شیوه پارتی در معماری و عمران
شیوه پارتی
پس از حمله اسکندر، یونانی ها تلاش داشتند که به گونه ای سلیقه وفرهنگ خود را به ایرانیان تحمیل کنند، اسکندر برای رسیدن به این هدف، مخصوصاً در ایران فرمان داد تا ده هزار تن از سربازان و سرداران او با زنان ایرانی ازدواج کنند و خود نیز از میان شاهزادگان و نجیب زادگان ایرانی دو دختر را به همسری برگزید. همچنین او سی هزار تن از کودکان ایرانی را در میان سپاه خود قسمت کرد تا زیردست مقدونیان و یونانیان پرورده شوند و فنون جنگی و زبان یونانی را از آنان فراگیرند. با این همه برخلاف اقوامی که در چنین شرایطی فرهنگ حاکم را می پذبرفته اند، ایرانیان تن به این عمل ندادند.
باید گفت معماری پیشرفته ترین هنر یونانی است و به خاطر ظرافت و نظم و تزئینات ویژه آن، در طول تاریخ معماری اروپا در چندین دوره از آن تقلید شده است، البته این خصوصیات خدمتی به تنوع نمی کرده و سرانجام، معماری از قاعده های به دست آمده پا فراتر نمی گذاشته و از همین رو تکرار در طرح و شکل ساختمانهای یونانی فراوان است. برای نمونه در زمان ساسانیان دو ساختمان را نمی توان یافت که در طرح کاملاً همانند به هم باشند، هر کدام ویژگی خود را دارند و این از ویژگی های معماری ایران و در اینجا شیوه پارتی است.
در این ساختمانها از اصل « جفت» و « پد جفت» یا به گفته دیگر، « قرینگی» و «ناقرینگی» بهره گیری شده است. به نظر می رسد در ساختمانهایی که برای نیایش ساخته شده اند، مانند مهرابه ها (که نیایشگاه آئین مهری بود) و کاخهای پذیرایی که می بایست در آنها دید انسان به یک نقطه معطوف و متوجه بشود از جفت یا قرینگی بهره بری، ولی برعکس در ساختمانهایی که با کارکرد مسکونی مانند خانه و کاخ ها که باید تنوع ایجاد کرده، از پد جفت یا همان ناقرینگی بهره برده اند و این کار را سازندگان ایرانی به بهترین نحو انجام داده اند. این ویژگی را در کاخ سروستان می توان یافت. (شکل کاخ سروستان)
تزئینات معماری پارتیان
در معماری پارتی تزئیناتی مانند نقاشی و گچری وسیعاً به کار گرفته می شده است. گچبریهای کوه خواجه و نقاشیهای دیواری با رنگهای مختلف و گوناگون حکایت از تزئین بخش داخلی ساختمانها دارد و این نمونه تزئینات گچ بری با طرح های هندسی و گیاهی بعداً در دوره ساسانی و از آن پس در دوره اسلامی مورد استفاده فراوانی قرار گرفت.
اما در تزئینات بیرونی بناها باید سنگ کاری و طاق نما، نیم ستونها و ماسکها و یا صورتک هایی نام برد که در کاخ هترا در الحضر به زیباترین شکل ممکن به کار گرفته شده است. در این دوره به جای اینکه همانند دوره هخامنشی از نقوش برجسته به وفور استفاده نمایند از ماسک و صورتک در نمای بناها استفاده شده است. زیرا هم وقت کمتری می گرفته و هم از نظر اقتصادی به صرفه بوده است. شاید گستردگی امپراتوری و عدم ثبات کامل سیاسی و اجتماعی و نیز رکودی که در هنرها پیش آمده بود موجبی برای عدم پیشرفت نسبت به معماری دوره پیشین، هخامنشیان شده است.
در معماری خانه ها و کاخهای ایران تنوع بسیار دیده می شود. تا مرحله ای که معماران از لحاظ منطق ساخت به جایی می رسند که یک طرح و یا یک شکل بنیادی پابرجا می شود و همه ساختمانها در دوره ای همانند هم می شوند، به گونه ای که در اندازه اتاقها، شکل آنها و برخی دیگر از عناصر، گونه ای یکسان دیده می شود، اگرچه شاید در جزئیات تفاوتهایی داشته باشند. این حالت را اصطلاحاً کلاسیک می گویند.
نیارش در شیوه پارتی
شاید بتوان یکی از دلایل کنار گذاشتن شیوه معماری یونانی در ایران را در نوع ساختمایه آن دانست. چون در یونان و روم معادن سنگ ساختمانی خوب و بدون رگه یافت می شد تا جایی که ستونهایی را به طول 20 متر (با قطری حدود 2 متر) بدون رگه در ساختمانهای بعلبک لبنان ساخته اند. البته در سکوی کنار پله های ورودی تخت جمشید نیز سنگهای بزرگی با ابعاد در حدود 6× 4× 2 متر دیده می شوند، و در ایران نیز معادن بزرگ سنگ نیز یافت می شود.
برای نمونه در محلی به نام فخرآباد در نزدیکی یزد، معدن بزرگ سنگی موجود است که حتی سنگها به صورت لایه لایه بوده و مشکل بریدن را نیز ندارند، اما به دلیل ناهماهنگی با اقلیم، ساختمانها را از سنگ نمی ساختند و بیشتر خشت کار می کردند. حتی آغل ها را نیز از خشت می ساختند.
به طور کلی کاربرد سنگ با اقلیم ایران هماهنگی نداشته و این خود یکی از دلایل به کار نگرفتن آن در بیشتر جاها می باشد.
در مورد پرهیز نکردن از شکوه و بلندای زیاد، می بینیم که برای نمونه، اتاق خشایارشاه در تخت جمشید اندازه ای حدود 5 × 5× 3 متر دارد ولی در بناهای ساسانی همین اندازه در بلندا دیده شده است. شاید دلیل آن استفاده از تاق ها و گنبدها باشد، که در برخی جاها بلندا را بسیار نشان می داده است.
آنچه که به سرستونهای یونانی شهرت یافته در برخی جاها مانند کردستان، و فارس یافت شده است ولی این نگاره ها و عناصر در معماران ایرانی کمتر به کار گرفته شده است. تنها چیزی که از شیوه یونانی در ایران یافت می شود، دو ستون از ایولن در نزدیکی محلات از آن « معبد خرهه» است که اشتباهاً آتشکده نیز به آن گفته می شود. این معبد را شاید سلوکیان ساخته باشند اما در هر حال طرح آن بیانگر آتشکده نبودن آن است. در هر حال با وجود جاذبه تمدن یونانی، پارتها دنبال آن نرفته و حتی به دنبال معماری دوره هخامنشی نیز نرفته اند. از طرف دیگر برای رسیدن به خود بسندگی و استفاده از ساختمایه ایدری (یعنی اینجایی و مال اینجا) و بوم آورد نمی توانسته اند آن را مانند دوره هخامنشی از راههای دوردست بیاورند، و سعی کرده اند همانند ایلامیان از ساختمایه بوم آورد بهره گیری کنند و به همین دلیل به نوآوری بزرگی در طول تاریخ بشری دست یافتند کمه همان پوششهای تاقی در دهانه های بزرگ و گنبدها در زمینه چهارگوش می باشد. البته در دوره های معماری پیش از آن نیز از پوشش های تاقی در ایران بهره گیری شده بود. برای نمونه در خزانه های تخت جمشید تاق پالانه یا جهازه کار شده است. به هررو شاید به دلیل نیازهای گوناگونی که در آن زمان پدید آمده بود، پارتها از معماری و هنر کهن، یه ویژه معماری مادها و حتی پیش از آنها ایلامی ها بهره گرفته اند و با توان بسیار بالایی پوششهای با دهانه بزرگ را از ساختمایه های بوم آورد پوشانده اند، که این پوششهای تاقی در هیچ زمانی مانند شیوه پارتی رایج نبوده است.
قدیمی ترین محل سکونت پارتها که تا کنون یافت شده در نسا، یا پارتانیسا است که فاصله چندانی با عشق آباد امروزی ندارد.
« نسا » از یک شهر سفلی محصور و ارگی (یا دژی) که بیرون از حصار شهر روی تپه ای کوچک بنا شده بود، تشکیل می شد. این ارگ یا دژ که طبق لوحی گلی که مهر آن پیدا شد، مهرداد کرت نام داشت و توسط مهرداد اول ساخته شده است.
دیوارهای ستبر استحکامات بین 20 تا 25 متر ارتفاع و 5 متر ضخامت داشت و با استفاده از گل ساخته شده بود و نمای آن را آجر می پوشاند.
ورود به ارگ از طریق پاگردهایی که در پس دیوارهای گرد شهر قرار داشت صورت می گرفت. هر لشکر مهاجمی که در صدد حمله به این ارگ برمی آمد مجبور بود از اطراف پلکان صعود کند، و زیر آتش مداوم قرار می گرفت.
روسها در داخل ارگ تعداد زیادی بنای عمومی از جنله بنای یک کاخ موسوم به (خانه مربع) و تعدادی معبد کشف کردند.
محوطه های اوایل دوران پارتی، نسا
دو طرح از فضای داخلی کاخ نسا
اتاق اصلی کاخ تالاری ستوندار به مساحت تقریبی 20 متر مربع بود. سقف آن با استفاده از تیرهای بزرگ روی چهار ستون بزرگ چهار ترک که در واقع اتاق را به سه راهرو تقسیم کرده بود پوشانیده شده بود. این ویژگی کراراً در معماری پارتی بعد از این نیز به چشم می خورد. دیوارها به رنگ قرمز و سفید رنگ آمیزی و به طور افقی توسط نواری از صفحات کوچک سفالی و به طور عمودی با ردیفهایی از نیم ستون که روی هر دیوار شش تا از آنها قرار داشت تقسیم بندی شده بود. تندیسهای عظیم گلی که امروزه کاملاً خرد شده و احتمالاً اجداد دارای مرتبه الوهیت پارتها را نشان می دهد، در تاقچه های میان ردیفهای فوقانی ستونها قرار داده شده بود. جرم اصلی یکی از معابد، از یک اتاق مدور که قطر آن به هفده متر می رسید تشکیل شده بود، این حرم نیز مانند تالار بزرگ (آی خانوم هیچ ستونی نداشت و از روش مورد استفاده جهت پوشاندن سقف آن اطلاعی در دست نیست. مانند کاخ نسا داخل بنا رنگ آمیزی و تزئین شده بود، دیوارهای سفید با استفاده از کتیبه مرکب از سفالهای نقش دار و بخش فوقانی با نیم ستون تزئین شده بود. این اتاق مدور بخش مرکزی یک مجموعه چهارگوش دیگر یا پرچ دالان دار قرار داشت.
تاقی زنی ایرانی
ساختن تاق های بلند ضربی در آن مان با استفاده از ملات گچی امکان پذیر شده بود. این ملات خیلی زود می گیرد و در واقع به محض آنکه آجر در سر جای خود قرار داده شد آن را نگه می دارد. این امتیاز گچ باعث شد تاق هایی بلندتر از سابق که نیازی به چوب بست گران قیمت نداشت ساخته شد و به عبارت دیگر یک موفقیت بزرگ فنی بدست آمد.
تکامل ایوان
احتمالاً در تکامل ایوان متداول دوره پارتی دو مرحله وجود داشت. در مرحله اول تنها یک تالار باز دارای سه دیوار یا سقفی متشکل از تیرهای چوبی متکی بر ستون یا دیوارهای تالار ساخته می شد. مرحله دوم زمانی آغاز شد که زدن سقف این تالارها با استفاده از تاق های ضربی آغاز شد. نمونه های مرحله اول را می توان در معماری اوایل دوره پارتی در آسیای میانه یافت. گرچه هنوز نقشه کاخ نساء مبتنی بر حدس و گمان است، می توان گفت در آنجا رواقی که به مجموعه معبد برجی منتهی می گردید، از انواع تالارهای باز دارای سه دیوار بوده که تیرهای سقف آن روی دیوار تکیه می کرده است.
کاخ آشور
کاخ آشور یک بنای چهار ایوانی است. این نقشه صدها سال در معماری ایران بکار گرفته شده است. البته چهار ایوان آن در یک زمان ساخته نشده و دو ایوان آن بعدها در دوره پارتی احتمالاً در قرون دوم میلادی به آن اضافه شده است. کاخ دارای سه میانسرا (حیاط) است که رواقی گرداگرد یکی از آنها قرار گرفته است.
معبد آناهیتا
معبد آناهیتا یا ایزد آب در کنگاور در نزدیکی کرمانشاه ساخته شده است. طرح آن مانند تخت جمشید و ستون های آن همخ از سنگ تراش است و روی آن با سنگ لاشه کار شده است. بعضی می گویند این ستون ها وجود نداشته و ساخت آنها را بی منطق می دانند، ولی در واقع در راستای ستون ها مردگردی بوده است. اصل بنا از شیوه پارتی در دوره اشکانی است که در دوره ساسانی مرمت شده است.
تخت سلیمان یا آتشکده آذرگشنسب
در تکاب آذربایجان یکی از بزرگترین آتشکده ها و مورد احترام بوده است. گفته شده است که در هنگام تاجگذاری و جنگ، پیاده از تیسفون به آنجا می رفته اند. در آنجا برکه ای است که آب بطور طبیعی از آن می جوشد. آنگه که یاقوت می گوید: «آب دائماً بوسیله هفت نهر از آن بیرون می آید و هفت آسیاب را می گردانده است». اکنون این چشمه به صورت خم ژرف درآمده و رسوبات بجای مانده نشان می دهد که حدوداً هزار سال است که آب آن روان است.
مجموعه تخت سلیمان
بازه هور
میان تربیت حیدریه و نیشابور نیایشگاهی احتمالاً پیش از ساسانی به جای مانده است این چهار تاقی بر روی تپه ای جای گرفته است. از ویژگی های آن گنبد سنگی آن است که گوشه سازی در آن (تبدیل ربع به هشت ضلعی) توسط چوب انجام گرفته است. این نمونه، یکی از کهن ترین گنبدهای یافت شده در ایران نیز به شمار می آید.
کوه خواجه
در سیستان در نزدیکی زابل و دریاچه هامون است. بخشی از آن مربوط به دوره اول شیوه پارتی و بخشی نیز مربوط به دوره بعد و از زمان ساسانی است. ویژگی خیلی مهم در این مجموعه بناها پدیدار شدن فضاهای ویژه و اساسی معماری سنتی است که بعدها در همه مدرسه های سنتی، کاروانسراها و مساجد بعد از اسلام نیز بکار رفته اند. اندام هایی چون ایوان رو به میانسرا، میانسرا (حیاط مرکزی) و آسمانش کانه پوش و گنبد.
با توجه به گرمای بیش از حد اقلیم سیستان، معماری آن درونگرا شده است. آجرچینی آن به صورت ضربی است.
نقشه کوه خواجه ـ سیستان
آتشکده فیروزآباد
آتشکده فیروزآباد یا بارین (224 میلادی) از دیگر بناهای مهم این دوره است. ایران شناسان مغرب زمین سعی دارند آن را کاخ اردشیر بدانند، در صورتی که به نظر چنین نمی آید و لازمه کاخ بودن داشتن بعضی فضاهاست که این بنا ندارد.
نکته مهم در این آتشکده، استفاده از انواع و اقسام فنون معماری است. ساختمان آن بوم آورد بوده، مانند سنگ لاشه که به صورت طبیعی روی هم چیده شده اند. تا این زمان این آتشکده بزرگترین بنای سنگ لاشه ای است که ساختمان شده است. از تاق آهنگ و گنبد برای پوشش فضاهای مختلف آن استفاده شده است.
نکته مهم دیگر ساخت خیشخان (بادپروا یا باد پیچ) است که برای جریان یافتن هوا در داخل دیوارها ساخته شده است.
قلعه دختر فیروزآباد فارس
حدود 224 میلادی در بالای کوه تنگاو، در نزدیکی رودخانه تیزره جای گرفته است. جایگاه آن به گونه ای است که به همه جای اطراف آن دید دارد. چون روی بلندی صخره ای ساخته شده است. در قسمت پایین آن پادیاوی بوده که درآیگاه حیاط (میانسرا) بالایی نیز در آن جای داده داشته است. حیاط بالا دارای یک مهتابی و ایوان بزرگی (با دهانه حدود 14 متر) است که درآیه تالار مربع شکلی به همین پهنا و گنبددار بوده است. گرداگرد گنبد بزرگ حجره هایی قرار داشته و نوک گنبد سرگشاده و رو به آسمان باز بوده که به آن هورنو می گویند، این بنا یکی از بناهای با عظمت شیوه پارتی است.
قلعه دختر ـ فارس
آتشکده نیاسر
در قرن سوم میلادی یکی از ساختمان های مهمی است که خوشبختانه حدود پنجاه سال قبل با سعی در حفظ اصالت آن بازسازی شده است. این بنا نشان دهنده روند دگرگونی در معماری ایران است. گنبد به گونه ترکین و با بهره گیری از تویزه گچی ساخته شده است. ترنبه های زیر آن به گونه فیلپوش ساده است. در این چهارتاقی هر دو نوع روش تاق زنی، یعنی ایلامی (رومی) و ضربی دیده می شود. گونه ای چفد به نام «کلیل پارتی» نیز کار شده که بنیاد همه چفدهای کلیل است.
آتشکده نیاسر کاشان
کاخ بیشاپور
241 میلادی در نزدیکی کازرون بوسیله شاپور ساسانی ساخته شده است. در مرکز مجموعه یک ارگ شاهی است که دارای فضایی است با دهانه ای در حدود 21 گز (حدود 22 متر) و گمان می رود بازسازی این قسمت به گونه ای است که در نقشه برخی محققین غربی انجام گرفته است، درست نباشد. عقاید گوناگونی در مورد پوشش آسمانه آن گفته شده است. در سمت راست آن تالاری با فرش کف موزائیک است که به آن پیس پیسه می گویند و بر روی زمین نگاره های گوناگون را با موزاییک های بزرگی ساخته اند. آرایه های گچبری آن نیز گوناگون است و هیچکدام از آنها همانند نقوش هم نیستند و آن را می توان مادر تمام گچبری ها و نقش های ایران دانست.
شهر بیشابور
ایوان مدائن
تاق کسری از بناهای مهم شیوه پارتی است. دو ویژگی معماری ایران در آن به خوبی آشکار است. یکی بهره گیری از تناسب طلای در ایوان بزرگ میانی آن است که طرح آن مستطیلی به اندازه 24 در 40 گز است. آسمانه این ایوان، تاق آهنگی با دهانه حدود 24 گز است. ویژگی دوم بهره گیری از ساختمایه معمولی یا خشتی است و نه سنگ تراش. جلوی ساختمان میانسرایی بوده و سه ساختمان همانند آن در پهلوهای مختلف جای داشته است. بنابر اعتقادات مرسوم، نماها را با گچ یا گیر چارو سفید کرده اند. به این نوع بنا «اسپید دژ» نیز گفته می شده است.
ایوان مدائن
در دو سوی ایوان ها، دهلیزهایی همراه با مردگرد ساخته شده است. در تاق های آن نیز انواع ریخت های مختلف دیده می شود. ساخت مایه آن از سنگ لاشه و آجر است. نوع آجرکاری در بالا به صورت ضربی، پایین تر به صورت ایلامی (رومی) و چپیله می باشد. پیش آمدگی ها همه با محاسبات دقیق بوده و «هندازمان» یا جنبه های ایستایی دقیقی که پیش از کار ساختمانی انجام می شده در ساخت این بنا به خوبی دیده می شود.
کاخ سروستان
کاخ سروستان در دل باغ بزرگی جای داشته و خود نیز دارای یک میانسرا است که گرداگرد آن فضاهای مختلف جای دارند.
محل نشیمن، اتاق چهارگوشه ای با پوشش گنبدی است که از سویی به میانسرا و از سوی دیگر به باغ پیرامون ساختمان راه دارد.
کاخ سروستان
این گنبدخانه به تالار دراز در سمت راست خود به نام « سفره خانه» راه دارد که در کنار دیوارهای طولی آن ستونهایی جفتی کار شده است. در انتهای آن، اتاق « بزم گاه » جای دارد که دارای « کمرپوش» یا نیم طبقه بوده و در بالای آن نوازندگان می نشسته اند. طبقه زیرین بزم گاه در پشت آن به آبدارخانه راه داشته است (در بازسازی کاخ راه ورودی به آبدارخانه را بسته اند و اکنون ویران شده است) در سمت چپ اتاق نشیمن « پیشخانی» دارد که در کنار آن حوضخانه است. در جلوی آن، ایوان بزرگی است.
بدین گونه اتاق نشیمن یا گنبدخانه اصلی در کل از چهارسو دید دارد. در پشت پیشخان، یک اتاق خواب دو نفره و پشت آن یک خواب یک نفره جای دارد که هر دو دید به میانسرا دارند. در بخش شمالی، آبریزگاه گرمابه و انبار جای گرفته است. این تنوع در طراحی حتی در پوششهای کاخ نیز دیده می شود. اتاق نشیمن، گنبدی با چفد است که با ساختمایه سنگی و آجری کار شده، سفره خانه، تاق آهنگ داشته است. نمونه مشابهی از تنوع را قرنها بعد در کاخ چهل ستون قزوین به صورت دیگری می بینیم.
طرح قدیمی کاخ سروستان
پایان