به نام خدا
اصول طرحواره درمانی در روانشناسی schema therapy
فهرست
تعریف طرحواره
مقدمه
تاریخچه
علل شکل گیری طرح واره
اهمیت طرحواره ها
ویژگی های طرحواره
ریشه های تحولی طرحواره ها
ویژگی های طرحواره های ناسازگار اولیه
ذهنیت های طرحواره ای
ذهنیت
رابطه درمانی
تکنیکهای درمانی
تکنیکهای تجربی
رفتارهای ناشی ازطرحواره ناسازگار
پیشینه مطالعات
سبک های مقابله ای طرحواره ای
طرحواره ها فراتر از یک باورند آنها ما را برای مقوله بندی اطلاعات و پیش بینی رخدادها توانا می سازند. یک طرحواره در برگیرنده مجموعه ای از خاطرات، هیجانها، حس های بدنی و شناختارهاست. ویژگی مقاوم بودن و سخت جانی طرحواره ها آنها را در صدر فهرست چالشهای کسانی می گذارد که در حرفه شان با ” تغییر ” سر و کار دارند.
طرحواره درمانی به درک پایه های مشکلات روانشناختی فرد در دوران کودکی، ارتباط مراجع – درمانگر و نشاندن فرمول بندی مشکل بر زمینه تاریخچه فردی گسترده تری پای می فشارد.
طرحواره بازنمایی انتزاعی خصوصیات متمایز کننده یک واقعه است. به عبارت دیگر طرحی کلی از عناصر برجسته ی یک واقعه را طرح واره می گویند . در روان شناسی احتمالا این واژه ببیشتر با کارهای پیاژه تداعی می شود. چرا که او در مراحل مختلف رشد شناختی به تفصیل در خصوص طرح واره ها بحث کرده است. در حوزه رشد شناختی طرح واره به عنوان نقشه انتزاعی شناختی در نظر گرفته می شود که راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مساله است. بنابراین ما به یک طرحواره زبانی برای فهم یک جمله و به یک طرحواره فرهنگی برای تفسیر یک افسانه نیازمندیم.
واژه طرحواره از نخستین دهه های قرن بیستم به متون روانشناسی راه یافت و روانشناسان بسیاری آن را با تعاریف خاص خود شان در چهارچوب نظری ویژه ای بکار بستند. * به نظر می رسد بارتلت اولین کسی بود که مفهوم طرحواره را در روانشناسی و در گستره حافظه مطرح کرد. * بعدها کم کم در روانشناسی جایگاه ویژه ای یافت و در نظریات پیاژه مدلهای باز نمایی ذهنی را بخوبی توضیح داد. * در چند دهه اخیر نظریه پردازان شناختی – رفتاری مثل بک، باور، تیزدیل، متیوز و کلارک برای تبیین نابهنجاریهای روانی و نظریه پردازان روانشناسی اجتماعی مثل نیس بت برای تبیین سازه های ذهنی در پیوند با درون دادهای اجتماعی از واژه طرحواره بهره بردند. طرحواره درمانی درمانی است ابتکاری و تلفیقی که توسط یانگ و همکارانش پایه گذاری شده است او در این درمان کوشیده است تا با بکارگیری مبانی و راهبردهای روشهای درمان شناختی – رفتاری (CBT) و مولفه هایی از سایر نظریه ها مثل دلبستگی، روابط شیء ای، ساختار گرایی و روان تحلیلگری و تلفیق یکپارچه و منسجم آنها با یکدیگر یک مدل درمانی جدید را برای درمان اختلالات دیرپایی مثل اختلالات شخصیت و اختلالات مزمن محور یک ارایه دهد.
تعریف طرحواره
طرحواره به طور کلی به عنوان ساختار، قالب یا چهارچوب تعریف
می شود.
شاید بتوان گفت طرحواره یک بسته حافظه ای که محتوای آن را آموزه های فرد در طول زمان شکل می دهد.
طرحواره بازنمایی انتزاعی خصوصیات متمایزکننده یک واقعیت است. به عبارتی دیگر، طرحی کلی از عناصر برجسته یک واقعه را طرحواره گویند.
طرحواره، ساختاری شناختی به منظور سرند، رمزگردانی و ارزیابی محرکی است که موجود زنده در معرض آن قرار گرفته است.
محتوای طرحواه ها شامل کلیه جنبه های آگاهانه و ناآگاهانه زندگی شخص است. طرحواره منجر به شکل گیری معنا و ساختار ذهنی فرد از دنیای پیرامون خود می شود.
طرحواره ها در طول دوره رشد فرد شکل گرفته اند. باید توجه داشت در روند پدیدایی طرحواره، عواملی مثل بنیادهای زیستی فرد و عوامل مربوط به محیط تربیتی او مثل محیط خانواده، فرهنگ، تجارب وی در فرایند رشد، رخدادهای بزرگ و غیره تاثیر می گذارد.
تاثیر طرح واره ها در زندگی افراد
احتمال دارد برخی افراد گذشته ی زندگیشان را دلیلی بر ادامه ی مشکلات فعلی بدانند. جفری یانگ معتقد است که چنین نظام فکری موجب تدوام مشکل می شود. در رویکرد طرح واره درمانی به این نکته تاکید می شود که ممکن است افراد در شروع مشکلات خود نقش چندانی نداشته باشند, اما در تداوم مشکلات خود حتما نقش دارند. به همین دلیل او سعی می کند برای درد و رنجی که افراد در اثر زندگی گذشته متحمل شده اند,همدلی را در پیش بگیرد. اما برای تغییر مشکلات فعلی نیز دست روی دست نمی گذارند,بلکه با کاهش آسیب پذیری سعی می کند دامنه ی اثر گذاری طرح واره ها را کم کند.
مقدمه
اصطلاح طرحواره در حوزه های مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته است . به طور کلی طرحواره یک ساختار ، قالب و چارچوب است.
در فلسفه کانت، طرحواره یک مفهوم از چیزی است که در همه اعضای یک طبقه عمومیت دارد. علاوه براین مفهوم طرحواره در نظریه مجموعه ها، جبر هندسی، تعلیم وتربیت، تحلیل ادبی و برنامه ریزی کامپیوتری نیز برای نامگذاری برخی از حوزه های مختلف به کار برده شده است.
اصطلاح طرحواره تاریخچه ای طولانی در روان شناسی و به طور عمده درحوزه رشد شناختی دارد. در رشد شناختی، طرحواره یک الگوی ثابت درمورد واقعیت یا تجربه است که به افراد برای توضیح آن، برای میانجی گری ادراکی و برای هدایت کردن واکنش هایشان کمک می کند. طرحواره بازنمایی انتزاعی از ویژگی های متمایز یک حادثه ونوعی نقشه قبلی از عناصر برجسته آن است.به عبارت دیگر ،طرح کلی عناصر برجسته یک واقعه را طرحواره می گویند.
در روان شناسی شناختی، یک طرحواره می تواند به عنوان یک طرح شناختی انتزاعی مطرح شود که به عنوان یک راهنما برای تفسیر اطلاعات وحل مشکلات مورد استفاده قرار می گیرد.گذشته از روان شناسی شناختی ،در حوزه روا نشناسی و روان درمانی، طر حواره به عنوان هر اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته می شود که برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است.
اصطلاح طرحواره را آدلر در سال 1929 به کار برد، او معتقد بود که آسیب شناسی روانی بازتاب طرحواره های ناسالم و روان نژند است که زیر بنای سبک زندگی به شمار می روند. (اسپری ، 1994)
طرحواره ها مبنای پردازش اطلاعات به شمار می روند وکل اطلاعات وارد شده به سیستم شناختی باید در طرحواره ها پردازش شوند.
[1] dropout
تاریخچه
در نظریات پیاژه، مدل بازنمایی ذهنی و در چند دهه اخیر نظریه پردازان رفتاری مثل بک و باور برای تبیین نابهنجاریهای روانی از واژه طرحواره بهره بردند.
طرحواره درمانی درمان ابتکاری و تلفیقی است که توسط یانگ و همکارانش پایه گذاری شده است. این روش درمان با یکپارچه سازی مولفه هایی از رویکردهای مختلف از جمله نظریه شناختی- رفتاری، دلبستگی،روابط شیئ، ساختارگرایی و روان تحلیلی، یک مدل درمانی جدید را برای درمان اختلالات دیرپایی مثل اختلالات شخصیت و اختلالات مزمن محورI ارائه می دهد.
تاریخچه طرح واره درمانی
انتشار کتاب شناخت درمانی اختلالات شخصیت در سال 1990
انتشار کتاب طرح واره درمانی در سال 2003
علل شکل گیری طرح واره درمانی
اهمیت طرحواره ها
بک (1967) طرحواره را در بافتار روان شناسی و روان درمانی به عنوان یک اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته که برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. تقریبا همه تعاریف بر این اصل اعتقاد دارند که طرحواره های شناختی عناصر منظم تعمیم داده شده ای هستندکه عناصر شناختی آن ها در مقابل تغییرات مقاومند و این عناصر تاثیر قدرتمندی روی شناخت وعاطفه اعمال می کنند. بر اساس نظریه های روان درمانی طرحواره های شناختی قدرت فرآیندهای غیر آگاهانه را در تاثیر گذاری روی تفکر ، عاطفه و رفتار نشان می دهد . با این حال بر خلاف اعمال نا آگاهانه در دیدگاه روان تحلیل گری، طرحواره ها تاثیرات خود را از طریق پردازش اطلاعات نا آگاهانه و نه از طریق انگیزه نا آگاهانه وکشاننده های غریزی اعمال می کنند.
تعاریف طرحواره درمانی
تعریف نظری
طرحواره درمانی بدعت نوینی از روان درمانی است که بوسیله جفری یانگ برای درمان اختلالات شخصیت ،منش شناختی،افسردگی مزمن ،اختلالات مزمن اضطرابی و سایر مشکلات فردی ومسائل زناشوئی به وجودآمده است.عناصر تشکیل دهنده طرحواره درمانی شامل:شناخت درمانی،رفتار درمانی،گشتالت درمانی،روان تحلیل گری،روابط شئیی و نظریه دلبستگی می شود (یانگ ،کلوسکو؛2002).
تعریف عملیاتی
طرحواره درمانی بر اساس شناسائی طرحواه های ناسازگار اولیه موجود در افراد بوسیله پرسشنامه کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ که در قالب یک رویکرد یکپارچه ونظام یافته بصورت پروتکل درمانی کوتاه مدت یانگ(1995) مطرح شده، در 12 جلسه یک ساعته به کار گرفته می شود..
ویژگی های طرحواره
طرحواره ها نسبت به تغییر بسیار مقاومند، زیرا:
برخی از طرحواره ها پیوندی قوی با هیجانهاو تجربه های گذشته فرد دارند.
طرحواره در طول زندگی فرد پایدار باقی می ماند، در نتیجه می توان به عنوان قسمتی از هویت فرد در نظر گرفت.
طرحواره ممکن است توسط افراد مهم زندگی فرد، تایید یا تقویت گردد.
نحوه تاثیر طرحواره بر رفتار فرد توسط پردازشهای فکری وی تعیین میشود.
رفتارهای آموخته شده در نتیجه فعال شدن طرحواره ها امکان بروز پیدا می کند.
ریشه های تحولی طرحواره ها
نیازهای بنیادین (منشا طرحواره های ناسازگار اولیه):
5 نیاز بنیادین عبارتند از:
دلبستگی های ایمن به دیگران (شامل امنیت، ثبات، محبت و پذیرش )
استقلال، کارآمدی و حس هویت
بیان آزادانه نیازها و هیجانهای سالم
خودانگیختگی
محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری
تجارب اولیه زندگی
4 نوع تجربه اولیه زندگی موجب به وجود آمدن طرحواره ناسازگار اولیه می شود:
ناکامی دردناک نیازها
آسیب دیدن و قربانی شدن
ارضای بیش از حد نیازها
درونی سازی انتخابی یا همانندسازی با افراد مهم
خلق و خوی هیجانی
هر کودکی سرشت هیجانی خاص خود را دارد که پدر و مادر دیر یا زود متوجه این مسئله می شوند. پژوهشهای زیادی به منظور تایید عوامل زیستی به عنوان زیربنای شخصیت انسان انجام گرفته است. سرشت هیجانی کودک، در تعامل با رویدادهای دردناک و ناخوشایند که تجربه کرده است، در پدیدایی طرحواره ها تاثیر دارد.
طرحواره های ناسازگار اولیه
بک طرحواره های ناسازگار اولیه، از جمله فقدان، شکست و مورد علاقه نبودن را معرفی کرد. این طرحواره ها در سالهای اولیه کودکی پدید می آیند
یانگ معتقد است برخی از طرحواره ها به ویژه طرحواره هایی که در دوران اولیه زندگی در نتیجه تجربه های ناخوشایند و نامطلوب کودکی شکل می گیرند ممکن است هسته مرکزی اختلالات شخصیت، مشکلات خصیصه ای خفیفتر و بسیاری از اختلالات دیرپای محور1 را تشکیل دهند. وی این مجموعه از طرحواره ها را، طرحواره های ناسازگار اولیه نامگذاری کرده است.
ویژگی های طرحواره های ناسازگار اولیه
در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند.
الگوها یا درون مایه های عمیق و فراگیر هستند.
درسیر زندگی تداوم می یابند.
از خاطرات و هیجان و احساسات بدنی تشکیل شده اند.
درباره خود و رابطه با دیگران هستند.
به شدت ناکارامدند.
حیطه های طرحواره های ناسازگار اولیه :
یانگ مبتنی بر 5 نیاز بنیادین 18 طرحواره ناسازگار اولیه را در قالب 5 حیطه اصلی طبقه بندی کرده است :
1 – حیطه جدایی و طرد
این افراد به این دلیل که نیاز به دلبستگی ایمن در آنها ناکام شده است قادر به برقراری دلبستگی عادی ایمن و ارضا کننده با دیگران نیستند چرا که خانواده های این افراد معمولا ناپایدار ، آزار دهنده ، طرد کننده و منزوی از دنیای اطراف خود هستند .
طرحواره هایی که در این حیطه قرار می گیرند عبارتند از :
طرد شدن – بی ثباتی
محرومیت هیجانی
بی اعتمادی – بد رفتاری
نقص داشتن – شرم
انزوای اجتماعی – بیگانگی
2 – حیطه خودگردانی و عملکرد مختل
افراد دارای طرحواره های این حیطه در فاصله گرفتن از خانواده و نمادهای پدری یا مادری و عملکرد مستقل مشکل دارند چرا که در کودکی اعضای خانواده آنقدر در کارهای وی دخالت کرده اند و به گونه ای افراطی حمایتگر بوده اند که این افراد نتوانسته اند هویتی مستقل را در خود شکل دهند .
طرحواره های این حیطه عبارتند از :
وابستگی – بی کفایتی
آسیب پذیری در برابر صدمه یا بیماری
خود رشد نیافته – گرفتار
شکست
3 – حیطه مرزهای مختل
نقص در حد و مرزهای درونی ، بی مسئولیتی در قبال دیگران و بی هدفی دراز مدت از ویژگی های این حیطه است . این مشکلات منجر به عدم رعایت حقوق دیگران ، عدم همکاری با آنان ، اقدام به رفتارهای مغایر با قانون و عدم برنامه ریزی شخصی واقع گرایانه می شود. خانواده های این افراد غالباً بسیار دخالت کننده ، سهل گیر و القا کننده حس برتری در کودک هستند در برخی موارد ممکن است کودک به دلیل عدم رعایت قانون مورد تنبیه قرار نگیرد و راهنمایی و هدایت مناسب و کافی دریافت نکند
طرحواه های این حیطه عبارتند از :
استحقاق داشتن – بزرگ منشی
خود انضباطی ناکافی
4 – حیطه جهت مندی (هدایت شدن توسط دیگران )
افراد این حیطه تاکید ویژه ای بر ارضای نیازهای دیگران دارند نه خودشان و این کار برای کسب تایید ، حفظ ارتباط عاطفی و اجتناب از تنبیه است . خانواده این افراد همیشه این فرد را بصورت مشروط پذیرفته اند و محیط با پذیرش بدون قید و شرط در خانواده وجود نداشته است بنابراین این کودکان یاد گرفته اند نیازهای خود را سرکوب نمایند .
طرحواره های این حیطه عبارتند از :
اطاعت
ایثار
جلب توجه– پذیرش جویی
5 – حیطه گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری
در این حیطه بر سرکوبی احساسهای خود انگیخته ، تکانه ها ،اولویت ها و پیروی از قوانین انعطاف ناپذیر و تدو.ین شده تاکید افراطی می شود تا حدی که ممکن است به از دست دادن شادی ، لذت ، خود ابرازی ، آرامش و رابطه های بین فردی نزدیک و سلامتی منجر شود . خانواده این افراد معمولا تنبیه گر ، پر توقع ، کمال گرا ، پیرو قانون ، سرکوب کننده هیجان و اجتناب کننده از هر گونه خطا ، شادی و آرامش بوده است .
طرحواره های این حیطه عبارتند از :
منفی گرایی – بدبینی
بازداری هیجانی
معیارهای سرسختانه– عیب جویی افراطی
تنبیه
عملکردهای طرحواره
دو عملکر اصلی طرحواره ها عبارتند از
تداوم طرحواره
بهبود طرحواره
تداوم طرحواره به هر چیزی اشاره دارد که بیمار انجام می دهد(درونی یا رفتاری) تا وضعیت فعلی طرحواره را حفظ کند. طرحواره ها توسط سه سازوکار اولیه تداوم می یابند:
تحریف های شناختی
الگوهای زندگی خودآسیب رسان
سبک های مقابله ای (جنگ، گریز و میخکوب کردن)
بهبود طرحواره
هدف نهایی طرحواره درمانی، بهبود طرحواره است.
از آنجایی که طرحواره مجموعه ای از خاطرات، هیجانها و احساسهای بدنی است. بهبود طرحواره به کاهش تمام این موارد مربوط می شود. روند بهبود طرحواره دشوار و طولانی است. طرحواره ها به سختی تغییر میکنند. چون عمیقند با باورهای فرد راجع به خودش و محیط پیرامونش گره خورده اند. بهبود طرحواره نیازمند اراده قوی برای جنگیدن با طرحواره است.
ذهنیت های طرحواره ای
ذهنیت های طرحواره ای حالتهای هیجانی و پاسخهای مقابله ای – سازگار و ناسازگار- لحظه به لحظه ای هستند که ما تجربه می کنیم.
ذهنیت های طرحواره ای در4طبقه قرار می گیرند:
*ذهنیت های کودکانه (کودک آسب پذیر،کودک عصبانی،کودک بی انضباط،کودک شاد)
**ذهنیت های مقابله ای ناکارآمد (تسلیم شده مطیع،محافظ بی تفاوت،جبران کنده افراطی)
***ذهنیت والد ناکارآمد (والد تنبیه گر، والد پرتوقع)
****ذهنیت بزرگسال سالم
درمان
درمان شامل دو مرحله است:
سنجش وآموزش
تغییر
سنجش و آموزش
1 – مشکل فعلی و اهداف درمان مشخص می شود.
2 – تناسب بیمار برای طرحواره درمانی بررسی می گردد.
3 – تاریخچه زندگی بیمار بررسی می شود تا طرحواره ها و سبک
مقابله ای ناکارآمد او در زندگی مشخص گردد.حوادث آسیب
زا،روابط بین فردی،تحصیلی، شغلی و عواطف شدید و رفتار و
شناخت های شبیه به هم بررسی می گردد و دوره های فعال سازی
طرحواره ونحوه مقابله بیمار با آن تعیین می گردد.
4- تکمیل پرسشنامه های طرحواره (به عنوان تکالیف خانگی خارج از جلسه مشاوره) شامل:
الف) فرم سنجش تاریخچه زندگی : اطلاعاتی راجع به مشکل فعلی بیمار،علائم،تاریخچه خانوادگی، تصاویر ذهنی، روابط بین فردی، خاطرات مهم کودکی و…و به طرحواره ناسازگار اولیه ربط داده می شوند.
ب) پرسشنامه طرحواره یانگ : برای سنجیدن طرحواره های فرد به کار می رود. توصیف هایی آمده در آن توسط بیمار در یک مقیاس 6 درجه ای سنجیده می شود و دو سوال مربوط به طرحواره ای که نمره ی بالایی گرفته اند با بیمار بررسی می شوند و اسم خاصی برای طرحواره می گذارند.(جلسه دوم)
ج) پرسشنامه سبک فرزندپروری یانگ : این پرسشنامه برای شناخت ریشه های تحولی طرحواره هاست. رفتار پدر و مادر به صورت جداگانه سنجیده می شوند و اگر فقط یک سوال مربوط به طرحواره نمره بالایی داشته باشد می توان آن را معتبر دانست و درجلسه بعد راجع به آن بحث می شود.
د) پرسشنامه اجتناب یانگ-رای : برای سنجش اجتناب طرحواره است و بر سوالاتی که نمره بالا گرفته بحث و تبادل نظر می شود تا سبک مقابله ای بیمار مشخص گرداگر یک طرحواره نمره بالایی در دو مقیاس فوق داشته باشد بیمار آن طرحواره را دارد و اگر نمره خیلی پایینی داشته باشد نشانه اجتناب یا جبران افراطی است.(جلسه پنجم یا ششم)
سنجش از طریق طرحواره ذهنی : طرحواره های بیمار در جلسه درمان برانگیخته می شوند تا درمانگر و بیمار آن را حس کنند. ریشه های تحولی آن مشخص می گردد و ارتباط آن با مشکل فعلی بیمارمشخص می شود. آن گاه به او کمک می شود تا هیجان های مرتبط با طرحواره را تجربه کند.
6-سنجش رابطه درمانی:طرحواره های بیمار در رابطه درمانی فعال می شوند و درمانگر بامشاهده آن ها فرصتی برای کسب اطلا عات بیشتر راجع به طرحواره به دست می آورد و سبک مقابله ای فرد را می شناسد.
7- سنجش خلق و خوی هیجانی: خلق و خو روی کنار آمدن با طرحواره و سبک های مقابله ای تاثیر دارد.هر خلق وخو دارای مزایا و معایبی است. بابررسی تاریخچه زندگی فرد صفات دائمی که فعال بوده اند و حالت های عاطفی که فقط مربوط به موقعیت یا دوره خاصی نبوده و اغلب اوقات با بیمار بوده اند خلق و خوی بیمار هستند.
8-آموزش در مورد طرحواره ها و سبک های مقابله ای: این موارد در طی مراحل سنجش به فرد آموزش داده می شوند.
9- خود مشاهده گری طرحواره ها و سبک های مقابله ای :فرم ثبت طرحواره ها و سبک های مقابله ای در زندگی فعلی فرد باعث می شود تا خود را مورد مشاهده قرار دهند و آنچه اتفاق می افتد را ببینند.
10-مفهوم سازی دقیق مشکل بیمار در قالب رویکرد طرحواره محور:با استفاده از فرم مفهوم سازی مشکل و بررسی هایی که انجام داده مطالب را جمع آوری می کند.
تغیــــــیر
با توجه به نیاز بیمار از تکنیک های شناختی، الگوشکنی رفتاری، تجربی و بین فردی استفاده می شود تا هدف درمان که بهبود طرحواره هاست تحقق یابد و فرد سبک رفتاری سالم تری را جانشین سبک های مقابله ای ناسازگارش کند.
تکنیک های شناختی
تا وقتی که فرد یک طرحواره را درست بداند قادر به تغییر آن نیست بنابراین باید یاد بگیرد در مقابل طرحواره ها استدلال کند و آن ها را زیر سوال ببرد، شواهد تایید طرحواره ها را با درمانگر فهرست کرده و ارزیابی کند.اگر شواهد کافی برای چالش با طرحواره ندارد از مسایلی که قدرت انجام آن را دارد و می تواند تغییر در زندگی فرد ایجاد کند استفاده نماید. بعد از آن استدلال خود در مورد طرحواره را جمع آوری کند و روی کارت های آموزشی می نویسد تا وقتی فرد با برانگیزاننده های طرحواره رو به رو شد از آن استفاده کند فرم ثبت طرحواره از کارت های آموزشی پیشرفته تر است وباعث می شود در مواجهه با موقعیت برانگیزاننده ی طرحواره پاسخ سالمی را طرح ریزی کند.
تکنیک های الگوشکنی رفتاری
برای جایگزینی الگوهای رفتاری سازگارتر به جای پاسخ های مقابله ای ناکارآمد استفاده می شوند.این تکنیک ها شامل شناخت رفتار آماج تغییر است که از طریق مفهوم سازی مشکل بیمار در مرحله سنجش یا توصیف دقیق رفتارهای مشکل ساز، تصویر سازی ذهنی موقعیت های مشکل آفرین، بررسی دقیق رابطه درمانی، گرفتن اطلاعات از افراد مهم زندگی و بازنگری دقیق پرسشنامه طرحواره ها به دست می آید.
اولویت بندی رفتار برای الگوشکنی
که مشکل ترین رفتار برای مواجهه را انتخاب می کنند. ریشه های رفتار را در دوران کودکی بررسی می کنند و مزایا و معایب آن رفتار و ادامه آن را تعیین و یک کارت آموزشی تهیه می کنند و نکات مهم را در آن خلاصه می نمایند. تکالیف خانگی هم به فرد داده می شود و نتایج آن در جلسه بعدی بررسی می گردد.
تکنیک های تجربی
این تکنیک ها برای مبارزه با طرحواره ها در سطح هیجانی به کار می روند. تصویرسازی و برقراری گفتگو باعث ابراز ناراحتی وخشم و ایستادن در مقابل والدین یا افراد مهم زندگی است. فرد راجع به نیازهای ارضا نشده اش توسط والدین صحبت می کندو تصاویر ذهنی کودکی را به وقایع ناراحت کننده فعلی زندگی ربط می دهند.
با کمک درمانگر تصویرسازی ذهنی در قالب مدل طرحواره بیان می شود و فرد بینش بیشتری پیدا می کند. می توان از گفتگوی خیالی نیز برای گفتگو با افرادی که در کودکی و زندگی فعلی اش باعث ایجاد وتقویت طرحواره ها شده اند، استفاده کرد. خاطرات آسیب زا از جهت بیشتر بودن عواطف در آن با گفتگوی خیالی متفاوت است.
نوشتن نامه به والدین، تصویر سازی برای الگوشکنی، تصویر سازی ذهنی با افزایش تدریجی عواطف از دیگر تکنیک های تجربی هستند. این تمرین ها باعث شکست چرخه تداوم طرحواره در سطح هیجانی می شوند.
رابطه درمانی
رویارویی همدلانه و واقعیت آزمایی همدلانه در رابطه درمانی الزامی است تا درمانگر با تجارب اولیه بیمار همدلی کرده و آنگاه با واقعیت آزمایی و رویارویی نادرستی آن طرحواره را نشان دهد. رابطه درمانی با برقراری تفاهم شروع می شود، صداقت،گرمی و همدلی وارد رابطه درمانی می گردد و رابطه درمانی نوعی رابطه انسانی است.
درمانگر شخصیت طبیعی و انسانی خود را نشان می دهد و خودافشایی می کند. درمورد خودش و درمان نیز از بیمار فیدبک می گیرد و احساسات منفی آن ها را در مورد درمان می پرسد . فیدبک بیمار می تواند ناشی از طرحواره اش باشد که در این صورت درمانگر رویاروسازی همدلانه را به کار می برد.
درمانگر در این شیوه باید انعطاف پذیر باشد و سبک خود را با نیازهای هیجانی بیمار هماهنگ کند.
مزیت ها ومحدودیت ها
طرحواره درمانی در مقایسه با اغلب رویکرد های دیگر،یکپارچه تر است. در این رویکرد مولفه های شناختی ورفتاری را برای درمان ضروری می داند با این حال به تغییر هیجانی،تکنیک های تجربی ورابطه درمانی اهمیت می دهد این رویکرد اختصاصی است مهمترین موضوع دران رویکرددلسوزانه وانسانی بودن آن مخصوصا نسبت به بیمارانی است که شدت اختلال آنها زیاد است (شخصیت مرزی)
پیچیدگی این مدل :در بعضی موارد نیاز است بیمار چندین ذهنیت را همزمان در نظر بگیرد ودرآن ایفای نقش کند.
این درمان نیاز به سطح هوش متوسط به بالا دارد
وضعیت موجود
در دهه ی اخیر حوزه ی عمل طرحواره درمانی گسترش یافته وعلاوه بر درمان اختلات شخصیت برای مشکلات افراد نابهنجار واختلالات روان شناختی از جمله زوجین مشکل دار،مجرمان جنایتکار،اختلالات خوردن،جلوگیری از عود سوء مصرف مواد و….به کار رفته است.
یکی دیگر از تحولات،ترکیب طرحواره درمانی با مسائل معنوی بوده است.
خصوصیات طرحواره های ناسازگار اولیه ((EMSs
الگوها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند،
از خاطرات، هیجان ها، شناخت ها واحساسات بدنی تشکیل شده اند،
در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند،
درمسیر زندگی تداوم دارند،
درباره خود ورابطه با دیگران هستند،
به شدت ناکارآمد هستند.
طرحواره های ناسازگار اولیه باورها و احساسات غیرمشروط درباره خود ما هستند که در اثر ارتباط متقابل با محیط ایجاد شدهاند.
طرحوارههای ناسازگار اولیه خود تداوم بخش بوده، بنابراین در برابر تغییر مقاومت می کنند. به دلیل اینکه طرحواره ها در ابتدای زندگی بوجود آمده اند، اغلب بنیاد و پایه مرکزی خودپنداره فرد و ادراک او از محیط محسوب می شوند.
طرحواره های ناسازگار اولیه معمولاً در محیط توسط وقایعی فعال می شوند که به آن طرحواره خاص مربوط است.
طرحواره های ناسازگار اولیه به میزان زیادی ناکارآمد بوده و دائماً تداوم داشته اند. فرض بر این است که طرحواره ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم باعث بروز مشکلات و ناراحتی هایی نظیر افسردگی، آسیمگی، تنهایی یا روابط مخرب و… می شوند.
هنگامی که طرحواره های ناسازگار اولیه فعال می شوند، پیش فرضهای زیرین را به کار می اندازند، در نتیجه با سطوح بالایی از عواطف همراه می شوند.
ویژگی های طرحواره از نظر استاین و تراباسو (1982)
طرحواره ها ترکیبی از دانش کلی یا انتزاعی هستند و برای هدایت، رمزگردانی، سازماندهی و فراخوانی اطلاعات به کار می روند.
طرحواره ها ویژگیهای ابتدایی تجاربی را که فرد با آن مواجهه شده است، منعکس می کنند.
یک طرحواره میتواند بدون آگاهی و هوشیاری فرد شکل بگیرد.
اگر چه طرحواره ها منعکس کننده تجارب افراد هستند، فرض می شود که آنها در تمام افراد وجود دارند.
زمانی که یک طرحواره شکل گرفت نسبتاً در طول زمان ثابت میماند.
ما درباره چگونگی استفاده از طرحوارهها نسبت به چگونگی اکتساب آنها اطلاعات بیشتری داریم.
علاقه و توجه به طرح وارههای شناختی با کنکاش در ابعاد زیربنایی آسیب پذیری نسبت به اختلالهای روانی همراه و موازی بوده است (به نقل از یانگ، 1995).
نحوه شکل گیری طرح واره ها
تعامل تجارب زندگی و خلق و خوی کودک
علل توجه به طرحواره درمانی
بر اساس رویکرد طرحواره درمانی در هر نوع از آسیب های روان شناختی ردپایی از فعال بودن شناخت ها و طرحواره های خاص وجود دارد.
در حال حاضرعلاقه روز افزون به طرحواره های شناختی همراه با تحقیق درابعاد مهم آسیب شناسی روانی و مطالعه بیماران روانی رو به افزایش است.
با توجه به محدودیتهای درمان شناختی سنتی، یانگ (1995) پیشنهاد کرده است که تمرکز و توجه به طرحواره ها اغلب ضروری است، چون بعضی از بیماران دسترسی کمی به تغییرات لحظه به لحظه درعاطفه دارند و روی افکارخودکار بی ثمر بیشتر متمرکز می شوند
یکی از رویکردهای درمانی که برای حل مشکلات مزمن و سخت طراحی شده، طرحواره درمانی است.
ادامه علل توجه به طرحواره درمانی
تحقیقات متعدد نشان داده اند که افراد بیمارنسبت به افرادی غیر بیمار امتیاز بالاتری درسنجش های خودگزارش دهی طرحواره های ناسازگار به دست می آورند. با این حال، تحقیقات قبلی نشان داده اند با انجام درمان های مرتبط با طرح واره های شناختی علائم افزایش یافته ، به حالت طبیعی در می آیند
برخی فنون اصلی CBTمانند مواجهه و جلوگیری از پاسخ توسط بعضی از بیماران، لزوم یافتن انواع دیگر درمان که بطور متفاوت از این درمان و یا درجهت کمک به اجرای فنون شناختی – رفتاری صورت پذیرد، ضرورت می یابد .
در سالهای اخیر برخی پژوهشگران به نظریه ابتدایی بک که بر نقش طرحوارههای شناختی در مفهوم سازی مشکل بیمار تاکید می کرد، بازگشتند و بحث درمان های طرحواره – محور را مطرح کردند(یانگ، 1990).
حال با توجه به مواردی که مطرح شد و همچنین عدم کارایی مطلوب و مشکلات بکار گیری درمان های موجود در درمان برخی از اختلالات روانشناختی مزمن و خصوصا اختلالات منش شناختی وشخصیتی طرحواره درمانی با توجه به ویژگیهایی که دارد بنظر درمانی مناسب می رسد.
دلایل اجرای طرحواره درمانی
ادعای طرحواره درمانی مبنی بر درمان بیماریهای مزمن و منش شناختی
تلفیقی بودن این درمان و بر آوردن علاقمندی درمانگران به درمانهای تلفیقی ویکپارچه
عدم کار آمدی برخی درمانها برای برخی اختلالات ( بطور خاص اختلالات شخصیت)
بنابراین هدف مطالعه کارگاه حاضر حاضر بررسی مبانی مقدماتی مبنی بر درک و درمان اختلالات روانشناختی از طریق طرحواره درمانی است.
انواع طرحواره های ناسازگار اولیه
یانگ در ارتباط با طرحوارههای ناسازگار اولیه هجده طرحواره خاص را شناسایی کرده است. اغلب بیماران حداقل دو یا سه تا از این طرحوارهها را دارند. این طرحوارهها به قرار زیر می باشند (یانگ، 1999؛ یانگ و دیگران ؛ 2003). 1- رها شدگی / بی ثباتی 2- بیاعتمادی / بدرفتاری 3- نقص / شرمندگی 4- انزوای اجتماعی / احساس بیگانگی 5- شکست 6- وابستگی / بیکفایتی 7- آسیبپذیری نسبت به ضرر و بیماری 8- خودتحول نیافته / خودگرفتار 9- محرومیت هیجانی 10- استحقاق / بزرگمنشی 11- خودکنترلی ضعیف / خودتنظیمی ضعیف 12- اطاعت (فقدان فردیت) 13- از خودگذشتگی (ایثار) 14- تایید جویی / توجه طلبی 15- منفی گرایی / بد بینی 16- بازداری هیجانی 17- تنبیه گرایی 18- معیارهای سرسختانه / انتقاد بیش از حد از خود
سبک های مقابله ای طرحواره ای
1- تسلیم شدن: تسلیم پذیری در مقابل طرحواره ها و تکرار آنها پشت سر هم مانند اطاعت و وابستکی ، سلطه پذیری، تکیه بر دیگران
2- اجتناب: یافتن روشهایی برای توقف و خلاصی از طرحواره ها مانند: کناره گیری اجتماعی، خود مختاری افراطی، کناره گیری روانشناختی، خود آرام بخشی اعتیاد آور
3- بیش جبران ( جبران افراطی): انجام کارهایی خلاف آنچیزی که طرحواره ها در ما ایجاد می کنندبصورت:
پرخاشگری، خصومت، آزار رساندن، تحقیر، انتقاد کردن از دیگران
تسلط، خود تاکیدی افراطی، کنترل دیگران در طول مسیر
جستجوی شهرت، موقعیت و جبران افراطی از طریق تحت تاثیر قرار دادن دیگران
بهره کشی
هدف طرحواره درمانی
هدف اصلی طرحواره درمانی، تغییر و بهبود طرحواره هاست. در این درمان بیماران یاد می گیرند سبک مقابلهای کارآمد را جانشین سبک مقابلهای ناکارآمد کنند. بنابراین فرایند درمان مبتنی بر مداخلات شناختی، عاطفی و رفتاری است.
در طرحواره درمانی درمانگر به بیمار کمک می کند انتخاب های سالم تری انجام دهد و الگوهای رفتاری خود آسیب رسان زندگی را کنار بگذارد. بیمار یاد میگیرد با تصویرسازی ذهنی و ایفای نقش در جلسه درمان و خانه رفتارهای جدید انجام دهد (یانگ و دیگران، 2003).
در طرحواره درمانی، هدف اصلی تضعیف طرحواره ناسازگار اولیه و در صورت امکان ایجاد یک طرحواره سالم است.
تغییر و اصلاح طرحوارههای ناسازگار اولیه
هدف اصلی طرحواره درمانی، تغییر و بهبود طرحوارههاست. طرحواره مجموعهای از خاطرات، هیجان ها، احساس های بدنی و شناختواره هستند، بنابراین بهبود طرحواره باید به تغییر تمام ابعاد مرتبط با طرحواره منجر شود.
آموزش سبکهای مقابلهای کارآمد به بیماران به جای سبک مقابلهای ناکارآمد بنابراین فرایند درمان مبتنی بر مداخلات شناختی، عاطفی و رفتاری است. اغلب تغییر طرحوارهها دشوار است، طرحوارهها به سختی در فرایند درمان تغییر میکنند. بیماران در برابر تغییر طرحوارهها مقاومت میکنند، چون هسته مرکزی هویت آنها را تشکیل میدهند. بنابراین مقاومت کوششی برای حفظ یکپارچگی درونی و محافظت از خود میباشد. تغییر طرحوارهها احتیاج به اراده ای قوی، انضباط دقیق و تمرین زیاد دارد. پس از بهبود طرحوارهها بیماران به شیوه ای سالم رفتار میکنند و نگرش آنها نسبت به خودشان بهتر میشود.
در طرحواره درمانی درمانگر به بیمار کمک میکند انتخاب های سالم تری انجام دهد و الگوهای رفتاری خود آسیب رسان زندگی را کنار بگذارد. بیمار یاد میگیرد با تصویرسازی ذهنی و ایفای نقش در جلسه درمان و خانه رفتارهای جدید انجام دهد (یانگ و دیگران، 2003).
به طور کلی هدف اصلی تضعیف طرحواره ناسازگار اولیه و در صورت امکان ایجاد یک طرحواره سالم است.
رفتارهای ناشی ازطرحواره ناسازگار
طرحواره ناکارآمد
رفتار تداوم طرحواره
رفتار اجتناب
طرحواره شکست
یک پرونده را با دودلی انجام دادن یا رها کردن آن
نپذیرفتن اشتباهات وقتی که رخ میدهند
اهمالکاری یا امتناع از انجام پروژه
انجام یک پروژه خوب و پذیرش پیشنهادات درست
نقص / شرم
انتخاب یک شریک زندگی انتقادگر
توقع مداوم برای ستایش و تایید
اجتناب از روابط نزدیک
داشتن یک رابطه نزدیک با شریک
انزوای اجتماعی
پیوستن به فعالیتهای گروهی و در حاشیه نماندن
حمله به اعضای گروه برای دفاع از ارزشها
اجتناب کلی از گروهها
شرکت در فعالیت های گروهی به صورت صمیمانه
رفتار انطباقی
رفتارهای ناشی از طرحواره
رفتار تداوم طرحواره
رفتار اجتناب
وابستگی / بیکفایتی
اعتماد و واگذاری کامل به دیگران برای نوشتن مقاله
نوشتن مقاله بدون کمک دیگران حتی وقتی لازم است
اهمالکاری در نوشتن مقاله
نوشتن مقاله با کمک جزئی اگر لازم است
محرومیت هیجانی
انتخاب شریک زندگی که در دسترس نیست
رفتار جبران طرحواره
توقعات افراطی از شریک زندگی
اجتناب از صمیمیت کامل
انتخاب یک رابطه نزدیک و پخته همراه با داد و ستد متقابل
اطاعت
راضی کردن مردم و دیگران و بیتفاوتی نسبت به خود
انجام ندادن هیچ کاری برای دیگران
اهمالکاری
تعادلیابی بین نیازهای خود و دیگران
پیشینه تحقیقات مربوط به طرحواره ها
تحقیقات در رابطه با طرحواره درمانی هنوز در مرحله مقدماتی قرار دارد. با این حال، اغلب تحقیقات انجام شده تاکنون در زمینه اختلال شخصیت مرزی و سپس افسردگی مزمن و اختلالات خوردن بوده است. همچنین تحقیقاتی در زمینه اختلال وسواس – اجبار، مسائل زناشویی و ارتباطی، اعتیاد صورت گرفته است.
پیشینه طرحواره درمانی
هانس و همکاران (2005). درپژوهشی با عنوان "بررسی طرحواره درمانی و طرحواره های ناسازگار اولیه در اختلالات شخصیت و سایر بیماری های روانی" انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که طرحواره های ناسازگار اولیه با آسیب های شخصیت و ناراحتی های روانی مرتبط است. دراین پژوهش طرحواره های ناسازگار با طرحواره درمانی اصلاح شدند
سوکمن و پینارد (1999) و سوکمن، دلفان، آنابل و پینارد (2003) با استفاده از رویکرد طرحواره محورتغییر در علائم و باورهای ناکارآمد دو نمونه (39 نفری) از بیماران وسواسی مقاوم به درمان را مورد آزمایش قرار دادند. شناخت درمانی و مواجهه و پیشگیری از پاسخ که در گذشته بمدت 2سال اجرا شده بود نتیجه چندانی از آن بدست نیامده بود.
ابزار های سنجش طرحواره های ناسازگار
3.پرسشنامه فرم کوتاه یانگ YSQ-SF)) برای تعیین و شناسائی طرحواه های ناسازگار اولیه
4.پرسشنامه فرزندپروری یانگ(YPI) برای شناسایی و تایید ریشه های کودکی طرحواره های ناسازگار اولیه
شناسائی طرحواره ها
گام اول: مصاحبه با بیمار و توصیف مشکلات فعلی او
گام دوم: اجرای پرسشنامه چند وجهی زندگی و پرسشنامه یانگ(YSQ)،پرسشنامه جبرانی یانگ(YCI)
گام سوم: آموزش به بیمار در مورد ماهیت طرحواره های ناسازگار اولیه (EMSs)، حوزه ها، فرایندها و سبکهای طرحواره ای
گام چهارم: شناسایی طرحواره هایی که رفتارهای طرحواره خاست را شناسایی می کنند. هر طرحواره خاست بسته به عملکردش می تواند منجر به تداوم ، اجتناب و یا جبران طرحواره شود.
گام پنجم: مفهوم سازی بیمار در قالب طرحواره ها ( خلاصه کردن و گرفتن بازخورد از بیمار)
تکنیک ها و محرکهای برانگیزاننده طرحواره ها
تصویر سازی ذهنی: بستن چشمها و بیان انچه به ذهن می اید
وقایع فعلی: بحث در مورد وقایع ناراحت کننده فعلی
خاطرات گذشته: خواستن از بیمار برای صحبت در مورد تجارب اولیه دوران کودکی از طریق تصویر سازی ذهنی
رابطه درمانی
چهار گروه تکنیک های طرحواره درمانی
هیجانی
بین فردی
شناختی
رفتاری
تکنیک های هیجانی
تکنیک های هیجانی مراجع را به تجربه و بیان جنبههای هیجانی مشکلاتش تشویق میکند. یکی از راهها برای انجام این کار این است که از مراجع خواسته شود چشمان خود را ببندد و تصور کند با شخصی که مستقیماً هیجانهای وی به او مربوط است گفتگو کند. آنها سپس تشویق میشوند که هیجانهای خود را تا جای ممکن در این گفتگوی دو جانبه تصویری بیان کنند. یانگ و دیگران (2003) بدین منظور چندین تکنیک را به شرح زیر معرفی می نمایند:
1-بحث و گفتگو در مورد تجارب گذشته
2-گفتگوی خیالی با والدین بیمار
3-بحث و گفتگو در مورد وقایع فعلی
4- تصویر سازی ذهنی
5-تخلیه هیجانی
تکنیک های شناختی
آزمون اعتبار طرحواره
تعریف جدید از شواهد تایید کننده طرحواره
ارزیابی مزایا و معایب سبک های مقابله ای بیمار
برقراری گفتگوی بین جنبه سالم و جنبه طرحواره
تدوین و ساخت کارت های آموزشی
تکمیل فرم ثبت طرحواره
مورد حمله قرار دادن تحریف های شناختی طرحواره خاست
ایجاد چالش های ذهنی با استفاده از تکنیکپیکان رو به پایین
تکنیک های تجربی
تصویر سازی و گفتگو در مرحله سنجش
گفتگوی خیالی
نوشتن نامه به والدین
الگو شکنی رفتارهای قالبی
تکنیک های شناسایی طرحوارهای ناسازگار
تکنیک پیکان رو به پایین
تکنیک تبیین پردازش طرحواره ای
تکنیک شناسایی جبران و اجتناب طرحواره
تکنیک انگیزه آفرینی برای تغییر طرحواره
تکنیک فعال سازی خاطرات اولیه منجر به شکل گیری طرحواره
تکنیک چالش با طرحواره
تکنیک بررسی زندگی از چشم انداز یک طرحواره مثبت
تکنیک ایفای نقش
منابع و مآخذ
یانگ، جفری . کلوسکو ، ژانت . (1389) . طرحواره درمانی (راهنمای کاربردی برای متخصصین بالینی) . ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز . تهران : انتشارات ارجمند – نسل فردا
یانگ ، جفری . (1384) . شناخت درمانی اختلالات شخصیت با رویکرد طرحواره درمانی . ترجمه علی صاحبی و حسن حمیدپور . تهران : انتشارات آگه ارجمند
صلواتی، مژگان. یکه یزدانی دوست، رخساره. (1388) . طرحواره درمانی (راهنمای ویژه متخصصان روانشناسی بالینی). تهران : انتشارات دانژه.
زره پوش، اصغر. (1390) . اثربخشی طرحواره درمانی بر افسردگی مزمن دانشجویان دانشگاه اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی
ذوالفقاری، مریم. (1387). تاثیر طرحواره درمانی بر اسنادهای زناشویی و باورهای ارتباطی زوجین در شهر اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده. دانشگاه اصفهان
غیاثی، مریم . (1388) . هنجاریابی پایایی و روایی طرحواره یانگ . پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی. دانشگاه اصفهان.
یوسفی، ناصر . (1389) . مقایسه اثربخشی دو رویکرد خانواده درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی و نظام عاطفی بوئن و طرحواره های ناسازگار اولیه. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده . دانشگاه اصفهان
با تشکر از توجه شما