بررسی وضعیت مدیریت شهری و نهادهای محلی در کشور آلمان


میلاد مبارکی نوین

موضوع:
بررسی وضعیت مدیریت شهری و نهادهای محلی در کشور آلمان

معرفی اجمالی کشور آلمان
کشور آلمان در نیمکره شمالی و در اروپای مرکزی قرار دارد. این کشور مرز با نُه کشور مرز مشترک دارد و از سمت شمال به دریای بالتیک و شمال و کشور دانمارک و از سمت غرب به هلند و فرانسه و از سمت جنوب به سوئیس و اتریش و از سمت شرق به کشور های چک و لهستان محدود است. مساحت این کشور 356974 کیلومتر مربع و از این نظرشصت وششمین کشور جهان قرار دارد.
از لحاظ جغرافیایی می توان این کشور را به سه منطقه تقسیم نمود:
سرزمین پست شمالی
چین خوردگی های میانی
منطقه آلپ
بلندترین نقطه ی این کشور کوه سوگ اشپیتزه با ارتفاع 2962 متر است. در دشت های شمالی این کشور رودهای ادر و نایز جاری می باشد. به جز رود دانوب دیگر رودهای آلمان در شمال کشور جاری بوده که به دریای شمال و بالتیک می ریزند.
وضعیت خاک آن برای کشاورزی مناسب است. قلب صنعتی آلمان در منطقه روهر قرار گرفته است. در این منطقه استخراج سنگ آهن، زغال سنگ و تولید فولاد رواج دارد. سایر مناطق آلمان در اطراف مونیخ و اشتوتگارت می باشند. آلمان پر جمعیت ترین کشور پس از روسیه است همچنین بزرگ ترین قدرت اقتصادی اروپا و پنجمین قدرت اقتصادی جهان بوده است

تبیین وضعیت تغییرات جمعیت شهری در دوره پنجاه ساله
پراکندگی در کشور آلمان بسیار ناهمگون است. حدود یک سوم جمعیت ، 25 میلیون تن در 82 شهر بزرگ زندگی می کنند و5.5 میلیون تن در بخش ها و شهرهایی که میان 2000 تا 10000 تن جمعیت دارند وحدود 6.4 میلیون تن ساکن آبادی هایی با حداکثر 2000 تن سکنه هستند . جمعیت برلین که از زمان اتحاد مجدد کشور به سرعت افزایش یافته در حال حاضر بیش از 4.3 میلیون تن است. در منطقه آزاد صنعتی راین و روهر، جایی که شهرها بدون مرز های مشخصی به هم پیوسته اند، بیش از 11 میلیون تن ساکنند که معادل 1100 تن در هر کیلومتر مربع است. این مناطق پر جمعیت در برابر مناطقی با تراکم جمعیت بسیار کم مانند بخش های بزرگی از مارک – براندنبورگ و مکلن بورگ – فورپومرن قرار دارند. آلمان در مجموع با میانگین تراکم جمعیت 230 تن در هر کیلومتر مربع از جمله پر تراکم ترین کشورهای اروپاست که از ایالت قدیمی در غرب تا مناطقی که قبلاً جمهوری دموکراتیک آلمان نامیده می شدند. تفاوت آشکاری را به نمایش می گذارد.
آلمان با نُه تولد به ازای هر هزار تن جمعیت در سال از جمله کشورهایی است که از پایین ترین میزان زاد و ولد در جهان برخوردار است. مطابق آمار ارائه شده به وسیله ی اداره آمار فدرال آلمان جمعیت این کشور 81471534 تن در سال 2010 بوده است . رشد سالانه جمعیت منهای 0.2 درصد است. از مجموع جمعیت این کشور 74 درصد در نقاط شهری و 26 درصد در نقاط روستایی ساکن هستند. آهنگ رشد متفاوت جمعیت، ویژگی غالب و حاکم بر جمعیت شهری این کشور قلمداد می شود.

نمودار زیر تغییرات پنج دهه جمعیت شهری کشور آلمان را نشان می دهد.

وضعیت تقسیمات کشوری و مدیریت سرزمین
جمهوری فدرال آلمان از 16 ایالت تشکیل شده است. هر ایالت از یک قانون اساسی، یک مجلس و یک هیئت دولت مرکب از نخست وزیر و وزیران برخوردار است. در آلمان ایالت ها و حکومت مرکزی از هم جدا نیستند بلکه با یکدیگر همکاری می کنند.
اختیارات قانون گذاری ایالتی وسیع نیستند و به مسائل فرهنگی، آموزشی و پلیسی محدود می شوند. امور مربوط به سیاست خارجی مختص حکومت فدرال است. ایالت ها در وضع مالیات و کسب درآمد دارای اختیاراتی هستند بیش از نیمی از هزینه های محلی به وسیله خود ایالت ها تامین می شود. زیرا آنان سهمشان را از مالیات بر درآمد و ارزش افزوده وصول می کنند و فقط یک چهارم از درآمدشان را از حکومت فدرال دریافت می کنند.
اداره امور آلمان به عهده حکومت مرکزی و ایالت هاست حکومت مرکزی مرکب از صدراعظم، 15 وزارتخانه فدرال و چند سازمان وابسته به دولت است. جکومت ایالت ها به وسیله مجلس ایالتی انتخاب می شوند. استقلال عمل این حکومت در تنظیم برنامه های سیاسی و اداری ایالت مربوطه است. در سه ایالت برلین ، هامبورگ و برمن وظایف نخست وزیر را شهردار انجام می دهد و وزیران هم سناتور هستند. به عبارت دیگر مجلس محلی این سه ایالت مجلس سنا نام دارد و رئیس سنا همان شهردار است

ایالت های
آلمان
نیدرزاکسن ( ساکسونی سفلی )
نوردراین – وستفالن
زاکسن
زارلاند
اشلسویگ – هولشتاین
بایرن
براند نبورگ
راینلاند – فالتز
مکلنبورگ – فورپومرن
تورینگن
هامبورگ
زاکسن – آن هالت
برمن
هسن
بادن – وورتمبرگ
برلین

جمهوری فدرال آلمان
متفقین غربی
نتیجه ی
قانون اساسی در آلمان
رئیس جمهور

صدر اعظم
وظیفه
نقش
در راس دولت
نمادین
وظیفه
رئیس حکومت
تعیین کننده سیاست های حکومتی
نقش
بررسی ساختار و ماهیت نظام سیاسی بررسی ساختار و ماهیت نظام سیاسی

سرچشمه قدرت دولت از ملت است
این قدرت از طریق
انتخابات

اخذ رای
اعمال می شود
اخذ رای به وسیله ارگانهای
قوه مجریه
قوه قضائیه
قوه مقننه
کشور آلمان به صورت فدرال اداره می شود
حکومت فدرال نهاد اجرایی و قوه مجریه
دادگاه قانون اساسی فدرال
حکومت فدرال
رئیس جمهور فدرال
مجلس فدرال
مجلس شورای فدرال
اعمال می شود

قوه مجریه آلمان حکومت فدرال است
بر اساس ماده 62 قانون اساسی حکومت فدرال متشکل از
صدراعظم فدرال
وزیران 5 ایالت
که

بر طبق ماده 65 قانون اساسی ، صدراعظم تعیین کننده سیاست عمومی کشور است و نسبت به حسن جریان اداره امور آلمان مسئولیت دارد. در چهارچوب این سیاست هر یک از وزیران نیز در تعیین خط مشی امور در حیطه وزارتخانه خود مسئول می باشند
بر اساس ماده 64 قانون اساسی:
صدر اعظم وزیران را پیش نهاد می کند و رئیس جمهور آنها رابه این مقام مصوب می کند
قوه مجریه
صدراعظم را مجلس فدرال انتخاب می کند و رئیس جمهور وی را به این سمت منصوب می نماید؛ ولی در عمل صدراعظم با رای دوم مردم در انتخابات سراسری برگزیده می شود و او کاندیدای حزبی است که بیشترین آرا را به دست آورده است.بنابراین انتخاب صدراعظم به وسیله مجلس فدرال یک اقدام صوری است.
و

قوه مقننه
پارلمان آلمان مرکب از دو مجلس است:
مجلس فدرال
مجلس شورای فدرال

مجلس فدرال
مجلس فدرال
به نمایندگی از طرف ملت فانون گذاری می کند
به موجب ماده 38 و 48 بالاترین نهاد سازنده اراده سیاسی کشور است
. تعداد 672 نماینده دارد که برای چهار سال در انتخابات عمومی با رای مردم برگزیده می شوند
وظایف مجلس فدرال آلمان
قانون گذاری
2. بوندستاگ تعیین صدراعظم است
3. مهار قدرت دولت و نظارت بر کار حکومت
4. تصویب بودجه عمومی سالانه

مجلس شورای فدرال
قوانین مصوّبه مجلس فدرال به اجرا در نمی آیند مگر آنکه به تصویب مجلس شورای فدرال نیز برسند.
مجلس شورای فدرال
مجلس نمایده ایالت آلمان
مراقب است تا در امر قانون گذاری منافع ایالت ها محفوظ بماند
نکات
هر ایالت نسبت به جمعیت آن سه تا شش عضو در مجلس شورای فدرال دارد.

جایگاه حکومت های محلی و مدیریت شهری در قانون اساسی کشور
در تاریخ 23 می 1949 به تصویب رسید
پس از وحدت دو آلمان از 3 اکتبر 1990 در قلمرو آلمان شرقی سابق نیز به اجرا درآمد
شامل یک مقدمه و 146 ماده است
رابطه
حقوق اساسی مردم ، رابطه حکومت فدرال و ایالت و حدود صلاحیت هر یک، قوای سه گانه، امور مالی و گمرکی و تابعیت معلوم شده است
نکته
قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان
در آلمان قانون اساسی ،را قانون پایه می نامند
حکومت دموکراسی
عدالت و امنیت اجتماعی
دولت فدرال
حاکمیت با ملت و قدرت ناشی از اراده ملت از طریق اصل نمایندگی است
سطوح حکومت
شامل
حکومت مرکزی

ایالت ها
می باشد
ویژگی

قلمرو قدرت دولت مرکزی
دولت مرکزی و دولت های ایالتی تقسیم شده است
قدرت دولتی در آلمان میان
بر این اساس

بر این اساس دولت مرکزی از قدرت قانون گذاری و اجرایی محدودی برخوردار است
نکته
دولت های محلی نیز می توانند سطوح اداری پایین تری را تعریف کنند و مسئولیت های خود را به آنها واگذار نمایند.

قلمرو قدرت دولت محلی
حوزه های عمده دولت محلی
شهرداری های بزرگ که به صورت مستقل عمل می کنند
انجمن شهرداری ها که عهده دار تمامی وظایف دولت ایالتی در سطح محلی است.
شهرداری های کوچک که طبق قانون عضو انجمن شهرداران هستند

نظام برنامه ریزی شهری
ساختار حکومت و قدرت در آلمان در فرایند برنامه ریزی دارای نقش ها و وظایف مشخص می باشد. در قلمرو قدرت مرکزی معمولاً طرح های کلان برای توسعه زیرساخت ها و جهت گیری کلان توسعه برای تهیه طرح های پایین دست تهیه می شود. شهرستان ها در میان ساختار ایالتی و دولت های محلی قرار دارند. این سطح اختیار برنامه ریزی و سیاست گذاری مستقلی برای خود ندارند؛ اما نقش هماهنگ کننده میان طرح های شهری محلی با طرح های کلان تر را به عهده دارند.
در سطح دولت محلی ( شهرداری ها ) دوگونه طرح فضایی وجود دارد:
طرح کاربری زمین که الگوی موجود کاربری زمین را در سراسر قلمرو یک شهرداری نشان می دهد و برنامه های اصلاحی شهرداری را برای آینده مشخص می کند.
طرح ساخت و ساز که در قالب یک یا چند طرح برای تمام یا بخشی از مناطق ، ساخت و ساز در داخل قلمرو و شهر را برای قطعات زمین مشخص می کند.

دو اصل اساسی در برنامه ریزی در کشور آلمان همواره مدنظر قرار می گیرند: یکی اصل برنامه ریزی چهارچوبی است که بر پایه این اصل دولت فدارال تنها در حد تصویب اصول کلی و راهنمای عمل برای دولت های ایالتی قانون گذاری می نماید. نقش دولت های محلی در تحقق این اصل ارائه اطلاعات دقیق و صحیح از وضعیت خود به دولت فدرال است؛ اصل دیگر فرایند همکاری عمومی است که تمامی طرح های زیردست باید اصول و اهداف طرح های بالا دست را در نظر بگیرند و متقابلاً طرح های زیر دست را مورد توجه قرار دهند.
نظام برنامه ریزی شهری

نظام مدیریت شهری : الگو و مدل های حاکم
جایگاه شهرداری در نظام حکومتی
شهرداری در آلمان به عنوان حکومت های محلی از استقلال برخوردارند؛ اما حکومت مرکزی می تواند در تمامی زمینه ها با پدید آوردن تغییرات قانونی، آزادی تصمیم گیری حکومت محلی را محدود کند. لازم به ذکر است که 25 درصد درآمد شهرداری از سوی دولت تامین می شود .

نظام مدیریت شهری : الگو و مدل های حاکم
تقسیمات شهرداری
در آلمان مدل اداره امور محلی دو مرحله ای است و شامل بخش و شهرداری می گردد. در حال حاضر در آلمان 237 بخش، 87 شهرداری با جمعیت بیش از صد هزار تن که رابطه ای با بخش ندارد و 8402 شهرداری که داخل سیستم بخش قرار دارند، با حفظ شخصیت حقوقی و حقوق قانونی خود، در مقیاس وسیع در چهارچوب قانون به همکاری و همیاری می پردازند. طبق قانون اساسی تمام شهرداری هایی که در سیستم بخش قرار دارند ، در تصمیم گیری و به اجرا درآوردن تصمیم های مربوط به خدمات محلی مسئول هستند. در صورتی که به خاطر کوچکی ابعاد منطقه و محدودیت های مالی و حتی در صورت کمک های شهرداری های همسایه، باز هم شهرداری مربوطه نتواند خدمات شهری را به طرز مطلوب انجام دهد، اداره محلی بخش می تواند این وظایف را به عهده گیرد شهرداری های همسایه می توانند در مواردی که تنها مربوطه به آنها می شود با همدیگر و موسسه های خصوصی نیز همکاری کنند.

نظام مدیریت شهری : الگو و مدل های حاکم
الگوی آلمانی مدیریت دولتی نوین در شهرداری ها
شهرداری ها و شورای شهر به عنوان نهادهای مدنی منتخب مردم کانون اصلی حکومت محلی در آلمان هستند. آلمان دارای یک نظام فدرال و متشکل از سه سطح دولت مرکزی، حکومت ایالتی یا لندر و حکومت محلی می باشد و در سطح محلی و شهرستان، شهرداران و اعضای شورای شهر مستقیماً به وسیله مردم انتخاب می شوند و از درجه صلاحیت و اختیارات زیادی در رهبری اجرایی و سیاسی جامعه محلی برخوردار هستند. شهرداری ها به عنوان واحدهای خود گردان محلی هدایت و اداره می شوند و سیاست ها و خط مشی های شهری در سطح با نفوذ عوامل و بازیگران محلی رقم می خورد. بررسی های تطبیقی نشان می دهد که الگوی خود گرایی محلی در آلمان، قوی ترین نوع حکومت محلی از لحاظ سیاسی و کارکردی است زیرا صلاحیت مقامات محلی در تجدید نظر ساز و کارهای عرضه خدمات محلی، زیاد است.
الگوی مدیریت دولتی نوین در سراسر شهرداری های آلمان کاربرد گسترده ای یافته است. مبتکر اندیشه ها و الگوی مدیریت دولتی نوین در آلمانکه با عنوان مدل مدیریت یا راهبری نوین ثبت شده، گراهاد بانر است که الگوی تحول اداری ایشان از شهرت بالایی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی برخوردار است. بانر معتقد است محور اصلی مدیریت گرایی نوین، تجدید ساختار اداره امور محلی به منظور دستیابی به اهداف، ارتقای کیفیت خدمات، کارایی و اثر بخشی است.

ارزش های حکومتی در عرصه حکومت های محلی آلمان در قلب الگوی راهبری نوین که به وسیله ی کارگزارن ساخته و پرداخته شده عبارتند از :رهبری سیاسی و اجرایی جامعه محلی از سوی شورا ها و شهر داران منتخب مردم، استفاده از ساختار های شرکت مرکزی صاحب سهم و واگذاری وظایف تصدیگری و غیرکلیدی به سازمان ها و شرکت های خصوصی طرف قرار داد با شهرداری ها. ریچارد کریستوف ضمن تبیین این الگو در نمودار زیر روابط متقابل میان گروه های ذی نفع را در الگوی مدیریت نوین محلی به شرح زیر توضیح داده است:
روابط شهروندان و بازار
روابط سیاست – بازار
روابط شهرداری – بازار
روابط سیاست و اداره
رابطه شهروندان و مقامات محلی
روابط شهروندان و ستاد اجرایی

تجدید ساختار مدیریت شهری و استفاده از سازو کارهای بخش خصوصی در عرضه خدمات شهری، تاکید بر عمکرد، اصلاح رویه های مالی، هزینه ای و بودجه ریزی و جهت گیری نظام پرداخت ها متناسب با عملکرد کارکنان از دستاورد های مطلوب اجرای مدیریت دولتی نوین در سراسر شهرداری های آلمان است.
درنسخه سوم اصلاح شده راهبری نوین در آلمان، ارزش های اقتصادی و درون سازمانی با ارزش های اجتماعی عجین شده و تعامل و همکاری بازیگران بخش خصوصی، جامعه مدنی و سازمان های دولتی مبنا قرار گرفته است. جهت گیری الگوی مدیریت نوین در آلمان از سال های 2000 به بعد از مشتری گرایی به ایفای رهبری جامعه محلی به وسیله مقامات محلی تغییر یافته است. مدیران محلی باید حلقه های ارتباطی حکومت محلی را با شهروندان را شناسایی کنند وتعامل حکومت محلی را با شهروندان توسعه بخشند.

سیاست و خط مشی ها
( تدوین سیاست های شهری)
ارزش های درون و برون سازمان
اداره امور محلی
( اجرا)
شهروندان
روابط میان گروه های فعال در عرصه ی محلی در الگوی مدیریت نوین

ساختار نهاد های محلی
از آنجایی که نظام حکومتی آلمان یک نظام فدرال است هر یک از ایالت ها اجازه دارند تا مدل متناسب با تاریخ و ویژگی ها و اهداف خود را انتخاب و به اجرا گذارند. محتوای مدل مورد استفاده در ایالت ها بستگی دارد به نسبتی که میان قوه اجرایی و مقام قانون گذاری محلی برقرار می شود. گاه این نسبت به نفع قوه مجریه شهر یعنی شهردار است و گاه به نفع قوه مققننه شهر یعنی شورا . افزون بر آن تجزبه هایی نیز وجود دارد که قدرت هر یک از این دو را با تشکیل کمیته اجرایی منتخب تعدیل می کنند . در سیستم مدیریت شهری آلمان سه مدل در شیوه کار و قدرت و اختیارات شهرداران وجود دارد.مدل شهردار – شورا، مدل اداره شهر به وسیله کمیسیونرها، مدل اداره شهر به وسیله مدیر، هر سه مدل با تفاوت هایی در آلمان نیز وجود دارند.
پست شهردار عملا یک پست تشریفاتی است؛ولی در عین حال ناظر بر امور شهر است.مدت ماموریت مدیران شهر ممکن است شش،هشت یا حتی 12 سال باشد که نسبت به مدت ماموریت مدیران آمریکایی طولانی تر است.این مدل در آلمان بیشتر معمول است و از مدل آمریکایی مشابه خود اقتباس شده است.در این سیستم چون شهردار مستقیما منتخب مردم نیست بیشتر خود را مسئول سیاست مداران میداند تا مردم.در آلمان مدت ماموریت شهردار ممکن است تا 12 سال به درازا بکشد و به همین دلیل نگرانی و دغدغه ای برای انتخاب مجدد ندارد و از این نظر خود را دست کم به صورت مستقیم پاسخگوی مردم نمیداند.
در جمهوری فدرال آلمان شوراهای محلی به عنوان پایه های نظام اجتماعی ردم سالار محسوب میشود.در این کشورها همانند سایر کشورهای اروپایی،انتخابات عمومی در فواصل معین برای انتخاب اعضای شوراهای محلی برگزار میشود.در آلمان تلاش شده تا این شیوه مردم سالاری اداره امور،سطحی فراتر از وضعیت عمومی آن پیدا کند و زمینه های مشارکت شهروندان در اداره امور شهر گسترش بیشتری نسبت به آنچه وجود است داشته باشد،از این رو تلاش شده تا از راه ها و شیوه های گوناگونی مانند مشارکت شهروندان و اداره مشارکتی شهروندان برای دستیابی به این هدف استفاده شود.در برخی شهرها ابزار جلب مشارکت مردمی در سطح ادارات محلی به شکل آگاهانه به کار گرفته شده و برخی دیگر نیز این ابزارها را با استفاده از اهرم قانون به شکل اجباری در آورده اند.

وظایف و اختیارات شهرداری ها و نهادهای محلی
وظایف دولت مرکزی
وظایف شهرداری
وظایف حاکمیتی
وظایف خدماتی
تصدیگری

وظایف و اختیارات شهرداری ها و نهادهای محلی
مطابق قانون اساسی آلمان میان حکومت مرکزی و ایالت ها و شهرداری ها وظایف ملی و محلی تعریف و تفکیک شده است.بر این اساس وظایف حاکمیتی در قدرت دولت مرکزی است و وظایف خدماتی و تصدیگری رابیشتر شهرداری ها در سطح محلی ارئه میکنند.((در تقسیم وظایف میان مرکز و ایالات و شهرداری ها رشته محکمی از همکاری و اتحاد عمل وجود دارد که سبب حسن اجرای سیاست روز مره دولت آلمان میگردد.تمام قوانین فدرال از سوی ایالت ها با مسئولیت خودشان اجرا میشود.به این معنا که حکومت ایالتی میتواند در زمینه برخی وظایف مانند کمک های اجتماعی و امور زیست محیطی به شیوه های مخصوص خود تصمیم بگیرد.برخی از امور نیز از سوی مرکز به ایالت ها واگذار میشود که مخارج آن را دولت مرکزی به ایالت ها میپردازد؛مانند اداره بزرگراه ها ،فرودگاه ها و…بنابراین حکومت مرکزی و ایالت در یک خط اداری قرار میگیرند و با هم همکاری نزدیک دارند.))

روابط دولت مرکزی و شهرداری ها
وظایف حکومت فدرال
وظایف ایالت ها
وظایف مشترک
تامین حقوق افراد
تصویب قوانین
ایجاد امنیت داخلی
برقراری روابط خارجی
وظایف آموزشی
وظایف فرهنگی
وظایف دادگستری
حفظ سلامت مردم
کنترل آلودگی محیط زیست

روابط دولت مرکزی و شهرداری ها
قانون اساسی حدود تکالیف و وظایف حکومت فدرال و ایالات را معلوم نموده است.تامین حقوق افراد،تصویب قوانین و ایجاد امنیت داخلی، بر قراری روابط خارجی با حکومت فدرال است.همچنین اختیار انجام وظایف دولت در زمینه آموزشی و فرهنگی و دادگستری به ایالت ها داده شده است. برخی وظایف مانند حفظ سلامت مردم و آلودگی محیط زیست بین مرکز و ایالت ها تقسیم شده است.
به طور کلی در سیستم مدیریت شهری کشورهای اروپایی شباهت های بسیاری وجود دارد.

نحوه ی تامین منابع مالی و در آمد شهرداری ها
حکومت مرکزی و ایالت ها در زمینه تقسیم امور مالی و کسب درآمد باهم رقابت میکنند.از آنجا که برخی ایالت ها ثروتمند و برخی دیگر دارای منابع درآمدی کمی میباشند،حکومت مرکزی وضع مالی هر ایالت را در نظر میگیرد و در صورت ضعف بنیه مالی به آنها کمک میکند.برخی از امور مالی و مساعدت های درآمدی و اعتباری به اقشار مردم نیز از طریق ایالت ها صورت میگیرد.
کشور آلمان به عنوان کشوری توسعه یافته دارای 16هزار شهرداری است که مخارج آنها به روش های گوناگونی تامین میشود؛ 9/26 درصد از مخارج صرف شده میان سطوح مختلف دولت به شهرداری ها باز میگردد.این امر گواهی بر اهمیت شهرداری ها در ساختار این کشور است.88 درصد از کارکنان بخش عمومی را هم نیروی به کار گرفته شده در شهرداری ها تشکیل میدهند،به این دلیل که بیشتر فعالیت های اجرایی را که دولت ها موظف به انجام آن هستند ،شهرداری ها انجام میدهند.بودجه های نهادها و حکومت های محلی از دو بخش جاری سرمایه ای تشکیل میشوند.محل تامین بودجه های جاری ،درآمدهای جاری و محل تامین بودجه سرمایه ای ،درآمدهای سرمایه ای هستند که از محل کمک های بلاعوض سرمایه گذاری از جانب دولت و عواید حاصل از فروش تامین شده است.درآمدهای مالیاتی نیز منبع درآمدی برای شهرداری ها هستند.درآمد شهرداری ها از کمک های بلاعوض،فروش خدمات،استقراض،تسهیلات بانکی و در مواردی از منابع دیگر تامین میشود.

نظام مدیریت شهری برلین
برلین به عنوان پایتخت کشور آلمان و یکی از 16 ایالات آلمان با جمعیت 3471756 تن،بزرگترین شهر آلمان با مساحت 85/891 کیلومتر مربع است.این شهر از لحاظ جمعیت در مقام دوم در آلمان و هفتمین در کشورهای اتحادیه اروپا و در شمال شرقی آلمان واقع است.این شهر در مرکز منطقه برلین – براندنبورگ شهری است که ساکنان آن از 190 کشور مختلف میباشند.
یک سوم از مساحت این شهر را جنگل،پارک،باغ،رودخانه و دریاچه تشکیل داده است.
اقتصاد آن مبتنی بر طیف متنوعی از صنایع خلاق،شرکت های رسانه ای و سالن های کنفرانس بین المللی است.همچنین به عنوان مرکز قاره برای حمل و نقل هوایی و ریلی ، خدمات رسانی میکند.

وظایف
شهرداری های
آلمان
تامین آب مصرفی ، برق و گاز
جمع آوری زباله
سیستم فاضلاب
ساخت خیابان،پل و کانال
اداره باغچه ها، پارک و گورستان
برنامه های عمرانی
امور ورزش
کمک های اجتماعی
کمک به جوانان
اداره بیمارستان
خدمات بهداشتی
حمل ونقل مسافر
امنیت و نظم اجتماعی
خدمات آتش نشانی
امور مدرسه ها
امور اقتصادی
اداره تئاترها، اپرها و موزه ها

پا
یا
ن