فصل پنجم هزینه یابی بر مبنای فعالیت Activity Based Costing
حسابداری مدیریت
اردیبهشت 94
1
تاریخچه پیدایش سیستم ABC
تاریخ پیدایش سیستم ABC به کار مطالعاتی پرفسور جانسون و کاپلان در دهه 1980برمی گردد آنان در کتابی به نام اطلاعات نامربوط ،ظهور و سقوط حسابداری مدیریت ، فعالیت ها را منشاء ایجاد هزینه دانسته و پیشنهاد کردند محصولات (یا مشتریان ) به میزان استفاده از فعالیت ها ,بایستی هزینه های مربوط را متحمل شوند .
این سیستم به جای پرداختن به عوارض ، نشانه ها و معلول ، به علت وقایع می پردازد و علت ایجاد هزینه تولید و فعالیت را کالبد شکافی می کند ، اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی یا ارزش افزوده نباشد ، زمینه حذف ، بهبود و یا تعدیل آنرا فراهم می کند.
2
تعریفی کوتاه از هزینه یابی بر مبنای فعالیت Activity Based Costing
هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که به وسیله آن هزینه منابع را به موضوع هزینه مانند کالا ، خدمت یا مشتری (بر اساس فعالیت انجام شده مربوط به هزینه )تخصیص می دهند.
– فرض این روش بر این است که : کالاها یا خدمات نتیجه فعالیت هستند و در فعالیت ها از منابعی استفاده می شود که موجب منظور شدن هزینه ها می شوند .
– دراین روش هزینه منابع را برمبنای فعالیت های مورد استفاده یا منابع به مصرف رسیده (عامل مصرف منابع ) تخصیص می دهند و هزینه فعالیت ها را بر مبنای فعالیت های انجام شده برای موضوع هزینه (عامل مصرف فعالیت ) تخصیص می دهند .
3
علت به وجود آمدن ABC چه بود ؟
از جمله دلایلی که باعث به وجود آمدن این سیستم هزینه یابی گردید این بود که رقابت در بازار زیاد شد و بعضی از شرکت ها متوجه شدند که بعضی از رقبای آنان در حالی که قیمت های خود را پایین آورده اند ولی باز هم سود دارند .
ولی چطور این قیمت پایین هزینه های این شرکت ها رو پوشش میدهد یا چطورآنها به این قیمت رسیده اند؟؟!!
قیمت بر اسا س چه چیزی تعیین میشود ؟…بهای تمام شده
پس باید به سراغ سیستم تعیین بهای تمام شده برویم .
اما سوال اساسی این است که :
4
چه قسمتی از این سیستم ایراد دارد؟
هزینه هایی که مستقیم به محصول یا خدمت تخصیص داده میشوند به نظر نمی اید که مشکلی داشته باشند چون به طورمثال دقیقاً معلوم است که یک محصول چقدر مواد مصرف کرده است…
اما هزینه های غیر مستقیم که به آن سربارمی گویند از انواع زیادی هزینه تشکیل شده که تخصیصش به محصول ناعادلانه و بی منطق است…
5
در اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در یک واحد تولیدی هزینه های سربار را به موضوع هزینه (مانند کالاها یا خدمات ) تخصیص می دهند و برای انجام دادن این کار منابع و فعالیت ها و نیز هزینه ها و مقدار مورد نیاز برای تولید محصول را تعیین می نمایند.
درهنگام استفاده ازعامل هزینه مصرف منابع ، شرکت می کوشد هزینه های منابع به مصرف رسیده به وسیله فعالیت ها یا مراکز فعالیت را مشخص نماید و بعدازآن هزینه یا بهای تمام شده یک واحد فعالیت رامحاسبه می کند.
شرکت برای تخصیص هزینه یک فعالیت به کالا ها یا خدمات هزینه فعالیت را در مقدار فعالیت به مصرف رسیده در هر موضوع هزینه ضرب می کند .
