تارا فایل

مبانی نظری ژئوموفولوژی، قلمرو ژئومورفولوژی، انواع ژئومورفولوژی، ژئومورفولوژی ساحلی، ساحل


مبانی نظری ژئوموفولوژی، قلمرو ژئومورفولوژی، انواع ژئومورفولوژی، ژئومورفولوژی ساحلی، تعریف ساحل

2-1-ژئومورفولوژی 8
2-2-قلمرو ژئومورفولوژی 8
2-3-انواع ژئومورفولوژی 8
2-3-1-ژئومورفولوژی ساختمانی 8
2-3-2-ژئومورفولوژی فرسایشی 9
2-4-ژئومورفولوژی ساحلی 9
2-4-1-زمینه های مطالعاتی ژئومورفولوژی ساحلی را می توان به صورت زیر برشمرد 9
2-4-2-طبقه بندی لندفرم ها 10
2-4-2-۱- فرآیندهای دامنه ای 10
2-4-2-2- فرآیندهای جریانی (سیال) 11
2-4-2- ۳- فرآیندهای بادی 11
2-4-2-4-فرآیندهای ساختاری 11
2-4-2-۵-فرآیندهای دریایی 12
2-4-3-فرایندهای موثر در شکل گیری سواحل 12
2-5-تعریف ساحل 13
2-5-1-اکولوژی ساحل 14
2-5-1-1-آب های ساحلی(Costal Water) 15
2-5-1-2-نوار ساحلی (Shore Line) 15
2-5-2-انواع سواحل 17
2-5-3-عوامل موثر در پیدایش انواع ساحل عبارتند از: 18
2-5-4-طبقه بندی انواع سواحل 18
2-5-4-1-طبقه بندی زوس (Suess) 20
2-5-4-2-طبقه بندی جانسون (Johnson 1919) 21
2-5-4-3-طبقه بندی کوتون (Cotton 1952) 22
2-5-4-4-طبقه بندی شپارد (Shepard 1973) 23
2-5-4-5-طبقه بندی والنتین (Valentin 1952) 24
2-5-4-6-طبقه بندی تکتونیکی اینمن و نورستروم 25
2-5-4-7-طبقه بندی ژئومرفولوژیکی اینمن و نورستروم 26
2-6-فرایندهای ساحلی 28
2-6-1- جریان گردابی: (Rip curents) 28
2-6-2- جریان ناشی از امواج: (Wave -generated curents) 29
2-6-3-جریان جزر و مدی: (Tidal curents) 29
2-6-4-جریان اقیانوسی(Ocean curents) 29
2-6-5-جریان ناشی از وزش باد: (Wind-generated curents) 29
2-6-6-جریان رودخانه ای: (Fluvial curents) 29
2-6-7-اختلاف چگالی(Density curents ) 29
2-7-سیمای ساحل 29
2-8-برنامه ریزی 30
2-8-1-مزایای برنامه ریزی 30
2-8-2-عناصر کلیدی برنامه ریزی 31
2-8-3-دلایل ضرورت برنامه ریزی 31
2-8-4-انواع برنامه ریزی 31
2-8-4-1-انواع برنامه ریزی از نظر مدت اجرا 31
2-8-4-2- از نظر مکانی(کلان، بخشی، منطقه ای) 33
2-9 اقلیم 37
2-9-1- انحراف معیار بارندگی حوضه 37
2-9-2- ضریب تغییرات (Coeddicient of Variation) 37
2-9-3- بارندگی ماهیانه 37
2-9-4- فرسایندگی باران در محدوده مورد مطالعه 38
2-9-5- درجه حرارت 38
2-9-6- رژیم حرارتی 38
2-9-7- رژیم فصلی دما در محدوده مورد مطالعه 38
2-9-7-1- گرادیان حرارتی حوضه 38
2-10-پیشینه تحقیق در ایران 39

2-1-ژئومورفولوژی
ژئومورفولوژی کلمه ایست که دارای ریشه یونانی می باشد و به معنای شناخت شکل زمین است. در واقع این علم به توضیح در مورد اشکال هندسی سطح زمین وچگونگی بوجود آمدن آنها و تغییرات این اشکال در بسترهای گوناگون می پردازد و در این راستا از مفاهیم قوانین ودانشهای گوناگون بهره می گیرد. مدت زمان زیادی از تدوین آن به عنوان یک دانش قانونمند و مستقل از سایر علوم نمی گذرد البته نمی‎توان بین علوم و دانشها جدایی محض قائل بود و امروزه تبیین قوانین و نظریات در گرو قائل شدن ارتباط بین دانشهای مختلف است.
بعضی معتقدند که ژئومورفولوژی از بستر زمین شناسی و جغرافیا برخواسته است اما در واقع دانشی است که تاثیرات متقابل لیتوسفر – اتمسفر – بیوسفر و دیگر لایه های کره خاکی را مورد مطالعه و تحقیق قرار می دهد و این مطالعه و نتایج آن ما را در یافتن تصویری روشن ازشکل گذشته زمین و روند حاکم بر آن که منجر به ایجاد شکل کنونی شده است یاری می دهد.
در واقع این علم داده های سایر علوم را به صورتی کاربردی مد نظر قرار داده تا تصویری منطقی از روند شکلگیری ناهمواریهای زمین ارائه دهد. اصول موضوعه این علم که به شناخت فرم ارضی معطوف است، شامل عناصر شکل شناسی و عوامل موثر در ایجاد آن می شود (رامشت، 1384، ص 19) و بطور کلی ژئومورفولوژی علم شناسایی اشکال ناهمواریهای زمین است.

2-2-قلمرو ژئومورفولوژی
در مطالعه ناهمواریهای پوسته جامد زمین می توان سه ناحیه به شرح زیر تشخیص داد:
1- زمین هایی که در آب فرو رفته اند (اعماق دریا ها و دریاچه ها)
2- زمین هایی که خارج از آب هستند یعنی خشکیها.
3- ناحیه تلاقی این دو یعنی ساحل که خود قلمرو ویژه ای است.

2-3-انواع ژئومورفولوژی
2-3-1-ژئومورفولوژی ساختمانی
ژئومورفولوژی ساختمانی از ماهیت سنگها و طرز قرار گرفتن آنها و پدیده هایی که از عمل تکتونیک (مانند خمیده گیهای طبقات، شکستگیها، چین ها و…) حاصل می شود، بحث می کند که می توان گفت قسمت عمده شکل گیریهای پوسته زمین به وسیله این علم شناخته می شوند.
2-3-2-ژئومورفولوژی فرسایشی
گروه دیگر مانند آبهای جاری، باد، یخچالها که موجب کنده کاری ناهمواریها گشته و کم و بیش موجب تخریب و از بین رفتن آنها می گردند، مطالعه این گونه عوامل، ژئومورفولوژی فرسایشی را تشکیل می دهد که گاهی به آن با کمی تفاوت در معنی عبارت ژئومورفولوژی دوره ای اطلاق می شود.

2-4-ژئومورفولوژی ساحلی
ژئومورفولوژی ساحلی از شکل گیری اشکال ساحلی (لندفرم ها)، فرایندهای حاکم بر آن ها و تغییرات صورت گرفته بر آن ها و تعییرات صورت گرفته بر روی آنها بحث می کند. زمین شناسی ساحلی نیز بر تشکیلات و ساختار سنگ ها و رسوباتی تاکید دارد که در نواحی ساحلی وجود دارند. این عوامل پایه مطالعات ژئومورفولوژی ساحلی را تشکیل می دهند. (یمانی، مجتبی، 1392، ص1)

2-4-1-زمینه های مطالعاتی ژئومورفولوژی ساحلی را می توان به صورت زیر برشمرد
1) شکل گیری لندفرم ها در ارتباط با زمین شناسی، فرایندها، نوسانات اقلیمی و نوسانات سطح نسبی دریا و خشکی.
2) تغییرات خطوط ساحلی طی دوره های مختلف و تحلیل علل این تغییرات.
3) فرایندها و واکنش های کرانه نزدیک، به ویژه در سطح سواحل ماسه ای.
4) شواهد تاریخ زمین شناسی و به ویژه تغییرات سطح دریا و خشکی و نوسانات اقلیمی.
5) منشا و الگوهای حرکت رسوبات ساحلی.
6) طبقه بندی فرایندهای هوازدگی در ناحیه ساحلی.
ساحل محل تلاقی پهنه های آبی و خشکی است و عرصه فعالیت عواملی نظیر فرایند های هیدرو دینامیکی و دینامیکی فعال و مرتبط با شرایط زیستی، اقلیمی و موقعیت قرارگیری آنها می باشد. فرایند های فرسایش، اشکال کاوشی و تراکمی متنوعی را در این محیط ایجاد می کند (نوحه گر و یمانی در کتاب ژئومورفولوژی ساحل شرقی تنگه هرمز، 1385)
سواحل نوعی از سیستم های حساس و ظریف محیطی به شمار می روند. زیرا تحت تاثیر فرایندهای مورفودینامیک حاکم بر این نقاط، تحول در آنها نسبتا سریع است و شاید از این نظر قابل مقایسه با سایر سیستم های ژئومورفولوژی نباشند (نوحه گر و یمانی در کتاب ژئومورفولوژی ساحل شرقی تنگه هرمز، 1385)
زمین شکل های ساحلی به عمل متقابل بعضی فرایندها مانند عمل امواج، جزرو مدّ، جریانها و مواد محلی وابسته اند (کوک و دورکمپ، 1378، 145). کلتات نیز (1378، 112) فرایندهای شکل زا در اراضی ساحلی را با سه عنوان شرح داده است:

2-4-2-طبقه بندی لندفرم ها
مطالعات انجام گرفته دراستان های سمنان، خراسان ونوار ساحلی خزر درمورد شناسایی انواع لندفرم ها به کمک فناوری فضایی مارا به طبقه بندی ویژه ای از لندفرم‎ها راهنمایی نمود. اساس این طبقه بندی، فرآیندهایی است که منجر به ایجادیک لندفرم می شود در زیرخلاصه ای ازاین رده بندی ارائه می شود. (عمونیا سماکوش؛ حمید؛1391)
نمودار 2-1-طبقه بندی لندفرم ها

2-4-2-۱- فرآیندهای دامنه ای
بررسی ویژگی های دامنه ها ازمهمترین کارها درتهیه شکل های ژئومورفولوژی ولندفرم برای طرح های مربوط به بهره برداری منابع طبیعی، امور توسعه وشکل های پهنه بندی خطر زمین لغزش و غیره است. زیرا دامنه به عنوان واحد اصلی کار محسوب می شود. برای مطالعه دامنه ها عواملی نظیر جنس وتناوب لایه‎ها، شیب نسبی دامنه ها، شکل دامنه ها، وضعیت آبراهه ها دردامنه ها، خاک وپوشش سطحی، جهت سطوح وپوشش گیاهی باید مد نظر قرار گیرد. انواع حرکات وفرآیند های دامنه ای رابه طورخلاصه می توان چنین بیان کرد:ریزش وسقوط سنگ ها، خزش، زمین لغزش، روانه گلی.
بیشتر موارد مطرح شده به کمک داده های فضایی باتوان های تفکیک مکانی وطیفی متفاوت قابل مطالعه است. دربررسی حرکات دامنه ای، استفاده ازمدل های رقومی ارتفاع ضروری ونتیجه بخش است. (عمونیا سماکوش؛ حمید؛1391)
2-4-2-2- فرآیندهای جریانی (سیال)
اصولا آب های جاری یابه صورت خطی ومتمرکزویا به شکل سفره سطحی جریان می یابند بنا به ویژگی هایی چون حرکت متمرکز(مجرایی)یا سفره سطحی (ضفحه ای)ونیز دائمی یافصلی بودن آب های جاری، لندفرم ها ی متعددی شکل می گیرند که ازآن میان می توان مواردزیر رابرشمرد:بستر اصلی رود، بستر طغیانی رود، بدلند، دشت سیلابی، دشت رودخانه ای، مخروط های افکنه، پادگانه های آبرفتی وپلایاها. (عمونیا سماکوش؛حمید؛1391)

2-4-2- ۳- فرآیندهای بادی
باد عامل اصلی فرسایش وچهره پردازی در مناطق خشک محسوب می شود. دراین مناطق فرسایش بادی و آبی بایکدیگر ترکیب شده وچهره های ویژه ای به ناهمواری هامی بخشند. اما، شناسایی دینامیک باد در مناطق ساحلی می تواند محل های برداشت وانباشت ماسه رامشخص کند که درطرح مدیریت نوار ساحلی برای حفاظت سواحل وجلوگیری ازفرسایش ساحلی بسیار مهم بوده ودر مناطق پسکرانه نیز درزمینه مکان‎یابی تاسیسات وسکونتگاه ها، نقش زیادی دارد. سیمای حاصل ازعملکرد باد را می توان با استفاده از داده‎های فضایی شناسایی وارزیابی کرد. (عمونیا سماکوش؛حمید؛1391)

2-4-2-4-فرآیندهای ساختاری
کوه ها، تپه ها، گنبدهای نمکی، دشت های دامنه ای، چاله هاوگسل ها.
اکثراین مناطق جزءمناطق فعال ازنظرتکتونیکی محسوب می شوند که درمکان یابی های انجام گرفته باید از احداث تاسیسات و سکونتگاهها روی خط گسل، یاروی مناطقی که تحت تاثیر نیروهای درونی درحال بالا آمدن است جلوگیری نمودو کاربری های متناسب آن راتخصیص داد. شناخت گنبدهای نمکی از نظر اقتصادی به دلیل وجود مخازن نفتی وهمچنین وجود منابع سولفور، پتاس ونمک حائزاهمیت است، ازنظر ژئومورفولوژی نیز شناخت این گنبدها اهمیت دارد، چون درتشکیل کویرنقش اساسی داشته و نیز در شور نمودن آبها به ویژه درمناطق خشک موثراست. به عنوان مثال رودهایی که ازجنوب زاگرس سرچشمه می‎گیرند و به خلیج فارس و دریای عمان می ریزند، به دلیل عبورازگنبدهای نمکی وسازند میوسن، آب آنها شور شده وغیر قابل استفاده می شود (عمونیا سماکوش؛حمید؛1391).

2-4-2-۵-فرآیندهای دریایی
درمطالعه ژئومورفولوژی ساحلی، افزون بردست های گفته شده، رده دیگری نیز وجود دارد:کلاس هایی که دراثرعملکرد فرآیندهای دریایی شکل می گیرند نظیر: سدشنی، جزیره شنی، کپه یاصخره منفرد دریایی.
کلاس های لندفرم فوق، بیانگرشدت نیروهای حاصل ازامواج، جریان های دریایی وسایرپدیده های همراه آنها هستند. شناسایی این اشکال، می تواند کیفیت وکمیت اثر این نیروها رادرمناطق مختلف ساحلی نشان دهد. مهم ترین کاربرد مطالعات این اشکال درطرح مدیریت نوارساحلی بوده که ازطریق آنها می توان به تحلیل شرایط رسوبگزاری ازمرحله برداشت تا انباشت توسط آب دریا پرداخت واین شناخت
می تواند درزمینه تدوین راهکارهای حفاظتی وبهره برداری ازنوارساحلی بسیار مفید باشد. (عمونیا سماکوش؛حمید؛1391)

2-4-3-فرایندهای موثر در شکل گیری سواحل
نوسانات تراز آب دریا سبب جابجایی در خط ساحلی بطور مشخص می گردد که این جابجایی به دو صورت است. اگر سطح آب دریا افزایش یابد باعث پیشروی آب به درون پهنه ساحلی شده و سطح وسیعی از ساحل به زیرآب می رود که خود سبب تغییرات خاص در مورفولوژی ساحلی می گردد. از جمله آن می توان به جابجایی تپه های ماسه ای و باند ساحلی واتصال با لاگون ها و غیره اشاره نمود. البته افزایش سطح آب دریا، بسته به نوع سواحل تاثیرات متفاوتی دارد. در سواحل سنگی که دریابار در آنها شکل می گیرد نقش تراز آب متفاوت خواهد بود ودر نتیجه لند فرم حاصل از آن نیز متفاوت می باشد. در شرایطی که آب دریا به دلایل متفاوت کاهش یابد نوع فرایند تاثیر گذار در خط ساحلی نیز تغییر می یابد. در چنین شرایطی در اغلب موارد فرایندهای فرسایشی کاوشی بر خط ساحلی تاثیر می گذارد. در کل نوسانات تراز سطح دریاها می تواند تغییرات فراوانی در خطوط ساحلی ایجاد کند که این تغییرات یا بطور مستقیم یا غیر مستقیم از نوسانات تاثیر می پذیرد. نوسانات سطح دریا می تواند هم به عنوان عامل تخریب در خط ساحلی و هم به عنوان عامل رسوبگذاری مطرح باشد که خود از تاثیر فراوان این عامل در شکل‎دهی سواحل حکایت می کند.
فرایندهای تخریب امکان دارد به گونه های متفاوت رخ دهد که برخی از آنها شامل:
1- علل مربوط به فرایند های درونی.
2- تخریب مکانیکی بر اثر امواج.
3- عقب نشینی سواحل بر اثر فرایند ذوب شدگی، یعنی به وسیله تاثیر حرارتی آب دریا.
4- انحلال شیمیایی به وسیله آب دریا.
5- تخریب بوسیله موجودات زنده(گیاهان و حیوانات)یا همان فرسایش زیستی.
هر کدام ازعوامل فوق به نوعی باعث تخریب در خط ساحلی و تغییر لند فرم در پهنه ساحلی می گردند. (عمونیا سماکوش؛حمید؛1391)

2-5-تعریف ساحل
ساحل جهانی کوچک از انواع پدیده های مخصوص است. خطوط ساحلی دنیا به طول 1634701 کیلومتر، یکی از پویا ترین محیط های طبیعی را نشان می دهد و یکی از مهمترین زمینه های اعمال متقابل فعالیت انسان و فرایندهای جغرافیایی است. (آر. یو. کوک. 1378. ص133) مساحت سواحل از خط ساحلی تا فلات قاره بالغ بر 24281 هزار کیلومتر می باشد.
به طور ساده گفته می شود که تلاقی خشکی و دریا سطحی را بوجود می آورد که ساحل نامیده می‎شود. در واقع ساحل فضایی است که بین حداکثر سطح آب و حداقل آن را در بر می گیرد… (ماکس دریو. 1366. ص343). اختلاف سطح حداکثر سطح بالا آمدگی آب یعنی مد و حداکثر پایین رفتن آن یعنی جذر 20 متر است ولی معمولا این اختلاف سطح در دریای با 30 متر و بسا کمتر نیز می باشد. (ماکس دریو. 1366. ص343) تعاریف متعددی از ساحل وجود دارد و آنرا از ابعاد مختلف بررسی می کنند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود. از نظر جغرافیایی، ساحل منطقه وسیعی از خشکی و دریا ست که در آن عوامل مختلف خشکی و دریا با یکدیگر در تعامل بوده و شرایطی را ایجاد می کنند که با هر یک از مناطق خشکی و دریا متمایزی است.
-از نظر مهندسی سواحل، منطقه ساحلی از پشت تلماسه ها (در سواحل ماسه ای) و با پرتگاه در سواحل صخره ای شروع شده و تا تا منطقه شکست امواج ادامه می یابد.
-از دیدگاه حقوقی اراضی منطقه ای است که به عرض 2 کیلومتر از بالاترین مد دریا در طول ساحل شروع شده و تا عمق 6 متر از پایین ترین از جذر در داخل دریا ادامه دارد. (دیتر کلنات، 1378، ص80) (شکل2-1)

شکل 2-1 منطقه ساحلی و اجزاء آن
ماخذ: دیتر کلنات، 1378

سواحل دنیا محیط فیزیکی – جغرافیایی کاملاً ویژه ای را می سازد. تقریباٌ در تمام شکل ها با مقیاس‎های مختلف سواحل به طور معمول به صورت خطی ثابتی نیستند بلکه یک نوار کم و بیش عریض را می‎سازند و بدین وسیله مرزی مشخص بین خشکی و دریا بوجود می آورند. تحول عرضی این حاشیه مرزی مشخص تابع پارامترهای متفاوتی است که بویژه نوسانات وضعیت آب، شیب دامنه ساحلی و شیب دامنه زیر آب نزدیک به ساحل، جزءآن هستند (دیتر کلتات، 1378. ص96)

2-5-1-اکولوژی ساحل
ناحیه ساحل محل پیوند آب و خشکی و فصل مشترک دو اکوسیستم با اختصاصات مجزا از یکدیگر است. (دانه کار. 1383. ص10)
اکولوژی ساحل یک سیستم تکامل یافته طبیعی و در گیرنده پیچیده ترین وغنی ترین اکوسیستم های مولد بر روی کره زمین است. مناطق ساحلی، منطقه ای انتقالی و آسیب پذیر و آخرین پذیرنده آلاینده های خشکی و دریاست ودر معرض تجمع آلاینده ها و تهدیدهات بالقوه آن قرار دارد. آلودگی دریاها و تاثیر فعالیت های خشکی ماحصل پیامد توسعه اجتماعی -اقتصادی در خط ساحل و حوزه آبریز است. (دانه کار. 1383. ص10)
براساس بررسی های صورت گرفته، ناحیه ساحلی رابه زیر ناحیه هایی تقسیم می کنند که آبهای ساحلی و نوار ساحلی ازجمله این زیر ناحیه ها هستند که در ادامه به شرح آنها پرداخته می شود.
2-5-1-1-آب های ساحلی(Costal Water)
به عرضی از دریا اطلاق می شودکه عمق آب در آنجا تا 20 متر می رسد. البته درمناطقی که شکل پخش آلودگی حاد باشد. این عرض بزرگتر خواهد بود. دراین ناحبه نواحی فعالیت های دریایی و استخراج منابع مختلف انجام می گیرد. آب های ساحلی از جنبه مطالعاتی بسیار حائز اهمیت می باشند.

2-5-1-2-نوار ساحلی (Shore Line)
نوار باریکی در ناحیه انتقالی بین دریا و خشکی است که تاثیرات جذر مد امواج دراین محدوده محسوس تر می باشد. این ناحیه پتانسیل جذب توریست و همچنین انجام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را به خوبی دارا است ودر آن تاسیسات لازم برای مقاله با امواج جذر و مد ایجاد می شود. (دانه کار. 1383. ص10)

شکل2-2-قسمتهای مختلف بخشهای ساحلی

1-منطقه آبهای ساحلی :
این منطقه دریایی اکولوژیکی نزدیک ساحل از فلات قاره شروع شده و تا ساحل ادامه دارد. این منطقه غنی ترین منطقه برای ماهیگیری است و غالبا صخره ها و ستونهای سنگی جالب توجه می باشد. این قسمت برای سفر به جزایر نزدیک نیز مورد استفاده قرار می گیرید.

2-منطقه ساحلی:
هم محدوده ای از دریا و هم محدوده ای از خشکی را در بر می گیرد. بخصوص اگر گسترده و شنی باشد. بسیاری از بازیها و ورزشهای آبی گروهی را حمایت می کند.

3-منطقه پهنه کرانه ای:
این منقطه به ناحیه پشت منطقه ساحل اطلاق می شود و بسیاری از تفریحات دریایی را حمایت می کند مانند چادر زدن، پیکنیک و گردش بیرون شهر. در برخی مکانها، این منطقه هتل ها و برخی مشاغل را در بر می گیرد.

4-منطقه پس کرانه:
اراضی پشت مناطق ساحلی عموما مناطقی است که خدماتی را برای فعالیتهای تفریحی در بر می گیرد. منطقه ساحلی توسط پست و بلندی ها و پوشش گیاهی شکل گرفته است. چند نوع فعالیت ساختاری وجود دارد که بر تغییر فیزیکی خط ساحلی تاثیر می گذارد و شامل خانه سازی، توسعه صنعتی بنادر، مسیرهای کشتیرانی، خاکریز ها، گذرگاههای خشکی، دیوارهای دریا، موج شکن ها، پروژ ه های شنها و ساحل، موانع نگهدارند. طوفانهای دریایی و امواج و. . . می شود. (صص87-127، 1973ketchum)
ناحیه ساحلی منطقه انتقالی و به شدت آسیب پذیر است و از آنجا که آخرین پذیرنده آلاینده های خشکی و دریا می باشد، از تجمع آلاینده ها در معرض خطر تهدید دائمی قرار دارد.
آلودگی دریاها و تاثیر فعالیت های خشکی ها که ماحصل پیامد توسعه اقتصادی -اجتماعی در خط ساحلی و حوضه های آبریز آن می باشد، از مهمترین مسائل در اغلب مناطق دنیا ست که به طور مستقیم ایستگاه های ساحلی را متاثر ساخته و از طریق تغییر سطح آب دریا، فرسایش اراضی حوزه های آبریز، طوفانها، تغییر رخساره سواحل و جابه جایی منابع زنده اثرات زیانباری بدنبال دارد. این درحالی است که سواحل از دیر باز نقش غیر قابل جانشینی در اقتصاد و توسعه تمدنها دارا بوده، بعنوان مدخل ورود به دریا در سراسر جهان، منابعی جهت تغذیه، حمل و نقل، دسترسی به انرژی و تفرج برای شمار روز افزون فراهم آورده اند. چنین ویژگی هایی سبب تمرکز انسان و مجموعه خدماتی وابسته به آن در کرانه دریاها گردیده است.

5-نوارهای ساحلی:
علاوه بر آبرفتها، ماسه های دریایی نیز در توسعه جلگه ساحلی نقش قابل توجهی داشته اند. این ماسه ها حاصل برگشت آبرفتهای ریزدانه وسیله امواج هستند که به صورت باندها یا نوارهای در ساحل باقی مانده‎اند. بتدریج که دریا عقب نشینی داشته، این باند ها ضمیمه خشکی شده وتوسعه آن را سبب شده اند. مثلا مطالعات کوثری (1367) نشان داده که شبه جزیره انزلی از به هم پیوستن چهار باند ماسه ای بزرگ بوجود آمده است. مشاهده عکسهای هوایی قدیمی، نقش این عامل در توسعه جلگه در سراسر ساحل خزر را به خوبی نشان می دهد.

6-مورفولوژی نوارهای ساحلی:
در مناطق ساحلی اغلب بین زمین شناسی، توپوگرافی و خطوط ساحلی روابط ساده ای وجود دارد معمولا پرتگاه هاو دماغه ها در نقاطی تشکیل می شوند که رخنمون سنگ های مقاوم در سطوح بالاتر و مسلط به سطح دریا قرار داشته باشد. از نظر سازند های زمین شناسی، تفاوت بسیار بارزی بین سواحل پرتگاهی با سواحل کم شیبی که از سنگ های گرانیت یا گچ تشکیل شد ه اند، وجود دارد. با این وجود، همیشه ارتباط روشنی بین لندفرم های ساحلی و رخنمون تشکیلاتی که در شکل های زمین شناسی نشان داده شده است، وجود ندارد. این مسئله زمانی بارزتر خواهد بود که سازندهای زمین شناسی، بیشتر براساس کانی شناسی و دیرین شناسی نه بر اساس نوع سنگ (لیتولوژی) تعریف شده باشند. مورفولوژی بسیاری از سواحل از بالا و پایین رفتن سطح آب دریا تاثیر می پذیرد (یمانی، مجتبی، 1392، ص7-8).

2-5-2-انواع سواحل
عموما به حاشیه مرزی بین خشکی و آب ساحل گفته می شود تقریبا در همه شکل ها و به مقیاس های مختلف، سواحل به شکل یک خط نشان داده می شود که خشکی را از آب (دریاچه، دریا، اقیانوس) جدا می‎کند (محمود علایی طالقانی). اما در طبیعت سواحل به صورت یک خط ثابت نیستند بلکه یک حاشیه مرزی کم و بیش عریضی را بین خشکی و آب می سازند. توسعه و تکوین عرض این حاشیه مرزی بستگی به عوامل مختلفی دارد. که مهمترین آنها نوسان سطح آب، شیب دامنه ساحلی و همچنین ادامه این شیب در زیر آب می باشد. سطح آب، شیب دامنه ساحلی و همچنین ادامه این شیب در زیر آب می باشد. سطح آب دریاها نیز همیشه در نوسان و حرکت است. وزش باد بر سطح آب تولید موج می کند.
(ساحل منطقه تماس بین دریا و خشکی است. اصطلاح ساحل برای مساحت بین حداکثر مد و پایه پرتگاه های ساحلی در سواحل مرتفع و برای نواحی واقع بین حداقل جزر و بالاترین مرز پیشروی امواج طوفان نیز به کار می رود. در مناطقی چون شرق آمریکا عرض سواحل بیشتر و در نواحی دریای مدیترانه، عرض سواحل کم است. عواملی چون رسوب گذاری، فعالیت آتش فشانی، مرجان ها و تغییرات سطح آب دریاها در پیدایش انواع سواحل موثرند اما عواملی چون موج، جزر و مد، جریان دریایی، یخچال طبیعی و باد نیز پیوسته سواحل را تغییر می دهند. برخی سواحل هموار و پست هستند؛ در حالی که در برخی دیگر صخره وجود دارد.

انواع سواحل عبارتند از:
1- سواحل سنگی و مرتفع با پهنای کم
2- سواحل پست و ماسه ای با پهنای زیاد.

2-5-3-عوامل موثر در پیدایش انواع ساحل عبارتند از:
1- رسوبگذاری
2-فعالیت آتشفشانی
3-مرجان ها
4-تغییرات سطح آب دریا
5-تراکم (Density)
6-تاثیر پیشروی دریا بر واحدهای چینه شناسی متوالی
7-ژئومتری واحدهای رسوبی

2-5-4-طبقه بندی انواع سواحل
عموما به حاشیه مرزی بین خشکی و آب ساحل گفته می شود. تقریبا در همه شکل ها و به مقیاس های مختلف، ساحل به شکل یک خط نشان داده می شود که خشکی را از آب (دریاچه، دریا، اقیانوس) جدا می کند. اما در طبیعت سواحل به صورت یک خط ثابت نیستند بلکه یک حاشیه مرزی کم وبیش عریضی را بین خشکی و آب می سازند. توسعه و تکوین عرض این حاشیه مرزی بستگی به عوامل مختلفی دارد که مهمترین آنها نوسان سطح آب، شیب دامنه ساحلی و همچنین ادامه این شیب در زیر آب می باشد. سطح آب دریاها نیز همیشه در نوسان و حرکت است. وزش باد بر سطح آب تولید موج می کند. امواج کوچک خود سبب تغییر خط کرانه در جهت افقی تا چند متر می گردد. اگر امواج قوی باشد، تغییر خط کرانه تا چند ده متر نیز می تواند برسد. جزرومد یکی دیگر از حرکات پریود یک آب دریاهاست. در سواحلی که جزرومد وجود داشته باشد به ویژه اگر اختلاف بین حد اکثر و حد اقل سطح آب، متوسط یا زیاد باشد و ساحل مورد نظر نیز صاف و کم شیب باشد، خط کرانه ممکن است تا چند هزار متر تغییر کند. علاوه بر آن تاثیر امواج دریا به طرف خشکی فقط تا جاییکه موج شکسته می شود نیست، بلکه لا اقل تا جائیکه تحت تاثیر آب شور و اسپری آب شور قرار می گیرد می توان شرایط مرفولوژیکی و اکولوژیکی مشخصی را دید. از طرف دیگر یک منطقه ساحلی به طرف دریا به محل تماس حد اقل سطح آب دریا با خشکی ختم نمی شود بلکه محیط ساحلی تا عمق بیشتری یعنی تا جائیکه امواج دریا در زیر آب قادر به ساختن اشکال خاصی در کف دریا می باشد ادامه دارد. این مورد تا عملی را دربر می گیرد که تقریبا نصف طول موجی است که بر ساحل مربوطه عمل می کند. ( علائی طالقانی محمود)
سطح تعادل دریاها نیز در طول زمان به علت حرکات زمین و یا تغییرات سطح آب دریاها (تغییرات استاتیک) چندین بار نوسان داشته است. یعنی اینکه یا قسمتی از خشکیها را آب فراگرفته و یا اینکه به وسعت خشکیها افزوده شده است. به ویژه اینکه در دوران چهارم، سطح آب دریاها به دلایل استاتیسم یخچالی(گلاسیو-استاتیسم 1)، چندین بار به اندازه 100 متر نوسان داشته است. روی این اصل و بطور کلی، منطقه ای که بین بالاترین و پایین ترین محل عملکرد آب دریا در دوران چهارم قرار گرفته طبق نظر"والنتین" (Valentin) تحت عنوان"منطقه ساحلی 2" نامیده می شود. بنابراین ژئومرفولوژی ساحلی نه فقط به مطالعه اشکال امروزی سواحل می پردازد بلکه اشکال ساحلی مربوط به زمان های گذشته را نیز مورد بررسی قرار می دهد.
هر "منطقه ساحلی" چنانکه شکل شماره 1 نشان می دهد از سه قسمت تشکیل می شود. در محدوده ای بین پایین ترین و بالاترین قسمتی که درحال حاضر تحت تاثیر امواج دریا قرار دارند، اشکال مرفولوژیکی ویژه ای ساخته می شود که "ساحل" نامیده می شود. والنتین ساحل را به دو قسمت "پلاژ" و "اسکور" تقسیم می کند. پلاژ قسمتی از نوار ساحلی است که بین متوسط سطح آب دریا تا بالاترین محل تاثیر آب دریا در زمان حاضر قرار می گیرد. پلاژ دارای شیب ملایمی بوده و مواد تشکیل دهنده آن عمدتا از ماسه است. به این قسمت از نوار ساحلی"بیچ"نیز گفته می شود. حد فاصل بین متوسط سطح آب دریا تا پایین ترین قسمتی که درحال حاضر تحت تاثیر امواج قرار می گیرد"اسکور"گفته می شود. قمست اسکور شیب ملایمی دارد که ممکن است در سنگ بستر ساخته شده باشد که بدین ترتیب قسمتی از پلاتفرم ساحلی می باشد و یا ممکن است در یک پیکر رسوبی متشکل از ماسه و لجن تشکیل شود. از خط کرانه تا بالاترین حدی که حد اکثر سطح آب دریا خود را به آنجا می رساند قسمت"پیشکرانه"است و ادامه آن به طرف خشکی"پسکرانه"نامیده می شود. (علائی طالقانی، محمود، 1391)
گرچه بین ساحل (coast) و خط ساحلی (shoreline) تمایز وجود دارد و هرکدام از آنها را بایستی جداگانه طبقه بندی نمود، ولی همانطور که مورگان و ولدریچ (Morgan and wooldridge 1973) اظهار داشته اند جدا کردن مناظر ساحل از مناظر کرانه یا خط ساحلی مشکل و در مواردی غیرممکن است. بدین لحاظ نمی توان و اصولا لزومی هم ندارد که این دو قسمت را از همدیگر جدا و هریک را بطور جداگانه دسته بندی نمود. بنابراین بیشتر طبقه بندیهایی که صورت گرفته است هردو بخش را دربر می گیرد.
مشکل اساسی دیگر در طبقه بندی سواحل این است که تقریبا تعداد کمی از سواحل کنونی ممکن است دیده شود که دستخوش تغییر قرار نگرفته باشد. بیشتر سواحل (غیر از مناطقی که نیروهای دیاستروفیزم در آنجا فعال هستند) به خاطر نوسانات سطح دریاها در پلی ایستوسن و زمان حاضر، سواحل مرکب هستند یعنی اینکه تغییرات چنددوره ای را پشت سر گذارده اند. بنابراین برخی اشکال ناهمواری از سواحل را می توان به آسانی در یک طبقه جای داد ولی قرار دادن بسیاری دیگر از آنها چندان آسان نخواهد بود. روی این اصل یک طبقه بندی جامع و کامل از اشکال ناهمواری ساحلی، همانند سایر اصطلاحات مربوط به ژئومرفولوژی ساحلی طبقه بندیها از دیگر اشکال زمین نمی توان به دست داد.
سواحل را به روشهای مختلف طبقه بندی کرده اند و تاکنون طبقه بندیهای ساحلی متعددی ارائه شده است که هرکدام از درجه اهمیت و اعتبار خاصی برخوردارند. این طبقه بندیها برحسب به کارگیری فاکتورها و عوامل مختلفی مانند ماهیت ساحل(توصیفی)، مصرف انرژی، شمارش تعداد تضاریس خط کرانه، تکتونیک و چگونگی شکل گیری ساحلی(ژنتیکی)، ویژگیهای ژئومرفولوژیکی و یا ویژگیهای دیگر قرار داشته است که به مهمترین آنها بطور خلاصه اشاره می شود.

2-5-4-1-طبقه بندی زوس (Suess)
یکی از قدیمی ترین طبقه بندیها از سواحل، طبقه بندی ژئوتکتونیکی زوس (1888) زمین شناسی اطریشی است. زوس سواحل را به دو دسته تقسیم کرده است:
الف-سواحل نوع آتلانتیکی، که در آن محور چین خوردگیها عمود بر خط ساحل است و یا به عبارت دیگر امتداد ساحل عمود بر جهت امتداد ساختمانی پسکرانه می باشد. به این نوع سواحل، سواحل عرضی نیز می گویند. در این نوع سواحل به دلیل اینکه طبقات سنگ با مقاومت متفاوت در برابر فرسایش امواج دریا قرار می گیرند، تضاریس بیشماری در آن دیده می شود و در نتیجه به وسیله دره های زیادی ارتباط حمل ونقل خوبی را با قسمت پسکرانه میسر می سازد.
نوع دوم سواحل آتلانتیکی، سواحل مورب یا قطری می باشد که در آن، ساحل با زاویه ای خیلی کم و یا زیاد نسبت به جهت امتداد پسکرانه قرار گرفته است. این سواحل نیز مانند نوع قبلی بریده بریده و یا مضرّس می باشند.
سواحل نوع آتلانتیکی در قسمتهایی از بریتانیا، ایرلند، شمالغربی اسپانیا، جنوب آمریکا و آفریقا دیده می شوند.
ب-سواحل نوع پاسیفیکی یا طولی، که در آن محور چین خوردگیها موازی با خط ساحلی است و یا اینکه سواحل به موازات امتداد پسکرانه کشیده شده اند. به این سواحل، سواحلی طولی نیز گفته می شود. سواحل نوع پاسیفیکی معمولا خیلی صاف هستند و فرم منظمی دارند مگر در جاهاییکه رودخانه ای ساختمان طبقات را بریده باشد که در این صورت ممکن است دارای تضاریس خیلی کمی باشند. بنابراین در این نوع سواحل اغلب بنادر کمی دیده می شود و برای حمل ونقل زیاد مناسب نیستند.
نوع دوم سواحل پاسیفیکی، سواحل دالماسی نام دارند، و آن ها شامل سواحلی هستند که در اثر بالا آمدن سطح آب دریا، قسمت انتهایی دره ها از آب پر شده باشد و یا اینکه حوضه ای به تازگی فرو نشسته باشد که در این صورت برجستگیهای قدیمی به صورت سلسله جزایری درمی آیند که به موازات ساحل جدید امتداد خواهند داشت. در فواصل این برجستگیها(سلسله جزایر) نیز پهنه ها و یا حوضچه های آبی دیده می شود که به آنها سوند (Sound) گفته می شود. مانند سواحل جنوبی ایران در مجاورت جزیره قشم.
سواحل نوع پاسیفیکی در طول حاشیه غربی آمریکای شمالی و جنوبی و حاشیه شمالی دریای مدیترانه دیده می شود. سواحل شمالی ایران در مجاورت دریای خزر و نیز سواحل جنوبی ایران در مجاورت خلیج فارس از این نوع بشمار می روند. (علائی طالقانی، محمود، 1391)

2-5-4-2-طبقه بندی جانسون (Johnson 1919)
یکی از معروفترین طبقه بندی ها که تا مدتهای طولانی نیز مورد توجه بوده است، طبقه بندی ژنتیکی سواحل توسط جانسون می باشد. جانسون برحسب اینکه یک ساحل ممکن است از آب خارج و یا در آب غوطه ور شده باشد(به زیر آب رفته باشد)، و به تبعیت از آن خط ساحلی عقب نشینی داشته و یا اینکه رسوبات به سوی دریا پیشروی کرده باشد، سواحل را به چهار طبقه بزرگ و به شرح زیر تقسیم کرده است:
1-سواحل بالا آمده، سواحلی که از آب خارج شده اند.
2-سواحل غوطه ور، سواحلی که به زیر آب رفته اند.
3-سواحل طبیعی، سواحلی که به تازگی شکل گرفته و یا درحال شکل گیری می باشند. به همین دلیل تاکنون نه به زیر آب دریاها رفته اند (مانند نوع دوم) و نه اینکه بالا آمده اند (مانند نوع اول) بلکه شکل واقعی خود را دارند مانند جلگه های آبرفتی، دلتاها، سواحل آتشفشانی، سواحل گسله ای و سواحل رشته های مرجانی.
4-سواحل مرکب، به سواحلی گفته می شود که حد اقل دو مرحله را پشت سر گذارده باشند یعنی پس از تشکیل ابتدا در آب عوطه ور شده و سپس بالا آمده باشند.
از آنجا که غالب سواحل دنیا به دلیل نوسانات سطح آب دریاها در دوره پلی ایستوسن، تغییراتی هم ناشی از خارج شدن از آب و هم غوطه ور شدن در آب دریاها دارند، عملا طبقه بندی جانسون به شرحی که گذشت نمی توانست مورد استفاده قرار گیرد چرا که در اینصورت بیشتر سواحل دنیا در طبقه سواحل مرکب قرار می گرفتند. روی این اصل در ابتدا به طبقه بندی جانسون اشکالاتی وارد بود، خود جانسون بعدها به این گونه اشکالات پی برد و در نتیجه تعدیلی در طبقه بندی خود بوجود آورده و چنین اظهار داشت به سواحلی گفته می شود "بالا آمده" که درحال حاضر مناظر ناشی از خارج شدن از آب در آن ها حاکمیت داشته باشد و یا اینکه به سواحل گفته می شود عوطه ور که مناظر فیزیکی عمده در آنجا ناشی از غوطه ور شدن در آب باشد. (علائی طالقانی، محمود، 1391)

2-5-4-3-طبقه بندی کوتون (Cotton 1952)
کوتون سواحل را به دو دسته تقسیم کرده است، دسته اول سواحل پایدار و دسته دوم سواحلی که از نظر تکتونیکی جزء مناطق ناپایدار می باشند. سپس اضافه می کند که هر دو دسته تحت تاثیر بالا آمدن سطح دریا قرار داشته اند ولی مقدار این تاثیر در سواحل دسته دوم به دلیل جابجایی خشکی، شدت و ضعف داشته است. بنابراین در هردو دسته می توان مناظر ناشی از غوطه ور شدن در آب را دید. طبقه بندی کلی سواحل به وسیله کوتون به صورت زیر است:
الف-سواحل دریا، که شامل انواع زیر است:
1-سواحل پایداری که در آن مناظر ناشی از غوطه ور شدن در آب حاکمیت دارد.
سواحل پایداری که مناظر ناشی از خارج شدن از آب در آنجا حاکمیت دارد.
سواحل پایدار متفرقه مانند سواحل فیوردی، آتشفشانی و. . .
ب- سواحل ناپایدار، این نوع سواحل نیز شامل انواع زیر می باشد:
سواحل ناپایدار بالا آمده که در آن هنوز مناظر ناشی از غوطه ور شدن در آب حاکمیت دارد.
سواحل ناپایدار بالا آمده که در آن مناظر ناشی از خارج شدن از آب حاکمیت دارد.
سواحل چین خورده و گسله
سواحل متفرقه
طبقه بندی کوتون درواقع سواحل مرکب جانسون را به دو دسته سواحل بالا آمده و غوطه ور براساس حاکمیت مناظر موجود در آنها تقسیم بندی کرده است. بدین ترتیب که در یک ساحل مرکب، ممکن است حاکمیت با اشکالی باشد که تحت تاثیر غوطه ور شدن در آب شکل گرفته اند، و یا اینکه عوارضی که در اثر بالا آمدن از آب ساخته شده اند در آنجا غلبه داشته باشد. خود جانسون نیز همانطور که گفته شد در جواب ایرادی که به طبقه بندی وی گرفته اند به این موضوع اشاره داشته است. (علائی طالقانی، محمود، 1391)

2-5-4-4-طبقه بندی شپارد (Shepard 1973)
شپارد نیز سواحل را به دو دسته تقسیم می کند. سواحل اولیه که فرایندهای دریایی در شکل گیری آنها دخالت نداشته اند بلکه این سواحل ابتدا تحت تاثیر فرایندهای خشکی تشکیل شده و سپس در آب غوطه ور شده اند و سواحل ثانویه که به وسیله فرایندهای دریایی ساخته شده اند. وی سپس هرکدام از این دسته ها را به صورت زیر به دسته های کوچکتر طبقه بندی کرده است:
الف-سواحل اولیه، سواحلی هستند که بدون دخالت فرایندهای دریایی شکل گرفته اند و شامل انواع زیر می باشد:
سواحلی که بر اثر فرسایش سایشی شکل گرفته اند و سپس به زیر آب فرورفته اند که خود می توانند به زیردسته های کوچکتری مانند سواحل فیوردی و سواحل ریاتقسیم گردند.
سواحلی که در نتیجه فرسایش تراکمی شکل گرفته اند که آنها نیز حد اقل به دو گروه تقسیم می گردند. یکی سواحلی که در نتیجه رسوبگذاری رودها بوجود آمده اند و دیگری سواحلی که در نتیجه رسوبگذاری یخچالها تشکیل شده اند.
سواحلی که در اثر فعالیتهای آتشفشانی شکل گرفته اند که خود آنها نیز به دسته های کوچکتر قابل تقسیم اند.
سواحلی که در اثر حرکات زمین بوجود آمده اند مانند سواحل چین خورده و سواحل گسله ای که دو زیرطبقه مشخص آنرا تشکیل می دهند.
ب-سواحل ثانویه، که اشکال ناشی از فرایندهای دریائی در آنها حاکمیت دارد. این دسته از سواحل نیز شامل انواع زیر می باشد.
سواحلی که در نتیجه عمل سایشی آب دریا شکل گرفته اند.
سواحلی که در نتیجه عمل رسوبگذاری آب دریا شکل گرفته اند.
سواحلی که در نتیجه فعالیتهای حیات زیست دریایی یعنی گیاهان و جانوران دریایی ساخته شده اند مانند سواحل مانگروو سواحل مرجانی. (علائی طالقانی، محمود، 1391)
2-5-4-5-طبقه بندی والنتین (Valentin 1952)
یکی از طبقه بندیهای ساحلی که توجه زیادی را بخود جلب کرده است طبقه بندی والنتین در سال 1952 می باشد. والنتین سواحل را از نظر چگونگی تشکیل به دو دسته بزرگ: سواحل پیشرونده یعنی سواحلی که به سمت دریا پیشروی داشته اند و سواحل پسرونده یعنی سواحلی که به طرف خشکی عقب نشینی داشته اند تقسیم بندی کرده است. والنتین می گوید عوامل زیادی موجب پیشروی ساحل خشکی می شود. مثلا پیشروی ساحل ممکن است در نتیجه بالا آمدن ساحل از آب دریا و یا تراکم رسوبات در حاشیه ساحل باشد. همچنین عقب نشینی ساحل نیز ممکن است در اثر فرو رفتن ساحل در زیر آب باشد و یا اینکه فرسایش قهقرائی موجب عقب نشینی آن به طرف خشکی شده باشد. بر همین اساس می توان هریک از انواع فوق را به دسته های کوچکتری تقسیم نمود. خلاصه طبقه بندی والنتین به شرح زیر است:
الف-سواحل پیشرونده ، که برحسب چگونگی شکل گیری و در نتیجه پیشروی شامل انواع زیر است:
سواحل بالا آمده
سواحل دورافتاده یا سواحلی که دور از ساحل اصلی شکل گرفته اند که شامل انواع زیر هستند:
سواحل دورافتاده ای که حیات زیست دریائی در تشکیل آن دخالت نداشته اند و دو نوع هستند:
سواحلی که در نتیجه تراکم رسوبات توسط رودخانه شکل گرفته اند
سواحلی که در نتیجه تراکم رسوبات توسط فرایند دریائی شکل گرفته اند
ب-سواحل پسرونده . این نوع سواحل نیز برحسب اینکه چگونه عقب نشینی داشته اند به انواع زیر تقسیم می شوند.
سواحل غوطه ور. برحسب اینکه چه نوع توپوگرافی به زیر آب فرو رفته باشد به انواع مختلفی تقسیم می شود.
سواحل پسرونده ای که در آن توپوگرافی یخچالی در آب فرو نشسته باشد و شامل دو دسته هستند:
توپوگرافی فرسایشی یخچالی فرونشسته
توپوگرافی تراکمی یخچالی
فرونشسته
سواحل پسرونده ای که در آن توپوگرافی رسوبات آبرفتی در آب فرو رفته باشد که خود چند دسته هستند:
چین خوردگیهای قدیمی در آب فرو رفته باشد
چین خوردگیهای جوان در آب فرو رفته باشد
طبقات هموار و بدون چین خوردگی در آب فرو رفته باشد
سواحلی که در نتیجه فرسایش قهقرائی عقب نشینی داشته است. در این نوع سواحل معمولا دریا بار عقب نشینی می نماید. (علائی طالقانی، محمود، 1391)

2-5-4-6-طبقه بندی تکتونیکی اینمن و نورستروم
اینمن و نورستروم سواحل را براساس ساختمان و تکتونیک طبقه بندی کرده اند. آنها ابتدا مناظر ساحلی را به سه دسته کلی و به شرح زیر دسته بندی کرده اند:
الف- مناظر دسته اول، آنهایی هستند که در رابطه با صفحات یا پلیت های تکتونیکی شکل گرفته اند و دارای ابعاد طولی تقریبا 1000 کیلومتر(در امتداد ساحل)، ابعاد عرضی حدود 100 کیلومتر(شامل فلات قاره و جلگه ساحلی) و ابعاد ارتفاعی 10 کیلومتر (از بستر دریا تا قله کوههای ساحلی) می باشند.
ب-مناظر دسته دوم، اشکالی هستند که در رابطه با فرایند فرسایش و رسوبگذاری شکل گرفته اند و ابعاد طولی، عرضی و ارتفاعی آنها به ترتیب 100، 10 و 1 کیلومتر است.
ج-مناطر دسته سوم، عوارضی هستند که بوسیله عمل امواج ساخته می شوند
به مناظر دسته اول و دوم"منطقه ساحلی"و به مناظر دسته سوم"منطقه یا خط کرانه"اطلاق می شود. آنها سپس به تقسیم بندی منطقه ساحلی(مناظر دسته اول)براساس تکتونیک پرداخته و سواحل را به صورت زیر طبقه بندی کرده اند:
الف-سواحل انقباضی ، که شامل انواع زیر می باشد.
سواحل انقباضی قاره ای، سواحلی هستند که در آنجا یک صفحه یا پلیت قاره ای ضخیم با یک پلیت نازک بهم فشرده می شوند مانند سواحل غرب آمریکا
سواحل انقباضی قوس جزایری، که در این نوع سواحل دو پلیت نازک به برخورد دارند مانند جزایر قوسی آلئوسین، فلی پین و اندونزی.
ب-سواحل انبساطی ، انواع این نوع سواحل نیز به قرار زیر است:
سواحل انبساطی جدید، سواحلی هستند که در نتیجه جدا شدن و از هم دور شدن تازه (در مقیاس زمین شناسی) پلیتها بوجود آمده اند مانند سواحل دریای سرخ و خلیج کالیفرنیا.
سواحل انبساطی نوع آفریقائی، مانند سواحل غربی و شرقی قاره آفریقا در کنار اقیانوس اطلس و هند که هر دو ساحل مقابل هم از نوع انبساطی هستند.
سواحل انبساطی نوع آمریکائی، که در آن ساحل یک طرف از نوع انبساطی و ساحل مقابل از نوع انقباض می باشد.
ج-سواحل دریاهای کناری، سواحلی هستند که بوسیله قوس جزایری از اقیانوس ها جدا شده اند مانند سواحل ویتنام و چین جنوبی (علائی طالقانی، محمود، 1391)

2-5-4-7-طبقه بندی ژئومرفولوژیکی اینمن و نورستروم
طبقه بندی تکتونیکی سواحل نیز خالی از اشکال نیست. بعنوان مثال شبه قاره هند چون از خشکی آفریقا جدا شده و سپس به طرف شمال رانده شده است می بایستی از نوع ساحل انبساطی نوع آفریقائی باشد، ولی به دلیل اینکه با قاره آسیا برخورد کرده است، با وجود اینکه بیشتر مناظر ساحلی آن بدون تغییر مانده است. در دسته سواحل انبساطی نوع آمریکائی قرار دارد. به این دلیل و دلایل دیگر، اینمن و نورسترم در یک نوع طبقه بندی دیگر، سواحل را براساس ویژگیهای ژئومرفولوژیکی آنها به صورت زیر طبقه بندی کرده اند.
1-سواحل کوهستانی:
در این نوع سواحل عرض فلات قاره از 50 کیلومتر کمتر و ارتفاع کوهها از 300 متر بیشتر است و کرانه ها معمولا سنگی و صخره ای هستند.
2-سواحل تپه ای:
با فلات قاره کم عرض، که در آن عرض فلات قاره کمتر از 50 کیلومتر و ارتفاع تپه ها نیز کمتر از 300 متر است. کرانه ها در این نوع سواحل معمولا متشکل از خلیج ها و دماغه می باشد.
سواحل جلگه ای با فلات قاره کم عرض، در این نوع سواحل نیز عرض فلات قاره از 50 کیلومتر کمتر است. این نوع سواحل در مجاورت جلگه ها دیده می شود و ممکن است تا حدودی نیز از سطح دریا بالاتر باشند. (علائی طالقانی، محمود، 1391)
3-سواحل تپه ای با فلات قاره
عریض، عرض فلات قاره در این نوع سواحل بیشتر از 50 کیلومتر است.
سواحل جلگه ای با فلات قاره عریض، که در آن عرض فلات قاره بیشتر از 50 کیلومتر است و منطقه کرانه نیز بسیار عریض می باشد.
4-سواحل دلتائی:
به سواحلی گفته می شود که در نتیجهء برجای گذاشته شدن رسوبات رودخانه ای در جائیکه رودخانه ای وارد دریا می شود بوجود آمده اند. سطح این نوع سواحل معمولا محدب و وسعت آنها زیاد است. 5

5-سواحل ریفی:
سواحل رشته های مرجانی که برحسب اینکه چسبیده به ساحل و یا دور از ساحل باشند، رشته حاشیه ای و رشته سدی نام دارند. و یا ممکن است به صورت جزایر منفرد در وسط دریا باشد که به آن آتول گفته می شود.
6-سواحل یخچالی
سواحلی که اصولا تحت تاثیر فرایندهای یخچالی شکل گرفته اند. در پایان شایان ذکر این مطلب ضروری باشد که بطور کلی سواحل به هر صورتیکه شکل گرفته باشند، به دلیل دخالت عوامل متعدد، در حال حاضر چشم انداز خاص خودشان را دارند. این عوامل عبارتند از:
مورفولوژی قسمت پسکرانه که میراث پیشروی دریا در عهد حاضر است.
اقلیم منطقه، گذشته و حال که ماهیت و تراکم پوشش گیاهی در ساحل و چگونگی پروسه های فرسایشی، بیولوژیکی، شیمیائی، آبرفتی و. . . را مشخص می کند.
تغییرات نسبی سطح آب دریاها
شدت امواج و نوع جزرومد
ساختمان زمین شناسی و لیتولوژی سواحل
سواحل، یک محیط طبیعی-جغرافیائی را می سازند که از آن تحت عنوان یک فضای سه بعدی، عملکرد متقابل اتمسفر، هیدروسفر ولیتوسفر صحبت می شود. در قسمت ساحل این سه کره بهم دیگر برخورد می کنند و تحت تاثیر عملکرد متقابل یکدیگر قرار می گیرند. در این رابطه می توان کره زیستی (بیوسفر) را نیز اضافه کرد. زیرا این کره نیز در شکل گیری و فرایندهای مربوطه می تواند شرکت داشته باشد.

2-6-فرایندهای ساحلی

شکل 2-3 تصویر ماهواره ای دریای خزر

باد، امواج، جزر و مد و جریان های دریایی مهم ترین فرایندهای تاثیرگذار در آب های ساحلی هستند. این فرایندها انرژی لازم را برای شکل دهی یا تغییر نوار ساحلی از طریق فرسایش، حمل و رسوب گذاری تامین می کنند. با وجود این که امواج، جزر و مد و جریان های دریایی کشندی است که از عوامل اقیانوسی مانند دما و شوری تاثیر پذیرفته و به وسیله اقلیم و جریانهای اقیانوسی کنترل می شوند. فرایندها در ارتباط با هم دیگر عمل می کنند، ولی یکی از فرایندها ممکن است اثر دیگر فرایندها را افزایش یا کاهش دهد. (یمانی، مجتبی، 1392، صص. 16-12)
فرایندهای ساحلی از راه های مختلفی ایجاد می شوند و برخی نیز چندین منشا دارند. انواع جریان های ساحلی عبارتند از:

2-6-1- جریان گردابی: (Rip curents)
زمانی که آب حاصل از شکست امواج، به طور زاویه دار به خط ساحلی می رسند، این نوع جریان تشکیل می شود.
2-6-2- جریان ناشی از امواج: (Wave -generated curents)
هنگامی که امواج به طور زاویه دار به خط ساحلی می رسند، موجب جریان آب در امتداد ساحل می شوند و این جریان را ایجاد می کند. (یمانی، مجتبی، 1392، صص. 16-12)

2-6-3-جریان جزر و مدی: (Tidal curents)
در اثر حرکات جزر و مدی و بالا و پایین رفتن آب بر اثر جزر و مد ایجاد می شود. (یمانی، مجتبی، 1392، صص. 16-12)

2-6-4-جریان اقیانوسی(Ocean curents)
حرکت توده ای و آرام آب در واکنش به تغییرات شوری و دمای آب و فشار اتمسفر و باد است.

2-6-5-جریان ناشی از وزش باد: (Wind-generated curents)
در جهت وزش باد ایجاد می شود.

2-6-6-جریان رودخانه ای: (Fluvial curents)
جایی که رودخانه وارد دریا می شود، این نوع جریان ایجاد می شود.

2-6-7-اختلاف چگالی(Density curents )
همچنین جریان های ناشی از اختلاف چگالی نیز وجود دارد که آب از مناطق با چگالی بیشتر به مناطقی با چگالی کمتر حرکت می کند ولی در سواحل تاثیری ندارند (یمانی، مجتبی، ص 17)

2-7-سیمای ساحل
سیمای کلی سواحل با زمین شناسی، فرایندهای فرسایش و رسوب گذاری در ارتباط است.
پرتگاه های برون زدگی سنگی پلاژ ها و تپه های ماسه ای، چگونگی تشکیل و چگونه و چرای تغییر کردن ساحل در مناظر ساحل در ارتباط می باشد. (یمانی، مجتبی، 1392، صص. 16-12)

2-8-برنامه ریزی
برنامه ریزی، فرآیندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه می تواند که بلند مدت، میان مدت یا کوتاه مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایت های بیرونی هستند، برنامه ریزی، مهمترین و کلیدی ترین سند برای رشد است. برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد. (رضائیان، اصول مدیریت، ص ۹۲)
برنامه ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربه فرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمان های پیچیده امروزی، بدون برنامه ریزی های دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه ریزی، مستلزم آگاهی از فرصت ها و تهدیدهای آتی و پیش بینی شیوه مواجهه با آنها است. (محمدی، ص. 73).

2-8-1-مزایای برنامه ریزی
برخی از مزایای برنامه ریزی عبارتند از:
1-افزایش احتمال تحقق اهداف سازمان
2-ایجاد فرصتِ اجرای منظم تصمیم ها
3-صرفه اقتصادی
4-انطباق با شرایط متغیر محیطی
5- استفاده صحیح از منابع
6- فراهم شدن ابزارهای کنترل
7- امکان سنجش میزان پیشرفت
8- آگاهی کارکنان از اهداف سازمان و نقش خود
9- تقویت کار گروهی
10-رسیدن به اهداف شخصی

2-8-2-عناصر کلیدی برنامه ریزی
1- روش برنامه ریزی
2- محیط اجتماعی
3- سیستم برنامه ریزی
4- برنامه ریز

2-8-3-دلایل ضرورت برنامه ریزی
1- تصحیح کننده رفتار
2- رفتار عقلایی و افزایش کارایی
3- محدودیت منابع

2-8-4-انواع برنامه ریزی
1- از نظر زمانی(کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت)
2- از نظر مکانی(کلان، بخشی، منطقه ای)
3- از نظر حوزه عملکرد(اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی)

2-8-4-1-انواع برنامه ریزی از نظر مدت اجرا
از مهمترین انواع برنامه ریزی، یکی برنامه ریزی مفید و دیگری برنامه ریزی انعطاف پذیر است. در آغاز رواج برنامه ریزی، که عمر آن را به شکل کنونی نباید بیش از 70 سال دانست، تصور می شد که می‎توان برنامه ای معین را برای مدتی معلوم طرح کرد و تا پایان دوره ی برنامه، به تمام نکات آن مفید بود. اما تجارب متعدد نشان داد که چه در عرصه ی برنامه ریزیهای اقتصادی و اجتماعی و چه در برنامه ریزی های کالبدی، به حکم پویایی روابط حاکم بر جوامع، مقید بودن به برنامه ای ثابت مشکلاتی را به همراه خواهد داشت که شاید از بی برنامگی نیز بدتر باشد. لذا، با توجه به این نکات، برنامه ریزی را می توان از نظر مدت اجرا، به خاطر بررسی اقدامات انجام شده و جبران اشتباهات یا نواقص، به چند دوره ی مشخص تقسیم نمود: (رضائیان، علی، اصول مدیریت، سال 1379، ص ۹۲)
الف- برنامه ریزی بلندمدت:
که دوره ی اجرای آن بین 10 تا 20 سال است و گاهی به 25 سال نیز می رسد و علت نیاز به آن، معمولاً ایجاد یک چهارچوب کلی و آینده نگرانه در زمینه ی مورد توجه برنامه است که بر اساس این چهارچوب بتوان نیازها و امکانات آینده را مشاهده کرد و تقسیمات، هم آهنگی و توازن آنها را بر پایه ای گذارد که هدف های بلندمدت ایجاب می کند.

ب- برنامه ریزی میان مدت:
که معمولاً مدت اجرای برنامه ی آن بین 3 تا 7 سال می باشد و گاه می تواند به ده سال نیز برسد و آن اجرای برنامه هایی است که در قالب همان برنامه ریزی بلندمدت و با هدف های کلی آن، به مرحله‎ی اجرا درمی آید. در برنامه ی میان مدت، رئوس برنامه مشروح تر از برنامه های بلندمدت است و اگر در برنامه های بلندمدت، هدف های کلی مورد بحث قرار می گیرد، در برنامه های میان مدت به ترتیبی است که ببینیم راه های رسیدن به این هدف ها کدام است. (رضائیان، علی، اصول مدیریت، سال 1379)

ج- برنامه ریزی کوتاه مدت :
که معمولاً مدت اجرای آنها بین 1 الی 2 سال است. معمولاً هر اندازه مدت اجرای برنامه کوتاه تر باشد، اجرای آن برنامه ها در رابطه با واقعیات، قابلیت اجرایی بیشتر و بهتری دارند. از جهت دیگر، هر یک از برنامه های کوتاه، میان و بلندمدت در قالب یکدیگر انجام می گیرند.
در یک برنامه ی دورنگرانه، هدف ارتقاء سطح زندگی مردم و تامین نیازهای جمعیت یک کشور در بلندمدت است. در قالب این برنامه ها، می توان در برنامه های 5 تا 7 ساله (میان مدت) به برنامه ریزی منطقه ای و اجرای برنامه های عمرانی در سطح مناطق مختلف کشور و در رابطه با امکانات آن منطقه پرداخت؛ یا برنامه ها را در هر یک از سطوح بر اساس هدف های خاصی (مانند ارتقاء سطح آموزش، بهداشت و مانند آن) گذارد؛ و در قالب آنها در طی اجرای برنامه های 1 الی 2 ساله (کوتاه مدت)، به اجرای جزئیات و مراحل کوتاه تری پرداخت. به عنوان مثال، در قابل برنامه ی میان مدت، به توسعه ی بهداشت و درمان؛ در طی یک برنامه ی کوتاه مدت، به ایجاد بیمارستان ها یا مراکز درمانی اقدام نمود و یا در سطح منطقه یا شهر، با برنامه های اجرایی میان مدت، فرضاً به توسعه ی فضاهای سبز یا ایجاد مراکز آموزشی همت گمارد. (رضائیان، علی، اصول مدیریت، سال 1379)
بر طبق نظر برنامه ریزان، می توان برنامه ریزی را به اقسام زیر طبقه بندی کرد:)) برنامه ریزی محلی/ شهری، (برنامه ریزی روستایی، برنامه ریزی ناحیه ای، برنامه ریزی ملی و برنامه ریزی بین المللی).

2-8-4-2- از نظر مکانی(کلان، بخشی، منطقه ای)
1- برنامه ریزی محلی (شهری)
این نوع برنامه ریزی از شرایط اقتصادی لازم جهت توسعه شهر تاثیر فراوانی می پذیرد. برای آن که تصویری کلی از این نوع برنامه ریزی ارائه کنیم می توانیم بگوییم که ابتدا طرح توسعه شهر آماده می شود؛ جمعیت در سطح شهر با حفظ کمترین تراکم ممکن به طور یکنواخت پراکنده می گردد؛ مناطق مختلف شهر شکل می گیرد و مقررات مربوط به معابر و آمد و شد، وضع می شود.

2- برنامه ریزی روستایی:
نواحی روستایی باید بر اساس روشی منظم و مطابق خطوط از پیش تعیین شده، توسعه یابد. از این‎رو، در نواحی روستایی نیز باید روش های حساب شده ی علمی برنامه ریزی بکار گرفته شود.
شهر باید با روستاهای اطراف از طریق امکانات حمل و نقل مناسب، ارتباط یابد و صنایع روستایی نظیر مرغداری، مراکز تولید محصولات لبنی، صنایع بافندگی که در پیوند با محصولات کشاورزی است، مورد توجه قرار گیرد. (رضائیان، علی، اصول مدیریت، سال 1379)

3- برنامه ریزی ناحیه ای:
برنامه ریزی ناحیه ای به معنای برنامه ریزی برای واحدهای جغرافیایی بزرگ تر از یک شهر است که اصطلاحاً به آن ناحیه می گویند.
برنامه ریزی ناحیه ای کم و بیش بر اساس اصول برنامه ریزی نواحی شهری صورت می گیرد. ناحیه قلمروی را دربر می گیرد که به آسانی در دسترس بوده و بین 15 تا 50 کیلومتر را دربر می گیرد و دارای تعدادی روستا و دهستان باشد.
برنامه ریزی ناحیه ای با روشی مناسب به توسعه موزون ناحیه کمک می کند. این نوع برنامه ریزی با برنامه ریزی بزرگراه های ناحیه ای، حمل و نقل ناحیه ای، منابع آب ناحیه ای، سیستم دفع فاضلاب و غیره مرتبط است. برنامه ریزی ناحیه ای توسعه شهرها و روستاهای موجود در ناحیه را نیز مورد توجه قرار می دهد و به منظور اسکان مجدد افرادی که از یک مادرشهر انتقال داده شده اند؛ مکانهایی را مشخص می کند تا شهرهای جدید را احداث کند. (رضائیان، علی، اصول مدیریت، سال 1379)

4-برنامه ریزی ملی
برنامه ریزی در سطح ملی نیز انجام می شود. این نوع برنامه ریزی به منابع و توانایی ها در زمینه های مختلف ملی، در کل کشور توجه دارد.
برنامه ریزی ملی امکان می دهد تا منابع ملی به بهترین شیوه ی ممکن برای توسعه کشور مورد استفاده قرار گیرد. کارهای مهمی نظیر ایجاد راه آهن، شبکه های آبیاری، ایجاد صنایع سنگین و برق هیدروالکتریک در حیطه برنامه ریزی ملی قرار می گیرد.

5- برنامه ریزی بین المللی
برنامه ریزی بین المللی با تاسیس سازمان ملل متحد (u. n. o) بوجود آمد. این نوع برنامه ریزی در پی ایجاد همکاری و هماهنگی بهتر بین ملت های مختلف جهان است. (u. n. o) آژانس های متفاوتی را به منظور رهبری مطالعات در زمینه های گوناگون حیات بشری، نظیر بهداشت، مسکن، غذا، آموزش و به کار گرفته و راه حل های مناسبی را به منظور حل مشکلات موجود در سطح بین المللی ارائه داده است. (رضائیان، علی، اصول مدیریت، سال 1379)

2-8-4-2-3- از نظر حوزه عملکرد(اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی)
6-برنامه ریزی جامع و عملیاتی
به طورکلی می توان برنامه ریزی هایی که در یک سازمان انجام می شود، به دو نوع تقسیم کرد؛ یکی برنامه ریزی جامع و دیگری برنامه ریزی عملیاتی. (محمدحسن نبوی. ص46)

7-برنامه ریزی جامع
برنامه ریزی جامع عبارت است از کوشش آگاهانه، سنجیده و واقع گرایانه دولت برای تدوین سیاست هایی در زمینه چگونگی تخصیص عوامل تولیدی بین سازمان ها و موسسه های دولتی و غیردولتی؛ … (علیرضا آیت الهی/ص4)

8-برنامه ریزی جامع یا استراتژیک
برنامه ریزی جامع، به برنامه هایی گفته می شود که خطوط کلی برنامه های آینده سازمان را در درازمدت مشخص می نماید، و گاهی در این برنامه ها سیر کلی حرکت ها تا رسیدن به کلیه اهداف سازمانی مشخص می شود.
در برنامه ریزی جامع وضعیت فعلی سازمان و راههای کلی آینده تبیین می گردد. به گونه ای که کلیه برنامه ریزیهای عملیاتی به بخشی از این حرکت کلی تعلق می گیرد.
برنامه ریزی جامع، به کلیه برنامه های عملیاتی جهت داده و از پراکندگی، و گاهی تعارض، و تضادّ و برنامه ها جلوگیری می نماید. (محمدحسن نبوی. ص46)

9-تفاوت برنامه ریزی جامع با برنامه ریزی سنتی
… برنامه ریزی جامع یا برنامه ریزی برای قلمرو گسترده، یک امر جدید است، ولی برنامه ریزی محدود یا برنامه ریزی برای قلمرو خاص، که همان برنامه ریزی سنتی در این بخش است شناخته شده تر است، اگرچه هدفهای کلی هر دو نوع برنامه ریزی یکی است. (حسن احمدی. ص18)

10-برنامه ریزی عملیاتی
در برنامه ریزی عملیاتی، خطوط کلی برنامه جامع، در اجزای مناسب خرد شده و هر جزء به صورت هدف در برنامه های عملیاتی تعیین می گردد، سپس برای رسیدن به هر یک از اهداف برنامه عملیاتی ترسیم می گردد. (محمدحسن نبوی. ص47)
بعضی برنامه ریزی عملیاتی را این گونه تعریف کرده اند: "برنامه ریزی عملیاتی را می توان پیش بینی عملیات برای نیل به هدفهای معین، با توجه به امکانات و محدودیتها و خطوط کلی ترسیم شده در برنامه جامع تعریف کرد." (سیدمهدی الوانی، چاپ دوم، نشرنی، ص 26.)

11-برنامه ریزی راهبردی
اولین گام در برنامه ریزی راهبردی وجود رسالت ها یا آرمان هاست که غایی ترین هدف سازمان، دستیابی به آنهاست. معمولاً رسالت ها را فلسفه وجودی سازمان یا دلایلی می دانند که سازمان برای آنها ایجاد شده است. چنین به نظر می رسد که مشکل اساسی برنامه ریزی راهبردی، به نبود اشتراک یا اجماع نظر درباره اهداف غایی، و در مواقعی، نبود رسالت های معین و مشخص برای برنامه های سازمان بازمی گردد. در حوزه فرهنگ، به دلیل کیفی بودن و قابل تفسیر بودن فعالیت ها، رسیدن به اجماع درباره چشم اندازها(در مقایسه با سایر حوزه ها نظیر حوزه صنعت) به مراتب پیچیده تر است. (دکتر مجید وحید. ص94)

12-برنامه های راهبردی و برنامه های عملیاتی
در نگاه اجمالی، برنامه ها را به دو دسته؛ تحت عنوان "برنامه های راهبردی" و "برنامه های عملیاتی" تقسیم می کنند. از جمله ویژگی های برنامه های راهبردی؛ دراز مدت و کیفی بودن، تنظیم و تصویب شدن در سطوح عالی سازمان، تاثیرپذیری از متغیرهای محیطی و لحاظ کردن این متغیرها در تدوین آنهاست. در مقابل، برنامه های عملیاتی با ویژگی هایی چون کوتاه و میان مدت بودن، تنظیم شدن در سطوح سرپرستی و عملیاتی، منتج شدن از برنامه های راهبردی، و تاثیرپذیری کم تر از عوامل محیطی(در مقایسه با برنامه های راهبردی) شناخته می شوند. به عبارت دیگر، طراحی برنامه های راهبردی با توجه به رسالت ها، ماموریت ها و فلسفه وجودی سازمان، صورت می گیرد. حال آن که طراحی برنامه های عملیاتی، ملهم از برنامه های راهبردی و رویکرد تعیین اهداف کمی و سنجش پذیر، تعیین راه های حصول به اهداف، تخمین هزینه مالی و زمانی و نیروی انسانی مورد نیاز است. (دکتر مجید وحید/ص. 93 – 92)

13-برنامه ریزی عقلایی
برنامه ریزی عقلایی عبارت است از مجموعه ای از اصول یا فنون استراتژیک برای رسیدن به هدف معین… در برنامه ریزی عقلایی، فرایند برنامه ریزی شامل مجموعه ای از روشها تلقی می شود. در این فرایند سیاست گذاران و برنامه ریزان می کوشند مشکلات مهم، نیازها و هدفها را شناسایی و اهداف کلی را به اهداف جزئی تبدیل و شقوق و راه های مختلف دوره عمل را توصیف کنند. همچنین "هزینه و فایده" هر شق خاص نیز مشخص می شود و برنامه عمل آن انتخاب می گردد. آن گاه برنامه به اجرایی و برنامه اجرایی به پروژه تبدیل می شود سپس برنامه اجرا شده با توجه به هدف اصلی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
(دکتر بهرام محسن پور/ص123 – 122)

14-برنامه ریزی تعاملی
… در برنامه ریزی تعاملی، فرایند برنامه ریزی خیلی قالبی و از پیش تعیین شده، نیست. در این الگو، تفسیر عمل، مفهوم مبادله اطلاعات و طبیعت پویای تعامل بین افراد و نظام و محیط مورد تاکید می باشد. طبق این الگو، برنامه ریزی کوششی است به منظور وساطت بین عمل و نظر. در این الگو برنامه ریزی به عنوان یک سلسله روشهای منطقی، مرتبط به هم و دارای توالی تلقی نمی شود؛ بلکه برنامه ریزی از دید این الگو عبارت است از تعامل، تفسیر، تصمیم گیری و باز تعامل، تفسیر و تصمیم گیری.

2-9 اقلیم
اقلیم نتیجه تاثیر توام پدیده های هواشناسی است و حالت متوسط هوا را در یک نقطه دلخواه به دست میدهد. بنابراین وقتی در مورد آب وهوای یک نقطه بحث می کنیم لحظه زمانی را مطرح نمی کنیم. البته اقلیم معنای گسترده تری داشته و تنها به پارامترهای هواشناسی محدود نمی شود.
بلکه مجموعه عوامل فیزیکی، شیمیایی و زیست محیطی را در بر می گیرد. (علیزاده، 1377، ص232).

2-9-1- انحراف معیار بارندگی حوضه
انحراف معیار نشان دهنده میزان پراکندگی داده ها بود و هر چه مقدار ان کمتر باشد نشان دهنده نزدیکی اعداد موجود در زنجیره یا سری داده ها به یکدیگر است.

2-9-2- ضریب تغییرات (Coeddicient of Variation)
ضریب تغییرات نیز یکی دیگر از شاخص ها برای بررسی آمار بارندگی می باشد که پراکندگی مشاهدات را مشخص می کند لذا در عرف کارشناسی هنگامی که ضریب تغییرات سالانه بارش یا جریان آب رودخانه‎ها کمتر از 40 درصد باشد رزیم بارش یا جریان را از نوع منظم می دانند و برای مقدار بیش از آن رژیم نامنظم خوانده می شود. (علیزاده، 1377، ص496).

2-9-3- بارندگی ماهیانه
به منظور تعیین و توزیع بارندگی ماهانه در هر یک از محدوده مورد مطالعه های آبریز لازم است از نزدیکترین ایستگاه به ارتفاع متوسط یا مرکز ثقل محدوده مورد مطالعه استفاده نمود و متوسط بارندگی سالانه محدوده مورد مطالعه را که از شکل هم باران مورد محاسبه قرار گفته به نسبت درصدهای ماهانه آن ایستگاه توزیع نمود.

2-9-4- فرسایندگی باران در محدوده مورد مطالعه
مقدار فرسایش حاصل از باران در ماههای مختلف سال بااستفاده از شاخص فرسایندگی باران به روش فورنیه محاسبه می شود.

2-9-5- درجه حرارت
میزان درجه حرارت در یک محدوده مورد مطالعه نیز عامل تعیین کننده در بسیاری از تغییرات محدوده مورد مطالعه است هر چه درجه حرارت هوا بیشتر باشد میزان بخار آب موجود در هوا هم بیشتر است (ولایتی، 1379، ص14).

2-9-6- رژیم حرارتی
مقصود از رژیم حرارتی، تغییرات عوامل دمای هوا بر حسب زمان در عرض سال می باشد و همچنین افزایش ارتفاع باعث کاهش دما می باشد و عامل تعدیل کننده درجه حرارت است برای رژیم حرارتی می‎توان از طول دوره کوتاه مدت تری استفاده نمود. همچنین باید اذهان داشت که مناطقی که دارای انحراف از میانگین خیلی کم هستند از یک رژیم حرارتی یکنواخت پیروی می کند.

2-9-7- رژیم فصلی دما در محدوده مورد مطالعه
رژیم فصلی دما اهمیت زیادی از نظر کشاورزی و تبخیر و نیاز آبی برخوردار می باشد و اگر روند افزایش آن با کمبود منابع آب همراه باشد و همچنین اگر از نظر مهار آب و کمبود ذخیره برفی در ارتفاعات همراه باشد این عامل به صورت خشکسالی بروز می کند.

2-9-7-1- گرادیان حرارتی حوضه
در لایه تروپوسفر که پایین ترین لایه اتمسفر از سطح زمین است به ازا هر یکصد متر افزایش ارتفاع حدود 6/0 درجه سانتیگراد از دمای هوا کاسته می شود. در بررسی گرادیان حرارتی و بارشی منطقه مورد مطالعه با توجه به شرایط اقلیمی و وضعیت توپوگرافی تغییرات دما و بارش با ارتفاع دارای رابطه معنی دار می باشد (شادپور، 1382، ص153) شکل نقشه پوشش دمایی و تبخیر برای تمام سطح محدوده مورد مطالعه را نشان می دهد.

2-10-پیشینه تحقیق در ایران
– آفریده، فائزه، اسدی، اکرم، در سال 1393، مقاله ای تحت عنوان، تاثیر تکتونیک بر لندفرم‎های کواترنری دره طالقان، ژئومورفولوژی تکتونیک، نقش فرایندهای تکتونیکی (درونی) را در ایجاد و تحول لندفرم‎ها مورد بررسی قرار می‎دهد. بنابراین در ژئومورفولوژی تکتونیک، شکل ها، ریخت‎ها و فرم های مختلف سطح زمین که تحت تاثیر عوامل تکتونیکی شکل گرفته‎اند، مطالعه می‎شوند. این پژوهش با بررسی تکتونیک دره طالقان، به تاثیر آن روی لندفرم‎های کواترنری منطقه مورد مطالعه پرداخته است. در این راستا با محاسبه هفت شاخص مورفولوژیکی شامل، شاخص سینوسیته کانال رود، شاخص گرادیان رودخانه، شاخص عدم تقارن آبراهه، شاخص نسبت پهنا به عمق یا ارتفاع دره، شاخص شکل حوضه، شاخص وسعت مخروط ‎افکنه و شاخص شیب مخروط‎افکنه، میزان فعالیت تکتونیکی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاصل از این شاخص ها با استفاده از داده‎های ژئودینامیک تکمیل شدند. با بازدید از منطقه، لندفرم‎های موجود بررسی و شواهد تاثیر تکتونیک روی آنها شناسایی شدند. وجود دگرشیبی‎ها، توالی پادگانه‎ها در کناره‎های رودخانه طالقان، تنگ‎شدگی دره و وجود بی‎نظمی و بالاآمدگی در ناهمواری های اطراف دره، همه از نشانه‎های تاثیر تکتونیک بر سازندهای کواترنری موجود در دره هستند. در امتداد این پژوهش، همراه با بررسی منابع متعدد، بازدیدهایی از منطقه مورد نظر به عمل آمد و از نقشه‎های زمین‎شناسی، توپوگرافی و نرم‎افزارهای گوگل ارث، آرک جی. آی. اس. ، فتوشاپ و فری‎هند، برای شناسایی لندفرم‎های کواترنری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تفاوت های ساختمانی موجود در دره طالقان، ازجمله تفاوت در نیمرخ عرضی دره، به‎سبب فعالیت های تکتونیکی ناشی از عملکرد گسل ها، به‎خصوص گسل طالقان است و از سویی دیگر نیمه جنوبی دره، به‎دلیل فعالیت های تکتونیکی دچار بالاآمدگی‎ شده و درنتیجه موجب افزایش شیب نسبت به نیمه شمالی آن شده است که این امر در ژئومورفولوژی دره، به‎خصوص در قسمت پایین‎دست آن به خوبی نمایان است.
-خالدی، شهریار، 1380، بالایای طبیعی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی می گوید که فعالیت های انسانی مانند یک نیروی مهم در سطح کره زمین مطرح است، جمعیت انسانی با دگرگون کردن الگوهای مصرف انرژی، به نابودی جنگل ها، فرسایش خاک، مصرف آب و تغییر کیفیت آن، نهشته های اسیدی و،…. تغییرات آب و هوای کره زمین تمایل دارد چون انسان همواره به منابع طبیعی و توسعه نیاز دارد لذا این گونه فعالیت ها مقدار زیادی انرژی در سطوح کره زمین مصرف کرده و در نتیجه موجب تخریب محیط زیست می شود نامبرده در این کتاب مقدماتی در زمینه بلایای طبیعی در دو بعد انسانی و طبیعی پرداخته است.
– قدرتی، علیرضا، غریب رضا، محمدرضا، داداشی، محمدعلی، صبح زاهدی، شهریار، سال 1391، بررسی تغییرات خطوط ساحلی دریای خزر در تغییرات ژئومورفولوژی حوضه های پایین دست سواحل گیلان، بالا آمدن سطح دریای آب دریای خزر به صورت قابل محسوس، منطقه رسوبگذاری و فرسایش در قسمت پایین دست حوضه های آبخیز را تغییر داده است. اشکال ژئومورفولوژی حاصل از رسوبگذاری در منطقه به محیطهای رسوبی مختلفی تعلق دارند. که بر اساس نوع و نیروی سازنده رسوبات در محیطهای مختلف این اشکال بوجود آمده است. منطقه ساحلی استان گیلان در بین دو بخش ساحلی آستار ا- پونل و پونل تا مرز استان مازندران قابل بررسی است. مناظر زمین ریخت شناسی سواحل شمال ایران تحت تاثیر پدیده‎های مختلف زمین شناسی شر ایط هیدرودینامیکی و اقلیمی شکل گرفته است. بیشتر این مناظر همچون دلتای رودخانه سفیدرود، زبانه ماسه ای، جلگه ها و دشتهای سیلابی ساحلی در گروه مناظر حاصل از رسوبگذاری قرار می گیرند و حمل رسوب از خشکی، رسوبگذاری دریایی، امواج و جریانهای دریایی در شکل گیری آنها موثرند. بدیهی است شناخت عوارض طبیعی ساحلی شمال کشور و تغییرات در عرصه می تواند نقش تعیین کننده ای در برنامه ریزی و مدیریت سواحل گیلان داشته باشد. مردابها و باتلاقها، دلتا، زبانه ماسه ای، پهنه های ماسه ای، تالاب، تپه های ماسه ای، پا دگانه های دریایی دشت های سیلابی، پهنه های گل، مخروطه افکنه ها، مناظر ریخت شناسی هستند که در نقاط مختلف سواحل گیلان مشاهده می شوند. واحدهای رسوبی که تغییرات آنها مورد بررسی قرار گرفته واحدهایی هستند که در بخش چینه شناسی به عنوان واحد کواترنر معرفی شده اند بررسی کردند.
-شرکت تحقیقات آب و آبخیزداری، 1377، نیز در طرح جامع مهار سیلاب استان گیلان به تغیین و تفکیک حوضه های مختلف استان گیلان اقدام نموده و فاکتور های مهم اقلیمی، هیدرولوژی، زمین شناسی، خاکشناسی و…. را مورد بررسی قرار دادند و نتایج حاصله را در گزارشهای متعددی ارائه دادند و نقش این عوامل را در سیلاب و پدیده های اجتماعی -اقتصادی بررسی کردند.
-علیزاده لاهیجانی ح، نادری م، سال 1384، در مقاله ای تحت عنوان، ژئومورفولوژی سواحل و بستر دریای خزر و اثر نوسان تراز آب بر روی آن، حوضه خزر پس از جدا شدن از دریاهای باز در زمان پلیوسن بصورت دریاچه درآمد و از آن زمان مجموعه ای از فعالیت های زمین ساختی، نوسان تراز آب، اثر موج و جریانهای ناشی از آن و رودخانه ها مورفولوژی آن را بصورت کنونی پدید آوردند. فعالیتهای زمین ساختی با حضور و بالا آمدگی کوههای قفقاز و البرز در باختر و خاور فرورفتگی های کورا، ترک و کاکن، در باختر و جنوب خزر، گسترش بستر حوضه عمیق جنوبی، ناهمواری ها ی کم ارتفاع بخش خاوری و حوضه کم شیب شمال خزر نمود یافته اند. چهره عمومی بستر و سواحل خزر نیز عمدتا ناشی از ساختارهای یاد شده اند که در زمان طولانی پدید آمده اند. نوسان بلند مدت تراز آب خزر دارای دامنه 150 متر می باشد به گونه ای که مساحت حوضه خزر از 3 10*15 تا 5 10*15 کیلومتر مربع تغییر داده است. نوسان تراز اب خزر با تغییر افق تاثیر عواملی چون موج، جریان و رودخانه سبب شکل گیری عوارض جدیدی شده که آنها را می توان در بستر و سواحل خزر ردیابی کرد. در زمان کاهش تراز آب، رودخانه ها رسوبات دریایی قدیمی را حفر کرده تا به ساحل جدید برسند. تپه های ماسه ای ساحلی، مرداب ها و دلتاهای قدیمی نیز اکنون در بستر خزر تا ژرفای چندصدمتری و در سواحل آن به ارتفاع 50 متر مشاهده می‎شوند. مورفولوژی خزر از دو عامل گل فشان و توربیدایت نیز متاثر می شود. نیمی از گل فشانهای شناخته شده دنیا در حوضه خزر جنوبی وجود دارند. گل فشانها با فوران گل، آب و مواد هیدروکربنی، اشکال منحصر به فردی را در حوضه جنوبی خزر ایجاد کرده اند. توربیدایت ها با ریزش حجم زیادی از مواد رسوبی از فلات قاره در مناطق پرشیب جنوبی و باختری به بخشهای عمیق خزر میانی و جنوبی سبب ایجاد عوارض آشفتگی در بستر می شود. به این ترتیب مورفولوژی کلی بستر و سواحل خزر تحت تاثیر فرایندی زمین ساختی در زمان طولانی شکل گرفته اند که فرایندهای هیدرودینامیکی (نوسان تراز آب، موج، جریان، رودخانه) سبب تغییر شکل آن شده اند. وضعیت کنونی ساحل خزر شامل مرداب ها، خلیج ها، زبانه‎های ماسه ای بزرگ و دلناها از حدود 10 هزار سال پیش با روند عمومی کاهنده تر از آب ایجاد شده‎اند البته در چند دهه اخیر عوامل انسانی نیز به یکی از پارامترهای اساسی در تغییر شکل سواحل وارد شده‎اند که با ساخت سازه های ساحلی رودخانه ای مانع از عملکرد طبیعی در بازسازی ساحل گشته و فرایندهای فرسایش را تقویت می کنند. را بررسی کردند.
– قنواتی، عزت اله، منصوری، رضا، 1391، در مقاله ای تحت عنوان، طبقه بندی مورفولوژیکی خط هوشمند ساحلی در راستای مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (پژوهش موردی: از نوشهر تا بابلسر) با توجه به اینکه تمام فعالیت های انسان اعم از اقتصادی ـ اجتماعی، توسعه ای و غیره، روی سطح زمین انجام می شود و این سطح از لندفرم‎هایی تشکیل شده که موضوع مورد پژوهش ژئومورفولوژی است، بنابراین ضرورت مطالعه، شناخت و طبقه بندی این لندفرم‎ها، گام نخست برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه محیط و به‎ویژه مناطق ساحلی است. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی لندفرم‎های سواحل نوشهر تا بابلسر به روش خط هوشمند ساحلی است. خط هوشمند، نقشه ای خطی است که خط ساحل را نمایش می دهد و با توجه به تغییر ویژگی لندفرم‎های ساحلی، به بخش‎هایی تقسیم می‎شود. هر بخشِ جداگانه خط ساحلی، شامل مجموعه ای از ویژگی های بخش مورد نظر است. این منطقه در راستای عرض جغرافیایی "55 '18 °36 تا "00'44 °36 شمالی و طول جغرافیایی "00 '30 °51 تا "00 '45 °52 خاوری با مساحتی در حدود 57/2068 کیلومتر مربع قرار گرفته است. در این راستا از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری زمین، تصاویر ماهواره ای Landsat & IRS در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و نیز، بازدیدهای میدانی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشانگر این است که کرانه های منطقه مورد پژوهش را می توان در پنج کلاسِ کرانه های ماسه ای، کرانه های ماسه ای با کاربری مسکونی، کرانه های ریگی، دهانه رودخانه ها و تاسیسات انسانی (مانند بندر، موج شکن و غیره) طبقه بندی کرد. در این بین گسترده ترین لندفرم، کرانه های ماسه ای است که به‎طور چشمگیری در منطقه وجود دارد. با توجه به پست بودن و شیب کم این کرانه ها و نیز اینکه این مناطق از مراکز پرجمعیت کشور شمرده می شوند، در برابر تغییر اقلیم و بالا آمدن تراز دریا که برای دهه آینده پیش بینی‎شده، در معرض خطر قرار می گیرند. بنابراین بایستی در مدیریت این مناطق به این مسئله توجه ویژه کرد.
افشاری آزاد، محمد رضا. پورکی، هاله، 1391، در مقاله ای تحت عنوان، طبقه بندی و تحلیل پدیده های ژئومورفولوژیکی سواحل غربی خزر با رویکردی به نوسانات سطح آب دریا، حجم و سطح آب حوضه و شکل سواحل، تابعی از تراز آب حوضه میباشد. شناخت عوارض ژئومورفولوژیکی ساحلی و تغییرات در آن می تواند نقش تعیین کننده ای در برنامه ریزی و مدیریت سواحل داشته باشد. عوامل موثر در شکل گیری و تحول ژئومورفولوژیکی آن مانند عوامل زمین شناسی، تکتونیکی، کلیماتیک، پالئوکلیماتیک و تغییرات سطح دریا، مد نظر قرار گرفته و هدف اصلی، بررسی و طبقه بندی ژئومورفولوژی سواحل و تغییرات آن در مقابل نیروهای حاصل از نوسانات سطح آب دریای خزر، از سواحل انزلی تا آستارا می باشد. در این تحقیق با در نظر گرفتن ضرورت شناخت منطقه ی ساحلى غرب استان گیلان، به طبقه بندی سواحل با استفاده از روش شپارد 1 پرداخته شده و پیمایش های میدانی بوده است. GIS، است. روش تحقیق، بر پایه ی مطالعات تصاویر ماهواره ای بررسی با استفاده از کلیه خصوصیات سواحل، خصوصیات هیدرودینامیکی (امواج، جریان های دریایی، نوسانات تراز آب)، خصوصیات زمین شناسی، اقلیمی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی مورد مطالعه قرار گرفته است، وسعت و نرخ تغییرات اشکال ژئومورفولوژیکی نیز شناسایی و طبقه بندی شده اند. همچنین نقشه ی پهنه بندی بر اساس تصاویر ماهواره ای و تقسیم بندی شپارد تهیه شد و رده هاى شاخصى چون دلتا، تپه های ماسه ای، تالاب و… شناسایى شد.

منابع و ماخذ
1. آزادنیا، رحمت الله، 1382 بررسی رابطه بارش- رواناب حوضه سیاهندگی شفت، پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
2. آقائی زاده، سمیه، 1383، مطالعه ویژگیهای اقلیمی رودخانه کرگانرود و نقش آن در فرسایش، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
3. ارشامبول و همکاران، ترجمه رجائی، عبدالمجید 1379، اسناد ور روش برای تفسیر نقشه (جغرافیا- زمین شناسی)، انتشارات پیام نور دانشگاه تبریز
4. اسمیت، کیت، ترجمه مقیمی ابراهیم و گودرزی نژاد، شاپور، 1382، مخاطرات طبیعی، انتشارات سمت چاپ اول (صص 13، 10، 92 و 91)
5. خالدی، شهریار، 1380، بلایای طبیعی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، چاپ اول.
6. رفاهی، حسین قلی، 1378، فرسایش آبی و کنترل آن، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
7. رمضانی، بهمن، 1380، شناخت بلایای طبیعی ماسوله در چارچوب جغرافیای طبیعی، طرح پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت (صص140-80)
8. روزنامه اطلاعات 2/10/1379
9. رهنمائی، محمد تقی، 1370، توانهای محیطی ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ایران چاپ اول.
10. زمردیان، محمد جعفر، 1381، کاربرد جغرافیای طبیعی در برنامه ریزی شهری و روستایی، انتشارات دانشگاه.
11. ژئومورفولوژی کاربردی در برنامه ریزی و عمران ناحیه ای، تالیف دکتر عبدالحمید رجایی، انتشارات قومس
12. ژئومورفولوژی و مدیریت محیط دو جلد، تالیف کوک و دورکمپ ترجمه دکتر شاپور گودرزی نژاد، انتشارات سمت
13. سرور، جلیل الدین ثروتی، محمد رضا، 1379، توصیف و تفسیر نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، انتشارات حرف نو.
14. سلطانی، نبی اله و علی قلی زاده، فیروز، 1380 تحلیل روابط بین عوامل محیط طبیعی در الگوی توزیع فضای سکونتگاهها و جمعیت در ناحیه بهار همدان، مجله تخصصی جهاد.
15. سیدان سید جواد و محمدی، فخ، 1376، فصل نامه تحقیقات جغرافیایی، ویزه اقلیم، سال دوازدهم، شماره 2.
16. شادپور، محمد، 1382، شناخت هیدروکلیماتولوژی، حوضه آبخیز چوبر- شفت، پایان نامه کارشناسی جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
17. شرکت فنی مهندسی نیوار، 1380، اقلیم و گردشگری، انتشارات سازمان هواشناسی.
18. شکل توپرگرافی 25000 : 1 محدوده مطالعاتی، انتشار سازمان شکل برداری کشور.
19. شکل زمین شناسی 100000 : 1 رامسر تنکابن تهیه شده توسط سازمان زمین شناسی کشور
20. عابدی، قدرت الله، 1377، بررسی بلایای طبیعی و نقش آن در توسعه پایداری با تاکید بر ایران، مجله سپهر شماره 27 ص 52
21. عالیان سماکخواه، پیمان و همکاران، 1381، جمع آوری آب های سطحی تالش، طرح پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آستارا.
22. علیزاد، حسین، 1383، بزرگترین سیل در هیدرولوژی (مطالعه موردی حوضه آبخیز گرکانرود) طرح پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت.
23. علیزاده، امین و همکاران، 1384، هوا و اقلیم شناسی، انتشارات دانشگاه فردوسی، مشهد چاپ اول.
24. علیزاده، امین، 1377، اصول هیدرولوژی کاربردی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول.
25. عمونیا سماکوش؛حمید؛1391، در سایت تحت عنوان ژئومورفولوژی، علم مطالعه اشکال زمین.
26. موحد دانش، علی اصغر، 1373، هیدرولوژی آبهای سطحی، انتشارات سمت، چاپ اول.
27. مهدوی، محمد، 1378، هیدرولوژی کاربردی انتشارات دانشگاه تهران، جلد دوم.
28. مهدوی، محمد، 1380، هیدرولوژی عمومی موسسه فرهنگی و انتشاراتی آیه.
29. مهندسین مشاور پندام، 1372، مطالعات شناسایی سرشاخه های تعدادی از رودخانه های گیلان- گزارش هواشناسی.
30. نشریه منابع و طبیعت 1991.
31. نوحه گر و یمانی در کتاب ژئومورفولوژی ساحل شرقی تنگه هرمز، 1385
32. وزارت جهاد کشاورزی، پژوهشکده حفاظت خاک وآبخیزداری، 1383، ارزیابی تلفات خاک وتاثیر آن بر حاصلخیزی اراضی جنگلی
33. ولایتی، سعداللله، 1379، هیدرولوژی کاربردی، دانشگاه پیام نور، چاپ اول.
34. هو ک. ج. ام، ژئومورفولوژی در برنامه ریزی محیطی، ١٣٧٢، ترجمه محمد جعفر زمردیان، انتشارات سمت، چاپ اول، تهران.


تعداد صفحات : 39 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود