دانشگاه آزاد اسلامی
واحد ابهر
موضوع پایان نامه:
بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان قزوین
استاد راهنما:
سرکار خانم سعیده بزازیان
دانشجو:
عالیه صفرپورلیلا کوهی
رشته:
روانشناسی عمومی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده………………………………………………………………………………………………..8
فصل اول(کلیات تحقیق):
مقدمه …………………………………………………………………………………………..10
بیان مساله……………………………………………………………………………………..12
اهمیت و ضرورت تحقیق…………………………………………………………………..13
اهداف تحقیق………………………………………………………………………………….14
فرضیه تحقیق………………………………………………………………………………….14
متغیرهای تحقیق………………………………………………………………………………..15
تعاریف عملیاتی. ………………………………………………………………………………15
فصل دوم( مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش):
مبانی نظری……………………………………………………………………….18
سابقه تاریخی تربیت……………………………………………………………….20
علم تربیت……………………………………………………………………………..20
وظیفه تربیت………………………………………………………………………21
اگر تربیت نباشد……………………………………………………………………23
دامنه و قدرت نفوذ تربیت……………………………………………………………23
عوامل مورد بحث در تربیت…………………………………………………………24
فایده و لزوم تربیت………………………………………………………………25
جنبه ی فردی………………………………………………………………….26
جنبه ی اجتماعی………………………………………………………………26
جنبه اقتصادی………………………………………………………………….27
جنبه ی سیاسی…………………………………………………………28
جنبه ی فرهنگی…………………………………………………………..28
جنبه ی معنوی…………………………………………………………..29
لزوم تربیت……………………………………………………………….29
عاملان تربیت…………………………………………………………….31
اهمیت خانواده از نظر تربیت…………………………………………….31
عالی ترین شکل تربیت……………………………………………………..35
وسعت دامنه ی بحث در خانواده……………………………………………36
ساختار نظریه ی اتکینسون…………………………………………………..36
کارایی نظریه ی اتکینسون……………………………………………..42
رفتار و انگیزه ی پیشرفت…………………………………………………47
نظریه ی مورای…………………………………………………………..48
ویژگی های افراد پیشرفت گرا……………………………………………51
بررسی پژوهش های انجام یافته………………………………………..53
پیشینه ی پژوهش……………………………………………………….61
فصل سوم (روش شناسی)
روش تحقیق………………………………………………….63
جامعه مورد مطالعه…………………………………………………..63
حجم نمونه…………………………………………………………..63
روش نمونه گیری………………………………………………………63
ابزار اندازه گیری…………………………………………………………64
روش آماری مربوط به فرضیه………………………………………………..66
فصل چهارم
(یافته ها و تجزیه تحلیل داده ها )
فصل پنجم ( بحث و نتیجه گیری )
بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………76
محدودیت ها……………………………………………………………….78
پیشنهادات…………………………………………………………………79
پیوست………………………………………………………….81
منابع و ماخذ…………………………………………………….104
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه های فرزند پروری در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان قزوین است. در این راستا فرضیه های زیر مطرح شدند: 1)ا بین انگیزه و پیشرفت و شیوه فرزند پروری رابطه معنی داری وجود دارد . 2) بین شیوه اقتدار طلبی و شیوه فرزند پروری رابطه وجود دارد. و 3) .بین آزادی طلبی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد. 4) بین سلطه جویی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد. جامعه مورد مطالعه در تحقیق حاضر عبارتند از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان قزوین است که صد نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که آزمون انگیزه پیشرفت وشیوه ی فرزند پروری بر روی آنها اجرا گردید. نتایج بدست آمده حالی از آن است که بین انگیزه و پیشرفت و شیوه ی فرزند پروری رابطه معنی داری وجود ندارد همین طور بین شیوه اقتدار طلبی و انگیزه پیشرفت هم رابطه ای وجود ندارد . و همین طور در فرضیه سوم که بین آزادی طلبی و انگیزه پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد زیرا که ضریب همبستگی بدست آمده بزرگتر از ضریب همبستگی جدول در سطح معنی داری 5% قرار دارد و همین طور در فرضیه چهارم که بین سلطه جویی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد چون ضریب بدست آمده از ضریب جدول با درجه آزادی 99 در سطح معنی داری 5% کوچکتر است فرضیه تحقیق مورد تائید قرار نگرفته و بین انگیزه پیشرفت و سلطه جویی رابطه معنی داری وجود ندارد.
فصل 1
کلیات تحقیق
مقدمه:
خانواده در زندگی آدمی نقش بسزایی داشته و باید در وضعی استوار باشد بدان گونه که اطرافیان در آن احساس ایمنی کامل داشته باشند. مخصوصا کودکان و نوجوانان که پرورش آنها در محیط سالم و دور از هر گونه اختلال و جدالها و برخورد های زن و شوهر (والدین ) به دور از هر جنجالی باشد به عبارت دیگر روح سازش و تعادل هم زیستی بین والدین می تواند در تربیت فرزندان و انگیزه پیشرفت نقش بسزایی داشته باشد .
اصلاح محیط اجتماعی یکی از عواملی است که والدین در شیوه ی فرزند پروری خود باید به آنها توجه داشته باشند . به این صورت که اگر کودکان در محیط اجتماعی ناسالم قرار گرفته باشند با برخوردهای درست و خوشایند آنها را از عواقب بد محیط آگاه سازند و انگیزه ی آنها را برای ادامه ی زندگی به طور صحیح مشخص نمایند .
به طور کلی می توان گفت والدین و مربیان جزء اصلی ترین عامل تربیت کودک هستند و ایجاد تغییرات رفتاری با واسطه مربیان تربیت یا والدین می تواند انگیزه ی کودک را برای رسیدن به تحول آفرینی و سازندگی دچار اختلال کنند . (قائمی امیری – 1385)
شیوه ی فرزند پروری والدین میتواند با استناد به انگیزه ی پیشرفت در کودکان روندی مثبت و به جا باشد زیرا که پرورش انگیزه از نوع پیشرفت در کودکان باعث افزایش خود شناسی و اعتماد به نفس می باشد که این موضوع در به کار گیری روحیات مثبت جوانان اثر خوب و منطقی خواهد داشت از طریق شیوه های تربیت پذیری مثل : اقتدار طلبی و آزادی می توان تجارب نسل گذشته را با روحیات نسل جدید هماهنگ کرد تا در رسیدن به رشد و توسعه و خود یابی جوانان و نوجوانان اقدام کرد . (قائمی امیری – 1385)
بیان مساله :
بدین سان که یادآوری میشود تربیت و شیوه ی مساله ی تربیتی امری ضروری و مفید انسان است که ضرورتش بدان حد است که انسان فاقد تربیت همه چیز است از دید دیگر انسان را موجودی متعالی و دارای استعداد و کمال بدانیم تربیتی لازم است تا این سیر تکاملی را هدایت بخشد و جهت دهد ، زیرا متعالی بودن ، کسب آمادگی برای سیر تکاملی لازم دارد و این نیازمند به اعمال قدرتی و یا نفوذ دادن شیوه ی مساله ی تربیتی قوی و مستمر است تا انگیزه مالی درونی مثل خرد یابی و رسیدن به هدف و یا انگیزه پیشرفت در تحصیل را در فرزند بیشتر وبیشتر کند که گاهی اوقات ممکن است شیوه های تربیتی اگر اصولی و منطقی نباشد مشکلات جبران ناپذیری را به وجود بیاورد زمانی که کودک به دنیا می آید در حالی که تمام آگاهیها و اطلاعات مربوط به این جهان و جهان بعدی عاری است و در فاصله کوتاه و یا طولانی باید حامل میراثی عظیم از تاریخ و فرهنگ ره آورد مساله ی جامعه گذشته و حال گردد.
این از راه آموزش شیوه ی مساله ی صحیح تربیتی می توان موثر باشد و فرزند را به اوج و یا برعکس ان هدایت نماید و این شیوه مساله ی تربیتی از طریق عاملان تربیت که همانهایی هستند که نقش اجرایی در تربیت کودک بر عهده دارند به گونه ای در او سازندگی ایجاد می کنند . (اصغری ، مجد -1383).
اهمیت و ضرورت تحقیق :
شیوه ی فرزند پروری و تربیت کودکان در بین والدین یکی از مهم ترین وظیفه ای است که والدین بر عهده دارند وظیفه ی آنها در بین فرزندان سازندگی و آفرینندگی و سازمان دادن فرزند در جهت رسیدن به انسانی کامل و متحرک وموثر بوده که جهت بقای وجود ، صیانت نفس و انجام وظایف والدینی و اجتماعی آماده شوند بدین گونه که قادر باشند زندگی خود و دیگران را دلنشین سازند شیوه های فرزند پروری الز طریق والدین باید با در نظر گرفتن اصول و قوانین مشخص شده باشد که خدای ناکرده مشکلات حل نشدی را با گذشت زمان برای فرزند به وجود نیاورد .
پرورش فردی که مولد به معنای اعم کلمه است وجهت رفع نیاز مندی های فرزند است باید از لحاظ مورد سنجش و مطابقت با روحیه فرزند قرار بگیرد و توجه به انگیزه مساله ی درونی فرزند از همان دوران کودکی بر عهده والدین است که با توجه به انگیزه مساله ی درونی فرزند و شیوه مساله ی فرزند پروری بتواند در جهت رسیدن فرزندان به اوج سعادت اقدامات لازم را به عمل آورد که با توجه به این تحقیقات و ارائه مطالب جدید جهت بررسی شیوه ی مساله ی تربیتی والدین می توان میزان موفقیت فرزندان را گسترش داد .(شعاری نژاد ،1383)
اهداف تحقیق :
هدف از تحقیق حاضر بررسی و رابطه ی بین انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و شیوه مساله ی فرزند پروری است و اینکه آیا انگیزه ی پیشرفت با نوع تربیت و شیوه مساله ی تربیتی والدین می تواند رابطه داشته باشد .
و اهداف جزئی تحقیق این است که آیا بین انگیزه ی پیشرفت و تربیت ازطریق اقتدار طلبی و همین طور آزادی طلبی فرزندان می تواند رابطه وجود داشته باشد یا نه .
فرضیه های تحقیق :
فرضیه کلی (اصلی ) : 1. بین انگیزه ی پیشرفت و شیوه ی فرزند پروری رابطه وجود دارد .
فرضیه های فرعی :1. بین انگیزه و اقتدار طلبی رابطه وجود دارد .
2. بین انگیزه پیشرفت و آزادی طلبی رابطه وجود دارد .
متغیر های تحقیق :
انگیزه ی پیشرفت : متغیر وابسته
شیوه های فرزند پروری: متغیر مستقل
مقطع تحصیلی و جنس : متغیر کنترل
تعاریف عملیاتی :
تعاریف نظری شیوه ی مساله ی فرزند پروری : عبارتند از شیوه مساله و راهکار مساله که جهت پرورش عضوی مفید برزای جامعه از طریق والدین انجام می گیرد و یا عبارتند از شیوه مساله از یک عمل عمدی و آگاهانه و دارای هدف که به منظور رشد دادن ، ساختن و دگرگون کردن و شکفتگی استعدادهای مادر زادی او انجام می گیرد . (لطف آبادی -1385)
تعرف عملیاتی شیوه مساله فرزند پروری : عبارتند از نمره ای که آزمودنی از آزمون شیوه مساله ی فرزند پروری به دست آورد .
تعریف نظری انگیزه ی پیشرفت : عبارتند از هدف و انگیزه ی درونی فرد که نسبت به رسیدن اوج و خود یابی و عرصه های مختلف را در ذهن می پروراند و روبرو شدن با تمام خواسته ها و ناکامی ها جهت رسیدن به هدف نهایی (علاقه مند -1383)
تعریف عملیاتی انگیزه ی پیشرفت : عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون انگیزه ی پیشرفت به دست آورده است .
فصل 2
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مبانی نظری:
ـ تربیت از مادر ( ربو ) بمعنای بالا رفتن و اوج است ، و بدین سان لغت تربیت بمعنی اوج دادن و زمینه را برای بالا رفتن و رشد فراهم ساختن است .
تعاریف تربیت
برای تربیت تعاریف متعددی ذکر شده که برخی از آنها عبارتند از :
* تربیت عملی است که از طریق نسل بالغ درباره آنها که رشد کافی نیافته اند بمنظور پرورش جسمی ، فکری و اخلاقی شان انجام میشود تا آنها را برای عضویت در زندگی انسانی آماده کند
* تربیت عبارتست از پرورش قوای جسمی و روانی انسان برای وصول به کمال مطلوب ، انتقال تفکر ، احساس و عمل جامعه به آیندگان .
* تربیت عبارتست از یک عمل عمدی و آگاهانه و دارای هدف که بمنظور رشد دادن ، ساختن دگرگون کردن و نیز شکفتگی استعداد های مادر زادی او انجام میشود .
تعاریف دیگری نیز در تربیت هست که از جمله اینست که
تربیت عبارتست از پرورش عضوی مفید برای جامعه .
* از نظر اسلام میتوان گفت تربیت عبارتست از هدایت و اداره جریان ارتقائی و تکاملی بشر ، یا ایجاد هیئت تازه در فرد بمنظور فراهم آوردن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه .
هدف از تربیت
بر این اساس که تصویر شد هدف تربیت سازندگی و آفرینندگی مداوم و تلاش برای تعدیل و تعادل بین نیازها و تمایلات است . و در جمع غرض اینست که دست فرد را گرفته و زمینه رشد او را از هر سو بدانگونه فراهم کنند که به نقطه مورد نظر برسد .
دو مفهوم از کلمه تربیت
در تعاریف فوق ما دو مفهوم آموزش و پرورش را در هم گنجانده و از آن به تربیت یاد کردیم ولی می دانیم ـ برای هر یک از دو مفهوم تعاریف دیگری وجود دارد .
منظور از آموزش یا تعلیم تلقین سلسله مطالب ، وارد کردن فرد به فراگیری و حفظ مسائلی بمنظور انتقال از حالت جهل به دانائی است و یا بنا به تعریف اسلام آموزش یک جریان مداوم و همه جانبه است برای انتقال انسان از جهل به علم در تمام جنبه های زندگی .
و تعریف پرورش : عبارتست از هدایت و اداره جریان ارتقائی و تکاملی بشر ، ایجاد هیئت تازه در فرد بمنظور فراهم شدن زمینه جهت رشد و پیشرفت . و بنا به تعریف دیگر پرورش عبارتست از مراقبتی مداوم از حیات در حال رشد و نمو آن و ایجاد تغییر در فرد به منظور یافتن قدرت درک مسائل ، یافتن استقلال فکری و . . . (اصغری 1383)
سابقه ی تاریخی تربیت:
تربیت به معنی آموزش . پرورش دادن و پرورش یافتن ، تاریخی بس قدیم دارد و از روزگاران گذشته در بین جامعه انسانی وجود داشته است . ولی به صورت علمی که بر اساس روشی اندیشیده انجام شود و فرد را از نقطه ای به نقطه دلخواه برساند دانشی است جدید که مبتنی بر علم تربیت است .
علم تربیت :
دانشی است که در سایه آن آدمی قادر به ایجاد رشد و تحول در همه جنبه ها از جسمی ، فکری ، عقلی ، عاطفی ، سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی ، اخلاقی . . . در خود یا دیگری میشود .
این شاخه از دانش بشری خود بدو بخش قابل تقسیم است : تربیت نظری ، تربیت عملی . در تربیت نظری بحث از منشاء افعال و رفتار ، ماهیت جسم و جنس آدمی ، ماهیت عقل و اندیشه ، قواعد و قوانین حاکم بر رفتار و کردار آدمی و . . . است و در تربیت عملی استفاده از مسائل تربیت نظری در جنبه عمل و اجراست که طبعاً در آن از روش ، ابزار و عامل بحث به میان می آید .(اصغری 1383)
وظیفه ی تربیت :
درباره وظیفه و کاربرد تربیت مسائل مختلفی را میتوان عرضه کرد که از جمله عبارتست از :
1- جنبه هدایت :
مهمترین وظیفه تربیت هدایت و اداره جریان ارتقائی جنبه های مختلف جسمی . فکری . روانی انسان . انتقال میراث بشری از آداب و رسوم افکار و عقاید . سنن و ارزشهای دینی و اخلاقی و اجتماعی و طرز فکر عملی . راه درست اندیشیدن ، نیکو زیستن و جسم و جان سالم داشتن است .
2- جنبه سازندگی :
تربیت وظیفه دارد در آدمی سازندگی و آفرینندگی و سازمان دادن ایجاد کند و او را از مرحله حیوانی به مرحله ی انسانی کامل و متحرک و موثر رسانده و جهت بقای وجود ، صیانت نفس ، انجام وظایف والدینی ، زندگی اجتماعی آماده نماید بدانگونه که قادر باشد زندگی خود و دیگران را دلنشین سازد . تربیت وظیفه دارد به افراد انسان بخاطر تمایزش با حیوان درس همزیستی ، تعاون ، خیر خواهی بیاموزد . قوا را بیدار ، غرائز را تعدیل و با پرورش جامع الاطراف آن را بثمر رساند . (اصغری 1382)
3- جنبه تحول آفرینی :
در قدیم گمان میکردند که انسانها ، خجول ، مستبد و . . . بدنیا می آیند . البته این امری تا حدودی بعلت نقش وراثت قابل قبول است ولی واقعیت اینست که تربیت حتی وراثت را هم تحت تاثیر قرار میدهد و نقش آنرا خنثی میسازد . امروزه قائلند که تربیت قادر به ایجاد تحولات ثمر بخش در محیط مادی و معنوی بوده و موجد تغییرات فکری ایجاد مهارتها ، ترکیب سنتهای کهنه و نو برای پدید آوردن ارزش های مطبوع و در جمع توانائی برای دگرگونی ها است . (اصغری 1383)
4- دادن آگاهی لازم :
تربیت وظیفه دارد از یکسو دانش لازم را به فرد برای یافتن گمشده خویش بدهد و از سوی دیگر او را به روابط و کیفیات زندگی و نیز حسن و قبح اشیاء ، منافع و مضار امور آگاه سازد و راه مناسب برای وصول به سعادتمندی را به او عرضه کند .
5- ساختن ابعاد انسانی:
و بالاخره با دیدی وسیعتر میتوان گفت تربیت وظیفه دارد سه جنبه آدمی رابسازد :
تن ، مغز ، روان . بدانگونه که در سایه آن فرد موفق به ایجاد رابطه ای صحیح بین خود و خدا و جهان گردد ، در جنبه فردی میل وصول به ارزش های عالی ، قدرت ابتکار و تصمیم گیری در او پدید آمده و زندگیش بر اساس معیار ها و ضوابط اندیشیده ، مبتنی بر استقلال شخصیت ، رعایت عدالت ، شناخت زیبا و انتخاب احسن گردد . در جنبه اجتماعی زندگیش بر کنار از هر گونه پیشداوریها و مبتنی بر اخلاق و فضایل انسانیت شود انسانی گردد . که در راه جامعه بوده و برای جامعه عضو مفید و موثر باشد .
اگر تربیت نباشد :
آدمی اگر در زندگی بدون تربیت بماند موجودی وحشی و خطرناک خواهد شد و در کشاکش دو نیروی خیرو شر هضم میشود و بدی بر او غلبه می نماید . بررسیهایی که درباره انسانهای وحشی و کودکان پرورش یافته با حیوانات بعمل آمده نشان داده است که نه تنها آنان خوی انسانی نداشته بلکه بعدها در اثر تربیت حتی زیر نظر مربیان زبر دست نتوانسته اند با جامعه سازگار شوند و حالت متعادلی پیدا کنند . (اصغری 1383)
دامنه و قدرت نفوذ تربیت :
بدین سان که تصویر شد تربیت شیوه انسان سازی و سازندگی است و تنها از طریق آنست که انسان انسان می شود و آدمی از حضیض حیوانیت به اوج انسانی می رسد و متعالی می گردد . نظر بر جریان تربیت پذیری و آمادگی فطری انسان بدین امر دامنه و
نفوذ تربیت وسیع و فوق العاده قوی است . قدرت نفوذش بدان حد است که دانشمندی می گفت تربیت را در اختیارم بگذارید تا جهان را بر افروزم .
نظر به چنین قدرت و نفوذ است که اولاً تربیت باید در اختیار افراد صالح قرار گیرد تا از آن به نفع فرد و جامعه استفاده کنند ، ثانیاً هر فرد صالحی هم شایسته عهده دار شدن این وظیفه نگردد . زیرا رعایت فنون و نکاتی در تربیت ضروری است که آگاهی و خبرگی لازم دارد . بعبارت دیگر قبل از اینکه فرد به امر تربیت اقدام نماید باید مسائلی را در این زمینه بداند و هدف و خط مشی اندیشیده ای برای خود در نظر گیرد . مسا له انسان سازی آن اندازه بی اهمیت نیست که هر فرد چشم و گوش بسته و نا آگاه و بی تعهد برآن گماشته شود . ضایعات ناشی از تربیت غلط خطراتی عظیم برای جوامع انسانی و زیانهای غیر قابل جبرانی برای بشر ببار می آورد . بهر حال قدرت تربیت انسان را که دارای استعدادی پنهان و شخصیتی مرموز و کتابی ناگشوده است به مرحله تجلی و ظهور میرساند و استعداد بالقوه او را به مر حله فعالیت در می آورد . (اصغری 1383)
عوامل مورد بحث در تربیت:
تربیت علم و فرهنگ و توسعه استعدادهاست .
موضوع آن : انسان با همه ابعاد وجودی اوست از جسم و جان ، مغز و روان .
هدف آن : سعادت انسان در همه ابعاد است .
عاملان آن : مربیان و محیط فرهنگی است .
فایده و لزوم تربیت
مقدمه در فواید تربیت
ـ در جنبه فردی
ـ در جنبه اجتماعی
ـ در جنبه اقتصادی
ـ در جنبه سیاسی
ـ در جنبه فرهنگی
ـ در جنبه معنوی
ـ لزوم تربیت
ـ در جنبه فردی
ـ درجنبه اجتماعی
ـ در جنبه اقتصادی
تربیت با چنین نفوذ و اهمیتی که دارد میتواند مفید و یا زیان بخش باشد . بدان حد که زمینه را برای سعادت فرد و جامعه و یا بدبختی و انحطاط آن ها فراهم نماید . از طریق تربیت میتوان جامعه ای آقا و آزاد ساخت یا جامعه ای برده و منحط . در این بحث بررسی نقش تربیت از دید مثبت و فواید آن با رعایت اختصار مطرح است .( علاقمند 1381)
در جنبه فردی :
تربیت برای آدمی مفید است زیرا عامل رشد و ارتقاء فکری ، جسمی و روانی است . از طریق آن زمینه برای رشد و پرورش تن ، مغز ، شخصیت ، ایجاد اعتماد بنفس ، شناخت خود ، یافتن یک فلسفه صحیح حیاتی برای زندگی بهتر فراهم میشود . از راه تربیت میتوان آدمی را به پذیرش تعهد ، قبول مسوولیت و انضباط واداشت . ذهن را از اوهام و خرافات و اندیشه را از رویا های خطرناک و تخیلات ناروا پاک کرد . با وسیله تربیت آدمی را از واقع گرائی به تخیلات ناروا پاک کرد . با وسیله تربیت می توان آدمی را از واقع گرائی به هدف گرائی و از جادو گرائی به دانش خواهی سوق داد. تربیت رابطه فرد را با خود ، با آفریدگار خود و با جهان بمعنی اعم کلمه روشن می کند و راه مسیر و تلاش او را جهت می دهد . و در سایه آن آدمی به مقام شامخ انسانی دست پیدا می کند .
در جنبه اجتماعی :
تربیت عامل رشد بدنی و وسیله ای جهت پرورش عضوی مفید و موثر برای جامعه خود و جامعه انسانی است . ایجاد روح خیر خواهی برای جمع سازش به هنگام ضرورت ، آشنایی بوضع خود و جامعه ، همدردی و تعاون و تفاهم از راه تربیت امکان پذیر است .
تربیت آدمی را به وظایفی که در قبال جامعه خود دارد و نیز حقوقی که او بر گردن اجتماع دارد آگاه میکند . پیشرفت های اجتماعی ، تغییرات و تحولات اجتماعی از راه تربیت ممکن میشود . و بطور خلاصه تربیت کلید گشاینده مسائل انسانی است و از نقطه نظر کلی محیط را برای ترقی اجتماعی و زمینه را برای رشد فکری توده فراهم میسازد .
در جنبه اقتصادی :
پرورش فردی که مولد بمعنای اعم کلمه باشد و بتواند به رفع نیازمندیهای خویش اقدام کند و دارای تطابق و سازگاری شغلی باشد کمال ضرورت را دارد . و این از راه تربیت امکان پذیر است . تربیت عامل رشد اقتصادی از دیدهای متعدد است : از دید بهداشت می دانیم که از راه تربیت میتوان به حفظ تندرستی و سلامت توده اقدام کرد و این امر از یکسو مایه ایجاد قدرت بیشتر برای تولید زیادتر است و از سوی دیگر مایه جلوگیری از اتلاف ثروت برای درمان بیماریها و تلف شدن نیروی انسانی است . تربیت اندیشه و فکر را رشد میدهد و شخص را آماده میسازد که حداکثر کوشش خود را در بروز استعدادها و بهره مندی از آن در طریق کار مصروف دارد که نتیجه اش تولید بهتر و بیشتر و کشف و اختراع خواهد بود . بهمین نظر است که برخی از بزرگان توصیه می کنند :
بجای اینکه برای فرزند خود پول پس انداز کنید آن را در راه تربیتشان خرج کنید .
زیرا ارزنده ترین سرمایه گذاری ها آنست که درباره افراد انسانی ( و تربیت آنها ) خرج شود .
در جنبه سیاسی :
تربیت میتواند مفید باشد و افرادی بپروراند که به مسائل روز آگاه و به جریانات و نظامات سیاسی مطلع باشند ، تربیت میتواند در فرد اندیشه سیاسی ، و روح عدالت آن را ایجاد کند ، در رابطه اش با حکومت توانا و در زمینه وظایف متقابل فرد و هیئت حاکمه او را آگاه نماید . تربیت قادر است آدمی را به اصول دفاع از آزادی های فردی و اجتماعی و اجرای عدالت اجتماعی آشنا و وادار نماید . برای مردم حکومت عادل فراهم کند و جامعه را بسوی صلح و سعادت سوق دهد . بسیاری از نابسامانیهای سیاسی بخاطر آنست که مردم از وضعی که در آنند آگاه نیستند و از حقوق و وظایف متقابلی که بین دولت و ملت است خبر ندارند .
درجنبه فرهنگی :
از طریق تربیت میتوان تجارب نسل گذشته را به نسل نو منتقل ساخت و میراث فرهنگی خود را حفظ و نگهداری نمود . ما نیازمندیم که میراث فرهنگی بشر دائم در حال رشد و توسعه باشد و از کاربردهای آن برای بهتر کردن شرایط زندگی استفاده شود و چنین امری تنها از راه تربیت امکان پذیر است . و بالاخره از راه تربیت میتوان زمینه پیشرفت را برای آینده و موقعیت را برای پخش و گسترش تمدن حقیقی و تکمیل و توسعه انسانی آن فراهم نمود .
و خلاصه در جنبه معنوی :
تربیت میتواند رابطه انسان را با آفریدگار و با پدیده ی ماوراء ماده معین کند و بر اساس ضوابطی قرار دهد ، بدانگونه که آدمی در مسیر زندگی با تکیه بر آن ضوابط قادر به ادامه زندگی بوده و در کشاکش مسیر حیات به آن متکی گردد و آرام یابد .( ابطحی 1384)
لزوم تربیت :
بدین سان که یادآوری کردیم تربیت امری ضروری و مفید برای انسان است ضرورتش بدان حد است که انسان فاقد تربیت فاقد همه چیز است . از دید دیگر که اگر انسان را موجودی متعالی و دارای استعداد کمال بدانیم تربیتی لازم است تا این سیر تکاملی را هدایت بخشد ، و جهت دهد . زیرا متعالی بودن کسب آمادگی برای سیر تکاملی لازم دارد و این نیازمند به اعمال قدرتی و یا نفوذ دادن تربیتی قوی و مستمر است . از سوی دیگر کودک بدنیا می آید در حالی که از تمام آگاهیها و اطلاعات مربوط به این جهان و جهان بعدی عاری است و در فاصله طولانی یا کوتاه باید حامل میراثی عظیم از تاریخ و فرهنگ و ره آوردهای جامعه گذشته و حال گردد و این از راه آموزش و پرورش امکان پذیر است و تنها در سایه چنان زمینه ای است که ذهن کودک آماده ، ساخته و بارور میشود .
تربیت از جهت اقتصادی هم ضرورت دارد از آن جهت که کودک امروز پدر یا مادر فرداست . هسته اصلی و نقطه اتکای خانواده در آینده است . او عضوی از جامعه بزرگسالان آینده و رنگ دهنده دنیای آتی و موثر در امور مربوط به سیاست ، اجتماع، اقتصاد ، اندیشه هاست . یله و رها گذاردن چنین فردی بزیان جامعه و حتی مایه افزودن به بدبختی و بار جامعه است . از راه تربیت باید بر او تسلط یافت و مسائل لازم را برای احراز شرایط عضویت در جامعه بعدی را بدو آموخت . از سوی دیگر اگر اضافه شدن و بارور شدن تمدن و متراکم تر و افزونتر شدن آن ضروری باشد ما نیاز داریم که آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنیم . در پدیدار کردن و یا پایدار داشتن و ارزیابی و نگهداری آن بکوشیم و چنین امری از راه تربیت امکان پذیر است .
از دید اقتصادی هم تربیت امری ضروری است . زیرا از راه آن میتوان برای بیکاران کار تهیه کرد . کمبود متخصصان را جبران نمود ، امر تولید را آسان نموده و بر میزان در آمدها افزود و در جمع زندگی را رونق و صفائی بخشید .
در خاتمه یاد آور می شویم که به گفته محققان صاحبنظر آنچه دربارور کردن و نگهبانی تمدن موثرند عبارتند از خانه ، مدرسه ، شغل ، حکومت ، مراکز دینی و اجتماعی . و همه این ها نیازمند به داشتن اعضای قابل ارزشند که از راه تربیت تامین می شوند . (امیری 1385)
عاملان تربیت :
منظور از عاملان تربیت
1- والدین
ـ بعنوان عامل وراثتی
ـ بعنوان عامل محیطی
ـ سنین مهم در تربیت
2- اجتماع
ـ برادران و خواهران
ـ عمو ، عمه ، دائی
ـ معلم ، مدیر ، مستخدم مدرسه . . .
ـ افراد اجتماع
ـ پلیس ، پاسبان ، روحانی ، . . .
3- عاملان دیگر
ـ وسایل ارتباط جمعی
ـ عوامل طبیعی
ـ پدیده های طبیعی
ـ قوانین و مقررات
ـ ایدئولوژی و فرهنگ
خانواده از نهادهای مهم و اساسی اجتماع است که کار آن ایجاد و پرورش نسل و جهت دادن آن بسوی هدفهای اندیشیده است ـ منظور از خانواده یک واحد اجتماعی است ـ مجموعه ای متشکل از پدر و مادر و فرزندان که بعلت هدفی و منافع مشترکی بدور هم گرد آمده اند .
خانواده کانون مقدسی است که در سایه پیوند زناشوئی دو انسان از دو جنس مخالف پایه گذارش شده و با پیدایش و تولید فرزند رنگ و جلوه ای ملکوتی میگیرد . این کانون می تواند همواره گرم و روشن بماند بشرطی که زوجین هر کدام بحدود مسئولیت خویش آشنا و در انجام آن کوشا باشند . نتیجه پیوند دو همسر فرزند یا فرزندانی است که عضو جامعه انسانی است و هر کدام ممکن است در آینده فردی سر بار یا سرباز و نگهدار جامعه باشد . (آزاد 1383)
اهمیت خانواده از نظر تربیت کودک :
از نظر تربیت خانواده کلاس اول زندگی و پرورش کودک است . طفل مبانی زندگی را در آنجا فرا می گیرد و خوب و بد امور را از آن جا می آموزد . و این امر تا حدی است که کفر و ایمان کودک را هم شامل میشود . میتوان گفت کودک از آنجا درس کفر یا درس ایمان می گیرد .
زندگی خانوادگی مقدمه ای برای ورود به زندگی اجتماعی و انجام وظایف عمومی است و اهمیت آن تردید ناپذیر است . خانواده خوب بهترین آموزشگاه است ، آموزشگاهی که کودک در آن لبخند و قهر ، درستی و خوش خلقی ، خودداری و بردباری ، تعادل و تکامل ، وظیفه شناسی و خدمت ، مسوولیت و اخلاق می آموزد ـ بجامعه بشری از طریق آن راه می یابد و با آنها براساس اصول انسانی رفتار میکند . برعکس خانه نامناسب بدترین مدرسه است مدرسه ای است که طفل در آنجا درس ترشرویی ، کین و انتقام ، نادرستی و نابکاری ، جنایت و دو روئی یاد میگیرد .
روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان در نگهداری خانواده 5 اصل را مهم می دانند که خانه ، مدرسه ، شغل ، حکومت و مراکز دینی که این عوامل می توانند درجه اهمیت خانواده را در چگونگی تربیت کودکان به ما نشان دهند اهمیت مساله آنگاه روشنتر می شود اهمیت خانواده را بما نشان دهد . اهمیت مساله آنگاه روشن تر میشود که بگفته آدلر دریابیم در ازای 15 هزار ساعتی که کودک در مدرسه می گذراند ، حدود 65 هزار ساعت در خانه است .
اهمیت مساله خانه و نقش او را در پرورش فرزند و دادن مبانی زندگی اجتماعی و فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت . یا همه نفوذهائی که طفل از جامعه و مدرسه و همبازیها و معلمان خود می گیرد باز بیشتر تحت تاثیر خانواده است . و این اهمیت بیشتر از این امر ناشی میشود که تاثیر خانواده زاییده رابطه خونی و مهر و عاطفه حقیقی است . در صورتیکه رابطه دیگران با او رابطه تلقینی است . از سوی دیگر خانواده محرم اسرار طفل است و کودک بدون ملاحظه ، خواسته ها و رازهای خود را با آنها در میان می نهد در حالیکه چنین رابطه صمیمانه را برای دیگران حتی معلمان قائل نیست . به همین نظر خانواده را از عوامل مهم و موثر در رفتار میتوان ذکر کرد و بگفته یکی از دانشمندان از اولین و بادوام ترین عاملی است که در شخصیت و رفتار کودک اثر میگذارد . (شفیع آبادی 1383)
عالیترین شکل تربیت:
نظر به اهمیت خانواده است که در سیستم های تربیتی گذشته و حتی در برخی جوامع پیشرفته کنونی عالیترین فرم تربیتی را بصورت خانوادگی در می آورند و کودک را بدست خانواده ها می سپرند . این امر در اجتماعاتی که رنگ و فرم عرفان و تصوف
دارد بیشتر به چشم می خورد . سالک شب و روز را با قطب و مرشد می گذراند و با او زندگی می کند تا خوبیهای لازمه را کسب کند و صفات مورد نظر در صورت اکتساب عادی و ملکه او گردد . راز تاسیس موسسات شبانروزی توسط ارتش ، آموزش و پرورش ، بیمارستان ها بر این اساس بهتر میتواند توجیه شود . بدین سان عالیترین سیستم تربیتی سیستمی است که در آن آدمی از نظر فرم شبانروزی باشد و مربی و مبتدی دائماً با هم در تماس و مواجهه باشند ، خواب و بیداری شان با هم و زندگی شان همیشه در کنار هم باشد . چنین زمینه ای از هر حیث فقط در خانواده فراهم است و بهمین علت تاثیر و نقش آن بیش از دیگر سیستم های تربیتی است .
وسعت دامنه بحث درباره خانواده :
دامنه بحث در امر خانواده بسیار وسیع است این موضوع نه تنها بعنوان یک نهاد اجتماعی مورد بحث جامعه شناسان است بلکه از نظر مذهب ، اقتصاد ، فلسفه ، الهیات ، تاریخ ، سیاست نیز مورد اظهار نظر متخصصان این علوم قرار میگیرد . بهمین نظر مربی نمی تواند تنها باتکای چند نکته اخلاقی یا روانی در امر تربیت موفق باشد بلکه او نیازمند است از دیگر زمینه های یاد شده نیز آگاهی هایی ولو مختصر داشته باشد
(نظریه های مربوط به انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری )
ساختار نظریه اتکینسون:
اتکینسون رفتار پیشرفت گرا را حاصل جمع دو مولفه عمده یکی امید به موفقیت و دیگری ترس از شکست میداند و در تبیین و توضیح اجزاء این دو عامل از علائم و روابط ریاضی استفاده می کند . به طور اساسی تئوری انگیزش پیشرفت اتکینسون را میتوان با فرمول زیر خلاصه کرد .
ایجاد تمایل به پیشرفت = (maf+pf+if ) + (ms+ps+is)
که در این فرمول:
Ms = تمایل به موفقیت که معمولا به وسیله آزمون تی . ای . تی سنجیده میشود.
Maf = تمایل به دوری کردن یا احتراز از شکست به وسیله آزمون (T.AQ) سنجیده میشود .
Ps= احتمال ذهنی موفقیت که بر اساس مقیاس در جه بندی شده از صفر تا یک تعیین می گردد .
Pf = احتمال ذهنی شکست (PS-1) = if
Is = ارزش انگیزش (قدرت جاذبه ) موفقیت که در اینجا فرض شده است که :
(PS-1) = I S
If = ارزش انگیزش شکست (pf -1 )
اگر چه اصول این تئوری در فرمولهای بالا مستتر است لکن بعضی از فرضیه ها و مشخصات آن را باید بیشتر مورد مطالعه قرار داد
اولا باید توجه داشت که این تئوری بیشتر در مورد شرایط مربوط به پیشرفت صادق است . مثلا شرایطی مورد نظر است که آن در آن شخص نه تنها خود را مسئول نتیجه نامطمئن اعمال خود می داند بلکه می داند که نتیجه کار او با معیارهای بهتر و عالی تری مقایسه و سنجیده میشود .
ثانیاً به نظر می رسد که در چنین شرایط پیشرفت، دو تمایل متضاد بالقوه تحریک میشوند. یکی کشش به طرف موفقیت و دیگری میل به فرار از شکست . به علاوه باید توجه داشت که این انگیزه های متضاد قسمتی از خصوصیات ثابت و مدام هر شخص است و قدرت نسبی این دو انگیزه در افراد متفاوت است لذا در این نظریه تفاوتهای فردی بیشتر در نظر گرفته شده است .
بالاخره باید متذکر شد که این تئوری برخلاف بیشتر تئوریهایی که در مورد انگیزش است اینکه را درنظر گرفته است که ارزش انگیزش یا قدرت جاذبه موفقیت یا شکست (if،is) مستقیماً به عامل ذهنی انتظار موفقیت و شکست ((ps,pf بستگی دارد به این معنی که : ارزش انگیزش ( قدرت جاذبه ) موفقیت و شکست قابع خطی احتمال موفقیت و شکست است.(شاملو،1350)
امید به موفقیت : گرایش امید به موفقیت در نتیجه سه عامل بدست می آید :
(1) انگیزه موفقیت یا نیاز به پیشرفت که بیانگر کوشش نسبتاً پایدار در جهت موفقیت است . اتکینسون انگیزه موفقیت را توانایی کسب غرور در بازدهی حاصله تعریف می کند بدین معنی که انگیزه موفقیت یک حالت هیجانی است .(علاقمند 1381)
(2) ارزش تشویقی موفقیت عامل بعدی که اتکینسون به کار می برد . وی معتقد است که ارزش تشویقی موفقیت با احتمال موفقیت رابطه معکوس دارد .
(3) میزان احتمال موفقیت در تکلیف احتمال موفقیت یک هدف شناختی مربوط به انتظار است بدین معنی که آیا آن عمل ابزاری است که شما را به آن هدایت خواهد کرد یا نه (خدا پناهی ،1376)
این سه عامل تعیین کننده امید به موفقیت به صورت حاصل ضرب در این فرمول ترکیب میشوند .
TS= عامل تعیین کننده گرایش به موفقیت
MS= نیرومندی انگیز
PS= احتمال موفقیت
I S= ارزش تشویقی
PS×IS× MS= TS
هر گاه تکلیف دشواری متوسطی داشته باشد TS برای فرد بیشترین نیرومندی را دارد . و هر گاه تکلیف تدریجاً آسان شود TS کاهش یابد ، زیرا فرد ارزش تشویقی موفقیت را از دست می دهد و هنگامی که تکلیفی تدریجاً دشوارتر میشود TS کاهش می یابد زیرا که PS کاهش می یابد و همچنین زمانی که احتمال موفقیت ثابت نگه داشته باشد TS برای اشخاص با انگیزه پیشرفت (MS) نیرومند تر بیشتر خواهد شد تا اشخاصی که انگیزه پیشرفت ضعیفی دارند ( سید محمدی ،1376)
ترس از شکست : اتکینسون (1957-1964) فرض کرد رفتارهای پیشرفت نه تنها گرایش نزدیک شدن به موفقیت بلکه توسط گرایش به دور کردن از شکست نیز هدایت میشوند . گرایش به دوری از شکست شخصی را برای دفاع در برابر از دست دادن عزت نفس ، احترام اجتماعی و دفاع در برابر تنبیه اجتماعی وسرافکندگی بر می انگیزد . گرایش به دوری از شکست که مخفف آن Taf است با فرمولی محاسبه میشود که برابر با فرمول TS است .
Tf×pf× Maf= Taf
ترس از شکست دارای سهم مولفه عمد "انگیزه اجتناب از شکست " ،"احتمال شکست " و " ارزش مشوقی شکست " می باشد .
انگیزه اجتناب از شکست در فرمول فوق نقشی همپای با انگیزه موفقیت ، در امید به موفقیت را ایفا می کند . انگیزه اجتناب از شکست ظرفیتی، برای به تجزیه در آوردن شرمساری حاصل از عدم دستیابی به یک هدف (شکست ) است . (وایند به نقل از هرمز احمدی 1383)
ترس از شکست اضطرابی را توصیف می کند که در رابطه با احساس شکست به وجود می آید نه در رابطه با شکست واقعی . فرضیه اتکینسون این است که در این ویژگی (اضطراب ترس از شکست ) تفاوت های فردی وجود دارد و عده ای از افراد بیشتر از دیگران واجد چنین اضطرابی هستند . وی پیشنهاد می کند ترس از شکست با دیگر ویژیگیهای فرد و با موقعیت خاص وی ترکیب میشود و به شرح زیر رفتار موفقیت آمیز را تحت تاثیر قرار میدهد.
1- افرادی که در متغیر ترس از شکست در سطح بالایی قراردارند عموماً مایلند که از امور موفقیت آمیز پرهیز کنند.
2- این افراد معمولاً تکالیفی با درجه دشواری متوسط را بر می گزینند. اتکینسون برای این امر دو دلیل را ذکر می کند.
الف : اگر به انجام کار بسیار دشوار بپردازد ، هیچکس آنها را به خاطر شکست سرزنش و نکوهش نمی کند ( زیرا آنان از شکست واقعی رویگردان نیستند و بلکه از احساس شکست گریزانند)
ب: اگر به انجام وظیفه ای بسیار سهل و آسان بپردازند احتمال اینکه دچار شکست گردند وجود ندارند.
ویژگی های افراد ی که واجد ترس از شکست هستند :
1- موقعیت هایی دقیقاً در آن ارزشیابی خواهد شد پرهیز می کنند .
2- ترجیح میدهند خود را با گروههایی مقایسه کنند که با خودشان تفاوت فاحش دارند.
3- حریم خصوصی خودشان را ترجیح می دهند.
4- سنجش مهم و غیر دقیق از عملکرد را ترجیح میدهند .
5- از مسئولیت گریزان اند .
6- هنگامی که از عهده یک سطح از عملکرد بر نیایند دیگران را سرزنش می کنند . (مئروجاگرن ، ترجمه شاملو ،1385)
7- کارایی نظریه اتکینسون:
کوششهایی که برای استفاده از این تدئوری در مورد شناخت کارای افراد شده است به نتایج متضاد منجر شده است .(1967، اتکینسون ،1966،کلینجر ) افرادی که انگیزه آنها موفقیت است حداکثر کارایسی خود را در شرایط ps=50% نشان نداده اند . (اسمیت ،1966،ا-کوننور ،1965) و به ندرت کارایی افرادی که انگیزه آنها موفقیت است و پر کاری افرادی که انگیزه آنها شکست است می گردد. البته صحت این گونه توجیه کاملاً معلوم نیست ، ولی باید توجه کارایی میشوند در نظر داشت به علاوه می توان گفت که تمایل به انتخاب و میل به پشتکاری ممکن است تاثیر دراز مدت یا کوتاه مدتی در شرایط تربیت داشته باشد . گویا تحقیقات کوتاه مدت این مدت این موضوع را روشن نکرده است (مئر،جاگرن ، ترجمه شاملو،1385)
نتیجه : از آنچه گفته شد رو.شن میشود که تئوری اتکینسون قادراست به دقت گرایش افراد را به سوی درجات متوسط موفقیت بین افراد موفقیت گرا و شکست گرا تشخیص دهد علت اینکه نتایج تحقیقات درباره کارایی افراد مشخص نبوده ، می توان آن را تا اندازه ای مربوط به کیفیت پیچیدگی کارایی دانست .
بالاخره گر چه صحیح نیست بگوییم این مدل تئوری فقط در شرایط رقابت انگیز اجتماعی دارای اعتبار میباشد . معهذا ببیشتر تحقیقات در شرایطی انگیزه پیشرفت را اندازه گیری کرده اند که تا اندازه ای رقابت در میان بوده است . در شرایطی که رقابت شخص با خودش بوده نه با اجتماع ، نتیج مشابه به دست نیامد (مئر جاگرن ، به نقل از شاملو 1385)
نظریه مک کلند پیرامون انگیزه پیشرفت :
مک کلند علاقه مند به رشد انگیزه پیشرفت و پیامدهای اجتماعی بود آن بود . او در اصل به علت علایق نظری به موضوع شخصیت و سازو کارهای فرافکن ، کارخود رادر زمینه نیاز به پیشرفت آغاز کرد . مک کلند در این زمینه چندین فرضیه بیان می کند:
1- افراد از لحاظ درجه ای که پیشرفت را تجربه ای رضایت بخش تلقی می کند باهم تفاوت دارند.
2- افرادی که نیازمند به پیشرفت زیاد هستند. موقعیتهای زیر را ترجیح میدهند و در آنها سخت تر به کار می پردازند تا افرادی که نیاز به پیشرفت کمی دارند.
الف – موقعیتهای مشتمل بر مخاطره متوسط : در مواردی که مخاطره اندک باشد احساسات مربوط به پیشرفت در حداقل خواهد بود و در مواردی که مخاطره بسیار باشد احتمالاً پیشرفت حاصل نخواهد شد . بنابراین آنها بیشتر موقعیت های مخاطره آمیز متوسط را ترجیح میدهند.
ب- موقعیتهایی که در آن آگاهی از نتایج فراهم میشود : شخصی که دارای انگیزه پیشرفت زیاد است مایل است بداند آیا به حصول پیشرفت نائل آمده است یانه .
ج- موقعیتهایی که در آن مسئولیت فردی فراهم میشود : شخصی که گرایش به پیشرفت دارد می خواهد مطمئن گردد غیر از برای پیشرفتش امتیاز نگیرد.
3- از آنجا که این سه نوع موقعیت در نقش کار آفرینی یافت میشَود ، افرادی که نیاز بسیار برای پیشرفت دارد به نقش بازرگانان کار آفرین به عنوان حرفه ای مادام العمر جلب میشود.(خدا پناهی 1376)
مک کلند همچنین علاقه مند به پژوهش در مورد چگونگی پیدایش انگیزه بود ولی اعتقاد داشت که پیدایش انگیزه پیشرفت در افراد به شیوه های تربیتی والدین برای تربیت فرزندانشان به کار می برند بستگی دارد ( باقری ،1384)
مک کلند با بررسی بحث های سنتی که تلاش می کردند پیدایش و سقوط تمدنها و الگوهای رشد تمدنها و الگوهای رشد اقتصادی را توضیح دهد به این نتیجه رسید که سازه ای روانی که همان سطح انگیزش اجتماعی کلی مردم جامعه میباشد . کمتر از سهم شایسته ی خود مورد توجه قرار گرفته است . به عقیده ی او تفاوت در در سطح انگیزه برای پیشرفت تا حد زیادی مسئول الگوهای رشد و سقوطی اقتصادی بوده است . وی در مجموعه مطالعه منحصر به فردی برای اثبات پیشنهاد خود تلاش کرد برای نمونه در یکی از پژوهش های اولیه به بررسی تمدن باستانی یونانی های آتن می پردازد . به طور کلی چنین فرض میشد که پیشرفت آتن ، ناشی از توسعه اقتصادی بوده و نه علت آن که به نوع به خود سودگیری پیشرفت در مردم را به وجود آورد.
مک کلند استدلال می کند که عکس آن نیز درست است یعنی سطح انگیزش پیشرفت جوی روانی به وجود آورد که در این توسعه ی اقتصادی بعدی را برای مردم آتن ممکن ساخت (مصدق ،1373) تحقیق مک کلند و همکاران او بعد ها بر روی سه نیاز متمرکز شد . نیاز به پیشرفت ،نیاز برای پیوستگی و نیاز برای قدرت .
نیاز به پیشرفت آرزو و تمایل افراد برای دسترسی و اهداف و نشالن دادن شایستگی .. تسلط و اقتدار آنها منعکس می کند . افرادی که نیاز برای پیشرفت در آنها بالا است تمام تلاش هایشان را جهت تسریع انجام کار و انجام تمام و کمال آنها مصروف میدارد.
نیاز برای پیوستگی معادل نیاز به عشق و تعلق مازلو است . این نیاز تمایل به تعامل اجتماعی عشق و عاطفه را توصیف می کند نیاز به قدرت منعکس کننده قدرت کنترل شخص بر کار خود و دیگران است .
مک کلند بیش از هر محققی به بررسی انگیزه پیشرفت پرداخته است روش تحقیق وی در این زمینه به کار گیری آزمون اندریافت موضوع (تی . ای .تی . مورای ) بوده است به نظر او انگیزه پیشرفت وقتی در کار است که شخص در فعالیتهای خود معیار ممتازی را الگو قرار دهد و یا در پی موفقیت باشد .
رفتار و انگیزه ی پیشرفت :
یک انگیزه ی طبقات خاص و رفتار را در حالت آمادگی قرار می دهد . انگیختگی انگیزه پیشرفت فرد را آماده میسازد (1) تکالیف نسبتاً چالش انگیز را انجام دهند(2) در تکالیف دشوار پایداری کند (3) موفقیت شغلی و رفتاری بازرگانی را دنبال کند (مک کلند 1985)افرادی که نیاز به پیشرفت زیادی دارند در تکالیفی که به آنها گفته شده از نظر دشواری متوسط اتند بهتر است که افرادی که با نیاز پیشرفت کم عمل می کنند ولی افراد با نیاز پیشرفت زیاد بهتر از افراد با نیاز پیشرفت کم عمل می کنند . عملکرد در تکلیف نسبتاً دشوار برای فرد با نیاز پیشرفت زیاد مشوق مثبتی را تکالیف فراهم می آورند که فرد با نیازپیشرفت کم آن را تجربه نمی کند .
فرد با نیاز پیشرفت زیاد به دنبال چالش متوسط است زیرا این نوع چالش مهارت و توانایی وی را بهتر می آزماید افراد با نیاز بیشتر نه تنها تکالیف نسبتاً دشوار را ترجیح میدهند بلکه پایداری بیشتری نیز در این تکالیف دارند . طبق نظر فیدر افراد پیشرفت گرایی زیاد هنگام روبه رو شده با شکست در تکالیف دشوار در مقایسه با افراد پیشرفت گرایی کم پایداری زیادی را نشان میدهند.
همچنین مک کلند بین نیاز پیشرفت اشخاص و الگوی رفتاری مربوط به امور بازرگانی همبستگی نیرومندی میببینند . وی دانشجویان را از نظر نیاز به پیشرفت مورد بررسی قرار داد و اتنتخاب ها شغلی آنها را 14 سال بعد پی گیری نمود او متوجه شد 83% بازرگانان ،14 سال قبل نمرات بالای در نیاز به پیشرفت داشتند بنا بر نظر مک کلند افراد با نیاز پیشرفت زیاد و بازرگانان رفتارهای مشترکی دارند که عبارتند از :
الف : هر دو خطر پذیری متوسطی را ترجیح می دهند.
ب : هر دو ترجیح میبدهند مسئولیت اعمالشان را بپذیرند
ج: هر دو پسخوارند عملکرد عینی و سریح را ترجیح میدهند
د: هر دو رفتار بسیار ابتکاری و اکتشافی نشان می دهند . ( مک کلند.1985)
نظریه مورای :
هنری مورای نخستین نظریه پرداز شخصیت به این مجادله علاقه مند بودئ که آیا شخصیت به صورت ساختار صفات بهتر توصیف میشود (آلپرت ،1961) یا به صورت پویا تر بر حسب نیازها یا انگیزه ها بهتر توصیف می گردد . از نظر مورای ، بسیاری از رفتارها (نه همه آنها ) توسط مجموعه ای از نیاز های انسانی همگانی کنترل میشود . مهم ترین کمک مورای به مطالعه انگیزش ، مفهوم نیاز اوست و نیاز ها پایه فیزیو لوژ یکی دارند و نیروها ی زیست شیمیایی را در مغز درگیر می سازند . نیاز ها یا از فرایندهای درونی و یا از وقایع بیرونی ناشی میشوند ولی همه نیازها در شخص تولید تنش می کنند و شخص برای کاهش تنش با ارضاء نمودن نیاز عمل می کند هر فرد را می تواند صاحب مجموعه مشخص از نیازهای اساسی در نظر گرفت که رفتارش را جهت ارضاء آن نیازها که برای شخصیتش حیاتی هستندئ نیرو بخشنده و هدایت می کند .(سید محمدی ،1376) بر خلاف رویکرد های شناختی ، مفهوم نظری مورای بیشتر متاثر از مدلهای بیولوژیکی بود تا فیزیکی . بر طبق نظر وی محیط می تواند نیاز را بروز دهد و می تواند موانعی در جهت بازداری از نیاز و رفتار مربوط به هدف ارائه دهد او بین محیط ادراک شده و محیط مورد مورد هدف فرق می گذارد.
به نظر مورای چیزی که اهمیت دارد محیط ادراک شده بین محیط ادراک شده است و افراد بر اساس ادراک خویش از محیط اطراف عمل میکنند. (واینر،1990)
مورای فهرستی از نیازهای انسانی را تهییه کرد که عبارت بود از : نیازهای متضاد (مثل تسلط ودنباله روی) نیازهای عقلی (مثل درک کردن) نیازهای تلاش (مثل پیشرفت) نیازهای اجتماعی (مثل مهرورزی ) و نیازهای دفاعی (مثل تحقیر گریزی )
در نظام مورای جفت بودن نیاز ها مهم بودند زیرا وی معتقد بود تمام نیازها تا اندازه ای با یکدیگر هماهنگ اند. یک نیاز امکان دارد با نیاز دیگر در تضاد باشد . امکان دارد نیاز های دیگر در هم ادغام شوند ( مثل پر خشگری و تسلط )
در حالی که نیاز های دیگر ممکن است یکدیگر را تسهیل نمایند . (مثل پیشرفت و عمل متقابل)
تعریفی که مورای از نیاز ارائه میدهد این است " نیاز تصور آدمی از نیرویبی است که در مغز جای دارد و اندیشه و عمل را چنان تنظیم می کند که وضعیت موجود نامطلوبی را به جهت موجب گردد تصادفی و خود به خودی نیست و مقصود از وضعیت نامطلوب این است که نیاز زاده نارضایتی است و آدمی را به سوی هدف رضایت بخش متوجه می سازد از نظر نیاز ها پنج ویژگی عمده دارند که عبارتند از :
1- نتیجه مستقیم یک جریان درونی ( انگیزه درونی ) یا نتیجه عوامل خارجی هستند
2- همیشه با یک حالت انفعالی یا هیجانی همراهند .
3- خفیف یا شدید هستند.
4- گذرا یا کم دوام یا پایدارو بادوام هستند.
5- سبب رفتاری نمایان یا فعالیت روانی نا آشکار ( خیال بافی ) هست.
مورای در تشکیل شخصیت به عوامل زیستی اهمیت زیادی می دهد. جمله معروف "اگر مغز نباشد شخصیت نیست "موید تکیه بیش از حد مورای بر پایه های زیستی است . نظریه مورای در شخصیت ریشه در نظریه نیروهای تحریکی شخصیت از نظر مورای عبارتند از : نیاز ها ( انگیزه های درونی) فشارها ( محرک های خارجی) ، نیازهای عا طفی ، ارزشها و عمل متقابل و فشارها هستند (سیاسی.1378)
ویژگی های افراد پیشرفت گرا :
افراد با نیاز به پیشرفت زیاد به دنبال کسب شهرت در گروهها بوده و ظاهراً در تلاش برای کسب قدرت یا نفوذ مایل به یافتن راهی برای نشان دادن خودشان به دیگران هستند. مثلا دانشجویانی که انگیزه پیشرفت زیاد دارند ، گرایش به نوشتن نامه به روزنامه دانشگاه دارند آنها همچنین به بحث کردن با اسناد متمایل بوده و به کسب امتیازات در کلاس مشتاق ترند ( ونر، ،1973)
افراد پیشرفت گرا از اعتماد به نفس برخوردا ر هستند . مسئوالیت فردی را ترجیح میدهند و علاقه دارندکه از نتایج کار خود مطلع شوند . نمرات درسی آنان خوب است ، در فعالیت دانشگاهی شرکت می کنند در انجام کار ها همکاری با متخصصان و صاحب نظران را به همکاری با دوستان خود ترجیح میدهند و در برابر فشارهای اجتماعی بیرونی مقاومت نشان میدهند.
اشخاص پیشرفت گرا دارای خصوصیاتی هستند که در بازرگانان پر کار و جاه طلب دیده می شود. به همین جهت آنها به مشاغلی مانند خرید و فروش سهام و یا مدیریت کارخانه را برسایر مشاغل ترجیح می دهند . مک کلند به این نتیجه رسید که پیشرفت گرایی اساسی ترین عامل انگیزش در ررفتار رهبران سازمانها ، خطر جویان ، بنیان گذاران اقتصاد جهان و به طور کلی افرادئ توسعه جو می باشند ( مک کلند به نقل از شاملو 1384)
سازمانها ، خطر جویان ، بنیان گذاران اقتصاد جهان و به طور کلی افراد توسعه جوم ی باشند
به طور کلی مهم ترین خصوصیاتن افراد پیشرفت گرا عبارتند از :
1- آنها ترجیح میدهند به تکالیفی بپردازند که درجه دشواری متوسطی داشته باشند و دوست ندارند با تکالیف آسان کار کنند چوئن هیچ رضامندی برای آنها حاصل نمی شود و به علت پایین بودن موفقیت تکالیف خیلی دشوار را دوست ندارند.
2- آنها دوست دارند روی موقعیت هایی عمل کنند که کنترل بیشتری بر نتیجه عمل دارند .
3- آنها تکالیفی را دوست دارند که عملکردشان با دیگران مقایسه شود و از نتایج کرشان بازخورد بگیرند.(غفوری ، 1376)
بررسی پژوهش های انجام یافته :
در این قسمت تحقیقات مربوط به فرزند پروری و رابطه آن با انگیزه پیشرفت ارائه می گردد .
1- فرزند پروری با انگیزش پیشرفت
– تحقیق مارتین در سال 1975 به این نتیجه رسیده است که والدین گرم و پذیرا از دیگران در انتقال ارزشها و هدفهای خود به فرزندانشان تاثیر می گذارند . طرد بیش از حدو کودکان غالباً بارفتار مشکل برانگیز آنان ارتباط دارند (پاسایی ،1368)
– در یک بررسی توسط بامریند (1973) فرزندان والدین قاطع و اطمینان بخش ، مستبد و سهل گیر را از نظر مسئولیت اجتماعی عبارت بود از رفتار دوستانه داشتن ، همکاری کردن و جویای موفقیت بودن ، مورد ارزیابی قرار گرفتند
_نتایج نشان داد که تربیت قاطع و اطمینان بخش با تاکید مسئولیت برای پسرها و استقلال برای دختر ها است . در این تحقیق کفایت اجتماعی پسرانی که والدین آزاد گذار هوشیار داشتند همانند پسران با والدین قاطع و اطمینان بخش بود .( بامریند ،1973)
– مطالعات مختلف که در کشور آمریکا و سایر کشورها به وسیله محققین مختلف مانند بامریند، الدر ، هاریس و هووارد ، هافمن و لوئیس به منظور بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری با متغییر های عزت نفس ، استقلال و رقابت صورت گرفته به این نتیجه رسیده اند که والدین اطمینان بخش به احتمال زیاد فرزندانی دارای اعتماد به نفس ، عزت نفس زیاد ، پیشرفت طلب ، مستقل و احساس مسئولیت دارند. (یاسایی ،1368)هم چنین تحقیقات الدر ، لوئیس و پیتر سون در سال 1984 نشان داد که نوجوانی که والدین خود کامه دارند کمتر متکی به خود هستند و نمی توانند به تنهایی کار انجام دهند یا از خود عقیده ای داشته باشند یا مستقلانه مسئولیت قبول کنند در ضمن این نوجوانان اعتماد به نفس کمتر و استقلال و خلاقیت و پیشرفت کمتری دارند ، ذهن کنجکاو ندارند ، از نظر اخلاقی کمتر رشد یافته هستند و در برخورد با مشکلات روزمره عملی، تحصیلی و ذهنی انعطاف پذیری کمتری دارند . (باقری .1384)
– تحقیق شکر کن تحت عنوان بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری با انگیزش پیشرفت به این نتیجه رسید که هر چه سن آغاز به کار گیری استقلال آموزی ، تسلط آموزی ، مراقبت آموزی پایین تر باشد ، میزان انگیزش پیشرفت بیشتر است به عبارت دیگر این تحقیق نشان داد که اگر والدین استقلال، تسلط و مراقبت آموزی پسرانشان را از سنین پائین آغاز کنند این پسران احتمالاً از انگیزه بالاتری برخوردار خواهند بود ( شکر کن ،1383)
– بخشی از پژوهش های مک کلند در زمینه نیاز پیشرفت به چگونگی تکوین و پیدایش این انگیزه مربوط است . به اعتقاد وی پیدایش انگیزه پیشرفت در افراد شیوه های تربیتی والدین آنها بستگی دارد افراد دارای نیاز پیشرفت در محیط هایی پرورش می یابند که از آنان انتظار کفایت و لیاقت می رود و در سنین پایین به آنها استقلال داده میشود و اقتدار گرایی پدری اندکی وجود دارد و عاری از سلطه گری مادری هستند (مک کلند به نقل از شاملو 1385)
– تحقیقات اخیر که توسط روانشناسان اروپایی از جمله وینتر پانتوم نشان می دهد که مادران پسرهای پیشرفت گرا در مقایسه با مادران پسرهایی که انگیزه پیشرفت کمتری داشتند از فرزندان خود در کسب مهارتها و استقلال انتظارات بیشتری داشتند تا در سن 7 سالگی رفت و آمد در شهر را یاد بگیرند ، کارهای جدید و مشکلی انجام دهند و در کارهایی که مستلزم رقابت است از خود برتری نشان دهند.
– برعکس مادران پسرهایی که انگیزه پیشرفت در آنها ضعیف بود محدودیت های زیادی برای این مطالعه نشان داد که آموزش مستقل ، تسلط و مراقبت در سنین -پایین به کودکان در رشد انگیزش پیشرفت آنان موثر است . ( وینتر پانتوم به نقل از غفوری 1380)
– – تایلر طی یک بررسی نشان داد که هم راهبردهای تربیتی مناسب که از طرف والدین اعمال می شود و هم تنبیه برای موفقیت تحصیلی مهم است . اگر چه تلفیقی از تربیت خوب با تنبیهی مناسب در موفقیت بیشتر تاثیر منفی دارد
– بامریند در سال 1967 طی مطالعات خود در مورد ابعاد رفتاری والدین و تاثیر آن بر کودکان دریافت که :
– والدین مستبد و قدرت طلبی فرزندانی هستند که از نظر خویشتن داری در سطح متوسط قرار دارند و. تا حدود زیادی گوشه گیر و نسبت به دیگران بی اعتنایی می کنند. ( ماسن به نقل از پارسایی 1383)
– مطالعات پارسوتر و آدلس نشان داد که والدین با انتظارات متفاوت خود به گونه ای مختلف بر انگیزش پیشرفت فرزندان خود اثر می گذارند. پژوهش آنها روی دانش آموزان کلاس های پنجم تا یازدهم بود . با توجه به اینکه والدئین معمولاً انتظار داشتند که پسرها در ریاضیات موفق تر از دخترها باشند این انتظار برآورده شده و توفیق پسرها در این درس بیشتر از دخترهعا بوده است . در این تحقیق همچنین مشاهده گردید که مادرانت از سنین پیش دبستانی ، پسرها را بیشتر از دخترها ، به استقلال و خود کفایی و تسلط بر محیط و پیشرفت ترغیب می نمایند. (پارسونر ،آدلس 1982)
– تحقیقات کاندری و دایر در سال 1976 نشان داد که وقتی زنان در مشاغل مردانه با مردان رقابت می کنند ترس از موفقیت در زنان بیشتر میشود. وقتی مردان نیز درموقعیت هایی مطح میسشوند که با نقش جنسی آنها مغایرت دارد واکنشی شبیه زنان نشان میدهد. 0(شهرآراء ،1375)
– یافته های استوارد و چستر در سال 1982 نشان داد که مردان و زنان از نظر انگیزه پیشرفت با یکدیگر مشابه هستند و ترس از موفقیت در هردو جنس به یک میزان مشاهده میشود (شیخی فینی ،1372)
– در ایران مطالعه عبداللهی در سال 1370 نشان داد که در مورد ترس از موفقیت بین دختران و پسران دانش آموز تفاوت معنی داری مشاهده نمیشود.
در بسیاری از دختران انگیزه ی پیشرفت قوی دیده میشود (شهر آراا1375)
– مطالعات ترزمر و زوکرمنو ویلر در سال 1977 نیز نشان داده است که تفاوت های جنسی در ترس از موفقیت نه معنی دار است و نه و پایانی دارد .(باقری ،1384)
– با در نظر گرفت پژوهشهایی که ارائه شد بیشتر پژوهش ها به پژوهش های قاطعی در زمینه موجود ذکر شده نرسیده اند و در بیشتر موارد نتایج ضد و نفیض است.
که به نظر می رسد عوامل دیگر در این متغییر ( انگیزش پیشرفت) علاوه بر شیوه های مختلف فرزند پروری موثر است از جمله این عوامل عوامل اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و غیر می باشد که در تحقیقات بایستی به آنها توجه شود . بنا براین لازم است تحقیقات مختلف در این مورد صورت گیرد تا اهمیت مساله بیشتر مشخص و جوانب آن بیشتر شناخته شود.
این قسمت از پایان نامه امیر مجیدی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه که پایان نامه آن در مورد فرزند پروری و انگیزش پیشرفت در بین نوجوانان 15 ساله منطقه 10 تهران استفاده شده است.
– تلفیق و نتیجه گیری از تحقیقات پیشین :
در نتیجه گیری از پژ وهش های انجام گرفته پیرامون موضوع پژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد . تحقیقات انجام گرفته در زمینه ارتباط فرزند پروری با انگیزش پیشرفت به اتفاق معتقدند که بین فرزند پروری به روش ابتدا منطقی والدین با انگیزش بیشتر فرزندان آنها رابطه ی مسیر وجود دارد . به این معنی که والداینی که با فرزندان خود رابطه گرم و صمیمی دارند و به کودکان استدلال عمل میدهند و به نظر انها اهمیت میدهند و بر اعمال کودکان نظارت منطقی دارند انگیزه پیشرفت فرزندان انها زیاد است ( از جمله تحقیقات مک کلند ،1985 بامریند ،1973، شکرکن ،1383)
به لحاظ اینکه تحقیقی در زمینه اعتبار بین فرزند پروری با انگیزش پیشرفت صورت نگرفته و در خارج از کشور نیز تحقیق در این مورد کم صورت گرفته است محقق را برآن داشته است که ارتباط بین این دو متغییر را بررسی نماید و از طرف دیگر اهمیت تعلیم و تربیت و پرورش کودک و لزوم اگاهی دادن به والدین جهت تربیت کودکان فعال ، مستقل و پیشرفت طلب و اینکه رفتار و برخوردهای آنها چه تاثیری درانگیزش فرزندان آنها دارد محقق را برآن داشت تا به پژوهش در این موضوع مهم بپردازد.
پیشینه ی پژوهش:
1- رحیمی در سال 1361 تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه ی بین انگیزه ی بین پیشرفت تحصیلی و اضطراب در بین دانش آموزان دختر اول دبیرستان شهرستان رود بار که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین انگیزه پیشرفت و اضطراب رابطه ی معنا داری وجود دارد.
2- تحقیق ابطحی در سال 1370 که تحت عنوان بررسی مقایسه ی میزان انگیزه ی پیشرفت در بین دانش آموزان تیز هوش و دانش آموزان ضعیف مقطع سوم دبیرستان شهرستان نطنز که نتایج بدست آ مده حاکی از ان است که بین دانش آموزان تیز هوش و ضعیف از لحاظ انگیزه ی پیشرفت تفاوت وجود دارد.
3- همین طور تحقیق اسلامی در سال 1371 تحت عنوان بررسی رابطه بین شیوه ی فرزند پروری والدین و رشد اجتماعی کودکان مقطع اول دبستان شهرستان ارومیه که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین شیوه ی فرزند پروری والدین و رشد اجتماعی کودکان رابطه وجود دارد .
4- همین طور تحقیق رضوی در سال 1370 که تحت عنوان مقایسه ی شیوه ی فرزند پروری در بین والدین پرخاشگر و غیر پرخاشگر کودکان حدود سنی 7ساله شهرستان رشت که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین شیوه ی فرزند پروری والدین پرخاشگر و غیر پرخاشگر تفاوت وجود دارد.
5- و تحقیق بابایی در سال 1369 تحت عنوان بررسی پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی در بین دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی شهرستان کرمانشاه که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد .
تحقیق امیری در سال 1380 که تحت عنوان بررسی رابطه انگیزه پیشرفت و استرس در بین پسران حدود سنی 18 ساله شهرستان مرند که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین انگیزه پیشرفت و استرس رابطه وجود دارد
و تحقیق بهاره راوندی در سال 1384 که تحت عنوان بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و رشد اجتماعی کودکان مقطع پنجم ابتدایی شهرستان نطنز که نتایج بدست آمده حاکی از آن است بین انگیزه پیشرفت و رشد اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد.
فصل 3
روش شناسی
روش تحقیق :
روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی و ارتباط بین علت و معلول در پژوهش حاضر است که هدف از روش همبستگی بررسی رابطه بین علت ها و معلول ها است .
جامعه ی مورد مطالعه :
جامعه ی مورد مطالعه در تحقیق عبارتند از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان قزوین که از بین 8 مدرسه و دبیرستان دخترانه در حدود 3200 دانش آموز در رشته های مختلف تجربی ، ریاضی و انسانی و… مشغول به تحصیل هستند.
حجم نمونه :
با توجه به جامعه مورد مطالعه و برآورد کل آن از بین این تعداد0 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و آزمون بر روی آنها اجرا می گردد .
روش نمونه گیری:
روش نمونه گیری مورد استفاده در تحقیق حاضر که طبق مطالعه های انجام شده روش نمونه گیری طبقه ای برای گروهای خاص سنی و جنسیتی انتخاب گردیده که به نمایندگی از طبقه های موجود در سنین مختلف یک سن انتخاب گردیده و آ زمون های مورد استفاده بر روی ان ها اجرا گردیده که نتایج بدست آ مده از یک گروه نشان دهنده نتایج کلی تحقیق در سنین و طبقه مشخص شده می باشد
ابراز اندازه گیری تحقیق :
الف : پرسشنامه ی انگیزه ی پیشرفت هرمنس (ATM) : پرسشنامه ی انگیزه ی پیشرفت (ATM) هرمنس یکی از رایج ترین پرسشنامه های مداد – کاغذی برای سنجش نیاز به پیشرفت است .
هرمنس (1977) آن را به مبنای دانش نظری و تجربی موجود در باره ی نیاز به پیشرفت و با بررسی پژوهش های مربوط به آن تهییه کرده است . و این پرسشنامه بر اساس 9 ویژگی ساخته شده که عبارتند از :
1. بالا بودن سطح آ رزو ،2. انگیزه قوی برای تحرک به سوی بالا ،3. مقاومت طولانی در مواجه با تکالیف ب سطح دشواری متوسط ،4. تمایل به اعمال تلاش مجدد در انجام تکالیف نیمه تمام ،5. ادراک پویایی از زمان ، یعنی احساس این که امور سریع روی میدهند . 6. آینده نگری ،7. توجه به ملاک شا یستگی و لیاقت در انتخاب دوست و همکار ،8. بازشناسی از طریق عملکرد خوب در کار ،9. انجام دادن کاری به نحوی احسن است که این پرسشنامه دارای 29 سوال (جمله ناتمام ) تشکیل شده که هر سوال دارای 4 گزینه است که ازآزمودنی ها خواسته می شود آن گزینه ای را که بیشتر موافق هستند انتخاب کنند و روش نمره گذاری پرسشنامه باتوجه به ویژگی های 9 گانه که سوال ها بر اساس آن تهیه شده است . انجام می گیرد . بعضی از سوالها به صورت مثبت و بعضی دیگر به صورت منفی ارائه شده است .
در سوا لهای شماره 29،28،27،23،20،16،15،14،10،9،4،1 به الف : 1نمره ،ب : 2 نمره ،ج: 3 نمره ، و د: 4 نمره داده میشود .
در سوالهای شماره ی 26،25،24،22،21،19،18،17،13،12،11،8،7،5،3،2 به الف : 4 نمره ، ب:3نمره ،ج:2نمره و. د : 1 نمره داده می شود و دامنه ی تغییرات نمرات از 29 تا 16 است . تفسیر آزمون به این صورت است که نمرات بالا نشانگر انگیزه ی پیشرفت بالا و نمرات پایین بیانگر انگیزه ی پیشرفت پایین در فرد میباشد .
ب : پرسشنامه ی شیوه ی مساله ی فرزند پروری مایکل اندرسون : که این پرسشنامه توسط ر روان شناس مشهوری در سال 1973 طراحی شده است که جهت سنجش تربیت والدین و شی وه مساله آنها جهت تربیت فرزندان خود که جنبه مساله مختلف مانند سلطه جویی و اقتدار طلبی و آزادی و محدودیت را در بین شیوه مساله تربیتی گنجانده و با ارائه سوالات مخصوص به این عناوین پرسشنامه را تهیه کرده که این پرسشنامه دارای 40 سوال 5 گزینه ای است که گزینه ها از خیلی مخالفم تا خیلی موافقم طراحی شده که آزمودنی ها با خواندن سوالها هر کدام از گزینه ها را که با نوع شخصیت و روحیه خود نزدیکتر بداند را باید علامت بزند ، مدت اجرای این آزمون 30 دقیقه است که آزمودنی ها در این مدت می توانند به سولات جواب دهند و نمره گذاری در این آزمون از طریق کلیه صورت می گیرد که از 5 تا 1 است که گاهی اوقات از گزینه خیلی مخالفم 5 تا خیلی موافقم 1 نمره گذاری می شود و گاهی اوقات هم بر عکس است .
طبق آمار به دست آمده8 و تحقیقات انجام شده که در مدارس و خانواده های آمریکایی و اروپایی انجام گرفته اعتبار این آزمون در حدود 72 درصد و پایانی آن 68 درصد بوده است .
شیوه اجرای آزمون در تحقیق حاضر از طریق گروهی بوده است که با جمع آزمودنی ها در یک مکان از آنها آزمون گرفته می شود البته بعد از توضیح در مورد آزمون و نحوه ی پاسخدهی به سوالات.
روش آماری مربوط به فرضیه :
جهت آزمون فرضیه و بررسی رابطه بین انگیزه ی پیشرفت و شیوه های فرزند پروری و بررسی رابطه ی بین انگیزه پیشرفت تحصیلی و مقیاس های شیوه های فرزند پروری (اقتدار طلبی ) آزادی عمل از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردیده که فرمول آن به شرح زیر است
فصل 4
یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه فصل چهارم
جهت بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری در بین دانش آموزان از آزمون انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری استفاده گردیده که نمرات بدست آمده در دوستون xو y قرار داده و با توجه به جمع نمرات و روش آماری ضریب همبستگی نتایج را بدست آورده و در جداول مربوطه به بررسی و بحث می پردازیم.
جدول 1-4 : نمرات خام آزمودنی ها از آزمون شیوه فرزند پروری و انگیزه پیشرفت
y
x
ردیف
y
x
ردیف
y
x
ردیف
y
x
ردیف
48
90
88
52
98
59
42
62
30
42
62
1
42
82
89
50
90
60
40
60
31
42
62
2
38
42
90
38
82
61
38
72
32
38
50
3
42
92
91
32
70
62
42
70
33
32
70
4
38
48
92
38
72
63
40
72
34
48
72
5
42
92
93
36
72
64
38
80
35
42
80
6
30
90
94
32
80
65
42
82
36
38
62
7
32
82
95
38
62
66
42
90
37
42
52
8
38
62
96
32
62
67
38
100
38
50
100
9
42
70
97
38
60
68
42
98
39
42
92
10
38
54
98
32
52
69
40
92
40
48
100
11
42
62
99
30
48
70
52
90
41
32
92
12
40
90
100
28
52
71
50
82
42
48
92
13
28
48
72
48
80
43
52
100
14
32
52
73
42
52
44
38
98
15
38
50
74
38
50
45
42
62
16
42
62
75
52
82
46
38
66
17
40
70
76
50
80
47
42
82
18
42
80
77
48
52
48
40
60
19
38
92
78
42
98
49
28
80
20
42
90
79
38
52
50
42
72
21
38
100
80
42
98
51
38
52
22
38
92
81
48
92
52
42
50
23
42
82
82
42
52
53
38
42
24
40
32
83
48
60
54
42
52
25
38
36
84
50
72
55
38
48
26
42
38
85
52
70
56
42
52
27
38
92
86
48
52
57
38
30
28
32
48
87
50
80
58
42
58
یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها
همان طور که ملاحظه می گردد جهت آزمون فرضیه تحقیق و بررسی بین شیوه فرزند پروری و انگیزه پیشرفت در بین دانش آموزان دختر از روش آماری ضریب همبستگی استفاده گردیده که نتایج آن در جدول 2-4 آورده شده است .
جدول 2-4 بررسی رابطه ی بین شیوه فرزند پروری و انگیزه ی پیشرفت در بین دانش آموزان دختر
تعداد
آزمودنی ها
ضریب همبستگی بدست آمده
ضریب همبستگی جدول
df
سطح معنی داری
100
دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان
178/0
285/0
99
05/0
همانطور که جدول 2-4 نشان میدهد چون rxy بدست آمده 178/0 از rxy جدول 285/0 بادرجه آزادی 99 در سطح معنی داری 05/0 کوچکتر است پس می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تایید قرار نگرفته است و بین انگیزه پیشرفت و شیوه ی فرزند پروری رابطه معنی داری وجود ندارد .
همانطور که ملاحظه می گردد جهت آزمون فرضیه تحقیق و بررسی رابطه بین اقتدار طلبی و انگیزه ی پیشرفت در بین دانش آموزان از روش آماری ضریب همبستگی استفاده گردیده که نتایج بدست آمده آن در جدول 3-4 آورده شده است
جدول 3-4 بررسی رابطه بین اقتدار طلبی وانگیزه پیشرفت تحصیلی
تعداد
آزمودنی ها
ضریب همبستگی بدست آمده
ضریب همبستگی جدول
df
سطح معنی داری
100
دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان
262/0
285/0
99
05/0
همانطور که جدول 3-4 نشان میدهد چون rxy بدست آمده 262/0 از rxy جدول 285/0 بادرجه آزادی 99 در سطح معنی داری 05/0 کوچکتر است پس می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تایید قرار نگرفته است و بین اقتدارطلبی و انگیزه پیشرفت رابطه وجود ندارد .
همانطور که ملاحظه می گردد جهت آزمون فرضیه سوم تحقیق و بررسی رابطه بین انگیزه ی پیشرفت و آزادی طلبی در بین دانش آموزان از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردیده که نتایج آن در جدول 4-4آورده شده است .
جدول 4-4 بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و آزادی طلبی دانش آموزان
تعداد
آزمودنی ها
ضریب همبستگی بدست آمده
ضریب همبستگی جدول
df
سطح معنی داری
100
دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان
362/0
285/0
99
05/0
همانطور که جدول 4-4 نشان میدهد چون rxy بدست آمده 362/0 از rxy جدول 285/0 بادرجه آزادی 99 در سطح معنی داری 05/0بزرگتر است پس فرضیه مورد تایید قرار گرفته وبین آزادی طلبی و انگیزه ی پیشرفت رابطه وجود دارد .
همانطور که ملاحظه می گردد جهت آزمون فرضیه چهارم و بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و سلطه جویی در بین دانش آموزان از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتایج آن در جدول 5-4 آورده شده است .
جدول 5-4
تعداد
آزمودنی ها
ضریب همبستگی بدست آمده
ضریب همبستگی جدول
df
سطح معنی داری
100
دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان
258/0
285/0
99
05/0
همانطور که جدول 5-4 نشان می دهد چون ضریب همبستگی بدست آمده 258/0 از ضریب همبستگی جدول 285/0 با درجه آزادی 99 بر سطح معنی داری 5% کوچکتر است می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تائید قرار نگرفته و بین سلطه جویی والدین و انگیزه پیشرفت دانش آموزان رابطه معنی داری وجود ندارد.
فصل 5
بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری:
همانطور که ملاحظه شد تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت و شیوه فرزند پروری والدین در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان قزوین است که طبق بررسی های انجام شده می توان گفت که والدین گرم و پذیرا از دیگران در انتقال ارزشها و هدفهای خود به فرزندانشان تاثیر می گذارند.
طرد بیش از حد کودکان غالبا با رفتار مشکل بر انگیز آنان ارتباط دارند و طبق این مسائل نوجوانانی که والدین خود کامه دارند کمتر متکی به خود هستند و نمی توانند به تنهایی کار انجام دهند یا از خود عقیده ای داشته باشند یا معتقدانه مسئولیت قبول کنند در ضمن این نوجوانان اعتماد به نفس کمتر و استقلال و خلاقیقت و پیشرفت کمتری دارند که با این مساله می توان گفت که انگیزه پیشرفت در شیوه فرزند پروری می تواند نقش بسزای داشته باشد که در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت و شیوه فرزندئ پروری در بین دانش آموزان سوم دبیرستان شهر ستان قزوین است که فرضیه های عنوان شده عبارتند از :
1) بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری رابطه وجود دارد . 2) بین اقتدار طلبی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد که جامعه مورد مطالعه از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان قزوین است 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و آزمون انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری بر روی آنها اجرا گردیده که جهت آزمون فرضیه تحقیق از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردیده در فرضیه اول به علت اینکه ضریب همبستگی بدست آمده برابر 178/0 از ضریب همبستگی جدول 285/0 با در جه آزادی 99 برده ای . می توان گفت که فرضیه اول تایید نشده است و بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری رابطه وجود ندارد
و در رابطه با فرضیه دوم باز هم چون ضریب همبستگی بدست آمده 262/0 از ضریب همبستگی جدول 285/0 با درجه 99 کوچکتر است . فرضیه دوم هم تایید و بین اقتدار طلبی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود ندارد و در فرضیه سوم بعلت اینکه ضریب همبستگی بدست آمده از ضریب همبستگی جدول بزرگتر بوده می توان گفت که فرضیه سوم مورد تائید قرار گرفته و بین آزادی طلبی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد. و در فرضیه چهارم که جهت ارتباط بین انگیزه پیشرفت و سلطه جویی دانش آموزان بوده چون ضریب بدست آمده از ضریب جدول کوچکتر بوده فرضیه چهارم رد و بین انگیزه پیشرفت و سلطه جویی رابطه معنی داری وجود ندارد. که تحقیق حاضر با تحقیق انجام شده توسط سایرین هم خوان بوده است که تحقیق رحیمی در یال 1361 که تحقیقی تحت عنوان بر رابطه بین انگیزه پیشرفت تحصیلی و اضطراب در بین دانش آموزان دختر اول دبیرستان شهرستان رودبار که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین انگیزه پیشرفت تحصیلی و اضطراب رابطه معنی داری وجود دارد .
و تحقیق ابطحی در سال 1370 که تحت عنوان بررسی مقایسه میزان انگیزه پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان تیز هوش و ضعیف مقطع سوم دبیرستان شهرستان نطنز که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که انگیزه پیشرفت در بین دانش آموزان تیز هوش بیشتر از دانش آموزان ضعیف است .
در تحقیق اسلامی در سال 1371 که بررسی رابطه بین شیوه فرزند پروری والدین و رشد اجتماعی کودکان مقطع اول دبستان شهرستان ارومیه که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین شیوه فرزند پروری والدین در رشد اجتماعی و رابطه وجود دارد .
محدودیتها :
1- محدود بودن آزمودنی در یک مقطع تحصیلی
2- محدود بودن آزمودنی از لحاظ جنسیت
3- محدود بودن آزمودنی ها در یک منطقه شهری
4- عدم دسترسی به آزمون های مورد استفاده
پیشنهادات
1-تعمیم دادن آزمودنی ها در مقاطع مختلف تحصیلی
2- استفاده از آزمودنی ها از میان دختران و پسران
3- تعمیم دادن آزمودنی ها در مناطق مختلف شهری
4- دسترسی آسان به آزمون ها
پیوست
(پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه شیوه ئ مساله فرزند پروری مایکل اندر سون)
(پرسشنامه ی انگیزه ی پیشرفت هرمنس (ATM)
1- کار کردن چیزی است که …
الف)اصلاً دوست ندارم آنرا انجام دهم ب ) دوست ندارم آنرا انجام دهم
ج) دوست دارم آنرا انجام دهم د ) خیلی زیاد دوست دارم آنرا انجام دهم
2- در مدرسه فکر میکنند که من فردی…
الف)بسیار سخت کوش هستم ب ) سخت کوش هستم
ج) نسبتاً راحت طلب هستم د ) خیلی راحت طلبً هستم
3- افراد دیگر فکر می کنند که من…
الف)بسیار سخت کوش هستم ب ) سخت کوش هستم
ج) سخت کوش نیستم د ) اصلاً سخت کوش نیستم
4- اگر خود را از خیلی قبل برای انجام تکلیفی آماده کنم این کار ..
الف ) واقعاً بی معنی است ب ) بی معنی است
ج ) قبول واقعیت نیست د ) برای موفقیت ضروری است
5- توقعی که از خود موقع کار کردن دارم …
الف ) خیلی بالا است ب ) بالا است
ج ) پایین است د ) خیلی پایین است
6- هنگامی که معلم درس میدهد …
الف ) معمولا تمام وجودم را به کار می گیرم تا کارم را به بهترین وجه انجام داده و تصور خوبی به معلم بدهم
ب ) معمولا به درسهایی که گفته میشود توجه زیادی می کنم
ج ) موقع درس دادن معلم افکار من به سوی امور دیگر منحرف میشود
د ) بیشتر به اموری که مربوط به مدرسه نیستند علاقه مند میشوم.
7- من معمولاً مقدار کاری که انجام میدهم..
الف ) خیلی بیشتر از تصمیمی است که قصد انجام آن را داشته ام
ب ) بیشتر از تصمیمی است که قصد انجام آن را داشته ام .
ج) کمتر از تصمیمی است که قصد انجام آن را داشته ام
د ) خیلی کمتر از تصمیمی است که قصد انجام آن را داشته ام .
8- هر گاه تکلیفم را را خوب انجام نداده و به هدفم نرسیده باشم ..
الف ) برای رسیدن به هدف نهایت کوشش خود را می کنم
ب ) برای رسیدن به هدف یک بار دیگر تلاش می کنم
ج) مایلم که از آن صرف نظر کنم
د) معمولاً از آن صرف نظر می کنم
9- در مدرسه داشتن پشتکار به نظرم ..
الف ) خیلی بی اهمیت است . ب)نسبتاً بی اهمیت است
ج) با اهمیت است د) خیلی با اهمیت است
10- شروع کردن به انجام تکالیف مدرسه در منزل ..
الف) تلاشی خیلی زیاد دارد ب) تلاش زیاد لازم دارد
ج) تلاش کم لازم دارد د) تلاش خیلی کم لازم دارد
11- هنگامی که در کلاس های پایین تر بودم معیارها و انتظاراتی که با توجه به میزان مطالعه ام از خود داشتم ..
الف)خیلی بالا بود ب) متوسط بود
ج) پاین بود د) خیلی پایین بود.
12- اگر درحال انجام تکالیفم ، مرا به تماشای تلویزیون یا گوش دادن به رادیو فرا بخوانند ، بعد از آن…
الف ) همیشه بلا فاصله سر کارم بر می گردم
ب) توقف کوتاهی میکنم و بعد به کار برمی گردم
ج) همیشه قبل از شروع مجدد کار، کمی منتظر می مانم.
د) برگشتن مجدد به کار را خیلی دشوار می بینم
13- من کاری را که انجام دادن آن احساس مسوولیت زیادی را بخواهد…
الف) خیلی دوست دارد ب) تنهادرصورتی که ول خوبی بابت آن را بپردازند انجام میدهم
ج) فکر می کنم نتوانم انجام دهم د ) دوست ندارم
14- آن زندگی که اصلاً نیازی به کار کردن نداشته باشد از نظر من…
الف) خیلی خوشایند است ب) خوشایند است
ج) ناخوشایند است د ) خیلی ناخوشایند است
15- زمانی که در کلاس های پایین تر بودم ، فکر می کردم رسیدن به موقعیت بالا در جامعه ( کسب مقام و موقعیت )
الف) خیلی کم اهمیت دارد ب) کم اهمیت دارد
ج) زیاد اهمیت دارد د) خیلی زیاد اهمیت دارد
16 موقعی که در برابر انجام کار با مشکلی روبرو میشوم …
الف ) خیلی سریع از انجام دادن آن صرف نظر می کنم
ب ) سریع از انجام دادن آن صرف نظر می کنم
ج) خیلی زود از انجام آن صرف نظر نمی کنم
د ) معمولاً آن را به انجام می رسانم
17- به طور کلی ..
الف) خیلی آینده نگر هستم ب ) زیاد آینده نگر هستم
ج) آینده نگر نیستم د ) اصلا آینده نگر نیستم
18- در مدرسه به نظر من دانش آموزانی که خیلی زیاد مطالعه می کنند…
الف) افراد خیلی خوبی هستند ب) افراد خوبی هستند
ج) افراد خوبی نیستند د ) اصلاً افراد خوبی نیستند
19- در مدرسه کسانی را که به موقعیبت های بسیار بالایی نایل شده اند…
الف ) خیلی زیاد تحسین می کنم ب ) زیاد تحسین می کنم
ج) تحسین نمی کنم د) اصلاً تحسین نمی کنم
20- برای استفاده از لذت ها و تفریحات اضافی زندگی..
الف) اصلاً وقت ندارم ب ) اغلب وقت ندارم
ج) معمولا به قدر کافی وقت دارم د) همیشه وقت دارم
21- من معمولاً فردی..
الف ) پرمشغله هستم ب) مشغول هستم ج) مشغول نیستم د ) اصلا مشغول نیستم
22-من بدون اینکه خسته شوم می توان برای..
الف) مدت زمان خیلی زیاد روی امر خاصی کار کنم
ب ) مدت زمان زیادی روی امر خاصی کار کنم
ج) مدت زمان کوتاه روی امر خاصی کار کنم
د) مدت زمان خیلی کوتاه روی امر خاصی کار کنم
23- زمانی که در کلاس های پایین تر بودم ، رابطه خوب داشتن با معلمانم..
الف ) خیلی زیاد مورد قدردانی قرار می گرفت
ب) زیاد مورد قدردانی قرار می گرفت
ج) به نظرم مهم نبود
د) به نظر می رسید کاملا بی اهمیت باشد .
24- پسران شغل پدرانشان را به عنوان مدیر یک موسسه دنبال می کنند زیرا ..
الف )آنها مایلند فعالیت موسسه را توسعه بخشند
ب ) آنها از این جهت که پدرانشان مدیرند خوشبخت هستند
ج) آنها می توانند نظرات جدید خود را به عمل در آورند
د) آنها می توانند نیازهای مادی خود را برآمورده سازند
25- وقتی در کلاس های پایین تر بودم دلم می خواست …
الف ) آدم خیلی مهمی باشم ب ) آدم مهمی باشم
ج) آدم نسبتا مهمی باشم د ) آدم معمولی باشم
26- من نظم دادن به امور را ..
الف) خیلی دوست دارم ب ) دوست دارم
ج) زیاد دوست ندارم د) اصلاً دوست ندارم
27- زمانی که کاری را شروع می کنم ….
الف ) هرگز آن را تا رسیدن به یک نتیجه موفقیت آمیز ادامه نمی دهم
ب ) خیلی کم آن را تا رسیدن به یک نتیجه موفقیت آمیز ادامه می دهم
ج) گاهی آن را تا رسیدن به یک نتیجه موفقیت آمیز ادامه میدهم
د) همیشه آن را تارسیدن به یک نتیجه موفقیت آمیز ادامه میدهم
28- من..
الف ) بیشتر مواقع خسته هستم ب ) اغلب خسته هستم
ج) خیلی کم خسته هستم د ) اصلاً خسته نیستم
29- خرید کردن کاری است که من آن را…
الف) خیلی زیاد دوست دارم ب) دوست دارم
ج)دوست ندارم د) دوست ندارم
(پرسشنامه ی شیوه مساله ی فرزند پروری(مایکل اندرسون) )
1-ایا شما در خانواده احساس این را دارید که به درد هیچ کاری نمیخورید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
2-ایا شما ترجیح می دهید در خانواده همه دقیقا از موضع شما با خبر باشند؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
3-ایا احساس میکنید والدین در تربیت شما در موقعیتی قرار داشتند که توانایی ان را نداشتند؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
4- آیا این احساس را دارید که لازم است قبل از اقدام به هرکاری آن را در خانواده مطرح کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
5- آیا وقت خود را زیاد به برقرراری ارتباط با خانواده می گذرانید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
6–آیا فکر می کنید شما به دلیل نقش درونی خود برای انجام هر عمل بیشتر از خانواد ه ی خود انرژی صرف می کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
-آیا هیچ وقت از طرف والدین خود طرد شده اید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
8-آیا این احساس را دارید که جدیت شما باعث اعتماد دیگران میشود ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
9- نقش رهبری را در خانواده دوست دارید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
10- آیا این احساس را دارید که با زندگی و خواسته های آن از طرف والدین کاملاً سازش یافته هستید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
11- در برخورد با نظرات والدین آنقدر بحث می کنید تاپیروز شوید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
12- قابل قبول ترین راه حل ها را از طرف والدین قبول می کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
13- ترجیح میدهید که دوستی با والدیبن داشته باشید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
14- آزادی را از طرف والدین قبول دارید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
15- آیا به طور کلی موفق میشوید در آزادی های والدین که ب شما میدهند به هر شکلی که باشد آنها را مهارکنید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
16- آیا برایتان اتفاق افتاده در نوع تربیت والدین عصبی و نا آرام شوید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
17- در صورت اقتدار طلبی والدین احساس تنفر کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
18- آیا بیشتر صحبت های سری شما با مادرتان است ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
19- آیا عمیقاً احساس می کنید که والدین باید به داشتن طرز رفتار درست بیشتر توجه کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
20- آیا شما در زندگی با خانواتده تان احترام رااحساس می کنید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
21- آیا گاهی اوقات در برابر کنترل والدین غیرقابل تحمل میشوید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
22- آیا در خانواده به طرز نامودبانه با دیگران صحبت می کنید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
23- آیا گرایش دارید کارهایتان باتفکر و صولی باشد ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
24- آیا در برابر مخالفت والدین با آنها به طور منطقی وارد میشوید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
25- آیا شما دوست دارید در لباس پوشیدن نظر والدین را بپرسید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
26-آیا در مورد یک شخص یا دوستی که دارید نظر والدینتان را می پرسسید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
27-آیا والدین شما در برخورد با دوستان شما مبادی ادب را رعایت می کنند؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
28-آیا والدین شما از دوستی با جنس مخالف برای شما عکس العمل شدیدی را نشان میدهند؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
29- آیا شما برخورد با والدین در مورد مشکلی که دارید قاطعانه برخورد می کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
30-آ یا ترجیح میدهید بر برخورد با والدین خود بر اساس موضوعی تغییرات اساسی را در یک دفعه بیان کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
31- آیا عمیقاً احساس خود را با دیگران بیان می کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
32- آیا در خانواده ی شما تبعیض در مورد فرزندان وجود دارد ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
33- آیا احساس می کنید در خانواده تربیت هر یک از فرزندان به طور مجزا است ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
34- آیا احساس می کنید واکنش والدین نسبت به کارهایفرزندان خود در هریک از فرزندان متفاوت است ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
35-آیا شیوه ی فرزند پروری در خانده ی شما اصولی و منطفقی است ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
36- تربیت در خانواده ی شما بیشتر بر عهده ی پدر خانواده است؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
37- آیا شما مشکلات خود را با سرپرست خانواده بیان می کنید ؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
38- آیا تا به حال شده در جمع دیگران والدین شما احساسات شما را زیر پا بگذارند؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
39-آیا گاهی اوقات فکر می کنید که والدین به آن اندازه که برازنده ی حسن نیت شما باشند نیستند؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
40- آیا تا به حال شده که دوست داشته باشید روزگاری را بدون والدین خود سپری کنید؟
الف)خیلی مخالفم
ب)مخالفم
ج)بی تفاوت
د)موافقم
ه)خیلی موافقم
فهرست منابع و ماخذ
امیری مجد،رسول.(1383).تربیت و شیوه ی های آن . تهران: انتشارات نور
ابادی،عبد الله . (1384).شیوه های تربیت.تهران: انتشارات پیام
بهاری،علی.(1383) . انگیزه .تهران: انتشارات نار
باقری،اصغر.(1384) . روش های تربیتی . تهران: انتشارات فرهنگستان
دلاور،علی.(1384) . امار استنباطی . تهران: انتشارات رشد
دلاور،علی. (1384).روش تحقیق در علوم تربیتی.تهران:انتشارات رشد
شاملو، سعید. (1385). سلامت روانی.تهران: انتشارات نی
سیاسی،علی اکبر.(1378).روانشناسی شخصیت.تهران:انتشارات ارجمند
سروری،منیژه.(1380).روانشناسی فردی.تهران:انتشارات پیروز
شکر کن،علی اصغر.(1383).انگیزه پیشرفت.تهران: انتشارات نی
لطف ابادی ،حسین.(1384).روانشناسی رشد.تهران:انتشارات بهار
قائمی امیری،علی.(1385).تربیت.تهران: انتشارات ارسباران
محمدی، سید یحیی.(1385).نظریه های روان درمانی.تهران: انتشارات رشد
محمدی، سید یحیی.(1384).انگیزه و هیجان.تهران:انتشارات رشد
W.W.W. GOL AFSAN .COM
W.W.W. BARAN .COM
/ پایان/
1