دانشکده هنر – گروه مهندسی شهرسازی
عنوان پروِژه :
بررسی شخصیت روانشناسی انسان ( بالغ – والد –کودک )
عنوان درس : روانشناسی محیطی
استاد محترم : مهندس موسوی
دانشجویان : محدثه توبک – زهرا عیدی
در نظریه تحیلی عاملی”اریک برن” شخصیت هر فردی از 3بخش تشکیل شده است ،ولی در هرفردی یکی از این بخشها غالب هست ، لذا بیشتر کارهای فردی از بخش غالب سرچشمه می گیرد.
طبق نظر او رفتارها ، افکار ، احساسات و عواطف مختلف انسان از بخش های مختلف شخصیت وی سرچشمه می گیرد.
اجزاء شخصیت انسان:
حالت من کودک child ego stage
این بخش شخصیت بدون هیچ تدبر ، فکر یا بررسی جوانب ، فقط با احساسات و لذات سرو کار دارد . پیوسته به دنبال لذت جویی و دفع درد و رنج است.
مثلا کسی که نتیجه خوبی در کارش می گیرد با یک لبخند درخشان پاسخ می دهد.
کودک به چند قسمت از قبیل طبیعی، منزوی، تربیت شده و پرخاشگر تقسیم میشود.
وقتی کود ک د رون ما متنفر، عاشق، بازیگوش و خود انگیخته است، به آن کود ک طبیعی یا شازد ه کوچولو می گویند .
وقتی که متفکر و خلاق و خیال پرد از است، به او کود ک شهود گرا یا پروفسور کوچولو می گویند .
وقتی هم ترسو، گناهکار یا خجول است، به او کود ک سر به راه یا قورباغه می گویند .
سه خاصیت کلی :
هرگز از لذت جویی سیر نمی شود.
آینده را نمی بیند.
خواسته اش را به تاخیر نمی اندازد.
احساسات منفی ، خلاقیت ، کنجکاوی ، علاقه به دانستن ، اصرار به تجربه کردن و احساس کردن از جمله خصوصیات حالت من کودک است.
این بخش از شخصیت فرد را وا می دارد که :
هر چیزی را شخصا خودش تجربه کند.
اصلا خویشتن دار نیست .
به عواقب احتمالی رفتارش توجهی ندارد.
حالت من والــد parent ego stage
در سالهای اولیه کودکی ( مخصوصا 5 سال اول ) ، باید و نباید های زیادی از طرف والدین به کودکان تحمیل شده یا یاد داده می شود.
این مجموعه عظیم از وقایع خارجی و تحمیلی غیر قابل سئوال در حالت من والد کودک ثبت می گردد و در آینده بخشی از شخصیت فرد را تشکیل می دهد.
وقتی فردی بدون توجه به احساسات و عواطف، یا بدون توجه به تعقل و منطق به امری مبادرت می کند و یا صحبت می کند و یا دیگران را مجبور به انجام چنین اموری می نماید از این بخش شخصیت خود استفاده می کند.
به آدم سخت میگیرد و گیر میدهد
از فرد و تصمیماتش حمایت کرده و او را نوازش می کند.
حالت من بالــغ adult ego stage
مجموعه ای از احساسات، نگرشها و طرحهای رفتاری خود مختار و مستقل و واقع گراست که فرد را با واقعیتهای موجود تطبیق و هماهنگی می دهد و رفتار هایی که بصورت مکانی و زمانی است را شامل میشود .
مثلا اگر ما در حال، رانندگی قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت میکنیم یعنی شرایط زمان و مکان را دریافت و بر اساس آن تصمیم به درست رانندگی کردن گرفته ایم.
– تجزیه و تحلیل می کند.
– آینده نگری می کند.
– میان احساسات و تعقل فرد تعادل برقرار می کند.
– احتمالاتی را که برای حل و فصل موثر دنیای خارج ضروری هست محاسبه می کند.
– فعالیتهای دو بخش قبلی (کودک و والد )را تنظیم می کند و واسطه عینی شدن میان آنهاست.
این بخش شخصیت 3 خاصیت کلی:
در واقع شخصیت کامل انسانی ، شخصیتی هست که 3 بخش فوق ( کودک – والد – بالغ ) توام به صورت متعادل در آن حضور داشته باشد. لیکن رئیس بخش بالغ باشد و با روشنفکری در جای خود به کودک و در جای خود به والد اهمیت دهدو شخصیت را با تجزیه وتحلیل متعادل نگه دارد.
کودک، والد و بالغ در روابط اجتماعی
به اعتقاد اریک برن وقتی که ۲ تا آدم روبروی هم قرار می گیرند انگار ۲ شخصیت ۳ بخشی روبروی هم قرار گرفته اند.
بطور کلی شش رابطه بین حالات نفسانی دو نفر وجود دارد که عبارتند از رابطه:
کودک-کودک،
کودک- والد،
کودک- بالغ،
والد- والد،
والد- بالغ
بالغ- بالغ
وقتی که شما دارید با دوستان آب بازی می کنید .
وقتی شروع به تعریف جوک و اس ام اس خواندن برای همدیگر میکنید.
وقتی باهم شوخی می کنید.
کودک-کودک:
وارد یک رابطه کودک-کودک می شوید
در این رابطه یک طرف نقش پدر و مادر را بازی میکند و نفر دیگر در لاک کودکی اش می رود.
کودک – والد:
جنبه ها:
جنبه سختگیر:
جنبه حمایتگر:
بدترین حالت ( و متاسفانه رایجترینش ) والد مدام امر و نهی می کند و کودک، بخش سازگارش میگوید : چشم چشم شما درست می فرمائید .
اگر والد جنبه حمایتگرش را وارد کند و کودک طرف مقابل خودش را لوس کند،
در این حالت چیزی شکل میگیرد که اریک برن نامش را نوازش گذاشته است و معتقد است که همه ما آدمها به نوازش کردن و نوازش شدن احتیاج داریم.
یک طرف رابطه با منطقش حرف میزند و می خواهد تصمیمات منطقی بگیرد اما طرف مقابل مدام می خواهد قضیه را عاطفی کند و با گریه کردن و لوس بازی و ناز کشیدن بازی را به نفع خودش تمام کند .
مثلا تصور کنید که شوهر دارد یک قضیه را برای زنش توضیح می دهد و از او می خواهد که در این راه کمکش کند اما یک دفعه زن زیر گریه می زند و میگوید که تو اصلا به فکر من نیستی و به من توجه نمیکنی.
کودک – بالغ :
هر دو طرف می خواهند ژست یک بزرگسال چیز فهم را بگیریم اگر والد در نقش حمایت کننده باشد.
والد- والد:
اما اگر والد، کنترل کننده و انتقادگر باشد تا دعوا شروع می شود می خواهد حرفهای خودش را به کرسی بنشاند.
مثلا صحبت کردن در مورد آب و هوا و تایید همدیگر.
وقتی یک طرف با منطق رفتار می کند و یا حرف میزند اما طرف مقابل شروع به انتقادهای سختگیرانه ، خندیدن و مسخره کردن میکند.
والد – بالغ:
مثل سخنرانی یک نفر در یک جمع و ناگهان فردی از وسط جمع شروع به انتقاد و مسخره کردن میکند.
در این رابطه هر دو طرف منطقی هستیم و همه چیز مطابق منطق پیش می رود و عاطفه دخالتی در رابطه ندارد .
بالغ – بالغ:
مثلا وقتی با یک استاد در رابطه با یک موضوع درسی صحبت میکنیم
هر یک از سرنخهای زیر نشان دهنده یکی از بخشهای سه گانه شخصیت است:
جزء کودک
الف ) سرنخهای کلامی :
کاشکی
دلم می خواد
نمی دونم
می خوام
به من چه
شاید وقتی که… (بزرگتر شدم ، قبول شدم ، مدر ک گرفتم )
نگاه کن چه کار کردم … گزارشم را ببین ، ماشینم را ببین ، لباسم را ببین ، کارم رو ببیین و…
صفات تفصیلی (مثل بهتر ، بهترین ، بزرگتر ، بزرگترین…..
ب ) سرنخهای جسمانی:
غش غش خندیدن
شعف
چشم پائین انداختن
کج خلقی
جیغ
ناله
چشم گرداندن
شانه بالا انداختن
لج کردن
قهر کردن
سر به سر گذاشتن
مثالی در زیر که همه سرنخهای کلامی از جزء کودک شخصیت ناشی می شود:
” کاش پارسال این زمین را خریده بودم داشتم .
دلم می خواد بهترین فرزند را داشته باشم
نمی دونم چطور باید حرفهایم را به بعضی ها بفهمانم.
جزء والد:
الف ) سرنخهای کلامی :
دیگه نمی تونم
جونم به لب رسیده
گوش کن ، همیشه هم یادت باشه
قیودی مثل : هرگز ، همیشه ، هیچ وقت
آخه چند دفعه بهت بگم
بیشتر کلمات تنبیه کننده یا تشویق کننده استفاده می کنند مثل : بی شعور ، مسخره ، بد ، نفرت انگیز ، وحشتناک ، تنبل ، مزخرف ، بی خود ، طفلک ، جرات نمی کنه ، خوشگل ، عیب نداره ، باز دیگه چه شد ، بازم و کلمه های باید و مجبور است.
ب )سر نخهای جسمانی :
اخمها و چین های پیشانی
سر تکان دادن
نگاه ترس آور
انگشت روی لبها نهادن
آه کشیدن
لبهای در هم فشرده
انگشت سبابه که اشاره می کند.
.افراد جدی ، خشک ، کاری و غیر قابل انعطاف هستند. آنها محکم حرف می زنند و کمتر اهل مشورت هستند. گویا همیشه حق همان است که از دهان آنها در می آید و در این مسئله حتی تردید هم نمی کنند ، چه برسد به اینکه بخواهند مشورت دیگران را قبول کنند.
. بر خلاف دسته اول (کسانی که جزء کودک شخصیت بر آنها حاکم است)، این افراد به جای لذت طلبی ، فقط به دنبال واقع نگری ، آینده نگری و سخت کوشی هستند.
زندگی تک بعدی آنها ، اگر چه بر خلاف گروه اول است ولی چون تک بعدی هست رضایت خودشان و دیگران را به همراه ندارد و آرامش آنها مخدوش است.
سرنخهای جزء بالغ شخصیت:
کلماتی که نشان دهند تجزیه و تحلیل و بررسی هست. مثل :
چرا ؟ چه ؟ کجا ؟ کی ؟ چطور ؟ چقدر ؟ از چه طریق ؟
استفاده از قیودی مثل : تا حدی ، احتمالا
کلماتی که انعطاف فرد را نشان می دهد: به نظر من ، من فکر می کنم.
کلماتی که نشان دهنده تامل و صبر است؟ تا فردا بررسی می کنم . صبر کنم بیشتر ارزیابی کنم
یکی از موارد مورد توجه روا نشناسان، مقوله شخصیت انسان است و به زعم بسیاری از آ نها، محیط مهم ترین عاملی است که در شخصیت موثر می افتد.
لذا در صحبت از محیط، ناگزیر باید علاوه بر انسان موثر، انسان متاثر را نیز در نظر داشت. به عبارت دیگر، انسان و محیط در رابطه تعاملی تاثیر و تاثر قرار دارند.
در نظام تحلیل شخصیت و بررسی عوامل موثر در منش آن، مجموعه عوامل گوناگونی که هر یک برخاسته از نگرش ویژه ای به نوع تاثیرپذیری شخصیت می باشند، در نظر گرفته می شوند،
از جمله:
تربیت، اراده و رشد. یکی از این عوامل مهم، محیط کالبدی پیرامون فرد است که تاثیرات ویژه خود را در منش شخصیت آدمی دارد.
رابطه شخصیت و محیط :
وقتی انسان می خواهد در جامعه سازگار باشد، باید ابتدا خصوصیات شخصیتی سه بعدی خود را بشناسد و سپس وارد اجتماع شود. آنگاه خصوصیات سه بعدی طرف مقابل را نیز به طور نسبی بشناسد تا بهتر بتواند با او ارتباط برقرار کند.
اگر ندانیم چگونه و با کدام بعد و در چه موقعیتی رابطه انسانی برقرار کنیم ، دچار شکست در تعامل اجتماعی شده و حالت سرخوردگی و ناکامی پیدا می کنیم و در نهایت با محیط انسانی خود ناسازگار می شویم (شفیع آبادی و ناصری، 1380)
رشد شخصیتی انسان طبق نظریه اریکسون در هشت مرحله طبقه بندی شده است :
فضای اجتماعی زمانی سرزنده است که همه افراد با همه شخصیت ها وجود داشته باشند و بتواند نیاز افراد را برطرف کند.
مکان و زمان و موقعیت سه عامل مهم در بروز شخصیت های انسان می باشد وافراد با توجه به آنها باید با یکدیگر به تعاملات بپردازند و نیاز های خود را برطرف کنند.
درطراحی یک شهر باید به مکان هایی برای تعاملات اجتماعی افراد با شخصیت های مختلف توجه کرد . مثلا شهربازی و فضاهای باز شهری – کتابخانه ، دانشگاه و محیط های اداری و ….
پایان
http://www.ericberne.com/Eric_Berne_Biography.htm
منبع: مجله ی شادکامی و موفقیت شماره ی ۶۶