تارا فایل

پاورپوینت قیمت گذاری انتقالی Transfer pricing



قیمت گذاری انتقالی
Transfer pricing

1.تعریف 2.سازمان های غیر متمرکز وتمرکز زدایی 3مرکزهزینه،سود،سرمایه 4قیمت گذاری انتقالات داخلی وتصمیم گیری 5.رویکرد ارمزلنت 6.موارد اهمیت قیمت گذاری انتقال داخلی 7.اهداف قیمت گذاری انتقالی 8اهداف بین المللی قیمت گذاری انتقالی 9.حداقل کردن مالیات های محلی وبین الملی 10حداقل ساختن هزینه مشتری-محدودیت های ارزی-خطر مصادره دارایی ها 11.روش هایقیمت گذاری انتقالی 12.مشکلات تعیین قیمت مبتنی بر بازار 13.قیمت گذاری دو مرحله ای 14.مقایسه مزایا ومعایب روش های قیمت گذاری 15.نحوه گزینش روش صحیح قیمت گذاری انتقالی 16.اداره امورقیمت های انتقالی 17جنبه های بین المللی قیمت گذاری انتقالی 18استاندارد ارمزلنت 20.روش قیمت مقایسه ای 21.روش فروش مجدد 22روش بعلاوه قیمت تمام شده 23.قراردادهای قیمت گذاری توافقی
فهرست

انتقال کالا وخدمات بین قسمت های مختلف یک واحد انتفاعی بزرگ که به شکل غیرمتمرکز اداره می شود،از دیدگاه حسابداری نوعی رویداد یا مبادله محسوب می گردد که باید در سوابق ومدارک حسابداری انعکاس یابد.ارزشی را که به این گونه مبادلات ورویدادها تخصیص می یابد،اصطلاحا قیمت انتقالی می نامند وبه فرایند تخصیص ارزش،اصطلاحا قیمت گذاری انتقالات داخلی بین قسمت های مختلف یک واحد انتفاعی گفته می شود.
تعریف

قیمت گذاری انتقالی عبارت است از تعیین قیمت مبادله ای برای یک محصول یا خدمت در مواقعی که واحدهای تجاری اقدام به مبادله در داخل یک شرکت می نمایند. این محصول می تواند محصول نهایی فروخته شده به مشتریان خارج از شرکت یا محصولات واسطه ای باشد.قیمت گذاری انتقالی نه تنها مستقیما هدف های استراتژیک شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه مستلزم ایجاد هماهنگی در میان وظایف بازاریابی، تولید و مالی نیز هست. قیمت گذاری انتقالی تصمیم گیری درباره برون سپاری تامین مواد و قطعات، برنامه ریزی مالیاتی و بازاریابی محصولات واسطه ای و نهایی را تحت تاثیر قرار می دهد.

سازمان های غیر متمرکز و تمرکز زدایی

دراغلب سازمان ها وموسسات کوچک تصمیمات مهم عموما توسط یک نفرکه در راس سازمان یا موسسه قرار دارد،اتخاذ می شود.اما همین که سازمان بزرگ شد و توسعه یافت،تصمیم گیری در تمامی زمینه ها تنها توسط یک شخص منحصر به فرد غالبا دشواروحتی گاه غیر ممکن می شود.
راه حل:تفویض اختیار

همراه با تفویض اختیارموضوع مسئولیت مطرح می شود.
بدین معنا که مدیران تصمیم گیرنده در قبال تصمیماتی که اتخاذ می کنند،مسئول وجوابگو هستند.
اختیارات تصمیم گیری باید با مسئولیت های خواسته شده،متناسب باشد.

مرکزهزینه: به قسمت یا واحدی از سازمان گفته می شود که مدیر ان تنها در قبال هزینه هایی که در محدوده ان قسمت یا ان واحد واقع می شود و بر ان کنترل دارد مسئول وجوابگو است.
مرکز سود: به واحد یا قسمتی از سازمان اطلاق می شود که مدیر ان مسئولیت هم هزینه ها وهم درامد های ان را عهده دار است.
مرکز سرمایه: به واحد یا قسمتی از سازمان گفته می شود که مدیر ان در قبال بازده سرمایه به کار رفته در ان،مسئولیت دارد.

قیمت گذاری انتقالات داخلی و تصمیم گیری
ازلحاظ نظری قیمت انتقالی صحیح برای مقاصد تصمیم گیری را می توان کمابیش مشخص کرد.اما این قیمت انتقالی شامل هزینه فرصتی است که به دلیل انتخاب یک راه حل ودر نتیجه، فدا کردن راه حل دیگر از دست می رود.این قیمت انتقالی برابراست با:
هزینه تفاضلی یا افزایشی(که در اغلب موارد تقریبا برابر با هزینه های متغیراست)،به اضافه هزینه فرصتی که واحدانتفاعی از دست می دهد.
مقصود از هزینه تفاضلی یا افزایشی یا نهایی،اختلاف بین هزینه های دو راه حل مختلف و جایگزین است.

قیمت انتقالی باید چنان باشد که:

اطلاعات مربوطه را به هر مرکز در مورد رابطه بین هزینه ها و درآمدها ارائه دهد.

سود باید نشان دهنده تفاوت واقعی بین درآمدها و هزینه ها باشد.

باید هر مرکز سود با ماکزیمم کردن سود مرکز خود به ماکزیمم کردن سود شرکت کمک کند.

سودی که توسط هر مرکز نشان داده می شود، باید معرف کمک آن مرکز به سود کل موسسه باشد.

رویکرد ارمز لنت
با توجه به اهمیت تصمیم گیری در رابطه با میزان اعطا تفویض اختیار مطلوب برای ایجاد انگیزش در واحدهای تجاری در
استقرار قیمت گذاری انتقالی بین واحدها استفاده از رویکرد آرمزلنت مناسب است.
در این رویکرد واحد تجاری به عنوان یک نهاد تجاری مستقل عمل می کند.
این شیوه قیمت گذاری انتقالی از دید مدیریت و اهداف مالیاتی هردو مطلوب است.
استفاده از رویکرد آرمزلنت همواره ممکن نیست به ویژه در مواقعی که هیچ فروشنده دیگری در بازار وجود ندارد.

موارد اهمیت قیمت گذاری انتقالی
انتقال محصولات و خدمات بین واحدهای تجاری در شرکت هایی که ازخصیصه ادغام عمودی با درجات بالا برخوردار می باشند بیشتر از بقیه معمول است. شرکت های فعال در ادغام عمودی، در فعالیت های ایجاد ارزش در بخش هامختلف زنجیره ارزش درگیر هستند.
تولید کنندگان محصولات چوبی، غذایی و مصرفی مثال های بارز این واحدهای تجاری را تشکیل می دهد. برای مثال یک تولیدکننده کامپیوتر درصورتی که سازنده تراشه، بورد و سایر قطعات بوده و به مونتاژ کامپیوتر بپردازد باید از قیمت های انتقالی استفاده نمایند.

اهداف قیمت گذاری انتقالی

1-ترغیب مدیران .
2-ایجاد انگیزش مناسب در مدیران برای اخذ تصمیم درآرمان های واحد تجاری .
3-ارائه مبنایی مناسب برای پرداخت حق الزحمه منصفانه به مدیران .
برای نیل به این اهداف در تعیین قیمت انتقالی همچنین باید آرمان های استراتژیک در مجموعه شرکت نیز مورد شناسایی قرار گیرد. برای مثال یک هدف مهم استراتژیک در قیمت گذاری انتقالی حداقل کردن مالیات های محلی و بین المللی است. هدف استراتژیک دیگر قیمت گذاری انتقالی توسعه مشارکت استراتژیک واحدها است.

هدف های قیمت گذاری انتقالی

اهداف بین المللی قیمت انتقالی
باتوجه به جهانی شدن تجارت، جنبه بین المللی قیمت گذاری انتقالی به یک مساله حساس به ویژه بابت مالیات ها بدل شده است. سایر اهداف قیمت گذاری بین الملل عبارتند ازحداقل ساختن هزینه مشتری، مقابله با محدودیت های ارزی و برخورد با ریسک مصادره در مدیریت ارتباط با هرکشور.
حسابدار مدیریت باید تلاش کند یک نوع موازنه استراتژیک بین این اهداف بعضا متضاد برقرار سازد.

حداقل کردن مالیات های محلی و بین المللی
شرکت می تواند از طریق تعیین قیمت انتقالی بالا برای کالای ارسالی به کشوری با مالیات بالنسبه بالا سطح بدهی مالیاتی را تقلیل دهد. این عمل باعث افزایش قیمت تمام شده و به تبع آن کاهش سود واحد خریدار در کشور با مالیات بالا گردیده و به حداقل کردن مالیات در محل منجر می شود. درهمان زمان سود بالای گزارش شده در واحد فروشنده (ناشی از قیمت انتقالی بالا) در کشور فروشنده در معرض نرخ مالیاتی پایین تر قرار می گیرد.

حداقل ساختن هزینه مشتری
قیمت انتقالی می تواند بهای تمام شده کلی شامل هزینه های مشتری مربوط به کالای وارده از یک واحد خارجی را تحت تاثیر قرار می دهد.
برای مثال، چنانچه هزینه های گمرکی مربوط به قطعات و اجزا وارداتی توسط واحد ساخت داخلی قابل ملاحظه باشد، قیمت انتقالی بالنسبه پایین تر شرکت داخلی برای همین اقلام به کاهش هزینه های مشتری می انجامد.

محدودیت های ارزی
همزمان با انباشت سود در یک واحد خارجی، در برخی کشورها محدودیت هایی را بر مبلغ و یا زمان ارسال این سود به شرکت اصلی اعمال می نمایند. یکی از راه های مقابله با محدودیت های ارزی تعیین قیمت انتقالی به گونه ای است که سود نسبتا پایینی در واحد خارجی انباشت شود. اجرای این هدف باید به دور از سایر اهداف قیمت گذاری باشد.

خطر مصادره دارایی ها
زمانی که خطر مصادره دارایی ها بالاست شرکت می تواند با انجام اقدامات مقتضی از قبیل محدود کردن سرمایه گذاری جدید، بهبود رابطه با دولت خارجی و تعیین قیمت انتقالی مناسب به سرعت اقدام به خروج وجه از واحد خارجی نماید.

روش های قیمت گذاری انتقالی

روش های قیمت گذاری انتقالی
1.هزینه متغیر
2.هزینه کامل
3.قیمت بازار
4.قیمت توافقی

1. هزینه متغیر
در این روش قیمت انتقالی برابر با هزینه متغیرواحد فروشنده تعیین می شود.این روش زمانی مطلوب است که واحد فروشنده ظرفیت اضافی داشته و هدف اولیه تعیین قیمت انتقالی پاسخگویی به تقاضای دریافت کالا در داخل واحد تجاری باشد. در این حالت قیمت انتقالی بالنسبه پایین باعث ترغیب خرید کالا از داخل شرکت می شود.
این روش زمانی که واحد فروشنده یک SBUسود یا سرمایه گذاری است مناسب نیست، زیرا به سود فروشنده به شدت لطمه وارد می شود.

2. هزینه کامل
در این روش قیمت انتقالی برابر با هزینه متغیر به اضافه سهم ثابت واحد فروشنده تعیین می شود.
مزایای این روش درک مناسب و وجود اطلاعات در سوابق حسابداری است.
ایراد اساسی این روش نیز در نظر گرفتن هزینه های ثابت است که می تواند منجر به اخذ تصمیم نادرست شود.

نحوه تعیین هزینه

نحوه محاسبه سود Mark up

در تعیین قیمت انتقالی بر پایه هزینه دو تصمیم مهم مطرح است:

تعیین هزینه پایه
: معمولاً هزینه را بر اساس هزینه استاندارد تعیین می کنند چون:

هزینه استاندارد کارآئی پائین یک واحد را به واحد دیگر منتقل نمی کند.

در صورت استفاده از هزینه استاندارد باید استانداردها را بالا تعیین کرد.

در تعیین استانداردها ممکن است مذاکره و چانه زنی بین واحدها و یک کمیته حل اختلاف لازم باشد.

اگر قیمت انتقالی توسط ستاد مرکزی تعیین شود، مدیران واحدها ممکن است احساس کنند روی سود واحد کنترلی ندارند..

تعیین پایه درصد سود (Profit Markup) :دو نکته در تعیین درصد سود وجود دارد:

پایه تعیین سود چه باشد؟

چه سطحی از سود مجاز است؟

یک پایه تعیین سود، درصد هزینه است. در این گزینه میزان سرمایه مورد استفاده به خوبی در نظر گرفته نمی شود.

یک روش دیگر، تعیین سود بر اساس درصد سرمایه بکار گرفته شده است.
ممکن است میزان سود مجاز بر اساس سرمایه لازم (دارائی های ثابت به قیمت جایگزینی و انبارها) برای واحد خریدار تعیین شود.

قیمت های انتقالی نباید واحدهای تولیدی را نسبت به برقراری و رعایت استاندارهای بالا در هزینه و بهره وری بی رقیب کند.

عدم کارآئی یک واحد نباید در قالب قیمت های انتقالی به واحد دیگر منتقل شود.

اگر قرار باشد مراکز مسئولیت سود در مذاکره قیمت های انتقالی را تعیین کنند باید رویه های مشخصی در زمینه مبانی تعیین هزینه و سود تهیه شود.

به طورکلی اگر قیمت های رقابتی دردسترس نباشد، پیچیدگی های تعیین مراکز مسئولیت به صورت مرکز سود زیاد است و شاید گزینه مرکز هزینه، برای آنها بهتر باشد.

قیمت گذاری دو مرحله ای
در این روش قیمت انتقالی دو جزء خواهد داشت:
1 .هزینه های متغییر مربوط به هر واحد از محصول به واحد خریدار منتقل میشود.
2.هزینه های دوره ای (معمولاً ماهانه) معادل هزینه های ثابت تجهیزاتی که برای تامین نیاز واحد خریدار در نظر گرفته شده است بعلاوه سود منابع یا سرمایه ای که برای تامین نیاز مزبور در نظر گرفته شده است.

3. قیمت بازار
در این روش قیمت انتقالی برابر با قیمت جاری فروش محصول در بازار واحد فروشنده تعیین می شود.
مزیت استفاده از این روش عینیت آن است. همچنین این روش به
بهترین نحو با استاندارد آرمز لنت سازگاری دارد.
ایراد اساسی این روش به خصوص در مورد کالاهای واسطه ،
موجود نبودن قیمت بازار است.
قیمت بازار، از ان جا که سود کل شرکت را حداکثر می سازد بهترین قیمت انتقالی است البته به شرطی که دو مورد زیر صادق باشند.
الف)قیمت بازار رقابت امیزی وجود داشته باشد
ب)واحد ها از یکدیگر مستقل بوده و به همدیگر وابسته نباشند.

درصورت عدم تحقق هر کدام از موارد الف وب،قیمت بازار به اخذ تصمیمات اقتصادی مطلوب در شرکت منجر نخواهد شد.

مشکلات تعیین قیمت مبتنی بر بازار

مشکل 1: مازاد یا کمبود ظرفیت صنعت

اگر مرکز فروشنده کالا به علت ظرفیت اضافی صنعت نتواند همه تولیدات خود را بفروشد و مرکز خریدار از بیرون بنگاه بخرد، کل بنگاه سود خود را ماکزیمم نخواهد کرد.

از طرف دیگر اگر مرکز خریدار نتواند تمام نیاز خود را به علت کمبود ظرفیت خریداری کند و مرکز فروشنده قسمتی از محصول خود را به بیرون بفروشد نیز بخشی از ظرفیت بنگاه خالی می ماند و سود کل بنگاه ماکزیمم نخواهد شد.

در چنین مواقعی، برخی شرکت ها در امور بین مراکز دخالت نمی کنند، به خصوص اگر موقعیت موقتی باشد. حفظ استقلال مراکز سود را مهم تر از بالا بردن استفاده از ظرفیت های موجود یا مضار حاصل از دخالت ستاد مرکزی می دانند.

در برخی شرکت ها، واحدی که ظرفیتش بلااستفاده می ماند، می تواند به یک شخص یا کمیته مرکزی در شرکت مراجعه تا آن مرکز با ملاحظه صلاح کل شرکت تصمیم گیری و حکمیت کند.

در صورت دخالت حکم و اجبار به خرید از داخل، قیمت انتقالی همان قیمت رقابتی خواهد بود.

مسئله دیگر وقتی پیش می آید که قیمت انتقالی معادل قیمت های رقابتی تعیین می شود ولی در آخرین واحد زنجیره تولید، سودآوری پائین است و لذا آن واحد (ها) برای افزایش تولید انگیزه ندارد و ظرفیت تولید بالادست خالی می ماند.
مشکل 2.هزینه های یکپارچه

در بیشتر شرکت های integrated یا مجتمع ها، بازار خرید و فروش مراکز سود محدود است چون:
در مجتمع ها ( نظیر فولاد سازی وکاغذسازی ها …) ظرفیت های خط تولید در توازن است و واحدهای تولیدی می توانند مقدار کمی تقاضای خارجی را پاسخ دهند.

به علاوه اگر شرکت محصول خاصی راتولید کند ممکن است ظرفیت بیرونی برای تولید اجزا آن محصول خاص وجود نداشته باشد.

مشکل3 .بازارمحدود

حتی با وجود بازار محدود، قیمت رقابتی به دلایل ذیل می تواند بهترین قیمت انتقالی باشد:
. قیمت رقابتی کمک و اثر هر مرکز سود را به کل سودآوری شرکت نشان می دهد.
قیمت رقابتی عملکرد یک مرکز سود را در مقایسه با رقیب مشخص می کند.
قیمت رقابتی از شرایط داخلی مستقل است.

قیمت بازار

مسئله آن است که اگر شرکت محصول نیمه نهائی را در بازار آزاد خرید و فروش نکند، چگونه باید قیمت انتقالی را بدست آورد؟
راه حل های ممکن عبارتند از:
1- قیمت بازار توسط مراکزی اعلام و منتشر می شود، در این صورت فقط باید مواظب بود که:
الف- قیمت منتشر شده واقعاً پرداخت شود
ب- قیمت منتشر شده برای شرایطی متناسب با شرایط داخلی شرکت باشد.

2- قیمت بازار از طریقه مناقصه بدست آید. لازمه این کار خرید مقداری از محصول میانی از بازار از طریق مناقصه است.

3- قیمت بازار مشابه قیمت محصول دیگری که واحد فروشنده به بازار می فروشد برقرار شود : مثلاً هزینه به علاوه درصدی سود.

4- اگر واحد خریدار محصول مشابهی را از بیرون می خرد ممکن است قیمت رقابتی را بر اساس قیمت آن محصول و برآوردتفاوت هزینه های آن از هزینه های محصول مورد نظر محاسبه کرد.
اگر راهی برای محاسبه قیمت رقابتی وجود ندارد، گزینه دیگر محاسبه قیمت انتقالی بر پایه هزینه است.

4. قیمت توافقی
روش قیمت توافقی شامل یک فرایند مذاکره و در برخی موارد پذیرش حکمیت واحدها است
این روش زمانی مطلوب است که واحدها پس از یک دوره تضاد سرانجام با مذاکره بر سر قیمت به توافق می رسند .
محدودیت استفاده از این روش نیز لطمه زدن به اختیارواحدهاست. درشرکت ها معمولا از دو یا چند روش قیمت گذاری با نام قیمت گذاری دوگانه استفاده می شود.

مزایا و ایرادات روش های قیمت گذاری انتقالی

نحوه گزینش روش صحیح قیمت گذاری انتقالی
سه عامل کلیدی در انتقالات داخلی و تعیین قیمت انتقالی موثرند:

1- آیا برای محصول مورد نظر در خارج ازشرکت فروشنده ای وجود دارد؟

2- آیا هزینه متغیر واحد فروشنده پایین تر از سطح قیمت بازار است؟
3- آیا واحد فروشنده در سطح ظرفیت کامل فعالیت می کند؟

1- آیا برای محصول مورد نظر در خارج ازشرکت فروشنده ای وجود دارد؟
اگر فروشنده خارجی وجود ندارد برای محصول مورد نظر هیچ گونه قیمت بازار موجود نیست. از این رو بهترین قیمت انتقالی بر مبنای قیمت تمام شده یا قیمت توافقی تعیین می شود.
چنانچه برای محصول مورد نظر فروشنده خارجی وجود دارد لازم است هزینه متغیر واحد فروشنده داخلی با قیمت بازار عرضه کننده خارجی از طریق پاسخ دادن به پرسش دوم مقایسه گردد.

2- آیا هزینه متغیر واحد فروشنده پایین تر از سطح قیمت بازار است؟
اگر هزینه متغیر واحد فروشنده بالاتر از سطح قیمت بازار است هزینه های فروشنده داخلی بسیار بالاست و واحد خریدار باید از فروشنده خارجی خرید نماید.
چنانچه هزینه متغیر واحد فروشنده کمتر از سطح قیمت بازار است لازم است ظرفیت واحد فروشنده از طریق پاسخ دادن به پرسش سوم تحقیق شود.

3- آیا واحد فروشنده در سطح ظرفیت کامل فعالیت می کند؟
چنانچه پاسخ منفی است یا به عبارت دیگر صدور سفارش از سوی خریدار باعث از دست رفتن سایر فرصت های فروش برا ی فروشنده نمی شود، واحد فروش باید سفارش را برای خریدار داخلی و به قیمت انتقالی مابین هزینه های متغیر و قیمت بازار تامین نماید.
برعکس اگر واحد فروشنده در سطح ظرفیت کامل قراردارد، شرکت باید اقدام به تعیین و مقایسه صرفه جویی هزینه ناشی از فروش داخلی در برابر هزینه فرصت از دست رفتن فروش از سوی واحد فروشنده است، واحد خریدار باید از بیرون خرید نموده و قیمت انتقالی درست همان قیمت بازار است.

اداره امور قیمت های اتتقالی
برقراری قیمت های انتقالی مستلزم قضاوت های نظری است که با مذاکره و انعطاف طرفین (واحد خریدار و واحد فروشنده) حل و فصل می شود.

مدیران واحدهای تولیدی بهتر از سایرین از ماهیت و مقدار هزینه ها و قیمت محصول خود مطلعند.

اگر ستاد مرکزی قیمت های انتقالی را برقرار کند، مسئولیت مدیران مراکز سوددهی نسبت به سودآوری واحد خود کاهش می یابد.

ولی ستاد مرکزی می تواند یا گاهی لازم است مقررات و قواعدی را برای مذاکره و تعیین قیمت انتقالی توافقی برقرار نماید.

جنبه های بین المللی قیمت گذاری بین المللی
در بیشتر کشورها هم اکنون مدل قرارداد سازمان همکاری و توسعه اقتصادی مورد پذیرش قرارگرفته و برطبق آن قیمت های انتقالی باید برمبنای استاندارد آرمز لنت مورد تعدیل قرارگیرند. به موجب این استاندارد قیمت انتقالی باید از سوی جناح های مستقل مقرر گردد. مدل این قرارداد در سطحی گسترده قابل قبول تشخیص داده شده اما روش اجرای آن درکشورها بایکدیگر متفاوت است. بااین وجود پشتیبانی جهانی از رویکردی که طی آن شرکت های چندملیتی از هرگونه تلاشی در جهت کاهش تعداد مالیاتی از طریق استقرار قیمت های انتقالی که متفاوت با اصول آرمز لنت است منع شوند قوی است.

Arm’s Length Standard

استاندارد آرمزلنت
به موجب استاندارد آرمزلنت قیمت های انتقالی باید منعکس کننده قیمت مقرر از سوی جناح های مستقل و غیر وابسته باشد.
استاندارد آرمزلنت به شیوه های مختلفی اجرا می شود که در این میان سه روش:
قیمت مقایسه ای
فروش مجدد
و بعلاوه قیمت تمام شده از بقیه معمول تر است.

روش قیمت مقایسه ای
استفاده از این روش بیشترین طرفداران را دارد و از نظر مقامات مالیاتی نیز بهترین روش است.
در این روش یک قیمت آرمزلنت از طریق استفاده از قیمت های فروش محصولات مشابه از سوی شرکت های غیروابسته در نظر گرفته می شود.
محدودیت این روش آن است که موفقیت آن به در دسترس بودن قیمت های قابل مقایسه و غیر وابسته بستگی دارد.

روش فروش مجدد
روش فروش مجدد در مورد واحد های بازاریابی و توزیع و زمانی که یک ارزش مختصر به قیمت محصول اضافه شده و عملیات ساخت قابل توجهی بر روی محصول صورت نمی گیرد مورد استفاده قرار می گیرد.
به موجب این روش قیمت انتقالی بر مبنای یک حاشیه سود مناسب با استفاده از سود ناخالص شرکت های غیروابسته و فروشنده محصولات مشابه مقرر می گردد.

روش بعلاوه قیمت تمام شده
در این روش قیمت انتقالی بر مبنای هزینه های فروش به علاوه یک درصد سود ناخالص از طریق مقایسه واحد فروشنده به جناح های غیر وابسته یا جناح های غیروابسته به جناح های غیر وابسته دیگر مقرر می گردد.

قراردادهای قیمت گذاری توافقی PricingAgreementAdvance
قراردادهای قیمت گذاری توافقی (APAs) عبارتند از قراردادهایی که بین اداره درآمد داخلی (Internal Revenue Service) و شرکت هایی که از قیمت گذاری انتقالی استفاده می نمایند در رابطه با تفاهم برسر قیمت انتقالی منعقد می گردد. این قرارداد معمولا قبل از انتقال محصول صورت می گیرد.
هدف از اجرای برنامه APA حل مشکل قیمت گذاری انتقالی در زمان مناسب و جلوگیری از هرگونه ورود به منازعات حقوقی پرهزینه درمراحل بعدی است. این برنامه مقرم بر روش های معمول در حل مناقشات از طریق اداری، حقوقی و سازو کارهای مربوط به تفاهم دوجانبه است.

منابع
1.سایت NOORMAGS.COM
2.سایت MAGIRAN.COM
3. کتب دانشگاهی
4.کتابخانه
5.سایر

پایان


تعداد صفحات : 53 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود