اصول ترویج و آموزش کشاورزی مقطع کارشناسی
نام منبع: اصول ترویج و آموزش کشاورزی
فهرست درس
فصل اول. کلیات
فصل دوم. جایگاه ترویج در توسعه کشاورزی
فصل سوم. رهیافت های گوناگون ترویج کشاورزی
فصل چهارم. آشنایی با روشهای آموزش ترویجی
فصل پنجم. سازمان و مدیریت منابع انسانی در ترویج کشاورزی
فصل ششم. طراحی، ارزشیابی و نظارت برنامه های ترویج کشاورزی
فصل هفتم. فنون نیازسنجی آموزشی و شناخت جامعه روستایی
فصل هشتم. آموزش های ترویجی برای زنان روستایی
فصل اول
کلیات
مقدمه
ترویج کشاورزی بعنوان یک نظام، رهیافتهای گوناگونی را در طول دهه های گذشته تجربه کرده است. یافته های حاصل از این تجربیات حاکی از آن است که در رهیافت های جدید باید به برقراری ارتباط دو سویه و جلب مشارکت مردمی در برنامه های ترویج کشاورزی اهمیت بیشتری داده شود و فعالیتهای ترویجی زمینه ساز یاد گیری متقابل مروج ـ کشاورز باشند
واژه ترویج
واژه ترویج از دو ریشه لاتین مشتق شده است که یکی به معنی خارج و محیط بیرون و دیگری به معنی کش آمدن یا گسترش یافتن است. به عبارتی ترویج نوعی آموزش است که خارج از مرزهای مراکز آموزش رسمی به محیط های روستایی دور و نزدیک گسترش می یابد.
از آنجاییکه هدف اساسی ترویج، آموزش، ایجاد انگیزه و تغییر رفتار مردم است گاهی به این شاخه از علم، آموزش ترویجی اطلاق می شود.
مفهوم ترویج
در یک جمع بندی می توان گفت که ترویج کشاورزی یک علم رفتاری است که هدف آن تغییر نگرش و رفتار کشاورزان و تقویت قدرت نو آوری و خلاقیت و افزایش دانش آنها برای پذیرش نو آوریها و فن آوریهای نوین است. ترویج یک رشته علمی است که بصورت رسمی در دانشگاهها تدریس و به دنبال بهبود وضعیت زندگی و حرفه کشاورزان است .
انواع آموزش
کومبز و احمد آموزش را به سه دسته به شـرح زیر تقسیم می کنند:
1ـ آموزش بدون رسمیت
2ـ آموزش رسمی
3- آموزش غیر رسمی
تفاوت آموزش ترویجی و آموزش رسمی
فلسفه آموزش های ترویجی
بررسی دیدگاههای گوناگون در این رابطه ما را به اصـول و مبانی فلسفه آموزش ترویجی رهنمون می سازد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می گردد .
در یک جامعه مردم سالار فرد به عنوان رکن اساسی آن محسوب می شود.
خانه اساس هر تمدنی را تشکیل می دهد.
خانواده نخستین گروهی است که وظیفه تربیت ابناء بشر را به عهده دارد.
هر تمدن با ثبات بر پایه روابط معقول انسان ها با یکدیگر استوار است.
ترویج بر پایه مردم سالاری بنا شده است یعنی آنکه ترقی و تعـالی مردم بدست خودشان صورت می پذیرد .
همکاری داوطلبانه و خود یاری در امور ترویجی مورد توجه است، یعنی مردم برای شناسایی و حل مشکلات خود مشارکت فعال دارند.
برنامه ترویج مبتنی بر تمایلات، ارزشها، خواستها و نیازهای افراد ذینفع پایه گذاری می گردد.
ترویج به دنبال ایجاد تحول در طرز فکرها، گرایش ها، عادات و روابط بین انسانها بوده و از وظایف مهم او تشویق مردم در امر فراگیری است.
ترویج یک کانال ارتباط دو سویه و دو طرفه است که در آن دانش، تجربه و سایر اطلاعات سودمند برای توسعه کشاورزی و روستا جریان دارد.
ترویج یک فرآیند است که استمرار و تداوم دارد.
ترویج بر این پایه استوار است که مردم از طریق مشاهده و عمل به امور علاقمند شوند.
در طراحی و اجرای برنامه های ترویج تاکید موکد بر نیازها و منابع محلی است.
ترویج از اعمال قدرت و زور برای تغییر در رفتار مردم دوری جسته و در عوض از ایجاد انگیزش و ترغیب و تعلیم استفاده می کند.
ترویج از طریق محول کردن مسئولیت ها به مردم زمینه ترقی و پیشرفت و توانمند سازی آنها را فراهم می کند.
اهداف ترویج کشاورزی
ترویج دارای اهداف متعدد و متنوعی است که به برخی از آنها اشاره می شود .
1- کمک به کشاورزان در تصمیم گیری
2- ایجاد انگیزه در کشاورزان برای اجرای تصمیم های خود
3- تغییر رفتار کشاورزان
4- کمک به کشاورزان برای دستیابی به اهداف
5- سازماندهی تشکل های مردمی
6- آموزش کشاورزان
اصول آموزش های ترویجی
این اصول عبارتند از :
1- اصل علائق و نیازها
2- اصل سازمانهای محلی و مردمی
3- اصل تفاوتهای فرهنگی
4- اصل تغییر فرهنگی
5- اصل مشارکت
6- اصل یادگیری از طریق عمل
7- اصل سازگاری
8- اصل متخصصان آموزش دیده
9- اصل رهبری
10- اصل آموزش کل خانواده
11- اصل رضامندی
12- اصل ارزشیابی
نقش ترویج کشاورزی
بطور خلاصه نقش ترویج فراهم کردن آگاهانه حمایتهای اطلاعاتی و ارتباطی برای آن دسته از روستاییانی است که منـابع طبیـعی تجدید شـونده را مـورد استفاده قـرار می دهند.
زمینه فعالیتهای ترویجی
آموزش های ترویجی در زمینه های گوناگون مرتبط با توسـعه و توانمند سازی روستاییان ارائه می شوند. برخی از این زمینه ها عبارتند از:
افزایش بازدهی تولیدات کشاورزی
افزایش کار آیی بازار توزیع و مصرف نهاده ها و محصولات کشاورزی
حفاظت، توسعه، احیاء و بهره برداری از منابع طبیعی
مدیریت بهتر مزرعه و منزل ( ترویج خانه داری )
بهبود استاندارد زندگی خانوارهای روستایی
توانمند سازی و آموزش جوانان روستایی
توسعه مهارت های رهبری
توسعه اجتماعی و روستایی
بهبود امور عمومی برای توسعه همه جانبه
کارکردهای نظام ترویج
به اعتقاد رولینگ ترویج دارای دو کارکرد اساسی است که عبارتنداز: نوآوری فنی و توسعه منابع انسانی5. به زعم وی اکثر نظامهای ترویج به طور کامل درگیر فعالیتهای انتقال نوآوری فنی برای تولید غذا، مواد خام و کالاهای صادراتی هستند، در حالیکه به جنبه های توسعه منابع انسانی مانند توسعه اجتماعی و رهبری، سازماندهی و بسیج کشاورزان و ایجاد نهادهای اجتماعی و محلی کمتر توجه می نمایند.
کارکرد ترویج
به هر حال کارکرد اساسی ترویج ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار انسان از طریق آموزش است. این تغییرات جنبه های گوناگون رفتار را در بر می گیرد که مهمترین آنها عبارتند از :
تغییر در دانش یا آنچه که مردم می دانند. به عنوان مثال کشاورزان با ارقام پر بازده جدید آشنا می شوند.
تغییر در مهارت یا فن انجام کارها. به عنـوان مثال کشاورزان فن کشت و کار ارقام پر بازده را فرا می گیرند.
تغییر در نگرش یا احساس و عکس العمل در مقابل چیزهای خاص. به عنوان مثال کشاورزان از طریق دوره های ترویجی نگرش مطلوبی در مورد عملکرد ارقام پر بازده پیدا می کنند.
تغییر در درک یا فهم کشاورزان. به عنوان مثال کشاورزان اهمیت ارقام پر بازده در افزایش در آمد و باز دهی اقتصادی مزارع خود را درک می کنند.
تغییر در هدف یا مسیر و طریقی را که خود باید در یک دوره زمانی خاص طی کند. به عنوان مثال کشاورزان اهداف کمی و کیفی تولیدات زراعی خود را از طریق پذیرش ارقام پر بازده تغییر داده یا بهبود می بخشند.
تغییر در اقدامات یا عمل. به عنوان مثال کشاورزانی که قبلاً ارقام پر بازده را کشت نمی کردند به این کار مبادرت می ورزند.
تغییر در اعتماد یا خود اتکایی. به عنوان مثال در کشاورزان این حس ایجاد می شود که آنها توانایی مدیریت کشت ارقام پر بازده را دارند.
سیر تکاملی ترویج کشاورزی
الف ـ تاریخچه ترویج کشاورزی در اروپا و آمریکا
ب ـ تاریخچه ترویج کشاورزی در جهان سوم
ج – تاریخچه ترویج کشاورزی در ایران
ج- تاریخچه ترویج کشاورزی در ایران
ترویج کشاورزی بطور رسمی از سال 1327 (هـ . ش) و فعالیت برنامه اول توسعه کشور فعالیت خود را آغاز کرد. برای اولین بار در برنامه 7 ساله اول توسعه کشور، فکر ایجاد اداره ای به نام اداره ترویج کشاورزی در وزارت کشاورزی شکل گرفت. در فاصله سالهای 1327 تا 1331 (هـ . ش) با کمک های اعتباری برنامه 7 ساله اول و اداره همکاریهای بین المللی آمریکا در ایران، اساس و بنیان دستگاهی مستقل به نام اداره کل ترویج کشاورزی در وزارت کشاورزی پایه گذاری شد. به دنبال گسترش فعالیتهای ترویجی، اداره ترویج در سال 1338 به سازمان ترویج کشاورزی تبدیل شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد سازندگی واحدهای سازمانی تحت عناوین مختلف دایر نمودند که در زمینه ترویج کشاورزی، امور دام و منابع طبیعی فعالیت می کردند. پس از ادغام دو وزارتخانه در سال 1381 همه فعالیتهای ترویجی در قالب معاونت ترویج و نظام بهره برداری وزارت جهاد کشاورزی متمرکز گردید.
فصل دوم
جایگاه ترویج در توسعه کشاورزی
مقدمه
ترویج کشاورزی یکی از پیش شرطهای اساسی برای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی است. ترویج کشاورزی زمانی در این زمینه موفق خواهد بود که سایر عوامل موثر مانند سیاستهای مناسب قیمت گذاری خدمات بازاررسانی و بازاریابی و نهاده های مورد نیاز فراهم باشند. بنابراین در شرایطی که همه نهاده ها فراهم هستند، ترویج بیشترین تاثیر را داشته و با ایفای نقش مکمل خود، فرایند رسیدن به توسعه پایدار کشاورزی را سرعت می بخشد.
به طور کلی ترویج کشاورزی دارای دو هدف اساسی به شرح زیر است:
انتقال آخرین یافته ها و فناوری ها به کشاورز برای افزایش بهره وری کشاورزی.
انتقال نیازها و مشکلات زارعین به مراکز تحقیقاتی برای افزایش تناسب تحقیقات کشاورزی با نیازهای جامعه روستایی.
نیاز به ترویج
نیاز به ترویج از آنجایی مورد توجه است که ما بر این باور هستیم زندگی روستاییان بطور اعم و کشاورزان بطور اخص باید بهبود یابد. در حال حاضر احساس می شود که در جامعه روستایی و کشاورزی شکاف عمیقی بین وضع موجود و مطلوب وجود دارد. این شکاف عمدتاً بوسیله کاربرد علوم و فناوری در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و از طریق ایجاد تغییرات مناسب در رفتار روستاییان پر می شود که در این رابطه ترویج نقش حیاتی ایفا می کند.
تاثیر عوامل گوناگون بر ترویج کشاورزی
عوامل بوم شناسی
ترویج کشاورزی بویژه در کشورهای در حال توسعه باید در یک محیط پیچیده، متنوع و مستعد خطر به فعالیت بپردازد. از اینرو است که ترویج باید به تنوع مناطق و حوزه های مختلف بوم شناسی کشاورزی توجه نموده و متناسب نیازها و مشکلات کشاورزان در هر یک از این مناطق به انتقال فناوری همت گمارد.
عوامل اقتصادی
حوزه یا محیط اقتصادی نیز به طرق مختلف بر روند ترویج اثر می گذارد. یکی از مهمترین این عوامل سطح توسعه یافتگی اقتصادی کشور است. میزان سرمایه گذاری دولت در بخش ترویج عمومی نیز یکی دیگر از این عوامل است که خود تحت تاثیر وجود یا عدم وجود برنامه اصلاح ساختاری، درجه وابستگی اقتصاد به کشاورزی یا سهم کشاورزی در ایجاد اشتغال و تولید ناخالص ملّی در مقام مقایسه با سایر بخشهای اقتصادی مانند صنعت و خدمات است. از طرفی وضعیت واحدهای بهره برداری و درصد کشاورزان خرده پا و فقیر نیز در تعیین ساخت و کارکرد نظام ترویج بسیار موثر است.
عوامل سیاسی
محیط سیاسی به نوبه خود تاثیرات گوناگون و متفاوتی می تواند بر سازمانهای ترویج دولتی و خصوصی داشته باشد. تغییر و تحولات سریع سیاسی در سطح ملی که تعویض و جابجایی مدیران رده بالا را به همراه دارد باعث تضعیف رهبری در سازمانهای ترویجی می شود، ضمن اینکه بروز جنگ و ناآرامی سیاسی نیز پرداختن به فعالیتهای ترویجی را ناممکن می سازد.
عوامل اجتماعی – فرهنگی
در بسیاری از کشورها عوامل اجتماعی – فرهنگی مهمترین نقش را میزان اثربخشی، کارایی و بهره وری ترویج ایفا می کند. نرخ بالای بیسوادی و کم سوادی، تنوع زبان و گویش های محلّی می توانند مانع انتقال سریع و با کیفیت فناوری شوند. تقسیم جنسیتی کار و الگوی مشارکت زنان در کشاورزی نیز تاثیرات خاصی بر نظام ترویج دارد.
عوامل زیرساخت
توسعه زیرساختهای حمل و نقل، ارتباطات و تسهیلات بازار، هم بر فعالیتهای کشاورزان تاثیر می گذارد و هم کارآیی سازمانهای ترویج را متاثر می سازد. فعالیتها و ظرفیّت خدمات رسانی سازمانهای ترویج وابسته به ظرفیت و استعداد جابجایی افراد، نهاده ها و تولیدات در منطقه و نیز قدرت و توان ارسال و دریافت اطلاعات است. اگر زیر ساخت های حمل و نقل و جاده ای یک منطقه نامناسب باشد موجب می گردد تا هم ترویج در انجام ماموریتهای خود دچار مشکل شود و هم کشاورزان دسترسی مناسب و آسانی به بازار نهاده ها و محصولات نداشته باشند.
عوامل نهادی
ترویج در یک محیط نهادی فعالیت می کند که سازمانهای خصوصی و عمومی دیگری نیز وجود دارند که بطور مستقیم و غیرمستقیم در راستای توسعه کشاورزی فعالیت می کنند. در بین این کنشگران، مراکز تحقیقات کشاورزی نزدیکترین شریک نهادی ترویج در امر تولید و انتقال فناوری به شمار می آیند. نحوه برنامه ریزی و سیاستگذاری تحقیقات و چگونگی طرح ریزی و مدیریت روابط بین تحقیق و ترویج می تواند دامنه اثربخشی ترویج را تضعیف یا تقویت کند.
فصل سوم
رهیافت های گوناگون ترویج کشاورزی
مفهوم رهیافت
رهیافت عبارت است از شیوه عمل در یک نظام و تجسم فلسفه آن، این امر شبیه ضربه های طبل زن است که به منزل سرمشقی برای کلیه فعالیت های نظام می باشد، اما صرفاً یکی از اجزای تشکیل دهنده نظام نیست بلکه بیشتر به اصول حاکم بر نظام شبیه است که به جنبه هایی همچون ساختار، رهبری طرح و منابع تحرک بخشیده و آنها را هدایت می کند.
هر رهیافت را می توان توسط هفت بعد زیر مشخص کرد:
مسائل مهم و شناخته شده ای که رهیافت باید به عنوان یک راه حل راهبردی برای آنها بکار گرفته شود
مقاصدی که رهیافت برای نیل به آنها طراحی می شود.
شیوه کنترل و رابطه کنترل کنندگان آن با مخاطبان اصلی موردنظر طرح
ماهیت کارکنان میدانی
منابع مورد نیاز و عوامل هزینه ای گوناگون
نمونه فنون اجرایی مورد استفاده
نحوه سنجش موفقیت آن
هر چند رهیافت های ترویج کشاورزی گوناگونی وجود دارند ولی همه آنها وجوه مشترکی نیز دارند که برخی از آنها عبارتند از:
استفاده از شیوه های آموزش غیررسمی
تاکید بر آموزش محتوی5 و مفاهیم کشاورزی
تلاش برای بهبود استاندارد زندگی روستاییان.
رهیافت ترویج کشاورزی عمومی
پیش فرض اصلی این رهیافت آن است که فناوری ها و اطلاعات موجود کشاورزی، مورد استفاده کشاورزان قرار نمی گیرند. اگر بتوان این اطلاعات یا فناوری ها را به کشاورزان منتقل کرد زمینه بهبود عملیات کشاورزی فراهم می شود. در این رهیافت تاکید بر “انتقال فناوری” از دستگاه های دولتی مانند مراکز تحقیقاتی و موسسات آموزش عالی به کشاورزان است. هدف ترویج کشاورزی با این پیش فرض عبارت از کمک به کشاورزان در افزایش تولید است.
رهیافت تخصصی کالا
در این رهیافت تمرکز فعالیت های ترویجی بر یک محصول یا کالای خاص عمدتاً صادراتی مانند قهوه، شکر، تنباکو، پنبه یا کائوچو قرار دارد. گاهی این رهیافت توجه خود را به یکی از جنبه ها یا زمینه های کشاورزی مانند دامداری، پرورش ماهی، پرورش کرم ابریشم و مانند آن معطوف می کند. پیش فرض این رهیافت آن است که راه افزایش بهره وری و تولید یک کالای خاص، تمرکز واقعی بر روی آن کالا است.
رهیافت آموزش و دیدار
بر اساس این رهیافت مروجان از آموزش های زیادی برخوردار نیستند ضمن اینکه ترجیح می دهند در دفتر خود مانده و تماس کمتری با کشاورزان داشته باشند. این رهیافت دارای الگوی خاص و منحصر به فردی است که آن را از سایر رهیافت ها متمایز می سازد به این صورت که در آن جدول زمانی ثابتی در زمینه آموزش مروجان بوسیله متخصصان موضوعی و جدول زمانی ثابتی برای دیدارهای مروجان با کشاورزان تماس وجود دارد. این امر موجب بهبود تماس بین مروجان و کشاورزان می شود.
رهیافت ترویج کشاورزی مشارکتی
در سراسر جهان شواهد زیادی وجود دارد که وقتی روستاییان برای منافع خویش سازمان دهی می شوند، دستاوردهای فراوانی حاصل می شود. رهیافت ترویج مشارکتی از این اصل بهره می گیرد و بر مشارکت کشاورزان تاکید می ورزد.
پیش فرض اساسی رهیافت ترویج مشارکتی آن است که کشاورزان از دانش زیادی درباره تولید مواد غذایی از زمین خود دارند، اما زندگی و بهره وری و رفاه آنها زمانی بهبود می یابد که با دانش نوین نیز آشنا شوند. این رهیافت به پیوند دانش بومی و مدرن برای بهبود کشاورزی تاکید دارد.
اهداف رهیافت ترویج کشاورزی مشارکتی
افزایش تناسب پیام های ترویجی با نیازهای کشاورزان
ارتقا یادگیری مخاطبان از طریق مشارکت هدفدار و فشار گروهی
دریافت توصیه های مناسب از محققان کشاورزی از طریق بازخورد نظرات کشاورزان به محققان
کمک به تطبیق نهاده ها با نیازهای کشاورزان
افزایش کارآیی و اثربخشی ترویج کشاورزی
توجه به مصرف و سطح استاندارد زندگی روستاییان علاوه بر افزایش تولید.
مزایای رهیافت ترویج کشاورزی مشارکتی
افزایش میزان تناسب پیام ها و فناوری های تولید شده با نیازها، علائق، مشکلات و اولویت های کشاورزان و روستاییان
افزایش همکاری درون و برون سازمانی که منجر به تسهیل فعالیت ها و یادگیری متقابل می شود.
استفاده از ظرفیت دانش بومی مردم محلّی.
کاهش هزینه از طریق واگذاری بخشی از فعالیت ها به سازمان های محلّی.
معایب رهیافت ترویج کشاورزی مشارکتی
احتمال کاهش کنترل دولت مرکزی و بویژه وزارت کشاورزی بر فعالیت های ترویجی یا سازمان های محلّی مجری طرح های ترویجی
کاهش امکان گزارش نویسی و مستندسازی فعالیت های ترویج کشاورزی.
رهیافت پروژه
پیش فرض این رهیافت آن است که دیوانسالاری گسترده در نظام دولتی که در برخی از رهیافت ها به چشم می خورد، بعید است که بر روی تولید کشاورزان یا روستاییان تاثیر بسزایی داشته باشد و فرض دیگر آن است که با تزریق وسیع منابع خارجی طی مدت زمان مشخص در یک مکان خاص می توان به نتایج بهتری دست یافت. هر چند این رهیافت ممکن است به صورت مقطعی در یک زمان و مکان خاص به اجرا درآید ولی این فرض وجود دارد که اگر رهیافت موفق باشد، بعداً در نقاط دیگر کشور تکرار می شود.
رهیافت توسعه نظام های زراعی
پیش فرض این رهیافت آن است که فناوری متناسب با نیازهای کشاورزان بویژه کشاورزان خرده پا وجود ندارد و لازم است در محل ایجاد شود. در این رهیافت برنامه های طرح به آرامی در طی یک فرآیند تکامل می یابند و ممکن است برای هر نوع نظام اکولوژی – زراعی متفاوت باشند. کنترل و اجرای طرح در اینجا بر عهده کشاورزان محلی، مسئولان ترویج کشاورزی و محققان کشاورزی است.
ویژگی های اساسی رهیافت توسعه نظام های زراعی به شرح ذیل است:
رهیافتی برای توسعه است.
بر مشارکت فعال کشاورز استوار است.
از سازمان های موجود کشاورزان استفاده می کند.
هدفش این است که مبتنی بر حفظ و نگهداری باشد.
خانواده یا خانوار کشاورز را جزء لاینفک نظام زراعی می داند.
تصدیق می کند که توسعه نظام های زراعی به فراهم بودن خدمات پشتیبانی که نیازها و خواسته های کشاورزان را تامین می کند بستگی دارد.
در جاهایی گسترش می یابد که فعالیت های تحقیقاتی نظام های زراعی وجود دارد.
ساز و کار موثری برای توسعه و انتقال فناوری های کشاورزی است.
می تواند رهیافتی مستمر باشد.
رهیافت تسهیم هزینه
پیش فرض این رهیافت آن است که هر طرح آموزش غیررسمی در صورتی که بهره مندان آن در بخشی از هزینه ها سهیم شوند، موفق تر خواهد بود. فرض بر این است که اگر هزینه ها بین متولیان خارجی طرح و گروه های موردنظر داخلی آن تقسیم شود احتمال بیشتری وجود دارد که طرح مناسب شرایط محلی باشد و کارکنان در جهت منافع مخاطبان طرح گام بردارند.
رهیافت موسسه آموزشی
رهیافت دیگر ترویج کشاورزی، جلب مشارکت مدارس، دانشکده ها و دانشگاه های کشاورزی است. نقش اصلی این موسسات، آموزش و تحقیق است که می توانند ترویج را به عنوان فعالیت فرعی به آنها الحاق نمایند. پیش فرض این رهیافت آن است که مدارس و دانشکده های کشاورزی دانش فنی مناسب و مفید برای کشاورزان را در اختیار دارند. همچنین فرض بر آن است که کادر آموزشی برای اینکه بتوانند در تدریس کشاورزی معلمان خوبی باشند، لازم است با کشاورزان واقعی مراوده داشته باشند.
رهیافت سازمان کشاورزان
اینکه مشاهده می شود در کشورهای در حال توسعه دولت نقش بسیار فعالی در تاسیس و مدیریت تعاونی ها ایفا می کند با نظریه سازمان های کشاورزان بعنوان یک رهیافت ترویجی در تناقض است. در این رهیافت سازمان های مستقل، خودگردان و در اکثر موارد دایمی با هدف اشاعه نوعی پیشرفت اقتصادی یا اجتماعی برای اعضای خود تشکیل می شوند. از ویژگیهای آنها فعالیت های اجتماعی و اقتصادی، بکارگیری متخصصان و اهل فن، ابتکار عمل و بسیج و بکارگیری منابع در دست سازمان و درخواست کمک از سازمان ترویج موجود است.
عوامل موثر بر ظهور و پیدایش سازمان های کشاورزان
موقعیت سیاسی :عبارت از تشویق، تحمل یا ممانعت دولت از تشکیل سازمان های کشاورزان و بسیج روستاییان است.
سیاست های دولتی و سازمان های اهداکننده: کمک سیاست های دولتی و سازمان های اهداکننده کمک شامل اصلاح ساختار دولتی، تمرکززدایی، راهبردهای عمومی توسعه و مشارکت تاریخی سازمان های کشاورزان در سیاست های دولت یا زمینه های سیاسی است.
محیط سازمانی (اجتماعی):شامل ساختار و عملکرد دستگاه های ترویجی و تحقیقی دولتی و سازمان های غیردولتی غیر عضو می شود.
اقتصاد کشاورزی : اشاره به ساختار بخش کشاورزی و اهمیت نسبی آن در اقتصاد ملی و تولید محصولات نقدی و غذایی مزارع کوچک دارد.
بستر و شرایط روستایی : شامل سنت های محلی، تجربه اقدام گروهی و تنوع نظام های تولیدی و فرهنگی ـ اجتماعی محلی است.
نمایندگان سازمان های کشاورزان مردمی سه عامل را بیش از بقیه در پیدایش این سازمان ها موثر دانسته اند:
عدم پاسخگویی ترویج و تحقیق دولتی به نیازها و تقاضاهای فناوری کشاورزان محلّی.
درک کشاورزان از این موضوع که بهترین راه تامین نیاز، اقدام جمعی و گروهی است.
وجود یک سازمان مانند سازمان غیردولتی برای کمک به کشاورزان بطوریکه آنها بتوانند در قالب یک سازمان تشکل یابند.
سه نقش اساسی سازمان های کشاورزان
افزایش فشار و تقاضا به بخش ترویج و تحقیق دولتی برای افزایش پاسخگویی آنان نسبت به نیازها و اولویت های کشاورزان.
همکاری با بخش تحقیق و ترویج از طریق پذیرش برخی از مسئولیت ها در زمینه های شناسایی مشکل، تحقیق، آزمایش و انتقال تکنولوژی.
ایفای نقش حمایتی در کمک به کشاورزان برای دسترسی بهتر به خدمات و نهاده هایی که فرآیند پذیرش تکنولوژی جدید را تسهیل می کند.
انواع سازمان های کشاورزان
تجربیات جهانی از قاره های آفریقا، آسیا و اروپا که در کارگاه آموزشی سال 1994 در ISNAR مطرح گردید حاکی از تشکیل سه نوع سازمان در بین کشاورزان به شرح زیر بود:
1ـ سازمان های مردمی محلی Local Grassroots Organizations
2ـ اتحادیه ها یا شبکه ها Federations or Networks
3ـ انجمن های ملی کشاورزان National Farmer’s Associations
فعالیت های تعهدشده توسط سازمان های کشاورزان
سازمان های کشاورزان معمولاً درگیر چهار نوع کار اساسی در فرآیند تغییر فناوری هستند:
نماینده منافع، علایق و تقاضاهای کشاورزان اند.
توسعه و انتقال گزینه های فناوری را انجام می دهند.
خدمات حمایتی برای پذیرش فناوری را فراهم می کنند.
توانایی اعضا برای استفاده از فناوری را ارتقا می بخشند.
نقش دیگر سازمان های کشاورزان
تکثیر و بسته بندی تکنولوژی برای استفاده اعضا
ارزشیابی و نظارت بر عملکرد و پذیرش فناوری های جدید
پیش شرط های لازم برای اثربخشی این سازمان ها عبارتند از:
وجود یک ساختار سازمانی مردم سالار و باز که تضمین کننده پاسخگویی رهبر در مقابل اعضا است.
برخورداری از یک اساس مالی خوب و مناسب و ظرفیت و توانایی عمل
سطح مناسب مهارتهای مدیریتی و فنی خانگی.
ویژگی هایی که سازمان های کشاورزان را قادر می سازد که به اهداف خود به طور موثری دست یابند عبارتند از:
قدرت سیاسی و سازمانی
موفقیت در شناسایی و بازنمایی نیازهای اعضا
ثمربخشی در ارائه خدمات و کالاهای مورد نیاز اعضا
عضویت موثر و باز عمل کردن در مورد دریافت همکاری و منابع اطلاعات خارجی.
نقش سازمان های غیردولتی و ارتباط آنها با سازمان های کشاورزان
کمکهای سازمان های غیردولتی به سازمان های کشاورزان می تواند شامل این موارد باشد:
بسیج و سازماندهی روستاییان
فراهم کردن آموزش های لازم در سازمان از سوادآموزی گرفته تا سطوح بالاتر
کمک به مدیریت بهتر سازمان های کشاورزان از طریق آموزش مهارت های مدیریتی و غیره
فراهم کردن کمک های مالی و فنی به سازمان های کشاورزان
برقراری ارتباط بین سازمان های کشاورزان و مراکز تحقیقاتی و توسعه حمایت های محلّی از فعالیت های این سازمان ها.
توسعه ارتباط سازمان های کشاورزان با سازمان های غیردولتی ممکن است باعث بروز مشکلات زیر شود:
عدم توزیع برابر قدرت بین این دو سازمان. معمولاً کنترل سازمان های غیردولتی بر منابع و فرآیند برنامه ریزی بیشتر است.
عدم استقلال سازمان های کشاورزان و وابستگی آنها به سازمان های غیردولتی.
تفاوت اساسی در فلسفه، اولویت ها و سیاست های سازمان های کشاورزان و سازمان های غیردولتی.
مشکلات سازمان های کشاورزان در جهان سوم
فقدان برخورداری از حمایت های سیاسی و جایگاه قانونی
کمبود منابع مالی
فقدان مهارت های لازم برای شناسایی و اولویت بندی تقاضاهای اعضا و انتقال آن به سازمان های مربوطه به نحو موثر و کارآمد.
نیاز به تحولات در ساختار نظام ترویج
در طول سالها، تجربه جهانی نشان داده است که در کنار توجه به ارتباطات و نظام های زراعی به عنوان دو مقوله اساسی در ارائه خدمات ترویجی باید به مدیریت و سازماندهی نظام های خدمات رسانی ترویجی توجه نموده و از طریق نوآوری های نهادی تحولات لازم را در این زمینه فراهم آورد. اگر نظام ترویج از طریق بازنگری در شیوه برنامه ریزی، مدیریت و سازماندهی خود، پویایی مناسبی را در درون خود ایجاد نماید، قادر خواهد بود تا منشا تغییرات مطلوب در بخش کشاورزی باشد.
برخی از اقدامات قابل توجه در این زمینه عبارتند از:
الف ـ بهبود پایداری منابع مالی ترویج
ب ـ تمرکززدایی و خصوصی سازی ترویج
ج ـ گسترش نقش سازمان های کشاورزان در ارائه خدمات ترویجی
فصل چهارم
آشنایی با روشهای آموزش ترویجی
روش های ترویجی به کلیه فعالیت ها و فنونی اطلاق می شود که مروجان برای ارتباط با مردم از آنها استفاده می کنند. این روشها نشانگر راههایی هستند که در آن منابع ترویجی به منظور انتقال پیامها با دریافت کنندگان آن مرتبط شده اند.
معیارهای گزینش روش ترویجی مناسب
فرایندی که طی آن کشاورز تصمیم می گیرد ایده جدید را بپذیرد یا رد کند اصطلاحاً به فرایند پذیرش شناخته می شود. فرایند پذیرش معمولاً پنج مرحله دارد که عبارتند از:
آگاه شدن یا کسب دانش
علاقه مند و ترغیب شدن
ارزشیابی یا تصمیم گیری
آزمون یا اجرا
پذیرش یا تایید
معیارهای دیگری برای انتخاب روش ترویجی مناسب وجود دارند که به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود:
هزینه
سطح پوشش
پیچیدگی
مهارت
مشارکت
پیام
مخاطبان یا گروه هدف
منابع موجود
اصل مکمل بودن
در انتخاب روش آموزشی مناسب علاوه بر معیارهای فوق اصولی را نیز باید مد نظر قرار داد که عبارتند از:
هیچ روش آموزشی منحصر به فردی بهتر از روش آموزشی دیگر نیست بلکه هر روش در شرایط خاصی بهترین است.
برای اجرای برنامه های ترویجی باید از چند روش آموزشی استفاده نمود تا فراگیری آسانتر وسریعتر شود.
در بعضی موارد روشهای آموزشی همپوشانی پیدا می کنند که باعث تقویت یکدیگر می گردند.
حتی الامکان باید از وسایل دیداری و مواد نوشتاری سود جست تا فرایند یادگیری تسهیل گردد.
روشهای آموزش انفرادی
باید توجه کرد که یادگیری بیشتر یک جریان فردی است هر چند روشهای گروهی امکان ایجاد تماس با شمار بیشتری از زارعین را برای مروج فراهم می سازند. اما تماس شخصی و توجه فردی مروج، پشتیبان مهمی برای فرد کشاورز است. نفوذ شخصی مروج می تواند عامل تعیین کننده در جهت کمک رسانی به کشاورز در تصمیم گیریهای مهم بوده و همچنین می تواند باعث شرکت کشاورز در فعالیت های ترویجی شود. در تماسهای فردی غالباً به نظر می آید که زارع به توصیه های ارائه شده توسط مروج گوش فرا داده و از توجهی که به وی شده است راضی به نظر می رسد.
ملاقات در خانه و مزرعه
در این روش مروج با کشاورز، کارگر کشاورزی یا اعضای خانوار درگیر در فعالیتهای کشاورزی یا مرتبط با آن در مزرعه یا منزل ملاقات انفرادی می کند. این روش نیاز به وقت زیادی دارد، هزینه آن بالا بوده و با تعداد ثابت مروجان, سطح پوشش خدمات ترویجی کاهش می یابد. لیکن نباید فراموش کرد که علی رغم این محدودیتها، روش ملاقات انفرادی در خانه و مزرعه مزایای زیاد و کارکردهای منحصر به فردی دارد، بطوریکه بسیاری از کارشناسان آن را جزو “روشهای بسیار مورد توصیه” قرار می دهند.
از مزایای این روش آن است که :
ملاقاتهای سر مزرعه می تواند مروج را با زارع و خانواده وی آشنا کند؛
امکان ارائه توصیه های خاص یا اطلاعات ضروری به زارع را برای مروج فراهم می کند؛
اطلاعاتی را برای مروج از منطقه و از مشکلاتی که دامنگیر زارعین است فراهم می کند؛
این اجازه را به وی می دهد تا درباره توصیه های ارائه شده، توضیح دهد یا آنها را پیگیری و نتایج حاصل از به کارگیری آنها را هر روز مشاهده کند؛
علایق عمومی زارعین را تشویق کرده وموجبات مشارکت آنها را در فعالیت های ترویجی فراهم می کند.
بهرحال مانند سایر روشهای آموزشی، در اینجا نیز باید برنامه ریزی و تدارکات دقیق به عمل آید.
الف ـ اقدامات قبل از دیدار و ملاقات
ب ـ اجرای دیدار و ملاقات
ج ـ پیگیری
دیدار ارباب رجوع از اداره ترویج
این مورد در کشورهای صنعتی معمول است که کشاورز مروج را در دفتر کارش که معمولاً در یکی از شهرهای مجاور قرار دارد ملاقات می کند. در این روش ارباب رجوع برای کسب اطلاعات و جلب کمک شخصاً به اداره ترویج می آید.
تماس های غیررسمی
تماس های غیررسمی در واقع جلسات یا فرصتهای غیر برنامه ریزی شده ای است که در آن ارباب رجوع بصورت غیررسمی با مروج ملاقات می کند. این دیدار ممکن است در مراسمات سنتی، مذهبی، بازار، خیابان یا موقعیتهای دیگر باشد. در این ملاقاتها که عمدتاً بصورت تصادفی است فرصتی ایجاد می شود تا رابطه شخصی و حرفه ای مروج و کشاورز تقویت شود. در هندوستان روزهای خاصی تحت عنوان “روزهای اجتماع” ترتیب داده می شود که طی آن کارکنان ترویج به ملاقات با روستاییان ترغیب می شوند.
استفاده از پرچم صحرایی
اگر در هنگام دیدار مروج از خانه یا مزرعه کشاورز، وی در محل حضور نداشته باشد از روش پرچم صحرایی یا پرچم مزرعه استفاده می شود. در این روش که ابتدا در کشور کره ابداع و به آن عمل شد، مروج به مزرعه کشاورز مراجعه و ضمن بازدید از محصولات، توصیه های خود را در هر زمینه از جمله آبیاری، مبارزه با آفات و بیماریها و غیره بر روی کاغذ یادداشت و در جیب پرچم که بر روی یک میله نصب شده قرار می دهد. زمانیکه کشاورز به مزرعه مراجعه می کند، پیام را خوانده و به آن عمل می نماید. پرچم در جایی نصب می شود که به سهولت قابل مشاهده و دستیابی باشد.
کشاورز نمونه
این روش که در ایران نیز بسیار مورد توجه است شامل شناسایی کشاورزانی است که روشها، گرایشها، طرز تلقی و عملکرد حرفه ای آنها به مراتب برتر از دیگران است، بطوریکه می توان آنها را بعنوان الگو و نمونه برای سایرین معرفی کرد. مقصود از انتخاب کشاورز نمونه نشان دادن روش ها و عملیات خوب کشاورزی از طریق تاکید بر عملکرد کشاورز نمونه در محل، ترغیب ارباب رجوع به پذیرش روشهای بهتر کشاورزی و ایجاد یک محیط مناسب یادگیری است.
روش ارتباط تلفنی
ارتباط رودررو رایج ترین شکل تماس ترویجی در اغلب کشورهای در حال توسعه است، ولی با افزایش سطح سواد و بهبود نظامهای ارتباطی، نامه های شخصی، گزارشها و مکالمات تلفنی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. نامه، گزارش و مکالمه تلفنی تا حد زیادی انتخابی هستند. نامه ها و گزارشها را می توان در اوقات فراغت بازخوانی کرد. ارتباط تلفنی یکی از روشهایی است که می تواند برای ارائه خدمات مشاوره ای در ترویج مورد استفاده قرار گیرد.
ارتباط از طریق نامه
گاهی اوقات ممکن است کشاورز از طریق نامه با مروج مکاتبه کند. نامه ها ممکن است به دنبال بازدید مروج از مزارع ارسال شده باشند و یا دلیل ارسال آنها این باشد که زارعین قادر به ملاقات شخصی در دفتر مروج نیستند. تهیه پیش نویس و پاسخ دادن به نامه مهارت بسیار مهمی برای مروج است و وی می بایست در مورد آن اندیشه کند. در غیر اینصورت مشکلاتی از قبیل استفاده از لغات پیچیده فنی یا تایپ بروز خواهد نمود.
رو ش های آموزش گروهی
در تبیین این روشها باید اذعان نمود که مروج می باید دو هدف اصلی را در کار خود با گروه های زارعین مد نظر داشته باشد.
اول آنکه برای تکامل گروه تلاش کند، اعضاء آن را ترغب کند تا تماس با یکدیگر را ادامه داده و به گروه شکل دائمی و همیشگی ببخشند.
ثانیاً مروج می بایست گروه را با افکار نوین اطلاعات و دانشی که آنها را در انجام بهتر فعالیت های کشاورزی یاری می کند، آشنا سازد.
نمایش های عملی
خیلی از اوقات مردم می خواهند بدانند یک نظریه چه نتایجی را در بر دارد یا اثرات یک شیوه جدید چیست؟ نمایش های عملی به مردم امکان می دهد روشهای کهن و جدید را با هم مقایسه کنند. یک نمایش عملی که به خوبی طراحی شده است، باید خود گویا و رسا باشد. مروجان می توانند در کار خود، دو نوع اصلی از نمایش های عملی را مورد استفاده قرار دهند:
الف – نمایش طریقه
ب ـ نمایش نتیجه
الف – نمایش طریقه
نمایش طریقه یک روش ترویجی گروهی است که به مدّت 2-1 ساعت به اجرا درآمده و طی آن یک مهارت خاص مرحله به مرحله به نمایش گذاشته می شود. از آنجاییکه در نمایش طریقه تنها یک مروج و تعدادی کشاورز مشارکت می کنند یک روش کم هزینه و نسبتاً کارآمد است.
ب ـ نمایش نتیجه
این روش بمنظور نشان دادن نتایج حاصل از یک فناوری خاص بکار گرفته شده در مزرعه یا خانه مانند کشت یک رقم برنج اصلاح شده، استفاده از روش مدیریت تلفیقی آفات در طی یک فصل و یا نمایش یک الگوی کشت جدید مورد استفاده قرار می گیرد. روش نمایش نتیجه ممکن است در یک فصل، دو فصل و یا کل یکسال زراعی بکار گرفته شود. نمایش نتیجه ممکن است در مزرعه یک کشاورز و با حضور سایرین انجام شود و یا در مزارع تعدادی از کشاورزان بصورت همزمان صورت پذیرد.
روز مزرعه
روز مزرعه عبارت از روز یا روزهایی است که در آن یک منطقه زراعی موفق می تواند پذیرای بازدید عموم از خود باشد. در این روز یا روزها غالباً نمایشگاه های مناسبی از قبیل نمایشگاه ادوات کشاورزی، بذور و مواد آموزشی برپا می شوند. هدف از روز مزرعه ارائه فرصت به ارباب رجوع ترویج است تا شخصاً روش های کشاورزی موفق را مشاهده کند و پرسش هایی به عمل آورد. این روز برای ایجاد فضایی آموزشی است که در آن تماس و یادگیری به طور غیر رسمی صورت می گیرند.
گردش صحرائی
در گردش صحرائی، گروهی متشکل از کشاورزان همراه با کارکنان ترویج کشاورزی به منظور مشاهده عملیات کشاورزی و طرحها و نمایش های ترویجی که در محل ایشان موجود نیست، رهسپار محلی می گردند که این فعالیتها در آنجا وجود دارند.
برگزاری مسابقات
مسابقات بر پایه اصل رقابت و فعالیت های اجتماعی و به منظور ترغیب مشارکت روستاییان و ارتقا مهارت های عملی کشاورزی آنان اجرا می شوند. هدف از برگزاری مسابقات آماده کردن کشاورزان و به ویژه کشاورزان جوان و ایجاد تحرک و تجهیز قوای انگیزشی نیرومند در آنان و نیز فراهم نمودن امکانات لازم برای افزایش مهارت های تخصصی در آنان است.
بحث های غیر رسمی
برای مروجان بسیاری از کشورها، استفاده از گروه های بحث یکی از روش های رایج ترویج است. این گروه ها، معمولاً کوچکتر و غیر رسمی تر از انجمن های کشاورزان هستند. آنها به ندرت سوابق را نگهداری می کنند و به طور کلی، با حداقل نیاز به کارمندان امور دفتری و دستورالعمل های جلسات رسمی، فعالیت می کنند. هدف این گروه ها بحث درباره مسائل کشاورزی مورد علاقه طرفین است.
ایراد سخنرانی
سخنرانی روشی است حضوری و رسمی که طی آن یک فرد برای گروهی از مستمعین سخنرانی می کند. ممکن است طی سخنرانی از وسایل دیداری و شنیداری نیز استفاده شود و زمانی هم برای پرسش و پاسخ، در پایان سخنرانی در نظر گرفته شود. مقصود از سخنرانی عبارت از ارائه مجموعه ای از اطلاعات سازمان داده شده به حضار است. هر چند سخنرانی طریقی منظم در ارائه اطلاعات است، اما مانع عمده در سر راه آن وجود نقش غیر فعال مستمع است. اگر سخنران فاقد درک کامل از موضوع سخنرانی خود و نیز شیوه ارائه سخنرانی باشد از میزان توجه مستعمین به اظهارات خویش به شدت می کاهد.
روش حل مساله
حل مساله روشی است که یادگیری از راه فکر را به نتیجه می رساند و در حقیقت نوعی آماده کردن فراگیران برای زندگی است. حل مساله فرایندی است برای کشف صحیح راه هایی که به یک هدف یا یک راه حل منتهی می شوند. در این روش فعالیت های آموزشی به گونه ای تنظیم شده که در ذهن فراگیر، مساله ای ایجاد شود و او علاقمند گردد که با تلاش خود، راه حلی برای آن مسئله پیدا کند.
روش پرسش و پاسخ
این روش برای مرور کردن مطالبی که قبلاً آموزش داده شده و یا هنگامی که آموزشگر بخواهد فراگیر را به تفکر درباره مفهومی جدید یا بیان مطلبی که آموخته شده است تشویق کند، مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از روش پرسش و پاسخ، تحریک فکر، توانائیها و علائق و تقویت قدرت استقلال و تجزیه و تحلیل در فراگیران است.
دو اصل زیر اساس این روش را تشکیل می دهند:
1- وجود سوال که کنجکاوی فراگیر را برانگیزد.
2- هدایت فراگیر جهت کشف جواب صحیح مساله.
سمینار
سمینار شامل گردهمایی گروه کوچکی از دانش پژوهان یا کارآموزان شاغل در یک بررسی تخصصی است که تحت رهبری یک فرد کارشناس یا متخصص برگزار می شود. فرد رهبر در سمینار ممکن است برای شروع، در زمینه مسائل بحث انگیز مقدمه کوتاهی را ارائه کند و بحث عمومی را نیز هدایت نماید. تحقیقات مورد لزوم بعضی اوقات توسط اعضای سمینار صورت می گیرد. معمولاً سمینار را برای استفاده در مراحل پیشرفته مطالعه در نظر می گیرند تا بدان وسیله فرصتی را برای بررسی عمیق یک مساله یا یک سلسله مسائل توسط کارشناس متخصص فراهم آورند.
کارگاه
کارگاه عبارت از نوعی گردهمایی افراد است که طی آن مهارت های نو را مورد بحث قرار داده و ضمن یادگیری، آنها را عملاً به کار می بندند. در یک کارگاه مهارت، روش و عملیات مورد نظر را طوری به شرکت کنندگان آموزش می دهند که بتوانند فوراً آن را به کار ببندند. از افراد شرکت کننده در کارگاه خواسته می شود تا در پایان جلسه چیزی مانند یک وسیله بصری را به وجود آورند. معمولاً در هر کارگاه 30-15 نفر شرکت می کنند. کارگاه می تواند وسیله آموزشی موثری باشد زیرا هر یک از شرکت کنندگان بین یک تا چند روز را به طور فشرده روی تولید یک محصول معین کار می کنند.
گروه بحث
این روش عبارت از جلسه یاگفتگویی بین دو یا چند نفر است، که روی موضوعی خاص و مورد علاقه طرفهای مقابل صورت می گیرد. اعضای گروه بر اساس منابعی که برای مطالعه آنان معین شده و یا تجارب آموزشی مشترک، معمولاً دارای زمینه مشترکی با یکدیگر هستند. مقصود از این تکنیک ارائه فرصتی به اعضای گروه است تا با ایجاد یک موقعیت به طرح پرسش ها، مسایل و احساس خود نسبت به موضوع مورد بحث پرداخته و درک بیشتری را از اطلاعات مورد توصیه پیدا کنند.
روش شور همگانی
در این روش گروه بزرگی متشکل از افراد شرکت کننده را به گروه های به مراتب کوچکتر تقسیم و بعد موضوعی را برای بحث طی مدت کوتاهی به آنان واگذار می کنند. به طور کلی از هر یک از گروه های کوچکتر خواسته می شود تا مطلبی نظیر فهرست نظرات، عقاید و یا سوالات خود نسبت به موضوع مورد بحث را ظرف پنج دقیقه و به صورت گزارشی شفاهی به اطلاع اعضای سایر گروه های شرکت کننده در جلسه برسانند. مقصود از روش شور همگانی تسهیل شرکت فعال هر یک از اعضای حاضر در جلسه است.
طوفان اندیشه
در این روش اعضای شرکت کننده بدون هیچ گونه محدودیت و یا توجه به عملی بودن یا نبودن افکار خود، حتی الامکان ایده ها و نظریات بسیاری را پیرامون یک موضوع خاص ابراز می کنند. بیان بی واسطه اندیشه ها و خلاقیت، اجزای مهم این فرایند به حساب می آیند. مقصود از کاربرد این فن تقویت و پیشبرد خلاقیت های گروهی است تا بدین وسیله کلیه ابعاد یک مساله روشن شود.
ایفای نقش
این روش عبارت از نوعی شبیه سازی است که طی آن ابتدا یک سناریوی نمایشی بدون پایان را تشریح و نقش هایی را در آن به منظور تجسم بخشیدن به وضعیت یا مساله مورد نظر به روستاییان ارجاع می کنند. در اینجا متن مکتوبی برای نقش پرسوناژهای نمایش وجود ندارد و بازیگر، نقش خود را با توجه به تجارب خود، هر طور که مناسب ببیند، ایفاء می کند. مقصود از این تکنیک شرکت دادن روستاییان شرکت کننده در موقعیت های واقعی زندگی و از آن طریق ایجاد انگیزه، تفکر و یادگیری در آنان و ترغیب ایشان به بحث پیرامون عوامل موثر در سناریو است.
روش واحد کار یا پروژه
پروژه شامل یک رشته فعالیت هایی است که به منظور رسیدن به یک هدف کلی انجام می شود. پروژه مستلزم جمع آوری اطلاعات و یافتن راه حل، مطالعه و انجام کار عملی است که فراگیران به آن علاقه منداند. در روش پروژه، آموزشگر و فراگیر با هم همکاری می کنند و توجه اصلی به فعالیت فراگیر، رغبت، انگیزه و هدف می باشد. پروژه را می توان به صورت گروهی یا انفرادی به عنوان مکمل یک برنامه آموزشی و یا حتی یک برنامه آموزشی مستقل اجرا کرد که به هر حال محدودیت زمانی ندارد.
روش های ارتباط جمعی
با استفاده از روشهای آموزشی فردی و رو در رو نمی توان به تک تک افراد طالب و نیازمند اطلاعات دسترسی پیدا کرد. بدین لحاظ برای اطلاع رسانی سریع به تعداد زیادی از مردم، باید از رسانه های انبوهی مانند روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو و نمایشگاه استفاده کرد. این روش ها به ویژه در آگاه نمودن قشر وسیعی از روستاییان پیرامون روش ها و ایده های نو و پیش آگاهی دادن به ایشان از حوادث در حال وقوع مفید هستند. هر چند میزان انتقال اطلاعات تفصیلی توسط رسانه های جمعی محدود است اما این اطلاعات در انگیزش و علاقه کشاورزان به ایده های نو، نقش مهم و ارزشمندی را ایفاء می کنند.
مروجان در کشورهای در حال توسعه روشهای متنوع ارتباط جمعی را به کار می گیرند تا باورها و رفتارها را تغییر دهند و مهارت های نوین را بیاموزند.
در اینجا به برخی از این رو ش ها اشاره می شود:
رسانه های چاپی شامل:
الف) پوسترها. ب) روزنامه های دیواری. ج) پوشه و برگه و جزوه. د) خبرنامه. هـ) روزنامه ها.
نمایشگاه ها و نمایش ها
رادیو و تلویزیون
فصل پنجم
سازمان و مدیریت منابع انسانی
در
ترویج کشاورزی
تعاریف بسیار متعددی برای سازمان ارائه گردیده است. اتزیونی سازمان ها را عبارت از واحدهای اجتماعی یا گروه های انسانی می داند که عمدتاً به منظور نیل به اهداف خاصلی شکل گرفته اند.
شرایط ویژه یک سازمان ترویج مناسب
ساختار بهینه سازمان ترویج متاثر از کارکردهای آن خواهد بود. یک سازمان ترویج مناسب باید شرایط خاصّی را دارا باشد که به برخی از آنها اشاره می شود:
1ـ ارتباطات خوب
2ـ اطلاعات
3ـ سازگاری با محیط در حال تغییر
4ـ ایجاد انگیزه در کارکنان
5ـ انعطاف پذیری
مفهوم مدیریت
مدیریت در لغت به معنی اداره کردن یک موسسه است ولی با پیشرفت های سریع سازمان های انسانی، مدیریت غیر از معنای لغوی به مفهوم هدایت کردن یا بکارگیری مجموعه ای از آگاهی های شکل یافته است که بدان وسیله فرد با ایجاد هماهنگی در سازمان، بازدهی آن را افزایش می دهد.
مهارت های مدیر
یک مدیر باید مهارت های زیادی داشته باشد. عموماً توافق بر این است که در فراگرد مدیریت، حداقل سه حوزه مهارتی ضرورت دارد:
1ـ مهارت فنی
2ـ مهارت انسانی
3ـ مهارت ادراکی
وظایف اصلی مدیریت
تعیین ماموریت، خط مشی ها و اهداف شفاف برای تشکیلات یا سازمان
استقرار ساختارهای سازمانی رسمی و غیررسمی به منظور تفویض اختیار و تقسیم مسئولیتها
اولویت بندی، اصلاح و بازنگری اهداف بر حسب نیازها و تقاضاها
حفظ ارتباطات اثربخش در گروه های کاری و نیز با سایر گروه ها و یا جامعه بزرگتر
گزینش، انگیزش، آموزش و ارزیابی نیروی انسانی
تامین اعتبار، بودجه بندی و ارزیابی میزان پیشرفت کار
پاسخگویی در قبال کارکنان رده بالاتر و جامعه خارج از سازمان
کارکردهای فرآیند مدیریت
به اعتقاد بدیان5 مدیریت دارای پنج وظیفه مهم است:
برنامه ریزی
سازماندهی
مدیریت منابع انسانی
رهبری
کنترل
مشکلات مدیریتی سازمان های ترویج کشاورزی
در همه کشورها سازمان های ترویج با مشکلات زیادی مواجه هستند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
پرداخت به کارکنان ترویج در مقایسه با سایر سازمانهای دولتی کمتر است در حالیکه آنها اکثراً باید در شرایط دشوار، به دور از اداره و محل زندگی مسئولیت های خود را به انجام برسانند.
به توسعه حرفه ای کارکنان به ویژه آنهایی که در سطح میدانی و روستا فعالیت می کنند کمتر توجه می شود.
جابجایی و انتقال مروجان از یک محل به محل دیگر زیاد است.
امکانات و وسایل نقلیه کارکنان ترویج برای تردّد به مناطق روستایی ناکافی یا نامناسب است.
حمایت های جانبی که باید از سوی محققان، مدیران ترویج ، توزیع کنندگان نهاده، آموزشگران یا سایر ادارات به مروجان بشود تا کار خود را به نحوه مطلوبتری انجام دهند، ضعیف و نامناسب است.
هماهنگی و همکاری بین ادارات دولتی ضعیف است که این بر عملکرد ترویج تاثیرنامطلوبی دارد.
مروجان وقت زیادی را صرف نوشتن گزارشات یا گردآوری داده هایی می کنند که برای بهبود برنامه های توسعه کشاورزی کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.
بسیاری از فناوری هایی که برای انتقال در اختیار ترویج قرار می گیرند نامناسب و بخش قابل توجّهی از برنامه های ترویج نیز با شرایط متنوع کشاورزان سازگار نیست.
زنان و مردانی که کشاورزی شغل فرعی شان است دسترسی کمتری به مروجان دارند.
وظایف شغلی مروجان بخوبی تعریف نشده و کنترل و نظارتی بر انجام آن نیست. به عبارتی اگر مروج برخی از وظایف را ناقص انجام داد کسی از او سئوالی نمی پرسد.
سازمان های ترویج هزینه های بالا و بودجه کمی برای انجام پروژه ها در اختیار دارند.
بسیاری از ادارات و سازمان ها برای خود واحد آموزش و ترویج تاسیس کرده اند که هیچگونه هماهنگی با برنامه های سازمان ترویج کشوری ندارند.
چالش های اساسی مدیریت ترویج کشاورزی
مدیران سازمان های ترویج کشاورزی، به منظور بهبود کارآیی و اثربخشی برنامه های این سازمان ها با چالش های اساسی روبرو هستند که به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود:
1ـ جلب مشارکت کشاورزان در برنامه های ترویجی
2ـ بهبود رابطه ترویج با بخش های دیگر (تحقیق، آموزش و کشاورزان)
سیاست های مناسب در نظام ترویج کشاورزی
سیاست های مناسب یک نظام ترویج کشاورزی عبارتند از:
برنامه های ترویج باید مشوق توسعه و بکارگیری محلی فن آوری های کشاورزی بوده، نیازهای گروه های خاص کشاورزان را مد نظر قرار دهند، از سازمان های کشاورزان و ترویج کشاورزـ به ـ کشاورز حمایت کنند و بر رفتار جمعی و فردی کشاورزان تاثیر بگذارند.
خدمات ترویجی بهتر است توسط سازمان های متنوع مانند دستگاه های دولتی و خصوصی، سازمان های غیردولتی و موسسات آموزش عالی ارائه گردند تا گزینه های بیشتری برای کشاورزان از نظر منابع اطلاعاتی وجود داشته باشد. این تنوع سازمان های خدمات رسان ترویج کشاورزی، باعث پایداری بلندمدت نظامهای زراعی و کشاورزی می شوند.
ارتقا شایستگی ها و مهارت های مروجان از طریق دوره های آموزشی بهبود یابد تا آنها با چالش های جدید ترویج کشاورزی مانند ایفای نقش در پایداری نظام های بهره برداری آشنا شوند.
سطح پوشش خدمات و برنامه های رسانه های ارتباط جمعی گسترش یافته و محتویات ارائه شده برنامه های ترویج از هر نوع، متناسب با نیاز مخاطبان باشد. از رسانه های گسترش دهنده ارتباط کشاورز ـ به ـ کشاورز حمایت بیشتری شود.
مواد و مطالب آموزشی متنوعی تهیه شوند تا همه مشکلات و راهکارها مورد توجه قرار گرفته و فرآیند تصمیم گیری و پذیرش فن آوری تسهیل شود.
اصول اساسی در رهیافت مدیریت منابع انسانی
کارکنان هر سازمان سرمایه هایی محسوب می شوند که در صورت تکامل و ارتقا، منافع بلندمدتی را به شکل افزایش بهره وری برای آن سازمان به ارمغان می آورند.
سیاست ها، برنامه ها و عملیات باید به گونه ای تدوین و طراحی شوند که به طور همزمان نیازهای عاطفی و اقتصادی کارکنان را تامین نمایند.
محیط و شرایط کار باید به صورتی باشد که کارکنان جهت ارتقا و به کارگیری مهارت های خود تشویق شوند.
برنامه ها و عملیات منابع انسانی باید به نحوی اجرا شوند که به طور همزمان هم نیازهای کارکنان را تامین نمایند و هم سازمان را به اهداف خود نائل گردانند.
نظام تشویق کارکنان ترویج
جاذبه های شغلی مروجان که به وسیله مروجان و کارشناسان نمونه ایران مطرح شده به ترتیب اولویت عبارتند از:
1ـ نیازهای روانی. در بین نیازهای روانی، دادن ارزش و اعتبار لازم به کار مروج و ایجاد امکانات تحصیل برای مروج از مهمترین عوامل شناسایی شده اند.
2ـ نیازهای اجتماعی. که در این بین، مورد قبول روستاییان قرار گرفتن و توجه مسئولین اداره به آنها دارای اولویت بوده اند.
3ـ نیازهای جسمانی. که تامین حقوق و مسکن ارزان قیمت از اهمیت بیشتری برخوردار بوده اند.
کارگزینی یا تامین نیروی انسانی در سازمان
کارگزینی بخشی از مدیریت منابع انسانی است. تامین نیروی انسانی شامل سه قسمت مرتبط با یکدیگر است:
1ـ جذب برای استخدام: عبارت است از فرآیند جمع آوری تقاضای افراد علاقه مند به منظور انتخاب بهترین افراد برای مشاغل موجود.
2ـ گزینش کردن: عبارت است از فرآیند تعیین اینکه کدامیک از متقاضیان می توانند از عهده مشاغل موردنظر برآیند.
3ـ به کارگیری: عبارت است از فرآیند به کارگیری متقاضیان شناسایی شده در مرحله گزینش.
انواع انگیزش
انگیزش ممکن است در دو سطح ایجاد شود:
الف ـ انگیزش درون. عبارت است از انگیزه هایی که از درون خود فرد سرچشمه می گیرند. برای مثال، رضایت از انجام موفقیت آمیز یک عمل می تواند انگیزه ای برای ادامه و استمرار آن عمل یا فعالیّت باشد.
ب ـ انگیزش بیرونی. عبارت است از انگیزه هایی که ناشی از مشوق های بیرونی است. برای مثال فرد برای دستیابی به یک جایزه خاص دست به اقداماتی می زند.
نقش های گوناگون مروجان کشاورزی
نقش مروج در سطوح مختلف به این شرح است:
سطح محلی. مروج، مشاور یا مامور تغییر و رابط است.
سطح ناحیه. سرپرستی و آموزش مروجان، آزمایش یافته های تحقیقاتی در مزارع آزمایشی و وارد کردن آن در برنامه ترویج، اطمینان از تامین نهاده برای مروجان.
سطح منطقه. سرپرستی و هدایت کارکنان سطح ناحیه، تدارک خدمات ویژه مانند تجهیزات حفاظت خاک، تهیه اطلاعات کشاورزی و بولتن وغیره. سازمان دهی طراحی برنامه، کنترل و اجرای آن، هماهنگ کردن برنامه ها با سایر عوامل.
معیارهای انتخاب مروجان کشاورزی
برای گزینش مروجان سه دسته از مهارت ها و صلاحیت ها باید مدنظر قرار گیرند که عبارتند از:
صلاحیت های آموزشی
ویژگی های شخصی
ویژگی های حرفه ای
به طور کلی صلاحیت های ضروری برای مروجان روستایی ایران را در چهار بعد می توان خلاصه کرد که عبارتند از:
1- آموزش و برقراری ارتباط.
2- صلاحیت های حرفه ای برنامه ریزی.
3- صلاحیت های حرفه ای اجرایی.
4- صلاحیت های حرفه ای ارزشیابی.
نیازهای مهارتی مروج
از یک دیدگاه مروجان باید مهارتهای زیر را کسب نمایند:
مهارت فنی.
مهارت اقتصادی.
مهارت علمی.
مهارت زراعی.
مهارت ارتباطی.
نیازهای آموزشی مروجان
عادات و سنن جامعه روستایی که باید با آن در تماس باشد (جامعه شناسی روستایی)
نقش کارکنان ترویج در سطوح مختلف
اصول و کاربرد آموزش غیررسمی به بزرگسالان
کاربرد روان شناسی در ترویج
جایگاه ترویج کشاورزی در توسعه روستایی و سیاست های کشاورزی
اصول برنامه ریزی و مدیریت ترویج کشاورزی.
شیوه های تکامل حرفه ای مروجان
بعد از شناخت نقش ها و مهارت های مورد نیاز مروجان باید یک برنامه تکامل حرفه ای طراحی گردد. بهسازی یا تکامل حرفه ای کارکنان عبارت از برنامه یا فعالیت هایی است که به منظور پیشبرد رشد حرفه ای کارکنان تدوین می شوند و شامل آموزش قبل از خدمت، آموزش ضمن خدمت، آموزش القایی و آموزش مستمر است.
فصل ششم
طراحی، ارزشیابی و نظارت برنامه های ترویج کشاورزی
برنامه ترویجی
یک گزاره یا بیانیه نگاشته شده است.
محصول نهایی فرآیند برنامه ریزی ترویجی است.
گزاره تبیین موقعیت، اهداف، مشکلات و راهکارها است.
بطور نسبی دارای ثبات است ولی نیاز به اصلاحات و بازنگری مستمر دارد.
ممکن است در بر گیرنده اهداف کوتاه مدت و بلندمدت باشد.
اساس و بنیان برنامه های آموزشی ترویجی است.
از قبل طراحی و آماده می شود.
اصول برنامه ریزی ترویجی
برنامه ریزی ترویجی بر اساس تجزیه و تحلیل حقایق از موقعیت و وضعیت موردنظر صورت می گیرد.
برنامه ریزی ترویجی مشکلات را بر اساس نیازها و علائق مردم محلی برگزیده یا اولویت بندی می کند.
برنامه ریزی ترویجی اهداف و راهکارهایی را مدنظر قرار می دهد که عملی و رضایت بخش باشند.
برنامه ریزی ترویجی انعطاف پذیر است.
برنامه ریزی ترویجی دارای تعادل و توازن است.
برنامه ریزی ترویجی یک طرح مشخص از اقدامات دارد.
برنامه ریزی ترویجی یک فرآیند آموزشی است.
برنامه ریزی ترویجی یک فرآیند مستمر است.
برنامه ریزی ترویجی یک فرآیند هماهنگ سازی است.
برنامه ریزی ترویجی مشارکت مردم محلّی و نهادهای آنها را جلب می کند.
برنامه ریزی ترویجی نتایج بدست آمده را ارزشیابی می کند.
مدل و مراحل برنامه ریزی ترویجی
مرحله اوّل: سازمان برای برنامه ریزی
مرحله دوّم: فرآیند برنامه ریزی
مرحله سوم ـ تدوین و آماده سازی سند برنامه
مرحله چهارم ـ طرح اقدامات
مرحله پنجم ـ اجرا
مرحله ششم ـ ارزشیابی
ارزش ها و منافع نظام ترویج کشاورزی
یک نظام ترویج کشاورزی کارآمد و اثربخش دارای منافع و ارزش هایی است که در سه سطح مورد توجه قرار می گیرد:
الف) در سطح کشاورزان
ب) در حیطه اقتصاد
ج (در سطح جامعه
ارزشیابی
امروزه ارزشیابی یکی از ارکان اساسی برنامه های توسعه است. این امر آنقدر توسعه یافته که در رابطه با آن تخصص های ویژه، نهادها و مجموعه گسترده ای از دانش و روش شناسی ها ظهور و تکامل یافته است. در طول چند دهه گذشته رهیافت های ارزشیابی از بالا به پایین بیشتر مورد توجه بوده است و لیکن در سالهای اخیر به ویژه اواخر دهه 1990 میلادی رهیافتهای ارزشیابی از پایین به بالا یا مشارکتی جایگزین انواع قبلی شده است.
اهمیّت ارزشیابی برنامه های ترویج کشاورزی
بدون ارزیابی نتایج، یک بنیان مناسب برای بهبود کارها وجود ندارد.
ارزشیابی کمک به تشخیص نیازهای واقعی برای استمرار فعالیت های آموزشی می کند.
ارزشیابی باعث ارتقا اعتماد به نفس و اطمینان فراگیران از نتایج فعالیت هایشان می شود.
ارزشیابی امکان قضاوت در مورد ارزش وسایل و روش ها را فراهم می سازد.
ارزشیابی به مروجان کمک می کند تا اهداف ترویجی را اصلاح نمایند.
ارزشیابی کمک می کند تا بهترین شیوه تدریس انتخاب شود.
ارزشیابی می تواند اهداف زیر را دنبال کند.
1ـ ارزشیابی کاذب با هدف خدمت به خود.
2ـ ارزشیابی با هدف ارتقا پاسخگویی.
3ـ ارزشیابی با هدف بهبود عملکرد.
4ـ ارزشیابی با هدف ارتباطات و یادگیری اجتماعی.
الگوی ارزشیابی
استافل بیم و گوبا، هدف ارزشیابی را فراهم آوردن اطلاعات مناسب برای تصمیم گیرندگان می دانند و بر همین اساس در الگوی ارزیابی سیپ، چهار مرحله را ارائه می کنند:
1ـ ارزیابی زمینه
2ـ ارزیابی درونداد
3ـ ارزیابی فراگرد
4ـ ارزیابی برون داد
انواع ارزشیابی
ارزشیابی از دیدگاه های گوناگونی طبقه بندی شده که به برخی از آنها اشاره می شود:
1ـ ارزشیابی جاری در مقابل ارزشیابی پس از وقوع
2ـ ارزشیابی رسمی در مقابل ارزشیابی غیررسمی
3ـ ارزشیابی کمّی در مقابل ارزشیابی کیفی
4ـ ارزشیابی تکوینی در مقابل ارزشیابی نهایی
5ـ ارزشیابی های کاذب
6ـ ارزشیابی اثرات
مدل های اصلی برای ارزشیابی برنامه
مدل کارشناسانه
مدل آزاد ـ هدف
مدل دستیابی به هدف
مدل تصمیم مدیریت
مدل آزمایشی یا تجربی
مدل ارزشیابی مشارکتی
نظارت
نظارت فرآیندی است که در بسیاری از اوقات همراه با ارزشیابی انجام می شود. نظارت به معنی یک نظام مراقبتی برای بررسی این است که آیا هر چیزی تقریباً همانطور که در برنامه آمده، انجام می شود یا منابع در حال هدر رفتن هستند3. نظارت یک نظام بازخورد مستمر و پایدار در طول حیات پروژه است که هر فعالیت را در هر مرحله از اجرای پروژه مورد بررسی قرار می دهد. اید و ویلیامز بر این باور هستند که نظام های نظارت در کارهای توسعه و امداد باید آنقدر ساده باشند که بتوان آنها را در مراحل اجرایی هر پروژه بکار گرفت.
شاخص های نظارت
برخی از شاخص های ابتدایی بررسی عملکرد برنامه ترویج که در نظام نظارت مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از:
تماس: چه تعدادی کشاورز در برنامه ترویجی حضور پیدا کرده و هزینه هر یک چقدر بوده است.
درک: چه تعداد از کشاورزان شرکت کرده در برنامه ها، ایده های جدید ارائه شده را درک کرده اند.
آزمون: چه تعداد از کشاورزانی که در برنامه ترویج شرکت کرده و ایده ها را درک کرده اند، آنها را در عمل بکار می گیرند
مقایسه نظارت و ارزشیابی
نظارت و ارزشیابی هر دو ابزارهای مدیریتی برای افزایش کارآیی برنامه های ترویجی هستند. نظارت مشخص می کند که آیا فعالیت های برنامه ترویجی در مسیر صحیح خود انجام می شوند و پیشرفت مراحل اجرایی برنامه چقدر است، در حالیکه ارزشیابی به بررسی اثرات فعالیت های ترویجی در افزایش تولید و درآمد کشاورزان می پردازد. نظارت مشخص می کند که آیا ارائه خدمات ترویجی به گونه ای که از قبل تصمیم گرفته شده صورت می گیرد یا خیر. این در حالی است که ارزشیابی به ارزیابی اثرات کلّی خدمات ترویجی بر رفاه کشاورزان می پردازد. بر اساس شاخص های نظارت ممکن است برنامه به خوبی و به موقع اجرا شود ولی بر اساس ارزشیابی بعمل آمده اثربخش و موثر نباشد.
فصل هفتم
فنون نیازسنجی آموزشی و شناخت جامعه روستایی و عشایری
مقدمه
یکی از ویژگی های یک برنامه توسعه اجتماعی ـ اقتصادی خوب این است که باید در خدمت تامین نیازهای واقعی مردم و رفاه و آسایش آنان باشد. به منظور دستیابی به این هدف تعیین این نیازها که از آن به “سنجش نیازها” نیز یاد می شود از ابتدایی ترین کارها است. ویژگی دیگر یک برنامه توسعه این است که باید برانگیزاننده نیازهای تازه باشد.
تجزیه و تحلیل وضعیت موجود و مفهوم نیاز
تجزیه و تحلیل وضعیت یکی از مراحل بسیار مهم در فرآیند طراحی هر برنامه می باشد که در طی آن پس از گردآوری، جمع بندی و تحلیل داده ها، نیازها، مشکلات، علائق و اولویتهای گروه هدف تعیین و طبقه بندی می گردند. به منظور اینکه تجزیه و تحلیل وضعیت بعنوان اولین گام در برنامه ریزی با موفقیت و کارآیی بالا صورت پذیرد، بایستی به نیازها و علائق مردم موردنظر یا گروه هدف توجه خاص شود. در واقع شناسایی نیازهای مردم در مرحله تجزیه و تحلیل وضعیت، پایه و اساسی برای طراحی یک برنامه موفق می باشد.
طبقه بندی نیازها
نیازهای انسان از دیدگاههای مختلفی طبقه بندی شده اند.
نیازهای فیزیکی مانند غذا، پوشاک، مسکن و غیره.
نیازهای اجتماعی مانند احساس تعلق، موقعیت اجتماعی، عطوفت و غیره.
نیازهای تلفیقی یا ادغامی که عبارت از نیازهای مرتبط ساختن فرد با چیزی بزرگتر یا فراسوی او که شامل فلسفه و مذهب می شود، است.
در یک طبقه بندی معمول دیگر نیازها از دیدگاه روان شناسی به دو دسته نیازهای احساس شده یا شناخته شده و نیازهای احساس نشده یا شناخته نشده طبقه بندی می شوند.
ویژگی های تعیین نیازهای آموزشی
1ـ داده ها باید دنیای واقعی فراگیران (موجود و مطلوب) را بازگو نمایند. داده های گردآوری شده در مرحله نیازسنجی باید دو وجه اصلی تعیین نیاز یعنی آگاهی نسبت به وضع موجود و شناخت نسبت به وضع مطلوب را در بر بگیرند.
2ـ فراگرد تعیین نیازها یک امر نسبی است و بنابراین هیچگاه نمی تواند کامل و جامع باشد. این یک امر تجربی است و پیوسته اعتبار آن مورد تردید است.
3ـ تعیین اختلافات برحسب نتایج یا رفتارهای واقعی (اهداف) است و نه بر اساس فراگردها (یا وسایل).
اصول مهم در تعیین نیازهای آموزشی کشاورزان
در تعیین نیازهای آموزشی و ترویجی کشاورزان باید اصول ذیل مدنظر قرار گیرند:
1ـ در تعیین نیاز آموزشی ترویجی کشاورزان باید رابطه بین اهداف توسعه کشاورزی و الگوی مشارکت زنان و مردان در بخش کشاورزی مدنظر قرار گیرد.
2ـ نیازهای آموزشی ترویجی گروه های مختلف کشاورزان در حال تغییر و یکسان نیست.
3ـ بررسی الگوی کار و مشارکت زنان و مردان برای کار نیازسنجی لازم ولی کافی نیست.
روش های تعیین نیاز آموزشی
برای تعیین نیاز آموزشی روش های مختلفی وجود دارد که هر یک از آنها تحت شرایط خاصی بیشترین کارآیی را خواهد داشت. در بسیاری از مواقع نیز ترکیبی از روش های مختلف بکار گرفته می شود. در بخش کشاورزی تعیین نیاز آموزشی در قالب عناوین متفاوتی صورت گرفته است.
برخی از این روشها عبارتند از:
1ـ روشهای انفرادی
2ـ روش های گروهی
1ـ روشهای انفرادی
این روش ها عبارتند از گردآوری داده ها از افراد یک جامعه بطور انفرادی بدون آنکه این افراد در زمان جمع آوری داده ها با یکدیگر در تعامل باشند.
الف) مصاحبه چهره به چهره
ب) مصاحبه با مطلعین کلیدی
ج) پرسشنامه
د) مشاهدات شخصی غیررسمی
هـ) روش بازدید و مشاهده دست اندرکاران ترویج یادداشتنامه مروج
2ـ روش های گروهی
برخی از روش های نیازسنجی گروهی عبارتند از:
الف) روش دلفی
ب) مصاحبه های گروهی متمرکز
ج) روش گروه اسمی
د) روشهای گروهی غیررسمی
هـ) ارزیابی سریع روستایی
و) ارزیابی مشارکتی روستایی
روشهای جمع آوری اطلاعات در نیازسنجی و شناخت جامعه روستایی و عشایری
بطور کلی در تحقیقات علوم اجتماعی و به منظور نیازسنجی از روشهای گوناگونی استفاده می شود که یک طبقه بندی دیگر عبارت است از:
مشاهده
مصاحبه
پرسشنامه
قوم نگاری
قوم نگاری عبارت است از مطالعه شخصی ، دست اول و میدانی ساختار فرهنگی محلی در یک فرهنگ مشخص. در یک تعریف قوم نگاری عبارت است از گردآوری، سازماندهی، توصیف، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها برای تشریح یک جامعه یا نشان دادن وضعیت یک فرهنگ. قوم نگاری زمینه های مختلف زندگی افراد بویژه رفتار، اعتقادات، آداب و رسوم، فعالیت های اقتصادی و مذاهب محلی را در برمی گیرد و گزارشات خود را در قالب مقاله، کتاب یا فیلم ارائه می نماید. در قوم نگاری فرهنگها با اتکاء به اطلاعات دست اول و برقراری رابطه دوستانه با مخاطبین بررسی و مقایسه می شوند.
فنون قوم نگاری
فنون زیادی توسط قوم نگاران بکار گرفته می شود که در اینجا به برخی از آنها اشاره می گردد:
1- مشاهده دست اول، مستقیم و روزانه رفتار
2- روش نسب یا دودمان شناسی
3- کار با مشاوران کلیدی فرهنگی
4- بررسی تاریخچه زندگی
5- تحقیقات دراز مدت و پیوسته در یک منطقه یا مکان
6- بررسی های گروهی و تیمی
7- مصاحبه و مکالمه
رهیافت های اساسی در قوم نگاری
قوم نگاران برای کشف و درک نظرات، باورها و ادراکات محلی و مقایسه آن با مشاهدات و نتیجه گیری خودشان دو رهیافت مختلف را در مرحله میدانی و صحرایی بکار گرفته و تلفیقی از هر دو را بکار می برند. این رهیافت عبارتند از:
رهیافت بومی یا محل گرا
رهیافت علمی یا دانش گرا
فصل هشتم
آموزش های ترویجی
برای زنان روستایی
برخورداری زنان از خدمات ترویجی در یک نگاه کلی
ترویج بعنوان محملی برای افزایش حضور و مشارکت زنان در برنامه های توسعه عمل کرده و نقش مهمی در تواناسازی آنان ایفا می نماید. هیچ توسعه ای پایدار، موثر و کارآ نخواهد بود اگر در راس اهداف خود خدمات رسانی ترویجی برای زنان را قرار ندهد.
به هر حال علی رغم شناخت نسبتاً خوبی که در ارتباط با نقش زنان در کشاورزی بوجود آمده ولی هنوز ساز و کارهای نظام ترویج به سمتی سوق پیدا نکرده که خدمات ترویجی را به نحو مناسبی در اختیار نیازمندان آن قرار دهد.
مشکلات و موانع خدمات رسانی ترویجی به زنان روستایی
در یک طبقه بندی کلی می توان این موانع را به دو دسته عمده تقسیم کرد:
1ـ مشکلات بیرونی
الف) عدم وجود تجزیه و تحلیل جنسیتی در کشاورزی.
ب) اهمیت ندادن نظام های ترویج به آموزش زنان روستایی.
2ـ مشکلات درونی
الف) محدودیت دسترسی به منابع تولید و کنترل آنها.
ب) محدودیت زمان به دلیل نقش چندگانه.
عوامل موثر در بهبود خدمات رسانی ترویجی به زنان روستایی
1- تحقیقات زمینه یابی برای تعیین وضع موجود
2- انعطاف پذیری و تنوع در ارائه خدمات ترویجی
3- دخالت و مشارکت زنان در کار برنامه ریزی و ارزشیابی خدمات ترویجی
4- تلفیق خدمات رسانی ترویجی برای زنان روستایی در جریان اصلی نظام ترویجی.
5- اطلاع رسانی به زنان روستایی با در نظر گرفتن شرایط خاص آنها.
روش ها و رهیافت های بکار گرفته شده در ارائه خدمات ترویجی به زنان روستایی (تجربه جهانی)
1ـ تلفیق روش تماس انفرادی با روش های گروهی
2ـ ارائه خدمات ترویجی از طریق رابطه بین ترویج خصوصی یا تجاری با زنان کارآفرین
3ـ برقراری دوره های آموزشی سیار
4ـ انتخاب کشاورزان تماس زن
5ـ خدمات رسانی ترویجی از طریق سازمان های زنان روستایی
6ـ استخدام و بکارگیری مروجان زن
مشکلات بکارگیری مروجان زن
1ـ عدم وجود تعداد کافی از زنانیکه بتوانند نقش مروجی را به عهده گرفته و آن را بخوبی ایفا نمایند.
2ـ بسیاری از مروجان زن نمی توانند در مناطق روستایی بطور شایسته خدمت کنند.
3ـ شرایط سخت کار مروجی
4ـ برای کارآموزان دختر در شغل مروجی امکان حضور طولانی در مراکز آموزشی وجود ندارد.
دلایل عدم توجه مروجان مرد به زنان روستایی
تصور و ادراک مروجان مبنی بر اینکه زنان قدرت تصمیم گیری ضعیف تری در کشاورزی دارند.
بار کاری زنان که زیاد بوده و مانع از این می شود که آنان برای ملاقات با مروجان وقت آزاد پیدا کنند.
عوامل مذهبی و اجتماعی ـ فرهنگی که ارتباط مروجان مرد با کشاورزان زن را محدود می کند.
ادراک مروجان مبنی بر اینکه زنان محدودیت های فیزیولوژیکی برای مشارکت در کشاورزی دارند.
ادراک مروجان مبنی بر اینکه زنان به دلیل برخورداری از سطح پایین تری از تحصیلات، کمتر قادر هستند که پیام های ترویج را درک کنند.
تماس گروه های زنان با مروج مرد
در حالیکه تماس انفرادی زنان با مروجان مرد در بسیاری از فرهنگ ها با موانعی روبرو است، تماس مروج مرد با گروه های زنان ممکن است با حساسیت های فرهنگی کمتری مواجه شود. تماس گروه های زنان با مروجان زن مزایا و معایبی دارد. یکی از معایب این امر کاهش دسترسی زنان به خدمات ترویجی است.
تربیت مروج خانه داری
یکی از برنامه های مورد حمایت بسیاری از کشورها برای توانمندسازی زنان روستایی، اقتصاد خانه یا خانه داری است. بدین منظور افرادی به عنوان کارشناسان خانه داری یا مروج خانه داری تربیت شده اند. به عنوان مثال در نیجریه 4500 نفر و در سیرالئون بیش از 200 نفر مروج خانه داری وجود دارد. در آمریکا نیز مروجان خانه داری تحت نظارت نظام ترویج دانشکده های ایالتی فعالیت می کنند. این افراد علاوه بر تدریس در مقاطع ابتدایی، متوسطه و مدارس فنی و حرفه ای، به عنوان مروج در بهبود نقش های متفاوت زنان روستایی تلاش می کنند.
تربیت مددکار ترویجی زن
یکی از راه های جلب مشارکت زنان در برنامه های ترویج کشاورزی استفاده از وجود آن دسته از تولیدکنندگان محصولات زراعی و دامی علاقه مند که در اثر پذیرش توصیه های فنی مروجان کشاورزی، بیشترین عملکرد را از نظر فنی و کیفی در واحد تولیدی خود دارند، می باشد. این افراد به عنوان مددکار ترویجی شناخته می شوند.
تعریف مددکار
مددکار به معنی یار و یاور در عمل یا کمک رساننده در کاری می باشد. در فرهنگ دهخدا مددکار به معنی یاری گر، ظهیر و حامی است.
تعریف مددکار ترویجی زن
مددکار ترویجی زن یعنی یار و یاوری که نوآوری های سودمند کشاورزی را بین تولیدکنندگان زن منطقه منتشر کرده و به آنها انتقال می دهد.
ویژگی های مطلوب برای انتخاب مددکاران ترویجی زن
آگاهی به منطقه و محیط فعالیت خود با توجه به بومی بودن، سکونت در روستا و نماینده جامعه روستایی بودن.
داشتن احساس مسئولیت و داوطلب مددکاری.
برخورداری از هوش و ذکاوت قابل قبول.
داشتن سوابق تجربی مفید در زمینه موردنظر و علاقه مندی به کسب اطلاعات و مهارت های تکمیلی.
مشتاق خدمت در امر کشاورزی.
علاقه مند به ترویج کشاورزی و فعالیت های ترویجی.
داشتن سواد برای اجرای بهتر برنامه های ترویجی.
توانایی در انتقال ایده های نو و برقرار نمودن ارتباطات مطلوب در بین مولّدین کشاورزی منطقه خود.
داشتن اطلاعات فنی کشاورزی بیشتر نسبت به سایر فراگیران.
کنجکاوی در مسایل و مشکلات منطقه مورد عمل.
داشتن قدرت نوآوری و خلاقیت.
داشتن سن مناسب به طوریکه مددجویان یا زنان روستایی بنا به مقتضیات سن خود از آنان پیروی نمایند.
مهمترین وظایف زنان مددکار ترویجی
برقراری ارتباط بین مروجان و زنان روستایی در حوزه عمل
تشویق زنان روستایی به مشارکت در اجرای برنامه های ترویجی مانند شرکت در کلاس های آموزشی، احداث مزارع آموزشی، اجرای طرح های تحقیقی و تشکیل نمایشگاه های ترویجی.
حفظ ارتباط و هماهنگی بین گروه های مختلف جامعه.
شرکت فعال در دوره های آموزشی و بازدیدها.
انتقال پاسخ مسئله یا مشکل حل شده به جامعه مورد عمل خود.
همکاری در تشکیل کانون مددکاران دهستانی، شهرستانی و استانی با کمک و مشورت کارشناسان و مروجان کشاورزی.
نظارت بر توزیع صحیح خدمات فنی و نهاده ها در منطقه مورد عمل.
انتخاب مددکار ترویجی زن نمونه
مروجان و کارشناسان طی یکسال، مددکار ترویجی زن را ارزشیابی نموده و یک نفر مددکار نمونه را در سطح دهستان انتخاب و به شهرستان معرفی می نمایند، سپس از بین آنها یک نفر مددکار به استان معرفی می شود.
از بین مددکاران نمونه زن شهرستان ها یک نفر به عنوان مددکار ترویجی نمونه استان شناخته می شود و در صورتی که از طرف معاونت تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی تایید شود به عنوان مددکار نمونه زن در کشور انتخاب خواهد شد.
در این میان نکاتی است که در بکارگیری هر روش یا رهیافت باید مدنظر قرار گیرند:
تجزیه و تحلیل منابع (مالی، فیزیکی و انسانی) مورد نیاز جهت بکارگیری آن روش یا رهیافت در سطح ملی، منطقه ای یا محلی. این تجزیه و تحلیل در واقع ابزاری است که از طریق آن امکان پذیری اجرای طرح مشخص می گردد. برخی از روش ها وجود دارند که بکارگیری آنها مستلزم صرف میزان متنابهی از منابع است که در عمل به دلیل محدودیت این منابع کارآئی آنها به شدت افت می نماید.
تعیین میزان پاسخگویی رهیافت موردنیاز در مقابل نیازهای زنان و دختران روستایی (مردم) از یکسو و در مقابل منابع تخصیص یافته (دولت) از سوی دیگر. پاسخگویی یکی از معیارهای سنجش کارآیی و اثربخشی روش ها و رهیافت های ترویجی است که امروزه مورد توجه متخصصان ترویج در سطح بین اللملی می باشد.
شبکه آموزشی پژوهشی ایران – مادسیج
(IRERNET)