رویکردهای کیفی و ترکیبی در پژوهشهای روان_شناسی دکتر حسین لطف آبادی استاد روان شناسی دانشگاه شهید بهشتی
مقاله ارائه شده در نخستین گنگره روشهای پژوهش میان رشته ای در علوم اعصاب و روان
5 تا 7 اردی بهشت 1386
بـه نـام خـداونـد جـان و خِــرد کـزیـن برتر انـدیشـه بر نگـذرد
فزون از خِـرد نیسـت اندر جَـهان فـروزنـده کِــهـتـران و مِـهـان
خِرد چشـم جان است چون بنگرى تو بىچشم شـادان جهان نسپـَرى
خِـرد جـویـد آگـنده راز جـهـان کـه چشـم سـر مـا نـبـیند نهـان
خِرد همچو آب است و دانش زمین بدان کاین جداوآن جدانیسـت زین
خِـرد بـاد جـان تـو را رهـنمـای بـه پـاکـی بـماناد مغـزت بجـای
تـو دانـش پـژوهـی و داری خِـرد نگـه کـن بدین تا چـه اندر خورد
کسـی را کـه پیوسـته رای آیـدش بـه دانـش خِـرد رهـنمای آیـدش
فرضیه اساسی
فرض اساسی ما در روششناسی پژوهش در روانشناسی این است که
دانش عینی و پژوهشهای علمی جدید در روانشناسی را
باید با حکمت و خرد
در یک ترکیب پویا قرار دهیم
تا کیفیت شناخت ما از روانشناسی آدمی
با پیچیدگیهای دستگاه روانشناختی او هماهنگ گردد.
مفهوم دانش عینی، خِرد، و روش شناسی
دانش عینی: اطلاعات و یافته های نظامدار برگرفته از مشاهده و مطالعه و تجربه ای که به منظور تعیین وضعیت و ماهیت یا اصول موضوع مورد مطالعه صورت گرفته است.
خـِرد و خردمندی را به معنای دانش تعمقی و کیفیت استفاده از تجربه و احساس و دانش و اندیشه برای قضاوت درباره درست و نادرست، نیک و بد، و تشخیص شایسته از ناشایست و حقیقت از ناحق می دانیم.
وقتی که خردمندی از کیفیتی متعالی برخوردار باشد و به بررسی عقلانی و انتقادی و شهودی باورهای اساسی و تحلیل مفاهیم بنیادی این باورها بپردازد آن را حکمت یا تفکر همراه با بصیرت قلبی یا خرد مینوی مینامیم. نظریه روش شناسی پژوهشی ما “خردگرایی مینوی علم” است.
روششناسی به معنای تدوین و تنظیم شیوهها و اقدامات نظامیافته و دارای انسجام منطقی در پژوهش علمی به منظور دستیابی به دانش است. اصطلاح روششناسی معادل با روش علمی در تحقیق و دربرگیرنده مبانی و اصول و چارچوبها و اقدامات معین در هر پژوهش است.
عنوانهای بحث
در گفتار کنونی میخواهیم به سه موضوع اساسی بپردازیم:
اول آنکه، روششناسی پژوهشهای روانشناسی در ایران دچار کمّیگرایی و آمارینگری بیرویه در بررسی و شناخت پدیدهها و مسائل پیچیده روانشناسی است،
دوم آنکه، برای رفع این مشکل باید روشهای پژوهشی کیفی و ترکیبی مورد توجه و تاکید قرار گیرد، و
سوم آنکه، میخواهیم ببینیم رویکردها و طرحهای پژوهشی کیفی و ترکیبی چیست.
در ادامه این گفتار، چگونگی پروپوزالنویسی برای پژوهشهای کیفی و ترکیبی را در کارگاه پژوهشی روز 6 اردی بهشت (سالن شماره 4 ساعت 2 تا 5 بعدازظهر) ارائه خواهیم کرد.
کمّیگرایی و آمارینگری بیرویه در روششناسی پژوهشهای روانشناسی در ایران 1
اجرای طرح تحقیقی با عنوان بررسی "روششناسی پژوهش در روانشناسی" در ایران به منظور موارد زیر:
تدوین یک کتاب روش شناسی پژوهش به دو زبان فارسی و انگلیسی
شناخت بنیادهای نظری منابع درسی موجود در روش تحقیق
کشف بنیادهای نظری و معرفت شناسی پژوهش در تدریس روش تحقیق در روانشناسی توسط استادان در هشت دانشگاه بزرگ کشور
شناخت نوع یادگیری های دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری از درس روش تحقیق در هشت دانشگاه بزرگ کشور
شناخت مبانی نظری مقالات علمی-پژوهشی مجلات روان شناسی در ایران
ارائه ترکیب تازه ای از روش شناسی پژوهش کمّی و کیفی بر اساس “فلسفه خردگرایی مینوی علم”
کمّیگرایی و آمارینگری بیرویه در روششناسی پژوهشهای روانشناسی در ایران 2
شناخت بنیادهای نظری منابع درسی موجود در روش تحقیق
چهل کتاب کوچک و بزرگ برای تدریس روش تحقیق در روانشناسی در ایران
کتابهای مذکور اساساً ترجمه یا اقتباس از آثار روش تحقیق در زبان انگلیسی است و غالباً بر فلسفه علمی تحصّلی (آزمون دقیق فرضیهها با استفاده از دادههایی که حاصل اندازهگیریهای کمّی است ) و فلسفه پساتحصلی (تجربهگرایی در علوم رفتاری ) مبتنی هستند.
در این آثار، استفاده از روشهای کیفی پژوهش (که بر این یا آن نوع از فلسفهها و دیدگاههای ساختنگرایی و پسانوگرایی مبتنی است) چندان مقبولیتی ندارند.
در این آثار، کمترین اثری از روشهای پژوهش ترکیبی وجود ندارد.
تحلیل محتوای کمّی شانزده کتاب مهم روش تحقیق از نظر بنیادهای روششناختی و نوع روشها
حجم بحثهای بنیادی فلسفه علم در کتاب 8/3 % حجم اتکاء به فلسفه تحصّلی/پساتحصّلی 6/92 %
حجم اتکاء به فلسفه ساختنگرایی 7/6 % حجم اتکاء به فلسفههای دیگر 0 %
حجم اختصاصیافته به روشهای کمّی 9/92 % حجم اختصاصیافته به روشهای کیفی 1/6 %
حجم اختصاصیافته به روشهای ترکیبی 0 %
رویکردها و طرحهای کمّی در پژوهشهای روانشناسی
رویکرد کمّی نوعی از روش پژوهشی در روانشناسی است که محقق تصمیم میگیرد در باره چه چیزی مطالعه کند،
سوالات مشخص و کاملاً تعریفشدهای را مشخص میکند،
اطلاعات کمّی را از نمونه تحقیق جمعآوری میکند،
با روشهای آماری به تجزیه و تحلیل این اطلاعات میپردازد، و
تحقیق خود را به صورتی کاملاً عینی و، به اصطلاح، غیرسوگیرانه اجرا میکند.
پژوهشهای کمّی دارای سه ویژگی عمده است:
1- تاکید بر اعداد در جمعآوری و تحلیل اطلاعات؛
2- تاکید بر جمعآوری نمرهها برای اندازهگیری ویژگیهای جزئی و مشخص افراد و سازمانها؛ و
3- تاکید بر مقایسه گروهها و رابطه متغیرها و عوامل در مطالعات تجربی و همبستگی و پیمایشی.
پژوهشهای کمّی را معمولاً به سه حوزه توصیفی، ارتباطی (علّی-مقایسهای و همبستگی)، و تجربی (حقیقی، شبهتجربی، تاثیر عاملی، و تکموردی) تقسیم می کنند.
رویکردها و طرحهای کیفی در پژوهشهای روانشناسی 1
رویکرد کیفی نوعی از پژوهش در روانشناسی است که محقق، با اتکاء به نظر شرکتکنندگان در تحقیق، سوالات گسترده و کلی را پرسش میکند، به جمعآوری اطلاعاتی میپردازد که عمدتاً از نوع کلامی و متن است، به توصیف و تحلیل این کلمات و متنها میپردازد، و تحقیق خود را به صورتی ذهنی و، به اصطلاح، سوگیرانه اجرا میکند.
ویژگیهای پژوهشهای کیفی را میتوان در سه مورد اساسی زیر خلاصه کرد:
1- تاکید بر شنیدن دیدگاههای شرکتکنندگان در پژوهش،
2- تاکید بر پرسشهای عمومی و باز و جمعآوری اطلاعات از همان محلی که مردم در آن زندگی و کار میکنند، و
3- تاکید بر حمایت از تغییرات و بهبودبخشی زندگی افراد و گروهها.
رویکردها و طرحهای کیفی در پژوهشهای روانشناسی 2
در پژوهشهای کیفی میتوانیم از طرحهای زیر نام ببریم:
مطالعه موردی case study ،
طرحهای روایتی narrative ،
تئوری زمینهای grounded theory ،
روش تاریخی historical method ،
قومنگاری ethnography ،
پدیدارشناسی phenomenology ،
تحقیق در عمل یا اقدام پژوهی action research ، و
تحلیل گفتگو discourse analysis
مطالعه موردی case study
مهمترین ویژگی پژوهش کیفی آن است که به مطالعه متمرکز یک مورد یا نمونه و مثال از پدیده میپردازد.
روش مطالعه موردی، که غالباً به صورت مطالعات کیفی صورت میگیرد، یک رویکرد متمایز در تحقیق علمی است.
مطالعه موردی با توجهی که به مطالعه موردها دارد مشخص میشود نه با روشی که در مطالعه خود بهکار میگیرد.
برای مطالعه یک پدیده، محقق میتواند این مطالعه را در چارچوب مطالعه موردی عمومی انجام دهد یا اینکه از روشهای پژوهشی کیفی دیگر که حالت تخصصی دارند استفاده کند.
برخی از محققان به دلایل علاقه درونی خود بر مطالعه یک مورد معین تمرکز میکنند و برخی دیگر به مطالعه چند یا چندین مورد میپردازند تا از این طریق تعمیمپذیری موضوعها و الگوها را آزمون کنند.
طرحهای روایتی narrative
در پژوهش روایتی، محقق به توصیف چگونگی زندگی افراد میپردازد، عموماً بر مطالعه یک فرد خاص تمرکز دارد، اطلاعات خود را از طریق جمعآوری داستانها فراهم میکند، از اطلاعاتی که جمعآوری کرده است برای بیان داستان زندگی آنان استفاده میکند، روایتهایی از تجارب زندگی افراد را به قلم میآورد، و معنای این تجارب را ارائه میکند.
این داستانها، در علوم تربیتی و روانشناسی، به تجارب کلاسهای درسی در مدرسه، یا به فعالیتهای خانه و مدرسه مربوط میشود.
طرح پژوهشی روایتی شامل به تصویر کشیدن افراد، مستندسازی تجارب آنان، بازگوکردن صدای آنان، و ارائه دیدگاههای آنان در بافت اجتماعی و فرهنگی معین است.
این بدان معنا است که پژوهشگر تحقیقات روایتی بر اهمیت یادگیری از مخاطبان مورد مطالعه خود تاکید دارد.
تئوری زمینهای grounded theory
روش پژوهشی تئوری زمینهای، هم وسیلهای برای نظریهپردازی و هم یک مجموعه از فنون اجرایی در پژوهشهای کیفی است.
طرحهای پژوهشی تئوری زمینهای، که با گذشت زمان به صورت یک روش معمول در پژوهشهای روانشناسی درآمدهاند، به عنوان یک رویکرد طبیعیگرایی در تحقیق محسوب میشود که، با فاصله گرفتن از روش تقلیلگرای تحقیقات تجربی، به یک رویکرد متناسب با بافت و زمینه رفتار رویآورده است.
تئوری زمینهیابی، مجموعهای از اقدامات نظامدار و کیفی برای ایجاد نوعی از تبیین عمومی (یا تئوری زمینهای) است که فرایند و عمل و تعامل میان مردم را توضیح میدهد.
اقدامات مربوط به استفاده از این روش شامل جمعآوری اطلاعات مصاحبهای اولیه، تولید و گزارش کردن مقولهها (یا موضوعهای) اطلاعات، و ایجاد یک پیکره یا الگوی بصری برای تبیین عمومی موضوع مطالعه است.
روش تاریخی historical method
پژوهش تاریخی، یک فرایند تحقیق نظامدار برای بررسی اطلاعات به منظور پاسخگویی به سوالات در مورد پدیدههای گذشته و دستیابی به فهم بهتر از وضعیت و عملکردها و گرایشها و مسائل کنونی در روانشناسی است.
روش تاریخی از چهار نظر مشابه سایر روشهای پژوهش کیفی است: 1)تاکید بر مطالعه متن؛
2)مطالعه رفتار در وضعیت طبیعی به جای وضعیتهای تصنعی یا نظری؛
3)اهمیت دادن به تمامیت تجربه؛ و
4)مرکزیتدادن به تعبیر و تفسیر در فرایند پژوهش.
قومنگاری ethnography
روش قومنگاری احتمالاً قدیمیترین و معمولترین رویکرد در پژوهشهای کیفی است.
با رواج بیشتر روشهای کیفی پژوهش در بین روانشناسان، رویکرد قومنگاری طرفداران بیشتری در این حوزههای علمی پیدا میکند.
سرچشمه قومنگاری در دانشهای مردمشناسی و جامعهشناسی است.
مطالعه یک گروه از افرادی که الگوهای واحدی آنها را به هم مربوط میسازد نیازمند استفاده از روش قومنگاری است.
بنابراین، قومنگاری عبارت از توصیف یک فرهنگ یا گروه و نظام اجتماعی است.
تردیدی نیست که روش قومنگاری دارای یک نقش مهم در شناخت رفتار در بافتهای معین است.
دو موضوع اساسیِ موقعیت و دستیابی، مورد توجه قومنگاری است. آنچه از این نظر باید مورد توجه قرار گیرد این است که شما مطالعات خود را در کجا میخواهید انجام دهید، در مورد چه کسانی میخواهید تحقیق کنید، و چگونه میخواهید به وضعیت و مخاطبان مورد نظر دستیابید.
یک روش دیگر برای دسترسی به مخاطبان مورد نظر این است که تحقیق به صورت پنهان صورت گیرد. مشکل اساسی در این مورد عبارت از بهکارگیری فریب و ملاحظات اخلاقی است.
پدیدارشناسی phenomenology
روشهای پدیدارشناسی در پی کشف ساختارهای هشیاری در جریان تجارب انسانی است.
یک مطالعه پدیدارشناختی به توصیف معنای تجربههای زنده افراد در مورد مفهوم یا پدیده معین میپردازد.
از دیدگاه پدیدارشناختی، محققان پدیدارشناسی روانشناختی در جستجوی ساختار نامتغیر (یا جوهر) و معنای اصلی زیرین تجربه هستند.
آنان بر هدفمند بودن هشیاری افراد، یعنی اینکه تجربهها هم دارای نمود بیرونی و هم آگاهی درونی، که مبتنی بر حافظه و تصور و معنا است، تاکید میکنند.
این محققان تمام پیشداوریهای خود را کنار میگذارند، تجارب خود را نادیده میگیرند (که نوعی از بازگشت به علوم طبیعی است)، و در عوض به شهود، تخیل، و ساختارهای جهانی برای دستیابی به تصویری درست از تجربه، اتکاء میکنند.
تحقیق در عمل یا اقدام پژوهی action research
تحقیق در عمل، اساساً بر جنبههای کاربردی پژوهش تاکید دارد. تمرکز این روش بر اقدامات مفید در برخورد با مسائلی است که عملاً در خانه و محیط آموزش و محیط کار رخ میدهد.
طرحهای تحقیق در عمل به اقدامات نظامیافته از سوی روان شناسانی میپردازد که به جمعآوری اطلاعات برای بهبودبخشی راههای مربوط به اقدامات مناسب در زمینههای خاص زندگی خانوادگی و آموزشی و شغلی دست میزنند.
دلایلی که امروزه در مورد اهمیت اقدام پژوهی ارائه میشود از این گونه است که این نوع از تحقیق باعث تقویت گرایش به تغییر در خانه و مدرسه، برانگیختن مشارکت افراد گوناگون در این محیط ها، اختیار دادن به افراد از طریق همکاری در پروژهها، ترغیب متخصصان روانشناسی مدرسه برای تمرکز بیشتر در عمل تربیتی، و ترویج فرایند آزمایش افکار جدید میشود.
تحلیل گفتگو discourse analysis
روش تحلیل گفتگو، یکی از متداولترین رویکردهای پژوهش کیفی در روانشناسی است که در دو دهه اخیر رواج یافته است.
روش تحلیل گفتگو فقط منحصر به استفاده از یک مجموعه روشهای تحلیلی نیست بلکه یک روش بنیادی ارزیابی مجدد در بررسی موضوعهای مورد مطالعه در روانشناسی است.
این روش، رویکردی است که تا حد بسیار زیاد هماهنگ با مکتب فکری مشهور به ساختنگرایی اجتماعی (social constructivism) است که فهم از جهان یا واقعیتها را، به جای آنکه از نوع جوهرهای ثابت و جهانی به حساب آورد، محصول تعامل تاریخی و فرهنگی و اجتماعی میداند.
ساختنگرایی اجتماعی، به جای اندیشیدن به فرایندها و خصوصیات ذهنی، توجه مطالعات روانشناختی را بر فعالیتهای فرهنگی و استدلالی متمرکز میسازد.
رویکرد ترکیبی mixed method approach
طرح پژوهشی روش ترکیبی، مجموعه اقداماتی است برای جمعآوری، تحلیل، و ترکیب اطلاعات کمّی و کیفی در یک مطالعه واحد به منظور شناخت مساله تحقیق.
این روش، یک رویکرد پژوهشی درست است. مثلاً، از طریق سنجش هر دو دسته یافتههای یک تحقیق (کمّی) و فرایندهای یک تحقیق (کیفی)، میتوانیم تصویری پیچیده از پدیدههای روانی ارائه دهیم.
به بیان دیگر، از این طریق ما قادر هستیم، با جمعآوری و تلفیق (یا ادغام) انواع متفاوت اطلاعات در مورد یک پدیده معین، پژوهش خود را غنا بخشیم.
این بهبودبخشی حاصل ترکیب نقاط قوت یک روش پژوهشی با جوانب محکم روش دیگر و خنثیسازی نقاط ضعف آنها است.
انواع روشهای ترکیبی
انواع گوناگونی از روشهای ترکیبی تحقیق در دهه اخیر ارائه شده است که در اینجا به سه طرح مهمتر اشاره میکنیم.
در طرح پژوهشی ترکیبی چندجانبه (triangulation mixed methods design) این هدف دنبال می شود که به طور همزمان به جمعآوری اطلاعات کمّی و کیفی و تلفیق آنها میپردازیم تا بتوانیم شناخت کاملتری از مساله پژوهش به دست آوریم.
از سوی دیگر، در طرح پژوهشی ترکیبی تبیینی (explanatory mixed methods design) محقق در ابتدا به جمعآوری اطلاعات کمّی اقدام میکند و سپس با جمعآوری اطلاعات کیفی میکوشد به تبیین و تشریح دقیق نتایج حاصل از اطلاعات کمّی بپردازد.
روش سوم، طرح پژوهشی ترکیبی اکتشافی (exploratory mixed methods design) است که محقق ابتدا به جمعآوری اطلاعات کیفی میپردازد تا وضعیت یک پدیده را کشف کند و سپس با جمعآوری اطلاعات کمّی به تبیین روابطی بپردازد که حاصل یافتههای اطلاعات کیفی است.
علاوه بر روشهای ترکیبی مذکور، ما میتوانیم از طرحهای پژوهشی چندروشی (multimethod research designs) نیز استفاده کنیم. این نوع اخیر وقتی به کار گرفته میشود که یک مجموعه از پروژههای پژوهشی در ارتباط درونی با یکدیگرند و همگی زیر یک عنوان واحد قرار میگیرند.
پنج شکل مهم از طرحهای ترکیبی
توالی کیفی- کمّی (Sequential qualitative-quantitative method)،
توالی کمّی- کیفی (Sequential quantitative-qualitative method)،
کیفیسازی همزمان اطلاعات کمّی (Concurrent qualitizing quantitative data)،
جمعآوری همزمان اطلاعات موازی کمّی و کیفی (Concurrent parallel data collection)، و
روش پژوهشی ترکیبی پیچیده (Complex mixed method)
تصمیمگیری خردمندانه در بهکارگیری رویکردهای کمّی و کیفی و ترکیبی
1- هر سه رویکرد دارای ارزشهای خاص خود برای شناخت و کشف واقعیتهای مربوط به روانشناسی است.
2- هر سه رویکرد با مطالعه نظامیافته پدیدههای موضوع مطالعه خود در شمار روشهای علمی به حساب میآیند.
3- هر یک از سه رویکرد از زاویه معینی به پدیدههای روانشناسی مینگرند، یعنی رویکرد کمّی عمدتاً به شناخت وسیع در سطح متغیرها، رویکرد کیفی به شناخت محدود در عمق پدیدهها، و رویکرد ترکیبی از هر دو جنبه به شناخت پدیده ها میپردازد.
4- هر سه رویکرد برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز خود از مشاهده و مصاحبه و مستندسازی استفاده میکنند و دارای مشترکات روششناختی علمی هستند.
5- هر سه رویکرد با طی گامهای اساسی در فرایند پژوهشی از طرح و کشف مساله آغاز میکنند و به نتیجهگیری و تفسیر یافتههای پژوهشی میپردازند و به نوآوریهای خاص خود دست مییابند.
6- نکته آخر و مهمتر از همه، به نظر ما، این است که رویکرد ترکیبی، خاصه اگر بر بنیادهای محکمتر فلسفه علم، خاصه بر “فلسفه خردگرایی مینوی علم” استوار شود، عرصه تازهای از پژوهشهای علمی در روانشناسی را به روی ما خواهد گشود.