تارا فایل

پاورپوینت آناتومی اسکلتی




ساختمان استخوان
نوعی بافت همبند است که از یک سری سلول و رشته که در میان ماده بنیادی قرار گرفته است تشکیل شده است.
ماده بنیادی
به عنوان یک سد عمل کرده و مانع هجوم عوامل خارجی به داخل بافت می شود. علاوه بر این باعث اتصال سلول ها به بستر خود و تسهیل لغزش سلول ها می شود (جنس آن ماده سیمانی به نام گیلکوپروتئین است).
در این ماده بنیادی املاح آلی و معدنی که 65درصد وزن استخوان را تشکیل می دهند، وجود دارند.

ساختمان استخوان
جزء آلی آن الیاف کلاژن است که املاح معدنی (بیشتر بلور فسفات کلسیم) به صورت ذرات متراکم بر روی آنها رسوب می کنند. این مواد به صورت تیغه ای در ماده بنیادی رسوب می کنند و در بین خود حفره هایی برای سلول های استخوانی دارند.
در بافت استخوانی اسفنجی:
تیغه ها به صورت شبکه های نامنظم و منشعب قرار می گیرند (مانند اپی فیز استخوان های دراز، قسمت مرکزی استخوان های کوتاه و در عمق استخوان های پهن و نامنظم).
در بافت استخوانی متراکم
تیغه ها به صورت منظم و متحدالمرکز قرار گرفته اند (مانند دیا فیز استخوان های دراز، قسمت محیطی استخوان های کوتاه و در سطوح استخوان های پهن و نامنظم.

ساختمان استخوان
سلول های استخوانی
Osteoblast
سلول های استخوان ساز می باشند. دز سنتز ماده بنیادی دخالت دارند. آنقدر این عمل را ادامه می دهند که درون حفره های ماده بنیادی محصور می شوند و استخوان سازی متوقف می گردد و تبدیل به سلول های osteocyte می شوند.
Osteocyte
در حفره ها قرار می گیرند و به وسیله مجراهای باریکی با کپسول مجاور در ارتباط اند. توسط زایده های سیتوپلاسمی خود که درون همین مجراهای کوچک قرار دارند با سلول های دیگر ارتباط برقرار می کنند.

ساختمان استخوان
Osteoclast
سلول های استخوان خوار هستند و کارخود را در دو مرحله برداشت مواد معدنی و تجزیه مواد آلی به انجام می رسانند. فعالیت آن در مجرای مرکزی استخوان بیشتر است.

مغز استخوان
محل قرار گرفتن
در حفره مرکزی استخوان های متراکم
درون حفره های موجود بین تیغه های استخوان اسفنجی
ساختمان
داربست (از نوع بافت همبند رتیکولار)
عروق خونی
بافت میلوئید (شامل سلول های خون و اجدادشان)
فعالیت
عمل استخوان سازی

پوشش های استخوانی
Periosteum
سطح خارجی استخوان را می پوشاند. در سطح بیرونی آن شبکه عروقی و در سطح دورنی دارای سلول های استئوژنیک است که می تواند در موقع لزوم به سلول های استئوبلاست تبدیل شود.
Endosteum
لایه ظریفی از بافت همبند که دارای سلول های اجدادی استخوانی است و حفرات داخلی استخوان را مفروش می کند. هم قدرت استخوان سازی و هم استخوان خواری دارد.

پوشش های استخوانی

رشد استخوان
استخوان سازی درون غشایی
در استخوان های پهن (بخصوص جمجمه)
بافت مزانشیمی تبدیل به سلول های اجدادی و سرانجام به استئوبلاست تبدیل می شوند.
تعدادی از سلول های مزانشیمی باقیمانده در سطح درونی و بیرونی periosteum و endosteum را می سازند.

رشد استخوان
استخوان سازی درون غضروفی
در استخوان های دراز
سلول های جنینی تبدیل به سلول های غضروفی (غضروف شفاف) می شوند و طرح غضروفی استخوان آینده را تشکیل می دهند.
عروق خونی به غضروف هجوم می آورند بافت همبند پوششی غضروف را تبدیل به periosteum می کنند.
سلول های استئوبلاست از سلول های جنینی متمایز می شوند.
در ناحیه دیافیز استئوبلاست استخوان سازی را شروع می کند و به موازات آن سلول های استئوکلاست جلو عروق خونی راه می افتند و مجاری درون استخوان را می سازند تا راه برای عروق باز گردد.

