موضوع تحقیق :
تامین مالی خارج از ترازنامه
مقدمه
شرکتها هنگام نیاز به منابع مالی جدید می توانند یا از طریق استقراض وجوه مورد نظر را به دست آورند و یا اینکه با واگذاری قسمتی از مالکیت شرکت به وجوه مورد نیاز دست یابند.
همچنین شرکتها هنگام تصمیم گیری برای استفاده از منابع مالی جدید باید هزینه منابع مختلف تامین مالی را مشخص کرده وآثاری را که هر کدام از این منابع بر بازده و ریسک عملیاتی می گذارند تعیین نماید.
استفاده از شیوه های صحیح تامین مالی برای اجرای پروژه های سودآور می تواند در جهت افزایش ثروت سهامداران شرکت نقش اساسی ایفا نماید .
یکی از تصمیماتی که مدیران واحد اقتصادی به منظور حداکثر ساختن ثروت سهامداران اتخاذ می کنند تصمیمات مربوط به تامین مالی می باشد.این نوع تصمیم گیریها مربوط به ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و ترکیب آن می باشد .
در نتیجه یک مدیر مالی می تواند از طریق ایجاد تغییر در مواردی مانند سود هر سهم ، خط مشی تقسیم سود،زمانبندی مدت سود آوری و انتخاب شیوه مناسب تامین مالی بر ثروت سهامداران اثر بگذارد.
منابع مالی درونی شامل جریانات نقدی حاصل از عملیات ، وجوه نقد حاصل از فروش دارائیها و ….و منابع برونی شامل استقراض از بازارهای مالی و انتشار سهام و …. می باشند.
در این تحقیق به بررسی یکی از روشهای تامین مالی که مورد توجه شرکتهای زیادی است به نام تامین مالی خارج ار ترازنامه می پردازیم.
تعریف تامین مالی خارج از ترازنامه
یکی از روشهای تامین مالی که امروزه مورد توجه مجامع جهانی قرار گرفته است تامین مالی خارج از ترازنامه است، که در آن شرکت از طریق ابزارهای این روش ضمن تحصیل درایی ، آن دارای و بدهی مربوط به آن را در ترازنامه نشان نمی دهد و از آنجایی که شرکتها نمیخواهند به حساب آرایی و حسابداری ساختگی متهم شوند از عبارت تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند.
تاریخچه:
1-بیانیه فنی شماره 603 تامین مالی برون ترازنامه ای و حساب آرایی اولین بیانیه حسابداری در مورد تامین مالی برون ترازنامه ای است که در سال 1985توسط انجمن حسابداری خبره انگلیس و ولز منتشر شده است.
این بیانیه ها برای کل حسابداران لازم الاجرا نیست ولی انتشار استانداردهای مربوط آگاهی و راهنماییهای لازم را ارائه می کند.
در قسمت سوم بیانیه 603 تنفاوتهای بین حساب آرائی و تامین مالی برون ترازنامه ای را به صورت زیر بیان کرده است:
تامین مالی برون ترازنامه ای : سرمایه گذاری یا افزایش سرمایه شرکت طبق ظوابط قانونی و میثاقهای پذیرفته شده حسابداری که تمام یا بخشی از آن در ترازنامه نشان داده نشده است.
حساب آرائی: به معاملاتی که هدف آنها چیده عناصر صورت مالی به نحوی است که صورتهای مالی واحد اقتصادی گمراه کننده شود.
فروپاشی انرون مقدمه ایی برای تحول در وضع قوانین و استانداردهای مرتبط با معاملات خارج از ترازنامه:
در آغاز سال 2001 شرکت انرون از یک ارزش 60 میلیارد دلاری در بازار برخوردار بودکه آن شرکت را به عنوان هفتمین شرکت بزرگ دنیا طبقه بندی می کردو به عنوان مبتکرترین شرکت در ایالات متحده آمریکا جایزه مجله فورچون را از آن خود کرد.
با وجود این در پایان سال 2001 شزکت انرون طی چند ماه دچار فروپاشی شد و در فهرست حمایت از شرکتهای ورشکسته قرار گرفت که علت آن دستکاری در سود چهار ساله شرکت ، عدم افشاء معاملات خارج از ترازنامه ای شرکت بوده است.
