Free Powerpoint Templates
عنوان:
فراموشی سازمانی
فهرست
دانش سازمانی
مدیریت دانش
یادگیری سازمانی
مفهوم فراموشی سازمانی
مهمترین عامل فراموشی دانش در سازمان ها
دلایل فراموشی دانش در سازمان ها
مدل هولان و فیلیپس
نظریه آزمی
نظریه دی هالن
مزیت رقابتی و فراموشی سازمانی
فراموشی سازمانی و سبک های رهبری
دانش سازمانی
دانش در سازمان یعنی آنچه که افراد درباره ارباب رجوع، محصولات، فرایندها، اشتباه ها، و موفقیت ها می دانند.
دانش یک سازمان می تواند در ذهن افراد ،گروه ها و واحدهای آن جای گرفته باشد و بخش اصلی فرآیندهای اجرایی،عرف ها و قوانین و مقررات آن محسوب شود.
دانش افراد محصول تعاملات اجتماعی آن هاست و ریشه در شرایط اجتماعی و فرهنگی آن ها دارد.
این فرض که دانش یک سازمان جمع افراد باهوش آن است نادرست است.
انواع دانش سازمانی
دانش صریح :عینی،قابل انتقال،تاحدودی در دسترس و قابل
کدگذاری برای رمز گذاری در پایگاه داده است.
دانش ضمنی:به آسانی بیان نمی شود ،به شدت شخصی بوده و به سختی قابل فرمول کردن و به اشتراک گذاشتن است.
اصل و منشا این دانش به طور عمیق در تجربیات ،ایده ها،ارزش ها و احساسات فردی است.
دانش ضمنی شامل دو بعد فنی :دربرگیرنده مهارت های فردی غیر
رسمی یا هنرهاست.
شناختی:در برگیرنده عقاید ،ایده ها،ارزش هاست.
Md_salehi@yahoo.com
مدیریت دانش و اشتراک دانش:
نسبت به دانش نامتمرکز، آگاه تر باشند؛
مدیریت دانش را در برنامه راهبردی خود قرار دهند؛
برای ثبت و ضبط یادگیری سازمانی، سیستم هایی را ایجاد کنند؛
بانک متمرکزی برای دانش سازمانی ایجاد کنند و افراد متخصص را برای مدیریت آن به کار بگمارند.
چالش
به هر حال، دانش قدرت است وبرخی افراد راضی نیستند آنچه را که موجب اقتدار خود می دانند، در اختیار دیگران قراردهند و عده بسیاری دلیل اهمیت خود را در سازمان، دانشی می دانند که در اختیار دارند .بنابراین برای کسب دانش این افراد، باید محیطی ایجاد شود که افرادی که تجربه یادگیری دانشی را داشته اند، ارزش آن را درک کنند و آن را به اشتراک گذارند.
Md_salehi@yahoo.com
دانش مجموعه ای از تجارب سازمانی
یادگیری فرآیندی است که در آن سازمان می تواند دانش را از تجارب خود کسب کند.
Md_salehi@yahoo.com
یادگیری سازمانی
تدوین تجارب سازمانی به صورت قوانین و مقرارتی است که راهنمای رفتار سازمان ودر حقیقت تبلور دانش سازمانی است.
بیش تر صاحب نظران توافق دارند که دانش سازمانی ، بدون توجه به روش تولید آن ،در بخشی از حافظه سازمانی قرار دارد و با آمد و رفت افراد ، از بین نمی رود.
حافظه سازمانی به عنوان سیستم مرکزی سازمان عمل می کند که در آن ، دانش تولید شده از یادگیری در آن ذخیره می شود.
Md_salehi@yahoo.com
عواملی که فرآیند یادگیری را مختل می کنند:
دانش به طور جمعی و توسط اعضای یک سازمان ایجاد می شود ودر نتیجه تعامل و ارتباط موثر رسمی و غیر رسمی بین اعضا ضروری است.
تکیه زیاد بر قوانین و مقررات ،یادگیری افراد را محدود می کند.
دانش سازمانی باید انتقال یابد درحالی که افرادی وجود دارند که ممکن است دانش خود را به صورت گزینشی انتقال دهند.
همان طور که یادگیری در سازمان بیشتر می شود و سیستم های حافظه در سازمان ها در به خاطر سپردن و حفظ دانش کارآمدتر می شوند چالش ها و موانع در اداره کردن دانش پدید می آید.
Md_salehi@yahoo.com
از دیدگاه دی هلن و فیلیپس(2004)فراموشی سازمانی از دست دادن داوطلبانه یا غیر داوطلبانه دانش سازمانی که می تواند به تغییر قابلیت های سازمانی منجر شود.
فراموشی سازمانی
Md_salehi@yahoo.com
مفهوم فراموشی سازمانی از سه دلیل نشات می گیرد:
1.تحقیقات نشان می دهند که تنها توانایی برای ایجاد یا انتقال دانش کافی نیست بلکه دانش موجود یا به تازگی انتقال داده شده قبل از این که به طور موفقیت آمیزی در حافظه بلندمدت سازمانی جای بگیرد از بین می رود.
2.زوال وتحلیل حافظه سازمانی در طول زمان رخ می دهد و اگر حافظه به خوبی کار نکند ممکن است تکه های مهمی از دانش به دست فراموشی سپرده می شود.
3.برخی نویسندگان بر این اعتقادند که فراموشی سازمانی در مواردی لازمه سازمان است.
Md_salehi@yahoo.com
مهمترین عامل فراموشی سازمانی
ناتوانی شرکت در کد گذاری ،مستندسازی دانش و نداشتن انگیزش برای تسهیم آن .
Md_salehi@yahoo.com
شاید کسب دانش جدید آسان تر از یادآوری دانش قدیم باشد.
وجود امکاناتی مانند یک سازوکار فیلتر کننده سبب شود سازمان مجبور به یاد آوری جزییات روزمره نشود بنابراین ،این دسته از اطلاعات فراموش می شوند.
وقتی که سازمان می خواهد موجودیت خود را تغییر دهد.
چندین دلیل برای این که سازمان چیزهایی درباره گذشته خود فراموش می کنند وجود دارد
Md_salehi@yahoo.com
مدل هولان و فیلیپس
این مدل براساس مدارک موجود ،دو رویکرد را برای فراموشی سازمانی ارائه می کنند:
رویکرد اول ، سازمان به طور تصادفی چیزهایی را فراموش می کنندکه نتایج منفی زیادی را برای آن ها به همراه می آورد.
رویکرد دوم ،به اهمیت فراموشی یا یادگیری زدایی در یادگیری سازمانی اشاره دارد.
Md_salehi@yahoo.com
هولان و فیلیپس از این دو رویکرد نتیجه می گیرند که فراموشی بخشی از پویایی دانش در سازمان است. در شرایطی چون آشفتگی محیطی که در آن حافظه موجود می تواند بجای کمک به مدیریت اطلاعات ،مانعی برسر راه آن شود. دراین صورت شکستن و دوباره سازی بخش هایی از حافظه سازمانی ممکن است ضروری باشد .
Md_salehi@yahoo.com
مدل هولان و فیلیپس سه حالت زیر را ارائه می کنند:
حالت اول :دانش وارد سازمان می شود اما در سیستم حافظه قرار نمی گیرد و از دست می رود.
حالت دوم:دانش با موفقیت در حافظه سازمانی قرار می گیرد ،اما به دلیل نقص در سیستم حافظه از دست می رود.
حالت سوم:دانش به طور کامل در حافظه قرار می گیرد ،اما به طور هدفمند فراموش می شود.
Md_salehi@yahoo.com
نظریه آزمی
آزمی فراموشی را در دو شکل برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده تقسیم می کند.
در نگاه آزمی فراموشی برنامه ریزی شده یک عمل فعال و آگاهانه است که در آن اطلاعات و دانش موجود در سازمان کنار گذاشته می شوند.
فراموشی برنامه ریزی نشده عملی انفعالی و اغلب غیر ارادی است که اطلاعات و دانش حیاتی سازمان فراموش می شود.
آزمی از طرف دیگر به پیامدهای فراموشی توجه کرده و این پیامدها را در قالب مثبت و منفی طبقه بندی کرده است.
Md_salehi@yahoo.com
پیامدها
نا آگاهانه
آگاهانه
(Azmi,2005)
نظریه دی هالن
دی هالن فراموشی را به گونه ای دیگر طبقه بندی می کند. او برای توصیف فراموشی سازمانی ،درصدد پیوند بین روش فراموشی و نیز نوع دانش فراموش شده می باشد.
بعد اول ،تفاوت بین فراموشی آگاهانه و ناآگاهانه را نشان می دهد.
بعد دوم به منبع دانش اشاره دارد.سازمان در بسیاری از موارد دانش و مهارت های فعلی خود را به صورت آگاهانه و ناآگاهانه فراموش می کند و گاهی اوقات دانش نو ورود به سازمان به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه فراموش می شود.
دانش نو ورود اشاره به دانشی است که بر اثر خلاقیت و نوآوری کارکنان در سازمان یا از بیرون به سازمان منتقل گردیده است.
Md_salehi@yahoo.com
نوع دانش
دانش نوورود
دانش فعلی
روش فراموشی
ناآگاهانه
آگاهانه
(Deholan,2004)
قابل ذکر است که نظریه های موجود در زمینه فراموشی دارای نواقصی از قبیل :
نگاه از زاویه ای خاص به فراموشی (نگاه دو بعدی) .
غیر عملی بودن نظریه ها و نبود راهبردهای لازم جهت تقویت و یا تضعیف فراموشی سازمانی.
Md_salehi@yahoo.com
مدل مفهومی راهبردهای مدیریت فراموشی سازمانی
فراموشی سازمانی و مزیت رقابتی
Md_salehi@yahoo.com
فراموشی سازمانی و سبک های رهبری
رهبری وظیفه گرا:زیردستان خود را به منظور اهداف تعیین شده بر می انگیزانند و به نیازهای پایه آن ها توجه دارند.
رهبری تحول گرا:در باورها و ارزش ها و اهداف زیر دستان نفوذ می کنندو با تحریک ذهنی بر تغییرات ادراکی آن ها بر نو آوری و خلاقیت و افزایش انگیزه اثر می گذارند.
جهت مدیریت فراموشی هدفمند باید سبک رهبری تحول گرا را به کار گرفت.
Md_salehi@yahoo.com
زنگ و چن (2010) رابطه فراموشی سازمانی هدفمند و نوآوری سازمانی با تاثیر وساطت کننده توانایی یادگیری سازمانی را بررسی کردند و متوجه شدند گه یادگیری زدایی (فراموشی هدفمند) یکی از مولفه های فراموشی سازمانی رابطه معناداری با نوآوری تکنولوژیک ندارد.هم چنین آن ها اظهار کردند که بین اجتناب از عادت های بد (فراموشی هدفمند)به عنوان یکی از مولفه های فراموشی سازمانی با نوآوری تکنولوژیکی رابطه معناداری وجود دارد.
در حالی که در تحقیقی که در سال 1391در بررسی رابطه فراموشی سازمانی هدفمند و چابکی سازمانی انجام شده نشان می دهند که هر دو بعد فراموشی سازمانی یعنی یادگیری زدایی و اجتناب از عادات بد با فناوری و نوآوری تکنولوژیکی مورد تایید است.
فرناندز و سوون بیان می کنند که فراموشی سازمانی با نوآوری در ارتباط است اگر نوآوری در درون سازمان صورت بگیرد نوع فراموشی آگاهانه و اگر در بیرون سازمان صورت بگیرد نوع فراموشی ناآگاهانه است.
با تشکر از توجه شما