رشد استخوان

جمجمه (Cranium)
از 22 استخوان پهن و نامنظم تشکیل شده است. همه به جز استخوان فک پایین، به وسیله نوعی بافت همبند لیفی به هم مفصل شده اند که امکان حرکت در بین آنها وجود ندارد، این مفصل suture نام دارد.

استخوان پیشانی (Frontal bone)
قسمت عمودی استخوان پیشانی
حفره جمجمه را از جلو محدود می کند.

قسمت افقی استخوان پیشانی:
سقف کاسه چشم و حفره بینی را درست می کند.

استخوان آهیانه(Parietal bone)
در خط وسط توسط sagittal suture با نیمه دیگر.
در جلو توسط coronal suture با استخوان frontal.
در پشت توسط lambdiodal suture با استخوان occipital.
در پایین توسط squamouse suture با استخوان temporal مفصل شده اند.

استخوان گیجگاهیTemporal bone ) )
بخش صدفی (squamous part)
یک صفحه نازک و صاف است که شقیقه ها را می سازد. در جلو پایین دارای زایده ای است که با استخوان Zygomatic مفصل می شود. در زیر این زایده سطح مفصلی برای استخوان mandible وجود دارد. قسمت استخوانی مجرای خارجی گوش در این ناحیه قرار گرفته است.

استخوان گیجگاهیTemporal bone ) )
Petrous part
به شکل هرمی است که راس آن درون جمجمه بین استخوان های sphenoid و occipital قرار دارد. در عمق این بخش، گوش داخلی و میانی وجود دارد.
در سطح درونی جمجمه در این قسمت سوراخ داخلی گوش (internal auditory meatus) که محل عبور عصب تعادلی-شنوایی است دیده می شود

استخوان گیجگاهیTemporal bone ) )
Mastoid part
در زیر و پشت سوراخ خارجی گوش قرار دارد.درون آن حجره های هوایی وجود دارد که به درون گوش میانی راه می یابند. عفونت های حلق از طریق شیپوراستاش به گوش میانی و حفره های ماستوئیدی راه می یابد و ایجاد mastoiditis می کند. برجستگی قسمت mastoid را در زیر و پشت سوراخ خارجی گوش می توان لمس کرد.

استخوان گیجگاهیTemporal bone ) )
Tympanic part
قسمت جلویی و کف مجرای خارجی گوش را می سازد. در زیر قسمت squamous و mastoid قرار دارد. زایده ای از زیر آن به طرف پایین و جلو خارج می گردد که styloid process نام دارد و محل قرارگیری چند عضله و رباط است.

استخوان گیجگاهیTemporal bone ) )

استخوان گیجگاهیTemporal bone ) )

استخوان شب پره یا اسفنوئید (Sphenoid bone)
در قسمت جلویی قاعده کاسه سر قرار دارد. شبیه یک پروانه است که یک تنه در وسط و دو بال در هر طرف دارد. درون تنه آن حفره ای به نام sphenoidal sinusوجود دارد که سطح ان از مخاط پوشیده شده است و به حفره بینی راه دارد.
در حفره جمجمه روی تنه این استخوان یک فرورفتگی به نام sella turcica وجود دارد که جایگاه غده هیپوفیز است.
دو بال طرفی این استخوان، بال بزرگ و بال کوچک نامید می شود که در تشکیل دیواره های بالایی و بیرونی کاسه چشم نقش دارند.
در این استخوان rotundum foramen، oval foramen و spinosum foramen قرار دارند که از راه آنها عروق و اعصاب متعددی از جمجمه خارج یا به آن وارد می گردند.با تمام استخوان های کاسه سر مفصل می شود.

استخوان شب پره یا اسفنوئید (Sphenoid bone)

استخوان شب پره یا اسفنوئید (Sphenoid bone)

استخوان شب پره یا اسفنوئید (Sphenoid bone)

استخوان شب پره یا اسفنوئید (Sphenoid bone)

استخوان پس سری Occipital bone))
قسمت پشت و پایین کاسه سر را می سازد. سوراخ بزرگ (foramen magnum) مغز و نخاع را به هم وصل می کند. در قاعده جمجمه به وسیله برجستگی هایی به نام کندیل (condyle) با نخستین مهره گردنی مفصل می شود.

استخوان اتموئید(Ethmid bone)
نامنظم ترین و ظریف ترین استخوان کاسه سر است.
قسمت جلویی کف حفره جمجمه ای، دیواره درونی کاسه چشم، قسمتی از تیغه بینی، سقف و دیواره طرفی حفره های بینی را می سازد.
یک صفحه افقی سوراخ دار (cribriform plate) دارد که حد فاصل حفره بینی و حفره جمجمه ای می باشد و از آن فیبرهای عصب بویایی عبور کرده و به طرف مغز می روند.

استخوان اتموئید(Ethmid bone)
در دو طرف این ورقه حفره های هوایی قرار دارند که ethmoid sinus نام دارد و به بینی راه دارد.
دو توده استخوانی در دو طرف این استخوان و جود دارد که تشکیل دیواره های طرفی حفره های بینی را می دهند. در سطح داخلی این دو توده یعنی سطح خارجی حفره های بینی برجستگی هایی به نام شاخک های بالایی و میانی (superior and middle conche) قرار دارند که هوای تنفسی هنگام عبور از بینی از زیر این شاخک ها عبور کرده و تا حدی تصفیه می گردد

استخوان اتموئید(Ethmid bone)

استخوان اتموئید(Ethmid bone)

استخوان اتموئید(Ethmid bone)

استخوان اتموئید(Ethmid bone)

استخوان های صورت (Facial bones)
از 14 استخوان نامنظم تشکیل شده است. به جز استخوان mandible، بقیه به وسیله درزهایی به هم وصل می شوند و حرکتی در بین آنها وجود ندارد. این استخوان ها به کمک استخوان های کاسه سر یا به تنهایی، کاسه چشم، بینی و دهان را می سازند که به ترتیب در برگیرنده و محافظت کننده اعضای حس های بینی، بویایی و چشایی می باشند.

استخوان اشکی (Lacrimal bone)
در تشکیل دیواره داخلی حفره های چشم، دیواره خارجی حفره های پایین، بالا و پشت استخوان فک بالا شرکت دارند. با استخوان های frontal، maxilla و ethmoid مفصل می شود. روی این استخوان کیسه اشک قرار دارد و با maxilla مجرایی را می سازند به نام مجرای nasolacrimal که اشک پس از شستشوی چشم از طریق این مجرا وارد بینی می گردد.

استخوان اشکی (Lacrimal bone)

استخوان بینی (Nasal bone)
دو استخوان کوچک است که در بالا و جلو در بین دو استخوان maxilla قرار دارند و پل بینی را می سازند.این دو خط در وسط با هم، در دو طرف با maxilla، در بالا با frontal و در پشت با ethmoid مفصل می شوند.

استخوان بینی (Nasal bone)

استخوان بینی (Nasal bone)

استخوان فک فوقانی(Maxillary bone )
با تمام استخوان های جمجمه به جز استخوان های mandible، parietal، temporal و occipital مفصل می شود.
پیش از تولد در خط وسط با هم مفصل شده و در نتیجه قسمتی از سقف دهان را تشکیل می دهند. اگر این عمل صورت نگیرد فضایی در سقف دهان بین این دو استخوان باقی می ماند که به آن شکاف کام (cleft plate) می گویند (این عارضه معمولاً با cleft lip همراه است).
در ساختن کف کاسه چشم، سقف دهان، کف و دیواره های طرفی حفره های بینی دخالت دارند.

استخوان فک فوقانی(Maxillary bone )
در ساختن کف و دیواره های بینی دخالت دارد و قسمت اصلی صورت را می سازد. در آن حفره های هوایی پوشیده از مخاط به نام maxillary sinus وجود دارد که به حفره بینی راه دارد. بر خلاف سینوس های دیگر مجرای آن در بالا قرار دارد. از این رو تخلیه ترشحاتی که در نتیجه التهاب رخ می دهد با اشکال صورت می پذیرد.

استخوان فک فوقانی(Maxillary bone )
Zygomatic process: این زایده به طرف عقب رفته با استخوان گونه مفصل می شود و در استخوان گونه شرکت دارد.
Frontal process: این زایده به طرف بالا رفته با استخوان پیشانی مفصل می گردد.
Alveolar process: زایده دندانی دو طرف مجموعا برآمدگی U شکل آرواره بالایی را می سازد. حد پایینی این برآمدگی از سقف دهان پایین تر است و در افرد بالغ دارای 16 حفره کوچک است که محل قرارگیری دندان های بالایی است

استخوان فک فوقانی(Maxillary bone )
Palatine process: قسمت افقی استخوان است که با زایده استخوان طرف دیگر و با استخوانهای کامی مفصل شده و با هم کام سخت (سقف دهان) را شکل می دهند.

استخوان فک فوقانی(Maxillary bone )

استخوان فک تختانی (Mandible bone)
تنها استخوان متحرک ناحیهصورت است. فک تختانی از دو صفحه استخوانی L شکل ساخته شده است که از دو طرف جلو ودر سطح میانی با یکدیگر مفصل می شوند. بخش عمودی هر نیمه از استخوان فک تختانی را شاخ می نامند و بخش افقی استخوان فک تختانی که حفره هایی را برای دندان های تختانی ایجاد می کند، به تنه مرسوم است.
فک تختانی محکم، بزرگ و U شکلی است لقمه آرواره ای ( فک تختانی ) و زائد منقاری دو علامت مهم استخوانی آن می باشد.

استخوان فک تختانی (Mandible bone)

استخوان کامی (Palatine bone)
دو استخوان Lشکل هستند که قسمت افقی آنها در خط وسط با هم و در جلو با استخوان های maxilla مفصل شده و یک سوم انتهایی سقف دهان را می سازند.قسمت عمودی آن در ساختن دیواره طرفی حفره بینی شرکت می کند.

استخوان گونه (Zygomatic bone)

استخوان تیغه میانی بینی (Vomer bone )
در نقطه ای که به تیغه ی عمودی استخوان اتموئید متصل می شود، جدار بینی را تشکیل میدهد.

استخوان تیغه میانی بینی (Vomer bone )

استخوان لامی (Hyoid bone)
استخوان لامی نیزدر بخش قدامی گردن قرار دارد و شبیه نعل اسب بوده و تکیه گاهی برای غصلات زبان و دهان است، به هیچ استخوانی به طور مستقیم وصل نبوده و در گروه استخوان های نامنظم قرار می گیرد.

استخوان لامی (Hyoid bone)

استخوان های اندام فوقانی
استخوان بندی کمربند شانه ای (ترقوه و کتف)
استخوان بندی بازو (استخوان بازو)
استخوان بندی ساعد (رادیوس و اولنار)
استخوان بندی دست (مچ دست، کف دست و بند انگشتان)

استخوان ترقوه (Clavicle bone)
از جمله استخوان های دراز است که به صورت افقی در جلو و قسمت بالایی قفسه سینه قرار دارد و از یک تنه و دو انتها تشکیل می شود.
انتهای داخلی به استخوان جناغ و انتهای خارجی به استخوان کتف مفصل می گردد.
نقش اصلی را در انتقال وزن اندام بالایی به استخوان بندی محوری به عهده دارد.
دو سوم داخلی آن دارای تحدب قدامی و یک سوم خارجی آن دارای تحدب خلفی است.

استخوان ترقوه (Clavicle bone)

استخوان کتف ( Scapula bone )
استخوانی پهن و مثلثی شکل است که در هر طرف در پشت و بالای قفسه سینه در فاصله چند سانتی متری از مهره های سینه ای در مقابل دنده های دوم تا هفتم قرار دارد. وزن اندام بالایی با واسطه این استخوان به استخوان ترقوه و سرانجام به استخوان بندی محوری می رسد.اتصال این استخوان به مهره ها و دنده ها به وسیله عضلات است.

استخوان کتف ( Scapula bone )

استخوان بازو( Humerus)
بازو یک استخوان دارد به نام هومروس Humerus  یا استخوان بازو. هومروس از استخوان های دراز است که از اسکاپولا تا آرنج ادامه دارد. گرچه توسط عضلات پوشیده شده، ولی می توان آن را در تمامی طولش لمس کرد

استخوان بازو( Humerus)
سر Head) )
صاف و مدور و تقریباً کمی کمتر از نیمه ی یک کره است و با حفره ی گلنوئید اسکاپولا مفصل می شود. حفره ی گلنوئید خیلی کوچکتر از سر هومروس است. اگر آگزیلا ریلکس Relax باشد و انگشت ها را عمیقاً بالا ببریم، سر را می توانیم لمس کنیم.
گردن تشریحی یا آناتومیک (Anatomical Neck )
بصورت شیاری است که محیط قاعده ی سر را دور می زند و آن را از تکمه های بزرگ و کوچک جدا میکند.

استخوان بازو( Humerus)
گردن جراحی ( Surgical Neck )
قسمتی است از استخوان که بلافاصله در زیر سر و تکمه های بزرگ و کوچک قرار دارد و خود در امتداد تنه ی استخوان قرار می گیرد و جایگاه مساعدی است برای شکستن. کپسول مفصل شانه در بالا به گردن تشریحی می چسبد، ولی در پایین تا 5/1 سانتی متر روی گردن جراحی فرود می آید. در سمت داخل گردن جراحی و به فاصله ی نزدیکی از آن، عصب آگزیلاری می گذرد و از خلف گردن، شریان سیرکمفلکس هومرال عبور می کند.

استخوان بازو( Humerus)
تکمه ی بزرگ Greater Tubercle ))
یک برجستگی است که در قسمت خارجی انتهای فوقانی هومروس قرار دارد. اگر انگشت را در زیر آکرومیون Acromion زایده ی آکرومیون  Acromial processفرو کنیم، می توانیم آن را از روی پوست و عضله ی دلتوئید لمس کنیم. بر روی سطح فوقانی تکمه ی بزرگ دو رویه ی کوچک و بر روی سطح خلفی آن، یک رویه ی کوچک دیده می شود.
رویه ی کوچک قدامی محل اتصال وتر عضله ی سوپرااسپایناتوس، رویه ی میانی محل اتصال وتر اینفرااسپایناتوس و رویه ی خلفی محل اتصال وتر عضله ی ترس  مینور (گرد کوچک) Teres mino می باشد.

استخوان بازو( Humerus)
تکمه ی کوچک Lesser Tubercle))
یک برجستگی مشخص در قسمت قدامی انتهای فوقانی هومروس است. اگر بازو را در روتیشن خارجی قرار دهیم، می توانیم آن را در طرف خارج راس زایده ی کوراکوئید، از روی عضله ی دلتوئید لمس کنیم. بر روی قسمت داخلی تکمه ی کوچک، وتر عضله ی ساب اسکاپولاریس می چسبد و اتصالاتش بر روی گردن جراحی هم ادامه دارد.

استخوان بازو( Humerus)

استخوان زند زیرین و زند زبرین (Radius&Ulna)

استخوان مچ دست (Carpal bones)
مچ دست یا کارپ Carpus از کنار هم قرار گرفتن هشت استخوان درست شده است که به آنها استخوان های کارپ Carpal bones میگویند.
استخوان های کارپ در دو ردیف قرار گرفته اند. ردیفی که نزدیک استخوان های ساعد هستند و به آنها ردیف بالایی یا پرگزیمال Proximal row می گویند و ردیفی که نزدیک به استخوانهای کف دست قرار گرفته و به آن ردیف پایینی یا دیستال Distal row می گویند.

استخوان مچ دست (Carpal bones)

(Metacarpal bone) استخوان کف دستی
در هر دست 5 استخوان کف دستی وجود دارد. استخوان های کف دست بترتیب از سمت شصت به طرف انگشت کوچک شماره گذاری می شود.

استخوان بند انگشت (Phalanx bone)
شصت دو بند دارد، بقیه انگشتان دست هر کدام سه بند دارند.تعداد کل استخوان های انگشتان هر دست 14 قطعه است

استخوان جناغ (Sternum)
استخوان جناغ یا استرنوم استخوانی است تخت و دراز که ناحیه میانی دیواره جلویی قفسه سینه (توراکس) قرار می گیرد. طول این استخوان از 15 الی20 سانتی متر متغیر است.

ستون مهره ای (Vertebral column)
از 24 عدد استخوان نامنظم (مهره ها) و دو قطعه استخوان به نام sacrum (خاجی) و coccyx (دنبالچه) تشکیل شده است.

انواع مهره ها
Cervical vertebrate (مهره های گردنی):
7 عدد و به صورت C1-C7
Thoracic vertebrate (مهره های پشتی):
12 عدد و به صورت T1-T12
Lumbar vertebrate (مهره های کمری):
5 عدد و به صورت L1-L5
Sacral vertebrate (مهره های خاجی):
5 عدد و به صورت S1-S2
Coccygeal vertebrate (مهره های دنبالچه ای):
4 عدد و به صورت Co1-Co2

مهره های گردنی(Cervical vertebrate)
.

مهره های پشتی(Thoracic vertebrate )

مهره های کمری(Lumbar vertebrate )

مهره های خاجی(Sacral vertebrate )

مهره های دنبالچه ای(Coccygeal vertebrate )

استخوان بندی اندام تحتانی
استخوان بندی کمربند لگنی (لگن، ساکروم و دنبالچه ای)
استخوان بندی ران (استخوان ران و کشکک)
استخوان بندی ساق (تیبیا و فیبلا)
استخوان بندی پا (مچ پا، کف پا و بند انگشتان)

استخوان لگنی (Hip bone)
دو استخوان پهن و نامنظم است که در جلو با هم و در عقب با استخوان ساکروم مفصل شده است. در زمان جنینی از سه قسمت جداگانه تشکیل شده است که بعداً با هم جوش می خورند و یکی می شوند.
Illium
پهن ترین و بالاترین قسمت استخوان لگن می باشد. در کنار پشتی بریدگی بزرگی وجود دارد که محل عبور عروق، اعصاب و عضلاتی می باشد که از لگن خارج یا به آن وارد می شوند، مانند عصب سیاتیک (greater sciatic notch).

استخوان لگنی (Hip bone)
Pubis
ناحیه جلویی استخوان hip است که با قسمت مشابه طرف مقابل مفصل می گردد. مفصل آن از نوع غضروفی است و pubic symphysis نام دارد.
Ischium
محکم ترین قسمت استخوان لگن است که در پایین و عقب آن قرار دارد و هنگام نشستن بدن بر روی آن قرار می گیرد.

استخوان لگنی (Hip bone)

استخوان ران (Femur bone)
استخوان ران درازترین استخوان بدن است. این استخوان از طرف بالا با استخوان هیپ مفصل می شود و مفصل ران را تشکیل می دهد و از طرف پایین نیز با استخوان درشت نی مفصل شده و مفصل زانو را تشکیل می دهد

استخوان کشگک ( patella bone)
بزرگترین استخوان کنجدی بدن است که درون رباط عضله چهارسرران قرار دارد.در سطح پشتی با استخوان ران مفصل می شود. از خم شده زانو به سمت جلو ممانعت می کند.

استخوان درشت نی و نازک نی( tibia& fibula)
ناحیه ساق پا شامل دو استخوان بلند مرسوم به درشت نی و نازک نی می باشد. این استخوان درشت نی نسبت به نازک نی بزرگتر و درشت تر است و در بخش داخلی این استخوان قراردارد.

استخوان مچ پا (Tarsal bone)
از هفت استخوان ریز و درشت تشکیل شده است.در دو ردیف قدامی و خلفی قرار گرفته اند. در ردیف پشتی استخوان های calcaneus و talus قرار دارند.
استخوان talus در پایین با استخوان پاشنه و از جلو با استخوان navicular مفصل می شود و وظیفه انتقال وزن بدن را به طرف پاشنه و جلوی پا بر عهده دارد.
استخوان پاشنه بزرگ ترین استخوان مچ پا می باشد که در جلو با استخوان cuboid مفصل می گردد و بیشتر وزن بدن را تحمل می کند.استخوان navicular در کنار داخلی پا و در جلوی talus قرار دارد. در جلو استخوان navicular سه استخوان cuneiform (میخی) قرار دارند که از داخل به خارج شماره گذاری می شوند. با اولین، دومین و سومین استخوان کف پا مفصل می شود.

استخوان مچ پا (Tarsal bone)

استخوان کف پا (Metatarsal bone )
در هر پا 5 استخوان کف پایی وجود دارد.

استخوان بندهای انگشتان (phalanges bone)
انگشتان پا نیز مانند انگشتان دست از 14 قطعه استخوان تشکیل شده اند. اولین انگشت پا نیز همانند انگشت شصت دست فقط 2 قطعه استخوان دارد. بقیه انگشتان پا هر کدام 3 قطعه استخوان دارند که بندهای اول، دوم و سوم انگشتان نامیده می شود.

با تشکر فراوان از توجه شما عزیزان


تعداد صفحات : 88 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود