بنام یلدایِِ پاییز
1/30
فصل یازدهم
کنترل اقلام بهای تمام شده
2/30
تهیه کنندگان:
استاد گرامی:
کنترل اقلام بهای تمام شده
3/30
4/30
مقدمه
یکی از وظایف اصلی حسابداری مدیریت کمک به تصمیم گیری های کنترل می باشد. تصمیم گیری های کنترل هنگامی آغاز میشود که حسابداری مدیریت، انحراف اقلام بهای تمام شده واقعی را از اقلام طرح ریزی شده( بودجه شده) گزارش کند.
نکته: وظیفه حسابداری مدیریت تهیه گزارش هایی ست که بر نتایج مالی تاکید دارد.
دامنه وظایف مدیریت وسیع تر از کنترل نتایج مالی می باشد.
5/30
انواع طبقه بندی اقلام بهای تمام شده
مخارج قابل کنترل در مقایسه با مخارج غیرقابل کنترل
مخارج مهندسی در مقایسه با مخارج برنامه ریزی شده و مخارج ظرفیت
6/30
مخارج قابل کنترل
قابلیت کنترل اقلام بهای تمام شده ارتباط نزدیکی با سنجش مسئولیت دارد. به این معنا که انحرافات نتایج مالی واقعی از نتایج طرح ریزی شده به مدیرانی گزارش می شود که در قبال تغییر نتایج واقعی اختیار و مسئولیت دارند. یعنی مدیرانی که تصمیمات آنان می تواند نتایج واقعی را به گونه ای تغییر دهد.
در راستای بحث کنترل اقلام بهای تمام شده مدیران باید بتوانند تصمیماتی اتخاذ کنند که به تغییر مقادیر مصرف یا بهای پرداختی برای این گونه اقلام منجر شود. در صورت وجود چنین توانایی هایی اقلام بهای تمام شده تحت بررسی، قابل کنترل نامیده می شود.
در غیر این صورت، اقلام مورد بحث در این سطح مدیریت، غیر قابل کنترل محسوب می گردد.
7/30
ظوابط طبقه بندی اقلام بهای تمام شده به مخارج مهندسی، برنامه ریزی شده و ظرفیت
میزان دقتی که در تعیین ارتباط بین ستانده(محصول) یک فرایند و نهادهای آن(عوامل تولید) میتوان بکار برد.
مدت زمانی که از لحظه ورود نهاده به فرایند تولید، سپری می شود تا ستانده کامل گردد.
نکته: در کلیه فرایندهای تولیدی یا خدماتی، نوعی ارتباط بین نهاده و ستاده قابل تشخیص است.
برای مثال: ستاده یک فرایند تولیدی، محصول تولید شده و ستاده یک فرایند خدماتی، خدمت ارائه شده می باشد.
8/30
مخارج مهندسی
به گروهی از اقلام بهای تمام شده که ارتباطی مشخص و فیزیکی بین نهاده های مربوط به آنها و ستاده(محصول) وجود داشته باشد، مخارج مهندسی گفته می شود.
از نظر فیزیکی لازم است که یک واحد نهاده برای تولید یک واحد ستانده به مصرف برسد.
مثال:
تولید یک دستگاه اتومبیل (ستانده) به مقدار معینی صفحات فولادی، یک باتری، یک موتور و امثالهم (نهاده) نیاز دارد.
9/30
روش های تعیین ارتباط بین اقلام و ستانده
تجزیه و تحلیل مهندسی(وجه تسمیه مخارج مهندسی)
تجزیه و تحلیل اقلام بهای تمام شده تاریخی
در طرح ریزی محصولات، نوع مواد لازم برای ساخت هر محصول باتوجه به ویژگی های محصول نهایی، توسط مهندسین تعیین می شود که ضمنا نوع ماشین آلات و تجهیزات لازم برای تولید را نیز مورد بررسی قرار می دهند.
هنگامی که نوع ماشین آلات و تجهیزات مشخص شد، انواع تخصصها و تعداد کارگران مورد نیاز برآورد میگردد.
در نتیجه مهندسین فهرستی از مراحل تولید وکارگران مورد نیاز را در هریک از این مراحل تهیه می کنند.
10/30
سوال: منظور ازتجزیه و تحلیل اقلام بهای تمام شده تاریخی چیست؟
شناسایی ارتباطات آماری بین اقلام بهای تمام شده(نهاده) و ستاده(محصول) است.
یادآوری تکنیک های مفید بمنظور بررسی های آماری:
در هر دوره زمانی، معمولا مقادیر ستاده روی محور افقی و اقلام بهای تمام شده (نهاده) روی محور عمودی منعکس می گردد. پس از اینکه ارقام بر روی نمودار منعکس شد، به کمک روش اقل مجذورات، منحنی یا معادله ای که معرف ارتباط موجود بین ستانده و اقلام بهای تمام شده است، بدست آورده می شود.
نکته: در مواردی که انجام تجزیه و تحلیل صرف هزینه نسبتا زیاد باشد، میتوان به کمک این تکنیک های آماری، مخارج مهندسی را برآورد و ارتباط آن را با ستانده مشخص کرد.
11/30
مخارج برنامه ریزی شده(1)
در مواردی که نتوان ارتباط دقیقی را بین نهاده و ستاده به روش تجزیه و تحلیل مهندسی یا از طریق بررسی اقلام بهای تمام شده تاریخی مشخص کرد، به اقلام تحت بررسی عنوان مخارج برنامه ریزی شده اطلاق میگردد.
از اقلام مخارج برنامه ریزی شده نیز انتظار می رود که ستانده داشته باشد، تا واحد تولیدی از آن منتفع گردد. اما شناسایی ارتباط معین و دقیق بین این اقلام یا ستانده مربوط به آن مشکل است و در ضمن مدت زمان نسبتا طولانی نیز بین وقوع این گونه اقلام و تحصیل ستانده سپری می شود.
12/30
مخارج برنامه ریزی شده(2)
نمونه ای مناسب از مخارج برنامه ریزی شده: هزینه های تحقیق و توسعه و تبلیغات می باشد.
ستانده هزینه تبلیغاتی را نمیتوان به آسانی اندازه گیری کرد زیرا همزمان با انجام آن سایر فعالیتهای بازاریابی نیز در جریان بوده است. ستانده نهایی تبلیغات قاعدتا فروش اضافی است اما فروش اضافی ممکن است بر اثر فعالیت نمایندگان فروش، تغییر در شرایط رقابت، تغییر قیمت فروش محصول و عوامل دیگری باشد که همزمان واقع یا انجام شده است.
اگر چه مدیران به کمک بررسی های آماری سعی می کنند که اثر مخارج تبلیغات را بر فروش ارزیابی کنند اما نتایج حاصل غالبا غیر قطعی است.
13/30
مخارج برنامه ریزی شده(3)
مخارج تحقیق و توسعه نوع دیگری از این اقلام می باشد زیرا ستانده آن معمولا قابل تشخیص است و به شکل محصولات جدید، بهبود کیفیت محصولات موجود یا بهبود روشها یا فرایندهای تولید متجلی می شود. این گونه اقلام نیز علیرغم داشتن ستانده نسبتا مشخص، مخارج برنامه ریزی شده محسوب می گردد زیرا معمولا بین انجام مخارج و بدست آمدن ستانده، مدت زمان نسبتا طولانی(دست کم سه سال) سپری می گردد.
به همین دلیل نمیتوان به آسانی ارتباط دقیق و مشخص بین مخارج تحقیق و توسعه و محصولات جدید بدست آورد.
14/30
مخارج مربوط به ظرفیت
این اقلام، معرف مخارجی است که واحدهای تجاری- تولیدی بمنظور فراهم کردن ظرفیتهای تولید، توزیع و امور اداری متحمل می شوند زیرا در اختیار داشتن تسهیلات تولید(کارخانه و تجهیزات)، تسهیلات توزیع(انبارها وکامیونهای تحویل کالا) و سازمان اداری(پرسنل کلیدی) برای انجام عملیات آنها ضرورت دارد.
مخارج مربوط به ظرفیت شامل اقلامی مانند استهلاک ساختمان و تجهیزات، عوارض و مالیات بر اموال، بیمه و حقوق پرسنل کلیدی است.
مخارج مربوط به ظرفیت همزمان با خرید ساختمان و تجهیزات و استخدام پرسنل کلیدی ایجاد می شود و در طول دوره های متوالی معمولا باقی می ماند. از آنجایی که این اقلام نوعا در کوتاه مدت ثابت است، مدیریت امکان تغییر عمده آن را در سال بودجه ندارد.
در طرح ریزی های بلند مدت تخصیص منابع واحدهای تجاری- تولیدی به توسعه تسهیلات، در اختیار مدیریت است که این گونه تصمیمات، میزان مخارج مربوط به ظرفیت را در دوره های مالی مختلف تعیین می کند.
15/30
مواد و کار مستقیم در زمره مخارج مهندسی است و برای آن میتوان استاندارد تعیین کرد. مقایسه اقلام بهای تمام شده واقعی و اقلام بهای تمام شده استاندارد، در سطح معینی از تولید، وسیله موثری برای اعمال کنترل مدیریت محسوب می گردد.
16/30
کارایی در مقایسه با اثربخشی
تجزیه و تحلیل مخارج مهندسی بمنظور سنجش کارایی تولید انجام می شود. منظور از کارایی تولید ساخت تعداد معینی محصول با حدالقل بهای تمام شده ممکن است.
در محاسبه انحرافات اقلام بهای تمام شده استاندارد، اغلب ملاحظه می شود که تعداد واقعی تولید با تعداد طرح ریزی شده (بودجه شده) آن متفاوت است.
زیرا تعداد تولید بودجه شده در مدت زمانی قبل تعیین شده و ممکن است تعداد واقعی تولید به دلایل مختلف با آن برابر نباشد.
برخی از این دلایل، مربوط به واکنش در برابر تغییر تقاضا، خرابی بعضی از ماشین ها و تجهیزات تولیدی و امثالهم می باشد.
17/30
سوال: منظور از اثربخشی (در مقایسه با کارایی) چیست؟
اندازه گیری مقادیر واقعی تولید در مقایسه با هدفهای تولید(صرف نظر از ملاحظات بهای تمام شده) می باشد.
نکته: در بسیاری از واحدهای تولیدی، فرایند تولید متوالی است. یعنی «ستانده» یک بخش از کارخانه و «نهاده» بخش دیگر محسوب می شود.
18/30
سوال: اگر یک بخش موفق نشود تعداد بودجه شده خود را تولید کند، چه اتفاقی می افتاد؟
موجب رکورد فعالیت و ایجاد اوقات عاطل در بخش های دیگر می گردد.
برخی از واحدهای تولیدی، کارخانه هایی در نقاط مختلف کشور دارند که هر یک قسمت یا قسمت هایی از محصول نهایی را تولید و به کارخانه مونتاژ کننده ارسال می کنند. چنانچه یکی از این کارخانه ها به اهداف بودجه شده خود نرسد، موجب عاطل ماندن ظرفیت کارخانه مونتاژ محصول نهایی و عدم تامین سفارشات مشتری می شود.
راه حل:
معمولا مقدار معینی از اقلام موجودی در کارخانه های مختلف نگهداری می شود تا انحرافات قابل پیش بینی را جبران کند. اما اگر انحرافات از حد قابل قبول فراتر رود، موجب بروز اشکالات و اختلالات عمده ای در فرایند تولید می گردد.
19/30
عدم دستیابی به سطح تولید بودجه شده پدیده ای نامساعد محسوب می شود زیرا در این گونه موارد، نه تنها تولید واقعی کمتر از تولید بودجه شده می گردد، بلکه ایجاد اوقات عاطل در بخش های دیگر موجب افزایش بهای تمام شده و کاهش سود می شود. بنابراین: مدیریت بخشی که تولید آن کمتر از میزان بودجه شده باشد، اصطلاحا غیر اثر بخش نامیده می شود.
20/30
انحراف نرخ مواد مستقیم هنگام خرید به مدیر بازرگانی گزارش می شود.
انحراف مصرف مواد مستقیم، ماهانه گزارش می گردد اما کنترل روزانه مواد، برمبنای بررسی درخواستهای بیش از اندازه و سنجش میزان ضایعات و افت و دورریز انجام می شود.
گزارش انحراف کارایی دستمزد مستقیم، ماهانه و بر حسب عملیات های واحدهای تولیدی تهیه می گردد. اما بمنظور اعمال کنترل روزانه، با استفاده از کارتهای اوقات کار، برای هر یک از کارگران انحراف ساعات کار محاسبه می شود.
انحراف نرخ دستمزد مستقیم به مدیر یا سرپرست تولید گزارش می شود. این انحرافات معمولا هنگامی بوجود می آید که انجام کارها به کارگرانی واگزار شود که نرخ دستمزد آنها با نرخ استاندارد تعیین شده برای آن کار متفاوت باشد. نرخ استاندارد نیز با توجه به ویژگی های مهندسی و سطح مهارت لازم برای انجام کار تعیین می گردد.
21/30
حسابداری سنجش مسئولیت
بسیاری از واحدهای تجاری- تولیدی به واحدهای کوچکتری تقسیم می شوند. و به هریک از بخش ها مسئولیت های خاصی واگذار می گردد. هریک از بخش ها متشکل از افرادی است که درباره ی وظایف معین یا امور مدیریت مسئولیت دارند. مدیریت ارشد واحدهای تجاری- تولیدی باید از هماهنگی اهداف مدیران این بخش ها با هدف های کلی واحد انتفاعی اطمینان حاصل نمایند. هماهنگی اهداف هنگامی حاصل می شود که مدیران هر یک از بخش های تابعه درصدد دستیابی به اهدافی باشند که توسط مدیریت ارشد تعیین شده است.
22/30
سوال: سیستم حسابداری مدیریت واحدهای تجاری- تولیدی چگونه می تواند به هم آهنگی هدف ها کمک کند؟
حسابداری سنجش مسئولیت به مفاهیم و ابزارهای مختلفی اشاره دارد که حسابداران مدیریت را قادر می سازد تا عملکرد بخش ها و افراد مربوط را ارزیابی و از هم آهنگی هدف ها اطمینان حاصل کنند.
23/30
مراکز مسئولیت
اساس سیستم حسابداری سنجش مسئولیت این است که هریک از بخش های تابعه واحد انتفاعی را نوعی مرکز مسئولیت محسوب و متناسب با وظایف محوله سازماندهی کنند. مرکز مسئولیت معمولا به بخشی از واحد انتفاعی اطلاق می شود که مدیر آن مسئول حسابدهی در قبال نتایج مالی، فعالیتهای آن بخش می باشد.
24/30
طبقه بندی مراکز مسئولیت
مرکز هزینه
مرکز درآمد
مرکز سود
مرکز سرمایه گذاری
25/30
مرکز هزینه
بخشی از سازمان است که مدیر آن مسئولیت حسابدهی در قبال هزینه های انجام شده در آن بخش را به عهده دارد.
مثال: بخش رنگ کاری یک کارخانه اتومبیل سازی را میتوان مرکز هزینه محسوب کرد.
مرکز درآمد
مدیر یک مرکز درآمد، مسئولیت حسابدهی درآمدهایی را به عهده دارد که به آن مرکز نسبت داده می شود.
مثال: بخش فروش یک شرکت تولیدی، مرکز درآمد به شمار می آید.
26/30
مرکز سود
بخشی از سازمان است که مدیر آن مسئولیت حسابدهی در قبال سودهای تحصیل شده آن مرکز را بر عهده دارد. از آنجا که سود مساوی حاصل تفریق درآمد و هزینه است، مدیران مراکز سود مسئولیت حسابدهی درآمدها و هزینه های منسوب به بخش مربوط به خود را عهده دار می باشند.
مثال: یک رستوران متعلق به زنجیره رستوران ها را می توان مرکز سود تلقی کرد.
مرکز سرمایه گذاری
مدیر یک مرکز سرمایه گذاری، مسئولیت حسابدهی سود تحصیل شده در بخش مربوط و سرمایه تخصیص یافته به آن را به عهده دارد به بیان دیگر مدیران این قبیل از مراکز در مقابل سود حاصل از بکارگیری سرمایه تخصیص یافته مسئولیت حسابدهی دارند.
مثال: یک بخش تابعه از یک شرکت سهامی بزرگ را میتوان مرکز سرمایه گذاری محسوب کرد.
27/30
گزارشهای عملکرد
عملکرد هر یک از مراکز مسئولیت به صورت ادواری تلخیص و از طریق گزارشهای عملکرد گزارش می شود.
گزارشهای عملکرد معمولا نتایج مالی بودجه شده و نتایج واقعی هر یک از مراکز مسئولیت را منعکس می کند.
مثال: در گزارش عملکرد یک مرکز هزینه، مبالغ بودجه شده و واقعی هریک از انواع هزینه مربوط به آن مرکز انعکاس می یابد. در این قبیل گزارشها انحرافات مبالغ واقعی از مبالغ بودجه شده نیز محاسبه و گزارش می شود. اطلاعات منعکس در گزارشهای عملکرد به مدیران کمک می کند تا بر اساس مدیریت بر مبنای استثنائات عملیات واحد را به نحوی موثر کنترل کنند.
28/30
بودجه- تجزیه و تحلیل انحرافات و حسابداری سنجش مسئولیت
در گزارشهای عملکرد مکررا ارقام بودجه شده و تجزیه و تحلیل انحرافات مورد تایید قرار می گیرد.
مقوله های بودجه بندی، تجزیه و تحلیل انحرافات و حسابداری سنجش مسئولیت ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند.
با توجه به اطلاعات ارائه شده در بودجه انعطاف پذیر میتوان درآمدها، هزینه ها و سود واقعی را با ارقام متناظر در بودجه انعطاف پذیر مقایسه کرد.
قابلیت مقایسه ارقام بودجه شده با ارقام واقعی در صورتی وجود دارد که هر دو دسته ارقام برای سطح یکسانی از عملیات گردآوری شده باشد.
انحرافات موجود بین ارقام بودجه و ارقام واقعی باید به اجزای متشکله آن تجزیه شود تا بتوان مسئولین انحراف را مشخص کرد و عملکرد را بهبود بخشید.
تجزیه و تحلیل انحرافات ابزاری با اهمیت کارآمد برای حسابداری سنجش مسئولیت بشمار می آید.
29/30
نگاه ِ مهربانتان پایدار
پایان
30/30