رسانه های اجتماعی
در دنیای امروز اینترنت به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطی، اطلاعاتی و سرگرمی جایگاه ویژه ای دارد (جوتی و همکاران1، 2011، ص 234،). وسایل ارتباطی با پیشرفت تکنولوژی تغییر میکنند. امروزه، تعداد رسانه های اجتماعی، که در آن ارتباطات برقرار می شوند، به سرعت در حال افزایشند. به عنوان بخشی از زندگی روزمره، بیشتر نوجوانان و بزرگسالان از رسانه های اجتماعی از جمله فیس بوک، مای اسپیس، یو تیوب، وبلاگ ها، و ویکی برای استفاده از منافع شناخت دیگران و معرفی خودشان به دیگران، استفاده می کنند. در همین زمان، یک چنین کاربرانی عکس ها و ویدئوهای خود را به اشتراک می گذارند، عضو گروه ها شده و به آنها امکانات ای میل و ام اس ان ارائه می شود (مورات و چاکیر2، 2010).
استفاده ی وسیع از تکنولوژی های اجتماعی (نرم افزار یا برنامه هائیکه برای اهداف اجتماعی بکار می روند) بویژه ابزار وب 2 ، پدیده ی نسبتاً جدیدی است (شائوها و پیلین3، 2008؛ به نقل از حمید و همکاران4، 2009، ص 419؛). شهرت وب 2 به دلیل خدمات بسیار قابل استفاده از جمله بلاگ نویسی، به اشتراک گذاری ویدئو و سایت های رسانه های اجتماعی است. تا حدودی ، انجمن های گفتگوی آنلاین ناشی از وب 1 هم اغلب در گفتگوی وب 2 موجودند (شین و لوز5، 2008؛ به نقل از حمید و همکاران، 2009، ص 419؛).
رسانه های اجتماعی بطور وسیعی به عنوان جوامع مردمی متصل شده با انگیزه های مختلف که ساختاری شامل گره هایی که دارای بیشتر از یک نوع ارتباط می باشند، تعریف می شوند. (هرناندز6،2008؛ به نقل از ویدال و همکاران7، 2011، ص 188؛). این رسانه ها به مردم قدرتی می دهد تا به اشتراک بگذارند، و ارتباطات را در جهان افزایش دهد (توربان و همکاران8،2010؛ به نقل از اشرف9، 2012، ص 18؛).
منشا این رسانه های اجتماعی بسیار متغیر است.: برخی از آنها ،برای مثال مثل فیس بوک، برای پشتیبانی از گروه های دانشجویی مختلف در دانشگاه های آمریکائی توسعه یافته اند، این درحالی است که برخی دیگر از جمله لینکدلن، تمرکز حرفه ای بیشتری داشته که هدفشان گسترش تماس های کاری یا شغلی از طریق شبکه ای است (استیو10،2009؛ سانتاماریا11،2008؛ به نقل از ویدال و همکاران12، 2011، ص 188؛).
شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از رسانه های اجتماعی اشاره به جمع آوری، ارائه، پردازش و انتشار اطلاعات اجتماعی چون نژاد، گرایش جنسی و یار همراه، مذهب، کتابها و فیلم های مورد علاقه، وضعیت روابط و آلبوم عکس می شود(ریمر، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری13، 2012، ص 12،). این اطلاعات در میان دوستان، همکلاسان، اعضای خانواده و سایر افراد به اشتراک گذاشته می شود (هانگ و یئون، 2010؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12، س 18 ). شبکه های اجتماعی از طریق سایت های شبکه اجتماعی(SNS14) عموما ولی نه لزوما، روی اینترنت ارائه می شوند. کاربران در یک SNS خاص ثبت نام می کنند و از تعاملات بعدی آن استفاده می کنند. فناوری های شبکه اجتماعی برای یادگیری و استفاده ساده هستند و در نهایت در بسیاری از حوزه ها استفاده می شوند تا سرعت تاثیر ارتباطات را بهبود بخشند (اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،).
ظهور و رشد سایت های شبکه ی اجتماعی (SNS ها) از جمله فیس بوک، فرند استار، لینکدلن، لایو ژورنال، و مای اسپیس گران قیمت و جهانی شده اند (بوید و الیسون15، 2007؛ به نقل از کوین و همکاران16، 2010، ص 151؛). برای مثال، فیس بوک یک SNS با سریع ترین رشددر جهان است که بیشتر از 300 میلیون پروفایل کاربر فعال دارد (فیس بوک،2009؛ به نقل از کوین و همکاران، 2010، ص 151؛).
SNS های امروزی از 1997 و با SIXDEGREES.COM شروع به کار کرده اند و به کاربران این امکان را می دهند تا پروفایل هایی ایجاد کنند و لیستی از دوستانشان داشته باشند و از 1998 به کاربران امکان سرک کشیدن به لیست دوستانشان را می دهند(بوید و الیسون 2008، ص 214 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2، سطر 35). آن زمان ، SNS ها جریانی برای دوسویه بودند. (وینسی وانگ17، 2007 ، به نقل از روبلیر و همکاران18، 2010، ص2،) می گوید که هم مای اسپیس و هم فیس بوک وب سایت های شبکه اجتماعی هستند که خدمات تعاملی و بسیار شخصی دارند که مبتنی بر علائق کاربران و فعالیتهای وب است. فیس بوک یکی از مشهورترین SNS ها برای دانشجویان کالج است و فراتر از یک وب سایت است که باعث می شوند تا خود SNS و فعالیتهای آن در جریانی فرهنگی قرار گیرد. مای اسپیس در 2003 ارائه شد و برای مخاطبان SNS جایی برای پیگیری فعالیتها بود(بوید و الیسیون 2008، ص 214 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2،).
تعدادی از SNS ها برای استفاده در دسترس هستند، هر پردازشی مجموعه ای از اشتراکات (با همه SNS ها ) و وظایف خاص است. وبلاگ نویسی شامل ارائه مجلات آنلاین و چاپ آنها در سرتاسر وب است و بر موضوعاتی اشاره دارد که منعکس کننده علاقه محققان این حوزه است. ویکیپدیا واژه نامه منبع باز آنلاینی است که توسط ویکی های یکپارچه کننده ساخته شده است و ابزارهایی برای همکاری محققان روی مفاهیم فرامتن های مشخص ارائه می دهد. فلیکر ساده ترین راه برای استفاده از خدمات به اشتراک گذاری عکس است که به کاربران امکان آپلود، برچسب گذاری و به اشتراک گذاری عکس ها را می دهد. مای اسپیس و ببو به کاربران اجازه ساخت ، ارائه و به اشتراک گذاری چندرسانه ای را در فضای وب می دهد و می توان از دوستان دعوت کرد تا شبکه های اجتماعی شکل دهند. فیسبوک جامعه شبه اجتماعی آنلاین مشهور و خاصی است که مشابه با کارهایی است که مای اسپیس و ببو انجام می دهند. لینکدین شبکه اجتماعی برای حرفه ای های کسب وکار است. Del.icio.us یک سرویس نشانه گذاری است که به کاربران این امکان را می دهد تا نشانه گذاری های برچسب شده شان را در فضاهای وب به اشتراک گذارند. بلک بورد / WebCT یک سایت مدیریت یادگیری است که به یادگیرندگان این فرصت را می دهد تا نظرات و دیدگاه هایشان روی جنبه های خاصی از دوره ها را با مدارس و همپایانشان در میان بگذارند (پارامسواران و وینسون19، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،).
بوید و الیسون (2008) SNS ها را به عنوان خدمات مبتنی بر وب تعریف می کنند که به کاربران امکان ایجاد پروفایل های عمومی در سیستم های محدود را می دهد، لیستی از سایر کاربرانی را ارائه می دهد که با آنها ارتباطی وجود دارد و یا مطلبی به اشتراک گذاشته شده است و به این لیست نگاهی داشته و به ارتباط میان آنها و سایر افراد در سیستم جهت می دهد (به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،).
بوید و الیسیون (2008 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2، سطر 45) بیان می کنند که مای اسپیس خودش را با ویژگی متمایز کرد که در آن به خواسته کاربر توجه می شود و به کاربر امکان شخصی کردن پروفایلش را می داد. این ویژگی بدین دلیل بوجود آمد که مای اسپیس کاربرانش را با استفاده از HTML در شکل های برنامه نویسی و چهارچوب های پروفایل محدود نکرده بود. ماهیت کپی و پست کردن روی وب به کاربران این امکان را می داد تا پس زمینه و چیدمان مای اسپیس خودشان را داشته باشند. کارکردهای دیگری که مای اسپیس داشت ایجاد پروفایل فردی با گزینه های به اشتراک گذاری عکس، انتخاب آهنگ پروفایل، انتخاب /بیان علائق فردی و ویژگی های شخصیتی ، شناسایی دانشکده ها و دانشکده هایی که کاربران بدان تعلق داشتند یا نداشتند ، معرفی رویدادهای قبلی کاربران، ارائه تقویم و داشتن مجلات و یا وبلاگ های فردی بود. (وانگ20 2007، ص 33-35 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2،).
فیس بوک در ابتدا برای دانشجویان هاروارد در ایالات متحده آمریکا در اوایل سال 2004 طراحی شد و به عنوان یک وبسایت شبکه اجتماعی ایجاد شد. بعداً فیس بوک به محیط های آموزشی مختلف ( نه فقط موسسات آموزش عالی) همچنین از دیگر کشورها و سپس به عموم وسعت یافت (هیو21،2011؛ به نقل از پترویچ و همکاران22، 2012، ص 356؛).
ابتدا کاربرد فیس بوک محدود به دانشجویان دانشگاه هاروارد با یک آدرس ایمیل دانشگاه، بود (بوید و الیسون، 2008؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 356؛ س 18-17). بعداً، زمانیکه فیس بوک برای تمامی دانشجویان باز شد، این پدیده مثل یک ماده ی قابل اشتعال توسعه پیدا کرد. در سال 2005، که فیس بوک درهایش را برای مردم بیرون از شبکه ی دانشگاهی نیز باز شد، دوباره تغییراتی رخ داد (بوید و الیسون،2008؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص356؛).
ویژگی های شبکه های اجتماعی به عنوان بزرکترین بخش رسانه های اجتماعی به ترتیب زیر خلاصه می شوند(آجان و هارتشور23،2008)؛ اوزکان و مک کنزی24، 2008)؛ سیلوین25،2009؛ فردیگ26،2007؛ آلبیون27،2007؛ بوید و الیسون،2007؛ به نقل از مورات و چاکیر، 2010، ص 49؛):
* بیشتر شبکه های اجتماعی برای کاربران امکانات به اشتراک گذاری اطلاعات از جمله ای میل ، چت ، پیام های فوری، ویدئو ها، باگ ها، به اشتراک گذاری فایل ها و عکس ها را ارائه می دهند.
* شبکه های اجتماعی پایگاه داده ای برای کاربران دارند بنابراین آنها به راحتی می توانند دوست پیدا کنند، گروه هائی تشکیل دهند و با افراد هم سلیقه ی خود اطلاعاتی را به اشتراک بگذارند،
* شبکه های اجتماعی برای کاربران فرصت هائی برای توسعه ی پروفایل های آنلاین و تنظیم شبکه های اجتماعی خودشان ارائه می دهد،
* بیشتر شبکه های اجتماعی مجانی هستند،
* بیشتر شبکه های اجتماعی با توجه به بازخورد کاربر، امکان بررسی و تشکیل دوباره را دارند. بطور مشابهی، نسخه های با منبع علنی، کاربران را برای توسعه ی برنامه های کاربردی خود برای یکپارچه شدن با سایت ها قادر می سازند،
* شبکه های اجتماعی، کاربران را برای تنظیم مجدد دسترسی خود و حفظ حریم شخصی خود قادر می سازند؛ بنابراین کاربران در مورد آنچه که به اشتراک می گذارند و میزان به اشتراک گذاریشان تصمیم می گیرند،
* شبکه های اجتماعی بر کاربران آنلاین حاضر در گروه فردی نسبت به کاربران آنلاین حاضر در گروه نسل اول بر اساس محتوا، عناوین و یا علایق شخصی، بیشتر متمرکز می شوند،
* شبکه های اجتماعی به بروز رسانی مداوم داده های جمع آوری شده اجازه می دهند،
* شبکه های اجتماعی به آنالیز داده ای اجازه می دهند،
* شبکه های اجتماعی یک محیط شرکتی را ایجاد می کنند،
* شبکه های اجتماعی نقش مدل مشارکت فعال را با ویژگی های اجتماعی و امکانات چت ، پشتیبانی می کنند،
* شبکه های اجتماعی تعامل بوجود می آورند،
* شبکه های اجتماعی برای کاربران محیط تفکر انتقادی را ارائه می دهند،
* شبکه های اجتماعی آموزش فعال را پشتیبانی می کنند،
* شبکه های اجتماعی تعامل دانش آموز- مدرسه و دانش آموز- دانش آموز را فراهم می کنند،
* شبکه های اجتماعی رضایت دانشجویان از دروس را افزایش می دهند،
* شبکه های اجتماعی آموزش غیر رسمی را پشتیبانی می کنند،
* شبکه های اجتماعی به پروفایل های اختیاری اجازه می دهند تا برای همگان قابل رویت باشد،
* شبکه های اجتماعی به ایجاد لیست تماس ها اجازه می دهد،
* شبکه های اجتماعی به کاربران اجازه می دهند تا ارتباطات بین لیست تماس ها و دیگر کاربران در این سیستم را دنبال کنند.
سایت های شبکه اجتماعی مقاصد آنلاین بسیار مشهوری هستند که به کاربران راههای ساده ای ارائه می دهند تا روابطی با دیگران ایجاد و آن را حفظ نمایند و اطلاعات را در مکانی به نام شبکه اجتماعی منتشر کنند. دانش جویان، سخنرانان، معلمان، والدین و کسب و کارها و افراد بسیاری زیاد دیگر از ابزارهای موجود در سایت های شبکه اجتماعی استفاده می کنند تا به شیوه ای سریع و یا هزینه ای مناسب با یکدیگر در ارتباط باشند. استفاده از سایت های شبکه اجتماعی برای پشتیبانی از مشوق های آموزشی مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. با این حال، پتانسیل کامل سایت های شبکه اجتماعی هنوز هم در حال بررسی است و کاربران به دنبال روشهایی بهینه برای استفاده از این سایتها و البته مقابله با ویژگی های منفی این سایتها هستند(برای مثال، حریم خصوصی، امنیت، حکمرانی، رفتارهای کاربرد، کیفیت اطلاعات ) (اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،).
شبکه اجتماعی از پیچیدگی های فنی پایینی در استفاده از وب بهره می برد تا خلاقیتش را ارائه داده، در تعامل اجتماعی همراه شود ، سهمی در تخصص داشته باشد، محتوایی را به اشتراک گذاشته و اطلاعات و مباحث مختلف (پارامسواران و وینسون، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،) را منتشر کرده و شبکه ای میان شرکای تجاری ایجاد نمایند(اشنایدر و همکاران28، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،). شبکه اجتماعی افراد را جذب می کند چون این فرصت را به آنها می دهد تا تجربیات زندگی شخصی شان را به اشتراک گذارند ، احساساتشان را بیان کنند و بازتاب هایی روی مسائل مختلف اجتماعی ارائه دهند. (یاپ و همکاران29، 2005؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،).
خصوصیات عمومی و آموزشی رسانه های اجتماعی
اگرچه علاقه مندی زیادی به درک این مطلب که رسانه های اجتماعی چگونه بر یادگیری اثر می گذارند وجود دارد، اما تحقیقات کمی بر روی این موضوع انجام شده است (آبرامسون30، 2011، به نقل از رینول31، 2011، ص 2،).
رسانه های اجتماعی فرصتهای بسیاری ارائه می دهد که ممکن است توسط موسسات کشف شوند تا یادگیری را ارتقا بخشند. با این حال، تهدیدهای بسیاری نیز وجود دارد که توسط موسسات باید بر آنها غلبه کرد تا پتانسیل شبکه اجتماعی کاملا درک شود.
خصوصیات مثبت شبکه اجتماعی: خصوصیات عمومی
– محیطی غنی برای محتوا
ابزارهای شبکه اجتماعی به کاربران این امکان را می دهد تا مکانی برای اطلاعات پویا و دقیق باشند (پارامسواران و وینسون، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،) ، مکانی که محتوا و برنامه های کاربردی می توانند در آن ذخیره شوند و ممکن است در طیف های وسیعی از ابزارهایی چون ایمیل، عکس ها، محتوای مجلاتی ، موسیقی، ویدیو، شماره تلفن ها، تقویم ها، صفحه گسترده ها، نشانه گذاری ها ، اطلاعات مکانی و محتوای مرتبط با کار دیده شود.
– سیستم های مشهوری که رفتارهای منفی را کنترل می کند
سیستم های مشهور در مرکز SNS هاست. آنها به محیط های اجتماعی اطمینان دارند که در آنها افراد مشروعیت پیدا می کنند و حوزه ای برای تعاملات این محیط ها پیدا می کنند.آنها همچنین حاکمیت SNS ها را بهبود می بخشند چون از رفتارهای منفی ممانعت می کنند. (مان32، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،) کاربران این سایت ها آگاه هستند که اقداماتشان تحت نظر است (توسط سایر افراد و مدیران) و تلاش می کنند تا به شیوه ای مناسب رفتار کنند.
– پیوندهای ضعیف، گروهی از ایده ها را امکان پذیر می کند
ارتباطات از طریق SNS ها اغلب کم عمق است. ولی این پیوندهای ضعیف(ارتباطات ضعیف) معمولا برای تشویق تبادلات غیرقابل پیش بینی کافی هستند. مان (2008) بر این باور است که ارتباطات ضعیف می توانند تاثیر زیادی روی تصمیمات و دیدگاهها داشته باشند تا ارتباطات قوی، چرا که معمولا تعداد بسیاری از این ارتباطات وجود دارند. این ارتباطات به کارکنان این امکان را می دهد تا تعاملات گسترده ای با سایر همکاران داشته باشند و آن را به بسیاری از گروهها ارائه دهند.
– ارائه راهکاری برای خلا های دانشی
خلا دانشی، فقدان منابع محتوایی عمومی برای دوره هایی از زمان است که اخبار منتشر شده اند و وقتی که کتابی نوشته شده است(لیه33، 2004؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،) . وبلاگ ها و ویکی ها این خلا دانشی را پر می کنند و به عنوان منابع دست دوم دانشی شناخته می شوند که به طور همزمان می توانند به روز شوند.
– شبکه های اجتماعی ارزش آفرینی می کنند
بسیاری از سازمان های کوچک و بزرگ از وبلاگ ها برای بازاریابی و روابط عمومی و نیز ارتباطات درونی، همکاری و به اشتراک گذاری و مدیریت دانش استفاده میکنند. آنها همچنین تفکر خلاقانه را شبیه سازی می کنند و به عنوان منبعی برای پاسخ های سریع معرفی می شوند(تبیوت34، 2006؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14، ). دستیابی فوری به جامعه و یا شبکه ای از متخصصان می تواند اثربخشی واقعی داشته باشد و فرایند ها را به گونه ای تسریع بخشد که از به اشتراک گذاشتن دانش در میان کارکنان در شبکه منتفع شوند. (اسمیت و لوندی35، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،)
– بهبود مدیریت روابط مشتری
مسئولان فروش تمایل دارند تا روابط میان یک شرکت و شرکت دیگر را بهبود بخشند. یکی از مهم ترین علائق شرکت ها آن است که بتوانند پلتفرم شبکه اجتماعی شان را با برنامه های کاربردی اتوماسیون نیروی فروش همراستا کنند. این امر اثربخشی نیروی فروش را بهبود بخشیده و ممکن است دانش روابط مشتریان و جنبه های مختلف آنها را تقویت کنند(دسیستو و اسمیت36، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14، )
– مدیریت پروژه موثر را امکان پذیر می کند
با اینکه افراد بدلیل زمان یا مسافت از هم دور می افتند، فناوری های مرتبط، این پتانسیل را دارند تا تیم ها و جوامعی از اقدامات در کنار هم ایجاد کنند، اعضای تیم جدیدی را معرفی کنند و سلسله مراتب افقی داشته باشند ، استفاده از ایمیل را کاهش دهند و کنترلی بر ارتباطات با شرکایشان داشته باشند که بدانها این امکان را می دهد تا اعضای تیمشان را در اخبار و پیشرفت ها آگاه ساخته و روی آنچیزی که در سایت پست می شود، تعامل داشته باشند. SNS ها همچنین همکاری با مهارتهای خاص و تجربیات کاری گذشته یکسان را تسهیل می نماید و می توان از آنها در پروژه های جدید استفاده کرد (دیمیکو و میلن37، 2007؛ (دسیتو و اسمیت، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14، ).
– انتقال به پارادایم مدیریت دانش
شبکه های اجتماعی به افراد کمک می کنند تا به تخصص های کاربردی زمانی که نیاز دارند، دسترسی داشته باشند. شبکه های اجتماعی خودانگیزشی را افزایش می دهد چون فعالیت های کلیدی برای کارهای روزانه هستند و ناشی از انگیزه های طبیعی هستند و به افراد امکان می دهد تا آنچه که می خواهند بدانند ، هرجاییکه که می خواهند و هر زمانی که می خواهند و با هر که می خواهند، به اشتراک گذارند (آی بی ام38، 2007؛ (دسیتو و اسمیت، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،). افراد قادرند تا انتخاب کنند که چگونه می خواهند دانش فردی شان را مدیریت کنند و برای رسیدن به اهدافشان از کدام ابزار می توانند بهترین استفاده را بکنند.
– بهره وری فزاینده و هزینه کاهش یافته
فیس بوک به کارکنان این امکان را می دهد تا با همکاران و شرکایشان در ثانیه ارتباط داشته باشند و وقت بیشتری بری کارهای پربازده داشته باشند(مان، 2008؛ (دسیتو و اسمیت، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14، ). مان (2008) همچنین بیان می کند که مدیران در سراسر دنیا با استفاده از فیس بوک ، فعالیتها پروژه های همکارانشان را دنبال می کنند و آنها می بینند که افراد فورا روی چه چیزی کار می کنند و نیازی ب تماس و یا ایمیل ندارند. شرکتها همچنین از فیس بوک استفاده می کنند تا ایده های مرتبط با توسعه محصول و مشتریان بالقوه را جمع آوری و آزمون کنند و یا از ابزارهای فروش استفاده می کنند تا ارتباطاتی در خصوص شرکت هدف شناسایی کرده و بیابند.
خصوصیات مثبت شبکه های اجتماعی: خصوصیات آموزشی، تربیتی
* بهبود ارتباطات و همکاری:
وبلاگ نویسی فعالیت در حال رشدی در میان حرفه ای ها و دانشجویانی دارد که مشتاقند تا ترکیبی از تفاسیر غیررسمی، لینک ها به منابع و نکات فردی را در وبلاگ هایشان نمایش دهند.SNS ها فرصتهایی به افراد می دهند تا تجربیات زندگی شان را به اشترک گذارند، و بازتابی روی مسائل اجتماعی داشته باشند و خودشان را در فضایی غیر تهدیدی ارائه کنند. (یاپ و همکاران، 2005؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،). SNS ها همچنین جوامع را قادر می سازند تا مکانی برای متخصصان، به اشتراک گذاری محتوا باشند و برای ایجاد محتوا همکاری داشته باشند(بردلی39، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،) ، همچنین به کارکنان دانشی امکان توسعه محدوده و حوزه روابط حرفه ای شان را می دهد.
* شبکه اجتماعی از تحقیق و توسعه پشتیبانی می کند:
محققان علاوه بر استفاده از دانش موجود ، دانش جدیدی ایجاد می کنند(روزول، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،). فعالیتهای آنان اغلب در حوزه اجتماعی و تبادلات غیر رسمی، طوفان مغزی، اکتشاف ایده ها و شکوفایی متقاطع انجام می شود. شبکه های اجتماعی به محققان این امکان را می دهد تا از شبکه های اجتماعی اطلاعات و افراد به سمت چرخه های قدیمی دوستی بروند.
* شبکه اجتماعی سرمایه اجتماعی را بهبود می بخشد:
سرمایه اجتماعی، منابعی هستند که از طریق ارتباطات میان افراد بوجود می آیند(الیسون و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،) و مرتبط با خروجی های مثبت اجتماعی هستند همچون: سلامت عمومی بیشتر، نرخ جرایم کمتر و بازارهای سرمایه موثر تر .فیس بوک موانع مشارکت را کاهش می دهد بنابراین دانشجویان به جای آنکه از ارتباطات اولیه خجالت بکشند و یا نتوانند بدانها پاسخ مناسبی دهند، بیشتر بدان مشتاق شوند. و کاربرانی که بیشتر درگیر می شوند ، روابط قویتری دارند که قبلا می توانست ضعیف تر باشد(الیسون و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،)
* فرصتهای انگیزشی و یادگیری:
بر این باور است که وبلاگ نویسی کلاس درسی پتانسیلی برای انگیزش دانشجویان است تا همکاری آنلاینی داشته باشند و فرصت های همکاری شان را ارتقا دهند. سطح سواد در کلاس های درسی ممکن است از طریق استفاده از خط داستان و دیالوگ ها بهبود یابد(کلاید40، 2005؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). کلاید (2005 ) SNS ها را به عنوان ابزارهای آموزشی معرفی می کند چرا که این امکان را به دانشجویان می دهند تا ایده هایشان را ایجاد و بازخورد مناسبی ارائه دهند. شبکه اجتماعی به معلمان کمک می کند تا تحلیل های بازتابی را بهبود بخشیده و جامعه یادگیرنده ای داشته باشند که فراتر از دیوارهای مدرسه می رود(10). مازر و همکاران41(40) بیان می کنند که مشارکت کنندگانی که به وب سایت فیس بوک معلمی دسترسی دارند که میزان بالایی از اطلاعات را به اشتراک می گذارد، سطح بالاتری از انگیزه و یادگیری موثر را از خود نشانم ی دهند و دیدگاهی مثبت به دوره و معلم دارند. معلمانی که آموزش را با استفاده از شوخی و داستان و احساسات و خودافشایی شخصی می کنند نه تنها در بیان محتوای دوره، توسط دانشجویان موثرتر درک می شوند، بلکه جو یادگیری مثبتی را ایجاد می کنند. شبکه اجتماعی همچنین ارائه کننده آموزش هایی با پلتفرم های عالی است که هویت حرفه ای شان را از طریق سایر همکلاسی ها و ایده های مباحثاتی بهبود می بخشد. و بدانها این امکان را می دهد تا روابط حرفه ای شان را توسعه دهند (به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 14،)
* ابزار یادگیری در کتابخانه ها:
کلاید بر این باور است که وبلگ نویسی در مدارس یکی از فعالیتهای مبتنی بر اطلاعات است که نیازمند توسعه مهارتهای اطلاعاتی در دانش آموزان است و بنابراین باید توسط کتابخانه های مدارس پشتیبانی شود. شبکه اجتماعی می تواند توسط کتابخانه داران استفاده شود تا سطح دیداری بودن، مباحثات و یا تصاویر کلیشه ای از کتابخانه ها را تغییر دهد و ترافیک های تحقیقاتی توسط پیامهای فیس بوک را افزایش داده و خدماتی ارائه دهد که به کتابخانه ها کمک می کند تا با راحتی بیشتری عمل می کنند (اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15، س 13).
استفاده فعلی از رسانه های اجتماعی در میان جوانان و دانشکده ها
گزارش پروژه اینترنت و زندگی آمریکایی42 در سال 2001 (لنهارت43 ، رینی و لویس44 2001 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2،) اولین نشانه از نقش اجتماعی رو به رشدی بود که فناوری های ارتباطی در زندگی جوانان بازی می کردند. این پروژه به این نتیجه رسید که سه چهارم همه نوجوانان میان سنین 12 تا 17 سال از اینترنت و پیام فوری (IM) استفاده می کردند و این فناوری ها جنبه مهمی از زندگی شان شده بود.
* 76 درصد از نوجوانان آنلاین می گفتند که اگر اینترنت نداشته باشند هیچ راهی برای آنلاین بودن ندارند.
* 48 دصد می گفتند که استفاده شان از اینترنت موجب بهبود روابط با دوستانشان شده است
* 32 درصد می گفتند که ابزارهای اینترنتی بدانها کمک می کند تا دوستان جدیدی پیدا کنند.
همچنین با ارزش است که گفته شود این فناوری ها چه نقشی در رویداد های شخصی ارتباطات اجتماعی نوجوانان دارند. بیش از یک سوم نوجوانان از IM برای ارتباطات اجتماعی استفاده می کنند و نمی خواهند که در مباحثات رودر رو با دوستانشان قرار گیرد و یا چیزی از آنها بخواهند و یا رابطه شان را بهم بزنند.
وقتی پروژه اینترنت و زندگی آمریکایی نتایج اش را در سال 2007 به روز کرد ، (لنهارت وهمکاران، 2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2، سطر 43)به این نتیجه رسیدند که تعداد نوجوانان آنلاین افزایش یافته است استفاده شان از منابع آنلاین به شدت اجتماعی شده است. حدود 93 درصد نوجوانان از اینترنت استفاده می کنند و بیشتر آنها این امر را برای ارتباط اجتماعی شان حیاتی می دانند. مکانی که میتوانند ابداعاتشان را به اشتراک بگذارند، داستان سرایی کنند و با دیگران تعامل داشته باشند. آنها به این نتیجه رسیده اند که استفاده نوجوانان از سایر فناور هایی چون ایمیل کاهش یافته است در حالیکه استفاده از رسانه های اجتماعی بالا رفته است. استفاده از IM از 75 درصد در سال 2004 به 68 درصد در سال 2007 رسیده است. با این حال، این گزارش بیان می کند که این امر ضرورتا بدین معنی نیست که IM در میان نوجوانان محبوبیت کمتری دارد. بلکه کارکرد IM با بسیاری از رسانه های اجتماعی و برنامه های کاربردی بازی یکی شده است که نشان می دهد که نوجوانان IM را به عنوان فناوری جداگانه ای نمی بینند.
از طریق طراحی برای استفاده های اجتماعی، SNS ها در حال عبور از یک حوزه زندگی نوجوانان به حوزه های دیگری چون آموزش هستند. کارلین45(2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2،) گزارش می دهد که اکثرا 60 درصد از دانشجویانی که از شبکه های اجتماعی استفادهمی کنند در خصوص آموزش به صورت آنلاین صحبت می کنند و 50 درصد در خصوص برخی مطالعات درسی خاص(کارلین 2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2،). در پرتو این ، تعجب انگیز نیست که دبیرستان ها شروع به تجربه SNS کرده اند. Sagus Union School District به استفاده از فیس بوک و مای اسپیس در آموزش اشاره می کند(اوهالان46، 2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2،). اوهالان (2007) بیان می کند که سایت شبکه اجتماعی Saugus (که به عنوان جامعه SUSD نیز شناخته می شود) ابتدا برای هر چیزی از خبر گرفته تا صفحات وب تا گزاش های شفاهی در خصوص زندگی فردی را در بر می گرفت. برای مثال اخبارهایی درباره مستعمره های جدید نوشته می شد و در روزهای مختلف نمایش داده می شد . بعلاوه معلمان از ویژگی های وبلاگ نویسی های سایت استفاده می کردند تا دانشجویان را تشویق کنند تا موضوعات آکادمیک مختلفی را از علم گرفته تا ادبیات روی این سایت بنویسند(اوهالان 2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،)
یکی از ایجاد کنندگان این سایتها ، استفاده از این جامعه را توصیف می کند که : از طریق این سایت ها ، افراد می توانند مجموعه های مختلفی را ایجاد کنند و ابزارهای به اشتراک گذاری دارند که هر کدام امکان ایجاد محتوا و اشتراک آن با عامله مردم، اعضای سایت، گروههای کوچک و یا فقط خودشان را می دهد. اخیرا نزدیک به 350 کاربر معلم و حدودا 45- کاربر دانش آموز از این جامعه SUSD استفاده می کنند(کلین47، 2008، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،)
کلین (2008) (ص3،)گزارش می دهد که یکی از مزیت های اصلی بهبود ارتباطات و تثبیت وضعیت این جامعه است. دپارتمان ها هم اکنون وسایل موثری هستند که اخبارها، به روز شدن ها، شکل ها و قابل ها را برای کاربران ارائه می دهند و برای استفاده ساده، منعطف، به موقع، و بسیار موثر تر از روزنامه های کاغذی، وب سایت ها و یا اسناد متمرکز هستند(ص 3). اگرچه هنوز در گام های اولیه ، دستاوردهای آکادمیک گزارش شده اند. بیان شده است که معلمان از این ابزارها استفاده اهرمی می کنند تا برنامه های درسی شان را از طریق پروژه های گروهی و مرور درس ها بهبود بخشند و آزمون های تستی گرفته و پیشرفت دانشجویان را تحت نظر داشته باشند(کلین 2008، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،). به طور مشابه، معلمان همان نتایج را در حوزه های روان بودن نوشتن و زبان دیده اند(کلین 2008، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،). همه اینها مزیت هایی است که موجب صرف هزینه پایین و تمایز دانشکده ها می گردد.
موسسه هیات دانشکده ها ملی 2007 (به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،) بیان می کند که استفاده از SNS ها به نظر می رسد که روند جدیدی است. تقریبا 7 ناحیه از 10 ناحیه برنامه های وب سایتی برای دانشجویان دارند(69). تقریبا نیمی از آنها گفته اند که مشارکت دانشکده ها شان در پروژه های همکارانه آنلاین با سایر دانشکده ها است و نیم دیگر بیان کرده اندکه مشارکت دانشجویان شان در برنامه های بین المللی و سایر برنامه های آنلاین است. جای تعجب است که بیش از یک سوم می گویند که دانشکده ها و یا دانشجویانشان وبلاگ دارند که رسمی است و یا در حوزه آموزش است. بیش از پنج ناحیه (22 درصد)می گویند که کلاس های درسشان دارای ویکی ها و یا ساخت ویکی ها و وب سایت هایی است که به بینندگان امکان اضافه ، حذف و یا ویرایش محتوا را می دهد. (موسسه هیات دانشکده های ملی، 2007، (به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،)
اوهالان(2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3، سطر 41) با بیان ارزش استفاده دانشجویان از SNS ها در دبیرستان بر این باور است که معلمان … نگهبانان این سایتها هستند و هر آنچه که دانشجویان می خواهند منتشر کنند همچون اطلاعات پروفایل، موجدی های وبلاگ ها را برای دانشکده و استفاده شخصی زیر نظر دارند. …. معلمان از این راه به عنوان یک ابزار یادگیری استفاده می کنند و اگر مطلب نادرستی نوشته شده باشد آن را اصلاح می کنند و به دانشجویان اجازه می دهند تا قبل از آنکه مطلب نادرست شان توسط دوستان و سایر همکلاسی ها خوانده شود، آن را اصلاح کرده باشند و بدلیل ماهیت وبلاگ نویسی به دانشجویان امکان بازبینی و اصلاح نوشته های دیگران را نیز می دهند. (ص 42). اوهالان همچنین بیان می کند که بسیاری از معلمان دانشجویان را ترغیب می کنند تا انگلیسی را در وبلاگ و یا چت آنلاین به صورت درست استفاده کنند. موسسه هیات دانشکده ها ملی، 2007 (به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،)همچنین بیان می کند که سیاست های امنیتی همچنان مهم است و علاوه بر آموزش دانشجویان در خصوص امنیت آنلاین و مسوولیت در خصوص بیانی که به صورت آنلاین انجام میگیرد، دانشجویان در حین استفاده از ابزارهای شبکه اجتماعی این موارد را به صورت بهتری درک می کنند.
استفاده های فعلی از سایت های شبکه های اجتماعی در سطح کالج
استفاده های کتابخانه ای
سایت های شبکه های اجتماعی با سادگی تبادل اطلاعات و سرعت گسترش زیاد مشخص می شوند که بدین صورت ابزارهای قدرتمندی برای همکاری می باشند (پارکر و چائو48، 2007، ص 57،). بسیاری از کتابخانه های کالج به فیس بوک و مای اسپیس مرتبط هستند. در جورجیا تک، کتابداران خدمات اطلاعاتی استفاده از فیس بوک در ارتباط با دانشجویان مهندس مکانیک را بیان می کنند(متیو49، 2006 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،). "باداشتن 1700 دانشجوی مهندس مکانیک ، تعجب کردم که به این نتیجه رسیدم که 1300 نفر از انها در فیس بوک هستند. این امر نشان دهنده فرصتی است که کتابخانه ها بتوانند بیش از 75 درصد از مخاطبانشان را به طور مستقیم پیدا کنند". متیو بیان می کند که فیس بوک به ارتقا کتابخانه ها در یافتن موضوعات کمک می کند و نیازهای دانشجویان را پوشش می دهد(متیو 2006، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،).
با این حال ، کتابداران همچنین به نکاتی در حین استفاده از فیس بوک اشاره می کنند. (میلز و جانسون50، 2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،)بیان می کنند که متاسفانه فیس بوک به شدت فردی است و نمی توان با یک موجودیت و ماهیت گروهی ثبت نام کرد. مدیران فیس بوک، کتابداران را تشویق می کنند تا پروفایل های کاربری موسسات را با پروفایل های فردی جایگزین کنند و گروههایی شکل دهند که خدمات کتابداری را به سایر افراد بهبود می بخشد. فیس بوک به نظر می رسد که اخیرا این قواعد را تغییر داده است. (میلر و جانسن2007 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3، سطر 12) همچنین فیس بوک را در کتابخانه شان را بکار برده اند و بیان می کنند که قبل از آنکه بخواهید به صورت موثری خدماتتان را بهبود بخشید باید با سایر افراد ارتباط داشته باشید. بسیاری از کتابداران در سراسر ایالات متحده از مای اسپیس و فیس بوک استفاده می کنند تا به دانشجویان دسترسی داشته باشند، رویدادهای کتابخانه ها را معرفی کنند، سوالات مرتبط با تحقیقات کتابخانه ای را پاسخ دهند.
فارکاس ،2007 (به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،) این پدیده را بدین شکل بیان می کند: بسیاری از کتابخانه های آکادمیک حضوری آنلاین دارند و خدمات کتابخانه ای به فراگیران آنلاین ارائه می دهند. به طور مشابه ، کالج بوکلین، پورتالی در مای اسپیس برای خدماتش دارد… که مشتمل بر کاتالوگ ها و پایگاه های داده و نیز مستنداتی می شود که چگونه از منابع کتابخانه در خارج از دانشکده استفاده کرد. در حقیقت در یک مطالعه از کتابداران می خواهند تا تعیین کنند که دانشجویان ازچه منابعی بیشتر استفاده می کنند تا به دنبال مراجع شان بگردند و یا سوالات مرتبطشان را جستجو کنند: ایمیل، تلفن ، IM، فیس بوک یا ارتباط رودررو(مک و همکاران51، 2007، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،). دانشجویان این مطالعه بیشتر ترجیح می دهند تا از فیس بوک و ایمیل برای یافتن جواب سوالات و یا مراجع شان استفاده کنند و کمتر از ارتباطات رودررو استفاده میکنند.
با این حال، این تصویر کاملا مثبت نیست. بر اساس پیمایشی که از 366 دانشجوی سال اول دانشگاه والپارسیو انجام شده است، کتابخانه ها بسیار از استفاده از فیس بوک و مای اسپیس دور هستند ، کانل52(2009)به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3، سطر 29) بیان می کنند که کتابخانه ها در این خصوص با احتیاط عمل می کنند. وی بیان می کند که اغلب دانشجویان با این ایده موافق هستند که کتابخانه ها به فیس بوک متصل شوند، و کسانی نیز که نگاه منفی دارند بدلیل آن است که این سایت ها پتانسیل سواستفاده از حریم خصوصی افراد را دارندو مطالعات قبلی که توسط چو و موئلمن (2008، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص3،)نجام شده است همچنین بیان می کند که نگاه های دوگانه ای به استفاده از فیس بوک و مای اسپیس در کتابخانه ها از طرف دانشجویان وجود دارد. برخی بیان می کنند که ایمیل در این نوع ارتباطات با ارزش تر است . مطالعه ای که توسط هندریکس و همکاران53 ،2009، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص3،) انجام شده است به داده هایی می رسد که بیان می کنند که نمی توان به اجماع نظر رسید که آیا فیس بوک و برنامه های کاربردی در کتابخانه های علوم بهداشتی مفید هستند یا خیر.
استفاده های دانشکده ها
SNS ها همچنین موجب پدید آمدن کلاس های درسی جدید در دانشکده ها شده اند. مازر و همکاران (2007) (به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص3،)بیان می کنند که شبکه فیس بوک نه فقط توسط دانشجویان استفاده می شود که توسط خود دانشکده ها نیز کاربرد دارد. با توجه به سخنگوی فیس بوک ، تقریبا 29700 نفر از اعضای فیس بوک خودشان را به عنوان یک دانشجو و یا کارمند معرفی می کنند. این امر هم مزیت هایی دارد و هم پیامدهایی. مازر و همکارانش(2007، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص3،) بیان می کنند که دانشجویان ممکن است استفاده معلم از فیس بوک را به عنوان تلاشی ادراک کنند که موجب روابط مثبت با دانشجویان می شود و تاثیرات مثبتی روی خروجی های دانشجویان دارد. …. با این حال، معلمان ممکن است از دانشجویان انتظار داشته باشند تا رفتارهای خاصی داشته باشند و یا هنگام استفاده از فیس بوک محتاطانه عمل کنند. علارغم این پیامد بالقوه ، معلمان ممکن است با استفاده از فرهنگ معلم شاگردی قبلی اعتبار بیشتری داشته باشند.
مازر، مورفی و سیموند ادراک مثبتی در خصوص استفاده دانشجویان و دانشکده ها از فیسبوک دارند هدف اولیه از این مطالعه بیان تاثیر خودافشایی معلمان در فیس بوک روی انگیزه دانشجویان ، یادگیری موثر و محیط کلاس درسی است. یافته ها نشان می دهد که خودافشایی بیشتر معلمان منجر به سطح بالاتری از انگیزه و یادگیری موثر می شود که منجر به داشتن جو مطلوبی در کلاس درسی می شود. در این مطالعه SNS ها به نظر می رسد که به دنبال بهبود جو کلاس درسی برای معلمان هستند. (به نقل از روبلیر و همکاران، 2010).
استفاده های اداری
بسیاری از استفاده های رایج از SNS ها در جوامع دانشگاهی ایجاد پروفایل ها و گروههایی برای بیان رویدادها و ارتباط با سایر کاربران است. کالج ها همچنین از SNS ها استفاده می کنند تا گروههای بازاریابی دانشگاهی داشته باشند. فیس بوک به نظر می رسد که اینگونه درک می شود….. "مکانیزم بسیار خوبی برای ارتباط با دانشجویانمان باشد چرا که به ما این امکان را می دهد که جایی برویم که آنها رفته اند؛ این محیطی است که دانشجویان در آن راحت هستند(مک و همکاران 2007، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص4،).
کالج کسب و کار دانشگاه ایلسونیس جنوبی در کاربونلند گزارش می دهد که استفاده از فیس بوک در ارتباطات و رویدادهای بازاریابی دانشکده ها و نیز فعالیتهایی است که دانشجویان و فارغ التحصیلان داشته اند. بخش های دانشگاهی 400 عضو در گروههای فیس بوک دارند که این امکان را به اعضا می دهند تا اخبار های دانشکده ها را دریافت و ارتباطات سریعی با سایر دانشجویان، دانشکده، فارغ التحصیلان و سایر افراد مرتبط با جامعه دانشگاه داشته باشند. (چو و ملومانس54، 2008، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص4،). یک مقام دانشگاهی به مزیت های اشاره می کند که بدانها رسیده است. گروه های فیس بوک راهی ساده و بی هزینه برای معرفی دانشکده ها، یادگیری سازمان های دانشجویی، آپلود عکس و غیره است. در آینده ، دانشکده ها ممکن است از فیس بوک برای پیمایش های دانشجویان روی موضوعات مختلف استفاده کنند. فیس بوک همچنین دانشکده ها را در دسترس تر می سازد و راههای جدیدی برای ارتباطات باز می کند(چو و ملومانس55، 2008، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص4،). فیس بوک و نیز سایر SNS ها، استفاده می شوند تا خط ارتباطی میان دانشجویان و دانشکده ها را بهبود بخشند با اطلاع رسانی که در خصوص رویدادهای کالج و سیر فعالیتهای دانشگاهی دارند.
کاربردهای آموزشی، تربیتی رسانه های اجتماعی
در میان انواع مختلفی از ابزارهای آنلاین که امروزه برای ارتباط استفاده می شود، رسانه های اجتماعی جزء مدرن ترین و جذاب ترین آنها بخصوص برای جوانان در تمام دنیا می باشد (آقازمانی، 2010، به نقل از احسن و سهیل، 2012، ص 20،).
آشکار است که برنامه های کاربردی رسانه های اجتماعی ، به دلیل ویژگی های ذکر شده ، بطور نزدیکی به بیشتر نکات آموزشی مرتبط است (فردیگ،2007؛ به نقل از مورات و چاکیر، 2010، ص 49؛). توضیح این قضیه که جامعه و تکنولوژی همدیگر را تکمیل می کنند، این که آنها بطور دو طرفه وابسته اند و اینکه امروزه در آغاز قرن 21، آنها بدون دیگری نمی توانند باقی بمانند، مطلبی است که امروزه بسیار مشخص شده است (پترویک56،2009؛ آرنو و راموس57،2011؛ ایسلجاموویج و همکاران58،2011؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 355؛). تکنولوژی حاضر در همه جاست و هر بخشی از زندگی ، جامعه و خانه ها را در بردارد. در زمینه ی آموزش، تکنولوژی نقش ثانویه ای در فرآیند انحصاری انتقال دانش ندارد، بویژه به این دلیل که تکنولوژی بطور فزاینده ای زندگی دانش آموزان از هر سنی را پوشش می دهد( الیسون، 2008؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 355؛).
در زمینه های روان شناسی و زبان شناسی چنین ثابت شده است که فرآیند ذخیره سازی اطلاعات یا کلمات در ذهن انسان با طبیعت روانشناسی دریافت کننده تعیین می شود. همچنین محققان دریافتند که این نظریه با فلسفه یونانی آریستوتل پشتیبانی می شود که بر تئوری دانش در صورت نیاز به استفاده از برخی از سرگرمی ها در طول فرآیند یادگیری درسی تاکید می کند. بنابراین این سایت ها ابزارات مفیدی خواهد بود که درصورتیکه قادر به کنترل آنها برای جور کردن نیازهایمان به دانش و علم باشیم، می توانند انقلابی در زمینه ی آموزش ایجاد کنند(اشرف، 2012).
در این عصر آگاهی، دانشجویان به شدت وابسته به تکنولوژی های وب 2 ( از جمله بلاگ ها، تویتر، پادکستها، ویکی ها، سایت های شبکه های اجتماعی، به اشتراک گذاری ویدئو و عکس) و اینترنت، که نقش فزاینده ی مهمی در زندگی اجتماعی به علاوه زندگی فرهنگی آنها ایفا می کند، هستند (لگو مونوز و تونر59،2009؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 355؛). تکنولوژی های وب 2 و بویژه سایت های شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک و مای اسپیس، اثر بسیار مهمی روی زندگی میلیون ها دانشجو داشته است ( تامپسون60،2007؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 356؛)، که منجر به شگفتی محققان در مورد نقشی که رسانه های اجتماعی می توانند در آموزش داشته باشند، شده است ( جولی61،2007؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 356؛).
اگرچه تکنولوژی های وب 2 برای تقریباً 5 سال در حاشیه بوده اند، اما آنها دارای اثر قابل ملاحظه ای روی تحصیلات عالی هستند ( آرمسترودگ و فرانکلین،2008؛ سندال، سکوسی و پسلاک،2008؛ به نقل از حمید و همکاران، 2009، ص 419؛). همچنین مطالعات نشان داده که SNS ها می توانند برای یادگیری زبان دوم استفاده شوند (اتا، 2012، ص 144،).
از نظر جمعیتی، اکثر کاربران وب 2 جوانان هستند (بوید،2007؛ به نقل از حمید و همکاران، 2009، ص 419؛ س 10).کندی و همکاران (2007) و گروسک (2009) (به نقل از حمید و همکاران، 2009، ص 419؛) بیان کردند که برنامه ریزی بایستی پیش از سازگاری با تکنولوژی های شبکه های اجتماعی در کلاس ها ساخته شود، بطوریکه فقط نوجوانان نباشند که بتوانند یک چنین تکنولوژی هایی را بنا به دلایلی از جمله تنوع تجارب، نسبت خویشاوندی، نگرش ها و انتظارات دانشجویان از تکنولوژی های آنلاین داشته باشند. مورای62 (2008) ( به نقل از حمید و همکاران، 2009، ص 419؛) اشاره کرد که نوجوانان از شبکه های اجتماعی آنلاین اکثراً خارج از کلاس و برای اهدافی به جز آموزش استفاده می کنند. با اطمینان به این استدلال، محققان بیان کردند که اگر اساتید برای همگام شدن با نسل جدید، مجبور به استفاده از وب 2 برای آموزش و یادگیری باشند، بایستی مدل های آموزشی خود را هماهنگ کنند.
رشد سایت های شبکه ای اجتماعی (SNS) از جمله فیس بوک، لینکدلن، و مای اسپیس، امروزه در میان دانشجویان نیز در حال افزایش است. تعداد فزاینده ای از اساتید تحصیلات تکمیلی ،ارائه آموزش از راه دور را با SNS ها همراه می کنند. اخیراً SNS های غیر تجاری ، بر پایه ی آموزش، مانند نینگ و الگ در آموزش، انجمن هائی برای تمرین و تسهیل حضور اجتماعی برای دانشجویان ثبت نام کرده در دوره های آموزش از راه دور را ساخته است.
محققان این موضوع را تصدیق می کنند که ارزش افزوده ی شبکه های اجتماعی بر پایه ی ترکیبی از یادگیری رسمی و غیر رسمی، با ایجاد ارتباطات بین دانشجویان، و توانائی برای غیر متمرکز کردن و ایجاد فعالیت های درسی و آموزشی و بر پایه ی استفاده بالقوه جمعی طراحی شده و توسط تعداد وسیعی از کاربران با یک کاربرد عمومی که اتصال ابتدایی کارکنان آموزشی هستند، بنا شده است (هارو63،2009؛ به نقل از ویدال و همکاران، 2011، ص 196؛).
مطابق با کاربرد ویژه این رسانه ها برای حوزه ی آموزشی، بایستی بدانیم که وب 2 و تاکید ویژه ی آن بر حرکات اجتماعی ، ایجاد جوامع مجازی آموزشی و میزبانی کامل از شبکه های آموزشی، بیشتر شده است.(گارسیا سانس، 2008؛ به نقل از ویدال و همکاران، 2011، ص 188؛).
توسعه ی سریع تکنولوژی های اطلاعات و ارتباطات، تغییراتی در کاربردها و عملیات مختلف آموزشی و تکنولوژیکی را بوجود آورد ( مازمان و اسلوئل64،2010؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص356؛). در حال حاضر، رسانه های اجتماعی به سرعت توسط میلیون ها کاربر که بیشترشان دانشجویان با هدف های زیاد در ذهنشان هستند، استفاده می شود (لنهارت و مادن65،2007؛ سیلوین،2007؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 356؛). مطالعات نشان دادند که ابزارهای رسانه های اجتماعی فعالیت های آموزشی را با ایجاد، فعل و انفعالات، همکاری، مشارکت فعال، به اشتراک گذاری اطلاعات و منابع، و تفکر انتقادی تقویت میکند (آجان و هارتشورن،2008؛ سیلوین،2007a ؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 356؛ س 40-37). امروزه دانشجویان، بیشتر فرصت های آموزشی اختیاری، ارتباطی، با اثر متقابل و اجتماعی را در زمینه های آموزشی می طلبند (مک لوگین و لی66،2007؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 356؛).
افزایش تکنولوژی های اجتماعی، فرهنگی را بوجود آورده است که در آن جوانان بیشتر در ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای صفحه ی خود شرکت می کنند که بطور عمیقی روش ارتباطی و اثر متقابل آموزشی دانشجویان را تغییر می دهد. تحقیقات قبلی بیان می کنند که سرعت سازگاری با فیس بوک در دانشگاه ها و دانشکده ها قابل ملاحظه است- 85% دانشجویان دانشکده ها که دارای شبکه ی فیس بوکی دانشکده هستند، آن را فرا گرفته اند (تامپسون،2007؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص357؛). همچنین در بیشتر آنها دانشجویان زمان بیشتری را بطور آنلاین در یادگیری غیررسمی با تعامل با هم و دریافت بازخورد نسبت به این عمل با اساتید در کلاس های مرسوم می گذرانند( فاگ فیلیپس و همکاران67، 2011؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛ س13-10). به علاوه، فیس بوک دارای طرفداران در حال افزایشی در بین دانش آموزان دبیرستانی و راهنمائی می باشد (لیپسمن، 2007؛ لنهات و مادن،2007؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛).
خصوصیاتی که فیس بوک را به عنوان ابزاری معرفی می کند که می تواند بطور معنی داری به کیفیت آموزش کمک کند عبارتند از: پرورش ارتباط مثبت بین دانشجویان و انگیزه و تعامل دانشجویان فراگیر (وست و همکاران،2009؛ کابیلان و همکاران،2010؛ ص357؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، س 19-16)؛ شرکت دانشجویان در بدست آوری عناصر یادگیری و انتقال موفق دانش (مادج و همکاران68،2009؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص357؛)؛ توسعه ی یک نگرش مثبت برای آموزش و بهبود کیفیت آموزش (پاسک و هاگیتای69،2009؛ کیرشنر و کارپینسکی،2010؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛)؛ توسعه ی هوش فردی به علاوه ی عقاید انتقادی (لامپ و همکاران، 2008؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص357؛)، توسعه ی ارتباطات و فعل و انفعالات در رابطه بین دانشجویان و اساتید در بیرون از کلاس ها (سیلوین،2009؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛).
بعدها، فیس بوک اساتید را قادر ساخت تا نتایج سازنده ی آموزشی را در زمینه های مختلف فراهم کنند ( پمپک، 2009؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛)؛ آموزش دیفرانسیل را با دانشجویان با بیشترین علاقه تمرین کنند ( هیو،2011؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛ ؛ ارزیابی تشخیصی تکوینی را در فرآیند آموزش ادغام کنند و متعاقب آن فعالیت های آموزشی را بسنجند (پاسک و هارگیتای، 2009؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛)؛ تغییری در استراتژی، ذهنیت، نگرش و رفتار با استفاده ی رسانه های اجتماعی بدهند (روبلیر70،2010؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص357؛)؛ روابط آموزشی کارآمدی را در شبکه ی اجتماعی توسعه دهند (سلوین،2009؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛ س 34)؛ دانشجو را به عنوان یک شریک تعامل قبول کنند (شوارتز،2009؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛ ؛ راههای آموزش و دانشی که توسط دانشجویان دریافت شده است را آنالیز و مقایسه کنند ( روبلیر،2010؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛)؛ دانش و مهارت های لازم برای انجام فعالیت های آموزشی کارآمد را توسعه دهند (هیو،2011؛ به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص 357؛).
پرورش حس اجتماعی بویژه در محیط های آنلاین که دانشجویان اغلب فرصتی برای ملاقات رودر رو با دیگر دانشجویان و یا اساتید در دوره ها ندارند، مهم است. از آنجائیکه این سایت ها به اشتراک گذاری اطلاعات را تسهیل می کنند، تکنولوژی های استفاده شده در SNS ها ، به دلیل قادر بودن به ایجاد ارتباط در یک شبکه ی اجتماعی و آموزشی ، به بحث و ایجاد صمیمیت میان دانشجویان آنلاین کمک می کنند. (طرح آموزش تحصیلی ELI، 2007؛ به نقل از کوین و همکاران، 2010، ص 152؛).
زمانیکه SNS های تجاری از جمله فیس بوک و مای اسپیس، همه پسند هستند، SNS های جدید الظهور ، که برای اهداف آموزشی ایجاد شده اند، فرصتی منحصر به فرد را برای شاگردان فراهم می کند تا احساس جامعه بودن را بین دانشجویان ایجاد کرده و تعامل های شخصی را که می تواند منجر به ایجاد دانش تازه و ذکاوت اجتماعی شود،تشویق کند (الی71،2007؛ به نقل از کوین و همکاران، 2010، ص 153؛).
همانطوریکه فلورز (2009) بیان می کند، مشکل رسانه های اجتماعی ممکن است واقع در این حقیقت باشد که دانشگاه ها و شغل ها این تغییر را در تابلوی خود اتخاذ نکرده اند که اینترنت در حال تولید است و ما کاربرانی داریم که اطلاعات را انتخاب کرده، نظر داده و آنها را در یک سرعت باور نکردنی جابجا می کنند (به نقل از ویدال و همکاران، 2011، ص 196؛).
در مطالعه ی انگلیش و دونکان-هوول72 (2008) ، پروژه ای توسط دانشجویان دانشگاه تکنولوژی کوئینزلند، گروه مدیریت بازرگانی، معرفی شد. دانشجویان بطور مداوم از فیس بوک استفاده کردند، یک صفحه گروهی برای دسترسی دانشجویان به تجربه همدیگر و ادامه ی روند کاری، تشکیل شد. در این مطالعه، چنین نتیجه گرفته شد که فیس بوک می تواند به عنوان یک ابزار تکمیلی در آموزش استفاده شود (به نقل از مورات و چاکیر، 2010، ص 49،).
در مطالعه ی دیگر، گنچ73 (2010) بازتاب هائی از کاربرد آموزشی برنامه های کاربردی که با تکنولوژی وب 2 معرفی شدند را نشان داد: وبلاگ ها، پادکست و ویدئو کست، ویکیس، شبکه های اجتماعی، بوک مارک ها، بر چسب زدن و به اشتراک گذاری عکس ها. این مطالعه شامل جزئیات بدست آمده در طول سه دوره ی کارشناسی و یک دوره ی کارشناسی ارشد پیشنهاد شده است که توسط دانشگاه فیرات، گروه آموزش کامپیوتر و فن آوری آموزشی برای برنامه ی کاربرد آموزشی فیس بوک، یک شبکه اجتماعی معروف در جهان مدرن، می باشد (به نقل از مورات و چاکیر، 2010، ص 49؛).
در مطالعه ای راجع به کاربرد آموزشی رسانه های اجتماعی، قابلیت های شناختی، عاطفی و روانی دانشجویان تحت فیس بوک بررسی شدند. بحث مذبور چنین بود که اساتیدیکه می خواستند از فیس بوک استفاده کنند، از مزایا و معایب تعامل تکنولوژی و انسان آگاه بودند و آموزش موثر در محیط مجازی با فیس بوک فراهم شده بود. نتایج مطالعه نشان داد که علی رغم مزایای زیاد آموزشی رسانه های اجتماعی، فیس بوک بدون تحت نظر قرار گرفتن می تواند مضر باشد (فووت،2009؛ به نقل از مورات و چاکیر، 2010، ص 56؛).
در یک مطالعه ی دیگر، اقدامات دانشجویان در فیس بوک ارزیابی شد. مطالعه چنین یافت که زمانیکه فیس بوک برای اهداف آموزشی ترجیح داده می شود، اقدامات انجام شده در محیط مجازی براساس جنس، قومیت و سابقه ی تحصیلی خانواده، تغییر می کند(هارگیتای،2007؛ به نقل از مورات و چاکیر، 2010، ص 56؛).
مزیت های استفاده از رسانه های اجتماعی در امور آموزشی، تربیتی
اوزکان و مک کنزی (2008) ادعا کردند که اساتید نیاز دارند تا دانشجویان را با روش های بیشتری در قرن بیست یکم درگیر آموزش کنند و تکنولوژی های رسانه های اجتماعی می تواند یک چنین حالتی را ایجاد کند(به نقل از کوین و همکاران، 2010، ص 157؛).
جوامع درسی مجازی تشکیل شده توسط SNS ها به عنوان بزرگترین مجموعه از رسانه های اجتماعی، شاگردان را قادر می سازد تا در صحنه های جهانی، فراتر از مرزهای جغرافیایی، ارتباط داشته و همکاری کنند. حذف این مرزها منجر به افزایش ارتباطات، همکاری و شرکت داشتن می شود . در یک انجمن به اشتراک گذاشته شده توسط SNS، شاگردان می توانند درک خود را به اشتراک گذاشته، و با به اشتراک گذاری منابع معمول، از جمله متن ها، لینک ها و ویدئوها، در بحث ها شرکت و همکاری کنند(مک کان،2009؛ به نقل از کوین و همکاران، 2010، ص 154؛).
مطابق با ویلر و همکاران74 (2008) ، SNS ها به دانشجویان فرصت های بی سابقه ای می دهند تا ایده های خود را به اشتراک گذاشته، از خلاقیت خود لذت برده و بازخورد سریعی از همکار دانشجوی خود بگیرند (ص154؛). به علاوه، با توجه به گزارش الی (2007)، SNS ها فقط مردم را جذب نمی کنند بلکه حتی توجه آنها را جلب کرده، آنها را وادار به همکاری می کنند و تمامی کیفیت های مطلوب برای محتوای آموزشی را بار ها و بارها برایشان فراهم می کند (به نقل از کوین و همکاران، 2010، ص154؛). تشکیل شبکه های اجتماعی در زمینه ی موضوعات دانشگاهی، انعطاف بالایی به اساتید و دانشجویان می دهد تا آموزش داده و یاد بگیرند که این قابلیت انعطاف شامل توانایی برای اتصال به گروه های مرتبط توسط موضوع دانشگاهی ، نظر دهی به نوشته های وبلاگ ها، مشاهده ی عکس ها و ویدئوها، به علاوه، فعالیت های بیشمار آموزشی تشکیل شده توسط سازنده ی شبکه، است (الی،2007؛ به نقل از کوین و همکاران، 2010، ص 154؛)
همچنین کاربرد آموزشی فیس بوک، بنا به دلایل زیر، یک عنوان مطلوب برای مطالعه است: تعداد کاربران شبکه ی اجتماعی با ارتباط شدید ، بالا است؛ هر کاربر تنظیمات را می داند و همانند سیستم مدیریتی آموزشی ،فیس بوک ، ای میل، فرم ها و چت ها را ارائه می کند. از طرفی دیگر، آشکارسازی دلایل کاربرد روزانه ی این برنامه های کاربردی و گسترش سریع آن از زمانیکه می توانند عوامل ممکن برای تاثیر روی کاربرد آموزشی را تعریف کنند، بحرانی است. ( مورات و چاکیر، 2010).
فرصت هایی برای استفاده از رسانه های اجتماعی در آموزش
در زمینه ی آموزش، رسانه های اجتماعی به دانشجو فرصت هائی می دهند تا با دیگر دانشجویان، آموزنده ها، مدیران، فارغ التحصیلان، هم داخل و هم خارج شرایط فعلی ارتباط برقرار کنند. دانشمندان، ابزارهای رسانه هایاجتماعی برای توانایی آنها در جذب، ایجاد انگیزه و شرکت یافتن دانشجویان در عمل برقراری معنی دار ارتباط، تبادل محتوا، و همکاری مورد تمجید قرار می دهند(میلس75،2011؛ به نقل از اشرف، 2012، ص 20؛). فرصت هائی در استفاده شبکه های اجتماعی در آموزش وجود دارند که به شرح آنها می پردازیم.
قابلیت انعطاف:
آموزش انعطاف پذیر گزینه ی چه چیزی، چه موقع، چه جائی و چگونه مردم یاد می گیرند را گسترش می دهد. این نوع آموزشی، روش های مختلفی از آموزش شامل آموزش اینترنتی را پشتیبانی می کند. قابلیت انعطاف یعنی پیش بینی کردن و پاسخ دادن به نیازهای همیشه در حال تغییر و انتظارات آموزش فنی و حرفه ای و آموزش مشتریان است- که آموزنده ها و جوامع را شرکت می دهند . قابلیت انعطاف یکی از جذابترین عناصر یادگیری آنلاین در شبکه اجتماعی است. روش های مخلوط شده ایکه یادگیری رودر رو و آنلاین را با هم ترکیب می کنند، فقط برای یک آموزش آنلاین برتر هستند. کلاس های رودر رو به احتمال زیاد سطوح بالایی از درک عاطفی را فراهم می کنند، این در حالی است که راحتی و قابلیت انعطاف اجزای آنلاین می تواند دانشجویان را به هیجان آورد تا کار آموزشی خود را تکمیل کنند (اشرف و همکاران، 2012؛ ص 20،).
این آموزش در چشم اندازهای مختلفی از دانشجویان شرکت می کند که فرصت سود بردن از نظرات و پیشنهادات و اتحاد آنها با نظرات دانشجویان را افزایش می دهند و با استفاده از دانش خود در تشکیل یک اساس برای دانشجویان کمک می کنند. تئوری های آموزشی تصدیق می کنند که روابط انسانی یک عنصر حیاتی در فرآیند یادگیری هستند. بایستی ذکر شود که شبکه ی اجتماعی ، مشارکت از طریق کلاس های درسی مجازی ، اتاق های گفتگو و جلسات توسط ویدئو را فراهم می کنند.
قابل تکرار بودن:
به یاد آوردن اطلاعات بستگی به تمام حواس ما دارد در حالیکه پاسخ وابسته به ویژگی های افراد و انگیزه ی یادگیری است. بنابراین، بایستی راهی فراهم شود که به آموزنده امکان تکرار را می دهند که به ندرت در روش های آموزش سنتی این امکان وجود دارد (دوبرزانسکی و همکاران76،2007؛ ص 20؛). شبکه ی اجتماعی این روش را از طریق سایت های خود پیشنهاد می دهند و فرصتی را به آموزنده ها می دهد تا اطلاعات را به سرعت یا بعداً بازیابی کنند. (اشرف و همکاران، 2012؛ ص 20،).
راحتی و قابلیت دسترسی:
این گزینه این امکان را می دهد تا مواد یادگیری را از دوره های بزرگی که بطور آنلاین پیشنهاد می شوند انتخاب کنند که آموزنده ها به آن نیاز دارند و همچنین به توزیع راحت مواد دوره ای کمک می کند. شبکه ی اجتماعی به کاهش استرس و افزایش رضایت در بین دانشجویان کمک می کند. این شبکه به هر دانشجو اجازه می دهد تا با سرعت خودشان درس بخوانند. به علاوه، پیوستن به بولتن انجمن در هر زمانی و یا ملاقات هم کلاسی ها و مربیان از راه دور در اتاق های گفتگو، آسان است. (اشرف و همکاران، 2012؛ ص 20،).
این شبکه ها می توانند درک قوی ای فراهم کنند و بقا در موضوع را بواسطه ی استفاده از عناصر مختلف که تحت آموزش اینترنتی از جمله مولتی مدیا، امتحانات، روابط و غیره قرار دارند و قابلیت آموزش دوباره برای درک بالا، افزایش دهند. شبکه ی اجتماعی به دسترسی به دوره های موجود در سایت هایشان اجازه می دهند، که به آموزنده ها اجازه می دهد تا بطور آنلاین هرچه را که می خواهند دنبال کرده و بر محدودیت مکانی و زمانی در فرآیند آموزشی غلبه کنند. در نتیجه، این شبکه ها به حل ناسازگاری های برنامه ی ساعت کاری کمک میکند.
رسانه های اجتماعی و یادگیری و پیشرفت تحصیلی
فناوری های الکترونیکی ، گام های حرکت به هر جنبه از زندگی مارا تسریع می کنند ، اجتماعات آموزشی همچنان به مباحثه دهه های گذشته می پردازند که باید این نوآوری ها نقشی در آموزش و یادگیری موثر داشته باشند. به طور سنتی، دانشجویان به دانشگاهها می رفتند و از فناوری های جدید در دسترس تعجب می کردند، ولی اغلب آنها را رها می کردند چون دانشکده ها از آنها در کلاس های درس استفاده نمی کردند و ممکن بود مورد تردید هم باشند. یکی ازمثال هایی که اخیرا که به این تفاوتهای بالقوه می پردازد ، ابزارهایی است که دانشجویان و معلمان از آن استفاده می کنند یعنی گروه رسانه های اجتماعی که به عنوان سایت های شبکه اجتماعی شناخته می شوند (روبلایر و همکاران، 2010، ص 134،).
یادگیری به عنوان یک فعالیت اجتماعی گسترده، (مک لولین و لی77، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،)، یکی از حوزه هایی است که می تواند بطور خاص استفاده موثری از شبکه اجتماعی داشته باشد. این امر فرصتهایی برای یادگیری هم در کلاس و هم در بیرون کلاس ارائه می دهد که ارتباطات میان یادگیرندگان را افزایش می دهد (هانگ و یئون، 2010؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،). SNS ها می توانند به عنوان میزبان رویدادها، مباحثات، و دوره های مورد تایید باشند. گام هایی برای مباحثه ایده ها در خصوص طراحی یادگیری ارائه می دهند ؛ فضایی برای مباحثه متخصصان و مشاوران هستند و نیز فرصتی به کاربران برای ارتباطات بیشتر و دستیابی به نظر جمعی می دهند (کونوله و همکاران، 2011؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،). آنها استفاده می شوند تا مسائل را به طور گروهی حل کنند و هویت جدید آنلاین داشته باشند(گرینهو و روبلیا، 2009؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،). شبکه های اجتماعی همچنین فرصتهایی به معلمان و دانشجویان می دهند که روابط میان دانشجو معلم را بهبود بخشیده و در نتیجه تجربه مثبت یادگیری برای هر دو طرف ایجاد نمایند. (مازر و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،). با این حال، استفاده از شبکه اجتماعی در حوزه آموزشی خیلی مورد توجه قرار نگرفته است.
امروزه فیس بوک به عنوان یکی از عرصه های اجتماعی آنلاین در میان جوانان- دانشجویان دانشگاه- است. همچنین، اثر ابزارات وب 2 و شبکه های اجتماعی روی آموزش زیاد بررسی شدند. مربی ها نیاز دارند تا بدانند که چگونه نیازهای دانشجویان خود را با استفاده از ابزارات وب 2 و شبکه های اجتماعی تامین کنند. سایت های شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک (و مای اسپیس) در گروه های آموزشی بیشتر در معرض بحث قرار گرفته است. فیس بوک به سرعت به عنوان یک شبکه اجتماعی مورد انتخاب توسط دانشجویان و بخش کلی تجربه ی دانشگاهی شان تبدیل شد. بنابراین، ترکیب کردن ابزارات شبکه های اجتماعی با آموزش ضروری است. (سیلوین78،2007،به نقل از پترویچ و همکاران، 2012، ص355،).
آموزش عالی روند تثبیت شده ای به فناوری های جدید دارد. بدلیل حرکت به سمت آموزش های آنلاین اغلب این تصویر در سالهای اخیر تغییر کرده است. با اینکه بسیاری از موسسات اخیرا دوره های آنلاین برگزار می کنند(آلن و سیمن79 2008، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص1،) بسیاری و اغلب اکثر آموزش های عالی همچنان در استفاده از این نوآوری های جدید عقب مانده اند . برای مثال گزارش اخیر مرکز ملی آمارهای آموزشی (کلینر و همکاران 2005 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص1،) روی فناوری های آموزشی که در برنامه های آموزشی معلمان استفاده می شود به این نتیجه رسیده است که دانشکده ها تمایلی ندارند تا موانع اصلی شان به یکپارچگی با فناوری ها را برای آماده سازی معلمان برطرف سازند. اغلب 73 درصد گفته اند که دانشکده هیچ علاقه ای به این پیشرفت ندارد. یک چهارم بیان کرده اند که اهمیتی به این مساله نمی دهند. در برابر این یافته ها، اشتیاق دانشجویان به این فناوری ها بدست آمده است. این مطالعه بیان می کند که 54 درصد (از موسسات) گزارش داده اند که (معلمان) هیچ علاقه ای بدین تکنولوژی ها ندارند و 41 درصد گزارش داده اند که علاقه کمی به این حوزه وجود دارد. به طور خلاصه، دانشجویان مشتاق هستند، اعضای دانشکده ها نه.
وقتی این امر وارد SNS ها می شود، با وجود رشد سریع و شهرت بسیار زیاد فناوری های مبتنی بر اینترنت در میان جوانان ، آیا می توانیم دلیلی داشته باشیم که باور کنیم که عدم تطبیق روند فعلی آموزش عالی در دانشکده ها تمایزی ایجاد میکند؟ خصوصیاتی در این نوآوری وجود دارد که ممکن است منجر به میزان بالاتر پذیرش شود و اینکه به نوع SNS بستگی دارد .یکی ازویژگی های SNS ها همچون فیسبوک ، آن است که آنها همچون ابزارهای ابزارهای ارتباطی عمل می کنند و دانشکده ها ممکن است آنها را همچون ایمیل بدانند، یعنی فناوری که اکثر افراد برای ارتباطات بدان تکیه دارند. استفاده گسترده از چنین ارتباطاتی میان دانشجویان و مربیان در خصوص دوره ها فعلا از طریق ایمیل انجام می گیرد. دانشکده فقط زمانی ممکن است از فناوری های جدید استفاده کند که آنها را راهی برای بهبود ارتباط با دانشجویان ادراک کند. ( روبلیر و همکاران، 2010).
جنبه دوم جنبه اجتماعی آن است. دانشکده هایی که آموزش را به عنوان تثبیت کننده روابط با دانشجویان می بینند ممکن است فناوری هایی چون فیس بوک را موثر بدانند حتی شیوه های تجاری که این ارتباطات را ایجاد می کند. اگرچه تجربیات اخیر توسط برخی معلمان و دانشجویان این مساله را نشان داده است که این نوع فعالیت الزاماتی دارند(فلین80، 2009، اتانسبری81، 2009، یانگ82، 2009 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010، ص2،)، بسیاری از موسسات آموزشی به نظر می رسد که ایده ارتباطات با دانشجویان را به گونه دیگری دنبال می کنند. آنها صفحات فیس بوک خودشان را دارند و فعلانه به دنبال ارتباط با این دانشجویان هستند. این مدل سازی ممکن است معلمان را قانع سازد که SNS هایی از این نوع راهکاری عملی به نیاز معلمان هستند که می خواهند با دانشجویانشان ارتباط داشته باشند.
چگونه SNS ها می توانند یادگیری را بهبود بخشند؟
در گذشته یادگیری معلم محور بوده است و معلم نقش اصلی را ایفا می کرد، درحالیکه دانش آموزان و فراگیران یک نقش غیرفعال داشته و فقط دریافت دانش را انجام می دادند. اما امروزه این روش سنتی به سمت روش جدید دیگری از یادگرفتن و یاددادن در حال حرکت است (چامپوکس، 2008، به نقل از بونزو و پارچوما، ص 914،).
شهرت فزاینده SNS ها نشان می دهد که با ارائه راههای دیگر و اهداف ارتباط دانشجویان و دانشکده، روابط اجتماعی می توانند سهمی در یادگیری موفقیت آمیز داشته باشند. در توسعه روالی برای ارزیابی تعامل در دوره های آنلاین ، رابلیر و وینکه83 (2003 به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص4،)پنج عنصر را شناسایی کرده اند: تعامل طراحی شده به طور اجتماعی، تعامل طراحی شده به صورت آموزشی ، قابلیت تعاملی فناوری ، همراهی دانشجویان و همراهی معلمان. هر نوع از تعامل که سهمی در کیفیت کلی دارد و تاثیر بالقوه ای روی دوره های آنلاین دارد. ماهیت اجتماعی و تعاملی SNS ها این احتمال را نشان می دهد که با ارتقا تعاملات اجتماعی با و در میان دانشجویان از طریق استفاده از یک SNS همچون فیسبوک ، معلمان بتوانند کیفیت کلی همراهی در یک مجموعه آموزشی خاص را افزایش دهند و بنابراین محیط یادگیری موثرتری داشته باشند. SNS ها همچنین شواهدی از تعامل دانشجویان و معلمان دارد که به سادگی قابل سنجش است.
دانشکده و دانشجویان در استفاده فعلی و پیش بینی شده از SNS متفاوت عمل می کنند، همچون عملکردهای متفاوتی که موجب شهرت فیس بوک شده است. این تفاوت بخصوص روی آن است که این ابزار بیشتر اجتماعی درک می شود تا آموزشی. دانشجویان فیس بوک را بیشتر از دانشکده ها ایده ای آموزشی می بینند . با این حال تکامل سریع در ادراک اجتماعی و استفاده از اینترنت در دهه های اخیر نشان می دهد که نگرش ها را فناوری ها در طول زمان تغییر کرده است. این داده ها به صورت تصاویر لحظه ای فقط بخشی از تاثیری هستند که این فناوری ها در طول زمان ایجاد کرده اند.
شوارتز84(2009، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص4،) همچنین بیان می کند که نظریه پایش ممکن است پایه و اساسی برای تعریف نقش آموزشی SNS ها باشد. شوارتز به مطالعات فلتچر و راگینز روی پایش ارتباطی در هندبوک پایش مطالعات نظریه، پژوهش و عمل اشاره می کند. پتانسیل توسعه ای در هر تعامل وجود دارد و مدل پایش روابط بیان می کند که رشد در روابط، زمانی اتفاق می افتد که هر دو طرف این تجربه را داشته باشند، به همراه انرژی و رفاه فزاینده ، پتانسیل عمل کردن، دانش فزاینده از خود و دیگران، بهبود عزت نفس و علاقه به ارتباطات بیشتر. به عنوان معلمان آموزش های عالی ، شوارتز به تجربیاتش با دانشجویان روی فیس بوک اشاره می کند که مزیت هایی دارد که اگر بیشتر نباشد، همچون مزیت هایی است که در کلاس های درس سنتی بوده است. بنابراین SNS ها به طور نظری تبادلاتی دارند که می توانند شکل ارزشمندی از ارتباطات آموزشی با تعامل بالا را ایجاد کنند که فرصتی برای پایش آموزشی است.
باوجود رشد سریع و شهرت فعلی ، مشخص نیست که آیا فیس بوک و سایر منابع مشابه می توانند به عنوان ابزار ارتباطی برای جامعه ما مشخص شوند و یا می توانند از آموزش پشتیبانی کنند یا خیر. هفرنان85(2009، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص4،) به روندی اشاره می کند که فیس بوک در کسب شهرتش طی کرده است: … فیس بوک 87.7 میلیون بازدید کننده منحصر به فرد در آمریکا در ماه جولای 2009 داشته است. ولی با اینکه همچنان افراد در فیس بوک عضو می شوند و بسیار از این سایت بازدید می کنند، گروه کوچک و قابل توجهی همچنان از آن فرار می کنند، برخی ازآنها به طور آشکار این کار را انجام می دهند. دلیل این امر ، محدوده ای وسیعی از پاسخ ها را در بر می گیرد از خسته کننده بودن ماهیت فعالیتهای شبکه آنلاین گرفته تا استفاده از سایر ابزارهای ارتباطی و شبکه اجتماعی همچون توییتر.
شوارتز (2009، به نقل از روبلیر و همکاران، 2010،ص4،)در میان آنهایی قرار می گیرد که از این نوع از ارتباطات سود می برد و بیان می کند که "من فیس بوک را به عنوان بخشی از یک اشتراک عظیم می بینم ، مکانی که می خواهم در آنجا ارتباط داشته باشم ….دیدگاه استعاره ای من را باز می کند و پتانسیل به روز بودن و مباحثات رودررو را افزایش می دهد که ارتباطات، عمق آنها، ریسک پذیری و رشد را بهبود می بخشد. مطالعه ای که در این جا بیان شد، محدودیتها و شواهد تجربی نیز دارد ، بدین شکل که دانشجویان می بینند که بیشتر از دانشکده هایی که آنها را آموزش و تعلیم می دهند، قابلیت دارند. به غیر تغییرات و آنچه که دانشکده ها از فیس بوک و سایر فناوری های مشابه آن ادراک می کنند، SNS های فعلی و آنهایی که بعدا می آیند به عنوان فرصتهایی برای ارتباطات و پایش آموزشی محسوب می شوند که پتانسیل بالایی برای بهبود تجربیات آموزش عالی دارند ولی هنوز نتوانسته اند به گونه ای انطباق پیدا کنند که اثربخشی کاملی داشته باشند.
مانند خیلی از تکنولوژی های شبکه اجتماعی، .یکی ها می توانند رقابت شرکت کنندگان را به حداکثر برسانند که این کار را از طریق نوشتن و ویرایش صفحات وب انجام می دهند (دیویس86، 2009، به نقل از آلن و همکاران، 2012، ص 2،).
سولیس (2008) گزارش می کند که رسانه های اجتماعی در صورتی که آگاهانه در روندهای آموزشی مورد استفاده قرار گیرند می توانند مکمل خوبی برای آموزش و تربیت باشند (به نقل از رئوبن، 2010، ص 7،).
کاستی ها و تهدیدهای شبکه اجتماعی
* فقدان حریم خصوصی و ریسک های مرتبط با ایمنی
اطلاعات خصوصی که نوعا در پروفایل کاربران که در SNS ها پست می شوند، اغلب مورد تجاوز قرار می گیرند(لیوینگستون و بریک87، 2010؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). اگرچه مکانیزم هایی برای محدود کردن این تجاوز به حریم خصوصی وجود دارد ، ولی همه سایتها این مکانیزم ها را ندارند و اگر هم داشته باشند اغلب /همیشه کاربران از آنها آگاه نیستند(بوید و الیسون، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). دستیابی به قسمت ها/سطوح مختلف اطلاعات بنا به صلاحدید کاربران است و آنها باید مکانیزم های حمایتی مرتبط با خود را به خوبی بشناسند. علارغم نیاز مشخص برای ارائه سیاست های حریم خصوصی و مکانیزم های حفاظت داده ها، حریم خصوصی در SNS ها اغلب مدنظر قرار نمی گیردو یا تعریف نشده است(دویر و همکاران88، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،) و یا به سختی تفسیر می شود. اعتماد بیش از حد ممکن است بر آنچه کاربران مشتاقند تا در این سایتها به نمایش بگذارند، تاثیر گذارند. کاربران فیس بوک به نسبت کاربران مای اسپیس بیشتر مشتاقند تا اطلاعات را به اشتراک گذارند چون درجه بالاتری از اعتماد در این شبکه وجود دارد.
* امنیت اجتماعی و شبکه
در SNS ها به سادگی می توان عضو شد و سنجش های امنیتی پایه ای وجود ندارد و این امکان دسترسی اشخاص ثالث را ساده تر می کند(گراس و اسکوییزیت، 2005؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). به ریسک هایی چون دزدی هویتی ، استفاده فیزیکی و آنلاین، مزاحمت ها، انتشار قیمت(20)، و نیز صفحات و پیغام های پروفایلهای جعلی ، تهمت ها، ، دزدی آثار هنری و یا مالکیت معنوی می توان اشاره کرد. امنیت کاربران جوان نیز همچنین جزو ملاحظات اولیه ای است چون شکارچیان جنسی تلاش می کنند تا ارتباطات مشکوکی با نوجوانان داشته باشند(دویر و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). شکارچیان اینترنتی و دزدان یارانه ای نیز از ویژگی های استفاده SNS ها هستند.
* موضوعات حقوقی و قانونی
SNS ها می توانند محدوده ای از فعالیتها را انجام دهند که در بسیاری از دادگاه ها غیر قانونی در نظر گرفته می شود(والز، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). برای مثال دزدی های آنلاین ، دزدی مالکیت های معنوی، تخریب هویت ، تهمت به شخصیت ها، تجاوز به حریم خصوصی و غیره. متاسفانه، بسیاری از قوانین و مقررات تثبیت شده در SNS ها کاربرد ندارد.
* کیفیت اطلاعات مشکوک
همه اطلاعات موجود در وبلاگ ها قابل اطمینان نیستند. برخی وبلاگ ها برای هدف های خاصی ایجاد می شوند و پلتفرم های آنلاینی برای بازدید، رتبه بندی ها و مطالعات خلاقانه وبلاگ نویس ها دارند. (کلاید، 2005؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). دسیستو و اسمیت (2008) بر این باورند که این امر برای کاربران با تجربه کمتر مساله آفرین است ولی بر این نکته پافشاری می کنند که کاربران جدید باید در خصوص قابلیت اطمینان و کیفیت اطلاعات آموزش ببینند (به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،).
* مدیریت زمان فردی و حرفه ای
شبکه های اجتماعی می توانند بر بهره وری و تعادل زندگی/کار افراد تاثیر گذارند. معلمان و سخنرانان اغلب بدلیل فقدان تمرکز تحت فشار هستند و با اشتیاق دانشجویان حین کار با محیط های SNS روبرو هستند. بسیاری از سازمان ها در مدیریت بهره وری در محیط هایی با ساختارهای شبکه ای دچار مشکل هستند بخصوص سازمان هایی که ماهیت کارشان همکارانه نیست و یا محیط های فرهنگی دارند که اهمیت تعاملات اجتماعی را درک نمی کنند(بردلی، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،) . محاسبات اجتماعی پتانسیل تخریبی شدیدی برای سازمان ها دارند.
* رفتارهای مشارکت حاکمیتی
برادلی(2007) بیان می کند که اداره SNS ها نمی تواند تمامی فرضیات ممکن را در بر بگیرد بلکه بر اساس آن است که چه کسی ( کارکنان و یا عامه مردم) چه چیزی پیش بینی می کنند، چگونه پیش بینی می کنند(فردی یا تجاری) و کجا پیش بینی می کنند(سایت های شرکتی و یا سایتهای عمومی). برنامه های کاربردی اجتماعی همچون ساختارهای اجتماعی شامل رفتارهای نامناسبی می شود که باید مد نظر گرفته شوند و در طراحی و واسطه های اجتماعی برنامه های کاربردی لحاظ شوند و سازمان ها باید میان مزیت های شبکه اجتماعی با ریسک های رفتارهای نامناسب آن تعادل برقرار کنند (به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،).
* موانع فرهنگی
شبکه های اجتماعی احتمالا در سازمان هایی که فرهنگ فرماندهی و کنترل را دارند کمتر کاربرد دارد. این سازمان های سنتی و سلسله مراتبی در برابر این همه اعتماد و برابری احساس خطر می کنند و سخت است که باور کنند شبکه اجتماعی امری موثر و مفید است. شبکه های اجتماعی این پتانسیل را دارند تا سلسله مراتب و دپارتمان ها را تخریب کنند(تبیوت، 2005؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). موانع همچنین می توانند میان فرهنگ هایی ایجاد شوند که به سمت فناوری های جدید در حال حرکتند و باید با این فناوری ها سازگار شوند.
* فقدان حرفه ای بودن
دانشجویان اطلاعاتی را می نویسند که ضرورتا نمی خواهند استادشان آن را ببیند. (هویت و فرد89، 2006؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). دانش آموزان بیان می کنند که روابط دانشجو/ دانشکده باید حرفه ای باقی بماند و اجتماعی نشود. اعتبار شخصی معلمان همچنین ممکن است به محتوا و توانایی/عدم توانایی شان در کنترل محتوای پروفایل شان بستگی داشته باشد(مازر و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،). مازر و همکاران (2007) بیان می کنند که معلمان در استفاده از SNS ها بسیار محتاطانه عمل می کنند.
* دلایل عمومی که چرا سازمان ها شبکه های اجتماعی را در می کنند
مدیران به طور فزاینده ای شبکه های اجتماعی را در سازمان هایشان رد می کنند که بدلیل فقدان کنترل، فقدان اطلاعات، دشواری برای اعتماد به کارکنان، مزیت های مستقیم محدود، احتمال مزاحمت بالا، پتانسیل عبور از کانال ها رسمی ، تهدید ساختارهای قدرت سنتی و کاهش بهره وری کارکنان (تبیوت، 2006؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،) است. سازمان ها در شبکه های اجتماعی با ریسک های برخوردهای بازار، بن بست های تولیدی، بی اثر بودن دعاوی قانونی، آلودگی های اجتماعی چون اسپم ها، کلاهبرداری ها، شکارچی ها، دزدی هویتی و ارائه محتواهای هدفمند روبروهستند. برخورد های آماری همچنین ممکن است میان حرفه ای های قدیمی بوجود آید که ارزش شبکه های اجتماعی (که در استفاده از این ابزار ها راحت نیستند) را درک نمی کنند و همچنین کارکنان جوانتری که فکر می کنند دارند وقتشان را تلف می کنند. (والدز، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،)
* استفاده از SNS ها توسط کارکنان/ اساتید برای بازبینی پتانسیل های کارکنان/دانشجویان
علارغم قراردادهای اجتماعی که توصیف کننده رفتار قابل پذیرش و درخواست استفاده از اطلاعات شخصی فقط در SNS هااست، (اشنایدر و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،)، شرکتهای استخدامی همچنان از چنین اطلاعاتی در تصمیمات اسخدامی شان استفاده می کنند(ریمر90، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15، ) و بوجود آورنده مجموعه ای از ملاحظات اخلاقی هستند.
معلمانی که به سایت های امن و موجود خانگی دسترسی دارند مشتاق نیستند تا اطلاعات شان را با دانشجویان در محیط های SNS به اشتراک گذارند و با آنها در تعامل باشند و همین شایستگی فنی چنین سایتهایی را زیر سوال می برد(گرینهو و روبلیا91، 2009؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12، ). یادگیرندگان ارتباطات میان استفاده از شبکه اجتماعی و مهارتهای با ارزش معلمان در مدارس را نادیده می گیرند(اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 12،). بعلاوه، اقدامات دانش به اشتراک گذاشته شده (به عنوان دانشی که در جامعه در حال یادگیری قرار گرفته است) ویژگی های یادگیرنده و افزایش استفاده از شبکه اجتماعی ، مسائل فنی (بخصوص برای آنهایی که توانایی کامل در این فناوری را ندارند )، موانع زبانی (بخصوص برای آنهایی که انگلیسی زبان نیستند) و مدیریت زمان (بخصوص برای آنهایی که با یادگیری الکترونیک آشنایی کافی ندارند)، پذیرش شبکه اجتماعی در آموزش را دشوار تر می سازد.
با وجود تایید ارزش شبکه اجتماعی در آموزش، هنوز در ظرفیت کامل و یا پتانسل کاملش استفاده نشده است (شالدون و همکاران، 2011؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،). مطالعات آتی که برای حوزه های فرایند های شناختی و اجتماعی پیشنهاد شده اند، باید به نقش دانشجویان در ایجاد، به اشتراک گذاری و فیلتر اطلاعات پرداخته(48) ونیز چهارچوب هایی ارائه کنند که معرف الگوهای رفتار کاربران باشد (کونوله و همکاران، 2011؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 13،).
نکات لازم برای استفاده آموزشی از SNS ها
شبکه های اجتماعی فرصتهایی در اختیار کاربران در مجموعه های اجتماعی، آموزشی و تجاری قرار می دهد. البته متاسفانه ، نقطه ضعف ها و کاستی هایی نیز دارند که ممکن است افراد و کاربران را تهدید کند. رهنمودها برای استفاده مناسب از SNS ها ضروری است و بسیاری از حوزه های توجه را بیان می کند
سیاست ها و استانداردها باید در جایی قرار گیرند که ریسک های شبکه های اجتماعی به طور ایمنی مدیریت شوند. چنین برنامه حکمرانی(سیاست ها و استانداردها) باید شامل توجه به موضوعاتی زیر می شود: که مسوولیت پروفایل شخصی، محتوای مناسب و حرفه ای، استفاده مناسب از پروفایل که موجب تمایز میان استفاده فردی و حرفه ای می شود ، مالکیت اطلاعات ، پیام گذاری فردی و حرفه ای و کنترل محتوای پروفایل می شود. (والز، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 15،)
قواعدی که در خصوص اطلاعات شبکه ای غیر اجتماعی وجود دارد، همچنین باید برای هر فعالیتی که در محیط های شبکه اجتماعی اتفاق می افتد نیز کاربرد داشته باشد. والز (2007) بیان می کند که سازمان ها باید محتوا و رفتار کارکنانشان را روی SNS ها به همان شیوه ای مدیریت کنند که در دنیای واقعی انجام می دهند. ارتباطات اجتماعی که در SNS ها دیده می شود بر رفتارهای قابل قبول و قواعد پست گذاری تاکید دارند. (اشنایدر و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16، س 5 ). اگر به این قراردادها تجاوز شود، مدیر سایت SNS ممکن است اکانت فرد خاطی را از سایت پاک کند و استفاده وی از این سایت را در آینده مممنوع کند. (فیس بوک، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16،). اگر تجاوز غیر قانونی انجام شود، ممکن است خاطی مجبور شود که در دادگاهی در برابر SNS و یا افرادی که به حقوق آنان تجاوز کرده است، شرکت کند. قرار دادهای اجتماعی باید توسط کاربران رعایت شوند تا از تجاوز به حریم خصوصی، امینت و مسائل حقوقی و فردی در SNS ها جلوگیری شود. استفاده مناسب از قراردادهای اجتماعی کاربران را قادر خواهد ساخت تا همپوشانی میان زندگی فردی و حرفه ای شان را به حداقل برسانند(اشنایدر و همکاران، 2007؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16، ).
ممکن است که محدوده گسترده ای از محتوا ها در خصوص افراد برای استفاده استخدامی یا ارتقای افراد استفاده شود. والز(2007) از کاربران می خواهد تا از این اطلاعات استفاده نکنند چون بسیاری از پروفایل ها به صورت جعلی ساخته می شوند و شامل اطلاعات خصوصی و نادرستی است که دانشی از فرد مورد نظر را در بر ندارند. بعلاوه پیشنهاد می کند که اطلاعات باید به دقت مرور شوند قبل از آنکه کسی بخواهد بر اساس این اطلاعات تصمیمی بگیرد.
مازر و همکاران(2007) بیان می کنند که معلمان باید حرفه ای باشند، خودشان باشند و به حریم خصوصی دانشجویانشان شان احترام گذارند تا انگیزه دانشجویان را بالا برده و آنها را به یادگیری موثر و بهبود جو کلاسی مشتاق سازند. کریگلستین(کریگلستین، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16،) بیان می کند که فعالیتهای دوره رسمی با ابزارهای آنلاین رسمی محدود می شود، این در حالیست که برگ و همکارانش(2007) بر این باروند که SNS ها باید برای دانش آموزان به عنوان یک سایت تفریحی کنار گذاشته شوند. لیپکا(33) توصیه ای دارد که در آن بیان می کند که توافق بر دوستیابی در SNS ها به نظر می رسد که : نیازهای دانشجویان را برآورده می سازد ولی نه اینکه الهام بخش آنها باشد. همه افراد و فرهنگ ها در ارتباطات SNS ها به طور برابری راحت نیستند. معلمان باید دانش آموزانشان را برای فرهنگ سراسر رسانه ای آماده سازند وتکنیک های آماده سازی و پاسخ های مناسب برای موقعیت های مشکل آفرین داشته باشند(برسون و برسون92، 2003؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16،).
علاوه بر رهنمودهای عمومی ، مدل هایی برای سازگاری با برنامه های کاربردی سیستم های اطلاعاتی توسعه داده شده است، برنامه هایی چون ایمیل و اینترنت که می توانند به طور برابر سهمی در کاربرد شبکه اجتماعی داشته باشند(تام، 2001؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16، س 33). میزانی که مهارتهای تفکر حیاتی توسعه داده شده اند، توسط رویکرد ساختارگرایانه به آموزش و یادگیری بیان شده است که همچنین تاثیرات سازگاری با شبکه های اجتماعی را نیز بیان می کند. عوامل دیگری که بر سازگاری و استفاده از SNS ها تاثیر گذارند عبارتند از: سن کاربر، سطح تحصیلات کاربر، تجربه کاربر(مهارتهای یارانه ای)،، نوع رفتار کاربر، توانایی شناختی کاربر، آموزش کاربر، نگرش ها به استفاده کاربر(کریستنسن، 2002؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16، س 41) و سطح دسترسی به کاربر(پهنای باند)(مارتینز و اولیویرا، 2008؛ به نقل از اشلنکریچ و سوری، 2012، ص 16،).
منابع
جوادی نیا، ع.، عرفانیان، م.، عابدینی، م و بیجاری، ب. 1391. تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند. مجله آموزش در علوم پزشکی، دوره دوازدهم، شماره 8، صص 598-606.
Ahmad, N. 2011. Computer games use in an educational system. Doctorate thesis, School of Computer Science The University of Nottingham.
Ahsan, H and C, Sohail. 2012. Pattern of Facebook usage and its Impact on Academic Performance of University Students: A Gender Based Comparison. Bulletin of Education and Research December 2012, Vol. 34, No. 2 pp.19-28.
Allen, B., H, Caple., K, Coleman and T, Nguyen. 2012. Creativity in practice: social media in higher education. In processings ascilite Wellington, pp: 15-20.
Arja, K., P, Kirsi and S, Jukka. 2011. The Use of Social Media to Improve Social Work Education in Remote Areas. Journal of Technology in Human Services, 29:1-12.
Ashraf, J. 2012. The Use of Social Networking in Education: Challenges and Opportunities. World of Computer Science and Information Technology Journal (WCSIT) ISSN: 2221-0741 Vol. 2, No. 1, 18-21, 2012
Baiyun, C and T, Bryer. 2012. Investigating Instructional Strategies for Using Social Media in Formal and Informal Learning. The international review of research in open and distance learning. Vol 13, No 1, pp: 87-105.
Barzegar, N., S, Farjad and N, Hosseini. 2012. The effect of teaching model based on multimedia and network on the student learning (case study:Guidance schools in Iran). Procedia – Social and Behavioral Sciences 47 (2012) 1263 – 1267.
Bijvank, M., E. A. Konijn and B, Bushman. 2012. "We don't need no education": Video game preferences, video game motivations, and aggressiveness among adolescent boys of different educational ability levels. Journal of Adolescence 35 (2012) 153-162
Blazenka, D and D, Tomic. 2011. The Impact of Game-Based Learning on the Achievement of Learning Goals and Motivation for Learning Mathematics – Literature Review. JIOS, VOL. 35, NO. 1 (2011), PP. 15-30.
Bonzo, J and G, Parchoma. 2012. The Paradox of Social Media and Higher Education Institutions. Proceedings of the 7th International Conference on Networked Learning. ISBN 978-1-86220-225-2, pp:912-918.
Bourgonjon, J., M, Valcke., R, Soetaert., B, Wever and T, Schellens. 2011. Parental acceptance of digital game-based learning. Computers & Education 57 (2011) 1434-1444.
Breuer, J and G, Bente. 2010. Why so serious? On the Relation of Serious Games and Learning. Journal for Computer Game Culture 4 (1) (2010) 7-24.
Cankaya, S and A, Karamete. 2009. The effects of educational computer games on students' attitudes towards mathematics course and educational computer games. Procedia Social and Behavioral Sciences 1 (2009) 145-149.
Carrozzino, M., C, Evanglista., R, Brondi., C, Lorenzini and M, Bergamasco. 2012. Social Networks and Web-based Serious Games as Novel Educational Tools. Procedia Computer Science 15 ( 2012 ) 303 – 306.
Chaudhary, A. 2010. DIGITAL GAME-BASED LEARNING – FUTURE OF EDUCATION? Pranjana , Vol 11, No 2,: 1-15.
Cheal, C. 2012. Teaching with Social Media in Higher Education. Proceedings of Informing Science & IT Education Conference (InSITE): 633-636.
Donmus, V. 2010. The use of social networks in educational computer-game based foreign language learning. Procedia Social and Behavioral Sciences 9 (2010) 1497-1503.
Felicia, P. 2011. What evidence is there that digital games can be better than traditional methods to motivate and teach students? Waterford Institute of Technology:1-6.
Fengfeng, K. 2008. A case study of computer gaming for math: Engaged learning from gameplay? Computers & Education 51 (2008) 1609-1620.
Gabriela, S. 2012. The use of blogs and social media for technical education in specific field of materials processing. Procedia Economics and Finance 3 ( 2012 ) 337 – 342.
Hamid, S., Chang, S. & Kurnia, S (2009). Identifying the use of online social networking in higher education. In Same places, different spaces. Proceedings ascilite Auckland 2009. http://www.ascilite.org.au/conferences/auckland09/procs/hamid-poster.pdf.
Hemmi, A., S, Bayne and R, Landt. 2009. The appropriation and repurposing of social
Hsiu-Ting, H and S, Yuen. 2010. Educational use of social networking technology in higher education. Teaching in Higher Education Vol. 15, No. 6, December 2010, 703_714.
Hursen, C and F, Ozdamli. 2011. The perceptions of teachers on using e-mail, chat & discussion groups for educational purposes. Procedia Social and Behavioral Sciences 15 (2011) 3890-3894.
Johnson, J and J, Maddox. 2012. Use of Social Media in Graduate Education: An Exploratory Review for Breaking New Ground. Journal of Higher Education Theory and Practice vol. 12(3): 87-93.
Jothi, P., M, Neelamalar and S, Prasad. 2011. Analysis of social networking sites: A study on effective communication strategy in developing brand communication. Journal of Media and Communication Studies Vol. 3(7), pp. 234-242.
Kebritchi, M. 2010. Factors affecting teachers' adoption of educational computer games: A case study. British Journal of Educational Technology Vol 41 No 2 2010 256-270.
Kevin, P., B, Lori and B, Smith. 2010. The Use of Alternative Social Networking Sites in Higher Educational Settings: A Case Study of the E-Learning Benefits of Ning in Education. Journal of Interactive Online Learning, Volume 9, Number 2, pp:151-170.
Kirt, S and M, Erkoc. 2012. Computer Games as Programmıng Educatıon Tools. International conference the future of education.
Marious, C., G, Groseck and C, Holotescu. 2012. What do we know about the use of social media in medical education? Procedia – Social and Behavioral Sciences 46 ( 2012 ) 2262 – 2266.
Mat Zin, N., A, Jaffar and W, Yue. 2009. Digital Game-based learning (DGBL) model and development methodology for teaching history. WSEAS TRANSACTIONS on COMPUTERS, Issue 2, Volume 8: 322-333.
method: a comparison regarding students'knowledge retention. BMC Medical Education 2013, 13(30): 1-8.
Mitchell, A and C, Smith. The use of computer and video games for learning. Learning and skills development agency.
Murat, K and O, Cakir. 2010. an applied study on educational use of facebook as a web 2.0 tool: the sample lesson of computer networks and communication. International journal of computer science & information Technology (IJCSIT) Vol.2, No.4, pp: 48-58.
Oberer, B and A, Erkollar. 2012. Social media integration in higher education. cross-course google Management. Procedia – Social and Behavioral Sciences 47 ( 2012 ) 1888 – 1893.
Oliver, M. 2011. Technological determinism in educational technology research: some alternative ways of thinking about the relationship between learning and technology. Journal of Computer Assisted Learning (2011), 27, 373-384.
Ota, F. 2012. A Study of Social Networking Sites for Learners of Japanese. New Voices Volume 4: 144-167.
Panoutsopoulos, H., & D. G. Sampson (2012). A Study on Exploiting Commercial Digital Games into School Context. Educational Technology & Society, 15 (1), 15-27.
Parker, K and J, Chao. 2007. Wiki as a Teaching Tool. Interdisciplinary Journal of Knowledge and Learning Objects Volume 3: 57-72.
Pepe. K. 2011. A study on the playing of computer games, class success and attitudes of parents to primary school students. Educational Research and Reviews Vol. 6(9), pp. 657-663.
Petrovic, N., D, Petrovic., V, Jeremic., N, Milenkovic and M, Cirovic. 2012. Possible educational use of facebook in higher environmental education. ICICTE 2012 Proceedings. Pp: 355-362.
Philip, M., T, Jackson., W, Dave. 2011. The Effect of Computer-Assisted Instruction on Student's Attitudes and Achievement in Matrices and Transformations in Secondary Schools in Uasin Gishu District, Kenya. International Journal of Curriculum and Instruction Vol. 1(1), pp. 53 – 62.
Reinol, J. 2011. Too much face and not enough books: The relationship between multiple indices of Facebook use and academic performance. Computers in Human Behavior: 1-12.
Reuben, R. 2010. The Use of Social Media in Higher Education for Marketing and Communications: A Guide for Professionals in Higher Education. CIFF, 1-14.
Roblyer, M. D., M, McDaniel., M, Webb., J, Herman and J, Witty. 2010. Findings on facebook in higher education: a comparison of college faculty and student uses and perceptions of social networking sites. Internet and Higher Education 13 (2010) 134-140
Rohani, V and S, Hock. 2010. On Social Network Web Sites: Definition, Features, Architectures and Analysis Tools. Journal of Advances in Computer Research 2 (2010) 41-53.
Rondon, S., F, Sassi and C, Regina. 2013. Computer game-based and traditional learning
Sancho, P., R, Fuentes and B, Manjon. 2008. NUCLEO an adaptive role game based scenario. http://www.e-ucm.es/publications/articles.html for updated citation information.
Schaaf, R. 2012. Does digital game-based learning improve student time-on-task behavior and engagement in comparison to alternative instructional strategies? Canadian Journal of Action Research Volume 13, Issue 1, 2012, pages 50-64.
Schlenkrich, L and D, Sewry. 2012. Factors for Successful Use of Social Networking Sites in Higher Education. Research Article, SACJ No. 49, September. Pp: 12-24.
Shearer, J. 2011. Development of a digital game-based learning best practices checklist. A Thesis Submitted to the Graduate College of Bowling Green State University in partial fulfillment of the requirements for the degree of master of education.
Simon, E. N. 2007. Third Generation Educational Use of Computer Games. Jl. of Educational Multimedia and Hypermedia (2007) 16(3), 263-281.
Squire, K. 2008. Video Game-Based Learning: An Emerging Paradigm for Instruction. International Society for Performance Improvement Published online in Wiley InterScience (www.interscience.wiley.com). DOI: 10.1002/piq.20020.
Stein, R and Barab, S. 2009. Educational game as supplemental learning tool: benefits, Challenges, and tensions arising from use in an elementary school classroom. Journal of Interactive Learning Research, 20 (4): 487-505.
technologies in higher education Journal of Computer Assisted Learning (2009), 25, 19-30.
Tejedo, I., S, Lara., M, Rodriguez and V, Chakon. 2012. An assessment of the impact of social networks on collaborative learning at college level. Procedia – Social and Behavioral Sciences 47 ( 2012 ) 1616 – 1621.
Tracy, E. R., J, Ledoux and J, Paul. 2009. It's not just what you know, it's who you know: Testing a model of the relative importance of social networks to academic performance. Soc Psychol Educ (2009) 12:175-189.
Tsai, F.-H., Yu, K.-C., & Hsiao, H.-S. (2012). Exploring the Factors Influencing Learning Effectiveness in Digital Game-based Learning. Educational Technology & Society, 15 (3), 240-250.
Tuzun, H., M, Soylu., T, Karakus., Y, Inal and G, Kizilkaya. 2008. The effects of computer games on primary school students' achievement and motivation in geography learning. Computers & Education. 1-10.
Ventura, M., V, Shute and Y, Kim. 2012. Video gameplay, personality and academic performance. Computers & Education 58 (2012) 1260-1266.
Vidal, C., J, Martinez., M, Fortuno and M, Cervera. 2011. University Students' Attitudes Towards and Expectations of the Educational Use of Social Networks. RUSC, VOL. 8 No 1, pp: 186-199.
Whitton, N. 2012. The place of game-based learning in an age of austerity. Electronic Journal of e-Learning Volume 10 Issue 2, 2012, (pp249 – 256).
1- Juti et al.
2- Murat and Cakir
3- Shaoha and Pilin
4- Hamid et al.
5- Shin and Looz
6- Hernandez
7- Vidal et al.
8- Tourban et al.
9- Ashraf
10- Stive
11- Santamaria
12- Vidal et al.
13- Schlenkrich and Sewry
14- Social Network Sites
15- Boid and Elison
16- Kevin et al.
17- Vincywang
18- Roblier et al.
19- Paramsowaran and Wilson
20- Wang
21- Hew
22- Petrovic et al.
23- Ajjan and Hartshorne
24- Ozkan and Mc Kenzie
25- Selwyn
26- Ferdig
27- Albion
28- Snyder et al.
29- Yap et al.
30- Abramson
31- Reinol
32- Mann
33- Lih
34- Tebbutt
35- Smith and Lundy
36- Desisto and Smith
37- Dimicco and Millen
38- IBM
39- Bradly
40- Claid
41- Mazer et al.
42- PEW
43- Lenhart
44- Riny and Lois
45- Karlin
46- Ohalan
47- Clin
48- Parker and Chao
49- Mathew
50- Milz and Johnson
51- Mack et al.
52- Connell
53- Hendrix et al.
54- Chu and Meulemans
55- Chu and Meulemans
56- Petrovic
57- Arno and Ramos
58 – Isljamovic et al.
59- Lego Munoz and Towner
60- Tompson
61- Joly
62- Moray
63 – Haro
64- Mazman and Usluel
65- Lenhart and Madden
66- Mc Login and Lee
67- Fogg Phillips et al.
68- Madge et al.
69- Psek and Hargittai
70- Roblyer
71- Elli
72- Dunkal and Howel
73- Genc
74- Viller et al.
75- Millis
76- Doberzanski et al.
77- Mc Lolin and Lee
78- Silvin
79- Alen and Simen
80- Flynn
81- Otansbery
82- Yang
83- Roblyer and Wiencke
84- Schwartz
85- Heffernan
86- Davis
87- Livingstone and Brake
88- Dwyer et al.
89- Hewitt and Forte
90- Rimmer
91- Greenhow and Robelia
92- Berson and Berson
—————
————————————————————
—————
————————————————————