عنوان :
رساله کمپ و کلینیک ترک اعتیاد
تقدیم به :
پدر و مادر عزیزم که توفیق خود را نتیجه راهنمایی ها ، زحمات ، فداکاریها و دعای خیر ایشان
می دانم
و همچنین
برادر و خواهرم
که با صبر و حوصله مرا در تهیه و تنظیم این رساله یاری دادند ؛
باشد که قطره ای از دریای بی کران محبت هایشان را سپاس گفته باشم .
سپاسگزاری :
سپاس ایزد منان
را که توفیق فراگیری علم را بر من عطا فرمود و مرا در کوران
مشکلات و سختی ها یاری نمود ، تا این رساله را با موفقیت به پایان برسانم.
در طول دوران تحصیلی و تهیه این پایان نامه
از راهنمایی ها و مساعدت های
اساتید و دوستان عزیزی بهره برده ام
که در اینجا لازم است از همه ایشان
مراتب سپاس قلبی و تشکر خالصانه خود را
داشته باشم .
و نیز
از استاد فرهیخته
جناب آقای مهندس افشار احمدی
که با راهنمایی های خود مرا در انجام این رساله کمک شایانی نمودند .
هیئت داوران
فهرست
Table of Contents
تقدیم به : 3
سپاسگزاری : 3
هیئت داوران 4
خدمات مددکاری مرکز بستری ترک اعتیادکلینیک ترک اعتیاد 16
تعاریف 18
اعتیاد چیست؟ 18
معتاد کیست؟ 19
تاریخچه 19
علل پیدایش و تداوم اعتیاد 23
عوامل زمینه ساز مستعد کننده اعتیاد 23
عوامل مخاطره آمیز 24
عوامل مخاطره آمیز فردی 24
در اینجا به شرح هر یک از عوامل فوق می پردازیم: 25
دوره نوجوانی 25
ژنتیک 26
صفات شخصیتی 26
اختلالهای روانی 27
نگرش مثبت به مواد 28
موقعیتهای مخاطره آمیز فردی 28
تاثیر مواد بر فرد 28
عوامل مخاطره آمیز بین فردی و محیطی 29
عوامل مربوط به خانواده 30
تاثیر دوستان 30
عوامل مربوط به مدرسه 31
عوامل مربوط به محل سکونت 31
عوامل مخاطره آمیز اجتماعی 31
مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی 33
کمبود امکانات فرهنگی، ورزشی، تفریحی 33
توسعه صنعتی جامعه، مهاجرت، کمبود فرصتهای شغلی و محرومیت اقتصادی- اجتماعی 34
پیشگیری از اعتیاد به انواع مخدر 34
استراتژی های پیشگیری از اعتیاد 36
مهمترین استراتژهای پیشگیری از اعتیاد که درجهان از آنها استفاده می شود عبارتند از: 37
اهداف و مراحل درمان اعتیاد 38
چگونه می توان معتادان را به درمان تشویق کرد 41
طبقه بندی مواداعتیاد آور 42
انواع مواداعتیاد آور 43
شیشه 44
آیس شیشه ، کریستال 49
کراک" ، هرویین خالص 121
تریاک 125
دلایل اعتیاد 126
شناخت موضوع طراحی 127
ضرورت انتخاب موضوع 127
هدف از انتخاب موضوع 127
مبانی نظری 127
استانداردهای فضایی 127
برنامه فیزیکی 127
شناخت معتاد 127
قرص اکستازی 129
نورو بیولوژی اعتیاد 131
فیزیولوژی اعتیاد 133
زبان مواد مخدر 135
وابستگی : (DEPENDENCE) 137
وابستگی روان شناختی : 137
تحمل (TELERANCE ) : 137
مصرف ( USE ) : 138
ترک ( WITHDRAWAL ) : 138
طبقه بندی مواد : ( اثرات روانی بر روی خود) 138
برخی از توهم زاها : 139
ماکزیمم عمل الکل: 140
تاثیرات فیزیولوژیک الکل : 141
تاثیر الکل بر مغز : 142
عوارض مصرف طولانی الکل : 143
علائم ترک الکل: 144
نیکوتین: 144
عوارض مصرف طولانی مدت کوکائین : 145
آمفتامین ها و شبه آمفتامین ها : 145
4 اصل اخلاقی در مراکز ترک اعتیاد 167
2 حقوق، وظایف و مسوولیت ها: 168
3 آگاه سازی به موقع: 169
4 پایان درمان: 170
کمپ های ترک اعتیاد 172
مرکز بازتوانی و درمان اعتیاد کامیار 176
کمپ ترک اعتیاد یاس 179
کمپ ترک اعتیاد 184
انواع روشهای درمان 184
درمان دارویی 184
انواع درمان با متادون 185
داروهای آگونیست 187
پروتکل درمانی متادون 187
درمان غیر دارویی 194
طب سوزنی 194
تئوری طب سنتی چین 195
هومیوپاتی 197
عطردرمانی 202
تاریخچه 203
آروماتراپی و اعتیاد 205
نوروفیدبک در درمان شیشه 208
علل اعتیاد 212
بخشهای کمپ ترک اعتیاد 252
-تقسیمات اقلیمی ایران 294
رشته کوه های البرز: 299
کویر یا دشت کویر: 299
4-1- 4اقلیم ارتفاعات شمالی: 299
4-1-5 – اقلیم کوهپایه: 300
4-2-1 – امور تاریخی و گردشگری: 300
4-4-3- نوع مصالح : 307
کالبد شهری و روستایی : 314
معابر باریک به موازات خط تراز زمین 314
– جهت گیری محورهای حرکتی 316
جهت گیری مناسب محورهای حرکتی در روزهای سرد سال 316
سایر موارد موثر 317
تحلیل سایت و روند طراحی 319
– اختلاف سطوح (شیب سایت) 320
ارتباطات در سایت 321
پوشش گیاهی سایت 323
استفاده از گیاهان : 323
بافت سایت 325
ایدئوگرام 326
الگوی طراحی 328
تصاویر ماهواره ایی از سایت مورد نظر 329
تصاویر سایت و منطقه 330
خصوصیات طرح 336
دیاگرامهای ارتباطی 340
منابع و ماخذ
اهداف و روش تحقیق
به طور کلی هدف از ترک اعتیاد عبارتند از
1- رسیدن به شیوه زندگی بدون مواد
2- کمک به افزایش عملکرد فرددر جنبه های مختلف زندگی
3- جلوگیری از پیدایش مجدداعتیاد
برای رسیدن به این اهداف نیاز به یک برنامه درمان خاص داریم بطور کلی درمان معتاد شامل دو مرحله است :
– مرحله اول دوره سم زادائی
– مرحله دوم دوره توانبخشی
مرحله اول:
این مرحله بسته به نوع و مقدار ماده مصرفی وطول مدت اعتیاد بطور متوسط 10 تا 15 روز طول می کشد و با وجودیکه علائم خماری دراین مرحله برای فرد معتاد سخت وبرای دیگر افرادی که از معتاد مراقبت می کنند ممکن است ناراحت کنند باشد ولی خوشبختانه خطری از نظر مرگ و میرندارد .
مرحله دوم:
این مرحله مهمترین و حساس ترین زمان برای رسیدن به اهداف درمانی است که اگر در مراقبت از معتاد سهل انگاری صورت گیرد درمان بی نتیجه خواهد بود دراین مرحله بیشتر به علل و عواملی که باعث گرایش فرد به اعتیاد می شود توجه شده و عمدتا از درمان های غیر داروئی مثل روان درمانی فردی ،گروهی، خانواده درمانی، مشاوره، کاردرمانی و درمانهای مذهبی و روحانی وحتی ورزش درمانی بمنظور استمراردرمان و جلوگیری از باگشت مجدد به اعتیاد بهره گرفته می شود .
خدمات روانشناسی در درمان اعتیاد یکی از بخشهای مهم است. لازمه ی یک درمان موفقیت آمیز، روان درمانی و خدمات مشاوره ایست.طوری که با نبودن روان درمانی یا حذف این بخش مهم، احتمال عود دوباره معتادی وجود دارد
مهمترین اهداف کمپ ترک اعتیاد عبارتند از
از جمله خدمات روان شناسی
ویزیت روزانه معتاد در مدت زمان بستری ترک اعتیادتوسط روانشناس
حمایت و همدلی با معتاد حین سم زدایی
مشاوره ی روزانه با خانواده ی معتاد در زمان بستری ترک اعتیادبودن معتاد در خصوص روند درمان
مشاوره با خانواده ی معتاد در خصوص نحوه ی برخورد با معتاد حین بستری ترک اعتیادو بعد از ترخیص
تشکیل کلاسهای آموزش خانواده برای خانواده های معتادان به منظور نحوه ی صحیح برخورد با معتادان حین بهبودی
انجام مشاوره های فردی برای معتادان بعد از ترخیص
کمک به معتاد جهت ایجاد انگیزه برای بهبودی
کمک به معتاد جهت یادگیری و بکارگیری مهارتهای لازم برای بهبودی
کمک به معتاد جهت انجام مهارت های لازم برای پیشگیری از عود و لغزش
کمک به معتاد جهت تغییر سبک زندگی خود
کمک به معتاد جهت انجام و شرکت در فعالیت های گروهی و اجتماعی
تشکیل گروه درمانی ها و گروه های پیشگیری از عود
مشاوره های خانوادگی
خدمات مددکاری مرکز بستری ترک اعتیادکلینیک ترک اعتیاد
مشاوره وآگاهی به خانواده بیماران در خصوص روند درمان در بدو ورود
مشاوره با خانواده معتادان در حین بستری ترک اعتیادجهت مداخله خانواده در درمان معتاد بعد از ترخیص
مشاوره با بیمار در حین بستری، جهت بالابردن انگیزه در درمان
تعیین وقت رواندرمانی بیماران بعد از ترخیص از بخش
تماس و پیگیری بیماران ترخیص شده و خانواده ها جهت دعوت به جلسات رواندرمانی
پیگیری مراجعه بیمارانی که وارد برنامه رواندرمانی شده اند
ارجاع بیماران بعد از6 ماه پاکی به اداره فنی-حرفه ای جهت آموزش رایگان
ارجاع بیماران به بهزیستی جهت دریافت وام خود اشتغالی
.هماهنگی وبرگزاری جشن های پاکی بیماران
مقدمه
درجهان کنونی، دنیا با مشکل اعتیاد مواجه است همانطور که جرایم مواد مخدر بین المللی ترین و سازمان یافته ترین جرایم را تشکیل می دهد، اعتیاد هم بزرگترین و بین المللی ترین مسئله ای است که در سطح جهان وجود دارد. متاسفانه امروزه بیشترین قربانیان اعتیاد، طبقه ی جوان جوامع هستند.
در ایران اولین عاملی که در گسترش و رواج مواد مخدر بیشترین سهم را داشته است. پذیرش مواد مخدر به عنوان یک داروی موثر ومسکن دردها از سوی مردم وبه علت عدم آگاهی و بی اطلاعی از اثرات مخرب مواد بوده است.
بررسی اعتیاد در زمان حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از یک طرف جمعیت جامعه ی ایران جوان است و از طرف دیگر جوانان اصلی ترین قربانیان مواد مخدرهستند چرا که جوانان به خاطر خصوصیات جوانی، آسیب پذیری بیشتری دارند چون پویا و جستجو گرند.
تعاریف
اعتیاد چیست؟
اعتیاد را به عادت کردن خود گرفتن، خوگر شدن، و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنی کرده اند. به عبارت دیگر، ابتلای اسارات آمیز به ماده مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان آور شمرده شود اعتیاد نام دارد.
اصطلاح اعتیاد به سهولت قابل تعریف نیست، اما عواقب آن به صورتهای مختلف نظیر کم شدن تحمل و وابستگی بدنی هویدا می شود.
در طب جدید به جای کلمه اعتیاد، وابستگی به دارو به کار می رود که دارای همان مفهوم ولی دقیق تر و صحیح تر است. مفهوم این کلمه آن است که انسان بر اثر کار برد نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا می کند، به طوری که بر اثر دستیابی و مصرف دارو، احساس آرامش و لذت به او دست می دهد؛ در حالی که نرسیدن دارو به خماری، دردهای جسمانی و احساس ناراحتی و عدم تامین دچار می شود(فدائی و سجادیه، 1365: 19).
معتاد کیست؟
معتاد کسی است که در اثر مصرف مکرر و مداوم، متکی به مواد مخدر یا دارو شده باشد، یا به عبارت دیگر قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر معتاد شناخته مس شود. (برژره، 1368:5) از نظر آسیب شناسی هر دارویی که پس از مصرف چنان تغییراتی را در انسان به وجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد، آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف می کند معتاد شناخته می شود.
تاریخچه
تاریخچه اعتیاد در ایران
درقدیمی ترین سند باقی مانده از ایران باستان یعنی شاهنامه فردوسی ، می خوانیم که الکساندر مقدونی فاتح ایران ، دچار بیماری سختی شد و پزشکی هندی به دربار او اعزام شد و توانست با فراهم آوردن تریاک از گیاهان کوهی الکساندر را معالجه کند.
همچنین اکثر مولفین اشاعه تریاک را به عنوان داروی مخدر از زمان شکست ساسانیان به بعد می دانند و در اکثر نوشته ها به این موضوع اشاره شده است ، اما حتی بعد از ظهرو اسلام تا قرون بعد هم هرگز ایرانیان دچار مشکلات ناشی از مصرف تریاک و حشیش نشدند. قدیمی ترین افرادی که به مساله اعتیاد و مصرف تریاک به غیر از مقاصد پزشکی اشاره دارد ، نوشته های مورخینی است که از زمان غرنویان به بعد مساله مصرف و استفاده تریاک وحشیش را سخت کرده اند.مصرف تریاک در دوران قاجاریه به خصوص در زمان ناصر الدین شاه افزایش پیدا کرد و از اواسط حکومت وی کشت خشخاش شروع شد ، بعد از انقلاب مشروطیت و شروع کار مجلس شورای ملی ، قوانینی درباره معالجه معتادان وصف شد که هر کدام از آن ها قبل از اینکه ناشی از اراده جامعه برای مبارزه با اعتیاد باشد ، نشانه گسترش مواد مخدر در میان ایرانیان است.
در مورد چگونگی ورود تریاک به ایران نظریات گوناگون و متفاوتی وجود دارد گروهی از تاریخ دانان ورود تریاک به ایران را یادگار یورش اعراب دانسته اند عده ای دیگر از مورخان نیز لشگریان مغول را عامل گسترش این چنین موادی در ایران پنداشته اند . آنچه بدیهی است ایرانیان خیلی بیشتر از حمله چنگیز با افیون و موارد استعمالش آشنایی داشته اند چنانچه دو پزشک ایرانی یعنی ابو علی سینا و رازی از نخستین دانشمندانی هستند که به مصرف مواد افیونی در طب گسترش بخشیدند .
با آنکه برخب از پادشاهان صفوی چون شاه طهماسب و شاه عباس به شدت با گسترش تریاک مبارزه کردند ولی از آنجایی که این دوران همزمان با رشد استعمارگران غربی بود سعی شد که از اعتیاد علیه جوامع در حال رشد بهره برداری شود به گونه ای که کشت خشخاش در روستاهای ایران متداول گشت و خرید و فروش آن معمول شد.
کشت خشخاش تا سال 1334ادامه داشت و از آن سال به بعد ممنوع اعلام شد و اداره نظارت بر مواد مخدر به وجود آمد که ظاهرا برنامه های زیر را دنبال میکرد:
1- جلوگیری از کشت خشخاش
2- مبارزه با قاچاقچیان مواد افیونی و مخدر به همت مقامات قانونی
3- مبارزه با اعتیاد و مداوای معتادان به افیون و مواد مخدر .
پدیده اعتیاد به مواد مخدر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357 نیز به خاطر فراهم آمدن بعضی از شرایط مساعد از جمله جنگ بین ایران و عراق تحریم اقتصادی ، افزایش ، بیکاری ، گرانی و تورم و سایر مشکلات اجتماعی نیز به اوج خود رسید و آمار معتادان به طرز سرسام آوری رو به فزونی نهاد . 2سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در سال 1359 لایحه قانونی تشدید مجازات و اقدامات تامینی و درمانی برای مداوا و اشتغال به کار معتادان در 25 ماده به تصویب رسید .
علل پیدایش و تداوم اعتیاد
• پرواضح است که مردمان هر کشوری ویژگیهای روانشناختی و بعضا حتی زیست شناختی خاص خود را دارند. ضمن آنکه، قوانین و آداب و سنن و بطور کلی ویژگیهای اجتماعی کشورها یکسان نمیباشند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که همچون دیگر علوم، کتب و مقالات علمی معتبر موجود در این زمینه ایرانی نمیباشند؛ یعنی نویسندگان این کتب، بیمارانی که مورد بررسی قرار گرفته اند و بالاخره، جامعه مورد مطالعه، ایرانی نبوده اند.
عوامل زمینه ساز مستعد کننده اعتیاد
اعتیاد یک معتادی زیست شناختی، روانشناختی و اجتماعی است عوامل متعددی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند. عوامل موثر بر فرد، محیط فرد و کلیه علل و عوامل درهم بافته ای هستند که بر یکدیگر تاثیر می گذارند. درک کلیه علل و عوامل زمینه ای موجب می شود تا روند پیشگیری، شناسایی، درمان و پیگیری به طور هدفمند طرح ریزی شود.
بنابراین، آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعد کننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:
1- شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و اقدامهای پیشگیرانه لازم برای آنان؛
2- انتخاب نوع درمان و اقدامهای خدماتی، حمایتی و مشاوره ای لازم برای معتادان.
عوامل مخاطره آمیز
عوامل مخاطره آمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی است.
عوامل مخاطره آمیز فردی
□ دوره نوجوانی
□ استعداد ارثی
□ صفات شخصیتی:
● صفات ضد اجتماعی
● پرخاشگری
● اعتماد به نفس پایین
□ اختلالهای روانی:
● افسردگی اساسی
● فوبی
□ نگرش مثبت به مواد
□ موقعیتهای مخاطره آمیز:
● ترک تحصیل
● بی سرپرستی
□ تاثیر مثبت مواد بر فرد
در اینجا به شرح هر یک از عوامل فوق می پردازیم:
دوره نوجوانی
مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجوانی است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال می برد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعه این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد می نماید.
ژنتیک
شواهد مختلفی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد. تاثیر مستقیم عوامل ژنتیکی عمدتاً از طریق اثرات فارماکوکینتیک و فارکودینامیک مواد در بدن می باشد که تعیین کننده تاثیر ماده بر فرد است. برخی از عوامل مخاطره آمیز دیگر نیز تحت نفوذ عوامل ژنتیکی هستند مانند برخی اختلالهای شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالهای یادگیری.
صفات شخصیتی
عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند. از این میان، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند و به طور کلی فردی را تصویر می کنند که با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و مذهب پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آید. این صفات عبارتند از: عدم پذیرش ارزشهای سنتی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید، احساس فقدان کنترل بر زندگی خود، اعتماد به نفس پایین، فقدان مهارت در برابر پیشنهادهای خلاف دیگران، فقدان مهارتهای اجتماعی و انطباقی. از آنجا که اولین مصرف مواد، معمولاً از محیطهای اجتماعی شروع می شود هر قدر فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد، بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت کند.
اختلالهای روانی
در حدود 70 درصد موارد، همراه با اعتیاد اختلالهای دیگر روانپزشکی نیز وجود دارد. شایع ترین تشخیصها عبارتند از: افسردگی اساسی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، فوبی، دیس تایمی، اختلال وسواسی- جبری، اختلال پانیک، مانیا، اسکیزوفرنی.
نگرش مثبت به مواد
افرادی که نگرشها و باورهای مثبت و یا خنثی به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند. این نگرشهای مثبت معمولاً عبارتند از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.
موقعیتهای مخاطره آمیز فردی
بعضی از نوجوانان و جوانان در موقعیتها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار می دهد. مهمترین این موقعیتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی، ترک تحصیل، بی سرپرستی یا بی خانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمی، ابتلا به معتادیها یا دردهای مزمن. حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی نیز ممکن است منجر به واکنشهای حاد روانی شوند. در این حالت فرد برای کاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده می کند.
تاثیر مواد بر فرد
این متغیر وقتی وارد عمل می شود که ماده حداقل یک بار مصرف شده باشد. چگونگی تاثیر یک ماده بر فرد، تابع خواص ذاتی ماده مصرفی و تعامل آن با فرد و موقعیت فرد مصرف کننده است. تاثیر مواد بر فرد مصرف کننده، به میزان قابل توجهی، به مشخصات او بستگی دارد. این مشخصات عبارتند از: شرایط جسمی فرد، انتظار فرد از مواد، تجربیات قبلی تاثیر مواد و مواد دیگری که هم زمان مصرف شده اند. مواد مختلف نیز تاثیرهای متفاوتی بر وضعیت فیزیولوژیک و روانی فرد دارند، مثلاً: هروئین و کوکائین سرخوشی شدید، الکل آرامش و نیکوتین مختصری هشیاری و آرامش ایجاد می کند.
عوامل مخاطره آمیز بین فردی و محیطی
□ عوامل مربوط به خانواده:
● غفلت از فرزندان
● وجود الگوی نامناسب در خانواده
● خانواده آشفته
□ عوامل مربوط به دوستان:
● دوستان مصرف کننده مواد
□ عوامل مربوط به مدرسه:
● فقدان محدودیت
● فقدان حمایت
□ عوامل مربوط به محل سکونت:
● شیوع خشونت و اعمال خلاف
عوامل مربوط به خانواده
خانواده اولین مکان رشد شخصیت، باورها و الگوهای رفتاری فرد است. خانواده علاوه بر اینکه، محل حفظ و رشد افراد و کمک به حل استرس و پاتولوژی است، منبعی برای تنش، شکل و اختلال نیز می باشد. نا آگاهی والدین، ارتباط ضعیف والدین و کودک، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته، احتمال ارتکاب به انواع بزهکاریها مانند سوء مصرف مواد را افزایش می دهد. همچنین والدینی که مصرف کننده مواد هستند باعث می شوند فرزندان با الگوبرداری از رفتار آنان مصرف مواد را یک رفتار بهنجار تلقی و رفتار مشابهی پیشه کنند.
تاثیر دوستان
تقریباً در 60 درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد. ارتباط و دوستی با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد کننده قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد است. مصرف کنندگان مواد، برای گرفتن تایید رفتار خود از دوستان، سعی می کنند آنان را وادار به همراهی با خود نمایند. گروه"همسالان" به خصوص، در شروع شروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثر هستند. بعضی از دوستیها، صرفاً حول محور مصرف مواد شکل می گیرد. نوجوانان به تعلق به یک گروه نیازمندند و اغلب پیوستن به گروههایی که مواد مصرف می کنند، بسیار آسان است. هر چند پیوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم کمتر باشد، احتمال پیوند او با این قبیل گروهها بیشتر می شود.
عوامل مربوط به مدرسه
از آنجا که مدرسه بعد از خانواده، مهم ترین نهاد آموزشی و تربیتی است، می تواند از راههایی زیر زمینه ساز مصرف مواد در نوجوانان باشد:
بی توجهی به مصرف مواد و فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در مدرسه، استرسهای شدید تحصیلی و محیطی، فقدان حمایت معلمان و مسئولان از نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان.
عوامل مربوط به محل سکونت
عوامل متعددی در محیط مسکونی می تواند موجب گرایش افراد به مصرف مواد شود: فقدان ارزشهای مذهبی و اخلاقی، شیوع خشونت و اعمال خلاف، وفور مشاغل کاذب، آشفتگی و ضعف همبستگی بین افراد محل و حاشیه نشینی از جمله این عوامل هستند.
عوامل مخاطره آمیز اجتماعی
□ فقدان قوانین و مقررات جدی ضد مواد مخدر
□ بازار مواد
□ مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی
□ کمبود فعالیتهای جایگزین
□ کمبود امکانات حمایتی، مشاوره ای و درمانی
□ توسعه صنعتی، محرومیت اجتماعی- اقتصادی
مشخصات فردی و عوامل محیطی بخشی از علل اعتیاد هستند و بخش دیگر را بازارهای بین المللی مواد و عوامل اجتماعی- اقتصادی حاکم بر جامعه تشکیل می دهند. این عوامل عبارتند از:
قوانین
فقدان قوانین جدی منع تولید، خرید و فروش، حمل و مصرف مواد، موجب وفور و ارزانی آن می شود.
بازار مواد
میزان مصرف مواد، با قیمت آن نسبت معکوس دارد. هر چه قیمت مواد کاهش یابد، تعداد افرادی که بتوانند آن را تهیه کنند افزایش می یابد. همچنین سهل الوصول بودن مواد به تعداد مصرف کنندگان آن می افزاید.
مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی
در جوامعی که مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقی نمی شود، بلکه جزیی از آداب و سنن جامعه و یا نشان تمدن و تشخیص و وسیله احترام و پذیرایی است، مقاومتی برای مصرف مواد وجود ندارد و سوء مصرف و اعتیاد شیوع بیشتری دارد.
کمبود امکانات فرهنگی، ورزشی، تفریحی
کمبود امکانات لازم برای ارضای نیازهای طبیعی روانی و اجتماعی نوجوانان و جوانان از قبیل کنجکاوی، تنوع طلبی، هیجان، ماجراجویی، مورد تایید و پذیرش قرار گرفتن و کسب موفقیت بین همسالان، موجب گرایش آنان به کسب لذت و تفنن از طریق مصرف مواد و عضویت در گروههای غیر سالم می شود.
عدم دسترسی به سیستمهای خدماتی، حمایتی، مشاوره ای و درمانی
در زندگی افراد، موقعیتها و مشکلاتی پیش می آید که آنان را از جهات مختلف در معرض خطر قرار می دهد. فقدان امکانات لازم یا عدم دسترسی به خدماتی که در چنین مواقعی بتواند فرد را از نظر روانی، مالی، شعلی، بهداشتی، اجتماعی حمایت نماید، فرد را تنها و بی پناه، بدون وجود سطح مقاومت اجتماعی رها می کند.
توسعه صنعتی جامعه، مهاجرت، کمبود فرصتهای شغلی و محرومیت اقتصادی- اجتماعی
توسعه صنعتی، جوامع را به سمت شهری شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق می دهد. مهاجرت باعث می شود تا فرد، برای اولین بار، با موانع جدیدی برخورد نماید. جدایی از خانواده، ارزشهای سنتی و ساختار حمایتی قبلی به تنهایی، به انزوا و ناامیدی فرد می انجامد. کم سوادی، فقدان مهارتهای شغلی، عدم دسترسی به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدودیت در تامین نیازهای حیاتی و اساسی زندگی و تلاش برای بقا، فرد را به مشاغل کاذب یا خرید و فروش مواد می کشاند و یا برای انطباق با زندگی سخت روزمره و شیوه جدید زندگی به استفاده از شیوه های مصنوعی مانند مصرف مواد سوق می دهد .
پیشگیری از اعتیاد به انواع مخدر
اعتیاد به مواد یکی از معضلات بهداشتی، روانی و اجتماعی جهان امروز است. اعتیاد به داروهای مجاز و غیرمجاز در چند دهه گذشته بسیار فراگیر شده است و حاکی از بروز یک مشکل جدی درسلامت جسمی، روانی واجتماعی است.
مبارزه با اعتیاد درجهان بر سه روش کلی مبارزه باعرضه، درمان معتادان وفعالیت های پیشگیری در جهت کاهش تقاضا استوار می باشد. اگرچه مبارزه باعرضه موادبسیار ضروری است و بدون آنها مشکل مواد بسیار بدتر از امروز می بود، لیکن این تلاش مشکل سوء مصرف واعتیاد را از بین نبرده است.
دریک بازار بزرگ باتقاضای زیاد نمی توان حتی به میزان کم مواد راکمیاب نمود یا قیمت آن را اضافه کرد. درچنین بازاری توزیع کنندگان و دلالان به قدری افزایش می یابند تا قیمت ها نسبتاً پائین باقی بمانند. در آمریکا از سال 1986 تا 1989 هزینه ای که صرف اجرای قوانین شد دو برابر گردیده اما در همان زمان قیمت کوکائین دربازار از 100 دلار به ازای هرکدام به 75 دلار تقلیل پیدا کرد. مطالعات مختلف نشان داده اند که تا وقتی تقاضا برای مواد زیاد است عرضه را نمی توان خیلی پائین آورد.
از طرف دیگر رویکرد درمانی نیز با مشکلات بسیاری مواجه است. بسیاری از افرادی که برای درمان مراجعه می کنند دچار عوارض جسمی، روانی واجتماعی جدی شده اند که برطرف کردن آن هزینه و وقت و انرژی زیادی صرف می کنند و میزان موفقیت نیز نامعلوم است. به دلیل پیچیدگی مشکلات اعتیاد، ساختار درمانی پیچیده ای مورد نیاز است تا همه ابعاد زندگی و الگوی رفتار مختلف معتادان رادربرگیرد، ساختارهائی مانند درمانگاههای ویژه معتادان، مراکز سم زدائی و بازپروری، کارگاه های حرفه ای و جوامع درمانی.
رویکرد پیشگیری در جهان عمر کوتاه تری دارد واز سی سال پیش به تلاش و مبارزه علیه اعتیاد اضافه شده است. بررسی ها نشان می دهند که رویکرد پیشگیری نیز می بایست در کنار مبارزه با عرضه و رویکرد درمانی مورد توجه قرار گیرد. از سال 1980 میزان شیوع اعتیاد درکشورهائی که فعالیت های پیشگیری از اعتیاد را از طریق کاهش تقاضا با جدیت پیگیری می نمایند، کاهش قابل ملاحظه ای یافته است. به عنوان مثال، تعداد مصرف کنندگان مواد مخدر در امریکا در سال 1990، نسبت به سال 1985 به نصف تقلیل یافته است، که این تغییر مدیون فعالیت های پیشگیری از اعتیاد بود ه است.
لغت "پیشگیری" یعنی جلوگیری از وقوع یک اتفاق، از نظر بهداشتی، پیشگیری عبارت است از مداخله ای مثبت و اندیشمندانه برای مقابله با شرایط مضر قبل از اینکه منجر به اختلال یا ناتوانی شود.
هدف از پیشگیری اولیه پیشگیری از شروع اختلال است که منجر به کاهش میزان بروز (Incidence) ودرنتیجه،کاهش میزان شیوع (Prevalence) می گردد.
روش های پیشگیری اولیه عبارتند از:
1- از بین بردن علل
2- کاهش عوامل مخاطره آمیز
3- افزایش مقاومت فرد
4- جلوگیری از سرایت معتادی
استراتژی های پیشگیری از اعتیاد
برای برنامه ریزی راههای موثر در پیشگیری از اعتیاد، ابتدا باید علل و عوامل موثر در شروع مصرف و اعتیاد به مواد را در نوجوانان و جوانان شناخت. عوامل ژنتیکی، شخصیتی، پسیکوپاتولوژیک،فارماکولوژیک، خانوادگی، محیطی و اجتماعی همگی دراتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند و عوامل متعدد درمقابل بایکدیگر به سوء مصرف و سپس اعتیاد منجر می گردند.
برای انتخاب و به کارگیری مناسب استراتژی ها، دانستن نیازها و مشکلات و پتانسیل ها و توانائی های اجتماعی ضروری است. اجرای هربرنامه پیشگیری به شناخت دقیق منطقه، بررسی کامل وضعیت بهداشتی و روان شناختی و بررسی های همه گیرشناسی بستگی دارد تا به این وسیله عوامل موثر بر مصرف مواد آشکار شود. به عنوان مثال، باید شایع ترین نوع ماده مصرف و گروه سنی افراد در معرض خطر، موقعیت ها و محل های مصرف، باورهای نادرست وعوامل مخاطره آمیز، امکانات و منابع موجود را شناخت و براساس آن مدل فعالیت های پیشگیری را تعیین نمود. تحقیقات نشان داده اند که نمی توان یک روش واحد را به عنوان بهترین روش برای همه افراد و گروه ها انتخاب نمود. بهره گیری از استراتژی های مختلف برای تاثیر برشیوع اعتیاد ضروری است زیرا عوامل متفاوتی در ایجاد اعتیاد موثرند.
مهمترین استراتژهای پیشگیری از اعتیاد که درجهان از آنها استفاده می شود عبارتند از:
1- آگاهسازی افراد در مورد خطرات و مضرات مواد
2- افزایش مهارت های زندگی مانند مهارت تصمیم گیری، حل مسئله، ارتباطات اجتماعی
3- تقویت فعالیت های جایگزین به جای مواد برای ارضای نیازهای روانی اجتماعی نوجوانان وجوانان
4- مشاوره و مداخله حین بحران، دربحران های مختلف در طول زندگی
5- ارتقاء فرهنگی و مذهبی
6- تقویت قوانین و مقررات مبارزه با مواد
7- درمان معتادان برای جلوگیری از سرایت اعتیاد
استراتژیهای فوق در قالب فعالیت های زیر مورد بحث قرار می گیرند:
1- فعالیت های متمرکز برفرد
2- فعالیت های متمرکز برآموزش و آگاه سازی والدین
3- فعالیت های متمرکز برمعلمان ومدرسه
4- فعالیت های پیشگیری بااستفاده از رسانه ها
5- فعالیت های پیشگیری از طریق محلهای کار و مکان های تجمع
6- فعالیت های پیشگیری با استفاده از شبکه مراقبت های بهداشتی اولیه
7- وضع واجرای قوانین و مقررات
اهداف و مراحل درمان اعتیاد
درمان معتاد یک فرآیند است و از زمانی شروع می شود که فرد مصرف کننده مواد مخدر به مراکز درمانی مراجعه می کند و فرد معتاد تحت یک برنامه درمانی خاص قرار می گیرد این برنامه ممکن است تا زمانی که فرد به بالاترین سطح بهداشتی و احساس خوب بودن برسد ادامه یابد.
برای موفقیت دردرمان بایستی سازمان ها و ارگانهای مختلف مثل سازمانهای بهداشتی آموزشی حقوقی رفاه اجتماعی و آموزش شغلی نیز در گیر شوند و واضح است که درمان معتادان بدون توجه به مسائل روانی فرهنگی اجتماعی و خانوادگی آنان نمی تواند موفق باشد .
نکته مهم در درمان این است که به فرد معتاد به عنوان یک اسان و یک عضو جامعه که درحال حاضر نیازمند کمک است نگریسته شود نه مثل یک فرد خاطی مجرم و گناه کار که مستوجب کیفرو یا دلسوزی است .
از نکات مهم دیگر که لازم است در درمان اعتیاد به آن توجه کرد اینست که از یک طرف معتاد نسبت به درمان یک نگرش دو گانه ای دارد به ا ین صورت که علی رغم میل دائمی برای ترک و تصمیم های مکرر جهت ترک از مراجعه به مراکز درمانی به علت اینکه مصرف مواد مخدر خلاف عرف و ارزش های جامعه است اکراه دارد و از طرف دیگر معتاد ممکن است با اصرار والدین همسر خواهر یا برادر دوستان معلمان و یا روسای محل کار برای ترک مراجعه کرده باشد .
در این حالت باید دقت شود که احتمال عدم همکاری معتاد یا بروز حالت های دفاعی وخصمانه وجود دار بنابرراین می بینیم که اولین برخورد و نحوه ارتباط با فرد معتاد و جلب اعتماد او نقشی مهم در روند درمان ایفا می کند بعد از پیدایش این ارتباط واعتماد لازم است که برای درمان وی نیز تشویق صورت گیرد .
اما چرا باید یک معتاد رابرای درمان تشویق کرد؟
1-چون مصرف مواد مخدر ایجاد وابستگی جسمی و روانی می کند و علی رغم میل دائمی برای ترک تصمیم به ترک مشکل است
2-اعتیاد باعث از دست دادن حمایتهای خانوادگی و اجتماعی شده و فردتنها میشود بنابر این معتاد نیازمند کمک است
3-معاشرت با دوستان و افراد معتاد فرد را به ادامه مصرف مواد تشویق می کند
4-معتاد معمولا از احتمال بهبودی ناامید و نسبت به درمان بد بین است
5-برخی از معتادان از خطرها و عواقب مصرف مواد اطلاعی ندارند و یا مشکلاتی ناشی از آن را انکار می کنند
بنابراین لازم است به خاطر داشته باشیم که یکی از وظایف مهم افراد جامعه تشویق معتادان به درمان است
چگونه می توان معتادان را به درمان تشویق کرد؟
1-با تشریح خطرات وعواقب مصرف مواد
2-به معتاد اطمینان دهیم که با مراجعه به مراکز درمانی به او کمک می شود تا با کمترین درد و ناراحتی اعتیاد را کنار بگذارد
3-به معتاد اطمینان دهیم در صورت تصمیم قطعی موفق به ترک خواهد شد ومثالهایی از افرادی که موفق به ترک شده اند برای او بیاورند
در مواردی که فرد مبتلا تلاش کرده مصرف مواد را ترک کند ولی موفق نشده است و احساس ناامیدی می کند به او تذکر دهید که بسیاری از افراد قبل از موفقیت کامل در درمان بارها و بارها کوشش کرده و نهایتا موفق گردیده اند
4-به معتاد اطمینان دهیم در صورت ترک اعتیاد دوستان جدیدی پیدا خواهد کرد و خانواده و اطرافیان او را در جمع خود خواهند پذیرفت.
کلینیک متادون:
در کلینیک متادون، یک روانپزشک، یک روانشناس، دو پرستار و یک مددکار به ارائه خدمات مشاوره ای، درمانی و ترک اعتیاد مشغول می باشند و در این مرکز، معتادان پس از مشاوره های لازم، تحت درمان با متادون طولانی مدت قرار می گیرند و کنترل اعتیاد به این روش انجام می پذیرد. برای آشنایی بیشتر با درمان اعتیاد با متادون، متن زیر به قلم آقای دکتر امید یحیی زاده (روانپزشک) با عنوان "متادون چیست" ارائه می گردد.
طبقه بندی مواداعتیاد آور
مواد مخدر را به اعتبارات متعددی می توان طبقه بندی کرد. مثلا اگر آنها را به طبیعی، نیمه مصنوعی و مصنوعی گروه بندی کنیم، یا از نظر تاریخ کشت یا آشنایی بشر با آنها، کشف و ساخت دسته بندی کنیم، یا در دو گروه، یعنی گروه مواد مخدری که مصرف پزشکی دارد. یا گروه مواد مخدری که مصرف پزشکی ندارد، دسته بندی شوند، همه درست بوده، ولی در عین حال هیچیک طبقه بندی یا تعریفی جامع و مانع نمی باشند. اگر چه متخصصیــن، طبقه بندی هایی از جنبه های علمی و تجربی ارائه داده اند ولی بهترین نوع گروه بندی از طرف سازمان بهداشت جهانی به عمل آمده که طبقه بندی مواد از جهت تاثیر آنها بر انسان است . این طبقه بندی به صورت زیر می باشد:
□ توهم زاها (Hallucinations)
□ کانابیس یا شیره گیاه شاهدانه (CANNABIS)
□ مواد مخدر
□ سستی زاها (مسکنها – خواب آورها)
□ آرام بخش ها
□ چسب و مواد فرار (مواد استنشاقی)
□ محرک ها
□ الکل ، توتون و قهوه = (Neglected Invisible Drugs)
انواع مواداعتیاد آور
□ تریاک (Opium)
□ مورفین (Morphine)
□ هروئین ( Heroin)
□ متادون (Methadone)
□ ماری جوانا
□ حشیش
□ کوکایین وکراک
□ توتون و دخانیات (نیکوتین Nicotine)
□ قهوه (کافئین)
□ ال.اس.دی (LSD)
□ 4- برومو 5,2 دی متوکسی فنتیلامین
□ اکستاسی (MDMA)
□ داروهای تجویزی (Prescription Drugs)
□ الکل (Alcohol)
شیشه
در سیستم اعصاب مرکزی، سلولها یا رشته های عصبی بصورت مستقم به هم متصل نیستند. بلکه بین انتهای سلول قبلی با ابتدای سلول بعدی فضای بسیار کوچکی وجود دارد که به این فضا در اصطلاح پزشکی سیناپس می گویند. برای اینکه یک سلول عصبی بتواند پیامی را به سلول دیگر انتقال دهد باید از انتهای خود ماده ای به داخل این فضای کوچک ترشح کند.( به این ماده در اصطلاح پزشکی نوروترنسمیتر می گویند) این ماده بر روی گیرندهایی که در ابتدای سلول بعدی قرار دارند می نشیند و به این ترتیب پیام منتقل می شود. در سیستم عصبی نوروترنسمیترهای زیادی وجود دارند که ترشح هرکدام منجر به علایم خاصی می شود. دوپامین و سروتونین دو نوروترنسمیتری عمده ای هستند که سوء مصرف شیشه یا مواد محرک باعث افزایش ترشح آنها در مغز می گردد و اختلال در نسبت ترشح آنها در ایجاد بیماری هایی مانند افسردگی یا دوقطبی نقش اساسی را بازی می کند. و اما داستان شیشه….. شیشه ای که در حال حاضر در بازار قاچاق مواد محرک ایران وجود دارد بیشتر بصورت کریستال های ریز ( مانند شکر) است که در تکه های کوچک یک لوله پلاستیکی ( نی نوشابه) جاسازی شده و سر و ته آن بسته می شود. این ماده به شکل های دیگری از جمله بلور های شفاف و تیز و…. نیز عرض می شود. قاچاقچیان مواد با این شعار که: شیشه حاوی مورفین نیست پس اعتیاد آور نیست مصرف آنرا تبلیغ می کنند و متاسفانه بسیاری از افراد ناآگاه خواسته یا ناخواسته در دام این ماده محرک گرفتار می شوند. واقعیت اینست که شیشه یک ماده محرک بسیار اعتیاد آور است بطوریکه در بسیاری از مقالات پزشکی قدرت اعتیاد زایی آنرا بیشتر از مواد محرکی مانند کوکائین می دانند. بخاطر داشته باشیم که در حال حاضر درمان اعتیاد به شیشه و مواد محرک مشکل ترین درمان در زمینه درمان سوء مصرف مواد است. این ماده به چهار صورت کشیدنی، استفاده از طریق بینی، خوردنی یا تزریق ممکن است مورد سوء مصرف قرار گیرد. برای کشیدن آن از پایپی شیشه ای که مخصوص اینکار است، لامپ، چراغ خودرو و …. استفاده می کنند. شیشه از ترکبات آمفتامین یا مت آمفتامین در آزمایشگاههای غیر قانونی ساخته می شود. قرص اکستاسی نیز از ترکیبات همین مواد است. شیشه در حقیقت هیدروکلراید مت آمفتامین است که علاوه بر شیشه به آن آیس یا کریستال هم گفته می شود. البته در استانهای شرقی کشور به کراک هم کریستال می گویند! سوء مصرف شیشه ترشح دوپامین، سروتونین و نور اپی نفرین را در سیناپسهای عصبی در مغز به شدت افزاش می دهد و منجر به تحریک سلولهای مغز می شود. شخصی که به سوء مصرف شیشه روی می آورد در ابتدا علایم بسیار خوبی را تجربه می کند. در ابتدا سوء مصرف شیشه باعث می شود که تجربه های لذت بخش با شدت بیشتری احساس شوند. فرضا اگر شما از شنیدن یک موسیقی لذت می برید و محو آن می شوید شخصی که ماده محرک استفاده کرده است بر روی نت های آن موسیقی پا می گذارد و همراه با آن به پرواز در می آید!! قدرت تمرکز و اعتماد به نفس در چنین فردی به شدت بالا می رود، خطر را از خود دور می داند. ( به قول معروف دل و جراتش زیاد می شو د) حال تصور کنید چنین فردی در حال رانندگی چه وضعیتی خواهد داشت! بخاطر جرات زیاد فاصله ایمن را در نظر نمی گیرد. با سرعت زیاد از یک وجب جا سبقت گرفته، جاده را محیط خطرناکی برای خود و دیگران می کند! معمولا این افراد توسط پلیس دستگیر می شوند. اگر هم تصادف کنند تصادف های مرگباری خواهند داشت. بسیار مهربان و صمیمی می شوند! خلاقیتشان زیاد می شود! شخصی که تا دیروز نمی توانست یک خط شعر حفظ کند شاعر می شود و شعر می گوید! بسیار دست و دلباز می شوند بطوریکه براحتی می توان از آنها پول یا چک گرفت! پس احتمال سوء استفاده مالی از این افراد وجود دارد! در ابتدا حتی ممکن است وضعیت اقتصادی این افراد بهتر شود! این درست مانند آنست که بیمار وامی با بهره زیاد به خودش می دهد و احساس می کند ثروتمند شده است ولی وقتی این وام را پس می دهد بشدت فقیر و بی چیز می شود! مصرف حتی مقدار کم شیشه منجر به بی خوابی می شود: شب تا صبح نمی خوابد دایم در حال عوض کردن کانال تلویزیون یا گوش کردن موسیقی است! بی قرار می شود و یک جا دوام نمی آورد! اشتها به شدت کاهش پیدا می کند! یکی از مواردی که اطرافیان به شخص مشکوک می شوند کاهش وزن شدید و کم خوابی است! با مصرف زیاد؛ تنفس و ضربان قلب افزایش یافته، طپش قلب پیدا می کنند. فشار خون و دمای بدنشان بالا می رود و احساس گرما می کنند پس زیاد آب می خورند! ضربان قلب نامنظم می شود. بشدت تحریک پذیر و پرخاشگر می شوند و ممکن است دست به هر خشونتی بزنند. اضطراب، گیجی، لرزش اندامها، تشنج و در نهایت ایست قلبی و مرگ هم از دیگر عوارض سوء مصرف شیشه است. سوء مصرف طولانی مدت شیشه منجر به ایجاد بدبینی شدید، خشونت، کاهش شدید حافظه، توهم های شنوایی و بینایی، سایکوز ( جنون آنی ) و بسیاری اختلالات عصبی دیگر و در نهایت مرگ می شود. اینها توهم های جالبی هم دارند! ممکن است رنگ ها را بشنوند و صداها را ببینند! متاسفانه شیشه شخص را در وضعیتی قرار می دهد که تمایل به درمان ندارد و شاید این مصیبت بار ترین تاثیر شیشه بر مغز باشد که درمان و پیگیری این افراد را مشکل کرده است! به علت ترشح زیاد نوروترنسمیتر ها، بعداز اندک زمانی انتهای اعصاب مغز تحلیل رفته و مغز نمی تواند روند طبیعی خود را داشته باشد و بیمار نه اینکه علایم خوبی تجربه نمی کند بلکه فقط بخاطر ترس از عوارض ترک شیشه که مربوط به کارکرد ضعیف مغز است اقدام به سوء مصرف آن می نماید! بخاطر داشته باشیم که اعتیاد به مواد در هر نوع آن که باشد در ابتدا با تجربه های بسیار لذت بخشی همراه است بصورتی که شخص اعتقاد پیدا می کند که می تواند بصورت کنترل شده مواد را مورد سوء مصرف قرار داده و از تجربه های لذت بخش آن برخوردار شود! غافل از اینکه ثابت شده است که مصرف حتی مقدار کم مواد مخدر یا محرک ساختمان مغز و کارکرد آنرا بطور هم زمان تغییر می دهد که صحبت در مورد آن از حوصله این بحث خارج است. همچنان که گفته شد در حال حاضر درمان مواد محرک از جمله شیشه از مشکل ترین درمان های سوء مصرف مواد است که توسط یک تیم مجرب صورت می گیرد. برای درمان، بر اساس مدت، مقدار، نوع و روش مصرف ممکن است فرد نیاز به درمان دارویی یا بصورت بستری ترک اعتیادو یا بصورت سرپایی داشته باشد. بعد از آن اختلالات روانپزشکی بیمار باید توسط روانپزشک آشنا به درمان سوء مصرف مواد مورد بررسی و درمان قرار گیرد و بدنبال آن یا هم زمان آموزش خانواده، آموزش مهارت های بهبودی اولیه و پیشگیری از بازگشت و رفتار درمانی انجام شود.
شیوع اختلالات شخصیت در بین افراد معتاد)
بسیاری از معتادان به مواد مخدر از اختلالات و آشفتگی های روانی رنج میرند. اختلالات شخصیت از بارزترین اختلالاتی است که این گروه به آن مبتلا هستند . از پرسشهای اساسی برای روان شناسان و پژوهشگران حوزه علوم رفتاری این است که آیا ویژگی های شخصیتی خاص،معتادان را از افراد عادی متمایز می سازد آیا این صفات و ویژگیها ناشی از تغییراتی است که به علت استعمال مواد مخدر برای مدتی طولانی ایجاد گشته و یا شخص خود قبل از اعتیاد چنین صفات و ویژگیهایی را دارا بوده است ؟ افراد معتاد نسبت به افراد عادی بیشتر از آشفتگی روانی در رنج هستند و نابهنجاری شخصیتی و آشفتگی های روانی از نشانه های بارز در رفتارهای معتادان به مواد مخدر است .
آیا افرادی که معتاد می شوند خصوصیات خاصی دارند؟ آیا این افراد شخصیت متفاوتی با دیگران دارند؟ آنچه از لحاظ روانی انسان را آماده پذیرش اعتیاد می کند چیست؟ براساس مطالعات، بین 35 تا 60 درصد معتادان دچار اختلالات شخصیت بخصوص اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند. این افراد از زندگی خود رضایت کمتری دارند، تکانشی رفتار می کنند و تحریک پذیر، منزوی و افسرده ترند. می توان این خصوصیات شخصیتی و اعتیاد را علت و معلول هم بدانیم، یعنی افرادی که مستعد این خصوصیات هستند، مستعد اعتیاد نیز هستند و افرادی هم که معتاد می شوند، به احتمال بیشتری این خصوصیات را دارند.
بروز افسردگی اساسی و اقدام به خودکشی نیز در بین معتادان بسیار بیشتر از افراد معمولی جامعه است. سابقه ابتلا به اختلالات بیش فعالی و اختلال سلوک (رفتاری که در آن فرد حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی متناسب با سنش را نقض می کند، پرخاشگری، ویرانی و تخریب اموال، سرقت و تقلب، دروغگویی و… در میان کودکان مبتلا به اختلال سلوک مشاهده می شود) نیز در کودکی معتادان بیشتر است. بیماری های دیگر مثل اختلالات اضطرابی، فوبیا (یا ترس مرضی، هراس از موقعیت ها یا چیزهایی است که خطرناک نیستند)، هراس و پانیک (حمله پانیک یک دوره احساس ترس شدید است که به طور موقت فعالیت های عادی فرد را مختل می کند) نیز بالاتر از جمعیت عمومی است.
این افراد، در کودکی سابقه فرار از مدرسه، فرار از منزل، ناسازگاری و رفتارهای پرخطر و شکست تحصیلی را دارند. از نظر خانوادگی نیز معمولا والدین آنها با هم در تعارض و درگیری مداوم بوده اند یا جدایی و سردی عاطفه و دوری پدر از محیط تربیت عاطفی خانه در زندگی شان وجود داشته است. دوران کودکی و روابط والد فرزندی، یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین دوران زندگی آدمی است که می تواند در انسان خصوصیات مثبت یا منفی را تقویت کند. همان طور که می بینید، در اعتیاد هم رد پای این دوران و این روابط وجود دارد. البته به یاد داشته باشید که خصوصیات گفته شده، به طور قطع باعث بروز اعتیاد در افراد نمی شوند و اینها جزئی از عوامل اعتیاد هستند.
حال که به خصوصیات افراد معتاد اشاره کردیم، خوب است بدانیم که اعتیاد در این افراد چه تاثیرات روانی دیگری ایجاد می کند. به گفته دکتر محقق، به جز عوامل سببی که در اعتیاد دخیلند، مصرف طولانی مدت مواد سبب بروز و شیوع بسیاری از بیماری ها نیز می شود که از آن جمله اند: ابتلا به بیماری های خلقی مثل افسردگی یا مانیا (حالتی خلاف جهت افسردگی است. در مانیا خلق و انرژی بیمار بسیار بالاست. تظاهرات اصلی مانیا عبارتند از: سرخوشی، تحریک پذیری، پرکاری) اختلالات اضطرابی مثل هراس، فوبیا، وسواس، حالت سرسام (از علائم آن سرگیجه، سفتی گردن، ناتوانی در نشستن بدون کمک، استفراغ و تب و… است)، جنون، هذیان و توهم، اختلالات جنسی و اختلالات خواب. این اختلالات در اعتیاد به مواد روانگردان و محرک بیشتر دیده می شود. متاسفانه بعضی از این بیماری ها پس از بروز در فرد باقی می مانند و باوجود درمان هایی که صورت می گیرد، به طور کامل از بین نمی روند و زمینه مستعدی برای عود در بدن و ذهن فرد باقی می گذارند.
اگر افرادی زمینه ژنتیکی برای ابتلا به بیماری روانی خاصی داشته باشند، با مصرف مواد مخدر احتمال بروز آن را بسیار بیشتر می کنند. به همین دلیل، افرادی که در خانواده خود افراد مبتلا به اختلالات روانی و عصبی دارند، باید از مصرف مواد مخدر و محرک بشدت خودداری کنند.
مراکز اقامتی معتادین (کمپ)چیست؟
مراکز اقامتی کوتاه مدت معتادین که اصطلاحا کمپ نامیده میشوند محلی است که با مجوز سازمان بهزیستی کشور تاسیس شده و در آن فرد معتاد به روش اقامتی کوتاه مدت تحت درمان قرار می گیرد.
برنامه های اقامتی کوتاه مدت برنامه هایی هستند که بطور معمول کمتر از یک ماه به طول می انجامد و در شکل غیر حاد و غیر بیمارستانی انجام می گیرد.
اساس درمان بر پایه خود یاری ،برنامه بهبودی 12 قدمی و بازپروری مدل اجتماعی (Social Model) قرار داده شده است.
این مراکز (به شرط داشتن مجوز) با ایجاد یک محیط ایزوله و عاری از مواد مخدر با استفاده از فلسفه برنامه های 12 قدمی (کمک یک معتاد به یک معتاد) و با تامین نیاز های حیاتی مانند غذا ،سرپناه و بهداشت و با بهره گیری از مکانیسم گروه شبه خانواده برای رخنه در ساختار شخصیت کاذب فرد معتاد و بازسازی آن بر مبنای اصول و مهارت های سالم زندگی فردی و اجتماعی اجرا میشود.
اهداف تاسیس این مراکز عبارتند از :
1-ایجادیک محیط نظام دار به منظور ایجاد فرصت مناسب برای انجام و تکمیل برنامه ها و کارهای روزانه خود که این امر باعث ایجاد احساس رضایت ،خوشحالی توانمندی و عزت نفس و … میشود
2-فراهم شدن محیطی امن برای سم زدای به روش (Cold Turkey) سم زدای بدون دارو
3-آموزش تغییر دیدگاه در مسائل اخلاقی و رفتاری
4-فراهم شدن محلی عاری از مواد و وسوسه
5- فراهم شدن محل امن برای ملاقات سایر افراد بهبود یافته
6-فراهم شدن محلی مناسب برای کارکرد برنامه های 12 قدمی
7-ایجاد شرایط مناسب برای کسب و فراگیری نحوه زندگی عاری از مواد
8-یادگیری بیان احساسات
9- ایجاد ارتباط با گروه های خودیاری مانند
برنامه های روزانه ی کمپ:
برنامه ی روزانه در کمپها تقریباً یکنواخت است:
صبح زود صبحانه می خورند و بعد تقسیم کار میکنند، یعنی به هر کس کاری سپرده میشود تا انجام دهد. کارها که تمام میشود موسیقی گوش میکنند، فیلم می بینند، درصورت تمایل استحمام می کنند و درصورتی که هوا گرم باشد در استخر آب تنی میکنند. آب درمانی و گوش دادن به موسیقی و برگزاری پیاپی جلسات، اصلیترین برنامههایی است که در کمپهای بهبودی انجام میشود.
آیس شیشه ، کریستال
از مواد مخدر جدیدی است که عرضه آن مدتی است در بازار مواد افیونی و مخدر نگرانی را از مصرف این مواد به شدت افزایش داده است . شیشه از خانواده آمفتامین ها است ( مت آمفتامین ) و به صورت آزمایشگاهی و غیر قانونی تهیه می شود .
نحوه مصرف شیشه یا کریستال به صورت کشیدنی است .
اثرات شیشه : اثرات این ماده خطرناک به نوعی اختصاصی است که بسیار زیانبار تر از دیگر مواد افیونی می باشد مانند توهم شدید ، بی خوابی که گاه تا ٣ روز ! ممکن است ادامه یابد ، خیره شدن به یک نقطه به مدت طولانی و گاهی احساس توهم پرواز که در بسیاری از موارد مصرف کنندگان خود را از بالای بلندی به پایین پرتاب نموده اند . شخص بعد از مصرف دچار خستگی شدید شده که گاه منجر به خوابهای طولانی مدت تا بیش از ٢ شبانه روز می شود .
عوارض شیشه : لرزش اندامها ، سردردهای شدید ، بی قراری ، خستگی غیر عادی ( که در نهایت منجر به کشش برای مصرف مجدد این ماده شده و به اعتیاد شدید ختم می گردد ) . در طولانی مدت اختلال در کارکرد پروستات در مردان ، تضعیف شدید قوای جنسی ، جوشهای پوستی و آسیبهای کبدی .
همانگونه که در مطالب قبلی ذکر گردید همه افراد از جمله جوانان باید از اثرات این مواد به صورت کلی آشنا شوند تا منجر به عدم تمایل برای استفاده موردی این مواد گردد چرا که مواد مخدر جدید به گونه ای ساخته شده اند که یکبار مصرف آن برای اعتیاد یک عمر کافی است .
بررسی اثرات مخرب مصرف شیشه در میان جوانان
خوشبختی شیشه ای
شیشه ارزان نیست، اما این باعث نشده که مصرف آن کم باشد. بو ندارد و مصرفش کار سختی نیست. کسی بسادگی نمی فهمد. اولش فرد را تبدیل می کند به یک آدم خوش مشرب و پرانرژی که قدرت جابه جا کردن کوه ها را دارد. افسردگی را می کشد و به او قدرت می دهد ساعت های طولانی کار کند، اما چه می شود که در عرض چند ماه، شیشه تمام رگ های روح و حیات آدم را می برد و خون افسردگی را در تنش جاری می کند؟ دیگر بدون مصرف نمی خواهد حرف بزند، نمی خواهد راه برود، نمی خواهد بخوابد و نمی خواهد زنده بماند. مصرف می کند و هر چه زمان می گذرد، تحملش در برابر مواد بیشتر می شود. بدبین می شود، از کاه کوه می سازد، از کوره در می رود و احساس می کند از طرف ناشناسی کنترل می شود.
شیشه ارزان نیست، اما مصرف کننده تمام هستی اش را می دهد تا یک روز بیشتر دوام بیاورد. شادی اش شکستنی است، خوشبختی اش کم دوام است، لبخندش شیشه ای است.
"5 تا برادر بودیم. من از همه کوچک تر بودم با فاصله سنی زیاد. 19 ساله که بودم، یکی از برادرهایم در تهران یک شرکت حمل و نقل ماشین راه انداخت. من هم آمدم پیشش تا کار کنم. درآمدم خوب بود، برای خودم ماشین و خانه مستقل گرفتم. تنها زندگی می کردم. می خواستم چند وقت که گذشت، خودم یک شرکت راه بیندازم. با چند تا از راننده ها دوست شدم، اما بیشتر وقت ها تنها بودم. خیلی طول کشید که با فضای تهران اخت شدم. با یکی از راننده ها گاهی حشیش می کشیدیم. می گفت توهم می دهد و من می خواستم ببینم توهم چه طوری است. حشیش که می کشیدم روحیه ام انگار بهتر می شد. شنگول می شدم. برای چند ساعت انرژی داشتم. سیگار و حشیش همیشه توی جیبم بود تا این که یک بار در خانه یکی از همان راننده ها پیشنهاد کرد یک پک از شیشه بزنم. نه بو داشت نه مزه. شیشه ها را ریخته بود توی چراغ ماشین و می کشید. یک پک زدم. این بار اول بود."
در سیستم اعصاب مرکزی، رشته های عصبی مستقیم به هم وصل نیستند. بین انتهای سلول قبلی با ابتدای سلول بعدی فضای بسیار کوچکی وجود دارد که به این فضا در اصطلاح پزشکی سیناپس می گویند. برای این که یک سلول عصبی بتواند پیامی را به سلول دیگر انتقال بدهد، باید از انتهای خود ماده ای به داخل این فضای کوچک ترشح کند. این ماده روی گیرندهایی که ابتدای سلول بعدی قرار دارند می نشیند و به این ترتیب پیام منتقل می شود. در سیستم عصبی انواع زیادی از این ماده وجود دارد که ترشح هر کدام منجر به علائم خاصی می شود. دوپامین و سروتونین دو نوع از این ماده هستند که مصرف شیشه یا مواد محرک باعث افزایش ترشح آنها در مغز می شود و اگر در نسبت ترشح آنها اختلال ایجاد شود، معتادی هایی مثل افسردگی یا دوقطبی ایجاد می شوند. آنهایی که رو به مصرف شیشه می آورند دنبال احساسی هستند که از ترشح این مواد ایجاد می شود یعنی خوشی و لذت زیاد. همین طور هم می شود، چون کسی که به مصرف شیشه رو می آورد، اولش علائم خیلی خوبی را تجربه می کند. تجربه های لذت بخش با شدت بیشتری احساس می شوند. قدرت تمرکز و اعتماد به نفس بشدت بالا می رود و مصرف کننده خطر را از خود دور می داند. حس می کند هیچ چیز نمی تواند آزارش بدهد. همین موقع است که به دیگران هم علاقه پیدا می کند. مهربان و صمیمی و خلاقیتش زیاد می شود. اگر تا دیروز نمی توانست یک خط شعر حفظ کند، شاعر می شود. دست و دلباز می شود. وقتی حس می کند دیگر خوشی از این بیشتر نمی شود، تصمیم می گیرد خوشی اش را زود به زود تمدید کند. بعد هم که دیگر این همه خوشی برایش کم است. می خواهد همیشه خوش باشد. این است که مصرفش را زیاد می کند.
پرواز شیشه ای
"روی ابرها بودم. خواب نداشتم. با این که وقتی می رسیدم خانه ساعت از 10 گذشته بود، خیال می کردم اول صبح است. تازه شروع می کردم به تفریح. تفریحم این بود که زنگ بزنم به رفقا و بکشانمشان خانه. بعد تازه می توانستیم برای بقیه اش تصمیمی بگیریم. خیلی ها من من می کردند و نمی آمدند. می خواستند بروند سرکار و بهانه کم خوابی را داشتند، اما من هیچ حس نمی کردم که آدمیزاد باید 8 ساعت در روز بخوابد. اگر کسی نمی آمد خودم تنهایی می نشستم پای تلویزیون. این کانال و آن کانال. بعد هم که برنامه ها تمام می شد فیلم نگاه می کردم. چشم هایم باز باز بود انگار نه انگار که سپیده دارد سر می زند. گاهی می شد تا 72 ساعت نخوابم. اندازه فیل می خوردم. دلم خوردنی های تازه می خواست. از همه طعم ها و رنگ ها خوشم می آمد و دنیا به نظرم رنگین کمان 7 رنگی بود که همه چیزش سر جایش بود. فکر می کردم چه چیزهای قشنگی هست در این دنیا که من می خواهم تجربه شان کنم. لذت و خوشی و خنده… چیزهایی که قبلا کم بود. از بالا که به شهر نگاه می کردم، حس می کردم می توانم روی تمام شهر پرواز کنم. خسته نمی شدم از حرف زدن. حالا دیگر می توانستم به اندازه یک استاد دانشگاه درباره همه موضوع ها اظهارنظر کنم. این تازه مال چند ماه اولی بود که شیشه می کشیدم."
شیشه ای که در حال حاضر در بازار قاچاق مواد محرک ایران وجود دارد، بیشتر به شکل کریستال های ریز و شبیه شکر است که در تکه های کوچک یک لوله پلاستیکی جاسازی شده و سر و ته آن بسته می شود. این ماده به شکل های دیگر بلورهای شفاف و تیز و… هم عرضه می شود. نام اصلی این ماده آیس به معنای یخ است. این ماده وقتی در مجاورت حرارت قرار می گیرد، مثل یخ بخار می شود. شیشه از رده آمفتامین هاست و خاصیت محرکی دارد. مت آمفتامین که از مشتقات کلاسیک آمفتامین است، در آزمایشگاه های غیرقانونی از داروهای ساده و ارزان ساخته می شود. شیشه به شکل های مختلف خوراکی، تزریقی یا استنشاقی و تدخینی مثل سیگار استفاده می شود.
پرحرفی شیشه ای
"یک شب یکی از دوستانم همراه دوست دیگرش آمد که من او را نمی شناختم. خیلی زود با او صمیمی شدم. خواستم سرش را گرم کنم. یک فیلم گذاشتم توی دستگاه. هر 2 دقیقه یک بار فیلم را نگه می داشتم که برایشان توضیح بدهم چه اتفاقی دارد می افتد. شروع کردم به حرف زدن درباره شهری که داستان فیلم در آن اتفاق می افتاد. درباره جاهایی که هرگز نرفته بودم حرافی کردم. فیلم مزخرفی بود، اما من از همه چیزش خوشم می آمد. بعد دوست دوستم عصبی شد و رفت. دوستم هم بدجور نگاهم کرد و گفت که زده به سرم، اما من تازه چند روز بود که از 3 پک در روز رسیده بودم به نیم گرم. تندتند نفس می کشیدم و قلبم تندتر می زد. مرتب گرمم بود و یکدفعه عرق می نشست روی تمام تنم. همان روزها یک تکه زمین خریدم. خیال می کردم ظرف چند ماه آینده قیمت زمینم چند برابر می شود. چک کشیدم و یک مزدا انداختم زیر پایم. بعد خانه ام را عوض کردم. کلی وسیله و لباس خریدم. هفته ای یک بار امیر برایم شیشه می آورد. اولش هر گرم را 60 هزار تومان می داد. بعد گرانش کرد. شد گرمی 75 هزار تومان. هفته ای 300 هزار تومان می دادم به امیر. وضعم خوب بود. در یک شرکت حمل ونقل ماشین کار می کردم."
بدبینی شدید، کاهش شدید حافظه توهم های شنوایی و بینایی، جنون آنی و بسیاری اختلالات عصبی دیگر هم از عوارض شیشه است
شاید شنیده باشید که عده ای این ادعا را مطرح می کنند که شیشه تنها محرک است و اعتیاد جسمانی ایجاد نمی کند. در واقع، قاچاقچیان مواد با این شعار که شیشه مرفین ندارد پس اعتیادآور نیست، مصرف آن را تبلیغ می کنند، اما واقعیت این است که شیشه یک ماده محرک بسیار اعتیادآور است و حتی در بسیاری از مقالات پزشکی، قدرت اعتیاد زایی آن را بیشتر از مواد محرکی مانند کوکائین می دانند. کریستال پودری سفیدرنگ، بدون بو و تلخ است که براحتی در نوشابه های الکلی و غیرالکلی حل می شود، اما نباید این واقعیت را انکار کرد که اثرات اولیه شیشه به شکلی است که فرد را بسرعت به خود جذب می کند. در مراحل اول، شیشه تنها یک محرک بسیار قوی است که باعث رفع خستگی، احساس شادابی و سرخوشی می شود و در مراحل بعدی تبدیل به یک توهم زای بسیار شدید می شود و این توهم چنان شدید است که حتی خود مصرف کنندگان هم از توصیف آن عاجزند. در ماه های اول مصرف غالب آنها از لذت بردن بسیار زیاد، داشتن سطح بالایی از انرژی، خلاقیت فراوان ذهنی و… می گویند که تا مدت محدودی برایشان قابل کنترل است. ولی پس از گذشت مدت زمانی از مصرف، تمام این مسائل از کنترل مصرف کننده خارج می شود تا جایی که نه تنها کنترل این مسائل بلکه کنترل کوچک ترین مسائل حیاتی هم از اختیار او خارج می شوند و فرد مصرف کننده احساس می کند دیگر بدون مصرف شیشه قادر به انجام هیچ فعالیتی نیست یا انجام هیچ فعالیتی بدون مصرف شیشه برای او لذت بخش نیست. حالاتی مثل هیجان زدگی، بی تابی، تکلم صحیح و تند، کاهش خواب و اشتها و افزایش فعالیت های فیزیکی همچنان وجود دارد اما همه اینها مقدمه ورود به مراحل بعدی است .
لاغری شیشه ای
"بی خوابی هایم تمام شد. دیگر آنقدرها انرژی نداشتم، اما حس های عجیبی پیدا کرده بودم. فکر می کردم بوی رنگ ها را حس می کنم یا می توانم با سرعت 170 کیلومتر در خیابان ها رانندگی کنم. دیگر سر کار نمی رفتم. منتظر بودم تا پول زمینم برسد. هر روز برای خرج کردن پول ها نقشه می کشیدم. خیال می کردم همه برایم نقشه می کشند و هر روز به یکی از دوستانم زنگ می زدم تا بگویم که نقشه هایش را می دانم و دستش برایم رو شده. حوصله ام از توی خانه ماندن سر می رفت، اما دلم آنقدر تنگ بود که روزی چندبار می زدم زیر گریه. مصرفم رسیده بود به روزی یک گرم."
تقویت عضلات، آماده سازی بدن برای پذیرش انواع ورزش های مناسب برای بدنسازی، ایجاد انرژی فوق العاده و مقابله با چین و چروک پوست! اینها شعارهای جذابی هستند که ممکن است فروشندگان شیشه برای تبلیغ بیشتر کالایشان آن را در گوش مراجعه کنندگان به سالن های زیبایی و ورزشی بخوانند. اینجا جایی است که زن ها و جوانان پایشان می لرزد و به بهانه زیبایی و داشتن انرژی بیشتر فریب می خورند. با وجود این که فریب خوردن با چنین شعارهایی بعید به نظر می رسد، اما کارشناسی ها نشان داده اند مصرف شیشه برای لاغری در میان زنان با توجه به تبلیغات فروشندگان مواد، باعث افزایش استفاده از این ماده در میان آنان شده است. این در حالی است که مواد مخدری مانند شیشه باعث تضعیف بافت عضلانی، اختلال در سیستم عصبی و مغزی و از بین رفتن قدرت تمیز و تشخیص افراد می شود و در نهایت جز وابستگی و تخریب سیستم دفاعی بدن چیزی به همراه ندارد. کم کم همه چیز عوض می شود. به علت ترشح زیاد نوروترنسمیترها یعنی همان مواد بین سلول ها، بعداز مدتی انتهای اعصاب مغز تحلیل می رود و مغز دیگر نمی تواند روند طبیعی خود را داشته باشد. علائم بد مصرف شیشه آشکار می شوند و معتاد با این که علائم خوبی را تجربه نمی کند، به خاطر ترس از عوارض ترک شیشه، مصرفش را ادامه می دهد. دیگر از حالت های قبلی خبری نیست. افت حافظه، پرخاشگری و تهاجم، رفتارهای جنون آمیز و آسیب های قلبی و مغزی شروع می شود. ضربان قلب نامنظم می شود. کسی که شیشه می کشد، بشدت تحریک پذیر و پرخاشگر می شود و ممکن است دست به هر خشونتی بزند. اضطراب، گیجی، لرزش اندام ها و تشنج از عوارض دیگر مصرف شیشه است. بدبینی شدید، کاهش شدید حافظه، توهم های شنوایی و بینایی، جنون آنی و بسیاری اختلالات عصبی دیگر هم از عوارض شیشه است. آخر قضیه هم معلوم است؛ ایست قلبی و مرگ
!
درمان شیشه ای
"هیچ وقت به فکر ترک نیفتادم. حالم طوری بود که فکر می کردم ترک فایده ای ندارد، اما وقتی پولم تمام شد به فکر چاره افتادم. اولش به جای امیر رفتم سراغ زنی که شیشه پخش می کرد. شنیده بودم زن ها دلرحم ترند و کمتر پول می گیرند. چند وقتی از یک دختر جوان شیشه می گرفتم. ارزان تر می داد، اما من دیگر همانقدر هم پول نداشتم. رفتم به یک کلینیک که نزدیک خانه ام بود، اما آنها روی شیشه کار نمی کردند. معرفی ام کردند به مرکز ترک شیشه که تازه راه افتاده بود. رفتم پیش روانپزشک.
روانپزشک از دوران کودکی ام می پرسید و از رابطه ام با خانواده. می خواست ببیند من چه جور آدمی هستم. دستگیرم شد که آدم خیلی حساسی هستم و مقاومتم کم است. گفت خیالپردازم و منطقم قوی نیست. برایم جالب بود. اگر می خواستم درمانم کامل شود، باید هفته ای 2 بار می رفتم آنجا. یک ماه و نیم ادامه دادم، اما بعد نرفتم. راه دور بود و باید مدت های طولانی در اتاق انتظار می ماندم. اعصابش را نداشتم. دیگر نرفتم. کسی هم همراهم نبود. بعد یکی از انجمن های NA را پیدا کردم. 6 ماه است می روم آنجا، اما تازه اولش است." بیش از یک سال است که مرکز ملی مطالعات اعتیاد با توجه به زیاد شدن استفاده از شیشه، کلینیک پژوهشی درمان وابستگی به مت آمفتامین در درمانگاه مرکز ملی مطالعات اعتیاد راه اندازی کرده است. معتادان مراجعه کننده به این کلینیک پس از پذیرش و سیر مراحل تشخیصی، درمان های غیردارویی سرپایی دریافت می کنند و اگر لازم باشد، بستری ترک اعتیادمی شوند. جلسات درمانی هر هفته 2 بار است و 3 ماه طول می کشد. اما حقیقت این است که با توجه به دشواری های ترک شیشه وجود مراکز تخصصی ترک و درمان مصرف کنندگان ضروری است و وجود تنها یک مرکز در یک نقطه از تهران کافی نیست و انگیزه های معتادان به شیشه را برای درمان کم می کند. این در حالی است که به گفته مسوولان نیروی انتظامی و درمانی، گرایش به این ماده بیشتر شده است و لازم است اقدامات پیشگیرانه و درمانی همزمان انجام شود. از یاد نبریم که تاکنون پروتکل درمانی یا دارویی مشخصی برای بهبود این معتادان پیدا نشده و این ضرورت وجود مراکز معتبر را برای درمان این معتادان ضروری تر می کند.
شناخت معتاد
بصورت خلاصه و ساده، اعتیاد یعنی "وابستگی به مواد به گونه ای که کاملاً مضر به حال شخص و اجتماع باشد." درینجا "مواد" به هر نوع ترکیب کیمیایی که باعث تغییر در فعالیت مغز شود، گفته می شود. این تغییر می تواند به صورت هیجان، افسردگی، رفتار نابهنجار یا غیرعادی، عصبانیت ها یا اختلال در قضاوت باشد.
مواد مخدر بیشتر از مشتقات تریاک (opium) هستند که شامل مورفین، کودئین و مواد نیمه سنتز شده از آنها مانند هروئین می شود. اصطلاح اپیوئید (opioid) اصطلاحی است گسترده تر که تمامی آگونیستها (agonists) و آنتاگونیستهای (antagonists) را که فعالیت مشابه مورفین دارند (مانند پپتیدهای اپیوئیدی طبیعی از جمله آندورفینها را) شامل می شود.
از تریاک در تولید هیرویین و مورفین استفاده می شود
گاهی اوقات به اپیوئیدها اصطلاح مخدر اطلاق می گردد، چرا که این مواد خواب آلودگی یا حالت شبه رویا که به آن چرت زدن نیز گفته می شود ایجاد می کنند.
گروههای مختلف مواد ( براساس اثرات ناشی از آن)
۱ . مواد مخدر (افیونی)
۲ . حشیش (چرس) و ماری جوانا
۳ . مواد محرک سیستم عصبی
۴ . مواد کندساز سیستم عصبی
۵ . مواد توهم زا
۶ . مواد استنشاقی
۷ . سگرت و نیکوتین
۱- گروه مواد مخدر
این گروه شامل تمام موادی است که خاصیت گیج کننده، بی حسی، بی دردی، و تخدیر کننده دارند. این مواد می توانند طبیعی یا صنعتی باشند. مواد مخدر طبیعی از مشتقات تریاک می باشند (سوخته) مورفین، کودئین و هروئین از ترکیبات نیمه صناعی تریاک و متادون و پیتدین جز مواد مخدر صناعی می باشند.
اثرات مصرف مواد مخدر
ـ مواد مخدر روی مغز تاثیر می گذارد: تفکر را کند کرده و واکنش را آهسته می سازد. باعث ایجاد احساس شادی موقت و خیالبافی می گردد.
ـ مواد مخدر روی بدن تاثیر می گذارد: باعث احساس رخوت و شل شدن عضلات، ضعیف شدن تنفس، کاهش ضربان قلب و فشار خون می گردد. کاهش اشتها، قبضیت، دلبدی و استفراغ از تاثیرات آن بر بدن است.
ـ مواد مخدر باعث مرگ می گردد.
ـ مواد مخدر به شدت اعتیاد آور است.
– مواد مخدر باعث اختلالات جنسی می گردد.
ـ مواد مخدر باعث تغییرات ظاهری نامناسب می شود. رنگ جلد افراد معتاد به مواد مخدر کدر و لب های آنها تیره می شود.سوءتغذیه ناشی از کاهش اشتهای افراد بوده و معمولاً سبب کاهش عضلات و وزن می شود.
ـ مواد مخدر باعث اختلالات روانی می گردد: مواد مخدر باعث ایجاد اختلالاتی مانند افسردگی، شیدایی یا مانیا و یا مخلوطی از آنها می گردد. این علائم به صورت تحریک پذیری، بالارفتن خلق (خوشحالی بیش از حد و غیرعادی) و افسردگی دیده می شود. افراد معتاد دچار اختلالات خواب نیز می گردند.
ـ معتادان تزریقی به امراض خطرناکی مبتلا می شوند. تزریق مواد مخدر موجب ایجاد امراض وخیمی مثل ایدز، هپاتیت B و هپاتیت C و سایر امراض میگردد. این امراض به شرکای جنسی و نوزادان آنها نیز منتقل می شوند. انتانی (یا میکروبی شدن) نسج قلب و امراض جلدی در این افراد شایع است.
هیرویین از مشتقات تریاک است که در چند دهه اخیر بصورت فزاینده ی در افغانستان استفاده می شود
علایم مصرف مواد مخدر
ـ سرخوشی، گیجی، اختلال فعالیت روانی، کاهش تنفس، تنگ شدن مردمک چشم، دلبدی و استفراغ
علائم مسمومیت با مواد مخدر:
ـ تنفس کم عمق و سطحی
ـ مردمک های خیلی کوچک
ـ پوست سرد
ـ تشنج و بیهوشی
ـ مرگ
علائم عدم استفاده از مواد مخدر (علایم ترک) در فرد معتاد:
ـ درد شدید عضلات
ـ لرزه
ـ بی قراری
ـ آبریزش بینی و چشم ها
ـ تعریق
ـ اسهال
ـ به هم خوردن وضع خواب
۲- گروه (چرس) حشیش و ماری جوانا
این گروه از مواد از زمان های دور مصرف می شده و از گیاه شاهدانه به دست می آید. قسمت های مختلف آن برای تهیه موادی که حشیش (چرس) و ماری جوانا از آن جمله هستند، استفاده می شوند.
چرس را دود کرده یا با روشهای مختلف می خورند. شکل چرس به صورت ماده ای خمیری و سیاه تا قهوه ای است. ماری جوانا به شکل بوته خرد شده وجود دارد.
علائم مصرف حشیش و ماری جوانا:
ـ سرخی چشم ها
ـ نبض و ضربان سریع قلب
ـ افزایش اشتها، خشکی دهان
ـ سرگیجه و عدم تعادل
ـ توهم داشتن و هذیان ( دیدن و شنیدن یا ادراک چیزهایی که وجود ندارد)
ـ اضطراب
ـ اختلال توجه، تمرکز، حافظه و قضاوت
مصرف چرس نیز روز به روز گسترده تر می شود، بخصوص در میان نوجوانان و جوانان
علائم قطع مصرف:
توجه: در صورت قطع مصرف پس از مصرف دراز مدت، این علائم پس از چند ساعت ایجاد می گردد و ۴ تا ۵ روز ادامه می یابند:
ـ تحریک پذیری، بیقراری و اضطراب، لرزش دست، کاهش انرژی، بی اشتهایی، ومیل شدید به مصرف
۳ . مواد کند ساز سیستم عصبی
این مواد عموماً عملکرد دستگاه عصبی را کند می سازند و شامل دواهای مسکن خواب آور و الکل می باشند. دیازپام ، فنوباربیتال، آلپرازولام (زاناکس) لورازپام و … از این گروه می باشند.
علائم مصرف این مواد:
ـ آرامش و خواب، ضعف هماهنگی در حرکات، اشکال قضاوت و تمرکز، سخنان بریده بریده و تاری دید.
در صورت عدم مصرف علایم عبارتند از:
ـ اضطراب، بی خوابی، احساس ضعف و دلبدی، افزایش حرارت بدن، آشفتگی روانی، توهم و تشنج
دواهای خواب آور و ضداضطراب مثل آلپرازولام هم اعتیادآور اند و هم توسط معتادان مورد سوءمصرف قرار می گیرند
گروه مواد محرک (مثلا کوکایین)، مواد توهم زا (مانند LSD) و مواد استنشاقی نظر به محدویت مصرف یا نبود آنها در بازار مواد مخدر افغانستان درینجا ذکر نگردیده اند.
"نی" گفتن را بیاموزیم
همه ما روزی به دنیا آمده ایم، به تدریج رشد کردیم، و با حمایت والدین یا دیگر افراد بزرگ شدیم. به یاد بیاوریم که والدین مان در هنگام انجام هر کاری مراقب بودند و به یاد آوریم که آنها بسیاری از تصمیمات را تائید یا رد می کردند. اکنون ما تکامل یافته ایم و به تدریج این وظایف را به عهده گرفته ایم. بنابراین چون ما مسئول مراقبت از خودمان شده ایم ما مسئول هستیم که در مواقع مورد نیاز بگوئیم "نی"
چگونه به مصرف مواد "نی" بگوییم؟
۱ . شرایط را درک کنید. متوجه باشید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
۲ . در ذهنتان دلایل خود برای "نه" گفتن را مرور کنید. مصرف مواد غیر قانونی است. به مغز و بدن شما صدمه می رساند و درنهایت شما را گرفتار می نماید.
۳ . وقتی می گویید "نه"، این "نه" گفتن شما در موقعیت صحیح نشان دهنده قدرت شماست.
۴ . پیشنهاد دیگری بدهید. اگر طرف مقابل دوست شماست و میخواهید دوستی تان را ادامه دهید، پیشنهادات دیگری برای گذراندن وقت ارایه دهید، مثلا رفتن به سینما، پارک، بازی و ورزش و…) اگر طرف مقابل شما به نه گفتن شما احترام نمی گذارد، پس بدانید که او دوست شما نیست.
۵ . محل را ترک کنید. اگر فرد مقابل شما دوست شما نیست یا به پاسخ منفی شما احترام نگذاشته و اصرار می کند، آنجا را ترک کنید.
توصیه شما به دیگران برای ترک اعتیاد
ـ خطرات و عواقب مصرف مواد را برای او توضیح دهید.
– به او بگویید که با ترک اعتیاد، عوارض جسمی به زودی برطرف می شوند. – برایش توضیح دهید که ترک اعتیاد غیرممکن نیست.
– دوستتان را مطمئن کنید که با تصمیم قطعی، می تواند موفق شود.
ـ به او یادآوری کنید که هر چه زودتر اقدام کند.
ـ از او بخواهید از خانواده و نزدیکان کمک بگیرد.
ـ او را مطمئن سازید که با ترک اعتیاد، دوستان جدیدی پیدا می کند.
ـ فرد را به کوشش برای ترک تشویق کنید تا حتی در صورت عدم موفقیت، قبلی باز هم تلاش کند.
ـ او را به یکی از مراکز معتبر درمان اعتیاد راهنمایی کنید.
عوارض اعتیاد از جنبههای گوناگون
اعتیاد خسارات و هزینه های بسیاری را به جامعه تحمیل می کند. بنابراین، عوارض ناشی از اعتیاد شامل عوارض فردی، خانوادگی، شغلی، اجتماعی و اقتصادی می باشد.
۱- عوارض اعتیاد بر سلامت جسمی و روانی فرد
• آسیب ها یا صدمات عضلات
• اختلالات کبدی و کلیوی
• عفونت های خطرناک (ایدز، هپاتیت)
• امراضی مزمن تنفسی
• اختلالات قلبی ـ عروقی
• سکته های قلبی و مغزی
• آتروفی مغزی
• ناتوانی جنسی و عقیمی
• اختلالات خواب
• افسردگی
• اختلالات روانی شدید و پایدار
۲- عوارض خانوادگی
• خشونت در خانواده شامل کودک آزاری و همسر آزاری
• غفلت از فرزندان
• مشکلات تحصیلی، اختلالات روانی و خودکشی فرزندان
• نابسامانی و آشفتگی خانواده
• محدودیت در روابط سالم خارج از خانواده
• پایین آمدن سطح اقتصادی و اجتماعی خانواده
• بی کفایتی در سرپرستی خانواده
• طلاق
۳- عوارض شغلی
• پایین آمدن اعتبار فردی و موقعیت شغلی
• وقوع حوادث حین کار
• غیرحاضری از کار
• کاهش کارایی و کارآمدی و موثریت در کار
• اخراج و بیکاری
۴- عوارض اقتصادی
• خسارات ناشی از کاهش نیروی مولد و افزایش نیروی مصرف کننده جامعه
• هزینه های تحمیل شده به نیروهای امنیتی و جمع آوری امکانات لازم برای مبارزه با جرایم مستقیم و غیر مستقیم ناشی از مواد مخدر
• صرف وقت محاکم و نیروهای قضایی
• هزینه نگهداری مجرمین مواد مخدر و معتادان در زندان ها
• هزینه مراکز بازپروری و کلینیک های ترک اعتیاد
• هزینه و خسارات ناشی از مراقبت های صحی شامل شفاخانه ها و کلینک ها
اعتیاد حوزه های مختلف فردی و اجتماعی شخص را متاثر می سازد
۵- عوارض اجتماعی
• ضعف پای بند به اصول اخلاقی، اجتماعی، و معنوی
• انواع جرایم مثل سرقت، فحشا، خشونت، تجاوز و قتل
• افزایش مشاغل کاذب و بیکاری
• بی خانمانی و فقر
علایم شک به اعتیاد نوجوان
علائمی که می توانند ما را به مصرف و اعتیاد فرزندمان مشکوک کنند بسته به مدت شروع مصرف و نوع ماده مصرفی می توانند متفاوت باشند.
مصرف مواد در بسیاری از موارد باعث تغییر برخی از صفات شخصیتی شخص می شود. مثلا نوجوانی که مدت ها گوشه گیر بوده و تمایلی به برقراری ارتباط نداشته، به طور ناگهانی تمایل زیادی به جمع های دوستانه پیدا می کند، پرحرف می شود ، دوستی های جدیدی برقرار می کند و… مصرف مواد می تواند بر عملکردهای تحصیلی شخص موثر باشد.
برخی از شاگردان و محصلین در تعلیم و تحصیل خود مشکل پیدا می کنند، در حالی که برخی دیگر به خصوص در شروع مصرف، عملکرد تحصیلی شان به طور ناگهانی افزایش می یابد. شخص در مقابل کارخانگی بی مسئولیت می شود. دیر سر صنف حاضر می شود و ممکن است بی قراری زیادی در صنف نشان دهد.
بی حوصلگی، پرخاشگری، اضطراب، بی قراری، تمایل به پنهان کاری و… از علائم دیگری هستند که در رفتارهای نوجوانان و جوانان قابل توجه هستند. مصرف مواد می تواند عوارض جسمی قابل توجهی در فرد ایجاد کند.
یکی از بارزترین نشانه ها، تغییر دوره های خواب و خوابیدن در روز است. مثلا فرد ممکن است تا نیمه شب بیدار بماند، در حالی که روز بعد تا ظهر بخوابد. در مصرف برخی مواد مثل موادمخدر، افزایش زیادی در خواب فرد ایجاد می شود، در حالی که در مصرف بعضی مواد دیگر مثل شیشه و یا مواد محرک دیگر، میزان خواب کاهش چشمگیری پیدا می کند. به طوری که ممکن است شخص تا ۷۲ساعت نتواند بخوابد.
تغییر اشتها، کاهش وزن، ریزش مکرر آب از چشم ها و لرزیدن تمام بدن همگی علائمی هستند که می توانند نشانه ای از مصرف مواد باشند. اطلاع والدین از عوامل زمینه ساز اعتیاد در جوانان، مواد خطرناک و غیرقانونی و ابزار، روش ها، ویژگی و علائم مصرف این مواد از مهم ترین راهکارهای مقابله با اعتیاد است.
اعتیاد به مواد مخدر ، به عنوان نابسامانی اجتماعی ، پدیده ای است که آن را " بلای هستی سوز " نام نهاده اند؛ زیرا ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی می گردد و سلامت جامعه را به مخاطره می اندازد و هر سال این بلای خانمان برانداز، قربانیان بی شماری را در آغوش سرد خاک می افکند.
اعتیاد به مواد مخدر تقریباً پدیده نوظهوری است که از عمر آن شاید بیش از صد و پنجاه سال نمی گذرد. البته مصرف مواد مخدر و حتی عادت و نیز استعمال تفننی بدان ، تاریخی طولانی دارد . لیکن از قرن نوزدهم به بعد است که به سبب تاثیر فراوان بر جنبه های متفاوت زندگی اجتماعی انسان ها ، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد را به عادت کردن ، خوگرفتن ، خوگرشدن ، و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنی نموده اند. به عبارت دیگر ، ابتلای اسارت آمیز به ماده ی مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان آور شمرده شود ، اعتیاد نام دارد . اصطلاح اعتیاد به سهولت قابل تعریف نیست ، اما عواقب آن به صورت های مختلف نظیر کم شدن تحمل و وابستگی شدید هویدا می شود .
در طب جدید به جای کلمه ی اعتیاد ، وابستگی به دارو به کار می رود که دارای همان مفهوم ولی دقیق تر و صحیح تر است . مفهوم این کلمه این نیست که انسان بر اثر کاربرد نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا می کند، به طوری که بر اثر دستیابی و مصرف دارو ، احساس آرامش و لذت به او دست می دهد؛ بلکه به این معناست که فرد با نرسیدن دارو به خماری ، دردهای جسمانی و احساس ناراحتی و عدم تامین دچار می شود.
سازمان بهداشت جهانی ، ماده ی مخدر را این گونه تعریف می کند: " هر ماده ای که پس از وارد شدن به درون ارگانیسم بتواند بر یک یا چند عملکرد از عملکردها تاثیر بگذارد ، ماده ی مخدر است." این تعریف مصرف کنندگان مواد مخدر را افرادی غیر طبیعی و منحرف می داند و براساس آن مخدرهایی نظیر توتون و مشروبات الکی و همچنین مخدرهای غیرقانونی مانند هروئین و ال . سی . دی را در بر می گیرد .
معتاد کیست؟
"معتاد کسی است که بر اثرمصرف مکرر و مداوم، متکی به مواد مخدر یا دارو شده باشد، "یا به عبارت دیگر" قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر، معتاد شناخته می شود."
از نظر آسیب شناسی ، هر دارویی که پس از مصرف چنان تغییراتی را در انسان به وجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد، آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف می کند معتاد شناخته می شود.
بنابراین ، معتاد به کسی می گویند که در نتیجه ی استعمال متمادی دارو در بدن وی حالت مقاومت اکتسابی ایجاد شده ، به شیوه ای که استعمال مکرر آن موجب کاسته شدن تدریجی اثرات آن می گردد. از این رو، پس از مدتی شخص مقادیر بیشتری از دارو را می تواند بدون بروز ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن وی نرسد، اختلالات روانی و فیزیکی در او ایجاد می شود.
انواع اعتیاد
با توجه به تعریف اعتیاد که قبلاً به آن اشاره شد، انواع اعتیاد را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
1- اعتیاد مجاز: به وابستگی و تداوم در مصرف موادی که به عنوان دارو شناخته شده و به طور طبیعی یا مصنوعی به دست می آید، اعتیاد مجاز می گویند که معمولاً شامل بسیاری از مواد است که با تجویز پزشک یا اغلب خودسرانه مصرف می شود. اعتیادهای مجاز به نوبه خود به دو دسته تقسیم می شوند.
الف) اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و مصنوعی که به عنوان دارو شناخته می شوند.
ب) اعتیاد به موادی مانند تنباکو، سیگار و نظایر آن که تنها از دیدگاه روانی عادت آور است و تداوم مصرف را ایجاد می کند.
2- اعتیاد غیر مجاز: وابستگی فرد به مصرف همیشگی مواد مخدر و بهره گیری ازعواملی که بنا بر قوانین کشوری یا بین المللی ( شرعی و مدنی ) غیرقانونی شناخته می شود، اعتیاد غیر مجاز می گویند. این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه شرعی ، پزشکی ، بهداشتی ، روانی و اجتماعی ، غیر مجاز تلقی می شود.
فرایند اعتیاد
اعتیاد به هر شکلی که باشد، معمولاً طی یک فرایند سه مرحله ای انجام می گیرد، این مراحل عبارت اند از:
1- مرحله آشنایی:در این مرحله شخص در اثر مسامحه یا تشویق دیگران یا میل به انجام یک کار تفریحی یا کنجکاوی یا علل دیگر مانند کسب لذت ، به مصرف مواد مخدر آشنا می شود.
2- مرحله میل به افزایش مواد: در این مرحله ، بدن هر روز به مواد بیشتری نیاز پیدا می کند و بعد از مدت ها استفاده نامرتب از موادمخدر، شخص دچار شک و تردید شده، برای رهایی از آن با امیال خود دست به مبارزه می زند.
3- مصرف اعتیاد( بیماری): در این مرحله، بعد از شک و تردید و شاید مدتی ترک اعتیاد ، شخص سرانجام به مرحله اعتیاد واقعی می رسد که اگر مواد مخدر ، کم یا بدون رعایت ترتیبات لازم ناگهان قطع شود عوارض جسمانی و روانی در او ایجاد می شود.
مصرف هروئین به سرعت موجب اعتیاد می شود. تریاک پس از مصرف دارو و حدود یک ماه متوالی به چنین مرحله ای می رسد. اما اعتیاد به الکل مستلزم مصرف آن به مدت طولانی تر است.
شخصیت معتاد
شخصیت فرد به ساختار روانی او بستگی دارد. شخصیت با توجه به برخی عوامل ساختاری ثابت، که با پایان بلوغ برای همیشه شکل می گیرد، تعریف می شود و فرد خواه بیمار باشد خواه سالم، ساختار بنیادی شخصیتش هرگز تغییر نمی کند.
بین شخصیت و اعتیاد رابطه متقابل وجود دارد ؛ یعنی فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها و شکست ها، ناتوانی در برخورد با مسائل و ناکامی در زندگی، عدم ثبات عاطفی و ناملایمات دیگر به اعتیاد رو می آورد و اعتیاد نیز به نوبه خود موجب از بین رفتن انسجام روانی و هیجانی شخص می شود. بدین ترتیب بین اعتیاد و شخصیت ، دور باطلی ایجاد می گردد که مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی، یعنی ایجاد اراده و روحیه ای قوی و آسیب ناپذیر است و بالاخره، به دلیل فساد بافت های مغزی که از مصرف مواد مخدر به وجود می آید، شخص کنترل حرکات خود را از دست داده، آمادگی آسیب رسانی به خود و دیگران را پیدا می کند. از این رو، به موازات افزایش معتادان، سرقت ها و انحرافات اجتماعی و اخلاقی نیز روز افزون می شود.
شناخت شخصیت و ویژگی های رفتاری معتادان به منظور مبارزه با اعتیاد و نیز پیشگیری و درمان آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعتیاد دگرگونی هایی در خلق و خوی معتاد به وجود می آورد که از احوال ظاهریش می توان بدانها پی برد.
تشخیص معتاد
معمولاً خود معتاد اعتراف می کند که معتاد است و نیاز به ماده مخدر دارد . با این حال ، برخی تغییرات روانی ، اجتماعی و رفتاری می تواند ما را در شناخت" معتاد" یاری دهد.در زیر به چند مورد از این تغییرات اشاره می شود:
1- معتاد دارای ظاهری ضعیف ، فرتوت و پژمرده رنگ ، چهره تیره و کدر، دندان های پوسیده و زرد رنگ است.
2- تنگ بودن مردمک چشم، احتمال اعتیاد را می رساند، ولی نشانه ای قطعی نیست.
3- وجود دوره های بی قراری ، تحریک پذیری و عصبانیت و اضطراب که تقریباً به طور ناگهانی جای خود را به سرخوشی و رضایت آشکار و آرامش می دهد.
4- تمایل به کناره گیری از بستگان به ویژه والدین ، برادر و خواهر و اشتیاق به افزایش معاشرت با دوستان مشکوک و جدید.
5- تغییر ساعات خواب ، دیر خوابیدن در شب و دیر بیدار شدن در صبح.
6- بالا رفتن هزینه های شخصی و درخواست مکرر پول از والدین و دیگران.
7- بستن در اتاق به روی خود برای مدت طولانی تا تغییر احوالش بر دیگران معلوم نشود.
8- بی توجهی به ظاهر خود و داشتن موهای ژولیده و لباس های کثیف و افزایش رفت و آمدهای ظاهراً بی مقصد و مشکوک.
9- خواب آلوده و افسرده بودن همراه با شادابی بسیار زودگذر.
10- بیش از حد معمول در دستشویی بودن.
11- پرگو و یاوه گو شدن، دروغ گویی و دادن وعده های بی اساس.
12- استعمال داروهای ویژه اعصاب یا نیروبخش و خواب آور و پیدا شدن وسایل مشکوک استعمال مواد مخدر در محیط زندگی معتاد.
13- بی توجهی، بی علاقگی و بی تفاوتی نسبت به کار و گریزان بودن از انجام کارهای بدنی، به ویژه ورزش.
عوارض اعتیاد
ویژگی شخصیتی معتادان را که در واقع از عوارض اعتیاد ناشی می شود، می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:
الف) عوارض جسمانی
اگر مصرف روزانه معتاد متوقف گردد و از ده تا دوازده ساعت تجاوز کند، به عوارض جسمی و ناراحتی های عصبی، اضطراب ، بی قراری، عطسه، ریزش مکرر آب از بینی و چشم، ناراحتی عضلانی شدید در ستون فقرات، دل درد و دل پیچه، بی اشتهایی، استفراغ مکرر، لاغر شدن و کم شدن وزن مبتلا می گردد.
آثار زیان آور تریاک و مواد مخدر:
1- تریاک و مشتقات آن دندان ها را کثیف و آسیب پذیر کرده ، مخاط دهان را ملتهب می سازد و موجب نقصان ترشحات غدد بزاقی می گردد.
2- ورود مرفین یا هروئین به بدن کار دستگاه عصبی را در سطوح مختلف تغییر می دهد و در صورت تداوم، دستگاه آن را به بدکاری مزمن و دایمی سوق می دهد.
3- مواد افیونی موجب تنبل شدن کبد گردیده، راه ریختن صفرا به روده را منقبض و تنگ می کند و چون ترشحات پانکراس به خوبی در روده ها نمی ریزد، یرقان ایجاد می شود و اثرات ناگواری بر دستگاه گوارش دارد.
4- کلیه در اثر مصرف مواد مخدر دچار ورم یا نفریت می گردد و این اثرات منجر به تکرار ادرار از یک سو و اشکال در دفع ادرار و یا ادرار توام با درد از سوی دیگر می شود.
5- استعمال مواد مخدر سبب کم یا متوقف شدن میل جنسی می شود. زنان معتاد خیلی زود نازا می شوند و در زمان بارداری با احتمال سقط جنین مواجه خواهند بود.
6- مواد مخدر، تارهای صوتی حنجره را تحریک کرده، به التهاب مزمن می انجامد و در نتیجه آهنگ صوتی معتاد غیر طبیعی می شود . به علاوه گاه بیماری برنشیت مزمن و آسم را در پی داشته، ریه ها به محیط سازگاری برای بروز سل تبدیل می شوند.
7- چنانچه دود تریاک ریه را پر کرده ، باعث شود که اکسیژن لازم به خون نرسد تپش قلب، تنگی نفس، و دَوَران سر ایجاد می شود.
8- از عوارض دیگر می توان خشکی پوست، قرمز شدن، بالا رفتن حرارت پوست در نقاط مختلف بدن و شکننده شدن ناخن ها و به طور کلی ضعف عمومی را نام برد.
ب) عوارض روانی:
معتاد فاقد تعادل روانی است و لاابالی گری، عدم توجه به اصول و مقررات جامعه، تسلیم شدن در برابر پیشامدها ، ضعف اراده، بی توجهی به مسئولیت های فردی و اجتماعی، از خصوصیات رفتاری شخص معتاد است.
معتادان از لحاظ عاطفی نابالغ، عصیانگر، بی قرار و دارای احساسات خصومت زا هستند. همچنین اینان افرادی مضطربند که احساس بی کفایتی و تنهایی می کنند.
ج) عوارض اجتماعی:
معتادان نه تنها مولد و سازنده نیستند، بلکه مصرف کنندگانی هستند که غیر از ضرر اجتماعی ، هنری ندارند. فرد معتاد نسبت به اعضای خانواده خود احساس مسئولیت نمی کند. موقعیت اجتماعی او متزلزل است ، به دیگران اعتماد ندارد و برآوردن نیازهای خود را مقدم بر دیگران می داند. روابط اجتماعی معتاد بسیار سطحی و تصنعی بوده، به ندرت می تواند پیوندهای مستحکم عاطفی و وفاداری و تعهد داشته باشد. چنین فردی فقط برای کسی که بتواند برای او مواد مخدر تهیه کند ، اهمیت قائل است.
ارتکاب جرایمِ معتادان به علت ضعف روابط انسانی هر روز بیشتر می شود وبه همین دلیل اعتماد عمومی و اهمیت اجتماعی به خطر می افتد. زیرا اکثر معتادان ناگزیر برای تامین مواد مخدر به راه های نادرست نظیر دزدی، تجاوز به دیگران و آدمکشی روی می آورند.
شناخت شخصیت و طرز رفتار معتادان
معتادان از گروههای مختلف اجتماعی واقتصادی هستند ، چون هم افراد مرفه و هم افراد فقیر معتاد می شوند ، و هم افراد بیکار ،هم آنانی که پایگاه اجتماعی خوبی دارند معتاد می شوند و هم آنانی که موقعیت اجتماعی جالبی دارند ،بنابراین ، در این گونه مواقع افراد از هر طبقه اجتماعی و اقتصادی ممکن است معتاد شوند حتی میمون در آزمایشگاه معتاد می شود ، افراد معتاد یعنی کسانی که به این بیماری اجتماعی مبتلا شده اند اغلب به ارتکاب جرم می پردازند ، چون برای تامین مواد مورد نیاز خود به پول احتیاج دارند و این پول رابایداغلب از راه نامشروع تامین کنند و به همین علت به ارتکاب جرم می پردازند . افراد معتاد به مقررات وقوانین اجتماعی بی توجهند و اغلب قانون شکنند . در مناطق جرم خیز و پرجمعیت و کثیف شهر زندگی می کنند و محیط زندگیشان بیشتر غیر اخلاقی است .
به هیچ کس و هیچ چیز وفادار نیستند و تنها سعی آنان به دست آوردن مواد مورد نیازشان است از هر طریقی و به هر شکلی که امکان پذیر باشد . بیشتر لذت طلب و خشن هستند و حتی بعد از مصرف از هر کار و هر چیزی لذت می برند ولی در عین حال زودرنج و خشن هستند واز اطرافیان توقع زیادی دارند ،از لحاظ عاطفی در برابر هیچ کس و هیچ چیز مسئولیت احساس نمی کنند و همیشه مردم بویژه اطرافیان خود را مسئول رفتار خویش می دانند ، همواره یک نوع مکانیسم دفاعی در برابر دیگران دارند و همیشه در حال اعتراض هستند .[1]
به نقل از کتاب اعتیاد مهم ترین یافته ها ونتایج بدست آمده از آزمون رور شاخ چنین بوده است که معتادان از عاطفه کافی در زندگی برخوردار نبوده و زندگی آنان سطحی و کلیشه ای و توام با خیالبافی بوده است . به هر حال مولفان با توجه و علاقه بیشتری به طبقه بندی معتادان و گروه کنترل پرداخته اند . این طبقه بندی به ترتیب نامگذاری شده اند :
اسکیزفرنی بارز
این بیماران ویژگیهای نظیر عاطفه سطحی ،اختلالات فکری اسکیزوئید ، هذیان و رفتاری منفصل از جامعه را از خود نشان داده اند .
اسکیزوفرنی اولیه ( مقدماتی )
این بیماران به عنوان افرادی که در حال کشمکش در جهت یک جریان فعال ، گسیختگی و بی سازمانی توصیف شده اند که در طی این جریان اضطراب بی حدی را که به زمینه های تضعیف شده اعتماد به نفس وعدم کفایت آنان مربوط می شود تجربه کرده اند.
تمایلات پارانوئیدی ( همراه با سوء ظن ) و اختلالات اولیه فکری نیز در مورد این گروه ثبت شده است . با وجود کوششهای معنوی که این افراد در جهت دستیابی به اهداف قراردادی در زمینه کار ، ازدواج و تحصیلات خود بعمل آورده اند ، با وجود این در انجام وظایفشان در برقراری ارتباطات مطلوب ومناسب ، ناموفق بوده اند ، برداشتی که این افراد از واقعیت داشته اند ، ضعیف و سطحی بوده است .
اختلال شخصیت همراه با تمایلات مسلط بزهکاری :
بطور کلی این قبیل بیماران افرادی عصیانی با حالتی آمرانه و تدافعی می باشند و مولفان آن را تحت دو عنوان فرعی زیر تقسیم کرده اند .
الف ـ شخصیتهای ضد اجتماعی وشبه بزهکاری: در این گروه افرادی با خصوصیات بارز پرخاشگری قرار دارند و از نظر اجتماعی بعنوان افرادی خطرناک محسوب میشوند ، ولی خود را در شمار افراد برجسته قلمداد می کنند . این افراد گاه و بیگاه در اقدامات خشونت آمیز نظیر نزاعهای دسته جمعی ، حمله به دیگران و غیره شرکت می جسته اند که این خود کوششی در جهت انکار آن دسته از آرزوهای اساسی این افراد برای غیر فعال بودن و وابستگی داشتن به دیگران محسوب می گردد .
ب ـ شخصیتهایی با خصوصیات پرخاشگرانه : بخاطر شخصیت ناقص و رشد نیافته این قبیل افراد ، اعمال وواکنش آنان در برابر محرومیتها با خشم بسیار و اضطراب صورت می گیرد .
شخصیتهای مبتلا به عدم کفایت
این قبیل شخصیتها در زندگی خود افرادی بی هدف و سردرگم با درجه ای از عدم کفایت شخصیت فردی و یا اجتماعی می باشند که در جریان مسائل زندگی خود بی ثبات و ناپایدار هستند . سوابق شغلی ، تحصیلی و کلیه سوابق شخصی و فردی آنان نیز موید این شخصیت عدم کفایت می باشد .
نظریه شخصیت " الیس "
الیس از سه دیدگاه فیزیولوژیک ، اجتماعی و روان شناختی به شخصیت می نگرد و در هر یک از این سه بعد ، نظرات خاصی درباره شخصیت ارائه می دهد .
1- مبنای فیزیولوژیکی : الیس معتقد است که انسان ذاتاً تمایلات بیولوژیکی استثنایی و نیرومندی برای تفکر و عمل به شیوه خاص دارد ، او جهت تفکر و عمل فرد را تابع محیط خانواده و فرهنگی می داند که فرد در آن ریشه می یابد ، او انسان را از نظر بیولوژیکی عمدتاً موجودی می داند که در جهت تخریب نفس و ارتکاب امور بدگام بر می دارد و آمادگی ذاتی شدیدی برای تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی دارد . الیس انسان را موجودی می داند که ذاتاً تمایل مفرطی به سهل انگاری در تغییر رفتار خویش دارد .
به عقیده وی انسان مایل است که وابستگی خود را به بسیاری از اسطوره ها و تعصبات خانوادگی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی ، که از دوران اول زندگی آموخته است حفظ کند .
2- مبنای اجتماعی B الیس می پذیرد که انسان موجودی اجتماعی است وزندگی در اجتماع برای او لازم است . او معتقد است که انسان بایددر اجتماع مطابق انتظارات خود و دیگران رفتار کند وبیش از حد خودمدار و خود بین نباشد ، وزیاد بر سبقت جویی تاکید نکند . به نظر الیس این که دیگران نسبت به ما نظرات خوبی داشته باشند مطلوب است اما نباید ما هستی و وجود خود را در گرو نگرش مثبت دیگران نسبت به خود بدانیم . به عقیده الیس بلوغ عاطفی و سلامت روانی ایجاد تعادل مطلوب است میان اهمیت دادن و اهمیت افراطی دادن به داشتن روابط متقابل مناسب از جانب فرد.
3- مبنای روان شناختی : به عقیده الیس گرچه انسان از نظر بیولوژیکی تمایل شدیدی به مضطرب کرد خود و تخریب نفس دارد و گرچه او در اجتماعی زندگی می کند که سبب پاره ای از نابسامانیهای رفتاری است و آنها را تقویب می کند ، اما دیدگاه روان شناختی شخصیت چگونگی ریشه آن را مشخص می کند .
الیس غریزه را به مفهوم کلاسیک آن قبول ندارد و بیشتر با مزلو در زمینه تمایلات انسان هم عقیده است . او می پذیرد که انسان تمایلی به عشق و محبت ، توجه و مراقبت و تشفی آرزوها دارد واز مورد تنفر قرار گرفتن بی توجهی ، و ناکامی دوری می جوید .
بطور خلاصه ، در نظریه الیس درباره شخصیت ، انسانها تا حد زیادی خود موحد اختلالات وناراحتیهای روانی خود هستند .انسان با استعداد و آمادگی مشخص برای مضطرب شدن متولد می شود وتحت تاثیر عوامل فرهنگی وشرطی شدن های اجتماعی این آمادگی را تقویت می کند . در عین حال انسان این توانایی قابل ملاحظه را هم دارد که به کمک تفکر و اندیشه از آشفتگی و اضطراب خود جلوگیری کند . بنابراین اگر چنانچه با مسئله تشکل افرادی که نیاز به کمک و روان یاری دارند ، به شیوه ای بسیار فعال وجهت دهنده ، آموزگار منشانه و فلسفی روبرو شویم . در اکثر موارد ، آنها از تفکر انحرافی و رفتار و عواطف نامناسب خود دست برخواهند داشت . به تغییرات اساسی و چشمگیری در عقاید بیماری زای خود دست خواهند زد و نتیجتاً بهبود خواهند یافت .
نظریه شخصیت " گلاسر "
در واقعیت درمانی واژه شخصیت و واژه هویت تقریباً مترادف به حساب آمده اند .
واقعیت درمانی هویت را جزء لازم و اساسی تمام انسانها در همه فرهنگها می داند که از لحظه تولد تا مرگ ادامه می یابد . گرچه هویت از دیدگاه مختلف می توان مورد بررسی قرار داد ولی در واقعیت درمانی هویت از دیدگاه درمانی مورد بررسی قرار می گیرد و به جزء هویت توفیق و هویت شکست تقسیم می شود.[2] گلاسر معتقد است که هر فردی یک هویت متصور دارد ، که بدان وسیله احساس موفقیت یا عدم موفقیت نسبی می کند . او هویت را آن تصوری میداند که فرد از خودش دارد و این تصور ممکن است با تصوراتی که دیگران از او دارد هماهنگ و یکسان و یا اینکه با آنها کاملاً متفاوت باشد در آغاز هویت تمام کودکان هویت توفیق به حساب می آید، ولی بعداً مقارن با سنین چهار یا پنج سالگی ، هویت شکست هم ظاهر می شود . بعبارت دیگر ،تشکیل هویت شکست همزمان با سنی است که کودک مدرسه را آغاز می کند .در این سن و سال کودک به ایجاد توسعه مهارتهای اجتماعی ، گویایی ، عقلانی و تفکر می پردازند که همین پدیده ها به او امکان می دهند که هویت خود را از دو بعد توفیق یا شکست مورد ارزیابی قرار دهد .
گلاسر معتقد است که افرادی که هویت یکسانی دارند یکدیگر را جذب می کنند و آنهایی که هویتهای ناهمگنی دارند یکدیگر را دفع می کنند . بعبارت دیگر ، افرادی که هویت توفیق دارند با هم وآنهایی هم که هویت شکست دارند با هم معاشرت و ارتباط نزدیکتری دارند و هویت یکدیگر را تقویت می کنند . همچنین او افراد هریک از دوگروه را دارای صفات و خصوصیات مشابهی می داند . مثلاً از خصوصیات بارز افراد ناموفق آن است که تنهایی وبی کسی را به شدید ترین وجه ممکن است احساس می کنند و در حل مشکلات و معضلات زندگی خود دشواریهایی دارند و از مواجه شدن با واقعیت ناراحت مضطرب ، اندوهگین می شوند . در عوض ، افرادی که هویت موفقی دارند یا اصلاً احساس تنهایی نمی کنند و یا اینکه آن را به حداقل احساس می کنند . بعلاوه ، این گروه به نحو سازنده ای با واقعیات ومشکلات خود درگیر می شوند واحساس ارزشمندی و عشق می کنند . بنابراین ، به نظر گلاسر ، افراد موفق دو خصیصه بارز دارند . یکی آنکه مطمئن هستند که شخص دیگری در این دنیا آنها را آن طوری که هستند و به دلیل خصوصیاتی که دارند دوست می دارد ، و آنها نیز متقابلاً فرد دیگری را در زندگی خود دارند که نسبت به او عشق و محبت می ورزند . یعنی اینکه آنها بخوبی می توانند ، حداقل با یک فرد دیگر ، عشق و محبت مبادله کنند . دوم اینکه آنها این درک و احساس را دارند که انسانهای باارزشی هستند ، و حداقل یک فرد دیگر در این دنیا آنها را با ارزش می انگارد . در واقعیت درمانی ارزشمندی و عشق و دوستی دو جزء متفاوت هستند و وجود یکی از آنها دال بر وجود دیگری نیست . ارزشمندی از راه انجام کارهای توام با موفقیت حاصل می شود و کسی که در انجام آموزش موفق نیست به چنین احساسی دست نمی یابد ، از طرف دیگر ، کسی که زیاد مورد عشق و محبت است، به احتمال زیاد ، احساس ارزشمندی نخواهد کرد .
هویت به طرق مختلفی تشکیل می شود وریشه می یابد . یکی از راههای تکوین هویت داشتن ارتباط و درگیری عاطفی با خود و دیگران است .رشد هویت ، بر اساس آن چیزهایی که دوست داریم و ما را ارضاء می کنند نیز صورت می گیرد .
زیرا مواردی که دوست داریم ویا مواردی که به دلیل آنها مورد محبت دیگران قرار می گیریم . در ما تاثیر روانی عمیقی بر جای می گذارند . اساس تشکیل هویت ، تلاشها و فعالیتهایی است که علاقمند به تعقیب آنها هستیم و بر اثر تلاشها و فعالیتهای خود در می یابیم که ما هستیم و چگونه عمل می کنیم .
چگونگی برداشتها و نظرات دیگران نسبت به ما در روشن کردن هویت ما نقش عمده ای بر عهده دارد . آنچه که دیگران درباره ما منعکس می کنند تا حد زیادی تصویر با معنایی از هویت ماست . ارزشیابیهای ما از خودمان در ارتباط با شرایط زندگی ، اوضاع اجتماعی و اقتصادی نیز مبین هویت ماست و همچنین، تصورات ما درباره وضع جسمانی و شیوه لباس پوشیدن نوع هویت ما در مقایسه با دیگران نشان می دهد .
برخلاف سایر مکاتب که در آنها انواع مختلف غرایز و کششها به مثابه اجزای اصلی تشکیل دهنده شخصیت مورد بحث قرار می گیرند ، در واقعیت درمانی اعتقاد بر آن است که انسان فقط دارای یک نیاز اساسی اجتماعی به هویت است و این نیاز را ، که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود ،درونی می داند . این نیاز همان نیاز به هویت فردی است که با هویت اجتماعی فرد ارتباط نزدیک دارد . نیاز به درگیری عاطفی نیزجزء لایتجزای ارگانیزم بحساب می آید ، که نیروی کشش درونی اولیه برای هدایت تمام رفتار است و مبادله عشق و محبت ، قبول مسئولیت ،داشتن هدف ، یادگیری مفاهیم و پذیرش واقعیت در تکوین هویت موثرند و هویت وحدت همه رفتارهای آموخته شده و نیاموخته شده است که به صورت ( من ) تجلی می کند . تغییر هویت به دنبال تغییر رفتار حاصل میشود ، در این مکتب انسان تا حد زیادی همان چیزی است که انجام می دهد و اگر بخواهیم در او تغییری ایجاد کنیم باید در رفتارش و آنچه که انجام می دهدتغییراتی به وجود آوریم.
بررسی نمونه های مشابه
4-1- مرکز در مانی (ALEXIAN HOSPITAL) ALEXIAN:
در این مرکز به طور کلی ناراحتیهای روانی مورد درمان قرار می گیرد و بخصوص بیماریهای روانی ناشی از انواع اعتیاد مورد خطاب می باشد. در اینجا سعی می شود که حتی الامکان از درمان صرفا فیزیکی اجتناب شود واساس درمان بر درمان روانی بیماران متمرکز گردد چرا که ریشه اعتیاد در اعوجاجها و اختلالات روانی افراد است چه پیش از اعتیاد و چه پس از آن.
در این مرکز سعی بر این است که یک زندگی گروهی برای بیماران در مدت درمانشان در این مرکز ایجاد شود و برای آنها فعالیتهای گروهی در زمینه های مختلف ارائه می شود و چون فعالیتهای گروهی در درمان بسیار موثر است. این فعالیتهای گروهی شامل برنامه های مختلف اعم از ورزشهای جمعی، نشستها و همایشها، گفتگوهای دوستانه جمعی، اجرا و تماشای برنامه های هنری خصوصا تاتر و موسیقی و غیره می گردد. با این روشها ترس بیماران را از اجتماع که به دلیل اعتیاد در او رخنه کرده یا پیش از آن نیز به دلایل دیگر وجود داشته و شاید یکی از دلایل سمت گیری او به سوی این مواد، همین انزوا بوده تدریج رنگ می بازد و احساس استقلال میکند و می فهمد که می تواند از سوی اجتماع به طور کامل پذیرفته شود.
استفاده از روشهای تمرکزی هم بسیار سودمند است که در این مرکز به آنها نیز به طور متمرکز توجه می شود.
در این بیمارستان علاوه بر روان درمانی، تمامی مراحل درمان فیزیکی فرد معتاد نیز به طور کامل انجام می شود و امکانات و تجهیزات پزشکی کافی در این مرکز موجود است. علاوه بر این، به معتادین در مورد اعتیادشان توضیح کامل داده شده و اعتیاد و موارد مربوط به آن از سوی متخصصین برایشان کاملا و از همه لحاظ تحلیل می گردد و کلیه مراقبتهای لازم برای دوران پس از ترک نیز به بیماران ارائه می شود. در مورد مادرانی که دچار اعتیاد هستند، این امکان در این مرکز وجود دارد که در طول ترک اعتیاد چه به لحاظ فیزیکی و چه روانی، فرزند خردسال آنها نیز در کنارشان زندگی کند چرا که این موضوع سبب افزایش انگیزه در مادران مبتلا به اعتیاد جهت ترک می گردد.
در مورد مواردی که اعتیاد چندان شدید نیست یا اعتیاد به الکل و موادی از این دست (یا اعتیاد به یک سری اعمال عادتی) حتی می توان از درمان فیزیکی به صورت (بستری شدن) هم اجتناب کرد و تنها با گذراندن چند هفته در مرکز و انجام مشاوره ها و سایر عملیات درمانی یر بستری، نیز به نتیجه مطلوب دست یافت.
از آنجاییکه افراد مراجعه کننده به این مرکز افرادی هستند که بنا به دلایلی متفاوت به مواد مخدر و امثال آن پناه برده اند پس باید کاری کرد که آنها روشهای دیگری برای ایجاد آرامش واقعی که نه مقطعی بلکه ماندگار و دارای اثرات مثبت نیز باشد، بیابند. یکی از روشهای بسیار ابتدایی و طبیعی، بودن در دل طبیعت است و به همین دلیل قرار گرفتن چنین مراکزی در فضاهایی با چشم اندازهای طبیعی (حتی طبیعتی که به طور مصنوع ساخته شده) خصوصاً فضاهای سبز هموار و فضاهای آبی با عمق کم بسیار موثر است. اگر چنین فضاهایی، وسیع باشد تاثیر آن دو چندان جتی بیشتر خواهد بود چرا که رها شدن در طبیعتی وسیع حالت خلسه بسیار دلنشینی را ایجاد می سازد. به همین منظور در معماری فضاهای داخلی این مرکز از سطوح نرم و Carve، همچنین رنگهای شاد و در عین حال ملایم و نه تند در ایجاد آرامش و شادی استفاده شده. در استفاده از وسایل، از آشفتگی و شلوغی دوری شده و مبلمانی سبک و شیک در عین سادگی استفاده گردیده است.
این مرکز درمانی در شهر Aochen (آخن) درست در میان فضای کار، زندگی روزمره، علم، فرهنگ و خوش گذرانیهای اوقات فراغت، واقع شده. اصل این مرکز به سده 13 و 14 بر میگردد. که در آن زمان تنها یک صومعه 25 تا 30 تخته بود که به مرور زمان گسترش یافت و امروز تنها بخش کوچکی از آن هنوز صومعه باقی مانده و بقیه آن تبدیل به بیمارستانی بزرگ شده.
شهر Aochen شهری است در منطقه ای سرسبز که در یک دره بخصوص قرار گرفته و با کشتزارها، بیشه ها و تپه ها احاطه شده و در حد فاصل 3 کشور، آلمان، بلژیک و نیوزلند قرار گرفته.
برای هزاران سال، بهارهای گرم شامل آلپ آن لذت بخش بود، سایتهای فرهنگی، بخش قدیمی شهر از شکل داده و خصوصاً تالار شهر تاریخی آن که مانند کاتدرال، به عنوان اولین بنای آلمانی جزو فهرست میراث فرهنگی UNESCO می باشد.
به لحاظ جایگیری اقلیمی آن در محدوده ای سرسبز می توان این مرکز را با سایت پروژه مورد قیاس قرار داد. چرا که برای سایت پروژه هم محیطی زیبا و طبیعی در بخش کوهستانی در نظر گرفته شده است.
4-2- مرکز باز پروری دختران در دهکده فرنیل در مادرید:
دختران بزهکار و دارای مشکلاتی از قبیل اعتیاد در این مرکز فرصت را می یابند که دوباره زندگی خود را از سر گیرند و سرویسها و خدمات امدادی را ملاقات کرده و از آنها یاری دریافت کنند. آنها این امکان را می یابند که وارد بخشهای کاری شوند و به یک محیط آموزشی – مسکنی خانوادگی بپیوندند.
دختران در این مرکز می توانند حتی به صورت بلند مدت هم زندگی کنند. مرکز گنجایش نگهداری از 45 دختر را برای مدت طولانی تا 1 سال را نیز دارا است. در طول این مدت مشکلات اجتماعی – قانونی آنها برطرف شده و آنها برای برنامه ریزی جهت زندگی خود کمک دریافت می کنند. علاوه بر آن آنها در این مرکز مورد درمان و آموزش لازم نیز قرار می گیرند و مبدل به افرادی مستقل در جامعه (پس از ترک اعتیادها یا بزهکاریهای خود) خواهند شد.
به لحاظ معماری این مرکز شاید چندان مورد قابل ذکری دارا نباشد. چون ساختمان، ساختمانی قدیمی است که البته به لحاظ دکور داخلی به آن رسیدگی شده، تنها نکته حائز اهمیت قرارگیری این مرکز در محیطی سرسبز و نسبتاً وسیع است و وجود یک بخش گودال باغچه بزرگ در پشت ساختمان که با چند درخت احاطه شده و فضایی دنج را جهت گفتگو و مشاوره های جمعی در فضای باز بوجود آورده است.
5-3- SILVER HILL HOSPITOL:
4-3-بیمارستان سیلور هیل
این مرکز دارای دو عملکرد اصلی است: 1- درمانهای سریع و کوتاه مدت برای رفع سریع اثرات مخدر (به صورت فیزیکی) در بدن.
اقامت طولانی مدت برای یک درمان گسترده و ریشه ای جهت از میان بردن اثرات روانی این مواد و ایجاد تحول در فرد برای برخورداری از مصرف مجدد.
یکی از بیماران مراجعه کننده به این مرکز در مورد آن این طور گفته است:
سازمان Silver hill و کارکنان آن در تاریک ترین لحظات من، مراقبت و توجه دوستانه و تخصصی را در مورد من انجام دادند و ابزار لازم جهت مقابله با مشکلاتی که با آنها دست به گریبان بودم برایم فراهم کردند. گفته شد که مرکز دارای دو عملکرد است. عملکرد اول آن بیشتر جنبه بیمارستانی دارد که این بخش شامل 18 واحد است که اینها دارای روان شناسان مجرب بوده که در طول درمان فیزیکی برای کاهش علائم ناراحتی در یک محیط امن، آرام و ساختاری فعالیت می کنند.
بخش دوم که در طبقه دوم ساختمان مرکزی قرار دارد شامل 20 واحد است در این بخش سعی می شود که کلیه اختلالات بیمار از همه لحاظ، اختلالات تغذیه، اختلالات رفتاری، اختلالات خواب و غیره برطرف شود.
این مرکز در واقع یک خانه بزرگ نسبتاً قدیمی چند بخشی است. خانه در سطح گسترش یافته و شامل 3 قسمت اصلی می گردد که این 3 قسمت به صورت بصری از هم مجزا به نظر می رسند. این مرکز در یک فضای جنگل مانند و در کوهپایه یک تپه بلند قرار گرفته و دارای چشم انداز طبیعی بسیار مناسبی می باشد.
آن چه در سه نمونه بررسی شده مشابه است قرارگیری این مراکز در بسترهای طبیعی و سرسبز و داشتن چشم اندازها و مناظر زیبای طبیعی است. به طور کلی مراکز درمانی خصوصاً مراکز درمانی مربوط به بیماریها و مشکلات غیر فیزیکی، چنین سایتهایی را می طلبد چرا که اصلا انسا در محیط های طبیعی به لحاظ روحی و روانی و حتی جسمی در وضعیت بسیار بهتری است. و می تواند راحتتر و بدون دغدغه های دنیای شلوغ فعلی در شهرها، به رفع ناراحتیهای خود بپردازد. به همین دلیل سایت پروژه مرکز بازپروری نیز در سایتی طبیعی و کوهستانی انتخاب شده است.
رویکرد جامعه شناختی به سبب شناسی (اتیولوژی) اعتیاد
– سه شنبه 29/نوامبر/2011نشر شده در: اعتیاد, روانشناسی اجتماعی, علمی-تخصصی
Share/Bookmark
موادمخدر دارای یک واقعیت فیزیکی با مشخصات معین و اثرات عینی قابل اندازه گیری است. (این بدین معناست که مقدار مشخصی از مواد مورد استفاده قرار گرفته و اثرات مشخصی برجا می گذارند که هم برای استفاده کننده قابل تجربه اند و هم اطرافیان این اثرات را تا حدی مشاهده می کنند). اما اثرات آن با مفهوم ذهنی مشاهده گر ممکن است منطبق باشد یا نباشد.
یکی از تعاریف مورد قبول علوم اجتماعی در مورد موادمخدر این است که بر وضعیت روانی انسان یعنی بر فعالیت مغز، روحیه، عواطف، احساسات، و تفکر به شیوه های مختلف اثر می گذارد. یک نوع ماده مخدر را افراد مختلف به دلایل گوناگون و برای رسیدن به اهداف مختلف مصرف می کنند (مثلا یکی برای کاهش درد و دیگری برای لذت بردن استفاده می کند). حتی یک شخص معین ممکن است یک ماده مخدر را در زمان های مختلف به دلایل گوناگون مصرف کند (مثلا یک بار برای از بین بردن ناراحتی و درد و یک بار در جمع دوستان و بخاطر فشار اجتماعی).
نکته قابل توجه این است که تنها اثرات واقعی موادمخدر، تعیین کننده اثرات آن روی مصرف کننده نیست. انگیزه شخص برای مصرف، محیط اجتماعی حاکم بر مصرف مواد، هنجارهای اجتماعی حاکم بر مواد و شیوه مصرف، همگی بر چگونگی تاثیر این مواد موثر هستند. آنچه در این مقاله بدان می پردازیم، انگیزه های اجتماعی پنهان درعقب مصرف موادمخدر است که مسوولان کمتر به آن توجه می کنند.
آنچه در جامعه ما مشاهده می شود یا اینکه خدمات درمانی موثری وجود ندارند و یا اگر وجود دارند بیشتر تاکید بر تداوی اعتیاد است تا شناخت انگیزه های که در حقیقت شخص را به طرف اعتیاد می برند و از عوامل مهم جلوگیری از اعتیاد به حساب می آیند.
تداوی معتادان به مواد مخدر تنها یک بخش از برنامه مبارزه با اعتیاد باشد وگرنه اثربخشی آن تنها در سطح باقی خواهد ماند
اعتیاد به موادمخدر، پدیده ای چند بعدی است:عوامل فرهنگی-اجتماعی از جمله عوامل موثر در گسترش این پدیده است. اثر فرهنگ های محلی/منطقه ای، در پایین یا بالا بودن فیصدی مصرف کنندگان موادمخدر، مورد مطالعه مردم شناسان فرهنگی است. مصرف موادمخدر در میان زنان، مردان، اقوام و نژادهای مختلف در سنین مختلف عمر و بر حسب موقعیت اجتماعی افراد متغیر است. متاسفانه اثر عوامل اجتماعی چندان مورد توجه مراکز درمانی قرار نگرفته است.
محرومیت نسبی: از دیدگاه جامعه شناسان معاصر (مرتن، سیرایت، میلز، کوهن و سانزلند) انگیزه شخص برای رفتار، ریشه در خاستگاه اجتماعی افراد دارد و افراد زیر فشار عوامل اجتماعی به بسیاری از رفتارهای خلاف اخلاق دست می زنند در حالی که غالبا از انگیزه های خود چندان آگاه نیستند. تحلیل گران جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی آنها را تحلیل کرده و رابطه میان آنها و بسیاری کج روی های اجتماعی را نشان می دهند.
یونگ رییس دیپارتمنت جرم شناسی پوهنتون میدل صحبت از احساس محرومیت نسبی میکند. او بسیاری انحرافات اجتماعی را حاصل توزیع نابرابر منابع و درآمدها در سطح جامعه میداند .احساس محرومیت نسبی در گذشته میان قشرهای پایین جامعه بوده، اما در جوامع امروزی این احساس به داخل گروه های قومی، خانوادگی و همسایگی نیز گسترش یافته است.
آنچه احساس محرومیت نسبی را شدت می بخشد، افزایش نیازها زیر فشار تولیدات انبوه جامعه صنعتی است (مانند موتر، موبایل، وسایل برقی خانگی، لباس و غیره)
احساس ناامنی: از سوی دیگر، فقدان امنیت در حوزه های دیگر زندگی امروزی، بر احساس محرومیت نسبی می افزایند و آن را تقویت می کنند مانند احساس ناامنی شغلی، احساس ناامنی در زندگیخانوادگی، حتی احساس ناامنی در سایر حوزه ها، همه در دنیای امروز احساس تنش و اضطراب را تشدید کرده اند. آنچه در دنیای امروز توانسته است به اینگونه ناامنی ها و اضطراب های افراد جواب فوری دهد، استفاده از موادمخدر است که هر روز ابعاد وسیع تری پیدا می کند.
راهکارها:
الف) راه حل های ساختاری: آنچه در رسانه ها و گزارش ها دیده می شود، این است که علت اصلی انحرافات و نابسامانی های اجتماعی، وجود گروه های رانده شده/مطرود و حاشیه ای و جدامانده از جامعه است. آنان احساس می کنند با دستگیری و مجازات این گروه ها می توانند انحرافات و نابسامانی های اجتماعی را تداوی کنند، در حالی که این جامعه است که گروه های حاشیه ای و محروم را به عقب رانده است. این گروه ها در ابتدا مشتاق رشد و کسب مقام اجتماعی بوده اند، اما فرصت های اجتماعی را به روی خود بسته یافته و نتوانسته اند به موفقیت برسند. احساس ناامنی و محرومیت، آنها را از متن جامعه جدا ساخته است. آنها برای کاهش احساس ناامنی و اضطراب های اجتماعی به دامن موادمخدر پناه می برند.
جوامع در این جا با دو نوع سیاست اجتماعی مواجه هستند: یک نوع آن جابه جایی سطحی منابع و درآمدها بدون تغییرات اساسی در تقسیمات زیربنایی است، یعنی اشتغال این گروه ها به کارهای کم مزد و کارهای اجباری که همچنان احساس ناامنی را در آنان حفظ میکند. نوع دیگر، سیاست های است که به تغییر ساختار زیرین بی عدالتی و توزیع نابرابر درآمدها و منابع می انجامد. این سیاست می تواند به تعلیم مجدد طردشدگان اجتماعی و باز شدن فرصت های ساختاری برای جذب آنان در ساخت اجتماعی بیانجامد.
تعداد مصرف کنندگان مواد مخدر بطور نگران کننده ای رو به افزایش بوده است و زنان و کودکان از جمله قربانیان این پدیده اند
ب) راه حل های مکمل (تکمیل کننده): نگاه جامعه شناسان به اعتیاد بر این محور قرار دارد که بسیاری از عوامل شیوع اعتیاد و بازگشت به آن در درون شخص قرار ندارد. درمان اساسی، مستلزم توجه به حوزه های بیرونی رفتار است مانند روابط معتاد با فامیل، با همسالان، همسایه ها، در محیط کار و اجتماعات محلی دیگر.
برای رهایی از اعتیاد، محیط اجتماعی جدیدی لازم است که راههای جدید فعالیت های اجتماعی و تفریحی را به روی معتاد باز کند و رفتارهای موافق اجتماعی او را تقویت کند. از میان راه های مکمل که می توانند بسیار مفید و سازنده باشند، به چند مورد اشاره می شود:
یکم: مشاوره دادن در قسمت یافتن وظیفه که به آن مشاوره شغلی هم گفته می شود. این به منظور کمک به معتادان برای یافتن مشاغل تمام وقت با درآمد کافی است. این وضعیت می تواند مانع بازگشت معتاد به مصرف موادمخدر شود.
دوم: مشاوره فامیلی/خانوادگی برای معتادان متاهل و مجرد هر دو چون محیط خانواده در رفتار شخص بسیار مهم بوده و درک اعضای فامیل از مشکل شخص معتاد و حمایت از او در بهتر ساختن وضعیت اهمیت بسزایی دارد.
سوم: ایجاد فرصت برای فعالیت تفریحی و اجتماعی
چارم: وجود جلسات انفرادی و گروپی برای حل مشکلات فردی و اجتماعی اشخاص درگیر با اعتیاد
پنجم: ترغیب این اشخاص به تشکیل گروه های اجتماعی و تفریحی و مشارکت در فعالیت های اجتماعی
ششم: اعتیاد حاصل مشکلاتی است که شخص با آنها رو به رو است و مشکلات او بدون توجه به زندگی اجتماعی او قابل درک نیست.
خصوصیات اعتیاد در زنان
زنان کمتر از مردان الکل می نوشند و کمتر دارو های غیر قانونی استفاده می کنند .
اخیراً افزایش تعداد زنان وابسته به مواد را داشته ایم که در سنین بارداری هستند.
زنان معتاد بیشتر از مردان معتاد بیماری های روانی همراه دارند. که شایع ترین آنها افسردگی عمده است.
زنان معتاد خیلی بیشتر از زنان غیر معتاد مورد سوء استفاده جنسی و روسپی گری قرار می گیرند…
زنان بیشتر از مردان شروع اعتیاد شان را به یک استرس قوی در زندگی شان نسبت می دهند.
مصرف طولانی کوکائین و الکل تخمک گذاری را مهار کرده و سیکل های نا منظم ایجاد می کند لذا حاملگی قابل برنامه ریزی نیست. حاملگی نا خواسته ایجاد می شود و عوارض اعتیاد در این حاملگی ها بیشتر است چون مادر مدتی از حاملگی خود بی خبر است.
زنانی که دردهای پیش از قاعدگی دارند مصرف مواد خود را در این دوره ها بالا می برند.
بعلت عوارض مختلف ( فرهنگی . اجتماعی و… ) زنان تمایل به مصرف به تنهایی دارند.
معمولاً زنان به مراکز درمانی مراجعه نمی کننددر حالی که مردان به راحتی مراجعه کرده و حتی مراجعات آنها مکرر می شود.
در مورد هروئین و سایر مواد مخدر هیچ اثر تراتوژنیکی تا به حال شناخته نشده است
زنان معتاد نسبت به مردان عملکرد ضعیف تری دارند( سلامت جسمانی، روانی، ارتباطی، ثبات اقتصادی،اجتماعی)
زنان معتاد نسبت به سایر زنان بیشتر در معرض مشکلات بارداری و عوارض سیستم زنانگی قرار دارند( آمنوره ناتوانی تخمدان در آزاد کردن تخمک، آتروفی تخمدان، سقط خود به خود، یائسگی زود رس)
زنان معتاد نسبت به مردان مشکلات جسمی بیشتری دارند
بیشتر از سایرین در معرض خطر بیماری های عفونی هستند.( ایدز ، بیمارهای منتقله از راه جنسی)
زنان معتاد در خطر بیشتری برای ابتلا به مشکلات روانی هسستند( ناراحتی خلقی، اقدام به خود کشی، بیماریهای سایکوتیک، اضطراب، اعتماد به نفس پایین ، افسردگی ، کمبود مهارتهای تطابقی )
زنان معتاد در روابط خود با شرکای جنسی غیر فعل تر از مردان معتاد بوده و تمایل بیشتری به طلاق دارند
زنان معتاد بیشتر احساس تنهایی می کنند
نسبت به مردان دوستان کمتری دارند
30 تا 50 درصد زنان معتاد با یک مرد معتاد زندگی می کنند
زنان معتاد از لحاظ اقتصادی ضعیف تر شده و نیاز به حمایت آنها را به مردان وابسته تر میکند و این باعث گسترش فحشا می شود
رفتارهای نامناسب اجتماعی زنان کمتر از مردان است لذا کمتر گرفتار دستگاه قضایی می شوند ولی اگر گرفتار شوند احتمال ترک و مانایی آنها زیاد است
30 در صد زنان معتاد آمریکا برای درمان مراجعه می کنند علت عدم مراجعه آنها عبارت است از :
کمبود منابع مالی
نبودن سرویس های امدادی خدمات رسان مخصوص زنان
عدم حساسیت به مسائل فرهنگی و جنسی در طراحی برنامه ها
ترس از قانون( از دست دادن سرپرستی بچه ها)
مشکل رفت و آمد
تحت پوشش بیمه نبودن مراکز درمانی
بد نامی اجتماعی
بیشترین شیوع اعتیاد زنان در سنین باروری است.
مصرف کوکائین در حاملگی پره اکلامپسی ، ادم ریه ، تشنج ، آریتمی قلبی
مصرف کوکائین و الکل در حاملگی باعث سقط خودبخود ، زایمان زود رس، جنین مرده می گردد
مصرف زیاد مواد مخدر با ایجاد اختلال خواب باعث قطع قاعدگی می شود.
برای همه زنان معتاد باید مشاوره ایدز و آموزش حرفه ای و مهارتها را داشت ( رفع وابستگی به مردها)
درمان نگهدارنده در زنان حامله از اوایل دهه 70 شروع شد.
29.مصرف مواد در مردن 8-4 برابر زنان است ( متوسط 6 برابر) لذا اگر در شهری 000/10 معتاد مرد وجود داشته باشد
انتظار داریم که 1600 نفرزن معتاد نیز وجود داشته باشد
مصرف شیشه ، راه بی بازگشت
مصرف "شیشه" گوی سبقت را از تمام مواد ربوده است، ماده محرکی که ایجاد بدبینی و جنون مهمترین عارضه آن است، شبکه تولید و توزیع شیشه همه جای کشور گسترده است و آرام و بی صدا هویت جوانانمان را می شکند.
به گزارش فارس، ماده محرک شیشه، که با نا م های مختلف و رایجی همچون چون یخ، کریستال، و مت در کشور رایج و مصرف تفریحی و مستمر آن به خصوص در بین جوانان کشور به شدت رو به افزایش است از جمله موادی است که نگرانی های مردم، والدین و مسئولان امر مبارزه با مواد مخدر را به خود اختصاص داده و به نوعی گوی سبقت را از سایر مواد مخدر و محرک در بین جوانان ربوده است.
این ماده که به بهانه های مختلف مانند لاغرشدن، افزایش تمرکز، رهایی از استرس و افسردگی، ایجاد حالت شادی و نشاط و افزایش قوای جنسی مصرف می شود در لابراتوارها و آشپزخانه های خانگی و زیرزمینی تولید می شود و متاسفانه به راحتی در اختیار جوانان قرار می گیرد.
معتادان و مبلغان این ماده مخرب برای تبلیغ این محرک خطرناک به جوانان می گویند که با مصرف آن حالتشان تشدید می شود یعنی اگر فرد خوشحال باشد، بعد از مصرف شیشه خوشحال تر می شود و اگر ناراحت باشد بعد از مصرف شیشه ناراحتیش تشدید می شود زیرا شیشه این خاصیت را دارد که به احساس فرد شدت می بخشد.
نکته غلط دیگر که در بین جوانان و اکثر زنان تبلیغ می شود که شیشه اعتیاد آور نیست و به همین علت می توان از آن برای بدنسازی استفاده کرد زیرا فرد بعد از مصرف شیشه، فعالیت بدنیش زیاد شده این فعالیت بدنی شدید و خستگی ناپذیر باعث لاغری و تناسب اندام وی می شود که این باور شدیداً اشتباه است.
برای بررسی بیشتر این ماده خطرناک که بین کادر اورژانس های روانپزشکی باب شده اگر جوانی با علائم ناگهانی اختلال تفکر به اورژانس مراجعه کرد اولین تشخیص درباره وی، مصرف شیشه است به سراغ متخصصان امر رفتیم.
*مخرب ترین ماده روانگردان حال حاضر کشور شیشه است
سید سعید صدر، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می گوید: از مخرب ترین مواد مورد مصرف به ویژه در جوانان شیشه است و ثابت شده بیشترین میزان تخریب را در مغز ایجاد می کند. متاسفانه اوایل مصرف به دلیل اینکه موجب افزایش دقت، تمرکز، انرژی می شود و احساس خوشایندی به فرد دست می دهد موجب مصرف مکرر می شود اما ادامه مصرف آن موجب اختلال تفکر، ایجاد بدبینی، افسردگی، پرخاشگری و کنجکاوی بیش از اندازه و در نهایت اختلال قضاوت می شود.
صدر با بیان اینکه مصرف تفریحی این ماده در کشور بالاست تصریح می کند: مصرف مستمر شیشه در کشور نیز رو به بالاست و اشکال آن این است که چون وابستگی روانی آن به تدریج ایجاد می شود فرد احساس نمی کند که وابسته می شود. در حال حاضر مخرب ترین ماده مورد مصرف در مردان شیشه است و اعتیاد آن بسیار شدید است. اما معنی آن این نیست که رها شدن از آن غیر ممکن است.
وی یادآور می شود: معمولاً موقعی مصرف کنندگان شیشه به اورژانس ها مراجعه می کنند که اختلال تفکر مانند سوء ظن، بدبینی و پرخاشگری به خصوص در مردان ایجاد شده است و ممکن است فرد به علت اینکه احساس خطر از ناحیه دیگران می کند سلاح سرد و چاقو با خود حمل کند.
صدر می گوید: در مورد زنان این اختلال بیشتر به صورت اختلال در تفکر و بدبینی رخ می دهد. معمول شده است که در اورژانس های روانپزشکی اگر جوانی با علائم ناگهانی اختلال تفکر مراجعه کرد اولین تشخیص آن مصرف شیشه است.
*مصرف یکبار "شیشه" اعتیادی مانند هروئین ایجاد می کند
محمد اسماعیل علیپور، رئیس مرکز پیشگیری و درمان اعتیاد تهران می گوید: مصرف یکبار "شیشه" اعتیادی مانند اعتیاد به هروئین ایجاد می کند و حتی امتحان یکبار این ماده هم عوارض عصبی -روانی شدید در پی دارد.
وی با بیان اینکه این تصور غلط است می افزاید: در بین مصرف کنندگان دیده می شود که وابستگی روانی آنها به شیشه آن قدر شدید است که می توان آن را با وابستگی به هروئین مقایسه کرد. مصرف یکبار شیشه می تواند اعتیادی مانند اعتیاد به هروئین ایجاد کند.
علیپور اضافه می کند: جوانان بدانند حتی یک بار امتحان کردن این ماده شوم آنها را با خطر بزرگی مواجه می کند و عوارض عصبی و روانی به همراه دارد و عملکرد فرد را مختل می کند. بسیاری از افرادی که شیشه مصرف می کنند دچار افکار بدبینانه نسبت به شغل، خانواده و اجتماع می شوند که عملکرد آنها را مختل می کند و خطراتی برای خانواده آنها و ثبات خانوادگی شان به همراه دارد.
این متخصص روانپزشکی می گوید: گزارش هایی از جمله اینکه افراد معتاد به شیشه به فرزندان و همسر خود حمله کرده اند و به علت افکار بدبینانه از شغل خود اخراج شده اند وجود دارد. در مواردی هم این افراد به دلیل هذیان و توهمی که در آنها ایجاد می شود درمان سختی را باید پشت سر بگذارند و در برخی موارد به مدت طولانی باید در مرکز ترک اعتیاد های روانپزشکی بستری ترک اعتیادشوند.
وی با بیان اینکه هنوز درمان دارویی برای شیشه وجود ندارد ادامه می دهد: ما می توانیم حتی اعتیاد به هروئین، کراک و تریاک را با داروهای نگهدارنده تا حدی کنترل کنیم اما برای این ماده شوم در دنیا درمانی وجود ندارد و فرد مبتلا شرایط پیچیده ای خواهد داشت که بسیاری از درمانگران به علت سخت بودن درمان زیر بار آن نمی روند.
*مصرف "شیشه" عوارض شدید قلبی، جنسی و پوستی دارد
علی فرهودیان، عضو مرکز تحقیقات سوء مصرف مواد مخدر دانشگاه علوم بهزیستی نیز می گوید: عوارض کلیوی، قلبی و جنسی از پیامدهای مصرف "شیشه" است زیرا این ماده خطرناک عروق تمام بدن را درگیر می کند. در اکثر افراد میل جنسی را افزایش نمی دهد بلکه یک مهارگسیختگی جنسی ایجاد می کند که فرد اگر در گذشته در مورد ارتباطات خاص جنسی و پرخطر مراقبت هایی انجام می داد دیگر مهار خود را از دست می دهد.
وی می افزاید: بیشتر پژوهش ها نشان می دهد شیشه میل جنسی را کم می کند اما اضطراب فرد را در ارتباطات پرخطر و بیماری زای جنسی کاهش می دهد لذا فرد فکر می کند میل جنسی اش افزایش یافته و دست به رفتارهای جنسی بیشتر و پر مخاطره می زند.
*مصرف شیشه میل جنسی را افزایش نمی دهد
آذرخش مکری، معاون مرکز ملی مطالعات اعتیاد خاطرنشان می کند: بر خلاف باور عمومی مصرف شیشه نه تنها میل جنسی را افزایش نمی دهد بلکه سردمزاجی و ناتوانی میل جنسی را در پی دارد. آنچه پس از مصرف متعدد شیشه اتفاق می افتد اعتیاد جنسی است نه افزایش میل جنسی به طوری که افراد از نظر جنسی معتاد می شوند و رفتارهای مهارگسیخته جنسی انجام می دهند.
وی می افزاید: وقتی مهار از روی میل جنسی برداشته می شود در این حالت فرد فکر می کند میل جنسی اش افزایش یافته است در حالی که معتاد شده است و در عین حال چون مرتب مجبور است مثل یک معتاد به رفتارهای جنسی فکر کند تا خیالش راحت شود به خیال خودش میل جنسی اش افزایش یافته است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه می دهد: مصرف شیشه به منظور افزایش میل جنسی تمام عوارض اعتیاد را برای فرد در پی خواهد داشت ضمن اینکه پس از مدتی رفتار جنسی اش از حالت متعارف درمی آید و ناتوانی، سردمزاجی، زودارضایی و عدم تمایل جنسی را به بار خواهد آورد.
*معتادان به شیشه برای درمان مسیر بسیار سختی در پیش دارند
علیرضا سلیمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می گوید: قاچاقچیان مواد مخدر در ساخت ماده روانگردان شیشه از چند ماده مختلف استفاده می کنند به همین دلیل معتادان به این ماده برای درمان، مسیر بسیار سختی در پیش دارند. ماده روانگردان شیشه از نظر میزان مسمومیت و خطر در راس تمام مواد مخدر و روانگردان ها قرار دارد و متاسفانه این باور غلط که شیشه اعتیادآور نیست، موجب افزایش مصرف آن در افراد جامعه شده است.
وی می افزاید: ماده روانگردان شیشه به شکل خرده شیشه و بیشتر شبیه بلور های یخ زده است و وابستگی روحی و روانی به این ماده از مهمترین عوارض مصرف آن به شمار می رود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه ماده روانگردان شیشه بیشتر در لابراتورهای خانگی تهیه می شود، ادامه می دهد: در کشورهایی نظیر پاکستان، ایران و کشورهای اروپایی، طرز تهیه شیشه متفاوت است اما آمفتامین ها و داروهای مختلف اعصاب از مهمترین موادی هستند که در ساخت این ماده اعتیادآور به کار می روند. بالا رفتن ضربان قلب، افزایش فشار خون و تغییر خلق وخو را از علائم مسمومیت با شیشه است.
.
کراک" ، هرویین خالص
شناخت کراک
بصورت کلوخ های سفید رنگی که تمایل به رنگ قهوه ای دارند به بازار عرضه می شود. ظاهر آن شباهت زیادی به تکه های کشک دارد. اطلاعات مستندی از نحوه تولید و ترکیبات آن وجود ندارد. در بررسی اطلاعات تیم پزشکی آینده در مشاوره های انجام شده از بیماران مختلف می توان به این جمع بندی رسید که: کراک از تقطیر هروئین و ترکیب آن با مواد شیمیایی خاص درست می شود. می توان گفت که در حال حاضر قوی ترین ماده مخدر در دنیاست بطوریکه یکبار مصرف آن معادل اعتیاد است!( برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به مقالات تیم پزشکی مراجعه نمایید)
کراک" کرم رنگ و شبیه گل کمرنگ است که آن را معمولا بر روی سوزن یا سنجاق گذاشته و با حرارت دادن، با لوله می کشند و هنگام استعمال بویی از آن استشمام نمی شود.
"کراک" ، هرویین خالص
در چند سال اخیر ماده ای با نام "کراک" وارد بازار شده که در حقیقت همان هرویین با درجه خلوص بالاست.
"کراک" کرم رنگ و شبیه گل کمرنگ است که آن را معمولا بر روی سوزن یا سنجاق گذاشته و با حرارت دادن، با لوله می کشند و هنگام استعمال بویی از آن استشمام نمی شود.
در اوایل، مصرف کنندگان نمی دانستند که این ماده هرویین است زیرا از گذشته برای مصرف کنندگان تریاک، هرویین یک خط قرمز تلقی می شد که به راحتی سراغ آن نمی رفتند.
اما آمدن ماده ای با نام جدید کراک که علایم خماری تریاک را برطرف می کرد، باعث شد که عده ای ندانسته پا به وادی هرویین بگذارند.
این عده که حاضر نبودند به هرویین آلوده شوند، ندانسته به مصرف موادی روی آوردند که بدتر از هرویین است و همان هرویین خالص است.
کراک واقعی فرم "کشیدنی" کوکایین است که خیلی نسبت به کراک های ایران، گران قیمت تراست و بر عکس کراکی که در ایران استفاده می شود فاقد مرفین است، لذا علایم آن نیز فرق می کند.
خانواده ها باید مراقب باشند زیرا از آنجا که کراک بو ندارد فرد می تواند در هر جایی که بتواند از آن استفاده کند.
خروج مکرر فرد از منزل و رفت و آمد با دوستان ناباب از علایم هشداردهنده برای والدین است تا مراقب فرزندانشان باشند.
** علایم و عوارض محرومیت از کراک:
علایم و عوارض محرومیت از کراک دردهای عضلانی و شکمی، دل پیچه، عطسه، آبریزش بینی، اشک ریزش، خمیازه، سیخ شدن موها، افت فشار خون و پایین افتادن ضربان قلب است.
** درمان:
"متادون" و "بوپر نورفین" برای درمان کراک تجویز می شود.
این داروها کمک می کند که علایم محرومیت از مصرف مواد مخدر (مرفین) به حداقل کاهش یابد و وسوسه و تمایل به ماده مخدر تا حدود زیادی کنترل شود.
چنانچه بیمار از انگیزه و اراده قوی برای ترک اعتیاد خود برخوردار باشد، اثر ضد وسوسه داروهای یاد شده به حداکثر می رسد.
کسانی که هرویین و کراک مصرف می کنند همراه آن از حشیش نیز استفاده می کنند.
"حشیش" ماده ای است که از نوعی گیاه شاهدانه گرفته می شود. یکی از خصوصیات اصلی این مواد، توهم زا بودن آن است، مثل توهم بینایی و شنوایی.
حشیش ماده مخدر نیست، ماده ای توهم زا است و مخدر اصطلاحی است که برای موادی که ماده موثره آنها مرفین است به کار می رود
تریاک
تریاک به شکل ماده قهوه ای تیره رنگ با بوی مخصوص است. که از تیغ زدن گرز خشخاش و لخته شدن شیره خشخاش نارس بدست می آید. تریاک حاوی چند ترکیب مخدری از جمله مورفین و کدئین است. مهمترین ماده مخدر موجود در تریاک مورفین است که اثرات تریاک نیز ناشی از تاثیر همین ماده بر روی سلولهای بدن است. معمولا قاچاقچیان مواد مخدر جهت سود بیشتر، تریاک را با مواد زائد زیادی مخلوط می کنند تا حجم و وزن آن اضافه شود! این قضیه درباره سایر مواد مخدر هم مصداق دارد.
دلایل اعتیاد
شناخت موضوع طراحی
ضرورت انتخاب موضوع
هدف از انتخاب موضوع
مبانی نظری
استانداردهای فضایی
برنامه فیزیکی
شناخت معتاد
بصورت خلاصه و ساده، اعتیاد یعنی "وابستگی به مواد به گونه ای که کاملاً مضر به حال شخص و اجتماع باشد." درینجا "مواد" به هر نوع ترکیب کیمیایی که باعث تغییر در فعالیت مغز شود، گفته می شود. این تغییر می تواند به صورت هیجان، افسردگی، رفتار نابهنجار یا غیرعادی، عصبانیت ها یا اختلال در قضاوت باشد.
مواد مخدر بیشتر از مشتقات تریاک (opium) هستند که شامل مورفین، کودئین و مواد نیمه سنتز شده از آنها مانند هروئین می شود. اصطلاح اپیوئید (opioid) اصطلاحی است گسترده تر که تمامی آگونیستها (agonists) و آنتاگونیستهای (antagonists) را که فعالیت مشابه مورفین دارند (مانند پپتیدهای اپیوئیدی طبیعی از جمله آندورفینها را) شامل می شود.
از تریاک در تولید هیرویین و مورفین استفاده می شود
گاهی اوقات به اپیوئیدها اصطلاح مخدر اطلاق می گردد، چرا که این مواد خواب آلودگی یا حالت شبه رویا که به آن چرت زدن نیز گفته می شود ایجاد می کنند.
طبقه بندی مواد اعتیاد آور
– مواد مخدر
– کانابیس یا شیر گیاه شاهدانه
– آرام بخش ها
– سستی زاها ( مسکنها )
– محرک ها
– توهم زا
– چسب ( مواد استنشاقی )
– الکل – توتون و قهوه
انواع مواد اعتیاد آور
– تریاک ( OPIUM )
– قهوه ( کافئین )
– مورفین ( Morphine )
– ال اس دی ( L.S.D )
– هروئین ( Heroin )
– اکستاسی
– متادون ( Methadone )
– دارو های تجویزی
– ماری جوانا
– الکل
– حشیش
– 4 برومو 2 ، 5 دی متو کسی فنتیلامین
– کوکائین و کراک
– توتون و دخانیات ( Nicotine )
قرص اکستازی
• اکستاسی یک داروی روان گردان مصنوعی با دو خاصیت تحریکی شبه آمفتامین و توهم زای شبه LSD است.
• نامهای خیابانی این ماده XTC قرص شادی ، عشق و آتش فرشته می باشند. فرمول شیمیایی آن متیلن دی اکسی متامفتامین یا بطور مخفف MDMA است. این ماده برای سیستم عصبی سمی بوده و در دوزهای بالا قادر است درجه حرارت بدن را خیلی سریع افزایش دهد که منجر به تخریب عضلات ، کلیه و سیستم قلبی عروقی خواهد شد.
● تولد اکستازی
اولین بار این مواد در سال ۱۹۱۴ توسط کشور آلمان ساخته شد و به عنوان کم کردن اشتها در جنگ جهانی دوم بر روی سربازان مورد امتحان قرار گرفت. در سال ۱۹۸۵ در کشور هلند به عنوان ضد افسردگی استفاده گردید. همچنین ماده ای دیگر به عنوان توان زا به آن افزوده شده و با نام ایکس ستیو وارد خاورمیانه و ایران گردید بعد به دلیل اینکه بازار خوبی پیدا نکرد، روان گردان نامگذاری شد ولی باز هم در بین جوانان بازاری پیدا نکرد در نتیجه برای اینکه جوانان هم به این سمت و سیاق کشیده شوند ، نام شادی آور یا شادی بخش بدان نهادند
● اشکال مواد شادی آور
• قرص و کپسول ، آنهایی که از خارج از کشور وارد می شوند دارای شکل و رنگ هستند، اما آنهایی که در ایران ساخته می شوند فاقد رنگ و شکل خاص هستند و اگر انگشت بر روی قرص ها بکشیم و رنگ آنها برود آن موقع می فهمیم که آنها قرص اکستازی هستند. به صورت مایع ، به صورت پودری ، به صورت آدامس ، به صورت خوراکی موجود می باشد.
نورو بیولوژی اعتیاد
هر کسی که با یک مصرف کننده مواد ، مخصوصا کسی که کوکائین مصرف می کند ، کار کرده باشد ، گواهی می دهد که رفتارهای تکراری خودتخریبی و اعمال غیر قانونی نتیجه این اعتیاد است. چنین رفتارهایی منشا زیست شناسی دارند ، حیوانات آزمایشگاهی که در معرض مواد نیرومند قرار گرفته اند ، رفتارهای شبیه به رفتار های انسان از خود نشان می دهند . حیواناتی مانند خرگوش و موش ، هنگامی که درشرایط دسترسی نامحدود به کوکائین قرار می گرفتند هر کاری را برای به دست آوردن دوز اضافی دیگر انجام می دادند . موشی که یاد گرفته است با فشار دادن اهرم یک دوز یا یک واحد کوکائین به عنوان پاداش دریافت کند حاضر است این کار را صدها هزار بار فقط برای یک دوز بیشتر انجام دهد ، صدها هزار بار یک موش یا خرگوش ممکن است به منظور به دست آوردن کوکائین تا حد مرگ از غذا خوردن امتناع کند چنین رفتارهایی درحیوانات شدیدا به رفتار انسان هایی که برای به دست آوردن مواد به رفتارهای خود تخریبی دست می زنند شباهت دارند اما دلیل چنین شباهت هایی چیست ؟
این شباهت به دلیل این است که مغز تمامی پستانداران به طور قابل ملاحظه ای به هم شباهت دارند. تنها مغز انسان در بعضی از قسمت ها از جمله کنترل 1) تکلم ، 2) ارتباطات و 3) تفکر انتزاعی را در بر دارد ،رشد یافته تر می باشد، اما سایر قسمت های مغز انسان که مسئول اعمال ، کنش های حیاتی و اصلی می باشند ، به طور برجسته ای با مغز سایر پستانداران شباهت دارد و در همین قسمت مغز است که مواد مخدر بیشترین تاثیر را بر جای می گذارند.این بخش از مغز در محلی قرار دارد که اصطلاحا به آن مغز میانی گفته می شود.مغز میانی شامل ساختار اصلی سیستم پاداش مغز می گردد.
فیزیولوژی اعتیاد
برای اینکه یک ماده تاثیر گذار باشد ، باید ابتدا وارد بدن شده و سپس وارد مغز می گردد. مغز با مکانیزم قابل توجه و چشمگیر و پیچیده ای که در مقابل این مواد اتخاذ می کند ، از خود محافظت می نماید که به این مکانیسم چشمگیر ، قابل توجه و پیچیده سد بین خون- مغز اطلاق می شود.
اگر چه خون غذا را به مغز می رساند ( به انضمام تمام ارگان های بدن ) اما سیستم مغز به صورت جداگانه فعالیت می نمایند با وجود این، مواد خاصی قادرند که از این سد بین خون – مغز بگذرند یا به داخل آن نفوذ کنند و سپس بر روی سیستم عصبی مرکزی تاثیر بگذارند – این ها مولکولها یا مواد کوچکی بوده که قابل حل می باشند به این معنی که آن ها به آسانی در غشا ها حل شده و از آن ها می گذرند.
قبل از اینکه ماده وارد مغز شود باید وارد جریان خون گردد. راه های مختلفی برای ورود ماده به جریان خون وجود دارد که به شرح ذیل می باشند :
مواد ممکن است به صورت خوراکی مصرف و از طریق دهان وارد خون و سپس از مخاط دهان ، جدار معده عبور و سپس وارد روده شود- ممکن است که از راه دستگاه تنفسی وارد شده و جذب مخاط بینی شوند یا در برخی موارد جذب ریه ها می شوند. مواد ممکن است مانند دود در فضا پخش شده ( مثلا در هنگامیکه سیگار مصرف می شود) و مستقیما وارد ریه ها می شوند. بعلاوه آن ها ممکن است مستقیما از طریق تزریق وارد سیستم ونوسی شوند. سیستم سرخرگی در تمام نقاط بدن حتی آخرین ارگانها وجود دارد و وقتی که این مواد از راه تزریق وارد بدن شده از طریق همین سیستم سرخرگی به اقصی نقاط بدن رفته و معمولا باعث بوجود آمدن صدمات موضعی می شوند.
این راه ورود ماده به بدن است که در میزان تاثیر آن ماده بروی بدن و همچنین بروز اعتیاد موثر است به طور کلی اینکه چه مقدار از ماده وارد سد خونی مغز شده و از آن عبور می کند مستقیما به میزان قدرت آن ماده بستگی دارد . این در مورد تمام مواد درست بوده و ( صادق می باشد ) که اگر یک ماده به کندی وارد بدن شود آن به اندازه موقعی که کوکائین از طریق خوراکی مصرف شود ، قوی و یا حتی اعتیاد آور نیست ؛ مثلا هنگامیکه قدرت جزئی یا استعداد ابتلا به اعتیاد می شود. مصرف کننده در مثالی که در بالا ذکر شد احساس سبکی کرده و شور و اشتیاق وی کاهش می یابد. این احساس هیجان و سبکی شبیه زمانی می باشد که یک فنجان قهوه غلیظ مصرف شده باشد کوکائین خالص یا کوکائینی که از طریق تزریق وارد بدن می شود به هر حال هر دو سریع و آنی جذب شده وبسیار اعتیاد آور هستند. کوکائینی که از طریق دستگاه تنفسی وارد بدن می شود از لحاظ بینابین مثالهای که پیش تر و بعدا ذکر می شوند هستند.
زبان مواد مخدر
سوءمصرف (abuse) به استفاده از هر نوع موادی اطلاق می شود که تاثیرات ناخواسته بر روی مصرف کننده بر جا می گذارد.
مقدار یا میزان ماده مورد استفاده عامل مهم سوء مصرف به شمار نمی آید بلکه تاثیری که این مواد بر مصرف کننده برجای می گذارند تعیین می کند که آیا ماده مورد سوء مصرف قرار گرفته است یا خیر.
ماده مورد استفاده باید با واکنشهای فرد تداخل پیدا کند . به عنوان مثال فرد بعد از نوشیدن به طرز بدی عمل می کند و قادر به کنترل رفتار خود نیست.چنانچه یک فرد پس از نوشیدن ( مصرف الکل ) حتی به میزان خیلی کم رفتار نامناسب ، بی تهجد و غیر معمولی از خود نشان دهد می توان گفت که الکل را مورد سوء مصرف قرار داده است (سوء مصرف : 1.اندازه ، 2.فرهنگی)
دومین عاملی که از تعریف سوء مصرف باید مدنظر گرفت این است که آیا استفاده از مواد از لحاظ فرهنگی مورد تایید است یا خیر زیرا در مواقع معین و فرهنگ های معین پذیرش اجتماعی متفاوتی برای استفاده از مواد وجود دارد . اعتیاد را می توان گفت یک واژه علمی نیست اما به طور گسترده ای این اصطلاح به کار برده می شود.
اعتیاد به الگویی از مصرف یا سوء مصرف مواد گفته می شود که حاکم و مسلط بر زندگی فرد است ( زندگی فرد را احاطه کرده است) و فرد زمان زیادی صرف به دست آوردن و برنامه ریزی جهت مصرف مواد می کند . به عنوان مثال فردی که تمام پول خود را برای به دست آوردن کوکائین می کند شغل خود را از دست می دهد . وبه خاطر وابستگی به کوکائین از روابط خود بادیگران در رنج است وبه عنوان معتاد توصیف می گردد.
معتاد :
کسی که مسئول و عهده دار تقویت مصرف مواد می گردد.
مثال :
فردی که اختلال اضطرابی دارد و در او تشخیص داده شده و به همین خاطر بنز و دیاسپامین مصرف می کند،یک معتاد نیست ، اگر چه ممکن است وابستگی جسمانی نیز به آن دارو پیدا کرده باشد.
وابستگی : (dependence)
وابستگی بر 2 نوع است : 1)وابستگی جسمانی ، 2) وابستگی روانی
وابستگی جسمانی : وابستگی جسمانی به سازش بدن انسان به یک ماده گفته می شود به طوری که بدن برای انجام کنش های عادی و طبیعی خود به آن ماده نیاز دارد.
فردی که چندین بار در طول روز الکل مصرف می کند و جهت اجتناب از علائم ترک ، صبح ها پس از بیدار شدن الکل مصرف می کند به وضوح می توان گفت که به این ماده وابستگی جسمانی پیدا کرده است.( گیرایی الکل ناشتا بیشتر است)
فردی که به نوشیدن قهوه یا چای عادت کرده است ، ممکن است وابستگی جسمانی به کافئین و تئین پیدا کند. علائمی از قبیل عصبانیت ، سردرد و تحریک پذیری نشان دهد.
وابستگی روان شناختی :
افرادی که وابستگی فیزیولوژیکی ندارند و علائم ترک را تجربه نمی کنند ، هنگامی که مصرف مواد را متوقف می کنند ، اگر به منظور ثبات هیجانی یا کارکرد نرمال خود هنوز نیاز به مصرف داشته باشد ، می گوییم فرد به آن ماده وابستگی روانی پیدا کرده است.
تحمل (telerance ) :
اشاره نیاز به افزایش مقدار مصرف به منظور دست یافتن به همان مقدار تاثیر را دارد ( هر ماده ای دارای سطحی از تحمل می باشد.)
به عنوان مثال ( الکل ، به عنوان ماده ای شناخته شده است که سریعا بدن به آن عادت می کند و فرد برای دست یافتن به میزان تاثیر دلخواه سریعا می بایستی مصرف آن را تکرار کند.)
مصرف ( use ) :
تقریبا تمامی مردم دنیا در فرهنگ خود برای مصرف مواد پذیرش اجتماعی دارند .برای مثال، ( در فرهنگ ما چای و قهون و نسکافه مورد مصرف قرار می گیرند.)
ترک ( withdrawal ) :
اصطلاح ترک عبارت است از واکنشی که یک فرد ممکن است پس از ، از بین رفتن مواد از بدن تجربه کند ، مثال ( ترک الکل علائمی بسیار خطرناک دارد که به آن سندرم ترک الکل گفته می شود.)
طبقه بندی مواد : ( اثرات روانی بر روی خود)
معیارهای متفاوتی برای طبقه بندی مواد وجود دارد که ما به 2 دسته از طبقه بندی ها اشاره می کنیم.
1)طبقه بندی براساس اثرات روانی و رفتاری که عبارتند از :
1. کند کننده ها : داروها یا موادی که در دستگاه عصبی ایجاد رخوت و سستی می کند ، مانند : الکل ( برخلاف عموم الکل کند کننده است) – آرام بخش ها و داروهای استثنایی – ( رنگ و تینر و بنزین و لاک و چسب ) تریاک و مشتقات آن که به مواد(خیزی) معروفند- کدئین و مرفین.
2. محرک ها : داروهایی که موجب افزایش هشیاری و موجب کاهش احساس درد و خستگی می شوند. ( همچنین اعتماد به نفس را افزایش داده و باعث افزایش خلق و خو و یا منبسط شدن روحیه می شوند مثل : کوکائین – آمفتامین ها .
3. توهم زاها : داروهایی که موجب توهم در افراد می گردند ، مثل : LSD – PCP .
طبقه بندی مواد بر اساس منشا مواد صورت گرفته :
1) موادی که منشا طبیعی دارند.الکل و …
2) مواد شیمیایی که از منشا اصلی خودشان منحرف شده اند.
خواب آور ها و آرامش بخش ها (موادی که زاده تحقیقات آزمایشگاهی می باشند )
برخی از توهم زاها :
معرفی مواد
الکل :
در اکثر جوامع مصرف الکل رواج دارد و در واقع می توان گفت که الکل یکی از شایعترین مواد مورد سوءمصرف در دنیاست . الکل را می توان از راه تخمیر بسیاری از مواد به دست آورد . ازجمله ( حبوبات – گندم – ذرت – میوه ها ، مثل انگور-سیب – آلو و همچنین سیزیجات مختلف )
از راه فرایند تقطیر می توان محتوای الکلی نوشابه تخمیر شده را افزایش داد و مشروبات الکلی قوی بدست آورد.
ماکزیمم عمل الکل:
قسمت عمده الکل در قسمت های اولیه امعاء و احشاء جذب می گردد ولی میزان جذب آن به عوامل مختلفی از جمله محتویات معده بستگی دارد . چنانچه الکل با معده خالی مصرف شود ، میزان مصومیت بیشتر می گردد. به چه دلیل افراد الکلی ، معمولا افراد چاقی هستند ( شکم های بزرگی دارند) ؟
پس از مصرف الکل ، الکل به راحتی درخون قابل یاقت و کشف می باشدو به سادگی با یک آزمایش می توان میزان الکل در خون را اندازه گرفت . الکل به راحتی از سد خون – مغز عبور می کند و وارد سیستم اعصاب مرکزی می گردد و اثرات فیزیولوژیکی و روانشناختی بر جای می گذارد.
لازم است در مورد الکل بدانید که الکلیک ماده اعتیاد آور است. فردی به نام بنیامین راش در سال 1910 بیان کرد ، حتی یک بار مصرف الکل می تواند باعث اعتیاد به الکل گردد و جمله معروف اواین است :
Taste not , Handle not , Touch not
آن را نچشید ، حمل اش نکنید ، لمس اش نکنید
زنان بیشتر از مردان ، آمادگی جذب الکل را دارند و سرعت جذب الکل در زنان دو برابر بیشتر از مردان است .
دلیل این تفاوت ، یکی به دلیل استروژن می باشد ، زیرا استروژن در جذب الکل در بدن تاثیر می گذارد.
الکل بر انتقال دهنده های عصبی مختلف تاثیر می گذارد ، از جمله بر روی ( GABA )یبشتر است ، اما به طور کلی الکل بر دستگاه عصبی مرکزی تاثیر می گذارد و موجب کندی آن می گردد.
تاثیرات فیزیولوژیک الکل :
تقریبا هر سیستم بدنی ما می تواند به وسیله استفاده از الکل تاثیر پذیرد.مصرف میزان الکل با دوز بالا می تواند مستقیما به وسیله تاثیر بر روی مرکز تنفسی در بصل النخاع منجربه مرگ گردد. مهم ترین صدمه به کبد است که موجب به وجود آمدن کبد چرب می شود.مشکلات معده از رایج ترین اثرات مصرف الکل است . شواهدی در دست است که نشان می دهد ، الکل منجر به زخم معده می گردد.
همچنین الکلی ها در معرض خطر سکته و یا هر نوع حمله شدید ناگهانی می باشند که این یافته با این فرض که الکل با فشار خون بالا مرتبط است پدید آمده است . به دلیل آنکه الکل کالری زیاد ایجاد می کند . پذیرش غذا در الکلی ها کاهش می یابد. اما کالری های ایجاد شده توسط الکل نمی تواند مواد مغذی که برای بدن لازم است را فراهم کند ، در نتیجه منجر به سوء تغذیه می گردد. اثر دیگر الکل در سوء تغذیه به دلیل اشکالی است که در هضم غذا و جذب ویتامین ها به وجود می آورد به طوری که افراد الکلیک مزمن به دلیل عدم جذب ویتامین B-complex مبتلا به سندروم mnestic syndrum می گردند . یکی دیگر از اثرات الکل تاثیر آن بر حافظه و فراموشی رویدادها می باشد.
تاثیر الکل بر مغز :
از کامپیوتر جهت شمارش سلول های مغزی الکلیک هایی که برای کالبد شکافی آورده شده بودند ، استفاده شد و نتیجه بیانگر آن بود که الکلی ها نسبت به غیر الکلی ها نرون های کمتری در کورتکس پیشین خود دارند . همچنین در مطالعاتی نشان داده شده است که استفاده مفرط از الکل باعث آتروفی یا از بین رفتن لوب فرونتال می گردد.
عوارض مصرف طولانی الکل :
1.اختلالات خواب ،
2. کبد چرب ،سیروز کبدی ، نارسایی کبد (مهم ترین تاثیر الکل بر روی کبد است).
3.زخم معده
4.سرطان پانکراس
5.سوء تغذیه
6-افزایش فشار خون
7-سکته یا انفارکتوس های قلبی – مغزی
8-ضعف عضلانی
9-ناتوانی جنسی
10-توهمات شنوایی
11-فراموشی پایدار
علائم مسمومیت ( مستی ) با الکل :
1.اختلال شدید در هماهنگی حرکات و کنترل هیجانات
2.کاهش سطح هوشیاری
3.ضعف تنفس یا در بعضی موارد استفراغ
علائم ترک الکل:
1. لرزش 2. اضطراب 3. بی قراری 4.تهوع 5.تشنج و اختلالات ادراکی
نیکوتین:
هر سال 400 هزار نفر در اثر کشیدن سیگار جان خود را از دست می دهند . به عبارت دیگر 20% از کل مرگ و میر های آمریکا بر اثر استعمال دخانیات می باشد.
نیکوتین ماده ای فوق العاده ، اعتیاد آور است و به این دلیل که اکثرا به وسیله کشیدن مورد سوء مصرف قرار می گیرد ، جذب فوق العاده سریعی دارد و کمتر از 20 ثانیه بر مغز اثر می گذارد و اثر آن در بدن دو تا سه ساعت پس از مصرف از بین می رود. شایع ترین اثر آن بر فشارخون و ضربان قلب است و باعث افزایش آن ها می گردد. نیکوتین سطح دوپامین دربدن را فزایش داده و موجب تحریک سیستم دوپامینژیک در بدن می گردد.
برای بسیاری از افراد سیگاری قبول اینکه مصرف سیگار و انواع تنباکو اعتیاد آور است بسیار مشکل می باشد تا اینکه در سال 1988 نیکوتین در دسته داروهای روانگردان از قبیل کوکائین و هروئین قرار گرفت . آمارها بیانگر ایت مساله است که سیگار یکی از مهم ترین 4 عامل مرگ و میر در آمریکا می باشد.
صورت غیر مستقیم ، گروه اول دسته ای که مستقیم مصرف می کنند ، افرادی هستند که سیگاری می باشند و دسته دوم افراد غیر سیگاری می باشند . تحقیقات نشان داده است ، افرادی که به صورت غیر مستقیم دود سیگار استنشاق می کنند ، بیشتر از افراد سیگاری در معرض خطر و آسیب قرار دارند و استنشاق دود سیگار به صورت غیر مستقیم خطر مرگ را تا 30% افزایش می دهد.
عوارض مصرف طولانی مدت کوکائین :
1.تورم – خونریزی و ضعف مخاط بینی
2.سوراخ شدن تیغه میانی بینی
3.تیک
4.سردرد شبه میگرنی
5.کاهش وزن
6.عوارض قلبی مانند (سکته = انفارکتوس)
آمفتامین ها و شبه آمفتامین ها :
اولین بار در سال 1887 ساخته شد ، اما اثر تحریکاتی آن بر روی سیستم اعصاب مرکزی مورد ملاحظه و توجه قرار نگرفت .در سال 1930 به عنوان دارویی برای رفع آسم اهتقان بینی معرفی شد و مورد استفاده درمانی قرار گرفت . موثرترین و معروف ترین فرم آمفتامین ها ، مت آمفتامین می باشد.
اگر چه سوء مصرف این مواد عموما در آمریکا رایج است ، اما سوء مصرف آن در بسیاری از کشورها گزارش شده است . برای مثال ژاپن اولین کشوری بود که شیوع مت آمفتامین را تجربه کرد.
این دارو به ویژه در طول جنگ جهانی دوم تولید شد و نظامیان عمده ترین مصرف کنندگان آن در طول زمان جنگ جهانی دوم بود.
استفاده گسترده از این مواد در طول جنگ باعث شد که پس از جنگ نیز استفاده از این دارو توسط مردم ژاپن ادامه یابد.
سایر گزارش ها حاکی از استفاده ارتش آسمان از مت آمفتامین ها در طول جنگ جهانی دوم است.
در سال 1950 ، دانشجویان ، ورزشکاران ، رانندگان کامیون استفاده از آمفتامین ها را برای مقاصد غیر درمانی از جمله افزایش انرژی ، بالا بردن خلق و کم خوابی استفاده کردند.
در سال 1960 ، پزشکان متد رین را به عنوان جایگزین هروئین تجویز کردند و به صورت قانونی مت آمفتامین ها ساخته می شدند و به طور گسترده ای مورد سوء مصرف قرار می گرفتند.
معروفترین نام مت آمفتامین ، کشنده های سریع می باشد ( speed kills ) که توصیف کننده اثرات خطرناک و مرگ آور آن ها است . سایر نامهای آن عبارت است از : یخ ، کریستال ، مت و speed .
مت آمفتامین ها یکی از دارو های اساسی و مهم سوء مصرف در سه دهه اخیر است که شهرت زیادی پیدا کرده است ، تاثیرات آن شبیه به اثرات کوکائین است ، اما تفاوت عمده ای نیز با آن دارد . تعدادی از آمفتامین ها به اصطلاح طراح ، به طور مصنوعی ساخته شده اند که فعالیت شبه آمفتامین و شبه توهم زایی دارند . نمونه ای از آمفتامین طراح عبارتند از:
( MDMA ) متیلن دی اکسی مت آمفتامین ( اکستازی )
مبارزه با مواد مخدر در ایران از سالهای قبل از انقلاب تاکنون فراز و فرودهای زیادی داشته است در بیشتر موارد بحث پیشگیری و درمان مورد کم توجهی قرار گرفته و بیشتر مقابله با عرضه اولویت بوده است. حمید صرامی در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس می افزاید: اعتیاد امروز فراتر از یک مسئله اجتماعی رفته است و به تهدیدکننده امنیت ملی تبدیل شده است. نظرسنجی های ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان داده است که 85 درصد مردم از اعتیاد به عنوان یک موضوع نگران کننده نام برده اند و این موضوع موجب عدم پیشرفت و توسعه اجتماعی سیاسی و فرهنگی کشور شده است. وی حجم بالای تجارت مالی مواد مخدر را در دنیا از مهمترین علل گسترش این پدیده شوم می داند و ادامه می دهد: پیچیدگی این پدیده چه در بحث مصرف و چه در بحث قاچاق و وجود حداقل 200 میلیون معتاد مصرف کننده در جهان است که زمینه را برای قاچاق آن آماده کرده است. پیوند قاچاق مواد مخدر با درگیری های مسلحانه و مسائل امنیت و گروگانگیری از دیگر موارد مدنظر است. همچنین بحث افغانستان به عنوان تهدیدکننده و تولیدکننده مواد، شیوع مصرف مواد، تغییر الگوی مصرف و آینده اعتیاد و اعتیاد آینده ایران از موضوعات مهم در زمینه اعتیاد است. * بیشتر قوانین مبارزه با مواد مخدر قبل از انقلاب بر اساس فشار صاحبان قدرت بود مدیر کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر در بررسی وضعیت مبارزه با مواد مخدر در دوران قبل از انقلاب اظهار داشت: از قبل از انقلاب تا سال 1289 یک دوره است. دوره دوم از این سال تا سال 1325 است که نهضت مشروطه، مبارزه با تریاک، کنفرانس شانگهای و اولین قانون تحدید مواد مخدر بود؛ دوره بعدی از این سال تا سال 1347 بود که منع کشت خشخاش را داشتیم و دوره چهارم اجازه کشت و صدور تریاک را از این سال تا سال 1357 را داشتیم. وی افزود: موضوعات قبل از انقلاب در خصوص مواد مخدر موارد زیادی است. یکی عدم انسجام و ارتباط منطقی قوانین و در تعارض بودن آنها با هم است که قبل انقلاب یک سیاست سینوسی را مشاهده می کنیم. از یک طرف به شدت برخورد با پدیده مواد مخدر کرد و از طرف دیگر کشت و مصرف مواد مخدر را آزاد کرد. مجدد که تحت فشار سازمان های بین المللی قرار می گرفت سیاست انقباضی در پیش می گرفت و وقتی می دید مصرف آن بالا می رود سیاست انبساطی ایجاد می کرد. صرامی تصریح کرد: نکته دوم فقدان یک استراتژی کلان در امر مبارزه است. قبل از انقلاب آنچه می بینیم این است که یک استراتژی مدونی ملاحظه نمی شود. این استراتژی کلان در 4 بعد قابل بحث است. بحث پیشگیری اولیه از سوء مصرف که کاملاً تعطیل بوده است و در اسناد ساواک سال 53 موضوع پیشگیری مطرح شد ولی این اسناد فقط بایگانی شد. وی ادامه داد: به بحث درمان و بازتوانی فقط به عنوان یک مباحث نظری پرداخته می شد که باید معتادان را درمان کنیم اما باز اتفاقی نمی افتاد. به بحث پژوهش هم مطلقاً پرداخته نمی شد. صرامی خاطرنشان کرد: بیشتر قوانین و مقررات تصویب شده در مجلس ملی وقت بر اساس فشار صاحبان قدرت بوده است. یعنی اگر اشرف پهلوی می خواسته کاری انجام دهد قانون بر اساس خواست او تنظیم و تصویب می شد. در این هنگام به هیچ وجه به نقش مردم در امر مبارزه اعتقادی وجود نداشت لذا مشارکت های مردمی در قبل انقلاب تعطیل بود. وی گفت: همچنین توسط خود دولت، تریاک به صورت کوپنی توزیع می شد که تاثیر آن را در بازار غیرقانونی و قاچاق مصرف مواد ندیدیم. مدیر کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: موضوع بعدی در این هنگام تک بعدی بودن امر مبارزه و اقدامات قهریه بود که توفیقی را برای رژیم گذشته حاصل نکرد. این شرایط پس از انقلاب به ما تحویل داده شد. صرامی تاکید کرد: آنچه پس از انقلاب به ما تحویل داده شد شرایط خیلی بد اجتماعی و فرهنگی بود. در حقیقت قبل انقلاب مصرف مواد در ویژگی های فرهنگ ایرانی، در ساختار جامعه و پویش آن رسوخ کرد و به عنوان خرده فرهنگ جایگاه خود را برای مصرف پیدا کرد و ناخودآگاه در حوزه شخصیت ایرانی هم اثرات خود را گذاشت که برای رفع غم و درد و دارو و کسب نشاط و شادمانی استفاده شد. لذا قبل انقلاب در نسل اول اجتماعی ما و در جامعه روستایی آهسته آهسته بحث مصرف به عنوان خرده فرهنگ شکل گرفت و بعد همین اتفاق در اوایل انقلاب با رشد شهرنشینی اثرات خود را می گذارد. وی گفت: در دوره قاجار و صفویه نقش انگلیس را در مصرف مواد مخدر مردم کرمان سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی می بینیم تا بتواند استعمار خود را بر این شهرها وارد کند. این موضوع به دوره پهلوی هم منتقل می شود. حتی تغییر الگوی مصرف از تریاک به هروئین در دهه 40 را مشاهده می کنیم. در دهه 50 رسوخ هروئین را در برخی مناطق تهران می بینم که وزیر وقت بهداشت اعتراض می کند. صرامی یادآور شد: قانون 1285 که اولین قانون تحدید مواد مخدر است و می گوید هر کس سوبسید تریاک را بدهد 3 شاهی دریافت می کند و به نوعی مشکلات مالی دولتی را حل می کند یعنی اقتصاد و سودآوری برای کشور و پادشاه نقش مهمی داشت. لذا به دنبال گسترش آن در بین جوانان و نوجوانان بر اساس کاهش سطح مطالبات آنها بودند تا از طرف دیگر مردم را از مسائل سیاسی وازده کنند و دچار مسئله اجتماعی کنند. *اقدام سریع دادگاه های انقلاب و فتاوای امام(ره) نقش مهمی در پیشگیری از شیوع اعتیاد داشت مدیر کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر در ادامه با اشاره به فعالیت های مبارزه با مواد مخدر در دوران پس از پیروزی انقلاب تا سال 60 گفت: انقلاب پیروز شده است و بحث گروهک ها در کشور مطرح می شود. در این دوران 2 استراتژی جدی را می بینم یکی حذف که باید اعتیاد را از جامعه حذف کنیم و دیگری استراتژی شدت مجازات مبتنی بر اینکه تا می توانیم بگیریم برخورد کنیم و اعدام کنیم. این دو موضوع چند علت داشت. وی افزود: کشور در فضای انقلابی قرار داشت و این فضا حذف فیزیکی اعتیاد را تاکید داشت و نمی توانست این نگاه را نداشته باشد به دلیل اینکه جنس انقلاب جنس ایدئولوژیک بوده است و باید هر ناهنجار و ضد ارزشی حذف شود. مدیریت اعتیاد در کنار آن می خواسته به سرعت مسئله اعتیاد را حل کند. اینجا قابل بحث است. به نظر می رسد ارزیابی دقیقی، مدیریت اعتیاد کشور از پدیده های جامعه شناختی اعتیاد نداشته است و فکر می کرده با قاطعیت در عمل می تواند آن را حل کند. صرامی تصریح کرد: اما نکاتی هم به عنوان اقدامات خوب این دوران مطرح است یکی توجه به مبارزه ضابطه مند با قاچاقچیان است که از سال 57 این نوع مبارزه را می بینیم و ستاد مرکزی مبارزه با مواد مخدر تشکیل می شود و شروع به برخورد می کند. دوم منع کشت خشخاش است. قبل از انقلاب 800 تن مصرف داخلی ایران بوده است و صادرات می کردیم. مسئله سوم تشدید مجازات است که با قاچاقچی و خریدار و فروشنده و مصرف کننده یک جور برخورد می شود و اصلاً نمی توانیم تشخیص دهیم که حالا با این مصرف کننده ای که معلول پدیده اعتیاد است نباید شدت مجازاتی با همان شدت مجازات با قاچاقچی است را داشته باشیم و طبیعتاً وقتی تناسبی بین جرم و مجازات نباشد اثرات بازدارندگی مجازات پائین می آید. مثلاً گفته بودند مجازات برای 5 گرم مساوی اعدام است. وی یادآور شد: در این دوران غفلت از پیشگیری، درمان و کاهش آسیب را مشاهده می کنیم که این موضوع مشکل جدی برای ما ایجاد کرده بود. یک برنامه بلند مدت جامع ملی هم وجود نداشت و در برخورد با معلول افراط صورت می گرفت و تا حدی حجم زندان ها و مراکز بازتوانی را گسترش داد که با وقوع جنگ تحمیلی ناخودآگاه پدیده مبارزه با مواد مخدر از اولویت خارج شد. طبیعی بود چون عمده نیروهای ما به مرزهای جنوبی و غربی گسیل شدند و آهسته آهسته اولویت امر مبارزه از شروع جنگ کاهش می یابد و مرزهای شرقی تحت تاثیر این موضوع قرار می گیرد و شبکه های قاچاق از این فرصت سوء استفاده کردند. صرامی گفت: اتفاق مناسب آن هنگام ورود دادگاه های انقلاب به این موضوع بود که از 3 مولفه قاطعیت، سرعت عمل و عدم نقض احکام برخوردار بودند. سرعت عمل یک خشم انقلابی را در مردم ایجاد کرد و ناخودآگاه پدیده را ضدارزش نشان داد و تا حدودی اثرات بازدارنده خود را برجمعیت سالم گذاشت و نکته آخر بحث فتاوای حضرت امام خیمنی (ره) در ابتدای انقلاب در زمینه تحریم در حوزه خرید و فروش و قاچاق و در حوزه منع بود که این موضوع به شدت در اثر بخشی رویکرد ایدئولوژیکی انقلاب موثر بود. وی تصریح کرد: رویکرد ابتدای انقلاب در دست دو حوزه بود یکی افرادی که در حوزه حقوقی قضایی بودند و دیگری افرادی که در حوزه انتظامی بودند لذا کار در حوزه فرهنگی که جنس انقلاب بود از صحنه کنار رفت. تعطیل بودن این تفکر که علاوه بر این فتاوا باید حجم فعالیت خود را در بدنه فرهنگی در نهادینه کردن این فتاوی مصروف کنیم شکافی ایجاد کرد که اثرات آن را در دهه های بعدی گذاشت. مدیر کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر خاطرنشان کرد: در همین سال ها در پاره ای از مواقع به شکل سنتی از مردم استفاده می کردیم که آمار قاچاقچیان را بدهند و نتوانستیم از نقش مردم در مبارزه استراتژیک با حوزه اعتیاد خوب بهره بگیریم. همچنین فقدان فعالیت های پژوهشی در سالها 58 تا 60 است که به نظر می رسد مدیریت اعتیاد چون ریشه آن را در خارج از کشور به عنوان یک توطئه می بیند خیلی تمرکز در اقدامات پژوهشی احساس نمی کند و فعالیت پژوهشی دانشگاه ها را در این دوران تعطیل می بینیم. لذا مدیریت اعتیاد نمی تواند هوشمندانه بفهمد در سنوات بعد این اقدامات چه تاثیری در دوران بعد خواهد گذاشت. نکته بعدی فقدان ارتباط با جامعه بین الملل بود که نتوانستیم مطالبه خود را از سازمان های بین المللی انجام دهیم. البته روابط بین بخشی دستگاه های مبارزه با مواد مخدر خوب است و انسجام خوبی دارد. این انسجام در ابتدای انقلاب قابل ستایش است و در سال های بعد تا حدی جزیره ای عمل می شود. *نوسان در تصمیم گیری نحوه مبارزه با اعتیاد در دوران جنگ مدیر کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر در ادامه با پرداختن به وضعیت مبارزه با اعتیاد در دوران جنگ گفت: در سال های 60 تا 67 و قبل از تصویب قانون مبارزه با مواد مخدر توسط مجمع تشخیص، جنگ و تحرک گروهک ها را داریم و چند اتفاق رخ داد. یکی ادامه حاکمیت رویکرد کاهش عرضه است و دیگری انفعال مدیریت کاهش تقاضا است و مدیریت کاهش تقاضا یعنی پیشگیری، درمان و کاهش آسیب. وی افزود: در این سال ها هیچ فعالیتی را از دستگاه های کاهش تقاضا برای کاهش نرخ بروز اعتیاد را نمی بینیم و استراتژی کاهش عرضه باز خشونت علیه معتاد را به عنوان مهمترین مولفه خود در دستور کار قرار می دهد. جمع معتادان از سطح شهر به عنوان اولویت محسوب می شود البته این فعالیت تاثیری در افزایش قیمت مواد می گذارد و تا حدودی سوء مصرف را کاهش می دهد. این حجم معتاد دستگیر می شوند؛ به اردوگاه ها می روند و در آنجا به خاطر نبود دانش و مدیریت علمی در مراکز بازپروی عملاً مراکز بازپروری تبدیل به زندان های جدید می شود و این یکی از تلفات خطای عملکرد مدیریت اعتیاد است. صرامی تصریح کرد: در این دوران معتاد دستگیر می شود چون علم برخورد با آن وجود ندارد آزاد می شود و دوباره دستگیر می شود. این موضوع سیر اتلاف منابع را در پاره ای از مواقع به دنبال داشت. نوسان در سیاست های قضایی در این مقطع و عدم تناسب در برخی مواقع را شاهد بودیم که در برخی مواقع به شدت سخت می گرفت و تا آمار زندان بالا می رفت عفو می داد. در این سال ها رویکرد قاطع قوه قضائیه سال های 58 تا 60 را دیگر نمی بینیم و این نوسان برای ما آفت زاست. آهسته آهسته سیاست انکار مقداری شکل می گیرد همه سعی می کنند اعتیاد را موضوع روز جلوه ندهند. اما مبارزه با عرضه در این سالها خوب عمل کرد. وی افزود: در آن سالها به خاطر غلبه تفکر مبارزه محور استفاده از دانشگاهیان در حل معضل اعتیاد به حاشیه می رود. نیروی متخصص را کسی حمایت نمی کند ولی از بس که رویکرد مبارزه محور است استفاده از آنها کمتر می شود. در حوزه مبارزه، در دهه 60 و 70 تحقیقی انجام شد. فردی را ندیدیم بیاید بگوید که من چنین حرف کارشناسی را برای حل معضل اعتیاد گفتم ولی کسی گوش نداد. به نظر می رسد به ذهن ها هم این خطور نکرد که اگر ما این کشت را منهدم کنیم فردا چه کار باید بکنیم. صرامی یادآور شد: در ابتدای انقلاب و مشکل جنگ و گروهک هاست. فتنه های داخل را هم داریم در زمینه مبارزه با مواد مخدر موضوعیتی هم نداشت به این سمت برویم. *اقتصادمحوری و سیاست محوری سال های 67 تا 83 ضربات سنگینی به پیکر مبارزه با اعتیاد زد مدیر کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر اظهار داشت: از سال 67 تا پایان برنامه سوم یعنی تا سال 83 و به عبارت دیگر دوران سازندگی و اصلاحات اتفاقات مهمی افتاد. در اواخر سال 66 و اوایل 67 مدیریت اعتیاد فرافکنی می کند که من ساختار ندارم؛ وضعیت نامناسبی دارم و … و زمینه را آماده می کند برای تشکیل ستادی برای مدیریت امر مبارزه در ابعاد مختلف. در سال 67 قانون مبارزه با مواد مخدر در مجمع تشخیص مصلحت تصویب می شود البته در همه ابعاد. ویژگی های این قانون یکی ساختار است که در آن تمرکز فعالیت ها را در ستاد مبارزه با مواد مخدر با ریاست رئیس جمهور پیش بینی می کند و عضویت دستگاه های قضایی، انتظامی درمانی و کاهش تقاضا را گوشزد می کند و نشان می دهد ظاهراً این قانون به دنبال کنترل هوشمندانه تر پدیده اعتیاد است. وی افزود: اما در این دوران در سال های اجرای قانون برنامه اول دوم و سوم حتی یک لغت درباره بحث مبارزه با مواد مخدر نمی بینیم. این ظلمی است که در این دوران صورت گرفت. در این سال ها غلبه نگاه اقتصادمحور و سیاست محور و غفلت از نگاه اجتماع محور و فرهنگ محور است که ضربات آن را الان می بینیم. در این سالها با توجه به این دو نگاه، نگاه به اعتیاد به عنوان بزرگترین تهدید علیه امنیت کشور در حاشیه می رود. صرامی گفت: ناخودآگاه مصرف مواد از تریاک شد حشیش. از آن شد هروئین و الان مواد صنعتی. تغییر الگوی مصرف از اوایل سال 80 آرام آرام شروع می شود. نرخ بروز رونق می گیرد. سن اعتیاد کاهش می یابد. جنسیت اعتیاد تغییر می یابد و جامعه اعتیاد هر ورودی را به طرف خود جذب می کند از بچه 7 ساله تا پیرمرد از بیکار تا مهندس از زن تا مرد مجرد تا متاهل شهری تا روستایی. این غفلت است که این مشکل را ایجاد کرد. وی افزود: در این سال ها مدیریت اعتیاد در فضای ذهنی پیشگیری را مقدم می داند ولی در عمل کاهش عرضه مقدم تر است و این برای اقدامات پیشگیرانه خسارت جدی بود. همیشه می گفتند یک دلار در پیشگیری مصرف کردن 10 دلار در مقابله و 7 دلار را در درمان کاهش می دهد. اما رویکرد مدون جامع و مشخص در طی این 3 برنامه نداریم. در پیشگیری ثانویه هم پارادوکسی ایجاد می شود که بالاخره اعتیاد جرم است یا معتادی و معتاد مجرم است یا معتاد. این پارادوکس زمان زیادی از مدیریت اعتیاد می گیرد برای اینکه بتواند به راهکار صحیح برسد و این تعارض های ذهنی وقت مدیریت اعتیاد را خیلی به خودش مشغول می کند. صرامی ادامه داد: در این دوران دانشمندان و دانشگاهیان آرام آرام وارد می شوند اما خیلی مبارزه علمی را مشاهده نمی کنیم. در این مقطع اگر چه برخی مراکز درمانی و بازپروری راه اندازی می شود اما هیچ رویکرد علمی را ندارد. همچنین در مجامع بین المللی مقداری ورود کردیم و تقریباً می خواهیم از جهان سهم خواهی کنیم اما خیلی توفیقی نداریم. فقط اطلاعات و تجربیاتمان را به جهان منتقل می کنیم. وی یادآور شد: رویکرد علمی مقداری در سالهای 80 تا 83 در ستاد آغاز می شود. فعالیت های پیشگیری اولیه بودجه ای برایش در نظر گرفته می شود اما برنامه محور و قانون محور نیست و در این دوران اصلاح نظام بودجه ریزی را می بینم. تا قبل از سال 80 پول دست خود مدیریت اعتیاد بود اما از این سال به این طرف بودجه در لایحه بودجه می آید و روال قانونمندی به خود می گیرد. مدیر کل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر خاطرنشان کرد: چند خلاء جدی در این جا وجود داشت. یکی نظارت بر روند فعالیت دستگاه ها را در سال های 67 تا 83 به شکل جدی ملاحظه نمی کنیم. ارزیابی دقیق از فعالیت صورت نمی گیرد که آیا هزینه ها کمک کننده و اثربخش بوده است؟ همچنین تغییر الگوی مصرف را از سالهای 81 به این طرف مشاهده می کنیم و شیوع مصرف را در برخی اقشار می بینیم. روند کند فعالیت های درمان و کاهش آسیب را می بینیم که آیا سرنگ بدهند یا نه. همچنین سیاست انکار هم وجود دارد. صرامی در ادامه گفت: برنامه های درمان و پیشگیرانه در طول 67 تا 83 از قوت لازم برخوردار نبود و ساختاریافتگی نداشت. سرکی به آموزش خانواده، دانش آموز، مهارت های زندگی می کشند. برنامه پیشگیرانه ریخته می شود سازمان های مختلف مثل بهزیستی، وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و وزارت علوم وارد می شوند اما همه یک سوال می کنند که کجا قانون به ما گفته باید آن را انجام دهیم. یا انبساط است یا انقباض و ستاد مبارزه با مواد مخدر فقط می شود توزیع کننده اعتباراتی که آنها می گیرند. مداخله موثری نمی شد. وی افزود: ساده انگاری در عرصه پیشگیری را در این دوران می بینیم. مسئولان فکر کردند با یک بروشور و کارگاه و سخنرانی می توان اعتیاد را حل کرد. فقدان دانش علمی و ضعف دانش تخصصی پیشگیری را نیز داشتیم. در سال 1965 جهان به این نتیجه رسید علی رغم شدت های مبارزه هیچ جوابی نگرفت. در این سالها رویکرد پیشگیری با اولویت دانش محوری و اطلاع رسانی آغاز شد. تاکنیک این رویکرد ترس بود و از سال 1975 رویکرد دانش محور به عنوان اولین رویکرد پیشگیری پررنگ شد به عنوان اولین رویکرد علمی در پیشگیری. ولی ما از همین هم غافل بودیم. اطلاع رسانی می کردیم ولی منقطع. با توجه به اینکه پیشگیری 3 مولفه دارد و باید آرام عمیق و مستمر باشد. صرامی اظهار داشت: در آن سال ها متخصصان عرصه پیشگیری ضعیف بودند چون رشته دانشگاهی هم نداشتیم. رویکرد بعدی جهان محرک محور بود که باید مهارت مقاومت در برابر اعتیاد را گسترش دهیم که متخصصان آن را هم نداشتیم. رویکرد بعدی در جهان از سال 1983 بود که باید با هنر ورزش و سرمایه های اجتماعی به جنگ اعتیاد رفت این را هم بلد نبودیم. رویکرد چهارم در سال 1993 رویکرد روانی و اجتماعی بود که در این زمینه هم غافل بودیم. لذا در عرصه پیشگیری در سالهای 67 تا 83 فقدان نیروی متخصص را داشتیم که این علوم را بگیرد ایرانیزه کند و در مدارس، دانشگاه، محله، محیط خانواده و کار ببرد. آنچه در پیشگیری مطرح می شود 2 راه است یکی نصیحت یکی انذار. وی یادآور شد: در این سال ها متاسفانه فقط 9 درصد از مصوبات قانون مبارزه با مواد مخدر از سالهای 67 تا 83 به بحث پیشگیری اختصاص یافت. که خیلی از این 9 درصد هم اجرا نمی شود. مکرر از مسئولان برای مصاحبه در این زمینه دعوت می شود. از روحانیون برای کار در این زمینه دعوت می شود اینکه باید برای اوقات فراغت کار شود اما اینها همه در گفتمان است ولی به گفتمان مسلط تبدیل نمی شود. و برنامه پیشگیری از یک طرح جامع غافل می شود. صرامی خاطرنشان کرد: شورای عالی امنیت ملی در سالهای 80 به بعد مواد مخدر را تهدید علیه امنیت ملی تلقی می کند و روی اجرای احکام، نقض آراء، عدم وحدت رویه در احکام قضایی اینکه چرا برنامه پیشگیری مدون نیست؛ معتادان در جامعه رها هستند؛ راه نیفتادن اردوگاهها، نبود بانک اطلاعاتی قاچاقچیان و اینکه دستگاه ها با هم هماهنگ عمل نمی کنند انگشت می گذارد و یکسری راهکار ارائه می دهد. بعد ابلاغ می شود که ظرف 3 سال باید اعتیاد ریشه کن شود. وی افزود: بر اساس این ابلاغیه دستگاه های فرهنگی باید فعال شوند. دستگاه های درمانی پروتکل درمانی دهند. دستگاه مقابله ای باید در حوزه قاچاق کار کنند. اما در این سالهای 80 تا 83 هم تقریباً فقط دستگاههای انتظامی عملکرد مثبت داشتند و بقیه دستگاهها اهتمام خاصی ندارند. ولی مدیریت اعتیاد به این نتیجه می رسد که باید مداخله کند و جایگاه قانونی خود را پیدا کند لذا برای اولین بار در ماده 97 برنامه چهارم بند " ز " تایید می شود که باید به بحث پیشگیری، درمان، مشارکت های مردمی، مهارت های زندگی، مقابله با مواد و قاچاقچیان جدی پرداخته شود. صرامی گفت: برای این ماده سند فرابخشی نوشته می شود و سهم دستگاه ها را مشخص می شود. از سال 84 تا پایان سال 88 اتفاقات خوبی می افتد یکی شکل گیری جدی کمیته فرهنگی و پیشگیری ستاد است با حضور 12 دستگاه فرهنگی. دیگری اقدامات درمان جایگاه خود را می یابد و اقدامات کاهش آسیب جایگاه خود را پیدا می کند. در این دوران نگاه سیستماتیک را می بینیم. وی افزود: در دهم مهر ماه 85 سیاست های کلی مبارزه مواد مخدر را در مجمع تشخیص دنبال کردیم و تصویب شد و در 11 بند از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ شد. این سیاست ها از توسعه یافتگی و جامعیت و مانعیت و نگاه سیستماتیک برخوردار است. 3 بند اول مقابله محور حرفه ای است. بند 4 پیشگیری است ایشان تاکید می کنند در محیط های هدف باید همه جانبه اقدام شود. بند 5، 6 و 7 هم مربوط به درمان است. بند 8 به دیپلماسی منطقه ای مربوط است و بند 9 مشارکت مردم در پیشگیری از اعتیاد، بند 10 به بحث پژوهش و بند 11 به ساختار امر مبارزه می پردازد. صرامی یادآور شد: ایشان بر روی نامه این سیاست های ابلاغی می نویسند: که از وضع موجود شناخت داشته باشید و هر کدام از 3 قوای مقننه قضائیه و اجرائیه سهم خود را انجام دهند. در این دوران دیگر ریاست جمهور شخصاً کارها را پیگیری می کنند در این وحدت فرماندهی سرعت عمل بهتر می شود و در این دوره مدیریت اعتیاد بحث فکر و اقدامات مبتنی بر فکر و پژوهش جدی گرفته می شود و اتاق های فکر تاسیس می شود به طوری که در ستاد مبارزه با مواد مخدر، امروز 480 نفر از اساتید دانشگاه در رشته های مختلف مرتبط کار می کنند. وی تصریح کرد: در این سال ها اولویت روی مصون سازی اولیه پیشگیری متمرکز می شود و با حضور 100 نفر از متخصصان سند جامع پیشگیری اولیه از اعتیاد با روشن شدن سهم هر دستگاه مشخص می شود برای اجرا از سال 89 تا 93. این سند به چند منظر توجه دارد که تقویت آموزش مهارت های زندگی، توسعه رویکرد برنامه های همگانی، انتخابی و ضروری، توجه به رویکرد محافظت محور و توجه به عوامل خطر در عرصه اعتیاد از مهمترین آنهاست و در کل 100 پروژه مشخص شد.
وقتی بیمار در دوران مصرف قرار می گیرد مصرف مواد بر روی رفتار، احساس ، افکار و باورهای بیمار تاثیر می گذارد به گونه ای که این تغییرات به تدریج اتفاق می افتد بیمار در اوایل عمل یا رفتار مصرف را انجام می دهد و بعد از چند مدت تکرار ،به تدریج این حالت بر روی احساسات و افکار بیمار تاثیر می گذارد.
بعد از مدتی فکر مواد و احساس نیاز به مواد رفتار مصرف مواد را بر می انگیزد و این حالت تکرار خواهد شد و یک چرخه معیوب را ایجاد خواهد کرد . این چرخه در ابتدا بدین صورت است که رفتار مصرف احساس و افکار بیمار را تحت تاثیر قرار می دهدو بعد از چند مدت افکارواحساسات اعتیادی رفتار اعتیادی را به وجود خواهد اورد. نمودار این چرخه بدین صورت خواهد بود.
و این چرخه مثل یک سیکل معیوب تکرار خواهد شد تا جایی که افکارو احساسات اعتیادی بخش بزرگی از افکار روزمره فرد را شکل خواهد داد تکرار شدن این افکار و احساسات در طول روز به تدریج مقوله ای جدید به نام باورهای اعتیادی را ایجاد می کنند تا جایی که دیگر بیمار تحت تاثیر عمیق باورهای اعتیادی خود قرار می گیرد.
در چنین شرایطی افکار واحساس اعتیادی پشتوانه خوبی برای سیطره و نفوذ بیشتر پیدا می کنند.زیرا انها از مخزن و پشتوانه ای قوی و پرانرژی به نام باورهای اعتیادی بر خوردارند و خود را به صورت افکار اتوماتیک و غیر اتوماتیک نشان می دهند.
آنچه که برای بیمار مصرف کننده به نسبت ایجاد مشکل می کند افکار اتوماتیک می باشد نه افکار غیر اتوماتیک مثال ان ساده است زمانی یک بیمار با یک برانگیزان مواجه می شود افکار اعتیادی معمولا اتوماتیک به صورت مکرر به سمت او حمله ور می شوند این افکار حمله ور شده از جای به نام باورهای اعتیادی فرد تغذیه می کنند و فرد را فکر باران می کنند.
در اینجاست که می توان فهمید احساسات اعتیادی معمولابعد از افکار اعتیادی شعله ور می شوند زیرا اگر بیمار به افکار اعتیادی خود بها دهد و یا به انها شاخه برگ دهد وسوسه مواد در بیمار شعله ور می شود. معمولا هوس و وسوسه از احساس بیمار شعله ور می شود.
ودلیل موجه دیگر برای تصدیق این حالت می توان از اینجا نتیجه گرفت که ما می توانیم افکار را کنترل کنیم چه به صورت اتوماتیک و غیر اتوماتیک حتی به اندازه یک صدم ثانیه ولی هوس و وسوسه را نمی توانیم کنترل کنیم بلکه باید انرا مدیریت کنیم زمانی که بیمار به وسوسه می رسد زمانی است که بیمار با بها دادن به افکار خود شعله وسوسه را فروزان و ان را مانند موجی بر انگیخته کرده است . حالت زیر را می توان به شکل زیر متصور شد.
در نقطه اوج وسوسه واقعا شرایط فوق العاده سختی برای بیمار ایجاد شده است پس باید به بیمار کمک کرد تا بتواند وضعیت خود را مدیریت کند در چنین شرایطی تغییر مکان دادن بیمار معمولا گزینه ای خوب برای فروکش دادن احساس و وسوسه بیمار باشد .
ودر دوره مصرف، این حالت زندگی فرد خواهد شدو مصرف مواد این 4 ایتم را در سیطره خود قرار می دهد……
تاریخچه کمپهای معتادین .
در اوایل سال 1900 میلادی بود که مراکزی برای نگهداری و درمان معتادان به مواد مخدر و الکل تاسیس شد. این مراکز اصطلاحا "پناهگاه معتادان" نامیده می شدند.
روش اداره این مراکز و نحوه برخورد با معتادان هم درست شبیه به آسایشگاه های روانی بود. اولین مراکز ترک اعتیاد دولتی مربوط به ایالات متحده آمریکا بودند. در سال 1935 میلادی این مراکز در ایالت های کلزینگستون و کنتاکی شروع به کار کردند. در آن زمان بسیاری از افراد معتاد در این مراکز که "مزرعه نارکوتیک" نام گرفته بودند، ثبت نام کردند و تحت درمان قرار گرفتند. حتی نویسنده معروف آمریکایی ویلیام بروگ هم جزو همین معتادان بود.
در سال 1950 برای اولین بار واژه "معتاد" برای توصیف افرادی که سوءمصرف مواد مخدر و الکل داشتند، استفاده شد. البته مدتی طول کشید تا افکار عمومی، اعتیاد را به عنوان یک معتادی بپذیرد. در آن زمان روشی به نام "12 قدم" برای ترک الکل و مواد مخدر استفاده می شد که موفقیت زیادی هم پیدا کرده بود. امروزه اکثر مراکز ترک اعتیاد، از روان درمانی به عنوان بخش اصلی درمان معتادان استفاده می کنند. وجود محیطی امن و حمایت گر در این مراکز، باعث اطمینان معتادان می شود. حتی سازمان هایی به نام الکلی های بی نام یا معتادان گمنام به وجود آمده که فعالیتی جهانی و بین المللی دارند. یعنی اقشار مختلف جامعه از سرتاسر جهان با پیوستن به چنین جمعیت هایی از تجربیات افراد موفق در این زمینه استفاده می کنند. آنها به راحتی مشکلات روحی روانی خود را با دیگران در میان می گذارند و با حمایت افرادی که از این معتادی جان سالم به در برده اند، دوباره به زندگی طبیعی برمی گردند.
در ژانویه 1971 میلادی ریچارد نیکسون، رییس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا جنگی تمام عیار علیه مواد مخدر به راه انداخت. نیکسون 105 میلیون دلار از سرمایه ملی آمریکا را صرف تاسیس مراکز درمان و ترک اعتیاد کرد. پس از نیکسون، برنامه ترک اعتیاد نه به شدت قبل ولی همچنان ادامه پیدا کرد. نانسی ریگان، همسر رییس جمهور بعدی آمریکا کنترل این برنامه را به دست گرفت و کار خود را با شعار "فقط بگو نه" آغاز کرد.
از اوایل قرن هجدهم برای درمان اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر، در کشورهای پیشرفته دنیا، مراکزی تاسیس شد که توسط روان پزشکان اداره می شد. البته این مراکز، چیزی شبیه به آسایشگاه های روانی بود که معتادان اسکیزوفرنی در آنها نگهداری می شدند. در واقع در آن زمان مطالعات کافی برای پیدا کردن روش های علمی ترک مواد مخدر انجام نشده بود. یعنی معتادان فقط در چنین مراکزی زندگی می کردند و شیوه درمانی استانداردی وجود نداشت. اما امروزه مراکز ترک اعتیاد دیگر به شیوه قدیم اداره نمی شوند. در اکثر کشورها چنین مراکزی تاسیس شده و تحقیقات زیادی هم دراین زمینه صورت گرفته است. حالا اکثر افرادی که برای خود یا عزیزان شان دنبال کمک می گردند، می توانند به یکی از این مراکز مراجعه کنند. اما هنوز هم بیشتر مردم در مورد پیدا کردن مرکز ترک اعتیاد مناسب تردید دارند. البته این تردید خیلی هم نابجا نیست چون قرار است برای مدتی طولانی روح و جسم خود را به دست مسوولان این مراکز بسپارند.
4 اصل اخلاقی در مراکز ترک اعتیاد
فرد معتاد به دلیل وابستگی جسمانی و روانی به یک ماده مخدر در ساعت هایی از زندگی خود به شخصیتی متزلزل و بی ثبات تبدیل خواهد شد؛ ساعت هایی که رفتار کارکنان یک مرکز ترک اعتیاد می تواند با سوءتفاهم های اخلاقی فراوانی همراه باشد.
به همین دلیل، مراکز ترک اعتیاد موظفند 4 اصل اخلاقی زیر را در ارائه خدماتشان رعایت کنند.
1 خدمات یکسان:
مراکز ترک اعتیاد موظفند خدمات متناسب با نیاز هر یک از معتادان را به طور کامل در اختیار آنها قرار دهند. ارایه این خدمات به هیچ وجه نباید تحت تاثیر نحوه ورود معتاد به این مراکز قرار بگیرد. به زبان ساده تر یعنی مسوولان این مرکز نباید بین کسی که خودش به مرکز مراجعه کرده با فردی که توسط مراجع قضایی مجبور به مراجعه شده، تفاوتی از نظر ارایه خدمات قایل شوند. گرچه درمان مورد نیاز هر معتاد با دیگری متفاوت است اما همه آنها باید به یک چشم دیده شوند.
2 حقوق، وظایف و مسوولیت ها:
هر معتادی قبل از ورود به برنامه ترک در هریک از مراکز ترک اعتیاد، باید کاملا نسبت به حقوق و وظایف خود آگاهی پیدا کند. معتاد حق دارد در تمام طول درمان کاملا محترمانه با او برخورد شود. علاوه بر آن اطلاعات شخصی معتاد و روند درمان او محرمانه است و مرکز ترک نباید آنها را در جایی دیگر منتشر کند یا در اختیار افراد دیگر قرار دهد. البته در اکثر کشورهای دنیا، در صورت بروز اورژانس های پزشکی یا دستور مقامات قضایی، مرکز ترک اعتیاد موظف است اطلاعات کافی را در اختیار تیم درمانی یا مقام قضایی قرار دهد.
3 آگاه سازی به موقع:
مرکز درمانی موظف است حقوق معتاد را قبل از ورود او به مرکز برایش توضیح دهد و روند درمان نباید قبل از آگاه سازی معتاد شروع شود. حتی زمانی که شخصی توسط دادگاه و به اجبار وارد مرکز ترک اعتیاد می شود باز هم باید قبل از شروع برنامه درمانی از همه حقوق خود اطلاع پیدا کند.
4 پایان درمان:
اعلام زمان خاتمه برنامه درمانی هم از نظر حقوقی مساله مهمی محسوب می شود چون امکان بازگشت به موادمخدر وجود دارد. بنابراین مرکز درمانی باید معیارهایی را برای ترک مواد مخدر تعریف کند و این معیارها را برای معتاد و همراهانش توضیح دهد. در صورت موافقت معتاد و همراهان با این معیارها مرکز ترک اعتیاد می تواند برنامه درمانی خود را آغاز کند.
اقدامات نظام بهداشتی و درمانی کشور به یکبار تعطیل گردید. خوشبختانه در سال 1376 سیاستگذاران وزارت متبوع با دقت نظر در تبعات این سوگیری سعی در رفع اصلاح قانون فوق نمودند. متاسفانه دو دهه تعطیلی در برنامه های کاهش تقاضای مواد در کشور باعث عقب ماندگی در مهارت بکارگیری فن آوریهای نوین و قربانی شدن منابع انسانی متخصص گردید. خوشبختانه در سال 1376 با پذیرش مجدد مسئولیت ابتدا درمان در حوزه سازمان بهزیستی متمرکز و به تدریج به سایر اجزاء وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سپس به کل نظم سلامت کشور گسترش یافت.در فواصل سال 1376 تا 1380 تنها درمان سم زدایی با داروهای غیر مخدر مرسوم بود ولی از سال 1380 به این سو با توجه ویژه به سیاست کاهش آسیب بویژه اعتیاد تزریقی توجه به انواع موثر درمان نگهدارنده با متادون مقبولیت یافت.در سال 1382 پیش نویس پروتکل درمان با متادون منتشر شد. در سال 1383 در حالیکه طرح درمان نگهدارنده با متادون توسط مراکز خصوصی سازمان بهزیستی و بدون نظارت معاونتهای درمان مراحل آزمایشی خود را طی می نمود، در پایان سال 1383 آیین نامه راه اندازی مرکز درمان سوء مصرف مواد توسط وزیر بهداشت وقت امضاء شد و در ابتدای سال 1384 به تمام دانشگاهها ابلاغ گردید.و اما در کاشان سابقه فعالیت درمان به سال 1379 بر می گردد که با برگزاری سمینار اعتیاد در دانشگاه علوم پزشکی آغاز شد، و در دیماه سال 1383 مرکز ترک اعتیاد سلطان میراحمد فعالیت خود را آغاز کرد و به دلیل عدم تامین اعتبارات لازم فاقد چارت سازمانی کامل بود که با تلاش معاونت درمان از ابتدای سال 85 نیروی انسانی مرکز تامین گردید.از سال 83 سه مرکز خصوصی ( بر اساس معیار جمعیتی هر صد هزار نفر یک مرکز) مجوز فعالیت داده شده است و با تغییر معیار جمعیتی به 50000 نفر مجوز 3 مرکز خصوصی دیگر در کمیته ماده 31 بررسی شد. که پس از احراز شرایط تاسیس مجوز آنها صادر در پایان سال 85 صادر شده است. ، لذا گسترش مراکز متادون تراپی و مراکز گذری (D.I.C ) و مرکز مشاوره معتادیهای رفتاری الزامی بوده و.درسال 85 با همکاری معاونتهای بهداشتی، درمان و گروه روانپزشکی سه مرکز دولتی متادون تراپی(MMT) و یک مرکز DIC تاسیس گردید.
کمپ های ترک اعتیاد
مرکز بهبودی و اقامتی شفق در اسفند سال 1388 توسط شهرداری تهران در منطقه کهریزک تاسیس شد. این مجموعه از مراکز ترک اعتیادی می باشد که بدون استفاده از دارو تلاش به بهبودی مددجو دارد. مددجویان در یک دوره 28 روزه تحت نظر مددکار و پزشک، تحت درمان خواهد بود. پذیرش در این مجموعه به صورت شبانه روزی و خود معرف می باشد.
مرکز بازتوانی و درمان اعتیاد کامیار
مرکز بازتوانی و درمان اعتیاد کامیار از ابتدای سال 88 با اخذ موافقت اصولی از سازمان بهزیستی و اخذ پروانه بهره برداری و مجوز آگونیست از وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی شروع به فعالیت نموده و تاکنون با تحت پوشش قرار دادن صدها معتاد در زمینه درمان انواع اعتیاد از جمله اعتیاد به تریاک ، کراک ، هروئین ، شیشه و … اقدام به انجام وظیفه و خدمتگزاری به معتادان عزیز نموده است .
کمپ ترک اعتیاد یاس
تنها طی چهار سال گذشته رشد اعتیاد زنان سه برابر مردان بوده و در حال حاضر براساس آمار رسمی ۶درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند. گفته می شود به ازای هر ده مرد معتاد، هفت زن دچار اعتیاد هستند و زنان برای ترک در شرایط آسیب پذیرتری از مردان قرار دارند، زیرا یکی از شرایط ترک، دور بودن فرد از محیطی است که باعث وسوسه و گرایش به مصرف مجدد می شود. در حالی که اکثرا یکی از اطرافیان نزدیک زنان معتاد، مبتلا به اعتیاد است.
با این همه تاکنون فقط استان های تهران و اصفهان هرکدام با ۴ کمپ و استان خراسان رضوی نیز با ۳کمپ در زمینه ترک اعتیاد زنان فعالند و گفته می شود دیگر استان ها نیز چنانچه آمار دقیقی از تعداد معتادان زن داشته باشند، می توانند به ایجاد این کمپ ها اقدام کنند.
به عکس های ایلنا از وضعیت یکی از این کمپ های ترک اعتیاد توجه کنید:
کمپ ترک اعتیاد
کمپ شفق اگرچه خاطره شورآباد سالهاى دور را زنده مى کند ولى حداقل از نظر ظاهرى با آن روز ها تفاوت هاى اساسى دارد. این کمپ با همکارى شهردارى، بهزیستى و شوراى هماهنگى مبارزه با موادمخدر مرکز بهبودى و اقامتى شفق راه اندازى شده است
انواع روشهای درمان
درمان دارویی
انواع درمان با متادون
متادون را در درمان اعتیاد می توان برای دو هدف به کار برد. در سم زدایی مقدار متادون به تدریج کاهش یافته و سپس قطع می گردد. از آنجا که سم زدایی صرفاً جزئی از یک برنامه درمانی بلندمدت پیشگیری از عود بوده و درمان کاملی تلقی نمی شود، پیگیری بعدی و پیشگیری از عود باید متعاقب آن طراحی و اجرا شود. مدت متوسط سم زدایی مورد قبول این پروتکل 3 تا 4 هفته می باشد. در درمان نگهدارنده مقدار دارو به تدریج افزایش داده می شود تا جایی که علائم ترک مشهود نباشند و ولع مصرف مواد غیرقانونی نیز به واسطه مصرف متادون به حداقل ممکن برسد. درمان نگهدارنده به مدت طولانی برای حداقل چندین ماه و معمولاً بیش از یک سال و گاهی مادام العمر انجام می شود. در کسانی که واقعاً به درمان نگهدارنده نیاز داشته باشند در صورت قطع این درمان اغلب پس از مدت بسیار کوتاهی عود اتفاق میافتد و معتاد به مصرف مجدد مواد غیر قانونی روی خواهد آورد. بنابراین در صورت ختم درمان در این افراد حفظ ارتباط با مرکز درمانی برای پیگیری های بعدی و احیاناً شروع مجدد درمان ضروری است.
درمان نگهدارنده با متادون فواید زیر را به همراه دارد: · مصرف مواد غیرقانونی را کاهش می دهد. · زندگی معتاد را ثبات می بخشد. · مصرف خودسرانه داروها را کاهش می دهد. · از ارتکاب اعمال غیرقانونی می کاهد. · رفتارهای پرخطر به خصوص تزریق مشترک که با خطر انتقال معتادی های ناشی از پاتوژنهای خونی همانند ایدز و هپاتیت همراه است را کاهش می دهد. · معتادی و مرگ و میر ناشی از مواد را کاهش می دهد. بنابراین درمان نگهدارنده با متادون هم برای فرد و هم جامعه ثمربخش است. درمان نگهدارنده با متادون هرچند خود نوعی وابستگی به این دارو است اما مساوی با اعتیاد تلقی نمیگردد. زیرا فرد به سبب مصرف منظم این دارو از " دور باطل مصرف " رها می شود. مصرف وسواس گونه مواد که در کنار آن به ندرت جایی برای پرداختن به کارهای دیگر باقی می ماند به واقع اساس رفتار اعتیادی است. این رهایی برگشت مجدد فرد به جامعه و معطوف ساختن توان فرد به سایر زمینه ها را امکان پذیر می کند. باوجود موفقیت اثبات شده این شیوه درمانی در بسیاری از کشورهای جهان، در صورت تجویز سهل انگارانه و غیر مسئولانه ممکن است مخاطراتی جدی ایجاد گردد. متادون دارویی بالقوه سمی با شاخص درمانی پایین است، یعنی مقدار داروی مورد نیاز برای درمان به مقدار مسمومیت زای این دارو بسیار نزدیک است. خصوصاً مصرف توام آن با مواد و داروهای دیگر خطرات بالقوه زیادی به همراه دارد لذا تجویز و ارائه آن باید با دقت و احتیاط بسیار انجام شود.
داروهای آگونیست
داروهای آگونیست افیونی، موادی هستند که همانند مواد افیونی طبیعی (تریاک) و نیمه صناعی (هروئین) برگیرنده مو μ) ( اپیوئیدی اثر میگذارند. متادون و لوو آلفا استیل متادول یا لوومتادیل (LAAM) آگونیست خالص گیرنده مو هستند. بوپرنورفین که آگونیست نسبی گیرنده مو و آنتاگونیست نسبی گیرنده کاپا است نیز در این دسته قرار دارد. از دیگر داروهای این دسته میتوان به سولفات مورفین و تنتور اپیوم (TO) اشاره نمود. به دلیل این که در حال حاضر قرص زیرزبانی 2 و 8 میلی گرمی بوپرنورفین در چرخه تولید دارو در کشور وجود ندارد، فعلاً تنها متادون در برنامه درمان نگهدارنده مورد استفاده قرار میگیرد. بدیهی است که در سالهای آینده از بوپرنورفین و دیگر داروهای آگونیست نیز در این برنامه استفاده خواهد شد.
پروتکل درمانی متادون
تدوین پروتکل درمان وابستگی به مواد افیونی با داروهای آگونیست بی شک یکی از مهمترین اقدامات معاونت سلامت در امر ساماندهی درمان و کاهش آسیبهای ناشی از سوء مصرف مواد در سالهای اخیر بوده است. از سال 1380 به این سو و با شروع برخوردهای فعالانه وزارت متبوع با امر درمان اعتیاد و خصوصاً توجه ویژه به سیاست کاهش آسیب که تحت تاثیر گسترش روزافزون آلودگی به ویروس نقص ایمنی انسانی و معتادی ایدز در میان معتادان تزریقی در سالهای اخیر بوده است، یکی از کمبودهایی که نظام درمان اعتیاد در کشور با آن همواره روبرو بوده است، عدم پرداختن به انواع موثرتر درمان، همچون درمان نگهدارنده با متادون بوده است. تا سال 1380 تنها درمان سم زدایی در کشور ما مقبولیت داشت که عمدتاً با داروهای غیرمخدر صورت می گرفت. با شروع درمان نگهدارنده با متادون به صورت پایلوت در چند درمانگاه در سطح تهران و معدودی شهرهای دیگر در سال 1381، به تدریج آثار مثبت این درمان بر کاهش رفتارهای پرخطر تزریقی و نیز بهبود وضعیت اجتماعی اقتصادی آنان مشهود گشت. در آن زمان هنوز پروتکل کشوری برای درمان با متادون وجود نداشت. این مهم در اواخر سال 1381 توسط اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد با همکاری معدودی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران آغاز شد. به این ترتیب در سال 1382 پیشنویس پروتکل درمان با متادون جهت استفاده در طرحهای پایلوت توسط اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد منتشر شد. تدوین این پیشنویس عمدتاً محصول زحمات بی وقفه خانم دکتر مستشاری، روانپزشک و کارشناس وقت اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد (کارشناس فعلی کاهش تقاضا در دفتر جرائم و مواد سازمان ملل متحد در تهران) و با لحاظ نظرات استادانه آقای دکتر آذرخش مکری، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بود. در سال 1383 در حالیکه طرح درمان نگهدارنده با متادون هنوز مراحل آزمایشی خود را می گذرانید، مراکز خصوصی که عمدتاً از سازمان بهزیستی کشور مجوز فعالیت دریافت کرده بودند، اقبال گسترده ای به استفاده از متادون نشان دادند. این امر بدون هماهنگی با معاونت سلامت وزارتخانه و بدون نظارت معاونتهای درمان دانشگاهها صورت گرفت. لذا نگاه درمانی در این مراکز همان سم زدایی های کوتاه مدت بود که در اغلب موارد با اقدامات پیگیرانه پیشگیری از عود همراه نبود. این امر موجب شد معاونت سلامت در سال 1383 اقدام به تهیه آئین نامه جدیدی برای درمان اعتیاد کند تا از یکسو فعالیتهای این مراکز را تحت نظارت و کنترل خود گرفته و از سوی دیگر سیاست درمان طولانی مدت نگهدارنده با متادون را که چه در مطالعات خارجی و چه داخلی تفوق خود را بر سم زدایی نشان می داد، تحقق بخشد. در انتهای سال 1383 آئین نامه راه اندازی مرکز درمان سوءمصرف مواد توسط وزیر بهداشت وقت امضا شد و در ابتدای سال 1384 ابلاغ شد. هم زمان با آن دو پروتکل درمانی توسط معاونت سلامت ابلاغ گردید: پروتکل درمان سوءمصرف مواد و پروتکل درمان وابستگی به مواد افیونی با داروهای آگونیست. در پروتکل اول، عمدتاً درمانهای دارویی و غیردارویی بدون استفاده از داروهای آگونیست افیونی توضیح داده شده بود و در پروتکل دوم به درمان با متادون پرداخته شده بود. با توجه به سیاست سخت گیرانه ای که در آئین نامه نسبت به مراکز خصوصی که از سازمان بهزیستی مجوز گرفته بودند در پیش گرفته شده بود، و برای مثال آنان شش ماه فرصت داشتند از دانشگاه علوم پزشکی و وزارتخانه مجوز فعالیت بگیرند و قاعدتاً می بایست پروانه قبلی بهزیستی را باطل نموده و بعد درخواست تاسیس مرکز جدید خود را به دانشگاه ارائه نمایند، فضای مجادله و جر و بحث بین سازمان بهزیستی کشور و معاونت سلامت در سطح کشوری و ادارات کل بهزیستی استانها و دانشگاههای علوم پزشکی در سطح استانی در گرفت. مشکلات دیگری نیز در آئین نامه مزید بر علت شد و آن تعیین متراز بالا (200 متر) و تعیین پنج نفر به عنوان موسس برای مرکز بود که عملاً دست پزشکان را در احداث مرکز می بست. بوروکراسی اداری و مراحل متعددی که باید برای کسب مرکز و واحد درمانی در دانشگاه و وزارتخانه طی می شد نیز روند تاسیس مراکز جدید را با مشکل روبرو می ساخت. برخی از مفاد پروتکل درمان نیز مشکل ساز شده بود، از جمله اینکه می بایست از بدو دریافت متادون، نود درصد آن صرف درمان نگهدارنده شود که طبعاً درآمد مرکز را که عمدتاً بر درمان سم زدایی استوار است (یا حداقل اینطور تلقی می شود)، را با چالش روبرو می ساخت. همینطور اختصاص 80 درصد از درمان نگهدارنده به معتادان تزریقی، عمده مراجعان مراکز که معتادان غیرتزریقی بودند، را از درمان نگهدارنده با آگونیست محروم می ساخت. یکی دیگر از مفاد پروتکل، وجود یک مرکز به ازا، صدهزار نفر جمعیت عمومی منطقه بود، این قید از این جهت گذاشته شده بود تا در سال اول تاسیس، دانشگاهها با خیل عظیم متقاضیان روبرو نشده و امکان نظارت موثر بر مراکز وجود داشته باشد، اما از آنجا که در برخی شهرها تعداد مراکز موجود از تعداد ظرفیت وضع شده بیشتر بود، بسیاری از مراکز موجود باید تعطیل می شد. اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد در تمامی سال 1384 در حال گفتگو و مذاکره با طرفهای مختلف بحث از سازمان بهزیستی و ادارات مختلف معاونت سلامت گرفته تا پزشکان متقاضی دریافت مجوز مرکز و واحد و نیز معتادان بود. لحاظ تمامی نظرات که بعضاً با یکدیگر منافات داشتند در پروتکل و آئین نامه امکان پذیر نبود، اما با توجه به ایجاد فضای وفاق بین دستگاههای دست اندرکار درمان که پس از استقرار دولت جدید در نیمه دوم سال 1384 شکل گرفت، موجب اصلاحات بسیار اساسی در آئین نامه راه اندازی مرکز درمان سوءمصرف مواد شد و به مراکز خصوصی که از سازمان بهزیستی مجوز گرفته بودند، اجازه داده شد همچون مراکزی که از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پروانه بهره برداری گرفته اند بتوانند واحد درمان با آگونیست را با نظارت دانشگاه تاسیس نمایند. همچنین پزشکان می توانند به تنهایی تقاضای تاسیس مرکز نمایند و متراژ مرکز با رتبه 3 به 70 متر تقلیل پیدا کرد. در اصلاح پروتکل سعی شده است نظرات سازمانها، نهادها، موسسات دانشگاهی، صاحب نظران برجسته کشور در امر اعتیاد و ایدز لحاظ شود. جمع بندی این نظرات عمدتاً مرهون تلاشهای خستگی ناپذیر خانم دکتر ستاره محسنی فر، روانپزشک و کارشناس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد بوده است که در تهیه نسخه قبلی هر دو پروتکل نیز نقش اساسی داشتند. در پروتکل جدید، حدنصاب تعداد مراکز صرفاً برای مراکز خصوصی در نظر گرفته شد و به یک واحد برای 50 هزار نفر جمعیت منطقه تغییر پیدا کرد. به این ترتیب تعداد مراکز خصوصی در هر منطقه از کشور به بیش از دو برابر افزایش خواهد یافت ( دیگر مراکز دولتی مانعی برای تاسیس مراکز خصوصی نخواهند بود). همچنین، نسبت 90 به 10 در تعداد قرصهای متادونی که به ترتیب در درمان نگهدارنده و درمان سم زدایی مصرف می شود، پس از شش ماه از شروع کار مرکز حاصل می شود. سعی شده است تعداد قرصهای متادونی که صرف سم زدایی می شود به گونه ای باشد تا سود آوری مرکز از همان روز اول شروع به کار آن تضمین شود. به طور کلی نسبت 80 به 20 در تعداد معتادان تزریقی به غیرتزریقی برای اغلب مراکز حذف شده است. اگرچه شاید این امر موجب کاهش تعداد معتادان تزریقی ای شود که در مراکز تحت درمان نگهدارنده قرار خواهند گرفت، اما نمی توان منکر این واقعیت شد که اصولاً معتادان تزریقی بی بضاعت کمتر توان مراجعه به مراکز خصوصی را دارند و تنها در صورتی که دولت، یارانه ای به این مراکز جهت تحت پوشش دادن این دسته از معتادان پرداخت نماید یا درمان نگهدارنده با متادون تحت پوشش بیمه قرار گیرد این معضل قابل حل است. با اینحال بر اساس مفاد پروتکل فعلی، تمامی معتادان مراکز مشاوره معتادیهای رفتاری (کلینیکهای مثلثی) و مراکز گذری (DIC) می بایست تزریقی باشند. با توجه به نیاز مبرمی که احساس می شد و خصوصاً به توصیه برنامه کمک جهانی برای مبارزه با ایدز، سل و مالاریا (Global Fund) بخش جدیدی به این پروتکل جهت پایش و ارزشیابی برنامه درمان با آگونیست به همراه تعداد قابل ملاحظه ای فرم، چک لیست و جدول با راهنمای تکمیل آنها اضافه شده است که امید می رود بتواند هر لحظه نظام درمانی را از وضعیت درمان با آگونیست در سطح کشور آگاه سازد. لازم به یادآوری است در آینده نزدیک با ورود داروی آگونیست دیگر، بوپرنورفین، به نظام درمانی اعتیاد در کشور، پروتکل ضمیمه ای مختص به اصول درمان سم زدایی و نگهدارنده با این دارو توسط معاونت سلامت منتشر خواهد شد. در انتها از تمامی پزشکان و درمانگران و صاحبنظران تقاضا می گردد هرگونه پیشنهاد و انتقادی نسبت به این پروتکل دارند با اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد در معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکاتبه نموده و نظر ارزشمند خود را در اختیار این اداره قرار دهند.
درمان غیر دارویی
طب سوزنی
طب سوزنی ACUPUNCTURE که به زبان چینی به آن جن جیو ZHEN JIU گفته می شود روشی است که با فروکردن سوزن های بسیار نازک به نقاط خاصی از بدن باعث تسکین درد و یا درمان مشکل خاصی از معتاد می شود. براساس تئوری طب سوزنی، این نقاط خاص بر روی مریدین هایی MERIDIANS قرار دارند که یک نوع انرژی حیاتی به نام "چی" QI در آنها جریان دارند. گرچه از اواخر قرن بیستم میلادی بر روی طب سوزنی تحقیقات علمی زیادی صورت گرفته است اما هنوز نحوه اثر آن به درستی مشخص نشده است و بحث های زیادی در مورد آن بین دانشمندان در جریان است. گزارش هایی که از طرف سازمان بهداشت جهانی، مرکز ملی طب مکمل آمریکا و انجمن پزشکی ایالات متحده آمریکا اعلان شده است همگی از موثر بودن طب سوزنی در درمان بسیاری از معتادیها حکایت می کنند. یک توافق کلی بین دانشمندان وجود دارد که همگی آنها معتقدند که طب سوزنی اگر از طرف یک متخصص طب سوزنی انجام شود و سوزنهای استریل مورد استفاده قرار گیرند روش بی خطری در درمان بعضی از معتادیها می باشد.
تاریخچه طب سوزنی
تاریخچه استفاده از طب سوزنی در کشور چین به عصر حجر باز می گردد که در آن زمان از سنگهایی نوک تیز به نام "بیان شی" BIAN SHI استفاده می شد. سوزن های سنگی طب سوزنی مربوط به پنج هزار سال پیش توسط باستان شناسان در کشور چین کشف شده است. اولین کتاب چینی که در آن در مورد طب سوزنی بحث شده است کتاب "طب داخلی کلاسیک امپراطور زرد" می باشد که در حدود 2300 سال پیش نوشته شده است. در این کتاب از انواع سوزن های فلزی، مریدین ها و نقاط خاص بر روی آنها، انواع روش های فروکردن سوزن در بدن و انواع مختلف معتادیهایی که می توان با استفاده از طب سوزنی آنها را درمان نمود بحث شده است.
تئوری طب سنتی چین
طب سنتی چین TCM چندین هزار سال قدمت دارد. براساس طب سنتی چین، سلامت یک فرد، وضعیتی است که به علت تعادل "یین" YIN و "یانگ" YANG در بدن برقرار شده است. با استفاده از طب سوزنی، جریان "چی" QI و خون در بدن تنظیم شده و هر جایی از بدن که کمبودی از آنها وجود داشته باشد تقویت شده و هر جایی که زیادی آنها وجود داشته باشد کاهش می یابند. همچنین در جاهایی از بدن که جریان آزاد "چی" QI دچار رکود و انسدادشده باشد برطرف می گردد. طب سنتی چین به بدن انسان به عنوان یک کل نگاه می کند که چندین سیستم عملکردی در آن درگیر هستند. چینی ها به این سیستم ها اصطلاحاً "زانگ فو" ZANG FU می گویند که زانگ به معنای اعضای توپر بدن مثل کبد و کلیه ها و فو به معنای اعضای توخالی بدن مثل معده و روده ها می باشد. از نظر طب سنتی چین هنگامی معتادی ایجاد می شود که تعادل بین ئین، یانگ، چی و خون به هم خورده باشد. با اصلاح نمودن یک یا چند سیستم عملکردی از طریق استفاده از سوزن، فشار، حرارت و یا چیزهای دیگر در نقاط خاص و حساسی از بدن که به آنها نقاط طب سوزنی گفته می شود تعادل از دست رفته دوباره به دست می آید و معتادی درمان می شود.
طب سوزنی و اعتیاد
از جمله معتادیهایی که کاربرد طب سوزنی در آن به اثبات رسیده است کنترل علایم ترک موادمخدر و کاهش وسوسه آنها میباشد که کارایی این شاخه طب به تایید سازمان بهداشت جهانی رسیده است. در حال حاضر دو مکتب عمده درمانی در جهان در این زمینه متداول میباشد.
یک شیوه در کشور چین مرسوم است که پس از کارگذاری سوزنها در نقاط مشخص و شناخته شدن بدن با اتصال الکتریسیته، با ولتاژ ثابت ولی آمپراژمتناوب علایم ترک را به حداقل میرسانند. این شیوه توسط یک متخصص نوروسرجریست بنام دکتر هان برای کنترل دردهای مزمن عضلانی اسکلتی ابداع شده بود، که با توجه به کارایی فوق العاده آن در کنترل مصرف مواد مخدر، در حال حاضر خط مقدم درمان اعتیاد در کشور چین میباشد. و بنا بر ادعای رفرانسهای آکادمیک چینی معضل اعتیاد در این کشور با این شیوه کنترل شده است.
مکتب شایع دیگر شیوه مرسوم در آمریکاست که توسط انستیتو NADA ابداع شده است. در این روش با زدن پنج نقطه در هر گوش سبب کاهش وسوسه و تمایل به مصرف مواد مخدر در مراجع میشوند. این شیوه نیز که طرفداران زیادی در سطح جهان از جمله ایران دارد و دارای پشتوانه علمی قابل توجهی میباشد که در مقالات علمی متعددی مورد استناد قرار گرفته است
هومیوپاتی
هومئوپاتی، (همیوپاتی یا هومیوپاتی) یا همسان درمانی . هومیوپاتی روش درمانی ویژه ای است که باتحریک دقیق سیستم ایمنی وحیاتی معتاد با داروهای ویژه، فرد را به سمت بهبودی سوق می دهد. بر پایه اصول نخستین هومیوپاتی هر ماده ای که دربدن تندرست یکسری نشانه های معتادی ایجاد کند درصورت تجویز به فرد معتاد باهمان علایم معتادی وی را درمان خواهدکرد، البته به شرط آنکه نشانه های موجود در معتاد و نشانه هایی که آن ماده دارویی می تواند ایجاد کند، تا حد ممکن همانند باشد. خصوصیات روحی و عصبی جایگاه ویژه ای در درمان هومیوپاتی دارد. اگرچه معتاد تنها برای یک درد جسمی به پزشک هومیوپات مراجعه کرده است، ولی باید واقعیت های روحی، عاطفی و عصبی خود را با پزشک درمیان بگذارد. هر معتادی که نیروی حیاتی وی از میان نرفته باشد می تواند از هومیوپاتی انتظار بهبود داشته باشد. با نگرش به اینکه هومیوپاتی با تحریک سیستم ایمنی بدن عمل می کند، چنانچه این سیستم و ساختار بدن دچار نابودی برگشت ناپذیر شود امید به بهبود کاهش می یابد. هومیوپاتی یعنی همانند معتادی و به تعبیری دیگر درمان با همانند، یا درمان بدست عامل همانند معتادی است. مهم ترین ویژگی این روش درمانی نگرش کلی به انسان ها از دید جسمی، روانی و احساسی است. در این درمان از داروهایی بهره گیری می شود که علایم معتادی را پوشش دهد تا با تحریک پسندیده سیستم ایمنی و حیاتی معتاد و هوشیار کردن سیستم دفاعی بدن، معتادی را درمان کند.
این روش درمانی در سال ۱۸۱۰ م توسط پزشک آلمانی به نام ساموئل هانمن (Samuel Hahnemann) معرفی شد. وی در طول سالها تلاش بی وقفه توانست هومیوپاتی را به کاملترین سطح خود برساند و معتادان بسیاری را درمان کند. دقت وی در تحقیقات اش به حدی بود که تقریباً تمام استانداردهای تحقیق که هم اکنون در تحقیقات پزشکی مورد استفاده قرار می گیرند در آن زمان توسط وی رعایت شده و می توان گفت "هانمن" اولین کسی بود که از ازمایش و تحقیق در پزشکی سود جسته است. نتیجه این تلاشهای علمی در کتابی به نام organon of medicine (ارغنون پزشکی)که حاوی تمام اصول هومیوپاتی و روش درمان به این شیوه می باشد، آورده شده و شش بار توسط وی تکمیل و به روز شده است . وی در این راه متحمل سختیهای بسیاری گردید ولی پس از آن توانست هومیوپاتی را به جهانیان عرضه نماید.
هومیوپاتی و اعتیاد
نقش هومیوپاتی در درمان اعتیاد و کنترل علایم مرحله ترک شناخته شده و مورد استفاده در بسیاری از کشورهای اروپایی میباشد.
رفلکسولوژی
بازتاب شناسی یا رفلکسولوژی یک هنر ظریف و شکلی از درمانهای شفابخش طب کل نگر است و نباید آنرا با ماساژ کف دست و پا اشتباه گرفت بلکه یک نوع فشار درمانی ویژه و معین می باشد. این رشته یک تکنیک قدیمی است و براین اساس پایه ریزی شده که نقاط بازتابی (رفلکس) در روی کف دستها و پاها وجود دارند که با هر قسمت بدن اعم از عضله، عصب، غده و استخوان مطابقت دارند و فشار روی این نقاط تورم یا احتقان را از بین می برد و به آرامش اعصاب کمک می کند و این آرامسازی اعصاب هم به نوبه خود انقباض عروقی را کاهش می دهد بطوریکه خون و جریان عصبی با آزادی (راحتی) بیشتری جریان می یابند و در نتیجه بهبود جریان خون، سموم نیز از بدن خارج می شوند.
فلسفه بازتاب شناسی چیست؟
عدم تعادل بدن در طول جریان زندگی روزانه می تواند سبب شود که پیامهای عصبی در هر جای بدن مسدود (بلوکه) گردند و این بدان معنی است که سرعت حرکت پیامهای عصبی به عضلات، اعضاء و غدد بدن تا حدودی کند می شود . دانش رفلکسولوژی در جهت رفع این انسداد مسیرها و بهبود ارتباطات عصبی عمل می کند. همچنین آزادسازی اندورفینها را در بدن افزایش می دهد و موجب افزایش سلامتی و نشاط و "احساس خوب بودن" در فرد می گردد. غالباً رفلکسولوژی را روی کف پا انجام می دهند، لیکن روی کف دست هم کاربرد دارد. تقریباً در کف هر پا 7200 پایانه عصبی وجود دارد. همچنین هر پا شامل 26 استخوان کوچک، 114 لیگامان و 20 عضله می باشد که توسط بافت همبندی، عروق خونی و اعصاب به همدیگر متصل گشته و توسط پوست پوشیده شده اند. این اجزاء با دقت بسیار عالی با یکدیگر سازگار شده اند و این ساختمان پیچیده روی دو قوس اصلی تعادل یافته است. قوس اول از پاشنه پا تا قاعده انگشت کوچک و قوس دوم از پاشنه پا تا انگشت بزرگ (شست) امتداد می یابد.پاشنه پا قسمتی است که فشار وزن بدن ما را تحمل می کند و توسط لایه های محافظت کننده چربی برای جلوگیری از اصطکاک در بین استخوانها، در هر قدمی که بر می داریم، عایق کاری شده است. کف دست نیز که مرکب از 27 استخوان می باشد ممکن است در رفلکسولوژی مورد استفاده قرار گیرد (دستها و پاها نیمی از استخوانهای بدن را شامل می شوند).در طب شرقی، نظیر طب فشاری و طب سوزنی (Acupuncture) دریافته اند که انرژی حیاتی یا Chi از میان مریدینها یا مسیرهای انرژی جریان می یابد و از مجموع 12 مریدین اصلی ، 6 عدد آنها در کف پا یافت می شود.
در رفلکسولوژی ، اعتقاد بر این است که پاها "macrocosm" یا یک نقشه کوچک از کل بدن هستند .یعنی تمام اعضاء و قسمتهای مختلف بدن روی آنها منعکس شده و نظم و ترتیب قرار گیری بخشهای بدن روی کف پاها دقیقاً مشابه نظم و ترتیب قرارگیری آنها در بدن است . این بازتابها را می توان روی کف پا، انگشتان و در طول کناره داخلی و خارجی پا، پیدا کرد.
اگرچه اکثریت مردم با پاهای سالم به دنیا می آیند ولی تخمین زده می شود که تقریباً در 80% بزرگسالان ، مشکلات پاها پیش خواهد آمد. گرچه مشکلاتی نظیر میخچه، پینه و موارد مشابه را غالباً ناشی از کفشهای نامناسب می دانند و لیکن اینها تنها بخشی از اختلالات هستند و بازتاب شناسی بر این باور است که مشکلات پاها با اختلالات درونی بدن مرتبط هستند.
عطردرمانی
رایحه درمانی یکی از شاخه های پزشکی جایگزین (آلترناتیو) است.
بر اساس یک باور قدیمی روغن های معطر می توانند برای تسکین درد، کاهش اضطراب و به عنوان خواب آور استفاده شود. هر روغن از ترکیبات شیمیایی زیادی تشکیل شده و خواص درمانی ویژه به خود دارد. مانند آلدئیدها که به عنوان آرام بخش عمل می کنند و کتن ها که می توانند موکولیتیک باشند و ترپن ها که عملی مانند کورتیزون دارند. این مواد شیمیایی (فنل ها، کتن ها، ترپن ها) اگر به میزان زیاد مورد استفاده قرار گیرند و یا در معتادان بدحال به کار گرفته شوند می توانند ایجاد مسمومیت کنند. گاهی مسمومیت به عنوان یک تاثیر مضر ناشی از این روغن ها می تواند به اشکال مختلف همانند سردرد خفیف یا میگرن شدید و زوزه گوش و سرگیجه تبدیل شود. این روغن ها گاهی سبب اختلال در بویایی، تهوع، التهاب پوستی و تپش قلب می شوند. بر اساس مطالعات موجود اکلیل کوهی باعث ایجاد صرع در افراد با سابقه فامیلی می شود. مطالعه ای که بر روی ۹ معتاد مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شده نشان داده است که روغن های معطر می توانند سبب کاهش علائم این معتادی از جمله بهبود درد و بهبود خشک شدن مفاصل در فرد گردد.
تاریخچه
احتمالاً اولین بار مصریان باستان از عطردرمانی استفاده کردند و به صورت سنتی مصریان در مراسم مذهبی خود از روغن سدر برای مومیایی کردن اجساد استفاده می نمودند. به طور سنتی مصریان از روغن های خوشبو برای ماساژ و درمان معتادی های گوناگون نیز استفاده می کردند. در دوران شیوع طاعون بسیاری از افراد جهت جلوگیری از انتشار این معتادی روغن های معطر را می سوزاندند زیرا اعتقاد داشتند که بوی خوش طاعون را ریشه کن می کند! تا این که در سال ۱۹۲۰ مطالعاتی درباره آروماتراپی یا عطر درمانی انجام شد. دو سال بعد مشخص شد که مواد معطر نوعی فرکانس تولید می کنند که با معیار هرتز قابل اندازه گیری است و تا به امروز انرژی امواج ۷۰۰۰ نوع روغن معطر توسط پژوهشگران مورد شناسایی قرار گرفته است! از سوی دیگر تحقیقات نشان داد افرادی که حس بویایی خود را از دست داده اند دچار معتادی های روانی می شوند که از این میان می توان اضطراب و افسردگی را نام برد. یکی از کاربردهای عطر درمانی در درمان افسردگی است. توصیه می شود معتادان افسرده یکی از روغن های اسانس گل سرخ، بادرنجویه، یاسمن و یا روغن میوه هایی همانند لیمو، پرتقال، سیب و یا گریپ فروت را تهیه کنند و پس از این که آن را روی دستمال ریختند در فواصل مختلف استشمام نمایند. می توان ۱۵ قطره از روغن های توصیه شده را در ۵۰ میلی لیتر روغن بادام ریخت و روزی چند بار نواحی گردن و کمر را توسط آن مالش داد. اگرچه بر اساس مطالعات انجام شده روغن های معطر می توانند از طریق بوییدن تاثیر گذار باشند ولی مالش آنها بر روی پوست نیز از جمله روش های قابل اعتماد در درمان است. به علت این که مولکول های این مواد به سرعت از طریق پوست جذب گردش خون می شوند ازاینرو می توانند اثر مهمی در درمان داشته باشند ولی نکته مهم عوارض جانبی این روغن هاست که اگر توسط فرد غیر مجرب و بدون مشاوره با پزشک متخصص به کار برده شود، ظهور می نماید. توصیه می شود که افرادی که برای اولین بار این روغن ها را به کار می برند آزمون پُشته ای (Patch test) را انجام دهند به این صورت که قطره ای از روغن را روی پوست ساعد یا قسمت خارجی ران بچکانند و سپس روی آن یک پانسمان قرار دهند اگر پس از ۴۸ ساعت خارش یا التهابی بر روی پوست ایجاد نشود استعمال خارجی این روغن بی ضرر است. در بریتانیا از لحاظ تاریخی رایحه درمانی از فرشته زیبایی درمانی منشا گرفته است.
آروماتراپی و اعتیاد
تلفیق آروماتراپی و طب فشاری acupressure با تاکید بر نقاط مشخصه در طب سوزنی از شیوه های جایگزین میباشد که در بسیاری از کشورها خصوصاً کشورهای جنوب شرق آسیا نظیر تایلند، اندونزی و مالزی صورت میپذیرد. این شیوه که در ژاپن و تایلند شیاتسو نامیده میشود عموماً بعنوان خط اول درمانی در درمان اعتیاد مطرح نمیباشد ولیکن در کاهش اضطراب و دردهای عضلانی ناشی از محرومیت مواد بهمراه سایر شیوه های تعریف شده قبلی تاثیر بسزایی دارند.
تاریخچه بازتاب شناسی چیست؟
تئوریهای گوناگونی در مورد منشا رفلکسولوژی وجود دارد و مبدا آن ممکن است:
· طب شرقی در 5000 سال پیش باشد که آن را با طب فشاری و سوزنی که مسیر مریدنیها را دنبال می کند، متصل سازد.
· مصر 2500 تا 2330 سال قبل از میلاد باشد . یک تصویر نقاشی شده که در آرامگاه پزشکی مصری بنام Ankahar یافت شده بود نشان دهنده آن است که رفلکسولوژی در این تاریخ نیز وجود داشته است.
· سرخپوستان آمریکا، بویژه سرخپوستان چروکی معتقدند که این روش توسط اینکاها به ارث گذاشته شده. چروکی ها بر این باورند که "پاها روی زمین راه می روند و از این طریق، روح شما را به جهان متصل می گردانند" بهر حال آغاز و مبدا آن هر جا که بوده ، رفلکسولوژی ادامه پیدا کرد تا اینکه در اروپا و آمریکا رشد نمود و تکامل یافت. آقای Harry Bond در کتاب خود بنام "منطقه درمانی" در 1582 نحوه عمل رفلکسولوژی را بویژه در روی طبقه پادشاهی و مرفه جامعه مورد بحث قرار داد. آقای H. Head نیز در 1890 مناطقی را روی پوست کشف کرد. وی متوجه شد چنانچه عضوی که توسط اعصاب به این ناحیه از پوست مرتبط می شود دچار معتادی گردد، این بخش پوست ، حساسیت بیشتری به فشار پیدا می کند.
دکتر Ivan Pavlou (سالهای 1936- 1849) از رفلکسولوژی به عنوان پایه ای برای تحقیق مشهورش بر روی بازتابهای وضعی استفاده نمود. دکتر A. Cornelius آلمانی در سال 1902 متوجه شد که درد خود وی که ناشی از یک عفونت بود بعد از فشار دادن کف پا تخفیف یافت. وی در کار پزشکی خود به تحقیق بر روی فشار کف پا ادامه داد. در ایالات متحده، دکتر ویلیام فیتزجرالد، در اوایل سال 1900 نشان داد که می تواند ترک اعتیادهای کوچک را، بدون ناراحتی برای معتادانش، با اعمال فشار بر روی کف دستهایشان انجام دهد. دکتر J. Riley، در سال 1919 کتاب "منطقه درمانی آسان شده" را منتشر کرد و در آن نمودارهایی با جزئیات کامل چاپ نمود. وی محل نقاط رفلکس در کف پاها را ترسیم کرده بود. خانم اونیس اینگهام (1974-1869) که مادر بازتاب شناسی مدرن نامیده شده است از کارهایی که در باب "منطقه درمانی" در گذشته انتشار یافته بود در درمانهای خود استفاده کرد و نقشه کل بدن را بر روی کف پاها تکمیل نمود. میراثی که وی درخصوص رفلکسولوژی برجا گذاشته بود توسط Dwigt Byers برادرزاده وی تداوم یافت. وی انستیتوی بین المللی رفلکسولوژی را در شهر "سن پترزبورگ" در روسیه راه اندازی کرده است.
رفلکسولوژی و اعتیاد
این شیوه درمانی نیز نظیر سایر متدهای کل نگر میتواند بعنوان یک روش مکمل در روند درمان اعتیاد بسیار کمک کننده باشد.
نوروفیدبک در درمان شیشه
بوپرنورفین یکی از داروهای آگونیست- آنتاگونیست می باشد که از سال 1996 در فرانسه، از سال 1998 در انگلستان و از سال 2001 در ایالات متحده برای درمان سوءمصرف و وابستگی به مواد مخدر افیونی، هم به شکل سم زدائی و هم بشکل نگهدارنده مورد استفاده قرار گرفته است. این دارو به شکل زیرزبانی مصرف شده و جذب خوراکی ناچیزی دارد، نیمه عمر آن طولانی تر بوده و اکثر معتادان می توانند آن را براحتی 2 یا 3 روز مصرف نمایند. در مقایسه با متادون خطر بیش مصرفی و مسمومیت کمتری داشته، وابستگی جسمی و روانی کمتری ایجاد می کند. ضمناً قطع تدریجی آن راحت تر تحمل شده انتقال به درمان بازدارنده با نالترکسون یا بدون نالترکسون راحت تر صورت می گیرد. در مجموع میزان اثر بخشی و موفقیت بوپرنورفین در کاهش مصرف مواد مخدر، رفتارهای پر خطر تزریقی و جنسی، انتقال معتادیهای عفونی( HIV، هپاتیت,C B)، رفتارهای مجرمانه مرتبط با مصرف مواد مخدر، مرگ و میر ناشی از مصرف مواد، معادل متادون و در بسیاری موارد بیشتر از آن است. در اکثر کشورهای ارائه کننده هر دو درمان، مقررات مربوط به درمان با بوپرنورفین سهل تر و آزادانه تر است. ایران اولین کشور خاورمیانه است که بعد از گسترش درمان نگهدارنده با متادون، اقدام به معرفی توسعه درمان نگهدارنده با بوپرنورفین نموده است.
کمپهای معتادین در جهان
معیارهای برنامه ریزی و طراحی کمپهای معتادین
علل اعتیاد
اعتیادوجامعه:
اعتیادعبارت است ازمسمومیّت مزمن که برای فردوجامعه مضراست .بنابراین ابتدا باید به علّت وچگونگی گرایش به اعتیاد توجه کردوآن رابه عنوان یک مشکل اجتماعی که از شرایط نامساعد اقتصادی واجتماعی ناشی می شود مورد توجه قراردارد.بسیاری از مسایل ومشکلات مهم اجتماعی درارتباط با اعتیادبه وجودمی آیند که تنها به مواد مخدر و یا اشخاص مصرف کننده مربوط نمی گردد بلکه مشکل آن بیشتر متوجه خود اجتماع است .به هرحال وابستگی واعتیادموضوع پیچیده ای است که با عوامل گوناگون اجتماعی ،روانشناسی ،علوم پزشکی
می آمیزد ونادیده نگاشتن هریک ازعوامل به منزله طفره رفتن ازتوجه لازم به یک مشکل مهم است. مشکل اعتیادبه عنوان یک پدیده مهلک که نتایجش میتواند اثرات بسیار سویی در
زمینه های سیاسی ،اقتصادی وفرهنگی جامعه داشته باشد در هرجامعه ای مطرح است ومعمولا" گروهی که دربرابراین پدیده خطرناک بیش ازسایرگروهها آسیب پذیراست همانا (گروه جوان) یک جامعه میباشندبه طورکلی وقتی صحبت از گروه جوانان می شود مقصود افرادی بین پانزده تا بیست سال است که گروهی وسیعی از جمعیّت جهان یعنی حدود % 5/8 ازجمعیت کشورهای پیشرفته و %9/10 ازجمعیت کشورهای درحال توسعه راتشکیل میدهند .
آنچه مسلم است دلایل اعتیاد بسیار پیچیده است و از فرهنگی به فرهنگ دیگروکشوری به کشور دیگرتفاوت میکند .
آنچه که تقریبا همگانی است در بین جوانان بیشترجامعه هادیده میشود مصرف مواد مخدربه منظور برطرف کردن اضطراب وافسردگی نهفته است .در صورتی که جوانان به علت نا آگاهی به جای استفاده ازمکانیسم های دفاعی موجود درازبین بردن ناراحتی هایشان به دنبال یک راه حل فوری ومعجزه آسا میگردند که اضطراب یا افسردگی خود را برطرف کنند که معمولا در این گونه موارد به وسیله دوستان هم سن وسالشان مواد مخدر به آنها معرفی میگردد به عقیده ی یکی از متخصصان عادت به مصرف مواد مخدرمانندسایر عادت ها ،عادت نمی شود مگر با انجام وتامین نیازهای فرد البته باید ذکرکردکه فقط یک شخصیت فکری مضطرب و یا افسرده نیست که دچار اعتیاد میگردد بلکه گروه های دیگر جوانان نیز ممکن است دچار این دام شوند .جوانان به علت اینکه مانند بزرگسالان آمادگی پذیرش ومقابله بامشکلات زندگی را ندارند وبرخی ازمشکلات عادی برای آنان به صورت شدید وجدّی جلوه وتظاهر میکند بنابراین دربرابرمشکلات وخطرات احتمالی آسیب پذیرندبه ویژه دوران بلوغ که جوانان دچار مشکلات وبحران هایی میگردند .وظیفه ی بزرگترها ایجاب می کند که به طورمنطقی و صحیح با جوانان ومشکلاتشان روبه روگردند.ولی متاسفانه والدین یامربیان آگاهی و اطلاعات اندکی در مورد تحولات روحی دوران بلوغ جوان دارند.لذا به جای برخورد منطقی ودرست با مشکل جوانان اوراهدف انتقادها وملامت های خودقرارمیدهند.لذا نمی توانند آنچنان که بایدوشایدجوان را در برابرمشکلات زندگی ویاناراحتی هایش که ناشی ازدوران بلوغ واحیاناکمبودمحبت وعدم درک ازطرف بزرگترهاازخانواده واجتماع فراری شده وبه دنبال یک ماده معجزه گر باشندکه ماده مخدر را می یابند زیرا جوان می بیندکه دوستانش نه تنها او را ملامت نمیکنند بلکه وی را بیشترو بهتر نیز درک می کنند لذا هرگونه راه حلی راکه آنان برای رفع مشکل پیشنهادکنند بدون هیچ گونه تامل وتعلقی میپذیرد………..وهمه چیزازهمین جا شروع می شود……….ابتدا سیگار…………..سپس سیگار همراه حشیش ………..وبلاخره هروئین .
عوامل موثردرایجاداعتیاد :
عوامل خانوادگی :
1- زمینه های خانوادگی :متاسفانه اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوندوپرورش می یابند تکرارمصرف اعضای خانواده برایشان عادی می شود وترس ازتجربه مصرف آن ازآنا ن دور می شود چون بین پدر وفرزندازلحاظ ژنتیک رابطه ی مستقیم وجود ندارد بلکه عمل مصرف پدر برای فرزندان عادی می شود ولی اگر مادری در دوران بارداری معتاد باشد فرزندش معتاد متولد میشودکه قابل درمان است.
2- فقرمادی خانواده :باکمال تاسف دیده شده که بیشترین معتادان هرجامعه را افراد فقیر تشکیل می دهند مثلا افرادی که در محله های شلوغ وپرجمعیت وشهرهای صنعتی و تجاری زندگی میکنند بیشترین درصد معتادان شهر نیویورک هستند .البته نمی توان گفت بین فقر واعتیاد رابطه مستقیمی وجود دارد چون درجامعه ها خیلی ازافرادهستندکه فقیرند ولی معتاد نیستند .
علت هایی که افراد رابه این راه می کشاند یکی ازمحرومیت های ناشی از فقر است .
عامل دیگر این است که توزیع کنندگان سعی می کنند که عوامل توزیع را ازاین گونه افراد انتخاب کنند چون به علت فقر تخصص وحرفه ای ندارند ودرنتیجه بازارکارشان بی رونق است عوامل تولید سعی می کنند که اوّل آنها رامعتاد کنند وبعد از آنان برای فروش موادمخدر استفاده نمایند چون کاری است بدون زحمت وبادرآمد نسبتا خوب ودرعین حال به تخصص هم نیازی ندارد چون خوشبختانه بین میزان آگاهی وشناخت یا حدودتحصیلات واعتیاد مردم رابطه معکوس هست هنوزهم درصد افراد معتاد تحصیل کرده ها به قدری پایین است که از لحاظ آماری چشمگیر نیست.
ستیزه والدین:
ضمن ارتباط وتماس بامعتادان جوان ،با عده ای برخوردیم که ازروابط نامطلوب والدینشان با یکدیگر وباآنان این راه راانتخاب کرده بودندچون وقتی محیط خانواده کانون ومحیط مناسبی برای زندگی نباشد انسان سعی می کندبیشتراوقات خود رادر خارج ازخانواده بگذراند .
واین کار ارتباط اورابادیگران مانند کسانی که شکارچیان ماهری هستند وبه دنبال شکار می گردند زیاد می کند وآنان پس ازشناخت مشکل شخص در جهت انسانی دلسوز ظاهر می کنندواورابه استفاده ازموادمخدر دعوت می کنند وپس ازچندبار مصرف معتادش می کنند .
رفاه اقتصادی خانواده :
تعداد چشم گیری ازمشتریان مواد مخدرراافرادثروتمندوپردرآمدجامعه تشکیل می دهند چون در خانوادهایی که رفاه ودرآمداقتصادی زیاداست وروابط انسانی براثرکثرت کارویا سرگرمی ضعیف ترمی گردد.
ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به مواد مخدر است .بهترین دلیل این مدعا افزایش روزانه درصد معتادان درجوامع صنعتی غرب است که با رشد صنعت روابط انسانی ضعیف تر می گردد امروزه والدین وفرزندان نسبت به هم احساس وعاطفه گذشته راندارند .
چون بایکدیگرتماس وارتباط کمتری دارند ویاافرادی که درآمدپیش ازحددارندموقعیت و زمینه مساعدتری برای شرکت درکلوپ های شبانه ویاتفریحات متنوع درداخل ویاخارج ازکشور را دارندوبدیهی است که این قبیل امکانات هم برای مصرف وهم برای فروش مواد مخدر جای مساعدی است .
در جامعه های امروزی افرادی که بیشترین درآمد رادارند چون برخی از هنرمندان هنرهای مبتذل وآنانی که زندگی خوبی دارند اغلب ارقام چشم گیری ازمعتادان راتشکیل میدهند.
در دسترس بودن موادمخدر :
یکی از مهمترین عوامل اعتیاد دردسترس بودن موادمخدر است چون چیزی که به آسانی در اختیار مردم قرارگیردگرایش به آن آسانتر صورت می پذیرد درایران به تجربه ثابت شده است که اجازه مصرف تریاک حتی طی شرایطی خاص برای عده مخصوصی که به اعتیاد جوانان کمک کرده است وچه بهتر که وزارت بهداشت ودرمان وسازمان بهزیستی نیز به این مشکل اجتماعی بیشتر توجه کند چون حتی گرفتن اجازه مصرف برای عده ای وسیله درآمد شده است که هم به نابودی افراد جامعه کمک می کندوهم رشد اجتماعی واقتصادی جامعه را که با وجود نیروی انسانی کارسازنیست(نیازدارد)متوقف می نماید در آمریکا ثابت شده است که در زمان قانونی بودن مصرف سیگارحشیش ،درصد معتادان بسیار بالا بوده است ویادرکشور نپال که مصرف حشیش وهروئین آزاد است .
بالا ترین رقم جذب توریست جوان را از جامعه های صنعتی غرب دارد وحتی ازدخترانی که به نپال می آیند ومدت توقفشان طولانی می شود ممکن است برای خرید مواد مخدر تن به خودفروشی بدهند.
نابرابری های اقتصادی و اجتماعی:
اختلاف طبقاتی در هر جامعه به بی ایمانی بیشترین افراد آن جامعه نسبت به شرایط اقتصادی موجود منتهی می شود و همین بی ایمانی نسبت به شناخت اجتماعی در گرایش به اعتیاد تاثیر به سزایی دارد. یکی از دلایل عمده ای که جامعه ی آمریکا بالاترین رقم معتادان را دارد وجود طبقات اجتماعی مختلف د رآن جامعه است طبقاتی بودن آن جامعه تضاد اجتماعی را زیاد می کند و شاید مواد مخدرراه درمان مناسبی در این زمینه برای مردم باشند. هر سال دولت آمریکا میلیون ها دلار پول صرف معتادی اجتماعی اعتیاد می کند و با توجه به نظررهبران آمریکا به این مشکل اجتماعی سالیانه درصد معتادان درحال افزایش است و به همین علت تا شکاف و فاصله طبقاتی کم نشود اعتیاد در آن جامعه کاهش نخواهد یافت.
بیکاری :
به عنوان یک پدیده اجتماعی زمینه مساعدی برای انحراف بویژه اعتیاد است افراد بیکار چون بیشترین اوقات خودرادرقهوه خانه ها یا تریاها میگذرانند واین گونه اماکن بهترین ومناسب ترین جابرای فروش ومصرف مواد مخدراست .
درنتیجه برای گرایش وکشش به طرف اعتیاد عامل مساعدی به شمارمی آیند که دراصل ازبیکاری مردم ناشی میشود زیرا یکی از مواردی که در هنگام تحقیق نظرمرا جلب میکرد وجود این قبیل اماکن عمومی برای مصرف مواد مخدر بود .
عقاید معتادان درباره اعتیاد واعتقادات دینی:
93درصد اظهار داشتند که اعتیاد چه از نظر جسمانی وچه از نظر اجتماعی برایشان مضر است .جوانان بیشتر درباره عواقب اجتماعی اعتیادشان نگرانی داشتند ولی افراد مسن تر در باره عواقب جسمانی 78درصد اظهار نمودند که مذهب بطورکلی بااعتیاد
مخالف است ولی 21درصد اظهار نمودند که نظر مذهبی وضع اعتیاد کاملاروشن نیست یک درصد اظهار نمودند که مذهب هیچ گونه قانونی علیه اعتیاد ندارد.
96 درصد اظهار داشتند که به عقاید مذهبی پای بند می باشند ولی 38 درصد وظایف مذهبیشان را انجام می دادند .
نمودار میله ای علل اعتیاد
1- آیا رسانه های گروهی نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند ؟ 2- آیا استعمال دخانیات می تواند زمینه ساز اعتیاد باشد ؟
نمودار 1 نمودار 2
موقعیت فعلی کمپهای معتادین های در ایران
کمپهای ترک اعتیاد امروزه در ایران بیشتر در حاشیه شهر ها قرارگرفته اند تا فضایی بک و مناسب و خلوت برای ترک برای این بیماران بوجود آورد امروزه وابستگی به مصرف و سوءاستفاده از مواد به ویژه موادمخدر و محرک از پدیده های پیچیده و شوم جامعه مدنی است. این معضل چندوجهی جامعه را از منظر امنیت، آرامش و ارزش های اخلاقی مورد تهدید و آزار قرار می دهد. چندسالی است که سازمان بهزیستی برای رفع این بلا، کمپ یا کانون هایی برای ترک اعتیاد تخصص داده است تا بتواند اعتیاد را تا حد ممکن ریشه کن کند، اینکه در این زمینه موفق بوده یا خیر، سوالی است که باید جامعه شناسان پاسخ صریح و شفاف دهند
.
ظرفیت کمپهای معتادین در ایران
مدیر کانون "مهراندیشان آفاق" (کانون ترک اعتیاد) رمز موفقیت کانون های ترک اعتیاد را بهره گیری و تلفیق دو روش پرهیز و ایمان مداری می داند: "موسسه مهراندیشان آفاق برای مقابله عملیاتی برای مبارزه با مصرف و سوءمصرف مواد از سال 1390 با همکاری فعالان و افراد مطلع اجتماعی و دانشگاهی فعالیت خود را آغاز کرد. به طوری که از 15 هزار معتادی که در این سال ها در این کانون پذیرش شدند، حدود 20 تا 25 درصد بهبود یافته اند، یعنی اینکه بالای یک سال پاک مانده اند و به زندگی عادی و اجتماعی خود بازگشته اند.
برنامه های عملکردی کمپهای معتادین
ترک اعتیاد
ترک اعتیاد جسمی
– سم زدایی – درمان نگهدارنده
– ترک اعتیاد روانی
– جلو گیری از عود و پیگیری 6 تا 9 ماهه
– روان درمانی فردی
– خانواده درمانی
– گروه درمانی
– اجتماع درمانی
– کار درمانی
– مذهب درمانی
– ورزش و اعتیاد
– جمعیت N.A
اعتیاد یک معتادی زیست شناختی ، روانشناختی و اجتماعی است عوامل متعددی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند . عوامل موثر بر فرد محیط فرد و عوامل اجتماعی ، عوامل در هم بافته ای هستند که بر یکدیگر تاثیر میگذارند درک کلیه علل و عوامل زمینه ای موجب میشود تا روند پیشگیری ، شناسایی ، درمان و پیگیری به طور هدفمند طرح ریزی شود .
بنابراین ، آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعد کننده بروز اعتیاد و نیز عوامل محافظت کننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد .
1 – شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و اقدامهای پیشگیرانه لازم برای آنان
2 – انتخاب نوع درمان و اقدامهای خدماتی و حمایتی و مشاوره ای لازم برای معتادان
پیشنهاد کمپهای معتادین حفاظت شده
تغذیه و ورزش در درمان اعتیاد
هدف کلی
آشنایی با نحو ه ی تغذیه و ورزش در درمان اعتیاد
اهداف رفتاری
شما پس از مطالعه این فصل قادر خواهید بود:
1- وضعیت تغذیه ی معتاد را ارزیابی کنید.
2- نحوه ی تغذیه ی صحیح را به آموزش دهید.
3- با ورزش های مناسب در درمان اعتیاد آشنا شوید.
4- با چگونگی شروع ورزش در افرادی با سنین مختلف آشنا شوید.
پیش گفتار
درمان اعتیاد در واقع به معنای تغییر الگوی زندگی فرد به سمت زندگی بدون آسیب است. این تغییر شامل نحـوه ی تغذیه و ورزش نیز هست. برای آنکه فرد در مقابل وسوسه ی مصرف مواد مقاومت کند، باید بتواند در مقابل وسوسه ی نوع رژیم غذای سابق نیز مقاومت کند و همینطور بتواند در مقابل کاهلی نسبت به ورزش کردن نیز مقاومت نشان دهد . این فصل به شما برای دادن تمرین هایی برای ورزش و نحوه ی تغذیه به معتاد کمک خواهد کرد.
متن
نحوه ی تغذیه و ورزش در درمان اعتیاد
مسـوولیت پذیـری بخش مهمی از بهـبودی در درمان اعتیاد است که شامل پذیرش مسوولیت نیست به بدن خود هم می شود . پذیرش مسوولیت در قبال بدن به معنی پرورش حس مواظبت از آن است . هر انسانی صاحب بدنی منحصر به فرد است که متفاوت از سایرین بوده و هم چنین گرانبهاترین دارایی اوست که از اجدادش به او رسیده است بنابراین او باید به خوبی از بدن خود مواظبت کند و مخصوصاً در مورد کسانی که مواد مصرف می کرده اند؛ باید در نظر داشت موادی مه قبلاً بدون هیچ توجهی وارد بدنشان می کردند بیشترین ضرر را برای بدن آنها داشته است . در این نوشته سعی می کنیم به این افراد نشان دهیم که چگونه می توانند متعادل ترین رژیم غذایی و سالم ترین شیوه ی خوردن را داشته باشند . هم چنین سعی خواهیم کرد ؛ آنها را تشویق و کمک کنیم تا یک برنامه ی منظم ورزش را شروع کنند تا تحمل ، قدرت ، و انعطاف شان بیشتر شود . در هنگامی که شما اقدام به ترک مواد کرده اید ؛ تغذیه و ورزش هر دو بسیار اهمیت دارند . به وسیله ی یک رژیم غذایی خوب و یک برنامه ی منظم و صحیح ورزشی شما می توانید:
1. آسیبی را که مواد به بدن تان وارد کرده است ، ترمیم کنید.
2. هوشیاری ذهن تان را بیشتر کنید.
3. پایداری یک زندگی عاری از وابستگی به مواد را به دست آورید که این خود باعث عادت به حمایت از این نوع زندگی می شود.
4. یک وزن مطلوب و نرمال به دیت آورید.
5. رشد و علاقه ی از دست رفته به زندگی را دوباره در خود احساس کنید.
6. سطح انرژی تان را افزایش دهید.
7. اعتماد به نفس تان را افزایش دهید.
8. سطح فشارها و استرس های زندگی تان را کاهش دهید.
9. از معتادی های احتمالی در آنیده جلوگیری کنید.
تعجب ندارد زیرا وابستگی به مواد به معنی آن است که شما هیچ کنترلی بر چیزی که وارد بدنتان می شود؛ ندارید . رژیم غذایی شما به عنوان یک فرد وابسته به مواد شاید کمبود هایی داشته باشد . ممکن است برخی ویتامین های ضروری و مواد معدنی به بدنتان نرسد . شاید شما از چربی ، کافییـن ، شکر و نمک زیاد استفاده می کنید و احتمالاً به اندازه ی کافی حبوبات ، میوه ی تازه و سبزیجات نمی خورید شاید هم در طول روز غذایی بسیار کمی بخورید یا حتی غذا خوردن را فراموش کیند.
وقتی شما مصرف موادتان را قطع می کنید؛ احتمالاً نحوه ی تغذیه ی بدتان را ادامه خواهید داد . بیشتر افرادی که در طولانی مدت بهبودی پیدا کرده اند ؛ این طور گزارش می دهند که اگر شما به تدریج یادبگیرید که چگونه وسوسه تان را برای مصرف شکر ، روغن ، و نمک کنترل کنید ، مقاومت در مقابل وسوسه ی مصرف مواد نیز آسان تر خواهد شد.هدف نهایی شما باید این باشد که به نهایت سلامتی برسید و برای این کار باید به تدریج یاد بگیرید که خوردن تان را کنترل کنید.
پس بهتر است از حالا شروع کنید و غذایی را که به طور روزانه می خورید ؛ ثبت کنید . این کار به شما نشان می دهد که شما چه چیزهایی و چگونه می خورید.
و عده ی غذا یا خوراکی مختصر در میان وعده ها
نوع غذا و مقدار
محل صرف غذا
کار دیگری که هنگام غذا خوردن انجام می دهید
احساستان درآن هنگام
وعده ی غذایی (یا خوراکی مختصر در میان وعده )
نوع غذا و مقدار
کجا
چه کاردیگری آن موقع انجام می دهید
احساستان در آن هنگام
صبحانه
نصف استکان چای یک اسکان شیر دو استکان قهوه یک کیک
آشپزخانه
خواندن گزارش
عصبی گیج
میان وعده (خوراکی مختصر)
دو استکان قهو
روی مزم در محل کار
خواندن گزارش
هیجان زده مشغول
میان وعده ( خوراکی مختصر) (ناهارفراموش شده است)
یک استکان قهوه یک شکلات شیری یک کیک
روی میزم در محل کار
–
عصبانی متغیر
میان وعده
یک چیپس
ماشین
رانندگی
فشار عصبی مضطرب
شام
نه قطعه چیز برگر یک شکلات بزرگ یک قطعه نان بزرگ یک فنجان نوشابه ی کولا
رستوان مک دونالد
هیچ کار
خسته افسرده بعد از آن باد کرده
میان وعده
پنج کیک دو استکان قهوه
جلسهNA
صحبت کردن و گوش کردن
آسوده آرام
توجه داشته باشید که محل خوردن غذا و زمان و اینکه چه کاری همراه خوردن انجام می دهید(مثل خواندن ، تلویزیون تماشا کردن ، رانندگی ، صحبت با تلفن) و اینکه در آن هنگام چه احساسی داریدنیز باید ثبت شود. این موضوع به این دلیل استکه شاید برخی مکان ها،ویا بعضی از فعالیت ها و احساس ها همراه با عادات غذایی شما باشند. و شما به منظور اینکه عادتتان راتغییر دهید؛ شاید نیاز داشته باشید که از برخی موقعیت ها پرهیز کنید؛ و یا یادبگیرید که با احساسات تان توجه کنید و به غیر از شیوه ی خودتان با آنها هم مقابله کنید. این جا مثالی می آوریم از یکی از مراجعین به نام آقای الف که فرم ثبت غذای مصرفی روزانه ی خود را پر کرده است.
آقای الف تمایل دارد چیزی را که خورده است؛ نادیده بگیرد. او در اکثر موقع احساس خستگی و فشار کرده و غالباً صبحانه یا ناهارش را فراموش می کند. سپس در مواقعی که فرصت پیدا می کند؛ بیش از حد می خورد. او غالباً در محل کار خود،غذای آماده صرف می کرده و 6یا7 فنجان قهوه در روز می خورد. او وقتی خوشحال و یا عصبانی است با خوردن خوراکی این احساس ها را کاهش می دهد. در واقع او غذا را همانند مواد مصرف می کند.
شما بعد از اینکه فرم ثبت غذا یمصرف روزانه خود را برای سه روز پر کردید؛ چیزی را که به طور معمول می خورید با غذای متعادل توصیه شده ی خود مقایسه کنید.
درهروعده ی غذایی
در هر وعدهی غذایی بهتر است کربو هیدراتها به صورت متنوع، همانند انواع نان ها، حبوبات،ماکارونی، برنج و غلات ، حداقل یک میوه یا سبزی تازه ی ترجیحاًخام یا کم پخته شده وجود داشته باشد.
حداقل در یک وعده در روز باید پروتئین ها همانند گوشت لخم(بی چربی)،مرغ،ماهی،و یا لوبیاهامصرف شود.
از غذاهای زیر باید پرهیز شود یا کم خورده شود:
چربی ، نمک، سرخ کردنی ها یا غذاهای شیرین(دارای شکر)هماند بستنی، مرغ سرخ کرده، چیز برگرها ، چیپس،و سیب زمینی، روغن ها، زرده ی تخم مرغ،شیر پر چرب، تکه های آب نبات، گوشت های دودی.
اگر شما شبیه اغلب افراد وابسته به مواد باشید؛ رژیم غذایی شما اغلب عکس چیزی است که توصیه می شود؛ یعنی اغلب چیزهایی را که باید کم بخورید، بیشتر می خورید. گوشت را غرق در سس یا پنیر می کنید. میوه یا سبزی مصرفی شما معمولاً تازه نیست.مثلاً توت فرنگی را در یک غذای آماده می خورید یا سیب را در یک قطعه ی شیرین پای سیب.
چه کاری باید انجام دهید ؟از کجا باید شروع کنید؟شما می توانید در شیوه ی خوردنتان همانند یک راهب بودایی ناگهانی عمل کنید. این کار نیاز به یک تغییر بزرگ دارد؛ در صورتیکه بدن شما و ذهنتان هنوز آماده نیست. شما می توانید این کار را به تدریج انجام دهید . این موضوع با قطع مواد (در هنگامی که هدف شما پاکی کامل است) فرق دارد. شما می توانید هر کدام از رفتار های تغذیه ای را در یک موقع خاص تغییر دهید.
برای کمک به شما در برنامه ریزی بری اصلاح وضعیت تغذیه تان در این کتاب هشت گام اساسی مهرفی شده است. که شما می توانید با انتخاب خودتان ازآنها کمک بگیرید. گام های اولیه مهم ترین مراحل هستند. در ابتدا از گام نخست استفاده کنیدتا رفتار های جدیدی ر ا کسب کند و سپس به گام های بعدی بپردازید.
گام ها یهشت گانه به سوی رژیم غذایی بهتر:
گام اول : کاهش مقدار چربی مصرفی
معمولاً 25%کالری غذا از چربی تامین می شود؛ولی مقدار چربی غذای ما معمولاً از 25%بیشتر است. به بر چسب غذا های آماده که می خرید دقت کنید ببینید چه قدر چربی دارند. از غذا های پر چرب استفاده نکنید. غذا های آماده ای مانند همبرگر، چیپس،سیب زمینی سرخ کرده،سوسیس و… را مصرف نکنید. غذاهارا سرخ نکنید مثلاً مرغ را به صورت کباب شده یا آب پزمصرف کنید. شما معمولاً به چیزی که می خورید توجه نمی کنید : مثلاً سسی که بر روی سالاد خود می زنید؛ مقدار زیادی روغن دارد. چربی گوشت و زرده ی تخم مرغ مقدار زیادی کلسترول دارند که مصرف آنها باید محدود شود. روغن های مایع گیاهی ( به خصوص روغن زیتون)نسبت به روغن های جامد ضرر کمتری دارند ولی مصرف آنها هم باید محدود شود. برای آنکه بدانید دقیقاً چه چیزی خورده اید و مقدار چربی آن را کنترل کنید، از غذا ها ی آماده استفاده نکنید.گوشت بدون چربی بخورید.
گام دوم: کاهش مقدار قند مصرفی
افرادی که وابستگی به موا دارند؛ احتمالاً مقدار مصرف موادقندیآنان از حالت عادی بیشتر است. مقدار مصرف مواد قندی باید کاملاً متناسب با مقدار فعالیت بدنتان باشد. وقتی مواد قندی مصرف می کنید. ابتدا انرژیتان مقدار کمی افزایش می یابد و کمی سر خوش می شوید.اما این قند معمولاً پانکراس را تحریک می کند که انسولین بیشتری ترشح کند که باعث می شود قند خون جذب سلول ها شود و قند خون پائین بیایید . سطح پایین قند خون باعث احساس خستگی، عصبانیت، و شاید تحریک پذیری یا عصبی بودن در چند ساعت بعد از مصرف قند شود. از طرفی کاهش قند خون شما را تحریک می کند که قند بیشتری مصرف کنید. بنابراین شما باید سعی کنید که شکر،عسل وشربت کمتری بخورید و بیشتر از میوه های تازه استفاده کنید. هر موقع دلتان شیرینی می خواهد؛میو ه ی شیرینی بخورید. البته منظور این نیست که اصلاً مواد قندی مصرفنشود. ممکن است شما در یکروز فعالیت بدنی زیادی انجام دهید و بنابراین نیاز به مصرف مواد قندی بیشتری داشته باشید. نکته ی مهمآن است که مصرف مواد قندی باید کنترل شود.
گام سوم:از کافئین پرهیز کنید!
کافئین یک محرک قوی است که اگر به صورت یک دارو وجودداشته باشد؛ حتماً مصرف آن بدون تجویز پزشک قدغن خواهد شد . ولی این کافئین در قهوه،چای ، نوشابه،کوکا کولا،برخی داروها و شکلات وجوددارد و ما آن را به راحتی مصرف می کنیم.
قهوه یدم کرده بالاترین میزان کافئین را دارد. قهوه ی آماده (مثل نسکافه) و چای، نصف قهوهی دم کرده کافئین دارند. یک تکه ی کوچک شکلات تیره یا یک فنجان از نوشابه کوکا نیزنصف چای یاقهوه آماده کافئین دارند. تدریجاً قهوه یا چای پر رنگ را کم کرده و به جای آن از چای کم رنگ یا قهوه و چای بدون کافئین استفاده کنید و در صورتی که احساس کردید نیاز دارید سر حال بیائید ؛ تعدادی میوه ی تازه بخورید؛ هوای تازه استنشاق کنید؛ به ورزش بپردازید یا کمی بخوابید.
گام چهارم: میزان نمک مصرفی خود را کاهش دهید!
مقدار نمک مصرفی را در غذای خود کاهش داده و غذا های شور مصرف کنید. بدن شما به کمی نمک نیاز دارد؛اما معمولاًما ایرانی ها نمک را بیش از حد لازم مصرف می کنیم.نمک زیادیباعث افزایش فشار خون،افزایش خطر سکته قلبی و احتباس آب در بدن می شود. غذا های آماده ای هم چون چیپس،چوب شور،یا بیسکویت شور،ماهی دودی،آجیل شور،سس سویا، خیار شور، پنیر شور،سوسیس یا کالباس و…نمک زیادی دارند وباید کمتر مصرف شوند . در سفره های غذا نمکدان استفاده نکنید. سعی کنید به جای نمکدان از آبلیمو و ادویه جات استفاده کنید.
گام پنجم :روزانه یک قرص مولتی ویتامین استفاده کنید!
ویتامین ها و املاح معدنی برای بدن ضروری هستند و خوردن یک قرص مولتی ویتامین هر روز به دلایل زیر مفید است:
-مواد برخی از ویتامین ها ی بدن را کاهش می دهد.
-زمانی که شما رژیم غذایی متعادلی نداشتید احتمالاًو یتامین کمی به بدنتان می رسیده است .
-ویتامین هامی توانند در جریان پخت غذا ها از بین بروند.
-فشار غلبه بر وابستگی به مواد؛شاید باعث شود بدن به ویتامین های بیشتری نیاز پیدا کند.
البته در این کار زیاده روی نکنید؛چرا که برخی از ویتامین ها مثل ویتامینA می تواند در صورت مصرف زیاد به بدن آسیببرساند مثلاًباعث صدمه به کبد و اسهال شود و خطر سنگ کلیه را افزایش دهد. روزانه یک قرص مولتی ویتامین کافی است. شما هم چنین می توانید به یک متخصص تغذیه مراجعه کنید و اگر مشکلات طبی از جمله معتادی کبد یا معتادی کلیوی داشته باشید؛ باید حتماً تحت نظر پزشک و با تجویز او ویتامین مصرف کنید.
گام ششم: غذا های متنوعی بخورید!
نحوه ی تغذیه تان را کنترل کنید.اگر شما قصد دارید میزان مصرفی چربی،قند،کافئین و نمکتان را کاهش دهید؛باید قبلاً با افزایش تنوع غذایتان،آمادگی لازم را پیدا کنید.بهترین راه برای اینکه مطمئن شوید از هر 40نوع ماده ی غذایی لازم برای بدنتان به اندازهی کافی خورده اید این است که تنوع هر چه بیشتر در غذا های روزانه تان ایجاد کنید. هر روز مطمئن شوید که تعدادی غذا از هر 3گروه اصلی غذاها مصرف کرده اید.
گروه اول:نان،برنج،ماکارونی،غلات،معادل6تا11پیمانه
گروه دوم:میوه وسبزیجات معادل 5 پیمانه
گروه سوم:گوشت قرمز،مرغ،ماهی،محصولات لبنی کم چرب(ماست؛دوغ،پنیرو …)وحبوبات معادل2 پیمانه
گام هفتم:کربو هیدراتهای پر شاخه تر را مصرف کنید(مثل سلولزموجود در سبزیجات)
برخی از فشارهای عصبی با خوردن غذاهای حاوی فیبر و نشاسته ی کافی تسکین می یابند؛همانند نان های سبوس دار ، سبوس غلات ، برنج قهوه ای (برنج سبوس دار) ،میوه های تازه و سبزیجات . این منابع کربوهیدراتی مانند آرام بخش های طبیعی عمل میکنند . آنها شامل تریپتوفان هستند که یک آمینو اسید است و مغز را برای تولید سروترنین تحریک می کنند دچار یبوست مزمن هستند و به علت همین یبوست مزمن عوارضی همانند بواسیر ، فیشر یا… پیدا کرده اند . برای بهبود این عوارض در فرد باید مدفوع نرم و حجیم ایجاد کرد که این کار با غذا های پرفیبر مانند سبزیجات ، خیار، کاهو، کدو و میوجات مسیر است .
گام هشتم : وعده های غذایی را فراموش نکنید
در نظر داشته باشید که 5 وعده ی مختصر غذایی خیلی بهتر از 3 وعده ی غذایی مفصل است . تعداد وعده های غذایی در روز باعث می شود اختلاف بین حداکثر و حداقل قند خون در روز کاهش یابد و خلق فرد نیز نوسان کمی داشته باشد. برای تهیه ی غذا وقت کافی درنظر بگیرید . غذا را به آهستگی و با احساس لذت بخورید. خرید مواد غذایی چندین روز را در یک بار انجام دهید. طوری برنامه ریزی کنید که در روز های پر مشغله مقداری از غذای ناهار باقی بماند تا در وعده های دیگر از آن استفاده کنید. مصرف غذای باقی مانده از ناهار بهتر از غذای آماده است. در هنگام کار همیشه سعی کنید برای خوردن غذا با آرامش وقت کافی بگذارید. در این شیوه زیاده روی نکنید. توصیه نمی شود که در طول روز میان وعده های غذایی به زور چیزی بخورید. فقط هنگامی که گرسنه هستید؛غذا بخورید و وقتی احساس گرسنگی قطع می شود؛ خوردن را هم متوقف کنید. برخی از مردم چنان به عادت غذایی وابسته شده اند که وقتی زمان صرف غذا فرا می رسد؛حتماً باید غذا بخورند و چیزی شبیه احساس گرسنگی را فراموش کرده اند. آنها بسیار سریع و غیر هوشیارانه غذا می خورند. این چنین وضعیتی درست نیست. سعی کنید خوردن غذا را طول بدهید؛ مثلاًدر حال خوردن غذا با افراد خانواده و دوستان صحبت کنید.
در هنگام غذا خوردن؛ مطالعه نکنید و به تماشای تلویزیون نپردازید. هرگز در ماشین تان غذا نخورید. صحبت با خانواده و دوستان در ضمن صرف غذا، آن را آهسته ترورضایت بخش می کند.
آقای الف با شروع گام اول،یعنی کاهش مصرف چربی ،تغییر رژیم غذایی خود را شروع کرد. او سینه ی مرغ آب پز کرده و آن را باسالاد ،سیب زمینی پخته و شربت آبلیمو می خورد. او دیگر هرگز پا به ساندویچی نگذاشتتا برای شام چیز برگر بخورد. او برای خوردن در محل کارش با خود سیب و موز می برد. دیگر در ماشین چیپس نخورد. میوه تازه را نیز جایگزین کیک در صبحانه کرد و به این ترتیب گام دوم را هم شروع کرد و میزان قند مصرفی خود را کاهش داد.
آقای الف در 6 ماه اول به هیچ وجه در کاهش مصرف کافئین موفقیتی به دست نیاورد؛تا اینکه سرانجام،نوعی چای گیاهی پیدا کرد که بدون کافئین بود و ذائقه اش آن را می پسندید. آقای الف از آن به بعد از این چای گیاهی می نوشید و حتی کیسه های یک بار مصرف آن را با خود به همراه داشت تا هر کجا که به او قهوه تعارف کردند؛از این چای استفاده کند.
دو سال بعد آقای الف انواع ویتامین ها را مصرف کرده وتغذیه ی مناسبی داشت او اکثراً غذاهای متنوعی در خانه درست می کرد. او درباره ی خودش می گفت:من کسی هستم که تغذیه اش با هوشیاری است. او بعد از انجام این مراحل صاحب احساس بهتری بود. 12کیلو لاغرتر شده بود. بسیاری از غذا ها را بلد بود درست کندو بسیاری از سبزیجات را در باغچه ی خود می کاشت.
برای کمک در رژیم غذایی تان و برداشتن این هشت گام می توانید یک دفتر چه ی کوچک یا یک کارت یا کاغذ همراه خود داشته باشید و چیزی را که هر روز می خورید در آن یادداشت کنید و هر چیزی را نوشته اید شب مرور کنید. به این ترتیب متوجه خواهید شد که تغذیه تان چگونه است و فرصتی به دست خواهید آورد که هدفی برای اصلاح هر روزتان داشته باشید.
ورزش در درمان اعتیاد
انسان ها به ورزش منظم و رژیم غذایی مناسب برای سلامتی خویش نیاز دارند. به خصوص اگر شما اخیراًاقدام به ترک مواد کرده اید،حتماًبه رژیم درست و ورزش دقیق و منظم نیاز دارید تا بهبودیتان را افزایش دهید.
اگر سن شما بیش از 30 سال است و یا سابقه ی خانوادگی معتادی قلبی دارید و یابیش از 25%اضافه وزن دارید یا دارویی مصرف می کنید یا از هر معتادی مزمن رنج می برید ؛بهتر است قبل از شروع یک برنامه ورزشی با پزشکتان مشورت کنید.
اصولاً3 نوع ورزش وجود دارد: ورزش های هوازی ،کششی، وقدرتی
ورزش های هوازی
این نوع ورزش، شاداب کننده ترین نوع ورزش است. ورزش های هوازی انرژی شما را مصرف می کند و عضلات بزرگ بدن به خصوص ساق ها یتان را به کار می اندازد و باعث می شود ضربان قلبتان تندتر شود و به این ترتیب قلبتان را قوی تر می کند. برای قوی تر شدن قلبتان نیاز به حداقل 20 دقیقه ورز ش هوازی،3 بار در هفته دارید. ورزش باید کاملاً شدید باشد ؛ به طوری که ضربان قلبتان برای 20 دقیقه ، کاملاً بالا برود. میزان ضربان قلب مطلوب با سن و وضعیت سلامتی تغییر پیدا می کند. میزان مطلوب، 60تا70% حداکثر میزان ضربانی است که قلبتان قدرت طپش دارد.
جدول ذیل به شما در پیدا کردن میزان ضربان قلبی که باید مورد هدف شما باشد؛ کمک می کند.
سن
میزان ضربان قلب در دقیقه(که باید هدف ورزشی باشد)
20-24
120-150
25-29
117-146
30-34
113-142
35-39
111-138
40-44
108-135
45-49
105 -131
50-54
102-127
55-59
99-123
60-64
96 -120
65-69
93-116
بیش از 70
90-113
میزان ضربان قلب خود را اندازه بگیرید ،سپس 5 دقیقه ورزش کنید و دوباره ضربان قلبتان را بگیرید. بشمارید که در 10 ثانیه چند بار می زند و سپس آن را در 6 ضرب کنید تا تعدادضربان قلب دردقیقه به دست آید. اگر شما در وضعیت مطلوب بدنی باشید،حد بالای ضربان قلب مطلوب سن تان رابه عنوان هدفدر نظر بگیرید. اگر وضعیت مطلوب بدنی نیستید و تازهورزش را شروع کرده اید ؛ حد پایین ضربان قلب مطلوب سنتان را هدف قرار دهید.
ورزش شدید تر از حالت مطلوب ؛بد تر از ورزش ناکافی به بدن آسیب می رساند وبه قلبتان به جای قویتر کردن ، فشار وارد می کند. یکی از انواع ورزش های هوازی را از لیست ذیل انتخاب کنید :
دویدن پیاده روی سریع رقصیدن کوهنوردی
تنیس بسکتبال والیبال
دوچرخه سواری قایقرانی اسکی
شنا فوتبال هند بال
بعداز انتخاب یک یا دوورزش از لیست فوق زمان ومحل انجام آن را درجدول ذیل مشخص کنید.درواقع سعی کنید ورزشتان نیز با برنامه ریزی انجام شود.
زمان
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
سه شنبه
چهارشنبه
پنجشنبه
جمعه
مکان ورزش اول
مکان ورزش دوم
سعی کنید واقعاطبق برنامه تان عمل کنید.در برنامه ریزی البته سعی کنید به آهستگی پیش بروید و از همان اول برنامه سنگینی برای خود طرح نکنید.وابستگی به مواد معمولاآسیب زیادی به بدن شما رسانده است ؛لذا سعی کنید در ابتدا برتامه های سبک تر و با مدت زمان کمتری در پیش بگیردتا بدن شما تحمل آن را داشته باشد.حتی برای شروع ورزش های سنگین هوازی (در صورتی که مدت طولانی وابستگی به مواد داشته اید)نیاز به مشورت با یک پزشک وجود داردتا بعد از معاینه یشما بگوید که در چه زمانی و چگونه این ورزش سنگین را انجام دهید.
در هر صورت معمولاًهفته ای سه جلسه برای شروع یک ورزش هوازی مناسب است. وقتی شما ورزش می کنید؛ باید کاملاً مراقب بدن خودتان باشید. اگردر حین ورزش تنفس تان طوری کوتاه شده است که نمی توانید همراه آن مکالمه کنید ؛ در آن ورزش افراط کرده اید و حتماً باید استراحت کنید. اگر مفاصل و عضلات شما درد گرفته اند هم بایدورزش را آهسته تر کنید . اگر شما بیش از 40 سال دارید به طور جدی در نظر داشته باشید که بهتر است شکل های کم فشارتر ورزش ها ی هوازی همانند پیاده روی سریع یا شنا را انجام دهید و به عنوان مثال پرش یا دویدن شایدبرای زانوها یا مچ پای شما مضر باشد و یا باعث آسیب ها ی دیگری شود. افرادی که وابستگی به مواددارند،معمولاًدرزندگی متمایل به شیوه ی"همه یا هیچ"هستند. باید به آنان گفته شود کمی از چیزی از نداشتن اش بهتر است. به دست آوردن مقدار بیشتر آن چیز هم عالی است. از ورزش کردن صرف نظر نکنیم اما باید در آن افراط هم نکنیم ورزش های کششی وقدرتی
ورزش های کششی باعث کشیدن عضله و تاندون ها می شود؛به طوری که آنهارابلند تر،انعطاف پذیر ترو نرم تر می کند.
ورزش ها یقدرتی بر عکس آن هستند و باعث انقباض عضلات می شود به طوری که آنها را قویتر می کند.ورزش های قدرتی مثل بلند کردن وزنه ها ازگروه ورزش های ایزو تونیک و ایزومتریک هستند.
شما در برنامه های ورزشی خود نیازی به انجام ورزش های اختصاصی قدرتی ندارید. زیرا قدرت لازم را در ورزش های کششی-هوازی به دست خواهید آورد.شما باید همیشه حرکات و نرمش های کششی را قبل از ورزش های هوازی انجام دهید. وقتی عضلات شماکشیده وگرم می شوندآسان تر وایمن تر می توانید ورزش های هوازی را انجام دهید. مثلاًً قبل از انجام بازی تنیس یا قبل از دویدن در صورتی که نرمش های کششی را انجام داده باشید؛احتمال آسیب رسیدن به بدن شما بسیار کم می شود.
انجام نرمش های کششی بعد از ورزش های هوازی نیز مهم است. چرا که باعث شل شدن عضلاتی که دراثرانقباضهای مکرردرحین ورزش هوازی سخت شده اند؛می گردد.
مثال: آقای اسفندیاری معتادی بود که وابستگی به مصرف تریاک به مقدار روزانه یک مثقال به صورت کشیدن داشت. او کارمندبود و مدت 25 سال معتاد به تریاک بود. هنگام اقدام به ترک42 سال داشت. او در هنگام ترک 20 کیلو وزن داشت،از افسردگی و اضطراب رنج می برد و ظرفیت پذیرش ریه اش بسیار ضعیف بود و از زخم معده ی مزمن،وسوزش و درد سینه رنج می برد.
آقای اسفندیاری بعد از اقدام به ترک مواد مخدرنحوه ی تغذیه ی خودش را نیز کنترل کرد. چربی، مواد قندی و کافیین کمتری نسبت به گذشته استفاده کرد. تغذیه اش را متنوع تر کرده و غذاهای حاوی فیبر گیاهی بیشتر مصرف کرد؛ ضمن این که پزشک معالجش یک برنامه ی ورزش محتاطانه را هم طراحی کرده و او را به اجرای آن تشویق کرد. او در ابتدا هر روز ساعت 6 صبح از خواب بلند شده و برای پیاده روی از خانه خارج می شد . در پارک نزدیک منزل نرمش مختصری می کرد سپس پیاده روی خود را شروع می کرد . در روز اول بعد از 5 دقیقه در حین راه رفتن ضربان قلب خود را اندازه گرفت . ضربان قلبش 100 بود کمتر از ضربان 115 که هدف او بود ؛ پس پیاده روی خود را سریع تر کرد تا ضربان قلبش بعد از 5 دقیقه ی دیگر به 115 رسید . سپس استراحت کرده و دوباره بعد از انجام نرمش مختصری به خانه برگشت . هر روز این پیاده روی بیشتر و سریع تر می شد . بعد از چند هفته آقای اسفندیاری پیاده روی کاملاً سریعی داشت و ضربان قلبش هم به 115 نمی رسید . و هر با در 10 دقیقه مسیر طولانی تری را طی می کرد . پس او 30 دقیقه ی دیگر هم عصرها به پیاده روی های سریع روزانه اش افزود . بعد از 6 ماه او کاملاً سریع پیاده روی میکرد و قلبش نیز مشکلی نداشت . او تقریباً 15 کیلو از اضافه وزن خود را کم کرده بود و در پاهای خود احساس سبکی می کرد . آقای اسفندیاری در ماه هفتم شروع کرد به 50 قدم پیاده روی و 50 قدم دویدن آهسته و بعد از یک ماه دیگر او می توانست یک دویدن آهسته را به مدت 20 دقیقه انجام دهد. ولی دویدن در صبح و عصر باعث درد زانوهایش شد . لذا دویدن های عصر را به شنا تبدیل کرد؛ بنابراین اضافه وزن ایشان و ناراحتی مزمن زخم معده و ناراحتی های عصبی و افسردگی و اضطراب او کاملاً بر طرف گردید و با کمک این کنترل تغذیه و ورزش توانست جلوی مصرف مواد و عود خود را نیز بگیرند . او 4 سال پاک بود و در ضمن در سال سوم پاکی خود نیز ازدواج کرد. و با همسرش حداقل سالی دوباره به مسافرت رفت ، در حالی که در مدت 10 سال آخر اعتیاد خود به تریاک از شهر تهران خارج نشده بود؛ چرا که همیشه از ناراحتی های ناشی از نرسیدن مواد ترس داشت . او دیگر آن قدر خود را قوی و خوب می دانست و خود را تحسین می کرد که در یک جلسه ی تفریحی با سایر دوستان بعد از نوشیدن مقداری مشروب الکلی به خود گفت که در حال من بسیار قوی شده ام و می توانم این یک بار را تریاک بکشم و با اراده جلوی مصرف دوبارهی خودم را بگیرم ، ولی یک بار مصرف مساوی دوباره ی اریاک به مقدار زیاد خوردن غذاهای چر ب و ورزش نکردن شد. وقتی او دوباره اقدام به ترک تریاک کرد. به ورابط خانواده اش آسیب زیادی وارد شده بود او دوباره اقدام به کنترل نحوه ی تغذیه خود و ورزش منظم کرد ولی این بار علاوه بر آن ها با اهتمام و کوشش فراوان سعی در تمرین مهارت های سازگاری برای مقابله با موقعیت های پر خطر مصرف مواد کرد.
خلاصه :
در ابتدا باید برای معتادی دلایلی در مورد اینکه رژیم غذایی خوب و برنامه ی منظم ورزشی داشته باشد ، بیاوریم . زیرا این کار باعث می شود ، هوشیاری ذهن او بیشتر شده و آسیبی که مواد به بدنش وارد آورده ترمیم شود و انرژی اش افزایش یابدو… سپس وضعیت غذایی معتاد را ارزیابی می کنیم ( فرم ثبت غذای مصرفی روزانه) . بدنبال ارزیابی وضعیت تغذیه سعی در از بین بردن عادت های غذایی مضر و جانشین کردن آن با عادت های غذایی بهتر می کنیم . گام های هشت گانه در راه اصلاح وضعیت تغذیه عبارت اند از:
1- کاهش چربی مصرفی 2- کاهش قند مصرفی 3- خوردن غذای متنوع 4- کاهش مقدار نمک مصرفی 5- استفاده از قرض مولتی ویتامین
6- افزایش تعداد وعده های غذایی 7- مصرف کربوهیدرات های پر شاخه (سبزیجات)
8- پرهیز از مصرف کافیین (مثلاً در قهوه ، چایی ، شکلات تیره، نوشابه کوکا)
در درمان اعتیاد مهمترین و موثرترین نوع ورزش ، ورزش های هوازی است . ورزش های کششی نیز قابل از ورزش های هوازی توصیه می شود. اما تاکید اصلی بر ورزش های هوازی خواهد بود.
بخشهای کمپ ترک اعتیاد
سالن تلویزیون 150
سالن گردهمایی معتادین 150
سالن مشاوره 25
اتاقهای ترک اعتیاد 80
آزمایشگاه 50
اتاق پزشک 20
اتاق پرستاران 20
اتاق خدمات 20
اتاق لاندری20
اتاق لباسشویی20
اتاقهای خواب معتادان 600
فضاهای روانکاوی و روانشناسی 60
مددکاری اجتماعی 60
سلف سرویس 250
آشپزخانه 250
پارکینگ کارکنان 1200
حراست 20
نگهبانی و مانیتورینگ20
سالن ورزش 250
سالن اجتماعات 250
کتابخانه 120
نمازخانه 40
اداری 50
مدیریت50
لابی ورودی150
فضای ملاقات100
فضای انتضار مراجعین50
رنگ در برابر معتاد
برخی از روانشناسان عقیده دارند رنگی که برگزیده و دلخواه کسی است میتواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد. نوشتار زیر چکیده ای است که بر اساس این نظریه و پس از سالهای پژوهش نگاشته شده:
قرمز: خوش قلب اما خودپرست
این رنگ مظهر شدت و زیاده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداکاری و خشونت و خون و آتش. کسی که به این رنگ علاقه دارد هرگز نمی تواند در زندگی بی تفاوت باشد.
این گونه اشخاص تند و سرکش و در عین حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شکست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.
قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران اغلب سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود، با آن که در عشق کاملاً فداکارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفکر و جویا شدن علت می جنگند.
دو عیب بزرگ خودپرستی و عدم کنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور کلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند.
صورتی: مورد علاقه دیگران
رنگ صورتی درواقع همان قرمز است که کمرنگ شده باشد. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را کمی ملایمتر دارا می باشید، با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی دهید.
دیگران را خوب درک می کنید و با اطرافیان خود با ملایمت و لطف رفتار می کنید و به دلیل نشاط و شادابی تان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی که به این رنگ علاقه دارند اغلب شکستها، خشونتها و دشواری های زندگی را تحمل کرده اند و با مشکلات فراوان مواجه شده اند.
آبی: نظم، پشتکار، تنهایی
رنگ آبی از رنگهایی است که طرفداران زیادی دارد. اگر به این رنگ علاقه دارید، کاملاً می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنتر ل کنید.
ظاهر آرام شما دیگران را وادار می کند که به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید.
در خرید و پوشش لباس قناعت می کنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری که دارید میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران شما را کسل می کند و کسانی که از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می کنند.
کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهید. یکی از صفات مشخص شما پشتکار شماست.
بخش حراست و نگهبانی
در کمپهای ترک اعتیاد امری حساس و خطیر می باشد در این گونه فضاها به هیچ عنوان فرد بیمار نباید احساس نماید در زندان است
ولی از طرفی می بایست کاملا افراد این مکان تحت نظر باشند بنابراین در این مرکز می بایست بیشتر از دوربینهای مدار بسته و افراد حراستی با لباس مبدل پیشنهاد می گردد
استانداردهای فضایی
برای شناسایی بهتر محیط به فرد معتاد می توانیم از نشانه های لمسی یا شنیداری موجود در محل سکونت وی مانند نرده ها، دستگیره ها یا اصوات محیطی استفاده کنیم .
استفاده از رنگ های شاد در محل زندگی افراد بیمار معتاد، فراهم ساختن شرایط دسترسی آسان بیمار روانی به وسایل مورد نیاز و مطمئن ساختن بیمار معتاد نسبت به دریافت حمایت های لازم از سوی اعضاء خانواده نیز در ایمن سازی و مناسب سازی محیط بسیار تاثیر گذار است.
اصول اساسی تشکیلات مرکز ترک اعتیاد
1- استقلال کامل بخشها و دیوزن ها و المان های فونکسیونل ساده .
2- تعیین مسیرهای پاک و ناپاک و آلوده .
3- تعیین قسمتهای بستری ترک اعتیادنسبت به نوع مواد مصرفی
4- جلوگیری از به وجود آمدن تقاطع ترافیک و مخلوط شدن ترافیکهای اصلی مرکز ترک اعتیاد .
4-1-10- ترافیکهای اصلی مرکز ترک اعتیاد
1 – ترافیک معتادان به هنگام پذیرفته شدن .
2- ورود معتادان به هنگام ترک اعتیاد
3- ترافیک معتادان به کلینیک .
4- ترافیک کارکنان مرکز ترک اعتیاد شامل پزشکان و پرستاران .
5- ترافیک کارمندان اداری .
6- ترافیک ملاقات کنندگان .
7 – ترافیک لباس و ملحفه کثیف .
8- ترافیک لباس و ملحفه تمیز .
9- ترافیک لباس و ملحفه آلوده .
10- ترافیک جسد به طرف سردخانه .
11- ترافیک معتادان و کارکنان به طرف قسمتهای مذهبی .
12- ترافیک غذای آشپزخانه .
13- ترافیک زباله ها .
14- ترافیک مربوط به قسمت عفونی .
تعیین و دسته بندی ترافیکها
ترافیک در بخشها
1- ترافیک لباسهای چرک و زباله
2- ترافیک مواد غذایی و دسته دسته کردن آنها برای معتادان ( در رابطه با آشپزخانه بخش )
ترافیک در دیویژن
1- ترافیک لباسهای پاک ( در رابطه با قفسه لباسهای پاک در دیویژن )
2- ترافیک ملاقات کنندگان ( در رابطه با آسانسور های مخصوص آنها )
3- ترافیک معتادان ( در رابطه با آسانسور تختها و معتادان )
4- ترافیک کارکنان ( در رابطه با آسانسور مخصوص آنها )
ترافیک در کریدورهای طبقات پایین
1- ترافیک معتادان از قسمت پذیرش به قسمت تشخیص و معاینه
2- ترافیک معتادان از قسمت تشخیص به قسمت بستری ترک اعتیاد
3- ترافیک معتادان بستری ترک اعتیادبه طرف دپارتمان تشخیص و درمانهای فیزیکی
4- ترافیک معتادان از کلینیک به طرف دپارتمان تشخیص و درمانهای فیزیکی
5- ترافیک ملاقات کنندگان به طرف سرویسهای اداری
6- ترافیک کارکنان و عموم به طرف سرویسهای اداری
ترافیک در هالهای سرویس
1-ترافیک مواد غذایی و لباسهای تمیز .
2- ترافیک لباس و ملحفه کثیف ، زباله ها و جسد .
3- ترافیک لباس و ملحفه آلوده و زباله آلوده .
ترافیک در خارج از از بلوک مرکز ترک اعتیاد
1- ترافیک کارمندان . مردم به طور اعم ، ملاقات کنندگان ، دکترها و نرس ها .
2- ترافیک معتادان به قسمت پذیرش
3- ترافیک معتادان کراکی
4- ترافیک در قسمت کلینیک ترک
6- ترافیک مواد غذایی به آشپزخانه و انباری های آن
7- ترافیک کارمندان تکنیکی
8- ترافیک دارو به داروخانه
9- ترافیک قسمت عفونی از ناحیه وابسته به آن
10- ترافیک جسد از قسمت تشریح و سردخانه به خارج
ترافیک در خارج از حصار مرکز ترک اعتیاد و به وجود آمدن ورودیهای مختلف
1- ترافیک معتادان ، کارکنان ، کلینیک ، ملاقات کنندگان ، کارکنان اداری ( در رابطه با ورودی اصلی به روی حصار خارجی )
2- ترافیک مواد غذایی و غیره ( در رابطه با ورودی سرویس )
3- ترافیک عفونی ( در رابطه با ورودی پیش بینی شده )
4- ترافیک دسته جمعی تشییع جنازه ( در رابطه با خروجی پیش بینی شده )
4-2-بخشهای مرکز ترک اعتیاد ی
4-2-1- بخش بستری ترک اعتیاد
در دو دهه گذشته ، تاکید در مراقبت های پزشکی ، به طرف فنون بسیار پیچیده تشخیص اولیه که انجام آنها در منزل یا اتاق غیر ممکن یا مشکل می باشد تغییر مسیر داده است از اشعه X به تنهایی نمونه برجسته ای از آن است و استفاده فشرده از آزمایشگاه در بیوشیمی ، باکتری شناسی، خون شناسی ، و سرم شناسی (1 ) باعث توسعه خدمات آزمایشگاهی می شوند . با دوره دیدن تکنسین ها برای کمک به پزشکان در این راه ، پزشک آزادی بیشتری یافته ، می تواند توجه اصلی خود را متوجه معتاد نماید . بنابراین بستری ترک اعتیادمعتاد در یک تخت مرکز ترک اعتیاد ی ، رابطه نزدیکی با موضوع تسهیلات تشخیص مکمل خواهد داشت.
هدف از محدود کردن معتاد به تخت مرکز ترک اعتیاد این است که به معتاد امکان داده شود تحت نظارت پزشک و پرستار استراحت نماید و از نقطه نظر دیگر آن که پزشک قادر باشد در یک زمان معیین حداکثر معتاد را معاینه نماید و پرستار استراحت نماید و از نقطه نظر دیگر آن که پزشک قادر باشد در یک زمان معیین حداکثر معتاد را معاینه نماید و مراقبتهای پرستاری را به صورت منطقی و اقتصادی نظم دهد .
از این رو است که روابط بین بخشی اهمیت بسیار پیدا می کنند . به محض پذیرش ، معتاد به تخت خود هدایت می شود . به دنبال آن ممکن است یک مرحله تشخیصی شامل : رفتن به رادیولوژی ، نمونه برداری جهت آزمایشات آزمایشگاهی ، یا آمادگی برای عمل ترک اعتیاد یا ترک اعتیاد وجود داشته باشد . داروهای تجویزی و غذا آورده شده ، ملحفه تعویض گردیده ، موجبات راحتی او فراهم می آید ولی روش مراقبت ثابت نخواهد بود و دائماً در حال تغییر و تکوین است .
شکل بخش بستری ترک اعتیاد
فاکتور مهمی که بر روی وسعت بخش بستری ترک اعتیادتاثیر می گذارد ، اندازه و شکل طبقه بستری ترک اعتیادمی باشد . نکته اصلی ، در اینجا ، فاصله ایستگاه پرستاری تا دورترین درب اتاق معتاد خواهد بود . این رقم نباید از 30 متر ( 100 فیت ) تجاوز کرده و حتی رقم بهتر از نقطه نظر طرح ، جهت کم کردن رفت و آمد پرستاران ، 5/25 متر ( 85 فیت ) می باشد .
به راحتی می توان تجاوز نمود که در یک پلا ن یک راهرویی که اتاق ها در دو طرف آن چیده شده باشند ، این محدودیت فاصله ، تعداد اتاق کمتری نسبت به پلان دو راهرئی با یک ایستگاه مرکزی بدست می دهد . این اختلاف در یک پلان یک راهروئی ، زمانی که اتاق ها فقط در یک طرف قرار می گیرند و یا هنگامی که ایستگاه پرستاری به جای وسط در گوشه بخش واقع می شود ، چشمگیرتر می شود .
وسعت و عملکرد بخشها و فضائی که به پله ها ، راهروها ، آسانسور ها ، در رابطه با فضای مفید ، اختصاص داده شده اهمیت بیشتری از شکل پلان پیدا می کنند . اگر فضای غیر مفید بیش از از یک سوم فضای کل طبقه باشد ، کارایی پلان باید مورد سئوال قرار بگیرد . داشتن دو بخش بستری ترک اعتیاد، یا بیشتر ، در یک طبقه ، به پایین نگاه داشتن این نسبت کمک خواهد نمود . چنین فاکتور هایی ، علاوه بر شکل ، در به وجود آوردن کارایی برای پلان طبقه نیز کمک می کند .
اندازه اتاق ها
یک فاکتور دیگر در تعیین وسعت بخش بستری ترک اعتیاداز این حقیقت سرچشمه می گیرد که تعداد قلیلی از مرکز ترک اعتیاد ها ، تمامی معتادان خود را در اتاق های خصوصی جای می دهند . با وجودی که احتراز از این امر عمومیت دارد ، میزان اتراز درست مانند طیف قوس و قزح متغیر است ، و مباحثه بدون پایانی همچنان در مورد ترکیب اتاق های یک نفره ، دو نفره و چند نفره ادامه داشته است . به هر صورت پیش بینی اتاق های بیش از شش تخت به ندرت اتفاق می افتد و معمولاً حد بالای آن چهار تخت می باشد و بسیاری از مرکز ترک اعتیاد ها فقط اتاقهای یک نفره و یا دونفره دارند .
تعداد تختها
به عنوان یک مسئله ثانوی باید این نکته روشن گردد که آیا تمام یاقسمتی از اتاق های یک نفره می تواند آنقدر بزرگ باشند که در مواقع اضطراری یک تخت اضافه را در خود جای دهند و در صورتی که بدین طریق برنامه ریزی شده باشند ، آیا در محاسبه کل تختها به حساب اتاق یک نفره گذاشته می شوند و یا دو نفره .
الگوی استفاده از تعداد قلیل اتاق یک نفره و بقیه به صورت اتاق های چهار یا شش نفره در مرکز ترک اعتیاد های بزرگ و مدت زمان بستری ترک اعتیادبسیار طولانی ، امکان پذیر می باشد. ولی در مرکز ترک اعتیاد های سریع المعالجه عمومی ، به علت قابلیت کم انعطاف پذیری ، این امر با اشکال مواجه خواهد شد . در یک مرکز ترک اعتیاد بسیار بزرگ امکان دارد که تمامی یک بخش را به مردان و حتی به یکی از خدمات اختصاصی داد و بدین صورت مشکل عدم انعطاف پذیری را برطرف کرد . ولی در یکی مرکز ترک اعتیاد کوچک , زن و مرد و خدمات داخلی و ترک اعتیاد همگی در یک بخش به چشم می خورد و این ترکیب از نقطه نظر اشغال تخت ها و مسائل اقتصادی ، اشکالاتی بوجود می آورد . بنابراین و به خاطر دست یابی به انعطاف پذیری لازم برای تعداد اتاقهای یک نفره ، تا 50 درصد کل گردد . این نکته حتی در جوامعی که نرخ گذاری تخت در آنها بالا نیست نیز مناسب است . علت ترجیح اتاق های دو تخته را می توان در برنامه پیش بینی شده شرکت های بیمه ، در پرداخت اتاق های دو نفره و نه یک نفره ، جستجو نمود . در چنین مواردی تقاضا برای اتاق های دو نفره افزایش می یابد .
ترتیب تختها
یک ردیف تخت با راه عبور یک طرفه و یا دو ردیف با یک راه عبور مرکزی در عرض اتاق می توان در نظر گرفت . تختها می توانند موازی یا عمود بر محور اتاق قرار داده شوند . در اطراف تخت فضای کافی برای انجام حرکات مختلف و ارائه خدمات پزشکی و پرستاری باید در نظر گرفته شود .
در مرکز ترک اعتیاد های آموزشی می توان فضای بیشتری را در اطراف تخت در نظر گرفت ، زیرا در این گونه مرکز ترک اعتیاد ها علاوه بر پزشک و پرستار ، دانشجویان پزشکی نیز برای فراگیری دروس پزشکی در هنگام ویزیت معتاد دور تخت جمع می شوند .
نحوه قرار دادن تختها طوری است که از نور طبیعی استفاده می گردد . فاصله بین تختها با توجه به موارد زیر صورت می گیرد :
– میز معتاد و صندلی ملاقات کننده
– ترایلی غذا و سایر خدمات
– ویزیت پزشک و پرستار
– تغییر مکان و جابه جایی تخت
اتاق بستری ترک اعتیادمعتاد
تاثیرات به جا ماندنی هیچ فضایی از فضاهای مرکز ترک اعتیاد ، به اندازه تاثیرات اتاق بستری ترک اعتیادمعتاد از اهمیت برخوردار نیست . این اتاق تشکیل دهنده محور زندگی او خواهد بود و این در حالی است که احوال او تاثیر هر امر جزئی از محیط را چندین برابر بزرگ می کند . او ممکن است در تمام مدت بستری ترک اعتیاد، کاملاً به اتاق خود محدود گردد و جزئی از محیط را چندین برابر بزرگ می کند . او ممکن است در تمام مدت بستری ترک اعتیاد، کاملاً به اتاق خود محدود گردد .و در صورتی که برای قدم زدن بیرون برود ، بالاخره به محل امن خود باز خواهد گشت . این اتاق در شبهای طویل و در صورتی که برای قدم زدن بیرون برود ، بالاخره به محل امن خود باز خواهد گشت . این اتاق در شبهای طویل و بی خواب معتاد ممکن است به صورت دهلیز عذاب و وحشت در آید . برای بسیاری از معتادان این اتاق به صورت محل ملاقات با عیادت کنندگان ، محل خوردن غذا ، خواندن کتاب ، دیدن تلویزیون ، کابین تلفن و حتی یک حمام خواهد بود . برای تمام معتادان به صورت یک آدرس ثابت به دور ا ز خانه در خواهد آمد. هیچ فضایی از فضاهای مرکز ترک اعتیاد ، چند منظوره تر از اتاق بستری ترک اعتیاد، و در عین حال وابسته تر به فاکتور های مختلف طراحی ، نیست . آیا توقع زیادی از معمار خواهد بود که فضائی انعطاف پذیر طرح نماید به طوریکه نه تنها خدمات را عرضه کرده بلکه در عین حال کاراکتر منحصر به فرد خود را ابراز دارد. این خود یک نوع مبارزه در حل مشکل طراحی می باشد . ولی با این وجود تعداد طرح های تازه ای که از اتاق بستری ترک اعتیادکشیده شده باشند بسیار ناچیز است . علت ، احتمالاً ، تغییرات روش و مخارج روز افزون مراقبت از معتاد می باشد .
در مورد فاکتورهای تعیین کننده تعداد تخت ، در هر بخش بستری ترک اعتیادو نیز توزیع آنها به نسبت اندازه و نوع خدمات مربوطه گفتگو گردید ، ولی فاکتورهای یگری نیز وجود دارند که بر روی طرح تاثیر می گذارند. اینها عمدتاً عبارتند از : راحتی و دنجی فضا ، کمک های پرستاری و طبیعت مناسب محیط.
راحتی و دنجی فضا
در گروه اول ، مسئله مهم تامین توالت خصوصی و تسهیلات حمام خواهد بود . امروزه تامین توالت برای تمام اتاق های بستری ترک اعتیادمورد نظر می باشد و از قدیم مقبول بوده است که اتاق در صورت دارابودن یا نبودن توالت ، به هر صورت ، دستشوئی داشته باشد و اگر هردو وجود داشته باشند بلافاصله این سوال پیش می آید که بهتر است دستشوئی در داخل توالت قرار گیرد یا در خارج از آن . چندین بحث در موافقت با مورد آخر وجود دارد که مهمترین آنها تشویق دکتر و پرستار به رعایت فنون گندزدائی می باشد . ودر این صورت دستشوئی بدون باز کردن درب توالت در اختیار آنها قرار خواهد گرفت . این اصل بهداشتی که هیچ توالتی نباید بدون دستشوئی پیش بینی شود ، با قرار دادن دستشوئی در نزدیکی آن رعایت می گردد.
علت دومی که در مورد جداسازی این دو ذکر می شود این است که در اتاق های دو و چند نفره ، در صورت استفاده یک معتاد یا ملاقات کننده از توالت ، دیگری نتواند از دستشوئی استفاده نماید . مباحثی که بر علیه قرار گرفتن دستشوئی در داخل اتاق عنوان می شوند از این قرارند که ممکن است در ظاهر ناخوش آیند بوده و در ضمن هیچ توالتی نباید بدون وجود دستشوئی در جوار آن ، مورد استفاده قرار گیرد ، و بالاخره ، رعایت موارد گندزدائی امری است که فقط از طریق مدیریت می تواند کنترل شود و نه از طریق برنامه ریزی فیزیکی . در اینجا پیشنهاد این است که دستشوئی در اتاق بوده ولی به دور از چشم معتاد قرار گیرد . برای مشکل پسندان ( و متمولین ) می توان آنها را در هر دو محل قرار داد . و نیز پیشنهاد می شود که تمام دستشویی ها در ارتفاع 90 سانتی متری ( 36 اینچ ) کف قرار گیرد . این رقم چند سانت از اغلب استانداردها بلندتر است ولی هم سطح آزمایشگاه ، آشپزخانه ، سایر پیشخوانها ی کاری مشابه می باشد و از پشت درد کسانی که از آنها استفاده می کنند خواهد کاشت . مخارج نصب در این ارتفاع تفاوتی با سایر ارتفاعات نخواهد داشت .
دوش
مطلب دیگری که باقی می ماند مسئله دوش یا حمام می باشد . با ازدیاد سر پا دادن زودرس معتاد و کوتاه نمودن زمان بستری ترک اعتیاد، تقاضا برای توالت و دوش خصوصی بیشتر شده است . عقیده بر این است که تسهیلات کامل رفاهی ، مشابه اتاق های یک هتل ، در تمام اتاق ها مناسب خواهد بود . ولی به طور کلی مشکل هزینه جلوی این عمل را می گیرد و این احتیاج نیز عمومیت ندارد . برای اتخاذ تصمیم در این مورد ، باید برآوردی از احتیاجات محلی و تجزیه و تحلیل مخارج اضافی را نسبت به نرخ بیشتری که برای این گونه اتاقهای مجهز قائل شویم ، سنجید .
در جائی که توالت ، حمام و دوش پیش بینی گردند باید توجه خاصی نسبت به فواصل آزاد حرکت و تعبیه دستگیره های دیواری و آویز ، به عنوان کمک به معتادان ناتوان ، مبذول داشت . در اتاق های کوچک ، جهت چرخش در باید به طرف بیرون باشد تا رد صورتی که معتاد از حال برود یا پشت در به زمین بخورد ، فضای داخل قابل دسترسی باشد .
پرده
پیش بینی برای پوشانیدن تخت و دستشویی ، در صورتی که معتاد بخواهد خود را سر پا لیف بزند ، در جهت حداقل راحتی معتاد ، ضروری خواهد بود . در صورت چرخش در به طرف داخل اتاق ، تخت معتاد باید از انظار محفوظ بماند . سایر عوامل متغیر در برنامه ریزی اتاق معتاد ، شامل تعداد روزافزون کمک های پرستاری ، به صورت ابزار نصب شده در اتاق معتاد می باشد .
تخت
کانون اصلی تمام مطالب ذکر شده ، خود تخت می باشد . تخت باید به طریقی طرح گردد که علاوه بر وضعیت نشسته ، وضعیت داراز کشیده را نیز برای معتاد تامین نماید و حتی در صورت امکان ارتفاع آن نیز قابل تنظیم باشد . تعداد زیادی ابزار نیز به تخت متصل می شوند . از این قبیلند قاب هایی برای آویزان نمودن دست و پای گچ گرفته یا برای کشیدن اعضای بدن ، طبقه ای در پای تخت برای چیدن کتاب یا قرار دادن گل ، حلقه ای جهت کیسه ملحفه کثیف ، گیره ای برای نام معتاد ، میله ای برای تزریقات وریدی ، و احتمالاً یک چراغ . در جوار تخت ، میز کنار تخت یا میز شب قرار دارد که محل قراردادن وسائل خصوصی معتاد بوده و روی آن برای قرار دادن غذا ، دارو ، ساعت ، رادیو ، تلفن ، دستمال ، حوله ونگهداری لگن ، ظرف ادرار و تهوع و طشت شستشو مورد استفاده قرار می گیرد . گاهی نیز پتو یا بالش اضافی را در خود جای می دهد . میز روی تخت در خدمت گذاردن سینی غذا ، نوشتن یا خواندن و یا سایر موارد خواهد بود . اگر قفسه ای در اتاق پیش بینی گردد، می توان بعضی از اقلام را در آن جای داد ، ولی به نظر می آید که بتوان در گنجه رخت معتاد به قدر کافی فضا برای انبار رخت معتاد ، چمدان ، پتو ، و بالش پیش بینی نموده و بقیه وسائل را در کنار تخت جای داد و به این صورت احتیاج به قفسه را حذف نمود . به هر صورت در چنین موردی ، باید کف پنجره ها و طاقچه را برای گذاشتن گل ، کتاب ، عکس در نظر گرفت . برای تلویزیون ، میز تحریر یا طاقچه تامین نمود تا امکان قرار گرفتن دستگاه در ارتفاع بالا میسر گردد . آئینه روی دیوار دستشویی چنان تعبیه گردد که نور خیره کننده حاصل از انعکاس آفتاب پنجره را به چشم معتاد بستری ترک اعتیادنیندازد . گاهی در اتاق های یک نفره از دستشوئی های گنجه دار به عنوان فضای مورد احتیاج نگهداری لگن ، ظرف ادرار ، طشت های مختلفه استفاده می شود و یا آنها را در طبقات اتاق توالت جای می دهند .
سیستم خبر سمعی
ساده ترین روش ارتباط بین معتاد و پرستار آن است که معتاد یک دکمه را فشار داده و یا یک ریسمان را بکشد و چراغی در راهرو ، بالای درب اتاق روشن گردد . علامتی نیز ممکن است در ایستگاه پرستاری به کار افتد و یا زنگی در آن جا یا اتاق وسائل به صدا در آید . تعمیر این سیستم نسبت به سایر قسمت ها نسبتاً ساده خواهد بود ولی کاربرد آن ، به علت نشان دادن صرفاً این حقیقت که معتاد پرستار را صدا کرده است ، بسیار محدود می باشد . سپس باید به بالین مریض رفته تا معلوم گردد چه چیزی مورد احتیاج معتاد است .
به سازی بعد عبارت است از معرفی سیستم ارتباط داخلی بین پرستار و معتاد ، که امکان می دهد پرستار بدون حاضر شدن بر بالین معتاد از نوع احتیاج او مطلع گردد. چنین سیستم هایی هم اکنون معمول بوده و نظیر سایر کمکهای پرستاری کارائی هر کدام از پرستاران را بالا می برد و باعث بوجود آمدن بخشهای بزرگتر بستر ی می گردد . اگر کمکهای پرستاری کارائی هر کدام از پرستاران را بالا می برد و باعث بوجود آمدن بخشهای بزرگتر بستری ترک اعتیادمی گردد . اگر پرستار بتواند با یک رفت و آمد از اهمیت کمتری ، در برنامه ریزی ، برخوردار خواهد بود . تنوع زیادی در محل قرار گرفتن بلندگو و گیرنده میکروفون ، روش لغو پیام ، تعداد نقاط مختلفی که از آنها می توان به علامت پاسخ داد و وسعت استفاده از دستگاه های خبری جلوگیری از بروز صدا و نورهای آزاردهنده ، بخصوص در شب، بعمل آید یک سوئیچ برای برای خصوصی کردن این ارتباط تلفنی ، رادیویی ، موزیک ، و تلویزیون در رابطه نزدیک با این مسئله قرار گرفته است . تمام این سیستم های صوتی باید چنان طرح گردند که حداقل مزاحمت های صوتی را ایجاد نمایند . این ملاحظات را می توان با گذاشتن تعداد زیادی بلندگو در فواصل کم به صورت گیرنده های صدای کوتاه و خصوصی ، برای رسانیدن مقررات سخت در مورد تلفن هائی که از خارج می شوند ، عملی نمود . به عنوان رعایت یک مورد فنی ، لوله کشی سیم این اقلام باید در داخل کار صورت گیرد و موقعیت آنها در اتاق معتاد بر روی پلان های اجرائی مشخص گردد . در صورت امکان باید یک ماکت به مقیاس حقیقی ، جهت تثبیت موقعیت این اقلام ، مورد استفاده قرار گیرد .
سایر اثاثیه در داخل اتاق معتاد که به عنوان کمک های پرستاری می باشند عبارتند از میز روی تخت ، میزهای کوچک مختلف ، چهار پایه ، صندلی ، قفسه ، قاب ، جعبه ، بالش ، پایه و غیره که برای اعمال مرکز ترک اعتیاد ی طرح شده باشند . این اقلام چه در اتاق و چه به صورت مرکزی ، احتیاج به انبار شدن دارند.
محیط
دسته دیگر ی از عوامل متغیر طراحی ، ورای راحتی و پرستاری خوب ، در ارتباط با عناصر محیط فیزیکی قرار می گیرند و عکس العمل های معتاد را تحت تاثیر قرار می دهند و در بسیاری موارد در بهبودی او نیز موثر می افتند . بعضی از این اقلام مملوس و بعضی غیر مملوس می باشند .
آتمسفر ( محیط )
از اقلام مملوس ، حرارت ، رطوبت ، و حرکت و بوی هوا ، تازگی آن ، یونیزه بودن آن و گرد و خاکی بودن آن است که همگی تاثیر مستقیم بر روی معتاد دارند . برای کنترل این موارد ، موقعیت رادیاتور ها و شبکه های هوا ، کوران صدای آنها ، باید مورد توجه دقیق قرار گیرند . فنون مدرن در تهویه مطبوع ، امکان کنترل گرد و غبار و نیز یونیز اسیون را بوجود می آورد .
نور مصنوعی
نور نیز از اهمیت مشابهی برخوردار است . به خصوص در شب ، هنگامی که حساسیت دید معتاد بالا می رود ، هر نوع نور خیره کننده ای می تواند باعث عذاب معتاد گردد . پیش بینی چراغ سقفی در وسط اتاق معتاد ، به ندرت مقبول واقع می شود. در عوض نوعی چراغ دیواری یا چراغ در بالای سر معتاد می تواند نور کافی برای خواندن و سایر فعالیت ها و همچنین روشنایی کلی اتاق تامین نماید. روشنائی مورد لزوم برای معاینه پزشک ممکن است مستلزم چراغهای قابل تنظیم باشد . برای معتاد که می خواهد در حال نشسته کتاب بخواند ، اگر چراغ قابل تنظیم نباشد ، می باید روشنائی به نحوی طرح گردد و در وقعیت قرار گیرد که سر معتاد بر روی کتاب یا مجله سایه نیاندازد . در جائیکه تخت ها در برابر دیوارهای مقابل یکدیگرند ، باید دقت شود که نور مطالعه در چشم معتاد روبرو نیفتد . البته این مسئله را می توان با کشیدن پرده به دور تخت حل نمود ولی این عمل مستلزم یک بار رفت و آمد اضافی پرستار بوده و به خاطر دلایل اجتماعی با نظارت بر روی معتاد ، در همه موارد رضایت بخش نیست . به نظر می رسد بهترین راه حل چراغ دیواری باشد که اولاً بوسیله خود معتاد قابل تنظیم است و در ثانی معتاد و پرستار هردو می توانند آن را کنترل نمایند .
چراغ شب معمولاً بر روی دیوار و در نزدیکی درب نصب می شود تا کف را روشن نموده ، نور آن چشم معتاد را آزار ندهد . سایر نورهای مکمل ممکن است در دستشوئی یا از درون میز یا چراغهای زمینی تامین کردند .
در زمینه نورهای خیره کننده ، توجه بسیار دقیقی به جلوگیری از نورزدگی چشم معتاد در شب ، در رابطه با راحتی معتاد ، که از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، مبذول شده است . یک کلید براق چراغ، یا دستگیره یا یک قاب آئینه و حتی کف پوش تحت بعضی از شرایط انعکاس نور می توانند در یک اتاق نه چندان تاریک ، انعکاسات آزار دهنده ای بوجود آورند . در اینجا تضاد در شدت نور بین انعکاس و سایر قسمت های تاریک می باشند ، و این تضاد است که به حساب می آید نه شدت مطلق انعکاس . نور روز نیز به نوبه خود باعث انعکاس نورهای خیره کننده از سقف و دیوارها یا انعکاس از پنجره ها ، در چشم معتاد می گردد. جای گیری صحیح پنجره ها و وسعت مناسب آن در اتاق ، جای بحث دارد ولی دلیلی وجود ندارد که طرح پنجره ها به عنوان یک عامل را حتی معتاد ، چون اکثر عناصر اتاق ، از دقت کافی برخوردار نباشد . ولی تا به حال ثابت نشده است که پیش بینی پنجره از دیوار تا دیوار ، بهترین یا بدترین راه حل می باشد ولی آنچه می توان گفت این است که صرف نظر از طرح آن ، پنجره ها باید تا حدودی امکان تاریک کردن اتاق را تامین نمایند و در ضمن هیچگونه مسئله مهم حرارتی ، تهویه سرمایش ، انقباض ، یاشستشو بوجود نیاورند و باعث انعکاس نورهای خیره کننده و غیر قابل کنترل نگردند . پنجره ها باید امکان جای گذاری مناسب مبلمان را بدهند ، با بقیه طرح داخلی هماهنگی داشته باشند و از حداکثر دید موجود استفاده نمایند .
غیر مملوس
عناصری از محیط که کمتر مملوس می باشند عبارتند از : رنگ ، جنس و شکل تمام مصالح ، به خصوص دیوارها و پوشش پنجره ها که اغلب در معرض دید معتاد می باشند . مجموعه این عناصر و عنصر اندازه ، طبیعت اتاق را بوجود می آورند . اگر اتاق کوچک و ارتفاع سقف زیاد باشد ، فضای گل و گشاد احتمالاً ناراحت کننده به نظر خواهد آمد. اگر تعداد گوشه ها و زوایا و نیز تغییرات رنگ زیاد باشند ، اتاق باعث عدم آرامش می گردد . اگر فضاهای آزاد آن قدر کوچک باشند که برای کارهای روزمره مانند استحمام معتاد یا تعویض ملحفه ، مجبور به جابجا نمودن میز و صندلی شد باعث ناراحتی مکرر گردیده و حالت فشرده ای به خود می گیرد . اگر از رنگ های تند استفاده شود ، معتاد سعی در گریز از آن را خواهد داشت . ولی اگر رنگ ها یکنواخت باشند معتاد از محیط خود خسته خواهد شود . اگر جنس کف صدا را منعکس نماید سبب اذیت معتاد خواهد شد و اگر گوشه های تیز فعالیت شخصی معتاد را در کمک به خود ، مشکل یا خطرناک سازد او از این کار پرهیز خواهد نمود . بیش از هر فضای دیگری ، که طرح آن در مسئولیت معمار است ، اتاق معتاد مسئله برانگیز می باشد. قسمتی از این استدلال ، در رابطه با ترس معتاد و قسمتی دیگر به خاطر خود آگاهی های شبانه او می باشند . معمار باید در طراحی اتاق معتاد از خود همدردی و ملایمت نشان دهد. او نمی تواند حتی کوچکترین جزئیات را نادیده بگیرد و در همه حال باید عکس العمل های معتاد را نسبت به کل طرح ، و هر کدام از قسمت های آن ، در نظر داشته باشد . او موظف است خود را به جای معتاد گذاشته و اتاق را به صورتی در آورد که به درمان معتاد کمک نماید . این واضح و با اهمیت طرح می باشد .
جنبه روانی
جنبه های روانی کنترل محیط از اهمیت کمتری برخوردار نیستند . از دیرباز آنها به عنوان فاکتورهایی در بهبودی معتاد عنوان شده اند ، ولی تا به حال تحقیق علمی اندکی در مورد آنها انتشار یافته . هر معمار در طرح خود به دنبال زیبایی می باشد و تا جایی که این زیبایی ارزش درمانی داشته باشد می تواند علاوه بر توجیح علمی ، از نظر روانی نیز مورد دفاع قرار گیرد . ولی هنوز سعی کافی در بررسی تاثیرات درمانی سایر فاکتورها ی روانی ، مانند ترس ، خشم ، آزار ، خستگی ، بو ، عجز ، صدا، تنگی ، محدودیت در مقابل آزادی ، منظره ، حرکت ، سرگرمی ، تفریح ، گفتگو یا سکوت ، خواندن، نوشتن ، عبادت ، خوردن و بسیاری دیگر به نیامده است . تلاش در زمینه کاردرمانی ادامه دارد ولی به نظر می آید که با ازدیاد خود آگاهی انسان در آینده ، ابزار روانی جدیدی ، در شفا بخشیدن به معتاد ، به کمک دکترها به دست خواهد آمد .
موقعیت معمار در این میان بسیار روشن است . او طراح اتاق معتاد بوده و فاکتور های بسیاری را باید مورد نظر قرار دهد و آنها را به صورت یک دست و موثر با یکدیگر ترکیب نماید . با وجود این در اینجا ، مانند سایر زمینه ها ، علم پزشکی راهنمای معمال بوده ، به او می گوید که کدام کنترل سودمند و کدام کنتر ل به حال معتاد مضر می باشد و ابعاد آنها کدام است . طرح همیشه با برنامه شروع می شود.
اتاقهای خدمات پشتیبانی در بخش بستری ترک اعتیاد
کافی نیست که به طرح رضایت بخش یک اتاق خواب اکتفا نمود ، حتی داشتن واحد های بستری ترک اعتیادبه اندازه فواصل مناسب هم کفایت نمی کند ، زیرا فضاهای زیاد دیگری هم باید در بخش بستری ترک اعتیادطرح گردند . از جمله پیش بینی های اولیه ، ایستگاه پرستاری می باشد که مرکز کار و کنترل به شمار می آید . در اینجا پرونده های پزشکی تمام معتادان بخش نگهداری می شوند ( مگر آنکه پزشک بر بالین معتاد به پرونده احتیاج داشته باشد ) و اقلام زیادی از اطلاعات جزئی روزانه وارد پرونده می گردند ، و دکترها ، دکترهای رزیدنت ، انترنها ، دانشجویان و پرستاران پرونده ها را برای کسب اطلاعات و دستور العمل مطالعه می کنند . گزارش نوشته شده شامل تمام اطلاعات مدونی است که می توان در مورد وضعیت معتاد و پیشرفت او جمع آوری نمود . مفید واقع شدن این اطلاعات ، برای کسانی که در حال مراقبت از معتاد بوده بهبودی اورا هدایت می کنند ، بستگی به کامل بودن ، قابل دسترس بودن و مفید بودن آنها دارد. بنابراین تسهیلات اساسی در ایستگاه پرستاری در جهت دسترسی و آسان نمودن نگهداری موارد ثبت شده برای کاربر روی آنها خواهد بود . معمولاً برای این منظور ، فضاهائی مستقل ، ولی همجوار در خدمت پرستاران و دکترها ، شامل انترن و رزیدنت ، مناسب می باشند طبقه بندی برای بایگانی گزارشات ، باید به صورتی پیش بینی گردد که از هر کدام از فضاها قابل دسترسی باشند . تعداد محل نشستن در پشت این میزها بستگی به وسعت واحد بستری ترک اعتیاد، تعداد دکترهای رزیدنت و انترن و تعداد دانشجویان پزشکی و پرستاران دارد. به محض مشخص شدن این افراد می توان با بحث و قضاوت مشخص نمود که چه تعداد از آنها می توانند همزمان در این فضا مشغول کار روی گزارشات باشند. به طور سر انگشتی می توان گفت که برای هر دو پرستار عمومی ، یک صندلی و یک صندلی اضافی هم برای سه دانشجوی پرستاری پیش بینی گردد . در قسمتی که برای کار پزشکان اختصاص داده شده است یک صندلی اضافی هم برای سه دانشجوی پرستاری پیش بینی گردد . در قسمتی که برای کار پزشکان اختصاص داده شده است یک صندلی اضافی هم برای سه دانشجوی پرستاری پیش بینی گردد . در قسمتی که برای کار پزشکان اختصاص داده شده است یک صندلی برای هر سه انترن یا رزیدنتی که مامور قسمت شده باشند کافی خواهد بود . سوابق تجربی مرکز ترک اعتیاد مربوطه و نیز اظهار نظر پرستاران ، دکترها و مدیریت عامل می بایست چنین محاسباتی را مورد تایید قرار دهند . پیشخوان گزارش نویسی باید شامل گنجه ها ی دم دست لوازم التحریر و مجهز به نور کافی باشد .
سایر عملکردهای ایستگاه پرستاری شامل رسیدگی به در خواست های معتادان ، کنترل ملاقات کنندگان ، توزیع پست و احتمالاً گل خواهد بود . این عملکردها مستلزم یک میز کنترل با یک پیشخوان یا پنجره و یا یک کارمند مامور می باشد . ایستگاه به صورت یک مرکز کار برای سه پرستار و فضای کنفرانس برای گروه کوچکی از پرستاران دانشجویان ضروری می باشد . سایر تسهیلات عبارتند از : رختکن و توالت پرستارها ( رختکن ها ممکن است مرکزی باشند ) ، یک اتاق دارو ، یا یک گوشه فرو رفته از اتاق برای سهولت در نظارت بر داروها ، کابین و محل شستشوی مخصوص که شامل یک گنجه کوچک قفل دار برای مواد مخدر نیز باشد . همچنین ساعت و تابلوی اعلانات .
ایستگاه پرستاری مرکز کنترل بخش می باشد ، و در طرح آن می بایست توجه دقیق به فواصل میز گزارش تا اتاق کار و فاصله تا مرکز کار و وسائل مبذول داشت .
مرکز کار
چند اتاق ممکن است مرکز کار را تشکیل دهند ، ولی تمام اعمال را می توان در صورت لزوم در اتاق وسائل انجام داد . این مرکز به دو بخش تقسیم شده است . تمیز و کثیف . در قسمت کثیف یک طشت تخلیه ، یا کلینیکال سینک ، که عبارت است از یک توالت بزرگ شده با تجهیزات تخلیه و آب سرد و گرم در بالای آن ، نظیر یک سینک زمین شویی ، قرار دارد . تمام فضولات حجیم که در توالت ها ی معتاد تخلیه نمی گردند در این محل گذاشته می شوند و به رختشویخانه می فرستند .
ملحفه کثیف یا گاری زباله را ممکن است در قسمت کثیف اتاق وسائل نگهداری نمود و در صورت بودن شدت ملحفه و زباله ، دسترسی به آن را تامین کرد . در اینجا می توان هرگونه کاری را که در مراقبت از معتاد مورد استفاده واقع شده است پارک نمود . گل ها نیز ممکن است در این قسمت جای بگیرند . نحوه توزیع ملحفه بر روی طرح جوانب تمیز و کثیف اتاق وسائل تاثیر خواهد گذاشت . در جانب تمیز این قسمت ، گاری یا طبقاتی را که برای جای دادن ملحفه و تمام اقلام وسائل تازه ، به استثنای دارو و مورد استفاده در مراقبت از معتاد ، جای داده می شوند . ممکن است جداسازی قسمت غیر از کثیف با استفاده گنجه پیشخوان صورت گیرد و باید ارتفاع آن تا زیر سقف پیش بینی گردد.
این دوقسمت باید مرتبط بوده ، در میان اتاق های معتادان قرار گرفته باشند . یک ترتیب خوب ، در این موردقرار دادن اتاق وسائل در مقابل ایستگاه پرستاری می باشد که نه تنها از لحاظ کار راحت تر است بلکه امکان آزار و سر و صدای اتاق وسائل را به معتاد آن طرف راهرو و تقلیل می دهد . سایر اتاق های کار عبارتند از اتاقک نظافتچی ، گنجه ملحفه ( در صورتی که مورد نیاز سیستم انتخاب شده باشد ) ، انبار برانکارد و صندلی چرخدار ، آشپزخانه طبقه یا آبدارخانه .
معاینه و معالجه
جزء ضروری بخش بستری ترک اعتیادمعتادی که اتاق معاینه و مداوا می باشد 40/2 * 3 متر حداقل (8*10 فیت) ، 70/2 * 60/3 متر ( 9*12 فیت ) مناسبتر است – با دستشویی . چنین اتاقی می تواند در خدمت 65 یا 70 تخت قرار گیرد که این به نوبه خود بستگی به نسبت اتاقهای یک نفره و وسعت آموزش در مرکز ترک اعتیاد مورد نظر دارد . این اتاق در بخش ترک اعتیاد باید حداقل 60/3 * 70/2 متر ( 9*12 فیت ) پیش بینی گردد، به علاوه منظور نمودن یک اتاق کنفرانس نیز بسیار مناسب است . می توان یک آزمایشگاه کوچک کارهای روز مره را نیز در نزدیکی ایستگاه پرستاری قرار داد . پیش بینی اتاق و انتظارملاقات کنندگان ، بستگی به شرایط محلی ، درصد اتاق های یک نفره ، و بودجه خواهد داشت .
ممکن است سطح کل در ازاء هر تخت برای بخش بستری ترک اعتیادبه تنهایی از 88/14 متر مربع ( 16 فیت مربع)، در واحدهای بزرگ با اتاق های چند نفره ، 2/37 متر مربع ( 400 فیت مربع ) ، در واحدهایی که تمام اتاقهای یک نفره بوده و از ملحقات و اضافات زیادی برخوردارند ، وسیع خواهد بود . با دربر گرفنن یک سوم تا یک دوم سطح کل مرکز ترک اعتیاد ، در طراحی بخش بستری ترک اعتیادنباید به پلانهای تیپ اکتفا نمود بلکه باید تفکر دقیقی در مورد احتیاجات عمومی و احتیاجات علمی و اتخاذ روشی متفکرانه می باشد . یافته های تازه ، و احتمالاً انقلابی بسیاری در انتظار یک طراحی به سر می برند که به توان تمام عملکردها را در یک راه حل ابداعی ترکیب نماید .
احتیاجات ویژه پرستاری کمپ
احتیاجات عمومی مربوط به تمام واحد های پرستاری توضیح داده شدند ، ولی بعضی از پیش بینی های مخصوص ، در مورد بعضی از خدمات ، ضروری می باشند . در مرکز ترک اعتیاد های کوچک ، تفکیک خدماتی مختلف اهمیت چندانی ندارند ، زیرا نیاز به انعطاف پذیری باعث می شود که تمام تختها ، غیر از آنهایی که مخصوصاً به معتادان ترک اعتیاد ی و جوانان اختصاص داده شده اند
واحد بستری ترک اعتیادداخلی معتاد
برای معتادان داخلی ، به هر صورت چنین تقسیماتی در خود واحد معمول نیست . در زمانهای قدیم معتادان واگیردار یا موارد عفونی ، در واحدهای مجزا جا داده می شدند ولی امروزه فنون پیشرفته ضد عفونی این امر را غیر ضروری نموده است . به منظور اشغال بیشتر تخت آنها را معمولاً با سایر معتادان جای می دهند .
تسهیلات ویژه مورد احتیاج نظارت بر امور ضد عفونی ذکر شده است . در موارد حاد این تسهیلات می توانند شامل دو اتاق یک نفره باشند که هر کدام دارای یک توالت خصوصی بوده ، دسترسی ضروری به یک اتاق لوازم فرعی را که در آن ، ظروف ، لگن ، ملحفه ، ( وسائل لاستیکی مستقلاً و قبل از آن برگشت به جریان عادی شسته و یا حتی استریلزه می گردند ) داشته باشند .
باید توجه ویژه ای نسبت به قفسه دارو که از مشابه آن در بخش ترک اعتیاد بزرگتر می باشد مبذول داشت. اندازه آن به وسیله تعداد پرستاران و دانشجویانی که روی داروها کار می کنند تعیین می گردد. و این تعداد معمولاً دو و به ندرت از چهار تجاوز می نماید .
به احتمال زیاد معتادان داخلی رژیم غذایی داشته ولی این احتمال بر روی برنامه ریزی طبقه چندان اثری نخواهد داشت .
اقلیم
اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری، لزوم بررسی و تحقیقات جامعی در این زمینه را ایجاد نموده و بخصوص در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملاً مشهود است، انجام تحقیقات گسترده ای در این مورد اجتناب ناپذیر است.
اقلیم یا آب و هوا را، فراوانی تیپ غالب هوایی و یا میانگین شرایط جوی دراز مدت اتمسفر مکانی معینی تعریف نموده اند. اقلیم شهری نیز متاثر از همین تعریف می باشد و آن بررسی چگونگی تاثیر مجموعه های شهری یا کل بافت شهر بر لایه های هوا است. به طوریکه شهر در حوزه نفوذ خود یک تمایل آب و هوایی مخصوص به خود ایجاد نموده و عناصر تشکیل دهنده شهر از قبیل خانه، خیابان و غیره یک حوزه اقلیمی خاص و ارتباط متقابل با یکدیگر را بوجود می آورد که در قلمرو میکروکلیماتولوژی شهری قابل بررسی و مطالعه است. تاثیر موقعیت جغرافیایی و محلی هر نقطه بر اقلیم شهری با توجه به کاربری های متفاوت آن نقطه شهری و عواملی از قبیل ارتفاع از سطح دریا، دما، ریزش های جوی، جریانات هوایی (مانند باد و جذب و دفع) و تشعشع خورشیدی و مواردی از این قبیل تاثیر متقابل دارد.
-تقسیمات اقلیمی ایران
ایران با قرار گرفتن بین 25 تا 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی در منطقه گرم قرار گرفته است و از نظر ارتفاع نیز فلاتی است مرتفع که مجموع سطوحی از آن که از ارتفاعاتش از سطح دریا کمتر از 475 متر است درصد بسیار کمی از سطح کل کشور را تشکیل می دهند.
با وجود آنکه ایران دارای دو حوزه بزرگ آبی، دریای خزر و خلیج فارس می باشد اما به دلیل نحوه قرارگیری رشته کوه های البرز و زاگرس اثرات این دو حوزه محدود به نواحی بسیار نزدیک به خود بوده و به ندرت مشاهده گردیده است که این حوزه ها اثری در تعدیل درجه حرارت هوای قسمت های داخلی داشته باشد
تقسیمات چهارگانه اقلیم ایران به شرح ذیل است :
اقلیم معتدل و مرطوب (سواحل جنوبی دریای خزر)
اقلیم سرد (کوهستان های غربی)
اقلیم گرم و خشک (فلات مرکزی)
اقلیم گرم و مرطوب (سواحل جنوبی ایران)
اقلیم سرد (کوهستان های غربی)
کوهستان های غربی که دامنه های غربی رشته کوه های مرکزی ایران را شامل می شود با توجه به این که در این منطقه متوسط دمای هوا در گرمترین ماه سال بیش از 10 و متوسط
حداقل دمای هوا در سردترین ماه سال کمتر از 3- درجه سانتیگراد است، جزو مناطق سردسیر محسوب می گردد.
سلسله کوه های غربی چون سدی مانع نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران شده رطوبت هوا را در دامنه های خود نگه می دارد. از ویژگی های مهم این اقلیم گرمای شدید دره ها در تابستان و اعتدال آنها در فصل زمستان است. مقدار و شدت آفتاب در تابستان در این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است.
RH
T
RH
T
RH
T
RH
T
RH
T
RH
T
RH
T
RH
T
RH
T
RH
T
avg
avg
max
min
max
min
min
max
min
max
avg
avg
min
max
min
max
max
min
max
min
H
H
S
S
H
H
S
S
H
H
C
C
W
W
C
C
W
W
C
C
34
25/9
48
17/7
45
19/2
26
31/0
24
32/6
69
-1/6
60
3/7
62
2/0
78
-3/4
77
-5/2
زمستان طولانی، سرد و سخت بوده و چندین ماه از سال زمین پوشیده از یخ است. در سراسر این منطقه از آذربایجان تا فارس و از همدان تا مشهد زمستان ها به شدت سرد بوده و سرما از اوایل آذر ماه شروع شده و کما بیش تا اواخر فروردین ماه ادامه می یابد. مقدار بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد و اکثراً به صورت برف است. برف های پیاپی اکثراً قلل را پوشانده و در ارتفاعات بالای 3500 متر برف دائمی وجود دارد.
اقلیم فلات مرکزی
اقلیم سواحل جنوبی
اقلیم کوهستان های غربی
اقلیم سواحل شمالی و دریای خزر
جدول-4-6 : مختصات جغرافیایی و سال های آماری ایستگاه های هواشناسی از نوع سینوپتیک
نام شهر
طول جغرافیایی
عرض جغرافیایی
ارتفاع از سطح دریا
(متر)
سالهای آمارگیری
1982
1981
1980
1979
1978
1977
1976
1975
1972
1971
1970
1969
1968
1967
1966
جمع کل
تبریز
17-46
05-38
1361+
×
×
×
×
×
×
×
×
×
×
×
×
×
×
×
15
یکی از بخش های شهرستان دماوند در استان تهران ایران است پس در ابتدا به آب و هواب تهران پرداخته می شود.
آب و هوا استان تهران:
در نواحی مختلف استان تهران به علت موقعیت ویژه جغرافیایی، آب و هوای متفاوتی شکل گرفته است. سه عامل جغرافیایی در ساخت کلی اقلیم استان تهران نقش موثری دارند:
رشته کوه های البرز:
این رشته کوه ها موجب تعدیل آب و هوا می شود.
بادهای مرطوب و باران زای غربی:
این بادها نقش موثری در تعدیل گرمای سوزان بخش کویری دارند، ولی تاثیر آن خنثی نمی کنند.
کویر یا دشت کویر:
مناطق خشک مانند دشت قزوین، کویر قم و مناطق خشک استان سمنان که مجاور استان تهران قرار دارند، از عوامل منفی تاثیر گذار بر هوای استان تهران هستند و موجب گرما و خشکی هوا، همراه با گرد و غبار می شوند.
استان تهران را می توان به سه بخش اقلیمی زیر تقسیم کرد:
4-1- 4اقلیم ارتفاعات شمالی:
بر دامنه جنوبی، بلندی های البرز مرکزی در ارتفاعی بالای 3000 متر قرار گرفته و آب و هوایی مرطوب و نیمه مرطوب و سردسیر با زمستان های بسیار سرد و طولانی دارد. بارزترین نقاط این اقلیم، دماوند و توچال است.
4-1-5 – اقلیم کوهپایه:
این اقلیم در ارتفاع دو تا هزار متری از سطح دریا قرار گرفته و دارای آب و هوایی نیمه مرطوب و سردسیر و زمستاهایی به نسبت طولانی است. آب علی، فیروزه کوه ، دماوند، گلندوک، سد امیر کبیر و دره طالقان در این اقلیم قرار دارند.
اقلیم نیمه خشک و خشک :
با زمستان های کوتاه و تابستان های گرم، در ارتفاعات کم تر از 2000 متر واقع شده است. هر چه ارتفاع کاهش می یابد، خشکی محیط بیشتر می شود. ورامین ،شهریار و جنوب شهرستان کرج در این اقلیم قرار گرفته اند.
هوای تهران در مناطق کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و در دشت، نیمه بیابانی است. تهران در مرز شرایط جوی بری و اقیانوسی قرار گرفته و تمایل آن به موقعیت بری بیشتر از وضعیت اقیانوسی است.
موقعیت جغرافیایی شهر کرج:شهرکرج درارتفاع1321متر ازسطح دریای آزادوبین35درجه و46دقیقه تا 35درجه و51 دقیقه عرض شمالی و50 درجه و54دقیقه تا 51درجه و3دقیقه طول شرقی واقع شده است.
این شهردردامنه جنوبی رشته جبال البرزودره رودخانه کرج قرار دارد.از نظرپستی و بلندی بلندترین نقطه شهردرخلج آباد باارتفاع1400متر وپست ترین آن درجنوب شهر و دارای1275 متر از سطح دریا می باشد.
شیب کلی شهرازشمال به جنوب است واراضی دو جانب رودخانه با شیب تند به آن منتهی می گردند.
دما:باتوجه به ترازارتفاعی کرج جزسرزمینهای با ارتفاع 1000تا2000متر بالاتر از سطح دریاقرارمی گیرد.این منطقه به طور کلی دارای آب وهوای نسبتاًَگرم وخشک در تابستان وسرددر
زمستان می باشد.
میانگین سالیانه دمای هوای کرج در سال1990تا1999،15 درجه بوده است.
باد:به طورکلی دونوع جریان هوایی درشهرستان کرج نقش موثرایفامی نماید:
جریان های عمومی هواوبادهای محلی جریان های عمومی:
بادهای غربی:این بادهاشاخه ای ازجریان هوای اقیانوس اطلس است که ازشمالغرب وارد ایران شده است وپس ازعبورازگیلان وطوالش از تنگه منجیل عبور کرده وارد دشت قزوین وکرج
می شودودرمحل به بادمنجیل معروف است و موعدوزش این بادهاازاواخرپاییز تا اواخربهارمی باشد ونقش موثری درنزول باران وبرف درزمستان دارند.این بادها درتابستان نیز می وزد ولی ضعیف بوده ونزولات جوی اندکی ممکن است بهمراه داشته باشد.
بادهای گرم جنوب غربی:درتابستان عموماازدشتهای عراق وسوریه به ارتفاعات زاگرس می وزندوشاخه هایی از آنهاپس ازعبورازارتفاعات فوق ازسمت ساوه وارددشت کرج می گردند این بادهاموجب گرمترشدن هوای شهرستان کرج وحوزه نفوذی دربخشهای جنوبی وجلگه ای می گردد.
بادهای جنوب شرق وشرق:این بادها متاثرازجریانات هوایی نواحی مرکزی ایران بوده ودرتابستان باعبورازکویرهای نمک ولوت گردوغبار وشن بهمراه می آورند.
بادهای شمال غرب:علاوه بر بادهای ذکرشده جریان هوایی نیزازشمال غرب به طرف منطقه می وزد.سرچشمه این بادهااقیانوس اطلس است,اثرات این جریان هوایی دردامنه های جنوبی البرزمرکزی حوالی فردیس وکرج وتهران کاملامحسوس است وموجب ریزش باران وبرف در پاییزوزمستان می شود.
باد شهریار وبادمه نیز از زمره بادهای جنوب،شمال وغرب در منطقه کرج می باشند ولی منبع آنهامتفاوت است به نحویکه بادشهریاراز جریانات هوایی مدیترانه وبادمه ازجریانات هوایی اقیانوس اطلس می باشد.در مجموع آمارشدت وتعدادوزش باد در نزدیکترین ایستگاه سینوپتیک منطقه(مهر آباد)نشان می دهدکه بادهای غربی بادغالب درشهر وحوزه نفوذ کرج می باشد.
اگر به دیاگرام جهت وشدت وزش باددرشهر کرج توجه کنیم خواهیم دید که:
* بادهایی که از سمت غرب می وزندعموما دارای شدت8 کیلومتردرساعت به بالا می باشند.
* بادهایی که از سمت جنوب غربی می وزندبجز سه ماه شهریوروآذرودی دارای شدت8کیلومتر در ساعت به بالا می باشند.
* بادهایی که ازجهت جنوبشرق می وزند در 6ماه اول سال به شدت 8کیلومتر به بالا در ساعت می وزند ولی در بقیه ماهها قابل تحمل می باشند.
* بادهایی که ازجهت شمال،جنوب،شرق وشمالشرق می وزند دارای شدت 0تا8کیلومتر در ساعت می باشند که قابل تحمل می باشند.
بادهای محلی
جریان عمومی از کوه به دشت:باتوجه به اینکه بادغالب منطقه موردبررسی بادغرب می باشد مسلماَ این موارد تنگناها ومسایلی رادرمورد طراحی پیش می آورد.یکی ازمهمترین موارد جهت گیری راهها وبه تبع آن جهت گیری بناها می باشد
جهت گیری تعدادی از راههای اصلی محدوده شمالی-جنوبی می باشد این جهت گیری ازلحاظ اصول طراحی برای تامین آسایش وایمنی می باشد.
مناسبترین جهت گیری برای چنین اقلیمی شمالی-جنوبی
می باشدودرراههایی که خلاف این باشدباید باتمهیداتی از قبیل به کارگیری درخت و فضای سبز(به عنوان بادشکن)
ایجادپیچ وخم درطول مسیرو…اثربادمزاحم را به حداقل کاهش داد.این اثربادرادرجهت گیری ساختمان ها وبناها نیز میتوان دید.در این موردنیزجهت گیری باید به گونه ای باشد که کمترین سطح تماس درجهت بادقرار گیرد.
بارندگی:میانگین بارندگی سالیانه کرج3/252میلیمتر است.
* ماه اسفند با میانگین9/41میلیمترپربارش ترین ماهها
می باشد.
* 42درصد(2/106میلیمتر)بارندگی سالیانه درفصل زمستان نازل می گرددوفصل بهار91/ 28(73میلیمتر) پاییز با9/26درصد (9/67میلیمتر) وتابستان با 2/2درصد(5/5میلیمتر)در رده های بعدی قرار دارند.
با احتمال 80درصد بارندگی سالیانه بیش از 200 میلیمتر در سال می باشد. با توجه به بالا بودن میزان بارندگی کرج وجهت باد غالب وتاثیر باد به بارش(جهت دهی)این مورد بایددر انتخاب مصالح جبهه مقابل بارش نوع سقف ها و پیش بینی سایه بان مد نظر قرار گیرد.آنچه در وضع موجود مشاهده می شود این است که چون جهت گیری خانه ها شمالی-جنوبی می باشد پس مشکلی از لحاظ تاثیر باد در بارش وجود ندارد زیرا باد در جهت غرب به شرق است وجانب غربی خانه هابه دلیل اتصال به واحد مجاورآزاد
نمی باشد(مگر در واحدهای مستقر در کناره خیابان های شمالی -جنوبی)
یخبندان:زودترین ودیرترین تاریخ خاتمه یخبندان به ترتیب15 اسفند و15 اردیبهشت بوده است.
* میانگین تاریخ وقوع اولین یخبندان پاییزه23آبان و آخرین یخبندان بهاره نیز14فروردین می باشد.
بااحتمال80درصدتاریخ وقوع یخبندان زودرس پاییزه بعداز11آبان است.دروضع موجودتمامی خیابان هاآسفالت می باشد.
باتوجه به زیادبودن تعداد روزهای یخبندان در کرج بایستی در انتخاب مصالح ساختمانی وبخصوص کف پوش خیابان ها این موردمدنظرقرارگیردتااثرآن برحمل ونقل ورفت وآمد
تا حد امکان کاهش یابد.
خاکشناسی:بافت خاکهای دشت کرج بنا به موقعیت ونزدیکی ویا دوری ازکوههای شمالی وشمال شرق از شن دردشت تا رس متفاوت است وبخش عمده خاکها رسی وشنی می باشد.رسوبات دشت کرج ازسه رودخانه کن،کرج،کردان به وجودآمده از انواع بادبزنی شکل رودخانه ای با عمق کم
(حداکثر30cm)وسنگریزه های نسبتا زیاد باشیب 1الی3
درصدتشکیل گردیده اند.این آبرفت ها در گسترش به سمت غرب دارای ضخامت بیشتر(از30تا100سانتی متر)
می گردد.
خاکهای کوهپایه ای عموما ازنوع واریزه ای بادبزنی ودارای سنگریزه های زیاد وبه علت شستشو دارای عمق کم می باشد.خاکهای جنوب دشت عموما عمیق وبدون سنگریزه با بافت رسی می باشند.با توجه به موقعیت ناحیه مورد مطالعه جنس خاک این ناحیه ازنوع دارای سنگریزه ودارای عمق کم می باشد؛کم به علت عمق کم دارای نفوذ پذیری کم خواهدبود که امکان حفر چاه جذبی دراین نوع خاک میسر
نمی باشد وحتما باید ازسیستم اگو برای دفع فاضلاب استفاده شود بعلاوه چنین خاکی مقاومت خوبی برای تحمل وزن ساختمان دارد.
زمین شناسی:تشکیلات زمین ساختی کرج را عموما سنگهای رسوبی ورسوبات تخریبی جدید به وجود آورده اند وحرکات کوه زایی رشته کوههای البرز موجب گردیده که کوهای سبز چین خوردگی پیدا نموده وموقعیت مناسبی جهت ذخیره آبهای زیرزمینی ناشی از نزولات جوی به وجود آورد.
قسمت های سطحی دشت کرج ازرسوبات تخریبی پیلوستوین تازمان حاضر به وجود آمده که به ترتیب از نزدیک دامنه های جنوبی البرز بادانه بندی درشت آغاز ودر بخش های جنوب به دانه بندی ریزتر تبدیل می گردد(قدرت جذب آبهای سطحی در بخش های شمالی به مراتب بیش از بخش های جنوبی می باشد)
بخش های جنوبی کرج را تشکیلات آتشفشانی سبزوسرخ مایل به سیاه دوران سوم به وجودآورده که خصوصیات غیرقابل نفوذبودن این تشکیلات موجب توقف آبهای زیرزمینی وتوسعه اراضی نمکی ومردابی وبالا آمدن سطح سفره های آبهای زیر زمینی گردیده است.
حرکات فعال زمین:برطبق آمار موجودازقرن 4قبل ازمیلاد تاسال1977شرق وشمال کرج محل وقوع زلزله های باشدت7درجه مرکالی وغرب وجنوبغربی وجنوب آن با6درجه مرکالی بوده است.
دراول سپتامبر1962میلادی زلزله ای باشدت10درجه مرکالی وبزرگی7.25ماگنیتود بایک گسل درجهت شمالغربی به طورتقریبی100کیلومترحادث گردیده که این گسل باگسل عمومی شمالی تهران کرج-قزوین متفاوت است.
باتوجه به نقشه گسل های ناحیه حسن آبادکرج دو رشته گسل راندگی در قسمت های شمالی وجنوبی وجود دارد که این گسل هل در واقع امتداد گسل اصلی می باشند.لذا باید توجه اساسی به محدوده گسل ها در زمینه ساخت وساز بخصوص ساخت وساز در نواحی بایرشمالی صورت گیرد ودر محدوده های اصلی گسل ساخت وساز متوقف شودودر سایر نواحی اصول آیین نامه280 رعایت شود.متاسفانه در حال حاضر روند ساخت وسازعکس این مورد در حال گسترش می باشد.
منابع آب:
آبهای سطحی و زیر زمینی:رودخانه کرج درجهت شمالشرق به جنوبشرق دشت کرج با دبی لحظه ای20/ 75
متر مکعب در ثانیه ومجموع دبی سالیانه190/518 میلیون مترمکعب ورودخانه کردان باحداکثردبی لحظهای28/36 مترمکعب ودبی سالیانه280/129میلیون متر مکعب درغرب کرج جریان دارد.درحدفاصل رودخانه های کرج وکردان مسیل های کوچکی نیزوجوددارد که حداکثردبی جریان های سطحی سالیانه آنها بین 10تا15میلیون متر مکعب متغیر می باشدورودخانه کرج وکردان سالیانه حدود209میلیون متر مکعب آب باتوجه به ساختمان بسترآنها که درمنطقه دشت ازآبرفت های دانه درشت تشکیل گردیده به سفره آبهای زیرزمینی تزریق می نمایند که درچشمه سارهای متعدد وقنوات استخراج به مصرف شرب وکشاورزی می رسد.
عمق سفره آبهای زیرزمینی در جنوب دشت3متر(حوالی رودخانه شورولدآباد)درمرکزدشت 60متر ودرشمال دشت واطراف جاده تهران کرج حدود100مترباجهت جریان از شمال به جنوبشرقی وغربی باشیب3/0و8/0و2/1درصد
می باشد.
سیل:شهر کرج به علت واقع شدن دردامنه های جنوبی البرزدرمسیرعبوررودخانه کرج وسیل های مختلف مانند:
کردان وسایرآبراهه های طبیعی ارتفاعات شمالی قرارگرفته که از نظر زمین شناسی ودامنه های فوق دارای شیب قابل توجه وقابلیت نفوذپذیری اندکی می باشد ودرمواقع بارندگی آبهای سطحی راباضریب جریان بالا به اراضی جنوب منتقل می نماید.
درمناطق پایین دشت قسمتی از آبهابه علت وجود آبرفتهای غیر متراکم جذب یا تبخیر گردیده است ومقدار قابل توجهی از آن خصوصاَ بااشباع موقتی زمین به سمت جنوب جریان می یابد.همزمان باتوسعه کرج مسیل های طبیعی فوق الذکر که درگذشته آب باران را از دامنه های شمالی به قسمت جنوبی منتقل می کرده انداکثرا به قسمت های دیگر منحرف شده وازجهتی به علت ازبین رفتن مزارع وباغات وگسترش ساختمان ها آب باران به مقدارکافی درزمین جذب نگردیده وموجبات افزایش آب باران رادرکانال های جنوبی تر فراهم کرده است.
هرچند با احداث سدکرج آب رودخانه دربیشتر ایام سال به صورت غیرتهدیدکننده ای دربستر نیمه خشک آن جریان دارد لیکن در فصول بارندگی وذوب برفها خصوصاَ در ماههای اول بهار وپرشدن مخزن سد در اثرفرسایش خاک خطر سیل همواره وجود داشته و به علت نزولات جوی وشرایط طبیعی برخی مناطق سلسله جبال البرز ووسعت قابل توجه حوزه آبگیر امکان طغیان ناگهانی این رودخانه با احتمال پایین کماکان باقی می باشد.درقسمت شمال ناحیه (خارج از محدوده ساخته شده)مورد مطالعه چندین رشته مسیل وجود دارد که باتوجه به بالا بودن میزان بارندگی در کرج این مسیل ها نقش موثری درهدایت آبهای سطحی ناشی از بارندگی دارند.
جمع آوری ودفع آبهای سطحی:جمع آوری آبهای سطحی در سطح ناحیه حسن آباد به وسیله جوبها وکانیوهای سرباز صورت می گیرد.این ناحیه فاقد سیستم دفع فاضلاب (اگو)می باشدودفع فاضلاب اغلب ازطریق چاههای جذبی صورت می گیرد که با توجه به پایین بودن امکان جذب آب (جنس رسی خاک)مجهز ساختن ناحیه سیستم دفع فاضلاب یکی از چالش های مهم پیش روی شهرداری می باشد.
4-2-1 – امور تاریخی و گردشگری:
دماوند یکی از کهن ترین و قدیمی ترین شهرهای ایران است که در تاریخ روایی ایران بنیاد آن را به کیومرث نسبت می دهند . آثار و شواهد بدست آمده حاکی از حضور انسان از کهن ترین دوران حیات بشر در این سرزمین است . بنا به گفته ی گوبیبو در قدمت و دیرینگی آن تردید نمی توان داشت . به همین سبب همین قدمت و اهمیت است که هفتاد و یک سال پیش دمرگان فرانسوی شهر دماوند و روستاهای اطراف آن را به عنوان یک اثر ملی در فهرست آثار ملی ایران به شماره 56 به ثبت رسید.
سرزمین دماوند به واسطه کوه دماوند در تاریخ روایی ایران به حوزه اسطوره تعلق یافته است . بدین ترتیب کوه مقدس و مینوی دماوند که صحنه ی شماری از رویدادهای اساطیری و افسانه ای است به یکباره آیین و اسطوره و تاریخ را در می نوردد و خود مبدل به نمادی یگانه می شود و شهرت و آوازه خود را به سرزمینی می دهد که از لحاظ داشتن آب و هوای خوب زمین حاصلخیز و موقعیت عالی سوق الجیشی و نظامی بین مازندران و فلات مرکزی در طول تاریخ اهمیت بسیاری یافته است . به همین سبب با وجود زلزله های مکرر که این منطقه را به ویرانی کشانده زندگی کماکان جریان داشته است. و حاکمان این سرزمین با عنوان مسمغان که منصبی روحانی بود و نسب خود را با داستانی به ارمابیل می رساندند توانستند تا مدتهای طولانی بر این سرزمین حکومت کنند. پس از فتح این سرزمین توسط لشگریان اسلام تجمع جمعیت و وسعت و گسترش شهر به اندازه ای بود که نیاز به مسجد جامع محسوس شد بدین ترتیب برای اولین بار مسجد جامعی که نمونه آن را فقط در قرون اولیه اسلام می توان یافت بر بالای تپه مشرف به شهر ساخته شد. تاریخ و آثار تاریخی شهر دماوند همچون بنای با شکوه و زیبای برج شبلی / امامزاده عبدالله و عبید الله / امامزاده عبدالله و امامزاده شمس الدین محمد و سایر آثار تاریخی این سرزمین این نکته را اذعان می دارد که این سرزمین در طول قرون اسلامی نقش خود را بعنوان یکی از شهر های دوره اسلامی به خوبی ایفا نموده است.
در دوره صفویه و قاجاریه بین مناطق مختلف اطراف تهران دماوند به سبب آب و هوای بسیار عالی و مناظر زیبا و بدیع بیشتر از سایر نقاط همواره مورد توجه بوده است هنوز هم این شهر بی نظیر در دامنه کوه معروف دماوند یکی از زیبا ترین نقاط اطراف تهران محسوب می شود.
دماوند نام بلند ترین قله ی سلسله جبال البرز و نیز نام شهری است که در دامنه جنوبی این قله واقع شده است. شهر دماوند در گذشته به معنی مملکت دماوند بکار می رفته و نام شهر یا روستایی نبوده بلکه در مفهوم قلمرو و سرزمینی بوده که شهرها و روستا های متعددی را شامل می شده است این نام به پهلوی در کارنامه ی اردشیر بابکان و به صورت دنباوند dumbawand و در کتیبه های دوران ساسانی چون کتیبه ی شاپور اول در نقش رستم فارس و کتیبه ی نرسی در پایکولی به صورت دومباوند آمده است.
4-3-1 – موقعیت جغرافیایی:
شهرستان دماوند منطقه ای کوهستانی است که در قسمت جنوبی سلسله جبال البرز مرکزی و در قسمت شمال شرقی استان تهران واقع شده است که از شمال به لاریجان از شهرستان آمل و سواد کوه از شهرستان قائم شهر از جنوب و جنوب شرقی به گرمسار و ورامین و از شرق به شهرستان فیروزکوه و از غرب به تجریش تهران و شمیران و لواسانات محدود است. این شهرستان جزء استان تهران بوده و مساحت آن در حدود 2/4645 کیلومتر مربع بوده و ارتفاع متوسط این شهرستان حدودا 1800 متر از سطح آبهای آزاد است و در بین 20/35 تا 55/35 درجه عرض شمالی و 53/51 تا 10/53 طول شرقی واقع شده و بلندترین طول آن در جهت شرقی- غربی 130 کیلومتر و در جهت شمالی – جنوبی 85 کیلومتر است و به شکل یک شش ضلعی نامنظم است. شهرستان دماوند بر اساس آخرین سرشماری سال 1375 حدودا 93920 نفر جمعیت داشته که از این تعداد 49963 نفر( 53 درصد) در جامعه شهری و 43957 نفر (47 درصد) در جامعه روستایی ساکن هستند . شهرستان دماوند دارای چهار منطقه شهری است که عبارتند از شهر دماوند – رودهن- کیلان و آبسرد و دارای بخش مرکزی شامل دهستانهای تاررود- ابرشیوه و جمارود ( جمع آبرود) و بخش رودهن شامل دهسانهای مهر آباد و آبعلی است .
وجود منابع غنی آبهای زیر زمینی و صدها نهر و چشمه های گوارای آب شیرین و رودخانه دایمی دلیچای و تار رود در سطح حوزه دماوند موجب رونق روز افزون کشاورزی و گسترش باغات میوه هایی نظیر سیب- گلابی- گیلاس- آلبالو – و … و محصولاتی نظیر سیب زمینی- گندم – جو – لوبیا و انواع سیفی جات و پرورش گل شده است و علاوه بر موارد یاد شده پرورش زنبور عسل و پرداختن به امور دامداری از مشاغل رایج متداول و پر رونق در میان مردمان این نواحی بشمار می رود . همچنین وجود ییلاقات سرسبز و خوش آب و هوا – دره های زیبا و دلفریب- قلل سفید دامن سبز- دشتهای غرق لاله میان کوهها -چشمه های گوارای آب معدنی -زمینهای حاصلخیز- هوای پاک و لطیف و حیاتبخش و وجود باغاتی با شاخه های درهم تنیده و پر میوه و سایه های بهم پیوسته و نهرهای روان همگی شرایطی را در این اقلیم فراهم آورده که آنرا به سرزمینی استثنایی و رویایی تبدیل کرده است.
مردم این شهرستان دارای دین اسلام و مذهب شیعه اند و زبان مردم این شهرستان یکی از لهجه های مازندارنی- ترکی و کردی نیز تکلم می شود.
4-3-2 – تقسیمات جغرافیایی:
دماوند به مرکزیت شهر دماوند در جبهه شرقی استان تهران در دامنه جنوبی البرز مرکزی با 2066 کیلومتر مربع وسعت 6/10 درصد وسعت استان را به خود اختصاص داده و شامل دو بخش 1. مرکزی 2. رودهن با 5 دهستان بنامهای 1. تاررود 2. ابرشیوه 3. جمع آبرود 4. آبعلی 5. مهر اباد با تعداد حدود 111 روستا می باشد.
1- بخش مرکزی شامل نواحی جنوب /شرق و قسمت اعظم شمال دماوند بوده و دهستانهای آن تاررود و ابرشیوه و جمع آبرود است.
2- بخش رودهن نواحی غرب و شمالغرب دماوند را در بر گرفته و دهستانهای مهر آباد و آبعلی از توابع آن بشمار می رود.
4-4-1 – منطقه دماوند ، منطقه ای سرد و کوهستانی :
دماوند ، منطقه ای سرد و کوهستانی است که در قسمت جنوبی سلسله جبال البرز مرکزی و در قسمت شمال شرقی و 70 کیلومتری تهران واقع شده است ، که از شمال به لاریجان ( یکی از شهرستان های آمل ) و سوادکوه ( یکی از شهرستان های قائمشهر ) ، از جنوب و جنوب شرقی به گرمسار و ورامین ، از شرق به شهرستان فیروزکوه و از غرب به تجریش تهران و شمیران و لواسانات محدود است .
بخش اعظم این شهرستان کوهستانی است ، به طوری که در شمال آن ، کوه های مرتفعی نظیر سیاه چال و چنگیز چال و در بخش جنوبی آن ، کوه های قره آغاج و در بخش میانی ، جلگه های گیلاوند ، رودهن و بومهن قرار دارد که شیب ملایمی به طرف جنوب دارند . قابل توجه است که قله باشکوه دماوند که از تهران و مناطق اطراف قابل رویت است ، از خود شهر دماوند دیده نمی شود .
پلان ، فرم بنا در مناطق سرد و کوهستانی :
در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .
ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .
بازشوها
در این مناطق برای جلوگیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگ تر و کشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای داخل و تهویه طبیعی را باید به حداقل ممکن رساند .
در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .
4-4-3- نوع مصالح :
مصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و کوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است . این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نماید .
لذا بدنه این ابنیه از سنگ ( یا چوب ، ملات کاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تیرهای چوبی و کاهگل می باشد . از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای پی سازی بنا استفاده می کنند و در برخی نقاط ، کرسی چینی با مصالح سنگین جهت جلوگیری از رطوبت به کار می رود ، هر چند ابنیه این مناطق ، به طور کلی ، بر روی زمین بنا می شوند .
در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در منطقه غربی رشته کوه زاگرس و در 95 کیلومتری شمال غرب کرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنگی ، سیمایی موزون و هماهنگ به کل بافت شهر و همچنین به بافت روستاها داده است . سنگ که به وفور در این منطقه کوهستانی وجود دارد و به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمان ها به کار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتاً پر باران ، بام ساختمان ها
شرایط اقلیمی
کالبد شهری و روستایی :
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :
1. بافت متراکم و فشرده
2. فضاهای کوچک و محصور
3. بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )
معابر باریک به موازات خط تراز زمین
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بناها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بناها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .
نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولاً در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولاً خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیاً نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثاً جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهرها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعاً به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رودخانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد .
– جهت گیری محورهای حرکتی
درابتدای امر اهداف خویش را از طراحی فضاهای آزاد مجموعه اولویت بندی نمودیم حال سعی می نماییم با ارائه تعریف مناسب از هریک از این اهداف جهت گیری بهینه معابر را در مجموعه تعیین نماییم.
بادهای سرد زمستانی موجب کاهش محسوس دمای فضاهای باز اطراف مجموعه می باشند کاهش دما خصوصا هنگام شب موجب یخ زدگی سطح معابر و گذرگاهها خواهد بود. این یخ زدگی درساعات اولیه روز و آغاز به کار مجموعه موجب بروز مشکلات جدی برای کارکنان، دانشجویان ومراجعه کنندگان به مجموعه می باشد. همچنین بر اساس برنامه ریزی کلی انجام شده ایجاد شرایط مناسب در فضاهای باز واقع در معرض جریان ن هوا بسیار مهم است لذا ضرورت دارد که در تعیین جهت های حرکتی و محور بندی خیابانهای مجموعه دست یافتن های اقلیمی به کار برده شوند مناسب ترین جهت گیری برای معابر دراین منطقه اقلیمی تهران جهتی است که درزمستان سایه ایجاد شده در سطح محورهای حرکتی را به حداقل برساند.
جهت گیری مناسب محورهای حرکتی در روزهای سرد سال
اگر درجهت گیری ساختمان و یا آرایش مناسب سایت دقت های لازم بعمل نیاید در فصلهای سرد سال خصوصا زمانی که بادهای غربی شدت دارند بادهای سرد کانایزه شده به صورتی طاقت فرسا در مجموعه به وزش در می آیند پس جهت گیری صحیح باید مانع یک سویه شدن جریان بادهای سرد زمستانی شود.
در مواقع گرم سال بخصوص فصل تابستان وزیدن بادهای ملایم و نسیم های خنک تابستانی باعث ایجاد محیطی مطبوع و مناسب در مجموعه میشود عبور نسیم های ملایم و خنک تابستان درسایه ایجاد شده درمحیط شادابی و طراوت ویژه ای رابه همراه خواهد داشت.
برای بهره گیری از بادهای خنک تابستانی باید جهت گیری محورهای حرکتی امکان نفوذ وعبور ازاین بادها را فراهم آورد البته گسترش وهدایت این بادهای ملایم ومطبوع در مجموعه حاضر با بهره گیری مناسب ازآرایش صحیح سایت مهیا شده است بادهای جنوب شرقی وجنوبی عمده ترین بادهایی هستند که درروزهای گرم تابستان می وزند مناسب ترین جهت گیری برای محورهای حرکتی مجموعه در ارتباط با این دو نسیم تعیین می شود.
جهتی که مانع کانالیزه شدن بادهای سرد زمستانی می شود.
مناسب ترین جهت گیری برای بهره گیری ازنسیم خنک تابستانی
سایر موارد موثر
مهمترین عامل در تعیین نحوه گسترش وجهت گیری مجموعه پاسخگویی صحیح به عملکرد آن است دراینجا منظور از عملکرد همان عملکرد گرایی خشک وکم منطق معمول دردهه های قبل نیست بلکه معنای عام تری ازآن موردنظر است دراین بحث مراد از عملکرد تمام جنبه های اجرایی موقعیتی و کارکردی مجموعه می باشد.
در طراحی این مجموعه با توجه به موقعیت و مقیاس ملی آن سعی شده است علاوه بر در نظر گرفتن خصوصیات طراحی اقلیمی به خصوصیات منومانتال و یادمانی مجموعه نیز توجه شود و از سوی دیگر طراحی فیگوراتیو آن ما را از پرداختن به اصول معماری و بهره گیری صحیح از امکانات اقلیمی غافل نسازد ومجموعه بتواند به آسانی به نیازها ومشکلات موجود پاسخ دهد دراین راستا سعی شده است به هر یک از امکانات و مشکلات موجود در مسیر طراحی به عنوان یک راهکار در جهت پاسخگویی هرچه مناسب تر به عملکرد استفاده شود.
تحلیل سایت و روند طراحی
در یک طراحی صحیح باید یک تناسب منطقی میان فضاهای مثبت ومنفی وجود داشته باشد به عبارت دیگر باید میان فضاهای پر وخالی یک معماری موفق هماوایی داشته باشد وهردو به کمک یکدیگر تکمیل کننده یک ایده طراحی باشند.
فضاهای منفی یک پروژه جلوه گر سازنده فضاهای مثبت مجموعه می باشد، نظام بصری به عنوان مهمترین ابزارسنجش معماری حاصل تعامل میان این دو رکن اساسی است
فضاهای منفی اغلب وظیفه ایجاد تعادل میان خطوط اصلی بصری در یک ترکیب را بر عهده دارند ما همواره از فضاهای منفی خالی که با فضاهای مثبت طراحی احاطه شده است می گذریم در حالیکه هیچ یک از دو فضا قابل تفکیک نیستند. طرحی رامی توان موفق دانست که نیازهای پنهان رابا شبکه پیچیده موجود دراجزای طراحی که طرح همواره باآنها دست به گریبان است، هماهنگ سازد . تا راهی برای خاتمه دادن به مشکل یافته شود.
ما اجزای اصلی فضای داخلی را از ابتدا تا انتهای کار مورد قرار داده که چه سان اجزای بی شماری که به ظاهر از یکدیگر مجزا هستند درحقیقت به هم پیوسته هستند .
دامنه این به هم پیوستگی فراتر از فضای داخلی ومحصور کنندهاست به گونه ای که فضای پیرامون را نیز در بر می گیرد ارتباط ، فضا، مواد و مصالح و دیده ها همه و همه با فعالیت های مربوط به هر سایت هماهنگی دارند.مسائل مربوط به فضای سایت در بسیاری موارد با مفاهیم فضای داخلی یکی هستند وتنها دربرخی موراد باآنها متفاوت می باشند. از این رو ضرورت دارد که باز هم هنگام بررسی به عناصر چون شرایط اقلیمی که تحت کنترل مانیستند، دقت شود. در اکثر مقیاسها وجود خودروها مسیرهای حرکتی سایت راتحت الشعاع قرار می دهند و همواره بافت سایت از نقطه ای به نقطه ای دیگر تفاوت می یابد.
– اختلاف سطوح (شیب سایت)
تغییرات شیب زمین در سایت شرایط جالب توجهی دراختیار طراح قرار می دهد ممکن است به این مساله پی ببریم که نه تنها تمنای طبقات باید متغیر باشد بلکه تعداد طبقات نیز میتوان از توپوگرافی سایت تاثیر بپذیرند درحین اندیشدن به نمودارهای طرح ممکن است در یابیم که محدودیتهای موجود در سایت نیز گواه استفاده نوع خاصی از پی ریزی هستند. اگر شیب نسبتا زیاد باشد شناخت عناصر و عوامل خاصی در پلان می تواند هزینه پی ریزی را کاهش دهد و ما به جای ساختمان یک طبقه به فکر ساختمانی چند طبقه باشیم. اگر طرح ما روی صخره های همواره واقع شود به منظور تطابق بعضی ابعاد خاص طرح با یکدیگر نیازی نیست نکات مرتبط با شکل دهی توپوگرافی سایت را مورد بررسی قرار دهیم. به همین نسبت اگر همان طرح را روی تپه های نا هموار یک منطقه سرد بنا کنیم . بقایای به جای مانده از یخچالهای طبیعی راههای بیشتری را برای شکل دهی سایت اطراف و طرح در اختیار ما قرار می دهد. نحوه انطباق طرح با زمین بستگی به مواردی از قبیل زیبایی محیط کارکرد و هزینه ها دارد . در این سایت عوارض و اختلاف سطوح عامل مهم و تاثیر گذاری در شکل گیری طرح است.
ارتباطات در سایت
اگر از دیدگاه شرایط کلی به قضیه بنگریم در می یابیم که امکان دو نوع حرکت وجود دارد.
1-حرکتی که در یک سایت صورت می گیرد.
2-حرکتی که بین سایتها صورت می گیرد.
البته سرعت و شیوه حرکت نباید نادیده انگاشته شود. باید دانست افرادی که در سطح سایت راه میروند . اصلی ترین موجوداتی هستند که آن را تجربه می کنند . با اشاره به این مطالب میتوان دریافت که آنچه در مورد مفاهیم ارتباطات با توجه به فضای ساخته شده بیان شد در مورد مسیرها یحرکتی پیاده رو نیز صادق است و کار برد دارد . در ضمن و بطور قطع نوع مکان در تجربه نخستینی که از حرکت به سمت سایت با حرکت در محدوده آن داریم تغییر ایجاد می کند هنگام مطالعه مسیرهای حرکتی در سایت باید هموارده مناسبات افراد و معیارهای کلی از قبیل زمین شرایط جوی فن آوری حمل ونقل ( خودرو . اتوبوس . قطار و دوچرخه ) و بناها را مد نظر داشته باشیم . دسته ای از این مناسبات ارتباطی تنگاتنگ با توالی دارند که عبارت است از نحوه دریافت نشانه های دیداری از محیط اطراف .
فردی که با مکانی آشنا نیست . الزاما باید اطلاعاتی را از محیط دریافت کند که نشان دهنده مسیرهای حرکتی از محلی به محل دیگر و در نهایت به مقصد اصلی هستند. باید همواره افراد نا آگاهی را که ندرتا و تنها برای یک برا طرحی را تجربه می کنند. در نظر داشته باشیم . از آنجا که ممکن است هر فرد زمانی برای اولین بار از بنا یا سایت استفاده کند باید نکاتی از قبیل رویت بودن دسترسی و قابل درک بودن سایت را مد نظر داشته باشیم. این یک روند متوالی است که با مسیرهای حرکتی آغاز شده و با مجاورت و درک فضا از ورودی تا داخل سایت ادامه می یابد و به تشخیص ورودی بنا و حرکت به داخل آن می انجامد . این روند گرچه بر روی کاغذ به نظر ساده و زود فهم می آید ولی بهتر است نگاهی گذرا به تراکم سایت داشته باشیم.با افزایش تراکم موانع مربوط به تشخیص نشانه های مسیر حرکتی از محیط سایت افزون تر می شود از این رو وظیفه مهم طراح در محیط های شهری اینست که از طریق افزودن علائم یا نشانه ها افراد تازه وارد را راهنمایی کند. از یک پیاده رو در مناطق شهری انواع و اقسام اطلاعات را میتوان از محیط ساخته شده دریافت کرد.
برای درک فضا در این مناطق زمان زیادی وجود دارد و ایستادن و اندیشیدن به هر موضوع به نظر ارزشمند می آید . با این حال افرادی که سوار بر خودروهایشان هستند ممکن است مجبور شوند برای مواجه نشدن با مشکلات به محل جدیدی پناه ببرند . افرادی که پیاده از بنایی به بنای دیگر می روند نسبت به آنهایی که با خودرو در حرکتند نیازهای اطلاعاتی و برداشت های متفاوتی دارند.
پوشش گیاهی سایت
استفاده از گیاهان :
گیاهان در نظر یک معمار ورزیده نشانه معنادار است. پس به گیاهان به چشم چوبهای آماده بریده شدن نمی نگرد . بلکه تلاش می کند تا با شناخت صحیح از آنها به عنون عناصر معماری در طراحی خویش بهره برداری نماید. زیرا هر عنصر زمانی که در جای خویش قرار گیرد وسیعترین معنای ممکن را ایجاد خواهد ساخت.
گیاهان سبز خود موجوداتی زنده اند بنابر این با وجود خویش خون حیات در رگهای معماری جاری خواهد ساخت. سرسبزی و طروات گیاهان عمیق ترین اثر را در بیننده خواهد گذاشت . زیرا انسان بر اساس طبع خویش با طبعت آشناست و آن را به خوبی می شناسد و با دیدن آن آرامش و سکون را حس می نماید.
فضای سبز اطراف مجموعه یا گیاهان به کار رفته در ساختار معماری باید به صورتی مکان یابی شوندکه تفکیک اجرا مختلف باعث بر هم خوردن نظام حاکم بر کل مجموعه نباشد و از طراحی بستر بدون توجه به بنا یا طراحی بنا بدون توجه به بستر اجتناب و پرهیز شود تا سرانجام بتوان از آنها ترکیبی مناسب ایجاد نمود که هریک از اجزا در نوع خویش کامل و در ترکیب به صورت یک کل قابل ارزیابی باشند. گیاهان با تنوع بسیار زیاد خویش در بکار گیری مناسب از خود دست معمار را باز می گذارند تا با انتخاب اصلح در هر موقعیت از نوع پوشش گیاهی مناسب استفاده نماید . در طراحی این پروژه نیز سعی شده است در هر موقعیت بسته به شرایط مکانی پوشش گیاهی مناسب آن شرایط برگزیده شود به وصورتی که علیرغم تنوع در کل به صورت یک مجموعه کامل جلوه گر شود.
گیاهان علاوه بر نقش تزیینی نقشهای عملکردی زیادی را بر عهده می گیرند . بسیاری از مشکلات و محدودیتهای معماری به کمک آنان مرتفع می شود و در مقابل باعث ایجاد بسیاری از شرایط مطلوب و به ثمر رسیدن و شکوفا شدن بسیاری از استعداد محیطی و پتانسیل های طبیعی مجموعه که در این پروژه سعی شده است با شناخت صحیح این خصوصیات از آنها به نحوه کامل استفاده به عمل آید.
از آنجا که سایت پروژه یک پارک یا پوشش گیاهی غنی است نوع برخورد با این پوشش گیاهی و عکس العملهای رفتار آنها بسیار مهم است. وجود این پوشش گیاهی رد بسیاری از قسمتهای سایت لزوم سازگاری بناها و ساخته های معماری مجموعه به نوعی عناصر فضای سازنده و کالبدی طرح خواهند بود. اما ساماندهی پوشش گیاهی در برخی قسمتهای سایت که بیشتر دخل و تصرف را دارد امری گریز ناپذیر است.
مکانیابی ساختمان مرکزی و اصلی پروژه در بافت مسکونی و کم ارزش مجاور پارک و تنها طراحی فضاهای باز و نیمه باز و landscape به گونه ای همخوان و هماهنگ با پوشش گیاهی و حرکتهای اصلی پارک و دید و منظرهای حاصل از آن خواهد زد.
بافت سایت
عامل دیگر ی که در روند طراحی مورد تاکید قرار می گیرد بافت موجود در سایت است. محیط اطراف چه طبیعی و چه مصنوعی پیشینه کارکرد و ویژگیهای خاصی را داراست.
نحوه برخورد ما با محیط تناسب طرح را تحت تاثیر قرار می دهد . گاهی شماری از طراحان آگاهانه روندی را در پیش می گیرند که با ساختارهای موجود در اطراف سایت مغایرت دارد. با این حال این روند ممکن است در مواقع مناسب مزایایی داشته باشد.
یقینا برخی از ویژگیهای بافت سایت را عمدا زیر پا می گذاریم و ممکن است جایی که در آن ساختمان سازی می کنیم کاملا تغییر کند احتمالات زیر را در نظر بگیرید ناحیه تاریخی به قدمت 300 سال یک پارک ملی ناحیه شهری بسیار شلوغ نا ناحیه مسکونی ملیتی انواع احتمالات بسیار شگفت انگیز است ولی مهم این است که بافتهای خاص بر طرح های ما تاثیر میگذارند. گاهی مطالعه بافت اطراف حالتهای انتخابی دارد و گاهی هم با توجه به ضوابط یا خواسته های عموم مردم شکل اجباری به خود می گیرد.
ایدئوگرام
برای لحظاتی چشمانمان را می بندیم و تجسم می کنیم در کنار یک رود نشسته ایم و به آن خیره شده ایم.
جریان نرم و سیال آب چنان نوازشگر لطیفی بر چهره بستر رودخانه می گذرد.
گذری ابدی و مداوم در پی سالیان سال و پدران و نیاکان و فرزندان گذری است که ما را و تمام محیط را در می نوردد.
آن هنگام که من ایستاده ام از کنارم می گذرد و آن هنگام که نایستاده بودم می گذشت و آن هگام ه بروم باز می گذرد و این گذر به تمامی همان گذر زمان با وجود من یا بی وجود من است.
من باشم یا نباشم زمان می گذرد و تمامی جریانهای سیال طبیعت می گذرند و من تماشاچی از زمانم که بی من نیز میگذرد.
بگذریم … گفتیم که جریان نرم و سیال آب چنان نوازشگر لطیفی بر چهره بستر رود میگذرد.
اینگذر بر چهره بستر هر چند نرم و آهسته بیاید و هر چند باعث نشود تا چین نازک تنهایی بستر ترکی بردارد. باعث تغییراتی بر این چهره خواهد گشت . آری چهره بستر رود چهره ای است نرم و مداوم چهره ای است پیرو قدیمی ولی روان شده و ظرف مهیا است.
اجزا بستر رود به لحاظ جنسیت جنسی سخت و مقاوم دارند . جریان روان رود زمان توان مقاومت برای مصالح نرم و سست و سبک را باقی نمیگذارد و این عناصر سست بنیانگذرا و بی ارزشند. عناصر بر چهره بستر رود زمان باقی اند که مقاومند و لایق .
این عناصر در این گذر با چهره اولیه خود باقی نمی مانند و روز به روز متکامل و اصیل تر می نمایند . روز به روز دست نوازشگر جریان رود / زمان آنها را منعطف تر و نرم تر فرم می دهد.
همانند تک چهره های منعطف و نرم و چهر ه هایی که در این بستر سیال نقاط ثابتند ولی متکامل و پیروز.
رنگهای بستر رودخانه ها رنگهایی مقاومند و استوار ولی سایش رود / زمان هر چه طولانی تر بوده نرمی فرمها بیشتر می شود و سنگها ی کثیر الاضلاع با گوشه هایی خارا و نا آرام بر اثر مرور سایش اکنون چهر ههایی نرم یافته اند و به شکل دایره نزدیک و نزدیکتر می شوند .
سنگهای دایره ای شکل بستر رودخانه ها دلیلی است بر تاثیر نرمترین حرکت طبعیت بر روی سختترین جنس طبیعت . دلیلی است بر تاثیر مرور زمان بر سنگها /عناصر دلیل است بر تکامل فرم و دلیلی است بر تکامل فرم کثیرالاضلاع .
الگوی طراحی
1- سایت باید آفتابگیر و نسبتاً گرم بوده و از وزش باد شدید و جریان های هوای سرد مصون باشد.
تصاویر ماهواره ایی از سایت مورد نظر
تصاویر سایت و منطقه
خصوصیات طرح
این طرح همانند ساختمانهایی که در معماری سنتی ما وجود دارد دارای طرحی سنتی با رویکردی مدرن دارد که با این توضیح می توان آن را در زمره بناهای دیکانستراکشن قرارداد همانطور که طرح دارای درونگرایی می باشد و به مانند کوشکهای شاهی ایران که در باغی زیبا واقع شده می باشد و از آن قوائد و قوانین سرلوحه گرفته به طوری که طرح مجموعه کمپ ترک اعتیاد به صورتی کاملا متقارن همانند باغهای ایرانی در نظر گرفته شده در انتهای طرح مجموعه ساختمانی وجود دارد که به مثابه کوشکها در باغهای ایرانی کار می کند نورگیرهای سمت جنوبی به گونه ایی در نظر گرفته شده تا چشم اندازی بی بدیل به طرح القا نماید
به طوری که فضاهای اصلی دور هسته نورگیر که یاد آور حیاط های مرکزی است که در خانه های سنتی طراحی گردیده است.هر یک از فضا ها دارای این خصوصیت هستند . حیاط و زمین بنا نیز با تناسبات و تقارن خود باغهای سنتی ایران می باشد .کانسپت اصلی طرح نیز که از معماری ایرانی بر گرفته شده دارای درونگرایی و خلوص فضایی می باشد
هر یک از ساختمانهای طرح با پیش فضا هایی طراحی شده که همه ساختمان در یک مجموعه کلی یافت می شود در عین اینکه هر یک از بخشها درارای ورودی مجزا و شخصیت منحصر به فر خود هستند ولی بزرگی و کوچکی ورودی ها اهمیت هر یک از فضا های پشت آن را نشان می دهد
این پلان دارای بخشهای مختلفی است که این قسمتها هر یک دارای تناسبات و تقارن می باشد.
فضاهای روباز متقارن به گونه ایی جانمایی گردیده که در حجم ساختمان جا بازکرده و خود را در دل بنا و سایت جا داده است
بنا بگونه ایی طراحی گردیده که دارای ورودی مشخص می باشد به گونه ایی که حجم نیز به این ورودی تاکید می نماید .
در دوسمت طرح احجامی قرار گرفته که سایه روشن ایجاد کرده و یاد آور معماری سنتی است
استفاده از حجم های شیشه ایی و نورگیر های سقفی شیشه ایی در فراز فضا های عمومی نیز یادآور گنبد های سرفراز مساجد ایران است.
بناهای معماری سنتی ما که ریشه در تاریخ ایران زمین دارد شکوه و عظمت آثار ملی و میراث گرانقدر فرهنگی، که بر تارک آن معماری، همچون نگینی می درخشد رمزی جاودانگی دارد. یگانگی در این رشته در پی داشتن وحدت رویه در طراحی معماری، طراحی سازه و علم محاسبات و روانشناسی انسان بوده است که این سه رشته متمم و مکمل یکدیگرند و علاوه بر ا ین معنویت شکوه در جبروت آثار معماری همزمان با روانشناسی انسان ریشه در فرهنگ، آداب رسوم و سنن خود دارد . لذا به پیکره این معماری نیز چون روحی حاکم و استوار است و در واقع پیکره معماری و فیزیک آن با ماورائش مرتبط بوده و یک وحدت وجودی یافته است که همه را در خود به یکباره جای داده است و این است که پاسخگوی همه نیازهای فردی، جمعی، روحی ، روانی و فیزیکی انسانهاست . لذا به محدوده زمانی خاصی تعلق نداشته و مامنی برای انسان در همه زمانها و مکان ها می باشد . از آنجا که انسان خود ترکیبی از استراکچر (اسکلت درونی) و معماری (صورت بیرونی) است مخلوق خود نیز با او کاملاً هماهنگی دارد. لذا در طراحی فضایی برای زیستن انسان سه مقوله سازه ، معماری و روانشناسی فضا می تواند ذی نقش گردد و در هماهنگی و طی پروسه تکاملی ظرفی بسازد که انسان مظروف اوست و باید این ظرف پرمحتوا و جذاب باشد تا قابلیت داشته و فراسونگر باشد تا به همه ابعاد وجودی انسانیت انسان نیز پاسخ دهد
لازم می دانم قبل از توضیح طرح مقداری در خصوص معماری سنتی ایران بپردازم که پایه ی طرح این ساختمان می باشد و کلیت طرح به گونهایی نا گسستنی با ان آمیخته شده است
دیاگرامهای ارتباطی
نگرشی بر اصول معماری ایران-
معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی بخصوص برخوردار است: ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.به طور کلی میتوان معماری ایرانی را در این 5 اصل مشاهده کرد
1:درون گرایی (حفظ کرامت و احترام انسان) 2: پرهیز از بیهودگی3:مردم واری (تبعیت از نیازها و ابعاد انسانی)4:خود بسندگی (استفاده از مصالح بوم آورد ایدری)5 :نیارش (فن اجرای ساختمان)
١:درونگرایی:یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درون گرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان دهی اندام های ساختمان در گرداگرد یک یا چند میان سرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا می کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می داد.
درون گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته و با حضوری آشکار ، به صورتهای متنوع ، قابل درک و مشاهده است .
اصولاً در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان به ویژه خانه های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حُرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درون گرا ساخته است .
معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا می کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می داد. خانه های درونگرا در اقلیم گرم و خشک، همچون بهشتی در دل کویر هستند، فضای درونگرا مانند آغوش گرم بسته است واز هر سو رو به درون دارد.
سر در این خانه ها دارای دو سکو بود و درها دارای دو کوبه ی جدا ویژه ی مردان و زنان. دو دالان یکی از بخش بیرونی و دیگری از بخش اندرونی خانه به هشتی راه داشتند. اندرونی جایگاه زندگی خانواده بوده و بیگانگان بدان راه نداشتند.
بیرونی، ویژه ی مهمانان و بیگانگان بود که جداگانه پذیرایی می شدند و گاهی مهمانان در بالاخانه (اتاق روی هشتی) که به اندرونی نزدیک بود پذیرایی می شدند.
بخش بیرونی، آذین های بیشتری نسبت به اندرونی داشت. معماران حتی در ساختمان های برونگرا مانند کوشک میان باغ ها، نیز درونگرایی را پاس می داشتند. کوشک ها ساختمانهایی برونگرا بودند که گرداگرد آنها باز بود و از هر سو به بیرون باز می شدند. بیشتر خانه های غربی یا شرق آسیا چنین هستند..
خانه های برونگرا در برخی سرزمینهای ایران نیز ساخته می شود. مانند کردستان، لرستان و شمال ایران، ولی در سرزمین های میانی و گرم و خشک ایران، خانه های درونگرا، پاسخ در خوری برای خشکی هوا، بادهای آزاردهنده، شن های روان و آفتاب تند هستند.
ویژگی معماری غیر قابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه ، مسجد ، مدرسه ، کاروانسرا حمام و غیره مربوط به خصوصیت درون گرایانه آن است که ریشه ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی – فلسفی این سرزمین دارد .
با یک ارزیابی ساده می توان دریافت که در فرهنگ این نوع معماری ، ارزش واقعی به جوهر و هسته باطنی آن داده شده است و پوسته ظاهری ، صرفا پوششی مجازی است که از حقیقتی محافظت می کند و غنای درونی وسربسته آن تعیین کننده جوهر و هستی راستین بنا است و قابل قیاس با وجوهات و فضای بیرونی نیست .
درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با پشتوانه تفکر ، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمانینه ی خاطر و آرامش اصیل در درون ، به نظمی موزون و متعالی رسیده است . به طور اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمینهای اسلامی ؛ جوهر فضا در باطن است و حیاط درونی ، به وجود آورنده اساس فضا است
٢:پرهیز از بیهودگی:در معماری ایران تلاش می شده کار بیهوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرهیز می کردند. این اصل هم پیش از اسلام و هم پس از آن مراعات می شده است. در قرآن کریم آمده "مومنان،آنانکه از بیهودگی روی گردانند"(سوره ی مومنون،آیه سوم.)
اگردرکشورهای دیگر،هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری(نقاشی)و سنگتراشی،پیرایه(آذین)به شمار می آمده، در کشور ما هرگز چنین نبوده است.گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته ی خود معماران،"آمود" و اندود بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باد در زیر پوشش آسمانه (سقف)،پنامی (عایقی) در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرو پیمون است و نمی تواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود،تنها با افزودن کاربندی می توان آنرا کوتاهتر و "بِاندام" و مردم وار کرد. اگر اُرسی(باز) و روزن با چوب یا گچ و شیشه های خرد و رنگین گره سازی می شود. برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان،پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه تا پاکار با کاشی پوشیده می شود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید دانست که واژه ی "زیبا" به معنای "زیبنده بودن" و تناسب داشتن است نه قشنگی و جمال.
در زیگورات چغازنبیل از 1250 پیش از میلاد،می توان کاربرد کاشی را دید. در این ساختمان،اِزاره دیوارها را با کاشی آبی آمود کرده اند. چون هنگام رفت و آمد مردم،برخورد به پای دیوار بیشتر بوده است،و چون خشت در برابر باران آسیب می دیده،نمای ساختمان را با آجر پوشانده اند.
معماران ایرانی در جاهایی که مردم در آن بر زمین می نشستند و به دیوار تکیه می زدند،برای افزایش پایداری ازاره دیوار،آنرا با اندودی از گچ که با کتیرا آمیخته شده بود،تا بلندی یک گز(هر گز برابر 66/106 سانتیمتر)اندود می کردند که رویه ای سخت به دست می آمد،به گونه ای که خراشیدن آن دشوار بود.ازاره بیرونی ساختمان را هم بیشتر با سنگ کار می کردند.
همچنین از کاشی در آمود گنبدها بهره گیری می کردند و آنرا پر از نقش و نگار می کردند. این تکه های رنگی کاشی،آسانتر تعمیر و بازسازی می شدند.کاشی عمر زیادی ندارد و پس از زمانی از جا کنده شده و فرو می ریزد،به ویژه در جاهایی که برف و یخ هم باشد. اگر رویه ای یکرنگ باشد،بازسازی بخش کنده شده دشوار می شود و کار دو رنگ در می آید. ولی هنگامی که تکه تکه و چند رنگ باشد کار آسانتر است.
٣:مردم واری( محوری):مردم محوری به معنای رعایت تناسب میان اندام های ساختمانی با اندام های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی است. در ایران هم مثل مکان های دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم می گرفته و روزن و روشندان را چنان می آراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا می آورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازه ای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازه ای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد.
مردم واری در اندام(فضا)های ساختمان و اجزاء آن چنین نمایان می شود که برای نمونه اتاق سه دری که بیشتر برای خوابیدن به کار می رود،به اندازه ای است که نیاز یک خانواده را برآورده کند.اجزایی چون درو پنجره،تاقچه،رف و نیز پستویی که برای انبار رختخواب به کار می رفته نیز اندازه هایی مناسب داشتند.
معماری ایرانی افراز(بلندا)درگاه را به اندازه ی بالای مردم می گرفته و روزن و روشندان را چنان می آراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه ی دلخواه به درون سرای آورد.
پهنای اتاق خواب به اندازه ی یک بستر بوده و افراز تاقچه و رف به اندازه ای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد.روزن بالای پنجره یا گلجام معمولاً دارای شیشه های رنگی به رنگهای زرد لیمویی و آبی بوده که این شیشه ها را از غرابه های شکسته به دست می آورند.برای جلوگیری گرما به درون،از ارسی(گشاده یا باز)بهره می بردند یا دیوار و آسمانه (سقف)را دو پوسته می ساختند تا لایه ی پنام (عایق) جلوگیر گرما باشد.
اگر خوابگاه ایرانی اندازه ای خرد و در خور گسترش یک یا دو بستر داشته،در برابرش تالار و سفره خانه ای با شکوه و پهناور بوده است.اگر خوابگاه خرد بوده،از آن خداوند خانه بوده و شایسته نبوده بیگانه ای به آن راه یابد،امام تالار،باید که شایسته پذیرایی مهمان گرامی باشد.
۴:خودبسندگی:معماران ایرانی تلاش می کردند ساختمایه ی مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها به دست می آوردند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به ساختمایه ی جاهای دیگر نباشد و "خودبسنده" باشند. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت پیرامون خود"سازوارتر" در می آمده است و هنگام نوسازی آن نیز همیشه ساختمایه ی آن در دسترس بوده است.
معماران ایرانی بر این باور بودند که ساختمایه باید "بوم آورد" یا "ایدری"(اینجایی) باشد. به گفته ی دیگر فرآورده (محصول) همان جایی باشد که ساختمان ساخته می شود و تا آنجا که شدنی است از امکانات محلی بهره گیری شود.
برای نمونه در ساخت پارسه(تخت جمشید)،بهترین را از یک کان(معمدن)در نزدیکی دشت مرغاب به دست می آوردند و با ارابه های چوبی به پارسه می رساندند. این سنگ را بیشتر برای روکش دیوارهای ستبرخشتی به کار می بردند.فرآوردن خشت نیز کاری بسیار ساده بوده است.
معماران ایران تا آنجا که می شد تلاش داشتند ساختمایه ی مرغوب به کار برند و با بهترین گونه ی خاک،گچ،آهک و سنگ کار می کردند.اگر فرآوردن و آماده ساختن آن از همانجا شدنی نبود،از جای دورتر بهره می گرفتند.برای نمونه چون خاک پیرامون شیراز،"ریگ بوم" بود،به کار آجر ساختن نمی خورد،پس خاک رُس بهتر از لار یا از خان خوره(آبادای میان را اصفهان) به دست می آوردند.یا در کناره ی کویر،چون خاک شوره دار بود،آجر خوبی به دست نمی آمد.پس هنگام کار این آجرها را میان چند رج خشت می چیدند و برای از میان بردن شوره ی آنها،دوغابی به نام "فرش آهک" به کار می بردند که با ماسه ی نرم درست می شد.
نمونه ی دیگر از خودبسندگی و بهره گیری از امکانات موجود،در ساخت میانسرای(حیاط) گود یا "باغچال"یا گودال باغچه در خانه ها بود.برای گودکردن ساختمان و دسترسی به آب،ناگزیر باید خاکبرداری فراوانی می شد.در تهران،آب روگذر بود و از آن برای پرکردن آب انبارها بهره می بردند.در کاشان،زواره و نایین آب زیرگذر بود،برای همین میانسرا را چنان گود می ساختند که تنه ی درختان باغچه در گودی پنهان می شد.معماران خاک برداشته شده را دوباره در همان ساختمان به کار می بردند.گود شدن ساختمان به ایستایی تاق ها نیز کمک می کرد.چون زمین،پشت بند در برابر رانش بود.
باز برای نمونه،در محله ی شارستان یزد،زمین تا ژرفای دو متری از جنس خاک رُس و پایین تر از آن،جنسی به نام"چلو" یا"کرشک" است که لایه ای بسیار سخت است. معماران خاک رُس را برداشته و روی لایه ی سخت،با همان خاک ساختمان می ساختند.
یکی از نکات مهم در معماری ایران این است که اساساً یکی از انگیزه های بنیادی در ساخت آسمانه خمیده ی تاقی و گنبدی و بهره گیری گسترده از آنها،این بوده که چوب مناسب برای ساختمان سازی در همه جا یافت نمی شده است.ولی فرآوردن خشت و آجر ساده بود.معماران هم دست به نوآوری هایی زدند که با خشت و آجر بتوان دهانه های بزرگ را پوشاند.آنها گونه های فراوانی از چفد مازه دار و تیزه دار را به کار گرفتند.
از چفد مازه دار در زیگورات چغازنبیل و از چفد تیزه دار در سد درودزن شیراز بهره گیری شده است.تاق و گنبد را می شد با خشت که ساختمایه ای ناپایدار است هم ساخت.برای نمونه،آسمانه یخچالهای سنتی،گنبد بستو بوده که با خشت ساخته می شده،چون بسیار کمتر از آجر،گرمای بیرون را از خود می گذراند.این گنبدهای خشتی بسیار هم پایدار بودند.(در زمین لرزه ی طبس،ساختمان های بتنی پیش فشرده ویران شدند،ولی یخچالها که با گنبد کلنبو ساخته شده بودند بر جای ماندند.)
بدین گونه شاید بتوان انگیزه ی بنیادی بهره گیری از تاق و گنبد در معماری ایران را باور به "خودبسندگی" در ساختمان سازی دانست.
۵:نیارش:واژه ی"نیارش"در معماری گذشته ی ایران بسیار به کار می رفته است.نیارش به دانش ایستایی،فن ساختمان و ساختمایه (مصالح)شناسی گفته می شده است.
معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آنرا از زیبایی جدا نمی دانستند.آنها به تجربه به اندازه هایی برای پوشش ها و دهانه ها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه ی نیارش به دست آمده بود. "پیمون"،اندازه های خردو یکسانی بود که در هرجا در خور نیازی که بدان بود به کار گرفته می شد. پیروی از پیمون هرگونه نگرانی معمار را درباره ی نااستواری یا نازیبایی ساختمان از میان می برده،چنانکه یک گِلکار نه چندان چیره دست در روستایی دور افتاده می توانست با به کار بردن آن،پوشش گنبدی را به همان گونه انجام دهد که معمار کار آزموده و استاد پایتخت.معماران همراه با بهره گیری از پیمون و تکرار آن را در اندازه ها و اندام ها،ساختمان ها را بسیار گوناگون از کار در می آوردند. هیچ دو ساختمانی یکسان در نمی آمد و هر یک ویژگی خود را داشت،گرچه از یک پیمون در آنها پیروی شده بود
دیاگرامهای طرح
ماده یک : نحوه بکارگیری اعضای بهبود یافته انجمنهای دوازده قدمی
1-1- انتخاب 7 نفر اعضای بهبود یافته انجمنهای دوازده قدمی توسط رئیس مرکز و سرپرست تیم درمان :
2-1- آموزش و تمرین این افراد در مورد مفاهیم و روشهای برنامه اجتماع درمان مدار در یک دوره هفت روزه
3-1- آموزش و تمرین اعضای بهبود یافته توسط کارشناسان آموزش دیده بر اساس روشی که آموزش دیده اند انجام می گیرد ( برنامه توسط تیم درمان تهیّه گردد)
4-1- در پایان دوره آموزشی هفت روزه ارزیابی از هفت نفر اعضای بهبود یافته توسط تیم درمان انجام می گیرد و پنج نفر جهت همکاری به مدت سه هفته انتخاب می شوند در صورتی که نظر مثبت تیم درمان جلب شود این افراد قادرند بعد از دوره آموزشی و کارورزی TC آزمون مربوطه را گذرانده و مدرک یاوری را اخذ کنند .
5-1- لازم است میزان دستمزد اعضای بهبود یافته برای برای مدت چهار هفته با محاسبه روزهای تعطیل با نظر رئیس مرکز و سرپرست تیم درمان تعیین و بعد از انجام اقدامات لازم توسط رئیس مرکز به آنها داده شود .
6-1- در صورتی که اعضای بهبود یافته بعد از پایان همکاری علاقمند به استفاده از خدمات مرکز باشند با آنها طبق ضوابط پذیرش و سایر قوانین عمل خواهد شد .
7-1- در استانهایی که امکان بکارگیری اعضای بهبود یافته انجمن های دوازده قدمی وجود نداشته باشد . هفت نفر از افرادی که دوره سم زدایی را در واحد پذیرش و پیگیری معتادان خود معرف ایشان به پایان رسانده اند و در گروههای درمانی شرکت فعال داشته باشند و یا افرادی از گروههای خودیاری استان می تواند جایگزین اعضای بهبود یافته انجمن های دوازده قدمی گردند . انتخاب این افراد به پیشنهاد تیم درمان واحد خود معرف و تایید تیم درمان مرکز خواهد بود . بقیه مراحل شرکت این گروه مانند اعضای بهبود یافته خواهد بود .
ماده دوم : نحوه پذیرش مقیمان
1-2- کار مرکز با حضور پنج نفر از اعضای بهبود یافته انجمنهای دوازده قدمی و یا اعضای گروههای خود یاری و هفت نفر داوطلب درمان ، تیم درمان و تیم پژوهش و بخش اداری مرکز شروع می گردد .
2-2- پذیرش در چهار مرحله انجام می گیرد ، هر مرحله سه روز وجمعاً دو هفته است .
3-2- اجرای مرحله اول سه روز طول می کشد و برنامه روزانه به ترتیب زیر خواهد بود .
ساعت
برنامه
6
30/6 -6
30/7 – 30/6
30/8 – 30/7
10 – 30/8
30/10 – 10
12 – 30/10
14 – 12
15 – 14
30/15 – 15
30/16 – 30/15
17 – 30/16
30/18 – 17
20 – 30/18
21 – 20
22 – 21
23 – 22
23
بیداری
امور شخصی
صبحانه
آموزش مشاهده فرایند و تمرین
کلاس
استراحت و پذیرایی
کلاس
ناهار و استراحت
کلاس
استراحت و پذیرایی
سمینار
تفریح و بازی
مطالعه
امور شخصی
شام
بررسی اتفاقات روزانه
امور شخصی
خواب
4-2- موضوعات آموزشی در مرحله اول به قرار زیر است :
1- جدایی اجتماعی
2- سبب شناسی
3- عوارض اعتیاد
4- مفهوم اختلال
5- زندگی ومفهوم آن
6- را هبرد (استراتژهای) درمان
7- کارهای درمان
8- مفهوم بهبودی و سلامت
9- مفهوم حاله و تغییر نام
10- برنامه روزانه
5-2- افرادی که برای اولین بار وارد مرکز می شوند لازم است مفهوم فرایند را توسط تیم درمان آموخته و در طی 2 هفته موظّف به نوشتن فرایند شوند و در مرحله چهارم قرائت نمایند .
6-2- مرحله دوم به مدت سه روز است و همه افرادی که مرحله اول را گذرانده اند وارد این مرحله می گردند و در این زمان 7 نفر نیز وارد مرحله اول می شوند .
7-2- برنامه روزانه مرحله دوم به ترتیب زیر خواهد بود :
ساعت
برنامه
6
30/6 – 6
30/7 – 30/6
30/8 – 30/7
10 – 30/8
30/10 – 10
12 – 30/10
14 – 12
15 – 14
30/15 – 15
30/16 – 30/15
17 – 30/16
30/18 – 17
20 – 30/18
21 – 20
22 – 21
23 – 22
23
بیداری
امور شخصی
صبحانه
جلسه صبحگاهی
کلاس
استراحت و پذیرایی
کلاس
ناهار و استراحت
ایفای نقس در مورد سرپرستی
مدیریت و مقابله با خلاف (هر موضوع یک روز تمرین شود)
استراحت و پذیرایی
سمینار
تفریح و بازی
مطالعه
امور شخصی
شام
بررسی اتفاقات روزانه و امور شخصی
خواب
8-2- موضوعات آموزشی در مرحله دوم به قرار زیر است :
1- مفاهیم گروه
2- سلسله مراتب
3- چارت تشکیلاتی
4- نظم
5- احترام به انسانها
6- مسئولیت پذیری
9-2- در این مرحله اعضای بهبود یافته به عنوان گروه هماهنگی عمل می کنند و ریاست جلسه صبحگاهی را به عهده خواهند داشت .
10-2- اعضای بهبود یافته از بین خود یک نفر را بعنوان مدیر انتخاب می کنند
11-2- مفهوم برد و صندوقها توضیح داده شده و از آنها استفاده می گردد .
12-2- در روز جمعه جلسه صبحگاهی و برنامه تفریح و بازی وجود خواهد داشت .
13-2- اعضای بهبود یافته روز جمعه می توانند به خانواده خود تلفن بزند یا ملاقات حضوری داشته باشند .
14-2- مرحله سوم به مدت سه روز است و همه افراد که هر دو مرحله 1 و 2 را گذرانده اند وارد این مرحله می شوند و مقیمانی که فقط مرحله یک را گذرانده اند وارد مرحله 2 خواهند شد و برای مرحله یک نیز 7 نفر پذیرش می شوند .
15-2- برنامه روزانه در مرحله سوم به شکل زیر است :
ساعت
برنامه
6
30/6- 6
30/7 – 30/6
30/8 – 30/7
10 – 30/8
30/10 – 10
12 – 30/10
30/12 – 12
14 – 30/12
30/15 – 14
30/17 – 30/15
30/18 – 30/17
30/19 – 30/18
20 – 30/19
21 – 20
22 – 21
23 – 22
23
بیداری
امور شحصی
صبحانه
جلسه صبحگاهی
کار اجتماع
استراحت و پذیرایی
کلاس
آماده کردن ناهار و امور شخصی
ناهار و استراحت
گروه آموزشی و حمایتی
ارزشیابی عملکرد
سمینار
مطالعه
امور شخصی – آماده کردن شام
شام
بررسی اتفاقات روزانه
امور شخصی
خواب
16-2- موضوعات آموزشی در مرحله سوم به قرار زیر است :
1- بهداشت و ایمنی
2- مفهوم سرگروهها
3- شکل دهی رفتار
17-2- در این دوره کار اجتماع فقط شامل نظافت مرکز می گردد که طبق دستور العمل گروههای کاری هر کس وظیفه ای را که در این گروه قرار است انجام دهد انتخاب نموده و باید از آن دفاع کند .
18-2- در مرحله چهارم یک گروه 7 نفره وارد مرحله اول می شوند و بقیه مقیمان در مرحله چهارم قرار می گیرند .
19-2- برنامه روزانه در مرحله چهارم بصورت زیر است :
الف : جلسه صبحگاهی هرروز
ب : قرائت مشاهده فرایند توسط اعضاء
ج : مشخص شدن گروه سرپرستان و مدیر با نظر تیم درمان و مشورت با گروه تصمیم گیری از اعضای بهبود یافته ( با انتخاب وظیفه توسط فرد و دفاع برای چنین انتخاب و تصمیم گیری اعضای بهبود یافته )
د : مشخص شدن سایر افراد گروه کاری ( با انتخاب وظیفه توسط فرد و دفاع برای چنین انتخاب و تصمیم گیری گروه هماهنگی جدید )
ﻫ : تمرین یک روز کامل مطابق برنامه روزانه
و : بررسی آن روز
ز : قرائت و امضاء قوانین و مقرّرات
ح : بررسی فرمهای شرح حال زندگی و مراجعان و پذیرش نهایی توسط تیم درمان
15- در این مقطع حدود 28 مراجع و 5 فرد از اعضای بهبود یافته در مرکز حضور دارند .
16- در روز شنبه بعد افراد جدیدتا مرز 30 نفر جذب می شود و به ترتیب بعد از گذراندن 2 هفته در مرکز به عنوان مرحله جهت یابی وارد مرحله درمان می شوند .
17- در این مقطع اعضای بهبود یافته یک هفته در مرکز حضور خواهند داشت و نقش مشاور تیم درمان را به عهده خواهند داشت .
بخش پنجم
ضوابط مرتبط با درمان1
ماده 1- برنامه اجتماع درمان مدار
ماده2- ضوابط مربوط به گروههای درمانی
ماده3- ضوابط مربوط به گروهای کاری
ماده 4- سیر درمان
ماده 5- قوانین داخلی
ماده 1- برنامه اجتماع درمان مدار
1-1- برنامه روزانه :
ساعت
برنامه
6
10/6 – 6
20/6 – 10/6
40/6 – 20/6
15/7 – 40/6
45/7 – 15/7
45/8 – 45/7
15/9 – 45/8
30/10 – 15/9
11 – 30/10
30/12 – 11
14 – 30/12
15 – 14
30/15 – 15
17 – 30/15
30/17 – 17
19 – 30/17
21 – 20
23 – 21
23
بیداری
امور شخصی
مراسم پرچم
ورزش – نرمش
استحمام
صبحانه
جلسات صبحگاهی
جلسه گروههای کاری
کار اجتماع ( کار در خانه )
استراحت
گروههای شناخت رفتار درمانی
ناهار و استراحت
کار اجتماع
ارزشیابی
کاردرمانی( 2جلسه در هفته )، آموزش( زبان-سواد آموزی- موسیقی)(2 جلسه درهفته)،کار کارگاه مهارت سازی(2جلسه در هفته)
استراحت
(5 هفته اول درمان) 3جلسه در هفته ورزش، 3 جلسه در هفته گروههای حمایتی- آموزشی، (بعد از هفته پنجم درمان )2 جلسه در هفته ورزش، 2 جلسه در هفته گروههای حمایتی-آموزش، 2جلسه در هفته گروه رویارویی
سمینار
شام
تفریح و بازی – جلسات خانگی – خواب
تبصره 1: در تهیّه صبحانه هر روز یک نفر به نوبت از گروه آشپزخانه در مراسم ورزش شرکت نمی کند و صبحانه را تدارک می بیند . لازم است گروه آشپزخانه در زمانهای کار به آماده سازی سالن ناهار خوری نیز بپردازند و از ساعت کلاسها برای انجام کارهای آشپزخانه استفاده ننمایند .
تبصره 2: منظور از جلسات خانگی ، جلساتی است که به طور منظم در برنامه روزانه برگزار می شود . افراد شرکت کننده در آن صرفا مقیمان هستند و طول زمان آن مطابق برنامه خواهد بود. طرز نشستن آزاد و محل آن هر یک از خوابگاه ها به صورت گردشی است .
جلسه فاقد ساختار بوده و در عین قانونی و رسمی و ضابطه دار بودن ، روابط کلامی منعطف تر است . جلسه رهبر یا مسئول ندارد و اتفاقات آن می تواند در جلسات معمول مثل جلسه صبحگاهی یا گروههای رویارو و یا قسمتهای دیگر از برنامه روزانه که جهت طرح مسائل فردی و اجتماع پیش بینی شده است مطرح شود .
موضوعات مطروح عبارتند از : مسائل مورد علاقه خانواده که به روند اداره کردن خانه مربوط است . بیان مسائل عاطفی و شناختی ، بیان مسائل همدلانه منجر به رشد و عوامل آسیب رسان و مسائل مشابه .
در این جلسه افراد می توانند برای دیگران نیز صحبت کنند اما به شرطی که بی حرمتی به دیگران نباشد . ذکر تجارت قبلی با دقت فوق العاده مقدور است و بایستی بد آموزی نداشته باشد در این جلسه process observation فرایند مشاهده کاملا دقیق ( شبیه جلسه صبحگاهی ) نوشته شده و در اختیار تیم درمان قرار کیرد .
ماده 2- ضوابط مربوط به گروه های درمانی
1-2- ضوابط کلی
1-1-2- اجتماع درمان مدار ضمن اینکه خود یک گروه درمانی محسوب می شود شامل گروه جلسه صبحگاهی ، گروه رویارو ، گروه های آموزشی- حمایتی ، سمینار و نشستهای عمومی است که به شرح هر کدام از آنها پرداخته خواهد شد .
2-1-2- نحوه حضور مقیمان در گروه های مختلف بر اساس مدت حضور و طرح درمانی آنها و ضوابط مربوط به گروه های درمانی تعیین می گردد .
6-1-2- اداره گروه های رویارویی اجتماع درمان مدار بر عهده درمانگران متخصّص ( روان پزشک ، کارشناس ارشد و دکترای روان شناسی بالینی ) است که نقش تسهیل کننده ابراز احساسات و افکار اعضاء گروه را بعهده دارند .
تبصره : در برخی از گروه ها که گرایش رفتاری حمایتی بیشتری دارند مانند گروه های آموزشی – حمایتی ، مدیریت اجرای گروه بر عهده یاوران یا مقیمان گذاشته می شود ولی حضور درمانگران در برخی از این گروهها بعنوان یک الگوی درمانی الزامی است .
7-1-2- وظیفه اصلی نظارت بر فرآیند و ثبت آن و ارائه بازخورد (بجز جلساتی که در دستورالعمل مشخص گردیده مثل جلسات صبحگاهی ) بعهده درمانگران است .
تبصره 1: اطلاعات مربوط به فرد باید در پرونده مخصوص که دارای یک کد اختصاصی است (بدون ذکر نام و مشخصات بیمار) نگهداری شود .
تبصره 2: لازم است فرمهای شماره 17 الی 22 جهت ثبت گزارش جلسات توسط افرادی که مشخص شده اند تکمیل و در فایل جداگانه نگهداری شود تا در صورت لزوم در اختیار تیم درمان و یا ارزیابان قرار گیرد.
8-1-2- اطاقهایی که جهت انجام گروه درمانی در نظر گرفته می شود باید دور از سر و صدا و دارای نور کافی باشد .
9-1-2- نحوه نشستن در گروهها باید ترجیجاً بشکل دایره و در صورت عدم امکان به شکل نیم دایره در دو ردیف باشد در مورد گروههای آموزشی در صورت عدم امکان نشستن در ردیفهای پشت سر هم مانعی ندارد.
تبصره 1: لازم است برنامه 6 ماهه گروههای درمانی و آموزشی و سایر فعالیتهای مقیمان با توجّه به برنامه روزانه و ضوابط مربوط به گروهها ، توسط گروه درمان هر مرکز تهیّه گردیده و در سالن اجتماعات در کتابخانه نصب گردد .
2-2- جلسات صبحگاهی
1-2-2- جلسات صبحگاهی جزء برنامه های روزانه است که کارکرد درمانی دارد ، گرایش آن عمدتاً رفتاری و تا حدی شناختی ، با تاکید بر اینجا و اکنون است و هدف آن تطابق فرد با زندگی روزانه ، ابراز تمایلات مشترک ، افزایش احساس مشترک جمعی و حل مسائل و مشکلات فردی می باشد .
2-2-2- زمان تشکیل جلسات صبحگاهی هر روز صبح مطابق برنامه روزانه و به مدت یکساعت است .
3-2-2- شرکت کنندگان همه افراد مقیم هستند و یکی از سرپرستان گروههای کاری و یا مدیر هدایت جلسه را بعهده می گیرد .
4-2-2- موضوعات مطرح شده شامل : مسائل فردی ، مسائل مربوط به اجتماع(خانه) ، اخبار(هواشناسی ، سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، ورزشی) ، پند ، بازی ، ارائه گزارش مشاهده گران و همچنین انتخاب افراد برای فعالیتهای فوق الذکر در روز بعد است ، تصمیم گیری در مورد برنامه های سمینار نیز در جلسات صبحگاهی انجام می گیرد .
تبصره 1: افراد اجرا کننده هر یک از قسمتها از روز قبل معلوم می شوند .
ماده 3- ضوابط مربوط به گروههای کاری
1-3- نمودار سلسله مراتبی با تعداد 30 نفر
1-1-3- در این نمودار به جز مسئول مرکز و پرسنل تخصصی و اداری ، سایر افراد که شامل مدیر و گروههای با درجه کمتر هستند جزء افراد مقیم می باشند .
2-1-3- هر فرد بعد از پذیرش توسط گروه انتظامات به سرپرست گروه نظافت معرفی میگردد و در این گروه در پایین ترین رده شروع بکار می نماید .
3-1-3- نحوه ارتقاء باید طبق قوانین داخلی (فصل چهار ، ماده پنج) انجام پذیرد .
4-1-3- نمودار سلسله مراتبی باید در تابلو اعلانات ، اطاق سرپرست تیم درمان ، مدیر و سرپرستان نصب گردد.
5-1-3- اصلاحات و تغییرات ایجاد شده در نمودار بلافاصله در چارتهای نصب شده در محلهای فوق الذکر توسط سرپرست گروه کاری اعمال می شود .
6-1-3- لازم است اسم مستعار ، عنوان شغل و رتبه گروههای کاری از رتبه 5 الی 7 با کاغذ قرمز ، از رتبه 8 الی 10 روی کاغذ آبی و رتبه 11 الی 13 روی کاغذ زرد بعد نوشتن و قرار دادن در تلقهای مخصوص بر روی سمت راست سینه آنها نصب گردد .
2-3- شرح وظایف گروه هماهنگی
1-2-3- انجام وظیفه زیر نظر مدیر(سرپرست گروه هماهنگی)
2-2-3- بررسی پیشنهادات و انتقادات نوشته شده بر روی تابلوها و موجود در صندوق پیشنهادات بطور روزانه
3-2-3- تشکیل جلسات روزانه طبق برنامه مرکز و بررسی روند انجام کارها و ارائه پیشنهاد
4-2-3- تصمیم گیری در موارد خاص (اتفاقات ناگهانی ، میهمانهای مرکز ، برگزاری مراسم خاص و …)
5-2-3- پیشنهاد و تصمیم گیری در مورد تنبیه و تشویق و ارتقاء یا تنزل درجه مقیمان طبق قوانین داخلی
6-2-3- پیشنهاد و مشورت در تصمیم گیری برای برگزاری جلسات عمومی طبق قوانین داخلی (به جز مواردی که مسئولین پرسنل مرکز لزوم آنرا تایید کنند)
7-2-3- بررسی مسائلی که در جلسات صبحگاهی غیر قابل حل تشخیص داده شود .
8-2-3- همکاری در تعیین سیر درمان مقیمان طبق دستورالعمل سیر درمان (فصل چهار ، ماده چهار)
3-3- شرح وظیفه سرپرست گروه هماهنگی(مدیر)
1-3-3- انجام وظیفه طبق دستورالعمل و با نظارت سرپرست تیم درمان
2-3-3- ثبت سیر درمان سرپرستان گروه کاری بصورت هفتگی (فرم شماره 12 (الف))
3-3-3- نظارت بر عملکرد گروه هماهنگی و ارائه گزارش روزانه به سرپرست تیم درمان شامل مشکلات ، موانع ، همکاری ، اجرای قانون ، حضور و غیاب و سایر اعمال مرتبط به پیشرفت یا عدم پیشرفت
4-3-3- انجام امور شخصی
5-3-3- الگو بودن
6-3-3- تشکیل جلسه روزانه طبق برنامه با گروه هماهنگی
7-3-3- تشکیل جلسه روزانه طبق برنامه با سرپرست تیم درمان
8-3-3- پیشنهاد در مورد تنبیه و تشویق و ارتقاء و عزل درجه سرپرستان گروهها به رئیس تیم درمان طبق قوانین داخلی
9-3-3- ایجاد هماهنگی در تهیّه وسائل مورد نیاز گروه هماهنگی زیر نظر مسئول امور اداری و خدمات مرکز
10-3-3- سایر وظایف محوله از جانب مسئول مربوطه
11-3-3- لازم است اسم مستعار مدیر و سمت وی بر روی پارچه سفید رنگ نوشته شده و مطابق معمول روی سینه نصب گردد، علاوه بر آن روی بازوی وی باز و بند سفید رنگ بسته شود .
4-3- شرح وظایف سرپرست گروهها
1-4-3- انجام وظیفه زیر نظر مدیر و طبق دستورالعمل
2-4-3- ثبت سیر درمان گروه کاری بصورت هفتگی (فرم شماره 12 (ب))
3-4-3- الگو بودن
4-4-3- انجام امور شخصی
5-4-3- انجام امور اجتماعی محوله در گروه خود
6-4-3- نظارت بر عملکرد گروه کاری تحت نظارت خود و همکاری در مسیر درمان مقیمان طبق دستورالعمل
7-4-3- تهیّه گزارش روزانه از نحوه عملکرد گروه کاری تحت نظارت خود و ارائه آن به مدیر شامل مشکلات ، موانع ، همکاری ، اجرای قانون ، حضور و غیاب و سایر اعمال منطبق بر پیشرفت یا عدم پیشرفت
8-4-3- برگزاری جلسات روزانه طبق برنامه مرکز جهت برنامه ریزی کارها در هر گروه کاری
9-4-3- پیشنهاد ارتقاء و یا تنبیه افراد تحت نظارت خود به گروه هماهنگی و اعمال آن طبق قوانین داخلی
10-4-3- تدارک وسائل مورد نیاز در گروه خود ضمن هماهنگی با مدیر و کارپرداز مرکز
11-4-3- سایر وظایف محوله از جانب مسئول مربوطه
تبصره 1: درخواست وسایل موردنیاز با پیشنهاد سرپرست گروه ، پر کردن فرم شماره 42 و تایید مدیر و مسئول امور اداری و خدمات و ارائه آن به کارپرداز انجام می گیرد .
تبصره 2: سرپرست گروه فرهنگی و ورزشی باید حداقل دارای مدرک تحصیلی دیپلم باشند .
12-4-3- لازم است اسم مستعار و گروه کاری سرپرستان گروهها بعد از نوشتن بر روی کاغذ سفید و قرار دادن در تلقهای مخصوص بر روی سینه آنها نصب گردد .
5-3- شرح وظایف گروه انتظامات
1-5-3- انجام وظیفه زیر نظر سرپرست گروه انتظامات
2-5-3- همکاری با نگهبان مرکز طبق دستورالعمل
3-5-3- برقراری امنیت داخلی مرکز طبق قوانین داخلی
4-5-3- برقراری نظم داخل مرکز طبق قوانین داخلی
5-5-3- نظارت بر اجرای صحیح قوانین و مقرّرات مرکز
6-5-3- ارائه گزارش از مشاهدات و بازدیدهای انجام شده در طی روز به سرپرست گروه انتظامات .
7-5-3- کشیک شب به صورت نوبتی برای حفظ امنیت و ثبت اتفاقات در 24 ساعت
8-5-3- لازم است اسم مستعار ، عنوان شغل و رتبه اعضای گروه انتظامات بعد از نوشتن روی کاغذ سبز و قراردادن در تلقهای مخصوص بر روی سمت راست سینه نصب گردد .
تبصره 1: کسانی که کشیک شب داشته اند می توانند تا قبل از جلسه صبحگاهی در مراسم معمول روزانه شرکت نکنند و در ساعات کاراجتماع استراحت داشته باشند .
تبصره 2: زمان کشیک شب از ساعت خواب تا ساعت بیداری مقیمان است .
تبصره 3: گروه انتظامات روزهای غیرکاری نیز مسئولیت فوق را برعهده دارند .
تبصره 4: لازم است در زمان تشکیل کلاسها و جلسات مراقبت مرکز توسط گروه انتظامات تعطیل نگردد و گروه انتظامات به نوبت در کلاسها شرکت کنند .
6-3- شرح وظایف گروه فرهنگی و ورزشی
1-6-3- انجام وظیفه زیر نظر سرپرست گروه فرهنگی و ورزشی
2-6-3- ثبت فهرست کتب و سایر مکتوبات و حفظ آنها ، امانت دادن و تحویل بموقع کتابها
3-6-3- تهیّه روزنامه و توزیع آنها
4-6-3- انجام امور تکثیر و توزیع جزوات و سایر فرمهای مورد لزوم
تبصره : تکثیر مطالب درخواستی پرسنل مرکز برای امور شخصی و خارج از چهارچوب درمانی توسط مقیمان ممنوع است .
5-6-3- تدارک و نگهداری وسائل معنوی ، ورزشی ، تفریحی مورد نیاز طبق دستورالعمل
6-6-3- تدارک تفریحات و مراسم خاص طبق دستورالعمل
7-6-3- تهیّه گزارش عملکرد روزانه و ارائه آن به سرپرست گروه فرهنگی و ورزشی
8-6-3- داشتن یک برنامه روزانه کاری و نصب آن در اطاق سرپرست گروه و مدیر
تبصره : در مورد امور ورزشی با کارشناس ورزش مرکز هماهنگی شود .
9-6-3- سایر وظایف محوله از جانب مسئول مربوطه
7-3- شرح وظایف گروه ایمنی و نگهداری
1-7-3- انجام وظیفه زیر نظر سرپرست گروه ایمنی و نگهداری
2-7-3- بازرسی روزانه از قسمتهای مختلف مرکز و اطمینان از استفاده صحیح از وسائل و سالم بودن آنها و دادن تذکرهای لازم در قسمتهایی که در حفظ وسائل توجّه کافی نمی شود .
تبصره 1: در روزهای غیر کاری یک نفر از این گروه به صورت کشیک در دسترس مقیمان جهت انجام امور ضروری خواهد بود .
تبصره 2: امور ضروری مواردی هستند که بنا به تشخیص سرپرست گروه ایمنی و نگهداری و سرپرست گروه انتظامات و با مدیر ضروری تشخیص داده می شوند .
3-7-3- اقدام به موقع در تعمیر وسایلی که از قسمتهای مختلف گزارش و درخواست گردیده است. (با تکمیل فرم شماره 43)
4-7-3- اقدام به موقع در تعمیر وسایل مختلف که لازم است به بیرون از مرکز فرستاده شود و پیگیری های مربوط به آن ، زیر نظر سرپرست گروه ایمنی و نگهداری
تبصره : در مورد تعمیر وسائل در خارج از مرکز طبق فرم شماره 43 ابتدا سرپرست گروه به مدیر و سپس مدیر با هماهنگی مسئول امور اداری و خدمات ، درخواست تعمیر را به کارپرداز ارائه میدهد و وظیفه پیگیری به عهده سرپرست گروه ایمنی و نگهداری خواهد بود .
8-3- وظایف گروه آشپزخانه
1-8-3- انجام وظیفه زیر نظر سرپرست گروه آشپزخانه
2-8-3- تهیّه برنامه غذایی با توجّه به امکانات مرکز و تعداد مقیمان ، با هماهنگی آشپز و نصب آن در آشپزخانه ، اطاق سرپرست گروه و اطاق مدیر و سالن غذاخوری
3-8-3- درخواست تهیّه مواد غذایی با هماهنگی آشپز و ارائه آن به سرپرست گروه آشپزخانه
تبصره: درخواست تهیّه مواد غذایی نیز تابع مقرّرات سایر درخواستها می باشد.
4-8-3- همکاری در تهیّه صبحانه ، ناهار و شام تحت نظارت آشپز
5-8-3- مرتب کردن میز غذا ، جمع کردن و شستن ظروف و پذیرایی
9-3- گروه رختشویخانه
1-9-3- انجام وظیفه زیر نظر سرپرست گروه رختشویخانه
2-9-3- جمع آوری لباسها بطور روزانه از خوابگاهها و شستن و خشک کردن آنها و تحویل در مدت حداکثر 24 ساعت
3-9-3- جمع آوری ملحفه ها هفته ای یکبار ترجیحاً روزهای جمعه و شستن و خشک کردن آنها و تحویل در مدت حداکثر 24 ساعت
4-9-3- ضدعفونی لباسها و ملحفه ها هفته ای یکبار
5-9-3- استفاده از دستکش و چکمه در رختشویخانه
6-9-3- رعایت مقرّرات بهداشتی در رختشویخانه طبق قوانین
تبصره 2: جمع آوری و تحویل لباسها ، ملحفه ها ، و پرده ها باید همراه با پر کردن فرم شماره 45 انجام گیرد .
10-3- گروه نظافت
1-10-3- انجام وظیفه زیر نظر سرپرست گروه نظافت
2-10-3- گردگیری داخل ساختمانها ، اطاقها
3-10-3- تمیز کردن شیشه ها
4-10-3- جارو کشیدن و تی کشیدن قسمتهای مختلف مرکز
5-10-3- نظافت سرویسهای بهداشتی
ماده 4- سیر درمان
1-4- مرحله جهت یابی
1-1-4- مقیم پس از پذیرش اولیه و تمایل به شرکت در برنامه های اجتماع درمان مدار وارد این مرحله می گردد.
2-1-4- در اولین روز پذیرش مقیم ، لازم است طی جلسه کوتاهی در مورد جلسات آموزش خانواده برای خانواده و یا سایر افراد مهم توضیح داده شده و زمان و محل آن هماهنگ گردد .
3-1-4- مدت این مرحله دو هفته است .
4-1-4- یکی از اعضای با تجربه تر گروه انتظامات مسئول راهنمایی های اولیه به فرد تازه وارد می باشند که به عنوان راهنما از وی نام برده می شود .
5-1-4- دراولین روز اقامت فرد تازه وارد باید قبل از جلسات صبحگاهی مراجعه نمایند و توسط راهنما لوازم شخصی به وی تحویل داده شود و به اطاقش راهنمایی گردد. در اطاق تخت و کمد هر فرد باید از قبل مشخص گردد و بعد از انتخاب اسم مستعار، نام جدید بر روی آنها نوشته شود .
6-1-4- در اولین جلسه صبحگاهی ، در زمان صحبت در مورد مسائل جمعی ، راهنما فرد تازه وارد را به اعضای خانواده معرفی می کند. وی سپس خود را با نام مستعار معرفی کرده و کمی درباره خود صحبت می کند. (حداکثر 5 دقیقه)
7-1-4- در روز اول راهنما قسمتهای مختلف مرکز را به فرد تازه وارد معرفی می نماید .
8-1-4- راهنما در روز اول باید ، دو دفتر 60 برگ ، دو مداد ، یک خودکار ، یک پاک کن ، یک مدادتراش ، و فرم شماره 9 (مربوط به شرح حال دوران زندگی) را در یک پوشه را به مراجع تحویل دهد .
9-1-4- راهنما باید دفترچه شرح وظایف پرسنل و گروههای کاری را در اختیار مراجع قرار دهد .
10-1-4- در پایان اولین روز مقیم تازه وارد به سرپرست گروه نظافت معرفی و در پائین ترین رده این گروه قرار می گیرد و از روز دوم شروع به انجام وظیفه زیر نظر سرپرست گروه نظافت می نماید .
11-1-4- نحوه ارتقاء مقیم در گروههای کاری طبق قوانین ارتقاء انجام می گیرد .
2-4- مرحله درمان
1-2-4- مقیم در این مرحله موظّف به اجرای کامل قوانین مرکز است .
2-2-4- مدت این مرحله ده هفته است .
3-2-4- نحوه ارتقاء مقیم در گروههای کاری طبق قوانین ارتقاء خواهد بود .
4-2-4- تمرکز عمده در این مرحله برروی مسائلی مانند خودیاری ، مشکلات رفتاری ، عاطفی ، شناختی ، خانوادگی ، تربیتی ، حرفه ای و سوء مصرف مواد است .
5-2-4- در مرحله درمان آموزشهای لازم مطابق با برنامه آموزشی اجرا می گردد .
6-2-4- در مرحله درمان مقیم در جلسات صبحگاهی ، آموزشی- حمایتی ، هم آموزی(سمینار) ، گروههای کاری ، گروههای شناخت رفتاردرمانی و رویارویی ، کلاس های آموزشی و کار درمانی و شناخت وسوسه ، نشستهای عمومی شرکت می نماید .
7-2-4- در این مرحله مقیم موظّف است با کمک سرپرست گروه کاری و درمانگران جهت
3-4- مرحله ترخیص تدریجی
1-3-4- مقیمان پس از طی دوره 12 هفته ای پس از پذیرش اولیه و 10هفته پس از پذیرش نهایی وارد مرحله ترخیص تدریجی می گردد .
2-3-4- ترخیص تدریجی به ترتیبی صورت می گیرد که مجموعاً در طی 6 هفته انجام می شود. دو هفته اول را اصطلاحاً مرحله آمادگی برای ترخیص و یک ماه بعدی ترخیص تدریجی یا ورود مجدّد گفته می شود .
3-3-4- مقیم در طی دوره آمادگی برای ترخیص و ترخیص تدریجی به نحو زیر به مرخصی می رود .
هفته اول : ظهر پنجشنبه تا صبح شنبه
هفته دوم : ظهر چهارشنبه تا صبح شنبه
هفته سوم : ظهر سه شنبه تا صبح شنبه
هفته چهارم : ظهر دوشنبه تا صبح شنبه
هفته پنجم : ظهر یکشنبه تا صبح شنبه
هفته ششم : ظهر شنبه تا صبح شنبه
ماده 5 : قوانین داخلی
1-5- قوانین مربوط به مصرف مواد
1-1-5- مصرف هرگونه دارو ممنوع است مگر با تجویز روانپزشک مرکز یا پزشک درمانگاه و یا بیمارستان طرف قرارداد مرکز
2-1-5- داروی تجویز شده باید تحت نظارت سرپرست گروه کاری یا مسئول رده بالاتر مصرف گردد .
3-1-5- مصرف هرگونه ماده قابل سوءمصرف ممنوع است .
4-1-5- در صورت مصرف هرگونه ماده قابل سوءمصرف (جز در موارد تجویز شده از طرف پزشک و تایید روانپزشک مرکز) شدیدترین مجازات (تبعید) بعد از طرح در جلسه عمومی اعمال می گردد. فرم تبعید (فرم شماره 41) تکمیل شده و در پرونده مقیم تبعید شده درج می شود .
تبصره : لازم است بعد از تبعید فرد ، ارتباط مرکز با وی از طریق سیستم مددکاری حفظ گردد و شیوه ادامه درمان نیز برای وی تعیین گردد .
2-5- قوانین مربوط به نحوه برخورد با دیگران
1-2-5- لازم است همه افراد اعم از اداره کنندگان مرکز تیم درمان ، یاوران ، مدیریت ، گروه هماهنگی و مقیمان مطابق حقوق انسانی با یکدیگر برخورد نمایند، به گونه ای که هتک حرمت دیگران نشود و به آزادی آنها در قالب قواعد مرکز لطمه ای وارد نشود .
2-2-5- هرگونه توهین یا استفاده از کلمات متضمن آن (بصورت کتبی یا شفاهی) توسط اداره کنندگان مرکز ، تیم درمان ، یاوران ، مدیریت و گروه هماهنگی و مقیمان ممنوع است .
3-2-5- هرگونه رفتار متضمن خشونت ممنوع است و با فرد مرتکب مطابق قواعد جدول تنبیه ، عمل خواهد شد، چنانچه خشونت منجر به ضرب و جرح (حتی به خود مراجع- خودزنی) شده باشد (مطابق گزارش گروه انتظامات و تایید مسئول تیم درمان) و نیز هرگونه رفتار جنسی با دیگران منجر به تبعید بعد از طرح در جلسه عمومی خواهد شد. همچنین باید فرم 41 تکمیل شده در پرونده مقیم درج گردد .
4-2-5- افراد در اجتماع می توانند مطابق قواعد تعیین شده در مواقع مشخص و به طرق معلوم اظهار نظر کرده و از نظر خود دفاع نمایند .
3-5- قوانین مرتبط با نظم
1-3-5- افراد مقیم لازم است در تمام جلسات مطابق دستورالعمل ، در ساعتهای تعیین شده شرکت کنند .
2-3-5- لازم است افراد زمان دقیق ورود به جلسه و خروج از آن را رعایت کنند .
3-3-5- افراد بایستی قواعد مربوط به شرکت در جلسات را که برای هر یک از آنها تعریف شده است رعایت کنند .
تبصره 1: در صورتی که مقیم با دلایل کافی نتوانست در برنامه ای شرکت نماید با تایید سرپرست تیم درمان و پر کردن فرم عدم شرکت در برنامه خاص (فرم شماره 31) عدم حضور وی بلامانع است .
تبصره 2: چنانچه مقیم در زمان اقامت به علت ابتلا به بیماری نیاز به معالجه به مدت 15 روز داشته باشد ترخیص خواهد گردید. پذیرش مجدد وی پس از بهبودی با تایید پزشک معالج مبنی بر درمان بیماری امکان پذیر خواهد بود. بدیهی است مراحل پذیرش در مرکز اجتماع درمان مدار باید مجدداً طی گردد و ادامه روند درمانی ، از ابتدای فازی که در آن ترخیص شده است شروع شود .
4-5- قوانین مربوط به نظافت
1-4-5- افراد لازم است به طور روزانه استحمام کنند .
2-4-5- لازم است افراد ظاهر آراسته ، لباس مرتب اطو کردن ، کفش واکس زده ، موی شانه کرده ، بوی مطبوع ، دندان مسواک زده و ناخن کوتاه و تمیز داشته باشند .
3-4-5- در محیط خصوصی افراد باید شرایط نظافت را رعایت کنند ، منظور مرتب بودن تخت و کمد ، وسایر وسائل شخصی و اتاق فرد و تمیز بودن آنها است. شکل مرتب کردن اتاقها ، تختها ، کمدهاو بقیه وسایل شخصی برای همه افراد مشابه هستند .
4-4-5- افراد فقط بایستی در محلهای تعیین شده زباله بریزند .
5-4-5- افراد باید نظافت محیطهای عمومی نظیر سرویسهای بهداشتی و غذاخوری را در هنگام استفاده و پس از آن رعایت کنند .
5-5- قانون استعمال سیگار
1-5-5- کشیدن سیگار فقط در ساعت خاصی مجاز است مثلا بعد از صبحانه- بعد از پذیرایی صبح در ساعت 11:30- بعد از نهار- بعد از کاراجتماع در ساعت 2:45- بعد از پذیرایی بعدازظهر در ساعت 5-4- بعد از جلسه خانگی- بعد از شام در ساعت9-8
2-5-5- خرید و فروش سیگار توسط مقیمان ممنوع است .
تبصره : لازم است کارپرداز مرکز با تنخواهی که در اختیار دارد یک نوع سیگار تهیّه و به انبار مرکز تحویل بدهد. مقیمان 7 سیگار سهمیه روزانه خود را در ساعت 10 صبح از مسئول گروه انتظامات تحویل می گیرند. پول این سیگارها قبلا توسط گروه انتظامات از مقیمان گرفته شده و فرم شماره 39 تکمیل شده است .
6-5- قوانین مربوط به ملاقات
1-6-5- اولین ملاقات بعد از دوره آشنایی خواهد شد .
2-6-5- فقط بستگان درجه یک بیمار حق ملاقات در مرکز را دارند .
تبصره 1: قبل از ملاقات ، ملاقات کننده ها توسط تیم درمان یا یاور آموزش می بینند تا اطلاعات منفی به بیمار ندهند .
تبصره 2: سایر افراد مهم (Significant ) مطابق نظر مددکار نیز می تواند به طور محدود ملاقات داشته باشند.
3-6-5- در زمان ملاقات ، گرفتن هر نوع هدیه ، خوراکی یا اشیاء دیگر به جز عکس و کتاب با تایید تیم درمان ممنوع است .
4-6-5- مدت زمان ملاقات حداکثر 30 دقیقه است .
5-6-5- نحوه انجام ملاقات در مرکز بر اساس ارتقاء فرد و مرحله سیر درمان وی تغییر می یابد. (مثلا ملاقات حضوری بدون نظارت)
6-6-5- برای ملاقات باید فرم ملاقات (فرم شماره 18) طبق دستورالعمل تکمیل و به نگهبان ارائه گردد .
7-6-5- ملاقات در مواقع خاص یا اورژانس با تایید سرپرست گروه کاری ، مدیر ، یاور و سرپرست تیم درمان امکانپذیر است .
تبصره : بین یک تا سه روز پس از ملاقات از تعدادی از مقیمان بصورت تصادفی آزمایش از نظر وجود مواد قابل سوءمصرف به عمل می آید .
7-5- قوانین مربوط به تماس تلفنی
1-7-5- تماس تلفنی با خانواده بعد از مرحله جهت یابی امکان پذیر است .
2-7-5- تماس تلفنی در مرحله درمان اولیه هفته ای یک روز و با نظارت انجام می گیرد .
3-7-5- بعد از مرحله درمان اولیه تماس تلفنی بدون نظارت انجام می گیرد .
4-7-5- مدت زمان مکالمه تلفنی حداکثر 15 دقیقه و میزان آن در هفته مطابق با دستورالعمل سیر درمان است .
5-7-5- زمان پاسخگویی به تلفنهایی که از بیرون می شود یا مکالمه تلفنی از مرکز در ساعات استراحت و تا 11 شب خواهد بود و در زمانهای دیگر ممنوع است .
تبصره : تلفن در ساعات غیرمجاز باید توسط تلفنچی مرکز یادداشت و به سرپرست گروهها اطلاع داده شود .
6-7-5- تلفنهای ضروری (مواردی که مرتبط با سلامت افراد و یا مسائل قانونی است) با نظر مدیر و سرپرست گروه کاری امکان پذیر خواهد بود .
تبصره : جهت تماس تلفنی باید فرم تقاضای ارتباط تلفنی(فرم شماره33 )تکمیل و به تلفنچی مرکز تحویل داده شود .
8-5- قوانین مربوط به خروج از محل
1-8-5- خروج از مرکز جهت ملاقات با خانواده از مرحله ترخیص (ورود مجدد) امکان پذیر است .
2-8-5- خروج مقیم از مرکز در صورت به وجود آمدن مشکلات جسمی ، با پیشنهاد سرپرست گروه ، مدیر و یاور و تایید سرپرست تیم درمان یا رئیس مرکز ، با وسیله نقلیه مرکز ، جهت مداوا به مراکز درمانی طرف قرارداد امکان پذیر است .
3-8-5- خروج مقیم از مرکز در صورت مشکلات خاص برای خانواده درجه یک وی با نظر سرپرست گروه تایید مدیر و سرپرست تیم درمان و پر کردن فرم مرخصی (فرم شماره 32) بلامانع است .
4-8-5- خروج مقیمان از مرکز جهت برنامه های تفریحی جمعی مانعی ندارد .
5-8-5- برای خروج از محل پر کردن فرم خروج (فرم شماره 29) و ارائه آن به نگهبان الزامی است .
تبصره : مقیمانی که از مرکز خارج می شوند بعد از ورود باید بازرسی بدنی گردند و بصورت تصادفی آزمایش از نظر مواد قابل سوءمصرف انجام گیرد .
6-8-5- مقیمانی که از مرکز خارج می شوند موظّف هستند در زمان تعیین شده به مرکز برگردند در صورت عدم رعایت زمان برگشت طبق قوانین تنبیه با وی عمل خواهد شد .
7-8-5- مقیم در صورتی که مایل به ادامه درمان نباشد می تواند با تکمیل فرم انصراف از درمان (فرم شماره 40) مرکز را ترک نماید .
تبصره : فردی که از درمان انصراف داده و با تکمیل فرم انصراف از درمان مرکز را ترک کرده است ، اجازه برگشت به مرکز را ندارد و در صورت تمایل به درمان در مرکز لازم است مراحل پذیرش و درمان را از اول طی نماید .
9-5- قوانین مربوط به نحوه ارتقاء
1-9-5- هر یک از افراد مقیم بر اساس وظیفه کاری که دارند (در مرحله ای از درمان که قرار گرفته اند) عنوان شغلی خواهند داشت که بر حسب نوع آن از نظر اهمیت ، سختی منزلت اجتماعی طبقه بندی می گردد و از رتبه بالا به پایین شماره گذاری می شود ، به این ترتیب فردی که رتبه اول را دارد شغلش بیشترین اهمیت و منزلت اجتماعی را خواهد داشت .
2-9-5- برای هر یک از افراد مقیم در هر روز فرم شماره 16 توسط سرپرست گروه کاری پر شده و در پایان آن روز جمع آن محاسبه می گردد .
تبصره 2: در صورتیکه مقیم شرایط ارتقاء را داشته باشد و در رتبه موردنظر جای خالی وجود نداشته باشد تا خالی شدن جا فرد در رتبه خود باقی خواهد ماند .
تبصره 3: انتقال از یک گروه و قسمت به گروه و قسمت دیگر با تکمیل فرم شماره 30 انجام می گیرد .
10-5- قوانین مربوط به تشویق
1-10-5- چنانچه فرد رفتار مناسب و پسندیده ای داشته باشد می تواند مورد تشویق قرار گیرد .
2-10-5- مراحل و انواع تشویق عبارتند از :
الف : تقدیر کلامی فردی
ب : تقدیر کلامی در جمع اعضای اجتماع
ت : تقدیر کلامی در جمع گروه کاری
ث : تقدیر کتبی و نصب در محل مخصوص در گروه
ج : تقدیر کتبی و نصب در محل مخصوص در اجتماع ( همراه با دلایل)
منابع و ماخذ:
.مقاله دکتر عبدالله حسینی ( استاد دانشگاه آزاد )
روانشناسی فیزیولوژی دکتر کریم خداپناهی
روانشناسی فیزیولوژیک دکتر محمدی
.جزوه دکتر حسین آزاد
• http://www.pezeshk.us/?p=3735
• www,aftab.ir
• www.daneshnameh.roshd.ir
• www.google.com
• – نویفرت (اطلاعات معماری)
• – اقلیم و معماری (مرتضی کسمایی)
• – نقطه خط سطح
• – طرح و عملکرد مرکز ترک اعتیاد (الف. تا دویلر ترجمه در شرکت خانه سازی ایران)
• – عماری فرم فضا و نظم (فرانسیس دی کی چینگ)
1 – سازمان بهزیستی کل کشور (معاونت امور پیشگیری)
—————
————————————————————
—————
————————————————————
2