اخبار بد منتشر شده افشاء اطلاعات روابط مالی مبین وجود تضاد منافع ،تحقیق و تفحص کمیسیون بورش اوراق بهادار آمریکا قوط سهام شرکت از بالای 30 دلار به 20 دلار و انصراف شرکت دانیر جی از ادغام با انرون باعث شد این شرکت در دوم دسامبر 2001 اعلام ورشکستگی کند.
ایم امر باعث گردید قانون ساربینز الکسی در سال 2002 به تصویب کنگره آمریکا برسد که در مورد چگونگی سیستم موثر کنترلی گزارشگری مالی ، استقلال حسابرس ، مسئولیت شرکتها و چگونگی افشاء های مربوط به ترتیبات خارج از ترازنامه توسط شرکت بحث می کند.
ابزارهای تامین مالی خارج از ترازنامه:
به طور کلی می توان ابزارهای تامین مالی خارج از ترازنامه را به شرح زیر عنوان کرد:
1.اجاره های عملیاتی 2.فروش حسابهای دریافتنی 3.تامین مالی پروژه های خاص 4.برون سپاری 5.تبدیل داراییها به اوراق بهادار
اجاره های عملیاتی:
اجاره:
اجاره ابزاری است که واحد تجاری از طریق آن حق خرید یا استفاده از داراییها را به دست می آورد
انواع اجاره:
اجاره سرمایه ایی:
تمامی مخاطرات مزایای ناشی از مالکیت دارایی به اجاره کننده انتقال می یابد.
اجاره عملیاتی:
تمامی مخاطرات مزایای ناشی از مالکیت دارایی به اجاره کننده انتقال نمی یابد.
اجاره عملیاتی:
با توجه به تعریفی که ریاحی و بلکویی (1998)ارایه کرده است، اجاره یک توافق و قرارداد بین دو یا چند طرف می باشد که طی این قرارداد اجاره دهنده موافقت می کند تا دارایی را تحصیل و به مالکیت خود درآورد و از مزیتهای مالیاتی ناشی از استهلاک و جریانات نقدی ناشی از اجاره آن بهره مند شود . اجاره کننده نیز موافقت می کند که از دارایی مورد اجاره استفاده کند و حق اجاره تعیین شده توسط موجر را بپردازد.
خصوصیتی که انگیزه روی آوردن شرکتها به اجاره ها را تقویت می کند امکان اجرای تامین مالی خارج از ترازنامه است. که این امر از طریق نشان دادن دارایی ها و بدهی ها در صورتهای مالی برای اجاره کننده حاصل شده و در نتیجه نسبت اخرمی و نسبتهای سود آروری(بازده دارائیها و بازده سرمایه گذاریها و بازده حقوق صاحبان سهام)بهتر از زمانی نشان داده می شود که دارایی خریداری شده باشد.
هرچند این عمل نوعی حساب آرایی دانسته شده و اخلاقی تلقی نمی شود.
تاثیر اجاره عملیاتی بر بازده:
الف:تاثیر اجاره عملیاتی بر بازده سرمایه
همان طور که اشاره شد تامین مالی از طریق اجاره های عملیاتی باعث می شود که داراییها و تعهدات ناشی از آنهادر ترازنامه نشان داده نشود بنا بر این شرکتها با استفاده از اجاره های عملیاتی داراییهای مورد نیاز خود را بدون شناسایی این داراییها در ترازنامه به دست می آورند. این امر باعث می گردد که مجموع داراییها نسبت به زمانی که تامین مالی از طریق سایر روشها صورت می گیرد مبلغ کمتری باشد و سود عملیاتی بر مقدار کمتری از داراییها تقسیم می شود که در نتیجه نسبت بازده سرمایه بهبود پیدا می کند.
