فعالیت بر اساس قیمت گذاری ,فعالیت زمان گرا بر اساس قیمت گذاری و حسابداری کم سود : تفاوت بین سه رویکرد سیستم حسابداری صنعتی
چکیده :
انتخاب یک سیستم حسابداری مناسب برای صنعت همیشه چالشی برای مدیران بوده است در این مقاله ما سعی کردیم 3 سیستم حسابداری طراحی شده از 1980 تا مسائل سیستم حسابداری سنتی را مقایسه کنیم .در جایگاه اول ما قصد داریم یک نگاه کوتاهی به سابقه و تعریف 3 سیستم حسابداری بپردازیم : فعالیت بر اساس قیمت گذاری , فعالیت زمان گرا بر اساس قیمت گذاری و حسابداری کم سود .مقایسه ها بر اساس سه نقش اساسی اطلاعات تولید شده توسط سیستم های حسابداری می باشد .گزارش مالی , تصمیم گیری و کنترل عملیاتی و توسعه . تحلیل و بررسی در این مقاله نشان می دهد چگونه تصمیمات در مدت جریان ارزش ( قیمت ) در شرکت های استفاده کننده از حسابداری کم سود ایجاد می شود در حالیکه تصمیمات تحت سیستم حسابداری ABC در سطح تولید فردی استفاده می شود و سرانجام ما نشان می دهیم TD-ABC چگونه هم سطوح تولید و روند را برای تصمیم گیری پوشش می دهد .به علاوه این مقاله اهمیت مقیاس های غیر مالی برای کنترل عملیاتی و توسعه تحت حسابداری کم سود و روش های TD-ABC را نشان می دهد در حالیکه ABC عمدتاً به مقیاس های مالی در این زمینه متکی می باشد .
1.1 مقدمه
1.2 در گذشته قبل از سال 1980 , سیستم های حسابداری رویکرد کاملاً متفاوتی داشتند .آن سیستم ها نمی توانستند از مدیریت برنامه ریزی و تصمیم گیری پشتیبانی کنند .(جانسون و کاپ لن 1987 ) چنین سیستم های حسابداری برای بازار در حال تغییر و محیط رقابتی کنونی مناسب نبود .در آن زمان , برای معامله با چالش های جدید برخی شرکت های فعالیت بر اساس هزینه گذاری معرض شده توسط کوپر وکاپ لن در 1987 و برخی فعالیت های دیگر بر اساس دیدگاه صنعتی کم سود یافت شده در حذف دائم اتلاف را به کار بستند .حسابداری کم سود , برا اساس تفکر کم سود به تلاش هایی برای توسعه مدیریت مالی بر اساس اصول کم سود بر می گردد و در 2004 , کاپ لن *پدر فعالیت قیمت گذاری * روش خود را بازنگری کرد و این انتقاد را که ABC نیازمند کار بیشتری می باشد را پذیرفت وکه برای شرکت برای حفظ آن در طول زمان دشوار بود .بنا براین کاپ لن , ABC زمان گرا را به عنوان راه حل جدید معرفی کرد که به مشکلات تشخیص داده شد. در روش ABC اشاره می کرد .به عبارتی دیگر , در سال 2005 , رهبران در حسابداری کم سود به توافقی بر سر یک سند که *اصول , دستورالعمل و ابزار حسابداری کم سود *نامیده می شد .برای توسعه یک تعریف واضح و آشکار برای حسابداری کم سود توافق کردند .
1.2.1 قیمت گذاری بر اساس فعالیت ABC
روش ABC در واقع پاسخ به استاندارهای نادرست حسابداری آمریکایی بود (کوچتا و تروسکا 2007 ) . روش های ABC با چیزی که در دوره های فعالیت انجام می شد سروکار داشت به جای چیزی که فرستاده می شد .تعدادی از منابع هزینه و گوناگونی گردانندگان هزینه تفاوت های کلیدی ABC وقیمت گذاری سنتی هستند .(وان و شانون 2007 ) در واقع منبع هزینه فعالیت هزینه کلی مربوط به یک فعالیت است .به علاوه , گرداننده هزینه , که تغیرات هزینه هادر منبع هزینه فعالیت در محل دوره را هم تراز می کند ,ویژگی است که بر هزینه عملکرد این فعالیت تاثیر می گذارد .(کندی 1996) هزینه های غیر مستقیم ابتدا به فعالیت ها و سپس به اهداف هزینه هایی (تولید , سروسی یا مشتری )که در خواست هایی برای این هزینه های غیر مستقیم ایجاد می کند را واگذار می کند .(براگمن و هوز 2010) می توان گفت که مدل های ABC روابط نسبی بین محصولات و منابع در محصول و طرح هایشان هزینه مناسب استفاده شد ( بوگدانیو 2009 ) .مراحل بعدی می تواند برای فعالیت بر اساس قیمت گذاری استناج شود
1) شناسایی فعالیت
2) تعیین هزینه فعالیت ها
3) تعیین گردانندگان هزینه فعالیت ها
4) تعیین حجم گردانندگان هزینه
5) تعیین واحد هزینه هر گرداننده /هزینه برای هر فعالیت
6) محاسبه واحد هزینه هر محصول یا سرویس (کوپروکاپ لن 1998) (براگمن و اورآرت 2007 ).(کراموید1998)
1.2.2 فعالیت زمان گرا بر اساس قیمت گذاری
این روش ظرفیت هر بخش یا فرآیند را تعیین می کند و هزینه این ظرفیت منابع گروه ها را در کل هزینه بر اساس زمان مورد نیاز برای اجرای فعالیت را تشخیص می دهد .
اگر درخواست برای کار در این بخش ها یا فرایند ها کاهش یابد , TD-ABC می تواند کمیت منابع منتشر ساخته را تخمین زد .(کاپلن 2006 ) TD-ABC ویژگی های متفاوت یک فعالیت توسط معادلات زمان را بدست می آورد که زمان مصرف شده یک فعالیت عملکرد ویژگی های مختلف می باشد .این مقاله زمان و هزینه فعالیت برای اهداف هزینه گذاری بر اساس ویژگی های هر هدف را تعیین می کند .این واحد هزینه منابع به کار رفته و زمان مورد نیاز برای انجام یک فعالیت 2 ویژگی این متد هستند .رویکرد زمان گرا شامل 6 مرحله می باشد (براگمن و اورآرت 2007 )
1)تعیین گروه منابع ها و فعالیت هایی که استفاده شدند
2) تعیین هزینه های هر گروه
3) تخمین ظرفیت کاربردی هر گروه
4)محاسبه هزینه هر واحد زمان
5)تعیین واحد های زمان مورد نیاز برای هر فعالیت
6)محاسبه هزینه هر معادله
3.2.1 حسابداری کم سود (LA)
مفهومی کم سود دیدگاهی است که فعالیت های غیر ارزش افزوده ای می باشد که تشخیص داده شده در سیستم های تولید کم سود حذف شده است که شامل مجموعه ای از اصول و دستورالعمل می باشد که به منظور کاهش هزینه حذف ائتلاف می باشد و با ساده سازی کل روندهای تولید انجام شده است
(بلک استون و همکاران 2005).پس نه تنها فعالیت ارزش غیر افزوده در روندهای حسابداری همچنین دیگر روندها باید حذف شوند ,ما همچنین سیستم حسابداری خودش باید نتایج تلاش ها در تولید کم سود را تفسیرکند .روش های حسابداری کم سود و ابزارهای حمایتی سه جنبه اصلی ساماندهی کم سود هستند :
مدیریت دیداری , مدیریت جریان ارزش و توسعه پایدار (کندی و ماسکل2007 ) مجموعه ای از ابزارها برای حمایت 5 اصول حسابداری کم سود استفاده شدند .بازنگری کوتاهی از چهارچوب محاسبه کم سود استفاده شدند .بازنگری کوتاهی از چهارچوب محاسبه کم سود شامل اصول ,دستورالعمل ها و ابزار در زیر توصیف شده است :
اصل اول *حسابداری تجاری ساده و کم سود *می باشد.این اصول روش کم سود برای فرآیندهای حسابداری با استفاده از ابزار کم سود از جمله طرح های جریان ارزش ,کایزن و پلان دوچک اکت (PDCA ) رویکرد حل مسئله به کار رفت .رویکرد دوم به روند های حسابداری اشاره می کند که انتقال کم سود را حمایت می کند .کنترل روند های تولید توسط ابزارهای اندازه گیری عملکرد دیداری و امتیاز و همچنین محافظت های هیئت عملکرد جریان ارزش توسعه پایدار انجام می شود .ابزارها هزینه گزاری جریان ارزش توسعه کم سود را از طریق جریان ارزش کل و حسابداری را بر می انگیزد و حسابداری هدف مشخص ابزار دیگری که رضایت مشتری را تضمین می کند .*ارتباط بهنگام و آشکار اطلاعات*
اصل سوم حسابداری کم سود است .مدیریت دیداری توسط هیئت عملکرد دیداری متصل به ابزار صندوقی متصل است .امتیاز صندوق عملکرد عملیاتی و عملکرد مالی در یک سطح را ارائه می دهد .این ابزار همچنین به صورت عمده برای اهداف تصمیم گیری استفاده می شود .صورت حساب درآمد انگلیش پلین بدون داده های غیر آشکار با توجه به هزینه های استاندار ابزار دیگر حمایت کننده این اصل می باشد .گسترش سیاست فروش ,طراحی مالی و عملیات ها SOFP , بررسی ظرفیت و هزینه جریان قیمت ,امتیازات صندوق و طرح های جریان قیمت ابزارهایی هستند که این اصل را نیز حمایت می کنند .در نهایت , حسابداری کم سود باید کنترل حسابداری داخلی را تقویت کند .این اصل توسط ماتریس حذف معامله حمایت می شود که ابزاری برای تضمین تغییرات حسابداری کم سود است همچنین طرح های فرآیند کنترل ها و تنظیمات ساربانز اولسکی SOX را نشان می دهد که در پروژه های توسعه برای کاهش خطرات SOX استفاده می شود .(ماسکل و بالگی 2006)
1.3مباحث
در اینجا ما از تفاوت های بین این روش های مختلف حسابداری بر اساس سه نقش اساسی اطلاعات حسابداری در سازماندهی ها بحث و گفتگو می کنیم : گزارش مالی ,تصمیم گیری و برنامه ریزی و کنترل عملیات و توسعه (کوپر و کاپلن 1998 )
1.3.1 گزارش مالی
گزارش مالی که یکی از اهداف اصلی سیستم حسابداری می باشد از اصول حسابداری کاملاً پذیرفته شده GAAP پیروی می کند .گزارشات توسط ABC و TD-ABC برای GAAP وفق نمی کند و شرکت هایی که از این سیستم استفاده می کنند باید گزارش های تولید سیستم دیگری برای کاربرد های خارجی داشته باشند .در حالیکه گزارش های مالی حسابداری کم سود کاملاً با GAAP مطابقت دارد .گزارش خارجی نیازمندی های گزارش داخلی را تنظیم می کند (بالگی و باسل 2006)
تصمیم گیری و برنامه ریزی
شرکت هایی که برای دستورالعمل اول سیستم ABC انتخاب شدند چندین خط تولید انفرادی و تعداد زیادی محصولات تولید شده در آن خطوط داشتند .محصولات برای کانال های بازاری مختلف به کار برده شد .محصولات کم حجم با حجم بالا محدوده ی وسیعی از درخواست ها را داشت .محدوده ی بیشتر درخواست , تنوع بیشتر اندازه های مختلف محصولات برای تولید و ارسال کالا دارا بود .(کوپر و کاپلن 1988 )
این موجب محیط مدیریت و پیچیدگی مورد نیاز هزینه ها بیشتر شد که باید مدیریت می شد .بر اساس مدل ABC نه تنها هزینه خاصی نداشت باید با توجه به پیچیدگی موجود معین می شد . در نتیجه دیدگاه واقع گرایانه تر محصولات برای حمایت از تصمیم گیری ها فراهم شد .سیستم های ABC مدیران را قادر می ساخت تا محصولات پیچیده ,کم حجم ,حاشیه ای و هر عناصر دیگر که می توانست شرکت ها را با هزینه های اضافی در محصولات شارژ کند را تشخیص دهند .زیر نظر این تشخیص آنها می توانستند تصمیماتی برای توقف تولید این نوع محصولات اتخاذ کنند .شرکت های تنظیم تصمیمات شان و روش هایشان بر اساس چیزی که آنها از ABC یاد گرفته بودند را آغاز کردند .آنها تشخیص دادند که آنها در محصولات پیچیده کم حجم و حجم زیاد نسبت به چیزی قبلاً فکر می کردند رقابتی ترند .اکثر تصمیمات مدیران دیگر بر اساس اطلاعات بدست آمده از ABC اتخاذ شد .برای مثال ،اگر این موجب محیط مدیریت پیچیده و پیچیدگی مورد نیاز هزینه ها ی بیشتر شد که باید مدیریت می شد . بر اساس مدل ABC نه تنها هزینه خاصی نداشت باید با توجه موجود معین می شد .در نتیجه دیدگاه واقع گرایانه تر محصولات برای حمایت از تصمیم گیری ها فراهم شد .سیستم های ABC مدیران را قادر می ساخت تا محصولات پیچیده ،کم حجم ، حاشیه ای و هر عناصر دیگر که می توانست شرکت ها را با هزینه های اضافی در محصولات شارژ کند را تشخیص دهند .زیر نظر این تشخیص آنها می توانستند تصمیماتی برای توقف تولید این نوع محصولات اتخاذ کنند .شرکت ها تنظیم تصمیمات شان و روش ها یشان بر اساس چیزی که آنها از ABC یاد گرفته بودند را آغاز کردند .آنها تشخیص دادند که آنها در محصولات پیچیده کم حجم و حجم زیاد نسبت به چیزی که قبلاً فکر می کردند رقابتی ترند .اکثر تصمیمات مدیران دیگر بر اساس اطلاعات بدست آمده از ABC اتخاذ شد .برای مثال : اگر هزینه های مجموعه از جمله آماده سازی ،سفارشات یا معموله ها بالا بودند ،آنها سعی می کنند با مشتریانشان برای کاهش بسامد این فعالیت ها یا کسب و جر برای ایجاد این هزینه ها را کاهش دهند (گراسو 2005) اطلاعات جدید و دقیق در هزینه محصول و مشتری شرکت ها را قادر می سازد تا محصولات از جمله فعالیت های اضافی که سبب هزینه های تکمیلی می شود را حذف کنند که قیمت هایشان هزینه های اضافی مورد نیاز این فعالیت ها را پوشش نمی دهد .همه ی مثال های ذکر شده در بالا نشان می دهد که تصمیم گیری در سطح تولید انجام می شود .حسابداری کم سود بر اساس تفکر کم سود بستگی به مدیریت سیستم کلی دارد .به عبارت دیگر ، هزینه ها را جمع آوری می کند و اطلاعات حسابداری را در کل جریان ارزش تامین می کند ، که به عنوان کل فعالیت ها برای دریافت محصولات یا خدمات از ایده تا مشتری تعیین می شود .هزینه کلی کل کاو ، دستگاهها و تجهیزات ، مواد و خدمات حفاظتی توسط جریان ارزش محاسبه می شود .داده های هزینه معمولاً به طور هفتگی جمع آوری می شود .و سهمیه کمی یا هیج سهمیه ای از مخارج کلی وجود دارد .(باگلی و ماسکل 2006 ) اطلاعات مالی ،از جمله گزارشات سود و زیان با توجه به سوددهی جریان ارزش گذاری جمع آوری شد .صورت وضعیت در آمد جریان ارزش به عنوان صندوق اولیه در ایجاد اطلاعات مالی برای تصمیم گیری به کار گرفته می شود و درآمد های بودجه ای را بازتاب می دهد که مواد مستقیم و کل کارگران ،دستگاهها و دیگر هزینه های تبادلات برای بدست آوردن سود جریان ارزش را کاهش می دهد .(مورلند و تامسون2007 ) همچنین ،تصمیم گیری روتین از جمله : ایجاد یا خرید ،منابع یابی یک محصول جدید ،تایید محصول ، سوددهی توسط میانگین ابزار از جمله صندوق امتیاز به دست می آید که از هزینه های تدریجی ارزشی را کسب می کند .کل موقعیت های ذکر شده از بالا تاکید می کند که در سیستم حسابداری کم سود ، اگرچه هزینه محصول باید در برخی موارد خاص محاسبه شود ،به طور کلی اساس تصمیم گیری قیمت دهی جریان ارزشی و صندوق امتیاز است که اطلاعات مورد نیاز را در جریان ارزشی جمع آوری می کند .مدل ABC زمان گرا ظرفیت هر بخش یا فرآیند را مشخص می کند و هزینه این ظرفیت را در کار مورد نیاز انجام شد ه در این روند را تخصیص می دهد .این شبیه جمع آوری هزینه در جریان بهایی در حسابداری کم سود می شود .علاوه بر این در سراسر فرآیند یا محصول ،ظرفیت استفاده شده و استفاده نشده روند ها محاسبه شده اند که با* ظرفیت تولیدی* *ظرفیت غیر تولیدی *و ظرفیت در دسترس ارائه شده در صندوق امتیازات در حسابداری کم سود قابل مقایسه است .بنابراین اگر درخواست ها برای کار در این جریان را اداره کنند (کاپلن 2006 ) .یا در هر موارد دیگری از جمله گسترش بازار جدید ،معرفی محصولات جدید ،معرفی محصولات جدید یا افزایش محصول و در خواست های مشتری که مدیران باید با کمبود ظرفیت مواجه شود آنها تصمیم گیرند که چگونه در خواست های در حال افزایش جابه جایی را اداره کنند .همه ی این نمونه ها نشان می دهد که تصمیم گیری درTDABC هر دو سطح پردازش و تولید انجام می گیرد در حالیکه ABC سنتی بر اساس مصرف واقعی می باشد و ظرفیت خالی را تشخیص نمی دهد .
3.3.1 کنترل و بهبود عملیاتی
در متد ABCکاپلن و کوپر اهمیت مقیاس های غیر مالی را تشخیص دادند به خصوص مقیاس های کیفیت و مربوط به زمان ، اما آنها متذکر شدند که مقیاس های مالی باید هنوز نقش کیفیت و مربوط به زمان ،آنها متذکر شدند که مقیاس های مالی باید هنوز نقش مهمی ایفا کند ABC میانگین تلاش های توسعه و برای ارزیابی راندمان عملکرد فعالیت ها را فراهم می کند .(کوپر و کاپلن 1998 ) در عوض داده های هزینه ها وکه معمولاً برای گزارش در زمان واقعی آسان نیست ،مدیریت هزینه از روش حسابداری کم سود بستگی به کیفیت ، کمیت و اطلاعات زمان فعالیت یا روند مستقیم برای کنترل هزینه ها دارد .بنابراین تاکید نسبت به کنترل هزینه می باشد .بنابراین برنامه ریزی هزینه توسعه پایدار فرآیند ها و انجام آنها ،ویژگی های اساسی فرآیندها باید بدون توقف کنترل شود (کیلگرد و همکاران2004) در تولید کم سود ، فرآیندها توسط اندازه گیری عملکرد دیداری در جریان ارزشی کنترل می شوند .فهرست ها و نمودارها برای مقیاس های عملکردی اصلی در سیستم های کم سود به عنوان جابه جایی برای گزارش مالی ایجاد شده از حسابداری سنتی است که توسعه پایدار در گذشته را بر می انگیخته است .در این متد نتایج مالی عابران هستند نه رانندگان (گراسو 2005 ) برای حمایت از توسعه پایدار حسابداری کم سود همچنین از گزارش عملکرد جریان ارزشی استفاده می شد .که گزارش دیداری شامل پروژه های توسعه پایدار است . پروژه های PDCA آغاز شدند و پیشرفت این پروژه ها کنترل شد سزانجام ،*حسابداری کم سود * توسعه کم سود بلند مدت را از طریق اطلاعات و مقیاس های متمرکز کم سود را بر انگیخت .اندازه گیری عملکرد کم سود اساس کنترل در سیستم ارزشی و در کل شرکت بود .(بالگی و ماسکل 2006) ظرفیت عملی عنصر اصلی در روش TDABC است به دلیل ظرفیت استفاده نشده در تخمین محصول قرار دادی ABC و هزینه های مشتری . رویکرد ABC زمان گرا تلاشی برای اجتناب از این تعریف بود . بعد از تعیین ظرفیت عملی برای گروه منابع ،بخش کلیدی دیگر در TDABC واحد زمان برای فعالیت های انجام شده توسط این گروه می باشد ، بنابراین هزینه تولید شده درTDABCبر اساس صرف زمان و واحد زمان باید محاسبه شود .معمولاً واحد زمان توسط مدیر برای دیدگاه استراتژیک استفاده می شود و برای این هدف یک تخمین جدی کافی است اما نکته این است که نادرستی در واحد زمان منجر به مازاد غیر قابل انتظار یا کمبود منابع به کاربرده می شود .(اندرسون و کاپلن 2004 ) واضح است که واحد زمان می تواند مرکز توجه پیشرفت ها و توسعه ها باشد .تحلیل گران اکنون باید منابع مورد نیاز ، کیفیت ، چرخه زمانی فعالیت ها و روند های برانگیختن و دستیابی توسعه ها را کنترل کنند .علاوه بر این حسابداری TDABCمی تواند با استفاده از فقط واحد هزینه و واحد زمان به کار برده شود و صرف زمان تنها دلیل است که هزینه را در روش حسابداری TDABC را ایجاد کرد . هر دوی آنها نشان دهنده ی راندمان فرآیند های تجارت هستند .بنابراین شرکت ها می توانند بر هزینه بالا و روند های ناکارآمد برای تلاش ها ی توسعه تمرکز کنند .بر طبق کل دلایل ذکر شده در بالا به نظر می رسد که هزینه محرک توسعه نیست و TDABC مقیاس های مالی را به عنوان محرک توسعه در نظر نمی گیرد .
نتیجه گیری
در این مقاله ما حسابداری ABC ، ABC زمان گرا و حسابداری کم سود را با توجه به سه نقش اصلی اطلاعات ایجاد شده توسط سیستم های حسابداری را بررسی کردیم.نتایج این بررسی در جدول 1.1 خلاصه شده است .
1