بنام نقاش پائیز
1
فصل ششم
مفاهیم سود، نگهداشت سرمایه و تئوری های ارزش ویژه
2
مفاهیم سود، نگهداشت سرمایه و تئوری های ارزش ویژه
تهیه کنندگان:
استاد گرامی:
3
سرمایه
مقیاس اندازه گیری سرمایه
مفاهیم نگهداشت سرمایه
فصل 6 در یک نگاه
انواع سود
سود حسابداری
سود اقتصادی
سود بازرگانی
مفهوم سود از دیدگاه های مختلف
دیدگاه ساختاری
دیدگاه تفسیری
دیدگاه عملگرایانه
4
توزیع سود در رویکردهای مختلف سود
سود خالص شرکت
سود خالص متعلق به سرمایه گذاران
سود خالص متعلق به سهامداران
مفهوم سود ارزش ویژه
سود خالص متعلق به حقوق باقی مانده
تئوری های ارزش ویژه
تئوری مالکیت انفرادی
تئوری واحد اقتصادی
تئوری ارزش ویژه باقی مانده
تئوری شرکت سهامی
تئوری فرماندهی
5
مقدمه :
میلیون ها نفر همه روزه معاملات خود را بر اساس شاخص های مختلف اقتصادی انجام میدهند. افزایش شاخص ها به این دلیل است که تصمیم گیرندگان خواستار دسترسی به شاخص هایی هستند که توانایی خلاصه کردن مجموعه ای از ویژگی های مهم در ارتباط با یک تصمیم خاص را دارا باشند.
در همین راستا سود حسابداری در میان اطلاعات حسابداری به عنوان یک شاخص خلاصه شناخته میشود و از آن برای ارزیابی عملکرد، مالیات، توزیع سود و ثروت، تصمیم گیری و… استفاده میشود.
6
مفهوم سرمایه :
فیشر اقتصاد دان آمریکایی سرمایه را وجود ثروت در یک لحظه از زمان و سود را جریان ثروت یا خدمات در طول زمان می داند. سرمایه تجسم خدمات آتی بوده و سود بیانگر بهره مندی از این خدمات در یک دوره زمانی می باشد .
بنابراین میتوان برای سرمایه دو ویژگی قائل شد :
سرمایه یک منبع ثروت است .
این منبع ثروت پتانسیل ایجاد منافع در آینده را دارا میباشد .
7
هندریکسن برای بسط مفاهیم سود و نگهداشت سرمایه، عبارات سرمایه و سود را از منظر حسابداری اینگونه تعریف می کند:
سرمایه عبارت است از ارزش تمام پول هایی که به واحد تجاری قرض داده شده است. شامل اوراق سهام، اوراق بدهی و تمام ابزارهای مالی که شرکت در جهت تامین مالی منتشر کرده است . به این ترتیب ”سود اقتصادی ”یا همان ”سود ” بیانگر عایداتی است که به تمامی مالکان ارزش ویژه از جمله صاحبان سهام و بستانکاران تعلق دارد.
”سود خالص“ تنها سود متعلق به سهامداران بوده ونشان دهنده سود واحد اقتصادی پس از کسر هزینه بهره میباشد.
در اقتصاد عموما افزایش در منابع سرمایه را که از محل سرمایه گذاری مجدد نباشد به عنوان جریان منافع ثروت سرمایه گذاری شده میدانند البته در صورتی که اصل ثروت تغییر نکند. برای تعیین ارزش یک منبع ثروت متداول ترین شاخص واحد پول جاری است.
8
مفاهیم نگهداشت سرمایه :
بر این اساس، سود زمانی شناسایی میشود که سرمایه حفظ یا بهای تمام شده بازیافت شده باشد. سود بیانگر تغییر ارزش سرمایه در یک دوره گزارشگری است نه تخصیص بهای تمام شده بر مبنای قواعد حسابداری بهای تاریخی .
این مفاهیم را میتوان در دو مفهوم نگهداشت سرمایه مالی و نگهداشت سرمایه فیزیکی تقسیم بندی کرد.
9
دیدگاه نگهداشت سرمایه مالی :
سرمایه زمانی حفظ میشود که ارزش منابع مالی سرمایه در پایان دوره نسبت به ابتدای دوره تغییر نکرده باشد.
دیدگاه نگهداشت سرمایه فیزیکی :
سرمایه زمانی حفظ شده است که توان عملیاتی منابع سرمایه در پایان دوره نسبت به ابتدای دوره تغییر نکرده باشد .
10
تفاوت اصلی این دو دیدگاه :
در بر خورد با سود و زیان غیر عملیاتی ناشی از نگهداشت دارایی ها میباشد .
استرلینگ از طرفداران نگهداشت سرمایه سرمایه مالی، شرط هایی را برای استقرا مفهوم سرمایه فیزیکی بیان نموده :
تداوم در جایگزینی واحدهای مشابه
تداوم در افزایش بهای تمام شده
خرید و فروش در بازارهای متفاوت
سرمایه گذاری تمامی منابع مالی در دارایی های فیزیکی
نکته: اگر هر یک از این شرط ها تحقق پیدا نکند، فرآیند اندازه گیری سرمایه با مشکلات زیادی روبه رو خواهد شد .
11
تداوم در جایگزینی واحد های مشابه:
به این مفهوم است که باید بتوان همواره واحدهای مشابهی از اقلام سرمایه ابتدای دوره را با سرمایه پایان دوره جایگزین کرد. در واقع این امکان را فراهم می آورد که به ارقام کاملا متفاوتی از سود برسیم.
تداوم فعالیت در افزایش بهای تمام شده :
به این مفهوم که قیمت های کالاهای خریداری شده در طی یک دوره باید همواره ثابت بوده یا روند صعودی داشته باشند و وی معتقد است که اگر قیمت ها روند نزولی داشته باشند، اندازه گیری سود با مشکل مواجه خواهد شد.
12
خرید و فروش در بازارهای متفاوت :
به این مفهوم که خرید و فروش کالا در ابزارهای مشابه با قیمت های معین میتواند مفهوم نگهداشت سرمایه فیزیکی را به چالش بکشد. و استرلینگ معتقد است که در چنین شرایطی فرآیند حسابداری غیر منطقی است زیرا بدون توجه به عملیات شرکت سود همواره صفر است.
سرمایه گذاری تمامی منابع مالی در داراییهای فیزیکی:
اگر شرکت تمام دارایی خود را به شکل فیزیکی نگهداری نکند با مشکل روبه رو خواهد شد چون نگهداری وجه نقد به مرور زمان قدرت خرید را کاهش خواهد داد .
13
مهمترین انتقاد پیرامون نگهداشت سرمایه مالی:
مبالغی که در سود لحاظ میشود، برای حفظ توان عملیاتی شرکت ضروری است . در دوره هایی که بهای جایگزینی دارا یی های غیر پولی شرکت افزایش می یابد، سود بر اساس نگهداشت سرمایه مالی بیش نمایی میشود. در چنین حالتی سودی بین سهامداران توزیع میشود که برای حفظ قدرت سود آوری شرکت و تکرار سود همین دوره در آینده ضروری است. در چنین مواقعی اطلاعات سود تقسیمی نمی تواند راهنمای خوبی برای تصمیم گیری سهامداران باشد.
14
مقیاس های اندازه گیری سرمایه:
مقیاس بیانگر میزان اطلاعاتی است که از اعداد قابل استنباط میباشد و از آنجا که ارزش ها در حسابداری در قالب مقادیر ریالی عنوان میشوند، مقیاس نسبی مناسب ترین مقیاس اندازه گیری تلقی میشود .
از طرفی گروهی بر این باورند که علاوه بر جنبه های مقداری باید جنبه های کیفی ارقام را نیز مد نظر قرار داد. در این رویکرد توجه اصلی متمرکز بر قدرت خرید است.
15
دو معیار برای اندازه گیری ارقام صورت های مالی قابل استفاده است :
واحد پول اسمی :
در این رویکرد پول در زمان های مختلف دارای ارزش برابری بوده و به راحتی میتوان مقادیر پولی را با هم جمع و تفریق کرد و ویژگی اصلی آن سادگی و شفافیت است و اما مهم ترین نقد آن نیز عدم در نظرگرفتن عنصر زمان است . ( به عنوان مثال تورم شدید در اقتصاد باعث کاهش قدرت خرید پول میشود)
واحد پول ثابت:
این رویکرد واحد پول را با در نظر گرفتن قدرت خرید بیان میکند و در واقع سطح عمومی قیمت ها را شامل میشود.
16
مفاهیم سود
17
سود حسابداری :
سود حسابداری را میتوان به عنوان تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته ناشی از معاملات
یک دوره مالی و بهای تاریخی منقضی شده در آن دوره دانست.
عبارات تحقق یافته و منقضی شده نشان از سایه سنگین بهای تاریخی در محاسبه سود
حسابداری دارد. قواعدی که در محاسبه سود حسابداری اعمال میشود تفسیر پذیری این
رقم را کاهش میدهد.
شاید یکی از دلایل پایین بودن ارتباط با ارزش سود حسابداری در تحقیقات بازار سرمایه نیز همین قواعد تفسیر ناپذیردر محاسبه سود باشد .
18
ویژگی های سود حسابداری :
سود حسابداری مبتنی بر مبادلات واقعی میباشد که شرکت در یک دوره انجام داده است که این ویژگی به دلیل به کارگیری حسابداری بهای تاریخی در محاسبه سود میباشد.
بر اساس فرض دوره مالی، سود حسابداری در مقطع زمانی مشخصی محاسبه میشود، به نحوی که به کارگیری این فرض ورود حسابداری تعهدی را نیز در محاسبه سود به همراه داشته است .
با توجه به تعریف سود حسابداری، درآمدها در محاسبه سود در سایه اصل "تحقق درآمد ” قابل شناسایی میباشند . به این معنا است که در دارایی ها یا بدهی ها تغییری صورت گرفته و این تغییر به میزان کافی قطعی و عینی باشد که بتوان آن را در حساب ها ثبت کرد.
سود حسابداری ایجاب میکند که هزینه های ورودی را بر مبنای بهای تاریخی در نظر گرفت.
اصل تطابق هزینه ها با درامد نیز یکی از ارکان اصلی در محاسبه سود حسابداری تلقی میشود که در سایه بهای تاریخی در محاسبه سود اعمال میشود.
19
نقاط قوت سود حسابداری :
بقای آن در مقابل رویکرد های رقیب در گذر زمان بوده است . طرفداران بهای تاریخی بر این باورند که بقای سود حسابداری در سایه بهای تاریخی نشان از سودمندی این رقم نزد استفاده کنندگان آن دارد. بنابراین بهای تاریخی رویکرد غالب در محاسبه سود تلقی میشود.
تایید پذیری سود حسابداری که مبتنی بر رویداد های واقعی است ومحاسبه این رقم از عینیت بالایی برخوردار است.
قواعد شناخت درآمدها و هزینه ها در سایه محافظه کاری از دیگر نقاط قوت سود حسابداری است که از بیش نمایی سود جلوگیری میکند و نیز از رفتارهای فرصت طلبانه مدیریت میکاهد.
امکان ارزیابی مباشرتی مدیریت را نیز فراهم می آورد. به این دلیل که سود حسابداری در سایه بهای تاریخی بهترین شاخص ارزیابی مباشرتی مدیران تلقی میشود.
20
نقاط ضعف سود حسابداری :
سود حسابداری نامربوط تلقی میشود و مخالفان بهای تاریخی، سود حسابداری راغیر قابل تفسیر در دنیای واقعی میپندارند: زیرا انها معتقدند که هدف صورت های مالی ارائه اطلاعاتی سودمند در تصمیم گیری میباشد در صورتی که اطلاعات بهای تاریخی ارقامی نامربوط هستند.
ناتوانی در اندازه گیری سودهای ناشی از نگهداری است زیرا حسابداری بهای تاریخی، زمان بندی شناسایی سودهای نگهداشت را تغییر میدهد و به نوعی سودهای یک دوره را به دوره ای دیگر منتقل میکند .
عدم تمرکز بر تغییر در ارزش خالص داراییها نیز از دیگر نقاط ضعف سود حسابداری است .
21
اهداف گزارشگری و کاربردهای سود حسابداری :
مهمترین هدف گزارشگری سود حسابداری تفکیک سرمایه از سود است. در واقع سود حسابداری نشان دهنده جریان خروج منافع از منابع سرمایه شرکت میباشد .
سود مبنایی برای محاسبه مالیات و توزیع مجدد ثروت میان افراد است که سود مشمول مالیات شرکت، براساس قوانین خاص دولت ها تعیین میشود.
از دیگر کاربردهای سود حسابداری، تعیین سود تقسیمی است که آگاهی از سود تقسیمی از جمله مهم ترین اطلاعات سرمایه گزاران در ارزش گذاری سهام شرکت تلقی میشود.
استفاده از سود حسابداری به عنوان معیار سنجش کارایی عملکرد مدیریت .
سود حسابداری میتواند معیاری برای پیش بینی رخدادهای مالی آتی باشد .
22
سود اقتصادی :
آدام اسمیت اقتصاددان اسکاتلندی نخستین کسی بود که سود را به عنوان مبلغی تعریف کرد که میتوان آن را به مصرف رساند بدون اینکه منبع سرمایه دچار تغییر شود.
هیکس نیز سود را مبلغی تعریف کرد که یک فرد میتواند طی یک دوره زمانی به مصرف برساند، اما از نظر سطح رفاه در همان سطحی باقی بماند که در ابتدای دوره قرار داشته است.
اما یک تفاوت بنیادی بین تعریف مصرف در اقتصاد و در حسابداری وجود دارد. در حسابداری مصرف تابعی است از انقضای بهای تمام شده در چار چوب حسابداری بهای تاریخی، اما در اقتصاد مصرف بر پایه هزینه پول یا همان هزینه بهره صورت میگیرد. در واقع اختلاف بین سود حسابداری و سود اقتصادی در نحوه محاسبه استهلاک خلاصه میشود.
23
سود بازرگانی :
سود بازرگانی بدون توجه به اصل شناخت در بهای تاریخی اقدام به شناسایی سودهای تحقق نیافته حاصل از نگهداشت دارایی های میکند که در همان دوره به وقوع پیوسته باشد.
سود بازرگانی دو تفاوت عمده با سود حسابداری دارد :
سود بازرگانی بر مبنای ارزش گذاری اقلام بر اساس بهای جایگزینی قرار دارد.
درسود بازرگانی تنها آن دسته سودهای نگهداری در سود لحاظ میشوند که در دوره جاری ایجاد شده اند.
در واقع تفاوت موجود در سود ها، ساخته دست حسابداران است و هر لحظه میتوانند آن را تغییر دهند.
24
مفاهیم سود در سطوح مختلف تئوری حسابداری
25
مفهوم سود از دیدگاه ساختاری :
سود سازه ای مصنوعی است که محصول یک سری اصول و استانداردها است. سود حسابداری را تنها میتوان در سایه
آگاهی از نحوه محاسبه آن درک کرد. از منظر ساختاری میتوان سود را براساس رویکرد مبادلاتی، نگهداشت سرمایه و
رویکرد مبتنی برفعالیت محاسبه کرد.
در رویکرد عملیاتی، بعد از ورود مبادلات به سیستم بهای تاریخی، این ورودی ها تحت تاثیر اصول و مفروضات سیستم
بهای تاریخی قرار گرفته و سود خالص حاصل میگردد. طرفداران این رویکرد معتقدند که وظیفه حسابداران در شرایط عدم
اطمینان، ارائه رقمی از سود است که بتوان بر اساس آن سیستم، اطلاعات مناسبی برای پیش بینی جریانات نقدی آتی
فراهم اورد.
در رویکرد فعالیت با تعریف فعالیت های مختلف همانند تولید، فروش و… میتوان سود فعالیت های مختلف را تعیین نمود. در این رویکرد امکان ارزیابی کارایی مدیریت به نحو مناسب تری فراهم میشود.
26
مفهوم سود از دیدگاه تفسیری:
تمرکز اصلی در این رویکرد اندازه گیری سود برمبنای واقعیت های اقتصادی میباشد به نحوی که بتوان رقمی را به عنوان سود گزارش کرد که این رقم در دنیای واقعی قابل تفسیرمیباشد. به بیانی دیگر هدف اصلی این رویکرد نزدیک کردن دو مفهوم سود حسابداری و سود اقتصادی است .
در این رویکرد میتوان از سود به عنوان معیاری برای سنجش کارایی استفاده کرد. که کارایی عملیات واحد تجاری بر قیمت و سود سهام و … اثر دارد و تمامی سهامداران به ویژه سهامداران عادی به سنجش کارایی مدیریت علاقه مند میباشند و کارایی را به عنوان مبنایی در تصمیم گیری های اقتصادی قرار میدهند. کارایی مفهومی نسبی است و تنها هنگامی معنی دار میشود که با معیار مورد انتظاری مقایسه شود البته کارایی به هدف واحد تجاری بستگی دارد.
27
مفهوم سود از دیدگاه عملگرایانه(1):
سود باید به شکلی محاسبه شود که بیشترین سودمندی را برای استفاده کنندگان در پی داشته باشد. در این دیدگاه مفهوم سود در رابطه با حوزه های تحقیقاتی پیرامون تحقیقات بازار سرمایه و تحقیقات رفتاری در حسابداری مطرح میشود.
حوزه های تحقیقاتی از قبیل :
فرایند های تصمیم گیری سرمایه گذاران و بستانکاران .
واکنش قیمت اوراق بهادار در مقابل گزارش سود .
تصمیمات مدیریت در مورد مخارج سرمایه ای .
واکنش مدیران و حسابداران نسبت به سود .
28
مفهوم سود از دیدگاه عملگرایانه(2):
از طرفی توجه اصلی متمرکز بر پیش بینی پذیری سود حسابداری است. استفاده کنندگان از گزارشات مالی اغلب میکوشند با استفاده از سود حسابداری قدرت سود آوری شرکت برای دوره های آتی را برآورد کنند و اغلب در کوتاه مدت سود حسابداری، جریانات نقد آتی را بهتر از خود جریان نقدی پیش بینی میکند. بنابراین فرض میشود که بین سود گزارش شده و جریان های نقد رابطه معنا داری بر قرار باشد و در نتیجه سود تعهدی و اندازه گیری شده در سیستم بهای تاریخی نسبت به سود نقدی ترجیح داده میشود زیرا در پیش بینی جریان های نقد آتی، سود تعهدی از قابلیت پیش بینی بیشتری بر خوردار میباشد.
29
توزیع سود
30
مفهوم سود ارزش افزوده:
در این رویکرد نگاه غالب نسبت به واحد تجاری و دریافت کنندگان سود نگاهی گسترده است به نحوی که
دریافت کنندگان سود شامل گروه های متنوعی از ذینفعان سازمان میباشد. این گروه ها نه تنها شامل سرمایه
گذاران میشوند، بلکه در بر گیرنده تمامی کارکنان دولت تامین کنندگان سرمایه نیز میباشند .
در واقع سود شرکت، کل مبلغی است که میتوان میان عواملی تقسیم کرد که در فرآیند کسب سود شرکت به هر نحوی مشارکت داشته اند. شیوه تقسیم سود میان گروه ها به مفاد قرار دادها و توان چانه زنی ایشان بستگی دارد .
مفهوم ارزش افزوده زمانی اهمیت پیدا میکند که در خصوص شرکت های بزرگ به کار گرفته شود و دارای آثار اجتماعی و اقتصادی هستند که از مرز منافع مالکان شرکت فراتر میرود. با توجه به گستردگی ذینفعان سازمان بسیاری از اقلامی را که هزینه تلقی میکنیم به عنوان تقسیم سود شناسایی میشود. ( مبالغ پرداختی از بابت دستمزد و …)
31
سود خالص شرکت:
این رویکرد نگاهی محدودتر نسبت به دریافت کنندگان سود دارد به نحوی که پرداخت به کارمندان شرکت را به عنوان هزینه تلقی میکند. تنها سهامداران و دارندگان اوراق قرضه بلند مدت و دولت در گروه ذی نفع شرکت قرار میگیرند.
ویژگی اصلی این است که جنبه های مالی فعالیتهای عملیاتی را متمایز میکند. سود خالص شرکت در این رویکرد همان سود عملیاتی است. و هر گونه پرداخت به سهامداران و دارندگان اوراق قرضه تقسیم سود تلقی میشود. و همچنین مالیات بر در آمد جزفعالیت های عملیاتی نیست.
32
سود خالص متعلق به سرمایه گذاران :
اگر شرکت به عنوان یک واحد تجاری در نظر گرفته شود در این صورت سهامداران و قرضه داران به صورت یکسان به عنوان سرمایه گذاران دایمی شرکت تلقی میشوند.
مالیات در این رویکرد به عنوان یک هزینه غیر عملیاتی در نظر گرفته میشود . بنابراین سود تنها متعلق به سرمایه گذاران است .
محاسبه سود با چنین رویکردی مبتنی بر تئوری واحد اقتصادی انجام میشود و سود متعلق به سرمایه گذاران میتواند برای اهداف متنوعی مفید واقع شود. و از طرفی بهره اوراق قرضه و سود سهام ممتاز و سهام عادی به عنوان تقسیم سود در نظر گرفته میشود.
33
سود خالص متعلق به سهامداران :
قابل قبول ترین دیدگاه حالتی است که در آن سود نشان دهنده بازده مالکان شرکت باشد. FASB همواره سود خالص را متعلق به سهامداران شرکت میداند و پرداخت به سایر تامین کنندگان سرمایه را به عنوان هزینه های مالی در نظر میگیرد. و تنها پرداخت های صورت گرفته به سهامداران عادی و ممتاز به عنوان تقسیم سود در نظر گرفته میشود و نیز محاسبه سود برطبق تئوری مالکیت انفرادی میباشد.
34
سود خالص متعلق به حقوق باقی مانده:
در گزارشگری مالی تصور بر این است که مهم ترین عدد، سود خالصی است که به صاحبان سهام تعلق میگیرد. سود خالص متعلق به حقوق باقی مانده، از نظر گستردگی دریافت کنندگان سود محدودترین رویکرد است. این گروه مالکان اصلی شرکت تلقی میشوند به نحوی که در زمان تصفیه نیز حقوق ایشان در پایین ترین طبقه به لحاظ اولویت پرداخت قرار میگیرد. و محاسبه سود مبتنی بر تئوری حقوق باقی مانده میباشد.
35
جدول توزیع سود در رویکردهای مختلف تقسیم سود
36
تئوری های ارزش ویژه
37
تئوری مالکیت انفرادی :
این تئوری ریشه در تلاش هایی دارد که برای توجیه حسابداری دو طرفه صورت گرفت تا خالص تغییرات ثروت در یک واحد تجاری به مالکان آن ختم شود. بر طبق این تئوری دارایی ها به مالکان شرکت تعلق دارند، بدهی ها تعهدات آن ها است و حقوق مالکیت متعلق به مالکان است.
در این تئوری خالص ارزش سهامداران در هر لحظه از زمان عبارت است از سرمایه گذاری اولیه و سرمایه گذاری مجدد و سودهای تقسیم نشده در طی دوره های سپری شده. سود خالص نیز نشان دهنده افزایش در ثروت مالکان میباشد و متعلق به ایشان است. در این تئوری توجه ویژه ای به مالکان شرکت میشود، بنابراین هدف گزارشگری مالی نیز باید تهیه اطلاعات سودمند برای پیش بینی رخدادهای اقتصادی آتی باشد. بنابراین پیش بینی رخدادهای مالی آتی منجر شده است که رویکرد ارزش های جاری به عنوان رویکرد مورد قبول برای ارزش گذاری خالض دارایی ها مطرح شود.
38
تئوری واحد اقتصادی(1) :
طبق این تئوری شرکت و مالکان آن موجودیتی جدا از هم دارند، دارایی ها متعلق به خود شرکت است و در این تئوری هم بستانکاران وهم سهامداران، سرمایه گذار در این دارایی ها به حساب می آیند، هر چند که حقوق و ادعای متفاوتی نسبت به دارایی ها دارند. در این تئوری سهامداران نسبت به دریافت سود سهام در هنگام اعلام آن، رای دادن درمجمع عمومی سالانه و مشارکت در خالص دارایی ها بعد از ادا کردن تمامی ادعا های دیگر، دارای حق میباشند.
39
تئوری واحد اقتصادی(2) :
حساب های حقوق مالکان صرفا نشانگر ادعاهای آنها به عنوان دارندگان بخشی از ارزش ویژه است. مشابها سود خالص نیز متعلق به مالکان نیست اگر چه این مبلغ بعد از این که تمامی ادعاهای دیگر برآورده شدند به حساب ادعای دارندگان ارزش ویژه بستانکار میشود.
در تئوری واحد اقتصادی سود خالص مهم ترین رقم گزارشگری مالی محسوب میشود، بنابراین در تعیین ارزش دارایی ها و محاسبه سود خالص، اغلب دقت محاسبه سود بر مربوط بودن ارزش داراییها ترجیح داده میشود. برای سرمایه گذاران سود خالص قابل توزیع مهم میباشد.
40
تئوری واحد اقتصادی(3) :
تئوری واحد اقتصادی حسابدهی را یکی از اصلی ترین اهداف گزارشگری مالی تلقی میکند. گروهی بر این باورند که بهای تاریخی با عینیتی قابل قبول میتواند اطلاعات مناسبی در خصوص حسابدهی در اختیارگذارد. اما مخالفان آن معتقدند که ارزش های جاری با تمرکز برمحاسبه هزینه فرصت منابع سرمایه به نحو مناسب تری میتواند حسابدهی مدیر در مقابل منابع سرمایه را به تصویر بکشد.
شرکت ماهیتی جدا از سرمایه گذاران دارد، بنابراین سود شرکت از سود سرمایه گذاران جدا است و برای رسیدن به رقم سود شرکت باید تمامی پرداخت ها به سرمایه گذاران به عنوان هزینه واحد تجاری از درآمدها کسر گردد تا به سود واحد تجاری رسید.
41
تئوری ارزش ویژه باقی مانده :
این تئوری ترکیبی است از دو تئوری مالکیت انفرادی و تجاری است. فرض اساسی این تئوری این است که باید اطلاعات مناسبی برای تصمیم گیری، نظیر اطلاعاتی سودمند در پیش بینی جریان های نقدی، در اختیار دارندگان ادعای باقیمانده قرار گیرد. هم چنین در این تئوری سود هنگامی به دارندگان ارزش باقیمانده تعلق میگیرد که تمامی ادعاهای دیگر برآورده شده باشند. بهره و سود سهام ممتاز در محاسبه سود، به عنوان هزینه کسر میشود.
به عقیده کلارک مقدار اهرم استفاده شده توسط شرکت ها بر ریسک و بازده سهامداران عادی اثر دارد . هر چه مقدار اهرم بیشتر باشد، مقدار ریسک متحمله توسط سهامداران بیشتر خواهد بود و در نتیجه بازده مورد انتظار آنها از سهام عادی نیز بیشتر خواهد بود. همچنین وی سهام ممتاز را به عنوان یک عنصر بدهی در محاسبه نسبت بدهی به ارزش ویژه وارد میکند که به روشنی موضعی است مبتنی بر ارزش ویژه باقیمانده.
42
جدول توزیع سود در تئوری های ارزش ویژه
43
تئوری شرکت سهامی :
در این دیدگاه شرکت به عنوان یک نهاد اجتماعی در نظر گرفته میشود که در جهت تامین منافع بسیاری از گروه های ذینفع فعالیت میکنند. ذینفعان سازمان در این دیدگاه شامل سهامداران، بستانکاران، کارکنان و مشتریان و نهادهای دولتی و سر انجام عموم مردم میباشد. این نگرش برای شرکت های سهامی بزرگ و نوین کاربرد بسیار زیادی دارد زیرا این شرکت ها ناگزیرند اثرات ناشی از اقدامات خود بر گروه های مختلف از جمله جامعه را مورد توجه قرار دهند.
بر طبق این تئوری سودی که دوباره در شرکت سرمایه گذاری میشود، الزاما در زمره ی منافع سهامداران قرار نمیگیرد بلکه مبالغی است که برای حفظ موقعیت شرکت در بازار، افزایش تولید و گسترش فعالیت های ان مورد استفاده قرار میگیرد.
44
تئوری وجوه:
تمرکز بر محدودیت های است که برمصرف دارایی ها لحاظ شده است . علت اصلی تمرکز برمحدودیت ها، توجه به مدیریت و مصرف مناسب دارایی ها است .
ویلیام واتر تئوری وجوه را مطرح و ضمن حذف شخصیت از محوریت تئوری حسابداری، حساب مستقل را به عنوان کانون توجه فرایند حسابداری قرار داد.
یک حساب مستقل عبارت است از گروهی از داراییها و تعهدات مربوطه که به هدفی مشخص اختصاص یافته است .
به عبارت دیگر هر حساب مستقل باید در بر گیرنده یک منبع مالی و یک منبع حسابداری باشد.
محدودیت های مربوط به دارایی ها، هم ناشی از بدهی ها است وهم از محل سرمایه آورده. محدودیت بر دارایی ها شامل تعیین اهداف مشخصی برای استفاده ازآن ها میباشد که توسط قانون یا قرارداد الزامی شده باشد. بنابراین تئوری وجوه بیشتر مربوط به امور دولتی وغیر انتفاعی میشود که در آن منابع به اهداف مشخص و جداگانه اختصاص دارد.
45
تئوری فرماندهی :
بر این اصل استوار است که مدیریت نیاز به اطلاعات دارد تا بتواند وظایف کنترل و برنامه ریزی خود را به نمایندگی از جانب مالکان انجام دهد. در واقع این تئوری به حسابداری مدیریت مربوط میباشد تا حسابداری مالی .
در این تئوری، منافع سرمایه گذاران به اعداد ”مربوط به تصویر مالی ” و روابطی نظیر سود سهام و بازده سرمایه گذاری محدود میشود و کمتر به علاقه و منفع احتمالی سهامداران در رابطه با معیارهای عملیاتی سطوح پایین تر و جزئی تر نظیر سود و بازده فروش توجه دارد.
46
پایان
47