6
علل جذابیت و رواج سریع روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت
-اول این که تغییرات در بسیاری از سازمانهای تجاری در طی دهه 1980 خیلی زیاد بود. تولید به کمک رایانه، استفاده از سامانه های تولید منعطف، کنترل کیفیت جامع و روشهای تولید بهنگام، همگی تغییرات سریعی بودند که در این دهه رخ دادند. تمام این عوامل، باعث پیدایش محیطی متغیر شدند که روشها و ایده های جدید نیازداشت.
-دوم اینکه، تلاش های تولید کنندگان برای تهیه محصولات متنوع تر، مشتری پسندتر، با کیفیت بالاتر و نیز پاسخگویی سریع به مشتریان باعث به کارگیری سرمایه گذاری بیشتر و درنهایت منجر به تغییر ساختار بهای تمام شده در بسیاری از شرکتها شده است.
-سوم این که با مکانیزه شدن فرایندهای تولید و کاهش هزینه های دستمزد مستقیم، هزینه های سربار، اهمیت بیشتری پیدا کرده و شیوه تسهیم آن مورد توجه خاص قرار گرفته است.
7
ایراداتی که بر تخصیص سربار به روش سنتی وارد شده است
1- ممکن است برای محصول مثلاً مبنای ساعات کار ماشین مبنای درستی نباشد… یا اگر هم درست باشد کامل نباشد…چون محصولات مختلف برای ساخته شدن ممکن است بیش از یک نوع فعالیت را نیاز داشته باشند…
پس اگربیاییم برای تخصیص هزینه های سربار فقط یک نوع مبنا مثلاً ساعات کار ماشین رامبنا قراربدهیم تخصیص سربار به آن محصول معلوم است که درست نیست.
8
مثلاً برشکاری و بازرسی دو نوع فعالیت هستند که برای ساخت یک محصول انجام میشوند… ساعت کار ماشین برش برای تخصیص هزینه برش مبنای مناسبی است اما… برای هزینه بازرسی تعداد دفعات بازرسی مبنای مناسبی می باشد نه ساعات کار ماشین.
2- در روش سنتی هرچه حجم تولید یک محصول بالا برود سربار بیشتر میشود و در نتیجه بهای تمام شده ی بیشتری به محصول تخصیص داده میشود و این منطقی نیست …
چون ممکن است یک کالا تولیدش پیچیدگی های زیادی داشته باشه ولی با حجم کم تولید بشود در نتیجه بهای تمام شده ی کمتری میگیرد…و اگر مدیر بر اساس بهای تمام شده ی محصول قیمت فروش را تعیین کند که دیگربسیار ناعادلانه خواهد بود!!!
9
اما روش ABCمیگوید بهای تمام شده ی محصولی باید بیشتر بشود که برای تولید آن محصول وقت بیشتری گذاشته اید…تکنولوژی و مهارت بیشتری مصرف کردید و تولید آن پیچیدگی های بیشتری داشته نه فقط این که از نظر حجم تولید تعداد یا مقدارش بیشتر باشد و این معیار منطقی و عادلانه است…
10
مروری بر سیستم هزینه یابی سنتی و مزایای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت :
زمانی که شرکت ها به تخصیص درست و مناسب تر هزینه های غیر مستقیم تولیدی(سربار) نیاز پیدا کردند ، توجه جدی محافل دانشگاهی و حرفه ای به رابطه ی بین فعالیت هابیشتر جلب شد.
دلایل این توجه :
1) تغییرات نوینی که در دنیا برای معرفی فن آوری مدرن ، سیستم های اطلاعاتی هوشمند ، خبره و قابل انعطاف و راه کارهای تولیدی جدید در کشورهای مختلف رخ داده بود.
2) تغییر فلسفه ی فکری بسیاری از مدیران ، که علاوه بر سودآوری ، رقابت در سطح جهانی ، افزایش رضایت مشتریان در سطح بین المللی ، تاکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزء اهداف اولیه و اصلی مدیران قرار گرفت.
11
3 ) کاهش هزینه های پردازش اطلاعات به دلیل بهبود مستمر و افزایش کاربردهای فن آوری اطلاعات. 4) افزایش بازار رقابتی که تخصیص منطقی و درست هزینه های تولید را ایجاب می کرد. 5) افزایش تنوع محصول که برای حفظ محدوده ی صرفه جویی ها و افزایش سهم بازار بود. سیستم های سنتی هزینه یابی به دلیل روش های مورد استفاده برای تسهیم هزینه های غیرمستقیم تولید(سربار) با به کارگیری یک مبنای واحد(معمولاً ساعت های کار مستقیم)هزینه های محصول راتحریف می کند.
12
مراحل اجرای روش ABC
– شناسایی فعالیتها(اولین و مهمترین مرحله)
– شناسایی منابع(هزینه ها)
– شناسایی خروجی ها
– شناسایی محرکهای هزینه و محرکهای فعالیتی
– تخصیص منابع مصرف شده(هزینه ها) به فعالیتها و سپس تخصیص فعالیتها به خروجی ها (محصولات و خدمات)
13
14
تعریف فعالیت :
هر عملی که به منظور تولید،توزیع و ارائه خدمات انجام شود و ماهیت تکراری داشته باشد فعالیت یا کار نامیده می شود.
مثلاً دریافت سفارش از مشتری،سفارش مواداولیه وقطعات،خرید مواد اولیه و قطعات،جابه جایی مواد درانبار؛جابجایی مواد وقطعات به خط تولید،تنظیم ماشین آلات برای تولید،عملیات تولید،بازرسی کالاهای تولید شده،بسته بندی محصول تولید شده،ارسال محصول…
15
برای تجزیه و تحلیل هزینه ها فعالیتها را به 4 دسته تقسیم می کنند:
1)سطح واحد محصول
2)سطح گروه محصول
3)سطح پشتیبانی محصول
4)سطح امکانات و تسهیلات
1)سطح واحد محصول : این نوع فعالیت برای هر یک از واحد های محصول باید انجام شود مثل فعالیت ماشین کاری برای محصولات شرکتی که لازم است هریک از واحدهای محصول مدتی از زمان ماشین را صرف کند .
16
2) سطح گروه محصول : این قبیل فعالیتها برای یکایک واحد های محصول انجام نمی شود بلکه برای گروهی از محصولات انجام می پذیرد مثل دریافت و بازرسی ، جابه جایی مواد ، کنترل کیفیت ، بسته بندی و حمل و….
3)سطح پشتیبانی محصول : این طبقه شامل فعالیت هایی است که برای پشتیبانی تمامی خطوط تولید ضروری است مثل فعالیت مهندسی
4)سطح امکانات و تسهیلات : فعالیت های این سطح برای انجام فرایند کلی تولید ضرورت دارد مثل حقوق مدیران کارخانه ، استهلاک کارخانه ، مالیات و عوارض بر اموال ، نگهداری کارخانه و بیمه
17
18
مزایای سیستم ABC
.1بهبود سیستم هزینه یابی وتخصیص هزینه های شرکت به طورمطلوب تر
2. تعیین بهای تمام شده و قیمت گذاری محصولات به طورمنطقی ترودقیق تر
3. کنترل عملیات شرکت وبرنامه ریزی کارآتر، صحیح ترودقیق ترمدیریتی
4. کمک به تصمیم گیریهای کارآتر، صحیح ترودقیق ترمدیریتی
5. ارزیابی صحیح ترازعملیات مالی مدیران
19
6. شناسایی فعالیتهای هزینه زا وفاقد ارزش
7. امکان وجود کنترل هزینه ها موجب تغییرنگرش بسیاری ازمدیران نسبت به هزینه های سربارمی شود.
8. ایجاد شرایط لازم برای افزایش سهم بازار
9. توجیه حاشیه فروش وتسهیل رقابت
10. تصمیم گیری درخصوص تولید یا توقف تولید
11. عملی کردن مفهموم مشتری مداری
20
معایب سیستم ABC
.1هزینه های گزاف ناشی از تعداد مراکز فعالیت وعوامل هزینه زا
2. استمرار ضرورت تخصیص برخی هزینه ها براساس معیارهای قراردادی مبتنی برحجم
محدودیتهای اجرای ABC:
.1فرهنگ جامعه نسبت به روش هزینه یابی برمبنای فعالیت
2- فرهنگ مدیران نسبت به روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت
3-هزینه اجرایی بالا
21
با تشکر از توجه شما
22