تارا فایل

جزوه آرایه ها و معنی شعر کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی


ستایش " ای همه هستی ز تو پیدا شده "**********************************
قالب شعر: مثنوی
1. ای خدایی که تمام آفرینش از وجود توست
تو با قدرت خود انسان را از خاک آفریدی
* نکته: منظور از خاک در اینجا انسان است
2. این همه امید و ترس برای توست
ای بخشنده، تو نعمت هایت را به ما ببخش و از گناهان ما درگذر
3. راهی به ما نشان بده که ما بی یاوریم
اگر ما را از درگاهت دور کنی به چه کسی پناه ببریم
* نکته: که به معنی " چه کسی " است
4. ما قبله ای جز درگاه تو انتخاب نمی کنیم
اگر تو به ما محبت نکنی ، چه کسی به ما محبت خواهد کرد
* نکته: که به معنی " چه کسی " است
5. ای همدم رنج کشیدگان، یار ما شو
ای چاره ی انسانهای بیچاره . بر حال ما چاره ای بیندیش

رقص باد خنده گل *********************************************
قالب شعر: مثنوی
1. باد سرد آرام از صحرا عبور کرد و کم کم سبزه زاران زرد شدند.
2. برگ های تک درخت نارون ، رنگارنگ شدند و چتر زیبا و شادابش زرد شد.
3. گلبرگ های های گل با وزش باد ریخت . شاخه های نازک بید مجنون قطع شد
* رشته های بید بن : شاخه های نازک درخت بیدمجنون.
* رقص باد: آرایه جان بخشی
4. چشمه کم کم خشک و بی آب شد و باغ و بستان به خواب زمستانی رفت.
باغ و بستان در خواب شد: آرایه جان بخشی
5. کشاورز دانه ها را در خاک کاشت و شاخه های پیچان انگور را هرس کرد.
6. فصل پاییز و زمستان می رود و دوباره بهار می آید.
7. گیاهان دوباره از زمین خشک شروع به رشد می کنند و چشمه ها می جوشند و به مسیر خود ادامه می دهند.
8. درخت نارون ، برگ تازه می آورد و شاخه های قدیمی و خشک گیاهان سبز می شوند.
* آرایه تضاد: نو وکهن
9. گل ها بر روی شاخه ها می خندند و عطر آنها باغ را پر می کند.
* گل بخنند : گل شکوفا می شود.
* آرایه جان بخشی : خندیدن گل
10 . پرستو، در فصل بهار در حالی که آواز می خواند باز می گردد و در اینجا آشیانه می سازد.
فضل خدا ************************************************
قالب شعر : قصیده
1. چه کسی می تواند نعمت های خداوند را بشمارد و هیچکس نمی تواند یکی ازهزاران نعمت های خدا را شکر و سپاس بگوید.
2. خداوند دریا، خشکی ، درختان و انسان را آفرید و خورشید، ماه ، ستارگان ، شب و روز را به وجود آورد.
* آرایه تضاد
3. خدا قسمت های مختلف خاک مرده را به وسیله آفتاب، به باغ میوه و چمن زار و لاله زار تبدیل کرد.
* خاک مرده : خاکی که در آن چیزی رشد نمی کند.
4. ابر( با بارش باران ) به ریشه درختان مرده آب داد و به شاخه های خشک و برهنه درختان پیراهن سبز بهاری را پوشاند
* ابر آب داد: آرایه جان بخشی
* شاخه های برهنه : شاخه های بدون برگ و میوه
* پیراهن نوبهار: برگ سبز درختان در بهار
* پیراهن پوشیدن شاخ برهنه : آرایه جان بخشی
5. فقط انسان نیست که خداوند را می پرستد، بلکه هر بلبلی که بر روی درخت آواز می خواند، او را ستایش می کند
* مفهوم بیت : همه موجودات خداوند را ستایش می کنند.
مفهوم ضرب المثل های درخت گردکان *********************************
1) سحر خیز باش تا کام روا باشی: انسان سحر خیز موفق تر است.
2) ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است: برای انجام و شروع یک کاری هیچ وقت دیر نیست
3) عقلش به چشمش است: اتفاق و رویداها را فقط با چشم می بیند و به دلیل اتفاق فکر نمی کند.- انسان نباید با دیدن ظاهر هر چیز، زود قضاوت و داوری کند.
4) دست بالای دست بسیار است: یک فرد همیشه برتر نیست و انسان های بهتر و برتری از او هم وجود دارد.
5) مرغ همسایه غاز است: یعنی فرد قدر داشته هایش را نمی داندو فکر می کند، داشته های دیگران بهتر است.
6) جوجه را آخر پاییز می شمارند: نتیجه کار بعد از پایان کار مشخص می شود.
خرد رهنمای و خرد دلگشای ****************************************
قالب شعر : مثنوی
1) به نام آفریدگار جان و اندیشه آغاز می کنم که فکری بهتر از این ( آغاز هر کاری با نام خدا ) به ذهنم نمی رسد.
2) عقل راهنما و خوش آیند و کمک کننده ی انسان در دنیا و آخرت است.
* آرایه ادبی: دست گیرد کنایه از کمک می کند.
3) اگر می خواهی از بدی ها به تو آسیب نرسد و بلند مرتبه شوی به دانش روی بیاورید.
آرایه ادبی : بلند شدن با دانش . کنایه از ارزشمند شدن.
4) دل سنگ وکوه هم از دست انسان نادان به درد می آید و می نالد چون انسان نادان برای هیچ کس ارزشی ندارد.
* آرایه ادبی : دل سنگ و کوه جان بخشیدن به اشیا
* منظور از سنگ و کوه ، پدیده ها و موجودات هستند.
5) هر کس دانا و عاقل باشد، توانا و قدرت مند است و از دانش و دانایی حتی دل انسان پیر هم جوان می شود.
* آرایه ادبی: پیر و برنا آرایه تضاد
ضرب المثل های گوش کن و بگو**********************************
1) آش را با جاش بردن : طمع کردن و خواستن همه چیز باهم.
2) دندان طمع را کندن: کنایه از طمع نکردن
3) آب در هاون کوبیدن: کنایه از کار بی هوده کردن.
4) موش تو سوراخ نمی رفت، جارو به دمش می بست: این مثل در مورد کسانی به کار می رود که برای مشکل خود راه حل پیدا نمی کنند مشکل دیگری نیز به آن اضافه می کنند.
5) شب دراز است و قلندر بیدار: یعنی در انجام کارها عجله نکنیم و کارها را با آرامش انجام دهیم.
6) پند دادن به نادان مانند تخم افکندن، در شوره زار است: یعنی نصیحت در شخص نادان اثر ندارد.
7) شیری را روباه : در انجام کاری که به عهده داشتی موفق شدی یا شکست خوردی؟

چنار و کدو بن **********************************************
پیام درس: زود قضاوت نکنیم، مغرور نباشیم
قالب شعر: قطعه
گفت گوی بین دو نفر( مناظره) : شعر یا نثری است که در آن دو چیز یا دو کس بر سر موضوعی بحث و گفت و گو می کنند، تا سرانجام یکی بردیگری پیروز شود.
1) بوته کدو از چنار پرسید : تو چند سال داری؟ چنار پاسخ داد :" بیشتر از دویست سال دارم "
2) بوته کدو به او خندید و گفت: من با بیست روز سن ، از تو بلند تر شدم ، بگو تنبلی تو ( دیر رشد کردن تو ) به خاطر چست؟
3) چنار به او گفت : ای کدو من امروز درباره ی تو قضاوت نمی کنم ( امروز وقت قضاوت نیست) 4) فردا (آینده) وقتی که باد پاییزی بر من و تو بوزد، معلوم می شود که بین من و تو چه کسی مرد ( توانا و قوی) و چه کسی نامرد( ضعیف و ناتوان ) است.
آرایه ادبی : مرد و نا مرد کنایه از قوی و ضعیف
آرایه ادبی : مرد و نامرد آرایه تضاد
زیرکی *****************************************************
مردی مقداری طلا داشت. چون به کسی اعتماد نداشت، آن را برد و زیر درختی دفن کرد. بعد از مدتی آمد و طلایش را جستجو کرد ولی آن را پیدا نکرد. به هر کسی که مشکلش را گفت هیچ کس را ه چاره ای نداشت.
به او گفتند پیش حاکم برو و او نزد حاکم رفت و ماجرا را به حاکم تعریف کرد. حاکم گفت : تو باز گرد ، من فردا طلای تو را پیدا می کنم .
آنگاه پزشک را پیش خود خواست و به او گفت : ریشه فلان درخت چه دردی را درمان می کند.
پزشگ گفت : فلان درد را
حاکم از همه پزشک های شهر پرسید: " در این روزها چه کسی فلان درد را داشته و شما به او فلان درخت را نشان داده اید."
یکی گفت: " یک ماه پیش مردی پیش من آمد و از آن درد شکایت کرد من آن درخت را به او نشان دادم ."
سپس حاکم کسی را فرستاد و آن مرد را نزد خود خواست و با ملایمت و جدّیت طلا را پس گرفت و به صاحبش پس داد.
* نابرده رنج گنج میسر نمی شود : اگر تلاش نکنی موفق نمی شوی.
* بار کج به منزل نمی رسد:
* پیش غازی و معلّق بازی: فرد آگاه را نمی توان فریب داد.
سرود ملی ****************************************************
قالب شعر : شعر نو
بیت های اول درس:
1) خورشید از سمت مشرق طلوع کرد و چشم همه حقیقت باوران را روشن نمود.
آرایه ادبی : سر زد کنایه از طلوع کردن
مهر خاوران سر زد: آرایه جان بخشی
منظور از مهر خاوران خورشید انقلاب اسلامی است.
2) ماه بهمن ( ماه پیروزی انقلاب اسلامی ) شکوه و نشان دهنده ی ایمان ماست . ای امام پیام تو که همان آزادی و اسقلال بود، در جان ما نقش بسته .
3) ای شهیدان فریاد آزاده خواهی شما برای همیشه در تاریخ جاودانه مانده است . ای جمهوری اسلامی ایران پاینده و جاودان بمانی.
آرایه ادبی : گوش زمان جان بخشیدن به اشیا
دانستنی ها :
* اولین سرود ملی ایران " حسین گل و گلاب " است.
* اولین سراینده ی سرود جمهوری اسلامی ایران " ابوالقاسم حالت" است.
بیت های آخر درس:
1) مرزهای ایران خوش عطر است و خاکش از طلا و نقره ارزشسمند تر است .
2) هوای ایران دل خواه هر انسانی است و زمین آن سرسبز و خرم است.
3) بوستان های آن پر از گل است و در باغ های آن گل لاله و سنبل روییده است.
ای ایران **************************************************
قالب شعر : مثنوی
1) ای ایران مرز تو مانند مروارید ارزشمند است.
مرز پرگهر : ترکیب وصفی
2) ای کشوری که خاک تو محل پیدایش هنر است.
خاک تو : ترکیب اضافی
3) فکر انسان های بد از تو دور باشد.
4) ای ایران پاینده و جاودان بمانی.
5) دشمن تو اگر مثل سنگ سخت باشد من آهن هستم .
* سنگ خاره : ترکیب وصفی
* آرایه تشبیه: دشمن به سنگ خارا تشبیه شده.
* آرایه تشبیه: من به آهن تشبیه شده.
6) جان من فدای خاک پاک وطنم باشد.
* خاک پاک : ترکیب وصفی
7) کار من مهر ورزیدن به تو است.
8) جز تو اندیشه ای ندارم ( فقط به تو فکر می کنم )
9) در راه تو جان ما هیچ ارزشی ندارد.
10) خاک وطنم ایران پاینده باشد.
11) سنگ کوهای تو مثل مروارید و جواهر هست.
* آرایه تشبیه: سنگ و کوه به درّ و گوهر تشبیه شده.
12) خاک دشت های تو بهتر از طلا هست.
13) مهر تو را هیچ وقت نمی توانم از دلم بیرون کنم .
آرایه تشبیه: ایران به بهشت سرسبز تشبیه شده.
14) بگو بدون عشق تو چه کنم ؟
15) تا زمانی که زمین دور خورشید گردش می کند و دنیا پابرجاست.
16) نور خداوند راهنمای ما است.
17) کار من مهر ورزیدن به تو است.
18) جز تو فکر و اندیشه ای ندارم .
19) در راه تو جان ما ارزشی ندارد.
20) خاک ایران وطنم پاینده باشد.
21) ایران ای بهشت آباد و سرسیز من.
22) سرنوشت من از وجود تو روشن است.
23) حتی اگر آتش بر جسم من ببارد.
* منظور از "آتش" رنج و سختی است.
24) چیزی جز عشق تو در دلم نگه نمی دارم .
25) وجود من با عشق به آب و خاک و خورشید سرزمین تو پرورش یافته و آمیخته شده است.
26) اگر مهر تو را از دلم بیرون رود. دل آزرده می شوم.
دفاع از وطن ************************************************
1) اگر قرار است که ایران نابود شود، از خدا می خواهم که من هم نیست ونابود شوم و هیچ کس دیگری در این سرزمین، زنده نماند
2) زمانی که اسکندر تصمیم گرفت به سمت ایران حمله کند.
3) در مسیرحرکتش به هر شهری که می رسید ، آن را ویران می کرد.
4) من آیرو برزن فرزند ایران هستم . من اکنون در آخرین سنگر میدان جنگ قرار دارم جانم را فدای سرزمینم می کنم .
وطن دوستی *************************************************
1) هنوز از دوران کودکی، خاطره ای را به یاد دارم که روزی دستم را در لانه مرغ و خروس ها بردم .
2) مرغ و خروس ها آن چنان محکم به انگشتم نوک زدند که از درد بسیار زیاد، اشکم مثل خون از چشمم جاری شد.
آرایه ادبی : تشبیه آمدن اشک به جهیدن خون تشبیه شده است
3) پدر از گریه من خندید و گفت آگاه باش و وطن داری و وطن دوستی را از مرغ خانگی یاد بگیر.
آرایه ادبی : تضاد گریه و خنده
ضرب المثل ها :
* با یک گل بهار نمی شود: با دیدن کوچکترین علامت مثبت نباید به آخر کار مطمعن شد و باید به تلاش خود ادامه دهیم.
* دشمن را نتوان کوچک خوار شمرد : دشمن رو هیچ وقت ضعیف نشمارید چون ممکن است شما را غافلگیر کند.
* جوینده یابنده است:کسی که تلاش می کند به مقصد می رسد.
* کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد: اگر به کسی ظلم کنیم امکان داره آن فرد یک روز فرصت تلافی پیدا کنه.
* سالی که نکوست از بهارش پیداست: یک شروع خوب نشان دهنده ی پایان خوب است.
* زخم زبان بدتر از زخم شمشیر است: زخمی که بر اثر شمشیر بر بدن انسان ایجاد می شود، در نهایت خوب می شود اما زخمی که در اثر سخنی، دل فرد را می شکند هرگز فراموش نمی شود.
* میهن دوستی نشانه ی ایمان است : شخص با ایمان وطن خود را دوست دارد.
سرای امید.************************************************
قالب شعر : شعر نو
1) ای ایران ای سرزمین امیدواری بر بام تو، صبح آزادی طلوع کرد.
آرایه ادبی : تشبیه ایران به سرا تشبیه شده است
جان بخشی به اشیا ایران
نکته دستوری : بیت از سه جمله تشکیل شده است / ایران و سرای امید منادا هستند.
نکته مفهومی : منظور از" سپیده" آزادی و رهایی است.
2) نگاه کن پس از این همه خونریزی و شهیدان بسیار ، خورشید مبارک آزادی طلوع کرد.
نکته مفهومی : منظور از "خورشید" آزادی و پیروزی است.
3) اگرچه دل های ما پر از غم و رنج است، اما شادی ما بزرگ تر از غم هایمان است.
آرایه ادبی : پرخون کنایه از پر از درد و رنج است.
4) آسمان ایران به هنگاه سپیده دم سرخ است ، زیرا دشمن دستش به خون مردم، آلوده کرده است.
آرایه ادبی : دست در خون بودن کنایه از کشتن یا به شهادت رساندن است
نکته مفهومی : سرخی خون شهیدان سپیده دمان را قرمز کرده است .
5) ای ایران، امیدوارم هرگز،گرفتار غم اندوه نشوی و عظمت و بزرگی تو همیشگی باد.
6) راه زندگی ما، راه حقیقت وخوشبختی است و تنها رمز رسیدن به پیروزی در این راه، اتحاد و یکپارچگی است .
نکته مفهومی : منظور از "راه" آزادی و رهایی از ظلم و ستم است
7) آرزو می کنم که صلح و آزادی در همه دنیا ، همیشگی و به خوشی برقرار باشد.
8) ای بهار پیروزی که یادگار خون شهیدان عاشق وطن هستی، همیشه در این سرزمین ( ایران ) شکفته و جاودان و برقرار باش.
نام نیکو ***************************************************
1) اگر نام خوب از انسان به یادگار بماند . بهتر است، که از او خانه ی گران قیمت برجای بماند.
2) نام خوب گذشتگان را خراب نکن . تا اینکه ( بعد از مرگ ) نام خوب تو جاودان بماند.
فردوسی ،فرزند ایران ****************************************
1) صورت او (زال ) مانند خورشید زیبا بود، اما تمام مو های سرش ، سفید بود.
آرایه تشبیه : صورت زال به خورشید تشبیه شده است.
2) وقتی که سام فرزندش را با موهای سفید دید، کاملا از جهان نا امید شد.
3) وقتی پهلوانان به دیدن بچه ی بدقیافه و زشتم می آیند و موی سفیدش را می بینند، من چه جوابی به آنها بدهم.
4) به آنها بگویم که این بچه دیو کیست ؟ یا اینکه بگویم آیا پلنگ دو رنگ است یا پری است؟
* آرایه تشبیه : بچه به پلنگ و پری تشبیه شده است.
* نکته مفهومی : منظور از پلنگ دو رنگ، رنگ مو و چهره ی کودک است که با هم فرق داشت.
5) تمام بزرگان جهان ، به خاطر داشتن چنین بچه ای در ظاهر و باطن مرا مسخره می کنند.
* آرایه تضاد: آشکار و نهان
6) دور از مردم شهر، کوه بسیار بلندی به نام البرز وجود داشت .
* به خورشید نزدیک : کنایه از بسیار بلند.
* آرایه تضاد: نزدیک و دور
7) در آن کوه، سیمرغ لانه داشت و مردم به آنجا رفت آمد، نمی کردند.
8) کودک را در کوه رها کردند و برگشتند. مدت زیادی از این اتفاق گذشت.
9) پدر به فرزندش، بی محبتی کرد و او را خوار و بی ارزش در کوه انداخت و به این کودک شیرخوار ، ظلم و ستم کرد.
10) به این ترتیب مدتی گذشت که کودک در آنجا ، پنهانی زندگی می کرد.
11) در همان لحظه، مانند ابر سیاه می آیم و تو را بدون آزار و اذیتی ، به اینجا ( آشیانه ) می آورم
* آرایه تشبیه : سیمرغ به ابر سیاه تشبیه شده است.
12) دل سام چون بهشت زیبا و خرم شد و فرزند پاک خودش را تحسین کرد.
* آرایه تشبیه : دل سام به بهشت برین تشبیه شده است.
بوعلی و بانگ گاو **********************************************
1) قدر آفیت کس داند که به مصیبتی گرفتار آید: قدر سلامتی را کسی می داند که بیمار شده باشد.
2) هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد: هر حرفی را همه جا نمی توان گفت بلکه باید شرایط را در نظر گرفت – اشاره دارد به گفتن حرف به جا و به موقع
3) بخور بخور کار من است ، خدا نگهدار من است: به کسی می گویند که کار هرروز کارش خوردن و خوابیدن است اما از خدا موفقیت می خواهد مثلا می خواهد در دانشگاه قبول شود یا پول زیادی به او برسد.
4) بخور تا توانی به بازوی خویش: با تلاش خود روزیت را بدست بیاور.
4) عقل سالم در بدن سالم است: هر گاه جسم سالم و نیرومند باشد فکر هم خوب کار می کند.
بال در بال پرستو ها *********************************************
قالب شعر : چهار پاره
1) عاقبت ، آن سوار سبز پوش ( حضرت مهدی (عج) ) به همراه پرستو های مهربان از راه می رسد.
2) حضرت مهدی(عج) در حالی می آید که تن او بوی گل نرگس می دهدو پروانه ها مانند شالی بر روی شانه او قرار گرفته اند.
* نکته مفهومی: منظور از نرگس مادر حضرت مهدی است.
3) ابر با رنگین کمان زیبا که مانند پل است به پیشواز حضرتا مهدی (عج) می رود.
* آرایه ادبی: پل زدن ابر ، آرایه جان بخشی
4) بهار تازه مانند باغبانی، تمام شاخه ها را پر از گل و شکوفه می کند.
* آرایه ادبی: نو بهار به باغبان تشبیه شده است.
5) زمانی که امام زمان (عج) می آید پرده ها از پنجره ی خانه ها به طرف کوچه ها ، سرک می کشندو نگاه می کنند.
* آرایه ادبی : سرک کشیدن پرده ها ، جان بخشی
6) پرنده های خسته و بی قرار که در گوشه نشسته بوند، اکنون با آمدن امام زمان (عج) از میان پرده ها پرواز می کنند.
7) گنجشک های بسیاری در فضای باغ ، پرواز می کنند.
* نکته مفهومی: منظور از فواره ی گنجشک ها همان فراوانی و تعداد گنجشک ها به هنگام پرواز است.
8) همه جا شاخه ها درباره ی گنجشک ها با یکدیگر ، مشغول صحبت می شوند.
* آرایه ادبی : شاخه ها سرگرم صحبت می شوند : جان بخشی
9) دوباره بوی خوش گلاب و عود و اسفند، فضای خانه ها را پر می کند.
10) فصل بهار جاودانه و همیشگی از راه می رسد و دوباره گل های خوش بو و پرندگان خوش آواز ، طبیعت را زیبا می کنند.
ضرب المثل ها************************************************
1) برو کار می کن مگو چست کار: انسان با کار و تلاش می تواند به موفقیت دست یابد و گرنه با سستی و تنبلی چیزی به دست نمی آورد.
2) مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد: :انسان بدون تلاش و پشتکار موفقیتی به دست نمی آورد.
3) از کوزه همان تراود که در اوست: گفتار و رفتار افراد، نشان دهنده ی درون آن ها و افکارشان ا ست
4) نابرده رنج گنج میسر نمی شود: بدون تلاش هیچ چیزی بدست نمی آید.
کاجستان **************************************************
قالب شعر : چهارپاره
1) بیرون از ده (روستا) در کنار خط های سیم تلفن، دو کاج روییده بودند.
2) سال های طولانی، عابران ( رهگذران) آن دو کاج را مانند دو دوست می دانستند.
3) در یکی از روزهای پاییزی، زیر باران تند و باد بسیار شدید.
* آرایه ادبی : تازیانه باد، جان بخشی است.
4) یکی از کاج ها در برابرباد شدید لرزید، خم شد و بر روی کاج دیگر افتاد.
5) گفت ای دوست من، مرا ببخش و در باره ی وضعیت من فکر کن ( مرا درک کن)
* آرایه ادبی : صحبت کردن کاج ،جان بخشی است.
6) ریشه هایم از خاک بیرون آمده است، بنابرین چند روزی مرا تحمل کن
7) کاج همسایه به آرامی و آهستگی گفت : رابطه دوستی که در بین ما وجود دارد ، فراموش نمی کنم.
8) شاید روزی این حادثه برای من اتفاق بیفتد و من به کمک، نیازمند بشوم
9) مهربانی بین دو کاج، به گوش باد رسید و باد آرام شد و سرعتش را کم کرد.
* آرایه ادبی: گوش باد، جان بخشی است .
10) کاج آسیب دیده و زخمی داستان ما ، آرام آرام، نیرو گرفت و برجایش ایستاد.
* آرایه ادبی : پا گرفت کاج ،آرایه جان بخشی است
* آرایه ادبی: پا گرفت ، کنایه از قوی شدن و قدرت گرفتن است.
* کاج آسیب دیده : ترکیب وصفی
11) میوه ی کاج ها بر روی زمین می ریخت و دانه های آنها ریشه می زدند و کاج های جدیدی می روییدند.
12) ابر بر سرشان بارید و بعد از مدتی کاج های بسیاری رو ییدند و آنجا ( ده ما را ) را کاجستان نامیدند.
زیر اسمان بزرگ *******************************************
ضرب المثل ها :
1) هر کسی را بهر کاری ساختن : هیچ کس همه کارهارا نمی تواند به خوبی انجام دهد و هر انسان استعداد مخصوص خو را دارد.
2) هر گه بامش بیش برفش بیشتر : هر کس ثروت ، علم ،… بیشتر داشته باشد مسئولیت آن بیشتر است.
3) نابرده رنج گنج میسر نمی شود: بدون تلاش هیچ چیزی بدست نمی آید.
4) درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را :
با علم و دانش می توان دنیا را تحت فرمان خود قرار داد.
5) پیری و معرکه گیری : این ضرب المثل در مورد کسانی به کار می رود که در زمان پیری کارهایی را مانند جوانان انجام می دهند که در شخصیت یک فرد سالخورده نیست.
حکمت ***************************************************
پادشاهی به همراه غلاش در کشتی نشست . غلام اصلا دریا را ندیده بود و سختی سفر با کشتی را تجربه نکرده بود. غلام شروع به گریه و زاری کرد و از ترس بدنش می لرزید. هر چقدر که غلام را دلداری می دادند، آرام نمی شد. پادشاه از این حال غلام اذیت می شد ولی نمی دانست باید چه کار کند.
پزشکی در آن کشتی بود و به پادشاه گفت :" اگر دستور بدهی من به روشی او را ساکت می کنم"
پادشاه گفت: " نهایت لطف و بخشش را می کنی "
پزشک دستور داد غلام را در دریا انداختن.
غلام مدتی در آب غوطه خورد بعد لباس او را گرفتند و به روی کشتی آوردند. غلام با دو دست سکان کشتی را گرفت و بعد از اینکه بالا آمد در گوشه ای نشست و آرام شد.
پادشاه کار پزشک را پسندید و گفت:" چه دلیل و حکمتی داشت که این کار را انجام دادی؟"
پزشک گفت:" چون نمی دانست غرق شدن چه رنج و عذابی دارد ، قدر امنیت کشتی را نمی دانست"
* مفهوم ضرب المثل ها
1) از هر دست بدهی از آن دست می گیری: نتیجه اعمال انسان به خودش برمی گردد.
2) زبان سرخ سر سبز را می دهد به باد: هر کس مواظب صحبت های خود نباشدو دیگران را ناراحت کند به دردسر می افتد.
3) قدر عافیت را کس داندکه به مصیبتی گرفتار آید: انسان وقتی واقعا قدر داشته هایش را می داند که آنها را از دست بدهد.
4) هر که بامش بیش برفش بیشتر: هر کس جایگاه بالاتری داشته باشد، مسئولیت وگرفتاری های زیادی دارد.
5) سواره ، از حال پیاده خبر ندارد: انسان های مرفّه حال فقرا را درک نمی کنند.
6) خواستن توانستن است: با توان و پشتکار حتما به هدف و مقصد می رسیم.
چشمه و سنگ *********************************************
قالب شعر: مثنوی
1) چشمه ای از کوهستان به راه افتاد و در مسیر خود نا گهان با سنگی روبرو شد.
2) به آرامی به سنگ سخت و محکم گفت: ای خوشبخت لطف کن و به من اجازه ی عبور بده
* آرایه ادبی: حرف زدن چشمه با سنگ جان بخشی است.
* آرایه تضاد : نرم و سخت
3) سنگ بزرگ و سنگینِ نامهربان و لجباز به چشمه سیلی زو و گفت: ای پسر دور شو.
* آرایه ادبی : سیلی زدن و صحبت کردن سنگ ، جان بخشی است
* ای پسر : ندا و منادا
4) من در برابر سیل قدرتمند تکان نخوردم ، تو که هستی؟ که مقابل تو از جایم حرکت کنم؟
5) چشمه از جواب سنگ نا امید نشد و با ایستادگی و پا فشاری به رفتنش ادامه داد.
* آرایه ادبی: چشمه ابرام کرد، جان بخشی است.
* آرایه ادبی: سرد نشد، کنایه از ناامید نشدن است.
6) چشمه بسیار کَند و با تلاش و جست و جوی بسیار توانست، سنگ خارا را سوراخ کند و راهی برای ادامه حرکتش باز کند.
7) برو تلاش کن و به زندگی امیدوار باش، زیرا نا امیدی سبب مرگ انسان می شود.
* آرایه ادبی : امیدوار و یاس تضاد است.
8) در کارها صبر و استقامت داشته باش، تمام سختی ها و دشواری ها به آسانی برطرف می شود.
* آرایه ادبی : سهل و دشواری ،تضاد است.

کار و تلاش************************************************
قالب شعر: مثنوی
1) حضرت سلیمان در راه مورچه ای را دید که با نیرو و توان بسیار،پای ملخی را با خود می برد.
2) با رنج وزحمت بسیار، خودش را به هر سمت می کشیدو به خاطر سنگینی آن بار ( پای ملخ) هر لحظه خم می شد.
* بار گران : ترکیب وصفی
3) هر گرد و غباری که بلند می شد، مورچه راهش را گم می کرد و هر بادی که می وزید، مانند پرکاه سبکی پرت می شد.
* آرایه ادبی : برون افتادن از راه ،کنایه از مسیر خود خارج شد.
* آرایه ادبی: مورچه به پر کاه تشبیه شده است.
* آرایه ادبی: چون پر کاه ، کنایه از بسیار سبک بودن است.
4) آن چنان در حال تلاش و کوشش بود که به جز کار خویش به هیچ چیز توجهی نداشت.
5) سلیمان با خشم گفت : ای بیچاره ی نادان، چرا از پادشاهی و لطف سلیمان بی خبری؟
* کای مسکین نادان : ندا و منادا
6) از همین راه به قصر سلیمان بیا و هر چه را دوست داری از سفره ی ما بخور.
7) چرا باید این همه رنج و سختی بکشی و تمام عمر خود را به بارکشی بگذرانی؟
* آرایه ادبی: خونابه خوردن کنایه از رنج و سختی کشیدن است.
8) اینجا راه عبور مردم است، نکند که به هنگام عبور کردن، تو را لگد کنند.
9) این بار سنگین را بیهوده، حمل نکن و برای آسایش و راحتی جسم روح و روان خودت را آزار نده.
10) مورچه گفت : با مورچه ها درباره ی جشن و مهمانی، کم تر حرف بزن زیرا برای مورچه ها قناعت از جشن و مهمانی بهتر است.
11) ما به کسی نیاز نداریم، زیرا هم آذوقه و غذا داریم هم انباری که تمام نیاز ما در آن، ذخیره شده است.
12) من امیدوارم که بعد از تحمل این همه رنج و سختی به آرامش و آسایش برسم، بنابرین من این پای ملخ را با صد گنج عوض نکنم.
13) اگر می خواهی، همیشه خوشبخت باشی، از مورچه راه و رسم صبر و شکیبایی را یاد بگیر.
* نکته مفهومی : باید در برابر سختی ها صبر کرد تا به نتیجه رسید.
14) راهی را انتخاب نکن که دچار گرفتاری و مشکل بشوی و دست به کاری نزن که انسان های عاقل و خردمند مسخره ات بکنند.
* نکته ادبی: در این بیت ضرب المثل به کار رفته است.
15) به هنگام اندیشه و چاره جویی، خردمند و آگاه باش و کار امروز را به فردا نینداز و به موقع به کارهایت برس.
* نکته ادبی: مصراع دوم ضرب المثل است.
16) در روزگار شادابی و جوانی، تلاش و کوشش بکن زیرا جوانی، زینت و زیبایی دوران پیری است.
* نکته مفهومی: اگر در جوانی تلاش بکنیم روزگاران پیری را با آرامش و آسایش سپری می کنیم.
جوان و راه زن***********************************************
مفهوم ضرب المثل ها:
1) تا تنور گرم است نان را بچسبان: تا فرصت هست و موقعیت مناسب وجود دارد باید از آن استفاده کرد.
2) سنگ مفت و گنجشک مفت:از فرصت ایجاد شده استفاده کن و کارت را انجام بده و اگر هم موفق نشدی هیچ ضرر و هزینه ای برای تو ندارد.
3) باد آورده را باد می برد: مال و ثروتی که بدون رنج و زحمت به دست آید، خود به خود از دست می رود.
4) داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است: آدم باید طبق داشته های الانش حرف بزند و برنامه ریزی کند نه طبق آنچه در گذشته داشته و از دست داده است.
5) تنبل نرو به سایه، سایه خودش می آیه: این ضرب المثل برای کسانی استفاده می شود که به دلیل تنبلی و بی حالی منتظر هستند همه چیزی برایشان حاضر و آماده شود.
6) تهی پای رفتن به از کفش تنگ: رفتن با پای برهنه بهتر از پوشیدن کفش تنگ هست .
7) راستی، راه نجات است: راستی و درستی انسان را نجات می دهد.
نیایش ******************************************************
1) درختان مانند انسان ها ، دستشان را برای راز و نیاز به سوی خداوند، بلند کرده اند.
* آرایه تشبیه : درختان به انسان ها تشبیه شده است.
2) با برگ های سبز و شاخه های بلند، راز عظمت و بزرگی خداوند را از دل زمین، آشکار می کنند.
* زبان سبز: منظور برگ درختان است.
* دست دراز: منظور شاخه های درختان است.
3) ای خداوند لطف و بخششی که به ما داری، از ما مگیر.
4) دل و قلب ما را با شناخت خود روشن کن.
5) پروردگارا ما را با آن نوری پرورش بده که بدگانت را پرورش داده ای.
6) خدایا افراد نادان را به لطف خو بیدار و آگاه کن.

21

******************************************************************************تهیه و تنظیم : زینب بابایی


تعداد صفحات : 21 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود