اضطراب1:
تعریف اضطراب :
درباره اضطراب تعاریف گوناگونی مطرح است که ما به طرح برخی از این تعاریف می پردازیم .
1-اضطراب یک نوع حالت عاطفی است که با احساس نا امنی مشخص میشود که این حالت بیشتر با دلهره و تشویش اشتباه میشودکه لکن وجه تمایز آن فقدان تغییرات بدنی چون احساس خفگی ،عرق کردن، ازدیاد ضربان نبض و..که از نشانه های مشخص دلهره به شمار میروند،می باشد.بسیاری از مکتبها کوشیدند که براساس اصول مواضع خود بروز اضطراب را توجیه و تفسیر کنند و جالب اینکه از نظر تئورسینهای تعلیم و تربیت ،این حالت نوعی گرایش اکتسابی محسوب میشود ، ولی روانکاوان برعکس اضطراب را مولود ناکامیهای انگیزه شهوانی .ممنوعیتهای فرامن به شمار آورده اند و این خطری است که مستقیما متوجه ((من)) یعنی متوجه شخصیت ذی شعور میگردد که با این پیش آگهی میتواند با اقدامات مناسب به جواب گویی پردازد ویا مکانیزمهای تدافعی خود را به تحرک و فعالیت وادار سازد(رزم آزما،1385).
2-اضطراب به منزله ی بخشی از زندگی هر انسان ، در همه ی افراد در حدی اعتدال آمیز وجود دارد ودر این حد ، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی میشود به گونه ای که میتوان گفت ((اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم ))، فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات وخطرات قابل ملاحظه ای مواجه کند : اضطراب است که مارا وا میدارد که برای یک معاینه کلی پیش پزشک برویم،کتابهایی را که از کتابخانه به عاریت گرفته ایم باز گردانیم ، در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگی کنیم و.. که بدین ترتیب زندگی طولانی تر و سازنده تری داشته باشیم.بنابراین اضطراب به منزله ی بخشی از زندگی هر انسان ،یکی از مولفه های ساختار شخصیت وی را تشکیل میدهد واز این زاویه است که پاره ای از اضطراب های دوران کودکی و نوجوانی را میتوان بهنجار دانست و تاثیر مثبت آنها را بر فرایند تحول پذیرفت : چرا که این فرصت را برای افراد فراهم میاورد مکانیزم های سازشی خود را در جهت مواجهه با منابع استرس زا گسترش دهند.به عبارت دیگر ،میتوان گفت که اضطراب در پاره ای از مواقع؛ سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد میکند، امکان تجسم موقعیتها و سلطه برآنها را فراهم می اورد ویا آنکه وی را برمی انگیزدتا به طور جدی با مسئولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان یا پذیرفتن یک وضیفه ی اجتماعی مواجه شود(دادستان،1386).
3-اضطراب را در واقع همه انسانها تجربه می کنند . اضطراب یک احساس منتشر ، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دل واپسی است که با یک یا چند تا از احساس های جسمی همراه می گردد . اضطراب یک علامت هشدار دهنده است و خبر از خطری قریب الوقوع می دهد و شخص را برای مقابله آماده می سازد ( کاپلان و سادوک ،1384).
فروید معتقد بود که اضطراب می تواند ماهیتی سازشی داشته باشد و آن در صورتی است که ناراحتی همراه با آن فرد را به سوی راه های جدید و مبارزه انگیز زندگی سوق دهد اگر شخصی از این حیث با شکست مواجه شود نتیجه آن اختلال واضطراب مرضی است( آزاد،1382).
4-اضطراب حالتی است که به طور کلی با انتظار وقوع یک پیش آمد ناگوار مشخص است در تفکیک ترس و اضطراب می توان گفت که اضطراب واکنشی در مقابل ترسی است که از درون شخص وی را تهدید می کند در حالی که ترس واکنشی نسبت به یک خطر واقعی خارجی است ( کاپلان و سادوک ،1384).
5-اضطراب متعادل و نرمال آن است که شدت عکس العمل متناسب باشد با مقدار خطر و این مفید است زیرا که شخص را وادار می کند تا با موفقیت خطرات را از خود دفع کند و بنابراین مقدار معتدل اضطراب برای رشد و تکامل صحیح شخصیت لازم است اما هر چند که مقدار محدودی اضطراب برای رشد بشر ضروری است ولی مقدار زیاد آن نیز باعث اختلال در رفتار فرد می شود و اغلب اوقات شخص را به نشان دادن رفتارهای ناسازگار سوق می دهد( شاملو، 1380 ).
نظریه های اضطراب :
ما دراین بخش به بررسی دیدگاهها ومکاتب گوناگون موجود در زمینه ی اضطراب خواهیم پرداخت.
نظریه روانکاوی :
نظریه پردازان روان پویایی بر این باورند که رویدادهای روانی درونی و انگیزه های ناهشیار عوامل تعیین کننده اضطراب به شمار می ایند به باور آنها هنگامی که توقعات محیطی افزایش یابد یا هنگامی که تنش در درون دستگاه نهاد – خود فراخود بروز کند خود دستخوش اضطراب می گردد (آزاد،1382). فروید اضطراب روان رنجور را نتیجه یک تعارض ناهشیار می دانست که بین تکانه های نهاد و محدودیتهایی که خود و فراخود اعمال می کنند ایجاد می شود از آنجا که بسیاری از تکانه های نهاد با ارزشهای اجتماعی یا شخصی در تضاد هستند آدمی را دستخوش تهدید می کنند (اتکینسون و همکاران،1386).
فروید (1936) در آخرین نوشته های خود(به نقل از ساراسون وساراسون، 1383) به سه نوع اضطراب اشاره کرده و بین آنها تمایز قائل شده است: " اضطراب عینی یا اضطراب واقعی که هر شخص آنرا دارد و همان پاسخ به خطر واقعی که در جهان خارج اتفاق می افتد است. فروید می گوید: این اضطراب به نسبت به محرک های ترس آور منطقی و متناسب با آنهاست و روشی انطباقی و سریع برای تغییر و آماده سازی شخص در مواجهه با خطر است. و در نوع دیگر آنها اضطراب آنهایی هستند که موجب ناراحتی های روانی می شوند و به عنوان اضطراب روحی و اضطراب روان رنجوری شناخته شده اند.فروید معتقد بود که شخصیت انسان ممکن است بر مبنای سه بخش اساسی نهاد، خود و فراخود مفهوم سازی شود. و منبع تمام انرژی روانی که لیبیدو نامیده می شود.فروید معتقد است که اولین تجربه اضطراب در بدو تولد اتفاق می افتد نوزاد از محیط امن رحم به یک موقعیت جدید و نا آشنایی وارد می شود و ناگهان در می یابد که ممکن است نیازهای نهاد فوری ارضا شوند. بنابراین اضطراب اولیه الگویی برای اضطراب های دیگر می شود.بر می گردیم به نوع دوم از سه نوع اضطرابی که فروید بیان نموده است، اضطراب روحی همان ترس از تنبیه بوسیله فراخود است که به دنبال تاب نیاوردن در برابر معیارهای طبیعی ناشی از رفتار واقعی یا بلقوه ای که نهاد فرمان به آن می دهد بوجود می آید. این سه نوع اضطراب بصورت احساس گناه بروز می کند. نو ع سوم اضطراب روان رنجوری در نتیجه تهدید نهاد به تحت فشار قرار دادن خود و به دنبال آن ابراز رفتار پرخاشگرانه یا لذت جویانه که از نظر اجتماعی غیر قابل قبول باشد بوجود می آید. کودک در گذشته بخاطر این نوع رفتار شدیدا تنبیه می شده است. بنابراین پیش بینی تنبیه بیشتر اضطراب بالا می برد. خود سعی می کند تکانه های نهاد را سرکوب می کند و فرا خود نیز ناظر این جریان است اما چون این سرکوبی تا حدی موفقیت آمیز است اضطراب مبهم و فراگیری به فرد دست می دهد.همانطور که خود سعی می کند نقش متراکم شده را تعدیل نماید این اضطراب های فراگیر می توانند به چیزهایی در دنیای واقعی نسبت داده شوند ترس به بعضی چیزهای دیگر فرافکنی می شود که نمادی از تعارض ناخودآگاه هستند و بدین ترتیب هراسی بیمار گونه در فرد بوجود می آید ."
نظریه رفتارگرایی :
درمانگران و نظریه پردازان رفتارگرا اختلالات اضطرابی را نتیجه یادگیری های غلط و شرطی شدن می دانند یک موقعیت استرس را که با موقعیتهای استرس زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختگی اضطراب در فرد شود (آزاد،1382).
طبق نظریه های رفتاری اضطراب یک واکنش شرطی در مقابل محیطی خاص است در سالهای اخیر طرفداران نظریه های رفتاری علاقه فزاینده ای به روش های شناختی فهم و درمان اختلالات اضطرابی نشان داده اند و نظریه پردازان شناختی جانشین های بالقوه مفیدی برای ومدلهای سبب شناسی نظریه سنتی یادگیری اضطراب ارائه نموده اند(کاپلان سادوک،1384).
رفتار درمانگران اضطراب را واکنشی می دانند که براساس قوانین یادگیری قابل توجیه است. به مشکلات رفتاری به منزله الگوهایی از پاسخهای نامناسب نگریسته می شود که احتمالا در ارتباط با شرایط محرکهای بیزارکننده آموخته می شوند و به علت آنکه در زمینه کمک به فرد برای اجتناب از پیامدهای نامطلوب کارایی دارند، حفظ می شوند. از دیدگاه رفتار درمانگران بسیاری از حالات غیرعادی روانی، به خصوص حالات افراد روان نژند، پاسخهای شرطی هستند که به نحوی تقویت می شوند و ادامه می یابند. در این شیوه ، اعتقاد بر آن است که علایم معمولا نوروز هستند، و نوروز چیزی اضافه تر از مشکلات مشهود نیست. روی این اصل، رفع علایم مرضی معادل با بهبودی است. از نظر ولپی، رفتار روان نژندی هر نوع عادت پایدار از رفتار ناسازگار است که در ارگانیزمی که از نظر فیزیولوژیکی طبیعی است از راه یادگیری حاصل می شود. اضطراب جزء سازنده معمولی ویا هسته ای رفتار روان نژندی به شمار می آید. اضطراب یاترس، نامطبوع است و فرد را از انجام فعالیتهای روزمره باز می دارد و یا او را به سوی رفتاری محدودتر و ناسازگارتر سوق می دهد. گرچه اضطراب و رفتار روان نژندی در نظر بعضیها رفتاری آموخته شده به حساب می آید، عده ای از رفتاردرمانگران معتقدند که علاوه بر آن اضطراب و رفتار روان نژندی ممکن است زاده قصور فرد در یادگیری طرحهای رفتاری مناسب نیز باشد و فرد اصولا پاسخهای لازم را نیاموخته باشد. از نظر سالتر، ریشه مشکلات مردم منع است ، و نوروز ماحصل ممانعت از تحریکهای طبیعی است که به وسیله اطرافیان، والدین و اقوام انجام می گیرد. دولارد و میلر2 که سعی کرده اند نظریه روانکاوی را در قالب واژه های یادگیری به کار گیرند، معتقدند که رفتار نوروتیک بر یک کشمکش عاطفی ناآگاه مبتنی است که معمولا از دوران کودکی سرچشمه می گیرد. به اعتقاد آنها کشمکشهای روان نژندی به وسیله والدین آموزش داده می شود و کودکان آن را فرا می گیرند. ازاین رو، تجربیات دوره کودکی را در پیدایش رفتار نوروتیک موثر می دانند. نوروز را معمولا محصول کشمکش و تعارض کششهایی می دانند که از موقعیتهای تغذیه ، آموزش نظافت ، آموزش جنسی و موقعیتهای خشم و اضطراب ناشی می شود. نوروز را در اصل یک کشمکش گرایش و پرهیز می دانند که در آن معمولا تمایل به اجتناب و پرهیز شدیدتر از تمایل به گرایش است. فرد روان نژند فردی است که تمایلات شدیدی به پرهیز دارد . فرد روان نژند از حل مشکلات عاطفی عاجز است، زیرا به وضوح از آنها آگاه نیست و از علایم و نشانه های مرضی زیادی رنج می برد. به اعتقاد دولارد میلر، در درمان، به جای آنکه سعی شود تمایلات گرایشی بیمار افزایش داده شود، باید سعی شود که تمایلات او به پرهیز کاهش یابد. ( شفیع آبادی و ناصری، 1380).
نظریه های وجودی :
نظریه های وجودی اضطراب مدل های عالی برای اختلال اضطراب منتشر به وجود آورده است که در آن محرک قابل شناسایی خاصی برای احساس اضطراب مزمن وجود ندارد مفهوم مرکزی نظریه وجودی این است که شخص از پوچی عمیق در زندگانی خود آگاه می گردد که ممکن است حتی از پذیرش مرگ غیر قابل اجتناب خود نیز برای او دردناکتر باشد . اضطراب واکنش شخص به این پوچی وسیع وجود و معنا است(کاپلان سادوک،1384).
دیدگاه زیست شناختی :
گر چه هیچ علت مشخصی برای اختلالات اضطرابی شناخته نشده است اما به نظر می رسد که علل زیستی در ایجاد آنها نقش داشته باشد . مثلاً آشکار شده است که داروهای آرام بخش در کاهش اضطراب موثرند و همچنین نقش وراثت در اختلالات اضطرابی موضوعی است که آن را انکار نمی توان کرد(آزاد،1382).
در این واقعیت که فرایندی زیستی همراه با اضطراب بخشی نیست، با وجود این سوالاتی که پیش می آید این است که آیا در سبب شناسی اصلی اختلال اضطراب مکانیسم روانی اولیه ای وجود دارد و فرایند زیستی در درجه دوم اهمیت قرار دارد یا آن که تجربیات متفاوت اشخاص از اضطراب صرفا ناشی از ترکیب زیستی شیمیایی مختلف و کارکرد مختلف مغز آنهاست.به منظور شناخت فرایند مغزی و زیستی شیمیایی پیچیده ابتدا لازم است. مغز را می توان تقریبا به سه ناحیه تقسیم کرد: ناحیه رشد یافته پیش مغز مرکز هوش و قدرت استدلال است.ناحیه میان مغز یا سیستم لیمبیک و مخصوصا بادامه دور مغز کارش کنترل هیجان ها است.ناحیه سوم مغز پسین است.ابتدایی ترین ناحیه مغز که مسئول حفظ تعادل حیاتی است. این ناحیه شامل هیپوتالاموس و غده هیپوفیز است و همین قسمت های مغز است که به عنوان عوامل میانجی در اضطراب زیستی و پاسخهای استرس اهمیت ویژه ای دارند.افزون بر آن داشتن اطلاعاتی در مورد مکانیسمهای مغز اهمیت دارد. واحد اساسی دستگاه عصبی انسان نورون است اطلاعات حسی و پاسخها بوسیله تکانه های الکتریکی که ماهیتی شیمیایی دارند و از طریق مسیرهای نورونی انتقال داده می شوند. (ساراسون وساراسون، 1383).
آرام بخشهای گروه بنز و دیازپین که شامل دیازپام و لوراپام می شود همانند تاثیر GABA و اسید گاما ـ آمینو بوتیریک عمده ترین بازدارنده انتقال دهنده عصبی مغز است. بنز و دیازپین با اشغال محلهای دریافت اسیدگاه آمینو بوتیریک باعث می شوند فعالیت سه ماده انتقال دهنده عصبی اصلی سروتونین، نورو آدرنالین و درپامین تشدید شود. اهمیت این مساله در این است که در صورت پایین بودن میزان سه ماده فوق در فرد شاهد اضطراب و افسردگی خواهیم بود.دارویی دیگر که اغلب برای اضطراب بکار می رود بازدارنده بتا است که عمدتا پروپرانول و آتنولول است این داروها ممکن است مخصوصا در درمان علائم جسمی حاد موثر باشند چون اثر آنها جلوگیری از فعالیت گیرنده های بتا ـ آدرنالین در قلب و سایر حالهای دیگر است که بدین ترتیب مانع از اثرات آدرنالین و سایر محرکهای دستگاه عصبی سمپاتیک می شوند (ساراسون وساراسون، 1383).
نظریه های شناختی:
نظریه پردازان شناختی اعتقاد دارند که رویدادها و مشکلات عامل بروز اضطراب و استرس نیستند بلکه تعبیر و تفسیر فرد از این رویدادهاست که ممکن است منجر به این مشکلات گردد. نظریه های شناختی عمدتا بعنوان یک رویکرد و درمانی و توضیع برای افسردگی ارائه شدند این نظریه ها اخیرا بیشتر در زمینه اضطراب بکار برده شده اند زیرا در درمان اضطراب نیز موثر و دارای کاربرد تشخیص داده شده اند اگر چه نظریه پردازان مختلف تا حدی با هم اختلاف نظر دارند اما نظریه های شناختی بطور کلی می گویند که اضطراب در پی ارزیابی غلط یا درست موقعیتی که موجب احساس خطر در شخص می شود تداوم می یابد روشهای درمان شناختی علاوه بر تحلیل مفصل و باز ساده الگوهای غلط و غیر منطقی تفکر همچنین تمرینهای رفتاری در وضعیت های مختلف را بعنوان بخشی جدایی ناپذیر از فرایند درمان بکار می برند. (دادستان، 1386).
بک (به نقل از دادستان، 1386)" معتقد است که اشتقال ذهنی شخص مضطرب به خطر بوسیله افکار ناهشیارانه غیر ارادی مردم بصورت تصورات بینایی یا اظهارات شخص کلامی (خودگوییهای کلامی) که محتوای آنها شامل اسیب بالقوه جسمی و روانی است. آشکار می گردد این گونه افکار است بقدری سریع اتفاق بیفتد که شخص از وقوع آنها آگاه نشود و صرفا اضطراب شدیدی را در خود احساس کند."
الیس هم (به نقل از دادستان، 1386)" با پیشنهاد این که علل اولیه پریشانی انسان باورهای زیر بنایی غیر منطقی. مشخص هستند نظریه شناختی را بسط میدهد الیس معتقد است که اشخاص هنگامی که قادر به رسیدن به اهداف و آرزوهای مهم زندگی بوده و فعالانه در جستجوی آنها باشند شاد و خوشحال هستند باورهای غیر منطقی بعنوان باورهایی که مانع شخص در رسیدن به این اهداف می شوند. تعریف شده اند این باورها مطلق هستند و بصورت حتما که باید و بهتر است در گفتار فرد مشاهده می شوند. همین ها به شکل معیارها و اهداف غیر ممکنی در فرآیند که مانع از موفقیت آتی فرد می شوند"
الیس ترس و اضطراب را به شیوه خاص خود توجیه می کند. در نظر او ، ترس عبارت است از دنبال کردن عقیده و یا نگرش و یا حملات به درون افکنده شده . ترس حالتی پیشگیرانه دارد و شامل این عقیده و آگاهی ذهنی است که اولا چیزی یا شخصی خطرناک وجود دارد، و ثانیا ، بهتر است که در مقابل آن چیز خطرناک از خود محافظت کرد. ترس ممکن است طبیعی و عملی باشد و فرد را قادر کند که با موقعیت برخورد مناسبی داشته باشد. اضطراب کاملا با ترس تفاوت دارد و شامل عقیده سومی هم می شود. این عقیده سوم آن است که ، چون فرد ذاتا احساس بیکفایتی و بی ارزشی می کند، نمی تواند با خطراتی که تهدیدش می کنند به نحو رضایتبخشی مواجه شود و نتیجتا برای نجات خودکاری انجام دهد. به عبارت دیگر، در حالت اضطراب فرد درباره خود به ارزشیابیهای بسیار بدبینانه ، منفی- بافانه و اخلاقی دست می زند و توان مقابله و مواجهه با مشکل و حل و فصل آن را از خود سلب می کند (شفیع آبادی و ناصری، 1380).
الیس اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجه طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی می داند. به نظر او، افکار و عواطف کنشهای متفاوت و جداگانه ای نیستند. از این رو، تا زمانی که تفکر غیر عقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهند بود. انسان اختلالات و رفتار غیر منطقیش را از طریق بازگو کردن آنها برای خود تداوم می بخشد. به نظر الیس، افرادی که خود را اسیر و گرفتار افکار غیرعقلانی خویش می کنند، احتمالا خود را در حالت احساس خشم ، مقاومت، خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، بی ثمری، سستی و رخوت مفرط، عدم کنترل و ناشادی قرار می دهند. انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمی شود، بلکه دیدگاه و تصوری که او از اشیاء دارد موجب نگرانی و اضطرابش می شوند. تمام مشکلات عاطفی افراد از تفکرات جادویی و موهومی آنها سرچشمه می گیرد که از نظر تجربی معتبر نیستند. (شفیع آبادی و ناصری، 1380).
منابع
منابع فارسی :
ابراهیمی ، سهیلا.(1379).بررسی رابطه گریز دختران 12 تا 18 سال شهر تهران با میزان اعتماد بنفس آنها با مشکلات اجتماعی. رساله دکتری واحد علوم و تحقیقات تهران.
ابوالقاسمی، شهنام .(1382). اثر بخشی رفتار درمانی شناختی ، دارویی و پلاسیبو در درمان اضطراب تعمیم یافته. رساله دکتری واحد علوم و تحقیقات تهران.
آتش پور، سید حمیدوگل پرور،محسن و آقایی ،اصغر.(1381).روانشناسی اعتیاد وسبب شناسی و درمان. اصفهان: دانشگاه آزاد اسلامی ( خوارسگان).
آزاد ،حسین .(1382).آسیب شناسی روانی.(چاپ هفتم).تهران : بعثت.
اتکینسون؛ریتا ال و اتکینسون ،ریچارد سی واسمیت ،ادواردی و بم ، داریل ج و نولن ، سوزان.(1386).زمینه روانشناسی هیلگارد(ترجمه محمد نقی براهنی ،بهروز بیرشک ،مهرداد بیک،رضا زمانی ،سعید شاملو ،مهرناز شهر آرای،یوسف کریمی،نیسان گاهان، مهدی محی الدین ، کیانوش هاشمیان). تهران : رشد.(2007).
احمدی ،سید احمد .(1372).مقدمه ای بر مشاوره و روان درمانی . تهران: انتشارات دانشگاه اصفهان.
اخوت،ولی ا..و جلیلی،احمد.(1382).افسردگی.تهران:دانشگاه تهران.
اسد بیگی ،حسین.(1378).پیشگیری از اعتیاد.فصل نامه پیام مشاور،3و4، 123-100.
اسرار،صدیقه(1381).گروه درمانی شناختی.جلد اول،شیراز:انتشارات سازمان بهزیسی استان فارس.
اسمیت،فیلیپ.(1371).تفکر منطقی و روش تعلیم و تربیت (ترجمه علی شریعتمداری).تهران:رشد(1992).
اصغرنژاد، فرید؛ بوالهدی ، جعفر؛ دماغی ، پرویز.(1386) . اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر پایه تفکر نظاره ای و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیشگیری از عود مصرف مواد افیونی . www.sid.ir
الیس،آلبرت.(1383).با آلبرت الیس مشاوره کنید(ترجمه مهرداد فیروز بخت).تهران : رسا (2004).
الیس، آلبرت و بکر،اروینگ .(1384) . زندگی شادمانه(ترجمه مهرداد فیروز بخت و وحیده عرفانی ).تهران: رسا .(2005).
انجمن روانپزشکی آمریکا .(1384).راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی( .(DSM4(ترجمه نیکخو و همکاران).تهران: سخن(2005).
باقری ، عباس . (1372) .بررسی همه گیر شناسی اختلالات روانی در منطقه روستای میبد.پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علوم پزشکی .
باوی ،ساسان .(1388).اعتیاد انواع مواد، سبب شناسی،پیشگیری و درمان.اهواز : نشر دانشگاه آزاداسلامی اهواز.
بحیر آبی ، هادی ؛ جواهری ، فروزان ؛ کاویانی ، حسین . (1384) .اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی درکاهش افکار خود آیندمنفی ، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب . www.sid.ir
بختیاری زاده، توران(1382). بررسی میزان اضطراب در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و مقایسه آن با گروه کنترل. پایان نامه(دکتری)–دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمان، دانشکده پزشکی مهندس افضلی پور.
برنز.د.(1370).شناخت درمانی و روانشناسی افسردگی(ترجمه فتحعلی لواسانی و فهیمه مدرس و علی عباسی).تهران : موسسه.(1990).
برنز، حریری.(1373).افسردگی چرا؟ شناخت درمانی – جدیدترین درمان افسردگی.تهران انتشارات : پیشتاز علم.
بک،قراچه داغی.(1372).عشق هرگز کافی نیست.شناخت درمانگری.ترجمه قراچه داغی.تهران: اتشارات هم آگاه(1992).
بک،آرون تی .(1389).شناخت درمانی ومشکلات روانی(ترجمه مهدی قراچه داغی). تهران :ویس .(2010).
بلاچ، رای.(1370).مقدمه ای بر رواندرمانی نظریه ها و روشهای رایج.( ترجمه مهدی قراچه داغی).انتشارات رشد.
بلاچی ، کلادتیون وجیمزاری ، بارت.(1387).درمان افسردگی و اختلاف نظرهای گذشته و نگرش جدید(ترجمه حسن سلطانی فر).تهران: آستان قدس رضوی.(2008).
بهرامی،غلام رضا.(1386).بیماری روانی.تهران : بی با.
بیرشک ، بهروز ؛ پرویزی فرد، علی اکبر؛ عاطف وحید، محمد کاظم .(1380) . بررسی همبودی اختلال های خلقی و اضطرابی در معتادان جویای درمان و افراد بهنجار www.sid.ir
پل، استالارد.(1389).خود کارامدی و راههای افزایش ان.روحی، گودرزی(2010). انتشارات آب.
شارف،جک.(1387): نظریه های رواندرمانی و مشاوره :(ترجمه مهرداد فیروز بخت).انتشارات موسسه خدمات فرهنگی رسا
ترکی ، عاطفه : صالحی ، مهرداد : فاتحی زاده ، مریم السادات . (1385) بررسی تاثیرآموزش شناختی – رفتاری زوجین در کاهش گرایش به مواد بیماران وابسته به مواد تریاکی درشهر اصفهان . www.sid.ir
تقوی،ابراهیم.(1386).خیال دیو،کنکاش بیولوپیکی از چگونگی تاثیرات مخدرها بر سلسله اعصاب مرکزی و سیستم های دیگر.تهران: جهاد دانشگاهی.
توسلی،غلام عباس.(1379).رشد قاچاق مواد مخدرو گسترش اعتیاد در ایران. مجله ژرفای تربیت17، 10-5 .
جلالی طهرانی،محمد حسن.(1368).تئوری شخصیت از دیدگاه اسلام.مشهد:انتشارات دانشگاه فردوسی،دانشکده علوم تربیتی.
جهانگیری،بیژن.(1381).راهنمای شناخت و درمان اعتیاد در ایران.تهران:انتشارات ارجمند.
جمعه پور ، حمید .(1382) . بررسی کارایی و اثربخشی شناخت درمانی درکاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد مخدر درمعتادین .پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشگاه فردوسی.
چیر لو،استفانو و برینی ،آر کامبیازو ، جی و مازا،آر.(1378).اعتیادبه مواد مخدر در آیینه روابط خانوادگی(ترجمه سعید پیر مرادی).اصفهان: امام.(1997).
حاجی پور،حسن و رضایی انصاری،علی اکبر.(1384).نگرش های ناکار آمد وراهکارهای پیشگیری از عود. مشهد: انتشارات سازمان بهزیستی خراسان.
حسینی ، زهرا. (1384) . همه گیر شناسی اختلالات روانی دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان تربت جام. پایان نامه کارشناسی .دانشگاه آزاد واحد تربت جام .
حلبی،علی اصغر.(1379).خواندنی های ادب فارسی.تهران: زوار.
دادستان ،پریرخ.(1386).روانشناسی مرضی تحولی(جلد اول).تهران :سمت.
دادستان ، پروین و منصور ، محمود.(1385).لغت نامه روانشناسی. تهران:ژرف.
دلاور ، علی ؛ شیبانی ، شهنار؛ یوسفی لویه ، مجید.(1385).پژوهش در حیطه کودکان استثنائی .شماره 4.
دیویسیون،جرالدسی و گلدفرید،ماروین آر.(1371).رفتار درمانی بالینی.(ترجمه احمد احمدی علون آبادی).تهران:مرکز نشر دانشگاهی.(1990).
راس،میچل.(1389).افسردگی(ترجمه غلامرضا خواجه پور).تهران :مینا.(2010).
رحیمیان،حوریه.(1377).نظریه ها و روش های مشاوره و روان درمانی . تهران: مهرداد.
رستاک، ریچارد(1372).مغز آخرین مرز(ترجمه هوشنگ گودرزی).تهران: دانا.(1992).
ریتا،ویکس و وانس ،سی.(1387).اختلالات روانی کودکان(ترجمه تقی طوسی).مشهد:آستان قدس.(2008).
رجبی محسن،عطاری،عاطفه.(1383). راهنمای مقیاس انتظارات خودکارامدی شغلی فرم آ ، مجموعه مقالات اولین همایش نقش راهنمایی و مشاوره شغلی در بازار کار تهران. انتشارات معیوبی.
رزم آزما،هوشیار.(1385).فرهنگ روانشناسی.تهران:علمی.
ری،دانیل و دیلسون ، ترنس.(1371).رفتار درمانی،کاربرد وبازده(ترجمه نسرین پودات ،علی اکبر سیفو میر افیض).تهران:فردوس.(1991).
ساراسون ،ایوجین و ساراسون ،بار بارا .(1383).روانشناسب مرضی (ترجمه نجاریان و همکاران).تهران : رشد.
سراج خرمی،ناصر.(1382).شناخت،پیشگیری و درمان اعتیاد. دزفول:افهام
سید محمدی ، یحیی .(1377).روان شناسی یادگیری.تهران:روان.
سیف،علی اکبر.(1377). تغییر رفتار و رفتار درمانی. تهران : نشر دوران.
شاملو ،سعید.(1380).بهداشت روانی.تهران: رشد.
شفیع آبادی ، عبد ا.. و ناصری،غلام رضا، ناصری.(1380).نظریه های مشاوره و روان درمانی.تهران : نشر دانشگاهی.
صفائی راد، ایرج.(1379) . اعتیاد و مواد مخدر . ژرفای ترتبیت . شماره 17 .ص 15- 11.
عاشوری ، احمد ؛ ملازاده ، جواد ؛ محمدی ، نوراله .(1387) . اثر به بخشی درمان گروهی شناختی – رفتاری در بهبود مهارت های مقابله ای و پیشگیری از عود در افراد معتاد . www.sid.ir
بدالهی ،احمد.(1385).نقش خودکارامدی در توانمند سازی کارکنان تهران نشریه تدبیر ماهنامه علمی و اموزشی در زمینه مدیریت .سال دوازدهم شماره 168
عبدالحسینی، فاطمه .(1388) . اثربخشی برنامه غنی سازی و ارتقای زندگی و درمان عقلانی – هیجان- رفتاری بر بهبود شاخص های درمان اعتیاد در زنان سوء مصرف کننده مواد . پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه فردوسی .
فیش، جی .(1384).روانپزشکی(ترجمه نصرت ا.. پور افکاری).تهران : ذوقی.(2005).
قربان حسینی، علی اصغر.(1388).پژوهشی نو در مواد مخدر و اعتیاد . تهران امیر کبیر.
کاپلان ، سادوک.(1384).خلاصه روانپزشکی(ترجمه نصرت ا..پور افکاری).تهران:شهر آب.(2005).
کارولا ، رابرت و جی ، ئی هارلی و سی ، آرنوباک.(1376). آناتومی و فیزیولوژیکی اینانی(ترجمه محمد رضا واعظ مهدوی و امیر حسین تکیان). تهران: علمی و فرهنگی.(1997).
کارلسون، نایل آر.(1374).مبانی ، روانشناختی فیزیولوژیک(ترجمه مهرداد پژهان).اصفهان:غزل.(1995).
کارول، م .کاتلین.(1382). رویکرد شناختی – رفتاریدر درمان وابستگی به مواد.(ترجمه حمید رضا قامت بلند).یزد انتشارات یزد.(2000).
کلاس ، ج.(1386) . مباحث عمده در روانشناسی(ترجمه مهدی وهاب زاده).تهران: انتشارات آموزش و پرورش.(2007).
کرین ، آراس.(1370).اختلالات روانی کودکان(ترجمه امیر هوشنگ مهریار،فریده یوسفی).تهران: رشد.(1990).
لیندزی، اس جی وئی،جیو پاول،تی .(1377).اصول روانشناسی بالینی بزرگسالان(ترجمه هامایاکآوادیس و محمد رضا نیکخواه).تهران:بیکران.(1997).
محسنی،نیکچهره.(1375).ادراک خود از کودکی تا بزرگسالی.تهران:بعثت.
مددی،عباس و نوغانی، فاطمه.(1384).درسنامه اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر. تهران:جامعه نگر.
مرات،ا.(1385).افسردگی روانی (ترجمه سیاوش آگاه ).تهران : بنگاه.(2006).
معانی، ایرج.(1388).افسردگی روانی.تهران:چابخش.
مورفی،ژوزف.(1376).نیروی تفکر مثبت(ترجمه رزم آرا).تهران:سپنج.(1997).
مجیدیان،فرزانه.(1384).بررسی رابطه باورهای خود کارامدی و سخت رویی با استرس شغلی .تهران:نشریه کار و جامعه شماره 66 موسسه کار و تامین اجتماعی.
نابدل،یونس.(1384).راهنمای پزشک در درمان وابستگی به مواد افیونی . تهران:ارجمند.
نابدل،یونس.(1371).آیا فرد معتاد بیمار است ؟.تبریز:انتشارات فرمانداری.
نریمانی، محمد.(1377).بررسی علل اعتیاد و راههای پیشگیری از آن در معتادان شهر های اردبیل،خلخال و پارس آباد. تبریز:فرمانداری تبریز.
نریمانی ، محمد.(1383) . بررسی تاثیر روان درمانی شناختی – رفتاری در ترک اعتیاد و توانبخشی افراد معتاد . www.sid.ir
نیکخو،محمد رضا و آوادیس یانس ، هامایاک.(1376).اصول روانپزشکی بالینی.(چاپ اول). تهران: سخن. وقری، عزت الل(1380 ) بررسی رابطه بین خود کارآمدی و سبکهای مقابله با بحران در زوجهای جوان دانشجوی دانشگاههای تهران سال تحصیلی 79-78. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم تهران.
هاناسینکال،ج.(1381).روانکاوی سلاح کلاین.(ترجمه حسین اردوبادی).شیراز:دانشگاه شیراز.(1999).
Refrence:
Bakken . K., A.S. Landheim, P. Vaglum.(2005).Substance-dependent patients with and without social anxiety disorder: Occurrence and clinical differences: A study of a consecutive sample of alcohol-dependent and poly-substance-dependent patients treated in two counties in Norway.Journal of Drug and Alcohol Dependence, Volume 80, Issue3,Pages321-328.
Berman,M.&D.Brown(2000),The Power of Metaphor,UK:Grown House Publishing .
Burns,G.W.(2000),101 Healing stories: Using Metaphor in theraphy , NY:john Wiley & Sons .
Chisolm. Margaret S.; Michelle Tuten; Emily C. Brigham; Eric C. Strain; Hendre E. Jones. (2004).Relationship between Cigarette Use and Mood/Anxiety Disorders among Pregnant Methadone-Maintained Patients. Journal of Affective Disorders, Volume 111, Issues 1-3,Pages165-175.
Curry. John F, Karen C. Wells, John E. Lochman, W. Edward Craighead, Paul D. Nagy.(2001).Group and family cognitive behavioral therapy for adolescent depression and substance use.Cognitive and Behavioral Practice, Volume 8, Issue 4, Pages 367-376.
Curry. John F, Karen C. Wells, John E. Lochman, W. Edward Craighead, Paul D. Nagy.(2003). Cognitive-Behavioral Intervention for Depressed, Substance-Abusing Adolescents: Development and Pilot Testing. Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry, Volume 42, Issue 6, Pages 656-665.
DeHaas. Ryan A, John E. Calamari, John P. Bair, Erin D. Martin . (2001). examine Relation between anxiety and substance use disorder.Addictive Behaviors, Volume 26, Issue 6, Pages 787-801.
Dwivedi,K.(1997),The Therapeutic of Stories,London : Routledge .
Ellis,A.& R.Harper(1998), A Guide to Rational Living, 3 rd ed ,
Hollywood , CA : Wilshire Books.
ellis a.&macclaren ,c.(2005).rational emotive behavior therapy :a therapists guide (2nd ed).atascadero,ca:lmpact.emmelkamp,p.m.g.,&wessels ,h.(1975).flooding in imagination vs. flooding in vivo : a comparison with agoraphobics .behaviour research and therapy ,13,715.
Gao . Keming, Bryan K. Tolliver, David E. Kemp, Marcia L. Verduin, Stephen J.Ganocy, Sarah Bilali, Kathleen T. Brady, Seong S. Shim, Robert L. Findling, Joseph R. Calabrese .(2009). Differential interactions between comorbid anxiety disorders and substance use disorder in rapid cycling bipolar I or II disorder.Journal of Affective Disorders, Volume 110, Issues 1-2,Pages167-173.
González-Pinto . Ana, Susana Alberich, Sara Barbeito, Marta Alonso, Eduard Vieta, Anabel Martínez-Arán, Margarita Saenz, Purificación López.(2010). Different profile of substance abuse in relation to predominant polarity in bipolar disorder: The Vitoria long-term follow-up study. Journal of Affective Disorders, Volume 124, Issue 3, Pages 250-255.
Harper,P.&M. Gray(1997), Map and Meaning in Life and Healing , in Kedar Nath Dwivedi (Ed) , The Therapeutic Use of Stories , London: Routledge
Howland . Robert H., A. John Rush, Stephen R. Wisniewski, Madhukar H. Trivedi, Diane Warden, Maurizio Fava, Lori L. Davis, G.K. Balasubramani, Patrick J. McGrath, Susan R. Berman.(2009). Concurrent anxiety and substance use disorders among outpatients with major depression: Clinical features and effect on treatment outcome.Drug and Alcohol Dependence. Volume 99, Issues 1-3, 1, Pages 248-260.
Leventhal . Adam M., Caren Francione Witt, Mark Zimmerman .(2008).Associations between depression subtypes and substance use disorders . Psychiatry Research, Volume 161, Issue 1, Pages 43-50.
Lori L. Davis, John A. Rush, Stephen R. Wisniewski, Kayla Rice, Paolo Cassano, Michele E. Jewell, Melanie M. Biggs, Kathy Shores-Wilson, G.K. Balasubramani, Mustafa M. Husain, Frederic M. Quitkin, Patrick J. McGrath. (2005). Substance use disorder comorbidity in major depressive disorder: an exploratory analysis of the Sequenced Treatment Alternatives to Relieve Depression cohort.Comprehensive Psychiatry, Volume 46, Issue 2, Pages 81-89.
Lopez . Barbara, R. Jay Turner, Lissette M. Saavedra. (2005). examine the relation between comorbid and pure (non-comorbid) anxiety disorders and both substance dependence and substance use problems . Journal of Anxiety Disorders, Volume 19, Issue 3, Pages 275-294.
McEvoy. Peter M., Shand .Fiona . (2008). The effect of comorbid substance use disorders on treatment outcome for anxiety disorders . Journal of Anxiety Disorders, Volume 22, Issue 6, Pages 1087-1098.
.McMullin , R,A.(2000), The New Handbook Of Cognitive Therapy, London : W.W.orton & Company , Inc
miller,w.r.&rollnick,s.(2002).motivational interviewing:preparing people to change(2nd ed.).new york:Guilford press
miller ,w.r.&rollnick,s.(2002).motivational intrvation :preparing people to change (2nd ed.).new york :Guilford press.
Osilla. Karen Chan, Kimberly A. Hepner, Ricardo F. Muñoz, Stephanie Woo, Katherine Watkins.(2009).Developing an integrated treatment for substance use and depression using cognitive-behavioral therapy.Journal of Substance Abuse Treatment, Volume 37, Issue 4, Pages 412-420.
Otto . Michael W, R. Kathryn McHugh, Naomi M. Simon, Frank J. Farach, John J. Worthington, Mark H. Pollack . (2010). Efficacy cognitive – behavioral therapy for less of panic disorder in addicts.Behaviour Research and Therapy, Volume 48, Issue 8, August 2010, Pages 720-727.
Owen , N.(2000),Telling Stories For a Change : New Standpoints , Paris : Speakeasy Publications.
Peseschkian ,N(1982), The Merchant and the parrot : Oriental Stories , as Tool in Psychotherapy , Berlin : Springer – Verlag
rollnick,s.,mason,p.,&butler,c.(1999).health behavior change:a guide for practitioners.new york :Churchill livingstone
rotgers,f.,Graves,G(2004).motivational enhancement treatment manual,ver sion 3.0.available from authors.
Valentiner . David P., Nina S. Mounts, Brett J. Deacon.(2004). Panic attacks, depression and anxiety symptoms, and substance use behaviors during late adolescence.Journal of Anxiety Disorders, Volume 18, Issue 5, Pages573-585.
Zlotnick . Caron, Lisa M. Najavits, Damaris J. Rohsenow, Dawn M. Johnson . (2003). the effect Treatment for comorbid substance use disorder (SUD) and posttraumatic stress disorder (PTSD) is of particular relevance for incarcerated women.Journal of Substance Abuse Treatment, Volume 25, Issue 2, Pages 99-105.
Zvolensky . Michael J, Norman B. Schmidt .(2004). The interplay between anxiety pathology and substance use disorders is increasingly recognized in empirical and clinical work. Journal of Anxiety Disorders, Volume 18, Issue 1, Pages 1-6.
1 . Anxiety
1. Dollard & Miller
—————
————————————————————
—————
————————————————————