اجتماعی
خالص دارایی اجتماعی، ما به التفاوت افزایش منافع جامعه و تحلیل منابع جامعه در اثر فعالیت واحد تجاری در طول عمر اوست. خالص دارایی اجتماعی در سیستم حسابداری مرسوم به عنوان یک منبه بالقوه کسب سود در فرابند عملیات واحد تجاری شناسایی و گزارش نمی شود؛ در حالی که خالص دارایی اجتماعی می تواند مبنایی سودمند برای تصمیم گیریهای بهینه استفاده کنندگان و مدیریت واحد تجاری باشد؛ به طور مثال، مدیریت واحد تجاری می تواند با داشتن اطلاعات کافی در مورد منابع اجتماعی، اطلاعات لازم را بری بهای تمام شده استخدام پرسنل جدید و بودجه بندی بهای تمام شده کالاهای تولیدی در اختیار داشته و تصمیمات بهتری را اتخاذ کند (همت فر و عبدل، 1389).
-توسعه پایدار
توسعه پایدار عبارت است از تامین نیازهای نسل کنونی ،بدون به خطر انداختن ظرفیتهای نسل آتی در برآوردن نیازهایشان به عبارت دیگر توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای فعلی نسل حاضر را بدون خدشه دار کردن توانایی نسل های آینده برای رفع نیازهایشان برآورده می کندودستیابی به این هدف مستلزم تلفیق ابعاد اجتماعی ،زیست محیطی واقتصادی است (اینتوسای،2003)
– تئوری مشروعیت(کسب مشروعیت سازمانی)
ریشه های نظریه ی مشروعیت در ایده ی وجود یک ارتباط اجتماعی میان شرکت و جامعه نهفته است.رشد و بقای یک شرکت به توانایی اش برای تحقیق اهداف، توزیع اقتصادی، و تحویل مزایای سیاسی و اجتماعی به گروهی که قدرتش را از آن کسب کرده وابسته می باشد. نظریه ی مشروعیت با این فرضیه شروع می شود که بیان می کند حق خروج یک سازمان بصورت ماندگار نمی باشد. این حق به جامعه نیز بستگی دارد.
اگر شرکت هر یک از موارد مرتبط با ارتباطات های اجتماعی اش را رعایت نکند این حق فسخ می گردد. اثرات این مساله برای شرکت ها به صورت کاهش تقاضای مشتریان برای محصولات و خدمات شرکت یا محدود کردن نیروی انسانی و سرمایه گذاری های مالی توسط عرضه کنندگان است..( شوکر و سیتی 1974).
-تئوری گروهای ذینفع
مدیران به دلیل فشار وخواست گروه های ذینفع مایل به افشای اطلاعات اجتماعی سازمان هستند.این تئوری هم دارای شاخه اخلاقی(دستوری )وهم دارای شاخه مدیریتی (اثباتی ) است .شاخه اخلاقی به مسئولیت سازمانها تاکید دارد وبیان می کند که سازمانها باید چگونه با گروه های خود رفتار کنند .در مقابل شاخه ی مدیریتی این تئوری برنیاز به مدیریت گروه های ذینفع خاص(به ویژه آنهایی که برمنابع ضروری برای سازمان کنترل دارند)تاکیددارد.(فروغی وهمکاران ،1387)
-تئوری اقتصاد سیاسی
در تئوری اقتصاد سیاسی اعتقاد بر لزوم تدوین قوانین واستانداردهایی در این زمینه است .این تئوری توسط گری وهمکاراننش به عنوان چارچوب اقتصادی،سیاسی واقتصادی که زندگی انسان در آن واقع شده ،تعریف گردیده وبیان میکند که جامعه ،سیاست واقتصاد از یکدیگر غیر قابل تفکیک هستند.(همان منبع ،ص 27)
– شاخه های حسابداری مسئولیت های اجتماعی
– محیط زیست
در عصر حاضر با توجه به وجود برخی از محدودیت های زیست محیطی به ویژه در تجارت جهانی و تنگ شدن عرصه رقابت همگان بر این موضوع توافق دارند که مدیران واحد های تجاری تحت فشار فزاینده ای هستند که نه تنها باید هزینه های عملیاتی را کاهش دهند بلکه باید تاثیرات زیست محیطی حاصل از فعالیت های عملیاتی خود را نیز به حداقل برسانند . این اعمال فشار از طرف گروهایی نظیر سهامداران دولت رسانه های گروهی مصرف کنندگان سرمایه گذاران و دیگر سازمان ها اعمال می شود .
شرکت ها برای کاهش تاثیرات زیست محیطی فعالیت های عملیاتی خود چاره ای به جز این ندارند که اطلاعات مربوط به هزینه های زیست محیطی را نیز در بر حساب ها و تصمیمات خود وارد کنند .
مطالعات اخیر نشان می دهد که با وجود اندازه و اهمیت خیلی زیاد هزینه های زیست محیطی این هزینه ها توسط مدیران نادیده گرفته شده اند زیرا اطلاعات ارائه شده توسط سیستم حسابداری سنتی در این زمینه عموما ناقص غیر قابل فهم و نا مربوط بوده است .
حسابداری زیست محیطی سازمان را به ابزاری مجهز می کند که در سیستم حسابداری سنتی تجدید نظر کرده و آن را به گونه ای اصلاح نماید که بتواند اطلاعات مربوط به هزینه های زیست محیطی را پرادزش و به گونه ای مناسب گزارش و در اختیار مدیران قرار دهد . سیستم حسابداری زیست محیطی مبتنی بر اندیشه تحول حسابداری کلاسیک و تکمیل آن است . در این راستا باید هزینه های ناشی از آلودگی و رفع آن به عنوان تابعی از تولید یا خدمات نیز در کنار سود و هزینه حاصل از خود کالاها و خدمات محاسبه شود . حسابداری زیست محیطی می تواند حلقه ارتباطی بین مدیران زیست محیطی و حسابداران ایجاد و هر دو گروه را تشویق کند که با کار در کنار یکدیگر به سویی حرکت کنند که در آینده هم عملکرد مالی و هم عملکرد زیست محیطی شرکت بهتر شود (ماتیو5، 1995).
با توجه به رشد روزافزون جمعیت و محدود بودن منابع طبیعی در دسترس، امروزه مسئله حفاظت از محیط زیست به عنوان یکی از مهمترین مسائل جامعه بشری مطرح شده است. نکته حائز اهمیت این است که حفظ محیط زیست محدود به مرزهای سیاسی و جغرافیایی نیست و اهتمام جمعی همه ساکنان کره زمین را می طلبد. با نگرش سیستمی، مسئله حفظ محیط زیست نیازمند یک سیستم مدیریت زیست محیطی است که به صورت یکپارچه با سایر سیستمهای مدیریتی به اجرا درآید. سیستم اطلاعات حسابداری به عنوان جزء مهمی از سیستم اطلاعات مدیریت می تواند نقش بسزایی در کمک به حفاظت از محیط زیست از سوی شرکتهای تولیدی آلاینده برعهده بگیرد. اینکه مخارج مصرف شده برای محیط زیست از سوی شرکت چگونه در حسابها منعکس شود یا نحوه افشای آنها چگونه باشد مسائلی است که حسابداری می تواند با پرداختن به آنها رویه و اطلاعات مناسبی برای مدیریت ارائه کند. اما لازمه چنین کمکی مستلزم وجود قوانین و مقررات جهت حفاظت محیط زیست برای شرکتهای تولیدی و همچنین ایجاد رهنمودهای حسابداری لازم از سوی مجامع حرفه ای حسابداری است. از سوی دیگر آگاهی و اهمیت دادن مدیران به سیستمهای کنترلی محیط زیست در شرکت می تواند موجب کاهش آلودگی شود.
نیاز به نوعی سیستم مقدماتی برای تدوین و رسمیت بخشیدن به مسائل، بخصوص با توجه به کیفیت موجود اطلاعات زیست محیطی، در درجه اول اهمیت قراردارد. گرایش هواداری از محیط زیست به عنوان یک فلسفه، طرفداران فراوانی یافته است. با این حال هنوز جای حسابداری در ایفای نقش در کمک به حفاظت محیط زیست از طریق ارائه و افشای اطلاعات در این زمینه به استفاده کنندگان داخلی و خارجی، خالی است. دستیابی به گزارشهای حسابداری محیط زیست در کنار سایر گزارشها می تواند جامعه را به طور کامل در جریان پیشرفت رسیدگیها به خطرات زیست محیطی موجود و آینده قرار دهد (آدویر6، 2002).
حسابداری محیط زیست شاخه هایی از حسابداری است که به جمع آوری اطلاعات هزینه های زیست محیطی وبه کارگیری این اطلاعات در انجام محاسبات مربوط به قیمت تمام شده کالاها و خدمات میپردازد.
حسابداری محیط زیست شامل مجموعه فعالیت هایی است که به موجب افزایش توان سیستم های حسابداری در جهت شناسایی ، ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب و آلودگی زیست محیطی میشود.
هدف حسابداری زیست محیطی فراهم آوردن اطلاعاتی است برای ارزیابی عملکرد، تصمیم گیری، کنترل و گزارشگری به مدیران است.
هزینه ها و عملکرد زیست محیطی شرکت به دلایل زیر قابل توجه خاص مدیریت هستند:
1- بسیاری از هزینه های محیط زیست را میتوان با استفاده از تصمیم گیری های تجاری بهتر ، سرمایه گذاری در فن آوری های سازگارتر با زیست محیطی ( صنایع سبز) و طراحی دوباره فرآیندها و محصولات تولیدی به طور قابل ملاحظه ای کاهش داد و یا اصلا آنها را حذف کرد ، زیرا برخی از این هزینه ها ممکن است هیچ ارزش افزوده ای برای سیستم یا محصول ایجاد نکنند.
2- مدیریت بهتر هزینه های زیست محیطی میتواند عملکرد زیست محیطی شرکت را نیز بهبود بخشیده ( از طریق کاهش آلودگی و حفظ سلامت عمومی) و مزایای قابل ملاحظه ای را برای جامعه به همراه داشته باشد.
3- درک درست هزینه های زیست محیطی و اطلاع از عملکرد زیست محیطی فرآیندها و محصولات تولیدی می تواند بهایابی درست و صحیح و همچنین قیمت گذاری محصولات را بهبود بخشیده و به شرکت ها در طراحی فرآیندها و محصولات سازگارتر با زیست محیطی یاری رساند
4- ثابت شده است با توجه به فرآیندها و محصولات تولیدی منطبق با شرایط زیست محیطی بهتر، مزایای رقابتی برای محصولات شرکت در میان مشتریان ایجاد میکند.
حسابداری زیست محیطی شامل مجموعه فعالیت هایی است که موجب افزایش توان سیستم هاای حسابداری در جهت شناسایی ، ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب و آلودگی زیست محیطی می شود .
حسابداری زیست محیطی مبتنی بر تلفیق زیست محیطی به عنوان یک منبع سرمایه و لحاظ کردن هزینه های زیست محیطی به عنوان یکی از هزینه های قابل قبول در فرآیندهای اقتصادی و محاسباتی است . هدف حسابداری زیست محیطی فراهم آوردن اطلاعاتی است که برای ارزیابی عملکرد ، تصمیم گیری ، کنترل و گزارشگری به مدیران یاری رساند . حسابداری زیست محیطی بر مفاهیم اقتصادی و زیست محیطی بنا شده و به دلیل عدم استفاده از ارزش های مبتنی بر بازار کاربرد آن مستلزم ایجاد تغییر در فرهنگ است . حسابداری زیست محیطی بخشی از این تغییرات را در سازمان و وسیع تر از آن در جامعه ارائه می کند و با ارائه شناخت اساسی بیشتر و مشارکت در فعا لیت های کاری روزانه به تعیین هدف توسعه مستمر به عنوان رویکردی خاص کمک می کند.( خوش طینت، 1385).
-ماهیت حسابداری محیط زیست
همواره تصورغلطی درباره ماهیت اساسی حسابداری محیط زیست توسط بسیاری از حسابداران وجود دارد لذاحسابداری محیط زیست که گزارشهای آن به طور شفاف مورد قبول واقع شود ،هنوز وجود ندارد. درحسابداری، هر گزارشی از ارزشهای دارائی ، تخمین بدهیها ، اعلام سود ، تخمین هزینه ها یا ارزیابی مالی اختیارات سرمایه گذاری جایگزین در حالت رویه ای وبه تنهایی ممکن است درست باشند لیکن در کل وروی هم رفته این اطلاعات صحیح نباشند . قضاوتها و قوانین در هر رویه ای همراه با گزینش حسابدار بوده و بر پایه قضاوت وروش گزینشی ، پی آمدها ی اقتصادی ، اجتماعی ومحیط زیستی مختلفی عاید خواهد شد . پژوهشهای سالهای اخیر به طور متقاعد کنند ه ای اثبات می کنند که حسابداری به دقت ، پیچیده شده است .
سود حسابداری معنی کاملی نسبت به تئوری سود اقتصادی ندارد.به طوری که سود حسابداری را نتیجه قضاوت حسابداران نامیده اند .و این باور به وجود آمده است که اعمال حسابداری بازتاب زمینه اجتماعی سازمانها نیست.وصرف گزارش صورتهای مالی بوسیله شرکتها بیانگر ماهیت سرمایه داری این سازمانها است .سیستم کنترل حسابداری وبودجه بندی داخل سازمانها معمولا بازتاب قدرت توزیع وفرهنگ توزیع منابع در سازمان تفسیرمی شود . وبه طور با اهمیتی آگاهی فزاینده ای درباره اینکه حسابداری در حال ساخت وتشکیل واقعیتهای اجتماعی است ، بوجودآمده است به طوری که عصاره حیاتی هر سازمانی ومرز وحدود تعریف شده ای از آن، با سیستم حسابداری آن هم راستا وهم سوی است ،یعنی سیستم حسابداری هر سازمانی بازتابی از عصاره وکل سازمان است . به همین دلیل سازمانها درطول حیات خود، سیستم حسابداری شان را بازبینی می کنند چرا که میزان موفقیت آنها باسیستم حسابداری شان قضاوت می شود. بنابراین گفتمان های اجتماعی درباره سازمانها وموفقیتهایشان واثر بخش بودن وقابل قبول بودن فعالیتهای سازمانها همگی از فعالیتهای حسابداری قابل تشخیص است. سومین مطلب اینکه حسابداری فعلی به شکل خلاصه کاربرد اقتصاد نئوکلاسیک سنتی است .بنابراین قسمتی ونه همه محدودیتهای اقتصادی قراردادی عرضه گر نیرویی برابر برای حسابداری قراردادی است .که هر دو علاقه مند به تغییرات مالکیت دارائی بر حسب وجوه نقد ودربرگیرنده مفروضات محدودی از اخلاقیات بوده وهر دو پیامدهای اجتماعی ومحیطی فعالیتها را در زمینه ای که دارای بهای مشخصی نیستند ، نادیده می گیرند . در چنین پیرامونی است که براساس نیاز ، دانه های حسابداری اجتماعی ومحیط زیستی کاشته می شوند.
معانی متفاوت حسابداری زیست محیطی
اصطلاح حسابداری زیست محیطی سه معنی مجزا دارد:
حسابداری درآمد ملی
حسابداری درآمد ملی مقیاسی از اقتصاد کلان است و می تواند اطلاعاتی در مورد اندازه کیفیت و ارزش منابع مصرف شده ملت و یا یک قوم برای هر دو گروه منابع قابل تجدید و غیر قابل تجدید ارائه کند . اصطلاح حسابداری زیست محیطی ممکن است به این زمینه اقتصاد ملی اشاره داشته باشد . در این زمینه حسابداری زیست محیطی حسابداری منابع طبیعی نیز نامیده می شود . واژه حسابداری منابع طبیعی نیز نامیده می شود . واژه حسابداری منابع طبیعی پس از وارد کردن جنبه های زیست محیطی در سیستم حسابداری ملی مطرح می شود .
حسابداری مالی
حسابداری مالی شرکت را قادر می سازد تا گزارش های مالی برای استفاده سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و دیگر گروه ها تهیه کند . شرکت ها از طریق گزارش های فصلی یا سالانه اطلاعاتی در مورد وضعیت مالی و عملکرد شرکت برای استفاده عموم ارائه می کنند. مبنای تهیه این نوع گزارش ها اصول پذیرفته شده حسابداری است حسابداری زیست محیطی در این زمینه به برآورد بدهی های زیست محیطی و هزینه های قابل ملاحظه آن ( از نظر مالی ) و گزارشگری عمومی آنها اشاره دارد .
حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت فرآیند شناسایی ، گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای اهداف درون سازمانی است . اطلاعات گرد آوری شده در سیستم حسابداری مدیریت برای برنامه ریزی ، ارزیابی عملکرد و مقاصد کنترلی به کار برده می شود . برخلاف حسابداری مالی که متاثر از اصول پذیرفته شده حسابداری است حسابداری مدیریت براساس نیاز و هدف به کار گیری آن در شرکت های مختلف متفاوت است .
حسابداری زیست محیطی در زمینه های حسابداری مدیریت به استفاده مدیران از اطلاعات مربوط به هزینه ها و عملکرد زیست محیطی شرکت برای گرفتن هزاران تصمیم تجاری اشاره دارد (طوسی، 1371).
– منابع انسانی
حسابداری منابع انسانی عبارت است از معیارها و استانداردهای اندازه گیری نیروی انسانی در یک سازمان صنعتی، بازرگانی یا خدماتی با توجه به تجزیه و تحلیل کمی و کیفی اینگونه سرمایه گذاریها. به عبارت ساده تر یک موسسه صنعتی یا بازرگانی باید از ارزش سرمایه گذاری در نیروی خود آگاه باشد. همچنین بتواند نرخ بازگشت این سرمایه را نیز محاسبه کند و بداند که آیا بازده سرمایه گذاری رضایت بخش است یا خیر؟ حسابداری منابع انسانی در واقع کاربرد مفاهیم و روشهای حسابداری در محدوده ی مدیریت نیروی انسانی است. این حسابداری معیارسنجی و گزینش هزینه و ارزشگذاری نیروی انسانی به عنوان منابع اصلی هر موسسه است، این هزینه ها، نظیر سایر هزینه ها، از بخشهای جاری و سرمایهای _ یا به تعبیر دیگر هزینه های مستقیم و غیر مستقیم تشکیل میشود.
– هزینه های منـــــابع انســــانی از دو بخش هـــزینهی اولیه وهزینه ی جایگزینی تشکیل میشود:
۱)هزینه های اولیه: هزینه های اولیه منابع انسانی کلیه وجوهی هستند که برای تامین و پرورش نیروی انسانی مصرف میشود و شامل هزینه های گزینش نیرو، استخدام،
استقرار، جهتدهی و آموزش حین خدمت، بازآموزی و آموزشهای کاربردی و تخصصی برای کسب مهارتهای لازم میشود. این تعریف در مورد سایر منابع نیز ً کاربرد مشابهی دارد، چرا که هزینه های اولیه کارخانجات و تجهیزات همان مبالغی هستند که برای تحصیل این منافع صرف می شود.
۲) هزینه های جایگزینی: هزینه هایی هستند که باید برای جایگزینی کارکنانی که در حال حاضر در موسسه یا واحد مشغول به کار هستند، متحمل شد. این هزینه ها به دو بخش تقسیم میشود:
الف- هزینه های جایگزینی پستی یا شغلی
ب – هزینه های پرسنلی
– هزینه های جایگزینی پستی:
هزینه هایی هستند که باید برای جایگزین کردن فردی در یک پست سازمانی با شخصی که بتواند خدمات مشابهی را در این پست سازمانی ارایه دهد، پرداخت شود و این گونه هزینه ها خود از سه بخش (تامین، پرورشی یا آموزشی و کناره گیری) تشکیل میشوند.
– هزینه های کناره گیری:
مبالغی هستند که برای کناره گیری هر یک یا تعدادی از شاغلان پستهای سازمانی صرف میشوند. این هزینه ها عبارت اند از هزینه ی پاداش یا اجرت کناره گیری، هزینهی مابه التفاوت پیش از کناره گیری، هزینه ی خالی ماندن پست سازمانی. نباید فراموش کرد که هزینه پاداش یا اجرت کناره گیری در واقع همان هزینه ی بازخرید سنوات خدمت (مزایای پایان خدمت) است و هزینه های مابه التفاوت پیش از کناره گیری ناشی از کاهش بهره وری فرد قبل از کنارهگیری است. هزینه های خالی ماندن پست سازمانی، هزینهای است غیر مستقیم که از کاهش کارآیی پست هایی که از خالی ماندن پست مورد نظر تاثیر می پذیرند.
ارزش اقتصادی منابع انسانی: ارزش اقتصادی منابع انسانی مانند ارزش اقتصادی همه منابع به ظرفیت کارفرما برای استفاده از توان نهفته ی این نیروها بستگی دارد. به طور مشخص ارزش اقتصادی نیروی انسانی همان ارزش فعلی خدماتی است که در آینده از آنها انتظار می رود.
براساس تعریف انجمن حسابداری آمریکا "حسابداری منابع انسانی،فرآیند شناسایی و اندازه گیری اطلاعاتی درباره منابع انسانی و انتقال این اطلاعات به گروه های ذینفع است.
این تعریف شامل سه هدف عمده حسابداری منابع انسانی است:
– ارزیابی منابع انسانی
– اندازه گیری بهای تمام شده و ارزش کارکنان در سازمان
– بررسی اثرات رفتاری چنین اطلاعاتی
برخی اهداف حسابداری منابع انسانی عبارتند از:
– ایجاد تفکر صحیح نسبت به دارایی های انسانی به عنوان یک منبع با ارزش و شناسایی ارزش منابع انسانی و اندازه گیری بهای تمام شده آن برای سازمان.
– ثبت ارزش اقتصادی منابع انسانی در دفاتر و گزارشات مالی
– فزایش کارایی مدیریت با استفاده از حسابداری منابع انسانی به عنوان یک ابزار مدیریتی و ایجاد شرایط وامکاناتی درجهت بهبود و ارتقای کارایی نیروی انسانی در زمینه های آموزشی و مهارتی.
– اندازه گیر ی ارزشی که منابع انسانی در منابع مالی وفیزیکی و حسن اعتبار شرکت ایجاد می کنند.
– شناسایی و اندازه گیری سود غیرعملیاتی و بهره وری حاصل از سرمایه گذاری در منابع انسانی.
– مهیا کردن اطلاعات لازم برای اداره موثر و کارامد نیروی انسانی توسط مدیریت واحد اقتصادی.
– تجهیز سازمان و تشکیلات شرکت با یک سیستم حسابداری دقیق تر و بازده کل دارایی های به کارگرفته شده اعم ازفیزیکی وفراهم کردن امکان تحلیل برای مدیران در مورد چگونگی تغییرات در منابع انسانی به کار گرفته درجهت تحقق اهداف شرکت.
– ایجاد نگرش های راهبردی (استراتژی) در مورد منابع انسانی.
– برنامه ریزی بهتر و متعاقباً تصمیم گیری بهتر درباره کارکنان
– فراهم آوردن زمینه اندازه گیری اثربخشی هزینه های مربوط به ارتقاء و پرورش دارایی های انسانی از جمله هزینه های آموزشی.
– حسابداری منابع انسانی می تواند در فرآیند ارزیابی افراد در یک سازمان مفید واقع شود، چرا که معیارهای اندازه گیری پولی و غیرپولی را ممکن می سازد و به مدیریت در فرآیند اتخاذ تصمیمات به موقع و مطلوب یاری می رساند. همچنین حسابداری منابع انسانی اجرای سیستم های مناسب پاداش را ممکن می سازد پاداش شامل حقوق و مزایا و امکان ارتقا در سطح سازمانی و مزایای جانبی به منظور تقدیر از عملکرد قبلی کارکنان و نیز ایجاد انگیزه و تقویت و بهبود عملکرد کارکنان است. حسابداری منابع انسانی به مدیریت این امکان را می دهد تا در مورد پاداش ها با درنظرگرفتن ارزش افراد تصمیماتی اتخاذ کند.
– از طرفی حسابداری منابع انسانی همچنین می تواند در ارزیابی عملکرد و کارایی مدیریت مورد استفاده قرار بگیرد و در هزینه یابی استاندارد جذب و آموزش و سایر هزینه های مربوط به نیروی انسانی مورد استفاده قرار گیرد. این هزینه های استاندارد با هزینه های واقعی جذب و پرورش کارکنان مقایسه شده و انحرافات موجود به عنوان کارایی یا عدم کارایی در جذب و پرورش منابع انسانی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
-مخالفان و موافقان حسابداری منابع انسانی
از زمانی که تلاش هایی درجهت اندازه گیری جنبه های مختلف حسابداری منابع انسانی صورت گرفت، همواره اختلاف نظرهایی میان محققان در مورد مفهوم اندازه گیری منابع انسانی، روش های اندازه گیری آن، نوع طبقه بندی و نحوه انعکاس آن در صورت های مالی وجود داشته است. به عبارتی از وقتی حسابداری منابع انسانی به عنوان یک تکنیک حسابداری مورد توجه قرار گرفت دیدگاه های متفاوت و کشمکش هایی حول این موضوع وجود داشته است.
عده ای بر این باورند که انسان ها قابل تملک نیستند و لذا نباید به عنوان دارایی تلقی گردند و مستهلک شوند. در پاسخ به این گروه، طرفداران این رشته اظهار داشتند آنچه در حسابداری منابع انسانی برای دارایی تلقی کردن مورد بحث قرار می گیرد خدمات متصور و مورد انتظار از منابع انسانی در طول عمر خدمتی آن در سازمان است نه خود انسان.
گروهی دیگر در مخالفان با این مقوله عنوان کردند که در مورد منافع آتی و خدمات مورد انتظار از منابع انسانی و نیز برآورد عمر مفید این منابع و تعیین دوره منافع آتی سرمایه گذاری در این منابع، عدم اطمینان وجود دارد و گاهاً معتقدند که ارزش کلی خدمات نیروی انسانی در هر دوره مالی کاملاً برابر هزینه ای است که در همان دوره برای این منظور صرف می شود (هزینه حقوق) و بنابراین طبق اصل محافظه کاری، سرمایه گذاری بر منابع انسانی باید به عنوان هزینه در گزارشات منظور شود نه به عنوان دارایی. درپاسخ به این گروه می توان اظهار داشت که گرچه تا حدودی این ادعا معتبر و قابل قبول است و گرچه این عدم اطمینان در مورد عمر مفید دیگر دارایی ها نیز تا حدودی وجود دارد ولی در مورد دارایی های انسانی محسوس تر و پررنگ است. باید توجه داشت آنچه اهمیت دارد رعایت اصل تطابق درآمد و هزینه ها است و این اصل هیچ گاه نباید ٿدای اصل محافظه کاری شود.
به عنوان مثال مخارجی که صرف آموزش و تعلیم و ایجاد مهارت در یک نیروی متخصص می شود با این انتظار است که در دوره های آتی (نه فقط دوره جاری) از این تخصص بهره برداری شود. لذا در صورتی که سرمایه گذاری بر منابع انسانی در همان زمان وقوع، به حساب هزینه منظور شود و متعاقباً از این سرمایه گذاری در دوره های مالی آتی استٿاده و بهره برداری صورت گیرد، تطابق هزینه ها و درآمدها به هیچ عنوان رعایت نشده است و این امر موجب تحریف عمده صورت های مالی می شود، چرا که هزینه ها در یک دوره بیش از واقع و در دوره دیگر کمتر از واقع گزارش می شود و نیز درآمدها و منافع نیز به درستی در صورت های مالی دوره های منتفع از آن گزارش نمی شوند.
بنابراین با درنظرگرفتن سرمایه گذاری در منابع انسانی همیشه امکان بالقوه تحریف در صورت سود و زیان وجود دارد. از طرفی ترازنامه به دلیل عدم افشای دارایی های انسانی (مخارج سرمایه ای منابع انسانی) تحریف شده قلمداد می شود. به این ترتیب صورت های مالی دور از واقعیت تهیه و ارائه می شود.
به دلیل درنظر نگرفتن دارایی های انسانی ایرادهای زیر بر سیستم حسابداری سنتی وارد است:
1- بهای تمام شده منابع انسانی، هزینه تلقی می شود: انتقاد از این موضوع یکی از عوامل رشد و توسعه حسابداری منابع انسانی به شمار می رود. این امر موجب عدم تطابق هزینه ها و درآمدها در دوره های مالی می شود.
2- کمبود اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیمات صحیح در زمینه برنامه ریزی و کنترل: همانطور که مدیران به منظور اداره کارآمد سازمان تحت مدیریت خود به اطلاعاتی در مورد وضعیت مالی، سطح تولید، هزینه های تولید و… نیازمندند، به اطلاعاتی در مورد نیروی انسانی به منظور تخصیص کارآمد منابع انسانی و استفاده بهینه از این منابع درجهت بازدهی بهتر نیزنیازمند هستند. این موضوع به عنوان یکی از نقاط ضعٿ سیستم حسابداری سنتی درجهت شکل گیری و توسعه حسابداری منابع انسانی که ٿراهم کننده اطلاعات مورد نیاز مدیران بود مورد توجه محققان قرار گرفت.
3- عدم امکان تفکیک میان بهای تمام شده منابع انسانی و هزینه های مربوط به این منابع: به عبارتی در سیستم های حسابداری مرسوم، اشاره چندانی به مبالغ سرمایه گذاری شده بر منابع انسانی، مخارج کارمندیابی، آموزش ، استقرار و انتصاب، جایگزینی و… نمی شود و اطلاعاتی درجهت تعیین بهای تمام شده منابع انسانی به طور واضح در اختیار مدیران قرار نمی گیرد.
باید توجه داشت که امروزه هدف شرکت ها تنها کسب سود نیست، بلکه پذیرش مسئولیت های اجتماعی (موضوع حسابداری مسئولیت های اجتماعی) در کنار بخش دولتی از اهداف فعالیت بخش خصوصی به شمار می رود، همانطور که شرکت ها در جهت حفظ منابع محیط زیست درجهت پرورش و ارتقای توسعه منابع انسانی تلاش می کنند. متاسفانه صورت های مالی سنتی هیچ گونه اطلاعاتی در زمینه مشارکت در مسئولیت های اجتماعی در اختیار کاربران قرار نمی دهد.
دلایل توسعه حسابداری منابع انسانی:
توسعه حسابداری منابع انسانی را می توان به عنوان یک پاسخ و واکنش به تغییرات و گسترش در سطح کلان (اجتماعی) و در سطح خرد (شرکت ها) مورد بررسی قرار داد. امروزه اٿزایش اهمیت دارایی ها ی نامشهود سبب شده که این دارایی ها نسبت به دارایی های مشهود نقش موثرتر و مهم تری در ایجاد ثروت و رفاه عمومی داشته باشد.
1- سطح کلان:
دو عامل مهم در سطح کلان که در توسعه حسابداری منابع انسانی تاثیر گذاشت عبارتند از:
ـ تغییر الگوهای تولید، سازماندهی کار و الگوهای استخدامی.
ـ تغییر در قوانین و مقررات حکومتی، شرکتی و نیز اشخاص (عرف).
2- سطح خرد:
عوامل زیر از عوامل توسعه حسابداری منابع انسانی در سطح خرد هستند:
1- بهتر کردن مدیریت منابع انسانی
2- غلبه بر مشکلات به وجود آمده از اندازه گیری دارایی های نامشهود
3- غلبه بر مشکلات موجود درفراهم کردن اطلاعات کافی برای سرمایه گذاران در صورت های سنتی
4- توجه به کارکنان به عنوان دارایی ها برای تفکیک مسئولیت های اجتماعی بین بخش خصوصی و عمومی
5- برای شکل دادن شرکت و بهترکردن تصویر آن
6- برای نگهداری نیروی کار صلاحیت دار
7- برای جلب کارمندان آتی
بسیاری از کانون های مدیریتی، صرفاُ یک یا دو دلیل از دلایل فوق را برای حسابداری منابع انسانی دارا هستند. اما واضح است که رابطه شدیدی بین حسابداری نیروی انسانی داخلی و خارجی وجود دارد و گاهی اوقات ممکن است یکی پیش نیاز دیگری شود.به طور مثال اگر شرکتی تصمیم به انتشار یک گزارش اجتماعی بگیرد لازم است شاخص هایی را که در این گزارش اجتماعی مطرح می شوند را اندازه گیری کند. با اندازه گیری این شاخص ها، مدیران دانش بیشتری نسبت به سازمان تحت سرپرستیشان به دست می آورند. در این فرایند، مدیریت سازمان زمینه هایی که امکان رشد و بهترشدن را دارا هستند، مشخص می کند. این همان مدیریت منابع انسانی است.(خوش طینت و راعی، 1383).
– هزینه های اجتماعی
هزینه های اجتماعی و هزینه های اقتصادی هر واحد تجاری نشئت گرفته از تعهدات اجتماعی و اقتصادی واحد تجاری است؛ تعهداتی که ممکن است به دلیل الزامات قانونی و یا خواسته ارادی واحد تجاری باشند . اما مشکلی که تهیه کنندگان گزارشهای اجتماعی با آن روبه رو هستند، مربوط به تفکیک این دو نوع هزینه است. زیرا اختلاط و امتزاج برخی از اینگونه تعهدات با یکدیگر، مشکلاتی را در کشیدن خط فاصل بین آنها ایجاد می کند. برای مثال هزینه های تحقیق و توسعه و یا هزینه های مربوط به افزایش ضریب ایمنی محصول می تواند به عنوان هزینه اجتماعی در نظر گرفته شوند ، در حالی که از طرف دیگر ممکن است به عنوان یک هزینه اقتصادی در نظر گرفته شوند که به قصد افزایش حجم فروش و توانایی رقابت بیشتر با سایر تولید کنندگان باشد و یا هزینه های مربوط به آموزش کارکنان ممکن است به منظور فراهم کردن فرصتی برای پیشرفت علمی کارکنان در نظر گرفت که در این صورت یک نوع هزینه اجتماعی است، در حالی که می توان اینگونه هزینه ها را به عنوان هزینه های اقتصادی نیز نگاه کرد که به قصد افزایش بهره وری و در نهایت افزایش سودآوری صورت گرفته باشند.
معیارهای تفکیک هزینه های اجتماعی از اقتصادی
در مباحث نظری حسابداری دو معیار برای تفکیک اینگونه هزینه ها از یکدیگر وجود دارد که عبارت اند از:
1- معیار هدف از انجام یک نوع فعالیت یا هزینه؛
2- معیار الزامات قانونی.
طبق معیار اول ، هزینه هایی که واحد تجاری به قصد بهبود جایگاه خود نزد افکار عمومی انجام می دهد و یا هزینه هایی که به قصد کمک به پاکیزگی محیط زیست ، آموزش کارکنان و افراد جامعه ، فراهم کردن مسافرتهای علمی و سیاحتی در دوره تعطیلات صورت می گیرد ، یک نوع هزینه اجتماعی خواهند بود ، چه انجام آنها از روی اراده باشد چه از روی الزامات قانونی.هزینه هایی که به منظور افزایش سود واحد تجاری صورت می گیرد، هزینه اقتصادی در نظر گرفته می شوند.
اما طبق معیار دوم، الزامات قانونی، معیار تفکیک هزینه های اجتماعی از هزینه های اقتصادی خواهند بود.
بنابراین هزینه هایی که واحد تجاری بر اساس الزامات قانونی انجام می دهد، به عنوان هزینه های اقتصادی در نظر گرفته می شوند. اگر قانون، واحد تجاری را ملزم کرده باشد که وسیله ایاب و ذهاب کارکنان و همچنین وسایل ایمنی کار و بهداشت محیط را فراهم کند، اینگونه هزینه ها هزینه اجتماعی نخواهند بود، بلکه هزینه اقتصادی اند. اما هزینه هایی که واحد تجاری از روی خواست و نه الزام قانونی انجام می دهد، به عنوان یک نوع هزینه اجتماعی در نظر گرفته می شوند.
مشکلات مربوط به ارتباط هزینه ها و منافع اجتماعی
یکی دیگر از مشکلات مربوط به اندازه گیری و گزارشگری هزینه ها و منافع اجتماعی واحد تجاری ناشی از آن است که تهیه کنندگان اینگونه گزارشها قادر به ایجاد ارتباط بین هزینه های اجتماعی و منافع اجتماعی حاصل از آنها نیستند ، به طور مثال هزینه های اجتماعی مربوط به کمکهای نقدی و غیر نقدی به موسسات فرهنگی و آموزشی جامعه و مبارزه با بی سوادی در جامعه و آلودگی محیط زیست و یا افزایش سطح آگاهی افراد جامعه برای حفظ و بهره برداری بهینه از منابع جامعه ممکن است در بلند مدت دارای منافع اجتماعی باشند، اما ارتباط دادن آنها با منافع اجتماعی واحد تجاری و همچنین گزارش آنها بر حسب واحد پول با مشکلات فراوانی همراه است.
هزینه های اجتماعی در سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی عبارتنداز:
1- هزینه منابع انسانی به کار گرفته شده در واحد تجاری بر اساس هزینه فرصت به کارگیری آنها در یک فعالیت دیگر؛
2- مواد خام مورد استفاده در واحد تجاری براساس هزینه فرصت استفاده از آنها در یک فعالیت دیگر؛
3- داراییهای سرمایه ای (ساختمان و تجهیزات) بر اساس ارزش جایگزینی؛
4- منابع و خدمات عام المنفعه مورد استفاده واحد تجاری از قبیل: پل ها و راههای ارتباطی، خدمات پلیس، آتش نشانی، بهداشت ، درمان و آموزش؛
5- ضرر و زیانهای اجتماعی ناشی از فعالیتهای تولیدی واحد تجاری مانند آلودگی محیط زیست ناشی از کارخانه های سیمان و آسیبهای کشیدن سیگار برای شرکتهای تولید کننده و عرضه کننده سیگار.
اما منافع اجتماعی واحد تجاری شامل:
1- حقوق و دستمزد پرداختنی به کارکنان واحد تجاری؛
2- بهره های پرداختی بابت استقراض از اعتبار دهندگان؛
3- سود سهام توزیع شده بین سهامداران؛
4- هزینه های اجرای برنامه های آموزشی ، تربیتی و خدمات درمانی؛
5- برنامه های فرهنگی، اجتماعی و تفریحی اجرا شده توسط واحد تجاری برای کارکنان و فرزندان آنها و همچنین افراد جامعه؛
6- هزینه های زیبا سازی فضای واحد تجاری و هزینه های مبارزه با آلودگی محیط زیست؛
7- هزینه های تحقیق و توسعه جهت بهبود کیفیت محصول (فروغی و همکاران، 1387).
2-12- عوامل تاثیر گذار در عدم پیاده سازی حسابداری مسئولیت های اجتماعی
– عدم هماهنگی بین استقرار ضوابط و استانداردهای موجود
در جمهوری اسلامی ایران سازمان حسابرسی به عنوان یک نهاد دولتی متولی تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی است. درسال های اخیر این نهاد با تشکیل کمیته ها و گروه های کاری تخصصی در تدوین و نشر استانداردهای جدید حسابداری و حسابرسی بسیار فعال بوده است. اما هنوز حوزه های بسیاری وجود دارند که در آنها هیچ گونه استانداردی در ایران وجود ندارد. یکی از این حوزه ها حسابداری و حسابرسی محیطی و اجتماعی است. تدوین یک استاندارد خاص در هر کشوری رابطه مستقیم با زیرساخت های اقتصادی و قوانین و مقررات حاکم بر آن کشور دارد؛ چرا که در صورت نبود مجری قانونی قدرتمند برای اعمال یک استاندارد حرفه ای هر نوع فعالیتی در این زمینه با شکست مواجه خواهد شد. بنابراین باتوجه به ضرورت تدوین چنین استانداردهایی ضروری است که نهادهای قانون گذار و سازمان بورس و اوراق بهادر زمینه تدوین چنین استانداردهایی را فراهم کنند و سازمان حسابرسی نیز گروه های کاری متخصص برای مطالعه و کار روی این حوزه ها تشکیل دهد.
– عدم آگاهی و خودکنترلی مدیران در اجرای مسئولیت های اجتماعی
ترویج خودکنترلی در سازمان، به عنوان یکی از مکانیزم های اصلی کنترل، از مباحثی است که بنیان آن بر اعتماد، اخلاق و ارزش های فردی قرار دارد. ترویج خودکنترلی باعث کاهش هزینه های ناشی از روش های کنترل مستقیم شده و موجب بهبود سود می شود. این مستلزم تعهد کامل اعضا به تیــم، مسئولیـت پذیری همـــه اعضای تیم و داشتن احترام و اعتماد بین آن ها و مدیریت است.
یکی از صاحب نظران بر این باور است که بی توجهی به مسئولیت های اجتماعی موجب افزایش دخالت دولت و در نتیجه کاهش کارایی می شود. اگر شرکت داوطلبانه به برخی مسئولیت های اجتماعی و اخلاقی خود عمل کند، می تواند به سود مورد نظر خود دست یابد. در این راستا مدیران باید از اهمیت و ضرورت رعایت کامل حسابداری مسئولیت های اجتماعی آگاه شده و آن را به زیردستان خود نیز انتقال دهند.
– مشکلات ساختاری و سازمانی
جهان سوم، کشورهای درحال توسعه، جوامع روبه رشد و یا ممالک جنوب، همه عناوینی برای توصیف گروهی از کشورهاست که دارای تشابهات اقتصادی، سیاسی، اداری، اجتماعی، فرهنگی، فنی و تکنولوژیک هستند. این کشورها ضمن تفاوتهای بسیاری که با یکدیگر دارند از جهاتی آن چنان شبیه یکدیگرند که می توان آنها را در یک گروه یا دسته مورد بررسی قرار داد. یکی از جنبه های مشترک بین کشورهای جهان سوم، خصوصیات نظام اداری حاکم بر این جوامع و مشکلات ناشی از آنهاست؛ خصوصیات مذکور به گونه ای مشابه اند که این کشورها را به نحو بارزی از دیگر ممالک متمایز می سازد. خصوصیات و مشکلات نظام اداری حاکم بر این قبیل کشورها، زیربنایی بوده و از ویژگیهای آن می توان به سیاست واگذاری فعالیتهای اقتصادی به دولت و محدود ساختن بخش خصوصی اشاره کرد. سیاست مذکور بر این مبنای نظری استوار گردیده که چنانچه دولتها وارد فعالیتهای اقتصادی نشوند، نابرابریها گسترش خواهدیافت، و گروههای آسیب پذیر جامعه هرگز نخواهند توانست به منابعی دست یابند که معیارها و ضوابط متکی بر اصل عدالت اجتماعی ایجاب می کند.
از آن جهت که بنگاههای انتفاعی مخارجی را تحت مــوضــوع زیست محیطی متحمل می شوند، لذا ارائه یک تصویر از عملکرد زیست محیطی که حاوی منافع حاصل از تحمل هزینه های مزبور باشد، باتوجه به ساختار موجود حسابداری، دشوار است، به این جهت بسیاری ازبنگاههای انتفاعی هزینه فعالیتهای زیست محیطی را بدون مقابله با منافع آن، تنها به عنوان اقلام هزینه ای منظور کرده و در گزارشگری مالی به گونه ای موثر آنها را افشاء نمی کنند.
– فقدان مسئولیت و پاسخگویی اجتماعی در سازمانهای اداری
ازجمله وظایف سازمانهای تولیدی ، صنعتی و خدماتی هر جامعه اهمیت دادن و توجه به رفاه جامعه و انجام حمایتهای لازم از مردم است. در این رابطه، احساس مسئولیت صاحبان سرمایه و مدیران، و شیوه نگرش آنان به اصول اخلاقی در ایجاد رفاه اجتماعی و توجه به حفظ محیط سالم و شرایط زندگی مطلوب موثر است. مسئولیت اجتماعی سازمانها، تعهد اجتماعی را به همراه خواهد داشت، که فراتر از اندیشه سودآوری صرف است. درواقع، مسئولیت اجتماعی انتظار جامعه از سازمانهاست، تا در کنار اهداف اصلی خود – هدفهای اقتصادی – درجهت مصالح مردم و حفظ محیط زیست و رفع مشکلات اجتماعی نیز فعالیت کنند.
درپی مسئولیت اجتماعی، پاسخگویی اجتماعی مطرح می شود. درواقع سازمانها در قبال افراد جامعه خود احساس تعهد و مسئولیت می کنند و در پاسخ به نیاز آنان، اهداف اجتماعی را مانند هدفهای اقتصادی مهم می شمارند. آلوده نکردن محیط زیست و حفظ آن، نظارت بر کیفیت محصول و اعمال کنترلهای لازم در ارائه خدمات و محصولات، دلیل بر رعایت کردن مسئولیت اجتماعی و پاسخگویی به محیط و مطالبات مردم است. در این میان دولتها و ساختارهای اداری، موسسات آموزشی و فرهنگی، رسانه های جمعی و غیره در ایجاد احساس مسئولیت اجتماعی و متعاقباً عمل به آن نقش اساسی دارند. بخصوص در جامعه ای نظیر ایران که دولت در اداره بسیاری از سازمانها مستقیماً مشارکت دارد. گرچه انجام این مسئولیت سنگین به طور اثربخش و فراگیر از توان دولتها خارج است، لیکن تا زمانی که نظام اداری متمرکز در کشوری حاکم است، شناساندن این مسئولیت اجتماعی و نظارت بر اجرای آن در سطح جامعه از وظایف مهم دولت است. از طرفی، وجود امنیت اجتماعی و اقتصادی عامل دیگری است تا صاحبان صنایع، سرمایه داران و مدیران به پذیرفتن مسئولیت اجتماعی و پاسخگویی به آن تشویق شوند. در جوامعی که امنیت اجتماعی و اقتصادی به اندازه کافی وجود ندارد، گرایش به مشارکت داوطلبانه در امور مربوط به رفاه اجتماعی کاهش می یابد. لذا چنانچه سرمایه گذاران و صنعتگران تصویر روشنی از آینده بلندمدت در ذهن داشته باشند، آمادگی بیشتری در قبال تعهد اجتماعی خواهند داشت.
– مشکلات در استقرار ضوابط
اینکه برای گزارش نمودن اطلاعات حسابداری، چه اطلاعاتی و به چه صورتی ارائه شود هنوز قانونی مشخص نشده است. آیا باید گزارش ها را بصورت مالی ارائه نماییم ؟ آیا گزارشات غیر مالی لازم است؟
با توجه به عدم وجود قانون مشخص و عدم مقبولیت عمومی در یک روش خاص جهت گزارشگری اجتماعی، 4 ایراد عمده زیر می تواند بعنوان علت عدم پیشرفت گزارشگری اجتماعی مورد توجه قرار گیرد:
– مشخص نبودن نوع گزارش(اعم از مالی و غیر مالی)
– مشخص نبودن میزان ارائه اطلاعات(چه اندازه از اطلاعات کافی است)
– مشخص نبودن یک شاخص و معیار مشخص جهت مقایسه نمودن شرکتها با یکدیگر(چه شاخصی باید بعنوان ملاک مقایسه شرکتها با هم مورد توجه قرار گیرد).
– کیفیت پایین گزارشات موجود و تهیه گزارشات اجتماعی بصورت سلیقه ای بدلیل عدم وجود قانون مشخص (کیانی، 1387).
– آثار مثبت رعایت مسئولیت های اجتماعی بر عملکرد و موفقیت سازمان
اخلاق بر فعالیت انسان ها تاثیر قابل توجهی دارد و لازمه عملکرد مناسب، تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان است. صاحب نظران باور دارند که اگر کارکنان بر این باور باشند که با آنان رفتاری عادلانه و منصفانه می شود، شاید تمایل بیشتری داشته باشند که بار (کاری) بیشتری را تحمل کنند. همچنین، مدیریت ارزش های اخلاقی در محیط کار، موجب مشروعیت اقدامات مدیریتی شده، انسجام و تعادل فرهنگ سازمانی را تقویت می کند، اعتماد در روابط بین افراد و گروه ها را بهبود می بخشد و با پیـروی بیشتر از استانداردها، موجب بهبــود کیفیت محصولات و در نهایت افزایش سود سازمان می شود.
گرچه حاکمیت اخلاق کار بر سازمان، منافع زیادی برای سازمان از بعد داخلی از جنبه های بهبود روابط، افزایش جو تفاهم و کاهش تعارضات، افزایش تعهد و مسئولیت پذیری بیشتر کارکنان، افزایش چندگانگی و کاهش هزینه های ناشی از کنترل دارد ولی از دیدگاه مسئولیت اجتماعی نیز از راه افزایش مشروعیت سازمان و اقدامات آن، التزام اخلاقی در توجه به اهمیت ذی نفعان، افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی، و… توفیق سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد.
باید توجه داشت که رفتار غیراخلاقی، رفتار محیط کسب و کار را بر ضد خود تحریک کرده، موجب شکست سازمان می شود.
