عنوان:
هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا (TDABC)
مقدمه:
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ( ABC )یکی از پدیده های نوینی است که سبب ظهورانقلاب در سیزمینه محاسبه بهای تمام شده محصولات وخدمات شده است این ستم در مدت کوتاهی به جایگاه والایی در بین حسابداران مدیریت دست یافته است . بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا ابتدا این تکنیک را به صورت آزمایشی در بخشی از سازمان خود پیاده کردند و پس از مشاهده نتایج حیرت انگیز کاربرد آن را به کل سازمان تسری دادند نه تنها کمیت سازمان های بکار گیرنده این تکنیک زیاد بود بلکه گستره آن هم اعجاب آور بود برای مثال شرکت هایی از صنایع بانکداری کارخانه های تولیدی .شرکت های نفتی و گازی .بنگاه های دولتی . دانشگاه ها وبسیاری از صنایع دیگر از این تکنیک بهره جسته اند یکی از مهمترین خصایص این تکنیک این است که بیش از آنکه سیستم هزینه یابی برای محصولات باشد ابزاری برای بهبود عملکرد به شمار می آید.
نکته:
هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا ( TDABC) نامیده می شود و طرفداران آن ادعا می کنند که این سیستم به شرکت ها کمک می کند تا هزینه و بهره برداری ظرفیت فرایندها وسود آوری سفارش ها .محصولات و مشتریان را به سرعت تعیین کنند همچنین این رویکرد شرکت ها را قادر می سازد تا به جای کنار گذاشتن سیستم های مدیریت هزینه خود آن ها را بهبود بخشند با استفاده از این رویکرد مدیران به اطلاعاتی صحیح و مناسب درباره سود آوری و هزینه ها دست می یابند.
به گونه کلی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا دارای مزایای زیر است :
1- به سرعت راه اندازی می شود
2- برای انعکاس تغییرات عملیات .تنوع سفارش ها و بهای منابع به راحتی به روز رسانی می شود.
3-از اطلاعات سیستم های یکپارچه برنامه ریزی منابع سازمان استفاده می کند.
4-از طریق مشاهده مستقیم تخمین های زمانی می توان به اعتبار این مدل پی برد.
5-به راحتی اجرای میلیون ها معامله را ارزیابی می کند در حالی که همچنین به سرعت ،زمان های عملیات پردازش و زمان واقعی گزارش فرایند را ارائه کند.
6-به روشنی ظرفیت های استفاده نشده منابع را برای اقدامات مدیریت مشخص کند.
7 -تنوع در سفارش ها و مشتریان سبب افزایش پیچیدگی مدل نمی شود.
چالش های مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
1-با وجود ادعای طرفداران این مدل مبنی بر ارزشمندی آن این سیستم به صورت جامع و گسترده آن گونه که انتظار می رفت بعد از دهه 2000از سوی سازمان ها پذیرفته نشد .
برخی شرکت ها به دلیل مقاومت های سازمانی و رفتاری که معمولا با هر ایده جدیدی همراه است در تطبیق با هزینه یابی بر مبنای فعالیت شکست خوردند وبرخی دیگر از همان ابتدا از پذیرش آن
صرف نظر کردند.
2. با وجود گسترده بودن حجم فعالیت ها در مدلهای (ABC)مدیران میدانند که این مدل قادرنیست تا بشکلی صحیح و به صورت تفصیلی پیچیدگی عملیات های واقعی سازمان را منعکس کند.
3-هنگامی که طراحان سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت دایره المعارف فعالیت سیستم را برای انعکاس اطلاعات تفضیلی تر از فعالیت ها ارائه می دهند نیاز به مدل رایانه ای برای ذخیره و پردازش داده ها افزایش می یابد.
4 – مشکلات و دشواری هایی که در رابطه با تخمین و پردازش داده ها وجود داشت برای اکثر اجرا کنندگان این سیستم ABCآشکار و بدیهی بود.
5-درعمل اجرای سیستم های متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت ((ABCبا مشکلات زیرهمراه بود.
مدیران در خصوص سودآوری به گزارش های ماهانه نیاز داشتند که از عهده سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت خارج بود.
نگهداری سیستم (ABC) مشکل و پر هزینه بود.
-افزایش دقت سیستم مستلزم تعریف فعالیت های زیادی بود.
-به دلیل فصلی بودن برخی از فعالیت ها برخی محرک ها نیازمند جایگزینی یا بازتعریف بودند.
-فرایند مصاحبه و پیمایش با کارکنان پر هزینه و زمان بر بود.
-داده های مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت بر مبنای برآورد شخصی و به روز رسانی آنها دشواربود.
-اکثر مدل های هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک نگرش یک پارچه از فرصت های سودآوری در گستره شرکت را فراهم نمی کردند و بر مبنای موقعیت مکانی بودند.
-مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت به سا د گی قابل به روز رسانی نبود تا با شرایط متغیر و واقعیات اقتصادی تطبیق یابد.
-از آنجا که مدل از پتانسیل ظرفیت استفاده نشده چشم پوشی می کرد از لحاظ تئوری نادرست و غیر صحیح بود.
6-نمازی نیز بیان می کند که مراحل اجرایی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت شامل 8 مرحله است که 4 مرحله آن مربوط به تخصیص اولیه (تخصیص هزینه منابع به فعالیت ها ) و 4 مرحله مربوط به تخصیص ثانویه (تخصیص هزینه فعالیت ها به مو ضوعات هزینه ) می باشد وی بیان می کند هر یک از این مراحل مشکلاتی دارد که به دو گروه عمده مشکلات اجرایی و نگهداری سیستم طبقه بندی و تفکیک می شود.
الف)مشکلات اجرایی:
-شناسایی کلیه فعالیت های سازمان و انتخاب مهم ترین آنها عملی دشوار است.
-تعیین هزینه ها ورفتار واقعی آنها دشوار است .
-تخصیص هزینه های اولیه دشوار است.
-هزینه اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت زیاد است.
ب)مشکلات نگهداری سیستم :
-هزینه آموزش و نگهداری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت زیاد است.
-خطر کهنگی و نادقیق شدن اطلاعات هزینه یابی بر مبنای فعالیت وجود دارد
-سیستم متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت ماهیت برخی فعالیت ها را به روشنی تعیین و محاسبه نمی کند.
-دیدگاه منفی نسبت به هزینه یابی بر مبنای فعالیت وجود دارد.
7- در هر سیستمی ممکن است برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده مفرو ضاتی در نظر گرفته شود.در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت دو فرض وجود دارد:
-هزینه های مربوط به عوامل هزینه مشابه در یک مرکز هزینه جمع آوری می شود.
-هزینه های هر مرکز هزینه دقیقا متناسب با فعالیتی خاص است.
نکته1: براساس فرض اول محرک بهای هزینه هایی که در یک مرکز هزینه جمع آوری می شود یک فعالیت یا گروهی از فعالیت های مشابه و با وابستگی زیاد به یکدیگرند.
نکته 2:بر اساس فرض دوم هزینه های هر مرکز هزینه متغیر بوده و دارای یک رابطه خطی دقیق با عامل آن یعنی فعالیتی معین می باشد واضح است که در مراکز هزینه هم هزینه های متغیر و هم ثابت وجود دارد و هزینه ها محدود به متغیر نیست.
سازوکارهزینه یابی بر مبنای فعالیت زمانگرا:
درسال 2004کاپلان و اندرسون طی مقاله ای که در مجله مطالهات بازرگانی منتشر کردند مدعی شدند مدیران ارشدی که در سازمان های خود (ABC )را در گستره سازمان اجرا کردند این سیستم را پر هزینه غیر عملی محدود کننده و غیر اثر بخش یافته اند. لذا سیستم جدیدی به نام هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمانگرا (TDABC ) معرفی نمودند.
این تکنیک زمان وهزینه کمتری را برای برای جمع آوری و نگهداری داده ها صرف کرده و در عوض زمان بیشتری را جهت حل مسائلی مانند بهبود فرایند های ناکارا شناسایی محصولات و مشتریان غیرسود آور و ظرفیت بلا استفاده صرف می کنند.این تکنیک افزون بر داشتن مزایای حاصل از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت مانند ارتقای سودآوری محصولات و مشتریان .مدیریت بهره برداری ظرفیت و بهبود کارایی فرآیند تولید دارای کاربرد های زیر است:
مرتبط کردن برنامه ریزی استرا تژیک با بودجه بندی عملیاتی
بهبود فرآیند تصمیم گیری
پشتیبانی از سایر تکنیک های بهبود مستمر مانند شش سیگما . مدیریت ناب والگو برداری
حذف پیچیدگی های غیرضروری زنجیره ارزش
نکته:
هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا نسبت به هزینه یابی بر مبنای فعالیت ساده تر .ارزان تر و قدرتمند تر است و فرآیند هزینه یابی را تسهیل می کند.دراین رویکرد برای تخصیص هزینه های منا بع به فعالیت ها نیازی به مصاحبه و پیمایش کارکنان ندارد.
مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا با استفاده از یک چهارچوب کارآمد که تنها نیاز به دو مجموعه است.هزینه های منابع را مستقیما به مو ضوعات هزینه تخصیص می دهد.
1-این مدل نخست هزینه تدارک و تامین ظرفیت منابع را محاسبه می کند.
2-دوم آنکه هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا ظرفیت مورد نیاز هر موضوع هزینه(معمولا برحسب زمان ) را برآورد و از نرخ هزینه ظرفیت برای پیشبرد و تخصیص هزینه های منابع دایره به موضوعات هزینه استفاده می کند.
مقایسه دو مدل (ABC) و (TDABC)
هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
در روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت نخست تیم پروژه با سرپرستان و کارکنان دایره ها مصاحبه به عمل می آورد تا از فعالیت های متفاوتی که در دایره انجام می شود اطلاع کسب کند .
هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا :
هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا درمرحله اول از شناسایی فعالیت درمدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت صرف نظر می کند بنابراین هزینه های دایره را به فعالیت های متعددی که در دایره اجرا می شود تخصیص نمی دهد. رویکرد زمانگرا همچنین از فعالیت پیمایش کارکنان عبور می کند وبا استفاده از معادلات زمانی هزینه های منابع را مستقیما و به شکل خودکار به دایره مربوط تخصیص می دهد.
نرخ هزینه ظرفیت = = 0/9
دومین تخمین مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا برآورد ظرفیت مورد نیاز اجرای هر فعالیت است .هنگامی که انجام یک فعالیت همانند راه اندازی ماشین و غیره…زمان تقریبا یکسانی طلب می کند.
تیم هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا برای سه فعالیت مرتبط با مشتری زمان های زیر را برآورد کرده است .
پردازش هر سفارش مشتری = 8 دقیقه
بررسی و پیگیری شکایات و در خواست مشتریان = 44 دقیقه
هر بررسی اعتبار مشتریان = 50 دقیقه
567000
630000
تیم پروژه برای سه فعالیت دایره خدمت رسانی به مشتری نرخ محرک هزینه را محاسبه می کند :
جدول زیر هزینه هر فعالیت را در مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا را نشان می دهد.
قدرت پیش بینی مدل (ABC)
با این که مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا نخست براساس داده های گذشته برآورد می شود ،اما معجزه اصلی آن کمک به پیش بینی آینده است. شرکت طی دوره می تواند مدل هزینه یابی برمبنای فعالیت زمان گرا را به عنوان یک مدل هزینه یابی استاندارد به کار گرفته وبر پایه نرخ های استاندارد که در سطح ظرفیت قابل استفاده محاسبه شده اند هزینه ها را به سفارش ها و مشتریان تخصیص دهد .
نکته:
مدل (TDABC) حداقل دارای دو مزیت عمده نسبت به مدل (ABC)است :
1-اول این که یکی از مراحل پیچیده درمدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت یعنی مرحله تحصیص هزینه منابع به فعالیت ها را حذف می کند .
2-می توان بیشتر منابع سازمان را که دارای ظرفیت های قابل تشخیص اند در یک معادله زمانی خلاصه کند.
مقایسه مراحل دو سیستم (ABC) و (TDABC)
معادلات زمانی:
به کمک روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا به سادگی می توان تغییرات و نوسانات انواع متفاوت فعالیت ها را به راحتی در سیستم هزینه یابی اعمال کرد این ویژگی از مهم ترین برتری های این سیستم نسبت به هزینه یابی بر مبنای فعالیت است .که انعطاف بسیار کمی در خصوص تغییرات از خود نشان می دهد و تغییر در فعالیت ها به صرف زمان و هزینه های زیادی نیاز دارد اما سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا مدلی از هزینه یابی را فراهم می کند که به سرعت وبا کمترین هزینه با تغییرا ت در فرآیند ها و محیط بیرونی تعدیل شدنی است .معادلات زمانی به راحتی می توانند آثار مربوط به فعالیت ها .محصولات و فرآیندها ی جدید را اعمال و سیستم هزینه یابی را به روز کنند این معادلات موجب می شود که در اثر چنین تغییراتی به جای کل مدل هزینه یابی فقط قسمتی از مدل هزینه یابی تغییر یابد.
معادلات زمانی به راحتی می توانند پیچیدگی های فرآیند تولید را ساده و عملیات هزینه یابی را عینی تر و ساده تر کند .
برخلاف مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای در نظر گرفتن چنین افزایشی که به واسطه پیچیدگی فعالیت به وقوع پیوسته به یک بسط هندسی نیاز دارد .
همچنین معادلات زمانی یک مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا برای مدیران این امکان را به وجود می آورد تا آینده را شبیه سازی کنند.
به روز رسانی مدل :
مدیران برای انعکاس تغییراتی که در شرایط عملیاتی به وجود می آید به سادگی می توانند مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا را تغییر داده و به روز کنند همان گونه که پیشتر ذکر شد هنگامی که فعالیتی به مجموع فعالیت های یک دایره اضافه می شود نیازی به مصاحبه مجدد با کارکنان مربوط نیست زمان واحد مورد نیاز فعالیت جدید به سادگی برآورد می شود.
نکته:
مدیران همچنین به سادگی می توانند نرخ های عامل هزینه را به روز کنند .
نکته:
دو عامل باعث تغییر یک نرخ عامل هزینه می شود :اولین عامل تغییر در قیمت منابع تامین شده است که نرخ هزینه ظرفیت را تحت تا ثیر قرار می دهد
مثال :اگر کارکنان با یک افزایش 8 درصدی در حقوق و دستمزد خود مواجه شوند نرخ هزینه ظرفیت از 0/9 به 0/97 افزایش می یابد .
نکته:
به روز رسانی مدل های هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا نه بر اساس تقویم بلکه با به روز رسانی آنی وقایع صورت می گیرد.
نکته:
هرگاه تحلیل گران اطلاع یابند که تغییر معناداری در سطح هزینه های منابع مصرفی ایجادشده یا میزان خود منابع صرف شده تغییر یافته است آنگاه آنها نرخ هزینه ظرفیت را می توانند به روز کنند .
نوآوری هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا:
کاپلان و اندرسون(2007) بیان می دارند که برخی با استناد به این ادعا که مدل سنتی هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) همواره این قابلیت را داشته که از عامل زمان به عنوان یک عامل هزینه استفاده کند، سعی کرده اند تا نوآوری هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا(TDABC) را کوچک بشمارند. آنها به نقش عامل های مدت زمان در مدل مرسوم هزینه یابی بر مبنای فعالیت استناد می کنند.( ایده ای که رابین کوپر ارائه و معرفی کرد).
کوپر استدلال کرد هنگامی که منابع مورد نیاز برای انجام هر فعالیت تغییر پیدا کند همانند زمانی که تعدادی از دفعات راه اندازی نسبت به سایرین پیچیده تر و دشوار تر باشد و یا هنگامی که پردازش برخی از سفارشات مشتریان نسبت به سایرین، زمان و کوشش بیشتری نیاز داشته باشد- سیستم های هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) برای تخمین زمان مورد نیاز اجرای هر فعالیت از عامل مدیریت زمان استفاده می کنند.
با این حال سیستم های متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) از عامل های مدت زمان به شیوه ای کاملا متفاوت نسبت به نقش زمان در سیستم های هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا(TDABC) استفاده می کنند.
سیستم های متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) عامل های مدت زمان را در دومین مرحله از فرآیند تخصیص هزینه به کار می برند.یعنی پس از آنکه هزینه های منبع به فعالیت های متفاوت تخصیص یافت.
عامل مدت زمان البته به افزایش صحت مدل متداول هزینه یابی بر مبنای فعالیت می انجامد.
نکته مهم این است که هزینه استفاده از عامل های مدت زمان در مدل هزینه یابی متداول ABC بالاست و افزون بر هزینه بالا پیش از بکارگیری عامل تکرار، هزینه یابی های منبع به فعالیت تخصیص می یابند. عامل های مدت زمان اگرچه به افزایش صحت مدل ABC منجر می گردند اما در یک مدل مرسوم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هزینه بالای ناشی از هدایت هزینه ها به فعالیت حذف نمی شود.
برعکس، نوآوری هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا(TDABC) از زمان برای هدایت و پیشبرد مستقیم هزینه های منابع به موضوعات هزینه استفاده و در کل مرحله تخصیص هزینه های منابع به فعالیت ها را حذف می کنند.
پیاده سازی مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا(TDABC)
شکل زیر، پیاده سازی مدل TDABC را در سطح کل سازمان نشان می دهد:
فاز1: آماده سازی
دامنه مدل را تعیین می کند. پیاده سازی ابتدایی ABC معمولا بصورت یک مطالعه پایلوت در یک قسمت یا شعبه و به ندرت برای کل سازمان انجام می شود. مطالعه پایلوت فرصتی برای افشای منابع و هزینه پیاده سازی مدل فراهم می کند که می توان در ابتدا و به سرعت از هزینه بالا، ریسک و زمان لازم برای ساخت یک مدل در سطح سازمان آگاهی یافت. با مشخص شدن دامنه، تیم پروژه تاریخ های شروع و پایان، هزینه و منابع برای داده هایی را که باید جمع آوری شود را برآورد می کند.ترکیب تیم پروژه نیز در فاز 1 تعیین می شود.
شکل زیر یک تیم متداول پروژه TDABC را نشان می دهد.
دانشگاه
دانشکده
بخش
کلاس
دانشجو
استاد
فهرست دانشجویان
بخش ها
ABC ساختار سنتی
فاز2: تجزیه وتحلیل داده ها
مدل TDABC به جمع آوری اطلاعات مربوط به تراکنش های تفصیلی و داده هایی در سطح های گوناگون نیاز دارد تا بتواند به امکانات بالقوه خود برای رسیدن به دقت بیشتر تحقق بخشد. با این گونه داده های تفصیلی شرکت می تواند برای هر مشتری، سفارش و هر قلم در خط هزینه انجام کار، تعمیر و نگهداری، عملیات شبکه و فرایند های کنترل را برآورد کند.
برای استخراج داده های تراکنش، تیم TDABC باید از دایره IT بخواهد تعریف های فیلد منابع داده هایی را که بوسیله مدل TDABC قابل دسترش می شوند ارائه کنند.
استخراج داده های مالی و عملیاتی
تیم پروژه با دایره مالی برای شناسایی هزینه های دایره ها و فرایندهایی که باید در مدل مد نظر قرار کیرند، همکاری و دامنه پروژه، دایره ها و فرایندهایی را که باید تجزیه و تحلیل شوند مشخص می کند.
برای نمونه، یک مدل پایلوت برای توزیع کننده ای که می خواهد سودآوری فروشنده را بسنجد به داده های هزینه ای از دایره ها و فرایندهایی نیاز دارد که با فروشندگان و محصولات آنها تعامل می کنند.
پرونده های داده های متداول مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا
فاز3: ساخت مدل پایلوت
ساخت مدل اولیه آزمایشی، نقطه اوج همه کارهای انجام شده تا کنون است. در این فاز، تیم پروژه از معادلات زمانی برای تشخیص داده های هزینه ای فرایند و دایره به اهداف هزینه ای مانند: محصول در خط تولید، سفارش ها، SKUها و مشتریان استفاده می کند. تیم یاد می گیرد که چگونه گام های زیر را که بعدا به سطح کل شرکت تعمیم داده خواهد شد، دنبال کند:
ارتباط دادن داده های مالی دفتر کل به دایره ها
ارتباط دادن هزینه های کامل دایره ها به یک یا چند فرایند
انعکاس دادن داده های تراکنش در معادله زمانی
لحاظ کردن برآوردهای زمان و معادله زمان برای هر فرایند
تخصیص هزینه های کامل فرایند به اهداف هزینه ای بر اساس معادلات زمان
محاسبه هزینه و سودآوری بر حسب سفارش ها، (SKUها)، فروشندگان و یا مشتریان.
گام سوم صحنه را برای تعمیم پذیری مدل به کل سازمان فراهم میکند وتیم رابا توانمندی نرم افزار TDABC نیز اشنا می سازد وتضمین میکند که مدل کارهای زیر را انجام دهد:
سفارش ها واقلام مربوط به خط تولید را به عنوان اهداف هزینه ای تلقی کند.
داده های تراکنش را استخراج نماید.
معادلات زمانی با محرکات چند گانه را در نظر بگیرد.