ب:تاثیر اجاره های عملیاتی بر بازده حقوق صاحبان سهام:
زمانی که شرکت از اجاره های عملیاتی به عنوان یک ابزار تامین مالی استفاده می کند مبالغی را در دوره های تناوب بابت اجاره استفاده از داراییهای اجاره ایی به اجاره دهنده پرداخت می کند. مبالغ مذکور جزء هزینه های قابل قبول مالیاتی می باشد و از سود قبل از مالیات کسر و سود مشول مالیات را کاهش می دهد. بنابراین صرفه جویی مالیاتی ناشی از پرداخت اجاره بها موجب افزایش حقوق صاحبان سهام می شود.
ج:تاثیر اجاره های عملیاتی بر بازده داراییها
اپن بازده داراییها از تقسیم سود خالص بر مجموع داراییها به دست می آید. صرفه جویی مالیاتی ناشی از پرداخت اجاره بها و همچنین کاهش در مجموع داراییها به علت عدم انعکاس داراییهای اجاره های در ترازنامه هر دو بر نسبت مذکور تاثیر مثبت خواهند داشت. لذا می توان نتیجه گرفت که تاثیر اجاره عملیاتی بر بازده داراییها می تواند بیشتر از تاثیر آن بر سایر نسبتهای سود آوری باشد.
فروش حسابهای دریافتنی
روش دیگر برای تامین مالی واگذاری یا فروش حسابهای دریافتنی است، یعنی دشرکتها اسناد م دارک مربوط به مطالبات خود را به شرکت تامین مالی کننده می فروشند.
سازمانی که این مدارک را خریداری می کند کلیه ریسکهای مربوط به وصول مطالبات و سوخت شدن آن را می پذیرد و هیچپگونه مسئولیتی متوجه شرکت فروشنده نیست.
به این روش عملیات تامین مالی روش فاکتورینگ نیز گفته می شود.
فاکتورینگ یکی از مکانیسم های تامین مالی قابل اجرا در دنیا است که با استفاده از آن شرکت فروشنده نسیه کالا و خدمات حسابهای دریافتنی خود را با در نظر گرفتن تخفیف به شرکت فاکتورینگ می فروشد.
طی این مکانیسم شرکت فروشنده می تواند در صورت پذیرش شرایط توسط شرکت فاکتورینگ نسبت به دریافت بخشی از وجوه حاصل از فروش نسیه قبل از سررسید لقدام نماید.
شرکتهای فاکتورینگ می توانند بعنوان موسسات مستقل فعالیت کنند ولی معمولا شرکتهای تابعه بانکها و موسسات مالی هستند.
فرایند کلی عملیات فاکتورینگ:
شرکت فروشنده با صدور فاکتور نسبت به فروش نسیه اقدام نموده و یک نسخه از فاکتور صادره را به شرکت فاکتورینگ فاکتورها (اسناد دریافتنی) دارایی شرکتی محسوب می شوند که کالا و خدمات خود را در قبال اخذ تعهد به صور نسیه فروخته است.
فروشنده فاکتورهای خود را به طرف سوم (شرکت فاکتورینگ) می فروشد در واقع شرکت فاکتورینگ تا سقف معینی از مبلغ فاکتورها را تنزیل می کند.
شرکت فاکتورینگ اتبار سنجی شرکت خریدار کالا را مورد بررسی قرار می دهد و همچنین نسبت به بررسی دفاتر فروشنده نیز اقدام می نماید و ودر صورت وجود بدهی مشکوک الوصول از خریدار مربوطه می تواند از تنزیل اسناد دریافتنی امتناع ورزد.
مزایای استفاده از خدمات فاکتورینگ:
شرکتهایی که به علت افزایش وجوه دریافتنی وجوه کافی جهت تامین سرمایه در گردش خود را ندارند بیشتر تمایل به استفاده از خدمات فاکتورینگ دارند. به طور معمول استفاده ار تامین مالی فاکتورینگ زمانی کعقول است که بازده حاصل از عواید سرمایه گذاری شده در تولید بیش ازهزینه های مربوط به تنزیل اسناد دریافتنی باشد.
حدود تعهدات در انجام عملیات فاکتورینگ:
در صورتی که وجوه فاکتور (اسناد درریافتنی) وصول نگردد، با توجه به نوع قرارداد فیمابین شرکت فروشنده و شرکت فاکتورینگ که ممکن است با حق رجوع و یا بدون حق رجوع باشد با این امر برخورد می گردد.
زمانی که انجام فاکتورینگ بدون حق رجوع باشد مسئولیت وصول طلب به عهده شرکت فاکتورینگ بوده و در صورت عدم پرداخت وجه ضرر و زیان مربوطه متوجه آن شرکت خواهد بود که در این صورت شرکت با اخذ کارمزد بیشتر از شرکت فروشنده مسئول پیگیری حقوقی و قانونی جهت دستیابی به وجوه معوق خود می باشد.
در صورت انجام فاکتورینگ با حق رجوع شرکت فاکتورینگ ضرر و زیان مربوط به عدم بازپرداخت وجه حاصل از فروش کالا و خدمات نسیه را نپذیرفته و با اخذ کارمزد کمتر نسبت به وصول بدهی اقدام می کند.
تامین مالی پروژه های خاص:
بر اساس یافته های فینرتی (Finnerty) مراحل کلیدی تامین مالی پروژه های خاص به این صورت است که پس از آغاز پروژه ، درآمدها و هزینه ها صرف نظر از هزینه های اولیه پروژه شناخته می شوند.
علت این امر جدایی مالکیت پروژه از متصدی آن (انجام دهنده) آن می باشد.
این بدان معنی است که شرکتهایی وجود دارند که مسئولیتهای انجام پروژه را بر عهده می گیرند و این شرکتها نوعی تامین مالی کننده خارجی تلقی می شوند.
معمولا یک شرکت زمانی از این نوع تامین مالی استفاده می کند که دارای توانایی محدودی باشد و یا اینکه راه دیگری را که از نظر هزینه معقول باشد نیافته است.
برون سپاری:
امروزه شرکتها برای گسترش فعالیتهایشان قرارداهای فرعی می بندند. از طراحی محصولات تا مونتاژ، از تحقیق و توسعه تا بازاریابی و توزیع ، و…….
برون سپاری عبارت است از عمل انتقال بعضی از فعالیتهای داخلی یک سازمان و واگذاری حق تصمیم کیری به عرضه کننده بیرون از سازمان براساس قرارداد.
برون سپاری با مزیتهای زیادی همراه است و در مقابل معایبی را نیز به همراه دارد.
برون سپاری نوعی تامین مالی محسوب می شودزیرا در صورت عدم استفاده از این شیوه تجهیزات یا خدمات مذکور می بایست به صورت داخلی فراهم گردد.ویژگی اصلی از طریق برون سپاری واگذاری مسئولیت تهیه تجهیزات و خدمات بن سایر شرکتها است.
پیتر دراکر در ارتباط با برون سپاری و آثار آن می گوید: "چنین امری در واقع در حکم تحولی بنیادین در ساختار سازمانهای جهان فردا است. این بدان معناست که دیگر الـــــزامی نیست که شرکت های بزرگ تجاری، ادارات دولتی، بیمارستانها و دانشگاههای بزرگ به تشکیلاتی بدل شوند که تعداد زیادی افراد را در استخدام خود داشته باشند. این قبیل موسسات به تشکیلاتی تبدیل می شوند که درآمدهای عالی و نتایج قابل اعتنایی را بدست می آورند، زیرا تنها بر فعالیت هایی تمـــــــرکز می کنند که به خاطر آنها ماموریت یافته اند، کارهایی را انجام می دهند که دقیقاً به اهداف سازمانی آنها مربوط است. کارهایی را که به خوبی می شناسند و به ریزه کاریهای آن آشنایند و به نسبت ارزش و اعتباری که دارند به انجام دهندگان آنها دستمزد و کارانه پرداخت می کنند، بقیه کارهای خدماتی اینگونه سازمانها به نهادهای بیرونی واگذار می شود."
برون سپاری چیست؟
برون سپاری عبارت است از عمل انتقال بعضی از فعالیتهای داخلی یک سازمان و واگذاری حق تصمیم گیری به عرضه کننده بیرون از سازمان بر اساس قرارداد.در عمل برون سپاری نه تنها فعالیتها منتقل می شوند، بلکه عوامل تولید و حقتصمیم گیری نیز می تواند واگذار می گردد .
عوامل تولید عبارتند از:
* کارکنان
* تسهیلات
* تجهیزات
* فن آوری
* سایر دارائیها
حق تصمیم گیری نیز عبارتست از:
مسئولیت برای تصمیم گیری بر روی چگونگی انجام اجزاء فعالیتهای منتقل شده
Ferry D. Kraker:
برون سپاری عبارتست از پیدا کردن ارائه دهندگان خدمت جدید و روشهای جدیدی که بتوان با اطمینان تهیه مواد ، کالاها ، اجزاء و خدمات را به آنها واگذار نمود.
در حقیقت در واگذاری یا برون سپاری، سازمان از دانش و تجربه و خلاقیت ارائه دهندگان خدمت جدیدی که قبلاً استفاده نکرده است، بهره مند می شود.
Paul Neal:
برون سپاری عبارتست از واگذاری برنامه ریزی ، مدیریت ، اجراء و عملیات فعالیت های مشخص به شخص ثالث مستقل.
برون سپاری استراتژیک چیست ؟
برون سپاری استراتژیک عبارتست از: یک نگاه استراتژیک به برون سپاری که بتواند فرایندهای مسئله دار، وضع بد بهره وری ، مشکلات ترک کارکنان و امثال آن را در یک نگاه بلند مدت حل کند. بر این اساس اقدام برون سپاری زمانی استراتژیک خواهد شد ، که با استراتژی های بلندمدت سازمان همراستا شود ، منافع برون سپاری بعد از گذشت چندین سال پدیدار گردد و نتایج مثبت یا منفی آن برای سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد .
تفاوت پیمان کاری با برون سپاری
تفاوت بین "پیمان کاری " با "بــــرون سپاری" در این است که در برون سپاری تجـــدید ساختار یک سری فعالیت های ویژه با استفاده از منابع بیرون از سازمان که توانمندی های ویژه ای را دارا می باشند صورت می پذیرد، در حالی که در پیمان کاری فرعی قسمتی از فعالیت های سازمان با کمک پیمان کار انجام می شود و تجدید ساختاری صورت نمی گیرد.
سه تفاوت عمده بین برون سپاری و پیمانکاری وجود دارد:
1- در برون سپاری فعالیت از نوع بلند مدت و دو طرفه است در حالیکه روابط پیمانکاری، مقطعی می باشند.
2- معمولا فعالیت هایی توسط پیمانکار انجام می شود که سازمان در زمینه آن تخصص ندارد و باید از خدمات بیرونی استفاده نماید. ولی فعالیت هایی که به دلایلی غیر از نبود تخصص مانند نداشتن ظرفیت، نداشتن صرفه اقتصادی به بیرون سپرده می شود از نوع برون سپاری است.
3- اتخاذ رویکرد برون سپاری معمولا به تجدید ساختار در سازمان می انجامد ولی استفاده از خدمات پیمانکاری این نتیجه را به دنبال ندارد.
دلایل عمده برون سپاری
* از نقطه نظر دلایل سازمانی
* افزایش اثربخشی از طریق تمرکز بر روی کاری که سازمان در انجام آن بهترین است.
* افزایش انعطاف پذیری برای مقابله با شرایط کسب و کار، تقاضا برای محصولات و خدمات و تکنولوژی
* تغییر سازمان
* افزایش ارزش محصولات و خدمات، رضایت مشتریان و ارزش سهام
* از نقطه نظر دلایل بهبود
* بهبود عملکرد عملیات
* بدست آوردن تخصص ها، مهارت ها و تکنولوژی هایی که قبلاً قابل دستیابی نبوده است.
* بهبود مدیریت و کنترل
* بهبود مدیریت ریسک
* بدست آوردن ایده های نوآورانه
* بهبود اعتبار و تصویر سازمان به وسیله مشارکت باارائه دهندگان خدمت برتر
* از نقطه نظر دلایل مالی
* ایجاد نقدینگی از طریق انتقال داراییها به ارائه دهندگان خدمت
* کاهش سرمایه گذاری روی دارائیها و آزادسازی آنها برای
سایر اهداف
* از نقطه نظر دلایل درآمدی
* بدست آوردن سهم بازار و فرصتهای کسب و کار از طریق شبکه ارائه دهندگان
* تسریع در رشد و توسعه ظرفیت، از طریق قرارگرفتن در جریان فرایندها و سیستم های ارائه دهنده
* رشد فروش و ظرفیت تولید در بازه زمانی، وقتیکه امکان تامین مالی چنین رشدی در سازمان وجود نداشته باشد.
* گسترش تجاری مهارت های موجود
* از نقطه نظر دلایل هزینه ای
* کاهش هزینه ها از طریق عملکرد برتر و ساختار هزینه ای پایین تر ارائه دهندگان خدمت
* تغییر هزینه های ثابت به متغیر
* از نقطه نظر دلایل کارکنان
* ارائه یک مسیر شغلی بهتر
* افزایش تعهد و تحرک در حوزه های غیرکلیدی
* دلایل عمده عدم برون سپاری:
* هزینه های فعلی بخوبی درک نشده اند.
* ارائه دهندگان خدمتی که در مقایسه با واحد داخلی فعلی خیلی برجسته باشند، وجود ندارند.
* کاهش کنترل بر روی ارائه دهنده خدمت
* وابستگی به ارائه دهندگان خدمت
* ارائه دهندگان خدمت می توانند در کسب و کار ما توسعه پیدا کنند. (رقیب ما باشند)
* ممکن است برون سپاری به وفاداری کارکنان صدمه بزند. (برون سپاری برای کارکنان باقیمانده چه پیامی به همراه خواهد داشت.)
*
* سطوح برون سپاری
* برون سپاری را می توان در سطوح فعالیت زیر انجام داد:
* در سطح قطعات و اجزاء component parts
* در سطح وظیفه functional
* در سطح فرآیند process
*
* انتخاب فعالیت ها برای برون سپاری
* تعیین کلیدی بودن فعالیت
* بررسی وجوه قانونی
* ملاحظات بازار
* آنالیز هزینه و عملکرد
* بررسی قابلیت مدیریت بر ارائه دهنده خدمت
* بررسی قابلیت مدیریت بر فرآیندهای جدید
* ارزیابی ریسک
*
* ویژگی های ارائه دهندگان خدمت جهت انتخاب
به طور کلی نمونه ای از ویژگیهای ارائه دهندگان خدمت که در ارزیابی پیشنهادهای ایشان می تواند مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
* توانائی تحویل به روز
* عملکرد برتر
* شهرت
* رضایت مشتری
* متعهد بودن به بهبود مستمر
تبدیل به اوراق بهادار کردن داراییها
تبدیل داراییها به اوراق بهادار عبارت است از دسته بندی کردن مجموعه ایی ازدااراییها از قبیل وامها و حسابهای دریافتنی و واگذاری این مجموعه از داراییها به یک امین (مانند بانک) به عنوان وثیقه.
سپس امین یا بانک مذکور با پشتوانه داراییهای وثیقه گذاشته شده وی تواند اوراق بهادار در انواع مختلف نشر و به عموم عرضه نماید.
وجوه حاصل از انتشار اوراق مذکور به صورت وام به شرکت پرداخت می شود.بنابراین تبدیل داراییها به اوراق بهادار را میتوان به این صورت نیز تعریف نمود :فرایندی که در طول آن داراییهای غیر نقدشونده با یک شیوه مدیریتی بهتر به داراییهای زود نقد شونده تبدیل می شوند.
در اینجا اغلب تبدیل داراییها به اوراق بهادار باعث می شود که اوراق بهادار به طرف منتشر شود زیرا مخاطرات آن در سطح پایین قراردادرد. این امر باعث می شود که هزینه تامین مالی شرکت کاهش یابد.