علاوه بر سهامداران، گروه های دیگری نیز وجود دارند که از اقدامات سازمان تاثیر می پذیرند و دارای منافع مشروعی از سازمان اند. ازجمله این گروه ها می توان به مشتریان، تامین کنندگان مواد اولیه، دولت و جامعه اشاره کرد. برخی صاحب نظران براین باورند که پاسخ مثبت به ملزومات اخلاقی اجتماعی، با افزایش سود و ارزش افزوده در درازمدت، همراه است. چرا که موجب انگیزش نیروی انسانی، افزایش حسن نیت اجتماعی و اعتماد مردم به یکدیگر و نیز کاهش جریمه ها می شود.
برای مثال، طبق گزارشی که در سپتامبر 2005 توسط دولت استرالیا منتشر شده، رشد اقتصــادی ایــن کشـــور از سال 1998 تا 2005 به رقم متوسط سالانه 6/3 درصد رسیده که بیشتر از بسیاری از کشورهای توسعه یافته، مانند امریکا، آلمان، ژاپن و انگلستان است. بر اساس این گزارش، عوامل رشد این کشور، نگرش مثبت به تغییر و نیـــروی انسـانی آموزش دیده با اخلاق کار بسیار قوی اعلام شده است. هم چنین براساس گزارش مجله فورچون، 63 درصد مدیران عالی شرکت های برتر بر این باورند که رعـایت اخلاقیات، موجب افزایش تصویر مثبت و شهرت سازمان شده، منبعی برای مزیت رقابتی به شمار می آید. به علاوه تحقیقی دیگر در استرالیا نشان داد که 90 درصد استرالیایی ها علاقه مند به خرید از شرکت هایی هستند که رفتارهای آن ها اخلاقی است. این تحقیق مشخص کرد هرچه اعتماد بین اعضای یک سازمان بیشتر باشد نیاز به کنترل مستقیم کاهش می یابد (همت فر و عبدل، 1389).
– وضعیت کنونی حسابداری مسئولیت های اجتماعی در دنیا
در سالهای اخیر گوناگونی زیادی در افشاگری های محیط زیستی واجتماعی شرکتها در کشورهای غربی بوجود آمده است .این گزارشها درسطح گسنرده ای هم از نظر حجمی وهم پیچیدگی رشد داشته اند .
بویژه درزمان اخیر افزایش قابل توجهی درتعداد پژوهشهای مفید و موثردر رابطه با قراردادهای اجتماعی ومشروعیت سازمانها بوجود آمده است .
در دنیای اقتصادی امروز غرب ،تمامی ورودی ها از محل محیط زیست کره زمین بوده وتمامی خروجی ها به عنوان ضایعات وکالاهای انتشار یافته ومحصولاتی با عمر پایان یافته است که محیط زیست باز می گردند .از این نظر، سازمان موفق ،سازمانی است که بیشترین تاثیر وتخریب را بر محیط زیست داشته باشد .حسابداری تنها آنجایکه بتواند این تاثیررا به عنوان عناصری قابل تقویم به پول برآورد کند، آنها رااندازه گیری کرده و شناسایی می کند. به عبارتی زمانی که بتواند قیمت تمام شده آنها را بدست بیاورد، آنها را شناسایی خواهد کرد وچون برای اغلب عناصر تخریب کننده محیط زیست قیمتی نمی توان برآورد کرد ، بدین دلیل کنار گذاشته می شوند. درحالیکه چنین محاسبه ای کامل نیست . ولی موفقیت از جنبه حسابداری در کسب سود بیشتر و تنزل محیط زیست با هم در تقابل هستند . به طوری که سود اقتصادی در این شرایط با تنزل محیط زیست ، افزایش می یابد. به نظر می رسددر سیستم فعلی حسابداری تخریب بی رویه محیط زیست بایستی دنبال شود.
انتشار سرمایه گذاری اخلاقی شرکتها واثبات اینکه حسابداری چگونه می تواند به انهدام ضایعات و تولید انرژی بیشتر کمک کند ، دیگر وظیفه حسابداری اجتماعی ومحیط زیستی است .واما کار نهایی حسابداری اجتماعی ومحیط زیست یافتن حسابهایی برای شفاف سازی ارتباطات سازمانی است . در حال حاضر یکی ازمطالب موردبحث در حسابداری، گزارشگری محیط زیست وبطور فزاینده ای حسابرسی اجتماعی ومحیط زیستی در کشورهای توسعه یافته است ، که جنبه دیگری از سازمانها وفعالیتشان را مشخص می کند.
در کشورهای اروپایی در پنج سال گذشته افزایش چشمگیری در پژوهشهای حسابداری ، بویژه اثرات محیط زیستی سازمانها بوقوع پیوسته است .پژوهشگران بیشترین توجه خود رامعطوف به سرمایه محیط زیست ، مدیریت محیط زیست و شمای حسابرسی آن ، گزارشگری محیط زیستی ، نقش حسابداری درایفای مسولیت محیط زیست سازمانها ، اثرات حسابداری محیط زیست هم در صورتهای مالی وهم در حسابرسی صورتهای مالی ، بدهیهای محیط زیستی ، بیمه ، قرضهای بانکی ، انهدام ضایعات ، قانون گذاری محیط زیست کرده اند.
کشورهای توسعه یافته مسولیت اجتماعی شرکتها نقش اساسی در حل وفصل تعارض های یاد شده دارد .درواقع با توجه به وجود تفاوتهایی بین هزینه های اجتماعی وداخلی شرکتها ، گزارشگری اجتماعی شرکتها می تواند این تفاوتها را کاهش وتاحدی آنرا جبران کند.
قوانین مربوط به گازهای گلخانه ای را می توان دراین راستا تلقی کرد .شرکتهای آلوده کننده محیط زیست در سالهای اخیر تلاش زیادی برای داخلی کردن هزینه ها ی اجتماعی وحل تعارض ها با جامعه انجام داده اند .تعارض هایی که ممکن است هزینه هایی سنگین بر اعتبار تجاری وسرقفلی شرکتها داشته باشد . شرکت هنز از جمله شرکتهایی است که در سال های اخیر با پاسخ مناسب به تعارض های اجتماعی ، سود زیادی به دست آورد . این شرکت با صیدماهی ،برای تهیه تن ماهی موجب مرگ دولفین ها می شد ، درنتیجه هزینه های اجتماعی آن برهزینه های داخلی آن فزونی می یافت .این شرکت برای حل این تعارض منابع تهیه تن ماهی را ازاقیانوس آرام شرقی به غربی تغییر داد، و بهای اضافی برای انجام این عمل پرداخت کرد ، اما اعتبار تجاری خودرا افزایش داده وتحسین قابل توجهی ازسوی سیاستمداران ودوستداران محیط زیست بدست آورد ،ودرواقع با این عمل از مواجهه با جامعه اجتناب کرد .ازآنجائیکه هزینه های اجتماعی مانند هزینه های داخل سازمان مشهود ونقدی نبوده واز نظر استانداردهای حسابداری قابل شناسایی نیستند. همواره شرکتها ازشناسایی برخی هزینه های اجتماعی بدلیل بوجود آمدن مسولیت اجتماعی واهمه داشته وتلاش در حداقل کردن این گونه هزینه ها دارند. برخی ازشرکتها عملکرد ضعیفی نسبت به برنامه گزارشگری محیط زیستی داشته اند . برای مثال شرکت نفتی شل که از شرکتهای معروف در حوزه نفت به شمار می رود نسبت به مصرف ازدریای برنت یا بزرگترین تولید کننده مواد غذایی وساندویچ درجهان (مک دونالت)راجع به بسته بندی های پلی استایرن خود ،تلاش کرده اند که ازنظر اجتماعی مسولیت پذیر عمل کرده و باازبین بردن ضایعات خود، ازتاثیرات محیط زیستی براطراف خود اجتناب کنند . اما اکنون بدلیل تعارض های محیط زیستی با آسیب دیدن اعتبار خود مواجه شده اند ،به طوری که هرکدام ازآنها درتدوین راه حلهای خود ،برای حل این تعارض ها واصلاح ارتباط باپیرامون دچاراشتباه بوده اند .به عبارتی فقط داشتن برنامه حل تعارض های محیط زیستی کافی نیست . برای اجتناب از این گونه تعارض ها داشتن برنامه گزارشگری اجتماعی ومحیط زیستی به تنهایی تعارض های بین شرکت وجامعه را حذف نخواهد کرد، وبایستی این برنامه درراستای خواستهای اجتماعی ومحیطی باشد. به طور مثال شرکت ماناستو که به تولید کودهای کشاورزی اشتغال داشت ، بدلیل اشتباه درپیش بینی تعارض های حاصله از تفاوت هزینه های اجتماعی(محیط زیستی) وداخلی مرتبط با استفاده از محصولات خود ، با وجود هزینه کردن میلیارد ها دلاردرجهت بهبود محصولات خودبرای کارائی بیشتر واستفاده کمتر از حشره کشها به انزوال کشیده شد.هدف این شرکت تولید محصولات کشاورزی اصلاح شده در کشورهای فقیر بود. اما مخالفت مصرف کنندگان بامحصولات اصلاح یافته ژنتیکی موجب کنارگذاری محصولات این شرکت توسط مصرف کنندگان مواد غذایی گردید. درحالی که این شرکت درپرس وجوی حذف استفاده از سموم وافزایش کارائی کشاورزی وآلودگی کمتر ناشی از کشاورزی بود، بدون توجه به نگرش مصرف کنندگان مواد غذائی ، از عرصه تولید محصولات کشاورزی حذف گردید
در آمریکا دولت فدرال در اجرای حسابرسی اجتماعی مشارکت فعال دارد و با قدرتی که دارد با شرکت هایی که از استانداردهای اجتماعی منحرف شده اند، برخورد می کند. حوزه هایی وجود دارند که شرکت های فعال در این حوزه ها تحت هیچ شرایطی حاضر به انجام حسابرسی داوطلبانه نمی شوند. بنابراین، الزامات قانونی باید وجود داشته باشد تا آنها را به مسیر درست هدایت کند. باید توجه داشت که هر قدر هم که انجام حسابرسی داوطلبانه برای شرکت ها سبب ایجاد محدودیت شود، اما این کار می تواند بسیار ارزشمند باشد. با شکل گیری نهاد های قانونی نظیر اداره سلامت و ایمنی شغلی (OSHA) کمیسیون فرصت های شغلی برابر (EEOC) کمیسیون ایمنی محصول مصرفی (CPSC) و آژانس حفاظت محیطی (EPA) در آمریکا، شرکت ها هر چند با بی میلی آماده ورود به دنیای حسابرسی اجتماعی شدند، اما سرانجام یک تحول تراژدیک در سیاست های این کشور صورت گرفت (جانسون7، 2010).
منابع
بازرگان ،عباس وزهره سرمدوالهه حجازی،1376،روش تحقیق در علوم رفتاری ،تهران:نشر آگه.
جعفری، م. 1372. تئوری حسابداری اجتماعی. نشریه بررسیهای حسابداری، شماره 5 ، صص 13-15.
خاکی ،غلامرضا،(1387)،روش تحقیق با رویکرد به پایان نامه نویسی ،تهران :بازتاب.
خوش طینت، م و راعی، ح. 1383. تاثیر ارائه اطلاعات حسابداری اجتماعی بر تصمیم گیری سرمایه گذاران. بررسی حسابداری و حسابرسی، سال یازدهم، شماره 37، صص 73-92.
خوش طینت، م و میر سمیعی، م. 1380. عوامل بازدارنده توسعه حسابداری محیط زیست در ایران. فصلنامه علمی و پژوهشی بررسیهای حسابداری، سال دهم، شماره 18، صص 33-41.
خوش طینت، م. 1374. حسابداری مسئولیت های اجتماعی، بررسی های حسابداری، شماره 10 و 11، صص 22-39.
رئیسی، ابراهیم (1381)، حسابداری منابع انسانی ، مجله تدبیر . شماره 115. صص 101-109.
رضایی ،رضا(1383) ، مروری بر حسابداری منابع انسانی ، مجله الکترونیکی سیستم گروپ.شماره 7. صص 44-52.
سجادی، سید حسین. 1389. حسابداری زیست محیطی، حسابدار، شماره ۱۸۶، صفحه ۱۹ (انجمن علمی تخصصی حسابداری ایران).
شاه ویسی، فرهاد، حسابداری محیط زیست: هزینه ها و کاربردها در تصمیم گیری، حسابدار، شماره ۱۸۵، صفحه 35.
طوسی ، محمد علی (1371) ، حسابداری دارایی انسانی ، مجله مدیریت دولتی . شماره 16 . صص 14-17.
عمیدی ،علی ،1378،نظریه نمونه گیری وکاربرد آن،تهران:مرکز نشر دانشگاهی ،جلد اول .
فروغی، د.، شهشهانی، م و پور حسین، س. 1387. نگرش مدیران درباره افشای اطلاعات حسابداری اجتماعی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسی های حسابداری و حسابرسی، دوره 15، شماره 52، صص 55-70.
کیائی، ع. 1387. حسابداری محیطی و اجتماعی گامی به سوی حسابداری جامع. بررسی های حسابداری. شماره 35، صص 1-15.
نادری،عزت الله ومریم سیف نراقی ،1375،روشهای تحقیق وچگونگی ارزشیابی آن درعلوم انسانی (چاپ سیزدهم )تهران:دفتر تحقیقات وانتشارات بدر.
نوفرستی ،محمد،1383،آماردر اقتصاد وبازرگانی (چاپ پانزدهم)،تهران ،جلد دوم.
همت فر، م و عبدل، ر. 1389. چهارچوبی مفهومی برای توسعه حسابداری مسئولیتهای اجتماعی. همایش ملی نقش شفافیت اطلاعات حسابداری در حل بحرانهای مالی کنونی، ص 14-28.
Adoyer, D. 2002.Evidence on Executives' Views of Coporate Social Responsibility", Brish Accounting Review, Vol.33, no.3, pp.357-97.
Deegan, C. (2002). "The Legitimizing Effect of Social an Environmental Disclosures- A Theoretical Foundation", Accounting, Auditing and Accountability Journal. Vol.15, no.3, pp.282-311.
Deegan, C. Rankin, M. and P. Voght. (2000). "Firms` Disclosure Reactions to Major Social Incidents: Australian Evidence", Accounting Forum, Vol.24, no.1, pp.101-30.
Epstain، M.Flamholtz، E. and Mc Donough. J.J .(1976) Corporate Social Auditing.
Evans, C. (2003). Corporate Social Responsibility Sustainability, Accontancy, January, pp.20-59.
Friedman. M. (1970), "The social responsibility of business is to increase its profits," The new york times magazine, no. September 13, pp. 122-6.
Gray, R.H., javad, M. , power, D.M, Sinclair, C.D. (2002) " social and environmental disclosure and corporate characteristics, " journal of Business Finance and Accounting, vol. 28 no. 3/4, pp. 327- 56.
Intosai, G. 2003. working Group on Environmental Auditing (2003)pp.01-17.
Kevin A. 2001. "Environmental cost accounting for improved environmental decision making", pollution engineering, december, 20-29.
Lindblom, C.K. (1994), "The implications of organizational legitimacy for corporate social performance and disclosure", paper presented at the Critical Perspectives on Accounting Conference, New York, NY.
Magness. (2006). "Strategic Posture, Financial Performance and Environmental Disclosure: An Empirical Test of Legitimacy Theory", Accounting, Auditing & Accountability Journal, Vol.19, No.4, pp.540-563.
Mathews, M.R. (1987), "social responsibility accounting disclosure and information content for shareholders," British Accounting Review, vol. 19 no. 2, pp. 161- 8.
Mathews, M.R. (1995), " social and environmental accounting practical demonstration of ethical concern? " , journal of Business Ethics,. Vol. 14 no.3, pp. 663-71.
O'Dwyer, B. (2001). "Managerial Perceptions of Corporate Social Disclosure: An Irish Story", Accounting, Auditing and Accountability Journal, Vol.15, no.3, pp.406-36.
Ramanathan، k.v (1976) ، " Towards a Theory of corporate social Accounting, The accounting Review .
Shocker, A. and Sethi, S. (1974), "An approach to incorporating social preferences in developing corporate action strategies", in Sethi, S. (Ed.), The Unstable Ground: Corporate Social Policy in a Dynamic Society, Wiley, New York, NY.
Ullmann, A. E. (1995). "Data in Search of a Theory: A Critical Examination of the Relationships among Social Performance, Social Disclosure and Economic Performance of US Firms", Academy of Management Review, Vol.10, no.3, pp.540-57.
1- Ramanathan
2- Milton Fridman
3- Glautier and Bunder
4- Kevin
5- Mathews
6- Adoyer
7- Johnson
—————
————————————————————
—————
————————————————————