اخلاق و تربیت اسلامی
فهرست مطالب
فصل اول : معنا شناسی و جایگاه اخلاق کاربردی
فصل دوم : اخلاق دانشجویی
فصل سوم : اخلاق پژوهش
فصل چهارم : اخلاق نقد ( شیوه های اخلاقی مواجهه با اندیشه ها )
فصل پنجم : اخلاق معیشت
فصل ششم : اخلاق معاشرت
فصل هفتم : اخلاق جنسی
فصل هشتم: اخلاق سیاست
فصل نهم: اخلاق گفتگو
فصل اول :
معنا شناسی و جایگاه اخلاق کاربردی
1 – معنا شناسی اخلاق و علم اخلاق علم و شناخت و برخی تکیه بر عمل و رفتار داشته اند .
اخلاق از نظر لغوی : سرشت سجیه خواه نیکو وپسندیده ، خواه زشت و ناپسند .
معنای اصطلاحی اخلاق : رایج ترین معنای اصطلاحی در بین اندیشمندان اسلامی (صفات پایداری است که انسان به طور خود جوش بدون نیاز به تامل انجام می دهد) .
تعریف علم اخلاق : علمی ست که ضمن شناساندن خوبی ها وبدیها راه کسب خوبیها ورفع ودفع بدیها را به ما تعلیم می دهد . البته نا گفته نماند در تعریف علم اخلاق برخی تکیه بر علم و شناخت و برخی تکیه عمل و رفتار داشته اند.
2 – انواع پژوهشهای اخلاقی
شاید بتوان کل تحقیقاتی که پیرامون اخلاق صورت می گیرد به سه حوزه (( مطالعات توصیفی )) (( مطالعات هنجاری )) (( و مطالعات تحلیلی یا فرا اخلاقی)) تقسیم کرد که هر کدام به اختصار توضیح داده می شود:
الف-اخلاق توصیفی در پژوهش توصیفی اخلاق با متد تاریخی ونقلی به دنبال آشنایی با نوع رفتار اخلاقی فرد یا جامعه ای خاص هستیم یعنی توصیف و معرفی اخلاقیات افراد ،گروه ها و جوامع مختلف را به عهده دارد ب-اخلاق هنجاری (دستوری): در اینگونه تحقیق از افعال اختیاری انسان از جهت خوبی وبدی و باید ونباید آن بحث می کند یعنی دلیل درستی یا نا درستی ومعیا رتشخیص کار خوب یا بد و اینکه چرا باید اخلاق فاضله را دا را بود از اخلاق رضیله پرهیز کرد را مورد بررسی قرار میدهد
ج- : اخلاق تحلیل( فرااخلاق) : در این نوع پژوهشها مفاهیم و احکام اخلاقی بررسی وتحلیل میشودو به رفتار های اخلاق جوامع و افعال اختیاری انسان حقانیت و بطلان گزاره های اخلاقی کاری ندارند .
3-اخلاق کاربردی
همان اخلاق هنجاری است با این تفاوت که در حوزه ای خاص از زندگی افراد بحث می کند . یعنی نظریه اخلاق را در حوزه ی مسائل خاص نشان می دهد .مثلا در مورد اخلاق دانشجوئی مهندسی-اخلاق پژوهشی – اخلاق نقد –اخلاق محیط زیست- اخلاق سیاست –اخلاق جنس اخلاق ازدواج- اخلاق معیشت – اخلاق حرفه ای مثل اخلاق پزشکی – تجارت و روزنامه نگاری بحث می کند .
الف ) اهمیت و جایگاه اخلاق کاربردی : چون علم اخلاق در حقیقت علم زندگی به معنای حقیقی است بدون شک یکی از سرنوشت ساز ترین دانشهاست . امام کاظم (ع) در مورد اهمیت آن می فرماید : لازم ترین دانش برای تو دانشی است که تو را به اصلاح قلبت راهنمایی کند وفساد را برایت آشکار و پیامبر اکرم (ص) هدف اصلی رسالت خود را به کمال رساندن خلقهای کریم و منشهای بزرگوارانه معرفی کرده (( بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ))
نمونه هایی از آثار اخلاقی دانشمندان مسلمان : رسائل اخوان الصفا وخلان الوفا – الصاده و الاسعاد فی السیره الانسانیه – تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق – اخلاق ناصری – احیاء علوم الدین – المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء – المراقبات فی اعمال السنه – جامع السعادات .
دلیل اینکه بسیاری از افراد با فضائل و رذائل آشنا هستند اما به آن عمل نمی کنند :
الف ) راه انجام وظایف اخلاقی و نحوه اعمال آن را نمی دانند یا درست تشخیص نمی دهند .
ب ) در زمان نیاز نمی توانند تصمیم درست بگیرند .
ب ) مهمترین رسالت اخلاق کاربردی : تحلیل و بررسی ریشه ای فضائل و رذائل اخلاقی و راه تشخیص تکالیف اخلاقی و شیوه تحقق آنها در حوزه های خاص .
نمونه هایی از آثار اخلاقی در زمینه گفتگو و مناظره :
آداب مناظره از شیخ مهذب الدین احمد بن عبدالرضا – شیخ سلیمان بن عبدالله ما حوزی – احمد بن اسمائیل جزائری – عبد الغفار بن محمد جیلانی – فاضل کاشی کبیری – میرزا محمد تنکابنی – میر فخر الدین محمد بن حسین حسینی – آداب التخاطب از میر محمد عباس بن علی – آداب البحث والمناظره از میر غیاث الدین حسینی دشتکی – آداب البحث از کمال الدین میثم بن علی بحرانی – خواجه نصیر الدین .
نمونه ایی از اخلاق معاشرت : آداب المعاشره, از شیخ علی حزینه – آداب العشره محمد کاظم حائری – آداب الملوک , میرزا رفیع الدین نظام العلماء – آداب سلطنت از سید هبه الله حسین – آداب السفر از یحیی بن احمد بن سعید خلی – محمد طاهر قزوینی – آداب الضیافه از محسن فیض کاشانی .
فصل دوم : اخلاق دانشجویی
1 – اهمیت علم آموزی در اسلام : آنقدر اهمیت دارد که نخستین آیات نازل شده در باره علم است .خداوند هدف از بعثت پیامبران را صراحتاً تعلیم ذکر می کند , یعلمهم الکتاب همچنین انتخاب گروه مباشر علمی توسط پیامبر و اینکه فرمودند بالتعلیم اُرسلت . در اسلام به عنوان یک فریضه بدون قید مکان و زمان و جنسیت اطلبو العلم من المهد الی اللحد – ولربالصین – الحکمه ضائه المومن – برتری عالم بر عابد همچون برتری ماه شب چهارده بر سایر ستارگان یا برتری خورشید بر سایر سیارات . برای آموزگار خوبیها هم جنبندگان زمین و آسمان طلب مغفرت می کنند . یاد گیرنده و یاد دهنده دارای یک پاداشند . اگر اسلام بر تحصیل علم تاکید کرده قطعا شرایط آداب و اخلاقیاتی بیان کرده است .
دانش اندوزی و پارسایی
چرا دانش اندوزی باید با پارسایی همراه باشد , چون انسان مجموعه ای از نیروهای متضاد است اگر با پارسایی آن را کنترل نکند در گرداب سر کشی فرو می رود و انسانیت او پایمال می شود . علت اینکه متون اسلامی در کنار دعوت به دانش اندوزی بر پارسایی همراه با تعلیم بر تزکیه تاکید می کند به خاطر این است که تفکر آدمی را از بند اسارت شیطان درونی و بیرونی آزاد کند .
اهمیت تقوا در کسب دانش چیست : تقوا سبب میشود فطرت انسان به پاکی و زلالی نخستین برگردد و باعث شود بدون دخالت هوای نفس حقایق را پذیرفته و به اندیشه صحیح برسد .
موانع دستیابی به علم حقیقی :
چینش نادرست مقدمات – کوتاهی در انتخاب مواد یقین آور برای استدلال – پیروی از حدس و گمان – تقلید کور کورانه – شتاب زدگی – تمایلات نفسانی در اسارت و بردگی وهم و خیال بودن – حب و بغض – عجب وخود بزرگ بینی , از مهمترین موانع رسیدن به علم حقیقی است .
برای پرهیز از لغزشها و برداشتن موانع چه اقدامی باید کرد : یکی اینکه علم منطق را به درستی آموخت و بدرستی به کار گرفت و برای بر طرف کردن آلودگی های نفسانی و اخلاقی باید خود را به لباس و صلاح تقوا و ایمان مجهز کرد و از خداوند کمک گرفت .
الف ) پیروی از حدس و گمان چگونه به عنوان یک مانع رسیدن به علم حقیقی به حساب می آید : شاید رسیدن به یقین در بسیاری از امور بسیار دشوار به نظر می رسد با توجه به غریزه راحت طلبی انسان زندگی را بر گمان بنا می کند که ممکن است زیان های جبران ناپذیر به بار آورد . قرآن کریم این شیوه را محکوم می کند (( ولا تغف ما لیس لک به علم )) اسراء 36
بنا براین انسان نباید بر اساس حدس و گمان قضاوت کند و تا زمانیکه به یقین نرسیده حکم کردن جایز نیست .
ب ) منظور از تقلید کورکورانه چیست , انواع تقلید را بنویسید
سپردن مهار تفکر به دست دیگران . تقلید چه در مسائل فرعی و جزئی مانند نوع پوشش مد گرایی و چه در مسائل کلی چون اندیشمندان در نوع جهان بینی مثلا اکثریت را ملاک قرار دادن کار پسندیده ای نیست . اما می توان تقلید را به دو نوع مذموم و ممدوح تقسیم کرد . مذموم تقلیدی است که رهزن راه اندیشه بوده و بر گمراهی آدمی می افزاید . ممدوح و پسندیده که عقل و فطرت به آن حکم می کند مثل رجوع به متخصص و نظر آن را راهنمای خود ساختن . علت زننده بودن تقلید کورکورانه اینست که بدون به کار انداختن عقل اقدام به عمل شده . خداوند به انسان عقل و شعور داده است که با استفاده از آن و راهنمایی افراد مورد اطمینان راه درست را انتخاب کند .
آیا به نظر شما کثرت طرفداران یک اندیشه یا کردار دلیل بر حقانیت آن است و اندک بودن حامیان دلیل بر بطلان است ؟
ج ) منظور از شتاب زدگی چیست
انسان صرف فراهم آوردن اطلاعات اندک درباره یک موضوع نمی تواند به نتیجه بپردازد . امام علی (ع) در مورد شتاب زدگی می فرمایند : از شتاب زدگی بپرهیز زیرا شتاب زدگی در کارها موجب می شود که انسان به هدف نرسد و کارش مورد ستایش نباشد .
د ) تمایلات نفسانی چگونه مانع رسیدن به علم حقیقی می شود
حب و بغضهای تعصب آمیز تعلیم و تعقل را منحرف می کند ،
چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد
امام علی (ع) می فرماید (( هر کس عاشق چیزی شد دیدگانش کور و قلبش رنجور می شود )) ((کسی که چیزی را دشمن بدارد خوش ندارد بدان بنگرد یا نام آن نزد وی بر زبان رود )) و در مذمت طمع می فرمایند : آنجا که برق شمشیر طمع در فضای اندیشه بلند شود و بیشترین جایی است که عقل در زمین در می غلتد . عجب و خود بزرگ بینی نشانه ضعف و سستی عقل و گمراهی است .
آداب اخلاقی آموختن :
اخلاص ( انگیزه الهی ) – انتخاب استاد شایسته – رعایت اولویت ها – خوب گوش دادن – پرسش و پرسشگری – ضبط و نگارش مطالب – تواضع در برابر استاد از مهمترین آداب اخلاقی آموختن است که به اختصار توضیح داده می شود .
الف ) منظور از اخلاص و اهمیت آن : با توجه به اینکه ارزش هر عملی به نیت و انگیزه آن بستگی دارد، به همین جهت انگیزه و نیت از اهمیت بالایی برخوردار است . انسان به این نکته مهم باید توجه داشته باشد انسان در انجام کارها باید هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی داشته باشد. یعنی هم باید کار خوب باشد و هم نیت خوب داشتن در انجام کار مهم است. یعنی ماهیت هر عمل با توجه به نیتی که فرد در انجام آن دارد مشخص می شود. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : (( نیه المومن خیر من علم )) – (( انما الاعمال بالنیات و لکل امریء مانوی ))، کارها به نیت هاست و برای هر انسان تنها چیزی که باقی می ماند که نیت آن عمل است. (( قل کل یعمل علی شاکله )) شاکله = نیت- پیامبر اکرم: من اخلص الله اربعین صباحتاًجَرتَ فیا جشهد بیع الحکمه من قلبه علی لسانه
کار اخلاقی و ارزشمند از نظر اسلام کاری است که صرفا برای رضای خدا انجام شده باشد که خود مراتب و درجاتی دارد . برخی به نیت بهره مندی از نعمت های الهی و دخول به بهشت ، گروهی برای رهایی از عذاب الهی و ترس از جهنم و دسته ای صرفا رضای او را در نظر می گیرند .
تاثیر نیت در ارزشمندی کارها را بنویسید : نیت روی کار تاثیر
می گذارد کار در تکامل نفس انسان و رسیدن به سعادت ابدی تاثیر گذار است و این تاثیر تکوینی و ذاتی است نه قراردادی .
رابطه بین نیت با سعادت انسان : هر اندازه نیت خالصانه باشد به سعادتمندی نزدیکتر خواهد بود یعنی بیانگر یک رابطه حقیقی است نه قراردادی . عمل بدون نیت یک کالبد مرده است که با روح انسان ارتباط پیدا نمی کند .
علم اندوزی در چه صورتی ارزشمند است ؟
در صورتی که ما را به سعادت و کمال نهایی نزدیک کند ، کمال نهایی همان قرب الهی است . بنابر این اگر برای کسب قدرت و شهرت و ثروت باشد در نظام اخلاقی اسلام هیچ ارزشی ندارد .
نشانه داشتن نیت الهی در تحصیل علم :
همان اندازه که علم و دانش انسان افزایش یابد ذلت درونی او در برابر خودش – تواضعش در برابر مردم – خشیتش در برابر خدا
– درکش نسبت به دین و حقایق الهی افزایش یابد .
ب ) انتخاب استاد شایسته :
امام باقر (ع) در تفسیر و توضیح آیه ((فلینظر الانسان الی طعامه)) می فرمایند :«علمه الذی یاخذه عمّی یاخذ» استاد شایسته کسی است که با رفتار خود دانشجو را به کسب فضائل ترغیب و از آلودگی به رذائل اخلاقی دور کند – استادی است که دیدن او انسان را به یاد خدا بیاندازد و سخن او باعث افزایش علم شود . نبی اکرم (ص) در حدیثی شرایط استاد را اینگونه بیان می کند : کسی است که دانشجویان خود را از تکبر به تواضع دعوت کند – از حیله گری و چاپلوسی به خلوص و خیر خواهی و از جهل به علم بکشاند .
عارفان از ما خواسته اند بدون داشتن راهنمایی وارسته به وادی سیر و سلوک پا نگذاریم . استاد یا خاص است ، مثل پیامبر (ص) یا امام یا امام معصوم که ماموریت خاصی را از سوی خدا برای هدایت دیگران عهده دار است , یا عام است که شناخته نمی شود مگر به مصاحبت در خلاء و ملاء و معاشرت باطنی .
ج ) رعایت اولویت ها :.
دوران دانشجویی بسیار محدود است . مهم ترین وظیفه دانشجو این است که به دنبال تحصیل علوم نافع به حال جامعه باشد ، وقت خود را صرف مسائل غیر ضروری نکند . شهید اول در این باره می گوید (( من الخسران صرف الزمان فی المباح و ان قل)) امام علی (ع) به دانشجویان توصیه می کند : به دنبال فهم و حل مسائل ضروری باشید جهل به آنها پذیزفتنی نیست . ودر جای دیگر می فرماید : دانشها بیشتر از آنند که تو بتوانی همه آنها را بیاموزی ، پس باید گلچین کرد و از هر دانشی بهترین ها را انتخاب کنی.
د ) خوب گوش دادن :
طالبان علم لازم است هنر خوب گوش دادن را داشته باشند که هم ادب دانشجو در برابر استاد را نشان می دهد و هم بهتر و بیشتر از محضر استاد بهره می برد . امام علی (ع) در این باره می فرمایند : زمانیکه نزد دانشمندی نشستی پس بر شنیدن نسبت به گفتن حریص تر باش خوب گوش دادن را بیاموز همان گونه که خوب گفتن را می آموزی و سخن کسی را قطع نکن .
ویژگی های یک مستمع خوب :
1- به سخن گویند دقت کند
2-آمادگی کافی برای ادراک داشته باشد
3-بردبار و شکیبا باشد
4-احساس خستگی نکند –
5- بتواند نکات اصلی گفتار گوینده را از شاخ و برگ های آن جدا کند
ه ) پرسش و پرسشگری :
پرسش و پرسشگری نه تنها از فضائل اخلاقی است بلکه در برخی موارد از نظر شرعی امری واجب است . به گفته نبی اکرم (ص) پزسش کلید خزائن و گنجینه های دانش است و فرمودند چهار دسته هستند ، پرسش گر ، گوینده ، شنونده و دوستدار آنها.
در چه صورتی پرسشگری دارای ارزش اخلاقی است ؟ پرسشگری ذاتاً ارزش ندارد تنها در صورتی دارای ارزش اخلاقی است که :
1- به منظور کشف حقیقت و فهم واقعیتی باشد اگر به منظور اظهار فضل و مچ گیری باشد بسیار زشت و ناپسند است .
2-درباره موضوعاتی باشد که گره ای از کار بگشاید یعنی در سرنوشت مادی یا معنوی انسان دخالت داشته باشد .
وظیفه استاد نسبت به پرسش و پرسشگری : ضمن اینکه از پرسشگری دانشجو استقبال کند لازم است نسبت به آنچه نمی داند نظر ندهد . از پرسش دانشجویان ناراحت یا خسته نشود زیرا قرار نیست استاد بتواند به تمام پرسشهای دانشجویان پاسخ دهد . روایات فراوانیدر مذهب پاسخهایی که از روی جهل داده می شود وارد شده است .
و ) ضبط و نگارش مطالب :
در صدر اسلام به اهمیت نگارش واقف نبودند پیامبر مسلمانان را تشویق کرد و فرمود : علم را در زنجیر کنید . امام صادق (ع) می فرمایند : دانش را بنگارید چرا که شما بدون نگارش نمی توانید آن را حفظ کنید .
ز ) تواضع در برابر استاد : اسلام برای معلم و استاد احترام و ارزش والایی قائل است و علت آن بخاطر ارزش و اهمیتی است که خود علم دارد علت دیگر آن این است که این کار باعث رشد و پیشرفت علم و نتیجتاً باعث پیشرفت جامعه است . این تواضع و احترام نباید جای خود را به تقلید کورکورانه بدهد .
احترام به عالم و استاد در اسلام :
(( هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون )) احترام به استاد و عالم نشانه بهره مندی از عقل بوده و با حرمت شهیدان و صدیقان هم سنگر است حتی در برخی روایات اکرام به عالمان بهتر از اکرام و احترام به خداوند تلقی شده است .
5 – خود شناسی :
یکی از علوم که واجب عینی است یعنی بر هر فرد واجب است که به تحصیل آن بپردازد ، خود شناسی است . از دانشجو پذیرفته نیست که از علم به خود غافل بوده و به علوم بیرونی بپردازد . بعضی تلاش کرده اند و علم را به دینی و غیر دینی تقسیم کرده اند که تصور نا صوابی است همه دانش هایی که در خدمت مسلمانان و اسلام باشد و به فرهنگ اسلامی کمک کند علوم دینی محسوب می شود و فرا گیری آن مورد تاکید قرار گرفته ، مهم این است که خلوص نیت و الهی بودن انگیزه وجود داشته باشد . در غیر این صورت حتی عالم علم توحید یا اخلاق و فقه و عرفان نیز دارای احترام نخواهد بود .
فصل سوم :
اخلاق پژوهش
1- اهمیت و جایگاه پژوهش :
آنچه مسلم است یکی از اهداف اصلی هر جامعه ای پرورش محقق و پژوهشگر است . یکی از مولفه های مهم ارزیابی هر جامعه تعداد پژوهشگران آن است . پیشرفت مادی و معنوی هر جامعه ای مرهون و مدیون پژوهشگران آن است . از طرفی تخریب و ویرانگری ها نیز محصول پژوهشها و تحقیقات نادرست است . یعنی اگر تحقیقات و پژوهش ها درست جهت گیری نشود و در مسیر رشد اخلاقی نباشد عاملی برای تخریب جامعه است . یعنی بجای اینکه انسانی را به تکامل و سعادت برساند ، از حق و حقیقت دور می کند و نهایتاًً در خدمت کفر قرار می گیرد.
ویرانگریها و تخریب هایی که در جوامع مختلف روی می دهد همه مرهون تحقیق و پژوهشهای عالمان است که تزکیه نشده اند ،جنگهای مدرن و حقیقت ستیزیها همه محصول تحقیق نادرست است .
2-فضائل اخلاقی در پژوهش
الف ) تصحیح انگیزه و نیت :
صرفاً راههایی است که با انگیزه الهی باشد اگر برای کسب قدرت ،ثروت و مقام باشد سودی نخواهد داشت. نمونه هایی از پژوهش های بزرگ و موفق : الغدیر علامه امینی – تفسیر علامه طباطبایی .جواهر الکلام صاحب جواهر.
آیا با انگیزه الهی می توان دست به هر عملی زد ؟ آنچه مسلم است هر کاری را با انگیزه ی الهی نمی توان انجام داد . مثلا با انگیزه ی الهی نمب توان دیت به پیشرفت زد . نیت خوب زمانی کارساز است که هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی داشته باشد . پس پژوهش باید در خدمت اهداف الهی باشد تا انسان را به سعادت واقعی برساند . علاوه بر انگیزه الهی پشت گرمی به الطاف الهی تاثیر فراوانی در پژوهش های بزرگ دارد .
ب ) توجه به نقش پیش فرضهای ارزشی :
یکی دیگر از فضائل اخلاقی تحقیق و پژوهش توجه داشتن به پیش فرضهای اجتماعی – دینی – فلسفی – عرفانی و فرهنگی یک جامعه است. مسلما یک روانشناس مسلمان علت تامه شکل گیری شخصیت انسان را وراثت نمی داند چون او به بسیاری از علل دیگر که دین آنها را به عنوان عوامل شکل گیری شخصیت انسان معرفی کرده اعتقاد دارد و یک جامعه شناس مسلما هرگز به جبر اجتماعی قائل نیست (ماننددور گیر). یعنی پژوهش گر به تمام پیش فرضها توجه می کند . هرگز تحقیق و پژوهش در خلاء صورت نمی گیرد . جهان بینی شخص پژوهشگر در تحقیق تاثیر گذار است .
منظور از پیش فرضها در یک پژوهش چیست ؟ عبارت تفسیر در خلائ صورت نمی گیرد را تفسیر کنید . پژوهنده کامیاب چه کسی است ؟ پژوهنده کامیاب کسی است که ابتدا در پرتو علمی ترین جهان بینی عصر خود به فلسفه و منطقی واقع گرا مجهز شده و پس از آموختن روشهای تحقیق به پژوهش و تحقیق بپردازد .
ج ) آشنایی با پیشینه پژوهش :
فرد خردمند زمانی که می خواهد در موضوعی به پژوهش بپردازد ، ابتدا پژوهش های پیشینیان را در آن موضوع بررسی می کند که پس از سالها تحقیق به نقطه ای که قبلا به آن رسیده اند ، نرسد .
چرا آشنایی با پیشینه پژوهش برای پژوهشگر ضروری است ؟
د ) گزینش مسئله : ببنیادی ترین مرحله تحقیق انتخاب مسئله ( مسئله گزینی ) است هر اندازه بر دامنه اطلاعات خود بیفزاییم دقت ما درانتخاب مسئله بیشتر می شود . انسان بی مطالعه مشکلی سر راه خود نمی بیند . «هم سوال از علم خیزد هم جواب همچنان که خار و گل از آب و خاک»
دو نکته مهم در انتخاب موضوع و مسئله باید در نظر گرفته شود ، یکی اینکه موضوع مورد علاقه پژوهشگر باشد تا انگیزه مقاومت در برابر مشکلات و موانع احتمالی وجود داشته باشد . دیگر اینکه موضوع و مسئله ای باشد که مشکلی از مشکلات علمی یا عملی جامعه را حل کند .
چه نکاتی در مسئله گزینی باید مد نظر باشد ؟ رابطه دامنه مطالعات و مسئله گزینی را بنویسید.
ه ) شهامت در پژوهش : کوچک شمردن توانایی خود و بزرگ شمردن موانع احتمالی پژوهش باعث می شود که جرات رفتن به سوی پژوهش از انسان گرفته شود . زیرا با امکانات اندک وبا توکل به خدا انسان می تواند بر مشکلات فائق گردد .
و ) امانت داری : رکن رکین حیات علمی و تحقیقی یک جامعه امانت داری در پژوهش است یعنی هر محققی موظف است منبع هر مطلبی را دقیقا ذکر کند حتی اگر نقل به معنا کرده باشد . اگر امانت در نقل رعایت نشود تحقیق هیچ ارزشی نخواهد داشت . محقق باید از نقل تقطیعی بپرهیزد .
منظور از نقل تقطیعی مقداری از حدیث یا متن تاریخی شده و قسمتی دیگر از آن حذف کند . برای نقل یا استناد به سخن کسی لازم است تمام سخن او را با دقت و امانت مطالعه کرد و به میزان ادعای گوینده مطلب از آن استفاده کرد .
ز ) حقیقت جویی در پژوهش : حقیقت طلبی در پژوهش یک وظیفه اخلاقی برای پژوهشگر است . حتی رابطه استاد و شاگردی نباید مانع حقیقت جویی شود . ارسطو میگفت : «افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم .محقق تمام هم و غمش باید صرف کشف حقایق باشد» .
ج ) نشاط در تحقیق : پژوهشگر موفق کسی است که با شوق و نشاط و عشق در پی حل مسئله خود باشد و خستگی را به خود راه ندهد . به قول شهید مطهری : شاهکار ساخته عشق است نه پول و درآمد ، شاید با پول بتوان کار بوجود آورد اما شاهکار با پول انجام نمی شود . همانطور که نشاط و انگیزه یک فضیلت اخلاقی در پژوهش محسوب می شود ، بی انگیزه ای و سستی یک رذیله محسوب می شود که علل آن عبارت اند از : علاقه مند نبودن به موضوع ، صرفا به خاطر درآمد یا شهرت سراغ آن موضوع رفتن ، هدف تحقیق شناخته نشده باشد و توانایی ها و امکانات را در نظر نگرفته باشد .
ط ) پژوهش گروهی : هرگز نمی توان کار فردی را با کار گروهی مقایسه کرد . بدون شک استواری کار گروهی با کار فردی قابل غیاس نیست . پژوهش گروهی قطعاً افقهای دقیقتر و وسیعتری و نورانیت بیشتری را به انسان نشان خواهد داد البته به شرطی که محقق متعهد و با نشاط باشد .
زال که با عقلی چو عقل خفت شد مانع بد فعلی و بد گفت شد (مولوی)
درصد خطای پژوهش گروهی به مراتب کمتر از فردی است .
الف ) شهرت زدگی : برخی در تحقیقاتشان به صحت ودرستی نظریات و فرضیات توجه نمی کنند . صرفا بخاطر مشهور بودن فرضیات و نظریات آنهارا پایه تحقیق خود قرار می دهندصرف شهرت داشتن مثلاً تئوریفروید مبنی به اصالت میل جنسی در شکل گیری افکار یاتئوری تکامل انواع داروین از آنها به عنوان پایه و اساس تحقیقات خود . یک پژوهشگر واقعی گول مشهور بودن یک رای یا اکثریت را نمی خورد زیرا نه یک رای و نه مشهور بودن اکثریت دلیل بر حقانیت است فقط مبنای تحقیقاتش را موضوعات قرار می دهد . ب ) شتاب زدگی : صبر و بردباری یکی از ارکان پژوهش است ممکن است یک پژوهش بنیادین دهها سال طول بکشد و هرگز نباید توقع داست به هر قیمتی شده در مدت زمان مشخص پژوهش را بپایان رساند زیرا شتاب زدگی آفت بزرگی است و به عنوان یکی از رذائل اخلاقی به حساب می آید که مانع درک درست موضوع می شود و باید همه ی جوانب موضوع را با صبر و حوصله در نظر بگیرد .
ج ) دخالت دادن خواسته های شخصی: منظور از دخالت ندادن خواسته های شخصی در تحقیق این است که اصل بی طرفی حتما باید در تحقیق مد نظر قرار گیرد . یک تحقیق معتبر بی طرف بدون حب و بغض شخصی یا صنفی است . تحمیل کردن دیدگاه خود یا صنف خاص باعث انحراف خود محقق و مخاطبان از حقیقت است به همین جهت در تفسیر قرآنی باید مراد خداوند و منظور واقعی قرآن را مد نظر قرار داد نه اینکه با پیش فرضهای از پیش طراحی شده سراغ قرآن رفت . در تحقیق تاریخی نیز محقق باید خود را در اختیار منابع معتبر تاریخی قرار دهد .
د ) انتحال : شایع ترین معنی انتحال همان سرقت ادبی است . به این معنی که کسی سخن یا شعر دیگری را به مکابره گرفته و به عنوان شعر یا سخن خویش بدون تغییر و تصرف لغتی و معنوی با تصرف اندک قلمداد کند . معنی دیگر آن خود را به مذهب یا قبیله یا مکتبی بستن است . بسیار دیده شده که حاصل زحمات دیگران را بدون آنکه نامی از آنها برده شود به نام خود منتشر می کنند که خود یکی از محضلات اخلاقی است و وظیفه هر پژوهنده پرهیز از آن است.
فصل چهارم :
که در آن 1 –اهمیت و جایگاه 2 – معنا شناسی نقدی 3 – ضرورت نقد 4 – شرایط اخلاقی نقد که عبارتند از :
الف ) فهم سخن و موضوع
ب ) کنار نهادن حب وبغض
ج ) پرهیز از نقد متقابل
د ) نقد انگیخته بجای انگیزه: به گفته بنگر نه به گوینده
ه ) تفکیک اندیشه و رفتار از فرد
و ) لزوم بردباری و نقد پذیری
ز) پرهیز از برچسب زدن
ح ) آغاز کردن از خود ، بحث می شود .
1 – اهمیت و جایگاه نقد ، اخلاق نقد ( شیوه های اخلاقی ومواجهه با اندیشه ها ) :
بالندگی و پویایی یک ملت است ، از اهمیت بالاییبر خوردار است . آزادی اندیشه و اندیشمندان در ارائه اندیشه ها و انتقاد سازنده باعث از بین رفتن مشکلات جامعه و پیشرفت آن می گردد . البته آزادی اندیشه هرگز به معنای هتاکی و بازیچه گرفتن دین و فرهنگ و هویت یک ملت نیست .آزادی مطلق در هیچ جامعه ای وجود ندارد یعنی آزادی مطلق ستیزیکه آنتی تز خود را در درون خود دارد یعنی امری خود ستیزو خود متناقض است.
یکی از شرایط لازم برای پویایی علمی یک جامعه چیست ؟ چرا آزادی اندیشه باعث حتاکی و پرده دری می شود ؟ حدود آزادی در اندیشه و بیان را بنویسید . رواج آزادی در اندیشه در چه صورت نوید بخش و مبارک خواهد بود ؟
اولاً موضوعات مورد بحث مفید باشد ثانیا مباحثات علمی در فضای مناسب باشد با شیوه ای سالم وبا اصول اخلاقی ومعرفتی انجام گیرد . فقدان شرط اول بحث را تبدیل به جنجال می کند وفقدان شرط دوم مشکلات اجتماعی به بار می آورد .
آشنایی با آداب نقد امروزه تحت چه عنوانی مطره می شود وهدفش چیست ؟ تفکر نقدی یا تفکر انتقادی یا منطق کاربردی که در آن دانشجو با انواع مطالعات آشنایی پیدا می کند که در برخورد با اندیشه های گوناگون ضروری است .
مناسب ترین راه کار برای پرهیز از مبادله در بحث چیست ؟ حاکم کردن اخلاقی در نقد علمی و مراقب باشیم پیوسته آنرا مراعات کنیم و وظیفه امر به معروف ونهی از منکر را در عرصه معرفتی انجام دهیم .
2 – معنا شناسی نقد : منظور از نقد چیست ؟
اصطلاح نقد را تعریف کنید . نقادی به معنای عیب جویی و خرده گیری نیست بلکه به معنای ارزیابی منصفانه یک چیز است . به معنای مذمت کردن نیست بلکه نکته سنجی و تحقیق است . وارسی و بررسی نوشتار و گفتار و رفتار است .برای شناساندن زیبایی و زشتی ، باید و نباید ، بود ونبود ، درستی و نادرستی است . همان طور که اگر پزشک در جستجوی علت بیماری است قصد خیر و نیک اندیشی دارد ، نقاد همچنین است .
هدف از نقد چیست ؟ هدف منتقد از نقد چیست؟
3 – ضرورت نقد :چرا انتقاد شونده نباید از انتقاد ناراحت شود. آزادی نقد به شرط رعایت آداب اخلاقی هیچ ضرری برای جامعه ندارد . به چه دلیل ، به این دلیل که یا نقد وارد است که باید ممنون منتقد بود ، یا وارد نیست که سوء تفاهم بر طرف می شود . به همین جهت انتقاد شونده نباید از انتقاد ناراحت شود . یعنی در هر دو صورت به فیض و سعادت نائل می شود . امام صادق (ع) : بهترین دوستان من کسانی هستند که عیوب من را به من هدیه می دهند . کمترین فایده نقد سوءتفاهم را در فضای صمیمی از بین می برد . امام علی (ع) : کسی که عیب تو را بنماید تو را خیر خواهی کرده است . امام حسین(ع) : کسی که تو را دوست دارد از زشتی نهی می کند و کسی که تو را دشمن دارد تو را می فریبد . امام علی (ع) کسی که عیوب تو را پنهانکند دشمن توست .
بقول سعدی :
به نزد من آن کس نکوه خواه توست که گوید فلان خار در راه توست
جایگاه نقد در اسلام :
وظیفه دینی مردم است و امر به معروف و نهی از منکر از مصادیق نقد است . نقد اندیشه های نا درست مخصوصاًٌ جایی که احتمال تاثیر پذیری است ، یک وظیفه اجتماعی است . چگونه نقد می تواند به نقدشونده خدمت کند ؟ نقد کننده چون عیب نقد شونده را آشکار می کند ، اینخود خدمت بزرگی به او است مانند چشم پزشکی که ضعف بینایی شخصش را آشکار کرده تا برای جبران ضعف آن اندیشه کند .
4 – شرایط اخلاقی نقد را نام ببرید و توضیح دهید :
شرایط و آداب اخلاقی که هم ناقد و هم نقد شونده باید به آن توجه داشته باشند عبارت اند از :
الف ) فهم سخن و تبحر در موضوع : اخلاقا جایز نیست پیش از فهم درست و دقیق یک مدعا ، صرف یک تصور مبهم به نقد پرداخت . بیش ترین اختلافات اندیشمندان از کجا ناشی می شود ؟ نخستین شرط و پیش نیاز یک نقد چیشت ؟ نقد کردن بدون فهمیدن ، رد کردن بدون فهمیدن نشانه گستاخی جاهلانه و حق نا شناسی نقاد است . فهم درست نیاز به تبحر و مهارت کافی دارد که یکی از شرایط اخلاقی نقد است .
ب ) کنار نهادن حب و بغض : شرط اصلی فهمسخن گوینده چیست ؟ کنار نهادن حب و بغض شرط اصلی درکحقیقت یک گفتار و شط اصلی فهم، سخن یک گوینده است .
تاثیر حب و بغض را در درک وفهم سخن بنویسید ؟ تاثیر حب و بغض تا آنجاست که می تواند هنر را عیب و عیب را هنر جلوه دهد . یعنی کسی که به قصد مچ گیری نقد می کند فقط نقاط ضعف را می بیند . از درک حقیقت عاجز است . تشخیص سره از نا سره زمانی صورت می گیرد که تمام جنبه های مطلب در نظر گرفته شود . بر نقد شنونده همجایز نیست ناقد را متهم به سوء غرض وداشتن حب بغض نماید
ج ) پرهیز از نقد متقابل آینه گر نقش (عیب) تو بنمود راست ، خود شکن آینه شکستن خطاست
منظور از پرهیز از نقد متقابل چیست و چه پیامد و ثمره ای بدنبال دارد ؟ نقد متقابل از آفت های بزرگ اخلاقی است یعنی بجای اینکه به پاسخ گویی ناقد بپردازد ، ناقد را زیر سئوال برده واو را متهم ساخته و آثار و تاریخچه ناقد را به رخ اوکشیده و به نقد ناقد بپردارد . این امر باعث می شود که کسی جرات نقد کردن نداشته باشد ودیگر اینکه از هدایتها و نصایح محروم می ماند . ( جریان گفتگوی فقیه جوان با پدرش صفحه 92 )
د ) نقد انگیخته بجای انگیزه :
( به گفته بنگر نه به گوینده )منظور از نقد انگیخته بجای انگیزه چیست : در اینجا نقد شونده بجای پاسخ گویی به نقد ناقد اقدام به کالبد شکافی نیت و انگیزه ناقد می کند .مثلاً می گوید فلانی جزو فلان حزب وگروه است و قصد تخریب دارد ، به اینصورت خود را از پاسخ گویی بی نیاز می بیند . انگیزه خوانی بیشتر در کجا رواج دارد ؟ منشا آن چیست ؟ نمونه ای ازمطالعه انگیزه خوانی که توسط مشرکان در قرآن کریم آمده را بیان کنید؟ یکی از مطالعات است که در بسیاری از مشاجرات سیاسی حزبی واجتماعی رواج دارد .منشا این مطالعه تصور خطاست . آیه 47 مومنون درباره موسی وهارون : (( فقالوا انومن لبشرین مثلنا وقومها لنا عابدون )) آیا به دوانسان مانند خود ایمان آوریم که قوم آن دوبر گمان ما بودند ؟ . اشاره به همین نوع مطالعه دارد ( انگیزه خوانی ) حضرت علی (ع) : حکمت را از هر کسی بگیر و به گفته بنگر نه به گوینده . (( حکمت گمشده مومن است پس آن را فرا گیر هرچند از منافقان ))
ه ) تفکیک رفتار واندیشه از فرد : نقد کننده و نقد شونده نباید نقد را از میدان نقد اندیشه وکردار به میدان نقد صاحب اندیشه وکردار بکشاند . در حقیقت کسی که به نقد یک سخن می پردازد در جهت اصلاح و تکمیل آن گام برداشته و نباید نقد او را به معنای در افتادن با صاحب اندیشه تلقی کرد .
و) لزوم بردباری و نقد پذیری :
ناقد و نقد شونده با بردباری ونقد پذیری می توانند سوء تفاهم موجود یا نقص کارشان رااز بین ببرند همچنانکه در قرآن کریم آیهء 32 فصلت آمده است: هرگز نیکی با بدی یکسان نیست ، بدی را با نیکی رفع کن همان کسی که بین توواودشمنی است دوستی گرم و صمیمی میشود . و همچنان که برخورد بردبارانه امام باقر (ع) با مرد مسیحی که با بی ادبی برخورد کرد منجر به ایمان آوردن مرد مسیحی به اسلام گردید .
ز ) پرهیز از برچسب زدن :
انگ زدن و برچسب زدن به صاحبان اندیشه یا به ناقدان یکی از شیوه های نادرست وخلاف اخلاق در نقد است با شیوه های نادرست اندیشه ای را از میدان خارج کردن مانند ارتجاعی – قشری – غربی – عوام زده – لیبرال – ملی گرا – کهنه گرا قرون وسطایی – این عمل در کتابهای منطقی به عنوان (( مطالعه ازطریق منشا )) یاد می شود . انگ وبرچسب زدن در کتابهای منطقی به چه عنوانی آمده است ؟
) آغاز کردن از خود :
قطعا تاثیر گفتار و توصیه هایی که خود فرد به آن عمل می کند به مراتب بیشتر است . پزشکی که خودش سیگاری است ممکن است سخنش تاثیر پذیر نباشد . پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : خوشا به حال کسی که عیوب خودش او را از عیب گویی دیگران بازداشته . امام علی (ع) : بزرگترین عیب آن است که چیزی را زشت انگاری که خود در آن گرفتاری . امام صادق (ع) : سودمند ترین چیزبرای انسان آنست که به عیب خود بر مردم پیشی گیرد . قرآن کریم : (( یا ایها الذین آمنو لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون )) : نزد خدا موجب خشم است که سخنی بگوئید که عمل نمی کنید .
فصل پنجم
اخلاق معیشت که در آن 1- اهمیت و جایگاه آن 2– کار در سیره اولیاء دین 3-نقش نیت در ارزشمندی کار 4- رابطه اخلاق با معیشت 5- نقش کار در تربیت و بهداشت روانی 6- کار و احساس شخصیت ، مورد بررسی قرار می گیرد .
1- اهمیت و جایگاه اخلاق معیشت : هر کس به تناسب استعداد و امکانات خود شغل خاصی را انتخاب می کند . هر شغلی اخلاقیات خاص خود را می طلبد . مسائل اخلاقی یک کارگر ساختمانی با مدیر فرودگاه یا استاد دانشگاه و یا یک کارمند بانک متفاوت است .البته تمام حرفه و شغل ها علاوه بر اخلاقیات اختصاصی یک سری احکام اخلاقی مشترک نیز دارند . تا زمانی که انسان شغل مناسبی برای تامین معیشت خود نداشته باشد پیوسته در دغدغه به سر می برد .
شرط لازم برای داشتن یم زندگی خوب وموفق ، داشتن شغلی مناسب و درآمدی آبرومندانه است . افراد بیکار هرچند از نظر اقتصادی نیازمند هم نباشند باز هم موفق نخواهند بود . با کار و تلاش زندگی شکوفا می شود – سعادت دنیا و آخرت فرد تامین می گردد – باعث احساس شخصیت ، عزت و استقلال و اعتماد به نفس می شود .
ارزش شغل و کار مناسب برای انسان را بنویسید . در بیش از پانصد آیه از قرآن کریم در مورد کار و فعالیت اشاره شده است , حیات پاک وپاکیزه را مرهول کار و تلاش می داند . ارزش کار در قرآن کریم و عواقب کار منفی را از دیدگاه قرآن بنویسید .
اسلام پاداش تلاش گران در عرصه زندگی را همسنگ پاداش مجاهدان و رزمندگان راه خدا میداند . قرآن به تلاش گران وعده زندگی پاکیزه و حقیقی داده است . پیامبر اکرم (ص) : عبادت و پرستش هفتاد جزء دارد که بالاترین آن طلب (( روزی حلال )) است . امام باقر (ع) : کسی که برای بی نیازی و رفاه خانواده و کمک به همسایگان در طلب روزی حلال باشد ، روز قیامت با چهره ای مانند ماه شب چهارده محشور می شود . پیامبر اکرم (ص) بر دستان ترکیده و خشن سعد انصاری بوسه می زند و می گوید این دستی است که در آتش جهنم نمی سوزد . امام باقر (ع) : حضرت موسی مبغوض ترین مردم را از خدا پرسید خداوند فرمود : (( جیفه بااللیل بطال باالنهار )) کسی که ناصح مثل مرده می افتد و می خوابد و روز خود را به بطالت می گذراند.
2 – کار در سیره اولیاء دین : دو نمونه از کار و تلاش اولیاء دین را بنویسید . ص106 کتاب
3 – نقش نیت در ارزشمندی کار : مهم ترین عنصر برای ارزشمندی کار از نظر اسلام : تمام ارزشی که در اسلام برای کار بیان شده مبتنی بر داشتن نیت و انگیزه خوب و الهی است . از نظر پیامبر اکرم (ص) : اگر کسی برای مباهات و فخر فروشی مال اندوزی کند ، در راه شیطان است ولی اگر برای امرار معاش و رفاه و خوشبختی اهل ایمان باشد در راه خداست .
4 – رابطه اخلاق و معیشت : اخلاق با معیشت رابطه تنگاتنگی دارد تا جائیکه اخلاق نیکو از عوامل گشایش روزی و خلق بد از عوامل تنگدستی و فقر معرفی شده . پیامبر اکرم (ص) : گنجهای رزق در اخلاق خوب نهفته است ، اخلاق خوب موجب زیادی روزی است . قطعا منظور از رزق هم نیازهای مادی و هم نیازهای معنوی است علاوه بر این اتفاق تصادف امری باطل است . هیچ پدیده ای در این جهان بدون علت رخ نمی دهد از طرفی خدا خیر محض است و خیر محض از او سر نمی زند . علت مصیبتها و گرفتاری ها را در جای دیگری جستجو باید کرد و آن چیزی جز اعمال نا شایست انسان نیست .
قانون درباره گشایش یا تگی معیشت چیست ؟ دو عامل وسعت رزق از نظرقرآن کریم , تقوای الهی و توکل بر خدا از مهمترین عوامل گشایش و وسعت رزق است همچنان که خدا می فرماید: هر کس تقوای الهی پیشه کند راه نجاتی برای او فراهم می کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می رساند و هر کس بر خدا توکل کند کفایت امرش را می کند خداوند فرمان خود را به انجام می رساند و برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است .
5 – نقش کار در تربیت و بهداشت روانی : کار سازنده شخصیت انسان است . یک رابطه دو طرفه بین کار و شخصیت انسان وجود دارد . شخصیت انسان معلول نوع کار و شغل اوست . امام علی (ع) : اگر تو نفس خود را مشغول کار نسازی او تو را مشغول می کند . کار و فعالیت باعث می شود قوه خیال انحراف پیدا نکند . انرژی انسان باید مصرف شود اگر راه درست را نیابد منحرف می شود . یکی از مهمترین علل ارتکاب گناه بیکاری است . به قول پاستور: بهداشت روانی در لابراتوار و کتابخانه است . ولتر می گفت هر وقت احساس می کنم درد و رنج وبیماری می خواهد من را از پا در آورد به کار پناه می برم . کار بهترین درمان دردهای درونی است . پاسکال : مصدر کلیه مفاسد فکری واخلاقی بیکاری است .
6 – کار و احساس شخصیت : درخواست کمک مالی از مردم بدلیل آفات اخلاقی و اجتماعی وفرهنگی مورد مذمت نکوهش اسلام قرار گرفته حتی به فتوای بسیاری از علمای بزرگ اخلاق ، اگر به حد اضطرار نرسیده باشد درخواست از مردم حرام است چون در حقیقت به معنی شکایت از خداست و ذلت وخواری در برابر غیر خداست .علت مذمت ونکوهش درخواست از مردم از نظر اسلام چیست؟
فصل ششم اخلاق معاشرت
مشتمل بر :
1- اهمیت و جایگاه معاشرت
2- انواع معاشرت که خود به پنج دسته تقسیم می شود :
الف ) معاشرتهای انسانی
ب ) معاشرتهای آئینی
ج ) معاشرتهای شهروندی
د ) معاشرتهای خانوادگی
ه ) معاشرتهای دوستانه
3- معیار معاشرت
4- اهتمام به امور مردم
5- برآورده ساختن نیاز مردم
6- اصلاح میان مردم
7- نظارت اجتماعی : امر به معروف ونهی از منکر
الف) وظیفه عمومی
ب) شرایط امر به معروف و نهی از منکر
ج) مراتب امر به معروف ونهی از منکر
د) راه های اجرای امر به معروف ونهی از منکر
8- آسیب شناسی معاشرت با دیگران :
الف) دخالت در امور خصوصی
ب) شایعه پراکنی
ج) سوء استفاده از دیگران
9 – دوستی و دوست یابی :
الف ) ویژگی های دوست
ب) اعتدال در دوستی
ج) با که دوستی نورزیم ، است که مختصرا پیرامونهر کدام توضیح داده می شود .
1- اهمیت وجایگاه معاشرت: یکی از اساسی ترین نیاز روحی انسان معاشرت و ارتباط سازنده با دیگران است . به عقیده برخی آدمیان مدنی بالطبع است وبرخی انسان را به دلیل نیازمندی به انس انسان نامیده اند . از طرفی هیچ انسانی توانایی بقاء و ادامه حیات را به تنهایی ندارد بنابراین با معاشرت کیفیت زندگی خود را ترقی می دهد می تواند خود را بهتر بشناسد و تصوری درست وواقع بینانه در مورد خود پیدا می کند اما علی رغم تمام مسائل فوق برخی انزو اطلبی را ترجیح می دهند . دلایلشان این است که زندگی اجتماعی را زمینه ساز گناه و انحراف می دانند . زمینه ساز بسیاری از رذائل چون حسد یا غیبت ،حرص و تکبر میدانند . آنان معتقدند در انزوا بدون دغدغه فکری به عبادت و راز و نیاز معبود می پردازند . علاوه بر آن مجبور نیست هر لحظه چشمش به چشم انسانهای رذل و پست بیافتد .
دلایل طرفداران گوشه گیری و دوری از معاشرت چیست ؟ به چه دلیل انسان ذاتا اجتماعی است؟ انسان با چه اجتماعاتی به ترتیب در تعامل است ؟
نخستین گروه خانواده است که اغلب تا آخرین ساعات زندگی این تعامل ادامه دارد . مرحله دوم همسالان و همسایگان ودوستان که در شکل گیری شخصیت آدمی موثر است .در مرحله سوم اجتماع شهروندی و جامعه جهانی که در تکون اجتماعی اخلاقی و سیاسی انسان موثر است . در معاشرت با اجتماع چه فضائل و رذائل اخلاقی در پی دارد ؟ معاشرت ظرف ظهور فضائلی چون عدالت – انصاف – احسان – ایثار – انفاق – صدقه – تواضع – امانت داری – صداقت – صراحت – عفت – حجاب و رذائلی چون ظلم – حق کشی – خود خواهی – تکبر – خیانت – دروغ – بی حیایی – رشوه – بی بند و باری – غیبت – حسادت و غیره است . اما تعلیم و تعلم هم تنها در ظرف اجتماع و ارتباط با دیگران خود را نشان می دهد . معاشرت با دیگران یکی از بهترین ازار تهذیب نفس است . کسانی که از نظر عرفانی رشد کرده اند ، عامل موفقیت خود را تحمل زشت کاری ها و قدر ناشناسیها ی معاشران خود دانسته اند البته لازم به ذکر است که معاشرت مطلوبیت ذاتی ندارد .
خوبی یا بدی معاشرت وابسته به چیست ؟ اولاٌ وابسته به هدفی است که دنبال می کنیم ثانیاٌ به نوع تاثیر آن در کمال انسان بستگی دارد . یعنی جاییکه معاشرت انسان را به انحراف می کشد و او را از مسیر هدایت دور می کند خلاف مقصود است اسلام بر معاشرت تاکید دارد اما هر نوع معاشرتی را سفارش نمی کند .
انواع معاشرت : معاشرت افراد با یکدیگر به پنج دسته تقسیم می شود
، الف ) معاشرتهای انسانی : انسان ها صرف نظر از این که هم وطن یا هم شهر هستند در قبال سایر انسانها مسئولیتهایی به عهده دارند .
ب ) معاشرت آیینی : وظیفه ای که ما مسلمانان در قبال یکدیگر داریم بسی سنگین تر از مسئولیتی است که در قبال انسانیت داریم . منظور از معاشرت های آئینی چیست ؟ پیامبر اکرم (ص) اگر فرد مسلملنی فریاد مسلمانی را بشنود و نشتابد مسلمان نیست .
ج ) معاشرت های شهروندی : مسئولیتی که ما در قبال شهروندان داریم فراتر از مسئولیتی است که در قبال غیر شهروندان داریم . (( کسی که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد مسلمان نیست )) امام علی (ع) .
د) معاشرتهای دوستانه : وقتی از بین هم نوعان خود افرادی را به عنوان دوست انتخاب می کنیم وظائف اخلاقی خاصی بر عهده ما می گذارد وبه دلیل تاثیر گذاری بسیار مورد توجه اسلام است .
ه) معاشرتهای خانوادگی : ارتباط ما با خانواده و خویشاوندان وظیفه اخلاقی خاصی را به عهده ما می گذارد که صله رهم یکی از اهم این وظائف است .
3 – معیار معاشرت : بهترین معیار معاشرت عبارت (( هرچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند )) می باشد . یا در جای دیگر پیامبر می فرمایند : چیزی را که دوست داری از مردم به تو برسد به آنان برسان و چیزی را که دوست نداری از مردم به تو برسد به آنان نرسان . بسیاری از مکاتب اخلاقی این قانون و ملاک را پذیرفته اند . علت اینکه این یک ملاک و قانون است اینست که انسانها در انسانیت وکرامت انسانی مشترک اند . بهترین راه فهم توقع دیگران از ما چیست ؟ خود را بجای آنان بگذاریم در آن صورت چه توقعی داشتیم ؟
4- اهتمام به امور مردم وظیفه یک مسلمان نسبت به اهتمام به امور مردم با ذکر نمونه ای توضیح دهید . هر مسلمانی نسبت به هدایت و ارشاد دیگر مسلمانان باید احساس مسئولیت کند. بقول سعدی : بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرنش ز یک گوهرند . ودر جایی پیامبر (ص) محبت نسبت به مردم را نصف ایمان دانسته . یا امام علی (ع) نصف عقل توصیف می کند .این سخنان همه اهمیت خدمت به خلق را در اسلام بیان می کند . و بقول سعدی : طریقت بجز خدمت خلق نیست / به تسبیح و سجاده و دلق نیست . آنان که عذلت پیشه کرده اند به کجراهه می روند ولی مسلم است امور مردم منحصر به امور مادی نیست . پیامبر اکرم(ص) : کسی که صبح کند وبه امور مردم اهتمام نورزد مسلمان نیست . و بقول سعدی : برادر که در بند خویش است / نه برادر نه خویش است .
5 – برآورده ساختن نیاز مردم : از مسلمانان خواسته شده که به محض اطلاع از نیازمندی یک مومن اخلاقا موظف اند در صورت امکان در رفع نیاز اوبکوشند . اگر خودش نتوانست از اعتبار و آبروی خود در این راه مایه بگذارد حتی نگذار مومن نیازش را بیان کند زیرا امام علی (ع) می فرمایند : سخاوت بی خواستن بخشیدن است آنچه به خواهش بخشند یا از شرم است یا از بیم سخن زشت شنیدن . نظر صاحب فصول درباره برآورده ساختن نیاز مردم چیست؟ اگر بدانم ساعتی دیگر لحضه مرگم فرا می رسد روی سکوی در خانه ام می نشینم تا نیاز مردم را برآورده کنم . در قضاء حاجت مومن اسلام می گوید هر کس می خواهد محبوب مردم باشد وبه عیال اوکمک کند و عیال خداو
6 – اصلاح میان مردم : گاهی ممکن است بین دو برادر دینی اختلافی رخ دهد و به دلایلی رابطه آنها سرد و سست شود یک وظیفه اخلاقی حکم می کند که میان آنها آشتی داده و نگذارند اختلافشان عمیق تر شود . در اسلام تحت عنوان ( اصلاح ذات بین ) آمده که آن را از نماز و روزه و صدقه بالاتر دانسته است . امام صادق (ع) می فرمایند : اصلاح اختلافات مردم و نزدیک کردن آنها به یکدیگر صدقه ای است که خدا آن را دوست دارد .
7 – نظارت اجتماعی : ( امر به معروف و نهی از منکر ) لازمه ایمان حقیقی داشتن رابطه دوستی است لازمه علاقه مندی ارشاد یکدیگر به خوبیها و انتقاد ازبدی هاست . لازمه ارشاد به خوبیها و انتقاد از منکر برپایی نماز و توسعه معنویت و فرمانبرداری از خدا و فرستاده اش و دستگیری از ضعیفان و مستمندان که لازمه همه ی این امور نزول رحمتهای بیپایان خداست . شهید مطهری لازمه ایمان حقیقی را چگونه توصیف می کند ؟ مهمترین و زیبا ترین نشانه اهتمام به امور خلق توجه به مسائل مسلمین است . امر به معروف و نهیاز منکر یعنی احساس مسئولیت نسبت به دیگران . پیامبر اکرم (ص) بهترین مردم را آمرون با المعروف و ناهون عن المنکر معرفی می کند . حضرت علی (ع) مهمترین دلیل پذیرش خلافت را پس از قتل عثمان امر به معروف و نهی ازمنکر معرفی کرده . آیات و روایات فراوانی پیرامون این مسئله مهم آمده و خود اهمیت این دستور را می رساند . الف ) وظیفه عمومی : امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای است که از هر جهت عمومیت دارد یعنی مختص گروه و زمان خاص نیست وتعطیل بردار نیست و یک نوع نظارت عمومی است . شیخ طوسی و صاحب جواهر تصریح کرده اند که امر به معروف و نهی از منکر این است که فرد عملا در اجرای فضائل و ترک رذائل بکوشد . نظر شیخ طوسی و صاحب جواهر درباره امر به معروف و نهی از منکر عملی چیست ؟
بنابراین اولا این دستور بر عهده همه افراد جامعه است ثانیا نسبت به همه افراد قابل اجراست یعنی ممکن است یک کودکخبر سرقت فردی را گزارش کند وحکم /ان صادر شود رابعا همهمسائل شرعی اجتماعی سیاسی اخلاق و فرهنگی را شامل می شود . ب ) شرایط امر به معروف ونهی از منکر : (( شناخت معروف و منکر )) روشن ترین شرط است دومین شرط (( اصرار بر انجاممنکرات ونادیده گرفتن معروفها )) یعنی اگر خودش در صدر بر طرف کردن عیب است نیازی نیست . حتی برخی از فقیهان امر به معروف در این زمان را تحریم کرده اند ص 146 ج) مراتب امر به معروف ونهی از منکر : برای این دستور سه مرتبه قلبی زبانی و عملی ذکر کرده اند . در مرتبه قلبی خود انسان باید از منکر نفرت ومعروف را دوست بدارد و مرتبه زبانی به هنگام مشاهده منکر علاوه بر مرحله اول باید نا خوشنودی خود را با اعتراض به زبان آورد و مرحله نهایی علاوه بر دو مرتبه قبلی لازم است دست به عمل زد یعنی عملا به برچیدن منکر اقدام کنیم تا جائیکه با توجه به حساسیت موضوع ممکن است به فدا کردن جان نیز منجر گردد البته این مرحله را فقها وظیفه حکومت اسلامی دانسته اند . د ) راههای اجرای امر به معروف و نهی از منکر : امر به معروف و نهی از منکر را به دو صورت می توان انجام داد یکی به شکل مبارزه مثبت ودوم در قالب مبارزه منفی یا سلبی . مبارزه مثبت و ایجابی اینگونه است که در برخورد با منکر یا ترک واجب با نرمی ومهربانی واز سر دلسوزی از کار آنان بیزاری جهت بیزاری از منکر نباید به بیزاری از خود افرادی منکر را انجام داده منجر شود . با بر خورد نرم وحسن خلق باید آنها را جلب کرد ودل معصیت کار را نرم کرد . از طریق مبارزه منفی زمانی است که از طریق اول ممکن نشد و آن به این صورت است که از نشست و بر خواست با مرتکبان گناه پرهیز کرد رفاقت ودوستی با آنان را قطع کرد این کمترین کاری است که هر مسلمان با وقوع منکر می تواند انجام دهد .امر به معروف و نهی از منکر به چند صورت انجام می گیرد ؟ منظور از مبارزه مثبت ایجابی در مواجهه با منکر چیست ؟ منظور از مبارزه منفیدر مواجهه با منکرچیست ؟
8 – آسیب شناسی معاشرت با دیگران : الف ) دخالت در امور خصوصی : دخالت در امور خصوصی افراد وارد شدن به نهان خانه ذهن و زندگی افراد گناهی بس عظیم است نهایت جهل است که برای امر به معروف و هنی از منکر خود مرتکب منکری عظیم تر شویم .جاسوسی و وارد شدن به حریم خصوصی افراد به هیچ وجه جایز نبوده تنهااستثناء در این مورد بازرسی ازسازمان ها و نظارت و ارگانهای دولتی است . دخالت در امور خصوصی چه حکمی دارد؟ محدوده امر به معروف و نهی از منکر چیست ؟این فریضه صرفا به حیات اجتماعی مربوط میشود نه خصوصی مگر بازرسی از سازمانهای دولتی . ب ) شایعه پراکنی : شایعه پراکنی یکی از مصادیق دروغ است . حتی اگر شایه نزدیک به واقعیت هم باشد باید دید نقل آن فایده دارد یا نه اساس و پیداری دارد یا نه در صورت مثبت بودن دقیقا تحقیق کرد پس از اطمینان به نقل آن پرداخت . ج ) سوء استفاده از دیگران : معاشرت با دیگران نباید برای رسیدن به مطالعه و خواسته های شخصی باشد به همین جهت رعایت انصاف در حق دوستان فراوان تاکید شده است که با رعایت آن دلها با هم پیوند می خورد . هرگز معاشرت با دوستان نباید حقوق ویژه ای برای خود قرار دهد این نظر اسلام است . جرجی بنتام از فیلسوفان انگلیسی می گوید : کار خوب کاری هدف و نهایت اصلی آن تامین سود فردی باشد . یعنی اصالت را به فرد داده و اجتماع وسیله ای است برای منافع فردی . نظر اسلام درباره اینکه آیا از معاشرت می توان برای رسیدن به منافع بهره برد , توضیح دهید .
9 – دوستی و دوست یابی : گلی خوشبو در حمام روزی / رسید از دست محبوبی به دستم / بدو گفتم که مشکی یا عبیری / که از بوی دلاویز تو مستم / بگفتا من گلی ناچیز بودم / ولیکن مدتی با گل نشستم / کمل همنشین در من اثر کرد / وگرنه من همان خاکم که هستم . نقش وتاثیر دوست در زندگی انسان انکار ناپذیر است . تا جائیکه نخستین راه قضاوت درباره شخصیت افراد شناخت معاشران و دوستان اوست . دوست خوب در کنار راز داری بهره مندی لز دنیا و آخرت است و دوست ناشایست آفت خیر و فضیلت . امام علی (ع) : نگو که من او را اصلاح خواهم کرد که به ندرت چنین اتفاق می افتد . تا سنخیتی بین دو نفر نباشد به دوستی هم در نمی آیند . انسان چاپلوس دروغگو فریبکار معمولا با همان گونه افراد دوستی دارند . الف) ویژگی های دوست : دوستی شرایطی دارد که اگر کسی همه شرایط را داشته باشد کمال صداقت را دارد . اگر شرایط را دارا نبود نمی توان آن را صادق در دوستی دانست . شرایط دوستی عبارت اند از : ظاهر و باطنش یکی باشد – زینت و ننگ دوست خود را زینت و ننگ خود بداند – ثروت و مقام و قدرت او را تغییر ندهد . چیزی را از دوست دریغ نکند – در هر حال او را رها نکند . از نظر نبی اکرم (ص) و حضرت عیسی (ع) بهترین دوست کسی است که دیدن آن انسان را به یاد خدا بیاندازد – گفتارش بر دانش انسان بیافزاید – رفتارش یاد آخرت را در خاطر انسان زنده کند . مصاحبت با خردمند موجب امنیت و آسایش و آرامش نفس است . حیات و زندگی روح و جان آدمی است . ب) اعتدال در دوستی : رعایت حد دوستی ضروری است . نباید تمام اسرار خود را براحتی برای دوستان بسیار نزدیک فاش کرد . به گفته حضرت معصوم (ع) : فقط رازهایی را بگو که اگر دشمن بشنود ضرری به تو نرسد . در دشمنی نیز باید حد آن رعایت شود که تجربه نشان داده که بسیاری دشمنی ها به دوستی تبدیل خواهد شد . بگونه ای رفتار کن که در بازگشت شرمنده نباشی . ج ) با که دوستی کنیم : قرآن کریم راه کارهایی برای ما مشخص کرده در صوره انعام 68 و 69 : کسانیکه آیات ما را استهزا می کنند از آنان روی بگردان . سنایی : منشین با بدان که صحبت بد / گرچه پاکی تو را پلید مند / آفتاب از چه روشن است او را / پاره ای ابر نا پدید کند . بدترین دوستان از نظر حضرت علی (ع) : کسی که گناه را در چشم انسان زیبا جلوه دهد . امام سجاد (ع) ما را از دوستی با پنج گروه منع کرده , دروغگو , چون او همچون سراب است دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه می دهد , فاسق , چون تو را به کمتر از لقمه ای می فروشد , بخیل , چون تو را در زمانیکه بیشسترین نیاز را به او داری رها می کند , احمق , گرچه اراده سود رسانی دارد اما به تو ضرر می رساند .
فصل هفتم :
اخلاق جنسی :
ما قصد داریم در این فصل با دیدگاه اسلام در غریزه جنسی و دیدگاههای آزادی بی قید و شرط و اهمیت ازدواج و انتخاب همسر و اصالت را به تقوا و تدین دادن بجای زیبایی ظاهری و ثروت و مقام را مورد بررسی قرار دهیم که تحت عنوان های زیر مطرح می شود : 1- جایگاه و اهمیت آن ( اخلاق جنسی ) 2- بیان دیدگاه ها : الف ) دیدگاه تفریطی ب ) دیدگاه افراطی که می خواهند با سه استدلال نظر خود را ثابت کنند و به آنها پاسخ داده شده است ج ) دیدگاه معتدل و نهایتا نظر اسلام مطرح شده است . 3- عوامل شهوت پرستی و شهوت رانی 4- اهمیت ازدواج در اسلام : الف) ارزش واسطه ازدواج شدن ب) شرط یک همسر خوب که تقوا و تدین وو اصالت خانوادگی بیان شده است 5- فضائل اخلاقی مربوط به امور جنسی : الف) عفت و پاکدامنی ب) غیرت ج) حجاب و ترک خود آرایی در انظار عمومی .
1- اهمیت و جایگاه اخلاق جنسی : از آنجا که میل جنسی منشا بسیاری از تحولات بوده و اخلاق جنسی ارتباط تنگاتنگی با علوم ارزشمندی چون روان شناسی – جامعه شناسی – فقه – حقوق – عرفان و کلام دارد از اهمیت بالایی برخوردار است به همین جهت در گذشته و حال از مهمترین مباحث اخلاقی به شمار می رود . 2- بیان دیدگاه ها : در کل می توان سه دیدگاه درباره غریزه جنسی مطرح کرد که عبارت اند از دیدگاه تفریطی , افراطی و معتدل . الف) دیدگاه تفریطی : در این دیدگاه تمام مصیبتها و گرفتاریهای روحی و اجتماعی غریزه جنسی دانسته شده که می توان با مهار کردن و نادیده گرفتن آن , از همه گرفتاریها رها سد . برهمنان بودا معتقدند برای رسیدن به مقامات بالای معنویت لازم است از تعلقات غریزه جنسی آزاد بود در آیین جین شرط پذیرش این آیین حرام کردن لذات جنسی و شهوات است . کلبیان که یکی از مکاتب اخلاقی یونان باستان است رستگاری را در ترک جامعه و بازگشت به زندگی زاهرانه می داند . رهبران مسیحی ازدواج را عملی پلید می دانند آنها معتقدند کسی که می خواهد رهبر دین شود چون عیس تا آخر عمر مجرد باشد و از آمیزش جنسی دوری کرده باشد . نظر پولس قدیس درباره ازدواج : کاش همه می توتنستند مانند من مجرد بمانند … اگر نمی توانند بر امیال خود مسلط باشند بهتر است ازدواج کنند چون ازدواج کردن بهتر از سوختن در آتش شهوت است . کسی که ازدواج میکند در واقع علاقه او بین خدا و همسرش تقسیم می شود بنابر این توصیه می کنند انسان نیازهای جنسی را نادیده بگیرد . آنان جهاد نفس را که پیامبر بزرگترین جهاد خوانده مساوی با نفس کشی و از بین بردن غرایز می پندارند .
در حالی که جهاد با نفس عبارت است از غلبه کردن انسان بر قوای ظاهری خود و آنها را تحت فرمان خالق قرار دادن و مملکت را از وجود شیطان خالی کردن است . خلاصه اسلام با دیدگاه تفریطی مخالف بوده و ائمه معصومین با این نگرش به شدت مبارزه کرده اند . ب) دیدگاه افراطی : نظر افراطیون درباره غریزه جنسی چیست ؟ آنان معتقداند باید غریزه جنسی کاملا آزاد بوده و هیچ محدودیتی برایش نباشد طراح اصلی آن فروید بود . اینان همه ریشه مشکلات اخلاقی و نا هنجاریهای اجتماعی را سرکوبی غریزه جنسی دانسته اند حتی دین را معلول امیال سرکوب شده جنسی می دانند . در دیدگاه پیشین فحشاء زنا و غیره کارهای خلاف اخلاق بود اما در سایه تحقیقات فروید و پیروانش این کارها عین اخلاق حقیقی و راستین است . در این دیدگاه حجاب , عفت , حیا و وفاداری به همسر خلاف اخلاق است و پیرئان این دیدگاه می گویند محدودیت ها را بردارید تا ریشه مردم آزاد باشد عفت را بردارید تا دلها آرام گیرد و نظم اجتماعی بر قرار شود آزادی مطلق اعلام کنید تا بیماری های روانی رخت ببندد . طزفداران این دیدگاه سه استدلال عمده برای اثبات نظریه خود مطرح می کنند .
استدلال اول : ریشه تمام بیماری های روحی واجتماعی به سرکوب کردن غریزه جنسی و ایجاد محدودیت برای ارضای آن است . راه وصول به سعادت و نجات از این بیماری ها ارضای آزادانه غریزه جنسی است و باید هر قید و شرطی از سر راه ارضای غریزه جنسی برداشته شود . پاسخ این استدلال : اولا ادعای باطلی است که بگوییم ریشه همه بیماری های روانی ایجاد محدودیت جنسی است ثانیا آزادی همه جانبه ارضای غرایز جنسی نه تنها انسان را به سعادت نمی رساند بلکه خود آشفتگی روحی و روانی شدیدتری ایجاد می کند زیرا انسان موجودی حریص و طمعکار است . استدلال دوم : انسان موجودی است که اگر از چیزی منع شود نسبت به آن حریص می شود پس باید در ارضای غریزه کاملا آزاد باشد و هیچ قید و بندی نباشد تا برای همیشه از وسوسه ها و دغدغه های جنسی رها شود
اولا اگر بپذیریم که هر ممنوعیتی حرص آور است و نتیجه عکس می دهد پس باید تمام مقررات . محدودیتها بر چیده شود حتی مقررات راهنمایی و رانندگی , ولی انجامش درست نیست . ثانیا بسیاری از جوامع هستند که آزادی جنسی وجود دارد اما آمار انحرافات روز به روز افزایش می یابد . زیرا در این دیدگاه روحیه تنوع طلبی انسان مورد غفلت واقع شده . خلاصه نظر اسلام در این مورد این است که انسان باید همه غرایض و استعدادها را پرورش داده و هیچ کدام را نادیده نگیرد . اما حد و مرز هر غریزه ای را باید حفظ کرد به بهانه پرورش غریضه جنسی از دیگر غرایز غافل ماند . حالات طبیعی غرایز باید اشباع شود اما حالات کاذب آن باید منترل شود . اشتباه بزرگ فروید و فرویدیون برای جلوگیری از غریزه جنسی پیشنهاد آزادی بی حد و مرز جنسی بود غافل از اینکه یکی از امیال و خواسته های انسان است انسان به هیچ حدی قانع نمی شود . امام خمینی درباره نامحدود خواهی قوه شهویه و سیری ناپذیری آن می فرمایند : قوه شهویه انسان طوری است که اگر زنهای یک شهر به دست او بیاید باز متوجه زن های شهرهای دیگر است … همیشه آن چیزی را که ندارد می خواهد ….. . استدلال سوم : خداوند غرایز مختلف را بی جهت نداده این غرایز برای اشباع داده شده پس سرکوبی آن و ایجاد محدودیت برای آن خلاف هدف آفرینش است . پاسخ استدلال سوم : اولا پذیرش این استدلال موجب هرج و مرج می شود زیرا دیگر اگر سربازی از میدان نبرد فرار کرد را نمی توان محاکمه کرد زیرا می گوید به دستور طبیعت و به خواسته غریزه عمل کردم حتی باید تشویق شوم . ثانیا اینکه خدا غرایز را بی جهت نداده و نباید آنها را نادیده گرفت سخن درستی است اما اولا غرایز منحصر به غریزه جنسی نیست ثانیا ارضای تمام غرایز هرگز امکان پذیر نیست پس یا باید برخی از آنها را تعدیل نمود یا قیود و شرایطی برای هر کدام گذاشت تا همه به گونه ای ارضا شوند . ج) دیدگاه معتدل : اسلام از غریزه جنسی به عنوان بزرگتری نعمت الهی و حکیمانه ترین وسیله ای که تداوم زندگی بشر و بقاء نوع انسانی را تضمین میکند یاد کرده است . اسلام نه تنها بین این غریزه و معنویت منافاتی نمی بیند بلکه بهره مندی شروع از این غریزه را شرط تکامل معنوی و یکی از بهترین اسباب وصول به سعادت واقعی می داند .
. اسلام صراحتا اعلام کرده اگر تجرب و رهبانیت نیکو بود ائمه و حضرت زهرا (س) سزاوارتر بر این کار بودند . از طرف دیگر اسلام با دیدگاه فروید و افسار گسیختگی و بی بند باری در مسائل جنسی را بشدت نهی کرده است . اسلام از شهوت پرستی به طور کلی خواه جنسی – مقام – ثروت – مال و شکم منفور و مذموم است . منطق اسلام اینست که به قول حضرت امام خمینی حق تعالی قوه شهوت را برای ارتقاع نوع انسانی و حفظ شخص خود انسان به او عطا کرده که اگر این قوه نبود هر آن انسان رو به زوال و فنا پا می گذاشت و وسیله ای برای رسیدن به سعادت واقعی است و این قوه وقتی کفیل این سعادت است که از حدود اعتدال تجاوز نکند . بنابراین از نظر اسلام قوای شهوانی مخصوصا غریزه جنسی نه علت تامه شقاوت و علت تامه سعادت است بلکه خوب یا بد بودن آن از نظر اخلاقی بسته به نوع رفتار ما با آنها دارد . روایات فراوانی در مذمت شهوت پرستی آمده است . کسی که شهوتش بر او غالب شود عقلش به او پشت می کند . پیروی از خواهشهای نفسانی نتیجه ای جز هلاکت و نابودی نفس انسان را در پی ندارد . شیرینی شهوت را ننگ رسوایی از بین می برد . حکمت و دانش در قلبی که جای شهوت پرستی است ساکن نمی شود . و به تعبیر مولوی : صد هزاران نام خوش را کرد ننگ صد هزاران زیرکان را کرد رنگ .
3- عوامل شهوت پرستی و شهوت رانی : به طور خلاصه این عوامل عبارت اند از : الف) ضعف در خدا شناسی و سستی در ایمان به خدا و پیامبر و عدم رعایت دستورات دینی , یعنی کسی که خود را در محضر خدا و رسول او ببیند و ایمان به روز حساب داشته باشد هرگز خود را گرفتار این رذل نخواهد کرد . ب) ضعف در انسان شناسی و خود شناسی و نداشتن درک درست از خویشتن و ارزش انسانی را تا سر حد حیوانات پایین آوردن یعنی اگر هدف از آفرینش انسان برایش روشن شود هرگز خود را سرمایه بهره مندی.بهره مندیگران قرار نداده و چون حیوانات عمل نخواهد کرد . ج) ضعف در شناخت حقایق امور و عدم شناخت پیامد های ناگوار دنیوی و اخروی شهوت پرستی و شهوت رانی . چون عامل اصلی مشکلات عصبی – بهداشتی – نا امنی های اجتماعی و جنسی فراوان بخاطر همین افزون طلبی و شهوت رانی عده ای از انسان نمایان است که اولین قربانی خودشان هستند . خلاصه از دیدگاه اسلام تنها راه مشروع و معقول ارضای غریزه جنسی ازدواج است به عنوان راهکار مناسب .
4 – ازدواج و اهمیت آن در اسلام : نخستین گام برای رهایی از خود دوستی و خود پرستی بسوی غیر دوستی ازدواج است . با ازدواج نیاز انسان رنگ دیگر دوستی به خود می گیرد و بخش عظیمی از شخصیت انسان در سا یه ازدواج شکل می گیرد . در اسلام ازدواج یک امر مقدس و یک عبادت کم نظیر و در برخی موارد واجب شرعی به حساب می آید . محبوب ترین پایه اسلام معرفی شده و دو رکعت نماز فرد ازدواج کرده بالاتر از هفتاد رکعت نماز انسان مجرد ارزیابی شده است . ازدواج به عنوان یکی از راه های نجات از فقر و بهره مندی از رفاه مادی و معنوی معرفی شده است . الف) ارزش واسطه شدن برای ازدواج : یکی از وظایف اجتماعی مسلمانان این است که وسایل ازدواج جوانان را فراهم کنند . این مطلب هم در قرآن کریم و هم در احادیث ائمه معصومین (ع) مورد تاکید قرار گرفته . تا جائیکه امام صادق (ع) می فرمایند : کسی که وسایل ازدواج را برای شخصی فراهم کند در روز قیامت مورد توجه خواص خداوند قرار می گیرد . ب) شرایط یک همسر خوب : باید مراقب بود که چه کسی به عنوان شریک زندگی انتخاب می شود . هرگز نباید صرفا در اندیشه لذتهای شخصی و احیای آنها بود . اصالت خانوادگی – تقوا و تدین از مهم ترین شرایط یک همسر خوب است . منظور از اصالت خانوادگی یعنی از خانواده ای پارسا و متقی ومتدین است نه صرفا پولدار یا دارای پست و مقام . پیامبر اکرم (ص) به شدت از ازدواج با دخترهای زیبایی که فاقد شرایط خانوادگی هستند بر حزر داشته است . شرط تقوا و تدین فردی است که به عنوان همسر انتخاب می شود زیرا کسی که نسبت به نعمت های خداوند بی توجه باشد قطعا قدر دان زحمات همسر نیز نخواهد بود . اولیاء دین سفارش کرده اند اگر خواستگار خوش اخلاق و متدینی برای فرزند شما آمد بپذیرید وگرنه پیامدهای بدی خواهد داشت .
5 – عفت و پاکدامنی : چه کسی دارای صفت عفت است ؟ کسی که قوه شهوانی خود را در اختیار و شرع قرار داده و عفت یعنی اعتدال در بهره مندی از شهوت عفت جنسی یعنی منترل کردن غریزه جنسی و محدود کردن آن در چهارچوب عقل و شرع . پاکدامنی و عفت بویژه در جوانی باعث بهره مندی از موهبتهای الهی است . جریان حضرت یوسف نمونه ای عملی از پاکدامنی است . در مقابل بی عفتی از عوامل هلاکت و نابودی است . جریان عابد بنی اسرائیل مستجاب الوعده بود اما نمونه عبرت آموزی است که عاقبت شهوت رانی را نشان می دهد . ب) غیرت : یکی از شریف ترین فضائل اخلاقی است و به معنای کوشش در حفاظت چیزی که محافظت از آن ضروری است و به ناموس منحصر نیست در مسائل دینی و تربیت فرزندان حتی مسائل مالی هم جریان می یابد . غیرت ریشه در فطرت انسان دارد . یعنی انسان بگونه ای آفریده شده که از امور مورد احترامش یعنی زن و فرزند و مقام و ثروت دفاع کند . مرتضی مطهری : غیرت جنسی نوعی پاسبانی است که آفرینش برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسلها در وجود بشر نهاده است . ماموریتی از طرف خدا به مردان است که از آلودگی نسل بشر به فساد و انحراف و آلودگیهای جنسی جلوگیری کند . اگر غیرت نبود رابطه نسلها می گسست و به فرو پاشی نظام اجتماعی می انجامید . در مقابل غیرت حسد از رذائل اخلاقی است . فرق بین این دو عبارت است از (( حسد آرزوی منفی حسود نسبت به دیگران است در صئرتی که غیرت آرزوی مثبت نسبت به دیگران )) چرا خصیصه غیرت مختص مردان است ؟ درست است که زنان نیز علاقه به حفظ نسل دارند اما انتساب فرزندان معمولا از طرف پدر شبهه ناک می شود نه از طرف مادر . اگر غیرت ریشه در فطرت انسان دارد چرا برخی افراد نسبت به ناموس خود کم توجهی دارند ؟ غیرت از فضائل اخلاق است به هر میزان که انسان از آن فاصله گیرد , در شهوات نفسانی و حیوانی خود فرو رفته و این میل در درونش کم رنگ میشود . هر فضیلتی اگر از حدش تجاوز کند به رذیله تبدیل می شود . غیرت ورزی بی جا و افراطی به سوء زن نسبت به همسر می انجامد که پیامد بدی دارد
. ج) حجاب و ترک خود آرایی در انظار عمومی : مسئله حجاب مربوط به زنان و مردان می شود اما نوع پوشش زنان به دلیل ساختار خاص جسمانی آنها بیشتر مورد تاکید است . اسلام با تشریع این حکم چه هدفی را دنبال می کند ؟ اولا رعایت حجاب به بهداشت روانی مردان و زنان کمک می کند . ثانیا از فرو پاشی نظام خانوادگی جلوگیری کرده و روابط خانوادگی را تحکیم می بخشد . ثالثا , کرامت و شخصیت زن تامین شده و او را از یک شخصیت ابزاری به شخصیتی مستقل تبدیل می کند . زن بی حجاب نهایت ارزش خود را وسیله توجه جنسی دیگران می داند و بر اساس تحقیقات انجام شده این مسئله از خود کم بینی و بی شخصیتی حکایت دارد . رابعا حریم اجتماعی را از بی عفتی و آلودگی های جنسی حفظ می کند .
فصل هشتم
اخلاق سیاست ( اخلاق زمامداری ) که در آن مطالب زیر به بررسی گذاشته می شود : 1- اهمیت و جایگاه سیاست و زمامداری 2- بیان دیدگاه ها الف) نظریه جدایی اخلاق از سیاست و نقد و بررسی آن ب) نظریه اصالت سیاست و تبعیت اخلاق از سیاست و نقد و بررسی آن ج) نظریه اخلاق و تبعیت سیایت ازاخلاق 3- وظائف اخلاقی مسئولان در انتخاب مسئولان الف )رعایت تناسبمیان فرد و مسئولیت مورد نظر ب) توجه به سوابق کاری ( تجربه ) ج) توجه به اسالت خانوادگی د) توجه وبه سوابق دینی و اخلاقی ه ) خود داری ازانتخاب افراد نالایق و) مشورت و رایزنی 4- وظائف اخلاقی حامان در مقابل مردم الف) محبت و مدارا ب) برخورد صادقانه با مردم ج) فاصله نگرفتن از مردم د) رعایت عدالت ه) ساده زیستی و) آموزشهای دینی 5- وظائف اخلاقی مردودر قبال حاکمان الف) همراهی ب) امر بهمعروف ونهی ازمنکر 6- لغزشهای اخلاقی مدیران :الف) ریاست طلبی ب) تکبر ج) خود رایی و استبداد در تصمیم گیری 1 – جایگاه اهمیت سیاست و فرمانداری : بواسطه اینکه هیچ انسانی نمیتواند خود را صفه سیاست دور بگیرد حتی اگر تصمیم بگیرد در وادی سیاست قدم نگذارد خود یک تصمیم سیاسی است . واین هم یک سیاست است حال که انسان مجبور است سیاستی را اتخاذ کند ظاهرا ضروری است که بداند چه رابطه ای بین اخلاق وسیاست وجود دارد واینکه سیاست یک مسئله غیر اخلاقی است یا ضد اخلاقی است یا اینکه اخلاق را در تمام امور سیاسی باید مورد توجه قرار دهیم یعنی اخلاق را حاکم بر سیاست ورفتارهای سیاسی کنیم . اینجا دیدگاه های مختلفی را مورد بررسی قرار می دهیم .
. 2 – بیان دیدگاه ها : سه نظر در خصوص رابطه اخلاق و سیاست وجود دارد .یکینظریه جدایی اخلاق از سیاست – نظریه اصالت سیاست وتبعیت اخلاق از سیاست – نظریه اسالت اخلاق و تبعیت سیاست از اخلاق . الف) نظریه جدایی اخلاق از سیاست : اخلاق و سیاست دو حوزه کاملا متمایزاست نه در سیاست جا وجایگاهی برایلخلاق است نه در اخلاق اثری ازسیاست و امور سیاسی دیده میشود . در این دیدگاه سیاست یک امر غیر اخلاقی است نه ضد اخلاقی . هر کدام دارای ضوابط و قوانین خواص است . (( نیکولو ماکیا ولی )) نماینده تام و تمام این نظریه است که معتقد است پایبندی به اخلاق در عرصه سیاست نتیجه اش شکست است . برخی دیگر از طرفداران این نظریه برآنند هر انسانی به عنوان یک فرد ملزم به رعایت کردن یک سری اصول اخلاقی است اما وقتی می خواهد یک انسان سیاسی واجتماعی باشد باید تابع یک سری سیستم اخلاقی دیگری است . افلاطون : هیچ فردی اخلاقا مجازبه دروغگویی نیست اما حامان در حوزه سیاست بنا به اقتضا مجازند فریب کاری کنند و دروغ بگویند ومجازند مردم کشور خود و بیگانگان را بفریبند . در جهان اسلام معاویه شیوه ماکیاولی را و امام علی (ع) در عرصه سیاست ذره ای از موازین اخلاقی اسلامی خارج نشد . نقد و بررسی نظریه اول را بنویسید . در هر دو تقریر این نظریه ناشی از عدم درک درست اخلاق و احکام اخلاقی است . زیرا موضوع احکام اخلاقی افعال اختیاری انسان است . حال اگر متعلق این فرض خود انسان باشد به اخلاق فردی و اگر جامعه ودیگران باشد به اخلاق اجتماعی تعبیر می شود به هر حال هر فعلی از افعال اختیاری انسان نمی تواند خارج از چهارچوب اخلاقی قرار گیرد . مشکل مدافعان تقریر دوم اینست که آنها فکر می کنند اگر در میزمذاکره با دشمنان بدون هیچ کتمان و پرده پوشی همه مسائل را بین می کنند کشور و ملتشان را تقدیم دشمن کرده اند . در صورتیکه صصداقت و راستگویی همیشه خوب و دروغ همیشه جزو رذائل است. به خاطر اینکه راستگویی آدمی را به کمال رسانده و مسلحت واقعی او و جامعه را تحقق می بخشد خوب است . البته جایی که راست گفتن موجب مفسد است ضرورت به گفتن آن است . هر راست نباید گفت جز راست نباید گفت . هر کاری که موجب فساد در جامعه می شود بد است گرچه آن کار راستگویی باشد .
ب)نظریه اصالت سیاست و تبعیت اخلاق از آن : در این دیدگاه همه ی علوم حتی ارزشهای اخلاقی تابع مصالح سیاسی و ارزشهایی است که رهبران سیاسی مشخص می کنند . هر کاری که منافع سیاسی جامعه را تامین کند فضیلت و هر کاری که ما را از دست یابی به اهداف سیاسی دور کند نا پسند تلقی می شود . خلاصه اخلاق و ارزشهای اخلاقی در این تفکر جنبه ابزاری دارند . در این دیدگاه ظلم و شکنجه دروغ و فریب ما را به اهدافمان نزدیکتر می کند و دارای ارزش مثبت است و عدالت ورزی , امانت داری اگر ما را از اهدافمان دور کند نا پسند است . لنین که از رهبران مارکسیم بود بر همین اعتقاد بود . نقد و بررسی : اشکال اول ، پذیرش این نظریه پذیرش نسبت گرایی است یعنی هیچ حکم اخلاقی ثابت نیست . یعنی کار ممکن است از نظر یک حزب سیاسی خوب و همان کار در نظر گروه دیگر ناپسند باشد . در صورتی که امور اخلاقی همه گانی ، همه جایی و همه زمانی هستند . اشکال دوم طرفداران این نظریه معنی واقعی سیاست را درک نکرده اند . اینان سیاست را برای ارضای شهوت و غرایز حیوانی خود می خواهند . در صورتی که سیاست باید انسان را به سعادت واقعی برساند . اگر اینگونه شد دیگر نمی توان برای رسیدن به هدف از هر وسیله ای کمک گرفت . یعنی هدف و وسیله باید سنخیت داشته باشد . یکی از مهم ترین عوامل فروپاشی نظام های سوسیالیستی را بنویسید . همین نگرش اصالت سیاسی و تبعیت اخلاق از سیاست را عامل فروپاشی نظام سوسیالیستی دانسته اند .
به عبارت دیگر (( پوسیدگی کامل اخلاقی و معنوی )) ج) نظریه اصالت اخلاق و تبعیت سیاست از اخلاق : نظریه مقبول و معقول در باب رابطه اخلاق با سیاست این است که اصالت با اخلاق و ارزشهای اخلاقی بوده و ارزشهای شسیاسی نیز تابع اخلاق است . یعنی معیارهای اخلاقی در همه جا برای همه افراد خواه زمامدار یا شهرونر عادی یکسان است . الگوی عملی این دیدگاه امام علی (ع) است و بر اساس منطق اخلاقی و سیاسی امام علی (ع) هیچ کسی مجاز نیست بری حفظ قدر و لو به حق باشد و انگیزه الهی داشته باشد ، مرتکب خلاف شرع شود . وهرگز نباید با توسل به راه های نا مشروع در اندیشه و کسب و حفظ قدرت خود باشیم . سراسر حکومت علی (ع) مملوء از برخورد اخلاقی است و هرگز برای بدست آوردن رضایت مردم یا خویشاوندان خام نشد و خلاف شرع مرتکب نشد . 3 – وظایف اخلاقی مردم در انتخاب مسئولان : الف) : رعایت تناسب بین فرد و مسئولیت مورد نظر . . یکی از مسائلی که باید در انتخاب افراد در سیاست های مختلف در نظر بگیریم تناسب ویژگی ها و تخصصهای آنها با مسئولیت های مورد نظر است . عدم رعایت این شرط موجب هدر رفتن نیروها و ضایع شدن امکانات و یاس و ناامیدی متخصصان و دهها آفت اجتماعی و روحی دیگر خواهد شد . مثلا واگذار کردن ریاست سازمان نظام پزشکی به یک مهندس کشاورزی واگذار کنند یا بالعکس . ب) توجه به سوابق کاری ( تجربه ) : تجربه شرط ضروری انتخاب مسئولان است . البته امام علی (ع) در کنار تجربه حیا را متذکر می شود . روشن است که افراد با تجربه اگر نا پاک باشند خطرناک تر است . سنایی : (( چو دزدی با چراغ آید / گزیده تر برد کالا )) مسئول باید با تجربه و معتقد باشد . ج) توجه به اسالت خانوادگی : افرادی که از خانواده نا مطمئن و نا صالح باشند به ندرت پیش می آید که خود به صلاح گرایش یابند . البته نقش اختیار را نباید نادیده گرفت چون ممکن است فردی مانند پسر نوح از اصالت خانوادگی برخوردار باشد اما به اختیار راه شقاوت را پیش گیرد .
د) توجه به سوابق دینی و اخلاقی : کسی که خود را در برابر خدا مسئول نداند هرگز در برابر مردم مسئول نخواهد دانست . اخلاقا بر ماست که از ورود افراد سست ایمان و غیر متعهد در مسئولیت ها جلو گیری کنیم . که حضورشان سبب فتنه انگیزی است . امام علی (ع) به مالک اشتر تاکید می کند که از به کار گیری افراد سست ایمان و دارای سوء سابقه بر حضر باشد . ه) هوا داری از انتخاب افراد نالایق : مهمترین وظیفه اخلاقی مردم در انتخاب مسئولان انتخاب داناترین ، با اخلاق ترن و کارآمد ترین افراد است مسئولیت ها امانت الهی است باید مراقب بود که به چه کسی سپرده می سود . کسانی هم که مسئولیتی به آنها واگذار می شود باید بدانند اگر بهتر از خود سراغ دارند باید واگذار کنند والا خیانت به حساب می آید . و) مشورت و رایزنی : بخاطر اینکه همه ی مردم آگاهی لازم را برای شناخت مدیران لایق ندارند لازم است با آگاهان و دلسوزان مشورت کند تا با رای آگاهانه به کاندیدها افرادی لایق و شایسته را برای مسئولیت انتخاب کنیم . علاوه بر اینکه رای ما در سرنوشت مملکت تاثیر دارد در روز قیامت نیز نسبت به رای داده شده مسئولیم و به واسته آن مورد مواخذه قرار می گیریم . وقتی با مشورت و دقت نسبت به وظیفه خود عمل کردیم اولا درصد خطا کاهش یافته ثانیا در پیشگاه خدا معذور نخواهیم بود . امام علی (ع) ما را از مشورت با بخیل ، ترسو و طمعکار باز می دارد چون بخیل ما را از نیکو کاری باز میدارد ، ترسو ما را در کارها سست می کند و طمعکار که ستم را برایمان می آورد .
4 – وظائف اخلاقی حاکمان در قبال مردم : الف) محبت و مدارا : مکیا ولی , درباره رابطه حاکم با مردم گفت : (( مردم باید بیش بترسند تا دوستمال بدارند )) اما در اسلام مردم باید به حاکمان و مدیران به عنوان ولی نعمت خود نگاه کنند . محبت به مردم محبت به عیال خداوند است که باعث محبوبیت نزد خدا می شود . خدا به پیغمبر دستور می دهد : (( حفض حناحک للمومنین))
و در جایی دیگر رمز موفقیت پیامبر را مهربانی دانسته . امام علی (ع) به مالک و محمد بن ابی بکر مهربانی و فروتنی را توصیه می کند . البته این رفق و مدارا صبر و بردباری نباید باعث سوء استفاده مردم گردد . حاکم حق ندارد به منظور شادی مردم از کنار معاصی و گناهان آنها عبور کند و رضایت مردم را با خشم خدا به دست آورد . الگوی عملی این رفتار علی (ع) است که با جاذبه و دافعه خود رفتار عادلانه و اخلاقی را سر لوحه حکومت خود قرار داده بود . ب) برخورد صادقانه با مردم : در نظام و تفکر اسلام حاکم جز در موارد استثنایی مردم را محرم اسرار خود نمی داند . منظور از برخورد صادقانه با مردم در تفکر اسلامی چیست ؟ یکی این که مردم را محرم اسرار خود بدانند مگر در موارد استثنایی دیگر اینکه اگر خود را در اداره و مدیریت آن مسئولیت نا توان دید صادقانه و با شجاعت امانت را به دیگری بسپارد . ج) فاصله نگرفتن از مردم : در تفکر اسلامی حاکم باید به مردم اجازه دیدار حضوری و چهره به چهره بدهند تا بدون هیچ واهمه ای خواسته هایشان را بیان کنند و چون اطرافیان حاکم معمولا می خواهند حقایق را پوشانده و فقط مطالب را را به گونه ای مطرح کنند که خوشایند حاکم باشد که این امر مهم ترین عوامل فرو پاشی یک نظام است . نتیجه فاصله گرفتن از مردم روی گردانی مردم از حامان است .
د) رعایت اعتدال : ضمن اینکه اجرای عدالت یک وظیفه اخلاقی است یکی از راه های نفوذ در دل و جان مردم است . به همین جهت در اسلام سفارش شده با همگان یکسان رفتار کن و در خصوص رابطه حاکم با مردم آمده که هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند این باید یک معیار باشد . ه) ساده زیستی : آنچه مسلم است این است که اگر حاکم ساده زیستی را رعایت کند افراد کم درآمد جامعه خود را بر حاکم نزدیک و احساس حقارت نخواهند کرد . علاوه بر آن ساده زیستی انسان را از توجه به تجملات دور کرده و راحت تر می توانند به فکر پیشرفت جامعه باشند . از طرفی به گفته امام خمینی مردان بزرگ که در خدمت ملتها بوده اند اکثر ساده زیست بوده اند . و) آموزشهای دینی : برخی فکر می کنند که حکومت ها صرفا مسئول تامین حاجات اولیه مردم هستند چون مسکن و پوشاک و غذا و … در صورتی که فلسفه حکومت در اسلام چیزی جز اجرای اسلام و تحقق معارف اسلامی در عرصه زندگی بشریت نیست . عملکرد حضرت علی (ع) مملوء از این حقیقت است . 5 – وظائف اخلاقی مردم در قبال حاکمان : الف) همراهی : زمانی حاکمان به اهداف خود می رسند که دستوراتشان از طرف مردم پیروی شود البته در اسلام همراهی و پیروی از حاکم تا آنجا الزامی است که با فرامین الهی مخالف نباشد . ب) امر به معروف و نهی از منکر : امر به معروف و نهی از منکر مسئولیت حاکمان نیست . بلکه مهم ترین وظیفه دینی و اخلاقی مردم نسبت به مسئول نیز می باشد . بر مسئولان و مدیران است که ناهیان از منکر و آمران به معروف را عزیز داشته و از چاپلوسان فاصله گیرند .
6 – لغزشهای اخلاقی مدیران : الف) ریاست طلبی : این خصلت زمینه جذب افراد و منحرف شدن آنهاست . حاکم جامعه اسلامی باید کاملا مواظب باشد که این خصیصه موجب هلاکت و نابودی دین و دنیای آنها خواهد شد . ب) تکبر : امام علی (ع) : انسان هرگز فرخته پست و مقام دنیوی نمی شود زیرا منزلتی بالا دارند و راه مبارزه با این آفت یکی توجه به عظمت خداست دوم اینکه حکومت و ریاست همیشگی نیست سوم اینکه با گرفتن یک مقام در دنیا فقط بار مسئولیت انسان که باید پاسخگو باشد زیاد می شود و چهام اینکه در مسئولیت ها نا توانی های انسان بیشتر به چشم می خورد و هرگز نباید دچار کبر و غرور شد . ج) خود رایی و استبداد در تصمیم گیری : از سوی اولیاء دین این ضعف بشدت مورد نکوهش قرار گرفته و عامل تباهی انسان معرفی شده . خداوند پیامبر را که عقل کل و مصون از هر خطا و لغزش است دستور به مشورت و نظر خواهی می کند تا چه رسد به دیگران . از آیه شریفه : (( فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ الطلب لا نفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین )) چه نکاتی برداشت می شود ؟ یکی اینکه کسانی که از مشورت دیگران بهره می گیرند قابل انعطاف و نرم هستند در مقابل افراد مستبد و تند خو و سنگدل دوم اینکه در مشورت حتما لازم نیست افرادی که برتر از خودمان اند مد نظر باشند بلکه از افراد مختلف باید مشورت و رایزنی گرفت . وخلاصه این آیه اهمیت و جایگاه مشورت را بیان می کند . مشورت با مردم موجب شخصیت دادن به آنها تقویت روحیه همکاری اجتماعی و ایجاد انگیزه فعالیت و مشارکت های عمومی و تقسیم قدرت و مسئولیت با مردم می شود .
فصل نهم
اخلاق گفتگو : که در آن 1- اهمیت گفتگو 2- هدف گفتگو : الف) انگیزه های مثبت که حق خواهی و روشنگری است ب) انگیزه های منفی 3- آداب اخلاقی گفتگو الف) تاکید بر نکات مشترک ب) فخم موضوع گفتگو ج) صراحت د) توجه به گفته نه گوینده ه) استدلال طلبی و حق محوری و) ملایمت و جلالگری 4- آفات گفتگو الف) شخصیت زدگی ب) مراء ، مورد بحث قرار می گیرد .
اهمیت گفتگو :
آنقدر گفتگو اهمیت دارد که خدا برای آفرینش انسان با ملائک به گفتگو می پرداخت . گفتگو می تواند تبلیغی ارشادی تعلیمی آموزشی اقناعی و احساسی دارد که گفتگوی خداوند با فرشتگان و آدمیان را می توان از نوع ارشادی و تعلیمی و هدایت گرانه دانست . آنقدر گفتگو اهمیت دارد که بخش عظیمی از علم منطق به صناعات خمس اختصاص داده شده است کخ گونه های مختلف گفتگو چون برهان – جدل – به شعر و مطالعه می پردازد . 2 – هدف گفتگو : چون انسان موجودی مختار است می تواند انگیزه های مختلفی از گفتگو داشته باشد که عبارت اند از : الف ) انگیزه های مثبت چون حق خواهی : ممکن است گاهی با گفتگو حقیقت مسئله ای روشن شود . در گفتگو تبادل اندیشه ها جریان یافته و بهتر و دقیق تر به مسائل نگریسته میشود . شاید بتوان گفت یکی از راه های کشف حقیقت مباحثه و گفتگو است . روشنگری ممکن است برخی نا اگاهانه راه انحرافی را انتخاب کرده اند که گفتگو له آنان روشنگری داده و هدایت خواهند یافت . ب) انگیزه های منفی : گاهی گفتگو به هدف کسری نشاندن سخن خود که ممکن است باطل باشد صورت می گیرد . در این صورت افراد با جدال و مراء که از بزرگتری رذائل اخلاقی است می خواهند به هدف خود برسند گفتگوهایی که با چنین هدفی دنبال شود فقط سبب اتلاف وقت و سبب تقویت خوی تعصب خود خواهی و خود نمایی می شود . علاوه بر این سبب گمراه شدن دیگران نیز می شود
3- آداب اخلاقی گفتگو :
الف) تاکید بر نکات مشترک : در صورتی امکان برقراری ارتباط بین دو گروه است که نکات مشترکی بین آنها باشد . تکیه بر نکات مشترک ممکن است باعث حل اختلافات شود . ب) فهم موضوع گفتگو : اولا باید برای گفتگو موضوع و مسئله ی خاصی وجود داشته باشد ثانیا نسبت به ابعاد و جوانب آن آگاهی کافی وجود داشته باشد . این آگاهی موجب نمی شود انسان شروع و پایان بحث و چگونگی آن را در نظر بگیرد . قرآن کریم کسانی را گکه بدون اطلاع از موضوع بحث به مجادله می پردازند مذمت کرده . ج) صراحت : صراحت بیان و پرهیز از تکلف و تعارف در گفتار و دوری از به کار بردن شخنان کنایه آمیز یکی از آداب اخلاقی است . نباید اجازه دهیبم که مخاطب ما برداشتهای دیگری از سخنان ما داشته باشد . د) توجه به گفته نه گوینده : یعنی ادب اقتضاء میکند که گفته و و انگیخته مورد بززسی و قضاوت قرار گیرد نه گوینده و انگیزه . از دیدگاه اسلام باید به سنجش و ارزیابی سخن پرداخت نه سخنران .
ه) استدلال طلبی و حق محوری :
اگر هر دو طرف بنای پیروی از حقیقت داشته باشند بنابراین به هر قیمتی درصدد اثبات سخن خود باشند هرگاه متوجه اشتباه خود شدند صادقانه اعتراف کنند . و) ملایمت : یکی دیگر از نکات تاثیر گزار در گفتگو ملایمت و نرمی است علاوه بر این کسی که ادعایش منطقی و معتدل است نیازی به خشونت وتندی و جار و جنجال ندارد . 4 – آفات گفتگو : در اینجا به دو آفت اخلاقی بزرگ که روند گفتگو را مختل می کند و در آیات و روایات مورد نکوهش قرار گرفته خواهیم پرداخت . الف) شخصیت زدگی : برخی بجای دلیل آوردن شخصیت خود یا پیشینیان را متذکر می شوند یعنی بجای پذیزش نتیجه گفتگو و تسلیم حق شدن شخصیت گذشتگان خود را به رخ می کشند . اینان در حقیقت معیار تشخیص خود را اشخاص و سوابق آنان قرار می دهند که خود یکی از آفات بزرگ اخلاقی است . ب) مراء ( جدالگری ) : تفاوت مراء با جدال در پاورقی ص 258 . کسی که دارای روحه مراء و جدال است همواره در پی به کرسی نشاندن حرف خود است حتی اگر باطل باشد . که در حقیقت از خود خواهی غرور تکبر و خود پسندی او است . مراء کننده فکر می کند که اعتراف به اشتباه منزلت او را از بین می برد .
.اولیاء دین تاکید کرده اند که مراء و جدال حتی در جایی که حق به جانب جدال کننده باشد با ایمان واقعی در تعارض است . از نظر امام صادق (ع) مراء از چهار حالت خارج نیست ، یا در مورد موضوعی است که هر دو طرف حقیقت آن را می داند که نتیجه ای جز رسوایی طرفین ندارد ، یا در مورد موضوعی است که هیچ کدام نمی دانند یعنی آگاهی نسبت به آن ندارند که در این صورت جهل و نادانی خود را آشکار کرده اند ، یا فقط یک طرف حقیقت را می داند ولی با مراء می خواهد خطاهای علمی طرف مقابل را روشن کند که به او ظلم کرده است و یا اینکه علیرغم جهلش نسبت به حقیقت موضوع ، به مراء با علم به آن موضوع می پردازد که حرمت شکنی علم و عالم است .
از توجه شما کمال سپاسگزاری را داریم:
پایان
The end