بنام یگانه معمار هستی
انسان …
طبیعت …
معماری…
تقارن symmetry یعنی یکی شدن تصویر یک شئ با خود آن شئ وقتی یک تبدیل روی آن صورت می گیرد. به عبارتی اگر یک شئ با انجام یک تبدیل به خودش تبدیل شود می گوییم نسبت به آن تبدیل تقارن دارد.
تعریف تقارن
تقارن یک حالت ویژه از تعادل می باشد.
نیشابور-ارامگاه استاد کمال الملک
تقارن در واقع یک ویژگی هندسی اجسام است. البته در نگاه اول! هنگامی می گوییم چیزی متقارن است که وقتی یک تبدیل روی آن انجام می دهیم، مثلاً آنرا می چرخانیم باز هم همان شکل یا جسم قبلی باشد. سه دسته تقارن اصلی داریم: تقارن انعکاسی تقارن دورانی تقارن انتقالی و … تقارن انعکاسی: در تقارن انعکاسی در واقع جسم در دو طرف یک محور خاص کاملاً یکسان است و فقط منعکس شده یعنی اینکه انگار نیمی از جسم تصویر نیم دیگر جسم در آینه است بنابراین به این تقارن تقارن آینه ای نیز می گویند.
یک شکل می تواند چند محور تقارن داشته باشد مثلاً یک مربع چهار محور تقارن آینه ای دارد.
انواع تقارن
تقارن دورانی: در این نوع تقارن در واقع اگر جسم را حول یک نقطه بچرخانیم دوباره مثل خودش می شود مثلاً یک مثلث را در نظر بگیرید یک مثلث متساوی الاضلاع … اگر آنرا حول نقطه وسط آن 60 درجه بچرخانیم دوباره خودش می شود…
تقارن انتقالی: این تقارن شاید کمی بنیادی تر باشد و در خیلی جاها از ریاضی و فیزیک ظاهر می شود . در واقع جسمی را تحت انتقال متقارن می گوییم که اگر آن را مقداری خاصی جابه جا کنیم یا بر روی آن مقدار خاصی جابجا شویم هیچ چیزی عوض نشود
صورت انسان متقارن خلق شده است و انسان، عیب و نقص صورت خود را از لحاظ قانون تقارن ارزیابی می کند: یک دهان روی خط تقارن ولی دو گوش در دو سوی خط تقارن با فاصله مساوی.
تقارن دربدن انسان
تقارن در طبیعت
جنین جانوران دارای تقارن شعاعی
جنین همه جانوران دارای تقارن شعاعی یعنی به صورت کره ای توپر و یا توخالی و متشکل از تعدادی سلول است. بعضی از گروههای جانوری مانند عروس دریایی این تقارن شعاعی را تا مرحله بلوغ حفظ می کنند، اما در بقیه پس از مدتی جنین تقارن شعاعی ثانویه (مانند ستاره دریایی) و یا تقارن دو طرفی می یابد.
تقارن های هندسی آشنا ترین تقارن ها هستند. در این این گونه تقارن ها شئ مورد نظر یک فرم هندسی (یک مجموعه نقطه) است و تبدیل نیز یک تبدیل هندسی (تبدیل نقاط در یک فضای مختصات) است. مثلا یک خط مستقیم دارای تقارن جابه جایی است که تبدیل تقارن در آن جابه جایی به اندازه ی محدود است. در چنین حالتی می گوییم شئ مورد نظر یعنی خط مستقیم نسبت به تبدیل یعنی جابه جایی همگن است، یا در واقع فرقی نمی کند خط را کجا قرار داده باشیم. اگر به جای خط مستقیم یک شکل متناوب مانند خطوط راه آهن را در نظر بگیریم تبدیل هایی که شکل را به خودش می نگارند محدودتر می شود. دقیق تر این که فقط به ازای بعضی جابه جایی ها با اندازه ی مشخص شکل به خودش تبدیل می شود ولی شکل هنوز متقارن است و تقارن متناوب دارد.
استفاده از تقارن در معماری ، دارای دو مبنای نظری با ماهیتی متفاوت است : 1) تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی : در تقارن محوری از اشغال کردن مرکز با عنصری صلب و پر پرهیز می گردد. … از دوران مصری ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مرکزی یا دو طرفه عمدتاً برای ساختمانهای مذهبی و آنهایی که در پی نمود بخشیدن به قدرت دنیوی بودند ، مورد استفاده قرار می گرفت. … استفاده بیش از حد از تقارن محوری احتمالاً نقشی غیر مستقیم در کمرنگ شدن یا به عبارتی بی اعتباری آن در دوره معاصر داشته است. 2) تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز: تقارنی است که در اثر ایجاد چارچوب ها ، تاغ ها ، گنبدها ، دهانه های ساده و … ایجاد می شود. … این تقارن اغلب نوعی معذب شدن عجیب و غریب را دامن می زند ، و این حتی در کارهای استادان بزرگ نیز مشاهده می شود. آنچه در این میان آزار دهنده است ، نه خودِ تقارن ، بلکه رویکرد محوری نسبت به آن است ، که در اغلب مواقع حکمِ پیامد منطقی آن را دارد.
شبستان مسجد وکیل شیراز
موزه قاجار تبریز
مبنای نظری تقارن در معماری
مفهوم تقارن در معماری
تقارن شامل بر هم قرار گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است. به عبارت دیگر " اگر درموقعیتی خاص ، یک معمار عوامل حاکم بر ایجاد طرح را در یک زمان و از بیرون اعمال کند ، مساله تقارن معمولاً در کلیه جهت های ساختمان رعایت می شود."
همچنین باید در نظر داشت که " واژه تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات دیگر از قبیل تعادل و توازن و همچنین بدون وجود تناسب در معماری به معنای کامل خود نمی رسد و قابلیت نقد و بررسی واقعی را پیدا نمی کند ؛ چنانچه توازن با ریتم و تواتر همراه و توام است ، تناسب نیز تابع مقیاس است."
تقارن در معماری بخاطر خاصیت ویژه خود که به نوعی الگو گرفته از پدیده های طبیعی است جای بحثی برای منتقد نمی گذارد ، به دیگر معنی اگر در این معماری (معماری متقارن ) معماری خالی از هر ارزش معمارانه دیگر باشد و به اصطلاح یک معماری تک بنیانی باشد که بر اساس تقارن شکل گرفته ، هندسه و ترکیب بندی متقارن آن اثر امری بدیهی و بدون دلیل نمایان می کند و مورد قبول قرار می گیرد و نیازی به ارائه دلایل و توجیهات برای این ترکیب نداریم.
مقبره شهریار
تقارن در معماری اسلامی یکی از گرایش های مهم در معماری اسلامی تقارن است.بسیاری از الگوها مانند چهار ایوانی چهار صفه هشتی و…بر مبنای تقارن ساخته شده اند.تقارن نیز مانند بسیاری از جنبه های معماری ایران از قدیمی ترین انتظام های فضایی شناخته شده توشط بشر است وریشه ان به شناخت ابتدایی بشر از اندام خویش و سایرپدیده های طبیعی باز می گردد. برخی ازاندیشمندان تقارن را لازمه استواری وقوام در یک فرهنگ می داند.برخی تقارن را در سه حوزه تقارن در سطح پلان تقارن درحجم و تقارن در نما از هم تفکیک می کند.تقارن سطحی می تواند یک محوری (دو طرفه)ویا(دو محوری)ویا (چهارطرفه)ویا(چهار محوری)(هشت محوری) باشد.تقرن معماری کلیسایی عمد تا یک محوری است وحال انکه معماری اسلامی گاهی تقارن سطحی دوویا چهار محوری همه دارد. مقصود از تقارن حجمی در معماری اسلامی بیشترتقارن فضای داخلی است اما مسئله تقارن کالبدی در این معماری بیشتر از طریق نماسازی دنبال می شود.معماران اسلامی از این شیوه هندسی حداکثر استفاده را می کنندودرکاربرد این مفهوم ان را مطلق نمی کنند وبه جای تقارن از تکامل هندسی سخن می گویند. به باور انها کامل بودن کل بدون ایجاد محدودیت برای کل مشخصه مهم معماری ایرانی است.بنابر این در فضا های معماری ایرانی ما همواره با یک نظام هندسی کامل روبرو هستیم که اگر در جایی تقارن کامل نداشته باشد حداقل به صورت متعالی همخوانی دارد و هر فضا با فضای دیگرش با انعطاف بیشتری ترکیب می شود.
نگاه انسان پیشا مدرن به طبیعت، کلیتی با نظم متقارن بود و انطباق ذهنیت با محیط پیرامون چنان تاثیری در عرصه زیبایی شناسی گذارد که تقارن، وضوح و خوانایی معیارهای زیبایی شناسی شدند. پالادیو در رنسانس به این مساله معترف است و می گوید:آنچه در طبیعت و هستی پیرامون ما خلق شده متقارن است و کالبد فیزیکی انسان ها نیز متقارن خلق شده پس تقارن کمال است و بایست در هنر و معماری به عنوان یک الگو متجلی شود. در معماری سنتی ایران نیز زیبایی شناسی بر مبنای همین اصل سامان می یافت؛ آنچه در کالبد بناهای برجای مانده از گذشته هویداست تقارن، وضوح و شفافیت است که استفاده از هندسه اقلیدسی نیز به پیشبرد آن کمک شایان توجهی کرده است.
امروز تقارن در برخی زمینه ها، در واکنش به افراط گراییهای گذشته از مد افتاده در دوره ویکتوریا معماران عامدانه شروع به ساختن بناهای نامتقارن کردند تا جایی که در دهه 1920 عدم تقارن به ویژگی بارز معماری مدر نیستی تبدیل شد. اما در این ساختمان ها هم عدم تقارن فقط در معماری اصلی رعایت شده بود، و صدها تقارن جزئی تر کماکان در آنها دیده می شد.
در حالی که وضعیت محوری می تواند بدون وجود تقارن تحقق یابد وضعیت تقارن نمی تواند بدون وجود محور یا مرکزی که حول ان شکل می گیرد وجود داشته باشد.یک محور به وسیله دو نقطه ایجاد می شود.لازمه وضعیت تقارن تر تیب متعادل اشکال مشابه فرم و فضا حول یک خط (محور) یا یک نقطه مشترک (مرکز ) می باشد . در یک ترکیب معماری به دو طریق می تواند از تقارن برای سازندهی فرم ها و فضا ها استفاده نمود: 1.سازندهی کل بنا می تواند قرینه باشد. 2.وضعیت تقارن می تواند فقط برای قسمتی از بنا وجودداشته باشد وشکل با منظم فرم ها وفضا های اطراف خود را سازمان دهد.مورد دوم به بنا امکان می دهد که با شرایط استثنائی سایت یا برنامه خود را تطبیق دهد. وضعیت منظم و قرینه به فضا های مهم وقابل توجه در سازماندهی می تواند اختصاص داده شود.تقارن دریک ترکیب معماری
انواع تقارن دریک ترکیب معماری
چهار تاقی بنایی دارای تقارن مرکزی است. برای نمونه می توان از بنای هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بنای دارای تقارن محوری نام برد. کاخ سروستان
گاه تقارن در معماری را می توان در یک تک بنا دید که هر یک از این تک بناهای متقارن عناصری هستند که خود مجموعه ای نامتقارن را تشکیل می دهند ، آکروپولیس در یونان و بازار اصفهان در ایران از نمونه های بارز این نمونه هستند ، هر چند این بازار از ترکیب تعدادی سرا ، مسجد ، کاروانسرا و مدرسه تشکیل شده که هر یک به تنهایی شکلی متقارن هستند ولی در کل ، مجموعه نامتقارنی را تشکیل می دهند.
کاخ سروستان
نظریات برخی از نظریه پردازان درباره جایگاه تقارن در معماری:
کامران نادر افشاری:(گرایش افراطی) -تقارن از قدیمی ترین انتظام های فضایی وفرمان بشر است. -تقارن نظمی ایستا وادراک بصری هدایت شده ای ایجاد میکند. -تقارن جزئ گرایش های شاخص زیبا شناختی ایران است که به افراط کشیده شده است.
داراب دیبا:لازمه استواری وقوام در فرهنگ اسلامی) -قرینه سازی اوج یک تفکراستواراست که با احکام ودستورالعمل های روشن وبا اهنگی منظم به جلو میرود. نوایی وحاج قاسمی:(مهمترین مفهوم در نظام فضا سازی) -تقارن مهمترین مفهومی است که فضا را انسانی متعالی ارام وبی حرکت می شود. -معماری اسلامی به مهمترین وجه ممکن برای ظهور وحدت در کثرت وکثرت در وحدت ازتقارن استفاده کرده است. -تقارن در پلان نما وحجم وانواع مخصوص به خود دارد.
محمد کریم پیرنیا:(جفت پاد جفت در معماری ایران) -در معماری ایران در مورد مواردی که نیاز به ایجاد شکوه و سنگینی و….بوده است از جفت(تقارن) ودر خانه های و کوشک ها که باید یکنواختی وسنگینی را به هم زد و تازگی ایجاد کرد از پاد جفت(نامتقارن) استفاده می کردند. حسین شیخ زین الد ین:(تکامل هندسی به جای تقارن) -مشخصه معماری ایران کامل بودن کل است. -اگر در جایی تقارن وجود ندارد سعی شده تا تعادل حفظ شود. دیدگاه فراگیر:(مراحل اوج هندسی در سیر از کثرت به وحدت) -اصول محور بندی(تقارن)و مرکز گرایی در روند طراحی معماری مراحل اوج حرکت از کثرت به وحدت و هندسه افاقی به هندسه مناسب سیر در انفس می باشد.
باغ دولت اباد یزد
چینگ تقارن را به دو قسمت تقسیم می کند : " 1 ـ تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول یک محور اتلاق می شود. 2 ـ تقارن شعاعی ، که از عناصر مشابهی تشکیل شده که حول دو یا چند محورِ متقاطع در یک نقطه مرکزی ، به حالت متعادل قرار گرفته اند." اصطلاح « تقارن »تعادل خاصی که ناشی از طرز قرارگیری عناصر « منعکس شده » از یک سو ، و محور از سوی دیگر است ـ مثل آیینه ـ تقارن همانا مورد خاصی از طریق جهت گیری عناصر است. روان شناسی گشتالت نشان داده است که عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است. تقارن چیزی است عیان و واضح. کلاسیک ها این وضوح انکار ناپذیر را برای عرضه قدرتی ، حکومتی یا مذهبی ـ که خود بر « انکار ناشدنی » بودنش تصریح می کند ـ مورد استفاده قرار می دادند.”
معبدپانتئون در رم
استاد کریم پیرنیا درباره قرینگی بناهای مسکونی و بناهای عمومی می گوید که " از عمده ویژگی های مسجدها و مکانهای معتبر عمومی این است که در مساجد بنا باید « جفت » باشد یعنی قرینگی کامل حفظ شود تا نگاه به مرکزمجموعه که مهمترین قسمت بناست جلب گردد ، درست برعکس خانه های مسکونی که سعی می شد « پا دجفت » باشد ، یعنی متنوع باشند و نیازمندی های روزانه را بر آورده سازند. حتی در بنایی مانند کاخ سروستان در فارس ، یک گنبدخانه در وسط بنا شده که در یک طرف آن اتاقی مربع شکل و در طرف دیگرش اتاقی بسیار کشیده جا دارد که سفره خانه است. یک طرف آن نیز ایوان بنا شده و یک طرفش حوضخانه است. اما در مجموع مرکز بنا اهمیت بیشتری دارد و با گنبدی رفیع پوشیده شده است."
این باغ با طرح«چهارباغ»و با نقشه ای به شکل مربع ساخته شده است که ساختار اساسی آن برپایه دومحور متقاطع استوار است. در طراحی این باغ از تقارن دومحوری به کامل ترین شکل ممکن استفاده شده است. این باغ افزون بر دو محور یادشده، دو محور متقاطع به شکل ضربدر دارد که قطرهای مربع نیز به شمار می آیند. هریک از قطعه های چهارگانه باغ هم دو محور تقارن متقاطع دارند که هر کدام را به چهار قسمت تقسیم کرده است و دوباره هریک از قسمتهای مزبور به چهاربخش کوچکتر تقسیم شده است.
تاج محل نمونه تقارن محوری
نمونه های پیچیده تر و البته معروف ترتقارن مثلث سرپینسکی، مجموعه ی مندل برت، … هستند. تبدیل تقارن در مثلث سرپینسکی یک دوران 60 درجه به همراه یک مقیاس شدن به مرکزیت و میزانی مشخص است. ناگفته پیدا است که به خاطر وجود دوران 60 درجه در تبدیل تقارن چنین اشکالی باید شبیه دانه های برف باشند و البته همین گونه است.مثلث سرپینسکی نمونه تقارن دورانی می باشد.
مثلث سرپینسکی نمونه تقارن دورانی
گنبد برونلسکی بهترین نمونه از اصل تقارن در معماری رنسانس باشد. این تقارن چیزی بود که ویتروویوس، معمار کلاسیک آن را عالیترین فضیلت یک معماری تاقی می کرد.
ساختمانهای گنبد دار با محور تقارن مرکزی در رنسانس ایتالیا
ساختمان گنبددار با محور تقارن مرکزی برروی نقشه صلیبی شکل کلیسای اصلی مسیحیت یعنی سن پیترو در رم
معبد پانتئون دررم
سن پیترو در رم :
سانتا ماریا دلفیوره در فلورانس:
حمام کاراکالا
نمونه پلان های متقارن
صردیوکلتین
کلیسای وحدت-ایلینویز-رایت
نمونه نماهای متقارن
منابع:
فرم فضا نظم-فرانسیس دی کی چینگ
حکمت هنر اسلامی دانشگاه علم وصنعت- نقره کار
نگاهی به مبانی معماری از فرم تا مکان-فون مایس
مبادی سوادبصری
ارزشهای پایداردرمعماری ایران-علی اکبر صارمی