هزینه های دفتر کل را به دایره ها ارتباط دهد.
به پردازش بانکهای اطلاعاتی بزرگکه به انها دسترسی دارد بپردازد.
ظرفیت منابع را هنگام محاسبه نرخ های محرک هزینه لحاظ کندواستفاده ازظرفیت را ارزیابی کند.
پیچیدگی کسب وکار را،به گونه ای که نگهداری ان آسان باشد مدل سازی کند.
اعتبار بخشی مدل
پس از اینکه مدل ساخته و اجرا شد،تیم پروژه باید آن را به طور مالی وعملیاتی اعتبار بخشی کند.برای اعتبار بخشی مالی،هزینه های تخصیص یافته از طریق مدل باید باداده های دفتر کل تطبیق داده شوند.
بسیاری از مدلهایTDABCدرابتدا محاسبات هزینه ظرفیت را به گونه فشرده انجام می دهندوفقط هزینه های ماهانه یافصلی دفتر کل را به مدارک مربوط به اهداف هزینه ،براساس درصد نسبی زمان صرف شده از طریق همه تراکنش هابه هدف هزینه تخصیص می دهند. جدول زیر جریان هزینه ها رابرای یک توزیع کننده فولاد نشان میدهد.
حسابهای دفتر کل معادله هزینه یابی بر مبنای زمان گرا درآمدها هزینه های مستقیم
انعکاس در
اجاره
برق و نیرو
حقوق و دستمزد
ملزومات
آگهی
غذا
پذیرایی
مسافرت
1.2میلیون دلار
فروش
طراحی
انبارها
حمل و نقل
حسابداری
خرید
پیشنهاد مناقصه
طراحی CAD
پختن
بریدن
قطعه کردن
تحویل
ارسال صورت حساب
خرید کالا
مشتریان
سفارش ها
محصولات
ماتریس های شرکتی
مکان و خرید مشتری
مکان و خرید محصول
مکان و خرید منطقه
مکان و خرید فروشنده
اگر – آنگاه
دفتر کل
دایره ها
فرایند ها
اهداف هزینه
محاسبه سودآوری
1.2میلیون دلار
1.2میلیون دلار
1.2میلیون دلار
1.2میلیون دلار
اعتبار بخشی عملیاتی
دقت برآوردهای معادلات زمانی راکنترل میکند.تیم پروژه می کوشد زمان های کل محاسبه شده فرایند یا دایره به وسیله مدل را با زمان های در دسترس براورد شده مقایسه نماید .
تهیه طرح های اجرایی آزمایشی برای مدیریت
پس از اطمینان از اعداد تیم پروژه می تواند داده ها را با عمق بیشتررا به منظوردسترسی به بهبود سودآوری،تجزیه وتحلیل کند.در این راستا تیم می تواند ویژگیهای سفارش های سود آوردر مقایسه با سفارشهای غیرسودآور،قراردادها،SKU ها و مشتریان را شناسایی نماید و اقداماتی را برای متحول سازی عناصر غیر سودآور به سودآور انجام دهد.افزون بر این تیم پروژه می تواند آینده نگری کند وبا استفاده از پیش بینی های فروش وتولید آینده،پیش بینی نماید که احتمالا کمبود منابع در کجا پیدا خواهد شد .جدول زیربرخی از اقدامات راهبردی وعملیاتی را،که شرکتها با استفاده از داده های مدل TDAB مورداستفاده قرار داده اند جمع بندی می کند.
چگونه از مدل های هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا استفاده شده است:
فاز4:اجرایTDABC در سطح سازمان:
آسان ترین اجرا در سطح سازمان هنگامی اتفاق می افتد که مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا(TDABC)در سایت شرکتی که دارای امکانات چند گانه است ساخته می شود مانند یک بانک که دارای شعبه های یکسان متعدد است.
ساختار مدل در سایت پایلوت، به عنوان الگو می تواند برای داده های دیگر نیز عمل کند،زیرا تعریف فرایندها ،دایره هاومعادلات زمانی برای فعالیت ها در کل سازمان مشابه خواهد بود.برای نمونه شرکت تولید فلز را در نظر بگیرید که40 مرکز خدماتی در ایالات متحده آمریکا دارد.
این شرکت، مدل های پایلوت را در سه مکان ساخت وکار انجام شده در درون هر یک ازآنها مشاهده کرد.شرکت معادله زمانی از تاسیسات پایلوت را،که در برابرداده های واقعی مالی و سرشماری اعتبار بخشی شده بود،به کار گرفت.کارکنان عملیاتی به طور ساده وسریع معادلات را برای پارامترهای اختصاصی هر یک از تاسیسات شرکت بومی سازی کردند.
در شرکت هایی که ناهمگونی بیشتری دارند،تیم پروژه پایلوت تبدیل به گروه مشاور برای اجرا در سطح کل سازمان می شود.در این حالت آنها برای هر یک از تا سیسات وکارخانه ها تیم پروژه تعیین می کنند.
دریاها و دریاچه های بزرگ
تخصیص معادلات و الگوریتم ها اعتبار بخش آموزشی کلی
ساختار مدل
جریان فرایند
هزینه های فعالیت
فعالیت مدلسازی
فرصت داده
درخواست داده
مستندسازی
داده های وارد شده مدل های آموزشی
اروپا
نیوانگلند
وسترن و بوئنگ
میدوست و سنترال پلینر
ساترن
نورس ایست
بومی کردن الگوها در مکان های مشخص
الگوهای عمومی
معایب سیستم TDABC
1.محاسبه نرخ هزینه منابع دارای مشکلات زیر است:
الف)فعالیت های مربوط به یک دایره در مرحله اول پیاده سازی سیستم تعیین نمی شود.
ب)یک نرخ هزینه منابع کلی برای کلیات یک دایره(به فعالیت ها)تعیین می شودوشبیه به روش سنتی هزینه یابی(قبل از پیدایشABC) عمل میکند.
ج)تعیین ظرفیت عملی ونرخ های هزینه ظرفیت عملی دشوار است.
د)فقط از عامل زمان به عنوان محرک هزینه استفاده میکند.لذا مجددا به روش های تک مبنایی، که قبل از پیدایشABC به کار برده می شد،باز می گردد..
2.کاربرد TDABCبه دلیل استفاده از یک محرک هزینه(زمان)محدود است ودر شرایطی که محرک هزینه بر مبنای زمتن نباشد،غیرعملی است.
3. پیش بینی مدیریت (یا سیستم اجراییTDABC)از زمان صرف شده بابت انجام کارنه تنها ممکن است دقیق نباشد،بلکه به پیچیدگیهای سیستم نیز می افزاید،زیرا در این صورت طبق اصل تئوری نمایندگی وسیستم های اطلاعاتی،پارازیت اطلاعات افزایش می یابد وریسک دقت اطلاعات نیز بالا می رود.
4.هزینه اجرای سیستم TDABCبیشتر از هزینه سیستمABCسنتی می شود،زیرا ایجاد زیر ساخت های اطلاعاتی(مانندERP)،نگهداری و پردازش سیسیتم نیز پر هزینه است.
5.سیستم صرفا به تعیین بهای تمام شده محصولات وخدمات می پردازدو جهت تصمیم گیری مدیران نمی تواند مستقیما به کار برده شود.
6.سیستمTDABCجزء سیستم های یکپارچه نیست.بنابراین در صورت استفاده ازTDABCشرکت ها باید همچنان به صورت سیستم های جزیره ای عمل کنند.
مزایای سیستم PFABC
1.فعالیت ها را درمرحله اول تعیین میکند.
2.رفتار هزینه های مربوط به هر فعالیت (انعطاف پذیر وتعهد شده)را نیز برای هر فعالیت مشخص می سازد.
3. از اطلاعات بودجه ای (استاندارد)به عنوان یک چهار چوب استفاده میکند تا انحرافات را مشخص سازد.
4.نه تنها یک سیستم بهای تمام شده واقعی است،بلکه یک سیستم کنترل عملیات محسوب می شود.
5.حالت سیستم یکپارچه را دارد،به این معنی که نیازی نیست شرکت یک سیستم بهای تمام شده ویک سیستم جداگانه برای ارزیابی عملیات داشته باشد.
6.انحرافات مهم و انحرافات بهروه وری دایره(سازمان)را نیز مشخص میسازد.
7-منابع استفاده شده ونیز منابع استفاده نشده را نیز مشخص میسازد.
8-برای سازه پیچیده در تولید وخدمات بکارگیری معادلات زمانی بکار می رود.
9-برای پیش بینی آینده ،با ایجاد مدل های ریاضی مناسب،بکار میرود.
با تشکر از توجه شما