عنوان:
مدیریت نسبتها
3
– اصول انتخاب نسبتها و شاخصها
– نسبتهای بهره وری از دارائیها
– سازمان و بازارش
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
رئوس مطالب هفتم
– شاخصهای موسسه تهیه کنندگان سرمایه
– شاخصهای بنگاه و عرضه کنندگان مواد و قطعات آن
– شاخصهای استفاده از دارائیها
– چرا نسبتها
چرا نسبتها
به بیشتر مدیران توصیه می شود آمار و ارقام را مطالعه کنند. اما اینها معمولاً ارقامی مطلق چون کیلوگرم، افراد، تن، ساعت، کیلومتر و نظایر آن می باشند. بنابراین چرا نسبتها را باید مطالعه کرد؟ جواب این است که هیچ عددی به تنهایی معنی دار نمی باشد. برای این که به عددی معنا ببخشیم باید مقدار آن عدد با عدد دیگرمقایسه شود. یک نسبت، عددی است که حاصل مقایسه دو عدد دیگر است.
4
به طور مثال، درنظر گرفتن هزینه ای به طور مجرد ارزش کمی دارد. پس مهم است بدانیم که چرا این هزینه باید انجام شود و انتظار می رود چه منافعی از آن بدست آید، آیا مقدور است منافع حاصل را اندازه گیری و کمی کرد یا خیر. بنابراین شاخص اثربخشی فعالیتی، از منافع حاصل از اجزای آن کار، بر روی هزینه انجام آن کار حاصل می شود.
5
6
اصول انتخاب نسبتها و شاخصها(1)
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
1-اگر ممکن است برای تمدیر تنها یک شاخص مهم و اصلی داشته باشید .
2-شاخصها منطقاً باید به هم مربوط باشند.
3-از شبه شاخصها نباید استفاده کرد. شبه شاخص ها نتیجه تقسیم دو مقداری هستند که به هم مربوط نمی باشند.
4-برای مدیر باید شاخص هایی را معرفی کرد که این شاخصها منجر به اقدام از سوی وی شود.
5- هر شاخص باید جنبه مهمی از عملکرد سازمان را اندازه گیری کند نه جنبه کم اهمیت را .
7
اصول انتخاب نسبتها و شاخصها(2)
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
6-نسبت هزینه کسب اطلاعات برای محاسبه شاخص به منافع احتمالی آن برای مدیریت همواره در ذهن باشد.
7- تعداد نسبت هایی که باید برای هر مدیر تهیه شود تا آنجاکه ممکن است باید حداقل باشد.
8-شاخص های متفاوتی برای صنایع گوناگون و حتی موسسات مختلف در درون یک صنعت که با شیوه های مختلف اداره می شوند، وجود دارد که قابل تعریف می باشند.
9- یک سازمان در سطوح مختلف مدیریتی نیازمند شاخصهای متفاوتی می باشد.
10- نیاز مدیر به شاخص ها ی معین با تغییر مساله و مشکلی که با آن مواجه است تفاوت می کند.
8
دشواریها در ارتباط با شاخصها و چگونگی غلبه بر آنها
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
نظیر کلیه ابزارهای مدیریتی از شاخص ها می توان سوء استفاده کرد. در صورتی که دقت و توجه لازم نشود در شرایطی ممکن است شاخص ها منجر به گمراهی شوند. به طور مثال اگر رشد فروش موسسه الف 10% و رشد فروش موسسه ب 30% باشد از موسسه الف به خاطر رشد نسبتاٌ ضعیفش نسبت به موسسه ب انتقاد می شود . در صورتی که ممکن است موسسه (ب) در صورتیکه سهم کوچکی از بازار در مقایسه با موسسه الف داشته باشد لذا بالا بودن نرخ رشد آن دلیل بر عملکرد بهتر آن نسبت به موسسه الف نمی باشد.
9
نسبتهای بهره وری از دارائیها
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
حداقل سه راه مختلف برای بیان رابطه بین ارزش دارائیها و ارزش فروش وجود دارد که عبارتند از:
الف-تعداد دفعات در سال که به فروش تبدیل می شود.( نسبت فروش به دارائیها یا گردش دارائیها).
ب- تعداد روزهایی که لازم است دارایی به محصول و فروش تبدیل شود.( نسبت فروش به دارائیها یا گردش دارائیها).
ج- مقدار دارایی ها در برابر هر 1000 ریال فروش در سال (دارائیهای تقسیم بر فروش )
10
سازمان و بازارش
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
تا چه مقدار بازار مایل است محصولات بنگاه را خریداری کند این تمایل به وسیله نرخ رشد فروش نمایش داده می شود و از شاخص های زیر استفاده می شود:
فروش امسال
فروش سال فبل
فروش این ماه
فروش ماه قبل
فروش این ماه
فروش همین ماه در سال قبل
11
شاخصهای موسسه تهیه کنندگان سرمایه
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
قیمت هر سهم
درآمد حاصله پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم
بهره پرداختی
وام دریافتی
سود کل
بهره پرداختی
خالص سود پس از کسر مالیات
سرمایه
12
شاخصهای بنگاه و عرضه کنندگان مواد و قطعات آن
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
ارزش سفارشات برآورد شده توسط عرضه کنندگان مواد و قطعات
متوسط خرید روزانه
حسابهای پرداختنی
متوسط خرید روزانه
دارائیهای جاری
بدهی های جار ی
قیمتهای عرضه کنندگان مواد اولیه در حال
قیمتهای عرضه کنندگان مواد اولیه در زمان پایه
13
شاخصهای استفاده از دارائیها
فصل هفتم: مدیریت نسبتها
سود عملیاتی
فروش
فروش
دارائیهای عملیاتی
محصول واقعی تولید شده
حداکثر ظرفیت تولید
سود عملیاتی
دارائیهای عملیاتی
با تشکر از توجه شما