در این شیوه از تامین مالی با توجه به اینکه هیچگونه بدهی شناسایی نمی شود (زیرا مانند فروشداراییها از ترازنامه حذف و به جای آن وجه نقد دریافت می شود)عمل مذکور نوعی تامین مالی خارج از ترازنامه محسوب شده و نسبتهای کلیدی بهبود می یابد
فرایند تبدیل به اوراق بهادار کردن داراییها:
در فرایند تبدیل داراییها به اوراق بهادار شرکت یا موسسه ای که نیاز به تامین مالی دارد اقدام به تاسیس یک شرکت با مقصد خاص می کند(SPE) و آن دسته از داراتییهای مالی خود را که دارای جریانهای نقدی آتی هستند به شرکت با مقصد خاص(SPE) می فروشد. شرکت با مقصد خاص برای وجه لازم برای خرید دارایی مالی مذکور را فراهم کند اقدام به انتشار اوراقی بدهی با پشتوانه دارایی کرده و ان را به عموم سرمایه گذاران عرضه می کند. سپس شرکت مقصد خاص وجوهی را که از محل فروش اوراق بدهی به دست اورده بابت خرید دارایی های مالی به شرکت اصلی پرداخت می کند . سرمایه گذارانی که اوراق بدهی با پشتوانه دارایی را خریداری کرده اند از محل جریان های نقدی حاصل از دارایی های مالی شرکت با مقصد خاص بازدهی کسب می کنند.
منافع و مزیت تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی ها:
الف: مطالبات از تراز نامه خارج شدهخ و با معادل های نقدی جا به جا می شود
ب:اوراق بهادار فشرده در فرایند تبدیل دارایی رتبه بالایی از طرفی اژانسهای رتبه بندی هستند بنابراین هزینه های سرمایه گذاری برای ناشر در مقایسه با روشهای سنتی تامین مالی کاهش می یابد.
ج:در نتیجه این فرایند دارایی ها دارای قدرت نقدشوندگی بالاتر و مابع در امدی کارتر خواهند بود.
عومل موثر در اجرای تامین مالی برون ترازنامه ای
تامیین مالی خارج ترازنامه ای به دلایل گوناگون در شرکتها انجام می شود اما عمده ترین انها مربوط به موارد زیر میگردد.
1 – تاثیر بر نسبتهای اهرمی:
عدم انعکاس برخی از اقلام بدهی در ترازنامه شرکت ها . نسبت های اهرمی (نستهای بدهی) را کمتر نشان می دهد. از دید سرمایه گذاران شرکتهای با نسبت اهرمی بالا شرکتهای با ریسک بالا تلقی می شود و به نظر می رسد مدیران شرکت ها سعی دارند نسبتهای اهرمی را در محدوده ای قابل اطمینان حفظ کنند.
2 – تاثیر بر سود (زیان) و نسبت سود اوری:
برخی شیوه های تامین مالی خارج ترازنامه ای علاوه بر تاثیر روی ترازنامه اثر مثبتی نیزروی عدد سود گزارش شده دارند.این شیوه تامیین مالی به خصوص هنگامی بیشتر لستفاده می گردد. که پاداش مدیران بر اساس سود گزارش شده سالانه بوده . و میزان ان با سود رابطه مستقیم داشته باشد. از طرفی نشان ندادن داریی ها در ترازنامه له دلیل انجام تامیین مالی خارج ترازنامه ای و منظور نکردن استهلاک این دارایی ها در سود و زیان موجب افزایش سود و از طرفی موجب افزایش نرخ بازده دارایی ها (roa)می گردد.
پیشینه تحقیق:
خلاصه برخی از تحقیقات انجام شده درباره تامیین مالی خارج از ترازنامه به شرح ذیل است.
-(هاوان1997)بیان کرده است اگر جریان اطلاعات ازدانه باشد می توان چنین نتیجه گرفت تامیین مالی خرج ترازنامه از طریق بهبود در نسبتهای کلیدی باعث افزایش ارزش شرکت می گردد.
-لمون و شالهایم (1998)بیان کرده اند که اجاره عملیاتی نسبت به اجاره سرمایه ای بخش بزرگتری از ساختار واقعی سرمایه شرکت هارا تشکیل می دهد. و سطح بالای استفاده از اجاره عملیاتی تا حدود زیادی بدلیل مزایای ناشی از مدیریت ترازنامه که از اجاره عملیاتی حاصل می شود بوده است.
-تحقیق کامیو بالسو(2000) نشان می دهد تامین مالی خارج از ترازنامه یکی از روشهای تامین مالی است که ساختار سرمایه موجود شرکت را شکل داده و منحنی ریسک را بهبود می بخشد.
-لی لند و اسکارابوت (2003) در تحقیقی تحت عنوان (همکنشی مالی و نتیجه مطلوب از شرکت دلالت بر ترکیب شرکت ها و تامین مالی خارج از ترازنامه) با استفاده از مدل میلر و مودیگیلیانی نشان دادند که تامین مالی خارج از ترازنامه بدلیل شکل دهی ساختار سرمایه به نحو مناسب ارتباط مستقیم با همکنشی مالی و اهداف مطلوب متصور شرکت ها دارد.
تاثیر تغییر های برون ترازنامه ای بر اظهار نظر حسابرسان:
تحقیقات نشان می دهد که عوامل کیفی مانند تامین مالی برون ترازنامه ای رابطه مستقیمی با تصمیم گیری حسابرسان برای اراىه نظر مشروط با بند تداوم فعالیت دارد.
به طور کلی در شرکتهایی که از ارزش تامین مالی خارج ترازنامه ای و حسابداری ساختگی استفاده می کنند و بدین وسیله ظاهر جذبی از شرکت در بازار اراىه می دهند این کار بر اظهار نظر حسابرسان در هنگام تصمیم گیری در مصور تداوم فعالیت شرکت اثر مستقیم دارد.
نتیجه گیری:
همان طور که در توضیحات ذکر شد با استفاده از ابزار های تامین مالی برون ترازنامه ای امکان استفاده از ابزار اجاره عملیاتی وجود دارد که این مسئله ناشی از تاثیر این ابزار بر نسبتهای اهرمی و نسبتهای سود اوری می باشد. که بازده حقوقی صاحبان سهام و اثر مالیاتی ان در ایران مورد توجه اکثریت مدیریت شرکتها می باشد. و باید به این نکته نیز اشاره کرد که در سایر کشور ها اگر چه امکان استفاده از سایر ابزار های تامین مالی خارج ترازنامه ای وجود دارد ولی باز هم مهم ترین ابزار اجاره عملیاتی می باشد. مسىله دیگری نیز که در این باید متذکر شد این است که همیشه استفاده از این نوع تامین مالی نمی تواند منابع مطلوبی در برداشته باشد. حداقل در ایران که با این صورت است . که این ممکن است ناشی از استفاده نادرست شرکت باشد و همچنین ممکن است ناشی از محدودیت های استفاده از این ابزار ها باشد همچنین شرایط توری که در ایران حتکم می باشد را نیز نمی توان نادیده گرفت.
منابع و ماخذ:
1. مراد زاده فرد، مهدی و فرامرز، جواد(1388)، " مطالعه تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی،دوره 1 , شماره 2 ; از ص 117-144.
2. تقوی، مهدی؛ اسماعیل زاده مقری، علی؛ احمد شعربافی، مهرداد و زمانیان، علیرضا(1393)، " ارزیابی روش تامین مالی برون ترازنامه ای (اجاره عملیاتی) بر قیمت سهام و سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" فصلنامه مطالعات کمی در مدیریت، شماره 2، ص 98-109.
3. مقاله مدیریت ریسک با استفاده از ابزار های مشتقه و الگوی تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی ها نوشته مریم سیهنی
4. تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی ها : راهکاری مهم برای بانکهای اسلامی فیصل احمد کنجو ترجمه مجتبی
5. تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی ها در بانکداری بدون ربا ، سید عباس دوسویان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
6. فرایابی برون سیاری فعالیتها، روزنامه دنیای اقتصاد، کد خبر den-753954
7. تامین مالی به روش فاکتورینگ، زهرا شهریاری،مجله توسعه صادرات، 1388