تارا فایل

پاورپوینت شاخص های نوین سنجش عملکرد مالی شرکتها



عنوان:
شاخص های نوین سنجش عملکرد مالی شرکتها

مقدمه ارزیابی عملکرد مالی شرکت از مقوله هایی است که از دیرباز در حوزه مدیریت، مدیریت مالی، حسابداری مدیریت و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است. در هرحوزه به تناسب پیشرفت های فناوری تولید و اطلاعات، رشد و پیچیدگی های صنعت و تجارت، روش های جدیدتری برای سنجش عملکرد مالی شرکت مطرح شده است بطوری که می توان گفت بسیاری از روش های جدید مکمل روش های ارزیابی در گذشته بوده و برخی از روش های نوین باعث کنار گذاشتن روش های قدیمی شده است. پدیده جهانی شدن و رسوایی های مالی در شرکت های بزرگ در دهه های آخر قرن بیستم موجب شد که برای سنجش عملکرد مالی شرکت ها علاوه بر معیارهای حسابداری و مالی به معیارهای غیر مالی و اقتصادی و بازار نیز توجه شود تا ارزیابی بصورت جامع صورت گیرد.

ارزیابی به موقع عملکرد واحدهای اقتصادی می تواند منجر به تخصیص بهینه منابع محدود شود. اهم دلایل انجام ارزیابی عملکرد عبارتند از: 1- سهامداران و اعتباردهندگان، منابع مالی محدود خود را به بنگاه اختصاص می دهند. 2- معیارهای سنجش عملکرد، از سیستم های کنترلی مدیریت تلقی می شود. 3- اخذ تصمیمات منطقی ارتباط مستقیم با ارزیابی عملکرد بنگاه اقتصادی دارد. 4- توانایی شرکت را در خلق ارزش ها نشان می دهد. 5- مبنایی جهت رعایت یا عدم رعایت دستورالعمل ها، بخشنامه ها و قوانین سازمانی و برون سازمانی ایجاد می کند. 6- مبنایی جهت پرداخت حقوق یا پاداش مدیران و حتی ترفیعات آن ها فراهم می آورد. 7- اعمال کنترل های لازم بر عملیات شرکت به منظور تحقق اهداف سازمانی فراهم می آورد.

ارزش آفرینی دهه 1990 با بحث فرایند جهانی شدن بازار، در هم آمیخته است. در این دوره ادغام بازارها و یکی شدن آن ها مورد توجه بوده و مرزهای اقتصادی، تجاری و اجتماعی به میزان قابل توجهی کاهش یافته اند. این روندهای کلان اقتصادی، انگیزه های رقابت بین سازمانی را از بین برده است. شرکت هایی که عادت داشتند فقط در بازارهای ملی به رقابت بپردازند، با رقبایی از سایر مناطق جهان مواجه شده اند. روندهای جدید رقابتی، شرکت ها را در معرض یک چالش بزرگ قرار داده است.و این شرکت ها برای رقابتی بهتر به استراتژی کاهش بهای تمام شده روی آوردند. از آنجایی که سرمایه گذاری در دارایی های ثابت به میزان کافی صورت نگرفته بود، بنابراین شرکت ها برای کارایی بهتر باید از چشم انداز حداکثرسازی سود به چشم انداز ایجاد ارزش روی می آوردند. ارزش آفرینی، دیدگاه مشترک جدید کسب و کار در شرایط رقابتی است.

شاخص های ارزیابی عملکرد: 1_ شاخص های سود باقی مانده 2_ شاخص های مربوط به اجزای سود باقی مانده 3_ شاخص های مبتنی بر بازار 4_ شاخص های مبتنی بر وجه نقد 5_ شاخص های سنتی

1- شاخص های سود باقی مانده:شاخص هایی هستند که هزینه سرمایه در آن ها در نظر گرفته شده است. مانند: ارزش افزوده نقدی (CVA) و ارزش افزوده اقتصادی (EVA)
2- شاخص های مربوط به اجزای سود باقی مانده: این شاخص ها همان اجزای سود هستند که هزینه سرمایه در آن ها لحاظ نشده است. مانند: سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)، سود قبل از بهره و مالیات و استهلاک (EBITD)، سود قبل از اقلام غیر مترقبه (EBEI)،سود عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) و بازده خالص دارایی ها (RONA)
3- شاخص های مبتنی بر بازار: شاخص هایی هستند که از بازار سرمایه به دست می آیند. مانند: ارزش افزوده بازار(MVA)، بازده مازاد(ER) و شاخص ارزش (WI)
4- شاخص های مبتنی بر وجه نقد: این شاخص ها بر مبنای وجه نقد تعریف می شوند. مانند: جریان نقدی آزاد(FCF)، جریان نقدی عملیاتی(OCF) و بازده نقدی سرمایه گذاری (CFROI)
5- شاخص های سنتی: طرفداران نظریه های تاریخی در حسابداری اعتقاد به مطلوبیت اطلاعات تاریخی دارند و براین باورند که این اطلاعات بهتر می تواند گویای بستر تاریخی واحد تجاری باشد. مانند: سود عملیاتی و سود هر سهم و …

شاخص های ارزیابی عملکرد به دو دسته کلی تقسیم بندی می شوند:

شاخص های سنتی ( حسابداری )
شاخص های نوین ( اقتصادی )

تفاوت های شاخص سنتی و شاخص نوین:

1-بر مبنای ارقام و اعداد حسابداری است.
2-ارزش در یک شرکت از حاصل ضرب دو عدد به دست می آید.
3- محاسبه ارزش گذاری بر مبنای داده های تاریخی است.
1- بر مبنای معیارهای مالی و نیز معیارهای غیر مالی
2-ارزش شرکت تابعی از قدرت کسب سود دارایی ها و سرمایه گذاری ها و مابه التفاوت نرخ بازده و هزینه سرمایه شرکت است.
3- محاسبه ارزش گذاری بر مبنای ارزش های جاری است.
شاخص های سنتی

شاخص های نوین

ارزش افزوده اقتصادی( EVA) :

از مهمترین اهداف شرکت ها ایجاد ارزش افزوده و افزایش ثروت سهامداران در بلند مدت است.
افزایش ارزش شرکت نتیجه عملکرد مطلوب حاصل خواهد شد.
از جمله مهمترین معیار های مختلف ارائه شده جهت ارزیابی عملکرد شرکت ها ا کنون معیار های مرتبط با ارزش افزوده اقتصادی می باشد. •این معیار برای اولین بار توسط شرکت مشاوره مدیریت استرن استوارت مطرح شد .
اقتصاددانان مالی ارزش افزوده اقتصادی را سود اقتصادی یا سود باقیمانده نامیدند.
EVA به عنوان سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات(NAOAT) که از آن هزینه های سرمایه کسر می گردد تعریف می شود.
هزینه های سرمایه شامل کلیه هزینه های تامین مالی واحد تجاری اعم از هزینه بهره وام ها و بازده مورد توقع سهامداران می باشد که همگی در نرخ متوسط هزینه سرمایه نشان داده می شود.
بر اساس ارزش افزوده اقتصادی یا همان سود باقیمانده زمانی یک شرکت ارزش ایجاد کرده که نرخ بازده سرمایه از نرخ هزینه آن بیشتر باشد.

(نرخ هزینه سرمایه *سرمایه)-سود خالص  EVA= EVA=(ROIC-WACC)* Caitalp Employed = ROIC نرخ بازده سرمایه
= wacc میانگین موزون هزینه سرمایه نرخ بازده سرمایه از طریق تقسیم سود عملیاتی پس از کسر مالیات بر ارزش دفتری سرمایه بکار گرفته شده به شرح زیر بدست می آید:

سرمایه به کار گرفته شده شامل مجموع حقوق صاحبان سهام و بدهی ها می باشد. هزینه سرمایه حداقل بازدهی است که شرکت باید بدست اورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران و صاحبان بدهی را تامین کند. که از طریق رابطه زیر محاسبه می شود:

(4-4)
بر مبنای ارزش افزوده اقتصادی ایجاد ارزش در یک شرکت به دو عامل بستگی دارد:

الف-شرکت از سرمایه بکار گرفته شده چه بازدهی کسب می کند؟
ب-شرکت برای این سرمایه بکار گرفته شده چه هزینه ای می پردازد؟

EAV بر مبنای سود حسابداری محاسبه می شود و در واقع روی سود حسابداری دو اصلاح انجام می دهد:
1- اولین اصلاح ، شناسایی هزینه ای برای حقوق صاحبان سهام است که معیارهای سنتی چنین هزینه ای را در نظر نمی گیرند.
2- دومین تعدیل یا به بیان دقیق تر یک سری از اصلاحات را که به نظر طرفداران EVA موجب انحراف حسابداری می شوند اصلاح می کنند.

در این رابطه می توان مدل گزارش گری زیر را برای محاسبه EAV برای هر دوره مالی ارائه نمود: نام شرکت گزارش ارزش افزوده اقتصادی(EAV) برای دوره مالی مبتنی به ₓₓₓ مبلغ فروش خالص **** کسر می شود:هزینه های عملیاتی (****) سود عملیاتی(قبل از بهره و مالیات) EBIT **** کسر میشود:مالیات شرکت ( ****) سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) **** کسر میشود: هزینه های سرمایه ( ****) ارزش افزوده اقتصادی(EAV) ****

بر اساس صورت فوق مادامی که بازدهی حاصل از بکارگیری خالص دارایی ها بیش از هزینه سرمایه ناشی از بکارگیری آن دارایی هاست EAV مثبت است و ارزش آفریده شده است. نرخ بازدهی حاصل از خالص دارایی ها (سرمایه گذاری ها) به شرح زیر قابل محاسبه است:
RONA = NOPAT ÷ Net Assets
Net Assets = Invested Capital
RONA = NOPAT ÷ Invested Capital
EVA = NOPAT – Capital Charges
NOPAT = RONA. Capital
Capital Charges = Capital. WACC
EVA = (RONA. Capital)- (Capital. WACC)
EVA = Capital (RONA – WACC)

آنچه این معادلات به ما می گوید آن است که یک واحد تجاری در موارد زیر قادر به خلق و ارزش آفرینی است:

1- نرخ بازدهی دارایی های موجود (RONA) افزایش یابد در حالی که نرخ هزینه سرمایه (WACC) و مبلغ سرمایه (خالص دارایی ها) ثابت باقی مانده است.
2- رشد توام با سودآوری: زمانی که سرمایه گذاری های جدید بازدهی بیشتری از هزینه سرمایه خود کسب می کنند ارزش ایجاد می شود حتی اگر سیاست رشد با کاهش نرخ متوسط RONA شرکت همراه باشد.
3- حذف فعالیت های ضایع کننده ارزش: هنگامی که بخش ها و مشاغلی که بازدهی آن ها کمتر از هزینه سرمایه آن هاست تعطیل شود و سرمایه به کارگرفته شده در این بخش ها آزاد شود، هزینه سرمایه کاهش می یابد و این کاهش بیشتر ازکاهش بازدهی ناشی از حذف این بخش ها است و در نتیجه EVA افزایش می یابد.
4- دستیابی و اجرا پروژه هایی که در دوره های طولانی تری نرخ RONA آن ها بیشتر از نرخ متوسط هزینه سرمایه آن ها است.
5- کاهش نرخ هزینه سرمایه: یکی از وظایف امور مالی عبارت از انتخاب ساختار مالی است که بتواند باعث کاهش هزینه سرمایه و حداکثرسازی ارزش شرکت شود.

مثال
فرض کنید سود عملیاتی پس از مالیات شرکت مهنام در پایان سال معادل 900.000ریال می باشد. منابع تامین مالی شرکت به سه طریق زیر می باشد: 2میلیون ریال اوراق قرضه رهنی با نرخ سود 8 درصد، 3میلیون ریال اوراق قرضه بدون تضمین با نرخ سود 10 درصد و 10 میلیون ریال سهام عادی که نسبت به سایر سهام برای آن ریسکی کم و بیش در نظر گرفته می شود. نرخ مالیات نهایی شرکت مهنام 40% است. هزینه پس از مالیات اوراق قرضه رهنی برابر با 48% است . هزینه پس از مالیات اوراق قرضه دولتی بدون تضمین برابر با 60% است. {(1-.0/4)*./10} چون هیچگونه تعدیلاتی برای حقوق صاحبان سهام وجود ندارد بنابراین نرخ هزینه سهام عادی 12% می باشد . ( 6% بازده اوراق قرضه دولتی بلند مدت بعلاوه 6% میانگین صرف اوراق قرضه ) . میانگین موزون هزینه سرمایه به نسبت سرمایه هر منبع مالی ضربدر هزینه آن محاسبه می شود. نحوه محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت مهنام به شکل زیر است:

مبلغ درصد هزینه پس از مالیات میانگین موزون هزینه اوراق قرضه رهنی 2،000،000 133% 48% 6% اوراق قرضه بدون تضمین 3،000،000 200% 60% 12% سهام عادی 10،000،000 667% 120% 80% ———————– جمع کل 15،000،000 ———————– میانکین موزون هزینه سرمایه 98%
————-

هنگامیکه میانگین موزون هزینه سرمایه در کل سرمایه بکار گرفته شده ضرب شود، رقم حاصل به عنوان مبلغ هزینه سرمایه شناخته می شود. برای شرکت مهنام مبلغ هزینه سرمایه بگار گرفته شده معادل 8 میلیون ریال است. بنابراین مبلغ هزینه سرمایه مساوی است با 784،000ریال (98%*8000،000) :ارزش افزوده اقتصادی شرکت مهنام به شرح زیر محاسبه می شود: سود عملیاتی پس از مالیات 900،000 کسر می شود: هزینه سرمایه 784،000 ارزش افزوده اقتصادی 116،000 چون در اینجا ارزش افزوده اقتصادی شرکت مهنام مثبت است پس در این شرکت ثروت ایجاد شده است.

مقایسه ارزش افزوده اقتصادی و سود باقیمانده: ارزش افزوده اقتصادی یکی از معیارهای سود باقیمانده است که از آن به عنوان ابزاری برای نشان دادن ارزش ایجاد شده از دیدگاه ارزش سهامداران و مدیریت مبتنی بر ارزش استفاده می شود. بعبارت دیگر: هزینه سرمایه _ سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات = سود باقیمانده تعدیلات حسابداری _+ ارزش افزوده اقتصادی = سود باقیمانده در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی ، مفهوم اقتصادی سرمایه مد نظر است. لذا ضروری است تا برای محاسبه NOPAT تعدیلاتی در سود حسابداری لحاظ شود تا به مفهوم اقتصادی سود نزدیک شود.

برخی تعدیلات مهم حسابداری از دیدگاه استوارت و یانگ

فهرست تعدیلات مهم سود حسابداری از نظر استوارت و یانگ

این تعدیلات
نقض اصل محافظه کاری و رعایت یکنواختی در اجرای اصول پذیرفته شده ی حسابداری

بالا بردن قضاوت های شخصی

طولانی کردن فرایند جمع آوری اطلاعات، برای محاسبه ارزش ذاتی شرکت

ارزش افزوده اقتصادی استاندارد شده:

با وجود همه مزایای ارزش افزوده اقتصادی (EVA) میتوان با تغییراتی آن را برای مقایسه بین شرکت ها و صنایع مختلف با اندازه های مختلف با هم به کار برد.

برخی از صنایع نسبت به برخی صنایع دیگر دارای سرمایه بیشتری هستند. بنابراین نیاز به یک مبنای مشترک برای مقایسه است .

ارزش افزوده اقتصادی استاندارد شده می تواند تا یک سطح مشترکی از سرمایه را منعکس کند.
سرمایه بکار گرفته شده بایستی نسبت به یک سال پایه استاندارد شود.

مثال
مثلا اگر سال اول به عنوان سال پایه انتخاب شود، سرمایه این سال بر خودش تقسیم و در عدد 100 ضرب می شود. بنابراین ارزش افزوده اقتصادی استاندارد شده در سال اول تجزیه و تحلیل همیشه برابر
EVA=(r-c)*100
= r بازده سرمایه و c = هزینه سرمایه
در سال دوم ، سرمایه این سال تقسیم بر سرمایه سال پایه میشود و سپس در R-C ضرب می گردد:

این فرایند برای کل دوره تکرار می شود. به اختلاف بین R , C گسترده یا حوزه عملکردی گفته می شود. هر چه این حوزه عملکردی بیشتر شود ارزش شرکت افزایش می یابد.

کاربردهای EVA
به طور خلاصه کاربردهای ارزش افزوده اقتصادی در دو گروه زیر ارائه می شود.

ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده:
باکیدور و دیگران معتقدند چون در ارزش افزوده اقتصادی از ارزش دفتری دارایی ها استفاده می شود اما تغییرات سرمایه براساس نرخ هزینه سرمایه ناشی از بازار رخ
می دهد لذا برای اینکه ارزش ایجاد شده توسط سهامداران بهتر استنباط گردد بهتر است که به جای ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، از ارزش بازار حقوق صاحبان سهام استفاده گردد و بدین طریق ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده را مطرح نمود.یعنی:
EVA= NOPAT – WACC * MV
به دیگر سخن ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده عبارت است از تفاوت سود عملیاتی پس از کسر مالیات و هزینه سرمایه ی بکار رفته براساس ارزش بازار محاسبه می شود.

ارزش افزوده بازار
طرفداران ارزش افزوده اقتصادی معتقدند حداکثر کردن ارزش کل بازار شرکت لزوما سبب حداکثر کردن ثروت سهامداران نمی شود چرا که به سادگی میتوان ارزش کل شرکت را با افزایش سرمایه بالا برد. ثروت سهامداران وقتی حداکثر می شود که تفاوت بین ارزش کل شرکت و ارزش کل سرمایه فراهم شده توسط سرمایه گذاران حداکثر شود این تفاوت را ارزش افزوده بازار می نامند و نشان دهنده اختلاف بین سرمایه بکار گرفته شده توسط سرمایه گذار در شرکت و ارزش فعلی وجوهی است که با فروش سهام بدست می آید. مدیران شرکت با حداکثر ساختن این تفاوت میتوانند ثروت سهامداران را بیشینه کنند.
از دیدگاه نظریه های مدرن مالی، ارزش افزوده بازار کم و بیش همان ارزش فعلی شرکت است. اگر شرکت را به عنوان مجموعه ای از پروژه های سرمایه گذاری تصور کنیم، ارزش افزوده بازار براورد بازار از ارزش فعلی آن ها می باشد. بر خلاف ارزش افزوده اقتصادی که به طور کلی یک ارزیابی MVAاز عملکرد داخلی می باشد مقیاسی برای عملکرد خارجی است.

چگونگی ارزیابی عملکرد شرکت از طرف بازار بر حسب ارزش بازار بدهی و ارزش بازار سهام با سهام سرمایه گذاری شده در شرکت مقایسه می گردد.
ارزش افزوده بازار به شرح زیر محاسبه میگردد:
مجموع حقوق صاحبان سهام عادی – (تعداد سهام عادی صادره*قیمت بازار سهام) – ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام – ارزش بازار حقوق صاحبان سهام= MVA

ارزش بازار،قیمت مورد توافق برای خریدار و فروشنده برای مبادله دارایی است.
در این مبادله هیچ گونه اجباری برای خرید و فروش وجود ندارد.
خریدار و فروشنده اطلاعات کافی در مورد دارایی مورد مبادله ندارند.
ارزش سهام برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار قیمتی است که بازار سهام تعیین کننده آن بوده و با در نظر گرفتن این قیمت سهام مورد مطالعه قرار میگیرد.

البته با توجه به مفهوم ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار میتوان را به شکل زیر نیز محاسبه نمود:
ارزش فعلی سهام ارزش افزوده های آتی= MVA

این رابطه نشان می دهد EVA ایجاد کننده MVA است. زیرا ارزش فعلی ارزش افزوده های آتی است که مبنای ارزیابی و ارزش گذاری شرکت در بازار می باشد. بنابراین می توان گفت ارزش افزوده بازار نشان دهنده قضاوت فعلی بازار نسبت به خالص ارزش فعلی تمام پروژه ها ی سرمایه گذاری موجود و آتی است. *اگر های آتی مثبت باشد سهام شرکت در بازار به صرف فروخته خواهد شد. *ولی اگر های آتی منفی باشد برعکس سهام شرکت در بازار به کمتر از ارزش دفتری (به کسر) فروخته خواهد شد.
در رابطه ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی ذکر دو نکته ضروری است:

اول اینکه بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار رابطه ای وجود دارد که بصورت مستقیم نیست. اگر شرکتی دارای سابقه ارزش افزوده اقتصادی منفی باشد احتمالا ارزش افزوده بازار ان نیز منفی خواهد بود و بالعگس اگر دارای سابقه مثبت باشد . اما قیمت سهام که نکته کلیدی در محاسبات است بیشتر به عملکرد مورد انتظار آتی بستگی دارد تا به عملکرد گذشته. بنابراین شرکتی که دارای منفی است می تواند ارزش افزوده بازار مثبت داشته باشد که تامین کننده بازده مورد انتظار سرمایه گذاران در آینده است.

نکته دوم هنگامیکه در مورد عملکرد مدیریت از ارزش افزوده اقتصادی یا ارزش افزوده بازار به عنوان معیاری برای پرداخت پاداش استفاده می گردد عموما به دو دلیل از ارزش افزوده اقتصادی استفاده می شود:

1) ارزش افزوده اقتصادی یک سال معین را نشان می دهد در حالیکه ارزش افزوده بازار ارزش عملکرد تجمعی شرکت را منعکس میکند که حتی ممکن است زمان قبل از تولد مدیران فعلی شرکت را نیز در بر بگیرد.
2) ارزش افزوده اقتصادی را میتوان برای بخش های مستقل یا سایر واحد های یک شرکت بزرگ بکار برد اما ارزش افزوده بازاربرای کل شرکت بکار برده میشود.
به این دلایل ، ارزش افزوده بازار عمدتا برای ارزیابی عملکرد مدیران کل شرکت در طی 5 تا 10 سال و یا بیشتر بکار برده می شود.

ارزش افزوده نقدی
ارزش افزوده نقدی به مازاد وجه نقدی گفته می شود که پس از کسر هزینه های سرمایه نقدی از سود نقدی عملیاتی بدست می آید. به این مازاد وجه نقد گاهی اوقات سود نقدی مازاد نیز اطلاق می شود.
ارزش افزوده نقدی = سود نقدی عملیاتی پس از کسر مالیات – هزینه سرمایه نقدی
در این رابطه:
سود نقدی پس از مالیات = وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی پس از مالیات پرداختی

منظور از هزینه سرمایه نقدی، حاصل جمع بهره پرداختی و سود سهام پرداختی می باشد هر دو رقم میتواند از صورت جریان های نقدی تهیه شده طبق استاندارد شماره 2 از استاندارد های حسابداری ایران بدست آید.
مبدع معیار ارزش افزوده نقدی آقای اتوسون بوده و ابداع این معیار نیز به دلیل پیچیدگی محاسباتی ارزش افزوده اقتصادی و انتقادات ساختاری آن بوده است . هدف اصلی معیار عملکرد ارزش افزوده نقدی، ارزیابی عملکرد مدیریت در قبال ارزشی است که برای سهامداران ایجاد کرده است.

سود نقدی عملیاتی= هزینه های غیر نقدی + تعهدی ها+ سود(زیان) عملیاتی .
طبق استاندارد شماره 2 از استانداردهای حسابداری ایران، سود نقدی عملیاتی به قرار زیر محاسبه می شود:

ارزش افزوده سهامداران
ارزش افزوده سهامداران اصطلاحی است که تفاوت بین ثروت سهامداران در پایان دوره مالی و دوره ماقبل آن را نشان می دهد. SAV به شرح زیر محاسبه می شود:

این شاخص بوسیله راپاپورت و گروه مشاوره ای آلکار ارائه گردید. فاکتورهای اصلی در تعیین SAV عبارتند از:
*نرخ رشد فروش *نرخ حاشیه سود عملیاتی *نرخ مالیات * نرخ سرمایه گذاری در دارایی های ثابت اضافی ، بر حسب قدرت نرخ فروش دارایی ها * نرخ سرمایه گذاری در دارایی های جاری اضافی *هزینه سرمایه که به صورت میانگین موزون هزینه سرمایه WACC بیان میشود. *دوره رشد ارزش ( دوره برنامه ریزی یا دوره مزیت رقابتی).این دوره مدت زمانی است که شرکت انتظار دارد بازده های مازاد بر هزینه سرمایه را بدست آورد. این دوره به سرعت یا تاخیر از تقلید استراتژی های شرکت توسط رقبای بالقوه بستگی دارد.

این متغیرها به منظور تعیین ارزش آفرینی استراتژی (برای تعیین ارزش آفرینی گذشته و آینده) در مدل زیر با یکدیگر ترکیب می شوند:
ارزش ایجاد شده بوسیله استراتژی = تغییر در ارزش ایجاد شده بوسیله سهامداران
ارزش سهامداران = ناخالص ارزش شرکت – ارزش بازار بدهی ها و سایر تعهدات
ناخالص ارزش شرکت =
ارزش فعلی جریان های نقدی عملیاتی(در طول دوره پیش بینی)
+ارزش نهایی(در پایان دوره پیش بینی)
+موجودی وجه نقد و معادل های نقدی و دارایی های غیر عملیاتی
(که عواید آن ها در جریان نقد عملیاتی منظور نشده است)

جریان نقدی عملیاتی در دوره جاری= فروش دوره قبل˟(نرخ رشد فروش+1)
˟نرخ حاشیه سود عملیاتی˟(نرخ مالیات -1)
_ (فروش دوره جاری_ فروش دوره قبل)˟نرخ سرمایه گذاری در دارایی های جاری و ثابت اضافی
جریان نقد و ارزش نهایی بوسیله هزینه سرمایه نتزیل می شود.

ارزش نهایی در پایان دوره پیش بینی را می توان به عنوان بخش بزرگی از ارزش بازار شرکت (یا واحد تجاری) تلقی نمود و بستگی به نرخ رشد یا استراتژی های بکار گرفته شده دارد. ارزش نهایی را می توان با استفاده از رویکردهای متفاوت در شرایط گوناگون تعیین نمود. این ارزش را می توان << ارزش تصفیه یا انحلال>> یا به عنوان جریان نقد عملیاتی مادام العمر در طول دوره پیش بینی برآورد نمود . با فرض

ارزش نهایی در پایان دوره پیش بینی را می توان به عنوان بخش بزرگی از ارزش بازار شرکت (یا واحد تجاری) تلقی نمود و بستگی به نرخ رشد یا استراتژی های بکار گرفته شده دارد. ارزش نهایی را می توان با استفاده از رویکردهای متفاوت در شرایط گوناگون تعیین نمود. این ارزش را می توان << ارزش تصفیه یا انحلال>> یا به عنوان جریان نقد عملیاتی مادام العمر در طول دوره پیش بینی برآورد نمود . با فرض

ارزش تصفیه یا انحلال( هنگامیکه عملیات شرکت در پایان دوره پیش بینی متوقف شود)
جریان نقد عملیاتی مادام العمر در طول دوره ( با فرض اینکه در طول این دوره حالت ثبات برقرار باشد و نرخ ثابت رشد به صورت نامحدود ادامه داشته باشد)

39

با تشکر از توجه شما


تعداد صفحات : 39 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود