تارا فایل

پاورپوینت طبقه بندی عملیات در بودجه ایران


 طبقه بندی عملیات در بودجه ایران

طبقه بندی عملیات در بودجه ایران طبقه بندی عملیات در کشور ما از سال 1343 پس از به وجود آمدن بودجه برنامه ای و عملیاتی مرسوم شده و در حال حاضر کلیه جوانبی که باید در یک طبقه بندی عملیاتی رعایت شود مورد توجه قرار گرفته است. اصول اساسی طبقه بندی عملیات در بودجه ایران به شرح زیر است: طبقه بندی عملیات در بودجه فقط در برگیرنده آن دسته از وظایف و عملیات و اعتبارات دولت است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط وزارتخانه ها و موسسات دولتی انجام سایر موسسات جدا از این طبقه بندی در بودجه منعکس می شوند.

طبقه بندی عملیات در بودجه ایران
طبقه بندی عملیات در کشور ما از سال 1343 پس از به وجود آمدن بودجه برنامه ای و عملیاتی مرسوم شده و در حال حاضر کلیه جوانبی که باید در یک طبقه بندی عملیاتی رعایت شود مورد توجه قرار گرفته است. اصول اساسی طبقه بندی عملیات در بودجه ایران به شرح زیر است:
طبقه بندی عملیات در بودجه فقط در برگیرنده آن دسته از وظایف و عملیات و اعتبارات دولت است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط وزارتخانه ها و موسسات دولتی انجام سایر موسسات جدا از این طبقه بندی در بودجه منعکس می شوند.

طبقه بندی عملیات در بودجه ایران
طبقه بندی عملیات در کشور ما از سال 1343 پس از به وجود آمدن بودجه برنامه ای و عملیاتی مرسوم شده و در حال حاضر کلیه جوانبی که باید در یک طبقه بندی عملیاتی رعایت شود مورد توجه قرار گرفته است. اصول اساسی طبقه بندی عملیات در بودجه ایران به شرح زیر است:
طبقه بندی عملیات در بودجه فقط در برگیرنده آن دسته از وظایف و عملیات و اعتبارات دولت است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط وزارتخانه ها و موسسات دولتی انجام سایر موسسات جدا از این طبقه بندی در بودجه منعکس می شوند.

-در طبقه بندی فعلی دولت ایران کلیه عملیات و وظایف دولت به چند امور و هر یک از امور به چند فصل و هر فصل به چند برنامه و هر برنامه به چندین فعالیت یا طرح و پروژه تقسیم شده است.
امور: امور اولین بخش از طبقه بندی کارهای دولت می باشد و عارت از مجموع چند فصل مرتبط از وظایف عمومی دولت است و یا امور مجموعه ای از کوشش های سازمان یافته همگن است که بخش عمده و قابل ملاحظه ای از وظایف دولت را در بر می گیرند مانند امور عمومی، امور دفاعی، امور اجتماعی، امور اقتصادی. امور بزرگترین تقسیم بندی مجموعه وظایف همگن و مشابه دولت است که نشانگر بخش قابل توجهی از هدفهایی است که دولت مکلف به تحقق آنهاست.

امور عمومی: مجموعه ای از وظایف نخستین و عمومی دولت است که موجب برقراری عدالت، حفظ نظم و امنیت داخلی، تنظیم روابط خارجی وضع قوانین و مقررات و اعمال حاکمیت دولت را در تنظیم روابط دستگاه های دولتی با یکدیگر و با مردم و همچنین تنظیم روابط مردم با مردم را در برابر قانون در قالب امور عمومی تعیین می کند. مانند تنظیم روابط قوای سه گانه ، قانون گذاری ، اداره امور عمومی کشور.
امور دفاعی: مجموعه ای از وظایف دولت است که به منظور حراست از مرزها و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور از طریق دفاع نظامی و غیر نظامی به عمل می آید.
امور اجتماعی: مجموعه ای از وظایف دولت است که در زمینه فراهم کردن امکانات زندگی بهتر برای انسان در شرایط مختلف جهت برقراری تعادل های اجتماعی را شامل می شود. مانند آموزش و پرورش عمومی ، فرهنگ و هنر و بهداشت و درمان و …

امور اقتصادی: مجموعه ای از وظایف دولت در زمینه ایجاد امکانات تولید، توزیع و مصرف که از طریق ایجاد وتوسعه ظرفیت های اقتصادی کشور در جهت تحقق تعادل های اقتصادی در جامعه را شامل می شود. مانند کشاورزی و منابع طبیعی، آب و برق، صنایع و معادن و …
فصل: فصل عبارت از مجموعه وظایف مشخصی است که حاوی برنامه های مرتبط با هم بوده و برنامه ریزی دراز مدت و میان مدت برای نیل به اهداف اساسی در قالب آن انجام می گیرد و یا مجموعه ای از کوشش های سازمان یافته دولت است که خدمات معینی را برای جامعه انجام می دهد. مانند فصل آمار و خدمات عمومی ، فصل فرهنگ و هنر و …

برنامه: گروه کلی عملایت در داخل هر فصل که دارای حاصل کار مشخص است و بوسیله یک وزارتخانه یا موسسه دولتی انجام می یابد برنامه نامیده می شدو. برنامه بالاترین سطح طبقه بندی کارهای اجرایی یک دستگاه برای انجام مسوولیت هایی است که در داخل یک وظیفه به آن محول شده است. هر برنامه حدود کارهایی را که به منظور نیل به اهداف دستگاه صورت گرفته و منجر به تولید کالا یا ارائه خدمات می شود معین می کند . مانند برنامه هواشناسی ، برنامه آموزش قبل از دبستان، برنامه گسترش فرهنگ و هنر. کمال مطلوب در تعیین و انتخاب یک برنامه آن است که حاصل کا رقابل تشخیص و اندازه گیری باشد. بدیهی است که حاصل و نتیجه کار بعضی از برنامه ها به روشنی قابل تشخیص و اندازه گیری است. در حالیکه نتیجه کار در برنامه ای دیگر ممکن است به سادگی قابل ارزیابی و تشخیص نباشد. مثلاً حاصل کار یک برنامه آموزش ابتدایی با توجه به میزان کار انجام شده یعنی تعداد دانش آموزانی که آموزش این دوره را به پایان رسانیده اند می تواند مورد ارزیابی و اندازه گیری قرار گیرد در حالیکه انجام این امر در برنامه گسترش فرهنگ و هنر به سادگی امکان پذیر نبوده و در مواردی غیر ممکن است . این امر نمی تواند دلیلی بر عدم طبقه بندی عملیات بر حسب برنامه باشد چرا که وجود برنامه به خودی خود امکانات لازم را در جهت تهیه و تنظیم تصویب اجرا و نظارت بر اجرای بودجه فراهم می سازد.

فعالیت: فعالیت عبارتست از بخشی از کارهای یکسان و همگن در هر برنامه که بوسیله واحدهای اجرایی رد داخل یک وزارتخانه یا موسسه دولتی انجام می شود و یا برابر تعریف بند 9 ماده 1 قانون برنامه و بودجه فعالیت یک سلسله عملیات و خدمات مشخصی است که برای تحقق بخشیدن به هدف های برنامه سالانه طی یک سال اجرا می شود و هزینه آن از محل اعتبارات جاری تامین می شود مانند فعالیت کارگزینی، فعالیت تدارکات، فعالیت تشخیص و وصول مالیات ها ، فعالیت نگهداری راه ها. به طور یقین تفکیک بنرامه به طبقاتی فرعی تر و دسته بندی کردن این طبقات موجب می شود که ضمن اجرای به موقع و درست عملیات، امکان تدوین بودجه ای منظم و باهدف و عملیاتی خاص فراهم شده و مکانیزم لازم به منظور برقراری یک سیستم حسابداری کار آمد که بتواند نتایج عملیات را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد مهیا شود.
طرح: بررسی مسایل مربوط به طبقه بندی بودجه ای در سالهای

طرح: بررسی مسایل مربوط به طبقه بندی بودجه ای در سالهای اخیر نشان داد که باید میان بخشی از عملیات که برای تولید خدمت انجام می شوند با آن بخش از عملیات سرمایه گذاری که منجر به تولید کالاهای سرمایه ای می گردند تفکیک قائل شد. با قبول این مساله می توانیم بگوییم که طرح بخشی از فعالیت است که نتیجه اش به صورت سرمایه گذاری ظاهر می شود . به عبارت دیگر منظور از طرح یا طرح عمرانی مجموعه عملیات و خدمات مشخصی است که بر اساس مطالعات توجیهی فنی و اقتصادی و یا اجتماعی که توسط دستگاه اجرایی انجام می شود طی مدت معین و با اعتبار معین برای تحقق بخشیدن به هدفهای برنامه عمرانی پنجساله به صورت سرمایه گذاری ثابت شامل هزینه های غیر ثابت وابسته در دوره مطالعه و اجرا و یا مطالعات اجرا می شود و تمام یا قسمتی از هزینه های اجرای آن از محل اعتبارات عمرانی تامین می شود. طرح عمرانی به سه نوع انتفاعی، غیر انتفاعی و مطالعاتی تقسیم می شود:

طرح عمرانی غیر انتفاعی: منظور طرحی است که برای انجام برنامه های رفاه اجتماعی و عملیات زیربنایی و یا احداث ساختمان و تاسیسات جهت تسهیل کلیه وظایف دولت اجرا می شود و هدف اصلی آن حصول درآمد نمی باشد.
طرح عمرانی انتفاعی: منظور طرحی است که در مدت معقول پس از شروع به بهره برداری علاوه بر تامین هزینه های جاری و استهلاک سرمایه به تبعیت از سیاست دولت سود مناسبی را نیز عاید نماید.
طرح مطالعاتی: منظور طرحی است که بر اساس قرار داد بین سازمان مدیریت و برنامه ریزی و یا سایر دستگاههای اجرایی با موسسات علمی و مطالعاتی متخصص برای بررسی خاصی اجرا می شود.
علاوه بر تقسیم بندی های فوق در قانون بودجه طرح های عمرانی به صورت طرح های یک ساله، دوساله، مهم و عمده ، ادامه دار، ضروری و اضطراری که غالباً به صورت استانی می باشند تقسیم گردیده اند که تعاریف قانونی مشخصی ندارند و در حد عرف کارشناسی قابل تفکیک می باشند. در سالهای اخیر طرح ها به صورت شهری و روستایی نیز مرود توجه مجلس شورای اسلامی قرار گرفته که تعاریف اجمالی از آنها ذکر می گردد:
طرح یکساله: طرحی است که در سالجاری یا سالهای قبل شروع شده باشد لیکن سال خاتمه طرح در پایان سال جاری باشد.

طرح دو ساله: طرحی است که در سال جاری یا سالهای قبل شروع شده باشد لیکن سال خاتمه طرح یکسال پس از پایان سال جاری باشد.
طرح ادامه دار: طرحی است که در سال جاری یا سالهای قبل شروع شده باشد لیکن در سال خاتمه طرح پیش از یکسال پس از پایان سال جاری باشد.
طرح مهم و عمده: طرحی است که از ابعاد استراتژیک برخوردار باشد و یا عدم النفع آن موجب زیان دولت گردد.
طرح ضروری: طرحی است که در صورت اجرا موجبات رفاه اجتماعی یا اقتصادی در منطقه را فراهم می آورد و غالباً به صورت طرح های استانی ارائه می گردد.
طرح اضطراری: طرحی است که از امکانات زیست در منطقه را در صورت عدم اجرا مختل می سازد و غالباً به صورت ضربتی به مرحله اجرا در می آید. مانند حوادث غیر مترقبه

پروژه: پروژه مجموعه ای از عملیات هم جنس است که بر اساس مطالعات توجیهی فنی – اقتصادی، فنی – اجتماعی طی مدت معینی و با اعتبار مشخص یکی یا چند هدف از هدفهای یک طرح را زیر پوشش قرار دهد. برای مثال در طرح واحدهای مسکونی می توان به عناوین پروژه مانند واحدهای آپارتمانی 2 خوابه ، واحد های آپارتمانی 3 خوابه ، واحدهای پیش ساخته بتونی، جدول بندی ها، خیابان بندی ها و … تقسیم شود.
کدگذاری در طبقه بندی عملیات
برای سهولت و شناسایی هر یک از موضوع ها و عنوان ها شماره مشخصی داده می شود. به طور کلی طبقه بندی عملیات در بودجه کشور از پنج بخش به شرح زیر تشکیل شده که به هر یک از آنها امور گفته می شود و دارای یک کد 8 رقمی می باشد.
بخش اول- امور عمومی
بخش دوم- امور دفاع ملی
بخش سوم- امور اجتماعی
بخش چهارم- امور اقتصادی

علاوه بر طبقه بندی فوق در بودجه اعتباراتی وجود دارند که به صورت یک قلم منظور گردیده اند و اصطلاحاً ردیف های بودجه یا بخش پنجم نامیده می شود. ردیف های بودجه شامل هزینه های متفرقه کارمزد و سود تضمین شده وام ها بازپرداخت وام ها
و پرداخت دیون و سرمایه گذاری در خارج از کشور پرداخت وام و کمک به کشورها و موسسات خارجی بین المللی است.
نحوه کد گذاری به صورت خلاصه به شرح زیر است:
اولی عدد از سمت چپ نشان دهنده امور است برای مثال عدد 4 امور اقتصادی مورد نظر است.
دومین وسومین اعداد از سمت چپ معرف فصل است . عدد 06 در امور اقتصادی اشاره به بخش گاز دارد.
چهارمین و پنجمین اعداد از سمت چپ معرف برنامه است. عدد 05 در بخش گاز اشاره به برنامه توزیع گاز است.
ششمین عدد نشانگر نوع فعالیت یا طرح است. عدد 2 نشان دهنده طرح عمرانی است.
اعداد هفتم و هشتم نشان دهنده شماره ردیف فعالیت یا طرح می باشد.

طبقه بندی سازمانی
در تمامی کشورها از آغاز بودجه ریزی پیوسته هزینه ها را به سازمانهای دولتی تخصیص داده اند. منظور از سازمان های دولتی دستگاههای اجرایی دولت وزارتخانه ها و دیگر موسسات دولتی هستند که هر کدام به نحوی اجرای وظایف کلاسیک یا مدرن دولت رابر عهده دارند.
منظور از این طبقه بندی توزیع اعتبارات میان دستگاه های اجرایی است و بر اساس آن سهم هر یک از سازمان های دولتی مشخص می شود. بودجه دولت بر اساس وظایف هر یک از دستگاهها تهیه تنظیم و تصویب می شود. در مرحله دوم یعنی تصویب بودجه مجلس به دستگاههای اجرایی اجازه مصرف اعتبارات د رحدود بودجه مصوب را اعطا می کند. در گام سوم نیز اجرای بودجه نظارت و کنترل آن هم در قالب دستگاه های مجری انجام می شود. در حقیقت طبقه بندی سازمانی سازمان های مختلفی را که از بودجه دولت استفاده می کنند بر حسب نوع وماهیت آنها تفکیک و دسته بندی می کند.

فعالیت های دولت از نظر ماهیت به دو دسته تقسیم می شوند:
فعالیتهایی که اعمال حاکمیت دولت را تحقق می بخشند و در واقع جزء وظایف اصلی و جاری دولت می باشند. این فعالیت ها به وسیله وزارتخانه ها و موسسات دولتی انجام می شود.
فعالیت هایی که اعمال تصدی دولت را فراهم می سازند. این گروه از وظایف شرکت های دولتی بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت محسوب می گردد. لذا با توجه به ماهیت وظایف بودجه دولت به سه قسمت تفکیک شده است:

الف- بودجه عمومی دولت
ب- بودجه شرکت های دولتی و بانک ها
ج- بودجه موسسات انتفاعی وابسته به دولت
با این نوع طبقه بندی دولت این اجازه را می یابد که در امر بودجه ریزی بتواند سیاست های خود را در بخشهای مختلف اعمال نموده و از وضعیت فعالیت های خود در قسمتهای مختلف آگاه شود.
در طبقه بندی سازمانی اعتبارات و هزینه ها ب رحسب برنامه های پیشنهادی دستگاههای اجرایی پیش بینی می شود. معمولاً وظایف و عملیات اصلی دولت به نوعی گروه بندی شده و مسوولیت اجرای هر یک از آنها به یک یا چند سازمان دولت ها محول می گردد. بنابراین نیل به اهداف و مقاصد کلی دولت از طریق نیل به اهداف و مقاصد دستگاههای دولتی تحقق می یابد. برای انجام مدیریت و کنترل های صحیح مالی لازم است طبقه بندی هزینه ها بر اساس واحدهای سازمانی صورت پذیرد. زیرا در تشکیلات سازمانی دستگاههای اجرایی مسوولیت ها اختیارات و وظایف قسمت های مختلف تفکیک و تعیین می گردند. بنابراین لازم است اعتبارات هر یک دستگاههای اجرایی مجری طرح در بودجه دولت پیش بینی شود تا تعیین میزان مسوولیت واقعی و مقایسه عملیات انجام شده با وظایف و اهداف مصوب سازمانهای مذکور امکان پذیر گردد.

اهداف و نتایج طبقه بندی سازمانی
ترکیب دستگاههای اجرایی: اعتبارات دستگاههای اجرایی با توجه به مسئولیت های محوله به آنها تفکیک می گردد و با انجحام این نوع طبقه بندی چگونگی ترکیب وزارتخانه ها و دستگاه دولتی در داخل یک دولت تعیین و مشخص می شود.
گروه بندی در قالب وظایف هدفها: واحدهای سازمانی دولتی بر اساس مشخصات هدف ها و مقررات خاص مربوط به خود تاسیس و اداره آنها گروه بندی می شوند و در قالب این گروه بندی می توان آنها را از لحاظ وظایف اختیارات نحوه تامین در آمدها و انجام هزینه ها و عملیات از یکدیگر متمایز ساخت.برای مثال موسسات دولتی که برای کسب سود به وجود آمده اند بایک موسسه دولتی که برای ایجاد امنیت داخلی به وجود آمده اند متفاوت است. موسسات بازرگانی دولتی باید با تغییرات شرایط بازار خود را انطباق دهد. بنابراین باید دارای سرمایه در گردش باشند اما نیروی انتظامی نیازی به داشتن شرایط انطباق با بازار ندارد.

تسهیل تصمیم گیری: با طبقه بندی سازمانی قوه قانونگذاری این امکان را می یابد تا در هنگام بررسی و تصویب بودجه با دید روشن تری به مسایل بودجه ای دستگاه های اجرایی مواجه شده و با توجه به وظایف هر یک از دستگاههای اجرایی اهداف و سیاست های دولت واقع بینانه اقدام به تصمیم گیری نهایی کند.
طبقه بندی نیازهای عوامل اجرایی: وزارتخانه ها و موسسات دولتی در دولت نقش عامل را دارند عاملی که برنامه می چیند طرح می سازد و سپس آن را اجرا می کند. پس نیازهای این عامل جدا از سایر طبقه بندی ها، باید در چارچوب سازمانی نیز طبق بندی شوند. تهیه بودجه از یک واحد سازمانی (وزارتخانه موسسه دولتی، شرکت دولتی) در داخل دولت آغاز می شود و سایر مراحل بودجه یعنی بررسی در هیات دولت و قوه مقننه تصویب اجرا و نظارت بر آن نیز در قالب سازمان انجاممی پذیرد

اصول طبقه بندی سازمانی
در طبقه بندی سازمانی رعایت اصول زیر ضروری به نظر می رسد:
تفکیک و جداسازی دستگاههای اجرایی باتوجه به ماهیت وظایف و فعالیت ها . تفکیک دستگاههای اجرایی دولتی مانند شرکت های دولتی که به ارائه خدمات بازرگانی و انتفاعی اشتغال دارند. دولتی از دستگاه های اجرایی مانند وزارتخانه ها که وظیفه دستیابی به اهداف اصلی دولت را به عهده دارند رعایت این اصل در طبقه بندی سازمانی است.
رعایت چارچوب سازمانی و تشکیلات مصوب و رسمی دستگاه اجرایی وتوجه به سلسله مراتب سازمان ها از نظر تابعیت.
دسته بندی نمودن سازمان ها موسسات و واحدهای تابعه هر وزارتخانه و موسسه دولتی در ذیل همان وزارتخانه و موسسه
تعمیم طبقه بندی سازمانی به کلیه دستگاه هایی که به نحوی از بودجه دولت بهره شوند اعم از دستگاه های تحت پوشش قوه مجریه قوه قضاییه و یا قوه مقننه.

طبقه بندی سازمانی در ایران
با افزایش وظایف و مسوولیت های دولت در قبال افراد جامعه تعداد دستگاههای اجرایی افزایش یافته است. برای روشن شدن هدف و ماموریت هر دستگاه اجرایی نسبت به سایر دستگاههای اجرایی طبقه بندی دستگاهی یا سازمانی بودجه به وجود آمد. در کشور ما قبل از انقلاب اسلامی طبقه بندی دستگاهی یا سازمانی به پنج دسته عمده زیر تقسیم بندی شدند:
وزارتخانه ها و موسسات دولتی وابسته به آنها
شرکتهای دولتی
موسسات انتفاعی
موسسات غیر انتفاعی
شهرداری ها و سایر موسسات عام المنفعه
بعد از انقلاب اسلامی این طبقه بندی در سه دسته زیر خلاصه شد:
وزارتخانه ها و موسسات دولتی وابسته به آنها
شرکت های دولتی و بانک ها
موسسات انتفاعی و غیر انتفاعی

اکنون به شرح واحدهای سازمانی منظور شده در بودجه کل کشور پرداخته می شود.
وزارتخانه
بر اساس ماده 2 قانون محاسبات عمومی کشور وزارتخانه ، واحد سازمانی مشخصی است که به موجب قانون به این عنوان شناخته می شود. وزارتخانه ها عموماً وظیفه سیاستگذاری ، قانونمندی ، ضابطه گذاری، هدایت ، رهبری و اعمال حاکمیت دولت را به عهده دارند.
وزارتخانه مهمترین واحد سازمانی در تشکیلات همه دولت هاست. وزارتخانه عالیترین ارگان اجرایی کشور است که با قصد تحقق یک یا چند هدف دولت به وجود می آید و در راس آن وزیر قرار می گیرد.

موسسه دولتی
طبق ماده 3 قانون محاسبات عمومی کشور مصوب سال 1366 موسسه دولتی واحد سازمانی مشخصی است که به موجب قانون ایجاد و زیر نظر یکی از قوای سه گانه اداره می شود و عنوان وزارتخانه ندارد. مانند دیوان محاسبات ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و نهاد ریاست جمهوری.
موسسات دولتی در ایران دارای 2 نوع زیر هستند:
-موسسه دولتی مستقل: منظور موسساتی است که وظایف و ماموریت های محوله آنان با هیچ کدام از وزارتخانه ها ارتباط و وابستگی ندارند و از طرفی به دلیل ماهیت ستادی و مدیریتی آنها قابل تشکل و سازماندهی در وزارتخانه نیست و یا به دلیل پاره ای ملاحظات قانون اساسی و یا بین المللی شایسته است زیر نظر عالیترین مقام اجرایی کشور اداره شود. سازمان مدیریت و برنامه ریزی سازمان تربیت بدنی سازمان انرژی اتمی از جمله این موسسات می باشد.

-موسسه دولتی وابسته: موسساتی که وظایف هر یک از آنها بخشی از وظایف یک وزارتخانه محسوب می شود که بنا به دلایل و شرایطی از وزارتخانه یا موسسه دولتی مستقل جدا شده و در قالب ساختاری جداگانه سازماندهی و اداره می شود. مانند سازمان آموزش فنی وحرفه ای سازمان سنجش آموزش کشور به ترتیب وابسته به وزاتخانه های کار و امور اجتماعی و علوم تحقیقات و فناوری هستند. این موسسات در عین حال که دارای استقلال مالی و اداری اند به دلیل انتخاب روسای آن توسط وزیر وزارتخانه یا رییس موسسه دولتی مستقل به طور غیر مستقیم تحت نظارت عالیه آنان قرار داشته و نوعی وابستگی دارند.

شرکت دولتی
شرکت به طور کلی واحد سازمانی است که امکان و فرصت تجمع و به کارگیری سرمایه اشخاص حقیقی و حقوقی مختلف را به منظور انجام اقدامات تولیدی و تجاری و تحقق هدف معینی (کسب سود) فراهم می آورد. همه دولت ها متناسب با ایدئولوژی سیاسی- اقتصادی خود و شرایط جامعه تحت اداره خود دارای شرکت بوده و بخشی از تولید ناخالص ملی خود را از این طریق تولید می کنند.
بر اساس ماده 4 قانون محاسبات عمومی کشور شرکت دولتی واحد سازمانی مشخصی است که با اجازه قانون به صورت شرکت ایجاد شود و یا به حکم قانون و یا دادگاه صالح ملی شده و یا مصادره شده و به عنوان شرکت دولتی شناخته شده باشد و بیش از 50% سرمایه آن متعلق به دولت باشد. هر شرکت تجاری که از طریق سرمایه گذاری شرکتهای دولتی ایجاد شود مادام که بیش از 50% سهام آن متعلق به شرکتهای دولتی است شرکت دولتی تلقی می شود. دولت در شرایطی اقدام به تاسیس و تشکیل شرکت می کند که وظایف و ماموریت های مورد نظر ماهیت تجاری و سود آور داشته باشد و مستلزم رقابت در بازارهای ملی و بین المللی باشد.
بر اساس تبصره ماده فوق شرکت هایی که از طریق مضاربه و مزارعه و امثال اینها به منظور به کار انداختن سپرده های اشخاص نزد بانکها و موسسات اعتباری و شرکتهای بیمه ایجاد شده یا می شوند از نظر این قانون شرکت دولتی شناخته نمی شوند.

موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی
بر اساس ماده 5 قانون فوق الذکر موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی از نظر این قانون واحدهای سازمانی مشخصی هستند که با اجازه قانون به منظور انجام وظایف و خدماتی که جنبه عمومی دارد تشکیل شده یا می شوند.
تبصره: فهرست این قبیل موسسات و نهادها باتوجه به قوانین و مقررات مربوط از طرف دولت پیشنهاد و به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید.
این تعریف دو گروه از دستگاه ها را شامل می شود:
اول: دستگاه هایی که به صورت موسسه اداره می شوند که به این گروه موسسات عمومی غیر دولتی اطلاق می شود.
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی سازمان تامین اجتماعی، کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران از جمله موسسات عومی غیر دولتی در کشور محسوب می شوند.

دوم: سازمان ها و نهادهایی که بنا بر ضرورت پس از انقلاب اسلامی به وجود آمدند و از نظر قانونی هیچ یک از تعریف های فوق شامل آنان نمی شد بنابراین در قانون محاسبات عمومی مصوب سال 1366 تعریف جدیدی برای اینگونه دستگاهها پیش بینی گردید. بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی کمیته امداد امام خمینی بنیاد شهید انقلاب اسلامی در زمره این گروه قرار می گیرند. تاسیس هر یک از این نهادها از بطن انقلاب نشات گرفته و دارای قانون تاسیس به خود بوده و زیر نظر یکی از وزرا قرار داشته مگر آن دسته از موسسات و نهادهایی که تحت نظر مقام ولایت فقیه هستند

موسسات انتفاعی و بازرگانی وابسته به دولت
این موسسات مانند شرکت های دولتی به صورت بازرگانی اداره شده ولی حساب تقسیم سود ندراند و مازاد در آمدهای آنها پس از تامین هزینه ها و کسر ذخایر فنی مازاد آن به حساب درآمد عمومی واریز می شود و در صورت زیان از محل ذخایر قانونی با تصویب قانونگذار تامین می گردد. سازمان بنادر و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران سازمان صنایع دفاع و سازمان صنایع ملی از جمله این سازمان ها می باشند.

طبقه بندی اقتصادی
طبقه بندی های مختلفی که تا کنون مورد بررسی قرار داده هیچ یک به تجزیه و تحلیل آثار و پیامدهای اقتصادی ناشی از اجرای بودجه نمی پردازد. طبقه بندی اقتصادی نقش دولت را در اقتصاد یک کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد. حجم عظیم هزینه های دولت بر درآمد ملی در آمد سرانه تورم اشتغال رشد توسعه اقتصادی عدالت اجتماعی تاثیر می گذارد. به منظور استفاده صحیح از بودجه در جهت تحقق اهداف اقتصادی دولت این طبقه بندی به برنامه ریزان جامعه در اکثر کشورها کمک شایان توجهی می کند. بدون شک اطلاعات به دست آمده از طبقه بندی اقتصادی به دولت هایی که وظایف متنوع و بیشتری به آنها محول شده اهمیت بیشتری می یابد. غالب کشورهای در حال توسعه در این گروه قرار دارند. بیشتر اطلاعات این طبقه بندی از طریق حسابداری اقتصادی تهیه و تنظیم می شود. برخی از مهمترین عناوین مورد بحث در حسابدرای اقتصادی

عبارتند از: تولید محصول ناخالص ملی، محصول ناخالص داخلی، درآمد ملی و درآمد سرانه. لازم به ذکر است که طبقه بندی اقتصادی فقط برای برنامه ریزی و تصمیم گیری در سطوح عالی سیاسی و اقتصادی مفید بوده و برای تهیه تنظیم بودجه و نقشهای اجرایی آن در سطوح پایین تر کاربردی ندارد. زیرا در سطوح عالی تصمیم گیری و خط مشی گذاری است که مباحث جلوگیری از تورم، رکود، بهبود اشتغال و مسایلی مشابه در سطح کلان مطرح می شود.سیاست بودجه ای کشور برای توسعه و تثبیت اقتصادی بدون امکان دسترسی به آمار و اطلاعات مورد نیاز در باره تاثیر فعالیت های اقتصادی دولت بر جامعه میسر نیست. در اینجاست که طبقه بندی اقتصادی می تواند این اطلاعات مفید را در مورد نتیجه فعالیت های اقتصادی دولت را در اختیار قرار دهد به طوری که برنامه ریزان حسابهای ملی بتوانند سهم دولت را در تولید ناخالص ملی در یابند. در طبقه بندی اقتصادی هزینه های جاری دولت باید از هزینه های سرمایه ای و نیز خرید کالاها از خدمات و پرداختهای انتقالی دولت تفکیک شود. برای این منظور شناخت و طبقه بندی حسابهای زیر ضرورت پیدا می کند:

حساب های سرمایه ای
حساب های جاری
حساب های موسسات بازرگانی دولت
سایر حساب ها
هدف اصلی طبقه بندی اقتصادی این است اطلاعات لازم و مفیدی را که در مورد اوضاع اقتصادی کشور و آنچه که در اتخاذ تصمیمات مقامات مسئول موثر است جمع آوری نماید. این نوع طبقه بندی نموداری از هزینه ها و دریافت های طبقه بندی شده دولتی را در قالبهای اقتصادی در اختیار سازمان بودجه بندی برای سنجش تاثیر عملیات دولت را در اقتصاد عمومی ضرورت دارد قرار می دهد. طبقه بندی اقتصادی حاصل بودجه برنامه ای پیشرفته بوده و ارتباط بین سیاستهای پولی مالی و فعالیتهای اقتصادی دولت در تولید ناخالص ملی را نشان میدهد. با چنین طبقه بندی می توان سهم دولت را در بخش های مختلف و اثرات سیاستهای پولی و مالی او را که از طریق بودجه اعمال می گردد بر اقتصاد جامعه مورد بررسی قرار داد.

اصول طبقه بندی اقتصادی
اطلاعات طبقه بندی اقتصادی نه تنها برای بودجه نویسی ضرورت دارد بلکه از مهمترین ابزار برنامه ریزی کشور نیز محسوب می شود. مهم ترین اصول طبقه بندی اقتصادی به شرح زیر است:
جامعیت: کلیه عملیات دولت باید مورد توجه قرار گیرد به عبارت دیگر تمام عملیاتی که از طریق بودجه دولت صورت می گیرد اعم از هزینه های جاری سرمایه ای و انتقالی در این طبقه بندی لحاظ شود.

صورت می گیرد اعم از هزینه های جاری سرمایه ای و انتقالی در این طبقه بندی لحاظ شود.
دوره های مالی : این طبقه بندی باید بر اساس حسابهای دولتی و در واحد سال مالی تنظیم شده شامل ستون هایی برای سال بودجه سال جاری و سال گذشته باشد تا امکان مقایسه و کنترل اطلاعات تسهیل شود
تفکیک و شناخت هزینه ها: با توجه به اهمیت جداسازی هزینه های جاری از هزینه های سرمایه ای، این دو گروه هزینه باید از یکدیگر تفکیک شود. اهمیت این مطلب در کشورهای در حال توسعه که یکی از مهمترین وظایف دولتهایشان کمک به تشکیل سرمایه است بیشتر می شود. تشکیل سرمایه از دیدگاه اقتصادی بر خلاف موسسات تجاری در موسسات دولتی به دلیل کمبود اطلاعات آسان نیست. برای مثال هزینه هایی که برای تعمیر اساسی و قابل استفاده نگاه داشتن دارایی های ثابت صرف می شود هزینه های سرمایه ای است ولی هزینه های تعمیرات روزمره و نگاهداری این نوع دارایی ها جز هزینه های جاری محسوب می شود. مهمترین معیارهای تشخیص هزینه های جاری از سرمایه ای را از یک دید مولد یا غیر مولد بدون هزینه و از دید دیگر عمر مفید آن تشکیل می دهد. هزینه های مولد در آمد در مجموع هزینه های دولتی بسیار محدودند زیرا غالب هزینه های دولتی به صورت مستقیم موجب افزایش درآمد دولت نمی شود. علاوه بر آن بسیاری از دارایی ها که بصورت مستقیم موجب افزایش درآمد دولت نمی شود. علاوه بر آن بسیاری از دارایی ها که به صورت مستقیم مولد به نظر نمی رسند ممکن است به صورت غیر مستقیم مولد باشند. برای مثال ایجاد یک بزرگراه در یک منطقه شهری در مقایسه با عوارض دریافتی از بزرگراهی در محل دیگر ممکن است کمک بیشتری به رشد اقتصادی کرده میزان وصولی مالیات های آتی را افزایش دهد.

طبقه بندی بر مبنای عمر مفید بر اساس زمانی که دارای ها عمر کرده مورد استفاده قرار می گیرد انجام می شود. هزینه های جزیی اگر چه ماهیت سرمایه ای داشته باشند جاری تلقی می شوند و برای اقلام بزرگتر حداقل عمر مفید سه سال و بیشتر ملاک قرار می گیرد . هزینه های دفاعی کشور اگر چه ممکن است به مصرف ایجاد ساختمان یا خرید ماشین آلات و تجهیزات هم برسد ولی از آنجا که اینگونه هزینه ها اغلب مولد نیستند عمر مفید آنها ملاک نبوده و جز هزینه های جاری طبقه بندی می شوند.

تفاوت میان انواع سرمایه گذاری ها: پس از شناخت حسابهای سرمایه ای می بایست میان سرمایه گذاری مستقیم و سرمایه گذاری غیر مستقیم تفاوت قائل شد. سرمایه گذاری مستقیم توسط خود دولت و از طریق خرید دارایی های جدید صورت می گیرد در حالی که سرمایه گذاری غیر مستقیم از طریق پرداخت وام و کمک به موسسات بخش خصوصی صورت می گیرد. در حالت اول نظارت دولت بیشتر از حالت دوم است. سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم دولت در نهایت با هدف تشکیل سرمایه انجام می شود. اما باید به تفاوت های سرمایه گذاری حقیقی و انتقالات سرمایه نیز توجه داشت. سرمایه گذاری حقیقی تمام ویژگی های هزینه های سرمایه ای را داراست ولی در انتقالات سرمایه در حقیقت دارایی های موجد خریداری می شود که به صورت مستقیم در افزایش در آمد ملی تاثیر ندارد. در هر حال در بسیاری از موارد تشخیص میان هزینه های سرمایه ای و جاری به سختی صورت می گیرد. برای مثال هزینه های آموزش و پرورش اگر چه مشخص شده که ماهیتی سرمایه ای دارد هنوز هم جز هزینه های جاری طبقه بندی می شود.

حساب های جاری: هزینه ها در حسابهای جاری به سه گروه اصلی کالاها و خدمات پرداخت های انتقالی و کمک ها تقسیم می شوند. مشخصات و انواع هزینه های مذکور در بخش طبقه بندی هزینه ها مورد بررسی قرار گرفته است.
حساب های موسسات بازرگانی دولت: هزینه های عملیاتی که در موسسات بازرگانی وابسته به دولت که به صورتی مستقل عمل می کنند نیز جداگانه در این طبقه بندی منعکس می شود تا امکان بررسی و تجزیه و تحلیل بهتر اطلاعات و آمار فراهم شود. عملیات بانک ها بخصوص بانک مرکزی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. انعکاس عملیات بانک مرکزی با توجه به آثار اقتصادی این عملایت مورد بحث است و ظاهراً ترجیح داده می شود که طبقه بندی اقتصادی از محدوده آثار اقتصادی بودجه خارج نشود.

سایر حساب ها: با توجه به اهمیمت دریافت و باز پرداخت وام های خارجی توصیه می شود که در صورت قابل توجه بودن حجم وام های دریافتی آنها را به دو گروه داخلی و خارجی تقسیم و حساب دریافت ها پرداخت های هر یک را جداگانه نگاهداری کرد.
تعیین مبنای حسابداری عملیات: در طبقه بندی اقتصادی و به منظور رفع مشکلات حسابداری می بایست مبنای حسابداری عملیات عمومی دولت را مشخص کرد. در اغلب کشورهای مبنای مناسب حسابداری یکی از سه روش حسابداری نقدی یا تعهدی یا تلفیقی از این دو روش است. در حسابداری نقدی مبنای ثبت عملیات مالی دریافت و پرداخت نقدی است. این روش در دستگاه های دولتی که محاسبه سود یا زیان اهمیت چندانی ندارد کاربرد دارد. در حسابداری تعهدی مبنای ثبت عملیات مالی بر تحقق فعالیت های استوار است حتی اگر هنوز دریافت یا پرداختی صورت نگرفته باشد. این روش در موسسات تجاری کاربرد بیشتری دارد زیرا امکان محاسبه دقیق سود یا زیان را فراهم می سازد. از تلفیق این دو روش روش سوم نقدی تعهدی به وجود آمده استکه در آن دستگا ههای دولتی و وصولی های خود را بر اساس حسابداری نقدی و پرداخت های خود را بر اساس حسابداری تعهدی عمل می کنند.

پایان


تعداد صفحات : 38 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود