تارا فایل

پاورپوینت ژئومورفولوژی و آمایش روستایی


ژئومورفولوژی و آمایش روستایی
اهمیت واحدهای ژئورمورفولوژیک و توپوگرافیک در برنامه ریزی روستایی
الف ) واحدهای عمده ناهمواری ومقرر روستا
در رابطه با نقش ناهمواری های کلا می توان سه تیپ روستا را از هم تفکیک نمود.

الف – 1 – روستاهای کوهستانی :
سطوح کوهستانی عمدتاً به دلیل نقش امنیتی خود به تصرف برخی از سکونتگاههای روستایی در آمده اند. یک چنین روستاهایی یا در دامنه ها و سینه کوهستانها ظهور یافته اند (مانند روستای الیاتو در حوالی فریمان) ، و یا در میان چاله ها و امتداد دره های تنگ و محصور کوهستانی شکل گرفته اند (مانند روستاهای گلیان – حصار در جنوب شیروان).

الف-2 ) روستاهای پایکوهی
یکی از مسایل و مخاطرات ژئومورفولوژیک مهم در این مناطق سیل می باشد. در واقع مخروط افکنه ها به واسطه داشتن مواد حاصلخیز و آب نسبتاً کافی توجه زارعان رابه خود جلب می کند و به این ترتیب زمین های آنها مورد استفاده وسیع روستاییان قرا رمی گیرند، و قصبات بسیاری نیز برروی آنها گسترش می یابند.

یکی از مسایل و مخاطرات ژئومورفولوژیک مهم در این مناطق سیل می باشد. در واقع مخروط افکنه ها به واسطه داشتن مواد حاصلخیز و آب نسبتاً توجه زارعان را به خود جلب می کند و به این ترتیب زمین های آنها مورد استفاده وسیع روستائیان قرار می گیرند، و قطعات بسیاری نیز بر روی آنها گسترش می یابند

الف ) 3 – روستاهای مناطق پست و هموار
در سطوح پست و هموار نظیر دشتهای سیلابی، دشتهای بزرگ افقی یا پدیپلین و …) ، جلگه ها و سواحل پست، همانگونه که شهرهای بزرگ و متعددی تولد یافته اند، روستاهای بی شماری نیز ظهور پیدا کرده اند.

در سطوح پست مناطق خشک وجود پلایا و کویر، دق ها، کفه های نمکی و رسی، مادکرکها یا ترکهای گلی، تپه های ماسه ای و دیگر عوارض ا ز موانع عمده برای استقرار و یا تعدد روستاها به شمار می آیند.

ب ) نقش توپوگرافی در عملیات کشاورزی
تاثیر توپوگرافی و شیب در کشاورزی و گسترش فعالیتهای زراعی چنان است که در برخی کشورها ، از جمله فرانسه ، تحول سیستمهای بهره برداری، با توزیع شیب دامنه ها منطبق می شود و انواع زراعت براساس آن به وجود می آید.

ب – 1 – شرایط کشاورزی در روستاهای کوهستانی
زراعت در کوهستان های مرتفع ، دارای وضع خاصی است که که بیش از هر قسمت دیگر با عوامل فعال موفوژنز مواجه است. این ویژگی به خصوص زمانی خود را نشان می دهد که روستاییان به خاطر کمبود زمین، فعالیتهای کشاورزی خود را به روی دامنه گسترش می دهند، و در نتیجه عملیات زراعی، آبیاری و انتقال آب و غیره ناپایداری زمینها را تشدید می نمایند.

ب – 2 خصوصیات کشت در روستاهای پایکوهی
در این مناطق رسوبات مخروط افکنه ها غالباً زمینهای زراعی مرغوبی راتشکیل می دهند. مسلماً این مرغوبیت به طرف دشت اهمیت بیشتری پیدا می کند در حالی که رسوبات بالا دست و مجاور کوهستان چون درشت هستند فقط برای مرتفع مناسب هستند.

ب – 3 – ویژگی های زراعی در روستاهای جلگه و دشت
اصولاً سطح دشتها و جلگه ها مناسب ترین مکان برای کشاورزی به شمارمی آیند، زیرا از پهناوری و وسعت کافی، افق های کامل خاک ، موانع توپوگرافیک ناچیز، شیب بسیار ملایم و کم ، زمین هموار و بطور کلی محیط پایدار برخوردارند.

فرایند های ژئومورفیک و برنامه ریزی روستایی
سکونت گاههای روستایی و فعالیتهای اقتصادی وابسته به آنها نه تنها متاثر از اشکال ناهمواری هستند بلکه عوامل و فرآیند های موثر بر این اشکال نیز روستاها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند.

به طورکلی عوامل اندوژن یا فرایندهای درونی مانند آتشفشان ، زلزله و امثال آن نقش مثبت و یا منفی خود را بر روستاها اعمال می کنند، درست همانگونه که در فصل یکم در آزمایش شهری مورد بحث قرار گرفت. عوامل اگزوژن و فرایندهای بیرونی نیز آثار مثبت و منفی خود را ، به طور مشابه باشهرها ، در روستاها هم بر جای می گذارند.

فرسایش خاک
با توجه به منشا و دخالت عوامل موثر در پیدایش فرسایش ، می توان گفت که این فرایند دارای دو مفهوم کلی است.
الف – فرسایش عادی یا طبیعی :
منشا این نوع فرسایش صرفاً به عوامل طبیعی مربوط می شود که از میلیونها سال قبل دست بکار حفر و ساییدگی ارتفاعات و انباشتن مواد در چاله ها و دره ها بوده است.

طرق مبارزه با فرسایش
الف – مبارزه غیر مستقیم یا بیولوژیکی
هدف از این نوع مقابله پیشگیری از فرسایش یاکاهش اثرات آن به وسیله روشهای اصولی است. این روشها که عمدتاً حول محور ایجاد ، تثبیت، و یا افزایش پوشش گیاهی دور می زند، به ویژه برای مناطقی که هنوز در معرض فرسایش قرار نگرفته اند، بکار می رود

مهمترین اقداماتی که در این رابطه انجام می گیرند عبارتند از:
حفظ و تقویت پوشش گیاهی:
پوشش گیاهی ، مبنایی برای روشهای زراعی یا بیولوژیک مبارزه با فرسایش است. لذا می بایست در برنامه ریزیها به این مساله توجه شود. برای استفاده از پوشش گیاهی و افزایش نقش آن در برابر فرسایش توجه به دستورالعمل های زیر ضروری است.

اصلاح و احیاء مراتع و جنگلهای از بین رفته،مبارزه با قطع بی رویه درختان و بوته ها و قرق کردن اراضی ، چراگاهها و مناطقی که در حال فرسایش شدید هستند.
انتخاب و کشت گیاهان زراعی متناسب با شرایط محل

3- جلوگیری از اعمال مضر کشاورزی
خودداری از کشت متراکم و تشدیدی، امتنا از کشت برروی زمین های شیب دار، جلوگیری از به آتش کشیدن جنگل ها ، بوته زارها و مزارع (که منجر به تجزیه هوموس و اتصال خاک می شود) منبع استفاده از ابـزار و روشهـایی که باعـث فشردگی بافت خاک (در نتیجه کاهش نفوذپذیری و افزایش رواناب می شود.

حفظ و ازدیاد هوموس
نقش هوموس از نظر حفاظت خاک بسیار اساسی است. در حقیقت هوموس در مقابل فرسایش خاک به سه صورت عمل می کند.

نخست آنکه با خاصیت کلوئیدی خود چسبندگی خاک را زیاد و انفصال آن را کم می کند.
دوم اینکه وجود هوموس در خاک باعث بالا رفتن میزان نفوذپذیری خاک و کاهش رواناب می شود. سوم اینکه با خاصیتی که به خاک می دهد حاصلخیزی آنرا افزایش می دهد .

استفاده از زمین برحسب استعداد آن
با توجه به استعداد اراضی و قابلیتهای آن لازم است «آمایش گیاهی زمین» را در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار دهیم، و از طریق آن زمین های مستعد برای جنگل کاری، مرتع داری و یا کشاورزی را مشخص نماییم.

– مبارزه مستقیم یا مکانیکی
این نوع مقابله و مبارزه هنگامی شروع می شود که فرسایش آغاز شده و علایم آن نیز به چشم بخورد. لذا به منظور پیشگیری از گسترش فرسایش و جلوگیری از خسارات ناشی از آن باید اقدامات انجام بگیرد تا ضمن جلوگیری از تداوم فرسایش ، سطوح فرسایش یافته نیز تا حد امکان اصلاح و ترمیم گردند.

اقداماتی که برای این منظور صورت می گیرد به عنوان مبارزه مستقیم یا استعلاجی معروف بوده و عمدتاً شامل موارد زیر می گردد.
ب – 1 – مقابله با فرسایش دامنه ای : در این مورد هدف اصلی تضعیف و یا از بین بردن عوامل مساعد فرسایش دامنه ها می باشد، که عمدتاً شامل موارد زیر می شود.
 – کاهش سرعت رواناب قبل از رسیدن به سرعت آستانه فرسایش
 – نفوذ دادن تمام یا قسمتی از آب در زمین
 – هدایت و انتقال آبهای اضافی به سمت مجاری خروجی

برای نیل به این هدف لازم است عملیاتی در جهت کاهش شیب و تسطیح زمین، افزایش پوشش گیاهی و اقداماتی از این قبیل انجام بگیرد، و متدهایی که برای این منظور بکار می روند عبارتند از:

ب – 1 – 1- سکوبندی یاتراس بندی

با این روش شیب زمین را بطور پله بندی کم می کنند . البته این روش برای زمینهای دارای شیب تند مناسب نیست زیرا در این زمینها برای ایجاد سکو به عرض مناسب و معین نیاز به خاکبرداری بیشتر و در نتیجه صرف وقت و هزینه بیشتر و تکنیک قوی تر خواهد بود.

ب – 1 – 2- بانکت
بانکت بندی برای اولین بار در سال 1987، به صورت گرادیان هایی (شیارهایی) به موازات خطوط تراز ایجاد گردید، به طوری که فاصله هر یک از دیگری در حدود 50 تا 100 متر بود و بدین وسیله تا حدودی از خطرات فرسایش و کاهش حاصلخیزی خاک جلوگیری می نمود. در عمق گودیهایی به عرض حدود 3 متر بر روی دامنه ها بوجود می آوردند و خاکهای حفر شده را به صورت پشته هایی درکنار گودالی متراکم می سازند.

نکته قابل توجه این است که بر حسب شیب زمین و جنس زمین بانکتهای گوناگونی در پروژههای عمرانی طراحی می گردند، که عمده ترین آنها عبارتند از:
 گرادن : گردانـها بانکتـهای کوچکـی هستنـد کـه بیشتـر به عنـوان جنگل کاری مورد استفاده قرار می گیرند. گرادنها خود به دو صورت ایجاد می شوند: یک گروه گردانهای با نیمرخ V هستند که در زمینهای دارای شیب زیاد بکار می روند ، و گروه دیگر گرادنها با نیمرخ طبیعی یا نرمال که حالت کانال کوچکی را دارند و دارای ظرفیت آبگیری بیشتری هستند.

 بانکتهای با پروفیل طبیعی : این بانکتها فقط توسط ابعاد بزرگی که دارند از گرادنهای فوق الذکر متمایز می گردند و معمولاً بر روی شیبهای 20 تا 50 درصد بکار می روند و برروی این نوع بانکتها می توان کشتی ها قابل ملاحظه ای انجام داد.

 بند سازها و سدهای خشکه چین نیز یکی از این روشها به شمار می آیند . همچنین بانکتهای با خاکبرداری بریده شده ، بانکتهای مخصوص کشت غلات و غیره از دیگر انواع بانکت هستند.

ب – 1 – 3 – استفاده از ژئوتکستایل :
در نقاطی مانند خاکریزی کنار جاده، شیبها و دامنه های بریده شده و دیگر نقاطی که به علت وجود محیط اقلیمی و خاک نامساعد ، ایجاد و استقرار پوشش گیاهی دشوار است، مسایل و مشکلات فرسایش رابا استفاده از ژئوتکستایل بر طرف می کنند.

ژئوتکستایل یا زمین بافت عبارتست از هر گونه ماده یا عنصر بافته شده نفوذپذیر که در فونداسیون ، خاک، سنگ، زمین و یا هر عنصر مربوط به مهندسی ژئوتکنیک بکار می رود. ژئوتکستایل ممکن است به شکل یک حصیر، صفحه یا ورقه، شبکه یاپرده ای از الیاف طبیعی و مصنوعی بافته شده ، باشد که روی دامنه ، یا زیر لایه سطحی خاک قرار می گیرد.

ژئوتسکتایل ها در زمینه مبارزه با فرسایش خاک می توانند به ایفای دو نقش عمده بپردازند:
نخست آنکه، با تاثیر مستقیم بر فرایندهای فرسایش، موجب کنترل موقت یا دائم فرسایش می شوند

دوم آن که برای استقرار، توسعه و یا احیاء پوشش گیاهی ، یک محیط پایدار بوجو د می آورند.

ب – 1 – 4 – حائل ها : به منظور کنترل و یا جلوگیری از حرکات دامنه ای، و برای ممانعت از بریده شده دامنه ها در اثر برخورد جریان آب ، معمولاً در سطح دامنه ها و یا پای دامنه ها از انواع محافظ و حایل استفاده می کنند.

چپربندی هم طریقه ای دیگر برا ی تثبیت و یا کنترل فرسایش دامنه ای می باشد. چپرها دسته های گیاهی لوله شده به قطر حدوداً 25 سانتی متر هستند. که درتراشه ها یا مقاطعی با فواصل معین بر روی دامنه های نسبتاً شیبدار و به موازات منحنی های میزن مستقر، و توسط میخ های چوبی (که تا عمق حدود 20 سانتی متر در زمین فرو می روند) محکم می شوند

جلوگیری از فرسایش خاک با استفاده از چپرها

ب – 1 – 5 – چاه های تزریق سیمان: یکی از روشهای کنترل و تثبیت حرکات توده ای دامنه ها، استفاده از به اصطلاح میخ های بتنی و احیاناً فلزی است . به این صورت که در سطح دامنه را با لایه های زیرین به یکدیگر می دوزند.

ب – 2 – اساس مبارزه با بهمن :
برای جلوگیری از حرکت و خطر بهمن عمدتاً دو حالت وجود دارد.
حالت اول – تغییر شرایط محیطی به منظور جلوگیری از شروع و وقوع بهمن
حالت دوم – کنترل حرکت و سرعت بهمن

حالت اول – تغییر شرایط محیطی به منظور جلوگیری از شروع و وقوع بهمن
این نوع مبارزه اغلب در مناطق بهمن خیز و به صورت طرح ها و پروژه های دائمی اجرا می شوند. مهمترین متدها برا ی این نوع مبارزه عبارتند از:
– افزایش زبری خاک که با انجام عملیات مهندسی حفاظتی مثل ایجاد بانکت یاسکو، دیوار- ، میخ چوبی و یا چوب بست، و یا در ختکاری امکان پذیر است.

– انجام عملیاتی نظیر زهکشی ، به منظور هدایت و انتقال آبی که ممکن است در زیر پوشش برف جریان یابد و حرکت بهمن را مساعدتر سازد.
– جمع آوری قطعه سنگها و تخته سنگهای بزرگی که ممکن است طعمه بهمن قرار گرفته و فشار و خطر بهمن را افزایش دهد. البته سنگهای یکپارچه و گسترده و ریشه دار خود از عوامل زیری بستر بهمن به شمار آمده و وجود آنها لازم است.

– خنثی نمودن هر عاملی که به عنوان محرک بهمن به شمار می آید. مثلاً حرکت بهمن ممکن است در اثر وزش باد، صدای انفجار ، زمین لرزه، عبور کوهنوردان و اسکی بازان، و بالاخره پرواز اشیاء پرنده (مثل هلیکوپتر، هواپیما ، هواپیمای جت و غیره ) آغاز گردد.
– استفاده از ابزار و روشهایی که مانع از تجمع برف در مناطق و مسیرهای بهمن خیز گردد. مثلاً در برخی مناطق برای جلوگیری از تجمع زیاد برف برروی جاده ها و یا نهالستانهای جنگلی از چپرها به عنوان باد شکن استفاده می کنند.

حالت دوم – کنترل حرکت و سرعت بهمن:
مهمترین انواع بهمن شکن و بهمن گیر عبارتند از:
– وسایل ساده سکویی شکل، گردانها، گابیونها و امثال آن که برای بریدن شیب در شیبهای یکنواخت تعبیه می شوند.
– موانع چوبی مشبک ، برای کنترل بهمن در دامنه هایی که دارای برف کم هستند.

– نرده ها و شبکه های فلزی که از مقاومت بیشتری برخوردارند.
– تورها و یا شبکه های فلزی که توسط کابلهای سیمی مستقر و محکم می گردند.
– پل برفها یا بهمن شکنها که برای حفظ نقاط خاصی نظیر قسمتی از جاده ها مورد استفاده قرار می گیرند

برخی از انواع بهمن وبهمن گیر

ب – 3 مبارزه با فرسایش آبی و سیلابها:
برای مقابله با فرسایش آبی (سیلابی و رودخانه ای ) علاوه بر بکارگیری روشهای یاد شده در مورد کنترل دامنه ها و متدهای آبخیزداری ، می یابد یک سری اصلاحات و اقدامات مستقیماً برروی خود مجاری انجام بگیرد)

ب – 3 – 1 – اصلاح مجاری اصلی
اصلاح اینگونه مجاری از نظر تخریب سیلابها اهمیت فوق العاده دارد. اگر چنین اصلاحاتی صورت نگیرد، سیل بستر خود را می کند و باعث ریزش کناره ها می گردد.
– سدهای سرعت گیر و رسوبگیر ساده ترین وموثرترین روش برای اصلاح مسیل احداث سدهای پلکانی در طول مجرای آب است در این روش سدها یا سکوهای متعددی، که بستر را قطع می کنند، در نیمرخ طولی تعبیه می گردند.

دیگ واپی – دیگها عبارتند از دیواره های ساحلی که به صورت روکش سیمانی، سنگ خشک و یا گابیون و موازی با جهت جریان ایجاد می شوند لذا هیچگونه ممانعتی در برابر جریان بوجود نمی آورند، اما برای تکمیل اصلاح مجاری آب از آنها استفاده می شود.
اپی ها یا زائده ها و یا پشت بندها نیز عبارتند از دیواره های کوچکی که با یک زاویه ای نسبت به کناره های بستر و تقریباً عمود بر جهت جریان ایجاد می گردند. اپی ها به حالتهای زیر ایجاد می شوند.

اپی ها یازائده های برگردان ، که به صورت موج شکن عمل می نموده و جهت جریان آب رااز کناره نرم و سست و مستعد فرسایش به کناره سخت مقابل هدایت می کنند.
اپی های معمولی که دیواره های عمودی هستند که اغلب در دو طرف کناره های بستر افزوده می شوند. از این نوع زائده بیشتر در بسترهای سنگی استفاده می شود.
اپی های بازدارنده که برای رسوب دادن مواد محموله آب در زاویه بین کناره و اپی بکار می روند.

– سنگ فرش نمودن بستر مسیل – در بعضی از قسمتهای بستر مسیل که خاک سست و یا از جنس مارن و لیمون و امثال آن تشکیل شده است می توان با سنگ فرش کردن کف بستر، جلوی حفر آن را گرفت.

ب – 3 – 2 – اصلاح مجاری فرعی
مجاری فرعی برخلاف مجاری اصلی خروجی دارای شیب زیاد می باشند زیرا از قسمتهای بالایی دامنه ها و تپه ها سرچشمه می گیرند.
– ایجاد سدها یا بندهای کوچک – چون شیب سد زیاد است اثر سدها بیشتر از مجاری اصلی است و آب به سهولت سرعت خود را از دست می دهد و سد را پر می کند.

– تعویض بستر: در اینصورت سرعت آب کمتر می شود و شعاع هیدرولیکی جریان کاهش می یابد و در نتیجه قدرت تخریب بستر کمتر می شود.
– استحکام بستر :مجاری فرعی را می توان به وسیله سرشاخه ها و سنگهای بزرگ و یا سنگفرش محکم کرد.

ب – 4 – مبارزه با فرسایش بادی
– موانع وعوامل بازدارنده (بادشکنها)
1- بادشکنهای مصنوعی (مکانیکی) و غیر زنده مانند دیوار های چوبی ، چپر و غیره)
2- بادشکن های طبیعی (بیولوژیکی) یا زنده که معمولاً متشکل از ردیف های درختان است.

– عوامل تثبیت کننده (مالچ ها) – مالچ در زبان انگلیسی به معنای «پوشش» می باشد و لذا به هر نوع پوشش که به منظور تثبیت و حفظ خاک مورد استفاده قرا رگیرد مالچ گفته می شود. مالچ ها انواع مختلفی دارند از جمله مالچ نفتی، مالچ ها انواع مختلفی دارند از جمله مالچ نفتی ، مالچ پلاستیکی ، مالچ گیاهی (کاه و کلشن و بقایای محصولات زراعی مانند ساقه های گندم، برنج ونظیر آن ، مالچ شیمیایی، ژئوتکستایل ، و غیره را می توان نام برد.


تعداد صفحات : 52 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود