تارا فایل

مبانی نظری گیاهان جنس درمنه Artemisia ، درمنه دشتی Artemisia sieberi ، خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک


2-1تعریف جنس درمنه:
یکی از مهمترین گیاهان بوته ای موجود در عرصه مراتع ، گیاهان جنس درمنه (Artemisia) هستند که به دلیل تنوع خواهشهای اکولوژیک، دارای گونه های متعددی بوده و جوامع وسیع پوشش طبیعی مناطق استپی و نیمه استپی کشور را تشکیل می دهند. این گونه ها خصوصاً از اوایل پائیز و به تدریج بعد از مرحله گلدهی و رسیدن بذر که گیاه تدریجاً خشک شده و منجر به تبخیر چربیهای فرار موجود در اندامها می گردد ، مورد چرای دام قرار می گیرند . جنس درمنه از خانواده کاسنی با حدود ٣٤ گونه در ایران از نظر ایجاد پوشش متراکم و پراکنش وسیع یکی از با اهمیت ترین جنس های گیاهی ایران پس از گون است.. این جنس گونه های متنوعی دارد به طوری که در نقاط مختلف ایران گسترش دارد یکی از دلایل سازگاری گونه های درمنه داشتن مکانیسم تولید مثل قابل ملاحظه، رویش سریع بذور و تجدید حیات طبیعی است.به منظور تولید و تکثیر نهال های جدید از طریق تجدید حیات طبیعی بذور از پایه مادری در فصل پاییز تولید می شوند اما فرایند رسیدن بذر بعد از انتشار نیز ادامه می یابد به طوری که قوه نامیه آن تا بهار سال بعد زیاد می شود. گل ها در ماه های تیر و مرداد ظاهر می شوند، گرده افشانی و تشکیل میوه از اوایل مرداد تا اواخر مهر ادامه دارد. میوه کوچک و خشک و دارای یک دانه (فندقه) است. اطلاعات خوبی برای الگوی جوانه زنی تعداد کمی از گونه های درمنه وجود دارد، اما شواهد نشان می دهد که این اطلاعات می تواند برای دیگر گونه ها نیز به کار برود . بذر درمنه دوره خواب کمی دارد و همچنین برای جوانه زنی بهتر به نور احتیاج دارد که با قرار گرفتن در معرض سرما این احتیاجات برطرف می شود، بنابراین اکثر بذور درمنه در خلال فصل زمستان قدرت جوانه زنی پیدا می کنند (ربیعی، 1380).
2-1-1ریخت شناسی :
گیاهی است بوته ای به رنگ سبز متمایل به خاکستری، بسیار پرشاخه، انبوه، کولنی شکل، دارای ریشه عمودی، چوبی شده ضخیم و در انتها منشعب گیاهی است به ارتفاع 30 تا 40 سانتی متر و دارای 2 نوع برگ با تقسیمات متفاوت است به طوری که برگهای تحتانی آن دارای تقسیمات باریک و کوچک ولی برگهای قسمت انتهائی ساقه، کوچکتر و منقسم به 3 لوب مشخص با ظاهر کاملاً متفاوت است.

2-1-2دامنه انتشار:
خمسه، مهاباد، اراک، اردستان، نائین، مورچه خورت، کاشان، یزد، فارس، کرمان، بیرجند، سبزوار، گنبد، طبس، سمنان و تقریباً در سراسر ایران گسترده شده است. در فلور ایران محل رویش گیاه در اطراف تهران، رباط کریم، شیراز و شمال هرزویل ذکر گردیده است ولی در کتب علمی دیگر وارد نشده است.

2-1-3اجزاء متشکله گیاه :
این گیاه دارای 2/1% اسانس نسبت به وزن گیاه خشک می باشد که حاوی 39% کامفر، لیمونن و 1و8 سینئول (15%)، کامفن (6%) و آلفاپینن 5% می باشد. کامفور یکی از اجزاء عمده اسانس درمنه است. کامفور ضد عفونی کننده است. از کامفور در شیمی لاستیک و کاغذ، عطرسازی، لوازم آرایشی، صابون سازی، صنایع چسب، مواد افزودنی، روان کننده، ترکیب رزین ها، حلالها، پلاستیک ها و رنگها نیز استفاده می شود. 1و8 سینئول بعد از آلفا پینن فراوان ترین جزء ترکیبی در اسانسهاست و به طور گسترده در تهیه مواد داروئی کاربرد دارد. به طور موضعی داروئی بی حس کننده و ضد عفونی کننده است که در درمان حالتهای تورم به کار می رود. سینئول در اسپریهای خانگی، داروهای شستشو و در انواع روغن های پوست و مو مصرف می شود. در مقابل حشرات اثر کشندگی دارد و در تهیه عطر و مواد معطرکننده نیز به کار می رود. لیمونن جزء اصلی اسانس مرکبات است. اثر سمی و محرک روی پوست دارد. بخارهای آن اثر میکروبهای مولد بیماری منگوکوک را در مدت 15 دقیقه، باسیل ابرت (تیفوئید) را حداقل در یک ساعت، پنوموکوک را در مدت 3ـ1 ساعت، استافیلوکوک طلائی را در 30 دقیقه و استرپتوکوک را در 3 الی 12 ساعت خنثی می نماید. اثر باسیل ابرت (مولد حصبه) را در 5 دقیقه، استافیلوکوک را در 5 دقیقه، باسیل دیفتری را در 20 دقیقه خنثی می نماید. لیمونن در فرمول فرآورده ای داروئی نظیر قرص بی کربنات سدیم و پمادهای ضد عفونی کننده وارد می شود. در ساخت ویتامین A، نیر از لیمونن استفاده می شود.(لطیفی، 1380)

2-2درمنه دشتی (Artemisia sieberi):
این گیاه بوته ای بسیار معطر ، عنصر اصلی و غالب اجتماعات گیاهی در استپهای خشک و نپمه خشک کشور محسوب می شود. ارتفاع این بوته بین 30 تا 50 سانتیمتر ، دارای انشعابات متعدد و متراکم که شکل کپه ای را به بوته می بخشد. درمنه دشتی از خانواده کاسنی (Compositae) بوده و تمام اندامهای هوایی گیاه اعم از ساقه ، برگها ، گل ، میوه و بذر دارای عطری بسیار تند و نافذ می باشد. این گیاه در خطوط همباران 100 میلیمتر به بالا به راحتی استقرار می یابد. اغلب در خاکهای لومی، شنی و لومی رسی ایجاد رویشگاهای وسیعی را می نماید. در عرصه های استپی بیابان به همراه سایر گونه های بیابانی و کم توقع مانند نسی، نتر و علف شور، اجتماعات گیاهی متنوعی را به وجود می آورد. این گیاه اگر چه در فصل بهار و تابستان به واسطه بوی عطر بسیار تند آن ، مورد استفاده چرای گوسفندان قرار نمی گیرد، ولیکن در فصل پاییز و زمستان ، زمانی که گیاه غرق در بذر می باشد. توسط گوسفندان مورد چرا قرار می گیرد. درمنه دشتی از جمله بوته های بسیار سازگار به شرایط سخت بیابان محسوب می شود که علاوه بر مصارف علوفه ای در مراتع قشلاقی ، بوته ای بسیار مقاوم در مقابل فرسایش های بادی و نقش ارزنده ای را در حفاظت خاک این نقاط بر عهده دارد. در طی دهه اخیر، اهمیت اکولوژیکی این گونه با ارزش در عرصه های بیابانی تا حدودی مشخص شده و دستگاه اجرایی منابع طبیعی کشور مراتع قشلاقی را توسط این گیاه بذرکاری می کنند. تنها روش تکثیر گیاه توسط بذر
می باشد. (ربیعی، 1380)
پراکندگی جغرافیایی ََََriَ: Artemisia siebe شامل ایران، آسیای مرکزی و افغانستان(مظفریان،1387).
پراکندگی Artemisia sieberiدر ایران: مرکز، جنوب شرق، شمال شرق و شرق.(مظفریان،1387)
2-3- شناخت خصوصیات خاک و مزایای آن:

2-3-1عناصر تشکیل دهنده خاک:
خاک ماده ای است که مخلوطی از مواد معدنی ، مواد آلی ، آب و هوا می باشد.در این صورت حجمی که به وسیله هر یک از مواد فوق در شرایط ایده ال اشغال شده است عبارت می باشد از 45 درصد مواد معدنی ، 5 درصد مواد آلی ، 25 درصد آب و 25 درصد هوا. تقریبا نیمی از حجم کل خاک به وسیله خلل و فرج یا روزنه ها اشغال شده است. نسبت و مقدار اجزای متشکله مزبور در دوران مختلف و نیز از محلی به محل دیگر متغیر می باشد و بخصوص میزان آب و هوا در خاک با هم رابطه عکس دارند به نحوی که در اثر ورود آب به داخل خاک از مقدار هوای آن کاسته می گردد.
از طرفی اگر آب خاک به وسیله زهکشی تبخیر یا گیاهان خارج گردد گازها و هوا خلل و فرج تخلیه شده را پر می کند. مقدار مواد آلی موجود در خاک تحتانی کمتر از مقدار آن در خاک سطحی است. محتوای مواد آلی یک خاک آلی از قبیل یک خاک ماک یا پیت خام و مواد آلی ، قسمت کوچکتری از آن را تشکیل می دهند. مواد آلی که به آن به معنای وسیع کلمه هوموس می گویند دارای قسمتی با ساختمان کم و بیش منظم و قسمتی بسیار ریز به وسیله موجودات زنده ذره بینی ( میکروارگانیسم های خاک) با استفاده از بقایایی گیاهی ساخته می شود و مواد معدنی خاک به دو قسمت زیر تقسیم می شود.
1. مواد معدنی تخریب نیافته
2. کمپلکس های تخریب یافته

2-3-2- عوامل موثر در رشد گیاه:
به طور کلی خاک از نظر تامین آب و مواد غذایی برای گیاهان حائز اهمیت است. به علاوه خاک محیطی است که ریشه های گیاهان را در خود نگه می دارد. اکسیژن لازم برای گیاه توسط خلل و فرج خاک به گیاه رسیده و گاز دی اکسید زائد توسط این حفره ها از خاک خارج می گردد. از طرفی خاک باید محیطی عاری از عوامل محدود کننده از جمله وجود املاح سمی باشد.(محمودی وحکیمیان،1386)
2-3-3- نگهداری از گیاه:
تثبیت ریشه گیاه در خاک بدیهی ترین نقش خاک در برابر گیاه بوده و باعث پایداری و مستقیم ماندن گیاه در خاک می گردد. گیاهانی که در محلولهای غذایی رویش داده می شوند معمولا توسط چهار چوبه فلزی در جای خود مستقر می گردند. در برخی خاکها که دارای افق غیر قابل نفوذ (B) می باشند یا سفره آب زیر زمینی در نزدیکی سطح خاک قرار دارد ریشه درختان سطحی مانده محکم نبوده و یا با اندک وزش باد می افتند. (محمودی وحکیمیان،1386)
2-3-4- عناصر غذایی ضروری:
با توجه به مقدار عناصر غذایی مورد نیاز گیاه عناصر ضروری به 2 گروه تقسیم گردیده اند که عبارتند از عناصر غذایی ماکرو که گیاهان به مقدار نسبتا زیادی احتیاج دارند و گروه دوم عناصر میکرو است که نیاز گیاهان به آنها خیلی کمتر است. (محمودی و حکیمیان،1386)
حداقل16 عنصر برای رشد نباتات ضروری تشخیص داده شده اند. کربن ، و هیدروژن از آب و هوا تامین می گردد. ازت ، فسفر ، پتاسیم ، کلسیم ، منیزیم و گوگرد جزء عناصر اصلی major Elements (Macro Elements) محسوب می شوند و عناصر دیگری که به مقدار کم مورد احتیاج گیاه می باشند به نام عناصرکم مصرفElements (Micro Elements) Traceخوانده شده و عبارتند از : منگنز ، آهن ، بر، روی ، مس ، مولیبدن و کلر، حدود 40 عنصر در آزمایش های تجزیه گیاهی پیدا شده که ممکن است خیلی ضروری نباشند ولی دارای اثرات مفیدی هستند.
به عنوان مثال جذب سدیم در کرفس باعث خوش طعم شدن آن می شود اغلب عناصر غذایی در مواد معدنی و کانی های خاک و مواد آلی تثبیت شده و غیر قابل استفاده می باشند و تنها در اثر تجزیه و تخریب و هوادیدگی کانی ها یا تجزیه و فساد مواد آلی به صورت قابل استفاده برای گیاهان در می آیند. در حقیقت به ندرت می توان خاکی را پیدا کرد که قادر باشد کلیه عناصر غذایی مورد نیاز گیاه را در اختیار آن قرار دهد. نسبت عناصر به یکدیگر نیز مهم است ، بدین ترتیب که مثلا میزان زیاد کلسیم یا منیزیم موجود در محلول خاک ممکن است باعث کمبود پتاسیم بشود. ممکن است عناصر غذایی از محلول خاک یا از سطح کلوئیدها به صورت کاتیون ها و آنیون ها جذب گیاه شوند. کاتیون ها دارای بار مثبت و آنیون ها دارای بار منفی هستند.(جعفری و سرمدیان، 1387)
2-3-5- فیزیک خاک
2-3-5-1- بافت خاک:
اندازه نسبی ذرات خاک را اصطلاحا بافت خاک گویند. بافت خاک نسبت ذرات شن ، رس و سیلت در نمونه خاک می باشد بافت خاک از موادی است که تعاریف گوناگونی دارد و گاهی نیز به سبک و سنگین تقسیم می شود.( محمودی و حکیمیان،1386)
خاک از مواد و عناصر مختلف جامد ، مایع و گاز تشکیل شده است . بخش جامد خاک را می توان به دو بخش معدنی و آلی تقسیم نمود. بخش معدنی از تخریب سنگها حاصل شده و بیش از 90 درصد مواد جامد را تشکیل می دهد و مواد آلی کمتر از 10 درصد قسمت جامد بوده و از بقایایی اندامهای موجودات زنده تشکیل می گردد.
بین هر سه فاز جامد ، مایع و گاز روابط و تعادل نسبی برقرار است . فاز جامد از مواد آلی و معدنی و فاز مایع از آب و عناصر محلول و فاز گازی از اتمسفر خاک می باشد و نسبت به این سه فاز ثابت است که برحسب درصد وزنی و حجمی بر اساس (جدول 2-1) تقسیم می شود. (جعفری و سرمدیان، 1387)

جدول 2-1 ترکیب فازهای مختلف خاک(جعفری و سرمدیان، 1387)

ترکیب خاک
فاز جامد
فاز مایع
فاز گازی

معدنی – آلی


نسبت وزنی (درصد
81 2
17
0
نسبت حجمی (درصد)
49 3
26
22

2-3-5-2ساختمان خاک:
واژه ساختمان خاک (Soil structure) تعریف مشخص ، دقیق و همه پسندی ندارد ولی می توان این گونه گفت که ساختمان خاک نحوه قرار گیری ذرات خاک در کنار یکدیگر است. بر اساس همین اشکال مختلف قرارگیری ذرات خاک ، انواع ساختمانهای ورقه ای ، منشوری ، مکعبی ، کروی و صفحه ای را در نظر می گیرند.
برخی از عوامل مانند مواد آلی ، هوموس ، فعالیت ماکروارگانیسم (کرمهای خاکی) و میکروارگانیسم در خاک می تواند به بهبود ساختمان خاک منجر شود. و بعضی دیگر مانند افزایش سدیم خاک ، ماندابی شدن خاک وغیره می تواند باعث بر هم خوردن ساختمان خاک گردد. یک خاک یا ساختمان خوب دارای خلل و فرج کافی است و اندازه پایداری و توزیع خلل و فرج خاک معیاری برای تشخیص خاک دارای ساختمان از خاک بدون ساختمان می باشد.(جعفری و سرمدیان، 1387)
2-3-5-3وزن مخصوص خاک(Soil Density)
تعریف وزن مخصوص:
وزن واحد حجم خاک خشک را وزن مخصوص آن خاک گویند. مقیاس سنجش وزن مخصوص خاک در سیستم متریک گرم بر سانتی متر مکعب می باشد.
برای بیان وزن مخصوص خاک 2 اصطلاح به کار برده می شود.یکی مخصوص حقیقی و دیگری وزن مخصوص ظاهری خاک می باشد.( محمودی و حکیمیان،1386)
اگر واحد حجمی خاک شامل ذرات جامد و حفرات فی مابین باشد (خاک دست نخورده و حالت طبیعی) وزن مخصوص را وزن مخصوص ظاهری (Bulk Density) می گویند ولی اگر وزن واحد حجم ذرات جامد را به دست آوریم به آن وزن مخصوص حقیقی (Particle Density) گفته می شود.
در خاکهای شنی چون درصد کل تخلخل (حفرات فی مابین ذرات جامد) نسبت به سایر انواع بافتها کمتر است در نتیجه وزن مخصوص ظاهری آنها زیادتر و به طور متوسط بین 3/1 تا 8/1 گرم بر سانتیمتر مکعب می باشد. خاکهای ریز بافت (سیلت لوم، لوم رسی و رسی ) وزن مخصوص ظاهریشان بین 1 تا 3/1 گرم بر سانتیمتر مکعب است. (جعفری و سرمدیان، 1387)
2-3-6شیمی خاک :
گیاهان در خاک از طرفی کاتیون هایی از جمله کلسیم ، منیزیم ، پتاسیم وآهن و از طرف دیگر، آنیونهایی مثل سولفات و فسفات را جذب کرده و در تغذیه مورد استفاده قرار می دهند . به علاوه گیاهان عناصر متعدد دیگری را از خاک جذب می کنند که اگر چه به مقادیر بسیار جزئی مورد احتیاجشان است. ولی در رشد و نمو گیاه بسیار حیاتی بوده و نقش کاتالیزور را در جذب عناصر به عهده دارند. این مواد که به عناصر کمیاب خاک معروف می باشند عبارتند از : بر ، منگنز ، روی ، مس و مولیبدن.
2-3-6-1فرمهای مختلف عناصر خاک:
یونهای قابل استفاده گیاهان به صورت ترکیبات کم و بیش پیچیده ای در خاک وجود دارند که هر کدام دارای حلالیت متفاوتی هستند. پس آمادگی آنها برای جذب به مقدار زیادی تغییر می کند و می توان آنها را برحسب اهمیت شان در خاک به طرق زیر طبقه بندی کرد.
1- عناصر تبادلی خاک:
این عناصر عبارتند از نمکهای محلول بیکربنات و نیترات کلسیم و آنیون های کمپلکس (آهن – مواد آلی و آلومینیم – مواد الی)
2- عناصر محلول خاک:
این عناصر به شکل قابل تبادل ، جذب کلوئیدهای خاک می شوند و ذخیره قابل توجهی از کاتیون ها (کلسیم و پتاسیم) یا آنیون ها ( فسفات ) را تشکیل می دهند. جذب این عناصر بیشتر به وسیله رس و هوموس انجام شده و بتدریج در اثر پدیده تبادلی یونی آزاد و داخل محلول خاک شده و توسط گیاهان مصرف می شوند.
3- عناصر غیر قابل تبادل یا تثبیت شده :
برخی از کاتیون ها مانند Fe3+ معمولا به وسیله رسها به شکل غیر قابل تبادل یا با قابلیت تبادلی کم جذب شده اند. و به این شکل نمی توانند به وسیله گیاهان جذب شوند. به علاوه یونهای دیگری که معمولا در اثر تبادل به صورت قابل جذب در می آیند( کلسیم ، پتاسیم ، فسفر) ولی مقدارشان بسیار کم است و می توانند به وسیله کلوئیدها به شدت تثبیت شوند که در این حالت نیز برای گیاهان به سختی قابل استفاده خواهند بود.
4- عناصر موجوددر ترکیبات پیچیده کانی ها:
این عناصر که در داخل کانی های تجزیه نیافته قرار دارند کاملا غیر محلول بوده و برای گیاهان قابل جذب نیستند مانند کلسیم ،منیزیم ، پتاسیم موجود در کانی هایی از قبیل فلدسپات ، آمفیبول ، پیروکسن و …
وقتی خاک تحول می یابد، این کانی ها نیز تجزیه شده و یونهای خود را آزاد می کنند که جذب کمپلکس های جذب کننده خاک شده و در اختیار گیاه قرار می گیرند. مانند آهن که می تواند به وسیله ترکیبات آلی به صورت محلول در آمده قابل جذب شود. برعکس عناصر قابل جذب خاک می توانند در اثر پدیده های قهقرایی (Retrogradation) به شکلهای غیر قابل تبادل یا کم محلول درآیند. مثلا وقتی درصد نسبی یون های کلسیم در اثر آبشویی نسبت به یون های هیدروژن رسها و اسیدهای هومیک کم شود، جذبشان توسط گیاهان بیش از پیش مشکل می گردد.
2-3-6-2پدیده تبادل کاتیونی در خاک
2-3-6-2-1- قدرت جذب خاک:
کلوئیدهای الکترونگاتیو (با بار منفی) مانند کلوئیدهای رسی و هموموسی در اطراف مولکولهای خود عده ای از کاتیون ها را جذب می کنند که همراه با خود مولکول در حرکت می باشند. این کاتیون ها یا از یون H+ یا از کاتیون های معدنی از جمله تشکیل شده اند . البته یون های دیگری که دارای بار مثبت می باشند مانند و نیز می توانند به وسیله این مولکول جذب شوند. ولی مقدارشان بسیار ناچیز است.
سرانجام که در خاکهای اسیدی بسیار فراوان است نیز می تواند جذب مولکول ها گردد. تمام این یونها را یون های تبادلی گویند زیرا می توانند در تبادل و جانشینی یون های مثبت دیگر که در محلول خاک صورت می گیرد شرکت کنند. تبادل بین یونهای جذب شده به وسیله کمپلکس جذب کننده و یون های محلول خاک تا زمانی که از نظر کمی مقدارشان تغییر نکند پیوسته و مداوم است. در خاکهای خنثی کلوئیدها اساسا از یونهای قلیایی و در خاکهای اسیدی از یون های هیدروژن و آلومینیم احاطه شده اند و در اثر آهک دهی در خاکهای اسیدی یون های هیدروژن و آلومینیم به وسیله یونهای کلسیم جانشین می شوند.

pH 3-6-3-2 خاک:
خاکهای ایران از نظر pH به دو دسته تقسیم می شوند . خاکهای اسیدی با pH کمتر از 6 و خاکهای بازی با pH بیش از 7 قسمت اعظم خاکهای اسیدی ایران درمناطق جنگلی و زیر کشت شمال ایران مشاهده می شود. مثلا تمام یا قسمت اعظم اراضی چای کاری شمال ایران در روی خاکهای اسیدی قرار دارند. pH در این خاکها کمتر از 6 است.( به طور متوسط بین 5/4 تا 5/5 ).
pH قسمتی از خاکهای جنگلی شمال ایران مخصوصا جنگل های راش درارتفاعات زیاد اسیدی است. pH این خاکها در حدود 4 تا 5/5 می باشد تمام خاکهای شمال اسیدی نیست زیرا به علت سنگ مادر آهکی قسمت زیادی از خاکهای جنگلی pH بالاتر از 7 دارند. pH خاکهای فلات مرکزی ایران معمولا بیش از 7 می باشد. در خاکهای آهکی pH حدود 7 تا 6/7 است. ولی در خاکهای شور آهکی و شور قلیایی pH از 8 تجاوز می کند و حتی در بعضی از خاکها نیز از 9 بیشتر می شود. (خاکهای اطراف دریاچه قم) (جعفری و سرمدیان،1387 )
2-3-6-4آهک خاک:
در خاکهای اسیدی مسئله کمبود آهک مطرح می باشد که برای اصلاح خاکهای اسیدی از آهک استفاده می کنند ولی کمتر خاکی در ایران با کمبود آهک مواجه است و آهک به حدی می باشد که بقیه صفحات خاک را تحت الشعاع قرار می دهد.

2-3-6-5عناصر تغذیه ای خاک
2-3-6-5-1کاتیون های تبادلی خاک:
عمده ترین کاتیون های تبادلی خاک عبارتند از که چهار کاتیون اول در تغذیه معدنی گیاهان نقش اساسی داشته و به فرم های مختلف در خاک یافت می شوند. فرم تبادلی آنها بلافاصله قابل جذب است ولی فرم های دیگر بلافاصله قابل استفاده نبوده و به دو دسته تقسیم می شوند.
1) غیر محلول:
که از تخریب تدریجی مواد معدنی خاک حاصل می شود مثل آهک بلوری غیر فعال و دولومیت
2) موقتا غیر محلول:
که تحت شرایطی به فرم تبادلی در می آید مانند 3 CaCO فعال و پتاسیم تثبیت شده به وسیله رسها
2-3-6-6هدایت الکتریکی و شوری خاک:
هدایت الکتریکی از مهمترین شاخص خاک های شور و قلیا است. زیرا با تعیین آن می توان مقدار املاح خاک را محاسبه نموده و هر چه املاح خاک بیشتر باشد هدایت الکتریکی آن نیز بیشتراست. هدایت الکتریکی خاک را با دستگاههایی به نام هدایت سنج الکتریکی یا مقاومت سنج تعیین می کنند. چنانچه می دانیم مقاومت الکتریکی را برحسب اهم ohm محاسبه می کنند . درنتیجه هدایت الکتریکی را که عکس مقاومت است برحسب موهس mohs محاسبه می نمایند. برای نمایش هدایت الکتریکی از واحد یک هزارم یامیلی موهس milimohs یا از یک میلیونیم یا میکروموهس micromohs استفاده می کنند.
هدایت الکتریکی را با نام اختصاری Electrical conductivity نمایش می دهند . اگر بخواهند برحسب میلی موهس آن را تعیین نمایند معمولا با رقم 103×EC و اگر برحسب میکروموهس باشد با ضریب 106×EC نمایش می دهند. در حال حاضر بیشتر از واحد دسی زیمنس برمتر که معادل میلی موهس است استفاده می شود. برای تعیین هدایت الکتریکی معمولا مقدار معینی خاک را با مقدار معینی آب (تا سرحداشباع) مخلوط نموده و پس از مدتی آن را صاف کرده یا آب موجود در خاک را با فشار مکش از خاک خارج می کنند در این صورت محلول حاصله را عصاره اشباع نامند
.
جهت سهولت کار از محلول یک به یک استفاده می نمایند. به هر حال روی محلول حاصل شده از خاک تجزیه های متعدد انجام می شود که یکی از این ها هدایت الکتریکی است. EC یکی از شاخص های مهم تعین درجه شوری خاکهای مناطق خشک است. خاکها را بر حسب EC می توان به 5 گروه تقسیم نمود. (جدول 2-2)

جدول 2-2 طبقه بندی درجه شوری خاک برحسب هدایت الکتریکی(جعفری و سرمدیان، 1387)
ردیف
درجه شوری
هدایت الکتریکی برحسب دسی زیمنس برمتر
1
2
3
4
5
خیلی کم
کم
متوسط
زیاد
خیلی زیاد
2-0
4-2
8-4
16-8
16<

به طور کلی بین مقدار نمک در محلول خاک و EC آن رابطه مستقیمی وجود دارد.
S=K.EC مقدار نمک
با تعیین EC می توان تا حدودی فشار اسمزی و درجه مقاومت گیاهان را به شوری تعیین نمود. تبادل و جذب عناصر محلول در خاک توسط ریشه گیاهان تحت تاثیر فعل و انفعالات متعددی از جمله قوانین اسمزی انجام می شود. فشار اسمزی شیره سلولهای ریشه گیاهان به طور طبیعی حدود 2-5 اتمسفر است. البته فشار اسمزی ریشه گیاهان مقاوم خیلی بیش از این ارقام می باشد( به علت وجود املاح در شیره سلول ها) هنگامی که به عللی ( مانند شوری یا افزایش کودهای شیمیایی ) فشار اسمزی محلولی افزایش یابد( در حدود 3 تا 4 اتمسفر) جذب آب و املاح به سختی انجام می شود. در این موقع گیاه کم کم پژمرده شده و از بین می رود. فشار اسمزی حاصله از NaCI بیش از سولفات هاست. به طور کلی بین EC و فشار اسمزی نیز رابطه مستقیمی وجود دارد(جعفری و سرمدیان، 1387).

منابع
الف – منابع فارسی
1- آذرنیوند، ح.، م، جعفری.، ع، جلیلی و م. ع. زارع چاهوکی. 1382. بررسی تاثیر خصوصیات خاک و تغییرات ارتفاع بر پراکنش دوگونه درمنه. منابع طبیعی ایران. 56(1و2) 93-98.
2- اسکندری، ذبیح الله.1375، خصوصیات خاک و نقش آن در رشد و استقرار گیاه آتریپلکس، مجموعه مقالات دومین همایش بیابان زائی و روشهای مختلف بیایان زدائی.
3- اکبریان، محمد، 1379، برری رابطه بین برخی گونه های شاخص مرتعی باخصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اکوسیستم های مناطق خشک (الله یار قم) پایان نامه کارشناسی ارشد مرتع داری دانشگاه تهران.115.
4- ایروانی، مجید. 1378، تعیین رویشگاه بالقوه سه گونه مرتعی با استفاده از RS , GIS در حوضه رودخانه وهرگان پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی اصفهان.
5- باغستانی میبدی، ناصر. 1372، بررسی اکولوژیکی جوامع گیاهی با توجه به واحدهای ژئومورفولوژی و خاک در حوزه ندوشن استان یزد، پایان نامه کارشناسی ارشد مرتعداری دانشگاه تهران.113.
6- باغستانی میبدی، ناصر، 1375، رابطه پوشش گیاهی و خاک در اراضی مرتعی مناطق خشک و نیمه خشک. انتشارات موسسه جنگلها و مراتع.
7- بصیرت، سید علی .1378،بررسی ارتباط برخی از خواص خاک در گسترش جوامع گیاهی حاشیه بیابانی شرق ،پایان نامه رشته مرتع و آبخیز، دانشگاه منابع طبیعی گرگان.109.
8- تقی پور، علی 1384. اثر عوامل محیطی بر روی پراکنش گیاهان مرتعی در منطقه هزار جریب بهشهر. پایان نامه کارشناسی ارشد مرتع داری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.
9- جعفری، محمد، حسین باقری. محمدرضا قنادها، حسین ارزانی.1381، بررسی ارتباطات متقابل خواص فیزیکی و شیمیایی خاک با گونه های غالب مرتعی منطقه مهرزمین قم. مجله منابع طبیعی ایران . 55 (1) 100-95.
10- جعفری، محمد، سرمدیان، فریدون، 1387. مبانی خاکشناسی و رده بندی خاک. دانشگاه تهران.
11- حاج عباسی ، م ع، 1378.بررسی عوامل خاکی موثر در پوشش گیاهی. علوم کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان. 224:4-216
12- حشمتی، غلامعلی، 1382. بررسی آثار عوامل محیطی بر استقرار و گسترش گیاهان مرتعی با استفاده از انالیز چند متغیره، مجله منابع طبیعی ایران . 56(3)320-309
13- خانی، ح، 1358. بررسی عوامل محیطی موثر بر گسترش گیاهان مرتعی. مجله منابع طبیعی ایران. 56: 189-175
14-ربیعی، ب، 1380.ارتباط بین عوامل ژئومرفولوژیک و پوشش گیاهی. نشریه پژوهش و سازندگی، 8(28:2-22).
15- زارع چاهوکی، محمدعلی. محمد، جعفری. حسین، آذرنیوند. ناصر باغستانی میبدی، قوام الدین زاهدی امیری.1381. بررسی روابط پوشش گیاهی مراتع پشتکوه استان یزد با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک با استفاده از روش های تجزیه و تحلیل چند متغیره. مجله منابع طبیعی ایران 55 (3)433-419.
15- زارع زردینی، علی. 1377، مطالعه خاک، توپوگرافی، پوشش گیاهی و رابطه آنها با تولید مراتع دق فینو استان هرمزگان، پایان نامه کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.
16- شریفی نیارق، جابر و منصور مصداقی، 1377، رسته بندی جوامع گیاهی جمنزارهای طبیعی منطقه اردبیل. نشریه پژوهش و سازندگی شماره 38 (1) 34-30.
17- شفیع احمدی، محمد. 1377، بررسی و مطالعه ارتباط بین پوشش گیاهی با خاک و شیب در منطقه فریدون شهر اصفهان . پایان نامه کارشناسی ارشد مرتع داری دانشگاه مازندران.120.
18- شکری، مریم. نصرت الله، صفائیان. میرخالق، فیناتبار احمدی1383. استراتژی مدیریت به منظور بهره برداری پایدار از مراتع اراضی شور آبگیر. مجموعه مقالات سومین همایش مرتع و مرتعداری در ایران.
19- ضیا تبار احمدی، م. خ و م، رائینی. 1374. اقلیم و پراکنش گیاهی. انتشارات دانشگاه مازندران.
20- طاطیان، محمدرضا. 1380، مطالعه جامعه شناسی گیاهی مراتع ییلاقی هزار جریب بهشهر. پایان نامه کارشناسی ارشد مرتعداری دانشگاه مازندران.
21 -عبادی راد، منوچهر. 1374. مرتع و مرتع داری، فنولوژی گیاهان مرتعی، تکنولوژی احیای شوره زارها، نشر همسایه.110.
22- عصری، یونس. 1372. بررسی برخی از ویژگی های اکولوژیک جوامع گیاهی هالوفیت حاشیه غربی دریاچه ارومیه، نشریه پژوهش و سازندگی 8 (1):25-21.
23- علوی پناه، سید کاظم. 1371، بررسی اثر کربنات کلسیم و عروسکهای آهکی بر عملکرد Atriplex lentiformis در حاشیه کویر ابرکوه یزد ، سمینار بررسی مناطق بیابانی و کویری در ایران. مرکز تحقیقات کویر و بیابان ایران .
24- فرهودی، ع.1379. زمین های شور. مجله منابع طبیعی ایران. 45 (2): 14-19.
25- قره داغی، حسین، با همکاری میرحاجی، تقی، 1382. طرح شناخت مناطق اکولوژیکی کشور تیپهای گیاهی کرج (ساوه). موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور.
26- قضاوی، غلامرضا. عباسعلی، ولی. 1382. مطالعه روابط بین تراکم گونه های گیاهی با میزان شوری و بافت خاک در شوره زار کرسیا داراب.مجله بیابان جلد 8،شماره2، 247-236.
27- قلیچ نیا، حسن. 1375. بررسی ارتباط بین عوامل ژئومورفولوژیک و پوشش گیاهی با تکیه بر آمایش سرزمین در حوزه آبخیز نردین. پایان نامه کارشناسی ارشد مرتعداری و دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.
28-لطیفی، محمود، 1380.بررسی پوشش گیاهی و خاک، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
29- مجللی، حسام، 1373. خاکهای شور و سدیمی، انتشارات نشر دانشگاهی.210.
30- محمودی، شهلا، حکیمیان، مسعود، 1386. .مبانی خاکشناسی. دانشگاه تهران.
31- مختاری اصل، ابوالفضل، 1384. در بررسی ویژگی های اکولوژیکی و مدیریتی بوته زارهای منطقه شور قرخلار مرند در استان آذربایجان شرقی. پایان نامه کارشناسی ارشد مرتعداری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.
32- مسلمی، محمدرضا، 1376. بررسی رابطه پوشش گیاهی و خاک با استفاده از روش اوردیناسیون در پارک ملی کلاه قاضی اصفهان، پایان نامه کارشناسی ارشد مرتعداری دانشگاه تربیت مدرس.
33- مظفریان، ولی ا… ، 1368. شناسایی گونه های جنس درمنه در ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد علوم گیاهی، دانشکده علوم، دانشگاه تهران.
34- مظفریان، ولی ا… ،1387 .فلور ایران ،شماره 59، تیره کاسنی (compositae): قبیله ای Anthemideae و Echinopeae. موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور.
35- میر محمدی، سید علی و همکاران .1381. عوامل موثر در استقرار 4 گونه گیاه شورپسند در شمال باتلاق گاوخونی با استفاده از روش اوردیناسیون .علوم کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان.ج6،شماره 2، 229-216.
36- نجاری، حبیب الله. 1375. بررسی عوامل موثر محیطی در پوشش گیاهی و تهیه نقشه رویشی تالاب گاوخونی، پایان نامه کارشناسی ارشد تربیت معلم.
37- نصرالهی، سیدابوالفضل، 1377، بررسی خصوصیات خاک و پوشش گیاهی به منظور یافتن گیاهان معرف در وردآورد کرج، پایان نامه کارشناسی ارشد مرتعداری دانشگاه تهران.

ب – منابع انگلیسی

38-Abd El-Ghani, M., Wafaa, M. A., 2003 .Soil-vegetation relation ships in a coastal desert plain of southern Sinai. Egypt. J. Arid Environment. (55): 607-628..
39-Banerjee, 1986. Effect of envairment fact on plant population. J.Grass and Forage science.(36): 83-91
40-Batanouny, K. H. 2001. Plants in the deserts of the middle east. Springer, Verlag Berlin. Pp:186.
41-Batanouny, K. H. 1994. Halophytes and halophytic plant communities in the Arab region kluwer. Aca, Amesterdam, pp: 139-163.
42-Bates, J.D., T. Svejcar, R. F. Miller, A. Angell, 2006. The effect of precipitation timing on sagebrush steppe vegetation. J. Arid Environ. 64: 670-679.
43- Benno, B. 1996. Plant as soil indicators along the Saudi coast of the Persion Golf. Journal of Arid Environment, 199:261-266.
44- Brasky ., Lanham. 1994. Plants sociology relevance of physical factor and species and distribiution. J. Grass and Forage science. (56): 82-94
45-Carneval, N. J., & Torres, P. S. 1990. The relevance of physical factors on species distribution in inland salt marshes (Agrnetina) coenoses. 5(2): 113-120.
46-Critchley, C. N. R., Chambers, B. J., Fowbert, J. A., Bhogal, A., Rose, S.C., and Sanderson, R. A. 2001. Plant species richness, functional type and soil properties of grasslands and allied vegetation in English Environmentally sensitive Areas. J. Grass and Forage Science, (57): 82-92.
47-Fairchild, J. A., & Brotherson, J. D. 1980. Mierohabital relation ships of six major shrubs in Navajo National Monument, Arizonal. J. Range Management. 33: 150-156.
48-Fu, B. J., Liu, S. L., Ma, K. M., & Zhu, Y. G. 2003. Relationships between soil characteristic, topography and plant diversity in a heterogeneous broad-leaved forest near Beijing, China. Journal of Plant and Soil , No: 261, 47-54..
49-Ghanim, A., Abbudi, M., EL- Sheikh, A. 2002. Vegetation analysis of Failaka Island (kuwait) J. Arid Environment (50): 153-165
50-Jafari, M., Tavili, A., Zare chahouki M.A., and Azarnivand, H. 2006. Eighth Internatiobnal Conference on Development of Dry lands. February. 25-28, Beijing.China.(Abstracts)
51-Jensen, M. 1990. interpretation of environment gradients which influence sagebush community distribution in noetheastern Nevada. Journal of Range Management. 43 (2): 161-166..
52-Jongman, R. H. G., Ter braak, C. J. F., and Van Tongeren, O. F. R. 1987. Data analysis in landscape ecology. Pudoc . Wageningen.
53-Kerbs, C. J. 1999. Ecological methodology. 2nd ed. Addison wesly Longman.menlo park, California, USA.
.
54-Lentz, R. D. 1984. Corres pondence of soil properties and classification unts with sagbrush communities in sontheastern Oregon (M.Sc Thesis) Oregon uni.
55-Noy-Meir, I., 1973. Multivaritae analysis of the semi arid vegetation of Southern Australia II. Vegetation catenae and environmental gradients Australian Journal of Botany, 22: 40-115.
56-Oldman, M, 1994. Soil degradation in developing country. Soil management. 12:131-137.
57-Rechinger, K. H. 1963. Flora Iranica . No (1-163) Academische ruck. U. Verlagsantalat, Garz-Australia.
58- Robert, K. , A, Kalmann . 2009. Vegetation population and Physico – chemical characteristics of soils. J. Grass and Forage science , (72) : 45 – 54.
59- Shumar, L. and E. Anderson, 1986 .Gradient analysis of vegetation dominated by two sub-species of big sagebrush. Journal of Range Management, 39 (2): 156-160.
60-Smartt, P. F. M. 1978. Sampling for vegetation survey: A flexible systematic model for sample location. .J. Biogeography 5: 43-56.
61-Ter braak, C. J. F., 1990. The analysis Vegetation environment relationship by Canoical Correspodece Analysis, Vegetation No: 69. Pp:69-77.
62-Tongway, D. J., sparrow, A. D. Friedel, M. H. 2003. Degradation and recovery processes in arid grazing lands of central Australia part 1: soil and land resources. J. Arid Environments. 55: 301-326.
63-Zahran, M. A. 1992. The vegetation of Egypt Chapman & Hal, London. Pp: 424.
.

29


تعداد صفحات : 24 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود