موضوع تحقیق:
اثر تغذیه و فعالیت بدنی بر سندرم متابولیک
مقدمه
سندروم متابولیک شاخه ای ازاختلالات متابولیکی است که به وسیله ناهنجاری های لیپیدی،پرفشاری خون،چاقی و اختلال متابولیسم گلوکز و انسولین مشخص می شود و به عنوان پیش زمینه بیماری های قلبی عروقی،دیابت نوع2 و سکته مغزی شناخته شده است.
درطول 20 سال گذشته شیوع سندروم متابولیک در تمام جوامع دنیا به طور یکنواخت افزایش یافته و در حال پیشرفت است. چاقی مسئول اصلی افزایش شیوع سندروم متابولیک است.60 درصد افراد مبتلا به این سندروم چاق هستند. چاقی از شاخص های شیوه زندگی است که از یک سو با اجزای سندروم متابولیک و از سوی دیگر با افزایش خطر بروز بیماری های قلبی عروقی ارتباط دارد.
تعریف سندروم متابولیک:
سندروم متابولیک مجموعه ای از علایم شامل: چاقی، اختلال چربی خون، افزایش فشارخون، عدم تحمل به گلوکز و دیابت2 می باشد. این بیماری با افزایش سن افزایش یافته، همچنین میزان شیوع آن در زنان نسبت به مردان بیشتر است.
اهمیت سندروم متابولیک:
افراد دارای این سندروم درمعرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری های مرتبط با رسوب چربی در دیواره سرخرگ ها (اترواسکلروز) قرار دارند.
بیماری عروق کرونری که ممکن است منجر به حمله قلبی شود، یک نمونه از این بیماری هاست.
سکته مغزی وبیماری های عروق محیطی مثال های دیگری از این بیماری است.
همچنین احتمال ابتلا به دیابت 2 در افراد دچار سندروم متابولیک بیشتر است.
مطالعات نشان داده اند در این سندروم خطر بروز بیماری های ایسکمی قلبی عروقی تا دو برابر ودیابت شیرین تا پنج برابر افزایش می یابد.
تشخیص سندروم متابولیک براساس شاخص های معرفی شده توسط انجمن قلب آمریکا:
1-چاقی شکمی یعنی بالا بودن شاخص دورکمر برابر یا بیشتر از102 سانتیمتر برای مردان و برابر یا بیشتراز 88سانتیمتر درزنان.
2-تری گلیسرید(TG برابر یا بیشتراز150 گرم در دسی لیتر).
3-HDL-C کمتر از40میلی گرم در دسی لیتر درمردان وکمتر از 50 میلی گرم در دسی لیتر در زنان
4-فشارخون برابر یا بیشتر از 130/85میلی لیتر جیوه.
5-گلوکز ناشتای پلاسما (FPG بیش از 110 میلی گرم در دسی لیتر).
در صورت وجود حداقل سه مورد از شاخص های فوق فرد به عنوان بیمار دچار سندروم متابولیک شناخته می شود.
عواملی که منجر به سندروم متابولیک میشوند:
عوامل و دلایل بروز این سندروم ناشناخته اند. بیشتر افراد مبتلا، سالخورده، چاق، کم تحرک ودارای درجه ای از مقاومت به انسولین هستند. در اینکه چاقی یا مقاومت به انسولین علت یا محصول جانبی ناهنجاری متابولیکی اند، اختلاف نظر وجود دارد.
برخی از محققان نیز ناهنجاری سوخت وساز و در پی آن اسید اوریک ناشی از فروکتوز رژیم غذایی را عامل دیگری برای پیدایش سندروم متابولیک می دانند.
مهمترین عوامل موثر ابتلا به این سندروم عبارت است از:
ژنتیک
افزایش سن
افزایش وزن (چاقی)
کشیدن سیگار
پرفشارخونی
التهاب
مقاومت به انسولین
شیوه زندگی
علائم وعوارض سندروم متابولیک:
بارزترین علامت آن افزایش قطر چربی دورشکم یا چاقی مفرط ناحیه شکمی است.
افزایش قند خون ناشتا
مقاومت به انسولین
فشارخون بالا
افزایش تری گلیسرید
کاهش HDL-C
افزایش اسید اوریک
سایر بیماری های همراه این سندروم :
•کبد چرب غیر الکلی
•هیپواوریسمی
•سندروم تخمدان پلی کیستیک
آپنه خواب
•هموکروماتوزیس(افزایش آهن خون)
•خال های پوستی سیاه رنگ
درمان سندروم متابولیک:
اولین و بهترین راه جلوگیری از بروز سندرم متابولیک، تغییر شیوه زندگی و بهبود کیفی آن است، امّا به هر ترتیب درمان دارویی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. البته باید توجّه داشت که سندرم ها با توجّه به تعریف آنها درمان قطعی دارویی ندارند و داروهای تجویز شده تنها به برطرف کردن علامت ها می پردازند. در پزشکی به این نوع درمان، «درمان حمایتی» یا «علامتی» می گویند.
معمولاً بیماری های ایجاد شده در سندرم متابولیک جداگانه درمان می شوند.
تغییر شیوه زندگی :
تحت کنترل در آوردن تمامی عوامل خطرساز سندرم متابولیک کار دشواری است، ولی از طریق تغییر سبک زندگی و نیز در برخی موارد از طریق دارودرمانی می توان تمامی مشکلات این سندرم را تحت کنترل در آورد و بهبود بخشید.
استفاده ازمواد غذایی مثل غلات کامل، روغن های خوب، میوه ها، سبزیها، مغزها، و حبوبات
استفاده از کربوهیدرات های تصفیه شده کمتر و از کربوهیدرات ها کامل بیشتر
استفاده از منابع پروتئینی جایگزین
مصرف مقادیر زیادی از میوه ها و سبزی ها
استفاده از رژیم های غذایی مثل رژیم مدیترانه ای، رژیم کاهش فشارخون وغذاهای با شاخص گلایسمیک (GI) وچربی اشباع پایین
مقایسه ی الگوهای غذایی:
الگوی غذای سالم(غنی ازمرغ، لبنیات کم چرب، لبنیات پرچرب،سبزیجات کلمی، سبزیجات زرد، سبزیجات سبز، ماهی، زیتون وحبوبات)
الگوی غذای غربی(گوشت، قهوه، مارگارین، خشکبار، شیرینی ودسر،چاشنی ونوشابه)
الگوی غذای سنتی( غنی از تخم مرغ، چای، آب میوه، غلات تصفیه شده، مغز ها، روغن جامد،روغن مایع، قند ونمک وادویه جات)
یافته ها نشان داد که :
الگوی غذایی سنتی باخطر بالای سندروم متابولیک همراه است که می توان این ارتباط را در پایین بودن مصرف ماهی، لبنیات کم چرب میوه ها و سبزیجات، حبوبات و غلات کامل و بالا بودن مصرف غلات تصفیه شده واسید های چرب اشباع جویا شد.
درشت مغذی ها و اجزای سنتی سندرم متابولیک:
مطالعات متعدد نشان داده اند، رژیم های غذایی کم چرب با وجود اثرات مفید بر برخی عوامل خطر سندرم متابولیک همچون اضافه وزن، هایپرگلیسمی، سطوح بالای LDL-c موجب کاهش HDL-c و افزایش سطح تری گلیسرید می شوند.
اثرات مفید رژیم های غذایی کم چرب نیازمند کاهش وزن در افراد می باشد، به طوری که مطالعات متعدد نشان داده اند رژیم های کم چرب درصورتی که باکاهش وزن همراه نباشند نمی توانند باعث بهبودی در اجزای سندرم متابولیک گردند.
محدودیت کربوهیدرات یکی دیگر از استراتژی های موثردر مقابله با سندرم متابولیک بوده است و گزارش ها نشان می دهند که این امر می تواند منجر به بهبود دیس لیپیدمی آتروژنیک، پرفشاری خون، دیابت و سندرم متابولیک حتی در غیاب کاهش وزن گردد، به علاوه رژیم های کم کربوهیدرات به دلیل بهبود سطح انسولین و نیز دفع کتون بادی ها از طریق ادرار و تنفس، بیش از رژیم های کم چرب موجب کاهش وزن و بافت چربی بدن می شوند.
یافته های نوردمان و همکاران برروی کارآزمایی های بالینی نیز موید ارجحیت رژیم غذایی کم کربوهیدرات بر رژیم غذایی کم چرب جهت کاهش وزن و بهبود دیس لیپیدمی آتروژنیک می باشد. ازآنجایی که محدودیت کربوهیدرات با بهبود تمام اجزای سندرم متابولیک همراه بوده است برخی محققین پیشنهاد می کنند سندرم متابولیک را می توان بر اساس پاسخگویی به محدودیت کربوهیدرات تعریف نمود.
برخی شواهد نشان می دهند که رژیم های غذایی کم کربوهیدرات غنی از پروتئین موجب افزایش حساسیت انسولینی و کاهش فشار خون می گردند.
رژیم غذایی پر پروتئین نیز در مقایسه با رژیم کم چرب اثرات مشابهی بر کاهش وزن بدن و چربی بدن در افراد مبتلا به سندرم متابولیک داشت.
البته باید توجه کرد رژیم های غذایی پر پروتئین به دلیل احتمال ایجاد نقص در عملکرد کلیوی، اسیدوز و تشدید مقاومت انسولینی چندان پشتوانه علمی ندارند و استفاده از این رژیم های غذایی به دلیل عوارض ناگواری که به همراه دارند برای طولانی مدت توصیه نمی گردند.
تاثیر روزه بر شاخص های سندروم متابولیک:
به نظر می رسد تغیر در تعداد وزمان وعده های غذایی و دریافت دو نوبت غذا در شبانه روز می تواند روی سندروم متابولیک تاثیر داشته باشد.
مطالعات مختلف نتایج متفاوتی را در زمینه ی تاثیرروزه بر میزان قندخون و مقاومت انسولینی در بیماران مبتلا به دیابت2 و داوطلبان سالم گزارش کرده اند.
درتعدادی از این مطالعات روزه تاثیر مثبتی بر میزان قند وچربی خون نشان داده اند. در حالی که در تعدادی دیگر تغییری در میزان قند و چربی خون به دنبال روزه داری نشان نداده اند.
اثر تمرینات ورزشی برسندروم متابولیک:
ترکیبی ازکاهش وزن وتمرین بهترین تاثیررا بر سطوح گلوکز وفشارخون می گذارد، و ریسک دیابت2 راحدود 29-68 درصد کاهش می دهد. بااین حال چندین مداخله نشان داده اند که ورزش منظم قندخون و سطوح HDL بهبود می بخشد وخطر دیابت2 را حتی بدون کاهش وزن کاهش می دهد.
اخیرا شواهد نیز تاکیدکرده اند که ورزش درمانی چاقی مرکزی و سطوح چربی احشایی را بدون کاهش وزن کاهش می دهد.
نتایج پژوهش فرد و همکاران نشان داد که کلسترول ، تری گلیسرید و LDL به ترتیب 70-63-76 درصد در آن ها کاهش یافت وHDL در 86 درصد بیماران افزایش داشت، همچنین 20-56-30 میلی گرم بر دسی لیتر کاهش به ترتیب در کلسترول، تری گلیسریدLDL , ایجاد و8درصد کاهش در نسبت LDL بهHDL و5 گرم در دسی لیتر افزایش در HDL سرم ایجاد شد.
عوامل احتمالی توجیه کننده این نتایج شامل:
رژیم غذایی متفاوت به همراه میزان رعایت آن توسط بیمار، نوع تمرینات ورزشی از نظر هوازی یا بی هوازی بودن یا تمرینات همزمان استقامتی و مقاومتی، وجود اختلاف معنی دار در شاخص های اندازه گیری شده در گروه ها پیش از شروع تمرینات ،شدت و مدت تمرینات ورزشی و شیوه اندازه گیری شاخص های عملکرد قلبی به همراه میزان توجه به مشاوره روانی بیماران است.
در پژوهشی که توسط مورتاق وهمکاران روی 48 زن انجام شد نشان داد که پیاده روی به مدت 12 هفته وهر هفته 3 بار وهر بار به مدت 20 دقیقه تاثیر معنی داری برتوده بدن، چاقی ، فشارخون واندازه ی دور شکم و باسن و نیز لیپید های خون نداشت.
علت احتمالی این مسئله ناشی از کم شدت بودن تمرینات ورزشی به کار رفته دراین پژوهش بوده است. عواملی نظیر رژیم غذایی، سن بیماران، میزان فعالیت روزانه، جنسیت احتمالا برمیزان تاثیر تمرینات ورزشی بر عوامل انتروپومتری بیماران موثر است.
تمرینات هوازی یا بی هوازی؟
تمرینات هوازی بدلیل اینکه گروه های عضلانی بزرگتری را فعال می کند مناسب تر و موثرترند.
تمرینات مقاومتی که باتحمل وزن اند، می تواند برای این بیماران مفید باشند، هرچند این نوع تمرین ممکن است چاقی شکمی را کاهش ندهد، بنابراین تمرینات مقاومتی نیز می تواند استفاده شود اما نباید جایگزین تمرینات هوازی شود.
با این حال ترکیب تمرینات هوازی و مقاومتی خطر پیشرفت دیابت 2را کاهش
می دهد ودر واقع اثر بیشتری روی سندروم متابولیک اعمال کند.
مقایسه اثر سه نوع تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیب این دو تمرین برسندروم متابولیک :
نتایج به دست آمده از مقایسه این سه نوع تمرین نشان داد که وزن بدن با تمرینات هوازی تنها و تمرین ترکیبی کاهش یافت درحالی که با انجام تمرین مقاومتی تنها تغییری در وزن مشاهده نشد. دور کمر بطور قابل توجهی با تمرینات ترکیبی کاهش یافت که این کاهش به خصوصیات کاهش وزنی تمرینات هوازی برمی گردد. با این حال شاخص دور کمر با تمرینات مقاومتی تغییری نکرد. تری گلیسرید به طور قابل توجهی با تمرینات هوازی و تمرینات ترکیبی کاهش یافت، اما هیچ تغییر قابل توجهی طی تمرینات مقاومتی مشاهده نشد.
هیچ تغییر قابل توجهی هم در سطوح HDL، گلوکز ناشتایی یا فشار خون سیستولیک در هرسه گروه تمرینی پیدا نشد. فشار خون دیاستولیک و متوسط فشار خون شریانی کاهش قابل توجهی را با تمرینات ترکیبی نشان داد که با هیچ کدام از تمرینات هوازی و مقاومتی تنها مشاهده نشد.
جمع بندی:
شیوع سندرم متابولیک بطورمعنی داری باافزایش BMI ارتباط دارد و افراددارای سندرم متابولیک بطور مشخص دارای BMI بالاتری بودند، لذا کمک به افراد چاق و دارای اضافه وزن برای رسیدن به وزن مطلوب بسیار حیاتی است. بهترین استراتژی برای جلوگیری از چاقی و سندروم متابولیک، داشتن یک برنامه زندگی سالم همراه با رژیم غذایی متعادل با مصرف بیشتر میوه وسبزیجات، فعالیت بدنی کافی به ویژه ورزش هوازی منظم، حفظ وزن ایده آل و نیزکاهش اضافه وزن در افراد چاق می باشد.
ترکیب درشت مغذی های رژیم غذایی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده موفقیت در پیشگیری و درمان سندرم متابولیک می باشد. تمرینات ورزشی مخصوصا ترکیب دو نوع تمرین (هوازی و مقاومتی ) به میزان قابل توجهی عوامل خطرزای سندروم متابولیک را کاهش می دهد ، همچنین دربیماران مبتلا به بهبود آن کمک می کند.